چهار خاطره خبرنگاری از آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ مردی باهوش و خستگی ناپذیر
پیکر مردی را در اورژانس بیمارستان شهدای نجریش دیدم که سال ها قبل روز عید به عیادت بیماران بستری در همین بیمارستان آمده بود.
چهار خاطره خبرنگاری از آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ مردی باهوش و خستگی ناپذیر
تهران- ایرنا- برخی وقایع اتفاقیه برای انسان ها آموزه های بسیار دارد و اینک که ایران اسلامی در سوگ آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی بسر می برد، فرصتی است برای مرور خاطراتی از جنس رسانه با این مرد بزرگ و خستگی ناپذیر که از رفتارهایش درس بگیریم.
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایرنا، نزدیک به یک ماه پیش (شامگاه ۲۱ آذرماه) مرکز همایش های صدا وسیما میزبان دومین اجلاس معدن و صنایع معدنی ایران و سخنران کلیدی آن آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی بود.
با توجه به ورود دومین سال از دهه ۸۰ عمرشان، میزبان مراسم، مبل راحتی برای آیتالله در جایگاه سخنرانی پیشبینی کرد که کمتر اذیت شوند اما رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به احترام حضار که شماری از آنها نیز میهمانان خارجی بودند، حدود ۴۵ دقیقه ایستاده سخنرانی کرد و هیچگاه در کلام بابت این موضوع ابراز نارضایتی نکرد.
نگارنده این سطور هرچند به دلیل فعالیت در حوزه اقتصادی و جایگاه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، کمتر فرصت و مجالی برای پوشش خبری آیتالله هاشمی رفسنجانی یافته اما خاطرات خود را با ایشان مرور کرده است.
روحانی جوان در کنار امام(ره)
نخستین خاطره مربوط به رویداد ۱۵ بهمن ۱۳۵۷ است که در آن روز امام خمینی(ره) حکم مهدی بازرگان را بهعنوان نخستوزیر دولت موقت صادر کرد.
این برنامه در حضور خبرنگاران داخلی و خارجی در محل مدرسه علوی (رفاه) برگزار شد و آیتالله هاشمی رفسنجانی تنها روحانی حاضر در جایگاه مراسم در کنار امام راحل نشسته بود؛ به دلیل اینکه حکومت طاغوت همچنان بر مسند کار بود، رادیوتلویزیون وقت این مراسم را پوشش نمیداد اما با تدابیر یاران امام(ره) در محدوده محله خیابان ایران (مدرسه علوی) اهل محل امکان تماشای این برنامه را از طریق تلویزیون پیدا کردند.
بسیاری افراد که با چهره جوان آیتالله هاشمی رفسنجانی آشنایی نداشتند، این پرسش را مطرح میکردند که روحانی جوان در کنار امام خمینی(ره) کیست؟ یکی از افراد سالخورده محلی و مبارز گفت ایشان آقای هاشمی هستند که در آینده از بزرگان جمهوری اسلامی خواهند شد.
هوش و ذکاوت در حفظ اعداد و ارقام
یکی دیگر از خاطرهها، مربوط به دوران ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی در آبان ۱۳۷۱ است که برای افتتاح یکی از چهار واحد ۲۵۰ مگاواتی نیروگاه شهید رجایی در ۲۵ کیلومتری آزادراه قزوین - کرج حاضر شدند.
هنگامیکه در نخستین ساعت شروع کار نیروگاه، با بالگرد در محل برنامه حاضر شدند؛ شمار زیادی از مقامهای مربوطه به استقبال آیتالله آمدند و بدون اتلاف وقت، با حضور ایشان نشست تخصصی با شمار اندکی از متخصصان و مسئولان در سالنی که سکوت محض برآن حاکم بود، برگزار شد و یکی از مسئولان فنی در ارتباط با خرید تجهیزات خارجی و هزینههای مربوطه توضیحاتی ارائه داد و نوبت به اعداد و ارقام که رسید، هوش و ذکاوت آیتالله بیشتر آشکار شد.
متصدی فنی درباره میزان هزینه صورت گرفته برای یکی از تجهیزات خریداریشده عددی را ذکر کرد که بلافاصله آیتالله هاشمی رفسنجانی که گویی بهطور دقیق قیمت تجهیزات این واحد نیروگاهی را از قبل آگاهی داشته باشد، پرسید: چرا اینقدر قیمت وسیله مربوطه ارزان است؟
مسئول فنی پاسخ داد: خرید از یک کشور اروپای شرقی (با ذکر نام) صورت گرفته، بنابراین آیتالله هاشمی رفسنجانی گذرا و سهل و ساده با مسائل برخورد نمیکردند.
همراهی با مردم
یکم فروردین ۱۳۷۲ آیتالله هاشمی رفسنجانی بهعنوان رئیسجمهوری اسلامی ایران نخستین روز سال نو را به عیادت بیماران بستری در بیمارستان شهدای تجریش اختصاص داد؛ محلی که پیکرش برای آخرین تلاشها برای بازگشت به زندگی، به آنجا انتقال یافت.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در هنگام بازدید از بیمارستان شهدای تجریش ۵۹ ساله بودند و در بدو ورود در محل اتاق رئیس بیمارستان توضیحات لازم را دریافت کردند و طبق معمول بهدقت توضیحات را گوش میدادند و در خلال آن پرسشهای لازم را مطرح کردند.
پس از گزارش رئیس بیمارستان نوبت به عیادت از بیماران بستری رسید که با شاخههای گل و بستههای گز مورد استقبال قرار گرفتند؛ دیدار آنگونه گرم و صمیمی بود که گویی از پیش آنها را میشناخت و زنان و مردان بستری با شور و شعفی از ایشان استقبال کردند و کادر پزشکی و درمانی بیمارستان نیز در مواقع خاص توضیحات لازم را میدادند.
نکته جالب در این بازدید این بود که ایشان طبقات بیمارستان را با استفاده از پلهها طی میکرد و از آسانسور بهره نگرفت و در این ارتباط سرعت عمل آیتالله بهگونهای بود که شماری از همراهان نمیتوانستند خود را برسانند و عقب میماندند.
باوجودآنکه این بازدید نزدیک به دو تا سه ساعت به طول انجامید، اما در چهره ایشان هیچگونه علائم خستگی بروز و ظهور نداشت.
خستگیناپذیر در برنامهها و دیدارها
۱۴ فروردین ۱۳۷۴ به همراه رئیسجمهوری وقت سفر استانی خوزستان رفتیم. برحسب ضرورت به همراه همکاری از گروه سیاسی مأموریت پوشش خبری این برنامه را داشتم که یک فروند بالگرد شنوک کار جابجایی خبرنگاران را انجام میداد.
برنامههای ایشان برای سفر به گوشه گوشه استان خوزستان براساس جدول تنظیمی ساعت هشت صبح شروع میشد، اما ایشان ساعت هفت و سی دقیقه صبح در فرودگاه آماده پرواز با بالگرد بود و خبرنگاران با شتاب خود را میرساندند؛ دیدارهای مناطق مختلف تا پیش از اذان ظهر تنظیم میشد و ظهر اقامه نماز و صرف ناهار بود و بلافاصله ساعت ۱۴ ادامه برنامهها تا اقامه نماز مغرب و عشا و صرف شام. گویی که دیگر برنامهها تمام شده است اما زمان آغاز دیدارهای حضوری بود؛ شاید آخرین زمانی که دیدارها انجام میشد، ساعت ۲۳:۳۰ تا ۲۴ بود و خبرنگارانی که ایشان را در این دیدارها تا پاسی از شب همراهی میکردند، هیچگونه آثار خستگی و کمرمقی مشاهده نمیکردند.
سفر به شهرستان ایذه در این سفر استانی پس از دیدار از چند منطقه صورت گرفت؛ هنگامیکه آیتالله هاشمی رفسنجانی وارد این شهرستان و ورزشگاه محل اجتماع مردم شدند، آنچنان استقبال گرم و پرشوری از سوی این مردم خونگرم صورت گرفت که این امر در چهره آیتالله آشکار شد و در سخنرانی خود نیز از این مردم به دلیل استقبال گرم قدردانی کرد.
امروز این مرد خستگیناپذیر و استوار که سالها برای برقراری یک نظام اسلامی در کشور و حفظ و بقای آن تلاش کرد، به دیدار مرادش حضرت امام (ره) میرود.
گزارش از: حسین عضدی فسا