خاطرات

مقدمه کتاب خاطرات سال 1372

این کتاب با عنوان «صلابت سازندگی؛ کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال 1372»و به اهتمام خانم زهرا سید روحانی -دخترنوه امام (ره) وعروس خانواده هاشمی- در 800 صفحه چاپ و منتشر شد.

  • پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۴
سازندگی- انتخابات- مشکلات فرارو، توفیقات برنامه پنج‏ساله اول، دستاوردهای سیاسی و اجتماعی، دستاوردهای اقتصادی و صنعتی، دستاوردهای فرهنگی و آموزشی ، دستاوردهای صنعت هسته ای ، دستاوردهای امور اداری، رسیدگی به مناطق محروم، انتخابات ریاست جمهوری، ترکیب کابینه جدید، التهاب در بازار ارز و سکه، ترور 12 بهمن، انتشار تفسیر راهنما، سفرهای استانی ، سیاست خارجی، اسراییل-آمریکا-ساف ، تنش در روسیه، سفرهای خارجی، راه‏ حل اسلام: اعتدال

 

حرف اول

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

 

سازندگی- انتخابات- مشکلات فرارو

چهار سال اول دولت که به کابینه «کار، بازسازی و سازندگی» شهرت یافت، در سال 1372 به پایان رسید و با رأی مردم، دوره دوم با شور و اشتیاق بیشتر و تجربه‏ای که به دست آمده بود، شروع شد. آنچه در چهار سال اول دوره سازندگی، در زمینه تقویت بنیه اقتصادی و زیربنایی کشور انجام شد، در تاریخ ایران بی‏سابقه بود. تورم و بیکاری از صدر مشکلات جامعه پایین کشیده شده و مردم در سراسر کشور، شاهد کارهای عمرانی و رشد تولید در سایه امنیت و آرامش و روابط مسالمت‏آمیز بودند. امید به آینده‌ای تابناک در مردم مشهود بود.

در پیش گرفتن سیاست اعتدال در همه زمینه‌ها و همگرایی دولت با رهبری، ایران را به کانون ثبات و امنیت در منطقه تبدیل کرده و اثرات موفقیت‌های پی‌درپی، در همه زمینه‌ها به خوبی در سطح جامعه ملموس بود. البته منتقدین هم کم و بیکار نبودند. بخشی از موانع پیشرفت رفع شده، اما باز در بخش‌هایی هنوز نیاز به اقناع و جلب همکاری وجود داشت. غالباً این کار وقت و انرژی زیادی از من می‌گرفت و تمرکز فعالیت‌ها بر محور پیشرفت ملی را گاه دچار مشکل می‌کرد. عنایت خداوند در اداره کشور به طور ملموس و محسوس، همیشه حس می‏شود و با مشاهده آثار لطف الهی، شک ندارم که خداوند، اراده ازلی‏اش بر این قرار گرفته است که انقلاب اسلامی ایران را به خوبی از پیچ و خم‏ها و فرازو نشیب‏ها عبور بدهد و بار دیگر دین خود را از طریق کشور ما و مردم ما به عنوان حجت در جهان برای بشریت مطرح کند .

در سال 1372 که کاهش قیمت نفت، باعث التهابات بازار ارز شد، مواضع غیرمنصفانه علیه دولت در جریان تبلیغات انتخابات را به دنبال داشت و بالاخره نحوه تعامل مجلس چهارم که با شعار حمایت از دولت تشکیل گردید، ولی در عمل ضعیف شد، اما آماده‏ شدن شرایط برای توسعه کارمان را روان کرده بود. کابینه با شرایط تازه‏ای در اداره کشور مواجه شد که نیاز به تلاش بیشتر برای همگرایی داشت. در طول کتاب، خوانندگان محترم با تلاش‌های اجرایی دولت و مشکلات متنوعی که در سطح ملی، منطقه‏ای و بین‏المللی نمایان می‏شود و هر کدام بخشی از توان دولت را به خود مشغول می‏کند، به‌ترتیب تاریخی آشنا می‌شوند. در این مقدمه نیز بخشی از فرازهای مهم توفیقات و مسایل سال 1372 را می‌آورم.

 

توفیقات برنامه پنج‏ساله اول

با وجود حجم عظیم سرمایه‏گذاری‏های انجام شده در برنامه پنج‏ساله اول، تراز پرداخت‏های کشور مثبت شد. در شروع کار دولت، کشور با 12 میلیارد دلار بدهی روبرو بود، اما این رقم علیرغم سرمایه‏گذاری‏های کلان انجام شده در بخش‌های زیربنایی از جمله آب، برق، گاز، نفت، مواد اولیه زیربنایی چون سیمان، فولاد و تولیدات پُرمصرف صنعتی، کشاورزی و مسکن، به کمتر از 20 میلیارد دلار رسیده بود؛ ضمن اینکه از دو سال قبل، ساماندهی بازپرداخت بدهی‏های سررسیدشده ارزی را شروع کرده بودیم. در چهار سال اول دولت سازندگی، مبالغ کلانی برای بازسازی مناطق آسیب‌دیده از جنگ، هزینه شد و در کنار آن تقریباً در اکثر روستاها و مناطق محروم، کارهای عمرانی توسط دفتر مناطق محروم ریاست‏جمهوری صورت می‏گرفت که حجم ریالی کارهای انجام شده، که به طور مستقیم از ریاست جمهوری دریافت می‏شد، به بیش از 50 میلیارد تومان در سال می‌رسید.

برنامه پنج‌ساله اول که با الهام از سیاست‌های کلی مصوب امام راحل در امر بازسازی و سازندگی، پس از جنگ هشت‌ساله، در دولت تنظیم شده و به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده بود، بستر لازم برای رفع موانع و آماده کردن کشور جهت حل مشکلات ناشی از عقب ماندگی‏های میراث رژیم پهلوی و دوران آشوب بعد از پیروزی و خرابی‌ها و عقب رفتن دوران دفاع مقدس را فراهم کرد؛ در اینجا به بخشی از دستاوردها اشاره می‏کنم و خوانندگان محترم، می‌توانند مطالب مبسوط‌تر را با ترتیب تاریخی در این کتاب و کتاب خاطرات سا ل 1368  تا 1371 بخوانید.

وقتی دولت سازندگی، سکان امور را در دست گرفت، بیش از یکسال از قبول قطعنامه برای ختم جنگ می‏گذشت و امام بزرگوارمان را هم در میان خود نداشتیم. اسرای ما هنوز در عراق بودند. حج ما تعطیل بود و بخشی از مراکز تبلیغاتی و رسانه‏های خبری جهان علیه ما موضع داشتند. ما توانستیم به‏خوبی دشمن را وادار به اعتراف کنیم و رییس‏جمهور عراق، در آخرین نامه خود همه خواسته‏های ما را پذیرفت. اسرای ما برگشتند. دشمن را از خاک‏مان بیرون کردیم و اعتراف سازمان ملل را به حق خودمان و متجاوز بودن عراقی‌ها گرفتیم.

جنگ، ده‌ها شهر و 1200 روستا و سه استان را تقریباً ویران کرده بود. در پایان برنامه اول، نزدیک به  90 درصد خرابی‌ها بازسازی شده، اکثر مهاجران و آواره‏ها بازگشته بودند. شهرها و روستاها به سرعت رو به آبادانی می‏رفتند. بودجه کشور در سال اول دولت سازندگی، علاوه بر هزار میلیارد دلار خسارات و عدم نفع به جای مانده از جنگ،51 درصد کسری داشت. رشد سرمایه‏گذاری، منفی شده بود. تولید ناخالص ملی نیز میل به کاهش داشت. بودجه عمرانی و جاری تناسب نداشت و مبلغ ناچیزی صرف کارهای عمرانی می‏شد و ناچار به زندگی روزمره بودیم.

یکی از ویژگی‌های دوره سازندگی این بود که با برنامه پنج‌ساله اول شروع شد. در گذشته دولت برنامه سالیانه داشت. برنامه پنج‏ساله در محدوده و چارچوب اصول انقلاب، مقررات اسلامی و مصالح ملی تنظیم شد. سعی بر آن بود که سیاست‌های کلی، آرمان‌ها و اهداف انقلاب و تکالیف اسلامی، در برنامه اول توسعه مورد توجه باشد. در زمان تنظیم این برنامه، شرایط کشور از لحاظ اقتصادی در وضع قابل قبولی نبود. به دلیل اینکه مردم تنها و غریبانه به مدت هشت سال به  دفاع در مقابل متجاوزان مشغول بودند و تقریباً قسمت اعظم امکانات کشور در راه دفاع ملی و مکتبی صرف شده و عقب‏ماندگی جدی در ابعاد اقتصادی به وجود آمده بود، اما خوشبختانه دستی پُر در ابعاد سیاسی، معنوی و فرهنگی داشتیم.

جامعه ما در دوران طولانی جنگ تحمیلی، از لحاظ معنوی و روحیات انقلابی، حسابی ساخته شده بود و آثار انقلاب در زوایای گوناگون جامعه ما وجود داشت، لذا طبیعی بود که در تنظیم برنامه، ضمن حفظ اصول انقلاب، توجه بیشتری به مسایل اقتصادی، فنی و آموزشی شود که در زمان جنگ، ما عقب افتاده بودیم. فلذا به عنوان امین مردم و کسی که مردم به او اعتماد کرده و رأی داده‌ بودند، از سیاست‌هایی که تصویب و اجرایی شد، راضی بودم.

در آخرین سال دولت اول سازندگی، برای اولین بار بعد از 25 سال، بودجه را بدون کسری به مجلس تقدیم کردیم و نسبت بودجه عمرانی کشور از 19 به 29 درصد رسید. دولت سازندگی با حمایت مردم و نخبگان، چنان موفقیت‏هایی در پیشبرد کارهای زیربنایی کشور به دست آورد که دیگر سقوط قیمت نفت، نتواند آسیب کلی به کشور و انقلاب بزند؛ زمانی در این کشور، برای تأمین همه موارد مصرفی، نیاز داشتیم نفت بفروشیم و کالا بیاوریم تا مردم زندگی بکنند، ولی آن روز گذشت. در سال 1372 به مرحله‏ای رسیدیم که کارخانه‏ها، عمده مواد اولیه خود را از فولاد، مس، سرب، روی و آلومینیوم تولید داخل می‏گرفتند. کارخانه‌های دیگر، عمده نیاز خود را از مواد اولیه پتروشیمی از داخل تأمین می‏کردند. نیروهای متخصص تعلیم دیده،آن چنان جای مستشاران و کارشناسان خارجی را گرفتند که در اغلب صحنه‏ها، ملت احساس نیاز به حضور نیروی متخصص خارجی نمی‏کند. این یک شعار و ادعا و اظهار دلخوش‏کننده برای مردم و از نوع تعبیرات سیاسی نیست؛ بلکه نظر کارشناسی از وضع موجود در پایان برنامه اول است.

با سیاست به ثمر‏رساندن بخش‏هایی که کشور را از ارز نفتی بی‏نیاز می‏سازند و تقویت صادرات غیرنفتی و جایگزینی بسیاری از نیازهای وارداتی با تولیدات داخلی، نیاز جدی،
به‌صورت وابسته شدید به نفت کم شد. بخش مهمی از مواد اولیه مورد نیاز صنعت در داخل کشور تولید می‏شد. بسیاری از کارهای بزرگی که ارزبری عمده داشت، مثل نیروگاه‏ها و پالایشگاه‏ها، صنایع شیمیایی و بسیاری از صنایع سنگین مادر، در برنامه اول انجام شد. خوشبختانه در شرایطی که دنیا توجه به پیشرفت عمیق علمی ایران نداشت، ارز موردنیاز ساخت ماشین‏آلات تخصصی تأمین شد و تعداد زیادی از این نوع صنایع مادر به بهره‏برداری رسید.

وقتی کار اجرایی را با همکارانمان شروع کردیم، به خاطر نبودن برق، گاز، انرژی، آب، برق، راه، حمل و نقل و مواد اولیه و چیزهایی از این قبیل، خیلی برایمان روشن بود که چه مشکلاتی داریم. می‏دانستیم و لمس کردیم که دولت برای رسیدن به اینها، باید بسیاری از مسایل روزمره مردم را نادیده بگیرد و من نمی‏خواستم که دولت بعد از ما، وارث چنین مشکلاتی باشد؛ لذا طرح‏های عمده‏ و زیربنایی را در برنامه اول دیدیم. البته عقب‏ماندگی‏هایی که غیرعادلانه در گذشته برای بخشی از کشور ما به وجود آمده بود، سال‏های سال وقت لازم دارد که آنها را جبران کنیم؛ اما در هر حال، یک روند بسیار جدی بازسازی و ترمیم خرابی‏ها و عقب ماندگی‏ها در کشور جریان یافت.

قیمت نفتی که ما در برنامه دیده بودیم، در سال 1372 باید 19 دلار می‏بود، اما بر خلاف پیش‏بینی‏ها،  قیمت هر بشکه به 10تا 12 دلار رسید. با این وجود در این سال، توانستیم لایحه بودجه، بدون کسری به مجلس تقدیم کنیم. پتروشیمی که تقریباً راکد بود، در سال 1372 نزدیک به پنج میلیون تن، صنعت فرآورده‏های پتروشیمی نصب شدة در حال بهره‏برداری یا آماده بهره‏برداری داشتیم. گازرسانی که جزو آرزوهای ما بود، خیلی کُند پیش می‏رفت. با هزینه‏های گزاف، در پایان برنامه اول، به حدود  160 شهرمان گاز رساندیم و بیش از هزار و دویست کارخانه بزرگ و نیروگاه گازی شدند و به سرعت توسعه پیدا می‏کرد. در بخش آب، حدود 100 سد را در دست مطالعه و 20 سد را در دست اجرا داشتیم. در بخش فلزات از نیاز کشور به 6 میلیون تن واردات، به‏جایی رسیدیم که در پایان برنامه اول، 800 هزار تن، صادرات فولاد داشتیم. در سال 1368 پنج میلیون تن گندم وارد می‏کردیم، ولی در سال آخر دولت اول، علیرغم افزایش شش میلیون نفری جمعیت، فقط 5/2 میلیون تن وارد می‏کردیم. در بخش پتروشیمی، قدم‌های بسیار بزرگی برداشتیم. در شهرهای اراک و بندر امام(ره)، تبریز، شیراز و اصفهان، در مجموع قریب به 150 میلیارد تومان در صنایع نفت سرمایه‌گذاری کردیم تا از خام‌فروشی دور شویم و به ارزش افزوده صنعت نفت دست پیدا کنیم. پروژه‌ها، این مبالغ را از در‌آمدهایشان می‌پرداختند؛ از بانک‌ها وام گرفتند که بعداً از محل درآمد‌هایشان پرداخت کردند.

در بخش برق، میزان تولید و مصرف تقریباً مساوی شد و با این کار خاموشی‌های گسترده‌ای که مردم را کلافه کرده بود، به خوبی مهار کردیم. در بخش صنایع بیشترین رشد  را تجربه نمودیم. در صنایع کوچک و هم در صنایع بزرگ و مادر و صنایع سنگین به ‌صورتی جامع، حرکت‌های مهمی صورت دادیم. سیاست دولت سازندگی در صنایع، این بود که حلقه‌های مفقوده تولید را متصل کنیم؛ برای اینکه زنجیره‌ای که از آغاز تولید مواد تا تولید محصول لازم بود، خودمان داشته باشیم. در بخش معادن، برای اولین بار در تاریخ ایران، منابع عظیم معدنی به طور جهشی فعال ‌شدند و پیشرفت‌های عظیمی را تجربه کردند.

حمل و نقل جزو مشکل‏ترین کارهای کشور بود. همان مقدار بار کمی که جابجا می‌کردیم، همیشه وضع حمل و نقل بازار سیاه داشت و اگر به یکباره چند کشتی بار با هم وارد می‏شد، یک دفعه قیمت دموراژ و حمل بار را بالا می‏بردند که طی چهار سال به تعادل رساندیم. راه‏آهن فعال شده بود. لوکوموتیو و واگن‌های فراوان آوردیم و با اصلاح راه‏آهن و راه‏انداختن قطار سریع‏السیر و توسعه خطوط راه‏آهن جنوب به تهران و همچنین با توسعه راه‏ها و بزرگراه‏ها و فرودگاه‏ها - که در بسیاری از شهرها، فرودگاه فعال شد و اصلاح سیستم حمل و نقل شهری که واقعاً فلاکت‏بار بود، وضعیت سامان داده شد.

در صنایع نظامی، گام‌های بسیار مؤثری برداشتیم و اصلاح ساختار نظامی به وجود آوردیم که در جنگ متورم شده بود و تولیدات آن را دو منظوره کردیم که هم در خدمت مردم باشند و هم در خدمت نیروهای مسلح و در کنار این به مشکلات نیروهای مسلح رسیدیم و حقوق‏ها را ترمیم کردیم. به عقب‏ماندگی‏هایی که از زمان جنگ مانده بود، پرداختیم و ابزارشان را بازسازی کردیم. نیروهای مسلح در خدمت عمران کشور آمدند و تنها سپاه توانسته بود، تا پایان برنامه اول، حدود سی میلیارد تومان کار عمرانی انجام دهد.

در بخش توزیع، وضع بسیار به هم ریخته بود و اصلاً واردات متولی نداشت؛ جز دولت که موارد معینی را با ارز دولتی وارد می‏کرد و نیازهای مردم، نوعاً به امید مسافر و قاچاق و اینها تأمین می‌شد که در پایان برنامه اول، همه‌چیز در بازار به حد اشباع و عرضه و تقاضاهای متعادل وجود داشت. صادرات فعال شده و تقریباً به چهار برابر رسیده بود. پیشرفت‏های به دست آمده در بخش آموزش و تحقیقات، از جمله افزایش تعداد دانشجویان از 400 هزار نفر به 800 هزار نفر و رشد چشمگیر سوادآموزی، حیرت‏آور بود.کتابخانه‏ها را تغذیه کردیم. مطبوعات با عادی شدن وضع کاغذ و چاپ، رونق و رواج خوبی یافتند. برای فیلم و سینما و کارهای هنری و توسعه فضای زیربنایی و پوشش صداوسیما و توریسم و ورزش، کارهای فرهنگی و آموزش، قدم‏های بسیار بزرگی برداشتیم که شرایط آن با گذشته، اصلاً قابل مقایسه نبود.

بی‏تردید، موج سازنده ایثار و جهاد هشت‌ساله دفاع مقدس و مشعل روشنگر خون شریف شهدا و رنج‌های طولانی جانبازان و همچنین صبوری تحسین‌بر‌انگیز خانواده‌هایشان و به‌خصوص آزادگان غیور و صبور و افتخارآفرین و جاویدالاثرهای مفقود، باعث سلامت جامعه و انگیزه‌یافتن مسئولان و خدمتگزاران بود؛ رایحه معطر و آموزنده ایثار، همه را به خدمت خالصانه در جهت اهداف انقلاب و ایثارگران، همراه با طراوت و درخشندگی رهنمودهای امام راحل، مسئولان و مردم را به تلاش بیشتر دعوت می‌کرد.

 

دستاوردهای سیاسی و اجتماعی

 دولت سازندگی در زمینه سیاسی و اجتماعی، دستاوردهای مهمی داشت. حل مشکل با عراق که در سالیان دور تا این زمان، خسارات زیادی وارد کرده بود، مراجعت سرافرازانه آزادگان که روح و جسم و جان‌مان را آزرده داشت، اخراج کامل دشمن از آخرین وجب‌های اشغال شده میهن اسلامی، حل مشکل انجام فریضه مهم حج که امام راحل را غمگین و مردم را نگران ساخته بود، ترمیم و تحسین روابط خصمانه با کشورهای عربی که در جنگ جانب صدامیان را گرفته بودند، تقویت توجه به نهضت‌های اسلامی که در مسیر حق و عدالت و ستیز با ستم فعال بودند، تحسین موقعیت کشورمان در سازمان‌های مفید و مؤثر بین‌المللی که دچار ضعف و آسیب شده بود، عضویت در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، با هدف دفاع از حق و مخالفت با سوءاستفاده‌ها، فعال‌شدن همکاری‌های سیاسی، اقتصادی، علمی و فنی با کشورهای شرق و غرب، جانبداری معنادار از جنبش عدم‌تعهد و همچنین کشورهای عقب‌نگه‌داشته‌‌شده دنیا، بازشدن محیط و ‌ابزار برای بهره‌گیری از ‌‌منابع خلیج فارس و ‌تلاش برای رفع بحران‌های‌ این ‌منطقه، فعال کردن سازمان همکاری‌های اقتصادی اکو و توسعه و تقویت آن،‌ اثبات حقانیت ایران در جنگ تحمیلی و تعیین خسارات با آمدن دبیرکل سازمان ملل و هیأت بررسی خسارات وارده به ایران و تعیین مبلغ غرامت استحقاقی،‌ به مبلغ یکصد میلیارد دلار، سرعت در بازسازی و مین‌زدایی و برگرداندن مهاجران زجرکشیده و چشم‌انتظار به وطن و رفع موانع مهاجران ایرانی، مایل به مراجعت از خارج کشور بخشی از این دستاوردهاست.

 

دستاوردهای اقتصادی و صنعتی

 برای دستاوردهای اقتصادی و صنعتی در برنامه اول، می‏توان از کم شدن کسر بودجه و استقراض از بانک مرکزی و پرداختن بخشی از وام‌های گذشته، هدایت نقدینگی‌ مزاحم به سوی عمران و سازندگی و خدمات مفید که در عمل، آثار مخرب نقدینگی، تبدیل به سرمایه‌هایی در خدمت رفاه و توسعه شد، تبدیل وضع بانک‌ها از ضرردهی به سود‏آفرینی، از طریق جذب نقدینگی‌های انگلی به سپرده‌گذاری‌ها و سپس مشارکت بانک‌ها در طرح‌های توسعه ملی، رشد تولید ناخالص کشور و تبدیل رشد منفی به رشد مثبت که در عمل بزرگ‌شدن و بالا رفتن اقتصاد و سود سرانه را در پی داشت، تجدید فعالیت واحدهای تولیدی که پس از انقلاب و در جنگ، دچار ضعف تولید و یا تعطیلی شده بودند، با تهیه مواد اولیه و قطعات و نوسازی و تأمین سرمایه در گردش، اصلاح درآمدها با بالا رفتن سهم درآمد اقشار ضعیف و کم شدن درآمد دهک بالا که برای اولین بار ضریب جینی به نفع دهک‌های پایین اصلاح شد و روند تقویت قشر متوسط جامعه را در پی‌داشت و کالاهای بادوام به خانه‌های فقرا راه یافت که پیش از آن سابقه نداشت، یاد کرد.

همچنین رشد بودجه و اعتبارات عمرانی و اصلاح شدن نسبت اعتبارات عمرانی به هزینه‌ جاری، به گونه‌ای که سهم عمرانی از 29 درصد اعتبارات بالا رفت و عمل هم شد و در نتیجه رشد اشتغال را در پی داشت و اُفت آمار بیکاری را که 9/14درصد بود، با کاهش به 11 درصد رساند. جذب ارزهای سرگردان که در سال‌های جنگ، در دست افراد و خانواده‌ها به عنوان سرمایه جمع شده بود و آوردن سرمایه راکد به چرخه فعال اقتصادی تولید و تجارت، جذب ارزهای ایرانیان که در خارج کشور نگه‏داری می‌شد، به داخل، با اجازه ورود کالا بدون انتقال ارز که تا آن زمان مقدور نبود و سود زیادی هم نصیب صاحبان آنها می‌کرد،کم‌کردن قاچاق کالاها در واردات و صادرات از طریق قانونی نمودن تجارت خارجی در آن نوع از کالاها که در زمان جنگ ممنوع بود، این کار آثار زیادی در کم‌شدن جرایم و سودهای حرام و انحرافات اخلاقی داشت و البته بر مالیات‌ها هم اثر مثبت گذاشت؛ تعدیل بعضی از قسمت‌های یارانه‌ای برای رفع محدودیت‌ها و بالا بردن درآمد خزانه و جلوگیری از مصرف مُسرفانه و بهترکردن خدمات که در عمل رضایت جامعه را فراهم کرد؛ مثل گاز، برق، آب، گازوییل و مازوت.

به عنوان مثال، بهای بنزین در طول پنج سال، شش برابر شد و از لیتری 50 ریال به 300 ریال رسید؛ در کنار آزاد کردن بنزین در حد نیاز همه، هم مردم راحت شدند و هم بازار سیاه که قیمت در آن، ده برابر قیمت کوپن دولتی بود، جمع شد و جامعه را چنان راحت و خوشحال کرد که اعتراضی به گوش نرسید. مقایسه کنید با شیوه بالا بردن ناگهانی مواد سوختی در سال‌های اخیر که چه بلایی در جامعه به وجود آورد.  تعدیل نرخ خرید‌های تضمینی کالاهای تولیدی کشاورزی، با هدف تشویق تولید کشاورزان و بالا رفتن تولید که آثار آن، با تعدیل قیمت نهاده‌های کشاورزی و صنعتی، فوراً مشاهده شد، بخش دیگری از این دستاوردهاست.

آغازخصوصی‌سازی و کم‌کردن بار دولت و سودآور نمودن سرمایه‌ها، براساس آیین‌نامه دقیق و حساب‌شده، با مدیریت شادروان دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییس‌جمهور] و در نظر گرفتن سهم قانونی کارگران، با واگذاری سهام آنها به انجام رسید که باعث رشد تولید شد. توجه به صنایع دستی و روستایی، با هدف حفظ و بالندگی روستاها و کم‌کردن موج مهاجرت از روستا و سهم بیشتر در تجارت جهانی صنایع دستی و تقویت اقتصاد خانوارهای روستایی انجام شد. قیمت بسیاری از کالاها آزاد گردید که محدودیت‌های زمان جنگ، دیگر مانع آزاد بودن قیمت‌ها نبود و جالب توجه این است که به‌خاطر اشباع بازار، باعث بالارفتن قیمت‌ها نشد و بازار سیاه از میان رفت.

از دیگر دستاوردهای این دوره، وفور عرضه کالاهای ساختمانی، با هدف تأمین نیازهای سازندگی و توسعه و جلوگیری از دلال بازی و سودهای بادآورده و رونق سازندگی، توسعه و فعال‌تر کردن نمایشگاه‌های فصلی و سالانه داخلی و بین‌المللی در حمایت از تولید و عرضه و دادن حق و فرصت انتخاب به مصرف‌کننده، ترمیم دستمزد و حقوق کارمندان و کارگران که در دوران جنگ، امکان آن نبود و جبران عقب افتادگی و بالابردن درآمد شهرداری‌ها با هدف ارایه خدمت بهتر به شهروندان و ترمیم فرسودگی‌های دوران دفاع مقدس و تأمین ابزار کار که به جبهه‌ها‌ برده بودند، می‌توان اشاره کرد. این کار منجر به شادابی فضاهای شهری شد.

فعال کردن بورس‌ها که پس از انقلاب دچار فرسودگی و کم رونق شده بود؛ با هدف جذب سرمایه‌های خُرد و کلان و تقویت بازار سرمایه برای پشتوانه سازندگی‌‌ها، تسریع در تقویت صنایع بخش نفت و ترمیم خرابی‌های جنگ که نیاز کلی کشور بود و رشد تولید و بازیابی بازارهای از دست رفته و به‌خصوص جلوگیری از هدر رفتن مخازن مشترک و مهاجرت نیروهای کاردان و عالم و تأمین نیاز مالی دولت و خزانه و قدرت رقابت و تأثیرگذاری جهانی و نیازهای مصرفی پالایشگاه‌ها و بنگاه‌های تولیدی،‌ تقویت صنایع پتروشیمی، به عنوان مهم‌ترین میدان دارای مزیت اقتصادی و تأمین خوراک هزاران صنعت پایین دستی که با صادرات پُرسود و رقابت بالا، برنامه‌ریزی شده بود، به انجام رسید.

توجه ویژه به توسعه شهرک‌های صنعتی، با هدف رفع مشکل تولیدگران و صنعتگران از لحاظ زمین، آب، برق، گاز و کم شدن هزینه تولید و بردن صنایع مزاحم از شهرها برای جلوگیری از تخریب محیط زیست و تأسیس مناطق و مجتمع‌های صنعتی برای روستاها، با هدف ایجاد اشتغال برای نیروهای مازاد کشاورزی روستایی و بردن صنعت به روستاها، توجه ویژه به بخش کشاورزی، با توسعه آموزش و ترویج و تأمین نهاده‌ها و مهار آب‌ها با سدهای مخزنی و انحرافی و کانال‌سازی مزارع و بیمه‌های مؤثر و تأمین به موقع کود و سم و بذر و پرداخت به موقع وجه خرید تضمینی و توسعه تعاونی‌ها، به منظور استفاده یکپارچه از زمین خُرده‌مالکان و کم‌کردن هزینه‌ها، با ‌استفاده از کشاورزی مکانیزه و استفاده از آبیاری تحت فشار، با هدف بهره‌برداری عالمانه از آب و زمین و کم شدن مصرف آب و امکان استفاده از اراضی بایر و موات و انبارداری و انتقال محصول به بازار مصرف و بهینه‌سازی مزارع و باغات، با شخم عمیق و اراضی دیمی، با شخم‌های جهت‌دار، در مصرف آب و حفظ خاک و آوردن گونه‌های مناسب آب و هوای منطقه و کمک به چایکارها برای بهتر کردن کشت محصول با خرید تضمینی و جلوگیری از قاچاق واردات، توجه و تسریع و ترمیم پالایشگاه‌های آسیب دیده از جنگ و ساخت پالایشگاه‌های جدید، با هدف جلوگیری از واردات فراورده‌ و نیز صادرات فراورده‌ها به‌جای نفت خام، از دیگر دستاوردها بود.

در صنایع فلزی از قبیل فولاد، آلومینیوم، مس، روی و خودروسازی از سواری،  کامیون، اتوبوس و مینی‌بوس و صنایع ریلی، پیشرفت‌های چشمگیری داشتیم. با تقویت صنعت قطعه‌سازی، علاوه بر اشتغال خوب نیروهای حرفه‌ای، تولید سرعت گرفت، کشتی‌سازی  وارد مرحله جدیدی شد و در بخش نظامی و هم غیرنظامی، به سطح خوبی در تولید شناورها دست یافتیم. در ساخت تجهیزات بهداشتی و درمانی و داروسازی، گام‌های بلندی برداشته شد و تولید واکسن‌ها چشمگیر شد. در اکتشاف و استخراج معادن از قبیل سنگ آهن، مس، کروم، طلا، منگنز و اورانیوم و نظایر آن، کشور وارد مرحله جدیدی گردید. با ماشین‌سازی و قالب‌سازی سبک و سنگین و ساخت سی‌ان‌‌سی‌ها، بخش مهمی از نیروگاه‌های بخار و گازی، در داخل کشور تولید می‌شد.

صنایع سنگین و مادر، مثل آذرآب و تراکتورسازی و ماشین‌آلات آبیاری تحت فشار و حفاری و ماشین‌های تراش و خطوط تولید و برج‌های بلند نیروگاه‌ها و کابل‌سازی سبک و سنگین و دکل‌‌های کوچک و بزرگ، خطوط انتقال و فیبرنوری  تکمیل و ساخته شد و یا در مسیر ساخت قرار گرفت. ساخت سیلوهای بزرگ و سردخانه‌ها نیزکه قبلاً  به طور کلی به دست خارجی‌ها سپرده می‌شد، بومی شد. در ساخت بنادر، اسکله‌ها، تونل‌ها، پل‌های بلند و بزرگ و مرتفع، کارخانه‌های بزرگ قند، نیشکر، کاغذسازی و پتروشیمی و تولید الیاف و قطعات مهم و پیچیده واحدهای بزرگ صنعتی و طراحی و ساخت سدهای بتونی و خاکی، صاحب تکنولوژی شدیم.

نکته مهم دیگر، توجه به توسعه صنایع نظامی در دوران دفاع مقدس و استفاده از نیازهای صنعتی جنگ در واحدهای غیرنظامی بود. پس از جنگ هم بسیاری از نیازهای مصرفی جامعه یا قطعات جانبی واحدهای صنعتی غیرنظامی، از مجموعه صنایع نظامی تأمین می‌شد که هم این واحدهای نظامی سود بردند و فعال ماندند و هم پشتیبانی خوبی از نیازهای فنی و صنعتی و مصرفی غیرنظامی به عمل آمد. در حقیقت این دو بخش، به‌خاطر هماهنگی خوبی که بخش نظامی و بخش غیرنظامی داشتند، مکمل یکدیگر بودند.

برای کار در دریا، صنایع دریایی بسیار ضعیف و سطحی بودند. با برنامه‌ریزی و تشکیل شرکت صنایع دریایی، با ابتکار [فرزندم] مهدی، همکاری وزارت صنایع سنگین و وزارت  نفت، وارد مرحله تهیه تکنولوژی ساخت سکوهای دریایی و حفاری‌ها و بهره‌برداری‌ها در اعماق خلیج‌فارس شدیم و توانستیم لوله‌های کف دریا را با کوتینگ و جوش، برای عبور نفت و گاز بسازیم و وسایل لازم برای نصب و تعمیر لوله‌های کف دریا را فراهم کنیم.

در صنایع دریایی سپاه و ارتش، در زمان جنگ، پایه ساخت زیردریایی‌ها و قایق‌های تندرو و سپس شناورهای سنگین فراهم شد. امروز شرکت صنایع دریایی در رقابت‌های مهم در شرق و غرب، می‌تواند برنده شود و به خوبی از عهده انجام کار برآید و در کشورهایی مثل هند، پروژ‌ه‌های مهمی در دست انجام دارد. نیروهای مسلح، بسیاری از نیازهای ساخت و لجستیک را بومی کرده‌اند و بسیاری دیگر از نیازها در دست اجراست و یا از قبل به بهره‏برداری رسیده است. قایق‌های مسلح تندرو و پرنده و اژدرها و موشک‌های دقیق‌زن مورد نیاز را به آسانی می‌سازند و توسعه می‌دهند و ناوگان دریایی در اقیانوس اطلس حضور دارد.

 

دستاوردهای فرهنگی و آموزشی

دولت سازندگی در پنج سال اول، در زمینه فرهنگ نیز دستاورهای بسیاری داشت که بخشی از آن را به اختصار ذکر می‌کنم: برنامه‌ریزی و اجرای گام جهشی در مبارزه با بی‌سوادی و ارتقای سواد عمومی انجام شد. برای ارتقای فضای باز سیاسی و آزادی مطبوعات و شکوفاسازی فضای رسانه‌ای کشور تلاش کردیم و رسانه‌های نوشتاری از 163 عنوان به 344 عنوان افزایش یافت، یا به عبارت دیگر دو برابر شد.

همچنین برای افزایش برنامه‌های‌ رادیووتلویزیونی سرمایه‌گذاری شد. در این زمینه با
سرمایه‌گذاری‌های صورت‌گرفته، ضمن افزایش قابل توجه کمّی و کیفی برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی، مناطق تحت پوشش شبکه‌های صدا و سیما افزایش یافت. توجه به بخش کتاب و فرهنگ کتابخوانی، جزو اولویت‌های برنامه اول بود. در این بخش، آمارهای ثبت شده، گویای آن است که تعداد عناوین انتشار یافته 95 درصد رشد داشت و شمارگان کتاب نیز نسبت به قبل دو برابر شد. برنامه‌ریزی برای تحکیم بنیان خانواده صورت گرفت. در سال 1372 نسبت ازدواج به طلاق، با 8/15 درصد به بالاترین رشد ازدواج در سال‏های پس از پیروزی انقلاب رسید. حمایت از فرهنگ جهاد و ایثار و خانواده‌های شهدا و ایثارگران و آزادگان، از مهم‏ترین دغدغه‌های دولت سازندگی بود. رشد 43 درصدی بودجه مربوط به این بخش، گویای توجه خاص به این مشعل‌داران فرهنگ جهاد و ایثار بوده است.

سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش و آموزش عالی و توسعه ستایش‏انگیز آموزش در سطوح ابتدایی، متوسطه و عالی قابل توجه بود و آمار این عناوین در سالنامه‌های آماری سازمان برنامه و بودجه همان سال موجود است. 350 هزار دانشجو و 103 واحد دانشگاهی و 100هزار نفر فارغ‌التحصیل، فقط در دانشگاه آزاد اسلامی به ثبت رسید. موزه‌ها و نمایشگاه‏های فرهنگی و هنری و نمایشنامه‌های اجراشده نیز شاهد تحول جدی بود. در این بخش نیز آمارهای ثبت شده، نشان دهنده رشد مثبت است. به عنوان مثال، تعداد بازدیدکنندگان از موزه‌ها، دو میلیون نفر نسبت به سال قبل افزایش داشت. همچنین در این سال، تعداد 437 نمایشنامه در سطح کشور اجرا شد.  بخش ورزشی و تفریحات سالم نیز شاهد رشد بود. بودجه سازمان تربیت‌بدنی با 85 درصد رشد، توانست در زمینه پُر کردن اوقات فراغت و توجه به ورزش قهرمانی، اقدامات مهمی را به انجام برساند. 

 

دستاوردهای صنعت هسته ای 

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، طرح‌های بزرگی در زمینه ساخت نیروگاه‌های برق هسته‌ای و بخش‌های دیگر صلح‌آمیز، با حمایت کشورهای فرانسه، آلمان و آمریکا جریان داشت. بعد از پیروزی انقلاب، همه آنها، به جز نیروگاه تحقیقاتی تهران، متوقف شد. در دوران جنگ، اقدامات محدودی برای تجدید حیات هسته‌ای در کشور انجام شد. بعد از ختم جنگ و آغاز دولت سازندگی، در این بخش هم فعالیت‌ها به طور جدی دنبال شد و در زمینه‌های گوناگون صلح‌آمیز، اقدامات مقدماتی را در حد مقدور شروع کردیم.

برای تکمیل نیروگاه بوشهر، پس از یأس از برگشت آلمان، با روسیه وارد مذاکره شدیم و نهایتاً در سال‏های بعد، قرارداد تکمیل آن بسته شد، ولی با مشکلاتی که پیش آمد، سال‌ها طول کشید تا قرارداد وارد مرحله اجرایی شود و با تأخیرهای مکرر و بالا بردن هزینه، سال 1391به بهره‌برداری رسید. همچنین در سفر من به چین، با حمایت رییس‌جمهور این کشور، قرارداد ساخت دو نیروگاه 300 مگاواتی بسته شد. با حضور رییس‌جمهور چین و خبرنگاران، قرارداد را امضا کردیم، ولی بعد از مدتی، چین با فشار غرب، قرارداد را فسخ کرد و پول پرداختی ما را پس داد.

قرارداد ساخت یو اف سی اصفهان هم به همین سرنوشت دچار شد؛ البته بخشی از آن را ساختند و نیمه‌کاره رها کردند؛ شاید با فشار غرب، ولی خودمان توانستیم با داشتن نقشه‌ها و فاز اجرایی، آن را تکمیل کنیم و به بهره‌برداری برسانیم.

همکاری‌هایی هم با چین در معدن اورانیوم ساغند داشتیم که آن را تکمیل نکردند، ولی خودمان به بهره‌برداری رساندیم و برای تولید کیک زرد از آن معدن، کارخانه‌ای را در اردکان یزد ساختیم. طرح ساخت سانتریفیوژ را هم با استفاده از نقشه‌های تهیه شده توسط نیروهای خودی انجام دادیم که در نطنز فعال گردید. آب سنگین هم با طرح سه دانشمند ایرانی آماده و به تأیید یک شرکت روسی به عنوان مشاور رسید و اجرا شد. بخش‌های دیگر ساخت رادیودارو و همچنین بهداشتی نگه‌داشتن محصولات کشاورزی و نظایر آن هم سال‌هاست که فعال است. در لیزر هم تا حد غنی‌سازی آزمایشی پیش رفتیم و سپس متوقف شد.

کار مهم دیگری که مطالعات و تحقیقات آن در جریان است، در مورد یکی از مهم‌ترین آرزوهای بشر می‌باشد که به جای شکافت هسته‌ای، از جوش هسته‌ای، با فناوری گداخت برای تولید برق و انرژی استفاده شود؛ همانند سیستم خورشید که با جوش اتم‌ها، نور و حرارت تولید می کند. این طرح، سال‌هاست در دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه امیرکبیر در حال تحقیق است.

اکنون چند کشور پیشرفته جهان، با همکاری مشغول بررسی و ساخت اولین نیروگاه این فناوری حیاتی هستند و امید دارند که در سال 2029 میلادی به بهره‌برداری برسد. چنین کاری اگر به نتیجه برسد، بزرگترین دستاورد بشر برای تأمین انرژی خواهد بود. عمده موارد ذکرشده، در سال آخر برنامه اول به بهره‏برداری رسیده بود و بخشی از آنها در دست اجرا بود که سال‏های بعد به بهره‏برداری رسیده است.

 

دستاوردهای امور اداری

با استفاده از اختیارات شورای عالی اداری، اقدامات مفیدی در جهت اصلاح امور اداره کشور انجام شد که بخشی از آنها عبارتند از:‌‌ رفع موانع روان بودن صادرات و واردات و گمرک، با حذف گلوگاه‌های غیرضرور و سالم‌سازی نیروهای کار و اطلاع‌رسانی به مراجعه‌کنندگان و مکانیزه‏کردن کارهای دستی و وضع مقررات حمل بار، کم‎کردن مشکلات گشایش اعتبارات در بانک‌ها و گذاشت و برداشت از حساب‌ها و استفاده از کارت‌های اعتباری،‌ کم‏سود کردن قاچاق کالا، از طریق روان‏سازی صادرات و واردات،‌ ادغام نیروهای شهربانی، ژاندارمری و کمیته‌های انقلاب، تحت عنوان نیروی‏انتظامی و ادغام وزارت دفاع و وزارت سپاه،‌ صدور یک‏روزه گذرنامه و گواهینامه رانندگی،‌ روان کردن کار انجام بیمه و پویایی سازمان تأمین اجتماعی و شروع ساخت مجتمع‏های خدمات اداری که معمولاً در شهرها پراکنده و متفرق بودند.

 

رسیدگی به مناطق محروم

مسایل مربوط به طبقات محروم و زجرکشیده‌های کشور، بخش مهمی از سیاست‌های اصولی دولت سازندگی بود. نقاط محروم در کشور بسیار زیاد بود و ما هر سال، بودجه نسبتاً بالایی را برای اجرای طرح‌های کوچک در این نقاط تخصیص می‌دادیم. نتایج فعالیت‌های محرومیت‌زدایی خیلی‌خوب و امیدوارکننده به‌نظر می‌رسید.

بازسازی هم یکی دیگر از کارهای مهم برنامه بود. خرابی‌های جنگ بسیار سنگین بود. بازسازی زلزله سال 1369 رودبار به آن اضافه شد و البته حوادث تلخی چون سیل، زلزله یا بلایای طبیعی هم داشتیم که قسمت‌ زیادی از امکانات‌ را صرف آن کردیم. مسأله بیمه‌های اجتماعی و بیمه‌های درمانی عمومی هم از آرزوهای قدیمی من بود که با وجود همه محدودیت‌ها و مشکلات، سعی کردیم اقدامات اولیه مفیدی را سامان دهیم.

 

انتخابات ریاست جمهوری

در سال 1371 انتخابات مجلس برگزار شد و جناح چپ، جای خود را در مجلس چهارم به جناح راست داد.  قبل از رحلت امام، معمولاً آنها در مجلس اکثریت قاطع داشتند. بعد از امام، مشکلاتی بین بعضی از آنها و رهبری و نیز دولت بروز کرد که البته آنها در زمان امام هم این مشکلات را با ریاست‌جمهوری داشتند، اما دیگر فضا عوض شده بود.  نامزدهای جناح خط امام، در عین پذیرفته‌شدن صلاحیت‌ها، در انتخابات رأی نیاوردند و اکثریت مجلس چهارم، برخلاف سه دوره سابق، در اختیار جناح مقابل قرار گرفت و نتیجه آن در دولت دوره دوم من هم خود را نشان داد که تعدادی از وزرای آن جناح، در دولت قرار نگرفتند؛ گرچه بعد از آن هم، وقتی‌که روزنامه معروف تندروی سلام نمره داد، نیمی از اعضای دولت در اختیار خط امامی‌ها مانده بود و همین وضع در مجلس پنجم هم تقریباً تکرار شد. تغییر فضا، تأثیر خود را در جامعه گذاشته بود. جو دانشگاه‏ها اغلب در دست جناح چپ بود و با از دست دادن مجلس، جریان امور به نحو دیگری پیش می‏رفت. موارد زیادی از این مسایل و اختلافات دو جناح را در سراسر کتاب می‌خوانید.

در بهار سال 1372 انتخابات ریاست‏جمهوری برگزار شد. آمار قطعی انتخابات اعلان شد: 1/63 درصد من و بقیه، سه نفر دیگر؛ انتخابات رقابتی خوبی به انجام رسید.

در اجرای برنامه‏های توسعه، معلوم بود که عدهای از گرانی رنج می‏بردند و این امر تبعاتی برای مجریان توسعه دربردارد. پیشرفت‏های بزرگ کشور در بخش‏های مختلف، به توقعات فزاینده در جامعه، دامن زده بود. کشور نیاز داشت که رهبران افکار عمومی، گویندگان، خطبا، اساتید و فرهیختگان جامعه، با درک شرایط توسعه و پیشرفت، عامه مردم را توجیه کنند. البته این کار تا حدی صورت می‏گرفت، اما کافی نبود.  مثلاً در سطح رسانه‏ها، سلام و رسالت، دو روزنامه چپ و راست، برای منفی نوشتن علیه دولت سازندگی و خالی‏کردن دل مردم، با هم مسابقه داشتند؛ گرچه هیچ‏گاه دولت به خود اجازه نداد، علیه مطبوعات اقدامی کند و شکایتی مطرح سازد.

 

ترکیب کابینه جدید

در دوره دوم دولت سازندگی، اکثریت مجلس چهارم در اختیار جناح راست قرار داشت، بنابراین ترکیب فراجناحی کابینه دستخوش تغییر شد. من در جلسه هیأت دولت، مختصری دربارة وزرایی که در کابینه آینده نخواهند بود، حرف زدم و تشکر کردم و عذر عدم معرفی را گفتم. خیلی با نجابت و از روی استغنا برخورد کردند و گفتند که بنای همکاری با وزرای جدید را دارند. برخی وزرا از احتمال مخالفت متمرکز مجلسیان با آنها، به خاطر شایعه عدم مخالفت من با حذف، اظهار نگرانی کردندکه شایعه را تکذیب کردم. در کابینه دوم، آقایان [علی محمد] بشارتی به جای عبدالله نوری، وزیر کشور، دکتر[علیرضا] مرندی به جای دکتر [رضا] ملک‏زاده، وزیر بهداشت، [درمان و آموزش پزشکی]، [اکبر] ترکان، به‏ جای [محمد] سعیدی‏کیا، وزیر راه و ترابری، [عباس‏‏احمد] آخوندی، به‏ جای [سراج‏الدین] کازرونی، وزیر مسکن و شهرسازی، [محمد] فروزنده به جای [اکبر] ترکان، وزیر دفاع [و پشتیبانی نیروهای مسلح]، [یحیی] آل اسحاق، به جای [عبدالحسین] وهاجی، وزیر بازرگانی و دکتر [سید محمدرضا] هاشمی گلپایگانی، به جای دکتر [مصطفی] معین، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، معرفی شدند.

جمعی از نمایندگان شکایت کردند که بخشی از نمایندگان راست، از همفکرانشان کارت سفید وزرای مورد مخالفت خود را می‌گیرند تا نتوانند رأی مثبت به آنها بدهند؛ به رییس مجلس تذکر دادم که گفت مانع این کار شده است، ولی بالاخره این مسأله خلاف کشف شد که باعث اخطار آیین‌نامه‌ای نمایندگان جناح مقابل شد. نتیجه رأی‌گیری را اعلام کردند که متوجه افتادن دکتر نوربخش شدیم. برای همه مایة تعجب بود، چون در مذاکرات مخالفتی با او نبود و باعث ناراحتی کابینه شد. پیشنهاد کردند که به گونه‌ای جبران کنیم؛ پُست معاونت رییس‌جمهور در امور اقتصادی را راه جبران می‌دانستند.

 

التهاب در بازار ارز و سکه

 در سال 1372 به دلیل کاهش قیمت نفت و نیاز ارزی کشور باعث شد، در میانه سال، کشور التهابات شدیدی در زمینه قیمت ارز تجربه کند. همچنین فرارسیدن سررسید تعهدات ارزی بالفعل، مشکل کمبود ارز را پیچیده‏تر می‏کرد. برنامه دولت آن بود که تقاضای عمومی ارز را با اجرای برنامه‏هایی کاهش دهد و در زمینه معوقات هم به مذاکره با کشورهای طلبکار بپردازد. بانک‏ها با استفاده از سپرده‌گذاری‏ها، مشارکت خوبی در سرمایه‌گذاری در صنایع مهم کشور و کارهای اساسی داشتند. نگرانی‌هایی در زمینه تک‏نرخی شدن ارز در کشور وجود داشت که بحمداللّه دولت طی چهار سال گذشته با پشت سر گذاشتن دوره‌ای سخت، این سیستم را توانست جایگزین کند.

ترور 12 بهمن

در سال 1372، مخصوصاً در زمان تبلیغات انتخاباتی، برخی حرف‏های خلاف زیادی در مورد عملکرد دولت سازندگی گفتند. این حرف‏ها و نحوه بیان آنها، حداقل در یک دهه گذشته، بی‏سابقه بود و باعث جری‏شدن برخی عناصر افراطی هرج‏ومرج‏طلب که ذهنی کوته‏بین و تنگ دارند و زود تحت‏تأثیر قرار می‏گیرند و اصولاً  نظم جامعه را برنمی‏تابند، می‏شد. این عناصر در جامعه وجود دارند و مترصد فرصتی هستند تا به زعم خود با آسیب‏رساندن به افراد، آرامش کشور را بر هم بریزند.

در اولین روز دهه فجر سال 1372، به آرامگاه امام (ره) رفتم تا طبق سنوات گذشته، مراسم بزرگداشت پیروزی انقلاب را آغاز کنم. یکی از همین عناصر افراطی که در نیروی انتظامی شاغل بود و فرصتی برای امیال شیطانی خود پیدا کرده بود، در میان جمعیت وارد شد و در اثنای سخنرانی، به طرفم تیر شلیک کرد. به خاطر اینکه آن نقطه‌ای که تیر شلیک شد، با نقطه تریبون خیلی فاصله داشت، من اول فکر کردم که لامپ منفجر شد. بعد که شلیک متعدد شد، آن وقت معلوم گردید که لامپ نیست و تیر است. آرامش خود را حفظ کردم و با حفظ خونسردی، به سخنرانی خود ادامه دادم. چهار گلوله شلیک شد که گویا سه گلوله آن، به دلیل حمله مردم به ضارب، هوایی شلیک شد. مرحوم حاج احمدآقا هم آمد و در کنارم ایستاد. مردم به سرعت ضارب را دستگیر کردند و تحویل دادند. در کتاب آثار و تبعات این سوءقصد را می‏خوانید.

 

انتشار تفسیر راهنما

پس از پیروزی انقلاب و گرایش وسیع به مسایل اسلامی، نیاز به پژوهش‌های جدی و گسترده در همه زمینه‌ها به وجود آمد و در بخش قرآن به سبب کاستی‌هایی که در تحقیقات قرآنی در حوزه‌های علمیه احساس می‌شد، ضرورت‌های جدیدی رخ نمود و تلاش‌های گسترده‌ای صورت گرفت. از جمله گروهی گردآمدند تا دست‌نوشته‌های دوران زندان ستم‏شاهی مرا که سبک جدیدی از تفسیر قرآن بود، تکمیل و آماده ارایه کنند. در سال 1372 اولین جلد آن منتشر شد و مورد استقبال وسیع حوزه علمیه و جامعه قرآنی قرار گرفت که در کتاب، نمونه‏هایی از این استقبال را می‏خوانید. جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز از سوی داوران به تفسیر راهنما تعلق گرفت که آن را به محققان دفتر تبلیغات اسلامی قم که یادداشت‏ها را نظم داده بودند، تقدیم کردم.

 

سفرهای استانی

به لطف خداوند، در سال 1372 از استان‌های مختلف کشور، با محوریت رسیدگی به مناطق محروم و کم‌برخوردار بازدیدهایی داشتم. هدف این سفرها، تجدید دیدار با مردم و ارتباط بی‌واسطه با آنان و دیدن پیشرفت‌ها و آشنایی با مشکلات موجود بود. سفر اول من در بهار 1372 به استان‏های کرمان و سیستان و بلوچستان بود. روز 25 فروردین به استان کرمان رفتیم. در این سفر مردم سنگ تمام گذاشتند. در سیرجان، استقبال ملت به قدری بود که متأسفانه، چند نفر از مردم در اثر ازدحام مجروح شدند. در استان کرمان، کارخانه لاستیک‏سازی، بیمارستان یکصدوشصت تختخوابی، معدن گل‏گهر، صنایع جانبی مس شهید باهنر، سیلوی ماهان و کارخانه کابل‏سازی رفسنجان را افتتاح کردیم و کلنگ چند طرح مهم و بزرگ از جمله احداث کارخانه کرمان خودرو را بر زمین زدیم.

در سفر به استان محروم سیستان و بلوچستان، سه طرح مهم افتتاح شد که یکی بهره‏برداری از سد پیشین بود. هنگام افتتاح سد پیشین، وقتی دریچه سد را باز کردند و آب با فشار از دریچه‏ها  به رودخانه سرازیر شد، برای من آن منظره شکوهمند جریان آب و امواجی که به دیواره‏های مسیر می‏کوبید، آن‏چنان لذت بخش بود که هیچ چیز شیرین‏تر از آن در زندگی‏ام نبود که در بیابان خشک بلوچستان، در نزدیکی مرز، با همت کارگزاران جمهوری اسلامی، آبی که همیشه هرز می‏رفت و مایة خسارت بود و خاک باارزش ما را به دریا و هستی روستایی‌ها را از بین می‏برد، این آب امسال مهار شده است و جریان مطمئنی را برای کشاورزی و شُرب منطقه خواهد داشت. دریاچه سد را که می‏دیدم، به نظرم مثل منظره بهشت بود؛ از بس این آب زیبا می‏آمد. برای من که در کویر به دنیا آمده‏ام، آب معنای دیگری دارد و این صحنه از زیباترین صحنه‏های زندگی من بود.

در سفر 11 شهریور 1372 به استان مرکزی، پالایشگاه شازند اراک را افتتاح کردیم که یکی از آرزوهای دیرین خود را تحقق یافته می‏دیدم. طرحی عظیم که توانست، در زمان مقرر به خوبی به نتیجه برسد و من با فشار سه دگمه، آخرین حد تعیین‌شده ظرفیت پالایشگاه را در صفحه مرکز کنترل روی کامپیوتر دیدم که به 150 هزار بشکه نفت خوراک پالایشگاه رسیدیم. این واقعاً برای کسانی‌که علاقه‌مند به پیشرفت کشور هستند، شیرین است

در اول دی 1372 به خطه سرسبز شمال سفر کردم و مردم باوفای مازندران در مسیر حرکت در خیابان‏ها، مرا غرق لطف و محبت خود کردند. استقبال مردم خارج ار حد تصور بود که نشان دهنده عمق علاقه مردم به انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن بود. در این سفر، طرح مرغ‏لاین بابل‏کنار، سیلوی گالیکش و سد نومل را افتتاح کردیم و در اجتماع پُرشور مردم سرافراز این استان، از گرگان تا رامسر، به بیان آثار سازندگی و پییشرفت پرداختیم.

 

سیاست خارجی

سیاست خارجی ما روشن بود؛ سیاست دشمن‌تراشی نداشتیم. در منطقه، سیاست همکاری با همه همسایه‌ها را پیش بردیم و عملاً این همکاری توسعه پیدا کرد، مگر آنجاهایی که دیگر خودشان مشکل داشتند و از طرف ما مانعی نبود. در دنیا با همه کشورها و بلوک‌ها همکاری می‌کردیم. چند استثنا داشتیم که یکی اسراییل بود که ذاتاً نامشروع است. گرچه این قهر جدی ما با اسراییل و دشمنی ما، تبعات زیادی در سیاست خارجی ما داشت و خیلی‌ها به خاطر اسراییل با ما دشمنی داشتند و دارند، اما این تبعات را تحمل می‌کردیم. دیگری آفریقای جنوبی بود که به خاطر حاکمیت رژیم آپارتاید، نمی‌توانستیم با آنها کار کنیم. سوم آمریکایی‌ها بودندکه اعلام کردیم تا این حالت سلطه‌گری و زورگویی‌شان را دارند و باج‌خواهی می‌کنند، طرف خوبی برای ما نیستند. اما با بقیه جاها، دیگر مشکلی نداشتیم.

در سال 1372، مصاحبه مهم و مفصلی با مجله تایم انجام دادم و سیاست خارجی کشور را تشریح کردم که  اغلب مطبوعات چاپ تهران، از این مصاحبه، با عنوان «محاکمه دولت آمریکا در مصاحبه رییس‌جمهور با مجله تایم» یاد کردند. خوانندگان کتاب، می‏توانند متن کامل آن را در ضمایم کتاب مطالعه کنند.

 

اسراییل-آمریکا-ساف

در سال 1372 یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین در زمین چمن کاخ سفید، با وساطت بیل کلینتون، رییس‏جمهور آمریکا، در کنار اسحاق رابین نخستوزیر رژیم صهیونیستی نشست و توافقنامه صلح امضا کرد. عرفات هم خیلی سرشکسته به نظر می‌رسید. صحنه تأثربرانگیزی برای حامیان آرمان فلسطین بود. در خانه، عفت هم از دیدن مناظر آن گریه کرده بود. بعد از این حادثه تلخ، برخی کشورهای عرب منطقه که روابط خوبی با ما داشتند در صدد توجیه اقدام اعراب در سازش با اسراییل بودند که نمیپذیرفتیم؛ گرچه سیاست جمهوری اسلامی این بود که اقدامی عملی علیه کشورهای عربی انجام ندهیم و نظر مخالف خود را هم مخفی نکنیم. کشورهای عربی، متاسفانه هیچ‏گاه از قدرت خود برای فلسطین بهره اساسی نگرفتند.

 

تنش در روسیه

در سال 1372 کشور روسیه غرق در تنش و التهاب بود. بوریس یلتسین که اندکی پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به ریاست جمهوری روسیه انتخاب شد و در فروپاشی شوروی نقش مؤثری داشت، از پارلمان فاصله گرفت که به بحران قانون‏گذاری منجر شد. جنگ قدرت میان بوریس یلتسین و پارلمان که اعضایش در زمان اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شده بودند، بالا گرفت و موجب ایجاد بحران قانون اساسی در این کشور شد. یلتسین فرمان انحلال پارلمان را امضا کرد.

در 11 مهر 1372 شماری از نمایندگان پارلمان با پشتیبانی شبه نظامیان مسلح، ساختمان‌های دولتی را در مسکو مورد حمله قرار دادند و قصد داشتند ساختمان تلویزیون را تصرف کنند. فردای آن روز تانک‌ها ساختمان پارلمان را گلوله‌باران کردند و ده‌ها نفر کشته شدند. زمانی که یلتسین دستور داد تانک‌ها اطراف پارلمان روسیه را محاصره نموده و به سوی مخالفین شلیک کنند، بحران به اوج خود رسید. از آنجا که یلتسین یک گام غیرقانونی در جهت انحلال مجلس برداشته بود، روسیه بیش از هر زمانی دیگر به درگیری جدی داخلی نزدیک شده بود. سپس یلتسین این امکان را یافت تا قانون خود را با استفاده از اختیارات ریاست جمهوری تحمیل نماید که از طریق همه پرسی در آذر 1372 به تصویب رسید. اگرچه یلتسین برروی موجی از خوش‏بینی به قدرت رسید، اما هرگز محبوبیت خود را باز نیافت.

 

سفرهای خارجی

پس از آغاز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، توجه جمهوری‌های رو به استقلال، به جمهوری اسلامی ایران جذب شد. ما هم به جمهوری‌های مسلمان‌نشین، با سفرها و ارتباطات، توجه ویژه نشان دادیم. این جمهوری‌ها، پس از استقلال، به کمک‌های ایران چشم امید داشتند و ما هم دریغ نمی‌کردیم. وزارت امور خارجه ایران، تلاش چشمگیری برای ایجاد روابط سیاسی و فرهنگی و به‌خصوص ارتباطات دینی می‌کرد که مردم تشنه آن بودند.

در ایران، شورای عالی رسیدگی به این جمهوری‌ها شکل گرفت و جلسات آن به‌طور منظم برگزار می‌شد و خود من هم شرکت می‌کردم. در تأمین نیازهای ضروری آنها و سفرهای دوستانه، به‌خصوص پس از به رسمیت شناختن این کشورها، کوتاهی نمی‌کردیم. سران این کشورها، بدون استثنا، ایران را پناه خود می‌خواندند و گاهی با تعبیر خانه دوم یاد می‌کردند. برای ما خدمت کردن به مردمی که هفتاد سال اسیر بودند و از زیر آوار مخروبه‌های مارکسیسم، سربرآورده بودند، بسیار اهمیت داشت. اینکه ما برای اینها وسیله ارتباط تأمین کنیم، راه و راه‌آهن بسازیم و هم سیر دریایی، ترانزیت هوایی، تلفن و سایر وسایل ارتباطی را فعال کنیم که خوشبختانه آنها هم استقبال می‌کردند.

در سال 1372 به کشورهای اُزبکستان، قرقیزستان، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان سفر کردم. استقبال بسیار گرم و صمیمانه مردم و مسئولین این کشورها، نوید همکاری‏های آینده درخشانی را می‏داد که در کتاب آثار این سفر و اقدامات صورت گرفته را می‏خوانید. متأسفانه در سال‏های بعد، از این بستر خوب و مستعد ایجاد شده، استفاده درست و به موقع نشد و کشورهای دیگر منطقه، توانستند جای خالی ایران را پُر کنند. همچنین در این سال به استانبول نیز سفر کردم و در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری‏های منطقه‏ای (اکو) شرکت نمودم که آثار پُربار و خوبی داشت.

 

 

راه‏حل اسلام:  اعتدال

 همان‌گونه که قبلاً هم به آن اشاره کرده‌ام، در سایه راهنمایی قرآن، به این نتیجه رسیدم که بعد از عقاید صحیح، محور رفتار درست انسان‌ها، ‌«اعتدال» است؛ همة ادیان آسمانی نیز جامعه را معتدل و دور از افراط و تفریط خواسته‌اند. ده‌ها آیة قرآن، شاهد این ادعاست. از همان سال‌های جوانی که با قرآن انس پیدا کردم، متوجه این مهم شده بودم؛ اما در دوران زندان، با دقتِ بیشتر و همه جانبه در قرآن، این برداشت در مغزم و وجودم ثبت شد.

قرآن خواستار اعتدال در همه شئون زندگی، عقاید، احکام، معاشرت، تبلیغ، مصرف، انفاق، سیاست و قضاوت است. اسلام همة ابعاد و ارکان جامعه را معتدل می‌خواهد. انبیاء را معلم اعتدال و آنها را انسان‌هایی معتدل معرفی می‌کند. توفیقات نظام اجرایی کشور از جمله در سال 1372 که خاطرات و کارنامه آن سال اکنون پیش روی شماست، قطعاً ریشه در اعتدال دارد؛ اگر ضعف و یا شکستی هم دیده می‌شود، معلول خروج از اعتدال و بیرون رفتن از محورِ «خَیرالاُمور اوسطها» است.

 

حرف آخر

این جلد از خاطرات، شانزدهمین کتاب خاطرات من است؛ کتاب «دوران مبارزه»، مربوط به خاطرات قبل از انقلاب و کتاب‏های «انقلاب و پیروزی» و «انقلاب در بحران»، مربوط به سال‏های 1357، 1358 و 1359، از روی مصاحبه‏ها، سخنرانی‏ها و اسناد تهیه شده است. از سال 1360،  نوشته‏های روزانه خودم بوده که تاکنون ادامه دارد. در چاپ و نشر خاطرات، تقریباً عین عبارات مکتوب دستی من می‌آید، جز در مواردی که اشتباهی باشد و یا نشر آن ضرری داشته باشد و یا به کسی توهین شود. سعی می‌شود مطالب مربوط به دیگران در صورتی که احتمال عدم رضایت طرف داده شود، با خود او در میان گذاشته شود و در صورت عدم موافقت، نوشته نشود. در موارد بسیار نادری، اگر چیزی هنوز از اسرار نظام باشد چاپ نمی‌شود، اما چون توجه داشته‌ام که موارد سرّی را ننویسم، بنابراین موارد حذف، نزدیک به صفر است.

معمولاً قبل از چاپ نسخه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای می‌دهم و نظر ایشان را می‌خواهم. ایشان در موارد کمی اظهار نظر می‌کنند. در پاورقی کتاب نیز آقای قادر باستانی، ویراستار، توضیحاتی راجع به مطالب مهم می‌نویسند که معمولاً با کسب نظر خود من است. به هرحال سعی و وقت زیادی صرف می‌شود که اصالت و صحت مندرجات تضمین شود و تغییرات بسیار جزیی و معمولاً لفظی است. اگر در ویراستاری کلمه‌ای اضافه شود، در داخل کروشه می‌آید.

خوشبختانه دفتر نشر معارف انقلاب متن تمامی خاطرات نگاشته شده را به لوح فشرده منتقل کرده است که در صورت آسیب‌دیدن یادداشت‌ها، نسخه‌های دیگری وجود داشته باشد. از خداوند متعال شاکرم که توفیق ثبت تاریخ مشعشع انقلاب را تا آنجا که به خود من مربوط است و نیز توفیق نشر بخشی از آن را عطا فرموده است. از تمام کسانی که در این راه مساعدت دادند، علی‏الخصوص عماد که اخیراً به جای محسن، مدیریت دفتر نشر معارف انقلاب را برعهده گرفته است، متشکرم.

 

    اکبر هاشمی رفسنجانی

1/11/1394