مصاحبه با آیت الله هاشمی رفسنجانی در پایان سفر به استان بوشهر
بسم الله الرحمن الرحیم
خبرنگار : حاج آقا در طی سفری که به استان بوشهر داشتهاید، از نقاط مختلف این استان بازدید به عمل آوردهاید و با مردم استان دیدار کردهاید و هموطنانمان شاهد شور و شوق مردم در این دیدارها بودهاند. بفرمایید در این مسافرتهایی که به سایر شهرستانهای این استان داشتهاید، چه نکاتی بیشتر مورد توجه شما واقع شد و چه تصمیماتی گرفتهاید.
رئیس جمهور : مردم این استان حسابی به ما حال و طراوت دادهاند و ما به خوشحالی و شادابی از این مسافرت به تهران بر میگردیم. اینجا کارهای متنوعی داشتهایم، شاید بخش مردمی مسافرت ما در این سفر بر سایر کارهامان میچربید. در هر سه روز ما ملاقاتهای مفید و مؤثری با مردم داشتهایم. من به ترتیب عرض میکنم؛ در بوشهر، در دیر، در کنگان، در خور موج، در اهرم و بعد گناوه که آنجا مردم ریگ و دیلم هم بودند و آخرین بخش در برازجان و سفری هم به خارک داشتیم و با مردم خارک هم دیدار کردیم که انصافآ چیزی که برای ما خیلی جالب بود، حضور و روحیات شاد و پرنشاط و انقلابی مردم بود. هر چه جلوتر میرفتیم، حضور مردم اوج میگرفت و امروز ما در گناوه و برازجان با صحنههای غیر قابل تصوری مواجه شدیم ما برای رسیدگی به مسائل سیل به گناوه رفته بودیم. شهر حسابی آثار سیل را داشت. از هوا که وارد شدیم دیدیم اکثر خانهها آبهای سیل را هنوز در حیاطشان دارند و در خیابانها هنوز گل و لایهای سیل وجود داشت. خرابیهای سیل هنوز به چشم میخورد؛ ولی چیزی که مردم اصلا به فکر آن نبودند، مسئله مشکلات سیل بود. همه به فکر مسائل انقلاب و کشور بودند و شما صحنههای آن را دیدهاید. واقعآ برای من اعجاب انگیز بود. در برازجان ما پنج شش کیلومتر از خیابانهای متراکم از جمعیت را طی میکردیم و باز وقتی که به ورزشگاه رسیدیم، دیدیم که آنجا هم متراکم است؛ به حدی که واقعآ دیگر صحبت کردن برای ما مشکل بود. من دیدم هر لحظهای چند نفر بیهوش میشوند و مردم اینها را روی دست میبرند. فکر کردم که مصلحت نیست مردم را این جور معطل کنیم، حرفهای کوتاهی زدم و آمدم بیرون؛ البته همه جاهایی که رفتهایم فوق حّد انتظار بود و من آخرین صحنهها را عرض کردهام.
ملاقاتهایی با علمای استان، ائمه جمعه و جماعات و روحانیت و با خانوادههای ایثارگران و فرهنگیان و دانشگاهیان داشتیم و جلسه خوبی هم همین جا با مدیران استان داشتهایم که هم اطلاعات خوبی به ما دادهاند و هم مسایل خوبی را مطرح کردهاند که بخشهایی از آنها برای من مفید بود و من از قشر مدیر این استان خیلی راضی هستم، که انصافآ استان را خوب اداره میکنند و نمایندگان استان با ما هم بودند، که خوشبختانه نمایندگان هم، مطلع و اهل تخصص و دلسوز منطقه و پیگیر مسایل استان بودهاند. بخش کارهایمان هم خیلی فراوان بود، ما از چند طرح مهم بازدید کردیم. چند طرح مهم را افتتاح کردیم و به مسایل بسیار مهمی از استان رسیدیم که آنها را بعدآ پیگیری بکنیم، از جمله جاهایی که من رفتم و دیدم، شرکت صدرا بود که هم کشتی سازی دارند و هم سازههای دریایی. من از وضع این گونه شرکتها خیلی اطلاع دارم. من این شرکت را در بندرعباس دیده بودم بعد هم آن را در اینجا دیدم. خیلی امکانات در این شرکت هست؛ معلوم شد که ما الان میتوانیم هر گونه کشتی را، هم طراحی کنیم و هم بسازیم. تعبیر مدیر این شرکت این بود که ما با پیشرفتهترین کشتی سازیهای دنیا خیلی فاصله نداریم؛ البته حالا ابزار و امکانات و سرمایه آنها زیاد نیست. از لحاظ دانش و طراحی که ما نمونههای آن را هم آنجا دیدهایم و از لحاظ سازههای دریایی، واقعآ وضعیت خوبی دارد. یکی از دلواپسیهای من در مورد سازههای دریایی است که برای توسعه صنایع گاز و نفت در خلیج فارس و هم دریای خزر داریم. اینجا از آنچه که دیدم خیلی خوشحال شدم. من دیدم که هم سکوهای دریایی را و هم تأسیسات مورد نیاز این کار را خودشان طراحی میکنند و خودشان میسازند که خیال میکنم از این به بعد دیگر نباید چیز زیادی از طرحهای مهم دریایمان را چه بندرسازی و چه کارهای نفتی و گازی را به دیگران بدهیم یا اگر به دیگران میدهیم باید در یک مسابقه جدّی باشد که هر کس برنده شد به او بدهیم که طبعآ این مناقصه را خود ما میتوانیم ببریم. چون میتوانیم ارزانتر از کار در بیاوریم. امروز هم که به خارک رفتم کارهایی که شرکت صدرا در آن جا کرده است، دیدم خیلی خوشحال شدهام. بعد از آن، از مرکز تحقیقات شیلات بازدید کردیم که آنجا هم خیلی خوشحال کننده بود. آقایان میدانند که یکی از ویژگیهای این استان، ساحل طولانی آن است؛ ما اینجا حدود ششصد، هفتصد، کیلومتر مرز آبی داریم و مرکز تحقیقات درست دست گذاشته روی نیازهای صیادی و استفاده از دریا و در همه بخشها، در ماهی، میگو و در عمل آوری، در ابزار صیادی، در بهترین راههای صیادی و حفظ آبزیان و چیزهای دیگر تحقیقات گوناگونی دارند، انجام میدهند.
یک نقطه که دنبال آن بودم و برای من خیلی مهم بود، مسئله پرورش میگو بود که دیدم جهادسازندگی در این زمینه رشد خوبی کرده است و میخواهم این بحث را همین جا با مردممان در میان بگذارم، با آنهایی که سرمایه دارند و میتوانند کار بکنند. مشاهدات من در اینجا و بندر عباس برای من ثابت کرد که یکی از بهترین و سودآورترین کارها الان پرورش میگو است. ما قبلا این را به صورت علمی و مدرن نداشتهایم؛ امّا الان تحقیقاتمان به نتیجه رسیده است و جهاد تحقیقاتش را در این زمینه در اختیار همه میگذارد؛ یک هکتار استخر پرورش میگو در ساحل دریای خلیج فارس سودآورترین کار است؛ در همه بخشهای کشاورزی و صنعتی. من الان یک محاسبهای میکنم و آنوقت شماببینید. این طوری که اینجا به ما گفتهاند و با این روشی که دارند، هر یک هکتار استخر ـ که سه بار در سال محصول میدهد ـ ده تا دوازده تن میگو تحویل میدهد، و هر کیلوی میگو را ما الان هشت دلار میفروشیم. یک دلار و نیم هم هزینه کنیم، شش دلار و نیم، خالص سودی است که از یک استخر میگو میبریم. شما ببینید چه سودی دارد! امروز بهترین محصولات کشاورزی ما زعفران ، پسته یا خرما یا سیب زمینی و امثال اینها است. سود بخشی در سبزیجات و صیفیجات پرسود است. ولی هیچ یک از آنها این جوری سود ندارند؛ زود هم به ثمر دهیرسد و سرمایهگذاری سنگینی هم ندارد، استخر است و انتقال آب که در سواحل با جذر و مد هم میتواند وارد استخرها شود. یک چنین چیزهایی که جهاد برای انجام کمک میکند، کارهای خوبی است؛ من فکر میکنم که بانکهای ما باید به سرعت وام بدهند و کسانی که سرمایه دارند، بیایند سواحل جنوب را آباد کنند و ماتوانیم تمام سواحل خرمشهر تا گواتر در سیستان را استخر پرورش میگو درست کنیم. از قضا اینها هم چیزهایی است که تنها در دریا میتوان به عمل آورد. ان شاءالله آنهایی که اهل کار برای کشورشان هستند و دنبال سرمایهگذاری هستند، بیایند در این سواحل سرمایهگذاری کنند. البته اینها را در داخل کشور و هم در آبهای شور میشود انجام داد؛ ولی آبهای خلیج فارس مناسبترین آب برای اینکار است. کارهای دیگری هم که مرکز تحقیقات داشت انجام میداد، برای ما جالب بود. دانشکده فنی و صنعتی و مهندسی را ما افتتاح کردهایم که با پانزده هزار متر زیربنا یک دانشکده بسیار خوبی است و از کارهای خوب سیاستهای آموزشی ما الان این است که دانشگاهها را به نقاط دور دست و به استانها ببریم ونگذاریم که در تهران متمرکز شوند. بوشهر الان حدود سه هزار دانشجو دارد، که نصف آنها مال دانشگاه آزاد اسلامی است. آنها هم خیلی خوب کار کردهاند و بقیه دولتی هستند که بنا داریم آموزش عالی را در این استان توسعه بدهیم.
شورای عالی اداری راهم عرض کردم. ما به فاز دو طرح گاز کنگان رفتیم و عملکرد آن را بررسی کردیم. میدانیم که این پروژه که در دست اجراست و طرح مهمی هم هست، باید در روز، چهل و پنج میلیون متر مکعب گاز تحویل بدهد. یعنی نزدیک چهل و پنج درصد به اندازه گازی که الان ما تولید میکنیم، اضافه میشود که در دو سال آینده رشد مصرف گاز را تأمین میکند. خوشبختانه پیشرفت طرح خوب بوده و اینجا هم قسمت عمده آن را، صنایع سنگین خودمان انجام داده که آن هم برای من جالب بوده و در آنجا هم دیدم که ما باید برای ساخت این صنایع گازی بیشتر به صنایع داخلیمان بها بدهیم که بعدآ این مسئله را پیگیری خواهیم کرد. انشاءالله در سال آینده این طرح به بهرهبرداری میرسد و ما زمستان آینده در پیک مصرفمان اصلا نگرانی کمبود گاز نداریم، بلکه آماده صادرات بیشتر هم خواهیم بود.
نخیلات را بیشتر از آسمان و در پرواز هلیکوپترها بازدید کردهایم که در تنگستان و در دشتستان، ما این نخیلات را به طور متراکم دیدهایم. واقعآ برای این استان ثروت بزرگی است؛ حدود چهار پنج میلیون نخل اینجا هست و خوشبختانه امروز خرما جزو سودآورترین محصولات کشاورزی شده است. سیاستی که دولت انتخاب کرد و ارز حاصل از صادرات را به خود صاحب کالا داد، باعث شد که صادرات رشد کرده و فروش خرما که قبلا مشکل بود، امروز با رونق انجام میشود که همین حالا دیگر چیزی در انبارهای اینجا نمانده است و ما از فضا که میرفتیم، دیدیم مردم به سرعت در اطراف برازجان و در دشتستان دارند نخلستانهای جدّی درست میکنند که این سد جدیدی که ما امروز افتتاح کردهایم، کارهای اجرایی آن بناست در توسعه نخلستان انجام شود. من خیلی خوشحال شدهام و امیدوارم هستم به زودی اراضی حاصلخیز این استان با مهار آبها زیرکشت برود. نخلها هم که برای کشور ما پرسود است و در مناطق جنوبی خوزستان، در کرمان، در بندرعباس، در سیستان و بلوچستان در خیلی از اینجاها یک کالای استراتژیکی است و ما سیاستمان این است که این محصول را تقویت بکنیم. طرح محرم را ما افتتاح کردیم، بهرهبرداری از آن برای من از آرزوهای دیرین و مهم بود که در این سفر به نتیجه رسیده است. افتتاح این طرح من را خیلی شاداب کرد. لابد مردم ما میدانند که انتقال نفت در زمان جنگ، برای اینکه کشتیهایمان در دریا بمباران میشد، مشکل بود. طرحی داشتیم که نفت را با لوله از خوزستان به جاسک ببریم و آن طرف خلیج و تنگه هرمز به کشتیها بدهیم که نفتمان در راه آسیب نبیند؛ امّا پیش از اینکه این طرح به نتیجه برسد، جنگ تمام شد. ما چهارصد پانصد کیلومتر لوله کشیده بودیم و خیلی هم هزینه کرده بودیم. به فکر افتادیم که این لولهای که حالا برای آن هزینه شده است ، به انتقال آب اختصاص بدهیم. حتمآ مردم ما میدانند که یکی از مشکلات جدی سواحل خلیج فارس در طرف ما، کمبود آب شیرین است. گرچه آب هست، آبهای فصلی فراوان است ولی الان همه در دریا میرود. این لوله میتواند منطقه جنوب را احیاء کند و سیصد چهارصد کیلومتر راه را زیر پوشش بگیرد، البته اگر تا بندر لنگه که بناست ادامه پیدا بکند، ادامه دهیم. امسال هم برای امتداد این لوله یک میلیارد تومان در مجلس تصویب شده است. وزارت نیرو به سرعت عمل کرد و ما را برای انتقال آب آماده کرد، و برای هر روستای واقع شده در مسیر هر شهر، یک شاخهای از لولهباز شده و پمپاژهای لازم تهیه شد؛ و حالا که ما داریم حرف میزنیم، تعدادی از شهرها و روستاهایمان از این آب دارند استفاده میکنند. البته این آب با این سرمایهگذاری کردن خیلی گران تمام میشد. چون خیلی از آنها مخصوصآ در روستاها فقیر هستند. امّا قرار شد که ما برای این آب سوبسید بدهیم سوبسید هم که میگویم تازه از آب تهران خیلی گرانتر است؛ امّا سوبسید تهران را به مردم میدهیم، ولی در اینجا آبی که با این وضع بهدست میآید خیلی گرانتر میشود.
پیش از این بعضی از روستاها حتی نمی توانستند حق انشعاب را بپردازند، در این سفر ما قرار شد که بدون معطلی منشعب کنند. برای هر روستایی انشعاب بکشند. بعد در گرفتن حق آبهایی که بعدآ میگیرند حق اشتراک کم کم مستهلک میشود و یا دولت به بعضی جاهای آن کمک بکند که الحمدلله این طرح با این آبی که ما به جنوب بردیم و فعلا تا بندر طاهری رفته است، فعال شد و من یک نفس را حتی کشیدم. قبلا هم به بوشهر و گناوه از طرح خط سوم آب داده بودیم، یعنی الان از گناوه تا بندر طاهری آب کافی و خوب، بهداشتی، سالم و شیرین در دسترس همه مردم ماست. برای عمران سواحل این یک پایه اساسی است. پایه دوم آن راه است که راه ساحلی هم در دست احداث است؛ منتها کند پیش میرود. ما در این سفر تصمیم گرفتیم که کمک کنیم این راه سریعتر آماده شود تا برای کسانی که میخواهند بیایند و سرمایهگذاری کنند، خطوط ارتباطی وجود داشته باشد.
تلفن را همانجا .....کنیم، برق هم در قسمتهایی از این جا وضع خوبی نداشت و قرار شد از برق اضافی که گاز کنگان دارد، به شهرهای نزدیک آنجا به زودی برق بدهیم و ما هم کمک میکنیم که از بودجه نقاط محروم و بودجههای خاصی که در اختیار رئیس جمهور هست، این برق و آب و تلفن و در کنار آنها راه را برای این قسمت از سواحل به اندازه کافی تهیه کنیم؛ اگر این اتفاق بیفتد، که به زودی در همه این ابعاد میافتد، آن موقع سرمایهگذاری برای نخلستانها و برای میگو و پرورش ماهی ـ که سود بخش است و بسیار استراتژیک ـ برای همه مردم ما آسان میشود. سواحل جنوب ما واقعآ از آن چیزهایی است که چند ماه در سال ، بهترین جا برای مسافرتها و استراحتها و سیاحتها است که الان به خاطر نبودن امکانات رفاهی، مردم کمتر به آن میآیند. حتی بعضی از پولدارهای جنوب هم پولهایشان را میبرند در اصفهان و شیراز و تهران و آنجاها خرج میکنند. شما باید این جنوب را آماده بکنید که سرمایه ها بیاید این جا و بخش دیگری که در اینجا تأکید شد، مسئله احیای مراتع و کویر زدایی بود که قرار شد در برنامه دوم یکصد و بیست و شش هزار هکتار مراتع جدید از کویرها و بیابانها احداث شود.
طرح دیگری که ما کار اجرایی آن را در این سفر شروع کردهایم، سّد مهم رئیسعلی دلواری است که بر روی رودخانه شاپور زده میشود که حدود پانصد میلیون متر مکعب آب را مهار میکند و حدود دوازده هزار هکتار نخلستان را توسعه میدهد؛ به اضافه آب مطمئنی که برای نخلهای موجود فراهم میکند. این از کارهای با ارزش جنوب است که خوشبختانه مطالعات آن با سرعت تمام شده بود و جای مناسبی هم هست و ما امروز کارهای اجرایی آن را شروع کردهایم. نمایشگاه صنایع در استان شروع شده بود که من دو سه ساعتی هم صرف آن نمایشگاه کردم، من فکر نمیکردم که استان الان این مقدار صنعت دارد؛ البته کم و بیش از صنایع اطلاعاتی داشتم، ولی دیدم خیلی بیشتر از آن چیزی است که من فکر میکردم. اینجا یکی از مزایایش این است که چون بندر دارد و برای صادرات کاملا آمادگی دارد، مواد اولیه را به آسانی میگیرند و صادراتشان را به آسانی انجام میدهند و بعضی از صنایع که مهم هم هستند در اینجا به همین دلیل ایجاد شدهاند.
علاوه بر صنایع دریایی که پشتوانه آن استعداد طبیعی اینجاست، شاخههای دیگری از صنعت هم در حال شکل گرفتن است؛ مثل صنایع تبدیلی و بسته بندی. خوشبختانه در این نمایشگاه من برای خرما صنایع بستهبندیی را دیدم که دنبال آن بودهام و دیدم طرحهای خوبی دارند که به زودی به ثمر مینشیند؛ البته کافی نیست. ما برای حدود یک صد هزار تن خرمای فعلی اینجا و خرماهای سایر جاها مثل خوزستان و کرمان و جاهای دیگر هم باید صنایع تبدیلی و هم صنایع بسته بندی داشته باشیم که این جزو اولویتهای امسال بودجه ما هم هست و باید آن را پیگیری کنیم. یکی از کارهایی که خیلی با سرعت از آن گذشتهایم، بازدید از عالی شهر بود که طرح جدیدی است در کنار بوشهر، میدانید در بوشهر به خاطر محدودیتهای زمینی ، مردم در مضیقه مسکن هستند. وزارت مسکن شهر جدیدی احداث کرده که ما از قضا آن شهر را بازدید کردیم و آنجا کلنگ یک دانشکده پزشکی هم زده شد که امروز البته من نرسیدم آنجا باشم و طرح اجرای فاضلاب شهر بوشهر هم که از مشکلات دیرین و مزمن استان است، خوشبختانه امروز شروع شد که اینها از کارهای انجام شده در این سفر است.
با نیروهای مسلح در پادگان سپاه و صبحگاه مشترک ملاقاتی داشتیم که من در طی آن از دلاوریها و رشادتها و جانبازیهای اینها که واقعآ در طول جنگ خیلی در بوشهر خدمت کردهاند، تشکر کردم و با آنها با یادآوری دوران مسئولیت من در جنگ که با این آقایان خیلی سرو کار داشتیم، تجدید خاطره کردیم.
خبرنگار : جناب آقای هاشمی با توجه به اینکه در سه روز گذشته دوازده سخنرانی و بیست و دو دیدار با مردم این شهر داشتهاید، ما شاهد آن بودهایم که ده هزار شاخه گل تقدیم شما شد و نزدیک به یک صد رأس گاو و گوسفند برای شما قربانی کردهاند، همزمان با این سرور و شادی که بر پا کرده بودند، تقاضاهایی از طرف ائمه جمعه و مسئولین شهرستانها مطرح شد و چندین هزار نامه خدمت شما دادهاند، خواهش من این بود اگر ممکن است بفرمایید به درخواستهای آنها در زمینه طرحهای نیمه تمام چگونه پاسخ داده میشود و بعد از آن نامههایی که دادهاند، چگونه رسیدگی میشود ؟
رئیس جمهور : درخواستهایی که در این مواقع میشود، معمولا خیلی فراوان است وقتی که مسئولین کشور میآیند همه آرزوها و امیدها و ایدهها مطرح میشود، ما مجموعه اینها را از زبان نمایندگان، استانداری، ائمه جمعه و مردم گفتهایم. اینها را جمع بندی میکنیم، یک مقدار آن را که میتوانیم در برنامه دوم میگذاریم ، یک مقدار آن را هم برایشان بودجههای جنبی داریم؛ مانند طرح محرومیت زدایی که برای آن اعتباراتی در اختیار من هست یا اعتباراتی که رئیس جمهور برای کارهای متفرقه دارد؛ از اینها استفاده میکنیم و به آنهایی که فوریت دارند، میدهیم و به هر حال در این سفر تا آنجایی که تا حالا به دست من رسیده، توقعات غیر قابل قبولی در استان نداشتهام. اینها را انشاءالله در طول برنامه عملی خواهیم کرد، بعضی از آنها هم از همین بعد از سفر ما شروع میشود؛ ضمنآ اینجا آثار برکات حضور رهبری در سال گذشته حسابی محسوس است. ایشان که تشریف آوردهاند، اولا با الفاظ قدسیه خودشان حسابی مردم را گرم کردهاند و مردم تحت تأثیر هستند که من آثارش را در ملاقاتهایم با مردم میدیدم و از طرفی ایشان کمکهای مؤثری کردهاند که طرحهایشان با امکاناتی که خودشان دادهاند یا ما از دولت دادهایم، در حال اجراست. آنها هم به نوبه خود مؤثر است. من در این سفر یک مقدار هم طرحهایی را که مقام معظم رهبری به استان اعطاء کرده بودند؛ پیگیری کردهام. در مورد نامههایی که به من میدهند باید بگویم که اصولا روزانه به دفترمان تعداد زیادی نامه میرسد و در سفرها و ملاقاتها و اینها هم همیشه مقداری نامه میگیریم. رسم ، این است که بعدآ گروهی را میفرستیم به اینجا و به همه نامهها جواب میدهیم؛ آنهایی که قابل اجرا است اجرا میشود، بعضیها هم باید صاحبانشان را قانع بکنیم که توقعات درستی ندارند، نامهها را ما بی جواب نمی گذاریم.
خبرنگار : حضرت عالی
رئیس جمهور : من حرفهای زیادی داشتهام که به مردم زدهام، در ملاقاتهایم با مردم، دو سه نکته برایم جالب است دلم میخواهد تحلیل خودم را از بوشهر برای مردم بگویم. اولا وضع فرهنگی و روحیات انقلابی اینجا برایم جالب بود. من شنیدهام که در این استان و استانهای مرزی جنوب ما بین پانزده تا بیست کانال تلویزیون برای مردم به هر نحوی قابل گرفتن هست حالا بعضیهاش خیلی آسان بعضیها یک مقدار مشکلتر.
از این وضع میخواهند برای تضعیف روحیه دینی مردم ما استفاده بکنند. وضع بوشهر نمونه بسیار خوبی است برای اینکه دشمنان ما را مأیوس کند و مردم ما را از این نگرانی که از تهاجم فرهنگی و ماهوارهها پیدا کردهاند، بیرون بیاورد. یک مقدار دلشان را محکمتر بکند. با اینکه در اینجا این همه تلویزیونهای بیگانه قابل رویت است ولی ما مردم اینجا را متدین و انقلابی و بافرهنگ دینی بسیار قوی یافتیم ؛ این موضوعی است که باید روی آن تحلیل شود. یعنی باید ارباب نظر کار بکنند و تحلیل کنند که این حفاظتی که در درون مردم هست، تا چه مقدار مؤثر است. من شنیدهام موقعی که انگلیسیها آمده بودند و مدتی در بوشهر بودند، به جای این که فرهنگشان را به مردم تحمیل کنند، این مردم انگلیسیها را وادار کرده بودند که در مقابل روحیات دینی و ملی آنها خضوع کنند.
برای اینکه خودشان را به مردم نزدیک بکنند، مسجد میساختند و حتی آش نذری میپختند تا مردم را فریب بدهند و این چیز خیلی خوبی است. من تبریک میگویم به بوشهریها. در جلسهای که ما با فرهنگیان داشتهایم، مدیر کل آموزش و پرورش یک گزارش داد که خیلی جالب بود، من خواهش میکنم یک بار آن گزارش ایشان را پخش کنید.
ایشان مسابقات فرهنگی کشوری را نقل کردهاند که در اکثر آنها بچههای بوشهر یا اول شده بودهاند یا دوم و سوم. خب مردمی که در بمباران این همه کانال تلویزیونی هستند، چه طور این قدر مصون ماندهاند؟ این برای من یک مسئله بسیار مهمی بود.
مسئله دومی که من با بوشهریها دارم، این است که از این دریای نعمت خدا که در کنارشان هست، همان یک نمونه آن پرورش میگو بود که من عرض کردهام، و یک نمونه آن هم همین نخلستانها و سبزیکاریها و کارهای کشاورزی است که اشاره کردهام، بیشتر استفاده بکنند، این آبها و این زمینها اگر در مناطقی مثل رفسنجان یا نبرد بود مردم خیلی از آنها استفاده میکردند.
اینجا بیش از این میشود کار کرد. من مطمئن هستم که استانشان را خیلی بهتر از این میتوانند بسازند و آباد بکنند، منتها اگر تلاش بکنند و یک نکته دیگری که قبلا هم اعلام شده و من این را هم از این روحیات انقلابی و وفاداری مردم میدانم. اگر بین امروز بوشهر و گذشته بوشهر قبل از انقلاب، مقایسهای بکنیم ـ این را بارهای دیگر هم گفتهایم و گفته شده است. من این آمار را باز از استاندار گرفتهام. مناسب هست بگویم ـ ببینید این مقایسهها، نشان میدهد که انقلاب برای بوشهر چه کار کرده، خوب است که مردم بوشهر همیشه این را برای خودشان نگه دارند. با این که این استان در ایران دومین استانی است که به سبک جدید مدرسه باز کرده است، در قبل از انقلاب پانصد و یازده واحد آموزشی داشته که امروز هزار و صد و پنجاه و هفت مدرسه شده است، از دو برابر هم بیشتر. در گذشته فقط پنجاه مرکز بهداشتی و روستایی بوده و امروز ششصد و شصت و هشت مرکز است، یعنی ده برابر هم بیشتر شده و حدودآ دوازده برابر شده است.
آن موقع چهار هزار و نود و دو خط تلفن بوده و امروز سی و یک هزار و سیصد و سی و یکی است که حدودآ هفت برابر و بیشتر از هفت برابر شده است. آسفالت چهار صد و پنجاه کیلومتر بوده که امروز هزار و نهصد کیلومتر است. راههای روستایی یک صد و هشتاد کیلومتر بوده و امروز هزار چهار صد و بیست کیلومتر است و نزدیک به هشت نه برابر اضافه شده است. آبرسانی خط اصلی صد و چهل کیلومتر بوده که الان هشتصد و شصت کیلومتر است، و در زمینه آبرسانی روستایی قبلا فقط سیزده روستا آب داشته است و امروز سیصد و دوازده روستا آب دارد و این برای انقلاب افتخار آمیز است. در زمینه برق روستایی، سابقآ در تمام دوران ستمشاهی دوازده روستا برق گرفته بودند، حالا چهارصد و بیست روستا برق دارد. تخت بیمارستان صد و هفتاد و پنج عدد بوده؛ امّا امروز پانصد و چهل تخت است. حالا من نمی دانم در استانهای دیگر هم وضع این جوری به همین نسبت باشد یا نه ؛ اگر این جوری باشد، ما واقعآ خیلی باید سرمان بلند باشد و به خاطر خدمات انقلابمان باید خیلی سربلند باشیم. در آنجا یکی از مهمترین مراکز علمی صنعتیمان را داریم که نیروگاه اتمی است، من رفتم و از آنجا بازدید کردم، یکی از مشکلات این استان هنوز مسئله برق است که البته پیش از این میبایست رسیدگی شود، ما باید برق اینجا را تقویت بکنیم، به خاطر این نیروگاه، هفت میلیارد دلار سرمایهگذاری شده. باید هنوز حداقل یک میلیارد مارک دیگر یا بیشتر سرمایهگذاری کنیم تا این پروژه تکمیل شود. اینجا یکی از مهمترین مراکز انرژیهای ما در آینده خواهد بود. من رفتم و نیروگاه را دیدم. مهندسان و کارشناسان آنجا به خوبی این امکاناتشان را حفظ کردهاند و ما مصمم هستیم ان شاء الله این را تکمیل بکنیم. این چیزی نیست که جمهوری اسلامیبتواند از آن صرف نظر بکند.
خبرنگار : حاج آقا با توجه به رشد صنعتی کشور که فرمودهاید مرکز استان بعد از چهارده سال از پیروزی انقلاب هنوز پابند یک مشت ........
رئیس جمهور : جزء مطالبی بود که امام جمعه محترمتان مطرح کردند و از من خواستهاند و من هم قبول کردهام که برای ایجاد یک کتابخانه جامع برای این استان، در خود شهر بوشهر کمک بکنم که ان شاء الله به زودی این کار را شروع میکنند. به طور کلی در این منطقه مجتمعهای فرهنگی ، ورزشی، ویدئو کلوپها، و سایل تفریحات سالم برای پر کردن اوقات فراغت جوانها کم است. طی امسال یعنی برای سال هفتاد و دو برای کارهای فرهنگی، بودجه خوبی داریم و فکر میکنم که میتوانیم در سال آینده قدمهای مؤثری برای شما و بخشهای دیگر کشور برداریم. بودجه مناطق محروممان هم برای سال آینده رشد خیلی خوبی دارد که قاعدتآ سهم خوبی نصیب شما و مناطق محروم دیگر خواهد شد، انشاءالله.
خبرنگار : نا مفهوم
رئیس جمهور : بله این بحث در همان مرکز تحقیقات شیلات که رفتهایم مطرح شده و معلوم شد جهاد برای صید ماهیهای میان زی، که الان ما خیلی کم صید میکنیم، یک طرحی دارد. این ماهیها در اقیانوس هند و در دریای عمان خیلی زیاد هستند که با این طرح، این نوع صید به تدریج جایگزین صید ماهیهای کف زی میشود یک مقدار از این طرح ارائه شده منطقی است و یک مقدارش باید با اعتدال انجام شود که امیدوارم به تدریج پیاده شود که صیادان هم دچار مشکل نشوند و ان شاء الله این کار نادرست اصلاح شود.
خبرنگار : نامفهوم
رئیس جمهور : از چیزهایی که من فراموش کردهام بگویم این است که جهاد تعداد زیادی طرح بند و سدّسازی دارد که ده تای آن در استان بوشهر است.
طرح بنادر کوچک، البته کوچک که میگویم به اضافه سردخانهها و چیزهایی که در آنجا لازم است، حداقل یک میلیارد تومان هزینه برای ماهیگیرها و صیادها بر میدارد. بعضی از بنادر هم مشکلات اداری دارد که بناشد بنده در تهران دنبال بکنم که سازمان بنادر بیشتر به این بنادری که فعلا مشکلات دارد از لحاظ مدیریت، برسد.
خبرنگار : نامفهوم
رئیس جمهور : اینجا یک بحث بسیار جدی هست که هنوز به نتیجه نرسیده؛ یک نظر این است که چون در بوشهر دو سه ماه از سال بیشتر هوا سرد نمی شود که مردم بخواهند از گاز استفاده بکنند، آیا منطقی است که گاز را لوله کشی کنیم و به خانهها بیاوریم یا بهتر این است که ما نیروگاهی از گاز داشته باشیم که گاز تبدیل به برق شود و برق وافر و ارزانتر در اختیار مردم گذاشته شود که در تابستان و زمستان بتوانند از آن استفاده بکنند. خب گاز مال خود بوشهریهاست و در آن بیشتر از دیگران حق دارند؛ چون گازمال این استان است. قطعآ گاز میدهیم و خیلی هم سخت نیست؛ ولی منطقیتر این است که مردم از برق استفاده بکند. طبعآ برق دادهشود. البته کارخانهها و صنایع حتمآ باید گاز داشته باشند که به هر حال گاز باید به این مناطق بیاید. اینکه در شهر هم باز شبکه لازم باشد یا نه، تحت بررسی است ؛ مگر آن جاهایی که سرد باشد.
خبرنگار : نامفهوم
رئیس جمهور : طبعآ باید سازمان تبلیغات و بقیه مراکز فرهنگی ما توجه ویژهای به روستاها بکنند. من فکر میکنم حق مردم روستا است که از تبلیغات خود استفاده بکنند.
خبرنگار : نا مفهوم
رئیس جمهور : در مورد اجتماع برازجان من هم حرفهای شما را تکرار میکنم. واقعآ برای من هم خیلی جالب بود، اصلا تعجب کردم که این همه مردم چطوری در شهر جمع شدهاند. لابد از روستاها و جاهای دیگر آمده بودند. نمیشود در یک شهر کوچک این همه آدم باشد. گفتم که اصلا یک چیز عجیبی بود و همینطور هم شد. یعنی جمعیت اینقدر فشرده بود که نمیشد زیاد حرف زد. هر لحظه یک نفر بیهوش روی دست مردم جلوی چشم من در برابر جایگاه بود. گاهی این بچههای جانباز را هم میدیدم که با ویلچرشان بلند میکنند و میآوردند این طرف، قلبم میشکست که این جوری مردم دارند رنج میبرند. بعد هم دیگر نمی شد بحث بکنی، من خواستههایشان را گرفتهام؛ امام جمعه نوشته بود و داشت از رو میخواند که بعد به من داد. در ازدحام نمی توانست صحبت بکند. اصلا نمی شد حرف بزنی. بعد به خودم داد. فرماندارشان هم گفتند. قبلا هم نمایندهشان به من گفته بود. استاندار و آقایان دیگر هم گفته بودند. من مجموعه خواستهها را جمع کردهام و آنهایی که عملی باشد، عملی میکنیم. به هر حال دو تا مشکل وجود دارد؛ یکی کم آبی که ما به این نتیجه رسیدهایم که الان آب شیرین کنهای فراوانی در خارک هست که خوابیده ؛ نیروی دریایی چند تا از اینها دارد، چند تا هم خود وزارت نفت دارد. آب شیرین کن دیگری هم هست که میشود به آنجا برود؛ باید اینها را فعال بکنیم که آب فراوان بشود. در عین حال قرار شد استانداری ، بررسی کند. ما سه راه برای آب داریم یا باید یک لوله آب شیرین از این طرف ساحل ببریم خارک که طرح آن آماده شده است یا باید با کشتی آب ببریم به آن طرف و تحویل بدهیم یا باید آب دریا را شیرین بکنیم. بنا شد هر یک از آنها که اقتصادیتر باشد، پیاده شود و به اندازه نیاز مردم به آنها آب بدهیم. یکی هم مسئله مسافرت مردم است که خط هوایی منظمی آنجا نیست. متکی به هواپیماهایی است که از وزارت نفت یا نیروی دریای یا نیروی هوایی میروند که اینها برای مردم مرتّب و روی روال خاصی نیستند. من به فکر افتادهام که به هواپیمای کشوری بگویم که آنجا خط منظمی دایر بکنند هم نفتیها را ببرند و هم مردم را. تا در این هم تبعیض نباشد و همه بتوانند از آن استفاده بکنند. ظاهرآ باید کشتیرانی را هم از آنچه که هست، مرتبتر کرد. مسایل دیگری هم داشتهاند که حالا دیگر ما در مجموعه مسایل استان بررسی میکنیم. همگی موفق باشید.