مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت ا.... هاشمی رفسنجانی در خصوص انتظار حضرت مهدی(عج)

مصاحبه آیت ا.... هاشمی رفسنجانی در خصوص انتظار حضرت مهدی(عج)

  • ساختمان قدس
  • سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۱

 

آگاهی بیشتر از حضرت

مهدی(عج) از مهمترین

مسایل مردم در حال

حاضر

È حضور شما بینندگان شبکه‌ی دوّم سیما سلام عرض می‌کنم. با ویژه برنامه بسوی ظهور در ایام میلاد با سعادت حضرت ولی‌عصر(عج) در خدمت شما هستیم. خوشحالیم که بحمدللّه توفیقی دست داد تا در یک فضای صمیمی در محضر حضرت‌آیت‌اللّه هاشمی‌رفسنجانی باشیم که ان‌شاءاللّه در این برنامه گفت‌وگوی خودمانی را در محضرشان در ارتباط با مباحث مهدویّت داشته باشیم. در این برنامه در حضور جمعی از فضلای ارجمند از مرکز تخصصی مهدویّت، مخصوصآ فاضل ارجمند جناب حجة‌الاسلا والمسلمین پورسیّد آقایی مدیر محترم مرکز تخصصی مهدویّت هستیم. ضمن تبریک این ولادت، به‌عنوان شروع بحث اگر صحبتی با بینندگان دارید، بفرمایید.

É بسم‌اللّه الرحمن الرحیم. ابتدا این ایّام خجسّته را به تمامی عدالتخواهان جهان تبریک عرض می‌کنم که منتظر کسی هستند تا عدالت واقعی را در پهنه‌ی گیتی گسترش دهد. همین که توفیق پیدا می‌کنیم یاد حضرت حجت را که صاحب الامر و ولی‌اللّه و حجت خداوند روی زمین هستند، گرامی بداریم، خوشحالیم. چون هر چه که داریم، از ایشان و به یمن وجود ایشان است. امروز تحقیقآ جزو مهمترین مسایل مردم، آگاهی بیشتر از حضرت مهدی(عج) است و بنده باید از آقایانی که زحمت و تلاش

حقّ بزرگ امام زمان(عج) بر

گردن بشریّت

امام زمان(عج) همانند

خورشید پشت ابر

می‌کشند برای اینکه این خواسته مهمّ مردم را تأمین کنند، تشکّر کنم. بنده هم به سهم خودم در این برنامه شریک می‌شوم. برای اینکه جزو خدمتگزاران این راه مقدّس به‌حساب آیم. منتظرم سؤالات آقایان هستم.

È بسیار سپاسگذارم از اینکه وقت خودتان را در اختیار برنامه به سوی ظهور دادید. در طول ایامی که این برنامه از شبکه‌ی دوّم سیما پخش شد، خوشبختانه جایگاه خیلی خوبی را در بین مردم باز کرده و حجم وسیع تماسهای مردم نشان می‌دهد که در جامعه ما نسبت به معارف فرهنگ مهدویت علاقمندی بسیاری وجود دارد. فکر می‌کنم اگر حضرت‌عالی موافق باشید، بحثمان را با حقوقی که حضرت برگردن ما دارند، شروع کنیم. بهتر است اوّل جناب پورسیّد آقایی یک مقدار بحث را بازتر کنند تا از سخنان حضرت‌عالی به‌صورت تفسیری‌تر استفاده کنیم.

É برای کسانی که به اسلام و قرآن، آخرت اعتقاد دارند و به مقام اهل بیت(ع) و شخص امام زمان(عج) که بقیة‌اللّه و یادگار همه‌ی معارف آسمانی در روی زمین است، معرفت دارند، خیلی مخفی نیست که امام زمان(عج) چه حقّ بزرگی بر گردن بشریّت دارند. چیزهایی است که از محدوده‌ی فهم عامّه مردم و ما خارج است. در اسناد معتبر آمده که امام زمان(عج) به‌دلیل اینکه حجت خدا بر روی زمین هستند و به‌دلیل اینکه تنها انسان کامل زنده‌ی امروز دنیا هستند، بسیاری از برکات خداوند برای بشریّت به خاطر وجود این حجت است. در عقاید ما و امیدی که آینده بشریت می‌تواند به برنامه‌های امام زمان(عج) داشته باشد و معارف فراوانی که از این ناحیه در اختیار ماست، خیلی زیاد است و همچنان که خورشید پشت ابر دنیا را روشن می‌کند و مردم خورشید را نمی‌بینند، امّا آثارش در

خداوند و خلق موجودی

مقدّس برای آینده بشریّت

همه جا هست، ما چنین تصوّری از وجود امام زمان در زمان خودمان داریم. لذا فکر می‌کنم حقوقی که ایشان بر گردن ما دارند، آن قدر زیاد است که در یک گفت‌وگوی تلویزیونی نمی‌توان آنها را شمرد. مهمترین نکته این است که خداوند برای آینده‌ی بشریّت چنین موجود مقدّسی را آفریده و آنهایی که به چنین شخصیتی معرفت دارند، در انتظار حضور ایشان و در زمان غیبت می‌توانند بسیاری از برکات را کسب کنند.

È خیلی خوشحالیم که فرصت و توفیقی دست داد که در خدمت شما باشیم. چون بحث حقوق حضرت حجت(ع) است، اجازه بدهید توضیحی راجع به این سؤال بدهم و از شما رهنمود بخواهم. در فرازهای پایانی دعای ندبه داریم که حضرت می‌فرمایند «و اَعِنّا علی تعبیة حقوقهی الیه». این حقوق آن قدر سنگین است که برای انجام آن باید از ذات احدیّت استعانت ججوییم که بتوانیم این حقوق را به حضرت باز گردانیم و به نحو احسن آن را انجام دهیم. این حقوق می‌تواند فردی یا اجتماعی باشد. آنچه که تا الان صحبت شد و در بیشتر کتابهای شیعه است، حقوق فردی یک فرد شیعه است که نسبت به حضرت چه وظایف و تکالیفی دادیم؟ حضرت چه حقوقی دارند که باید آنها را انجام دهیم؟ مرحوم صاحب مکارم در جلد دوّم کتابش حدود هشتاد تکلیف را شمرد. آنچه که می‌خواهیم از محضر حضرت‌عالی استفاده کنیم، حقوق اجتماعی است. یعنی بدون تردید ایران اسلامی پیشتاز یک حرکت عظیم، به‌عنوان زمینه‌ساز حکومت حضرت(ع) می‌باشد. نهادهای این حکومت دینی چه تکلیفی نسبت به‌حضرت دارند و چه باید بکنند؟

عقیده شیعه در مشروعیت

حکومت در زمان غیبت با

اذن امام زمان(عج) و

خواست مردم

لزوم اجرای محتوای واقعی

اسلام در حدّ فهم

تخلف بودن غفلت کردن از هر

بخشی از اسلام در

جامعه اسلامی

Éاصل مبارزه، انقلاب و همه‌ی برنامه‌های حکومتی را که امروز در دست داریم، به نیابت از ایشان انجام می‌دهیم. چون به عقیده شیعه، مشروعیت حکومت در زمان غیبت با اذن ایشان و خواست مردم است. بنابراین وقتی ولی فقیه می‌گوییم، ولی فقیه را به‌عنوان کسی که مأذون است و در صورت موافقت و خواست مردم و از سوی امام زمان(عج) به نمایندگی از مردم، مسؤولیت امور جامعه را به‌عهده می‌گیرد. این فرض جزو عقاید مسلّم ماست و ما مشروعیت دخالت در زندگی مردم، قانون گذاشتن و اجرا کردن و مسایل مالی و تربیتی را با این اجازه قبول کردیم و به‌عهده گرفتیم و حرکت کردیم. پیداست در چنین شرایطی باید آنچه را که می‌فهمیم و فکر می‌کنیم از معارف اسلام و خواست قرآن و اسلام است و امام زمان هم برای اینها هستند، عمل کنیم و دنبال آنها باشیم. یعنی محتوای واقعی اسلام را در حدّ فهم خودمان، آن‌قدری که می‌فهمیم در همه‌ی زمینه‌ها اجرا کنیم و غفلت کردن از هر بخشی از اسلام در جامعه اسلامی که به‌عنوان حکومت شیعی شناخته شده یک نوع تخلّف از حقوقی است که به‌عهده گرفتیم. امام زمان(عج) به‌عنوان ولی امر که می‌خواهیم از طرف او و به‌خواست مردم جامعه را اداره کنیم، این چنین حقوقی را گردن ما دارند که هر جا از این حقوق کوتاهی کنیم، تخلّف حساب می‌شود.

Èمی‌خواهیم این بحث را جزیی کنیم. از حقوق زیاد، حقّی را که همان گسترش فرهنگ مهدویّت است، بگوییم. ما وظیفه داریم نظر مهدویّت را گسترش دهیم. در رابطه با این کار چه کردیم و چه کار می‌توانیم بکنیم؟

Éاتفاقآ مسأله را یک مقدار شخصی کردید. به این بر می‌گردد که می‌خواهیم روی مهدویّت چه‌کار کنیم و اصلا مهدویّت برای چیست؟

هدف امام زمان(عج)

اهمیّت فهماندن برنامه امام

زمان(عج) به مردم

آوردن اسلام واقعی و تفسیر

واقعی توسط امام زمان(عج)

لزوم تحقیق و استخراج ابعاد

برنامه امام زمان(عج) متناسب

با زمان

مهدویت برای اسلام است و اگر این نباشد، مهدویّت چه ارزشی دارد؟ به‌عنوان یک شخص مطرح نیست. ارزش امام به این است که می‌خواهند معارف آسمانی را تبیین و اجرا کنند. اگر بتوانیم همین را به جامعه بشری بفهمانیم که برنامه‌ی امام زمان(عج) چه خواهد بود و دنبال چه چیزی هستند؟ خیلی مهمّ است. معتقد نیستم که ما همه‌ی برنامه‌های امام زمان(عج) را می‌فهمیم. تعبیری که می‌گویند ایشان دین جدیدی می‌آورند، درست نیست. می‌دانیم که دین جدیدی نمی‌آورند. چیزی که جدید است و جدید خواهد آمد، محتویات علمی و فکری است که مطرح است. نمی‌توانیم فکر کنیم که امام زمان(عج) همه چیزهایی را که دارند، در اختیار ماست و همه‌ی آنها را می‌فهمیم. ایشان باید اسلام واقعی و تفسیر واقعی را بیاورند. وقتی که ان‌شاءاللّه آمدند، می‌آورند. بنابراین مهمترین حقّی که بر گردن ماست، این است که وقتی اینها را تبیین می‌کنیم، در مورد مهدویّت هم طبعآ یکی از بخشهایی است که صحبت می‌کنیم. عیبی ندارد که شما می‌خواهید تکیّه کنید که ما الان به‌صورت ویژه به برنامه‌های حضرت مهدی توجّه و دنیا را با برنامه‌های حضرت مهدی(عج) آشنا کنیم.

Èچه باید کنیم؟ با توجّه به اینکه شما در این قسمت تجربه دیرینه‌ای دارید، چه راهکاری را مطرح می‌کنید؟

می‌خواهیم این بعد را به‌خاطر آثار حیاتی که می‌تواند داشته باشد، برجسته کنیم. چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید؟

Éمثلا اگر یک کار تحقیقی شود و ابعاد برنامه ایشان را که در منابع ما وجود دارد، متناسب با زمان، استخراج کنیم و به دنیا عرضه کنیم و به مردم بگوییم که امام زمان(عج) چنین برنامه‌هایی خواهد داشت و سؤالات و ابهاماتی که برای خیلی‌ها مطرح است، برطرف کنیم. بالاخره این چه

لزوم باز نمودن برنامه‌های امام

زمان(عج) برای مردم

مخلوط شدن روایات صحیح و

ناصحیح در مورد حضرت

حجت(عج)

استخراج برنامه‌های امام

زمان(عج) متناسب با وضع

امروز از کارهای خوب

برنامه‌ای است که انسانی از پیش از هزار سال قبل زنده بماند و بعد همینطور منتظر بماند تا اینکه زمان مناسبی شود و ایشان بیاید و دنیا را اصلاح کند و مردم را نجات دهد؟ اینها را باید بیشتر برای مردم باز کنیم. ممکن است بعضی‌ها قانع باشند به اینکه همان متونی را که در روایات وارد شد، بیشتر برای مردم بگوییم. نفس روایت گفتن با اینکه می‌دانیم روایات مربوط به حضرت حجت یک مقدار مخلوط شده، صحیح و ناصحیح و چیزها قابل فهم و چیزهایی که برای عموم قابل فهم نیست، مخلوط شد، این خدمت خوبی برای عامّه مردم نیست. خدمت خوب این است که ما آنچه را که می‌توانیم بفهمیم که برنامه امام زمان(عج) است، استخراج کنیم و کارهای برجسته‌ای را که می‌خواهند بکنند، متناسب با وضع امروز کنیم. چون ما فقط با مردم ایران که تعبّد و عشق به امام زمان دارند، طرف نیستیم. یک تفکّر جهانی وجود دارد. جهانی شدن و حکومت جهانی واحد و امثال اینها مطرح است. اتفاقآ وقت آن الان است که برنامه‌های امام زمان(عج) را بهتر و با دید جهانی معرفی کنیم.

Èشاید اینجا بحث مهمّی پیش بیاید. با توجّه به اینکه فرمودید باید نقشی که حضرت در حکومت جهانی ایفا خواهند کرد، برای مردم تبیین شود. شاید یکی از مواردی که به‌نظر برسد که حضرت‌عالی تشریحی‌تر وارد آن بشوید، نقش حضرت در حکومت جهانی است. واقعیّت این است که گاهی اوقات در مباحثی که پیش می‌آید، با توجّه به بحث سلطه و سیطره‌ای که حضرت امام زمان(عج) در حکومت جهانی خواهند داشت، نقش مردم به راحتی کنار گذاشته می‌شود و یا مورد اغفال قرار می‌گیرد. تقاضای من این است که حضرت‌عالی تبیین بفرمایید که نقش مردم در حکومت جهانی چگونه است؟

اهمیّت نظر مردم در

حکومت اسلامی

رشد فکری مردم در زمان امام

زمان(عج)

تنفّر مردم از مصلحین دروغین

مردم تشنه‌ی برنامه‌ی عادلانه،

انسان دوستانه و سعادت‌آور

لزوم تبیین برنامه‌های امام

زمان(عج) برای مردم

É اتفاقآ یکی از چیزهایی که می‌شود از این منابعی که اشاره کردیم، استخراج کنیم و درست تبیین کنیم، همین است. بعضی‌ها فکر می‌کنند چون تفکّرات قدیمی این‌گونه بوده و در روایات متعدد منعکس شده که مثلا حضرت با قدرت قاهره‌ای وارد می‌شود و با معجزه و سوار بر ابر و غیره، اسلام را به مردم تحمیل می‌کنند و مردم باید طوعآ و کرهآ وارد این محوطه شوند. از روایات و اسناد این‌گونه استناد نمی‌شود. اوّلا مبانی اسلام این نیست و رفتار پیامبر(ص) و علی(ع) این نبوده است. آنها با مردم سروکار داشتند و قطعآ نظر مردم مهمّ است. نکته‌ای که خوب می‌توان استفاده کرد و من فکر می‌کنم یکی از خدماتی که ما می‌توانیم به‌عنوان ادای حقّمان بکنیم، این است که این بحث را خوب روشن کنیم. چون اسناد کاملا روشن است که وقتی امام زمان(عج) می‌آید، مردم رشد فکری پیدا می‌کنند. وقتی که رشد فکری پیدا کردند، می‌توانند برنامه‌های درست را درک کنند. به‌علاوه مردم از کسانی که ادعاهای زیاد کردند و به‌عنوان مصلح وارد جامعه شدند و بعد خودشان به یک اخلال‌گر یا استعمارگر تبدیل شدند، متنفر هستند. همه‌ی مراحل گذشته است و مردم تشنه‌ی یک برنامه‌ی عادلانه، انسان دوستانه و سعادت‌آور هستند. شرایط جهانی هم به‌گونه‌ای پیش آمده که می‌تواند برنامه‌ی جهانی خودشان را زود مطرح کنند. مردم ارتباط برقرار می‌کنند و مطالب را می‌فهمند و مقایسه و مباحثه می‌کنند و مطالب روشن می‌شود و می‌پذیرند. خیلی برای من روشن است که می‌توان از اسناد حضرت حجت استخراج کنیم که شرایطی که ایشان در آن ظهور خواهند کرد، چیست؟ اگر برنامه‌ی همه جانبه‌ی قابل دفاع و امید بخشی برای مردم مطرح کنیم، مردم رأی می‌دهند و استقبال می‌کنند. بنابراین شما باید فرض را بر این بگذارید که ایشان، با رضایت و استقبال مردم مواجه می‌شوند. اگر

جهانی شدن مهمترین مسأله

روز

حرکت طبیعی تاریخ بشر

به‌طرف جهانی شدن

شما مطالبی در بعضی از اسناد می‌بینید که با اینها نمی‌خواند، آنها را باید بررسی کنیم. یکی از کارهای تحقیقی ما همین است.

È اتفاقآ موضوع خوبی مطرح شد. سؤال من از همینجا فتح بابی برای یک بحث اساسی‌تر می‌شود. چون بحث مهدویّت مثل منشور است. مهمترین ابعادش که من در بعضی از نوشته‌های حضرت‌عالی دیدم که خیلی خیلی قوی و پر مطالعه است، بحث حکومت جهانی است. گفت‌وگویی که آقای متین داشتند، مدخل خوبی برای بحث شد که مدّتی است که مطرح است و اخیرآ بحث روی بورس است و می‌توانیم بگوییم خیلی مطرح است که آن بحث جهانی شدن یا جهانی‌سازی و ارتباط آن با بحث حکومت جهانی حضرت حجت(ع) است. شاید موقعی که بعضی‌ها بحث حکومت جهانی حضرت را مطرح می‌کردند، خیلی از اذهان دور می‌نمود و نمی‌شد تلقّی روشنی از آن داشت و خیلی سخت بود. ولی امروزه این تلقّی راحت شده است. امّا از یک طرف مشکلی هم پیش آمده است. خیلی‌ها بحثهایی را که در جهانی شدن و جهانی‌سازی یا جهان‌گستری مطرح شده است، با مباحث حکومت جهانی یکی می‌گیرند. حضرت‌عالی چه نظری دارید؟ آیا در مبانی و اخلاق یکی هستند یا نیستند؟ در رابطه با حکومت جهانی حضرت حجت(ع) گفت‌وگویی بفرمایید.

É اینکه گفتید الان جهانی شدن مسأله روز است، درست است. انصافآ مهمترین مسأله روز است.

اینکه به‌طور طبیعی تاریخ بشر به‌طرف جهانی شدن می‌رود، این هم قابل اثبات است. چون مثلا از پنجاه یا صد سال قبل که نگاه کنید، می‌بینید

ارتباط بیشتر مسایل دنیا

به‌هم در عصر حاضر

تعبیر دهکده‌ی جهانی از

تعابیر خوب

سوء استفاده قدرتهای بزرگ

از مسأله جهانی شدن

ارزشمندی امام زمان(عج)

همراه با برنامه‌ی اسلام

خصوصیات اصلی حکومت

امام زمان (عج)

بسیاری از مسایل که قبلا منطقه‌ای، کشوری یا قبیله‌ای بوده، الان جهانی شده است. نمی‌توان الان به‌طور مجرد روی آنها تصمیم‌گیری کرد. الان ارتباطات حمل و نقل دنیا، ارتباطات اطلاع‌رسانی دنیا، ارتباطات محیط زیست دنیا، تجارت دنیا، مسایل امنیت دنیا و خیلی چیزهای دیگر به‌هم مرتبط است. اگر در گوشه‌ای از دنیا حادثه‌ای پیش بیاید، روی همه‌ی جهان اثر می‌گذارد.

هر چه جلوتر برویم، این مسأله جدّی‌تر می‌شود و تعبیر دهکده‌ی جهانی یک تعبیر خوبی است و برای من قابل درک است که چنین تعبیری می‌تواند آن مسأله را برساند. اینهایی که دنبال جهانی شدن هستند، فرض ما بر این است که یک عدّه محققین هستند که مسایل را درک می‌کنند و می‌خواهند کار کنند که مشکلات بشریّت را حلّ کنند. نباید همه‌ی اینها را به صورت افراد معترض بدانیم. خیلی‌ها واقعآ دلسوز هستند. در این فضا قدرتهایی مثل آمریکا هم هستند که فکر می‌کنند باید از این فضا برای خود و حکومت و کشورشان استفاده کنند. بی‌شک عمل آمریکایی‌ها نشان می‌دهد که منظور آنان از جهانی کردن در درجه‌ی اوّل تأمین منافع خودشان است. ناچار هستند که منافعی هم به دیگران بدهند تا بیشتر از آنها بگیرند. شیوه‌ای که امام زمان(عج) عمل می‌کند و با دیدی که ما داریم و با مقدّمه‌ای که عرض کردم، اصلا نمی‌توانیم روی امام زمان منفک از اسلام بحث کنیم. امام زمان(عج) همراه برنامه اسلامی برای ما ارزشمند هستند. امام زمان با یک مکتب وارد جامعه می‌شوند و دارای یک مکتب هستند و آن مکتب هم اسلام است. مکتب اسلام چند خصوصیّت اصلی دارد که آنها تحقیقآ در حکومت امام زمان(عج) هست. یکی این است که جهان‌بینی دارد. الان در دنیا جهان‌بینی واحد نیست. مبدأ، معاد و رابطه‌ی انسان با خدا و رابطه

عدم وجود تفکّر واحد در دنیا

در حال حاضر

وجود سه عنصر جهان‌بینی،

ایدئولوژی و استراتژی در

مکتب امام زمان(عج)

برنامه‌ی جامع و کامل امام

زمان(عج) برای جهانی شدن

طبیعت با خدا و رابطه‌ی انسان با طبیعت، مجموعه‌ی جهان‌بینی یعنی آن تفکّر فلسفی جهان متفاوت است. الان تفکّر واحدی در دنیا نیست. مکاتب مختلف فکری وجود دارد. مکتبی خواهد آمد که با واقعیّت جهان سازگار است. بعد از این ایدئولوژی است. یعنی عقایدی که در بحثهای مختلف اشاره کردم. ما اینها را اصول عقاید اسلام می‌دانیم.

Èبایدهایی که مکتب ارائه می‌دهد.

Éنه، بایدهای عملی نیست. فکری است. زمانی جهان را می‌شناسیم که آن فلسفه ما هست و بعد براساس آن جهان‌بینی درباره‌ی خداوند، پیامبر و خیلی چیزهایی که جزو اصول عقاید است، عقیده پیدا می‌کنیم. از آن که یک قدم جلو بیایم، استراتژی یک مکتب است. اینکه شما می‌فرمایید خطوط و اصول راهنما هستند، اینها هم الان در دنیا واحد نیستند. کشورها برای خودشان اصول خاصّی دارند. امام زمان(عج) این سه عنصر را در مکتب دارند. آن وقت دیگر مقررات، احکام، وظایف و اخلاقیات است که باید با اینها بخواند. اگر اینها با هم تضاد داشته باشند، نمی‌توانند جامعه را اداره کنند. فکر می‌کنم این‌گونه خواهد بود که امام زمان(عج) با یک مکتب کامل که از شناخت جهان و بایدها که آخرین مرحله‌اش است و به‌صورت احکام و مقررات بروز می‌کند و براساس آن استراتژی که می‌آورند، برنامه جامع و کاملی را برای جهانی شدن عرضه می‌کنند. فرض براین است. چون امام زمان(عج) فقط بایدها را نمی‌آورند. تفکّرات را هم مطرح می‌کنند. اگر این مکتب در آن زمان پذیرفته شده باشد، بسیار طبیعی - مثل یک جریان، منتهی جریان جهانی - دیده می‌شود. البته می‌تواند اختلاف سلیقه‌های فراوانی باشد که اینها بحثهای بعدی است. نمی‌توانیم بگوییم که بشر مثل دانه‌های تسبیح در خواهند آمد و فابریک و کارخانه‌ای نخواهد بود. برای

بحث اختلاف سلیقه‌ها در

حکومت امام زمان(عج)

تأسیس اتحادیه اروپا توسط

 15 کشور اروپایی بخاطر

منافع

جذب مردم به برنامه‌های

امام زمان(عج)

همیشه خلاق و متفکّر است. اینها بحثهای بعدی است که با اختلاف سلیقه‌ها چه خواهد شد؟ فکر می‌کنم با آن اصولی که مکتب اسلام دارد و حقیقت آن را هم امام زمان بهتر از ما می‌دانند، وقتی که عرضه شود، به‌طور طبیعی زمینه‌ی یک حکومت واحد جهانی و جهانی شدن پیش می‌آید.

È با توجّه به اینکه جهان کنونی در مادیّت غرق و از معنویت خیلی دور شد، شما ویژگیهایی برای حکومت جهانی امام(عج) ترسیم فرمودید. با توجّه به اوضاع کنونی جهان، آیا اصلا جایی برای حکومت امام زمان(عج) هست؟ یعنی می‌توان تفکّر مهدویّت را جهانی کرد؟

É چرا نمی‌شود؟ یعنی وقتی برنامه‌ای باشد که هر کسی سعادت خودش را در آن ببیند، می‌شود. چطور شد که مثلا 15 کشور اروپایی که هر یک برای خودشان پول، ارتش، مرز و خیلی چیزها داشتند، به این نتیجه رسیدند که اوّل بازار مشترک درست کنند و اتحادیه اروپا درست کنند و بعد بسیاری از مقررات داخلی خودشان و حتّی پول را به نفع این مجموعه کنار بگذارند. چون احساس می‌کنند منافع آنها اینجاست و از مردم هم که می‌پرسند و رأی‌گیری می‌کنند، بعضی کشورها ابتدا رأی نمی‌دهند، در بعضی از کشورها دو الی سه بار رأی‌گیری شد که بعدآ پیوستند. مردم تشخیص می‌دهند که منافعشان در این مجموعه است. من فرض را براین می‌گذارم که امام زمان با برنامه می‌آید و ابزار تبلیغ و اطلاع‌رسانی هم وجود دارد و مردم هم از وضع موجود خودشان راضی نیستند و خسته هستند، وقتی برنامه خوبی بینند، حتّی افرادی را که می‌گویید فکر مادیّت در آن غلبه دارد، جذب می‌شوند. امام زمان(عج) که مسایل مادّی مردم را ندیده نمی‌گیرد. منافع مردم را در نظر می‌گیرد، زندگی سعادتمندی برای مردم

آوردن برنامه‌ی زندگی برای

مردم توسط امام زمان(عج)

لزوم توجّه به جامعیّت برنامه‌ی

امام زمان(عج) برای فراگیری

در دنیا

لزوم تکیه به اسناد در تبیین

توصیه‌های اقتصادی،

اجتماعی، سیاسی و تربیتی

حضرت مهدی(عج)

امنیّت، شاخص مهمّ زندگی

مردم

می‌آورد. نمی‌خواهد فقط بگوید شما مثلا قرآن بخوانید و زیارت کنید. ایشان برنامه زندگی می‌آورد. وقتی صحبت از برنامه زندگی ائمه می‌شود، فرض براین است که در این برنامه اکثریّت مردم می‌فهمند و می‌پذیرند و اگر بنا باشد بپذیرند، مثل همین زمان است که هنوز زمان ظهور نرسیده است.

Èبا توجّه به سخنانی که فرمودید، اگر بخواهیم تفکّر مهدویّت را در دنیا فراگیر کنیم که آن مقبولیّت جهانی هم پیدا شود، کدام‌یک از ابعاد این تفکّر و فرهنگ مهدویّت را برجسته کنیم تا دنیا بیشتر به سَمت مهدویّت بیاید؟

Éمن فکر می‌کنم شما باید به دنبال جامعیّت برنامه بروید. به‌صورت خیالی نمی‌توانیم بگوییم. باید از اسناد موجود، برنامه‌ی امام زمان(عج) را استخراج کنید و بگویید این برنامه‌ها می‌تواند باشد. ما هم الان نمی‌توانیم ادعا کنیم که همه چیز را می‌دانیم. فرض کنید اگر شما 50 درصد از آن واقعیتها را بتوانید به‌صورت برنامه معرفی کنید، خدمت بزرگی کردید.

Èاگر توصیه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تربیتی حضرت را تبیین کنیم، با توجّه به اینکه مردم هم عطش دارند و هم درک بالایی دارند، مؤثّر نیست؟

Éمتکّی به اسناد باشد. زمانی خودمان به‌عنوان یک متفکّر، آرزویمان این است. این جواب نمی‌دهد. الان خیلی از متفکّرها افکاری دارند و بهشت دنیا را ترسیم می‌کنند.

Èعدالت اجتماعی حضرت، یعنی «یَمْلَحُ اللّه قسطآ و عدلا» را برجسته کنیم.

Éاین موارد در مورد علم، اخلاق، ارتباطات، سیاست، برخورد با مردم و امنیت است. امروز امنیت شاخص مهمّی از زندگی خوب مردم است.

عدالت واقعی، گمشده‌ی

بشریّت

لزوم تبیین برنامه‌های ارزشمند

امام زمان(عج) با توجّه به

اسناد

می‌توانیم بگوییم وقتی امام زمان(عج) می‌آیند، یک دختر جوان می‌تواند از این منطقه تا دور دستها برود و کسی به او تعرّض نکند.

È با پشتوانه‌های مکتبی که ما داریم و شما فرمودید و همچنین فردی که دارای مقام عصمت است و با توجّه به اینکه یاران توانمندی هم دارد، به نظر می‌آید راه برای مقبولیّت باز باشد.

É به‌هر حال وقتی که مستند به ادله‌ی موجود و مطابق با عقل و فطرت انسان باشد، پذیرایی زیاد است.

È ابعادی از بحث مهدویّت را می‌توان صادر و برای بشریّت ارائه کرد، به نظر شما کدام بُعد اولویت دارد؟

É من هیچ‌وقت فکر نکردم که کدام بُعد اولویت دارد. می‌توان روی بعضی‌ها انگشت گذاشت. مثلا عدالت. واقعآ عدالت واقعی گمشده بشریّت است. اگر شما بتوانید از اسناد، نشان بدهید که امام زمان(عج) عادل مطلق است، یا امنیت که مردم در همه‌ی زندگی برای آن مشکل داشتند، اگر بتوانیم اینها را نشان بدهیم. یا علم و دانش که امام زمان(عج) درهای زیادی از دانش و تسخیر طبیعت را که هنوز بر روی بشر بسته است، باز خواهد کرد، خیلی کارساز است. در اسناد به اندازه‌ی کافی این چیزها را داریم. این چیزها ارزشهای موقّت نیست. فکر می‌کنم این ارزشها در طول تاریخ برای انسانهای بدوی تا امروز ثابت است. البته با توجّه به زمان تفاوتهایی دارد. باید ارزشهای ثابت را پیدا کرد و در اسناد امام زمان گشت و پیدا کرد که امام زمان(عج) مبشّر اینهاست.

È می‌توانیم جاذبیّت‌های فردی و محبّت حضرت را به آن اضافه کنیم. بعضآ برای ما به تصویر کشیدند که وقتی حضرت می‌آید، جوی خونی راه می‌اندازد، این‌گونه نیست. بلکه حضرت

همراه داشتن نقاط برجسته‌ی

انبیاء سلف توسط امام

زمان(عج)

وجود منجی در همه‌ی ادیان

بشر

وجود جنبه‌ی خشن در بعضی

از اسناد، مولود تفکّرات

زمانی

محبّت دارد و مشکلات را برطرف می‌کند. چنین آقایی، دوست داشتنی و خواستنی است که همه‌ی انسانها منتظرش هستند و می‌خواهند ابعاد وجودی او را بشناسند که مکمّل سخنان حضرت‌عالی است. در حقیقت توضیح جاذبه‌های فردی حضرت باعث می‌شود که خیلی‌ها جذب این تفکّر شوند.

É این دریچه‌های دیگری است. در اسناد ما خیلی فراوان است که امام زمان(عج) نقاط برجسته انبیاء سلف را همراه خودشان دارند. مثلا شخصیّت رئوف حضرت عیسی(ع) و شخصیّت حضرت موسی(ع) و شخصیّت حضرت رسول اکرم(ص) را دارند. مسلمانها به پیامبر عشق می‌ورزند. مسیحی‌ها به حضرت عیسی عشق می‌ورزند. یهودی‌ها به حضرت موسی عشق می‌ورزند. ادیان دیگر هم مبشّر دارند. ادیان شرقی هم آخرالزمان دارند و آنها هم منتظر مهدی خودشان هستند. اسمش مهدی نیست، ولی دنبال یک منجی هستند که در منابعشان هست. به‌علاوه در خود روایات امام زمان(عج) جنبه‌هایی از عطوفت، مهربانی و دلسوزی ایشان پیدا می‌شود که از لحاظ شخصیّت فردی قابل توجّه است. ضمنآ نمونه‌هایی که در ائمه دیگر بود، در ایشان به‌طور کامل وجود دارد.

فکر می‌کنم اصلا جنبه‌ی خشنی که در بعضی از اسناد، بعضی‌ها روی آن تکیه کردند، مولود تفکّرات زمانی بوده که پیروزی همراه با جنگ و کشورگشایی بوده است. اگر این نوع پیروزی می‌خواست شود، در زمان حیات حضرت علی(ع) هم می‌توانست شود. چرا خداوند منتظر می‌ماند که این همه زمان بگذرد تا شرایط درست شود! اگر بناست با معجزه و با آن ابزاری که معمولا می‌آورند، پیروز شود، خدا از زمان حضرت آدم تا به‌حال همیشه می‌توانست چنین موجود و انسانی را بفرستد و مردم را مجبور به

خصوصیات زمان ظهور

عقد پیمان اخوت در میان

مسلمانان‌درزمان‌پیامبر(ص)

پذیرش کند. پیداست که این از راه جلب عواطف، احساسات، تمایلات و تشخیص مردم است. باید روی این موضوع زیاد تکیه کنیم.

Èدر بخش پیشین سخنان خود اشارات بسیار جالبی فرمودید. اگر آن ویژگیهایی را که حضرت در حکومتشان دنبال خواهند کرد، تبیین شود، مثل بحث عدالت و امنیّت، شاید بتواند برای بسیاری از معضلاتی که ما پیش‌رو داریم و حلّ مشکلاتی که در جامعه با آن مواجه هستیم، راهگشا باشد. البته اگر تبیین درستی شود. ضمن اینکه تقاضا دارم این ابعاد را بیشتر توضیح بفرمایید. می‌خواهیم از محضر یکی دیگر از برادران هم استفاده کنیم.

Éمن دو سه نمونه را می‌گویم و آقایان باید زحمت پیدا کردن آن را بکشند. مثلا در روایتی یکی از خصوصیّات زمان ظهور را این‌گونه می‌گوید : «اذا جاء القائم، جاته المضامله و ذهب رجل الی کیس اخی فیأخُذُه منه» یعنی وقتی که حضرت حجت ظهور کنند، آنچنان صداقت بین مردم حاکم می‌شود - ضمیل یعنی دوست بسیار صمیمی که به‌هم چسبیده هستند - اگر کسی احتیاج پیدا کند، از جیب مسلمان دیگر نیاز خودش را بر می‌دارد. یعنی می‌تواند از حساب بانکی طرف و یا از دخل مغازه طرف پول بردارد و وقتی نیاز نداشته باشد، پس می‌دهد.

اگر چنین شرایطی در جامعه بیاید، مشکلات مردم حلّ می‌شود و مردم احساس فقر نمی‌کنند. همیشه کسی را می‌شناسند که نیازشان را تأمین می‌کند. مثل زمان پیامبر(ص) که وقتی عقد اخوت بسته بودند، کسانی که قرارداد بسته بودند، گاهی که لباس نداشتند، به خانه رفیقان خود می‌رفتند، وقتی هم نبود، لباسش را برمی‌داشتند. چون می‌دانستند راضی است. یا مثلا پیامبر(ص) در مسجد رسمی داشتند، ظرفی را در سر نماز می‌گرداندند، هر

پیدا کردن حقایق از

خصوصیات فطرت انسان

بالا رفتن رشد فکری مردم در

زمان حضرت حجت(عج)

پیشرفت وسایل ارتباط جمعی

در زمان حضرت مهدی(عج)

کسی در این ظرف دست می‌کرد، بعضی‌ها پول می‌ریختند و بعضی‌ها پول برمی‌داشتند. کسی نمی‌فهمید چه کسی پول داده و چه کسی برداشته است.

اگر چنین فضایی در جامعه و در سطح جهانی احیاء شود، فضای شیرینی برای زندگی است. در آن صورت فقر برای کسی معنی ندارد. از لحاظ فکری، برای مردم آموزش مهمّی است. فطرت انسان دنبال پیدا کردن حقایق است. وقتی حضرت حجت بیاید، خداوند دستش را بر سر مردم می‌گذارد و سطح عقل و تفکّرشان را بالا می‌آورد. معنی آن این نیست که با معجزه اتفاق می‌افتد. یعنی رشد فکری در زمان امام زمان(عج) به‌گونه‌ای خواهد بود که مردم درک می‌کنند و دیگر فریبکاری‌ها و از راه درکردنها و اضلالها خیلی سازگار نیست.

ارتباطات به‌گونه‌ای است که وقتی مأموری در نقاط دور دست مسؤولیتی دارد و در مأموریت خودش ابهام دارد، می‌گویند به کف دست خودت نگاه کن و مأموریت خود را ببین. نمی‌خواهیم بگوییم که آن موقع این معجزه اتفاق می‌افتد. حتمآ وسایل ارتباطی به‌گونه‌ای است که او می‌تواند برنامه‌اش را از دور ببیند و اجرا کند. برای همه‌ی ابعاد پیشرفت امروز جهان که نقاط اوج پیشرفت دنیاست، نمونه‌هایی در روایات می‌بینید که آن موقع‌ها نمی‌فهمیدند و کم‌کم داریم می‌فهمیم. الان کار زیادتری لازم دارد. نمونه‌ها خیلی زیاد است.

Èشما سخنانی فرمودید که من حیث المجموع خیلی قابل استفاده است. تجلیل و تبیین زیبایی از حکومت حضرت داشتید. حضرت‌عالی تکیه بر مقبولیّت حکومت از سوی مردم فرمودید و آن مقبولیّت را ناشی از سرخوردگی مردم در تجربه‌ی زندگی از حکومتها، فریبها و دغلها می‌دانید. بحثی را منوط فرمودید به اینکه

وجود طرفداران ادیان دیگر

تا قیامت با توجه به

آیات قرآن

وجود آزادی در زمان

امام زمان(عج)

اگر آن حکومت، آن عدل جهانی حضرت تحلیل و تبیین صحیح شود، عطوفتها، مهرها و فقرزدایی و عدالتها ترسیم می‌شود. این هم مقبولیت عمومی دارد که افکار عمومی پذیرای حکومت حضرت شوند. این نکات بسیار ارزنده و راهگشاست. آنچه به‌عنوان یک سؤال در ذهن من است این است که تصویر چهره‌ی جامع و کاملی از حکومت حضرت به‌عنوان یک حکومت جهانی نقش به‌سزایی در پذیرش افکار عمومی دارد. آنهایی که الان طرفدار ارائه دهنده‌ی حکومت جهانی هستند، شیوه و راهکارهایشان را ارائه می‌کنند. ولی سؤال این است که وقتی حضرت مهدی بیاید، برخوردش نسبت به دیگران و کسانی که با حضرت هم کیش نیستند، چگونه خواهد بود؟ نکته بعدی که بر همین موضوع پایه‌گذاری می‌شود، این است که برخورد حضرت چگونه است؟ نقش توده‌ها و احزاب و آنهایی که هم‌فکر و هم‌کیش حضرت نیستند، چگونه است؟

É از آیات قرآن می‌توان فهمید که ادیان دیگر هم تا قیامت طرفدار دارند. چون بعضی آیات قرآن، مثلا یهود و نصارا را در جایی مطرح می‌کند و می‌فرماید، ما بین اینها مثلا چنین حالتی را تا قیامت درست کردیم. لذا دلیلی نداریم که وقتی حضرت بیایند، اجبار کنند که همه باید دین اسلام را که ما می‌گوییم، بپذیرند. شاید کسانی هم باشند که نپذیرند. البته اینها قطعی نیست.

ولی جای این بحث است که بگوییم چنین آزادی وجود دارد که آنهایی که می‌خواهند، می‌توانند عقاید خودشان را داشته باشند. منتهی قطعآ وقتی که ایشان اسلام را معرفی می‌کنند، مردم می‌پذیرند. دیگر لازم نیست که

پذیرش دین اسلام توسط مردم

در استدلالات حضرت

مهدی(عج)

قطعی بودن عقاید ما

درباره ائمه(ع)

باز بودن شکل حکومت و

برخورد با جریانات مختلف

و سلیقه‌های مدیریت در زمان

حضرت حجت(عج)

مردم تعصب داشته باشند، وقتی که تفکّرشان باز باشد و استدلال هم پشت آن باشد، خیلی‌ها می‌پذیرند. امّا اینکه ایشان با چه شیوه‌ای حکومت می‌کنند، آن نقطه مشخص که نقطه‌ی شروع ماست، این است که ایشان صاحب‌الامر هستند.

یعنی همان عقیده‌ای که ما درباره‌ی ائمه داریم، برای ما فعلا قطعی است. از این به بعد فکر می‌کنم، همه عرفی باشد. یعنی اینکه تحزّب خواهد بود یا نه؟ شاید باشد و ایشان اجازه بدهند سلیقه‌های مختلف به‌صورت جریانها و احزاب برای تفکّرات خودشان فعّال باشند. اینکه انتخابات به‌همین شکل است که مردم از پایین انتخاب می‌کنند و اینکه شوراها خواهد بود و اینکه در هر منطقه شورای مدیریّت درست می‌شود و اینکه افراد را منصوب می‌کنند، چیزهایی نیست که قطعی باشد.

فکر می‌کنم وقتی که اصل مسأله روشن باشد که رضایت مردم و رأی مردم در مدیریت کشور ملاک قرار می‌گیرد، اینکه چگونه به رأی مردم می‌رسند و چگونه در اداره‌ی کشور به خواسته‌ها و سلیقه‌های مردم متکّی می‌شوند و اینکه آیا واقعآ در همه‌ی کره زمین یک نوع مدیریّت باشد؟ مسایل روشنی نیست. چه بسا مثلا در گوشه‌ای از جهان که آنها هم مسلمان هستند، یک نوع مدیریّت خاصّ را با سلیقه‌ی خودشان، اجرا کنند، یعنی اجازه داده می‌شود و خودشان انتخاب می‌کنند، منتهی با این برنامه‌ای که برای آنها آمده است. در آن برنامه ممکن است اختلاف نظرها و حرکتهای بخشی وجود داشته باشد. ما هیچ دلیلی نداریم که فکر کنیم همه مثل یک خانواده اداره می‌شوند. اگر در اسناد چنین چیزی باشد، قابل بحث است. به‌نظر من احتمالا شکل حکومت و برخورد با جریانات مختلف و سلیقه‌های مدیریّت، باز باشد.

 

رضایت مردم یک اصل برای

حضرت حجت(عج)

جهانی شدن مقدّمه و

تسهیل‌کننده شرایط ظهور

امام زمان(عج)

È فرض بنده ناظر به حقوق اقلیتهاست. با توجّه به اینکه اقلیتهایی هم در زمان حضور حضرت هستند، آیا حقوقی را رسمآ از طرف حاکمیّت دارند؟ حضرت‌عالی شیوه برخورد حضرت حجّت را با اقلیتها و میدان دادن اقلیتها در حکومتها، ولو حکومتهای منطقه‌ای و به‌قول معروف آنجایی که اکثریّت با خودشان است، چگونه تبیین می‌فرمایید؟

É من نمی‌توانم نظر قطعی بدهم. اینها از همان شیوه‌های حکومتی است که در هر زمانی می‌تواند تغییر کند که چگونه با آنها رفتار شود و چقدر به آنها در مسایل سیاسی، تربیتی و اقتصادی میدان بدهیم؟ اینها چیزهایی نیست که به‌صورت دگم و متحجر بخواهد در برنامه بگنجد. مسأله مهمّ این است که رضایت مردم برای ایشان اصل است.

È به بحث اصلی جهانی شدن، برگردیم. جهانی شدن، یعنی همین شکلی که الان با همه‌ی پیامهای منفی و بعضی پیامهای مثبتی که مطرح می‌شود، هست. کار به پیامدهایش نداریم. یعنی با واقعیّتی که الان در بحث جهانی شدن مطرح است، سؤال صریح این است که آیا می‌توانیم جهانی شدن و جهانی‌سازی را مقدّمه‌ای برای حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) تلقّی کنیم؟ آیا می‌توانیم وقتی این را به‌عنوان یک مقدّمه تلقّی کردیم، در واقع دامن بزنیم و برای مسأله بکوشیم؟ شما این بحث را به‌گونه‌ای دیگر می‌بینید.

É می‌تواند به‌عنوان یک مقدّمه و تسهیل کننده‌ی شرایط ظهور امام زمان(عج) باشد. وقتی مقررات جهانی از طرف همه کشورها پذیرفته شده باشد نمایندگان مردم در یک جا جمع شده باشند، مثلا درباره محیط زیست،

جهانی شدن عاملی برای

آمادگی فکری مردم برای

حکومت واحد جهانی

عدم مخالفت با اصل مسأله

جهانی شدن

جهانی شدن در خدمت بشریت

نمونه‌هایی از مسأله جهانی

شدن در حال حاضر

مسیر هواپیماها و شرایط ارتباطات اینترنتی و مخابرات مقرراتی را وضع کرده باشند، آن وقت حکومت واحد جهانی که بخواهد تشکیل شود، در شرایط آماده‌تری است. ممکن است اینها اصلاح شود. امّا ذهن و فکر مردم به حدّی رسیده که می‌توانند و آمادگی دارند که مرکزی در دنیا خلق کنند، شاید اسمش سازمان ملل باشد و آن روز حکومت حضرت مهدی(عج) است. ایشان مقرراتی برای ارتباطات عادلانه‌تر و قابل اجراتر تعیین می‌کنند. به‌نظرم روالی است که می‌تواند به حکومت واحد جهانی منتهی شود.

È جایگاه ما در این شرایط کجا خواهد بود؟

É ما هم فعلا عضوی از این جامعه بزرگ هستیم و نباید در این بحث با اصل جهانی شدن مخالفت کنیم. چون در خدمت بشریّت است. فرض کنید همین دادگاه بین‌المللی کیفری که برای مجازات جنایتکاران جنگی تعیین شده است. فرض کنید همین دادگاه بین‌المللی کیفری که برای مجازات جنایتکاران جنگی تعیین شده است. زمانی است که در آن آمریکا نفوذ دارد و دادگاه منحرفی است که مثل بعضی جاهای دیگر می‌شود. ولی اگر انصافآ یک عدّه انسان دانشمند، قاضی، عادل و شریف در آنجا باشند و هر کشور کوچکی هم اگر از یک دولت قدرتمند به‌عنوان جنایتکار جنگی شکایت کرد، در آنجا محاکمه‌اش کنند، چیز خوبی است و منفی نیست. یا همین مقررات هواپیمایی که مثلا هواپیمایی می‌خواهد دور کره زمین بگردد و از فضای چندین کشور عبور کند، این لازمه‌ی مقررات است. ما باید به اینها کمک کنیم که انجام شود، یا فرض کنید ممنوعیت سلاحهای میکروبی و سلاحهای کشتار جمعی که برای بشریّت خطرناک است و یا محیط‌زیست که مثلا الان آمریکا به خودش حقّ می‌دهد که 25 درصد از انرژی دنیا را بسوزاند، اینها با ایجاد گازهای گلخانه‌ای به لایه‌ی ازون آسیب می‌رسانند.

لزوم کمک به جهانی شدن در

جهت عقلانی‌تر کردن آن

از این چیزها خیلی فراوان است. فکر می‌کنم جایگاه ما به‌عنوان بخشی از دنیای امروز باید در جهت عقلانی‌تر کردن جهانی شدن کمک کند.

È من یک جمع‌بندی کنم. چون دوباره بحث خوبی مطرح شد. شما می‌فرمایید در رابطه با جهانی شدن می‌توانیم سه تفکّر داشته باشیم: یکی پذیرش است. یعنی در حقیقت هر چه را آنها می‌گویند، تسلیم باشیم. دوّمین تفکّر، انزواست که این را یک جریان از قبل تعیین شده می‌دانید که غربی‌ها مطرح کردند و باید در برابر آن موضع بگیریم. من از صحبتهای حضرت‌عالی این نتیجه را گرفتم که می‌گویید نه اوّلی و نه دوّمی، بلکه برخوردی فعّال و هوشمندانه با نقاط ضعفی که دارد، داشته باشیم و نقاط مثبت آن را بگیریم. چون آنها به‌لحاظ مبانی خودشان با تفکّر اقتصادی شروع کردند و الان با همان اهداف پیش می‌روند. با نگاهی که نسبت به انسان دارند، می‌خواهند بحث سکولاریسم و اومانیسم را در جامعه مطرح کنند. ما به مبانی و اهداف خودمان، اگر نقاط مثبتی دارد، بگیریم و در برابر نقاط ضعف نقادّی هوشمندانه بکنیم. همین جا نکته‌ای به ذهنم می‌آید و آن اینکه این راه مدّعی‌هایی دارد. اگر بعضی از مدّعی‌ها را برای جهانی شدن کنار بگذاریم، لااقل دو تفکّر عمده می‌بینیم. اوّلین تفکّر مربوط به آمریکا به‌عنوان سردمدار این تفکّر است. خودش را به‌عنوان کسی می‌داند که باید این کار را برعهده بگیرد. یکی هم - با صحبتهای حضرت‌عالی - اسلام و تفکّر مهدویّت است که ما داریم. منتهی تفاوتهایی بین این دو تفکّر است. آمریکا مدّعی خود صادق است. یعنی توانسته - ولو به سمتی که می‌گویید - حرکت بکند. یعنی با توجّه به

عدم وجود صداقت و عدالت

در آمریکا

عضویت ایران در همه

مسایل جهانی

اصالت اهداف استعماری

برای آمریکا

بهره‌گیری و سوءاستفاده

آمریکا از سازمان ملل

مشکلات داخلی و خارجی حرکت کرد. به‌نظر شما آمریکا صادق است؟ اگر نیست، چرا؟

É به‌نظر من آمریکا قطعآ صادق و عادل نیست. امّا آنها می‌فهمند که اگر بخواهند در چنین کارهایی توفیق پیدا بکنند، باید یک مقدار به دیگران هم امتیاز بدهند. یعنی اگر سازمان ملل بخواهد تشکیل شود و ما می‌خواهیم عضو شویم و حقّ عضویّت بدهیم، باید منافعی را در آنجا برای خودمان ببینیم. اگر بانک جهانی تشکیل می‌شود و می‌خواهیم پولی در آنجا بگذاریم، باید کمی انعطاف داشته باشند. الان همه‌ی کشورها در آنجا پول گذاشتند و پول کشورها را به این طرف و آن طرف وام می‌دهند.

È آیا در سطح داخلی خود توانسته مثلا برای رفع فقر و جلوگیری از اعتیاد و بسیاری از مشکلات دیگر موفّق باشد؟ یا اینکه ادعاهایش بیشتر شیطنت و دروغ است؟

É غرض اصلی اینها اوّلا یک سری مسایل است که نمی‌تواند الان مطرح نباشد. آنها هم می‌خواهند زندگی کنند. مثلا اگر مقررات هواپیمایی، مخابرات، محیط زیست یا خیلی چیزهای دیگر نباشد، همه آسیب می‌بینند. بنابراین آنها هم جدّی هستند و می‌خواهند اینها انجام شود. الان بیش از صدوهشتاد سازمان به مسایل جهانی توجّه می‌کنند. ما در همه‌ی اینها عضو هستیم و حقّ عضویّت می‌دهیم و در برنامه‌هایشان شرکت می‌کنیم و منافعی هم برای ما دارد.

بنابراین در بخشی از آن موفقیتهایی داریم. برای آنها اهداف استعماری اصالت دارد. یعنی آنها می‌خواهند بهره بگیرند. از همین سازمان ملل تا به‌حال به‌عنوان پوشش جنایات خودشان خیلی استفاده کردند. البته وقتی که سازمان ملل درست کردند، جنگ جهانی بود و دیدند که جنگهای جهانی بشریّت را نابود می‌کند. لذا این را درست کردند و یک مقدار توانستند

تأثیرگذاری ایران در

مسایل جهانی

لزوم همکاری کشورهای

اسلامی

علّت خارج شدن آمریکا از

یونسکو و کیوتو

جلوی جنگها را بگیرند. از همین راه جنگهای خودشان را هم پوشش دادند و استفاده کردند. بنابراین آنها برای منافع خاصّ خودشان عمل می‌کنند. اینکه آیا تأثیرگذار هستیم؟ یقینآ تأثیرگذار هستیم. بعضی از این جاها که می‌خواست تأسیس شود و یا در آنجا تصویب شود، وقتی که ما در آنجا حضور جدّی پیدا کردیم، اثر می‌گذاشتیم و اصلاح می‌کردیم و نظر ما رأی می‌آورد و دنیا هم از آن استفاده می‌کرد. به‌نظر می‌رسد که می‌توانیم. البته این احتیاج به‌همکاری بقیه کشورها دارد. مثلا اگر 54 کشور اسلامی بتوانیم در جایی خودمان را همراه کنیم، وزنه‌ی عظیمی در مراکز عظیم جهانی می‌شویم. می‌توانیم با رأی خودمان سرنوشت دنیا را اصلاح کنیم. به‌نظرم می‌شود. البته باز آنها نفع بیشتری از ما می‌برند. هر جا نخواستند، بیرون می‌روند. آمریکا از یونسکو بیرون رفت، چون رأیش در تعیین دبیر کلّ مؤثّر نبود. پول زیادی هم می‌داد. از پیمان کیوتو بیرون رفت، چون دید به نفعش نیست. از این اتفاقات هم می‌افتد و نشان دادند در جایی که به نفع آنها نیست، کنار می‌روند.

È بحث به‌جای خوبی رسیده است. نکته‌ای را جناب آقای پورسیّد آقایی مطرح کردند که دو تفکّر در ارتباطات با روند جهانی شدن وجود دارد. یعنی پذیرش مطلق و نفی مطلق وجود دارد، به راه سوّمی هم اشاره شد. یعنی انتخاب نقّادانه و آگاهانه و هدفمند. الان در سخنان شما اشاراتی هم شد، فکر می‌کنم در جامعه ما این بحث خیلی مهمّ است که تا چه اندازه قدر انتخاب و آزادی عمل در روند و پروسه‌ی جهانی شدن به کشورها و جوامعی که می‌خواهند با معیارها و ملاکهایی که خودشان انتخاب کنند و به این روند ملحق شوند، باقی می‌ماند. آیا اصولا می‌شود برخورد فعّالانه‌ای داشت؟

اهداف پیشتازان سازمان

تجارت جهانی

وجود مقررات در سازمان

تجارت جهانی

تقاضای ایران برای عضویت

در سازمان تجارت جهانی

موافقت داخلی با تقاضای

عضویت ایران در

سازمان تجارت جهانی

مخالفت آمریکا با عضویت

ایران در سازمان تجارت

جهانی

É طراحی‌هایی می‌شود. فرض کنید همین تجارت جهانی که قبلا گات بود، طبیعی است آنهایی که پیشتاز این کارها بودند، هدفشان این بوده که باب تجارت را با کشورهای دیگر باز کنند. چون کسی نمی‌تواند به آسانی با آنها رقابت کند. در یک فضای باز آنها برنده هستند. منتهی چون به‌تدریج کشورهای دیگر هم آمدند، مقرراتی گذاشتند که قابل مانور است. مثلا اگر کسی پیوست، این‌گونه نیست که فوری همه‌ی گمرکات را حذف کند و تعرفه‌ها را بردارد. به‌تدریج می‌آید. مثلا اگر کشوری آمد، می‌گوید: من ظرف ده سال یا کمتر یا بیشتر می‌آیم. اگر احساس کرد که می‌تواند رقیب کالایی در بازار جهانی شود، در آن سبد می‌گذارد. اختیار مانورها را دادند. البته آنها از این طریق سود بیشتری می‌برند. اینجا هم انتخاب با ماست. یک بار در دولت بحث کردیم که ما باید ملحق شویم یا نه؟ واقعآ مخالف و موافق بود. منتهی همه به این نتیجه رسیدیم که ما تقاضا بدهیم. چون پروسه‌ی پذیرش عضویّت سالها طول می‌کشد. به‌خصوص اینکه آمریکا هم با پیوستن ما مخالف است.

È شما موافق بودید؟

É با تقاضا دادن موافق بودم و گفتم: تقاضا را می‌دهیم. بعد بررسی می‌کنیم. هنوز هم ادامه دارد و شش، هفت سال گذشته و هنوز تصویب نشده است. در این فرصت می‌توانیم هم خودمان و شرایط را منطبق کنیم و هم می‌توانیم بحثها را ادامه دهیم. همین‌طور هم ادامه داشته است. به‌نظرم الان غلبه با کسانی است که طرفدار پیوستن هستند.

È ولی الان آنها نمی‌گذارند.

É آنها هم که تا ابد نمی‌توانند نگذارند. الان آمریکا مخالف است. آمریکا هم مخالفت آنگونه نمی‌کند. نمی‌گذارد طرح شود. اگر مطرح شود،

وجود راهکارهایی برای

عضویت در سازمان تجارت

جهانی درصورت جدّی بودن

ایران

موافقت مردم سوئیس با

عضویت در سازمان ملل

حقّ انتخاب در عضویت

یک روند خوب

تصویب می‌شود.

È اگر یک نفر مخالف باشد، قبول نمی‌شود. آمریکا هم تا الان مخالفت کرده است.

É اگر ما خیلی جدّی باشیم، راهکارهایی دارد که می‌توانیم مثل خیلی جاهای دیگر وارد شویم. فعلا می‌خواهم بگویم انتخابش با خودمان بوده است. ما حساب خودمان را می‌کنیم که باید باشیم یا نه؟ اگر بررسی کردیم و تأیید شد، شرکت می‌کنیم. من سوئیس را مثال می‌زنم. سوئیس تا به حال عضو سازمان ملل نبوده است. با اینکه خیلی از اجلاسهای بین‌المللی در سوئیس است. دفتر سازمان ملل هم در آنجا خیلی فعّال است. امّا عضو نبوده و مصلحت نمی‌دید که عضو شود. وقتی از مردم می‌پرسید، موافقت نمی‌کردند. امسال موافقت کردند و الان رفت که عضو شود. این یک انتخاب است و بقیه هم این‌گونه هستند. مثلا عضو اتحادیه اروپا شدن هم این‌گونه است. دو طرف بحث می‌کنند و مردم رأی می‌دهند و مدّتی در روزنامه‌ها و رسانه‌ها بحث می‌شود و مردم به یک رأی می‌رسند. فکر می‌کنم روندی که وجود دارد، قابل قبول است که حقّ انتخاب را به خودمان می‌دهد.

È ولی الان که دیگر معلوم نیست حقّ انتخاب را به ما بدهند. اگر شما عضو نشوید، نه از شما چیزی می‌گیرند و نه چیزی به شما می‌دهند. یعنی کاملا در محاصره هستید. اگر عضو نشوید، از گردونه خارج می‌شوید.

É شما بحث دیگری را می‌کنید. من می‌گویم روندی که وجود دارد، روند خوبی است که ما خودمان انتخاب کنیم و تقاضای عضویّت کنیم و آنها هم بپذیرند. نکته زشتی که آنجاست، همین حقّ وتویی است که به همه

لزوم اصلاح بعضی از مقررات

سازمان تجارت جهانی

عضویت ایران باعث

تأثیرگذاری در اصلاح بعضی

از مقررات سازمان تجارت

جهانی

مثبت بودن اصل جریان

جهانی شدن

تفکّر امام در مورد عدم

محدودیت آرمانهای

عادلانه انقلاب

دادند. این جزو مقررات آنجاست. اگر آمریکا مخالفت نکند، ممکن است کشور کوچک دیگری مخالفت کند. لذا باید بعضی از مقررات اصلاح شود و اگر ما حضور داشته باشیم، این هم کمک می‌کند که در اصلاح بعضی از مقررات تأثیر بگذاریم. آن هم یک فلسفه دیگر دارد. در مجموع الان شیوه‌ی ملحق شدن به پیمانهای بین‌المللی به‌گونه‌ای است که برای کسی اجبار ندارد. مگر اینکه شرایط، انسان را مجبور کند که اگر عضو نشود، کلاهش پس معرکه است. منافعی خلق کردند و هر کس بخواهد این منافع را ببرد، شرایطی را می‌پذیرد و ملحق می‌شود. به نظرم اگر نفوذ و زورگویی بعضی قدرتها را از این جدا کنید، اصل جریان جهانی شدن مثبت است.

Èبا توجّه به اینکه حضرت‌عالی قبل و بعد از انقلاب با حضرت امام (ره) مأنوس و در مراحل مختلف یار ایشان بودید، بفرمایید، آیا حضرت امام با توجّه به بحث جهانی شدن، می‌خواستند که یک حکومت دینی فراگیر در دنیا تشکیل شود؟ قطعآ همینطور بود. چه تمهیداتی برای اینکه یک حکومت دینی در کلّ دنیا فراگیر شود، اندیشیده بودند؟ در بحث انقلاب مرتب می‌فرمودند نمی‌خواهیم انقلابمان محصور در مرزهای ایران باشد. در این راستا چه تفکّر و تمهیداتی داشتند؟

Éتفکر ایشان این بود که آرمانهای عادلانه انقلاب، کفر ستیزی، استعمارستیزی و حمایت از محرومان مقوله‌های محدود به فضای اسلامی نیست. اینها مسایل بشری و مورد نیاز بسیاری از کشورهای دنیاست. فکر می‌کردند این آرمانها که مطرح می‌شود از دیوارهای مرزی عبور می‌کند و مرزهای جغرافیایی نمی‌تواند مانع گسترش اینها شود. امّا درباره حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(عج) درست یادم نیست که با ایشان بحثی

مکتب اسلام، مکتب

حضرت مهدی(عج)

وابستگی ارزش انسان به

مکتبش

کرده باشیم و اینکه آیا ما مقدمه‌ی آن را فراهم می‌کردیم، چیز مشخصّی یادم نیست. اگر در سخنرانی‌هایشان باشد، پیدا می‌کنید.

Èایشان در آخر هر سخنرانی بدون استثناء یا دعا می‌کردند و یا نامی از حضرت مهدی(عج) می‌بردند. مکرر می‌فرمودند : ما منتظریم که حضرت تشریف بیاوند و حکومت را تقدیم ایشان کنیم.

Éاین در سخنرانی‌هایشان هست. امّا اینکه بحث کرده باشیم که داریم مقدّمات حضور حضرت را فراهم می‌کنیم، یادم نیست. هر کس اسلام را از دید اهل بیت(ع) ترویج می‌کند، چنین تفکّری همراهش هست.

Èآیا واقعآ دولتمردان ما دنبال این فکر و تفکّر هستند که بتوانیم الگوهایی را که در حکومت حضرت هست، پیاده کنیم؟ یعنی اگر امنیت، رفاه، صداقت و خیلی چیزهایی را که در روایات هست، می‌گوییم و مهربانی امام را ترسیم و مطرح کنیم و می‌خواهیم به‌عنوان نمونه‌ی کوچکتری در جامعه خود پیاده کنیم - گرچه در آغاز انقلاب این مسیر را امام(ره) و رهبر معظم انقلاب رفتند - آیا واقعآ شده که ما به صورت کاربردی آن الگو را پیاده کنیم؟

Éطبیعی است که این چنین باشد که شما می‌گویید. چون ما حضرت مهدی(عج) را با اسلام می‌بینیم. ارزش حضرت مهدی(عج) و هر انسان دیگری به همان مکتبی است که آورده است و دنبال می‌کند. آنچه فعلا از اسلام می‌فهمیم، همین است، مدّعی نیستیم که همه‌ی حقایق اسلام را می‌فهمیم، آرزویمان این است که همه‌ی اینها را اجرا کنیم. اگر ما باشیم و حضرت مهدی(عج) بیایند، فکر می‌کنیم، اینها را اجرا کنند و فکر می‌کنیم ایشان هم می‌خواهند این کارها را انجام دهند. منتهی این با فهم ماست و می‌دانیم که فهم ما کافی نیست.

 

لزوم پیاده کردن الگویی

درست از اسلام

تکلیف هر انسان به اندازه

قدرت و توان

اجرای اسلام هدف حضور

حضرت حجت(عج)

تلاش در حدّ توان برای

جهانی شدن اسلام

Èیعنی ما شیعیان در حکومتی دینی، منتظر امامی هستیم که حیّوحاضر و ناظر است. فقط زمینه‌ی پذیرش نیست و چون حکومتش جهانی است و ایشان هم رهبر است، باید این زمینه‌ها را آماده کنیم و تدبیری برای راهکارهایش بیندیشیم تا حضرت برای این کار بیایند. این را باید برجسته کنیم. این امام حیّ و حاضر است و بخاطر نبود زمینه غیبت کرده است. ما چه کار کنیم که زمینه‌ی آمدن حضرت را فراهم کنیم؟

Éاگر الگوی درستی از اسلام را آن‌طور که می‌فهمیم، پیاده کنیم که بتوانیم بگوییم این حکومت اسلامی است، این یک الگو می‌شود. در این فاصله هم برای دنیا مطرح می‌شود که آیا این را قبول کنند یانه؟ اشکال ما این است ما به اندازه‌ی حضرت حجت(عج)، نه می‌فهمیم و نه ابزار الهی در اختیارمان است و نه شرایط جهانی، آن شرایطی است که حضرت می‌آیند. ما در حدّ قدرتمان تکلیف داریم که تلاش کنیم که آن اسلامی را که می‌فهمیم، پیاده کنیم و این کاری است که به عقیده‌ی من حضرت حجت(عج) باید بکنند. اینکه شما می‌گویید آیا ما مقدمه‌ی حضور ایشان را فراهم می‌کنیم؟ مگر هدف حضور ایشان چیست؟ آیا غیر از اجرای اسلام است؟ اگر هدف ایشان این است، ما هم همین‌کار را می‌کنیم و به فکر افتادیم. منتهی با این محدودیتهایی که گفتم.

Èایشان در حدّ جهانی است.

Éما هم دلمان می‌خواهد که جهانی باشد. در حدّی که می‌توانیم، انجام می‌دهیم.

Èشما با همه‌ی مشغله‌های سیاسی، فرهنگی و زحمتهایی که در طول دوران کشیدید، اگر واقعآ بخواهید به گذشته برگردید،

روح مهدویت یعنی پیاده شدن

برنامه‌های اسلام

تلاش برای معرفی کردن

زیبایی‌های حضرت

مهدی(عج)

تلاش انقلاب اسلامی برای

پیاده شدن احکام اسلامی

یعنی باز بخواهید برگردید و احساس کنید که یک بزرگوار دیگری مثل شما هست و این راه را می‌رود. یعنی خیال شما راحت باشد که یک بزرگوار این سختیها را تحمّل می‌کند، اگر شما باشید نسبت به مهدویّت چه آرزویی دراید؟ چگونه عمل می‌کنید؟ یعنی اگر الان بخواهید کاری در مهدویّت بکنید، چه کار می‌کنید؟

É اوّلا کاری می‌کنم که برنامه‌ی اسلام پیاده شود. چون فکر می‌کنم روح مهدویّت همین است. ثانیآ همان حرفهایی که قبلا زدیم یعنی برای معرّفی کردن زیبایی‌های حضرت مهدی اقدام می‌کنیم، آن آرزوهای واقعی که ما الان قدرت پیاده کردنش را نداریم، به‌عنوان خواسته‌های حضرت مهدی مطرح می‌کنیم و آنجایی که می‌توانیم، اجرا می‌کنیم.

È این هم می‌تواند کاربردی باشد که اهداف حکومت حضرت را از نظر اقتصادی، سیاسی، تربیتی و غیره به‌عنوان اهداف استراتژیک نظام حکومت دینی قرار بدهیم. یعنی در اقتصاد، تربیت و همه چیز به آن سمت برویم.

É ما هم همین کار را می‌کنیم. از اوّل هم این بوده است. یعنی از اوّل وقتی که انقلاب شد و قانون اساسی را نوشتیم، گفتیم یک عدّه مجتهد هستند و هر چه را که دیدند با اسلام سازگار نیست، حذف می‌کنند.

È یعنی الان به نظر شما در این سمت‌وسو حرکت می‌کنیم؟

É اینکه در عمل چقدر موفّق شدیم، بحث دیگری است. امّا اینکه جهت ما این است، قطعآ همینطور است. ما اصلا برای این زنده‌ایم.

È بعد از بیست و سه، چهار سال بعد از پیروزی انقلاب در مبحث مبنایی و نظری، شائبه‌ای ایجاد شد که بسیار مطرح است. تقاضای من این است که با توجّه به اینکه نفس امکان قیام مهدی،

حکومت دینی بهترین راه در

جامعه ایران

دین عاملی برای پیروزی

مبارزه در ایران

دین عاملی برای حفظ وحدت

ملّی و تمامیت ارضی

آرمانهای استقلال‌خواهان

مخالفت و شبهه‌افکنی‌های

فراوان دشمنان در اوایل

انقلاب در مورد حکومت

اسلامی

دولت اسلامی در عصر غیبت و قبل از حکومت حضرت مهدی(عج) است. با توجّه به عمده‌ی مطالبی که طیّ این سالها مطرح شده و نظراتی که بیان شده است، شما حکومت دینی را در عصر عیبت در شرایط فعلی چطور تبیین می‌فرمایید؟

Éجامعه ایران را می‌گویم. چون ما حضرت مهدی(عج) نیستیم که برای همه دنیا طراحی کنیم. ما در جامعه خودمان بهترین راه را همین حکومت دینی می‌دانیم. آن هم از همین نوع ولایتی که مطرح کردیم. جزئیات آن را داشته باشیم. فکر می‌کنم بدون دین، مبارزه در ایران پیروز نمی‌شد. بدون دین نمی‌توانستیم از مشکلات اوّل انقلاب عبور کنیم. بدون دین نمی‌توانستیم شرّ دشمنان را کم کنیم و در شورشهای داخلی و تحریمها و جنگها موفّق شویم. بدون دین نمی‌توانیم انسجام ایران را که اقلیّتهای فراوان قومی و نژادی در آن هستند، آن هم در فضای آزاد، حفظ کنیم. در فضای دیکتاتوری مثل دوره رضاخان می‌توان کارهایی کرد که دوره‌اش گذشته است. در آینده هم بدون این نمی‌توانیم وحدت ملّی و تمامیّت ارضی و آرمانهای استقلال خواهی خود را حفظ کنیم. فکر می‌کنم هیچ گزینه‌ی دیگری که الان بتواند جای این را بگیرد، در جامعه ما وجود ندارد. به‌علاوه گزینه‌هایی هم که گاهی مطرح می‌شود، مثل سکولار و امثال این، احتمالش را در اینجا و بعضی جاهای دیگر داده‌اند. فقط مزاحمتهایی است که اینها ایجاد می‌کنند. این مسایل از اوّل انقلاب مطرح بوده است. این شبهه الان در فضای آزاد بیشتر مطرح شده است. اوّل انقلاب به سرعت و به شدّت مطرح بود و حتّی در نظام و شورای انقلاب که اعضای نهضت آزادی و جبهه ملّی در آن عضو بودند، بحث می‌کردیم، اصلا قبول نداشتند و خیلی صریح بحث می‌کردند و می‌گفتند: سراغ حکومت دموکراتیک یا جمهوری

حمایت توده مردم از

امام و جمهوری اسلامی

با هم بودن مقبولیت و

مشروعیت در حکومت دینی

مقبولیت شرط اساسی

حکومت دینی

مطلق برویم. جمهوری اسلامی را قبول نداشتند. تنها نبودند. روزنامه‌ها، احزاب و تریبونهای زیادی هم این را می‌گفتند. ولی توده‌ی مردم با امام بودند. فکر می‌کنم راه ما منحصربه این است و این راههایی که مطرح می‌کنند، چیزی به ملّت ما نمی‌دهد.

Èبه نظر شما مقبولیّت حکومت دینی براساس مشروعیّت است یا مقبولیت؟

Éباید هر دوی آن باشد. ما با مبانی دینی حرف می‌زنیم. بحث امام زمان(عج) نیست. یعنی با اسلامی که می‌شناسیم، صحبت می‌کنیم. اگر نظرات مردم نباشد، عملی نیست. اگر هر کس برای خودش عقیده‌ای داشته باشد، برای خودش محفوظ است. ولی اصلا اجرایی نیست. اگر می‌خواهیم حکومت اسلامی را هم پیاده کنیم و اسلام را هم محور قرار بدهیم، باید مردم بپذیرند و این را محور قرار بدهیم که مردم دفاع و حمایت کنند. عمل حضرت علی(ع) را ببینید. وقتی که در سقیفه مطرح کردند، کسی نپذیرفت و به خانه رفتند. هر چند موضعی که حضرت علی(ع) در عمل گرفتند، برای حضرت زهرا(س) ثقیل بود. بنابراین مقبولیّت شرط اساسی کار ماست و ما چیزی در مبنای حکومت ولایی جز اینکه فقهای واجد شرایط را نایب امام زمان(عج) می‌بینیم، نداریم. اینها می‌تواند واحد و یا متعدد باشند. هر کس جامع شرایط بود، شرط نیابت را دارد. منتهی وقتی که می‌خواهد جنبه‌ی حکومتی پیدا کند، شکلش فرق می‌کند و از طریق مردم به این نقطه می‌رسیم و مردم از طریق خبرگان می‌گویند که ما این آقا را قبول داریم یا این چند نفر را قبول داریم. بنابراین پذیرش مردمی را همراه شرایطش که در قانون اساسی است، می‌بینیم.

Èمشروعیت را از شرع و مقبولیّت را از مردم می‌گیرد. فرمودید

وجود تهاجمات فراوان به

جمهوری اسلامی در اوایل

انقلاب

عضویت خیلی از اعضای

نهضت‌آزادی‌دردولت‌موقّت

که تنها تئوری که می‌تواند و در عمل هم نشان داد که چقدر موفّق بوده، تئوری ولایت فقیه است و مستند است و واقعآ هم همینطور است. دشمن هم اهمیّت این مسأله را فهمیده است. لذا می‌بینیم سرمایه‌گذاری غریبی در این مسأله کرده است که به لحاظ ولایت معصوم، مردم را دلسرد کند. غرب فیلمهایی می‌سازد تا تفکّر مهدویّت را زیر سؤال ببرد. در سطح جامعه شبهاتی را نسبت به ولایت فقیه و ولایت معصوم مطرح می‌کنند. به‌خاطر اینکه در عمل دیدند تنها تئوری که می‌تواند انسجام این مردم را حفظ کند و در برابر قدرتهای بیگانه بایستد، همین تئوری است. در رابطه با این شبهات و کارهایی که بیگانگان در خارج و بعضی از معاندین در داخل انجام می‌دهند، چه تدبیرهایی اندیشیده شده است؟ و چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید؟

É همین تدبیرهایی است که تا به‌حال عمل کردیم. نمی‌دانم چقدر از حوادث سالهای اوّل انقلاب را به‌خاطر دارید. تهاجم به‌گونه‌ای بود که به رئیس‌جمهوری بنی‌صدر رسیدند. بنی‌صدر هم کم‌کم افکارش را رو کرد. البته در مقطعی رو نکرده بود، بعدها رو کرد. بالاخره ما با تدبیرهایی که کردیم و عمل کردیم، قبل از اینکه بنی‌صدر به مجلس خبرگان بیاید، به ولایت فقیه رسیدیم. دولت ما آن روز فکر می‌کرد دولت موقّت است. خیلی از اعضای نهضت آزادی هم در آن عضو بودند و فکر می‌کردند نظام نمی‌تواند از آنها چشم‌پوشی کند و کسی را ندارد که کشور را اداره کند، لذا استعفا دادند. منتهی با تهدید امام به شکلی ادامه دادند. ما همیشه با این‌گونه مسایل مواجه بودیم و همیشه در حال مبارزه حرکت کردیم. الان هم این‌گونه است. البته باید کار خیلی مهمّی کرد و آن این است که معاش و

تأمین معاش مردم جزو وظایف

اوّلیه حکومت

تأمین معاش مردم و سازندگی

عاملی برای حفظ انقلاب

مخالفتهای دشمنان با انقلاب

اسلامی از اوّل تاکنون

زندگی مردم و اداره درست کشور را که جزو وظایف اوّلیه حکومت است، تأمین کنیم. وقتی امیر، مالک اشتر را به مصر می‌فرستند، مهمترین برنامه‌ای که برایش مطرح می‌کنند، می‌گویند باید اموال را جمع و کشور را آباد کنید. ما اگر این وظایف را به‌خوبی انجام بدهیم و کشورمان را آباد کنیم و سازندگی داشته باشیم و برای مردم تحصیل، درمان، معاش، کار، آزادی، امنیت و شرایط درست اخلاقی در کشور به‌وجود بیاوریم، موفّق خواهیم بود. این اهداف اوّلیه یک حکومت اسلامی به‌طریقه اولی است که این را باید انجام بدهد. در اندیشه و بحث هم باید از شبهاتی که می‌کنند، دفاع کنیم و قابل دفاع است و هر جا بحث کنیم، منطق ما می‌تواند فائق و پیروز باشد.

È یک بحث این است که ما از درون بتوانیم جامعه را به سمت و سویی ببریم که تدوین و الگوسازی کنیم. ولی در انقلاب دیدیم که دشمن نمی‌گذارد. همیشه مخالفتها، اتهامها و جریاناتی را علیه ولایت فقیه و حضرت مهدی(ع) پیش می‌آورد. امّا بحث این است که آیا بحث مخالفت استکبار با مقوله‌ی مهدویّت همیشگی است؟ واقعآ باید گفت استکبار در بعضی از مراحل مهدویت را بهتر از ما می‌شناسد. چند سال پیش فیلمی ساختند و پیشگویی‌های قرن را به نام خودشان درست کردند و در آخرین فیلم که مال گلدن مایر صهیونیستی است، به صراحت اعلام می‌شود برای چنین جریانی آماده باشید و صف‌آرایی کنید. ما با چنین مقوله‌هایی مواجه هستیم. ما در مقابل این جریان چه کردیم و چه باید بکنیم؟

É این سؤال تکراری است. گفتم که ما از روز اوّل با همه‌ی این چیزها مواجه بودیم. من هیچ یک از اینها را جدید نمی‌بینم. امسال کتاب خاطرات سال 62 من پخش می‌شود که اسمش را چالشها و آرامش گذاشتم. همه‌ی

مبارزه، دفاع، تبیین و

عمل به اسلام از اهداف

انقلاب اسلامی

اهانت کشیش مسیحی به

پیامبر(ص)

تهاجم دشمن به پایه‌های

اسلام

این چالشهایی که شما می‌بینید، اتفاقآ نمونه‌اش را در اوّل گفتم، تا آخر بوده است. دایمآ در زندگی من بوده است. منتهی آن موقع آرامشی هم بود و اینها در کومون بود و کم‌کم رشد کرده است. قبل از آن، از این وضع هم بحرانی‌تر بودیم. به‌نظرم کار ما همیشه همین بوده است. ما در حال حرکت هم مبارزه، دفاع، تبیین و عمل می‌کنیم.

Èاگر اجازه می‌فرمایید یک مقدار توضیح بدهم، زمانی است که آنها کمبودهای ما را برجسته می‌کنند. فرض بفرمایید صحنه‌هایی از کسانی را که قمه می‌زنند، نشان می‌دهند. می‌خواهند این را تضعیف کنند. امّا یک موقع است که از این کار دست کشیدند و کار مهمتری می‌کنند و تفکّر مهدویت و ولی‌فقیه را می‌گویند که شما نائب مطرح می‌کنید. چنین کسی نیست و این هجمه سنگین هست. سه ماه تمام کانالهای مختلف آمریکا فیلم داموس را مطرح و پخش کردند که فردی را با قیافه‌ی خشن نشان می‌دهد که مثلا همان فرد موعود است. اوایل پیروزیهایی دارد، امّا کشور آمریکا با دیگران متحّد می‌شود و او را از بین می‌برند. الان در برابر تفکّر مهدویّت موضع‌گیری خاصّی دارند. این هجمه‌ی خشنی را به ما آوردند. مثلا الجزیره بعضی از افراد را نشان می‌دهد که شبهات جدّی را مطرح می‌کنند. چرا الان این هجمه است؟

Éاوّلا منحصر به مهدویّت نیست. مگر الان کشیش فالوویل در مورد پیامبر(ص) نگفته است؟ چون الان تروریست مسأله مهمّ دنیا است، پیامبر(ص) را چهره‌ای خشن در مقابل حضرت‌عیسی(ع) مطرح می‌کنند. اصلا حضرت مهدی(عج) که منهای اسلام و قرآن نیست. اینها پایه‌ی اسلام را می‌زنند. سلمان رشدی می‌آید و زندگی پیامبر(ص) و آیات قرآن را

زیر سؤال بردن اصول اسلام

و قرآن توسط دشمنان

تهاجم دشمن به همه افتخارات

انقلاب اسلامی

انتظارات زیاد مسیحیان

از حضرت عیسی(ع)

بعد از برگشت

مشوّش می‌کند. می‌خواهم بگویم همیشه بوده است. وقتی اینها اصل اسلام و قرآن و همه چیز را زیر سؤال می‌برند، یکی هم حضرت مهدی(عج) است.

È سمیناری در اسرائیل و در کنفرانس تلاویو بود که در آن مطرح شد در شیعه دو نگاه مطرح است. نگاه سرخ و نگاه سبز. با نگاه سرخ قیام می‌کنند و با نگاه سبز انقلاب را حفظ می‌کنند. گفتند : باید همه هجمه ما دو بُعد باشد. یکی اینکه بحث امام حسین(ع) را از اینها بگیریم و تخدیر کنیم و دیگری تفکّر مهدویت را خراب کنیم. لذا برای این کار برنامه به‌خصوصی ریختند. چون اهمیّت آن را دریافتند.

É چون شما الان بیشتر روی این کار زحمت می‌کشیدید، این را می‌بینید. ما که به همه چیز نگاه می‌کنیم، می‌بینیم به همه چیزهایی که مایه‌ی افتخارات ماست، تهاجم کردند. مثلا حجاب در زندگی ما مسأله جدّی است. آنها اصلا به یک جا نپرداختند. به همه چیز پرداختند.

È آیا نمی‌توانیم بگوییم که به این بیشتر پرداختند؟ به‌خاطر اینکه ما منتظر امام هستیم. صحبتهای عجیبی در این رابطه می‌کنند.

É وقتی خودشان بحث جهانی شدن می‌کنند و خودشان مبشّر برگشت حضرت عیسی هستند، جزو عقایدشان هست. این‌گونه نیست که همه چیز برای آنها سیاه و سفید باشد.

È آنها می‌گویند که می‌آید، امّا حکومت نمی‌کند.

É ولی وقتی می‌آید، خیلی چیزها عوض می‌شود. من انجیل را خواندم. انتظاراتی که از او دارند، زیاد است. برای آنها مسأله مهمّ افکار زنده انقلابیون و آنهایی هستند که سروکارشان با منافع استکباری است. دنبال این

تهاجم دشمن به افکار

زنده انقلابیون

عمل کردن به اسلام به عنوان

یک الگو برای ظهور

حضرت حجت(عج)

اجرای احکام اسلامی یکی از

اقدامات عملی برای ظهور

حضرت حجت(عج)

مسایل هستند و زیربنای همه چیز را که به اینها مربوط شود، می‌زنند. به‌عنوان یکی از فصول خیلی مهمّ به حضرت حجت(عج) حمله می‌کنند.

È چکار کنیم که بتوانیم حضرت حجّت را بیاوریم و یا در آمدن ایشان تعجیل کنند؟

É ما که نمی‌توانیم حضرت مهدی(عج) را بیاوریم. وقتی که ایشان بیایند، این اتفاقات می‌افتد. شرایطی را که می‌خواهیم فراهم کنیم، همین است که بتوانیم اسلام را به‌عنوان یک الگو عمل کنیم و ثابت کنیم که این می‌تواند الگوی زندگی باشد و می‌توانیم زیبایی‌های حضرت حجت را برای مردم بگوییم. باید این تلاشها را بکنیم.

È اینها یک مرحله از کار است، امّا اقدامهای عملی چه خواهد بود؟

É اقدام عملی آن همین اجرای اسلام است. اجرای احکام اسلامی که ثابت کنیم می‌توانیم فقرزدایی، عمران و عدالت را اجرا کنیم و می‌توانیم در یک محیط آزاد عمل کنیم.

È دوستان اشاره می‌کنند فرصت تمام شد. مستحضر هستید جامعه فعلی ما در مسایل اقتصادی با اصلی‌ترین چالشها مواجه است. حضرت‌عالی به‌عنوان یکی از نظریه‌پردازان بسیار گرانقدر در جامعه ما، تحلیلهای بسیار ارزنده‌ای در مقاطع مختلف داشتید. تقاضای ما این است که به‌عنوان آخرین صحبتها، با توجّه به اینکه یکی دو اشاره جالب در ارتباط با حکومت امام زمان فرمودید که جلوه‌هایی از رفاه عمومی در جامعه ایجاد می‌شود و فقر از جامعه رخت می‌بندد، به‌نظرم خوب است به اقتصاد حکومت حضرت مهدی(عج) اشاره بفرمایید.

نقد کردن منابع طبیعت،

اساس نظام اقتصادی حضرت

حجت(عج)

توزیع مناسب ثروت، مهمترین

ارکان اقتصادی حضرت

مهدی(عج)

تکامل انسان، مسأله‌ای مهم

در رسالت انبیا و مکتب

تربیتی قرآن

Éآنچه که فعلا از مبانی اسلامی و در حدّ فهم مبانی می‌فهمم، فکر می‌کنم نظام اقتصادی حضرت حجت اوّلا نقد کردن منابع طبیعت است. اشاره کردم آن روز که ایشان می‌آیند زمین کنزهای خود را بیرون می‌دهد و تکثیر ثروت در دنیا براساس علم، تکنولوژی و تسخیر همه‌ی منابع طبیعت است که با امروز هیچ قابل مقایسه نیست. تقسیم عادلانه است. تقسیم عادلانه‌ای که ما فعلا می‌فهمیم، سلب ماکلیّت نیست. می‌فهمیم که حقوق ضعفا به‌گونه‌ای تأمین می‌شود که در حکومت حضرت مهدی(عج) محتاج وجود ندارد. ما نمی‌توانیم بگوییم که تفاوت نیست. چیزی از این نمی‌فهمیم که تفاوت نخواهد بود. براساس فهم ما از قرآن، جهانی آباد با توزیع مناسب ثروت مهمترین ارکان اقتصادی حکومت حضرت مهدی(عج) است. چیزهایی که ایشان خواهد فهمید و چیزهایی که ایشان از قرآن و دنیا می‌داند، مسایلی است که باید صبر کنیم و در حکومت ایشان ببینیم.

Èآیا شما از روند بحث راضی هستید؟

Éبله، راضی هستم.

Èبحث رفاه، امنیت و عدالت را فرمودید. ممکن است کسی بگوید حکومتهایی می‌آیند و اینهایی را که می‌گویید، داشته باشند. تفاوت حکومت امام معصوم با حکومتهای دیگر را بیان فرمایید. یعنی تفاوت فقط در عدالت، امنیت و رفاه نیست. بلکه امام می‌آید تا همان چیزهایی که شما برای آن انقلاب کردید، جهانی شود. در این مورد توضیح بفرمایید.

Éمسأله مهمّی که در رسالت انبیاء و در مکتب تربیتی قرآن می‌بینید، تکامل انسانی است. یعنی می‌خواهند انسانی نزدیک به خدا را تحویل جامعه بدهند. یعنی تکامل و حرکت به‌طرف خداوند که اینها هم برنامه‌ی

حرکت به طرف خدا از اصول

آفرینش و جهان‌بینی

کمال انسانی و نزدیکی به خدا

و تأمین سعادت اخروی جزو

اصول حرکت حضرت

مهدی(عج)

موافقت با پیشنهاد ساخت

فیلم در مورد حضرت

مهدی(عج) با توجه به

اسناد و روایات

خاصّ خود را دارد و برنامه‌ی عبادی، اخلاقی، تربیتی و آموزشی دارد. اینها چیزهایی است که ما در برنامه اسلام داریم. خالص‌تر آن نزد امام زمان است. به‌هر حال در آفرینش و جهان‌بینی که مطرح کردیم، اصل این است که انسان به‌طرف خداوند حرکت کند و آخرتش را تأمین نماید و سعادت نهایی را به‌دست بیاورد. دنیا هم مقدمه‌ی آخرت است. بیشتر سؤالات شما به این طرف چربید. اینها چیزهایی است که در دنیا مطرح است. کمال انسانی و نزدیکی به خدا و تأمین سعادت اخروی جزو اصول حرکت حضرت خواهد بود.

Èصحبت از کارهایی شد که استکبار علیه مهدویّت می‌کند. نمونه‌اش ساختن فیلم علیه مهدویت بود. اخیرآ در صداوسیما برنامه‌های خاصّی در مورد امام زمان اجرا می‌شود و قابل ستایش است. اگر بخواهیم در همین زمینه کار کنیم، نظر شما به‌عنوان یک متفکّر اسلامی، راجع به قیام حضرت و اینکه حضرت عدالت را در کلّ دنیا حاکم می‌کنند، چیست؟ می‌خواهیم یک فیلم را به‌صورت سریال و فیلم سینمایی بسازیم، آیا برای این لزومی می‌بینید؟ اصلا چنین کاری امکان دارد؟

Éمن با این پیشنهاد خیلی موافق هستم. شرطش این است که مطالعه‌ی همه‌جانبه و تحقیقی بشود. نکات مهمّی را که در اسناد حکومت امام زمان جلوه می‌کند، جمع کنیم و سناریو کنیم و بگوییم آنچه که ما از اسناد می‌فهمیم، چنین حکومتی به‌وجود می‌آید. بعد مظاهر زیبایی او را از بعد اقتصادی، امنیتی، اخلاقی، آموزشی، ارتباطی و همه این چیزهایی که در دنیا ارزش است، بیرون آوریم و نمونه‌هایی را ذکر کنیم. همانطور که الان فیلمهایی ساخته می‌شود که دنیای صد سال دیگر را نشان می‌دهد. این

هنر یکی از راههای ایجاد

ذهنیت مثبت در جوامع بشری

برای حکومت حضرت

مهدی(عج)

عملی است. البته باید با مراجع، به‌خصوص رهبری صحبت شود که با چنین چیزی مخالفت نشود. البته دلیلی ندارد مخالفت شود. فکر می‌کنم یکی از راههای ایجاد ذهنیّت مثبت در جوامع بشری برای حکومت حضرت مهدی(عج) همین باشد. اگر فیلم خوب و زیبایی ساخته شود، به همه‌ی دنیا می‌رود.

Èامروز در جلسه‌ای که با آقای لاریجانی داشتیم، مطرح شد و ایشان خیلی استقبال کردند. منتهی با شرایطی که حضرت‌عالی فرمودید تبیین خوبی شود و به لحاظ اسناد و مدارک بررسی شود و خیلی تأثیرگذار باشد.

Éگروه محققی می‌خواهد که اینها را مشخصّ کند و کار خیلی سختی نیست.

Èدر سخنان خود مطرح فرمودید که جامعه مسیحی هم به‌عنوان یک بحث عقیدتی منتظر برگشت حضرت مسیح هستند. کاّنه اینها منتظر این هستند که تحقق عدالت در جهان به‌دست یک مرد آسمانی به نام حضرت مسیح(ع) صورت می‌گیرد. مشابه این عقیده را در اسلام هم مشاهده می‌کنیم که به دست مردمی از اهل بیت که حضرت مهدی(عج) باشد، این ایده تحقق می‌یابد. آیا شما این نقطه مشترک را دلیلی بر گفت‌وگو و جلب افکار عمومی بین‌المللی برای پذیرایی بین‌المللی از یک حکومت دینی تلّقی می‌کنید؟ یا اینکه تفسیر دیگری دارید؟ به‌عبارت دیگر مسیحیّت، امروز بعد از سرخوردگی‌هایی که کلیسا داشت، به سراغ جدایی دین از حکومت آمد، امروز باز دوباره از تجربه خود آموخته است که اگر بخواهد به آن آرمان شهر برسد، دوباره باید به دین پناه ببرد.

لزوم ارتباط با مراکز دینی و

مذهبی برای مسأله مهدویت

لزوم طرح مسأله مهدویت با

ادبیات خاص

جنبه دینی حکومت

واحد جهانی و همایش

بین‌المللی مهدویت، منجی

و مصلح جهانی

آیا این نقطه روشن شروعی برای اتفاق‌نظر بین‌المللی برای حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) می‌شود؟

Éفکر می‌کنم این تفکّر به‌طور کلّی در همه ملل و نحل وجود دارد. یکی از کارهایی که می‌توان برای مسأله مهدویّت کرد، این است که ارتباطاتی بین مراکز دینی و مذهبی که چنین تفکراتی دارند، برقرار شود. با اینها بحث و خبرهایش پخش شود، اطلاعات جمع و نقاط مشترک بحث شود. چون این افکار باید در جامعه مسیحیت به‌نوعی و در جامعه اسلامی به‌نوعی دیگر و در مراکز شیعی به‌صورتی دیگر مطرح شود. باید با ادبیات خاصّ خود مطرح شود. لذا از ناحیه‌ی اعتقادات مختلفی که در همه‌ی این جریانهای مذهبی است، می‌توانیم به یک نقطه‌ی نیرومندی برسیم. بالاخره در فطرت بشریّت هست و انسان به خداوند پناه می‌برد. باید این را احیاء کرد.

Èدرباره طرح همایش بین‌المللی در رابطه با مهدویّت، منجی و مصلح جهانی، چه نظری دارید؟

Éمن موافق هستم. به دو صورت است. زمانی می‌خواهیم جنبه‌ی دینی بدهیم. این یک صورت است که شناسایی کنیم و عنوانی بدهیم که دیگران هم راضی باشند و با آنها هم مشورت کنیم. صورت دیگر اینکه می‌خواهیم یک مقدار وسیعتر از فکر دینی، مثل همین حکومت جهانی که الان مطرح است، باشد که باید با زاویه‌ی دیگری مطرح کنیم که اینجا یک مقدار غیر دینی‌ها را هم می‌توان جذب کرد.

Èطرح ما با هدف تقویّت عوامل مشترک ادیان است. بحث جهانی شدن را مطرح می‌کنیم تا کسانی هم که نظر دینی ندارند، جذب شوند.

Éاین هم راهی است که می‌توانیم برای معرّفی کردن بیشتر برویم.

 

وجود امداد غیبی فراوان

در زندگی

امداد فراوان غیبی در دوران

مبارزه و جنگ

نگرانی زیاد از عبور

نیروها از اروند

Èبا اینکه اعتقاد ما این است که بدون عنایت امام زمان(عج) این انقلاب نه شکل و نه پا می‌گرفت و نه ادامه پیدا می‌کرد. به‌خصوص وقتی سابقه انقلاب، جریان جنگ و حوادث بعد از جنگ و بسیاری از مسایل دیگر را می‌بینیم. گرچه همه جلوه‌های انقلاب عنایت حضرت است، ولی آیا جاهایی خیلی محسوس‌تر و ملموس‌تر در زندگی خودتان، حیات جامعه و جنگ و انقلاب سراغ دارید که از عنایات حضرت باشد؟

Éاز این موارد خیلی زیاد دارم. فکر می‌کنم آنهایی که معتقد به امداد غیبی و کمک الهی، من‌جمله کمک شخصیّتهای مهمّ و مقدّس اسلامی هستند، در زندگی خاطرات زیادی دارند. در جاهایی که واقعآ انسان مستأصل می‌شود و توسّل پیدا می‌کند و از صمیم قلب چیزی را می‌خواهد، اینها به کمک می‌آیند.

Èاز حضرت حجت(عج) نمونه‌ای دارید؟

Éاگر داشته باشیم، نمی‌خواهم بگویم.

Èممکن است پخش نکنیم.

Éخیلی فراوان و متعدد است. چون در زندگی ما فرازونشیب فراوانی بود. در دوران مبارزه و جنگ جاهایی بود که گره‌هایی گشوده شده است. دیدیم مشکلی که عاجز شده بودیم، حلّ شده است و توسّل هم در آن بود.

Èاگر ممکن است در مورد خاطرات جنگ بفرمایید که خیلی تأثیرگذار است.

Éیکی از جاهایی که خیلی در جنگ نگران بودم، موقع عبور از اروند برای رفتن به فاو بود. نمی‌دانستم بر سر بچه‌های ما در آن طرف آب چه می‌آید. می‌خواستیم هزاران انسان را از آب، آن هم با وسایل شخصی عبور

هدف ایران از حمله به فاو

استمداد از امام زمان(عج) و

ائمه(ع) در حمله به فاو

توسّل رزمندگان به امام

زمان(عج) و ائمه(ع)

در عملیاتها

بدهیم که به آن طرف بروند و بجنگند. خیلی نگران بودیم و مسأله هم برای ما بسیاربسیار مهمّ بود. چون طرح ما این بود که جایی از عراق را بگیریم که بتوانیم جنگ را تمام کنیم. فکر می‌کردم اگر فاو را بگیریم و دست عراق را از دریا کوتاه کنیم، عراق بدون دریا نمی‌تواند زندگی کند. البته طرح ما این بود که تا ام‌القصر برویم و دست عراق به کلّی از دریا قطع شود. اگر آن موقع آتش‌بس را بپذیریم، می‌گوییم: هر وقت حقوق ما را دادید، از اینجا بیرون می‌رویم. جنگ سختی بود. در عملیات والفجر هشت ما خیلی سخت گذشت. هم تصمیم‌گیری مشکل بود و هم آن لحظاتی که عملیات شروع می‌شد، مهمّ بود. آن موقع هرچه وسایل مادّی که برای ما ممکن بود، فراهم کرده بودیم و کوتاهی نکرده بودیم که منتظر امداد غیبی باشیم. ولی می‌دانستیم بدون کمک خداوند، امام زمان(عج) و ارواح مقدّس ائمه موفّق نمی‌شویم. بچه‌ها هم به‌صورت انفرادی چنین توسلاتی داشتند. من آن شب حالت ویژه‌ای پیدا کرده بودم به خدا و امام زمان(عج) خیلی استمداد کردم و گفتم که اگر اینها شکست بخورند، در این دنیای امروز چه کسی می‌خواهد از این مکتب دفاع کند؟ برای ما گران تمام می‌شود و نگذارید شکست بخوریم. البته کار اصلی را رزمنده‌ها، شهادت‌طلبی‌ها و شجاعتها انجام داد. وقتی به من گفتند: بچه‌ها از آب و از آن خطوط دفاعی عراق و از آن مین‌ها خورشیدی که عبور از هر یک مشکل بود، عبور کردند و به آن طرف آب رفتند و سنگرها را گرفتند و در حال پیشروی هستند، دنیا برای من عوض شد.

منتهی توسّل رزمندگان مهمّ است و نباید به‌حساب من گذاشته شود. باید به حساب هزاران نفری که قلبهایشان از ما پاک‌تر و ارتباط آنها با خداوند صمیمی‌تر بود، گذاشت.

Èحتّی نقل می‌کنند در شب 22 بهمن عنایت خاصّی اتفاق

شب 22 بهمن و مخالفت

امام(ره) با انتقال

به جای دیگر

عنایت امام(ره) به ارتباط با

حضرت حجت(عج)

داستا ن زن و شوهر دانشجوی

اهل تبریز و ارتباط با

امام زمان(عج)

افتاده است. اینکه امام فرمودند و به آقای طالقانی هم گفتند که اگر من به شما بگویم که دستور از بالاست.

Éمن با امام صحبت کردم، امام این‌گونه به من نگفتند. جلسه‌ای خدمت امام داشتیم و گفتم اگر به اینجا یک خمپاره بیندازند، ساختمان خراب می‌شود و شما نباید اینجا باشید. چون همه انقلاب به شما بستگی دارد و چرا ما این‌قدر ریسک کنیم؟ هم دست‌جمعی رفتیم و هم تنهایی رفتم و خواهش کردم. ایشان نپذیرفت. البته ایشان اینگونه مسایل را برای ما استدلال نمی‌کرد. استدلاهایی که من از حرفهایشان فهمیدم این بود که بالاخره اطراف می‌فهمند که من از اینجا رفتم و رژیم هم ممکن است این را بزرگ کند، آن وقت جامعه دلهره پیدا می‌کند.

Èاین نکته که حضرت امام فرمودند بیرون بیایید و در خانه ننشینید و آقای طالقانی گفتند که مردم کشته می‌شوند و خیلی دل نگران بودند و امام جمله‌ای فرمودند.

Éساعت 4 بعدازظهر بود.

Èآقای طالقانی گفتند که مردم را می‌کشند و خیلی نگران بودند.

Éآقای طالقانی بیانیه داده بودند. منتهی تناقض داشت و برای حلّ این تناقض آمده بودند و امام گفتند که راه همین است. اگر آنجا ایشان فرمانی داشتند، من نمی‌دانم. من می‌دانم که امام به ارتباط با حضرت حجت عنایت داشتند. یک بار، یک زن و شوهر دانشجو از تبریز پیش من و آقای خامنه‌ای آمدند و وقت خواستند. در دفتر آقا خامنه‌ای جلسه گرفتیم. آن خانم مدعی بود که با امام زمان ارتباط دارد و امام زمان به او دستوراتی می‌دهد و نمونه‌های زیادی را نقل کرد. گفتند که امام زمان به ما گفته که پیش فلان دو نفر (من و آقای خامنه‌ای) برو و آنها وقت می‌گیرند و بروید با امام صحبت کنید و

ملاقات زوج جوان مدعای

ارتباط با امام زمان(عج)

با امام(ره)

پیغام امام زمان را به امام بدهید. یک جلسه شیرینی بود و ما هم پذیرفتیم و خدمت امام رفتیم. من خدمت امام رفتم و از امام اجازه گرفتم که به اینها وقت بدهد. امام اوّل وقت نمی‌دادند و قبول نداشتند. با اصرار ما وقت دادند.

È آیا شما قبول کرده بودید؟

É من قبول کردم. آقای خامنه‌ای تردید داشتند. آنها هم در آن جلسه به صورتی ابراز کردند که مثلا امام زمان بیشتر نظرش به من است. به هر حال خدمت امام رفتیم و امام با اکراه پذیرفتند. بعد اینها مطالبی را از طرف امام‌زمان به امام گفته بودند. ما در آن جلسه نبودیم. احمد آقا برای ما تعریف می‌کرد. حرفهایشان را زدند و امام گفتند که نمی‌توانیم حرفهای شما را همینطوری قبول کنیم، باید دلیل داشته باشید. من سه مشکل دارم و می‌گویم، اگر امام زمان اینها را حل کرد، به حرف شما می‌توانم اعتماد کنم. آن سه مشکل را امام به اینها گفته بودند و اینها رفتند که جواب بیاورند و بعد از مدتی جواب آوردند و گفتند که امام زمان گفتند: مگر آقای خمینی می‌خواهد ما را امتحان کند؟ من این را با الفاظ و جزییات یادداشت کردم.

متن کامل مذاکرات جلسه و حرفهای من با امام را یادداشت کردم. شوهر این خانم را می‌شناسم و نکات مهم و نمونه‌هایی گفت و ما تا حدودی پذیرفتیم. گفتیم که ضرری ندارد. اینها هم با امام ملاقات می‌کنند و حرفشان را می‌زنند. راه ضرر بسته بود و احتمال نفع وجود داشت.

È بسیار سپاسگذاریم که فرصت خود را به برنامه به سوی ظهور اختصاص دادید و همچنین از آقای پورسید آقایی و همکارانشان در مؤسسه مهدویت که با ما در این برنامه همکاری کردند، تشکر می‌کنم. با توجه به اینکه برنامه به‌سوی ظهور مذهبی است و سعی کرده در راستای فرهنگ مهدویت تلاش کند و بحمدلله

توجه دادن جامعه ایران و

جامعه بشری به

برنامه‌های امام‌زمان(عج) از

کارهای بسیار خوب

طبق آخرین آمارها از ابتدای پخش این برنامه، پر بیننده‌ترین برنامه شبکه دوم بوده است، تقاضای ما این است اگر رهنمودی دارید، از آن استفاده و بهره ببریم تا به عنوان حسن ختام برنامه باشد.

É اینکه از من تشکر می‌کنید، هیچ لازم نیست. چون می‌توانم یک قطره خیلی کوچک از اقیانوس وجود حضرت حجت و این دستگاه عظیم ولایت و اهل بیت باشم. کمترین کارهایی که می‌توانیم کنیم این است که حرف بزنیم. امّا کار شما را واقعآ تحسین می‌کنم. یکی از کارهایی که در بحثهای ما با آقایان زیاد بود، توجه دادن جامعه خودمان و جامعه بشری به برنامه‌های امام زمان است. چون برای ما یک اصل بسیار بسیار مهم و محور حرکت است. به نظرم کار بسیار مقدّسی را انجام می‌دهید و اینکه می‌گویید مردم خوب استقبال کردند، مایه خوشحالی بنده است. ان‌شاءالله سعی کنید خیلی منطقی، مستدل و دور از مسایل پیرایه‌ای که الان درباره امام‌زمان(عج) زیاد دیده می‌شود، باشد. نگرانی من این است که اگر یک مقدار در اینجا افراط کنیم، پس بزند و مبادا دچار افراط شوید. در حدّ معقولی بحث را ادامه دهید و تکمیل کنید.

È از شما خیلی تشکر می‌کنیم. ما به مهمانان برنامه نشان زرّین مهدی فاطمه را تقدیم می‌کنیم که به نام مقدس حضرت فاطمه زهرا(س) مزیّن است. حضور شما تقدیم می‌کنیم. ان‌شاءالله حضور با برکت شما در برنامه به سوی ظهور فتح‌بابی باشد که به مقوله مهدویت در ابعاد بسیار گسترده‌تری در فضای رسانه‌ای مملکت اعم از صدا و سیما و مطبوعات به شکل عمیق‌تر پرداخته شود. باز هم میلاد با سعادت حضرت ولی‌عصر(عج) را تبریک عرض می‌کنیم.

É به‌خاطر این هدیه بسیار زیبا و الهام‌بخش بسیار متشکرم