مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با خبرنگار کیهان پیرامون جنگ تحمیلی و دستاوردهای انقلاب

س - موضع ایران در رابطه با جنگ تحمیلی عراق چگونه است؟

ج - ما مطمئن هستیم که پیروز میشویم. بنابراین نمیخواهیم به متجاوز جایزه تجاوز بدهیم. به همین دلیل مذاکره نمیکنیم، چرا که آخرین چیزی که صدام میتواند بدست بیاورد، این است که بگوید من توانستم ایران را به پای میز مذاکره بنشانم و غرور انقلابی ایران را بشکنم. پس ما نباید به صدام امتیاز بدهیم. ما بر حقیم و آنها بر باطل و حق همیشه نیرومندتر است. پس صدام باید شکست خورده از این جنگ خارج شود که این شکست مساوی با سقوطش خواهد بود. صدام با تجاوزش، نامشروعترین حکومت منطقه را دارد و دیگر صلاحیت ماندن در منطقه را ندارد. بنابراین حالا که خود آمده و در این باتلاق گیر کرده، شرایط خوبی پیش آمده که ملت عراق از دست او نجات پیدا کند و گور او بدست خودش در ایران کنده شود.

س - چه ارتباطی بین تهدیدات داخلی و خارجی علیه انقلاب اسلامی میبینید؟

ج - تهدیدات داخلی و خارجی با هم در ارتباطاند. یعنی در داخل خطری بدون اتکا به خارج، ما را تهدید نمیکند و از خارج هم خطری بدون ستون پنجم داخلی کاری نمیتواند، بکند. اینها توأمآ میتوانند عمل کنند و یک خطرند. خطری که یک پایش اینجا و پای دیگرش در آن جاست. اما بهنظر من تا این حمایت همه جانبه مردم از انقلاب وجود دارد و این انقلاب در مسیر اسلام است، این خطرها برای ما موی دماغ و اسباب زحمت هست، اما هیچ وقت خطر نابودی و سقوط را برای ما ندارد.

س ـ نظر شما درباره سخنرانی چند نماینده مردم تهران در امجدیه چیست؟

ج ـ این گونه سخنرانیها اگر در محدوده مقررات انجام شود، از نظر من اشکالی ندارد و دلیلی بر استحکام کشور است. این مسأله استحکام ما را میرساند و نشان میدهد کشوری که در حال جنگ است، به افرادی که از طریق همین انقلاب، شخصیت کسب کرده و معروف شدهاند، اجازه میدهد که حرکتی بر ضد دولت قانونی بکنند و امجدیه را هم در اختیارشان میگذارد. اما اینکه آنها گفتهاند که ما در مجلس محدودیم، درست نیست. چرا که واقعآ ما در مجلس تبعیض و خفقانی ایجاد نکردهایم و هر کسی در حد قانونی میتواند حق خود را بگیرد.

س ـ دستاوردهای مادی و معنوی انقلاب چه بود؟ چرا بعضیها میگویند وضع مردم در دوره انقلاب بدتر شد؟

ج ـ درست است که انگیزه اصلی مردم در این انقلاب معنویات بوده، ولی به هر حال مادیات هم در زندگی مردم مؤثر است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. همان طور که بارها گفتهام، حقوق طبقه کارگر بعد از انقلاب دو سه برابر شد. حقوقهایی کم شد که سطح بالا بود. حقوقهای پایین و متوسط کم نشده است. البته مقداری گرانی است که بخشی از درآمد ما را میخورد، ولی در مجموع وضع برای طبقه کارگر و محروم جامعه بهتر شده است. ضمنآ کمبودها و گرانیهای بوجود آمده ناشی از محاصره اقتصادی و غیره است که در نهایت میتواند برای ما مفید باشد و به ما یاد میدهد که باید مقداری از مشکلات را تحمل کنیم تا بتوانیم به زندگی سالمی برسیم.