مشکلات طرح مانور عملیات والفجر 8 از دید صیاد شیرازی و پاسخ آیت الله هاشمی رفسنجانی
"سختی و پیچیدگی اجرای مانور"، "قدرت هوایی دشمن" و "قدرت پشتیبانی زمینی دشمن از نیروهای پاتک کننده خود در برابر نیروهای تکور ما"، ... از عمدهترین محورهای این سخنان است. درعمل، نیروها توانستند این مانور سخت و پیچیده را به دقت و با موفقیت اجرا کنند، پدافند هوایی ما برغم ضعف راداری موفق به اسقاط دهها فروند هواپیمای دشمن شد و حضور هوایی او را بر عقبه نیروهای خودی و محل استقرار توپخانه کاهش داد. توپخانه توانست بر مسیر پشتیبانی دشمن از بصره تا فاو، مسلط شود و تلفات بالایی را بر نیروهای پاتک کننده وارد کند و .... نهایتاً فاو به تصرف نیروهای خودی درآمد و تثبیت شد.
در سومین بخش از جلسه ستاد قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) که با حضورهاشمی رفسنجانی (فرمانده قرارگاه خاتم(ص)) و محسن رضایی و بعضی از فرماندهان سپاه و ارتش در تاریخ 1364/10/21 برگزارشد، فرمانده نیروی زمینی ارتش دیدگاههای خود را درباره طرح مانورعملیات سپاه پاسداران در منطقه فاو مطرح کردند.
خلاصه سخنان سرهنگ علی صیاد شیرازی:
این نکاتی که خدمت شما میگویم، ما هیچ موضعی در مقابل شما نگرفتهایم، چون اینبار مسئولیت مشخص است؛ برادران سپاه در این جبهه (منطقه فاو) مسئول هستند، ما هم تا آنجا که میتوانیم به آنها کمک میکنیم؛ انشاءالله موفق باشند. چند نکته را به تفکیک خدمت شما میگویم:
1- این عملیات اتکای عجیبی به برآوردهای سنگین در ابعاد نیروی انسانی، هوایی، دریایی و وسایل شناور، امکاناتی وسیع برای منطقهای کوچک که از یک طرف پای کار بردن آن واقعاً خیلی سخت است و از طرف دیگر، اتکای عملیات به امکانات برآوردشده، احتمال نرسیدن امکانات و خطر تزلزل و موفق نشدن عملیات را در پیش دارد.
2- تاکتیک عملیات کاملاً جبههای است و از اول تا آخر خط را عمل میکنند و تمام یگانها تقسیم شدهاند و از سختترین جا که عبور از رودخانه است و بعد زدن به مواضع مستحکم و بعد در مرحله پیشروی با اینهمه خط دشمن، جبههای جلو میروند که تاکتیک مناسبی برای این عملیات نیست. چه اشکالی دارد که از یکی دو محور وارد شویم، بعد از آنجا نیروها را گسترش دهیم. عبور از این رودخانه ضمن اینکه کار خیلی سخت و فوقالعادهای است، کنترل ترددها و تراکم نیروهای عملکننده را مشکل میکند.
3- بهدلیل تعدد نیروها و قرارگاههای لشکری، کنترل و هدایت ازنظر بیسیم، ارتباط و هماهنگی کار بسیار دشواری است و پیچیدگی طرح را زیاد میکند.
4- چهارمرحلهای بودن این طرح، نقطه گره و پیچیده این طرح عملیات است. عبور از خط کار سادهای نیست بهویژه برای یگانهایی که تازه سازمان یافتهاند. عبور دادن اینهمه نیرو از خط اول، بعد مرحله دوم، مرحله سوم تا مرحله چهارم یک امر بعیدی است و در این قرارگاههایی که ما میشناسیم، امکانپذیر نیست.
5- باتوجهبه برآورد نیاز به 53 گردان توپخانه و تأمین 24 گردان درمجموع که احتمالاً برخی گردانها هم کامل نیستند و بعضی قبضهها خراب است، جوابگوی آن پیشبینی نیست. اگر قبول دارید که با همین تعداد عمل کنید، نکاتی را بیان میکنم: اول، اینجا دیدبانی غیراستاندارد است. شکل کلاسیک کار در پشتیبانی آتش این است که توپخانه معمولاً در محور پیشروی است. دیدبانی از فاصله زیاد، نمیتواند از گلوله توپ خوب استفاده کند و دقت لازم را نخواهد داشت. دوم، تراکم مواضع توپخانه در مقابله حمله هواپیماها و توپخانه دشمن آسیبپذیر است و تداخل زیادی برای پشتیبانی و رساندن مهمات میشود. سوم، مهمات ما بهویژه برای توپهای 130 و کاتیوشا واقعاً کم است. چهارم، کاهش کیفیت توپخانه وقتی در غیر سازمان خودش به کار گرفته شود.
6- توپخانه دشمن با گذشت 48 ساعت از آغاز عملیات برتری خودش را در منطقه حاکم خواهد کرد و چون ازنظر تعداد قبضه و مهمات محدودیتی ندارد، منطقه هم منطقه مناسبی برای تمرکز آتش دشمن است، باید پیشبینی لازم دراینزمینه بشود.
7- نگهداری هدف بعد از عبور و تصرف کار سادهای نیست و باتوجهبه پیچیدگی و چهار مرحلهای بودن طرح، باید روی نگهداری هدف خیلی توجه شود.
8- نقش آتش هوایی دشمن در اینجا وسیعتر از هر جای دیگری است؛ هواپیماهای دشمن با مانور و سرعت خود میتوانند ما را به ستوه آورند.
9- آسیبپذیری عقبه ما در این منطقه که عقبه محدودی داریم زیاد است و دشمن از نخلستانهایش میتواند دید و تیر خودش را روی عقبه ما متمرکز کند.
10- درصورت موفق نشدن عملیات قرارگاه کربلا، اگر قرارگاه نوح صددرصد هم موفق شود، دشمن بهسادگی قرارگاه نوح را که منطقه کوچکی است و عقبه سختتری دارد، میتواند عقب بزند.
11- تهدیدات جدی دشمن بعد از 48 ساعت: اول، رسیدن عمده نیروی پیاده و زرهی و توپخانه دشمن. نباید روی این حساب شود که ما از شرق اروند میتوانیم جلو پیشروی دشمن را با آتش بگیریم. دوم، هلیکوپترهای دشمن. سوم، هواپیماهای ملخدار و هواپیماهای جنگنده دشمن. چهارم، حملات شیمیایی دشمن و نداشتن امکانات کافی مقابله با آن.
12- احتمال کشف عملیات ازطرف دشمن باتوجهبه فعالیتهای گسترده مهندسی و تصمیم به استقرار توپخانهها و توپهای دفاع هوایی در منطقه و توانایی شناسایی هوایی دشمن. نباید سادهاندیشی شود و باید دوراندیشی شود که اینهمه تلاشها و زحمتها با کشف دشمن خنثی نشود؛ اگر دشمن کشف کرد واکنش او خیلی مؤثر و فوری است.
13- قرارگاه خاتم تا این لحظه نیروی احتیاطی برای عملیات ندارد و این سبب میشود که انعطاف لازم را برای استفاده از موفقیت نداشته باشد.
14- البته سرهنگ جمالی اشارهای کردند، نحوه پشتیبانی از عملیات در جبهه عادلانه نیست که جواب آن را جنابعالی (آقای هاشمی) دادید. البته اگر ما خودمان را در جایگاه قرارگاه خاتم قرار بدهیم نمیتوانیم بگوییم عادلانه نیست، چون فرمانده در اینجا مسئول است و میتواند متناسب با اهداف و آمادگی عملیات و هم بر مبنای نیاز عملیات، تمرکز امکانات را به آن سمت بدهد.
15- عملیات محور امالرصاص به نظر ما علاوهبر نقش پشتیبانی برای عملیات منطقه فاو باید نقش یدکی را به معنای واقعی برای این عملیات داشته باشد که اگر در عملیات اصلی شکست خوردیم از این عمده قوایی که اینهمه کار و سازمان داده شده استفاده شود. دراینزمینه باید طرحریزی قوی برای امالرصاص بشود که به فکر استفاده از موفقیت در این محور که اولین قدم آن گرفتن سرپل در آنسوی اروندرود است، باشند. امالرصاص جای ماندن نیست، محل عبور است. دشمن در همان اولین قدم با آتش تانک نمیگذارد کسی آنجا (امالرصاص و امالبابی) بماند. عملیات امالرصاص حتی میتواند یدکی عملیات ما هم به حساب آید. باید طرح مشترکی داشته باشیم که از موفقیت در این محور درست استفاده شود.(1)
آقای هاشمی در پایان اظهارات سرهنگ شیرازی گفت: حرفهای جناب صیاد در قرارگاه و خصوصاً در ستاد قابلبحث است. برای جلسه بعد در دستور بحث بگذارید، درباره آنها بحث کنیم.البته آقای هاشمی در ادامه جلسه درمورد برخی نکات سرهنگ شیرازی صحبت کرد و به آنها پاسخ داد. وی گفت: «شما هرجای جبهه بخواهید یک جایی را به دست بیاورید (از بالا تا پایین، از شمال تا جنوب) اینهایی که گفتید دارد: بمباران شیمیایی دارد، بمباران هوایی دارد، توپخانه و فشار تانک را دارد. یا باید هیچجا را نگیریم یا هرجا را بخواهیم بگیریم همین است. این فشار روی ما خواهد بود. دشمن وجببهوجب از خودش دفاع میکند که این بحث ستادی ماست و در ستاد میتوانیم این را بیشتر تجزیهوتحلیل کنیم.»
آقای هاشمی افزود: «درمورد [نیروی] احتیاط - که شما گفتید - نیز یکی از چیزهای مهم است. ما آن نیروهایی که دراختیار قرارگاه نجف است بهعنوان احتیاط استفاده میکنیم. هنوز نیروهای دیگری دراختیار سپاه هست. سپاه 21 لشکر و تیپ دارد که همه آنها را به کار نگرفتهایم بخشی از آنها در پدافند هستند. برخی لشکرها نیز نیروی فراوانی در ذخیره دارند. ... اگر نیروی زمینی ارتش قرار باشد در یک محور جدی عمل کند، یک محور دیگرش احتیاط خواهد بود. باید یک جلسه ستادی داشته باشیم که نیروهایی را که داریم، تنظیم کنیم؛ دراختیار قرارگاه بالا قرار گیرد تا بتوانیم در هرجا لازم شد به کار ببریم.»
وی همچنین درباره اظهارات سرهنگ شیرازی درزمینه احتمال کشف عملیات و هشیاری دشمن گفت: «اینجا (شرق اروندرود) منطقهای بکر بود و در دوران جنگ در این منطقه کار مهندسی نشده بود و درست است که با مقدار کاری که اینجا میکنیم ممکن است دشمن کمی حساس شود ولی با آن حجم عظیم کار مهندسی که در هور میشود، همه حساسیت دشمن را به آنجا میبریم و تا روز عملیات [در منطقه فاو]، کار مهندسی در هور باید ادامه یابد.»(2)
آقای هاشمی در پایان بحثهای طرحهای عملیاتی سپاه و ارتش گفت: «نیروی زمینی [ارتش] باتوجهبه تغییر ارقام توپش یک جلسه دیگری خواهد داشت برای اینکه در طرح عملیاتش تجدیدنظر بکند. ما منتظر میمانیم که نتیجه تجدیدنظر به ما برسد. فعلاً مأموریتهایی که ابلاغ شده، همه به قوت خودش باقی است. همه آقایان، قرارگاهها هرچه که [دستور] به آنها رسیده باید عمل کنند. اگر حرف منطقی در جلسه بعد مطرح شد، قابلبحث است.»(3)
منابع:
1- روز شمارجنگ ایران وعراق، کتاب 39جلد 2، تشدید تلاشها برای فتح فاو، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، صص754-752.
2- سند شماره 17524/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه ستاد خاتم برای بررسی طرحهای عملیات سپاه و ارتش (21 /10 /1364، دزفول - پادگان تیپ2 لشکر92، نوار شماره 17035)، راوی: محمد درودیان، صص 18-4.
3- سند شماره 17525/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: جلسه ستاد خاتم (21 /10 /1364، قرارگاه خاتم، نوار شماره 17036)، راوی: محمد درودیان، ص1.