جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 135 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 135 )

  • سه شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۴

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
دوره دوم – اجلاسیه اول
1363-1364
فهرست مندرجات:
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بیانات قبل از دستور آقایان: سیدعباس موسوی و زمانی.
3- تذکرات نمایندگان به مسئولان اجرائی کشور به وسیله اقای رئیس.
4- تصویب کلیات لایحه تعیین حقوق ماهانه پرسنلی که به ترفیع درجه نایل میشوند.
5- انتخاب دو نفر ناظر از طرف مجلس جهت نظارت برنحوه مصرف اعتبارات تبصره 45 بودجه 1364 کل کشور (نتیجه آن درجلسه بعد اعلام خواهد شد).
6- بحث پیرامون لایحه تاسیس وزارت صنایع سنگین.
7- اعلام وصول سه فقره لایحه از طرف دولت.
8- اعلام سوال آقای موحدی از وزیر مسکن و شهرسازی.
9- اعلام سوال آقای جلال الدین فارس از وزیر اقتصاد و دارائی.
10- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستورآن.
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید
رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم، باحضور 189 نفر جلسه رسمی است. دستورجلسه قرائت شود.
منشی – بسم الله الرحمن الرحیم، دستورجلسه یکصد و سی و پنجم روز سه شنبه 31/2/64 هجری شمسی مطابق با سی ام شعبان 1405 هجری قمری.
1- گزارش شوراول کمیسیون اموردفاعی درخصوص لایحه تعیین حقوق ماهانه پرسنلی که به ترفیع درجه نائل میشوند.
2- انتخاب یک نفر از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه و یک نفر از اعضای کمیسیون دفاع جهت شکرت درهیات نحوه مصرف اعتبارات تبصره 45.
3- گزارش از کمیسیون صنایع و معادن درخصوص لایحه تاسیس وزارت صنایع سنگین (که یک فوریتی آن تصویب شده).
4- گزارش از کمیسیون اصل نود.
رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. وان هذه امتکم امه واحدة و اناربکم فاتقون فتقطعوا امرهم بینهم زبراکل حزب بمالدیهم فرجون فذرهم فی غمرتهم حتی جین ایسبون انما نمدهم به من مال و بنین. نسارع لهم فی الخیرات بل لایشعرون ان الذین هم من خشیه ربهم مشفقون. والذین هم بایات ربهم یومنون. والذین هم بربهم لایشرکون. والذین یوتون ما اتواوقلوبهم و جلة انهم الی ربهم راجعون اولئک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون. ولانکلف نفسا ال وسعها ولدینا کتاب ینطق بالحق وهم لایظلمون.
(صدق الله العلی العظیم – حضارصلوات فرستادند)
2- بیانات قبل از دستورآقایان: سیدعباس موسوی و زمانی.
    رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.
    منشی – آقای صادقلو نماینده رامیان. آقای موسوی نماینده درود. آقای زمانی نماینده بابل.
    سیدعباس موسوی – بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن تبریک فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و آرزوی توفیق انجام وظایف دراین ماه از درگاه ذات احدیت در فرصت کمی که مصدع اوقات برادران و خواهران هستم ضمن تمسکی به خطبه رسول خدا (ص) درآستانه رمضان ماه نزول قرآن اشاره ای مختصر به چند مساله خواهم داشت. اما از خطبه رسول خدا این نکته را برمیخوانم که فرمود ایها الناس بدرستی که ماه خدا به شما روی کرده و این ماه رحمت و آمرزش ماهی است که نزد خدا بهترین ماهها، روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعتهایش بهترین ساعتها است. و این ماه، ماهی است که خداوند شما را درآن به سوی ضیافت الله دعوت کرده است آری با این اعتقاد است که اینکه در آستانه این ماه پرفیش و برکت به امت سلحشور و حزب الله این فرزندان رمضان به خاطر مقاومت خدا پسندانه درمقابل محاصره اقتصادی ایران توسط شیطان بزرگ و بازار مشترک اروپا که فردا پنجمین سالگرد این محاصره است، درود میفرستیم و به یاد میاوریم مضمون سخنان حضرت امام امت را که فریادگر این ندا درآن روزها بودند که اینها ما را از چه میترسانند؟‌اگر محاصره اقتصادی را برما تحمیل میکنند ما فرزندان رمضان هستیم و اگر این روزها و اخیرا ما را از حمله نظامی میترسانند ما مرد شهادتیم. هنرپیشگان صحنه نمایش استکبار جهانی بدانند که دیگر این ترفندها کارساز نیست. آری إ ملت ما تحت رهنمودهای امامی هوشیار است وشما کوچکتر از آن هستید که بتوانید اراده ملتی مصمم را با چنین سیاستهایی سست کنید. به بهانه های واهی ملت ما را تهدید کنید. اگر درلبنان شکست خورده اید چرا ما را از حمله نظامی میترسانید، اگر دیپلمات های شما گروگان گرفته شده اند چراایران اسلامی را متهم می کنید؟ آیا این معنای صریح تجاوز به حقوق دیگران نیست؟ آیا این همان عربده های مستانه کاخ نشینان واشنگتن نیست که هر روز به عناونی مختلف در سرتاسر جهان صدای دلخراش آن به گوش میرسد؟ یک روز ایران، یک روز لبنان، یک روز نکاراگوئه و خدا میداند فردا درکجا، زهی خیال باطل که پنجه درپنجه این ملت رشید بیندازند و چه به جا است که درهمین جا از دولت خدمتگزار قدردانی شود که با تمامی این مصائب و مشکلات با قدرت به اداره کشور همت گماشته است و جنگ تحمیلی را تابدین جا پیروزمندانه پشت سر گذاشته و انشاء الله که به یاری الهی و امدادهای غیبی و تلاش شیران روز و زاهدان شب درجبهه های نور آنان که خرمشهر را فتح کردند و همین روزها در سالروز این فتح بزرگ قرار داریم جنگ را شرافتمندانه تا پیروزی و رفع فتنه ادامه داده و فرزندان رمضان و دلاورمردان اسلام سرود فتح را در سراسر میهن اسلامی ترنم کنند. به علت اینکه فرصت نیست به چند نکته نیز به طور گذار اشاره کنم. امیداست که مورد توجه مسئولین محترم قرار گیرد:
    اول، درمورد دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و توجه به نیروهای مسلمان و متعهد و انقلابی.
    دوم ، درمورد نظارت مسئولین بررعایت شئونات ماه مبارک رمضان در مجامع عمومی.
    سوم، آمادگی کامل ملت برای بزرگداشت باشکوه سالروز یوم الله 15 خرداد.
    چهارم، هشدار از بازگشت مرموزانه ملاکین و زمین داران بزرگ و سرمیه داران وابسته و در پایان به نکته ای مهم و درخور اهمیت اشاره دارم و آن توضیح این مطلب است که استکبار جهانی پس از مایوس شدن از گروهکهای چب و منافق اینک به سلطنت طلبان و شرکت سهامی وابسته به آن روی آورده و صد البته اعلامیه ها و مصاحبه های اخیر اعضای این شرکت سهامی ورشکسته را باید درهمین راستا معنا کرد. و عجبا که هیم حضرات روزی که باید آیه رحمت خوانده شود آیه غضب میخوانند و هنگامیکه باید آیه غضب قرائت شود آیه رحمت سرمیدهند و جای بسی تاسف که همین ها وقتی میخواهند اسلام را خدشه دار سازند میگویند سلطان حسین صفوی با استخاره مملکت را به بیگانه ارزانی کرد و اکنون که پاسداران و مرزبانان میهن با نام و یاد اسلام و انقلاب از تمایت کشور اسلامی به رهبری روحانیت دفاع میکنند قصد دارند که همین ملی گرایان سوپر دو لوکس کشور را به نام صلح به بیگانگان واگذار نمایند. ای حضرات قسم حضرت عباس از شما بپذیریم یا دم خروسی که از کرواتتان بیرون زده است.
    اینک چند نکته ای درمورد حوزه انتخابیه.
    تذکر به وزارت بهداری درمورد راه اندازی بیمارستان دورود و تجهیز زایشگاه از ناو رسیدگی به وضع شبکه بهداری دورود.
    به ثبت اسناد و املاک کشور درمورد وضعیت املاک محدوده شهر دورود که فاقد سند مالکیت می باشند. به بانک ملی درمورد تسریع پرداخت وام مسکن معلمین از ناو دورود.
    تشکر از وزارت راه درمورد شروع عملیات ومرمت و آسفالت جاده ازنا، اراک توسط اداره منطقه.
    تشکر از کارکنان مخابرات که شبانه روز در راه اندازی تلفن خودکار دورود و ازنا از هیچ کوششی دریغ ننموده اند.
    تشکر و قدردانی از جهاد سازندگی در رابطه با به زراعی کشت دیم دراستان لرستان.
    درخاتمه طول عمر امام عزیز و پیروزی رزمندگان توانمند اسلام را از خداوند متعال خواهانم.
    منشی – آقای زمانی بفرمائید.
    ولی الله زمانی – بسم الله الرحمن الرحیم. از وزیر محترم کشاورزی سوالاتی درزمینه نابسامانی و ناهماهنگی و ضایعات دامی و کشاورزی نموده خواستم که مبدا حرکت و وضعیت موجود تولید گندم، برنج، دام، مرغ، پنبه را مشخص نموده و از آینده این محصولات و برنامه عمل و زمان و امکان لازم برای رسیدن به خواسته های خودکفایی ، امکان صدور را ترسیم فرمایند.
    خواسته ها:
الف – شرایط رسیدن به خودکفائی دراین تولیدات.
ب – رسیده به قیمت تمام شده گندم تولیدی به کیلیویی 20 ریال، برنج 80 ریال، گوشت گاو 500 ریال، گوشت گوسفند 650 ریال و تقلیل قیمت تمام شده پنبه و مرغ.
ج – رسیدن به مرز قیمتهای جهانی تولیدات تا جامعه بداند مسئولان چه میکنند و به کجا میروند. چون سوال از آینده بود و برنامه و محاسبه همه جانبه میخواست به کمیسیون احاله شد. برای آمادگی اذهان عمومی به پاسخ وزیر محترم کشاورزی ضمن بین مشکلات اصلی وزرات کشاورزی ادعا مینمایم با یک خانه تکانی دروزارت کشاروزی و با به کارگیری صحیح از همین پرسنل موجود و تامین شرایط قبل از پایان دوره دوم مجلس یعنی تا سه سال دیگر در تولیدات پنجگانه یاد شده نیاز به خرید خارجی نخواهیم داشت. صحت و سقم این ادعا رادریک سمینار رسمی میتوان بررسی کرد. شناخت وضع موجود پیش بینی واردات سال 64، گندم 3 میلیون تن، درمقایسه با سال 1352 که 73 هزار تن بود. برنج 650 هزار تن، درسال 1356، 58993 تن بود. رقم نوعا بالای 7 تا 10 برابر. واردات کشور درسال 52 (9) میلیون و خرده ای تن سال (58)، 10 میلیون و خرده ای سال (62) ، 21 میلیون و خرده ای یعنی بعد از انقلاب یک بار دو برابر وضیت رشد و تولیدات کشاروزی و رشد جمعیتی بنا به محاسبات (F-A-O) .
    رشد جمعیت را درسال (53 تا 60) 4/22 نشان داد که می باید تولیداتمان به همین موازات رشد میکرد و اگر تولیداتمان کمتر از این باشد با اینکه مثبت نشان بدهد منفی خواهد بود. افزایش زمینهای زراعی درقبال این افزایش جمعیتی 6 درصد. سطح زیرکشت 8/5 درصدرشد، رشدگندم 8/16 درصد، جو 48 درصد سیب زمینی 20 درصد و میوده 7/16 درصد.
    اما منفی ها را نگاه کنیم، همه اینها منفی است درحالیکه مثبت است.
    ذرت منها 20 %، پنبه به نسبت 1348 منهای 60%، شکر منهای 38%، چغندر قند منهای 43%، دانه های روغنی منهای 67% تخم آفتاب گردان منهای 62% ، کنف از 10 هزارهکتار به 30 هکتار.
    طبق محاسبات آهنگ رشد جمعیت اگر رشد جمعیتی با نیم درصد درسال باشد بعد از 139 سال جمیعت آن جامعه دو برابر خواهد شد. با سه درصد بعد زا 23 سال و با 4 درصد بعد از 18 سال دو برابر خواهد شد. بنابراین با آهنگ رشد جمعیت 37 درصد رسمی و تا 5 درصد غیررسمی ما تا سلا 1384 حداقل دو برابر جمعیت موجود جمعیت خواهیم داشت که میزان مصرف در همه زمینه ها دو برابر خواهد شد. درحالیکه منابع نفتی ما درآن سالها به پایان نزدیک میشود. اگر از هم اکنون به منابع دیگر و مهار واردات و افزایش تولیدات با رشد سالانه 5 درصد پس از خودکفائی فکر نکنیم بزرگترین بی توجهی را به آینده این جمعیت و انقلاب اسلامی نموده ایم. دو راه بیشتر نداریم یا مهارکردن جمعیت یا افزایش دادن تولیدات داخلی کشاورزی و دامی است. راه سوم همان وابستگی است درنهایت یک فقر عمومی. وظیفه وزرات کشاروزی نه این هست که بیاید قطعات و وسایل و این امکانات را دراختیار قرار بدهد. کارش این نیست.
1- جلوگیری از ضایعات در نباتات و دام که در دو مرحله تحقیقی و اجرایی باید عمل شود.
2- افزایش تولیدات که لازمه اش تحقیقات آموزش و ترویج است.
3- محافظت و صیانت از منابع طبیعی و بهره برداری اصولی از منابع موجود و توسعه برای آینده.
4- انجام خدمات زیربنایی.
5- تامین نیازمندیهای حال و آینده جامعه و تولیدات مطلوب نظام با بقاء و توسعه عین منابع.
    مسئولیت مستقیم دراجرای نظام کشاروزی و دولت و سیاست گذاری کشت.
    آن برنامه های آشکار و پنهان محو کشاورزی و وابستگی را مجال سخن نیست. مخاطراتی که هم اکنون جامعه را تهدید میکند. پائین آمدن سطح آب دربسیاری از استانهای کشور. پیشروی آب شور درمازندران و گرگان که اگر به موقع نسبت به وضع 46 هزار حلقه چاه مازندران نرسند مازندران را
کویری بیش نخواهیم دید. پیشروی شن که مناطق حاشیه کویر را مورد تهدید قرار میدهد و به عنوان مثال هرسال 150 هزار هکتار از بهترین اراضی کرمان به زیر کویر شن میرود.
    و خطربزرگی که هم اکنون ما را تهدید میکند پیشوری شن از ناحیه چای ترکمنستان شوروی است که گرگان و مازندران درخطر بسیار شدید زیر شن دفن شدن و برای همیشه فراموش شدن خواهد بود. مصرف بی رویه کود شیمیائی که سه برابر 1356 هم اکنون مصرف میکنیم که سبب تغییر بافت فیریکی خاک و تاثیرات سوئ شیمیائی خاک میشود.
    6- جنگ غذائی و دراختیار داشن امریکا از این سلاح برنده که با تولیدات دقیق خود آمریکا را دراین منطقه میتوانیم خلع سلاح کنیم و یکی از جنگهایمان جنگ غذایی است درکنار این جنگ نظامی و موفق تر آن خواهیم بود که در آن جنگ پیروز بشویم.
    7- خطر مجدد کاهش قیمت نفت تا زیر 20 دلار هر بشکه و نزدیکی به عمر پایانی استخراج نفت دشمن هدفی جز این ندارد که ارز تحصیلی ما را به شکلهای گوناگون به سوی خود روان بکند و از کارهای اساسی و زیر بنائی و آبادانی واقع دراین مملکت جلوگیری کرده باشد.
    ما 6 میلیون هکتار هم اکنون زمین تحت کشت گندم داریم و اگر با این واریته های کشتی که درایم نظیر ناز و روشن و آزادی واروند و بزوستایا که از گندمهایی هستند که میتوانند در شرایط گرمسیری و سردسیری تا 10 تن قدرت تولید داشته باشند و اگر ما بتوانیم فقط در 2 میلیون هکتار از این 6 میلیون هکتار برداشت محصول را به 5 تن درهکتار برسانیم 5/2 میلیون تن اضافه خواهیم داشت. درحالیکه ما هم اکنون درهمین کرج از جو منطقه سردسیری 9 تن برداشت کرده ایم و کشاورزان نمونه مان نوعاً بالای 10 تن برداشت را عرض کرده اند که قدرت تولید 10 تن درهکتار را نشان داده اند که با تولید صحیح اگر به این مرز برسیم 3 میلیارد دلار عواید خواهد داشت.
    دام از 90 میلیون هکتار مرتع موجود حدود 40 میلیون هکتار‌آن خوب و متوسط است. تعداد دام کشور 120 میلیون واحد است که 70درصد اضافه هستند براین مرتع ها و گرسنه اند و اگر ما دو کیلیون فقط به افزایش وزن گوشتی این دامها بتوانیم برسیم هیچ نیازی به واردات گوشت نخواهیم داشت. فقط با احیای 10 میلیون هکتار از این 90 میلیون هکتار با هزینه هرهکتاری 6 هزار ریال میتوانیم ظرفیت علوفه ای این مراتع را به 5 تن و باتوجه به مصرف حداکثر 400 کیلون علوفه خشک هر دام درسال میتوانیم این رقم را حاصل کنیم، یعنی 125 میلیون واحد دامی را فقط در 10 میلیون هکتار از مراتع مان تغذیه کنیم. که ارزش علوفه ای آن 1000 میلیارد ریال و با تبدیل به مواد پروتئینی 2000 میلیارد دلار و رقمی معادل روزی 2 یملیون بشکه نفت خام. ما با یک خیزش میتوانیم در زمینه برنج به خودکفائی برسیم و از این 480 هزار هکتار زمینی که تحت کشت داریم و صدها هزار هکتار زمین قابل کشت فقط با تامین اب که متاسفانه نشد ما فقط درحد فاصل بین ساری و بهشهر 60 هزار نیروی کار انسانی را اشتغال بدهد و 60 هزار هکتار فقط دراین منطقه افزایش تولید ایجا کند با تامین آب و ایجاد سد و رزروارهای مناسب ما میتوانیم با مهارکدرن 46 هزار چاه خطرناکی که الان دارد آب از زمین می کشد 2 یملیارد و 300 میلیون ریال صرفه جوئی درقیمت تمام شده برنج داشته باشیم و باتوجه به سوخت و سوبسیدی که برای روغن و گازوئیل میدهیم منهای قیمت ارزی که برای خرید این ماشین آلات میرود دولت درسال. 230 میلیون ریال صرفه جویی خواهد داشت. درصورت تامین آب و مهارکردن رودخانه های از جمله خوزستان ما میتوانیم یک میلیون هکتار زمین درآنجا تحت کشت بیاوریم و با 5/2 هکتار برای هر نفر 400 هزرا خانوار را درآنجا اسکان بدهیم و فکر این باشیم که شهرها و تهران را کوچکش کنیم و کار لازم برای 800 هزار خانوار را فراهم کرده باشیم. ما تا سال 1353 با مصرف 70 تا 80 هزار تن پنبه سالی 115 هزار تن پنبه صادراتی داشتیم. ما 10 میلیون گاو موجودی که داریم اگر این گاوها را از نظر نژاد اصلاح بکنیم و اینها را به معدل برداشت شیر 20 لیتر در روز برسانیم رقمی درحد 200 میلیارد لیتر شیر خواهیم داشت که اگر این را لیتری 25 ریال حساب کنیم یک چهارم دلار و کمتر رقمی درحد 50 میلیون دلار درروز عاید خواهد شد که این خود به تنهایی روزی 2 میلیون بشکه نفت خام است.
    بعد راجع به پنبه که آن رقابت بسیار خطرناکی که و یسکوز با پنبه طبیعی مان کرد و با توجه به 37 هزرا تن همه مصرف ویسکوزمان دردو سال گذشته. 90 هزار تن وارد کردند و درحالی که کارخانه پلی اکریل اصهان هم بین 25 تا 30 هزرا تن تولید میدهد. و حداقل این مخاطره برای جسم مردم با جان مردم اینجا که نباید بازی کرد. میدانید درمناطق گرمسیری، این پوششی که الیافش و نخ آن از ویسکوز اگر باشد مخاطراتی خواهد داشت. مخاطرات مسلمی که تایید شده است. عوارض پوشیدن پارچه هائی با الیاف مصنوعی در مناطق گرمیسیری.
1- تحریکات پوستی
2- ایجاد جوش در بدن
3- التهابات پوستی
4- خارش
5- ایجاد زخم های سطحی که در زمینه پنبه از هم اکنون میتوانیم خود کفا باشیم و اما راجع به مرغ آخرین سخنم (رئیس – وقتتان تمام است) اگر اجازه بدهید یک دقیقه هم صحبت بکنم (رئیس – بفرمائید) دو میلیون تن علوفه دانه ای درسال وارد میکنیم که 400 هزرا تن جو برای دام، یک میلیون و 600 هزار تن برای مرغ. ما آمار مرغ مان این است:
1- مرغ مادرگوشتی 3 میلیون و 200 هزار
2- مرغ تخم گذار 16 میلیون
3- مرغ مادر تخمی 400 هزار
4- پرورش مرغ گوشتی درطول سال 220 میلیون قطعه
باتوجه به ضریب تلوید دام به تخم مرغ و مرغ 5/2 کیلوجمع مصرف یک میلیون و 200 هزرا تن خواهد شد دراحالی که ضایعات دان رقمی درحد 400 هزار تن است. که اگر جلو این ضایعات را بگیریم به دقت جلو 100 هزار تن مرغ و تخم مرغ وارداتی به 200 هزرا تن گوشت را میتوانیم بگیریم با بالابردن راندمان. و کار دیری که باید انجام بدهیم، آن هست که مرغهای موجود را از نظر ضایعات جوجه ها جلوگیری کنیم در دینا 7% ضایعات داریم. مادرایران حداقل 15% و آمار نمایشی تا 36% را نشان میدهد که ما در زمینه پنجم که مرغ هست هم به راتی میتوانیم از هم اکنون، خودکفا بشویم اگر کار را به اهل کفایت بسپاریم. آن کس که آن کفایت لازم را برای انجام عمل نداشته باشد قادر به خودکفائی رسانی نیست. و آخرین سخن ان طرح استثنائی مرغ لاین – اجداد را آن چه که درزمان طاغوت برآن گذشت. آنچه که گروهک ها برآن وارد کردند و آنچه که مسئولین هم اکنون وارد میکنند جای سوال و بحثی هست که نشان دهنده بسیاری از جریانات پنهان درجامعه مان خدایا به ما کفایت تصدی مناسب را عنایت بفرما. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
3- تذکرات نمایندگان به مسئولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس
    رئیس – بسم الله الرحم الرحیم. تذکرات نمایندگان مجلس به مسئولان اجرائی کشور.
    آقای شینی مصطفی نماینده مسجد سلیمان به شورایعالی قضائی درخصوص رسیدگی به پرونده تخلفاتی مسئول اداره بازرگانی مسجد سلیمان و سایر متهمان تذکر داده اند.
    آقا جعفری نماینده لنجان به وزارت کشور درخصوص کمک مالی به شهرداری های جدید التاسیس منطقه، تاسیس شهرداری در ورنامخواست ودیزیچه و احداث شبکه فاضلاب و تاسیس گروهان ژاندارمری درزرین شهر، به وزارت آموزش و پرورش درمورد تخصیص اعتبار کافی برای ایجاد فضای آ,وزشی تذکر داده اند.
    آقای موحدی ساوجی نماینده ساوه تکشر دارند از مردم ساوه، مخصوصا کشاورزان و کارگران و اصناف درمورد کمک هایشان به جبهه و صدا و سیما درخصوص پخش اخبار منطقه تذکر داده اند.
    آقای غلامرضا حیدری نماینده فراهان، آشتیان و تفرش به وزارت نیرو در خصوص تسریع درتامین آب شرب اشتیان تذکر داده اند.
    آقای قنبری نماینده قائم شهر و سواد کوه، شهادت فرمانده گردان حمزه سیدالشهداء و شهید مختارلو را درجبهه ها به خانواده های محترمشان تبریک
و تسلیت گفته اند.
    آقای سیدخاوری نماینده لنگرود به سازمان محیط زیست درمورد اداره محیط زیست مستقل شهرستان لنگرود تذکر داده اند.
    آقای خلخالی نماینده قم به وزارت نیرو در خصوص تعویض کنتور برق درمنطقه گیوی خلخال تذکر داده اند.
    آقای امانی نماینده تهران به آموزش و پرورش درمورد رفع مشکلات مردم شهرک قیام دشت و رسیدگی به نقاضاهای آنها تذکر داده اند.
    آقای زمانی نماینده بروجرد به ستاد بازرسازی مناطق جنگی درمورد تامین بودجه مناطق تخریب شده برودجرد، به صدا و سیما درمورد پوشش کانال دوم، به وزارت بهداری درمورد توجه به مسائل بهداشتی منطقه، به وزارتخانه های جهاد و راه در مورد بازسازی جاده های روستائی تذکر داده اند.
4- تصویب کلیات لایجه تعیین حقوق ماهانه پرسنلی که به ترفیع درجه نایل میشوند
    رئیس – اولین دستور را مطرح کنید.
    منشی – گزارش شور اول کمیسیون امور دفاعی درباره لایحه تعیین حقوق ماهانه پرسنلی که به ترفیع درجه نائل میشوند. آقای اکرمی مخبر کمیسیون دفاع تشریف بیاورند.
    اکرمی – بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش ازکمیسیون اموردفاعی به مجلس شورای اسلامی شماره ترتیب چاپ 516 چاپ سابقه 486.
    لایحه تعیین حقوق ماهانه پرسنلی که به ترفیع درجه نائل میشوند. در تاریخ 18/1/64 با حضور نماینده وزارت دفاع مورد بررسی قرار گرفت و با انجام اصلاحی به شرح پیوست با اکثریت آراء مورد تصویب قرار گرفت.
    اینک گزارش آن برای شور اول تقدیم مجلس محترم شورای اسلامی میگردد.
    خلاصه این ماده واحده این است که ما پرسنلی داریم در درجه داری که آخرین مرحله آن ستوانیاری است. اگر ستوانیاری شهید شد دیگر درجه بالاتر و مرحله بالاتری وجود ندارد که به او درجه داده بشود. درنتیجه هم حقوق او کمتر میشود و هم مزایایش.
    لذا پیشنهاد شده که درجه ستوان سومی به او داده بشود که حقوقش بالاتر برود و مزایای او هم حفظ بشود.
    و همین طور درهمافری اگر سر همافر یکمی که آخرین مرحله درجه در زمینه همافری است اگر شهید شد دیگر درجه بالاتری وجود ندارد. لذا دراین لایه پیشنهاد شده است که 20% برحقوق او افزوده بشود تا برای شهادت او و مزایای او مسائلی منظور شده باشد. این خلاصه ای است دررابطه با این لایحه. اگر مسائلی بود درخدمت برادران و خواهران برای توضیح هستم. والسلام.
    منشی – آقای حائری زاده مخالف.
    حائری زاده – بسم الله الرحمن الرحیم. این لایحه تعیین حقوق ماهانه پرسنلی که به ترفیع درجه نائل میشوند، از آنجائی که این جنبه مالی دارد قطعا می بایستی از نظر حقوقی، کمیسیون اصلی اش، کمیسیون کار و استخدام می بود. یعنی اولین اخطار من این است که کمیسیون اصلی می بایستی کمیسیون کار و استخدام می بود تا اینکه از نظر هماهنگی درپرداخت حقوق و مزایا برای خانواده شهدا برای افراد آن کمیسیون است که یک نظر کلی و جامع دارد و نسبتا جامع الاطراف بایستی قضایا را ببیند و گرنه هرکمیسیونی برای سازمان مربوط به خودش بیاید شهدای مربوط به سازمان خودش را بررسی بکند و حقوق و مزایا و نظرات را بدهد، این درست نیست یا حداقلش کمیسیون نهادها که مربوط به بنیاد شهید میشود می بایست کمیسیون الی می بود یا مشترک با کمیسیون کار و استخدام. این اولین اخطار من هست که من معتقدم که اصلا این شود، اشتباها به مجلس آمده. حالا ضمنا حتی به عنوان کمیسیون فرعی به کمیسیون نهادها ارجاع نشده. حتی به عنوانن کمیسیون فرعی به کمیسیون کار و استخدام ارجاع نشده. چون دیده اند امضاء وزیر دارائی زیر ان هست داده اند به کمیسیون دارائی. کمیسیون دارائی فقط به خاطر آن ماده 92 قانون محاسبات عمومی است که وزیر دارائی می بایستی لوایحی که جنبه مالی دارد، امضاء کند. خوب امضاء هم کرده. آن ماده قانون محاسبات عمومی عمل شده اما این لایحه جنبه مالی و حقوق و مزایا دارد. قطعا کمیسیون کار و استخدام یکی از فرعی ها، حداقل باید می بود. حالا فرعی که نیست، هیچ، به کمیسیون نهادها هم داده نشده، و ما معتقدیم که باید اصلی باشد این اخطار اول که حالا نمیدانم نظر مجلس دراین مورد چه هست.
    مساله بعدی همین الان لایحه داریم دردستور یعنی درکار مجلس درکمیسیون ها هست. لایحه به شماره 572 لایحه وضع خدمتی داوطلبان غیر نظامی که درمناطق عملیاتی با نیروهای مسلح همکاری مینمایند. یعنی یک سری لوایحی که مرتب مقطعی ماده واحده، ماده واحده، همه اش مربوط به ارتش است، همه اش هم دولت تصویب میکند. اینها را یک جا بیاورید. این همه پراکندگی ما را دچار روزمرگی میکند روی هر لایحه دو خطی، بایستی چندین ساعت وقت صرف کرد مرتب ما بنشینیم قانون های مختلف را زیر و رو کنیم ساعت ها وقت صرف بکنیم برای یک ماده. خوب این 7-8 ماده باشد یک لایحه است. و لایحه دیگری دردستور مجلس هست درکمیسیون ها به شماره 582 قبلی عنوان لایحه وضع خدمتی داوطلبان غیرنظامی که در مناطق عملیاتی با نیروهای مسلح همکاری مینمایند لایحه بعدی لایحه واگذاری پرداخت حقوق و مزایای ماهیانه وراث شهدای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به بنیاد شهید، خوب همه این یک لایحه آورد. تمام اینها یک لایحه بشود و بیاورند به مجلس، کمیسیون نهادها روی این وسیع نظر بدهد کمیسیون کار و استخدام روی این وسیع نظر بدهد. کمیسیون دفاع هم نظر بدهد. آخر این جور ما را از کارهای اساسی و اصلی باز میدارد، وزنه مجلس را هم کم میکند و افراد هم خسته میشوند. فقط علت مخالفت من این است. و ضمنا همین لایحه ای که آورده اند، امکان پذیر هست اگر استخدام جدید است، اگر ترفیع درجه است هرچه هست میتوانند با بنیاد شهید انجام بدهند. این سه لایحه با همدیگیر میتواندیکی باشد، 5 تا مخالف و موافق نوشتن و صحبت کردن، مخبر، دولت و مرتبی شور اول، شور دوم و اینها حز وقت گیری مجلس چیز دیگری نیست. از این قبیل زیاد داریم. تمام لوایح تقدیمی به مجلس لیست آنها موجود است حالا دیگر فرصت نبود که من همه آنها را دربیاورم، همین چهارپنج تائی که الان در دستور کار کمیسیون ها است. من استدعا میکنم که یا دولت این را پس بگیرد،‌با آنها هماهنگ کند و یکی کند. و از این جور لوایح، مقطعی، ریزه ریزه، وصله پینه کمتر بیاورند. ما نمیگوئیم نیلورند، حداقل این 7-8 تا را یکی کنند متشکر.
    رئیس – مخالف ایشان، مخالفت با لایحه نبود، مخالفت با شیوه ارسال لوایح از طرف دولت بود. البته مجلس که چاره ای ندارد وقتی که لایحه ای آمد باید بیاورد در دستور و می آورد. یک قسمتش هم به کمیسیون ها بود که به چه کمیسیونی… خوب این یک مسئولیتی است به عهده نایب رئیس مجلس گذاشته شده، ایشان هم روی این مساله با دقت رسیدگی میکنند وقتی که تشخیص میدهند به چه کمیسیونی است، آن وقت دیگر می فرستند. حالا اگر موافقی میخواهد صحبت بکند، اگر نمیخواهد کمیسیون توضیحشان را بدهند. رای بگیریم.
    موحدی ساوجی – اولین موافق بنده هستم که همان مطالبی که میخواستم بگویم جنابعالی فرمودید.
    رئیس – خیلی خوب، کیمسیون هم اگرتوضیحی دارید بدهید به هر حال این لایحه ای است حالا وقت کمیسیون را هم گرفته وقت مجلس را هم گرفته، فقط یک رای گیری دارد کسی هم مخالفش نیست.
    حائری زاده – آقای هاشمی إ کمیسیون اصلی اش کمیسیون کار و استخدام است. شهدای وزارت مسکن را نباید کمیسیون مسکن رسیدگی کند.
    رئیس – نه کمیسون اصلی اش که نمیشود بگوئیم آن است. این مربوطه به ارتش است. اگر ما آن بود می بایست از اول بنیاد شهید این لایحه را میداد یا مثلا وزارتخانه….
    حائری زاده – شهدای وزارت دفاع را نباید کمیسیون دفاع برسد و یا شهدای صنایع و معادن را کمیسیون صنایع و معادن.
    رئیس – آنها مسئولیت شهدای خودشان را دارند باید از حقوقشان دفاع بکنند، لایحه می آورند بفرمائید.
    اکرمی – بسم الله الرحمن الرحیم. دو سه تا اشکال جزئی آقای حائری زاده داشتند که من توضیح میدهم گفتند که جنبه حقوقی دارد. پس
می بایست کمیسیون اصلی اش برنامه و بودجه باشد بلی کمیسیون کار و اموراداری واستخدامی. باید عرض کنم که چون این مربوط به مسائل نیروهای مسلح بوده. یقینا کمیسیون اصلی اش کمیسیون اموردفاعی است. بعد هم برادرها و خواهرها بدانند عدد این ها فعلا کم است. ما در زمینه درجه دارها تاکنون حدود 8 نفر بیشتر آمار دراین مورد نداریم، عدد اینها بسیار اندک است، بنابراین بارمالی سنگینی ندارد. گفتند می بایست به نهادهای انقلابی داده بشود. چون هنوز امور شهدای نیروهای مسلح واگذار به بنیاد شهید نشده، یقینا این مربوط به کمیسیون امور دفاعی است که دراین زمینه نظر بدهد. همان طور که جناب آقای هاشمی فرمودند، این لوایح به ترتیب وصول میشود و به ترتیب هم مورد رسیدگی قرار میگیرد و امکان نداردکه ما چند تا لایحه که موضوعاتش با هم مختلف است ما بیائیم دریک لایحه خلاصه بکنیم و گزارش را به مجلس بدهیم. والسلام.
    رئیس – از وزارت دفاع اگر میخواهند صحبت بکنند.
    سرهنگ افراخته – بسم الله الرحمن الرحمی همیشه آقای حائری زاده با لوایحی که از ارتش می آید به همین نحو مخالفت دارند و ما هم بارها توضیح داده ایم. به طور کلی این لوایحی که لان اسم بردید، ما تکلیفی دراین قسمت و هیچ راهی غیر از این نداریم. مثلا راجع به داوطلبین یک قانونی است که طبق اصل 85 برای یک مدت محدودی تصویب شده و بعد از آن ما باید برای تمدیدش حتما به مجلس بیاوریم. هیچ راه دیگری نداریم. لایحه مربوط به شهدا، آن هم باز یک مساله خیلی مهمی است که شاید جناب آقای کروی  درمراجع مختلف مملکت، در شورای عالی دفاع، درخود ارتش، صدها کمیسیون شده تا بلاخره به یک نتیجه رسیده، سرانجام به این نتیجه رسیده اند که باید بیاورند به مجلس و اور شهداء را به بنیاد شهید واگذار بکنند. هر کدام از اینها چیزی نیست که ما یک شبی فکر بکنیم، صبح یک لایحه برداریم و بیاوریم به مجلس و همه اینها هم هرکدامش به نوبت خودش لازم است و اجازه بدهید ما کارمان را طبق روال قانونی و همان طور که مجلس تعیین کرده، انجام بدهید.
    درمورد این لایحه باز خیلی ساده است، ما یک تعدادی درجه داران داریم که خلبان هستند و بعد دراثر رشادتی که به خرج داده اندیا شهید میشوند. یا درجه میگیرند یادراثر تحصیلات درجه بالاتری میگیرند. مزایایشان کمتر میشود. خودشان میگویند که مرحمت فرموده ما را مس کنید. بنباراین ما هم هیچ راهی نداریم باید قانونا بیاوریم اینجا و از مجلس اجازه بگیریم، مزایای ویرا برگردانیم به همان روز یعنی فقط درجه میگرد. مزایاش را برگدرانی به همان روز اولش. علتش هم این است که یک درجه دار سوابق خدمت زیاد دارد و حق پرواز برمبنای سنوات خدمتش است. یک ستوان یار 2800 تومان حق پرواز میگیرد، بعد درجه که به او میدهیم میشود ستوان سوم. حق پرواز او میشود 1600 تومان. میگوید من نیمخواهم، من را تشویق نکینإ.درجه تشویقی ندهید. همان درجه قبلی باشد. نتیجتا ما درجه به او میدهیم. الان هم طبق این ماده، گفتیم که مزایای او را همان مزایای سابق می گرفت به او بدهیم، بیشتر هم به او ندهیم. کسانی هم که شهید میشوند و ما راهی برای افزایش حقوق آنها نداریم. اگر یک ستوان یکمی شهید بشود. درجه سروانی به او میدهند حقوق و مزایای سروانی به خانواده او میدهند. اگر یک سرهمافر یکمی شهید بشود. چون درجه بالاتری ندارد، افزایشی به او تعلق نمی گیرد. دراین جا گفتند که 20% به او تعلق بگیرد. ضرورت جنگ است ضرورت زمان است و ما استدعای تصویب این را داریم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
    رئیس – خوب، 188 نفر درجلسه حضور دارند شوراول این لایحه را به رای میگذاریم. نمایندگانی که با اصل این لایحه موافقند، قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
 5- انتخاب دونفر ناظر از طرف مجلس جهت نظارت برنحوه مصرف اعتبارات تبصره 45 بودجه 1364 کل کشور (نتیجه آن درجلسه بعد اعلام خواهد شد)
    رئیس – یک انتخاباتی داریم که وقت کمی می گیرد بعد آقایان شورای نگهبان هم تشریف آورده اند که آن لایحه بعدی مان را مطرح می کنیم اسامی را که به کمیسیونها معرفی کرده اند بخوانید.
    منشی – کمیسیون برنامه و بودجه آقای نادی و کمیسیون دفاع آقای هادی را معرفی کرده اند.
    (رئیس – هیاتی هست در تبصره 45 بودجه برای نحوه مصرف اعتبارات که در بودجه دفاعی گذاشتیم از مجلس هم بنا است که دو نفر ناظر باشند. ان دو نفر را کمیسیونهای مربوطه معرفی میکنند. و ما باید رای بدهیم یعنی اگر قبول داریم، موافقتمان را اعلام بکنیم که میشود انتخاب. حالا من نمیدانم باید حتما کمیسیون معرفی بکند یا اینکه درمجلس هم کسانی میتوانند خودشان پیشنهاد بکنند؟ آن تبصره چسیت؟
    یکی از نمایندگان – کمیسیون باید معرفی بکند.
    رئیس – از اعضاء باید باشند اما آیا با معرفی کمیسیون یا از اعضاء کمیسیون؟ فعلا اسم دو نفر آقایان را داده اند، آقای دکتر هادی از کمیسیون دفاع و آقیا نادی که هم وزن هم هستند این دو نفر از کمیسیون برنمه و بودجه.
    آقای حائری زاده. جنابعالی که مخبرکمییون هستید دراین تبصره باید آنها معفی بکنند یا درمجلس کس دیگری هم میتواند خودش را پیشنهاد کند؟
    حائری زاده – به پیشنهاد کمیسیون بودجه است.
    دکتر شیبانی – پیشنهاد کمیسیون است. مثل وزارت ارشاد.
    رئیس – خیلی خوب، اگر پیشنهاد کمیسیون است به همین دو نفر رای بدهند.
    نادی – آقای هاشمی إ یکی از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه.
    رئیس – خوب اگر این است، آقایان دیگر هم که از اعضای کمیسیون دفاع و بودجه هستند میتوانند خودشان را درجلسه کاندیدا کنند. یادیگری آنها را کاندیدا کند.
    یکی از نمایندگان – کمیسیون از بین اعضاء خودش انتخا بکرده است.
    رئیس – ببینید بنده 5 آن ماده این است: ‹‹ یکی از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی به انتخاب مجلس ›› بند 6: یکی از اعضای کمیسیون امور دفاعی مجلس شورای اسلامی به انتخاب مجلس دیگر نداردبا معرفی کمیسیون. بنابراین درجلسه هم اگر کسی خود اقایان میخواهند کاندیدا بشوند یا کسی میخواهد دیگری را معرفی بکند ما به رای میگدرای. (اظهاری نشد) خوب چون کسی را نمیخواهند معرفی بکنند. به همین دو نفر آقایان رای میدهیم. گلدان ها را خدمتتان می آورند. اسم آقای دکتر هادی و آقای نادی را به عنوان موافق اگر هستید بنویسید و بیندازید درگلدان
    یکی از نمایندگان – آقای هاشمی إ با قیام و قعود رای بگیرید.
    رئیس – بلی، با قیام و قعود هم میشود.
    زواره ای – این که دیگر انتخاب نیست.
    رئیس – چرا انتخاب است میشود. مانعی ندارد برای اینکه وقت زیادی نگیرد.
    سبحان اللهی – وقت نمی گیرد.
    اسمعیل فدائی – چون انتخابات نسبی هست این مشخص است. رای مطلق که نمیخواهد، اکثریت مطلق و قاطع نمیخواهد اینها انتخاب شده هستند وقت مجلس را نگیرید.
    موحدی ساوجی – شاید کشان دیگری بخواهند کاندیدا بشوند.
    رئیس – خوب اگر کاندیدا میخواهند بشوند، بشوند. ما یک کمی میتوانیم تاخیر بیندازیم. ولی اینقدر لزومی ندارد اگر کسی را میخواهند بگوید.
    موحدی ساوجی – قبلا نمی دانستند، فکر میکردندکه کمیسیون باید معرف کند.
    رئیس – بعضی از آقایان میگویند که چون که توجه نبوده به اینه دیگران هم خودشان را میتوانند کاندیدا بکنند. یک مهلتی بدهیم به خاطر اینکه اگر آقایان دیگری هم مایل هستند. خودشان را کتبا یا دیگری را کتبا به اینجا معرفی بکنند. یا خودشان را یا دیگری را از اعضای این دو کمیسیون ممکن است ما تا آخر جلسه رای بگیریم. خوب دستور بعدی را مطرح کنید.
6- بحث پیرامون لایحه تاسیس وزارت صنایع سنیگین
    منشی – گزارش از کمیسیون صنایع و معادن درخصوص لایحه تاسیس وزارت صنایع سنگین. آقای مخبرکمیسیون برای توضیح تشریف بیاورند. آقای هاشمی.
    محمد رضا هاشمی – بسم الله الرحمن الرحیم.
گزارش از کمیسیون صنایع و معادن به مجلس شورای اسلامی.
    کمیسیون صنایع ومعادن لایحه راجع به تاسیس وزارت صنایع سنگین شماره چاپ 508 که یک فوریت آن درجلسه مورخ 1/2/64 مجلس شورای   

اسلامی به تصویب رسیده است. طی جلستات متعدد با حضور نمایندگان کاشناسان وزارت خانه های صنایع، معادن و فلزات، صنایع سنگین، برنامه و بودجه مورد رسیدگی قرار داد و درنتیجه درجلسه مورخ 25/2/64 با اصلاحاتی به شرح زیر تصویب کرد:
     اینک گزارش آن را به مجلس شورای اسلامی تقدیم میدارد.
    رئیس کمیسیون – حسین محلوجی
    البته با عنایت به این جهتی که کمیسیون صنایع و معادن 3 سال به صورت آزمایشی مشغول فعالیت بوده و دراین سه سال کارهای خودش را معرفی کدره. منتها از نظر تمدید، شورای محترم نگبهان موافقت نفرمودند برای تمدید. از این جهت لایحه تاسیس وزارت صنایع سنگین مطرح است. البته برادران توجه دارند که گستردگی کار و گسترش فعالیت درحوزه صنایع کال ایچاب میکرد و الن هم باز همان که ایجاب میکرد و وزارت صنایع سنگین مطرح است. البته برادران توجه دارند که گستردگی کار و گسترش فعالیت درحوزه صنایع کلا ایحاب میکرد و الان هم باز همان که ایجاب میکرد وزارت صنایع سنگین باشد، باز هم آن هست. باتوجه به اینکه نظام ما، نظام اسلامی است. کاپیتالیسم نیست، آن نظامهای سرمایه داری نیست. مبتنی براصول اسلام است. از طرفی با شرق، با کمونیست هم سازگار نیست که ما می بینیم در دو قطب مختلف، دو روش مختلف هست:‌ یکی اینکه کلیه اقتصاد را دراختیار دولت بگذارند و دولت باشد در راس همه. یا اینکه همه اش را واگذار بکنند به بخش خصوصی و سرمایه دارها و دولت ناظر باشد به اصلاح و کمک بکند. اصل 43 و 44 قانون اساسی هم این مساله را روشن کرده بنابراین ضرورت ایجاب میکد که وزارت صنایع سنگین باشد و لذا کمیسیون و اینکه من عرض میکنم نظر کمیسیون است باتوجه به مذکراتی که شد کمیسیون نظرش این بود که وزارت صنایع سنگین تاسیس بشود و قوانینش هم که یک ماده است و چند بند، تصویب کرد و شور اولش هم که به توصیب رسیده برادران موافق و مخالف هم انشاء اله صحبت میکنند فقط یک تمنا از همه برادران دارم و آن مساله این است که برخورد سیاسی نشود، برخورد کارشناسی و تخصصی انشاء الله بشود. چون ما میخواهیم موقعیت مان را حفظ کنیم و در این موقعیت حساس بدانیم چه کاری به نفع جامعه است و به نفع جمهوری اسلامی است که انشاء الله برادران صحبت میکنند. اگر توضیحاتی هم بعد احتیاج بود. انشاء الله عرض خواهد شد.
    اسماعیل فدائی – جناب آقای هاشمی گفتند شور اول تصویب شد در صورتیکه شور اول تصویب نشد.
    رئیس – مخالف و موافق صحبت کنند.
    منشی – مخالف اول اقای معماری بودند که وقتشان را به آقای بادامچیان دادند.
    بادامچیان – بسم الله الرحمن الرحیم. همین جور که مخبر محترم کمیسیون فرمودند استدعای بنده هم از همه برادران و خواهران این است که در بررسی این مساله، مساله را به مسائل سیاسی نکشانند، بلکه بررسی را براین اساس بگذاریم که ایا مصلحت کشور هست که ما دو وزارتخانه برای امر صنعت داشته باشمی یا نداشته باشیم؟ و رد پاسخگوئی به استدلالهای مخالفین، موافقین محترم رد این استدلالها را بفرمایند و از مطرح رکدن بعضی از مسائل خودداری کنند، بحثی را که من آن دفعه در زمینه صدمه داشتن تفکیک صنعت که یک مقوله است برای کشور در ذهن برادران و خواهران انشاء الله هست، درطول این مدت دلایلی که در رد آن بحث ما شده، معمولا عبارت از چند چیز است که من شمارش کردم و نوشتم. یکی اینکه حجم کار، آنهائی که دلیل میاورند برای اینکه بایستی این دو وزارتخانه تاسیس بشود و وزارت صنایع سنگین از وزارت صنایع تفکیک بشود، یکی از دلائلشان حجم کار است که چون کار صنایع گسترده است باید آن را به دو قسمت تقسیم کرد: یکی ضعف مدیریت است که میگویند به علت اینکه ما مدیران قوی نداریم و مدیران ما جوان هستند، بایستی دو وزیر داشته باشیم یک وزیر نمیتواند از عهده صنایع بربیاید، یکی لزوم توجه به ساختن ماشین آلات کارخانجات است. یکی لزوم جبران عقب ماندگی درامر صنعت است. دلیل دیگرشان این است که خوب ما یک سری تشکیلات الان داریم و طبعا برای اینها بایستی کار داشته باشیم اگر اینها تفکیک نشود، برای اینها چه بکنیم، وظایفشان به عهده چه کسی گذاشته میشود. یکی اینکه چون الان دوران چنگ است، ممکن است که ما اگر تفکیک نکنیم، و مجلس ، رای به ادغام بدهد. درمسائل مربوط به جنگ وقفه حاصل بشود و یکی هم بحثشان عملکرد وزارت صنایع سنگین است. پاسخی که بنده دارم این است که هیچیک از این دلائل، دلیل فنی تفکیک امر صنعت کشور به دو قسمت نیست، یک دلیل کارشناسی نیست، بلکه بیشتر مصلحت اندیشی است تا یک صلاح اندیشی برای صنعت کشور، با یک بررسی ساده می بینیم که این دلائل را به راحتی قابل رد هستند اولی آن حجم کار است، درحجم کار من نمیدانم حجم کار صنعت آیا بیشتر از حجم کار وزارت کشاورزی یا چند وزارتخانه دیگر ما است؟ که برای آن کار با همه اولویت که کشاورزی دارد یک وزیر، برای امر صنعتی که ما هنوز دریک مرحله کمالی هم از صنعت نیستیم بایستی دو وزیر داشته باشمی. درثانی این موضوع به صورت یک ادعا مطرح میشود و همراهش دلیل و مدرک و آمار آورده نمیشود، چه جوری میخواهد مجلس محترم بدون داشتن دلائل و مدارک و آمار لازم به این موضوع رای مثبت بدهد ثالثا حجم کار زیاد را با یک مدیریت واحد و تعداد لازم معاون بهتر میتوانیم حل بکنیم تا با دو مدیریت که معمولا ناهماهنگی حداقل در توان های مدیریت و اجرائی دارند، رابعا چگونه است که ما زمان طاغوت حجم کار را می بینیم برای وزیر طاغوتی سه وزارتخانه صنایع و صنایع سنگین و معادن و فلزات ما زیاد نیست، اما حالا که یک امت و آن امام و کتب مان پشت سر هر وزیری است ، برایش خجم کار به این اندزاه میشود که دو وزیر لازم دارد؟ پس بنابراین برای ما حجم کار نمیتواند دلیل خوبی برای تفکیک امر صنعت باشد. مساله ضعف مدیریت که بحث میشود که میدران ما جوان هستند، به نظر من اصلا یان یک اهانت صریح و نابخشودنی به مدیران کشور است، برای اینکه کسانی که این استدلال را میکنند، به طور ساده و صریح، غیر مستقیم دارند میگویند که یک وزیر طاغوتی با همه آن عیاشی ها و آن حالاتش میتوانسته یککاری بکند که حالا به جای آن باید سه وزیر حزب اللهی انقلابی بیایند بلکه بتوانند کار آن یکی را انجام بدهند،‌این چه حرفی است ، ما بعد از شش سال تجربه دراین مملکت مدیران لایق داریم و اعتقاد داریم به ا ینکه یک وزیری که درجمهوری اسلامی است خیلی قوی تر از وزیرهای زمان طاغوت کار میتواند بکند و کار کرده و اگر خط بازیها و رابطه ها درکار نباشد و ضوابط به حساب بیاید میدران حزب اللهی ما به راحتی میتوانند همه صنایع را به خوبی اداره بکنند بنباراین رای به تکفیک این صنعت درحقیقت اعتراف به ضعف مدیریتی است که به نظر بنده واقعیت ندارد. از طرف دیگر اگر واقعا ضعف مدیریت باشد با تقسیم کار و گذاشتن دو مدیر ضعیف که مشکل حل نمیشود، مشکل دو برابر میشود. بنابراین این هم دلیل قابل قبولی به نظر بنده نیست. مشکل دو برابر مشود، بنابراین این هم دلیل قابل قبولی به نظر بنده نیست. مساله بعد اینکه میگویند ما صنعت کشور را دو قسمت میکمنی. یک قسمت برسد به امر مشاین سازی برای کارخانجات کشور، بقیه صنایع دیگر را اداره بکنند، این حرف خوبی است اما درعمل امکان ندارد به خاطر اینکه مشکلات فراوانی که پیش میاورد سرجای خودش، آن دفعه اشاره کردم، اما کار ساختن ماشین های کارخانجات یک کار طولانی است، یک وزیر بالاخره میخواهد عملکردش را ارائه بدهد هر سال بیاید، سه سال، چهارسال، طول میکشد تا بتواند لوازم یک کارخانه را بسازد، بعد این بماند تا آن موقع نتیجه اش این میشود که برای اینکه بخواهد ارائه عملکرد بدهد. به کارهای غیر کار ساختن ماشنی آلات کارخانجات بپردازد که این موجب خواهد شد از آن کار اصلیش بازبماند و این، او را به سراغ کارهای مونتاژی و صنایعی از این قبیل رفتند و نتیجه اش هم روشن است به اضافه اینکه ما گر همین کار را دریک وزارت صنایع زیر نظر یک وزیر با مسئولیت یک یا چند معاون قوی انجام بدهیم بهتر و سریع تر نتیجه میدهد و وزیر هم به اندازه کافی خودش عملکرد دارد که بیاید ارائه بدهد و به آن برسد. دلیل دیگرکه جبران عقب ماندگی در صنعت بود،‌اعتقاد عمیق من این است که با تمرکز و مدیریت واحد بهتر امکان دارد انسان این را جبران بکند تا با تقسیم و تفکیک که هر کدامشان به انتظار دیگری است و سرعت و کندی هر وزارتخانه در کار کل صنایع ایجاد اشکال میکند، تجربه این سه سال به ما نشان داده که ماه ها وقت و نیروی این کشور دربهترین سالهائی که مردم شور انقلابی را به حد بالائی دارند صرف این شده که معلوم بشود، کدام قسمت از این صنعت متعلق به این وزارتخانه است، کدام مربوط به وزارتخانه دیگر است، هنوز هم تفکیک صحیحی انجام نشده و اگر این محاسبه بشود، معلوم میشود که این چند سال چه زیانی به صنعت کشور ما وارد آمده ، تازه اگر تفکیک عملی بشود، این زیان ادامه خواهد یافت و من این را در بحثی که برادرمان آقای هاشمی معاون وزیر آمده
بودند به کمیسیون ما دیدم، که می گفت نصف این صنایع که متعلق به وزارت صنایع سنگین الان هست، زیر نظر وزارت صنایع کلی است، تحت آن سازمان صنایع و یک قسمت از مال او درسازمان گسترش است، ما به هم وکالت داریم چون نمی توانیم تفکیک بکنیم، خوب این معلوم میکند که تفکیک باعث میشود که صنعت صدمه ببیند به جای اینکه جبران عقب ماندگی بشود و سرعت در پیشرفت. استدلال دیگر این بود که خوب اگر این وزارتخانه ادغام بشود، این تشکیلات فعلی چه میشود؟ خوب روشن است خود اقایان که میگویند ما خیلی کارمند نیاوردیم، آنهائی که مال وزارت صنایع هستند در همانجا می مانند، آنهائی که مال وزارتخانه های دیگر هستند، میروند سرکراهای خودشان آنجا خدمت میکنند. این دلیلی ندارد به اینکه حالا بترسیم، ما بهزیستی را که ادغام کردیم چه شد که حالا این یکی مثلا مشکلی ایجاد بکند، به اضافه اینکه مازاد حقوقهای معاونین و وزیر و مخارج و تشکلات وزارتخانه نیز صرفه جوئی میشود. مساله بعد میگویند جنگ داریم. بسیارخوب اینرا همه میدانند میگویند حال اگر این تفکیک نشود ممکن است برای تدارکات جنگ مشکلی داشته باشد ولو کم. اولا جنگ کاری به تاسیس وزارتخانه جدید ندارد. کارخانجات سرجایشان هستند، مدیر دارند. هرکاری هم برای جنگ لازم باشد، کماکان ادامه میدهند، اینتفکیک و سر گردانیهای حاصل از آن و مشکلات تفکیک و تقسیم و مدیریت های مختلف بیشتر به تهیه وسائل جنگ صدمه میزند، تا یکی بودن وزارت صنایع. ثالثا خود آقای نبوی درگزارش به مجلس، ایشان در دی ماه 63 فرمودند که چه کسی میگوید که ما به امر جنگ کمک نمیکنیم، ما آمادگی داریم و اعلم میکنیم. پس معلوم است خیلی چنین کار عمده ای ندارند، به اضافه اینکه درگزارششان میفرمایند برای پل خیبر سیزده کارخانه ما این کار را کردند خوب اگر باز هم پل لازم باشد، این سیزده کارخانه هستند همین کار را میکنند چه نیازی به یک وزارتخانه جدید، که اگر وزارتخانه جدید باشد هماهنگی و مکاتبات و سلسله مراتب اداری با دو وزارتخانه خیلی برای رزمندگان ما مشکل تر است و درچنگ میدانیم که سرعت عمل بیشتر به کار میاید تا چیزهای دیگر یکدقیقه اجازه بدهید. بحث اینکه گفته میشود وزارت صنیاع سنگین خیلی کار کرده، خوب اگر این مدیریت درست است، در وزارت صنایع بهتر میتواند کار بکند و اگر هم بحث بشود، من نمیدانم که چه قدر کار کرده است، من استناد میکنم به گزارش خرده ای، خودشان مطرح کردند که ما این کارهائی که کردیم، همه آن طرح است برای آینده، جوجه هایمان را سال 65 میتوانیدبشمارید و بعد هم کیفیت پایین کالاها که خودشان اعتراف دارند که میگویند ما تازه تا شش ماه پیش نمی دانستیم این کیفیت محصولات مان که بد است، بد یعنی چه؟ وقتی سوار میشدیم، می دیدیم دستگیره پیکان کنده میشود، خوب این دیگر خود ایشان دارند میگویند که این جور کیفیت پیکان آمده پائین، سایر چیرها همه مونتاژی بیاورند و مساله بالا رفتن قیمت ها به طور سرسام آور که نقش مهمی در تورم وگرانی داشته، بنابراین ما می بینیم این عملکرد هم آن عملکردی نیست که حالا ضرورت داشته باشد ما آن را جدا بکنیم از وزارت صنایع تذکر بعدی من هم این است که کشورهای پیشرفته معمولا درامر صنعت یک وزارتخانه صنایع بیشترندارند و به ندرت یک چند کشور شرقی هستند که وزارتخانه صنایع شان زیاد است و اما اگر لااقل درتکنبک بخواهیم از آنها استفاده بکنیم و تجربه بیاموزیم… میتوانیم این تجربه را هم از آنها یاد بگیریم. درهر حال من با این دلایل و دلایل دیگری که وقت نشد بگویم فکر میکنم تفکیک به صلاح صنعت کشور نیست. والسلام علیکم.
    رئیس – موافق صحبت کند.
    منشی – آقای عبدالعلی زاده اولین موافق بودند که وقتشان را به آقای واقفی دادند.
    واقفی – بسم الله الرحمن الرحیم. من عرایضم را در 6 بند خدمت مجلس محترم تقدیم میکنم و با توجه به آنکه فرمایشان برادر عزیزمان از تامل کمتری درخصوص دلائل لزوم تداوم کار وزارت صنایع سنگین برخوردار، هست، درپایان عرایضم اگر وقتی بود به آنها هم اشاره ای خواهم کرد.
1- بازگوئی چرائی تاسیس و لزوم وزارت صنایع سنگین.
2- مشخص نمودن سازماندهی و تشکیلات دربخش صنعت جهت نیل به اهداف تعیین شده درقانون اساسی و پیش بینی شده در برنامه توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
3- نقش، اختیارات و مسئولیتهای وزارت صنایع سنگین درقبال سه بخش دولتی، تعاونی و خصوص نظام اقتصادی جمهوری اسلایم ایران
4- بررسی عملکرد وزارت یاد شده: الف مقایسه واحدهای تحت پوشش اعم از دولیت، تعاونی و خصوصی درموقعیت کنونی و قبل از تاسیس به مقایسه با سایر وزارتخانه های بخش صنعت.
5- تعیین میزان موفقیت در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده منعکس در قانون تاسیس.
6- نقطه نظرات مخالفین و پاسخگوئی به آن به خصوص درمورد گسترش بوروکراسی ودولت سالاری و مساله مدیریت.
    اما قبل از آنکه به بند اول بپردازم تعریف فشرده ای از صنایع سنگین خدمتتان عرض میکنم ما درکشورهای پیشرفته صنعتی مرزبندی و حدود مشخصی جهت تفکیک صنایع نداریم، کشور ما و مسئولین ما برآن هستند که قانون این حدود و مرزبندی ها را مشخص کند، لذا همچنان که درلایحه تقدیمی آمده هشت، نوع تولید خاص را که عمدتا تولیدات کالهای سرمایه ای یعنی کالاهائی است که آنها خود سرمایه ای هستند که بعد کالاهای دیگر را تولید بکنند. به این بخش صنایع سنگین اختصاص داده اند، و نظیر ریخته گری و نورد و آهنگری و ماشین سازی و موتور و محرکه ها و بر تجهیزات و سازه های فلزی و عمده ترین بحث به خصصو درکیمسیون مادرخصوص ساخت و تولید کارخانجات صنعتی بود. برادران نیک میدانند که کشورهای استکباری جهت جلوگیری از رشد و توسعه کشورهای جهان سوم به خصصو روی این قسمت تاکید دارند که این کشورها قادر به ساخت ماشین، ادوات و ابزاری که آن کشورها را قدرتمند میکند که بتوانند خط تولید را به طور کامل به وجود بیاورند. نمیدهد و تنها اجازه داده که درابتدای خط تولید و انتهای آن یعنی درتولید ماده خام معدنی آن هم برای صدور به آن کشورها و یا انتهای خط تولید که صنعت مونتاژ هست، این کشورها رشد کنند ما درکشور خودنان متاسفانه در رژیم خبیث گذشته یک چنین سرنوشتی برصنعت مان حاکم بود که هم اکنون از کل درآ,د ناخالص داخلی ما حدود هشت درصد مربوط به این صنعتی است که یادکردیم. یعنی صنعت کارخانه سازی صنعت تولید ادوات و تجهیزات کارخانه و ابزار مورد لزوم کار درصنعت و حال آنکه درکشورهای پیشرفته صنعتی که برادران هم مثال آن را میزنند به عنوان کشورهائی که یک وزارتخانه دارند و عمدتا بخش خصوصی دراین زمینه فعال هست، حدود چهل و پنج درصد از تولید صنعت شان دراین بخش است. یعنی این زمان پشتوانه مارک آلمان غربی همین صنعت است نه تولیدات مصرفی که به کشورهای دیگر صادر میکند و طرحی که کشورهای پیشرفته صنعتی این زمان برای کشورهای جهان سوم پیش بینی کرده اند این است که در دو دهه آخر قرن بیستم جهشی جهت یان بخش صنعت داشته باشند که از این به بعد الی الابد جهان سوم همواره وابسته به تولید کارخانه و تکنولوژی آنها باشد و آنها فقط صرفا فکر و اندیشه و تکنولوژی و ساخت کارخانه و تکنولوژی آنها باشد و آنها فقط صرفا فکر و اندیشه و تکنولوژی و ساخت کارخانه را صدر کنند، نه اینکه بیایند و قطعات و یا محصولات مونتاژ شده را صادر کنند. زیرا که به این نتیجه رسده اند دیگر برای آنها ارزش ندارد که مغزها و نیروهای خودشان را دراین زمینه به کار بگیرند. ما اگر معتقد به استقلال هستیم، به خصوص درمحور کشاورزی که محور اصلی توسعه اقتصادی ما است، نیاز داریم که واحدهای تولیدی که خدمات ارائه میدهند به آن بخش و کل بخش های صنعتی مانؤ آن قدر قوی کنیم که درآینده بتوانیم در مقابل این زورگوئی استکبار دربخش صنعت مقاوم بایستیم. یعنی عمده ان چیزی که به ما قدرت میدهد به عنوان یک کشور قدرتمند که درمقابل آنها بایستیم، این بخش صنعت است. شما می بینید که درکشورهای حتی مشابه ما درجهان سوم درکنار مرزهای ما واحد تولیدی که دراین بخش فعالیت میکند، در برهه ای از سال ادوات نظامی تولید میکند و شما اگر میخواهید در ادوات نظامی درمقابل استکبار جهانی به آنچنان رشد تولیدی برسد. نیاز دارید که به این بخش صنعت خودتان ارج بنهید و آن را مد نظر داشته باشید. نمونه اش هم در خدماتی که این بخش صنعت درجنگ تحمیلی به خصوص عملیات اخیر انجام داده، شاهد هستیم. عرض دوم من دراین بخش کلام این است که هر ساله حدود پانصر هزار نفر نیروی انسانی وارد بازار کارمان میشود. خوب این پانصد هزار
نفر نیروی انسانی که پس از پایان برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی نزدیک به دو و نیم میلیون میشود و این جزو سرمایه های هر مملکتی است ما اینها را درکدام بخش میتوانیم با یان فراگری به کرا بگماریم، آیا بخش کشاورزی ما قدرت چنین جذبی را دارد و یا ما ناچاریم دربخض خدمات و متاسفانه صنعت مونتاژ به کار بریم، پیشنهاد ما این است که آن بخش از صنعت را افعال کنیم که علاوه برااینکه خودش بازار کاری است برای تولیدش، تولیداتش هم بازار کار ایجاد میکند و میتواند بخش عظیمی از این نیروی انسانی را به کار بگیرد عرض سوم من دراین بخص نبرد اقتصادی با استکبار جهانی است، میدانید که هم اکنون هم نظیر همه کشورهای جهان سوم ما زیر سلطه اقتصادی غرب و زیر سلطه دلار هستیم، ما اگر بخواهیم نبردی را به عنوان انقلاب چهارم درمقابل دشمن آغاز کنیم، سرمنشاء آن اینجا است که باید برضد دلار قیام کنیم، میدانید که الان صنایع مونتاژ ما برای آن که بتوانند راحت تولید کنند و به بازرا عرض کنند سالانه نزدیک به پنج میلیارد دلار نیاز به ماده اولیه دارند و اگر با همین روند حرکت بکنیم، بعد از برنامه پنج ساله اول حداقل به پانزده میلیارد دلار سالیانه برای مواد اولین نیازداریم، به اضفه اینکه بخش عظیمی از این دلار صرف قطعه یدکی و ورود ماشین آلات میشود، موافقت های اصولی که تاکنون دربخض صنعت صادر شده برای ورود ماشین آلاتش از غرب یا شرق نیاز به پنج میلیارد دلار ارز دارد که باتوجه به ارزی که این روزها و این سالها تخصیص میدهند برای این بخش، یعنی ورود ماشین آلات قریب به ده سال طول میکشد تا ما موافقت های اصولی که از ابتدای انقلاب تاکنون صادر کردیم، بتوانیم ماشین آلاتش را تامین بکنیم، خوب اگر ما این بخش صنعت مان را فعال بکنیم, میتوانیم این ارز را ذخیره کنیم علاوه برآن عرایضی که در بالا خدمتتان داشتم و اما آنچه که صحبت میشود که ما اشاره ای که میکنند به خصوص برادران مخالف روی سازماندهی و تشکیلات و گسترش بوروکراسی و دولت سالاری و مقایسه مدیریت ها خود من مخالف گسترش دولت سالاری به این شکلی که به عنوان نظام ادرای این زمان درجامعه و درکشور ما مطرح است. مخالف هستم، ولی عرض من این است که شما نیائید به کمیت نگاه کیند، درست است یکی از ییلان های منفی مادرانقلاب اسلامی این است که تعداد کارمند دربخض خدمات مان افزایش داده ایم سخن هست که مثلا به دو برابر قبل از انقلاب رسیده ولی عرض این است که شما میتوانید سیاستهائی بیندیشید که جلویری از کمیت و افزایش کمیت بکند ولی کیفیت را بالا ببرد شما اگر معتقد هستید که می بایستی دولت این یکی از سه ستون نظام جمهوری اسلامی باید آنچنان درخدمت مردم باشد که به راحتی مردم بتوانند در زمینه هائی که استعداد دارند رشد پیدا کنند و یکی هم بخض صنعت است، به جای اینکه سیستم نظام مخروطی و راس مخروطش کوچک باشد یعنی تمام اختیارات را متمرکز کنید دریک نفر به عنوان وزیر صنایع، این را گسترش بدهید و تعداد بیتشری به عنوان نماینده دولت درتصمیم گیری دراختیارگیری، در مسئولیت پذیری درمقابل مردم پاسخگو باشند. سوال این است که آیا اگر یک نفر دربخض صنعت به یک مدیر کل و یک معاون مراجعه کند بهتر پاسخ میگیرد یا به یک وزیری که او خود اختیار دارد و پاسخگوی این یخش است. من عرضم این است که به لحاظ اهمیت این بخش صنعت که درقبل خدمتتان عرض کردم نیاز هست که یک فردی به نام وزیر ویک جمعی به نام وزارتخانه فعالیت کنند و این بخش صنعت که برترین بخش درخودکفائی و قدرتمندی جمهوری اسلامی است… درهیات دولت و شوراهائی نظیر شورای عالی اقتصاد و امثالهم حق رای داشته باشد و بازگو کننده نیازهای این بخش باشد. حالا آن فرمایشاتی که کردند و جواب نیازها را انشاء الله برادران موافق پاسخ خواهند داد والسلام علیکم و رحمه الله.
    منشی – مخالف بعد آقای دکتر نیکروش، بفرمایند.
    دکتر نیکروش – بسم الله الرحمن الرحیم، همانطور که دفعه پیش هم عرض کردم اینکه ما سه وزارتخانه داشته باشیم یا دو وزارتخانه یا یک وزارتخانه، این نه برای رشد صنعت نه برای تضعیف صنعت هیچکدامش دلیل قانع کننده ای نیست، چرا که همانطور که باز دفعه پیش عرض کردم بلوک شرق که از نظر صنعت جلوتر از ما هستند تعداد زیادی وزارتخانه دارند و بلوک غرب هم که باز از صنعت از ما جلوتر هستند، اصلا ممکن است وزارتخانه نداشته باشند حالا بعضی از آنها یکی دارند آن مساله عمده ای نیست، مساله عمده این است که ما چگونه فکر میکنیم آنها با طرز فکر خودشان سیاست صنعتی شان را مشخص میکنند ما هم باید با طرز فکر خودشان با طرز فکری که نظام جمهوری اسلامی دارد، سیاست خودمان را تعیین کنیم، دراینجا مسلما قانون اساسی تعیین کننده است و فرمایشات امام امت، قانون اساسی صنایع مادر را در اصل 44 دراختیار دولت قرار میدهد. البته آقایان میفرمایند که خوب مانع اینکه صنایع کوچک دردرست دولت باشد، نیست، من عرض میکنم که دربند 10 اصل سوم ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور آمدهاست. اگر ما چیزی را تشخیص بدهیم که ضرورت ندارد دراختیار دولت باشد، این باید از اختیار دولت خارج بشود درهمین زمینه نگاه میکنیم به فرمایشات امام امت درمورد واگذاری مسئولیتها به مردم، آنجا که ایشان میفرمایند اما راجع به تجارت راجع به صنعت، راجع به اینها اگر مردم را شریک خودتان نکنید موفق نخواهید شده، صنایعی که مردم ازشان نمیاید البته دولت باید انجام بدهد (یعنی انجاهائی که مردم میتوانند انجام بدهند دست مردم باشد، همانطوریکه خود ایشان فرمودند) میفرمایند ‹‹ کارهائی هم دولت میتواند انجام بدهد و هم مردم میتوانند انجام بدهند، مردم را آزاد بگذارید آنها خودشان بکنند، جلو مردم را نگیرید›› میفرمایند ‹‹ کشاندن امور به سوی مالکیت دولت و کنار گذاشتن ملت بیماری مهلکی است که باید از آن احتراز شود››. باتوجه به این فرمایشات که امام امت درموارد مختلف فرمودند، من میپرسم از این صد و هفده کارخانه ای که دراختیار وزارت صنایع سنگین است، من لیستی اینجا دارم که حدود صد لیست را نشان داده که اینها زیر ده میلیون سرمایه دارند نشان داده و کارکنانش هم حدود زیر دویست، سیصد نفر است که اگر بخواهند. تند تند یکی دو از آن را می خوانم: کارخانه تولید رادیاتور اتومبیل تعداد پرسنل 150 نفر، سرمایه شرکت 5 میلیون تومان .
    کارخانه تولید زر، ساخت فنرهای تخت سواری و باری تعداد کارکنان 311 نفر، سرمایه 10 میلیون تومان.
    خدمت شما عرض کنم، لوکاستوندور، مونتاژ استارت، دینام، پلاتین 50 نفر.
    جونید شرکتی است که به اصطلاح فروش جرثقیل و خدمات بعد از فروش را دارد تعداد کل پرسنل 31 نفر، 2 میلیون تومان سرمایه دارد.
    اگر اینها را من بخواهم تا آخر بخوانم آقایان می توانند مراجعه کنند تا من لیست را خدمتشان بدهم، حدود 100 تا از این شکرتها هست که به هی وجه اسم سنگین را نمی شود رویش گذاشت. حالا باید بیایند سنگین را تعریف کنند که اصولا سنگین چه هست؟ بابررسی هائی که شده است چند تا کارخانه می توانند زیر نظر وزارت صنایع سنگین اداره بشود.
    ماشین سازی تبریز، ماشین سازی اراک، تراکتور سازی تبریز، موتورسازی ایدم، ماشین سازی پارس، لوله سازی خوزستان و غیره هستند و یا بعضی از خودرو سازی ها که البته خود بنده روی آنها هم حرف دارم من می پرسم به اصطلاح برای این چند تا صنعت سنگین که قبلا هم دست دولت بوده آیا باید وزارت صنیاع سنگین تشکیل شود؟ و بعد چون وزارت خانه در وظایف خودش آنچنان مسائلش قاطی میشود با سازمان گسترش صنایع که زیر نظر وزارت خانه انچام وظیفه میکند که آنوقت می آید ستاد کنترل کیفیت، ستاد شیفت و غیره و غیره تشکیل میدهد. و جناب وزیر صنایع سنگین برای بررسی اینکه ایا پیکان درست شده است یا نه، تشریف می برند آنجا، و مثلا فرض کنید رسیدگی میکنند که آیا پیچ سفت بسته شده است یا شل است، البته این کار شاید برای ایشان کار خوبی باشد بحثی روی ان نیست، ولی من می پرسم آیا باید وزیر صنایع سنگین بایدوقتش صرف این کارها بشود؟
    آیا باید این کارها دست دولت باشد و نتیجتاً وزیری که باید سیاستگذاری و برنامه ریزی برای خود کفائی صنعت مملکت را بکند باید این چنین بکند؟
    راجع به عملکرد وزارت صنایع سنگین من از روی برنامه ای که خودشان دادند به نام گزارش توجیه اینجاد وزارت صنایع سنگین و عملکرد آن، من دراینجا نشان میدهم که باز چون وزارت صنایع سنگین بیشتر هم وغمش دراین بوده که به اصطلاح درآمد بیشتری داشته باشد، باز سراغ مونتاژ رفته است، باز سراغ خرید و فروش و این جور چیزها رفته است. من حالا عرض میکنم که از روی کل مطالبی که خودشان دارند. توجه بکنید که از روی اول دلیل برای اینجا وزارت صنایع سنگین خودکفائی صنعتی مملکت بوده است.
    حالا می پرسم آیا صنعت لوله های بدون درز، صنعت سنگین نیست، آیا از 120 هزار تن ظرفیت، به اصطلاح آن چیزی که در دست اجرا داریم. دراینجا مقایسه میکنیم می بینیم 120 هزار تن موجود است، 208 هزار تن لازم صنعت مهم، هیچ نشده است و باز نگاه می کنیم جاهای دیگر، مالودر معدن میخواهیم نه ظرفیت داریم نه چیزی در دست اجرا، لوکوموتیو معدن می خواهیم نه ظرفیت در دست اجرا داریم، نه به اصطلاح ظرفیت موجود که اقلا جوابگو باشد به نیازهای ما که نیازها را هم مشخص کرده اند و معلوم است. تجهیزات تغلیظ میخواهیم، نه ظرفیت موجود داریم نه ظرفیتی که دردست اجرا باشد. یعنی این جور جاها که واقعا اگر نظریه تاسیس وزارت صنایع سنگین بود، برای ایجاد همین جور صنایع بود هیچ گونه کاری نشده و برنامه ریزی نشده است که انجام بشود.
    حالا برمی گردیم روی جاهای دیگر، مثلا گروه صنایع وسایل نقلیه. تا سال 61 یک روند افزایش کمی داشته است که من می خوانم، سال 60ؤ 71 درصد بوده، سال 61، 77درصد بوده، سال 62، که بعد از تاسیس وزارت صنایع سنگین است، که این هم باز آمار خود وزارت خانه است یکدفعه رسیده است به 116 و بعد درسال 63 به 132، این آمار تولید خودرو است.
    موتور محرک نسبت به سال اول یعنی سال 56 (خودشان داده اند و من چون وقت کم است توضیح بیشتری نمی دهم) سال 62، 183 درصد بوده، سال بعد 177 درصد یعنی کاهش داشته این که زیربنائی تر است کاهش داشته است.
    یا می آئیم دربخش دیگر همین ها را نگاه می کنیم می بینیم صنایع وسایل نقلیه موتور محرک برای بخش خصوصی این را مخصوصا توجه بفرمائید که در سال 60، 114 درصد بوده سال 61، 102 درصد شده یعنی کاهش داشته است یعنی تمام هم و غم این وزارت خانه صرف این شده که مونتاژ خودرو افزایش پیدا بکند. آمدیم گروه صنایع ماشین سازی آنجائی که این وزارت خانه برای این صنعت تاسیس شده بود، نگاه می کنیم می بینیم که کاهش رشد داشته ایم دراینجا قبل از تاسیس 102بوده رسیده به145 بعد از تاسیس رسیده به 150، 154 که یکدفعه نرخ رشد کاهش پیدا کرده است و باز می آئیم درگروه صنایع ریخته گری و این ها، می بینیم که 174 درصد سال اول بوده اجازه بفرمائید یکی دو مورد دیگر را سریع صحبت کنم درهمین مورد ما نگاه می کنیم می بینیم که 3 هزار دلار ما می دهیم برای اینکه قطعات منفصله یک پیکار ار واردکنیم، یعنی درحدود سه هزار دلار، یک هفته پیش در روزنامه نوشته بودند که هر کدام از اینها 2 هزار و خرده ای تمام میشود یعنی قیمت داده بودند و بعد هم می بینیم که لاستیک و غیر ذلک و برق هم ارز می برد که حدود 3 هزار ارز می دهد پیکان می خرد یعنی پیکان درست می کنیم با ریالش هم کاری نداریم درحالیکه خودشان می دانند که از خارج هر نوع ماشینی که دراین ظرفیت باشد وارد کنیم 2 هزار و پانصد دلار تمام میشود. نظیر این زیاد است یک مورد دیگر را هم من اشاره بکنم که اقای واقفی فرمودند، فرمودند اینجا را درست کردیم که به اصطلاح وظایف مشخص بشود من میگویم تبصره 1 را نگاه کنید.
    تبصره 1 ماده 1 – می گوید برای احتراز از تداخل وظیفه بین این وزارتخانه و وزارت صنایع، و تشخیص مصادیق صنایع مذکور درماده 1 این قانون، کمیسیونی به سرپرستی و عضویت وزیر صنایع سنگین، و وزرای صنایع و برنامه و بودجه، یا نمایندگان تام الاختیارشان تشکیل میشود که رسیدگی بکنند.
    بعد از سه سال تازه یک تبصره گذاشتیم که یک کمیسیونی که این سه آقایان وزیر هستند رسیدگی کنند و بعد بگویند این صنعت مال چه کسی است، آن وقت توجه بکنید که وزیر برنامه و بودجه تصمیم گیرنده است. چون بین دو وزیر اختلاف هست. وزیر سوم که اصلا مدخلیت دراین کار ندارد می آید می گوید آقا این ما شما یا این مال شما.
    یا درماده 2 شرکتها و موسسات را تمام سرپرستش را به عهده وزیر صنایع سنگین گذاشته است. طبق قانون تجارت همین الان اگر آقای معاون وزارتخانه تشریف ببرند توی هرکدام از آن کارهانه ها میتوانند جلویشان را بگیرند بگویند اقا شما حق ورودندارید فقط وزیر صنایع سنگین آن هم به علت اینکه رئیس مجمع است ایشان و سایر وزرای دیگر که عضو مجمع هستند میتوانند بروند. بااین قانون ما آمدیم تمام اختیارات را گذاشتیم دراختیار آقایان، یعنی کلا داریم صنایع کشور را به این صورت فلج می کنیم و می کنیم یک چیزی که اصلا دراختیار ما نیست. مطالب زیادی هست که متاسفانه با یان وقت کم نمیشود گفت خواهش میکنم با عدم تاسیس این وزارتخانه اجازه بدهید که صنعت کشور بتواند واقعا یک هماهنگی خاصی داشته باشد. والسلام علیکم و رحمه الله.
   رئیس – موافق بعدی را دعوت کنید.
    منشی – آقای غراوی موافق بعدی.
    غراوی – بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن تایید حرفهای برادر بزرگوار جناب آقای مهندش واقفی که عضو کمیسیون صنایع و معادن و مدیر کل سابق صنایع اصفهان بودند. مطالبی را خدمتتان عرض میکنم. برادران مخالف مطالب چندنی را مطرح نکردند. و اگر مطالبی هم مطرح شده باشد درکیمسیون جوابهای مستدل و قانع کننده ای به برادران داده شد. و برای من خیلی جای تعجب بود که بنده هم به عنوان عضو کمیسیون درکمیسیون صنایع و معادن بودم باز هم برادران این مطالب را دراینجا مطرح کردند. ما در رابطه با لایجه صنایع و معادن درکمیسیون صنایع و معادن باحضور کارشناسان سه وزارت خانه صنعتی و سایر کارشناسان به صورت منفرد بحث های مخالف و موافق در رابطه با تفکیک و عدم این تفکیک وزارتخانه بحث های مفصلی شد. و درمجموع راندمانی که کسب شد حاصل بحث ها و راندمان بحث ها به این سمت جهت گیری میکرد که بودن و تفکیک این وزارتخانه به صلاح است. این از یان بحث، اما مطالبی که میخواهم خدمتتان در رابطه با مساله صنعت و وزارتخانه های صنعتی خدمتتان عرض کنم این است که صنعتی که از دوره طاغوت به ما به میراث رسیده است یک صنعت کاملا از هم پاشیده بود. بعد از انقلاب یکی از مسائل و پارامترهای بسیار مهمی که ما به آن اهمیت و بهاء می دادیم استقلال صنعتی و استقلال اقتصادی ما بود. و یکی از مسائلی که در رابطه با استقلال اقتصادی میتواند به ما کمک بکند استقلال صنعتی ما است. ما دراین جهت بعد از انقلاب اسلامی در رابطه با مسائل اقتصادی خودمان جهت گیری کرده ایم که در نهایت به همان شعار خودکفائی و عدم وابستگی برسیم. و درهیمن ضمن برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های خاصی در رابطه با سمائل اقتصادی کشور مطرح کردیم. و لذا لازم بود که در رابطه با مساله صنعت نیز یک دورنمای صنعتی خاصی برای آینده مملکت ترسیم بشود. عرض می کردم در رابطه با مساله اقتصادی ما، مساله کشاورزی را به عنوان محور توسعه اقتصادی کشور قلمداد کردیم و لذا با برنامه ریزی هائی که درحال حاضر وجود دارد ما در ده سال آینده در رابطه با کشاورزی خودکفا خواهیم بود.
    اما در رابطه با مساله اینکه صادرات داشته باشیم و از خارج شدن ارزهای بی رویه به خارج کاهش پیدا کند باید ما گرایش پیدا کنیم به مساله صنعت و بعد صنعت که الحمدالله بعد از انقلاب اسلامی به طور متوسط ما حدود 19 درصد رشد صنعت داشته ایم و ما برای اینکه از اتکاء به صادرات نفت کاهش پیدا بکنیم باید خواه ناخواه و برای اینکه صادرات صنعت را داشته باشیم باید رجوع کنیم به مساله صنعتمان و برای اینکه در سماله صنعت صادرات داشته باشیم و دراین جهت حرکت بکنیم که درصد ساخت و تولید داخل را افزایش بدهیم. لذا لازم است درهمین رابطه به صنایع تولیدی و صنایع واسطه ای و صنایع سرمایه ای بهاء بدهیم.
    درهمین راستا و برای رسیدن به استقلاب اقتصادی و برای تقویت صنعت سرمایه ای و تولیدی کشور و برنامه ریزی های اقتصادی کمیسیون محترم صنایع و معادن مجلس دوره اول آمد قسمت صنعت مملکت را به لحاظ ماهیت تخصصی و تکنولوژیکی آن به سه قسمت تفکیک کرد و کمیسیون صنایع و معادن مجلس دوره دوم نیز برهمین مبنا اقدام کرد به این ترتیب که اولین ماده یعنی معدن تا اولین تغییر شکل فلزات که همان شمش یا اولین مقاطع تغییر شکل فلزات را به نام وزارت معادن و فلزات قلمداد کرد و صنایع مصرفی را ملحق کرد به وزارت صنایع و یک حلقه مفقوده ای که بین وزارت معادن و فلزات و صنایع وجود داشت یک صنعتی بود به نام صنعت سرمایه ای یا واسطه ای این حلقه مفقوده را درکمیسیون صنایع
و معادن دوره اول نیز این قسمت را به نام صنایع سنگین نام گذاری کردیم. البته لفظ سنگین یک تعریف اعتباری است، تقسیم بندی به لحاظ این تعبیر نیست به لحاظ ماهیت و آن تخصصی بودن این صنعت بوده است ما به صورت قالبی و شکلی باقضیه برخورد نمی کنیم ما به مساله محتوی و ماهیت و تخصص بودن این صنعت است که با این مساله برخورد کردیم. و اینکه یکی از الزامات قانون اساسی هم درهمین راستا سیر میکرد که طبق اصل 44 قانون اساسی صنایع بزرگ و صنایع مادر، صنایعی که تولیدات آنها تولید صنایع صنعتی و محصولات صنعتی غیر صنعتی را برای مملکت ایجاب میکند ولذا انگیزه فلسفه وجودی و دلایلی که برای به وجود آمدن این وزارتخانه بود من مختصرا خدمتتان درچند مورد عرض میکنم.
1- به لحاظ توجه بیشتر به صنایع سرمایه ای و صنایع واسطه ای بود. برادران توجه داشته باشند که ما اگر بخواهیم صنایع صادراتی داشته باشیم حتما باید به قسمت تولید بهاء بدهیم. به قسمت صنایع سرمایه ای و واسطه ای بهاء بدهیم. ما الان 8% آن را صنایع سنگین تشکیل میدهد. ما درصورتی درکشورهای پیشرفته صنعتی 45 درصد تولید ناخالص ملی خود را بخش صنایع سنگین تشکیل میدهد. دلیل بعدی اینکه نخصصی کردن این صنعت بود. صنعت کارخانه سازی فرق میکند با صنعت کارخانه نساجی. به این ترتیب که کارخانه نساجی و کارخانه قند فرق میکند با صنایع کارخانه ای.
    به این ترتیب که ما درباره کارخانه نساجی با صنایع کارخانه ای مثل تولید وساخت تجهیزات فرق میکند. به این لحاظ که یک کارخانه ای که مثلا نساجی باشد. ما به سیستم کارش آشنا هستیم. تجربه کسب کرده ایم. ولی این را نمی دانیم که آن تجهیزاتی که برای تولید این کارخانه بکار میرود هیچ اطلاعی نداریم. و تکنولوژی آن هم نداریم ، مساله بعدی بهبود استانداردهای صنعتی و مساله چهارم به لحاظ الزامات قانون اساسی و شرایط و موقعیت خاص انقلاب ما بود که این صنعت به وجود آمد، مساله بعدی نقش تعداد وزرای اقتصادی درهیات دولت است در اول عرایضم خدمتتان عرض کرده بودم یکی از مسائلی که انقلاب ما دنبال میکند مساله استقلال اقتصادی بوده و لذا ما آن بخش ها و آن محورهائی که به استقلال اقتصادی ما کمک میکنند باید اینها راتقویت کرد. و هرچقدر آن نیروهائی که در رابطه با این استقلال اقتصادی ما و یا آن وزرائی که دراینجا نقش دارند تعدادشان بیشتر باشد مساله اقتصادی و استقلال اقتصادی ما را بیشتر میتواند هدایت کند به سمت عدم وابستگی، و مساله عمده ای که مطرح هست ما بیتشر دراین جهت فکر می کردیم که یک اندیشه ای درمملکت وجود داشته باشد که این اندیشه به نام اندیشه صنعت کارخانه ساز باشد و ما حداقل دراین فکر بودیم که درهیات دولت حداقل یک رای وجود داشته باشیم به عنوان رای صنعت کارخانه ساز، به عنوان صنعت تولید، به عنوان صنعتی که درجهت افزایش ساخت تولید گام بردارد. و مساله بعدی نقش وزیر هست که دراین رابطه میتواند موثر باشد. اجازه بدهید آخرین مطلب به عنوان جهت سوق دادن قطبهای تولید از خارج به داخل، اما مطالبی که برادران مطرح می کردند اینکه مثلا صنایع کوچک از دولت گرفته بشود و به بخش خصوصی برود، من نمی دانم برادران باید توجه داشته باشند که اصلا وظیفه وزارتخانه صنعتی یا هر وزارتخانه ای، اداره و تصدی امور نیست بلکه سیاستگذاری است چه بخش تولید باشد چه بخش دولتی، چه بخش خصوصی باشد. البته آن مسائلی که مطرح می کردند طبق قانون حفاظت، طبق قانون 6738 بوده عملشان این قانونی بوده، آنهائی که به وزارتخانه صنایع سنگین داده شد تا زمانیکه این قانون وجود دارد و عکسش ثابت نشده است به قوت خودش باقی خواهد ماند. و درهر حال اگر بخش خصوصی هم باشد وزارتخانه نقش سیاستگذاری دارد. مطرح کردند که وزارتخانه کارش با سازمان گسترش تداخل پیدا کرده است. به هیچ وجه این جوری نیست. سازمان گسترش به عنوان اداره کننده کارخانه های تحت پوشش خودش، خودش را اداره میکند. نه سیاستگذار، درصورتی که وزارتخانه نقش سیاستگذاری، تهیه و ندوین خط مشی های صنعتی و اعمال این سیاستها را دارد. بعد صحبت از عدم هماهنگی شد. برادران توجه داشته باشید که وقتی درمملکت در وزرای صنعتی یا اصلا در رابطه با صنعت ما هماهنگی وجود نداشته باشد چطوری صحبت از عدم هماهنگی می کنیم؟ ما باید آهنگ صنعتی را درمملکت باید پیاده بکنیم تا بعدا صحبت از عدم هماهنگی بشود. بحث های زیادی قابل مطرح بود که به علت ضیق وقت نمی توانم مطرح کنم خداحافظ شما والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
    رئیس – مخالف بعدی آقای موحدی ساوجی هستند.
    موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. اشکالاتی که به این تاسیس وزارت صنایع سنگین یا بگوئیم ابقاء این وزارتخانه به این صورت وادر هست. و البته یک مقداری هم به کیمسیون مربوطه، که این لایحه را بررسی کرده و تصویب کرده و به مجلس داده است. این که دراین رابطه اصلا با سازمان امور اداری و استخدامی. هماهنگی نشده و نظر این سازمان دراین رابطه خواسته نشده است. و سازمان امور اداری و استدخامی دراین رابطه خودش نظرات خاصی دارد که خوب بود کمیسیون این را میگرفت. و اما مطلب دیگری که باید دراینجا عرض کنیم این است که بعد از تشکیل وزرات صنایع سنگین. تبلیغات خیلی زیادی روی تولیدات کارخانه های تحت پوشش این وزارتخانه، و همچنین در رابطه با از ضرر دهی به سود دهی رساندن، دراین رابطه تبلیغات زیادی شده است که البته صدا و سیماؤ مطبوعات و اینها و بعد هم خود وزیر محترم صنایع سنگین دراین رابطه بحمدالله موفق بوده اند که خیلی زیاد روی این مساله مانور داده بشود. اما واقعیت قضیه این است که ما از وزیر محترم صنایع سنگین می خواهیم که به چند سوال دقیقا پاسخ داده شود و به جای اینکه به صوالاتی که مطرح میشود از کنارش بگذرند و یا اصلا مطح نکنند و طفره بورند و یک مسائل فرعی دیگری که کلا در دیدگاههای نمایندگان کمتر مطرح بوده است اینها را بخواهند پیش بکنشد. بهتر است که واقعا به این سوالها که هم سوال نمایندگان است و هم سوال بسیاری از متخصصین و متعهدین در همان وزارتخانه است و هم سوال امت حزب الله مملکت ما است به این سوالات پاسخ بدهند سوال اول این سات که آیا وزارت صنایع سنگین با آن اعمیتی که آقای واقفی برای آن ذکر کردند و گفتند اگر ما بخواهیم به خودکفائی درامر صنعت برسیم باید تمام اموری که مربوطه به این وزارتخانه است و اجناس و کالاهائی را که تولید میکند و این دستگاهها و کارخانه های ماشین سازی را تقویت بکنیم تا هم خودش بازاری باشد برای حذب نیروها و هم بازار ساز درمملکت باشد، ما سوال میکنیم که آیا روند این وزارتخانه بعد از انقلاب و خصوصا بعد از مستقل شدن و تفکیک شدن ایا روندی بوده که بیشتر به سمت خودکفائی و استقلال پیش می رفته است یا اکثر کارخانه هائی که تحت پوشش این وزارتخانه هست قطعاتش را از خارج وارد میکرده و میکند. باید عرض کنم که تاسف آور این است که پاره ئی از این کارخانه ها قبل از انقلاب قطعاتی را که از خارج برای مونتاژ کردن وارد میکردند دصد قطعاتشان نسبت به بعد از انقلاب و نسبت به وضع حالی کمتر بوده، یعنی اگر یک مقداری از این قطعات، یک نسبتی در داخل تولید میشده است و یک مقداری از خارج وارد میشده می بینیم که الان روند و حرکت و سیاست بهسمتی است که هر چه بیشتر قطعات از خارج وارد بشود و مونتاژ بشود و هرچه زودتر به بازار عرضه بشود. که از جمله دراین رابطه می توانیم به قرا داد 12 ساله پیکان از سال 46 تا سال 58 به اصطلاح نام ببریم که بنا بوده تماما ساخت داخلی باشد و رژیم گذشته و سرمایه داران وابسته اش این خیانت را کردند که از هول درآمد کلان مونتاژ خود، به دنبال انتقال تکنولوژی نرفتند و به کمپانی طرف ه مفشاری نیاوردند و کار تولید جز درصد کمی پیشرفت کیفی نداشت آیا نمی باید بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به جای ادامه بی قید وشرط خرید قطعات منفصل درجهت انجام تعهدات کمپانی طرف قرار داد و یا لااقل از یان پس حرکتی اساسی دراین زمینه انجام می دادیم؟ و ما بعد از انقلاب لااقل درامر ماشنی سازی یعنی همین پیکان که قرارداد داشته ایم و قطعات را از خارج وارد می کردیم ما می بایستی که به سمت تولیدات داخلی هرچه بیتشر و قطع وابستگی به قطعات حرکت می کردیم که این حرکت انجام نشد. نمونه دوم کارخانه مزدا قبل از انقلاب درحد خود بخشی قطعات منفصله را از تولیدات داخلی تامین می کرد اما می بینیم که تمام قطعات منفصل الان تقریبا وارداتی است. همین طور کارخانه پارس خودرو بعد از 5 سال که به حالت نیمه تعطیل و از قطعات منفصله باقیمانده تولید میکرده است و یک میلیارد تومان زیان تحمل کرده می شد که واقعا با تغییر خط تولید و عرض میشود که با تاکید براینکه قطعات بیشتری درداخل تولید بشود. ما

خودمان را از وابستگی به قدرت هائی که با ما دشمنی روشنی هم دارند از وابستگی درواقع برهانیم. در اینجا من باید عرض کنم که البته تولید زیادتر شده این ,اری هم که داده میشود درست است و از طرفی هم درآمدها بیشتر شده. اما افزایش تولید را باید دید آیا افزایش تولید معلول واردات هرچه بیتشر قطعات از خارج و مونتاژ بیشتر باید باشد یا معلول تولیداتی که متکی به داخل باشد و دیگر این که افزایش تولید آیا بایستی که همراه با بالا رفتن کیفیت کالا باشد یا نه، کیفیت صالا مورد توجه نباشد و همواره بخواهیم که هر جنسی به هر کیفیتی و لواین که از لحاظ دوام و استحکام و عملکردش بسیار سطحش پائین باشد درعین حال بخواهیم تولیدمان را زیاد کنیم و افزایش درآمد هم گاهی معلول افزایش تولید است و گاهی هم معلول نرخ خا و تغییر نرخ ها است. یعنی اگر چنانچه ما نرخ ها را گران بکنیم این جا چه طور ما می توانیم مساله افزایش درآمد را یک افتخاری برای آن وزارتخانه یا آن کارخانه ای که دراین زمینه درآمدش زیادشده به حساب بیاوریم. این است که دراین رابطه هم باید به مساله توجه کرد. بیشترین سهم افزایش درآمد مربوط به گران کردن اجناس میشود و چیزهائی که تولید شده است و دراین جا است که به عقیده من وزارت صنایع سنگین می تواند به شکل قبلی یعنی با ادغام شدن در وزارت صنایع سیاستگذاری واحد صحیحی پیدا کند و یک مسئول یک سیاستگذار در رابطه با صنایع مملکت مخصوصا صنایع غیر نظامی عمل بکند. مثلا ما می بینیم الان صنایع مملکت مخصوصا صنایع غیر که در رابطه با صنایع دارند فعالیت میکنند. صنایع سهت، صنایع سنگین هست. حتی وزارت جهاد سازندگی هم یک بخشی از صنایع هست که صنیاع روستائی است و خدش را متولی میداند و باز می بینیم که صنیاع دفاعی و نظامی هست که البته صنایع دفاعی و نظامی باید که مستقل و جدا باشد و تابع سیاست های دفاعی ما باشد که از شورای عالی دفاع گرفته میشود و در اینجا است که باید واقعا به این مساله توجه بشود با جدا شدن وزارت صنایع سنگین از وزارت صنایع چه تغییر مهمی ایجاد شده است؟ جز این که خود همان سازمان گسترش و نوسازی صنایع با همه کارخانه هائی که تحت پوشش داشته این آمده جدا شده که آن بدنه هنوز هم وجود دارد و صرفا یک وزارتخانه با یک مقداری معاونین و تعدادی پرسنل و کارمندی که اول وقتی که آمدند این قانون تاسیسی وزارت صنایع سنگین را درمجس تصویب کنند گفتند که ما یک نفر را هم احتیاج نداریم که بخواهیم استخدام بکنیم. ولی بعد خود اقای وزیر صنایع سنگین به همین مجلس آمدند و داد و فریادشان بلند بود که ما بدون پرسنل که نمی توانیم کار کنیم. شما وزارت صنایع سنگین تشکیل دادید. بعد میگوئید کارمند نداشته باش. هر چه گفتند آقا شما میتوانید از سیار دستگاه ها افرادی را مامور به خدمت کنید. یا کسانی را که اگر نفی باشند، متخصص باشند شما حتی دراین زمینه اجازه استخدام دارید. گفتند نه، ما به غیر از کادر فنی تخصصی و به غیر از افرادی که از جاهای دیگر میتوانیم مامور کنیم و از آن ها استفاده کنیم افراد دیگری که فنی هم نیستند، تخصصی هم نیستند و بالاخره 300 نفر از همین مجلس آمدند به نظرم میاید جاری را زیادتر کند، پرسنل را زیادتر کند، ناهماهنگی را دراین رابطه بیشتر بکند به نظر من هیچ نتیجه ملموس دیگری ندارد و بهتر است که صنایع سنگین برگردد به همان حالت اول خودش و در رابطه با سایر وزاتخانه ها و سایر دستگاه ها هم باید مجلس یک همچو روشی و شیوه ای را دنبال کند.
    رئیس – موافق بعدی صحبت کند.
    منشی – آقای خلخالی موافق بعدی.
    خلخالی – بسم الله الرحمن الرحیم. من گوش میکردم به فرمایشات آاقی موحدی دیدم که ایشان اصلا مسیر را عوض کردند و افتادند به سوالات از وزیر فعلی صنایع سنگین با این که بحث استیضاح وزیر اینجا مطرح نیست. اصال ما اینجا کاری به شخص وزیر نداریم و نباید این مساله را جنبه سیاسی بدهیم که بعضی از اقایان با این که توصیه کردند ولی خودشان مراعات نکردند. اساس مطالب را آقای مهندس واقفی فرمودند. من دراینجا باتوجه نمایندگان به صال 43 قانون اساسی یک مطالبی را عرض میکنم. یکی از بندهای اصل 43 منع اسراف و تبذیر درهمه شوون مربوط به اقتصاد اعم از مصرف، سرمایه گذاری، تولید، توزیع و خدمات است. ما میخواهیم واقعا این بند رااحیاء کنیم باید چکار بکنیم؟ مثل سابق همه کارها در همه گوریده بشود و مسول کار مشخص نشود مسلما آنچه که ما را وادار میکند به تاسیس وزارتخانه خودش یک ضروریت روزمره این کشور، قبلا دو وزارتخانه داشتیم درایران. یکی وزارت داخله بود، یکی هم وزارت خارجه، کارها جزئی بود.
    صالحی – اخطار آئین نامه ای دارم.
    رئیس – آقای صالحی اخطار آئین نامه ی دارند. ولی من فکر نمی کنم این اخطار چیزی در بیاید. بفرمائید.
    صالحی – معذرت میخواهم من یک سوال دارم آیا اجازه میدهید…
    رئیس – سوال غیر از اخطار است.
    صالحی – سوال اخطار آئین نامه ای است.
    رئیس – بفرمائید.
    صالحی – اینکه حضور شورای محترم نگهبان بنا است درمجلس باشد و اقایاین نماینده به حد نصاب باید باشند آیا فقط وجودشان باید اینجا باشد ولو اصلا فکر و ورشان هیچ درسمائل نباشد و برای خودشان جلسه داشته باشند یا واقعا باید درجریان قرار بگیرند. این مساله روشن بشود.
    رئیس – آقای صالحی إ شما مثل این که اخطارهای مرا جدی نمیگیرید و نظم مجلس را توجه ندارید، آئین نامه رانمی خوانید، بعد بلند میشوید یک چیزی همین طور میفرمائید این چه وضعی است، این چه گونه اخطاری است؟
    خلخالی – ما دراینجا احتیاجاتمان را وقتی که درنظر میگیریم میرویم سراغ تاسیس یک وزارتخانه یا نها. قبل از انقلاب من باب مثل ارتش بود و همه کارها را انجام میداد به نفع همان استکبار جهانی ولی بعد از انقلاب ما احتیاج پیدا کردیم به تاسیس یک وزارتخانه ای به نام وزارت سپاه. این احتیاج ما را به اینجا کشاند. والا سرمان درد نمی کرد. یک وزیر درتس میکردیم وزیر دفاع به همه این شوون رسیدگی میکرد. یک وزیر درست میکردیم وزیر ما سابق یک وزارتخانه ای داشتیم به نام وزارت آموزش و پرورش بعداحتیاجات ما را کشاند، سنخ کارها را دیدیم با هم فرق میکند. لذا آمدیم یک وزارتخانه دیگری درست کردیم به نام وزارت علوم. یا یان که وزارت دارائی بود. اقتصاد و دارائی و بازرگانی را از شکم آن کشیدیم . ما در مرحله واقعی اصال باید ملاحظه کنیم ببینیم که احیتاج دارمی به وجود وزارت صنایع سنگین یا همان صنایع معادن و فلزات یا صنایع و معادن همین کار را میکند. ما می بینیم کار معادن و فلزات یک چیز دیگر است. معادن و فزات میرود سراغ شکافتن کوه ها و درآوردن معدن ها و بعد فلز را تهیه میکند برای صنعت کشور و این صنعت باید در پیشبرد مقاصد جمهوری اسلامی ایران به کار رود. این خودش یک فنی است. یک تخصصی است. یک عده افراد وارد دراین کار میخواهد. ما دیگر نمیخواهیم مملکتمان یک مملکت مصرفی بشود. بیائید مرتب یخچال تولید کنید و پنکه تولید کنید. ولی کمباین وماشنی الات و وسایئل راه آهن و وسائل راه سازی را بخواهید از خارج وارد کنید که شاید قدم هائی دراین زمینه ها برداشته شده ولی شما خودتان میدانید که ما از این جهت باز وابسته هستیم. ما یک وزارتخانه ما درمیخواهیم. طبق همین اصل برای جلوگیری از اسراف و تبذیر درهمه شوون مربوط به اتقصاد الزم نیست که یک اشخاصی بیایند اسراف بکنند و تبذیر بکنند، مقصود ریخت و پاش ها است. اعم از مصرف، سرمایه گذاری، تولید. توزیع، خدمات ، استفاده از علوم و نون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور، جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه براتقصاد کشور، تاکید برافزایش تولیدات کشاورزی. وقتی میخواهیم یک زمین را شخم کنیم یا اب را بالای سرش بیاوریم. این احیتاج به تکنولوزی دارد. از یک طرف وزارت نیرو آب را میاورد. از یک طرف هم وزارت کشاورزی تراکتور میدهد. اما یان تراکتور را چه کسی باید بسازد؟ خوب بیا بگو که اصلا هم آب را بیاورد. هم برق را بیاورد. هم تراکتور را بسازد، هم تحویل بدهد. هم تخم بدهد، هم شخم بکند، همه این ها بشود وزارت کشاورزی. و حال آن که احتیاجات این مملکت اقتضاء کرد که ما برای پیشبرد مقاصدمان در روستاها وزارت جهاد سازندگی درست بکنیم. چرا آنجا این حرف ها نزدید؟ حالا که آمده یم دراینجا مثال به این آقای وزیر مربوطه اشکال میکند چند دلار، چند هزار دلار، چه و چه و چه یک چیزهای بیخودی اینجا خریده اند. مقصد عبارت از این بوده که من باب مثل کارخانه خودروسازی مونتاژ را پیشرفت ببرند. خوب. شما بیا اصلاح کن. اگر ایراد واقعی درکار
هست. شما بیائید پیشنهاد بدهید، بیائید درست بکنید، بیائید راه اندازی بکنید. نه این که ما بخواهیم باحیثیت یک کشوری بازی بکنیم و وزارتخانه سنگینی را به زمین بزنیم. اصلا ما چرا از 3سال به این طرف احتیاج پیدا کرده ایم که مرتب با تصویب نامه، با صحه مجلس بیائیم وزارت صنایع سنگین را تا به حال روی پای خودش نگه بداریم. بحث، بحث شخصی نیست. بحث این است که ابزار و ادواتی که از خارج وارد میشود. چیزهائی که میخریم، فرآورده های صنایع خارجی را، اصلا دراین مملکت مسئول این کیست؟ بحث دراین نیست که ما میخواهیم دکان و مغازه و یا کارخانه خصوصی یک کسی را تعطیل کنیم که آقای نیک ورش میگویند. نه خیر، آنها هم باید باشند، تجارت خصوصی هم باشد، بازرگانی خارجی، بازرگانی سنگین طبق قانون باید در دست دولت بوده باشد. برای هر کدام یکی از این ها وزارتخانه ای تاسیس شده، برای مخابرات، برای بازرگانی خارجی، بانکداری مثلا تامین نیرو، سد و شبکه های بزرگ آبرسانی در ضمن ان هم مثلا صنایع بزرگ هم هست. معادن بزرگ هم هست. خوب، برای معادن بزرگ تاسیس کرده ایم. برای صنایع بزرگ هم همین معنا اقتضا میکند که ما دراینجا یک وزارتخانه ای تعیین کنیم، تصویب بکنیم و مسئول آن وزارتخانه معین بشود که یان همه پول هائی که میرود خارج برمیگردد، 5 میلیارد دلار، 4 میلیارد دلار ابزار و ادوات میخرند. شما نمیخواهید برای اینها هیچ مسئولی بوده باشد؟ مجلس نباید از یک نفر بتواند سوال بکند که این مسائل چه شد؟ آن مسائل گشترس فلزات و غیره یک مسئولینی گذاشته بودند درآنجا و بعد هم پته شان روی آب افتاد، یک جریاناتی پیش آمد. خوب، باید دراینجا مسئول مشخص بشود. ما دراینجا نمیتوانیم مانند کشورهای شرقی رفتار کنیم برای هرچیزی یک وزارتخانه درست کنیم. این مطلب درستی است و ما نمیتوانیم مانند آمریکا رفتار بکنیم که بیائیم و اصلا وزارت سنگین آنجا نیست، وزارت معادن هم نیست، وزارت نیرو هم نیست چرا؟ اقتصاد سرمایه داری و کاپیتالیستی است و همه چیز را مردم خودشان انجام میدهند. لذا سلطه به همه جریانات سیاسی و اقتصادی کشورها دارند و حتی در انتخابات مثلا، درجاهای دیگر. همه چیز را این افراد و این اشخاص و این مهره ها، خط دهنده ها کار را به دست میگیرند. و ما نمیخواهیم وضعمان این جوری بوده باشد. مقصود این است که ما میخواهیم واقعا احتیاجات روزمره این کشور را راه بیندازیم. الان شما ملاحظه کنید این صنایع سنگین من اصلا کاری به وزیر ندار. حالاامروز این وزیر میرود، دوباره یک وزیر دیگری باید بیاید. من کار به وزیر ندارم. اما الان این کارخانه بازده شده است. شما میخواهید بگوئید که این تشکیلات را، این وزارتخانه که بازده شده است بیائید از کار بیندازید و بعد در نتیجه چه بشود؟ درنتیجه به بخش خصوصی بدهید. همه دعواها به نظرم به آن جا برمیگردد و مسلما بخش خصوصی این بار سنگین را نمیتواند بکشد. روی این جهت من اعتقادم این است که جای شبهه نیست دراین که باید وزارتخانه تاسیس بشود. اقایان هم یک تذکری داده اند واجرای این مساله که ما صنایع سنگینی درست بکنیم هیچگونه منافاتی با فرمایشات امام ندارد و امام مطلبی را نفرمودند که ما صنایع سنگین را وزارتخانه نکنیم. ما همچو چیزی ندیدیم کما این که بعضی از آقایان آمدند و گفتند. والسلام علیکم.
    رئیس – خوب، میتوانیم تنفس بدهیم. میتوانیم هم یک مخالف و موافق صحبت کنند اگر خسته هستید یک ربع ساعت تنفس.
    (جلسه درساعت 10/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجددا درساعت 45/10 تشکیل شد)
    رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است.
    منشی – مخالف بعدی آقای ولی الله زمانی است.
    ولی الله زمانی – بسم الله الرحمن الرحیم. درحقیقت حرف همان حرفی است که جلسه قبل زده شد. امیدوار هستم که سروران و دوستانی که مخالفت میکنند چواب استدلال را استدلال بیاورید. تهمت شعار نزنند و بهتراست که از حیثیت حضرت امام و آیت الله منتظری و حضرت حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی هم مایه نگذاریم و بسیاری ازشما بر این باورید که به هیچ دسته و گروه و حزبی وابسته نیستم و شاید مطمئن هستم که درهیچ یک از جلسات خصوصی خارج از مجلس که خیلی ممکن است محدود باشد مرا ندیده اند. آن چه که میگویم مصلحت جامع است. و میفهمم و ان چه را که درک کرده ام موظف به گفتن هستم. امیدوارم که درخط صاحب خط باشیم و هیچ تصور و تفسیر خط و خط گرائی و خط بازی و برخورد خطی نباشد. اولین سوال این است که اصلا نقش وزارتخانه چیست. نقش وزارتخانه درحقیقت نقض یک ستاد هماهنگ کننده مجموعه کارهای اجرائی هم سنخ هست. یعنی مجموعه کارهای هم سنخی داریم که اینها را در نهایت به یک وزیر یا یک سری معاونت ها و مسئولیت ها می سپریم. اگر این را به 3 جزء تقسیم کنیم چه خواهد شد؟ چون یک سنخ هستند به 3 جزء تقسیم میشوند که هر کدام در درون خودش جزء دیگری را خواه داشت و این افتراق سبب اختلاف و کشمکش های داخلی خواهد بود و آن چه را که در درون کابینه می بینید و آنچه را که در بین وزراء و جامعه می بینید چیزی جز این کشمکش های این وزارتخانه و آن وزارتخانه و دیگران نیست و بقیه مسائل اختلافی که خود شاهد هستید و این حاصل نخواهد شد مگر آن که روزی این افتراق به اتحاد ختم بشود. هم چنان که در وزارتخانه های دیگر هم شاید بنا به دلایل خاص آن روز وزارتخانه های جدیدی تاسیس کردید و ناچار شدید که به فکر ادغام بیفتید و اگر این تصویب بشود بعید نمی بینم روزی جامعه به این فکر بیفتد که از این توسعه گسترده وزارتخانه ها جلوگیری بکند و بعد رسیدیم با تقسیم به 3 وزارتخانه بدون تردید خواهیم دید که لوث مسئولیت ها و تداخل مسئولیت ها میشود و بسیاری از مسائل برخوردی که مجبور میشویم هر روز حکمیتی را انتخاب کنیم، هر روز مرجعی را برای حل اختلاف درنظر بگیریم تا الی آخر. و اما سوال دیگری که اینجا مطرح است و آن این سات که ببینیم اصولا دید در هیات دولت، دید در نظام اسلامی، دید در مسئولان اجرائی این جامعه چگونه است. ما دو تا دید اینجا داریم. یک دیدی براساس اولویت بخشی و اولویت اول بخشی به کشاورزی است، دید دوم اولویت بخشی به صنعت. متاسفانه در درون کابینه و درجامعه دید اول مسلط است و دید توجه به تولیدات کشاورزی در مظلومیت است و اگر میگوئید نه فراوان شواهد و اسناد و مدارک پیدا می کنیم که بین این دو وزارتخانه عدم تفاهم های گوناگونی وجود دارد و وجودخواهد داشت و افزون هم خواهد شد. تا روزی که خواهیم دید که کشاورزی مان در زیر این تنه گسترده بیهوده صنعت خفه بشود. استکبار چه میخواهد؟ استکبار میخواهد که کشورها تک محصولی باشند. استکبار میخواهد که حاصل آن محصول به درد آن جامعه نخورد و سرمایه ای نشود در راه تامین آتیه جامعه آن سرزمین و به ناچار این ها را وابسته میکند که درجامعه ما تک محصولی و نفت هست و این نفت را همان طوری که میدانیم میخواهد طوری دراین جامعه برنامه ریزی بشود که از پیش کرد و ما وارث آن گرفتاری هستیم. این پول به درد ما نخورد. همچنان که می بینید بودجه ارزی ما عملا به درد سرمایه گذاری واقعی جامعه ما نمیخورد. این دروغ نیست. این واقعیت است و صرف آبادانی واقعی جامعه نشود و همچنان که می بینید با دامن زدن به بسیاری از تاکتیک ها و تمهیدات از جمله رشد دادن به بوروکراسی و افزودن به بودجه جاری عملا تعطیل ماند. من به شما نشان میدهم فاجعه های بسیار خطرناک برطبیعت این سرزمین را به دلیل بی توجهی به طبیعت و تولیدات کشاورزی و توجه اضافی به صنعت اینها را فعلا فراموش کرده ایم. روزی به یاد خواهیم آمد که شاید در بسیاری از موارد تاخیر شده باشد و دیر شده باشد و بنابراین فرو رفتن هر چه بیشتر در بوروکراسی هست. شما نگاه کنید تعداد آمار این پرسنل های 3 وزارتخانه را قبل از تقسیم و بعد از تقسیم. آن روز عرض کردم که به ناچار به استخدام پنهان دست خواهند زد. استخدام پنهان معنی اش این نیست که در گوشی استخدام کنند. یعنی با انتقال دادن و ماموریت دادن از وزارتخانه های دیگر به یک وزارتخانه یعنی با جذب از یک وزارتخانه دیگر به این جا این نیروها را به دست میاورند. حقوق درجای دیگری میگیرند و ظاهرا به عنوان ماموریت درآنجا به سرمی برند. و گرنه وقتی این ها اجازه استخدام برای وزارتخانه ها نبود. جز در موارد تخصصی و با تصویب هایت وزیران، پس چگونه تا مرز 3 برابر تعداد کارمندان بوروکراسی رشد میکند؟ میخواهند به این گونه در غرقاب بوروکراسی غرق بشویم و به ناچار همه درآمد ارزی مان را صرف آن کارهائی بکنیم که می کنیم. معمولا برای قبول کردن و رد کردن یک واقعیت ما به دو جریان باید به دقت چشم بدوزیم.
1- سمت شناسی.
2- نقش شناسی.
    ببینید سمتش کجا است، چه نقش بازی میکند. ببینید آای سمتی که داریم در صنعتمان درون گرائی دراین صنعت هست یا نه؟ یعنی تولید برای مصرف داخلی با حمایت های فراوان. این صنعت با چنین خصوصیت ولو درزمان طولانی تر بعد از ین هم به درد ماده سوم تاسیس این قانون که صدور هر چه بیشتر کالای صنعتی است نخواهد خورد. حمایت بی دلیل میشود. ادعاهای گزاف صنعتی میشود. یک خود فریبی صنعتی خودهد بود و بنا به دلائل متقنی که الان مجالش نیست یک خود فریب است و از بدترین نوع فریب ها خود فریبی ها هست. داریم خودمان را گول میزنیم و نقشی که داریم بهم پاشیدگی هریک از بی اعتمادی به تولیدات داخلی دروغ نیست. هر یک از شما این بی اعتمادی را احساس میکنید. هر یک از شما ها می بینید که در مرغوبیت کالا به سختی افت کرد و مکندگی بودجه ارزی و وابستگی افزائی به حدی که ما مجبور بشویم با دشمن ترین دشمنان خود معامله کنیم و هم اکنون اسنادی وجود دارد که ما چنین معامله ای کرده ایم. برای این که این صنعت مونتاژ را دراینجا آوردند تا آن کارخانجات کار بکند و بدون این که این صنعت مونتاژ را دراینجا آوردند تا آن کارخانجات کار بکند و بدون ارتباط با آن این کار نخواهد کرد و بعد دید در هیات دولت عرض کردم اگر توسعه به خاطر ضرورت هست که دوستان اشاره کردند. بنابراین می بیاد ارتش را زودتر توسعه بدهیم به چند وزارتخانه. هوائی، زمینی ، دریائی، اگر این چنین هست به خاطر وسعت آموزش و پرورش که به حق باید به وزارتخانه های بسیار بیشتری تقسیم بشود و اگر دلیل هست به خاطر وسعت وزارت کشور که از ولادت تا مرگ مردم این سرزمین را او در کنترل خود دراد بیشتر بیاد تقسیم بشود به چندین وزارتخانه و مطمئن باشید روزی از این راه باید برگردیم و موافقین سخنانی داشتند و فرمودند که ما 5 میلیارد دلار هزینه ارزی داریم و برای برنامه پنجم 15 میلیارد دلار میخواهیم هر ساله 500 هزار نیروی کار را شاغل کنیم. خدا میداند این راهش نیست. این خطی است که دشمن از پیش برما تمیل کردوآن جهت گیری تولید داخلی مان را منحرف کرد. ببینید با دیو باید عکس خواست او را عمل کرد. اگر دیو گفت تو را به دریا بیندازم، باید گفت مرا به صحرا بینداز. وقتی که ما می بینیم بعد از حصر اقتصادی آمریکا و عواملش میایند ما را در زمینه های مواد اولیه، قطعات این چنین در تنگنا قرار میدهند و در زمینه مواد مصرفی و غذائی این چنین درست گشاده ای میگیرند می باید بگوئیم ما سعادتمان و راه نجاتمان تکیه به صنعت است یا کشاورزی. اگر با دیو استکبار مقابله کنیم باید به کشاروزی تکیه کنیم و این جا است که درست عکل بیندازد ما را. به جای صنعتی که ما راوابسته میسازد و بعد فرموده اند که 500 هزار نیروی کار. درچه کاری؟ درخدمت کدام جریان اقتصادی جهان؟ درکدام مرز از خدمت تولید و بعد گسترش بوروکراسی را اشاره کردند و فرمودند مدیریت ها را نگاه کنید. ضعف هائی گفتند، فرمودند به کمیت ها نگاه نکنید به کیفیت ها نگاه کنید. ضعف هائی گفتند، فرمودند به کمیت ها نگاه نکنید به کیفیت ها نگاه کنید. خدا میداند که هم بالای قضیه را دیده ایم و هم پائین را. هم کیفیت را و هم کمیت را و تعریفی نداشت. و فرمودند که تعداد بیشتری نماینده دولت ما درکابینه داشته باشیم. این استدلال را نمی دانم چه جوری میشود قبلو کرد و بعد موافق دیگر فرموده بودند صنعت زمان طاغوت به هم پاشیده ووابسته بود. آنچه که من از آن صنعت دیده ام هزینه های تفریحی افسانه ای صاحبان آن صنعت را در داخل و خارج کشور تامین میکرد. دیده ام که این ها سودآور بوده اند. دیده ام که اینها سودآور بوده اند. دیده ام که هم قیمت کالا پائین تر بود، هم مرغوبیتش بهتر بود و الان خدا میداند که بار سنگینی هنوز با این همه توجهات به صنعت برگردن دولت و بودجه مملکت سنگینی میکند و بعد فرموده اند که 19% رشد داشته ایم. برادرمن‌إ من معلم آمارم به من بگو که این 19% رشد که درصنعت عنوان مینید با آهنگ رشد جمعیت مقایسه کرده اید در طول سال؟ اگر قرار شد که این 19% را عنوان کنید و رشد جمعیت را دخالت ندهید، این متغیر دوم را محاسبه ات درست نیست. این را باید هماهنگ محاسبه کنیم و بعد از قانون اساسی سخن گفتند و موافق سوم مسائل نصیحت آمیزی داشتند که من هر چه بیشتر نگاه کردم در کلماتشان احتمال تناقض بیشتری میتوانستم پیدا کنم و آنچه که میخواهند بگویند و آنچه که میدانند و اما آخرین سخنی که ظاهرا برای اینکه وقتتان را بیشتر نگرفته باشم خدمتتان عرض کنم خدا میداند که بحث، بحث بودن و نبودن یک وزیر نیست، سخن از وزارتخانه است. سخن از این است که اگر ما این وزارتخانه های هم سنخ را از هم جدا کنیم یک کشکش داخلی بین وزارتخانه هم سنخ از هم جدا شده بودجود میاوریم و ما در گیریهای کمی نداریم بگذارید آرام تر زندگی کنیم. همه شما در سخنان قبل از دستور در گفتگوهایتان از مظلومیت انجمن های اسلامی وزارتخانه ها سخن گفتید و من نمی خواهم از زبان آمار آنجه که دراین صنایع سه گانه جامعه مان میگذرد سخن بگویم حداقل دوستان و سروران عزیز به این نکته توجه کنند که این کسانی که به عنوان انجمن اسلامی صنایع و وزارتخانه ها و صنعت ها نامه هائی به شما دادند. اسم نوشتند آدرس دادند ، شماره تلفن دادند اگر واقعا دروغ میگویند اینها را تعقیب کنید به عنوان مفتری و به عنوان جنجال ساز و اگر راست می گویند به حرفشان گوش کنید. و آخرین صخن برسردرما سخنی هست که مولی را به یاد می آورد و علی علیه السلام را بخاطر بیاوریم که وقتی که چراغی روشن است و سخن خصوصی میشود از بیت المال خاموشش میکند. ما چقدر اجازه داریم با یانرشد بی دلیل بوروکراسی این چنین بر هزینه جاری مملکت فشار وارد کنیم. خدا میداند که آنچه که گفتم هیچ بحثی روی فردی نیست. راجع به نظام، تصمیم گیری، راجع به جهت گیری تولید داخلی هست که می بینیم برخلاف آنچه که رهنمود حضرت امام، مصلحت جامعه، آیت الله منتظری هست می بینیم دقیقا آنچه را که باید ملحوظ نظر باشد درحمایت از کشاروزی.
    رئیس – شما خودتان اول گفتید از امام سرمایه گذاری نکنید.
    زمانی – سرمایه گذاری نکردم آنجا چیزی گفتند، گفتند امام چنین فرمود..
    رئیس – وقت تمام شد.
    زمانی – آقای خامنه ای فرمود که این چنین کنید گفتیم آنجوری سرمایه گذاری نکنید. عرضم این بوده که بیائیم ببینیم اینها چه میگویند اگر معیارمان امام هست، اگر مصلحت انقالب هست انشاء الله خداوند به ما این توفیق را بدهد که از این غرقاب بوروکراسی و اختلاف افزائی نجات پیدا کنیم والسلام علیکم و رحمه الله.
    منشی – موافق بعدی آقای حمید زاده.
    حمید زاده – بسم الله الرحمن الرحیم. من بنا ندارم که انشائی و خطابی برخورد کنم برای اینکه مجلس هم انشاء و هم خطاب هر دو سرش مشود و یک چیزی را عرض میکنم دررابطه با مخالف محترمی که صحبت کردند شما مباحثی را که در اطراف بودجه و دررابطه با مخالفت با لایحه تمدید و بحثی را که دراین لایحه ایشان داشتند ملاحظه بکنید ببینید یک محور بیشتر در هر سه بحث نبوده و آن محور کدام است خود مجلس میتواند بفهمد. ولی من مطالبی را درچند فراز لازم است که به عرض مجلس محترم برسانم و به عنوان تذکر این نکته را عرض میکنم که مخالفین و موافقین دریک رابطه باید صحبت بکنند و آن این است که وجود و جریان حضور وزارتخانه ای به عنوان وزارت صنایع سنگین در صنعت کشور امروز لازم هست یا نیست. آیا لازم هست یا نیست این محور بحث باید باشد و بقیه زاید است. در مباحثی که برادران مخالف داشند اولین آنها که مشترک بود بین همه شان تعدد وزارتخانه ها بود که دراین رابطه البته نمایندگان محترم استحضار دارند که بسیاری از وزارتخانه ها هستند که ممکن است تحت یک مقوله باشند مثل وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم تحت یک موقله که علم است. وزارت جهاد و کشاورزی اگر هم یک مقولات متمایزی داشته باشند به هر حال به هم نزدیک هستند. وزارت سپاه و دفاع هر دو مقوله شان دفاع است. وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات هر دو در جهت گیری و هدف یک مسیر را دارند دنبال میکنند و تازه شما در رابطه با تبلیغات خارج از کشور مراکز متعددی را می بینید که همه را میشود یک کاسله کرد و این نمیدانم که چطور شده، صرفا در رابطه با وزارت صنایع سنگین به عنوان اینکه یک وزارتخانه مادری میتواند باشد و میتواند درامر خودکفایی صنعتی پاسخگوی نیازهای فردای مملکت بحث فقط کشانده شده به این یکی.
    مطلب دیگری که دراین رابطه به آن اشاره میکنم این است که اصال مقایسه کردن اینکه ما وزیر طاغوتی داشتیم یک وزیر میتوانست مجموعه صنعت را اداه بکند درحالتی که امروز ما میائیم چند وزارتخانه و چند وزیر همه شما میدانید که وزارتخانه های رژیم شاه معمولا در رابطه با تکنیسین هائی اداره میشد که یا از شرق بودند یا از غرب بودند و اصلا محور حرکت در وزارتخانه ها
وزیر نبود. بلکه اداره استکبار جهانی درقالب تکنیسین های اعزامی بود ما حالا بیائیم خلاصه کنیم روی یک وزیر این بسیار برخورد حساب نشده ای است. اما اینکه تشکیلات وزارت صنایع سنگین را ما بیائیم مقایسه کنیم با بهزیستی تازه مجلس محترم دراین رابطه برود تحقیق کند و تفحص داشته باشد و ببیند بهزیستی ادغام شد بهتر شده یا بدتر شده. فساد و حرکت های توام با انهدامی که بعد از ادغام دربهزیستی پیش آمده الان بروید از نزدیک ببینید و از مسئولین بخواهید ببینید که چگونه گلی بوده که به سر انقلاب گذاشته شده تا دراین رابطبه هم اگر نباشد همین کار را بکنید. اما اینکه صحبت خودکفائی دررابطه با وزارت صنایع سنگین، خوب یک وقت برخورد‌آماری است که برادرها به عنوان رسالت این وزارت خانه میتوانند دنبال بکنند که من اشاره خواهم کرد و یک وقت وضعیتی تثبیت شده صنعتی است که امروز در کشور مطرح است و در ارتباط، معاهدهها، مقاوله ها، قراردارد نامه های بین المللی آنچه که در دنیا امروز انعکاس یافته بعد سیاسی قضیه است. اما اینکه مخالفی اشاره داشت به اینکه بلوک شرق و غرب در داشتن وزارتخانه ها از ما جلوتر هستند. خوب، شما الگو از شرق میخواهید بگیرید یا الگو از غرب؟ شما حالا اگر آمدید سه وزارتخانه را دو تا کردید مثلا الگو از غرب گرفتید یا از شرق گرفتید. اصلا الگوئی که درانقلاب ما به دنبالش هستیم الگوی شرقی است یا الگوی غربی یا نه شرقی و نه غربی، کدامیک؟ این چیزی است که قابل تامل است. اما اصالت دادن به بخش خصوصی هیچ منافاتی با جریان حضور این وزارتخانه ندارد. ما البته فرمایشات امام را اگر جدای از هم بیائیم تجزیه کنیم، مطرح بکنیم که مردم را بکشانید، بها به آنها بدهید، کارها را با مردم راه بیندازید خیلی خوب است ولی آن مردم، آن مردمی که در سرمایه گذاری برای بخش خصوصی هم جوشیده از طبقات مستضعف که درمتن پیام امام آمده و از باب فرمایشات امام به عنوان تفسیر بعضه بعضه این امر هم تازه تحقق پیدا کرده یعنی شما چقدر خوب است مراجعه کنید به همین وزارت صنایع سنگین بگوئید آقا موافقت اصولی تان را بدهید، امار موافقت های اصولی تان را ما ببینیم که حدود چهارده میلیارد تومان موافقت اصولی صادر شده که بیش از 90 درصدش دربخش خصوصی و تعاونی بوده است. اینجا حالا بخش خصوصی را چماق کردن به عنوان اینکه اصالت یا حضور یا ایجاد یک وزارتخانه ای را نفی کردن نمیدانم چه رابطه ای با هم میتواند داشته باشد.
    اما مطلب دیگری که ارز زیاد از کشور خارج میشود به عنوان اینکه قطعاتی وارد کنیم تا درجهت اداره این وازتخانه یک روزی به خودکفائی برسیم حالا ما بیائیم همینجور وسائل را از خارج بگیریم و ارزکمتر بدهیم این بهتراست؟ این حرف عربستان سعودی است یک وقت صحبت بود با بعضی از جوانهایشان می گفتیم آخر چطور شده که شما همه چیزتان درآمریکا خلاصه شده می گفتند این برای ما نهایت خوشبختی است که ما ارباب باشیم آنها نوکران ما، آنها بسازند بدهند ما مصرف کنیم و از آن استفاده کنیم. این چه حرفی است که حالا ما ممکن است که یک چیزی را با قیمت ارزانی با کمترین ارز واردکشور بکنیم ولی در نهایت همان آش وهمان کاسه اما ممکن است به خودمان زحمت بدهیم. سرمایه گذاری داشته باشیم برای اینکه استعداد ها را شکوفا کنیم و صنعت را در رابطه با کل انقلاب به مرحله خودکفائی برسانیم. آنوقت تازه دراین رابطه شما حالا بیائید وسائل را همین جور ساخته و پرداخته از خارج وارد بکنید فکر می کنید مثلا 12 هزار کارگران ایران خودرو را چکار میخواهیدبکنید؟ مطرح کردند که افزایش درآمد وجود داشته جالب این است که این افزایش درآمد را مقایسه کردند برمبنای نرخهای ثابت سال 56، نه تورم جهانی را لحاظ کردند، نه مسائل جنگ را، نه قضایائی را که دراین رابطه بایست مورد توجه یک کارشناس قرار بگیرد آن هم وقتی ادعای کارشناسی داشته باشد. یا اینکه یک کارخانه با پنج میلیون تومان سرمایه گذاری و سیصد نفر کارگر این قابل توجه است چون این شرکت ها در مقام ثبت سرمایه اولیه شان چنین چیزی است. اصلا چنین چیزی وجود ندارد اصلا چقدر خوب است که ما با پنج میلیون تومان بتوانیم سیصد نفر را مشغول به کار بکنیم آنوقت حالا نگاه بکنیم ببینیم بی کارهای درجامعه دارند می گردند سرمایه موجود و این را عاقلان دانند که چه جور برخوردی است و درادامه بحث شما برادران و خواهران محترم نماینده درمجلس شورای اسلامی درحضور شورای محترم نگهبان در رابطه با استهلاک سرمایه گذاری درخط تولید اینراچه کار میخواهید بکنید یعنی واقعا همیشه میخواهید کراخانه وارد کنید، همیشه توربین میخواهید وارد کنید، دیگ بخار میخواهید وارد کنید، همیشه در رابطه با ابزار آلات خودتان دنبال ابرقدرتها راه بیفتید. از این طرف محکوم بکنید که یک وابستگی فاسد باکشورهای ملحد و کذا وکذا، از آنطرف دیگر چکار میخواهید بکنید. اصلا کشور را در بعد صنعتی چطور میخواهید اداره بکنید؟ حالا انجمن اسلامی خط امامی آمده چیزی در این رابطه نوشته حالا من نمیدانم انجمن اسلامی خط امام چه موضوعیتی دارد یعنی انجمن اسلامی غیر خط امام هم لابد مثل دانشجویان خط امام یا چنین چیزی هم درکشور وجود دارد من البته خبر ندارم چین یک نیروگاه از ایتالیا وارد میکند بعد رویش کار میکند از آن الگوی صنعتی میگیرد بعد خودش می سازد و ما همان نیروگاه را از ایتالیا در موارد متعددی وارد کردیم، باز هم وارد بکنیم برای اینکه مساله صنایع سنگین براساس یک دید انقلابی اسلامی نمی خواهیم ببینیم و شما اگر عنیات کرده باشید تمامی کمیسیونها اصلا آمدند مخصوصا کمیسیون مربوطه آمده تصویب کرده البته تعجب می کنم این دیگر مساله ای است که در آئین نامه مسکوت است و ریاست محترم مجلس و نمایندگان محترم بایستی برایش فکری بکنند. برادر بزرگوارمان مخبر محترم کمیسیون اینجوری که از خود اعضای کمیسیون برای من می گفتند در طول مذاکرات این لایحه بیمار بوده و نبوده و حضور ذهن نداشته، بایست اعلان آمادگی میشده ورئیس، نایب رئیس می آمده. منشی می آمده گزارش به مجلس میداده و مساله را جا می انداخته و علل تصویب مساله را توجیه میکرده خوب شما شنیدید مقدمتا مخبر محترم کیمسیون اظهاراتشان را که چه اندازه در توجیه علل تصویب کمیسیون میتواند برای مجلس روشنگر باشد و از طرف دیگر شما امروز ملاحظه بفرمائید بودجه جاری…..
    رئیس – وقتتان تمام است.
    حمیدزاده – خیلی متشکر.
    رئیس – یک مخالف و یک موافق دیگر پنج دقیقه هر دو وقت دارند صحبت کنند.
    منشی – مخالف بعدی آقای اسماعیل فدائی
    فدائی – بسم الله الرحمن الرحیم. متاسفانه ما وقتمان به کمبود خورد. یک مطلبی هست میگویند مرحوم شیخ جعفر شوشتری دریکی از روزها گفت من یک مطلبی میخواهم امروز بگویم که هیچ پیغمبری و اوصیاء پیغمبران نگفته و آن این است که خدا را در کارهای خودتان شریک کنید. من هم میخواهم امروز عرض کنم به برادران عزیز که شما برادران عزیز لااقل با شنیدن این صحبت های موافق و مخالف در صحبت های همه ما پس از شنیدن اگر برایتان صد در صد مساله روشن نیست تشکیک کنید. چون روزی که درمورد ادغام وزارتخانه اینجا صحبت شد رئیس محترم مجلس فرمودند کار به این عظیمی و بزرگی را شما نیائید به این فوریت با یک بلند شدن و نشستن زیر آبش را بزنید که بعد نتوانید جبران کنید. من هم عرضم این است که البته من هم درکلیات و در جزئیات جزء جزء آن حرف دارم که خدا توفیق بدهد بتوانم دراین مدت بسیار کوتاه عرض کنم لااقل ببینیم آیا وقت آن رسیده یعنی اینقدر ما وقت داشتیم که حالا تصمیم بگیریم بر بودن یک چنین چیزی که از نظر ارزی و از نظر مسائلش باید در مملکت بماند و یا اینکه تلفیق بشود. اولا درقانون اساسی وزارتخانه ای بنام صنایع سنگین وجود ندارد صنایع برزگ و صنایع مادر هست، بزرگ هم هست. این سنگین آیا احتیاج به تعریف ندارد و من گوش دادم فقط دراین مخالفین آن کسی که اول هم صحبت کرد و برادران دیگر هم همه گفتند همه حرفی را او زد برادرمان آقای واقفی بود که اسم برد از تعریف صنایع، بعد ایشان فرمودند که صنایع سنگین اسمش را بردند ولی تعریفش را که بنا بود بکنند نکردند ولی ما می بینیم در جزء جزء این لایحه یک تداخل هائی هست که با وزارتخانه های مختلف تداخل دارد و تعریف صحیحی هم ندارد برای اینکه ما می بینیم طرح و یا واحدهای بزرگی مثل فولاد مبارکه و مثل ذوب آهن اینها جزء سنگین به حساب نمی آیند ولی از آنطرف ما می بینیم سپر سازی و یا اینکه اگزوز سازی و چیزهای دیگری از قبیل اینها جزء سنگین ها هستند که حالا من عرض میکنم اینجا الان صورتی هست از واحدهای تحت پوشش این وزارتخانه که شما ببینید کجایش اینها میتوانند باشند. من یکی یکی اینها را فقط 48 مورد سوله سازی و ریخته گری هست، 48 مورد از این 170 و خرده ای مورد این سوله سازی و یا ریخته گری سنگین است و برادرانی که عنوان کردند درمورد اینکه این بخش خصوصی عنوان شده اولا بخش خصوصی را امام فرمودند و درثانی اگر بنا
باشد ما روزی از این همه حیف و میل و از بین بردن بودجه مملکت جلوگیری کنیم باید بخش خصوصی را شریک بدانیم برای اینکه خودشان زحمت میکشند، تلاش میکنند، خرج میکنند و بعد هم نیازهای جامعه را برطرف میکنند. نه اینکه ما برای هر سوله سازی باید استخدام داشته باشمی بعد برای آنها رئیس داشته باشیم، اداره داشته باشیم، وضعی به این صورت داشته باشیم. در هر صورت چون وقت بسیار کم است من خواهشم از مجلس این است که همان طوری که فرمودند از هد الناس من وقف عندالشبهه اینجا این شبهه برای ما و برای این مجلس پیش بیاید که آیا وقتی روز پیش مرحوم شهی بافقی را در سیمای فرزانگان عنوان میکردند که این پولها را روی شکم خودش می گرفت پیر مرد و برای اینکه به کسی مزدی ندهد در یک یک حجره طلبه ها میرفت و در عین حال قبضی نداشت و روی یک کاغذهائی که درکوچه افتاده بود قبض می نوشت ما این همه دلار دراختیار وزارتخانه ای که پنج برابر شده بودجه اش قرار بدهیم و در عین حال همه پرسنلش هم حدود چهارصد نفر است که بسیاریشان از این طرف و آنطرف به عنوان مامور آمدند آیا لازم است و یا لازم نیست و تناقضات عجیبی و اشکالات زیادی درخود تک تک جزئیات این لایحه هست که من نوشته بودم ولی متاسفانه به این وضع برخوردیم که وقت تمام شد و البته این هم در اثر این بود که یک عده وقت زیاد استفاده کردند.
    رئیس – خیر من وقت های زیادی را آنهائی که از ده دقیقه بیشتر صحبت بکنند آنها را حساب نمی کنم . چهارنفر ده دقیقه حساب کردیم شما هم پنج شد چهل و پنج دقیقه.
    منشی – موافق بعدی آقای جهانگیری.
    جهانگیری – بسم الله الرحمن الرحیم. البته فرصت ما خیلی کم است. و دراین فرصت مختصر بحث کردن راجع به این موضوع به این مهمی مشکل است. درارتباط با وزارت صنایع سنگین بحمدالله صحبت های مفصل و زیادی درهمان جلسه تمدید شش ماهه و هم دراین جلسه شده و درمجموع تا حدود زایدی مساله روشن شده است. چیزی برادران محترم موافق و مخالف از صبح صحبت کردند ومن فکر میکنم که حائز اهیت است که باز هم تاکید بشود این است که ما باید دراین مملکت جایگاه صنایع و آن حرکتی که ما به عنوان حرکت نظام در اصول 43 و 44 قانون اساسی تنظمی کردیم یک مقدار با دیدی روشن تر و با دید بازتری با آن برخورد بکنیم. اگر بحث استقلال اقتصادی به عنوان یکی از اساسی ترین محروهای این نظام و اساسی ترین اهداف این نظام قرار است دنبال بشود ما باید اعلام بکنیم که هدف از استقلال اقتصادی درچه ابعادی است و کجا است که ما را میتواند به استقلال اقتصادی برساند. ما الان متکی هستیم به نفت و همه ما هم اقرار داریم که اگر این قدر بشکه نفت نفروشیم نمیتوانیم کشور را اداره بکنیم با آن وضعی که می خواهیم. شاه آن موقع می گفت ده سال دیگر نفت تمام میشود. بیست سال دیگر نفت مام میشود و ما می گوئیم سی  سال دیگر نفت تمام میشود. بالاخره این به عنوان یک حرف اساسی به عنوان یک کاراساسی ما باید مشخص بکنیم اگر روزی قرار شد نفت تمام بشود ما باید به چه متکی باشیم. ما باید ارزی که امروز داریم از نفت دریافت میکنیم اما ارز را از کجا بیاوریم. ما بالاخره راه را درمملکت نمی خواهیم تعطیل بکنیم ما بالاخره می خواهیم هواپیمائی را توسعه بدهیم. ما میخواهیم کشتی رانی را توسعه بدهیم. ما میخواهیم همه ابعاد اقتصادی این نظام را توسعه بدهیم. آن هم قعطا به ارز نیاز داریم. بنده معتقدم همانجوری که در برنامه دهساله هم آمده و گفته شده ما در برنامه دهساله اول به خودکفائی کشاروزی میرسیم که این هم متاسفنه شعار است، ما در دهسال اینده، در بیست سال آینده که به خودکفائی کشاورزی برسیم گام بسیار بزرگی برداشتیم تا اینکه کشاورزی بخواهد منبع تلوید ارز ما باشد. ضمن اینکه من اعتقاد دارم اگر با کشاورزی خوب برخورد بشود، جدی برخورد بشود کشاورزی یکی از بهترین منبع های تولید ارز است. ولی یقینا کشوری که قرار است مستقل بماند، کشوری که قرار است به استقلال اقتصادی برسد باید به صنعت توجه بکند آن هم نه به صنعت آدامس سازی، نه به صنعت کفش سازی، این صنعت تولید ارز نمی کند، این صنعت ما را خودکفا میکند ولی صنعت آدامس سازی، پفک سازی این صنعت با صنعت ماشین سازی فرق میکند. ما امروز اگر قرار باشد صنعت هواپیما سازی را بیائیم در وازرتخانه ای قرار بدهیم که صنعت پفک سازی درآن وزارتخانه هست چه جور میتواند یک مدیری این طیف گسترده از پفک سازی و کفش سازی، آدامس سازی تا هواپیما سازی و کشتی سازی این طیف را وزیر اداره بکند. اگر ما بحث میکنیم می گوئیم مدیریت های ما جوان هستند. مدیرهای ما جوان هستند نه به این معنا است که خدای ناکرده مدیرهای ما نمیتوانند به اندازه مدیرهای زمان طاغوت اداره بکنند. زمان طاغوت مثلا شرکت ملی نفت یک مدیر عامل داشت وزیر نفت نداشت ولی همه ما میدانیم که مدیر عامل شرکت نفت اندازه چهار تا وزیر اختیارات داشت حالا بگوئیم اقا ما آمدیم وزیر گذاشتیم چون مدیر عامل ضعیف بوده این حرف درست است ؟ یا ذوب آهن اصفهان، مس سرچشمه همه اینها که مدیرعامشان اندازه چها رتاوزیر قدرت داشتند، بروید قانون هایشان را بخوانید، اینها را آورده ایم درقالب یک وزارتخانه گنجانده ایم. بنده معتقدم که باید ما با جایگاه صنایع دراین نظام برخورد قوی بکنیم برای برنامه ریزی صنایع بها قائل بشویم، اگر ما قرار باشد به استقلال اقتصادی خودمان فکر بکنیم باید به صنایع سنگین به عنوان صنایعی که ارز زا است، به عنوان صنایعی که ما را به طرف استقلال میبرد توجه بکنیم و یقینا مدیریت مستقلی میخواهد. تشکیلات مستقلی میخواهد، مدیریت با رایی میخواهد که بتواند رد شوراهای قانونی دفاع بکند از حق این صنعت و این صنعت را به عنوان یکی از منابع اساسی این کشور جا بیندازد. درارتباط با وزارت صنایع سنگین الان ما بحث این نباید بکنیم که وزارت صنایع سنگین باید تشکیل بشود یا نباید تشکیل بشود. این وزارت وجود داشته و سه سال کار کرده و سه سال خدمت کرده و امروز ما باید تصمیم بگیریم که این وزارتخانه منحل بشود با نه. مخالفین خوب بود امروزاینجا استدلال میکردند که به این دلیل این وزارتخانه باید منحل بشود. آقا بوروکراسی، بلی، بوروکراسی را همه ما مخالفیم. حالا استدلال بکنید که آیا وزارت صنایع سنگین دراین سه سال بوروکراسی کشور را زیاد کرده، یک وزارتخانه ای بوده که روز به روز بر پرسنلش اضافه شده، هزینه جاریش از میلیونها به میلیاردها رسیده یا به عکس یک وزارتخانه ای درسه سال شما کلش 150 میلیون تومان بودجه جاری به آن داده اید، بینی و بین الله بیائید فکر بکیند کارخانه های تحت پوششی که هر سال چقدر زمان ما باید به عنوان کمک زیان به این کارخانه ها کمک می کردیم چقدر درآمد به دولت دادند. آقا مرتب نگوئیم با قیمت بالا بردن درآمد تولید شده اینجور نیست. چرا با مورد برخورد نمی کنید شما که میگوئید قیمت را بالا برده اند. وزارت صنیاع سنگین معتقد است دراین سه سال اصرار بر تثبیت قیمت ها داشته و درموارد زیادی کاهش قیمت ها داشته است سه سال است قیمت پیکان ثابت است. اجازه بدهید من فقط دو مورد تولیدات را بخوانم. به هر حال در مجموع من فکر میکنم چون آمارهایم بهم ریخته چون من برای ربع ساعت وقت تنظیم کرده بودم.
    درمجموع اگرالان تولیدات روزانه را درنظر بکیرید آنجائی که صد دستگاه بوده، 150 دستگاه شده اینکه بالا بردن قیمت نیست، تولید رفته بالا حالا ممکن است مواردی هم بوده که افزایش قیمت دارد ولی در مجموع تولید بالا رفته و بالا رفتن تولید بوده که درآمد اضافه شده و من فکر میکنم واقعا با یک وزارتخانه ای که قرار است سرنوشت اقتصادی کشور را تنظمی بکند ما بالاخره باید به کشتی سازی دراین مملکت بها قائل بشویم و ما نمیتوانیم همه اش کشتی وارد کنیم. بلی صنعت الان ممکن است صنعت مونتاژ باشد ما معتقدیم که باید روی انتقال تکنولوژی کار بشود من الان لیست دارم بیست مورد اینها تا الان قرار داد انتقال تکنولوژی بستند و اینجور نیست که ما بگوئیم آقا برای بولدوزرسازی ما باید از صفر شروع کنیم. ما باید تکنولوژی بولدوزرسازی از خارج بگیریم و به داخل بیاوریم و من فکر میکنم انشاء الله نمایندگان مجلس محترم رای بدهند که بنفع مملکت است.
    رئیس – بسیار خوب، کمیسیون و دولت آقای هاشمی مخبر کمیسون صحبت نمیکنند. آقای ارومیان صحبت میکنند. کمیسیون چهل دقیقه دارد و دولت 45 دقیقه.
    ارومیان – بسم الله الرحمن الرحیم. البته دفاع ما از نظریات کمیسیون است که اکثریت رای به تاسیس وزارت سنگین داده است. عرض شود آنکه نظریات صاحب نظران بوده است درکمیسون مطرح بود و کاملا هم ضبط شده من در صحبت هائی که به حضورتان خواهد رسانید و علت و مرجع تصمیم گیری کمیسیون هم که برای تصویب این وزارتخانه رای داده است. معلوم خواهد شد. ابتدا اینرا عرض کنم که در مورد تمدید
همین وزارتخانه به عنوان شش ماه صحبت هائی دراین جلسه محترم شد و موافق و مخالف صحبت های بسیاری را دراین زمینه ارائه فرمودند و اما امروزصحبتی دراصل تاسیس است مخالفین محترم که صحبت هائی داشتند به بعضی از آنها من اشاره بکنم معلوم میشود آن جهتی که روی ان جهت کمیسیون هم تصویب کرده است. ابتداء صحبت از این شد که این وزارتخانه ها از همدیگر جدا نشده اند و تاکنون حد و مرز و ثغوری مشخص نگردیده است. این مطلب درست نیست. برای خاطر اینکه قبل از آنکه وزارتخانه به مدت 3 سال تشکیل شود همینطور بود، یک وزارتخانه بود، ناظر و سیاست گذار تمامی اموری بود که فعلا برای دو وزارتخانه تفکیک شده است. اکنون آن که حدومرز و ثغوراینها رابیان کرده سات. در قانون معادن و فلزات شما ملاحظه فرمودید که به تازگی هم اصلاحیه اش به مجلس شورای اسلامی محترم ارائهی شده بود و نظر دادید ، در آنجا مشخصا به نظر همه شما رسید. حد و مرز وزارت صنایع سنگین و همچنین وزارت صنایع و وزارت معادن و فلزات مشخص گردیده. بود. آن که در رابطه با وزارت معادن و صنایع هست، از مواد اولیه گرفته تا به حدی که به درد به اصطلاح کارخانجات بخورد. یعنی به این معنا اگر موادی را استخراج میکنند، تا حدی که به شمش برسد این وظیفه وزارت معادن و فلزات است. وقتیکه به آنجا میرسد دراختیار وزارتخانه دیگری قرار میگیرد. آنها به مورد عمل و آن که در رابطه با استفاده خودشان هست، استفاده میکنند  و همچنین درموارد آن مواد آهنی، آنها هم همین طور است دراختیار وزارت معادن و فلزات است تا برسد به حد شمش بودن، مثلا این معدن سنگ آهن و مس و مثال ذلک، چیزهای دیگر است. اینها هم تا حدی که برسد به شمش بودن دراختیار وزارت معادن و فلزات است وقتیکه به اینجا میرسد در اختیار وزارتخانه های دیگر قرار میگیرد.
    اما درمورد وزارت صنایع که مربوطه به مواد غیر فلزی است که نورد غیر فلزی هست، کلا دراین رابطه هر چه کارخانه صنعتی بوده باشد، مربوطه است به وزارت صنایع ملی اما بقیة. دررابطه با صنایع سنگین است و صنایع سنگین از ریخته گری گرفته تا ماشین سازی و آهنگری و همچنین کارخانجات، تولید صنعتی برای این قسمت ها موظف است که اینها را به راه بیندازد و ایجاد بکند و درهمین لایحه که ملاحظه خواهید فرمود این قسمت ها راداده شد. خصوصا درمورد کارخانجات سازی که اینها باید به عهده اینها باشد. تاکنون نبود. اینها یک تکه هائی میساختند رخته گری، آهنگری، همینطور سازه های فلزی و امثلا ذلک و ماشین سازی بود. امااز کارخانجات اسمی آورده نشده بود درحالیکه کمیسیون تشخیص داده که دراین ما پیشنهاد دادیم و مورد قبول کمیسیون قرارگرفت که اصل کار این وزارتخانه عبارت از کارخانجات. یعنی ایجاد کارخانجات، کارخانه سازی تولیدی صنعتی است. این را به عهده این است که بخواهیم ما درآینده مملکتی داشته باشیم که این صنایع برای اینکه هر چه در هر موردی که لازم هست کارخانه ای که از خارج وارد بکنیم و برای اینها مورد استفاده قرار بگیرد، بالاخره اینها خودشان درست بکنند و قطع وابستگی تا حدی که به خودکفائی برسیم بوده باشد. از این جهت ای پیشنهاد هم داده شد وکارخانه سازی هم برای تولید صنعت اینها عهده دارش بوده باشند. و از این جهت حد و مرز اینها جدا شده است و از این جهت دیگر اختلافی ما بین اینها نیست و فعلا این جهت حل شده است. بلی، قبل از آنکه این بحث ها به میان بیاید و همچنین کاملا مشخص بشود درابتدای تاسیس وزارتخانه به مدت سه سال مدت زمانی طول کشید که اینها هماهنگ بشوند و ظایف خودشان را از همدیگر مشخص بکنند و الان هم مشخص شده اند و همینطور درکمیسیون هم حاضر بودند نمایندگان از صنایع ملی و همچنین معادن و فلزات، اینها هم اظهارات خودشان را درآنجا بیان فرمودند که گفتند درحال حاضر ما آنچنانی که اختلاف مرز و حدودی داشته باشیم نداریم و حل شده است. اگر برای بعضی چیزها هم درآینده ما بخواهیم که حد و حدودی مشخص بکنیم، آمادگی را داریم که درآینده این چیزها را هم برطرف بسازیم. اما از جمله صحبت هائی که دراینجا شد یکی این بود که کارخانجاتی که درحال حاضر دراختیار دولت میباشد قابل واگذاری به بخش خصوصی است و درآن صورت ضرورتی جهت وجود دو وزارتخانه، صنایع و صنایع سنگین باقی نمیماند. این مطلب دراینجا مطرح شد. عرض میکنم که ملاحظه میفرمائید. درست است ما قبول داریم که برای واگذار کردن بخش خصوصی باید اینها قدمهای فراتر بردارند که درآینده انشاء الله ما از این قبیل کارخانه ها و صنایع را واگذاربه بخش های خصوصی بکنیم. اما درحال حاضر اکثر به دست حکومت است. یعنی دولت هست که باید اینها را اداره بکند و اگر چنانچه این قسمت باشد. ملاحظه میفرمائید که سیاست گذاری که اصل وظیفه یک وزارتخانه است، غیر از آن جهتی استکه واگذار کند به ملت و بخش های خصوصی عمده کار وزارتخانه عبارتست از سیاست گذاری و هماهنگی و رسیدگی به آن جهتی که تداخل در امور نشود که خدای ناکرده، یک وقت. گاهی وقتها تاکنون شده بوده. این چنین نشود، آن اینکه گاهی اوقات هماهنگی نمیشود، آن بخش های خصوصی میروند چیزهائی را وارد میکنند دررابطه با کارخانه های صنعتی خودشان که آن یکی هم همینطور، آن یکی هم همینطور این تراکم این جهت ها میشود و از این طرف تداخل درامور همدیگر هم گاهی میشود. اما برای سیاستگذاری و هماهنگ کردن و هدایت کردن، یک موسسه ای لازم است که اینها را هدایت بکند و وظایف اینها را باری اینها بگوید ولو اینکه در دست بخش خصوصی هم بوده باشد. و این منافات با تاسیس وزارتخانه ندارد. چون کاراو چیز دیگری است کار کارخانجات چیزهای دیگر، لذا از این لحاظ این معنا باعث این نمیشود که الان وزارتخانه ای نباشد و باز ادعا شد که وزارتخانه صنایع سنگین و صنایع وظیفه شان یکی است، درحد یک جهت و دریک جهت قدم برمیدارند و برای یک جهت هم کار میکنند و این هم اگر به دست یک وزارتخانه بوده باشد این دو جهت بهتر است از اینکه دو وزارتخانه داشته باشیم. آن که میگوئیم وقتیکه این وظایف مشخص شد، حدود و تکلیف هر وزارتخانه را ما مشخص کردیم سیاستگذاری در هر مورد و در هر جهت غیر از سیاست گذاری درآن جهت دیگر است وقتی که ما برای اینها کارخانه سازی را و آهنگری و ریخته گری و سازه های فلزی و امثل ذلک را دادیم و حدود وظایف اینها مشخص شد یک سیاست گذار و هماهنگ کننده مشخص برای اینها لازم است و اگر چنانچه با توجه به جدا بودن حدود وظایف یک کسی دیگر سیاستگذار اینها بوده باشد این کار را جز به مشکله انداختن بالاخره اشکالی را از پیش پا نخواهد داشت از این جهت که دو وزارتخانه یکی بشود تقریبا آن جهت را نمیرساند. آن ادعای آنها و هم چنین آن روشهای اجرائی و کنترل های ناشی که از مقتضیات و سیاست کل کشور بوده است که اینها عنوان کردند که سازماندهی بکنند و چه کار کنند و چنان کنند. بالاخره، سیاستگذاری در رابطه با آن پیشبرد اهداف یک کشور غیر از این است که سازماندهی بکنند. سازماندهی مربوط به دولت است، اما وزارتخانه سازمانهدی نمیکند. بلکه این سیاستگذاری میکند و همیشه خودش هم حاضر درآن هیات دولت است میتواند ان نیازهای خودش را برای برآورد کردن در آنجا مطرح بکند و زودتر برای سازماندهی برسند، تا اینکه این وجود نداشته باشد. بعد گفتند که ناهماهنگی در سیاستها و امور اجرائی زیاد شده است از این جهت که اگر چنانچه برتعداد وزراء اضافه بشود، این ناهماهنگی بیشتر خواهد شد. البته این را اشاره کردیم، باز این را دوباره توجیه میدهیم که باتئجه به ماهیت متفاوت صنعت کارخانه سازی و ابزار سازی با بهره برداری از تاسیسات صنعتی، امور اجرائی کلا تداخلی نمیتواند داشته باشد و در موارد نادر طی سه سال گذشته که اینها داشتند آزمایشاتی که به عمل آمده است. برای اینها تعیین تکلیف شده که هر یکی کارهای خودشان را مشخص کردند، لذا از این جهت ناهماهنگی کمتر شده است که تا زیاد بودن. همینطور هماهنگی درامر سیاستهای صنعتی با ابزار برنامه ریزی که توسط وزارت برنامه و بودجه به هیات دولت و مجلس و هماهنگی با سیاستهای اساسی دیگر تامین میگردد و اصولا دستگاههای سیاستگذار پیشنهاد دهنده بوده و مجری سیاستهای کلان هستند و در آن چهارچوب سیاستهای اجرائی را تدوین مینمایند کما اینکه چنانچه غرض از افزایش تشکیلات تعدد سازمانها باشد تاکید میگردد که این امر تابع ماهیت امور و مصالح خاص کشور است مصالح خاص کشور داعی بوده است که تعدد سازمان بشود، تعدد وزارتخانه بشود و نیاز این قسمت را دولت احساس کرده است لذا در حال حاضر لایحه ای هم به این طول و تفصیل به مجلس شورای اسلامی تقدیم نموده است و چنانچه حجم سازمانها منظور باشد، آن نیز تابع حجم برنامه ها و ماموریتهائی است که درقالب بودجه و برنامه کوتاه مدت و میان مدت و دراز مدت به عهده دولت محول میگردد چنانچه سازمانها بتوانند این ماموریتها را به انجام برسانند فی الواقع موفقیت حاصل گردیده و هزینه اضافه احتمالی کاملا موجه میگردد و آنچه هزینه ای هم که تاکنون این وزارتخانه داشته دو ده هزارم کل بودجه بوده است که تاکنون دراختیار اینها بوده
و فعالیت اینها روی همین زمینه بوده که بیشتر نبوده است و همچنین بعضی از برادران در رابطه با تعریف صنایع سنگین صحبت کردند. درست است ما عنوانی به عنوان صنعت سنگین نداریم، صحیح است. آن که هست، مثلا میگویند کارخانه بزرگ است آن که هست مثلا میگویند تعداد پرسنل فالن تشکیلات زیاد است. والا صنعت سنگین چه چیز است، این را نمیشود باوزن با کیلو و چیزهای دیگر متراژ نمود. از این جهت به این معنا صحیح است و قبول داریم. اما تعاریفی که درخود قانون اساسی هم هست. اینها یک تعاریفی است اعتباری و قراردادی و بالاخره یک چیزی را بگویند سنگین، اینها خودشان باید تفکیک بدهند درمیان اینها چه چیز را سنگین میگویند، چه چیز را سنگین نمیگویند. آن که این جوری خودشان اینها را تعیین کرده اند این است که آن که در رابطه با آهن و فلز کار میکند، آن که برای ماشین سازی و کارخانه سازی و ریخته گری و آهنگری و بالاخره سازه های آهنی و فلزی و از یان قسمت ها بوده اینها را مشخص کرده اند به عنوان سنگین که تحت نظر یک سیاستهگذار مخصوصی اداره بشود، ان وقت چیزهائی که در رابطه با غیر این جهات هست. نوردهای غیر فلزی آنها را به صنایع داده اند و آن که راجع به معادن هست، آن هم که کارش مشخص است و تعریف و حدود وظایفش هم معین شده است و قانونش هم درمجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است لذا مراد از این تعاریف آن نیست که مشخصا بگوئیم سنگین چه چیز هست، مثلا سبک چه هست. ممکن است یک چیزی خیلی از لحاظ حجم کوچک باشد. اما کار، کار وزارت سنگین بوده باشد. لذا از این جهت اینها جدا کرده اند، ان که دراین قسمت ها کارمیکند که درخود لایحه هم آمده است و در کمیسیون هم بعضی از وظایف هم اضافه شد، آنها برای سنگین و بقیه برای معادن و فلزات و همچنین برای صنایع ملی بوده است لذا مثال هم میزدند که ریخته گری کجای آن از وظایف صنایع سنگین است لذا وقتیکه آن تعاریف را ما این وری بیان کردیم و همینطور هم هست و خود این آقایان باید آنها توضیح بدهند و جدا بکنند بعد از این آن وقت معلوم میشود که ریخته گری تحت نظر چه کسی اداره بشود، مثلا چیزهائی که غیر فلزی هست، آنها به وسیله چه وزارتخانه ای اداره بشود، مثلا چیزهائی که غیر فلزی هست، آنها به وسیله چه وزارتخانه ای اداره بشود. اینها مشخص شده است. همچنین در رابطه با اضافه شدن پرسنل و امثلا ذلک و هزینه جاری. اما عرض کردیم آن که هست، مشخص شده است، هزینه اش چه بوده، هیمن هزینه برایش داده میشود، همان بودجه، یعنی آن که میخواهد هزینه کند معلوم شده است، اما زیادی پرسنل وقتیکه میخواهیم مملکت پیش برود و از وابستگی ها ما قطع علاقه بکنیم و بالاخره به خودکفائی تاحدی برسیم، لازمه اش این است که دراین رابطه هرچه که لازم داریم، یعنی به تعدادی که لازم داریم، باید استخدام بکنیم، انها متخصص باشند درحال حاضر همین رویه هست و خودمجلس شورای اسلامی نه تنها دراینجا بلکه به تمام سازمانها و وزارتخانه ها با اینکه اسخدام رسمی را ممنوع کرده است. اجازه داده است برای متخصصین که آنها را درحد نیاز و احیتاج استخدام بکنند و الان هم همین قانون جاری است و عمل هم میکنند. لذا زیادی پرسنل دلیل این نیست که هزینه بالا میرود و بودجه بیشتر صرف میشود و بالاخره کاری پیش نمیرود. خیرکار زیاد بالاخره وقتیکه ااس این قسمت هائی که واقعا زیربنائی است پیش برود، ما احتیاج به افراد متخصص داریم، اگر در داخل مملکت همنبود ممکن است که از خارج هم با آن صلاحدیدی که دولت و مجلس داشته است از آنها هم استمداد بنمایند. پس بنابراین، این مطالبی که گفته شده است اکثر اینها چیزهائی است که بالاخره معلوم شد و صحبت هم شد و ضمنا اخیرا این صحبت به میان آمد اصل کار این وزارتخانه چیست، اینرا به عنوان سوال بعضی از برادران مطرح فرمودند اصل کار این وزارتخانه هماهنگی و سیاستگذاری است، همچنین دادن موافت های اصولی و فعالیت درایجاد کارخانجات صنعتی برای قطع وابستگی و یا حداقل کم کردن. این کار این وزارتخانه است، پس بنابراین با این نحوه هم سوالات، داعی پیدا نمیشود که این وزارتخانه که به مدت سه سال کار کرده است و تاحدی هم که پیشبردی داشته و نه اینکه این جور بوده است که هیچ کاری نکرده است و ما درکمیسیون بررسی کردیم، از این جهت ما اشکالاتی نداشتیم، اما درحال حاضر باتوجه به عرایض ما اصل تصمیم گیرنده خود نمایندگان محترم حاضر درجلسه هستند، که بالاخره مراعات کنند، سیاست وقت را پیشبرد مقاصد را، قطع وابستگی یا آن چیزهائی که خدای ناکرده مثلا باعث شده است تاسیس این وزارتخانه یک صدمه ای یا مثلا ضرری بوده است تا به حال اینها را بررسی کنند، خود نمایندگان هرچه تصمیم بگیرند همین متخذ است و همین قانونیت دارد. اگر رای آورد ما درمورد جزئیاتش بحث خواهیم داشت و نمایندگان محترم نظریات خودشان را هم خواهند داد. لذا این خلاصه بحث ما بود که اصل آن مطالبی که در کمیسیون گذشته بود. از این جوابها عرض شد. الان رای ، رای نمایندگان محترم است والسلام.
    رئیس – بسیارخوب.
    یکی از نمایندگان – آقا رای کمیسیون رااعلام کنید.
    ارومیان – عرض کردیم کمیسیون با اکثریت آراء رای داده البته مخالف هم داشت اما با اکثریت آراء رای داده است. در ضمن خود این لایحه را ملاحظه بفرمائید چند کمیسیون دیگر هم رای موافق داده است، این دیگر لزوم ندارد که ما اعلام بکنیم.
    زواره ای – خوب، اگر رای اکثریت کمیسیون موافق نبود که به عنوان رد مطرح میشد.
    رئیس – خوب بلی به عنوان رد مطرح میشد یعنی معلوم است که رای کمیسیون موافق بوده است. ما ده دقیه به ظهر داریم، آقای نبوی مثل اینکه شما همه وقتتان را میخواهید بگیرید؟ (نبوی – بلی) آقایان آمادگی دارید که ما چهل و پنج دقیقه بمانیم یا ما برای جلسه بعد هم میتوانیم بگذاریم. لوایح رسیده را اعلام کنید.
7- اعلام وصول سه فقره لایحه از طرف دولت
    منشی – سه لایحه از سوی دولت رسیده که اعلام وصول میشود.
1- لایحه بازسازی کانون وکلای دادگستری.
2- لایحه راجع به ترفیع مشمولان وظیفه فوق دیپلم درمواقع جنگ و بحرانی
3- لایحه اصلاح نرخ مالیات بردرآمد حقوق.
    رئیس – بسیارخوب، منا یک نامه ای آقای صالحی نوشته اند که آن اظهاری که فرمودند در مورد اخطار آئین نامه ای، عذرخواهی کردند که برداشت بدی از آن اظهارشان درجلسه شده است. ایشان نظرشان این بوده که بعضی از نمایندگان کار دارند و به شورای نگهبان که اینجا تشریف دارند، مراجعه میکنند و مانع گوش دادن آقایان میشوند و نظرشان این نبوده که بگویند آقایان شورای نگهبان به حرفها دقت نمیکنند، بیشتر نظرشان به این بوده که به من بعضی از آقایان مراجعه میکنند نمی گذارند من کارم را و مدیریتم را انجام بدهم یا بعضی از نمایندگان درموقع صحبت دیگران مشغول خواندن نامه ای یا چیزی هستند، البته درکل من هم توصیه میکنم که درجلسه حتی الامکان به مطالب گوینده توجه بشود. ایشان عذرخواهی کردند از اینکه برداشت این شده که به شورای نگهبان نظری داشتند، من هم قبول میکنم که نظر ایشان همین بوده است. و اما اگر احالا آقایان موافقید ما نیم ساعت یا یک مقدار بیشتر از نیم ساعت وقت را تمدید کنیم کسانیکه با سه ربع ساعت تمدید وقت موافق هستند قیام بفرمایند تصویب نشد، اکثریت موافق نیستند. ما حالا آن انتخاباتی که باید انجام بدهیم، انجام میدهیم که چند دقیقه بیشتر طول نمی کشد سوالات را هم الان اعلام میکنیم بلی، آنها میماند خوب، مسائل الان مسائل فوریتی است. دوسوال به دست ما رسیده است که اعلام میکنیم.
8- اعلام سوال آقای موحدی از وزیر مسکن و شهرسازی
    منشی – سوال آقای موحدی ساوجی از وزیر محترم مسکن و شهرسازی.
    علت عدم تحویل واحدهای مسکونی زمینهای کوی کن به تعاونیهای مسکن کارمندی و کارگری.
    سوال دیگر درمورد کیفیت واگذاری زمین به تعاونی مسکن پلیس قضائی و برخورد وزارت مسکن بااین مساله است.
9- اعلام سوال آقای جلال الدین فارسی از وزیر اقتصاد و دارائی
    منشی – سوال آقای جلال الدین فارس نماینده تهران از وزیر محترم اقتصاد و دارائی درموردنگهداری ذخایر ارزی و هزینه آن برخلاف مصوبه مجلس.
    سوال دوم – درمورد تخصیص ارز برای کالاهای غیرحیاتی و غیرضروری.
    رئیس – بسیارخوب، اسامی جدیدی که رسیده اعلام کنید اگر آقایان قبول دارند.
    منشی – یک لیستی بعضی از نمایندگان داده اند که سه نفر از کمیسیون
دفاع را کاندید کرده اند: آقایان اکرمی، روحانی، شوشتری و از کمیسیون برنامه وبودجه آقای دری و آقای محمدی را کاندیدا کردند.
    رئیس – آقای روحانی جنابعالی موافقید – (روحانی – خیر) آقای اکرمی؟
    اکرمی – من هم نیستم.
    دری – من هم نیستم.
    آقا محمدی – من هم کاندیدا نیستم.
    یکی از نمایندگان – آقای هادی کاندیدا هستند.
    رئیس – آقای هادی هم به آقای یوسف پور موکول کرده اند.
    منشی –بلی، آقای هادی هم نامه ای نوشته اند و از کاندیداتوری منصرف شده اند و آقای علی رحم یوسف پور را کاندیدا کرده اند.
    یکی از نمایندگان – آقای نادی هم کاندیدا هستند.
   رئیس – خیلی خوب، آقای یوسف پور هم موافقت خودشان را اعلام کردند. البته گفتند ترجیح میدهم آقای هادی باشند. بنابراین آقای نادی و آقای یوسف پور باقی میماند.
    یکی از نمایندگان – رای نمی خواهد.
    رئیس – رای میخواهد، منتها اینکه حالا ما با ورقه رای بگیریم در انتخابات لزومی ندارد. مااز مجلس سوال میکنیم یکی یکی از آقایان سوال میکنیم ما فقط دونفر داریم یکی آقای نادی از کمیسیون برنامه و بودجه، یکی آقای یوسف پور از کمیسیون دفاع، 181 نفر درمجلس حاضر هستند، فعلا آقای نادی، کسانیکه با….
    احمدکاشانی – آقای هاشمی باید با ورقه باشد. تمام انتخابات باید با ورقه باشد.
    رئیس – اگر در آئین نامه باشد باید با ورقه باشد. ماده چند است؟ (کاشانی – ماده 128) بخوانید.
    یکی از نمایندگان – آقای علی شوشتری هم هستند.
    رئیس – آقای شوشتری کاندیدا هستند؟ (علی شوشتری – خیر) ایشان کاندیدا نیستند آقای کاشانی ماده 128 را بخوانید.
    احمد کاشانی – بسم الله الرحمن الرحیم، درموارد زیر اخذ رای مخفی باورقه الزامی است:
    انتخاب اعضای حقوقدان شورای نگهبان ، هیات رئیسه مجلس و نیز سایر انتخابات راجع به اشخاص و رای تمایل به نخست وزیر.
    رئیس – بسیارخوب، پس گلدانها را ببرند، آقایان یک گلدان برای کمیسیون دفاع است و یکی برای کمیسیون برنامه و بودجه اسم اشخاص را بنویسید و درگلدان بیندازید. آقای یوسف پور و آقای نادی کاندیدا هستند (یکی از نمایندگان – کارت با نام باشد؟) لزومی ندارد اسمتان باشد این رای مخفی است، البته اگر بنویسید، هم نوشتید، میتوانید هم کارت سفید و کبود بدهید ولی اسم بنویسید راحت تر است روی یک ورقه سفیدی اسم طرف را بنویسید و درگلدان بیندازید.
    یکی از نمایندگان – اسم خودمان را هم بنویسیم؟
    رئیس – اگر خواستید بنویسید، اگر هم نخواستید ننویسید، اسامی غائبین را بخوانید.
    منشی – نداریم.
10 – پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستورآن
    رئیس – جلسه بعدمان روز پنجشنبه ساعت 8 صبح چون ماه رمضان است و 30/7 زود است، دستور جلسه هم ادامه بحث همین لایحه وزارت صنایع سنگین خواهد بود. جلسه ختم است. نتیجه انتخابات را هم جلسه بعد اعلام می کنیم.
(جلسه درساعت 10/12 پایان یافت)
رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبرهاشمی رفسنجانی