جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه363 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه363 )

  • یکشنبه ۲۵ مهر ۱۳۶۱

1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با حضور 182 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرائت شود. 1- منشی - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. دستور جلسه سیصد و شصت و سوم روز یکشنبه بیست و پنجم مهر ماه 1361 هجری شمسی مطابق با بیست و نهم ذیحجه 1402 هجری قمری. 1- گزارش شور دوم کمیسیونهای مشترک امور اقتصادی و دارائی و برنامه و بودجه و صنایع و معادن و امور اداری و استخدامی و امور قضائی در خصوص لایحه راجع به اصلاح قسمتی از مواد قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1345 و اصلاحیه‌های بعدی 2- گزارش شور اول کمیسیون امور اقتصادی و دارائی در خصوص لایحه اجازه دریافت وجه در مقابل خدمات آزمایشگاهی و حق الزحمه کارشناسی 3- انتخاب یک نفر جهت عضویت در کمیسیون مادۀ 10 قانون احزاب 4- گزارش شور اول کمیسیون اقتصاد و دارائی در خصوص لایحه وصول وجه از متقاضیان صدور پروانه و تجدید پروانه حمل سلاح 5- سؤال آقای مرتضی اعظمی لرستانی از آقای وزیر راه و ترابری 6- سؤال آقای فخرالدین حجازی از آقای وزیر کشور 7- بررسی اعتراض آقای غفور صادقی گیوی به مستعفی شناخته شدن ایشان رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد اعوذبالله من الشیطان الرجیم - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه لمن کان یرجوالله الیوم الاخرو ذکرالله کثیراً. و لما راالمومنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و مازاد هم الا ایماناً و تسلیماً من المومنین رجال صد قوا ماعا هدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا. لیجزی الله الصادقین یصدقهم و یعذب المنافقین ان شاء اویتوب علیهم ان الله کان غفوراً رحیماً. (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) «از آیه 20 الی آیه 24 سورة الاحزاب» 2- بیانات قبل از دستور آقایان صادق خلخالی و سید حسن موسوی تبریزی رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای خلخالی نماینده قم و آقای سید حسن موسوی تبریزی نماینده هشترود روحانی – یک نماینده حداکثر در یک ماه بیش از یک بار نمی‌تواند صحبت کند ایشان چند روز پیش صحبت کردند. منشی – دفعه قبل آقای خلخالی اسم نوشته بودند. رئیس – آقای خلخالی بفرمائید. صادق خلخالی - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته. و سلام بر همه رزمندگان راه اسلام و شهدای بزرگ مخصوصاً شهید چهارم محراب حضرت آیت الله آقای حاج آقا عطاالله اشرفی اصفهانی. منافقان کوردل به محراب، به امام جمعه حمله می‌کنند و محراب را به خاک و خون می‌کشند ملت ایران می‌داند که حمله به محراب سابقه طولانی و تاریخی از صدر اسلام دارد. امیر المؤمنین علی علیه الصلاة والسلام را در محراب عبادت خوارج کوردل کشتند. آنها می‌خواستند بدین‌وسیله اسلام راستین علی را بردارند و اینها هم پیرو همانها هستند امام جمعه‌ها امام جماعت‌ها، روحانیت مبارز در پیشاپیش این امت بپاخاسته چه می‌گویند. غیر از اسلام راستین و غیر از پیاده کردن اهداف عالیه قرآن چیز دیگری در مد نظر ندارند بنابراین کسانی که به این سنگر و به محراب حمله می‌کنند در واقع حمله به اسلام راستین می‌کنند. آنها می‌خواهند درخت بارور و پرثمر اسلام را از ریشه برکنند. بافت فکری خودشان را که همان الحادی و اشتراکی و کمونیستی و میلی تاریستی، زورگوئی، خونریزی، دژخیمی، جنایتکاری چیز دیگری نمی‌شود اسم آن را گذاشت بر جای اسلام بگذارند اینها سخت اشتباه می‌کنند. بعد از کشته شدن آیت الله بهشتی، آیت الله مطهری، آیت الله صدوقی، آیت الله دستغیب، آیت الله مدنی، آیت الله قدوسی، آیت الله هاشمی نژاد،‌ آیت الله قاضی طباطبائی. اینها می‌خواهند بیایند و بگویند ما اسلام را می‌فهمیم و بهتر از اینها درک می‌کنیم. اینها فرامین ایالات متحده آمریکا و فرامین ابرقدرتها و کمونیست‌ها را در منطقه پیاده می‌کنند روی اینها سیاه است. رجوی در پاریس قتل ددمنشانه آقای اشرفی اصفهانی را در محراب عبادت نماز جمعه باختران با کمال وقاحت به عهده می‌گیرد آقای میتران این تروریست درجه یک را جا می‌دهد و می‌خواهند بگویند که ما طرفدار حقوق بشر هستیم طرفدار حقوق یعنی طرفدار کشت و کشتار، طرفدار کشتن مظلومان و متدینین. و این رشته سردراز دارد. ما نمونه این کشتار را که در ایران سراغ محرای می‌رود و در مرزهای‌مان سراغ پاسداران و رزمندگان ما در لبنان مشاهده می‌کنیم که قطار مرگ از طرف تل آویو به لبنان وارد میشود متجاوز از ده هزار نفر را در زیر نظارت دلالان بین‌المللی مانند فیلیپ جیب‌ها و مانند بشیر جمایل و برادر او که تازه رئیس‌جمهور از طرف اسرائیل و آمریکا شده است، بگین شارون ایتان، همه اینها دست‌اندر‌کار این معنا هستند که لبنان از حالت عربی و اسلامی آن بیرون کنند. مسلمانانی که در لبنان از تاریخ 1948 خانه ساخته‌اند و در آن خانه‌ها مأوی گزیده‌اند از یک طرف جوانان آنها را می‌کشند از طرف دیگر خانه‌های آنها را خراب می‌کنند. کامل الاسعدها و سایر افرادی که ادعای دین و مذهب می‌کنند در مقابل این جنایتها سکوت اختیار می‌کنند. آمریکا می‌خندد برای خاطر اینکه می‌خواهد دوباره یک اسرائیل دومی در منطقه سرهم کند و حال آنکه ملتهای مسلمان خاورمیانه اجازه به این دژخیمان نخواهند داد و تاریخ این معنا را ثابت کرده که آفتاب عمر زورگویان همیشه بر لب بام است. در مقابل این همه فجائع و این همه توطئه‌ها می‌بینیم که آل‌سعود و در رأس آن فهد، ارتشی را و پلیسی را حتی از شیخ‌نشین‌ها سرهم‌بندی می‌کند و به جان مبارزان اسلام و حجاج بیت‌الله‌الحرام که بقول آنها ضیوف الرحمن هستند، ایرانی‌ها، معلولین که از ایران برای زیارت حج رفته‌اند بجرم اینکه اینها الله اکبر می‌گویند، مرگ بر اسرائیل می‌گویند، مرگ بر آمریکا می‌گویند، می‌اندازند، می‌زنند، می‌گیرند، زندان می‌کنند، شکنجه می‌کنند، مأمور ویژه امام، نماینده محترم امام را می‌گیرند و به داخل هواپیما می‌گذارند و روانه ایران می‌کنند یعنی ما قدرت داریم. اگر شما قدرت داشتید در مقابل دژخیمانی مانند شارون وایتان و مناخیم بگین ایستادگی می‌کردید شما شهامت و جرأت مرگ بر اسرائیل را ندارید. سرنیزه اسرائیل شما را ترسانده است و بالاتر از این پدر شما، عبدالعزیز با روزولت همکار بود و شما حالا با دستور ایالات متحده آمریکا نفت ملت عرب را به ماشین جنگی اسرائیل و آمریکا می‌ریزید و دستور از واشنگتن می‌گیرید کسی نیست که این مطالب را نداند و نفهمد. دردها زیاد است ولی ما می‌بینیم در مقابل این همه درهایی که باید فریاد بزنیم و داد بزنیم بعضی ها که ادعای سیاستمداری هم می‌کنند، نق‌ می‌زنند اینها متوجه نیستند. اینها می‌گویند انتقام آقا! اشرفی اصفهانی چه کسی را کشته بود؟ و بقول امام اذیت و آزار او حتی به مورچه هم نرسیده بود. اینها دستور است از طرف سرمداران فساد ایالات متحده آمریکا که نمونه مختصر آن را در مصاحبه تلویزیونی آقای خسرو قشقایی مشاهده می‌کنیم که هر ماه /150 میلیون ریال از طرف سی‌ـ آی ـ‌ ای به او داده می‌شود تا اینکه جنوب ایران و منطقه فارس را تبدیل به کردستان دوم بکند باید خیلی بیدار و هشیار بوده باشیم. هزاران ناجوری نابسامانی، توطئه، کارشکنی، دخالت مستقیم در امور داخلی کشور جمهوری اسلامی ایران را از طرف ابرقدرتها می‌بینند ولی سکوت اختیار می‌کنند تازه نق می‌زنند اینها چه می‌گویند، امیرالمؤمنین علیه‌السلام اگر بود از این منافقین که خودشان فرمودند "فقاًت‌عین‌الفتنه" چشم فتنه را من درآوردم چرا؟ بعد از جریان نهروان چهار هزار نفر از اینها را که حاضر به توبه نشده بودند کشت ملت ایران نباید مسامحه کند. از مسئولین امراز دادگاههای انقلاب اسلامی ایران بخواهند حساب گروهکها را یکسره کنند نگذارند این ملت هر روز به عزا بنشیند و در سوگ قرار بگیرد. این خواسته ملت ایران است ما نباید بنشینیم و بگوییم کارتر و میتران از ما راضی بشوند خدا می‌داند در وضع فعلی اگر هویدا را بیاوریم در اینجا صحبت کند همه ماها را بکشند آنها از ما راضی نخواهند بود آنها قبرهای مارا خراب خواهند کرد آنها همه ماها را اگر قدرت داشته باشند می‌کشند. این دستور آمریکا است. این پاکان و این مقدسان را از دست ما گرفتند دادگاه انقلاب اسلامی نباید مسامحه کند باید قاطعیت داشته باشد وارد بشود (رئیس‌ـ وقت شما تمام است) یک ملت چهل میلیونی در پست سراینها قرار دارد کوتاهی جایز نیست اگر کوتاهی کنند خیانت بزرگ به ملت سحلشور و مبارز مسلمان ایران است. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته (عده ای از نمایندگان‌‌ـ احسنت، احسنت) منشی-آقای سیدحسن‌موسوی‌تبریزی بفرمائید. سیدحسن‌موسوی‌تبریزی‌ـبسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، با سلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام امت و سلام و درود به شهدای عظیم‌الشأن انقلاب و سلام و درود بی پایان به رزمندگان جبهه‌های حق علیه باطل و بالعن و نفرین به دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی و با عرض تسلیت به پیشگاه امام زمان و نایب بر حقش امام امت و امت مسلمانان و شهید‌پرور ایران و مردم دلیر باختران و اصفهان سخنم را آغاز می‌کنم: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم«من‌المومنین‌رجال‌صدقوا‌ما‌عاهدواالله‌علیه‌فمنهم‌من‌قضی‌نحیه‌و‌منهم‌من‌ینتظر‌و‌مابدلوتبدیلا»آیا علت شهادت و به شهادت رساندن شهدای محراب از آیت‌الله‌مدنی تا آیت‌الله‌اشرفی و دیگر شهدای با فضیلت انقلاب اسلامی از آیت‌الله‌مطهری تا قاضی طباطبایی و سایر شهدای تداوم انقلاب از آیت‌الله‌بهشتی تا آیت‌الله‌قدوسی غیر از اسطوره علم و تقوی و فضیلت و انسانیت و ایثار و تواضع و خدمتگزاری برای مستضعفین بود؟ و آیا غیر از یأس و ناامیدی از مردم و جامعه انقلابی ایران می‌تواند دلیل دیگری بر به شهادت رساندن امثال آیت‌الله‌اشرفی شود؟ ای مزدوران کوردل آمریکا! و ای منافقین ورشکسته سیاسی و اجتماعی و عقیدتی! من نمی‌خواهم استدلال کنم بر اینکه شما ترور و کشتن مستشاران آمریکا و مهره‌های نظامی و سیاسی رژیم دست نشانده و مزدور آمریکا یعنی شاه را در زندان محکوم می‌کردید چرا امروز دست به چنین کارهایی می‌زنید؟ آن روز که برای خودتان توجیهی درست کرده بودید تا در جامعه مسلمین دوباره مطرح شوید و می‌گفتید سازمان شما از بیخ و بن و ایدئولوژی به انحراف کشیده شده و باید این ترورها و کشتارها یعنی کشتارهای مهره‌های نظامی و سیاسی رژیم گذشته را کنار گذاشت و به این علت که سازمان شما نظامی‌گری شده و کار ایدئولوژی را کنار گذاشته آیا موفق شدید با آن توجیهی که می‌کردید؟ و آیا باز چهره دروغین مذهبی شما برای همه روشن نگشت؟ لذا من نمی‌خواهم به این مسأله اشاره و استدلال کنم و بیش از این در این باره صحبت کنم فقط چیزی را که به نظر می‌رسد علت ترور و انفجار و کشتن امثال رجال دین و انقلاب اسلامی امثال آیت‌الله‌اشرفی اصفهانی این است که شما که کسانی را به شهادت می‌رسانید که بفرموده امام امت آزار آنها به موری هم نرسیده بود و استوانه اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی و اسطوره علم و تقوی و فضیلت و تواضع و انسانیت و آگاهی و شرافت و ایثار و خدمتگزاری برای مستضعفین بودن و در آن سن و سال با قاطعیت همه مسائل ریشه‌ای این انقلاب اسلامی را برای مردم مطرح می‌کردند و مردم اگر هیچ آگاهی و شناخت از اسلام و انقلاب نداشته باشند و نداشتند که الحمدلله دارند همین سرمایه‌ها را اگر داشتند برای حرکت سیل‌آسا و بنیان کن ظلم و ستم و برقراری حق و عدل اسلامی در روی زمین کفایت می‌کند غیر از یأس و ناامیدی از مردم و از اجتماع مسلمین انقلابی، شما اگر یک ذره امید داشتید که در آینده می‌توانید دوباره در بین مردم حتی ظاهر شوید این اعمال مفتحضانه و مأیوسانه را انجام نمی‌دادید . من با یکی از این شهدای محراب و اولین شهید محراب از نزدیک آشنا بودم و به خصوصیات اخلاقی و علمی و تقوایی و روحیه زنده ایشان نظاره می‌کردم و او عبارت بود از شهید محراب آیت‌الله‌مدنی، من در این مرد غیر از انسانیت به معنای کامل کلمه و واقعی چیز دیگری نیافتم و نور تقوی از تمام وجودش می‌تابید و اینجا است که من باید به ایادی مزدور داخلی که در رأس آنها سران خائن نهضت آزادی است که فعلاً در مملکت، امید و آرزوی آینده آمریکا می‌باشند هشدار بدهم، که بیش از این در لجن‌گاه و زباله‌دان تاریخ دست و پا نزنند و به حرکت‌های مرموزانه و مزدورانه و مزورانه و موذیانه خود خاتمه بدهند و دایه دلسوزتر از مادر منافقین و منافع آمریکا نشوند. هر قدر به این حرکت‌ها ادامه دهند به اسفل‌الدرک سیل خروشان انقلاب اسلامی به رهبری امام امت نزدیک‌تر خواهند بود و به امت مسلمان سراسر جهان ندای دلنشین علی علیه‌السلام آن شهید اول محراب اسلام یادآوری می‌کنم که در مقابل حلقه‌های زنجیری دشمنان اسلام از آمریکا تا شوروی و از صدام تا رژیم فاسد و نوکر صفت عربستان و از حسین اردنی تا بگین و از منافقین تا نهضت آزادی که هماهنگ و متحد در مقابل اسلام مقابله و مقاومت می‌کنند و هر حرکتی بنفع اسلام در هر جبهه‌ای از اسلام انجام می‌گیرد اینها یک اقدام خائنانه و مزدورانه و ضد بشری به اسم حقوق بشر و دشمنی با خلق به اسم مجاهدین خلق انجام می‌دهند و در مقابل حرکت برق آسای رزمندگان ما درجبهه‌های غرب کشور مشوق و معلم اخلاق و تقوی و ایثار و فدارکاری آیت ‌الله‌اشرفی‌اصفهانی را از دست ما می‌گیرند فرمود«قیا‌ عحباً! والله‌ یمیت ‌القلب‌ و ‌بجلب ‌الهم ‌اجتماع‌هولاء‌القوم ‌علی‌ باطلهم‌و‌ تفرقکم ‌عن‌ حقکم»که این واقیعت قلب انسان را از کار می‌اندازد از دو مرگ گونه است که شما مسلمانان جهان در دفاع از اسلام انسان ساز و بر حق و سرمایه‌های خدادادی مادی و معنوی خودتان اینگونه متفرق هستید و دشمنان شما با علم به باطل بودنشان که دارند همیشه متحد و متفق به اقدامات ضد انسانی و اسلامی و ضد خدایی خودشان ادامه می‌دهند. شما مسلمانان جهان اگر به ندای قرآن ندای مثبت بدهید که فرموده «لقد کان‌ لکم‌ فی‌ رسول ‌الله ‌اسوه‌ حسنه‌ لمن ‌کان ‌یرجوا الله‌ والیوم الاخر» اگر اعمال و رفتار پیامبر اسلام را در مقابل دشمنان اسلام برای خودتان سرمشق قرار بدهید و امروز اگر ندای انقلاب اسلامی ایران را به رهبری امامت امت با آغوش باز و شنوا پذیرا باشید هیچ وقت اسرائیل با جرأت تمام در اثر خیانت و سازش رهبران سازمان «الفتح» نسبت به مقاومت مردم مظلوم و مستضعف فلسطین که الان هم با لاس زدن‌ها با امثال حسین اردنی به خیانتشان ادامه می‌دهند این چنین دست به کشتارو قتل عام نمی‌زدند (رئیس ـ‌ دو دقیقه دیگر وقت دارید) و بیش از پیش آواره‌شان نمی‌کنند و عربستان سعودی در مقابل شعار حدود صد هزار زائر بیت‌الحرام که مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل بود بخود جرأت نمی‌داد که درحرم بیت‌الله دست به هتک حرمت خانه خدا بزند و مسلمانان را بوسیله گارد مزدورش ضرب و شتم و زندان یا تبعید کند لذا ای مستضعفان جهان عموماً! وای مسلمین عالم، خصوصاً! اگر می‌خواهید به این ذلت‌ها و ظلم و خیانت‌ها و طغیان‌ها و جنایتها خاتمه بدهید و شرف انسانی خود را باز یابید از انقلاب اسلامی ایران سرمشق بگیرید و پیرو رهبر عظیم‌الشأن انقلاب امام امت باشید که قرآن می‌فرماید: «و لوان‌ اهل ‌القری ‌امنوا‌و‌ اتقوالفتحنا‌ علیهم‌برکات‌ من‌السماء‌ و‌ الارض‌ و لکن‌ کذبوا فاخذناهم بما‌ کانو یکسبون»از آخر این آیه می‌خواهم یک استفاده دیگری بکنم . قرآن بما هشدار می‌دهد که با تمام نعمتها و از این همه پیروزی‌ها و برکات آسمانی اگر بهره‌مند نشوید و عبرت نگیرید از دست شما خواهیم گرفت. آیا شهادت‌های متعدد محراب بس نبود؟ و عبرت نمی‌آورد؟ برای کسانی که امنیت و حفاظت شخصیت‌ها را بعهده دارند؟ آیا سپاه پاسداران و مأمورین امنیتی و انتظامی مملکت از این بیشتر بخود اجازه می‌دهندکه دوباره سستی و غفلت را برای خود مجاز بشمارند؟ آیا تا چه وقت ما ضربات غفلتها و ندانم کاری‌ها و سستی کاری‌ها و امروز و فردا گفتن‌ها را بخوریم و ملت مسلمان و مستضعف و ایثارگر و انقلابی ایران را در عزای همچو عزیزانی قرار بدهیم؟ و در نهایت از اقدامات وزارت راه و ترابری نسبت به جاده مراغه به هشترود و هشترود به قره چمن تشکر می کنم. والسلام‌علیکم‌و‌رحمه‌الله‌وبرکاته. نمایندگان استان اصفهان هم، این مصیبت بزرگ را به امام زمان صلوات‌الله‌علیه و امام امت و مردم باختران و اصفهان و خمینی شهر تبریک و تسلیت عرض می‌کنند و‌السلام‌علیکم‌و‌رحمه‌الله. 3-بیانات آقای رئیس بمناسبت شهادت چهارمین شهید محراب حضرت آیت الله حاج آقا عطاء الله اشرفی اصفهانی رئیس‌ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، شهادت حضرت آیت‌الله‌آقای‌اشرفی‌اصفهانی را بحضور امام بزرگوار وملت مسلمان انقلابی مخصوصاً اهالی محترم استان‌های باختران و اصفهان از طرف نمایندگان مجلس شورای اسلامی تسلیت عرض می‌کنیم و به این مناسبت دو سه نکته را ما از تریبون مجلس تذکر می‌دهیم که امیدواریم برای نسل جوان و کسانی که گوش شنوا داشته باشند مفید و مؤثر باشد. اولاً ضد انقلاب و آنها که با مکتب حیات بخش اسلام آشنا نیستند بدانند که برای اشخاصی همچون آیت‌الله‌اشرفی این سرنوشت از مطلوبترین و محبوبترین حالاتی است که ممکن است برای یک انسان پیش بیاید. انسانی که بیش از هفتاد سال از عمرش را با تحصیل علم و اخلاق و تعلیم مردم و خدمت بمردم و مبارزه و مجاهده در مقابل ستم سر کرده باشد در سن 83 سالگی در محراب عبادت در مقابل چشم دهها هزار مردم، پیکرش قطعه قطعه بشود و به لقاء خداوند برود. این عاقبت محمودی است که نصیب هر کسی نمی‌شود و این منافقان به جای اینکه ضربه بزنند انسان را به معشوقش می‌رسانند، از لحاظ شخصی. از لحاظ اجتماعی اگر آنها خیال می‌کنند که با گرفتن فردی مثل آیت‌الله‌اشرفی ضربه به جامعه می‌زنند بی‌شک اشتباه فاحشی می‌کنند و تجربه گذشته این مطلب را بارها ثابت کرده است. من هیچ تردیدی ندارم و آنها هم تردید نکنند که این شخصیت عظیم با آن قیافه نورانی تارتار موهای سفید نورانی این پیرمرد عالم متقی و ربانی که در راه خدا و خدمت بمردم سفید شده می‌تواند ریشه‌های سرطانی و عنکبوتی اینگونه حرکت‌های ضد انسانی را در دنیا بسوزاند و هر موی این پیرمرد عالم ربانی می‌تواند یک شیطانی از شیاطین دنیا را وقتی که رنگ خون بگیرد از میان بردارد و این ثمره برای هر انسانی که در راه خدا حرکت می‌کند ثمره بسیار بزرگی است که ما بارها در تاریخ خودمان و همین چند سال تجربه کردیم. مطلب دیگری که قابل توجه است این است که این پیرمرد 83 ساله چند روز قبل در عملیات «مسلم‌بن‌عقیل» در آن لحظه شروع عملیات با قرائت دعای توسل، با آن حال مخصوص خودشان روحیه‌ای به رزمندگان ما دادند که شاید یکی از عوامل حسد و کینه این ناجوانمردها و انتقام‌گیری بود که من امیدوارم صدا و سیما آن منظره را یکبار دیگر برای مردم پخش کند که مردم با آن شخصیت بیشتر آشنا بشوند. مطلب دیگر اینکه کاملاً روشن است که نمازهای جمعه یکی از اهداف مهم استراتژیک ضدانقلاب و دشمنان اسلام است. این مطلب را ما در شهادت شهدای محراب دیگر و حمله به شهدای زنده امام جمعه دیگر دیده‌ایم. خوشبختانه ازاین اقدام هم اینها اثر معکوس گرفتند. مردم ما خوب متوجه شده‌اند که نمازجمعه امروز بعنوان سمبل وحدت مردم و سمبل حضور مردم در جامعه، بزرگ ترین پشتوانه این انقلاب است و شخصیت‌های جهانی در مذاکراتشان با ما همیشه تأکید می‌کنند تا شما این نماز جمعه را دارید دشمنان شما از شکست شما مأیوسند و امروز این مرکز عظیم اجتماع مردم برای دشمنان ما هم خار است و هم هدف که خوشبختانه مردم غیور باختران بعد از آن فاجعه بخوبی نشان دادند که این حرکتها اثر معکوس دارد و آن موج عظیم مردم بعد از آن انفجار مخوف آنگونه در صحنه آمدند و نفاق و ضد انقلاب را آنچنان محکوم کردند. مطلب قابل توجهی که در اینجا داریم این است که منافقین به محض انجام این عمل همراه با صدام عملیات مشترکی را آغاز کردند. صدام بلافاصله موج هواپیماهای جنگنده را بمرزهای غربی فرستاد. بدلیل همین عمل ما اطلاع قبلی صدام را از این حادثه باید مطمئن باشیم و منافقین بلافاصله در پاریس اعلام کردند و مسؤولیت این جنایت را به عهده گرفتند. هم برای اظهار قدرت و هم برای این که بطور غیر مستقیم مسؤولیت‌شان را از جنایت بزرگتری که در خیابان ناصر خسرو کرده بودند نفی کنند و بگویند ما اعمالمان را می‌پذیریم و آن را نفی کنند. اما این رندی کاری برای مردم ما از پیش خوانده شده نکته‌ای که اینجا قابل تذکر و توجه است هشداری است که از مجلس شورای اسلامی به فرانسه دردرجه اول به مردم فرانسه و در درجه دوم به حزب سوسیالیست فرانسه و سوم به شخص میتران می‌دهیم. البته من مأیوسم که حزب سوسیالیست یا میتران این تذکر را جدی بگیرند اما امیدوارم که مردم فرانسه تجه کنند. آنها شاهد بودند که بطور رسمی در کشورشان اعلام شد که گروهی که رهبرشان تحت حمایت پلیس فرانسه در رفاه و امنیت زندگی می‌کند و دفتر رسمی در پاریس دارند، مسؤولیت این جنایت را بعهده گرفتند. مردم فرانسه چه می‌اندیشند؟خیال می‌کنند که این رزمندگان غیور ما این جنایات را فراموش می‌کنند؟ شما مطمئنید که در آینده مردم ما انتقام این خونهای مقدس را از شما نمی‌گیرند؟ ما امروز شما را شریک جرم و جنایت تروریس‌های ضد انقلاب می‌دانیم و شما ثابت کرده اید که مخالفتتان با تروریست دروغ است و ادعا است و فقط آنجایی است که تروریسم علیه خودتان باشد. شما امروز مروج تروریسم، مروج هرج و مرج و آنارشیسم در دنیا هستید و ما این حق را برای خودمان محفوظ می‌داریم که آنجا که مصلحت ما، مصلحت دنیا، مصلحت مستضعفین ایجاب کند حق گرگید که برای شما کشتن افرادی مثل آیت‌الله‌اشرفی و یا منفجر کردن مسافرخانه‌های جنوب شهر تهران و انفجار بمب در نمازجمعه‌ها و راه آهن‌ها مهم نیست. اما ما اگر روزی برصدد انقلاب هم باشیم فقط خائنان و مجرمین را کیفر می‌کنیم. این تفاوت دست شما را باز گذاشته که دیو صفت عمل کنید و دست ما را بسته که در حدود کیفر یک مجرم عمل بکنیم. بهرحال شما و نظیر شما، آلمان غربی که برادران عزیزدانشجوی ما را از مدرسه‌های آلمان اخراج می‌کند و بعد از پنج ماه زندان و شکنجه و رنج، آنها را به وطنشان برمی‌گرداند، اینها خیال می‌کنند که ملت ایران به آسانی از این ظلم ها می‌گذرد. به هر حال ما امیدواریم خداوند به ما این صلاحیت را بدهد که از این خونهای بسیار با ارزش که قطراتش به عنوان یک ستون نظامی در خدمت اسلام و مستضعفین است استفاده مطلوب بکنیم و خداوند به ما هم توفیق بدهد که چنین مرگ سعادتمندی در پایان عمر محتوم خودمان داشته باشیم. والسلام علیکم و رحمة الله (نمایندگان – الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، خمینی رهبر، مرگ بر ضد ولایت فقیه، مرگ بر آمریکا مرگ بر شوروی ، مرگ بر منافقین) قبل از تذکرات نمایندگان محترم به برادر ارجمندمان حضرت حجة الاسلام آقای واعظی که پدرشان رحلت کرده‌اند این مصیبت را به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت عرض می‌کنیم . تذکرات نمایندگان محترم به مسئولان اجرایی. 4- تذکرات نمایندگان به مسئولین امور مملکتی بوسیله آقای رئیس رئیس – آقای احمد ناطق نوری نماینده نور به وزارت بهداری در مورد پزشک عمومی ، متخصص زنان و بیهوشی جنت بیمارستان شهرستان نور تذکر داده‌اند. آقای راشد نماینده مغان به وزارت بهداری در مورد آب آشامیدنی روستاها و به وزارت راه در مورد راههای روستایی مغان تذکر داده‌اند. خانم اعظم طالقانی نماینده تهران به دولت در مورد فراهم کردن تسهیلات برای کارمندان زن که دارای فرزند می‌باشند نذکر داد‌ه‌اند. 15 نفر از نمایندگان محترم مجلس ضمن نامه‌ای در مورد تشکیل هیاتهایی یا هیاتی جهت تامین کادر علمی دانشگاه‌ها جذب نیروهای متعهد و برخورد مدبرانه در گزینش استاد و تهیه ابزار و امکانات آموزشی با هماهنگی و رهنودهای ستاد انقلاب فرهنگی و جهاد دانشگاهی به دولت تذکر داده‌اند. و نمایندگان محترم استانهای اصفهان و باختران شهادت شهید محراب حضرت آیة الله اشرفی را به مردم دو استان و خانواده محترم آیة الله اشرفی تسلیت گفته‌اند. آقای مظفر نماینده بجنورد به وزارت نیرو در مورد تسریع در اتمام پروژه آبرسانی بجنورد تذکر داده‌اند. آقای اکرمی نماینده بهار همدان به وزارت کشاورزی در مورد خرید سیب‌زمینی کشاورزان منطقه تذکر داده‌اند. دستور اولمان لایحه اصلاح وضع مالیات است که یک ماده‌اش تصویب شد. ماده دوم مطرح است. 5- ادامه بحث پیرامون شور دوم لایحه راجع به اصلاح قسمتی از مواد قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1345 منشی – آقای اختری در مادۀ 2 بند «د» سطر ششم پیشنهاد حذف عبارت :«معادل 20 درصد مالیات» را داده‌اند. خزاعی – اجازه بفرمائید توضیح بدهم. رئیس – آقای خزاعی در مورد ماده 2 مختصر توضیحی بدهید تا ذهن آقایان مستحضر باشد. خزاعی (مخبر کمیسیون امور اقتصادی و دارائی) اعوذبالله من الشیطان الرجیم، بسم‌آلله‌الرحمن‌الرحیم ضمن عرض تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی و انتظار توجه بیشتر مقامات انتظامی به توصیه‌های امام و با سلام به شما نمایندگان محترم مادۀ 2 لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم را توضیحا عرض می‌کنم که اصلاح مادۀ 63 قانون هست و توضیح مختصرش هم این است که ماده 63 قانون مالیاتهای مستقیم مبنای محاسبه مالیاتها را دوره‌های پنج ساله در نظر گرفته بود. برای کسانی که مشمولین مادۀ 59 نیستند عرض کردم که مشمولین مادۀ 59 هم آن دسته از مودیان مالیاتی هستند که دارای دفترهای قانونی هستند مانند صاحبان سینماها و آنهایی که کارخانه دارند و سایر مشغغلی که دارای دفاتر قانونی هستند که لیست آنها را در جلسه گذشته خواندم. غیر از آنها کسانی که مودی مالیاتی هستند بنابراین ماده اصلاح شده به جای این که 5 سال یک مرتبه مبنای مالیاتی داشته باشند یعنی مبنای مالیاتهای سالهای 51 و 52 و 53 و 54 و 55 آنها مثلا سال 51 باشد. حالا سال به سال درآمدشان را حساب می‌کنند از هر سال از آنها مالیات اخذ می‌کنند . روح کلی ماده 2 همین است در مورد سایر تبصره‌ها و مسائلش اگر بعد اجازه فرمودند من توضیح خواهم داد و یا در مورد پیشنهادها که برسیم توضیح کافی را عرض میکنم. رئیس – متشکرم – حالا پیشنهادها را مطرح کنید. منشی – پیشنهاد آقای اختری در مورد حذف عبارت : معادل 20 درصد در بند «د» مادۀ 3 مطرح است. آقای اختری بفرمائید. اختری – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. این پیشنهادی که الان حضور نمایندگان محترم مطرح می‌شود قبلا ملاحظه شد و به کمیسیون ارائه شده و مراعات نشده است گرچه چون پیشنهاد حذف است در شور دوم در مجلس هم امکان دارد مطرح بشود ولی اولی مطرح بوده است. در بند «د» تبصره 4 در صفحه 3 آمده است که اگر مودی مالیات مثلا ادعا کرد که درآمد او در سال فلان نقصان پیدا کرده اگر این ادعایش مورد تایید هیاتهای حل اختلاف موضوع ماده 9 مصوبه 3/3/59 شورای انقلاب جمهوری اسلامی قرار گیرد رای هیات مزبور در این مورد به اکثریت قطعی است و در صورتی که رای حاکی از ردادهای مودی باشد معادل 20 درصد مالیات قطعی به عنوان جریمه علاوه بر جرائم مقرر در قانون مالیاتهای مستقیم باید از او گرفته بشود. پیشنهاد بنده این است که این جریمه 20 درصد حذف بشود. و فکر می‌کنم اگر هم در اینجا حذف نشود شورای محترم نگهبان آن را رد خواهد کرد. پیشنهاد بنده این است که این جریمه حذف بشود و اگر رای آن هیات حاکی از رد ادعای نامبرده بود همان مالیاتی را که به او تعلق می‌گیرد از او بگیرند. و عبارتی که قبلا تنظیم شده است این است که : در صورتی که حاکی از رد ادعای مودی باشد مالیات وی طبق قانون مالیاتهای مستقیم مصوب فلان الی آخر از او دریافت خواهد شد. والسلام. منشی – آقای کیاوش شما مخالف هستید؟ (کیاوش – موافقم) آقای انصاری مخالف بفرمائید. مجید انصاری – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. حذف این قسمت از بند د موجب خواهد شد که سیستم اخذ مالیات دچار یک رکود و اختلال کامل بشود و عملا به معنای نفی گرفتن مالیات هست برای این که اگر آن عبارت را حذف بکنیم و طبق پیشنهاد آقای اختری اینجوری عمل بشود که هر کس آمد اظهاری کرد و بعد از مدتی آن شورای مربوطه یعنی هیات حل اختلاف تشکیل شد و بررسی کردند دیدند این آقا عمدا ارقامی را ارائه کرده که بیش از 20 تا 25 درصد با ارقام واقعی اختلاف داشته است به او بگویند خیلی خوب حالا که دروغ گفتید و با مسئولان مالیاتی جمهوری اسلامی برخورد غیر صادقانه و غیر اسلامی کردید مانعی ندارید همان مقداری که ما ثابت کردیم حالا از نو بپردازید. معنایش این است که سیستم مالیاتی همیشه یکی دو سال عقب باشد چون اول او می‌آید و یک ادعایی می‌کند و با توجه به تعداد کثیر مودیان مالیاتی باید در نوبت قرار بگیرد. هیات تشکیل بشود و بررسی بکنند کار کارشناسی انجام بشود بعد معلوم بشود که آقا دروغ گفته است حالا که دروغ گفته است بگویند مساله‌ای نیست حالا این مقداری که ثابت شده شما بپردازید و همیشه دریافت مالیات حداقل یک سال به عقب خواهد افتاد با مخارج سنگینی که بر دولت تحمیل می‌شود و چه بسا گرفتن این مالیات اصلا به صرفه و صلاح دولت نباشد چون باید هیات تشکیل بدهد کارشناس بفرستد کلی خرج بکند تا یک مبلغ ناچیزی را بخواهد دریافت بکند. ممکن است که از نظر شرعی این جریمه مالی را بگویند که اشکال دارد ولی چون حذفش به این معنا است که اصلا دیگر نتوانند در مجلس طرح بکنند این جا باشد. اگر شورای محترم نگهبان جریمه مالی را رد کردند بعدا ما می‌توانیم جریمه دیگری را بگذاریم . آقای اختری که این پیشنهاد را داشتند خوب بود در کمیسیون تشریف بیاورید و یک راه حلی را بدهند که ما ضامن اجرایی برای دریافت مالیات داشته باشیم و افراد نتوانند راحت دروغ بگویند و بعد هم هیچ چیز از آنها دریافت نشود. والسلام. منشی – آقای عباسی موافق بفرمایید. عباس عباسی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. اول اینکه در کل اینگونه جرائم خودش صحبت است و بازده ردستی هم تا حالا نداشته من مخصوصا می‌خواستم راجع به این گرانفروشان عرض کنم که جریمه می‌شوند از جیب مردم جریمه‌شان را در می‌آورند. راهش این است که پروانه کسب‌شان را باطل یا معلق بکنند و الا جریمه بکنید از آن طرف از جیب خریدار جزء و مصرف کننده در می‌آورد 50 درصد یا 20 درصد به عنوان جریمه طبق چه معیاری؟ و برای چی؟ مسلم طرف که باید پول بدهد باید مالیات بدهد، اعتراض دارد. اگر بنا باشد که به اعتراض کسی رسیدگی شود و بعد معلوم بشود که دروغ گفته شاید او واقعا به نظر خودش درست می‌گوید به نظر خودش این مدارک مثبت است متدل و مستند است حالا از نظر هیات حل اختلاف که چه کسانی تازه هستند و باشند در خود آن حرف است. اما از نظر هیات حل اختلاف این مدرک قابل استناد شناخته نشده جرم این بنده خدا که با صفا و صمیمیت آمده اعتراض کرده این است که حالا چون مدارکش مثبت نیست باید جریمه بشود. آن مالیات یکه باید بپردازد بپردازد که باید هم بپردازد باید مالیات بدهد باید تامین بودجه عمومی بشود اما حالا چون ادعا کرده که به نظر من حقی از من ضایع شده جریمه بشود این در کدام عرف و در کجای قانون اسلام چنین وضعی باید پیش بیاید که کسی ادعای حق هم نداشته باشد. با تصویب این قسمت اگر آقایان خدای نخواسته رأی به حذف آن ندهند یعنی اینکه اگر یک ممیز مالیاتی و مسؤول مالیاتی و تنظیم ‌کننده مالیات هر قدر خدای نخواسته مالیات بست و آدم ناجوری درآمد، طرف جرأت این را ندارد که اعتراض کند برای اینکه می‌گوید اگر اعتراض کنم علاوه بر آنچه که از من می‌گیرند جریمه چند درصد هم علاوه باید بدهم و این جلو اعتراض را می‌گیرد و جائی برای سود جوئی مسئوولینی که خدای نخواسته اگر آدم ناجوری باشند باز می‌گذارد . بنابراین در عین اینکه من با اصل این ماده مخالفم و کاش که همه‌اش حذف می‌شد با پیشنهاد حذف این قسمت موافقم. رئیس ـ آقای خزاعی بفرمائید. خزاعی (مخبر کمیسیون امور اقتصادی و دارائی)ـ‌ ‌بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌ـ عرض کنم در مورد پیشنهاد آقای اختری برادرمان جناب آقای انصاری جان مطلب را در مخالفتشان فرمودند. اگر ایراد گرفتن جریمه است من توجه نمایندگان محترم را جلب می‌کنم به مواد 135 و 136 به بعد قانون مالیات‌های مستقیم. شما در مادۀ 136 قانون مالیات‌های مستقیم که الان اجراء می‌شود و بعد از این هم اجراء خواهد شد مگر اینکه بعداً مجلس تغییرش بدهد، می‌بینید که مادۀ 136 نوشته:«جریمه تسلیم اظهارنامه خلاق واقع عبارت است از 15 درصد مابه‌التفاوت بین مالیات قطعی شده و اظهار مثلاً مؤدی » اصولاًً پرداخت جریمه در نظام مالیاتی الان قانوناً هست و دارد اجراء می‌شود و بعد از این هم اجراء خواهد شد پس چیزی نیست که ما در این لایحه اضافه کرده باشیم. اما این مسأله که ما بیائیم این را حذف بکنیم البته نظر در انتها، نظر شورای نگهبان هست. اما من بعنوان دفاع از نظر کمیسیون عرض می‌کنم ما اگر قرار باشد این را حذف بکنیم و هیچ جریمه‌ای نگیریم و بگوئیم آقا هر صاحب مغازه‌ای، هر تاجری، هر کاسبی، هر مقدارکه اظهارنامه تسلیم کرد ما هم بر اساس همان، بعد اگر دیدیم اشتباه کرده است بگوئیم آقا ببخشید و مالیات لازم را بگیریم شمائی که خودتان می‌دانید که در بازارهای ما هنوز هستند تعدادی از بازاریانی که خون مردم را می‌مکند و همه بازاری‌های ما مانند هر قشر دیگری، نمی‌توانیم بگوئیم صدرصد اینها صادق و انقلابی هستند. خوب، در بین اینها هم، تیپ‌هائی هستند که مثل زالو بجان این مردم چسبیده‌اند. و شکایت اینها را هم ما بارها از زبان خود آقای هاشمی، از زبان مسئوولین بعنوان محتکران و تروریست‌های اقتصادی شنیدیم. شما خیال می‌کنید که اگر این جریمه نباشد آن دسته از بازاریانی که عرض شد که برای یک قرانش کلاه سر ملت می‌گذارند می‌آیند اظهارنامه واقعی بدهند؟ اگر ده میلیون تومان درآمد داشته باشد در اظهارنامه‌اش می‌نویسد من یک میلیون تومان درآمد دارم بعد مجدداً باید به هیأت حل اختلاف برود، از آنجا باید نماینده بفرستید که بروند آن دفاتر را بررسی کنند، کلی هزینه و خرج برای دولت بتراشند بعد از چند روز بررسی دفاتر و پیگیری و در آوردن خلاف آقا تازه بفهمند ایشان بجای یک میلیون تومان ده میلیون تومان در آمد داشته است. و بعد هم بگویند ببخشید آقا بفرمایید همان مالیات‌تان را بدهید این اصلاً منطقی نیست. البته فکر می‌کنم نظر آقای اختری روی این پیشنهاد مسائل شرعیش بوده والا اگر توجه دقیق بشود این پیشنهاد به معنای بر قراری یک راه فرار بزرگ برای آن دسته از سرمایه‌داران خونخوار مملکت است. بنظر من هیچ بحثی غیر از این نیست. لذا من خواهش می‌کنم که این جریمه را بگذارید. خوب دیگر آن نظر قطعی را شورای نگهبان خواهد داد. بهر صورت جریمه چیزی است که در قانون هست من خواهش می‌کنم که به این پیشنهاد رأی ندهید. رئیس ـ آقای وزیر امور اقتصادی و دارایی یا نماینده ایشان مطلبی دارند بفرمایند. محمد قاسم محمدیان (نماینده دولت)ـبسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. در مورد بند «د» جریمه‌ای که پیش بینی شده اصولاً این بند مربوط به کسانی است که مالیات سال 58 آنها قطعی شده و بعد ما بر مبنای قطعیت مالیات سال 58 می‌خواهیم مالیات سال 59 را تعیین بکنیم. یکی از این بندها مشخص کرده است که مالیات سال 59 همان مالیات سال 58 است. و در قسمت‌های مختلف موارد مختلف تفکیک شده در یک قسمت آمده: اگر مؤدی با دلایل مثبته مشخص بکند که مالیات قطعی سال 58 مؤدی خودش 25 درصد از درآمدش کمتر شده است باید آن مدارک و اسناد را به هیأت حل اختلاف ارائه بدهد هیأت حل اختلاف رسیدگی بکند و بعد از رسیدگی اگر مؤدی تشخیص حقش ناصحیح بود و درست نبود و برای اینکه از مالیات فرار کرده باشد و مدارک مثبت جدی و صحیح نداشته باشد این جریمه به آن مؤدی مالیاتی تعلق خواهد گرفت. اگر این جریمه نباشد تمام مشمولینی که مالیات سال 58 آنها قطعی شده و در مراحل مختلف بررسی و رسیدگی شده است، اینها همگی اعتراض می‌کنند و این کار وزارت دارایی و هیأت‌های حل اختلاف را خیلی مشکل می‌کند و زمینه اجراء خیلی مشکل می‌شود و اما اینکه برادرمان گفتند که مؤدی ممکن است صحیح بگوید نه در سال گذشته‌اش دقیقاً رسیدگی و مورد بررسی قرار گرفته و خودش می‌تواند تشخیص بدهد که درآمدش کمتر بوده با آن مدارکی که داده یا اینکه بیشتر بوده است. رئیس ـ پیشنهاد آقای اختری برای رأی گیری مشخص بشود. منشی ـ پیشنهادشان به این صورت است . «در صورتی که رأی حاکی از رد ادعای مؤدی باشد مالیات وی طبق قانون مالیات‌های مستقیم مصوب اسفندماه 1345 و اصلاحیه‌های بعدی از مؤدی اخذ خواهد شد» رئیس ـ بسیارخوب، پس آن حذف میشود ولی مضمون اینطور می‌شود که طبق همان قانون مالیات‌های مستقیم سابق مالیات از او گرفته می‌شود و این جریمه جدیدی که آقایان خواسته‌اند اضافه بکنند این جریمه را آقای اختری می‌گویند حذف بکنید، 181 نفر حاضرند کسانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ولی تابلو هنوز دقیق نیست اطاق کنترل باید تنظیم کند و از آقایان خواهش می‌کنم که بعد از این موقع رأی‌گیری در همان محوطه صندلی خودشان باشند که بتوانیم تابلوها را خوب امتحان بکنیم برای آینده رأی‌گیری‌مان آسانتر باشد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ پیشنهاد دیگری نداریم. رئیس ـ مادۀ 2 دیگر پیشنهادی ندارد، یک بار مادۀ 2 را برای رأی‌گیری بخوانید. توجه بفرمائید مادۀ 2 خوانده می‌شود. مادۀ 2 ـ متن مادۀ 63 قانون مالیات‌های مستقیم و تبصرۀ 3 آن به شرح زیر اصلاح و دو تبصره دیگر به‌عنوان تبصره‌های 4و 5 به آن اضافه می‌شود: مادۀ 63- صاحبان مشاغل موضوع این بخش که مشمول ماده 59 نمی‌باشند و شغل آنان نوعاً اقتضای داشتن درآمد سالانه مستمر دارد مکلفند اظهارنامه مالیاتی مربوط به درآمد سال 1360 خود را حداکثر ظرف دو ماه از تاریخ تصویب این قانون و سال‌های بعد خود را تا آخر تیر ماه سال بعد طبق نمونه‌ای که وسیله وزارت امور اقتصادی و دارائی تهیه خواهد شد تنظیم و به ممیزی مالیاتی حوزه محل شغل تسلیم کنند و مالیات متعلقه را به نرخ مذکور در مادۀ 134 بپردازند. تبصرۀ 3- مؤدیان مشمول این ماده که ترازنامه و حساب سود و زیان متکی به دفاتر قانونی تسلیم نمایند از لحاظ نوع اظهارنامه تسلیمی و نحوه تشخیص مالیات و ترتیب رسیدگی در حکم مشمولین مادۀ 59 می‌باشند. تبصرۀ 4: الف‌ـ‌ درآمد مشمول مالیات عملکرد سال 1358 کلیه مشمولین مادۀ 63 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1345 و اصلاحیه‌های بعدی مبنای مطالبه مالیات عملکرد سال 59 آنها خواهد بود. ب‌ـ سررسید پرداخت مالیات عملکرد سال 1359 مؤدیان مزبور که درآمد مشمول مالیات عملکرد سال 1358 آنها تا تاریخ تصویب این تبصره مطالبه شده باشد ظرف دو ماه از تاریخ مزبور می‌باشد و در مورد مؤدیان مورد بحث که درآمد مشمول مالیات عملکرد سال 1358 آنها تا تاریخ تصویب این تبصره مطالبه نشده باشد سه ماه پس از ابلاغ برگ تشخیص مالیات عملکرد سال 1358 آنها خواهد بود. ج‌ـ مالیات مشمولین فوق‌الذکر که در اثنای سال 1359 ترک کسب کرده‌اند و یا تغییر شغل داده‌اند و یا شروع به کار نموده‌اند مالیات این سال طبق مقررات مادۀ 3 این قانون تشخیص می‌شود. مؤدیان مذکور در این بند مکلفند اظهارنامه مالیاتی مربوط به درآمد عملکرد سال 1359 خود را حداکثر ظرف دو ماه از تاریخ تصویب این قانون به دفتر ممیزی مالیاتی حوزه محل شغل خود تسلیم و مالیات متعلقه را به نرخ مقرر در مادۀ 134 قانون مالیات‌های مستقیم بپردازند. در صورتیکه مؤدیان مزبور تا تاریخ سررسید پرداخت مالیات عملکرد سال 1359 اسناد و مدارکی ارائه دهند که به علل و جهات خاص درآمد آنها در سال عملکرد مزبور بیست و پنج درصد یا بیشتر نسبت به عملکرد سال 1358 نقصان پیدا کرده و مراتب مورد تأیید هیأت‌های حل اختلاف موضوع مادۀ 9 لایحه قانونی مصوب 3/3/59 شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران قرارگیرد رأی هیأت مزبور در این مورد به اکثریت قطعی است در صورتیکه رأی حاکی از رد ادعای مؤدی باشد مالیات وی طبق قانون مالیات‌های مستقیم مصوب اسفند ماه 1345 و اصلاحیه‌های بعدی از مؤدی اخذ خواهد شد. ه ـ چنانچه ممیز مالیاتی با تأیید سرممیز با ارائه اسناد و مدارک قابل قبول ثابت نماید که به علل و جهات خاص مربوط به مؤدی درآمد مشمول مالیات او در سال عملکرد 1359 نسبت به عملکرد سال 1358 پنجاه درصد یا بیشتر افزایش یافته است و این امر مورد تأیید هیأت‌های سه نفری حل اختلاف موضوع مادۀ 9 لایحه قانونی مصوب 3/3/59 شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد رأی هیأت مزبور در این مورد به اکثریت قطعی است. تبصره‌ـ عبارت به استثنای مشمولین مادۀ 63 از مادۀ 149 قانون مالیات‌های مستقیم حذف می‌شود. رئیس‌ـ 182 نفر حضور دارند مادۀ 2 را با پنج تبصره‌ای که قرائت شد به رأی می‌گذاریم موافقان قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادۀ 3 مطرح است . آقای خزاعی اول ماده را بخوانید و توضیح بدهید. خزاعی‌ـ مادۀ 3‌ـ متن مادۀ 66 و تبصره‌های 1 و 2 آن به شرح زیر اصلاح و یک تبصره به‌عنوان تبصرۀ 3 به آن اضافه می‌شود. یکی از نمایندگان ‌ـ متن ماده را توضیح می‌دهند. رئیس‌ـ حالا ایشان توضیح می‌دهند. خزاعی‌ـ تمام این مواد و مواد قبلی لایحه توضیح داده شده است. (نوشته شده) البته در این گزارش نیست ولی در گزارش قبلی شماره 877 و 808 اکثر مواد مربوط به این لایحه آمده است. رئیس‌ـ آقایان باید از هر لایحه‌ای پرونده داشته باشند یعنی هر نماینده‌ای باید هر چه که تکثیر می‌شود خدمتشان باشد تا پرونده از دستور خارج نشده... خزاعی‌ـ در عین حال چشم من مادۀ 66 را خدمتشان عرض می‌کنم، اول این ماده را می‌خوانم. متن ماد. 66 و تبصره‌های 1و2 آن به شرح زیر اصلاح و یک تبصره به عنوان تبصره 3 به آن اضافه می‌شود. ممیز مالیاتی مکلف است نسبت به مشمولین مادۀ 63 حوزه خود به استثنای موارد مذکور در تبصرۀ 3 مادۀ مزبور اعم از اینکه به موقع اظهار‌نامه تسلیم نموده یا ننموده باشند پس از کسب اطلاع از نظر اتحادیه صنف مربوط (این «مزبور» را اینجا به «مربوط» اصلاح بکنیم بهتر است) در صورت وجود در محل نظر خود را بعد از رسیدگی و با استفاده از تحقیقات محلی و اطلاعات مکتسبه با ذکر جهات و دلائل کتباً اعلام و پرونده را برای اظهار نظر نزد سر ممیز بفرستد. سرممیز مالیاتی مکلف است رسیدگی‌های لازم را معمول و نظر خود را نسبت به میزان درآمد مشمول مالیات اعلام و پرونده را نزد ممیز اعاده دهد. در صورتی که ممیز نظر سر ممیز را قبول کند شخصاً اقدام به تنظیم و امضاء و صدور برگ تشخیص خواهد نمود و در غیر این صورت برگ تشخیص را تنظیم و جهت امضاء و صدور نزد ممیز ارسال خواهد داشت. تبصرۀ 1‌ـ در صورتی که بین نظر سرممیز و مبلغی که مؤدی در اظهارنامه اعلام نموده پانزده درصد یا کمتر اختلاف باشد مبلغ مندرج در اظهارنامه قطعی است. تبصرۀ 2‌ـ طرز ابلاغ و حل و فصل اختلاف در مورد برگ تشخیص به شرحی است که در باب سوم قانون مالیات‌های مستقیم مصوب اسفند ماه 1345 اصلاحیه‌های بعدی مقررشده است. تبصرۀ 3‌ـ میز مالیاتی مکلف است فهرست مشمولین مادۀ فوق‌الذکر را اعم از اینکه به موقع اظهارنامه مالیاتی تسلیم نموده یا ننموده باشند (این (را) را در اینجا حذف کنیم چون زیاد است) ظرف دو ماه از تاریخ انقضاء تسلیم اظهارنامه مالیاتی به اتحادیه صنف مربوط ارسال نماید. اتحادیه مزبور مکلف است ظرف سه ماه از تاریخ انقضاء فوق‌الذکر نظر خود را نسبت به میزان خرید و فروش و درآمد تا ویژه سالیانه هر یک از مؤدیان مذکور همچنین مؤدیانی که اساسی آنها در فهرست منظور نشده و در اتحادیه سابقه دارند را بطور تفکیک به حوزه مالیاتی مربوط اعلام نماید چنانچه نظر اتحادیه ظرف مهلت مقرر اعلام نشود ممیز مالیاتی نسبت به تشخیص مالیات طبق مقررات مربوط اقدام نمود. رئیس ‌ـ توضیح بدهید. خزاعی ‌ـ چشم یکی از نمایندگان‌ـ توضیح نمی‌خواهد. رئیس‌ـ ممکن است نکاتی باشد که برای همه واضح نباشد. خزاعی‌ـ مادۀ 63 که در ماده قبل ما اصلاح کردیم مستحضر هستید که اینها به چه صورت بیایند و اظهارنامه مالیاتی را تقدیم کنند. متن مادۀ 66 در قانون قدیم می‌گوید که «ممیز مالیاتی مکلف است اظهارنامه مذکور در مادۀ 63 و همچنین مشخصات سایر مشمولین مادۀ 63 خود را که از تسلیم اظهارنامه به موقع خودداری نموده‌اند برای اظهارنظر به یکی از نمایندگان مشاغل حوزه سر ممیزی مربوط ارائه دهد و نظر خود را روی ورقه بنویسد و بعد از تحقیقات کلی اقدام کند» فرق این ماده‌ای که در اینجا آمده با ماده قدیم این است که اولاً مادۀ 63 را ما در اینجا اصلاحش کرده‌ایم اما جان مسأله اینجا است که اگر شما دقت بفرمائید در خط چهارم مادۀ 3 گفته است که «ممیز مالیاتی مکلف است نسبت به مشمولین ماد. 63 حوزه خود به استثنای موارد مذکور و تبصرۀ 3 ماده مزبور اعم از اینکه به موقع اظهارنامه تسلیم نموده یا ننموده باشد» یعنی چه مؤدی مالیاتی، صاحب مغازه صاحب شغل اظهارنامه تسلیم کرده باشد و چه نکرده باشد به استثنای کسانی که در تبصرۀ 3 که قرائت شد و ما گنجاندیم به استثنای آنها باید مشخصات اینها، مسائل اینها را به اتحادیه صنف بدهد. در قانون قدیم نماینده مشاغل بود در این قانون اتحادیه صنف مربوط آمده است. لذا ممیز مالیاتی مثلا اگر پنجاه مؤدی مالیاتی در حوزه‌اش هست اینها سر موعد در آخر تیر ماه چه اظهارنامه بدهند و چه ندهند لیست اینها، مبلغی را که باید پرداخت بکنند، آن اطلاعاتی را که کلاً دارد اینها را برای اطلاع اتحادیه می‌فرستد و بعداً برای سرممیزی بعد سرممیزی اینها را بررسی و تحقیق می‌کند مجدداً برای ممیز برمی‌گرداند و چنانچه بین آن چیزی که مؤدی مالیاتی گفته یعنی کسی که باید مالیات بدهد و نظر سرممیز پانزده درصد یا کمتر اختلاف باشد برای این دیگر جریمه‌ای نمی‌گیرند آن مالیات را قطعی شده حساب می‌کنند والا در غیر این صورت طبق مقررات عمل خواهد شد. رئیس‌ـ نه جریمه نمی‌گیرند یعنی حرف مؤدی را قبول می‌کنند. خزاعی‌ـ بلی، یعنی مالیات قطعی است. رئیس‌ـ یعنی حرف او را می‌پذیرند. خزاعی‌ـ بلی، یعنی هیچگونه ایرادی ندارد اگر او مثلاً مبلغی را که اطلاح کرده پانزده درصد کمتر باشد نظر آن کسی که به اصطلاح باشد مالیات را پرداخت بکند به عنوان مالیات قطعی به حساب خواهد آمد. این کل مادۀ 66 است. اما نکته‌ای را هم که باید عرض بکنم این است که تبصرۀ 1 را ما نیاورده‌ایم. تبصرۀ 1 در متن مادۀ 66 قدیم بوده که ما به‌عنوان تبصرۀ 1 جدایش کرده‌ایم و آورده‌ایم تبصرۀ 2 هم قبلاً به عنوان تبصرۀ 1 بوده که ما شمارۀ 2 رویش زده‌ایم آن کاری را که ما در این مادۀ 66 کرده‌ایم آوردن یک تبصره است بنام تبصرۀ 3 و اضافه کردن چه آنهائی که به موقع تسلیم کرده‌اند و چه نکرده‌اند. تغییر دیگری در این ماده داده نشده است. رئیس ‌ـ پیشنهادات را مطرح کنید. منشی‌ـ آقا کیاوش پیشنهاد حذف تبصرۀ 1 را داده‌اند. رئیس ‌ـ آقای شهرکی هم همین پیشنهاد را داده‌اند. منشی ‌ـ بلی، آقای شهرکی هم همین پیشنهاد را داده‌اند. کیاوش‌ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، قوانین خلاف اسلام طبق فرمان امام لغو شده است . هر قانون و هر حرفی که اینجا زده می‌شود یا تصویب می‌شود مآخذ روشن اسلامی است که در دنیا می‌پیچد و در مسافرت‌ها هم ما این را از همه برادران خارج‌مان شنیدیم . روشن حکومت اسلامی این است که این موئی که بین حق و باطل هست این را تشخیص بدهد و مراعات بکند. به پیامبر خطاب می‌آید که هر وقت زکوة از مردم می‌گیری«صلواعلیهم» برای اینکه یک سکینه‌ای یک رضایتی هم در اخذ این زکوة وجود داشته باشد میل و رغبت طرف را اگر هم موافق نیست جلب بشود. پانزده درصد اختلاف بین نظر سر ممیز و مؤدی مالیات پیدا می‌شود. بنظر می‌آید پانزده درصد رقم زیادی نباشد اما یک میلیون مالیات پانزده درصدش صدو پنجاه هزار تومان میشود. در اینجا طبق این تبصره میگوید اگر این اختلاف پیش آمد زکوه هم نیست، از زکوه هم یک با آن طرفتر است یعنی ضرورت ایجاب کرده الان این لایحه دارد تصویب میشود اگر چه هنوز ضرورتش گفته نشده ولی با وجود این بر معیار این که گرفتن مالیات ضرورت دارد در این تبصره پانزده درصد هم برخلاف رضایت مؤدی مالیات از آنها گرفته میشود... عده ای از نمایندگان ـ خیر اینطور نیست، ملاک اظهارنامه است. رئیس ـ آقای کیاوش بر عکس توجه کرده اند. کیاوش ـ پس اگر اینطور است که پیشنهادم را پس گرفتم. رئیس ـ پس شما بفرمائید آقای شهرکی صحبت کنند. شهرکی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، شناور گذاشتن پانزده درصد مالیات چه بنفع و چه به ضرر دولت و چه بنفع و چه به ضرر مؤدی کاری خلاف است چرا که اگر ثابت بشود حتی یک درصد مالیات اضافه و یا کمتر قرار است گرفته بشود و یا گرفته نشود کار درستی نیست. چه کسی می‌داند این پانزده درصد است. وقتی که ثابت بشود مؤدی کمتر نوشته یا ثابت بشود که مؤدی می‌خواهد یک مبلغی از مالیات از بین برود یا اینکه دولت تشخیص داد که مؤدی درست می‌گوید این پانزده درصد اختلاف وجود دارد هیچکدام اینها نمیتوان آن چیزی را که در برگه تشخیص نوشته شده یا اینکه در اظهارنامه‌ای که خود مؤدی پر کرده نوشته شده ملاک قرار بگیرد. ملاک چیزی است که بوسیله مسؤولین تشخیص داده می‌شود و با توافق مؤدی و یا کمیسیون‌هائی که بعداً وجود دارد و بررسی می‌کنند. آنچه دقیقاً تشخیص داده شده بایستی همان مبلغ گرفته بشود حالا اگر پانزده درصد اضافه‌تر از آن چیزی است که در اظهارنامه تشخیص داده شده که باید گرفته بشود که حق هست و باید هم گرفته بشود اگر پانزده درصد کمتر گرفته بشود باز هم باید مشخص بشود که پانزده درصد کمتر باید گرفته بشود. این دلیلی ندارد که ما بین یک درصد تا پانزده درصد میزان مالیات را شناور بگذاریم و بگوئیم اگر سرممیز تشخیص داد که مثلاً در اظهار‌نامه پانزده درصد کم نوشته شده است ما بگوئیم مؤدی پرداخت نکند و همان اظهارنامه ملاک است که درست نیست یا اینکه اگر خلاف این باشد و سرممیز تشخیص داد که پانزده درصد ممکن است کمتر باشد که البته این پیش نمی‌آید و آن دومی پیش می‌آید و در اینجا بنفع مؤدی یک کاری شده که درست نیست. اگر قرار است که حق تشخیص داده بشود ومالیات حقه گرفته بشود حتی یک درصد هم این طرف و آن طرف نبایستی بشود و درست هم نیست. این پانزده درصد را اگر سرممیز تشخیص داد و تشخیص و دلایل و اسناد و مدارکش درست بود هیچ دلیلی ندارد که حتی ما نیم درصدش را ببخشیم. منشی ـ موافق . رئیس ـ موافق کیست ؟ (اظهاری نشد). منشی ـ موافق ندارد. رئیس ـ بسیار خوب چون موافق ندارد پس بحث هم نمی‌کنیم. پیشنهادهای بعدی را مطرح کنید. منشی ـ آقای سعید امانی پیشنهاد اضافه کردن دو تبصره را داده‌اند. تبصره‌ای به‌عنوان تبصرۀ 4.... رئیس ـ پیشنهاد را در کمیسیون برده‌اند؟ منشی ـ بلی ، تبصرۀ 4 به ماد. 3 اضافه می‌شود «کمیسیون ویژه‌ای مرکب از نمایندگان محترم امام جمعه هر شهرستان و صنف مربوطه و دارائی و یک نفر قاضی به انتخاب و معرفی شورای عالی قضائی برای بررسی نهائی شکایات و اعتراضات مؤدی و دارائی تشکیل و رأی این کمیسیون مأخذ قطعی وصول مالیات از مؤدی می‌باشد. محمد مجتهد شبستری ـ من اخطار قانونی دارم. رئیس ـ اخطار به پیشنهاد دارید؟ (محمد مجتهد شبستری ـ بلی) آقای شبستری اخطار به پیشنهاد دارند. خزاعی ـ پیشنهاد به این کیفیت به کمیسیون داده نشده بود. رئیس ـ خوب، حالا آن کیفیتی که داده شده بود مطرح می‌کنیم. آقای شبستری اخطار دارند بفرمائید. شبستری ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. اخطار من این است که این یا درخور قوه قضائیه است به معنای دادگاهها یا درخور دیوان عدالت اداری است یعنی اگر شخصی که ممیزی می‌کند تخلف کرده از کار خودش اختلاف بین آن کسی که باید مالیات را پرداخت کند و وزارت دارائی است اختلاف اگر ماهیتش تخلف مأمور از قوانین و مقررات است که باید به دیوان عدالت اداری برود. بوجود آوردن یک چنین کمیسیونی هیچ نوع توافق و هماهنگی با قانون اساسی در این مسأله ندارد. رئیس ـ خوب، ایشان که قاضی پیشنهاد کرده است. شبستری ـ نه، یک .... رئیس ـ یک قاضی باشد یعنی کافی نیست؟ شبستری ـ خیر، آن یک ترکیبی است که ترکیب باید قضاوت کند نه قاضی... رئیس ـ نه، حالا ممکن است اصلاح کنند، بهر حال قاضی از طرف شورای قضائی تعیین می‌شود شبستری ـ وجود یک قاضی کافی نیست. ایشان می‌گویند، جمع باید قضاوت کند، این جمع نظر بدهد. این چیزی است تا هماهنگ زیرا یا در حوزه دادگاهها است اگر اختلاف است یا تخلف از مقررات است که در خور دیوان عدالت اداری است. رئیس ـ کمیسیون حل اختلاف که الان هست. شبستری ـ کجا هست؟ رئیس ـ کمیسیون حل اختلاف الان در قانون مالیاتی هست. ایشان یک کمیسیون جدیدی را جای آن کمیسیون پیشنهاد کرده است . اگر شورای نگهبان مخالفت بکند باید اصل کمیسیون حل اختلاف اصلاً نفی بشود (زواره‌ای ـ آقای شبستری نگفتند با کدام اصل قانون اساسی مغایرت دارد) چرا قضاوتش را می‌گویند. پیشنهاد را مطرح کنید. منشی ـ آقای امانی. رئیس ـ آقای امانی صحبت کنند. امانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، و به نستعین. اولاً بنده به بیانات برادر بزرگمان آقای خزاعی اعتراض دارم نسبت به بازار و بازاری و اینکه از پشت تریبون مجلس این عنوان بشود در حالی که بازار و بازاری قبل از انقلاب و بعد از انقلاب والساعه پشتیبان کامل انقلاب بوده و این البته یک بیانی است که غالباً از طرف ضد انقلاب می‌شود برای دوری و جدائی از کسبه و بازار و بطور کلی ما در هر طبقه‌ای یک افراد متخلفی داریم. هر طبقاتی در سطحی باشند مثلاً ما در روحانیت نوع شریعتمداری را داریم این دلیلی نیست که از پشت تریبون این عنوان بشود و در ثانی مسألة مالیات بر درآمد و وصول مالیات یک امری است که مشکل عمومی در تمامی سطح کشور است که فکر می‌کنم خود برادر بزرگوار ریاست محترم مجلس آقای هاشمی و آقای خامنه‌ای و خود آقای وزیر دارائی در جریان امر هستند و مشکل بزرگتر و مسأله بالاتر این است که ما چون واقعاً آنچه را که می‌بینیم مردم قاطبه به این حکومت جمهوری اسلامی علاقمندند و بزرگترین ناراحتی‌شان در این است که چرا در زمان یک حکومت جمهوری اسلامی مالیات‌ها بر اساس و پایه‌ای قرار نمی‌گیرد که بدون هیچ برخورد و بدون هیچ، کوچکترین کم و زیادی ببرند و تقدیم کنند و راحت باشند و بهمین لحاظ ما باید از این لایحه‌ای که برای اصلاحیه آمده زود نگذریم و با دقت و مطالعه یک تصمیمی بگیریم که واقعاً جوابگوی تمام مشکلات در سطح کشور باشد. بحث ما در مادۀ 3 روی افرادی است که طبق مادۀ 63 قانون مالیات بر درآمد باید مالیات بدهند که این طبقه (خیلی عذر می‌خواهم برادران حرف می‌زنند توجه کنید) قشر زیادی از مالیات دهندگان را تشکیل می‌دهند شاید طبقات دیگری که باید مالیات بدهند که دارای دفتر و دستک وحساب معین یا کارت بازرگانی هستند که مشمول مادۀ 59 هستند صدی ده تا بیست باشند و این عده‌ای که مشمول مادۀ 63 هستند صدی هفتاد تا هشتاد باشند و اینها البته از طبقات ضعیف و کسانی هم هستند که واقعاً قانون هم نمی‌دانند، دفتر و دستکی هم ندارند و باید مالیاتشان بر مبنای تشخیص معین بشود. ماده‌ای که اینجا عنوان شده مادۀ 3 بعد تبصرۀ 3 را که می‌آورد این‌طور عنوان می‌کند (البته الان تبصره 3 خوانده شده و ذهن آقایان متوجه است) «سرممیزمالیاتی مکلف است فهرست مشمولین ماده فوق‌الذکر را اعم از اینکه به موقع اظهارنامه مالیاتی تسلیم نموده یا ننموده باشند را ظرف دو ماه از تاریخ انقضاء مهلت تسلیم اظهارنامه مالیاتی به اتحادیه صنف مربوطه ارسال نماید اتحادیه مزبور مکلف است ظرف سه ماه از تاریخ انقضاء دو ماه فوق‌الذکر نظر خود را نسبت به میزان خرید و فروش و درآمد نا ویژه سالانه هر یک از مؤدیان مذکور و همچنین مؤدیانی که اسامی آنها در فهرست منظور نشده ودر اتحادیه سابقه دارند را بطور تفکیک به حوزه مالیاتی مربوطه اعلام نماید چنانچه نظر اتحادیه ظرف مهلت مقرر اعلام نشود ممیز مالیاتی نسبت به تشخیص مالیات طبق مقررات مربوط اقدام خواهدنمود». اینجا مطلب رسیده تا آنجا که اعلام کند، صراحت ندارد که پس از این که اعلام کرد تا چه حد از نظر قانون پذیرفته است و می‌تواند قانونی باشد که این مبلغی که اتحادیه معین کرد برمبنای این باشد که قابل قبول است یا قابل نیست. همین نبودن صراحت باعث اختلاف می‌شود و اصولاً بحثی که هست مالیاتی که دولت باید وصول کند، الان یک صحبتی بود در جلسه قبل که یک مبلغ خیلی زیادی در شش ماهه اول سال نا وصولی داریم . این نا‌وصولی بواسطه همین است که مردم آن مالیاتی را که باید بدهند، بلاتکلیف هستند و نمی‌دهند و از نظر وصول مالیات، هم دولت متضرر می‌شود هم مردم نمی‌توانند مالیاتشان را بدهند. پیشنهاد بنده برهمین مبنا است که آیا اگر واقعیت مطلب باید یک احقاق حقی بشود. یعنی ما باید ببینیم وقتی که امام می‌فرماید تمام قوانین باید برمبنای شرع مقدس اسلام باشد و آن کسی که باید مالیات بدهد، یک اختلافی و یک اعتراضی دارد و برمبنائی یک وقت ممکن است یک درصد، یک بر دویست برایش مالیات معین شده باشد و همین طور افرادی هستند که معکوس این عمل شده که ما نمونه‌هائی داریم که از این طرف خواسته‌اند زیادتر بگیرند. حالا یا اشتباه بوده، یا هرچه بوده وما از نظر تشخیص کاری نداریم از آنطرف هم خواسته‌اند که ندهند. این تبصره که عبارت از تبصرة 4 باشد به این اختلاف و کشمکش خاتمه می‌دهد و آنها مرکب از افرادی هستند که واقعاً صلاحیت دارند. از صنف و از دارائی هستند، از حکم شرع هست و نماینده امام جمعه هر شهری هم هست. فکر می‌کنم که در این زمینه اگر این تصویب بشود، به این مشکلاتی که بنده عرض کردم و اشاره کردم تقریباً خاتمه داده می‌شود. البته خود نمایندگان به دقت روی آن مطالعه کنند و اگر خواستند ببینند که واقعاً بر صلاح مملکت، و بر صلاح کشوراست و بر صلاح یک یک حکومت جمهوری اسلامی است که از نظر اسلام هم این‌ها احقاق حقشان توسط آن کمیسیونی که درست می‌شود. شده باشد و آقایان به این پیشنهاد بنده ان‌شاءالله اگر قبول کردند، رأی بدهند. والسلام علیکم ورحمة‌الله ‌و برکاته. منشی ـ آقای مجید انصاری بعنوان مخالف بفرمائید. مجید انصاری ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، شکی نیست که سیستم مالیاتی با وضع موجود آنگونه که باید تطابق با نظام جمهوری اسلامی ندارد و ان‌شاءالله باید سیستم مالیاتی اسلامی جایگزین بشود، و بهمین دلیل من با کل این مخالف بودم اما پیشنهاد جناب آقای امانی بطور کلی نه عملی هست و نه به صرفه و صلاح است و نه معلوم است که آن خلاف شرع، ظلمی که در نظر ایشان احیاناً نسبت به کسبه و مؤدیان مالیاتی ممکن است که اعمال بشود کمتر خواهد شد، چون پیشنهاد ایشان علاوه بر افرادی که فعلاً دست‌اندرکار مالیات هستند، صنف و نماینده وزارت اقتصادی و دارائی، دو نفر را اضافه کرده اند. نماینده امام جمعه شهر، و نماینده دادگاه انقلاب. سؤال این است که آیا نماینده امام جمعه چه اطلاعی دارد و چه ارتباطی اصولاً دارد به اینکه این فرد چه مقدار کاسبی کرده، خرید و فروش آن چه مقدار بوده؟ سود و زیانش به چه میزان است؟ و الان باید چقدر مالیات بگیرد اگر این اختلاف درحد دعوائی است که باید برود سلسله مراتب قضائی را طی بکند، خوب یک دفعه به یک دادگاه ویژه، به یک قاضی شرع ارجاع بکنید و معنا ندارد که ما بگوئیم نماینده حاکم شرع در اینجا باشد، اما این مسأله جنبه قضائی و حکم ندارد. همین طور بخواهد آنجا تعیین بکند که این فرد چه مقدار مالیات بپردازد و شما تصورت بکنید در تهرانی که بیش از یکصد هزار واحد فروش هست که اینها باید مالیات بپردازند. حداقل ما کسبه را در نظر بگیریم. نماینده امام جمعه تهران در این کمیسیون چطوری می‌خواهد حکم بکند و چه کسی نماینده امام جمعه هست که بتواند برای تمام این پرونده‌ها حکم درست و حسابی صادر بکند و برمیزان خرید و فروش اینها اشراف داشته باشد. در شهرهای بزرگی مثل مشهد، مثل اصفهان، مثل تبریز که فوق‌العاده این مؤدیان مالیاتی زیاد هستند یک نفر نماینده امام جمعه چه می‌تواند بکند؟ علاوه براین آن طرح توزیع کالا از مساجد و بوسیله ائمه جماعت محله‌ها کافی است. در این که آن ضربه خودش را بزند. ما از این به بعد دفتر ائمه جمعه را مالیاتچی هم قرار بدهیم و مرکز رفت وآمد کسبه باشد که آنها چانه بزند که آقا مالیات از من کمتر بگیرید، بیشتر بگیرید ائمه جمعه همه کاره خواهند شد. جز آن شغل مقدس اصلی‌شان که ارشاد و هدایت جامعه است و اصولاً این تباین دارد با کاری که آقایان دارند، و این مسأله ارتباطی با مسأله امام جمعه بودن ندارد. لذا چون عملی نیست و بعد هم نماینده‌ها ائمه جمعه معلوم نیست که همیشه بهتر از کسانی باشند که وزارت امور اقتصادی و دارائی تعیین میکند. اتفاقاً بعکس است آنها هم کارشناس هستند هم مسائل را می‌دانند و هم بازار را می‌شناسند. لذا من مخالف هستم و اصلاً این عملی نیست. منشی ـ آقای زواره‌ای موافق. زواره‌ای ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. برادرمان آقای انصاری دلیلی بر رد این پیشنهاد نیاوردند و ظاهراً توجهی هم به اصل پیشنهاد نفرمودند. (مجید انصاری ـ شما هم توهین نفرمائید) دروصول مالیات وزارت دارائی مدعی است و در لایحه‌ای که در شورای انقلاب به تصویب رسید، در آخرین مرحله‌اش اجازه دادند که خود وزیر دارائی سه نفر را برای آن کمیسیون حل اختلاف تعیین بکند. در اختلاف بین وزارت دارائی و مؤدی مالیاتی قاعدتاً مدعی نمی‌تواند خودش قاضی هم باشد. یعنی مدعی باشد و هم قاضی طبیعتاً این قضاوت نمی‌تواند قضاوت یک طرفه‌ای نباشد و برای اینکه این اشکال برطرف بشود، وجود قاضی که بحمدالله در دادگستری هم شورای‌عالی قضائی مشغول به اصلاحش و آوردن قضاوت شرع است وجود در آن کمیسیون حل اختلاف این اشکال را مرتفع می‌کند. درخصوص نماینده امام جمعه، البته در شهرهای کوچک این اطلاعات را آن آقایان دارند که این فرد، وضع مالیش چگونه است و می‌توانند این اطلاعات صحیح را از خارج کسب کنند که اگر خدای نکرده سوءنظری یکجا پیش آمد یا اشتباهی، یا هوای نفسی، یا خود خواهی، یا مسائل دیگری بر تفکر آن رأی دهنده حاکم شد آن می‌تواند آنجا قضیه را تعدیل بکند. و اینکه در تهران فرمودند که صدهزار کاسب هست و نماینده امام جمعه نمی‌تواند این فقط در مورد پرونده‌هائی است که بین دارائی و مؤدی مالیاتی اختلاف می‌شود، آنجائی که اختلاف نمی‌شود به هیأت حل اختلاف نخواهد رفت. ولی همه پرونده‌ها هم به هیأت حل اختلاف نمی‌رود. یک تعداد پرونده‌های محدودی به حل اختلاف خواهد رفت. بهر صورت حالا خواه نماینده امام جمعه باشد یا نباشد، با توجه به آن مسأله توزیع و تبعات ناگواری که برای این لباس داشته آن را حذف بکنیم. ولی حضور قاضی در این کمیسیون ضرورت دارد. به این جهت من با آن موافق هستم . رئیس ـ مخبر کمیسیون بفرمائید . خزاعی ـ من حرفی ندارم . رئیس ـ بسیارخوب، آقای وزیر دارائی. معاون وزارت امور اقتصادی و دارائی‌ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. در مورد هیأت‌های حل اختلاف مالیاتی از گذشته تا بحال تحول‌های مختلفی انجام شده است. در قبل از انقلاب اسلامی هیأت‌های حل اختلاف مالیاتی عبارت است از: یک نفر قاضی، و یکی از افرادی که به معرفی اطاق بازرگانی معرفی می‌شدند و یک نماینده هم از طرف وزارت امور اقتصادی و دارائی بود. بعد از انقلاب اسلامی بموجب لایحه تأدیه و تسویه مقرر شد که این هیأت‌ها که هیأت‌های توافق ملی اعلام شد به وسیله سه نفر تشکیل بشود یک نفر روحانی به انتخاب یک از آیات اعظام، یک نفر از معتمدین مردم به انتخاب دادستان شهر، یک نفر نماینده وزارت امور اقتصادی و دارائی. اما بعد از تصویب این لایحه مدت‌ها طول کشید وزارت امور اقتصادی و دارائی. با مکاتبات مختلفی موفق به تشکیل این هیأت‌ها حل اختلاف و هیأت توافق ملی نشد. بعداً به خاطر اینکه مجدداً این عمل انجام بشود، یک اصلاحیه دیگری از شورای انقلاب تصویب شد که در آنجا یک نفر نماینده روحانی محل و یک نفر از معتمدین مردم به انتخاب شورای محل برای این هیأت‌ها بود. در این قسمت هم کسی معرفی نشد و با مکاتباتی که شد ما موفق به تشکیل این هیأت‌های حل اختلاف نشدیم. بعد از اینکه دولت از نظر وصول مالیات‌ها و از نظر آن تبعیض و تکاثر ثروتی که در قسمت‌های مختلف وجود داشت و همچنین حل این اختلاف مالیاتی لایحه‌ای به شورای انقلاب داد و در این لایحه سه نفر، هر سه نفر به انتخاب وزیر دارائی مشخص شد و بلافاصله مالیات‌هائی که تا آن تاریخ رفع اختلاف نشده بود به سرعت رفع اختلاف شد. اما در اینجا من متذکر می‌شوم که این هیأت‌های حل اختلاف آنچه را که آقای زواره‌ای یا جناب آقای امانی فرمودند، به آن صورت نیست که یک طرفه باشد ما برای مردمی شدن کار وزارت امور اقتصادی و دارائی خیلی وقت پیش به شهرستان‌ها، بخشنامه کردیم که در این هیأت‌های حل اختلاف از معتمدین مردم با معرفی نهادهای انقلاب، و با معرفی امام‌جمعه محل استفاده بشود. در تهران، در مرکز از نظام پزشکی، از اتحادیه‌های مختلف اصناف و همچنین از اطاق بازرگانی خواستیم که افرادی معرفی شدند و در این هیأت‌های حل اختلاف مشغول به کار هستند. اگر که به این ترکیبی که برادران پیشنهاد کرده‌اند، بخواهیم عمل بکنیم وصول مالیات‌ها تا چند ماه آینده وحتی تا سال آینده مقدور نخواهد بود. چنین پیشنهادی موجبات وصول مالیات‌های پیش‌بینی شده در بودجه را مسکوت قرارمی‌دهد، و سرانجام همان مسأله‌ای که بعضی از نمایندگان محترم پیشنهاد حذف این ماده و پیشنهاد حذف لایحه و مسکوت گذاردن لایحه را دادند آن نتیجه را حاصل خواهد کرد. چنانچه بعدها نیروی انسانی از قضات کافی وجود داشته باشد این صحیح است و ما می‌توانیم انجام بدهیم. اما درحال حاضر نه آن نیرو وجود دارد. و متخصصین و مسؤولین هم که الان درهیأت‌های حل اختلاف هستند، اینها افرادی نیستند که وارسته نباشند و کارشناس نباشند، معمولاً از بهترین انتخاب می‌شوند. رئیس ـ تشکر، پیشنهاد آقای امانی را برای رأی‌گیری بخوانید. منشی ـ پیشنهاد این است که این تبصره اضاف بشود. تبصره 4 ‌ـ کمیسیون ویژه مرکب از نمایندگان محترم امام جمعه هر شهرستان و صنف مربوطه و دارائی و یک نفر قاضی به انتخاب و معرفی شورای‌عالی قضائی، برای بررسی نهائی شکایات و اعتراضات مؤدی و دارائی و تشکیل و رأی این کمیسیون مأخذ قطعی وصول مالیات از مؤدی می‌باشد. زواره‌ای ـ آقای هاشمی! اگر آقای امانی موافق باشند« نماینده امام جمعه » از پیشنهادشان حذف بشود. رئیس ـ آقای زواره‌ای می‌گویند که اگر آقای امانی قبول دارند نماینده امام جمعه‌اش از حذف بکنیم. امانی ـ اشکالی ندارد، موافق هستم . رئیس ـ خوب، ایشان موافقند که حذف بشود. البته در قانون فعلی هم باز دادستان هست یعنی نماینده دادستان وجود دارد. حالا بهر حال پیشنهاد را به رأی می‌گذاریم 186 نفر در مجلس حاضرند پیشنهاد آقای امانی را به رأی می‌گذاریم موافقان قیام بفرمایند. یکی از نمایندگان ـ نماینده امام جمعه هست یا نیست؟ رئیس ـ نه، نماینده امام جمعه نیست. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. منشی ـ پس پیشنهاد بعدی هم موکول به همین پیشنهاد است که آن هم حذف می‌شود. رئیس ـ خیلی خوب پس آن هم هیچ . منشی ـ آقای کیاوش در تبصرۀ 3 این ماده پیشنهاد کرده‌اند آن: عبارت «اتحادیه صنف» حذف شود. رئیس ـ آقای کیاوش . کیاوش ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، در این لایحه به اتحادیه‌های صنفی ارزش زیادی قائل شده‌ایم، یعنی اتحادیه‌های صنفی نقش مهمی در مالیات‌ها بازی می‌کنند. یعنی عنوان شهود را دارند. لازمه شهود عدالت است اتحادیه‌هائی که قبلاً بودند. ما دیده‌ایم سران اتحادیه‌ها قبل از انقلاب گردن کلفت‌های بازار بودند، سرمایه‌دارترین آنها بودند و آنهائی بودند که با دستگاه نظر موافق داشتند. به این طریق عدالتی در بین آنها وجود نداشته است که بعنوان شاهد از این‌ها بتوانند کسب اطلاعاتی بکنند و بعلاوه تا حالا قوانینی هم که در مجلس وضع شده است اتحادیه‌های صنفی قانونی نیستند و نمی‌توانند نقشی در وصول مالیات داشته باشند مضافاً به اینکه اینجا صراحت دارد اگر اتحادیه مسأله را تا حدود دو ماه معطل بکند، مقررات مالیات درباره آن مودی انجام می‌شود. اگر آمدیم با این توصیف‌هائی که اتحادیه‌ها دارند عمداً معطل کردند. همچنانکه تا هم همین کار را می‌کردند معلوم است که وضع مؤدی به کجا خواهد کشید، اما در همین مادۀ 3 در آخر سطر صفحه 3 اشاره کرده است که در صورتی که اتحادیه‌های صنفی وجود داشته باشد سرممیز از شورای محلی بگیرد. به این طریق اتحادیه در اینجا نه قانون است و نه بعنوان شهود می‌تواند کاری بکند. جز اینکه همین نقطه ضعفی باشد که کسبه را در زیر اطاعت خودش بگیرد، کاری انجام نمی‌دهد، پیشنهاد می‌کنم که اصولاً مسأله اتحادیه صنفی، هم از تبصرۀ 3 و هم از آخر مادۀ 3 یعنی سطر آخر صفحۀ 3 « پس از کسب اطلاع از نظر اتحادیه صنف» هر دو حذف بشوند. منشی‌ـ آقای محلاتی بعنوان مخالف بفرمائید. محلاتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. علت مخالفت برادرمان آقای کیاوش در ضمن فرمایشاتشان مشخص بود و آن این است که این اتحادیه‌های صنفی زمان طاغوت وابسته به دستگاه بودند. این مسأله مورد اختلاف نیست، و همه ما هم قبول داریم ولی باید توجه داشت که بسیاری از این اتحادیه‌ها در خود همین تهران هم الان با نظر کمیته امور صنفی و افراد مورد اعتماد آمده اند. انتخاب شده‌اند و تجدید انتخاب کرده‌اند و آنهائی که در آن ثقت مورد تعدی قرار داشتند الان بسیارشان در رأس اتحادیه قرار گرفته‌اند و بقیه هم الان مشغول هستند که اتحادیه‌های صنفی در رأس اتحادیه باشند بسیار فرمایش ایشان درست است و بعد هم این الان اهانت به اصناف فعلی است که ما بعد از چند سال که از دوران رژیم گذشته باز ما بیائیم و بگوئیم که همان بساط الان حاکم بر اصناف است، چنین چیزی نیست و مطابق قانون نظام صنفی (مطلبی را که من می‌خواستم عرض کنم آقای امانی یادداشت داده‌اند) اتحادیه هم قانونی هست مضافاً منظور از گرفتن مالیات این است که انسان از افراد مورد هر صنفی مطلع باشد و روی ارتباطی که اتحادیه با افراد مورد نظر خودش دارد، افراد خوب را می‌شناسد و افراد فقیر را می‌شناسد، افرادی که وضع مالی شأن خوب است می‌شناسد. اگر نیازمند باشد از طریق همین صندوق تعاون صنفی که الان بنده هم آنجا نظارت دارم، از همان جا به آن وام می‌دهند. اگر چنانچه وضع مالی شأن خوب باشد، مشخص است، شورای محلی چه می‌داند که این آقا در بازار یا در مغازه اش کار خوب کرده یا نه؟ ولی اتحادیه کاملاً وارد است. بنابراین، اتحادیه از برای ممیز مالیاتی یک کمک بسیار خوبی است و در آنجائی هم که مورد اختلاف باشد یا نظر خودش را ندهد، ممیز دارائی خودش مستقلاً نظر خودش را اعلام می‌کند و ورقه مالیاتی را صادر می‌کند. والسلام. کیاوش ـ آقای هاشمی! من به مخالفین اعتراض دارم. مخالفین وقتی حرفی را می‌خواهند شروع کنند فوری سعی می‌کنند پیشنهاددهنده را به یک طریقی بکوبند تا نظر خودشان را به کرسی بنشانند. رئیس ـ اولاً لابد به بعضی از مخالفین اعتراض دارید و ثانیاً خوب مخالف پیشنهاددهنده باید همین کار را بکند. فؤاد کریمی ـ خیر، برخورد درست نیست. کیاوش ـ نباید تهمت بزنند، من نخواستم اتحادیه‌های صنفی را بکوبم. رئیس ـ بسیار خوب، مخصوصاً مراعات آقای کیاوش را باید بیشتر بکنیم. کیاوش ـ اصولاً مراعات حق را باید بکنند. یکی از نمایندگان ـ آقای کیاوش هیچکس به شما تهمت نمی‌زند. رئیس ـ موافق صحبت بکند. منشی‌ـ آقای بجنوردی. بجنوردی‌ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. در این طرح که نسبتاً طرح خوبی است و می‌تواند گام مؤثری در خودکفائی کشور باشد البته به شرط اینکه ان‌شاءالله تشویق بشود که در کنار این طرح سرمایه‌ها هم در بخش تولید فعال بشوند. در اینجا سه رکن را برای اخذ مالیات قرار داده است: 1ـ ممیز مالیاتی. 2ـ اظهارنامه که مؤدی باید در آن اظهارنظر بکند. 3ـ یکی هم صنف است. در مورد صنف که من با پیشنهاد حذف صنف موافقم به این دلیل است که صنف به دلیل اینکه اگر مخالفت بکند، برخلاف واقع چیزی را اظهارنظر بکند، یا عمل بکند، ما ضابطه‌ای نداریم که مثلاً چه تنبیهی بشود، یا چه پیامدهائی در صورت تخلف اعضاء صنف خواهند داشت. بنابراین ما نمی‌توانیم در این رابطه قانونی وضع بکنیم. نکته دوم این است که صنف مجبور است هوای اعضاء خودش را داشته باشد تا در انتخابات بعدی انتخاب بشود و بنابراین ما نمی‌توانیم روی اظهارنظر رؤسای صنف مالیات اخذ بکنیم. بنابراین، بهتر است که مسألۀ صنف در اینجا حذف بشود و بر اساس خود اظهارنامه و تشخیص سر ممیز و ممیز مالیاتی می‌باید مالیات اخذ بشود که البته خوب بود که در لایحه قید می‌شد کسانی که اظهارنامه خلاف تنظیم می‌کنند مثلاً فرض بکنید از ده هزار اظهارنامه که به دارائی می‌رسد ما می‌توانیم 500، دویست عدد از آنها را بررسی دقیق بکنیم و اگر خلافی مشاهده کردیم تنبیه شدیدی را بگذاریم تا اینکه یک انضباط بیشتری در تنظیم اظهارنامه‌های مالیاتی بعمل بیاید و در کشورهای دیگر هم که می‌بیند اخذ مالیات سر و سامانی دارد، یک چنین ضوابطی در آنجا حکمفرما است. رئیس‌ـ آقای خزاعی. خزاعی (مخبر کمیسیون امور اقتصادی و دارائی)‌ـ اولاً اگر برادرمان آقای کیاوش که پیشنهاد فرمودند و همین طور آقای بجنوردی که موافقت کردند در متن مادۀ 3 دقتی بکنند و به‌ویژه در تبصرۀ 3 و جملات آخر خود ماده، مشاهده می‌کنند که نظر اتحادیه صنف مربوط فقط یک اعلام نظر است، یعنی هیچ قیدی در اینکه حتماً ما نظریه آن را عمل بکنیم، نیست. بنابراین، شما دقت بفرمائید در چهار خط مانده به آخر تبصرۀ 3، نوشته است ظرف سه ماه از تاریخ انقضاء دو ماه فوق‌الذکر خود را نسبت به میزان خرید و فروش الی آخر... اعلام می‌کنند. بعد چنانچه نظر اتحادیه تازه ظرف مهلت مقرر اعلام نشد، ممیز مالیاتی می‌تواند نسبت به تشخیص مالیات اقدام بکند. در پاراگراف آخر مادۀ قبل از تبصرۀ 1 در صفحه چهار سطر سوم نوشته است«سر ممیز مالیاتی مکلف است رسیدگی‌های لازم را معمول و نظر خود را نسبت به میزان درآمد مشمول مالیات اعلام و پرونده را نزد ممیز اعاده دهد و بعداً ممیز وقتی نظر سر ممیز را تأیید کرد می‌تواند مالیات قطعی را اعلام کند. این کارها همه‌اش بعد از این است که اتحادیه صنف مربوط اعلام نظر کرده یعنی بعد از نظر اتحادیه صنف، مسأله روی نظر ممیز وسر ممیز می‌چرخد. بنابراین، به صورتی نیست که ما هراس داشته باشیم از اینکه اتحادیه طرف خودش را بگیرد، و یک وقت بخواهد اجحافی بکند. و ثانیاً دو سه رأی‌گیری نشان داد که مجلس موافق نیست یک وقت به یک مؤدی مالیاتی، یک‌نفری که در بازار مشغول کار است و این درآمدی دارد، در اخذ مالیات یک وقت ظلمی بشود، همان طوری موافق نیست یک وقت او از زیر دادن مالیات فرار بکند. بنابراین، منصفانه و مطابق عقل است که وقتی که یک کاسبی، یک بازاری، یک مغازه داری شکایت می‌کند. یا مثلاً حالا غیر از آن مسأله. علاوه بر شکایت، بطور کلی بخواهند مالیاتش را ببرند، یک نفر از آن اتحادیه یا تشکیلات اتحادیه خودش باشد که نظر بدهد چون او بهتر از همه ما می‌داند که آیا این فرد چقدر دارد، و چقدر ندارد؟ و مسأله مهم‌تر از همه اینجا هست که اگر ما به پیشنهاد آقای کیاوش رأی بدهیم، تبصرۀ 3 باید حذف بشود، چون دیگر تبصرۀ 3 ضرورت وجودی ندارد و وقتی تبصرۀ 3 حذف شد و اتحادیه صنف مزبور حذف شد اصلاً کل این ماده، یک تغییراتی پیدا می‌کند و آن تغییرات یک اشکالاتی را هم بوجود می‌آورد، بنابراین، من فکر میکنم که وجود این نه تنها ضرری ندارد بلکه برای تشخیص صحیح مالیات کاملاً مفید است و اتحادیه تازه می‌تواند یک خدمت دیگر هم بکند و آن خدمت این است که یکسری از مغازه‌ها و یا چیزهائی که هستند و در دسترس ما نیستند و ما آنها را نمی‌شناسیم آنها می‌شناسند و برای دریافت مالیات به ما معرفی می‌کنند. موحدی ساوجی‌ـ آقای هاشمی! اخطار قانون اساسی دارم. رئیس‌ـ بفرمائید. موحدی ساوجی‌ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. قانون احزاب و جمعیت‌ها که در مجلس هم تصویب شد. بر مبنای اصل بیست و ششم قانون اساسی بود. در اصل بیست و ششم که تقریباً تمام احزاب و جمعیت‌ها و انجمن‌های سیاسی یا صنفی را احصاء می‌کند در آنجا اصلاً نامی از اتحادیه و این طور چیزها نیاورده است. اصل بیست و ششم این است: «احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده آزادند تا آخر» بنابراین، اتحادیه از چیزهائی است که از رژیم گذشته مانده و مطابق قانون اساسی به ما یک چنین چیزی قانونی و رسمی نمی‌تواند باشد. من معتقدم که این اصلاً باید حذف بشود. رئیس‌ـ انصافاً از آن اخطارهای بسیار بی‌ارزش بود. اتحادیه می‌خواهند تشکیل بدهند. این کار سیاسی نیست. موحدی ساوجی‌ـ اتحادیه نداریم، سیاسی و صنفی است. رئیس‌ـ شما مگر هر چه آنجا ندارید. خوب خیلی چیزها را ندارید چیزهائی که در قانون اساسی نیست. موحدی ساوجی‌ـ ما قانون و احزاب و جمعیت‌ها را نوشته‌ایم. رئیس‌ـ تازه انجمن صنفی هم داشت انجمن صنفی سیاسی هم هست حالا این دیگر خیلی از آن هم کمتر است، دیگر اینجور اخطارها را نفرمائید خواهش می‌کنیم. حالا پیشنهاد را رأی می‌گیریم. منشی‌ـ پیشنهاد آقای کیاوش این است که در تبصرۀ 3 «اتحادیه صنفی» که اشاره شده حذف بشود. رئیس‌ـ آن جاهای دیگر هم دارد فقط اتحادیه صنفی. خزاعی‌ـ پیشنهاد ایشان این بود که جمله«اتحادیه صنفی» از آخر تبصره3 و سطر سوم... رئیس‌ـ پیشنهادتان این است که همۀ تبصرۀ 3 حذف بشود؟ (کیاوش‌ـ بلی) خیلی خوب (180 نفر حضور دارند) موافقان با حذف تبصرۀ 3 قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند) تصویب نشد. منشی‌ـ پیشنهاد بعدی از آقای امانی هست که به آخر تبصرۀ 3 این عبارت اضافه بشود«در صورتی که نظر اتحادیه صنف با ممیز و سرممیز مالیات درباره میزان خرید و فروش و درآمد ویژه هر یک از مؤدیان مورد اختلاف باشد اتحادیه صنف می‌تواند با ارائه اسناد و مدارک به کمیسیون‌های ذکر شده در تبصرۀ 4 از نظر خود دفاع نماید تا رأی واقعی صادر شود». رئیس‌ـخیلی خوب آن کمیسیون قبلی‌شان بهم بخورد. یعنی آن کمیسیون تصویب نشده باید یک مرجع دیگری در نظر بگیرید چون تبصرۀ 2 بر اساس آن کمیسیونی بود که پیشنهاد کرده بودید حالا اگر یک مرجعی برای او در نظر دارید پیشنهادتان را مطرح کنید (امانی‌ـ پس گرفتم) کمیسیون حل اختلاف می‌توانند و احتیاج به این تبصره ندارد یعنی هر مؤدی مالیاتی در هر وقت می‌تواند شکایت کند و به کمیسیون حل اختلاف برود این ماده را خواندیم دیگر دوباره نمی‌خوانیم(181 نفر حضور دارند) مادۀ 3 را با تبصره‌هایش که بحث هم شد به رأی می‌گذاریم موافقان با مادۀ 3 قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. یک ربع ساعت تنفس است رأس یک ربع آقایان تشریف بیاورید. (جلسه در ساعت 25/10 بعنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 11 تشکیل گردید). رئیس‌ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌ـ جلسه برای مذاکرات رسمی است آقای خزاعی تشریف بیاورند مادۀ 4 را مطرح کنند. خزاعی‌ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. مادۀ 4ـ مواد 64 و 65 و 67 و 68 قانون مالیات‌های مستقیم لغو می‌شود. برای توضیح شما اگر نگاه بفرمائید به مواد 64 و 65 و 67 و 68 چون 66 را هم اصلاح کردیم مشاهده خواهید فرمود که وقتی که ما مادۀ 63 را اصلاح کردیم و دوره‌های پنچ ساله را به یک سال اصلاح کردیم مادۀ 64 و 65 و 67 و 68 موادی است که مربوط به مادۀ 63 می‌شود و چون مادۀ 63 اصلاح شده طبیعتاً این مواد هم دیگر ضرورت وجودی ندارند و بکار نمی‌آیند چون ماده ما در اینها مادۀ 63 بوده مادۀ 66 را هم که اصلاح کردیم بنابراین مواد مذکور در مادۀ 4 چون زایئده مادۀ 63 هستند طبیعتاً آنها هم باید از بین بروند اگر لازم است من آن مواد را هم بگویم چه هست ولی فکر نمی‌کنم لزومی داشته باشد. رئیس ـ بگوئید خوب است. منشی ـ آقای عباس عباسی پیشنهاد حذف برای همین مادۀ 4 دادند. رئیس ـ آقای خزاعی بعد از مطرح شدن پیشنهاد حذف آقای عباسی شما توضیح بفرمائید. آقای عباسی بفرمائید. عباس عباسی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ـ موضوع روشن است پیشنهاد حذف مادۀ 4 است فقط من توجه برادران را به پیآمد این جلب می‌کنم با لغو این مواد گر چه ابقاء این مواد هم خودش نواقصی و نقائصی دربر دارد چون در رابطه با کل قانون مالیاتی این جوری هست، کل این قانون ناجور است اما اگر این چهار ماده هم لغو بشود ظلمات بعضیها فوق بعض می‌شود این قانون یعنی مادۀ 57 و 58 و 61 و 81 با تمام بندها و تبصره‌ها هجو می‌شود که یکی از بندهای مادۀ 64 ظاهراً بند1 است که اگر این حذف بشود آن بندی که می‌گوید اگر مؤدی مالیات ثابت کرد و مدارکی و شواهدی ارائه داد که از وسط سال این از کسب اعتراض کرده یعنی کسب خود را رها کرده وقتی ثابت کرد برابر همان قسمتی که بوده و مالیات می‌گرفتند برابر همان نصف سال می‌گیرند اگر این حذف بشود آن بند هم قطعاً حذف می‌شود وقتی آن بند حذف شد برمی‌گردد به اصل دادن مالیات یعنی این آقا طبق مواد دیگر که از اول سال مالیات می‌داده کل سال باید مالیاتش را بدهد یعنی حق ادعای این آقا حق اثبات این آدم که نصف سال از کسب اعراض کرده پایمال خواهد شد و بعد در مادۀ 57 نحوۀ وصول مالیات و مطالبۀ مالیات این است که پس از فروش کالا و کسر هزینه‌های مربوط، حالا ده درصد یا بیست درصد یا هر چه مالیات اخذ می‌شود اگر این مواد لغو بشود مادۀ 57 اجباراً لغو شده هست ملغی اجباری است گرچه اینجا اسمش نیامده چون این مواد همه بر خود دارند به مواد 57 و 58 و 61 و 81 بعلاوه اینکه در مادۀ 57 دارید مثل موارد قبل و فصول قبلی که باز ارجاع می‌دهد و اشاره می‌کند آن فصولی که مقررات خاصی دارد و افراد مالیات دهنده طبق آن مقررات مالیات باید بپردازند با حذف مادۀ 57 آن فصول هم گرچه باید دست‌کاری بشود اصلاً دست کاری بلا مورد خواهد شد و تمام زحمات وزارت امور اقتصادی و دارائی و دولت و مالیات دهندگان همه هدر می‌رود نه مالیات دهنده میداند چه باید بکند نه مالیات بگیر میداند چه مبلغی طبق چه مقرراتی باید مالیات بگیرد نه حق دعوائی برای ممیز می‌گذارد و نه حق دفاعی برای مؤدی (من الان وقت ندارم این مواد 61و57 اینها را بگویم و وقت شما را بگیرم و خودتان هم بیشتر توجه دارید) بنابراین من پیشنهاد می‌کنم این ماده حذف بشود که دیگر این قانون مالیاتی که به این وضع است بدتر از این روزگار نیفتد والسلام ‌علیکم‌ و‌ رحمة‌الله ‌و برکاته. منشی ـ موافق؟ (اظهاری شد) موافق ندارد. رئیس‌ـ چون موافق ندارد باید رأی بگیریم آقای خزاعی آن ماده بعدی را هم بفرمائید توضیح بدهید تا نصاب کامل شود آقای کتیرائی اسامی کسانی که موقع رأی‌گیری نیستند به ما بدهید. خزاعی ـ مادۀ 5 در مادۀ 93 عبارت «تا میزان 144 هزار ریال» به عبارت «تا میزان 480 هزار ریال اصلاح می‌شود) مقررات اصلاحی این ماده نسبت به عملکرد سال 1361 ببعد جاری خواهد بود. نمایندگان محترم اگر توجه داشته باشند در مادۀ 93 قانون مالیات‌های مستقیم معافیت مالیاتی 144 هزار ریال بود که ما وقتی که مادۀ 134 را اصلاح می‌کنیم این معافیت مالیاتی را افزایش دادیم تا 480 هزار ریال این معافیت خودش یک ماده داشته این ماده 93 که معافیت 144 هزار ریال داشته آوردیم تا چهار صدو هشتاد هزار ریال که قبلاً هم بخشش را من خدمتتان عرض کردم همانطور هم که توجه دارید معافیت حقوق را هم تا 480 هزار ریال افزایش دادیم بنابراین سعی کردیم که هر دو افزایش پیدا کند این فقط اصلاح مادۀ 93 است و بعداً در مادۀ 6 شما مشاهده می‌فرمائید صفحه 5 سطر اول این را عرض می‌کنم برای اینکه دو سه تا پیشنهاد هست که با عرض بنده طبیعتاً منتفی می‌شود نوشته است که «تا چهار صد هزار ریال درآمد مشمول مالیات سالانه 15 درصد» این چهار صد هزار ریال مازاد بر این 480 هزار ریال معافی است. بنابراین افزایش سطح معافی مالیاتی برای طبقات جزء بوده که کسی که در سال در ماه حدود چهار هزار تومان درآمد دارد معاف بشود. شهرکی ـ از سال 58 گرفته می‌شود؟ خزاعی ـ خیر از سال 61 توضیحات بیشتر را در مواد بعد تصریح می‌کنیم یعنی در مادۀ 6 و سایر مواد بعد صحبت می‌کنیم . منشی ـ آقای انصاری پیشنهاد دادند که در این ماده 480 هزار ریال بشود 360 هزار ریال. مجید انصاری ـ پس گرفتم . منشی ـ پس گرفتند پس شما در این ماده پیشنهاد ندارید (مجید انصاری ‌ـ خیر در مادۀ 6 پیشنهاد دارم) رئیس ‌ـ 182 نفر حاضرند ماده 4 و مادۀ 5 را به رأی می‌گذاریم مادۀ 4 خوانده بشود. مادۀ ش4 ـ مواد 64و65و67و68 قانون مالیاتهای مستقیم لغو می‌شود. رئیس ـ ( 182 نفر حاضرند) موافقان با مادۀ 4 که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد مادۀ 5 قرائت شود. مادۀ 5 – در مادۀ 93 عبارت تا میزان 144 هزار ریال به عبارت تا میزان 480 هزار ریال اصلاح می‌شود. مقررات اصلاحی این ماده نسبت به عملکرد سال 1361 به بعد جاری خواهد بود. اختری – به عنوان مخالف مادۀ 5 می‌خواهم صحبت کنم. رئیس ـ به عنوان مخالف نمی‌شود صحبت کنید. در مادۀ بعد می‌توانید صحبت کنید در این مورد فقط می‌توانید پیشنهاد حذف بدهید بعنوان مخالف نمی‌شود صحبت کرد به علاوه اعلام رأی هم کرده‌ایم مادۀ 5 را به رأی می‌گذاریم (183 نفر حضور دارند) موافقان با مادۀ پنج قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادۀ 6 را آقای خزاعی بفرمایند توضیح بدهند. خزاعی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ـ این مادۀ 6 به اصطلاح بعد از مادۀ یک، یک مادۀ محوری در این لایحه است . مادۀ 6 ـ متن مادۀ 134 به شرح زیر اصلاح میشود. نرخ مالیات بر درآمد به استثنای موارد مذکور در قسمت اخیر جزء یک بند «ت» مادۀ 80 و مادۀ 90 و همچنین در مورد مالیات بر درآمد املاک که بموجب مقررات مربوطه مالیات بدهد به مأخذ صدی دو و صدی بیست قیمت فروش وصول شود بشرح زیر تعیین می گردد. این خط اول را من عرض کنم که جمله یک مقدار معلق است نوشته به استثنای موارد مذکور در قسمت اخیر جزء یک بند «ت» در جزء یک بند «ت» مادۀ 80 و مادۀ 90 خودش یک مقدار رقم را تعیین کرده که مربوط به شرکت‌ها است چون آنجا رقمها تعیین شده و مشخص است طبیعتاً آن دیگر نمی‌تواند جز این رقم‌هائی که ما تعیین کردیم باشد این است که آن را مستثنی کردیم مسألۀ خاصی نیست. تا چهار صد هزار ریال درآمد مشمول مالیات سالیانه 15 درصد تا هشتصد هزار ریال درآمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد چهار صد هزار ریال بیست درصد رئیس ـ عبارت مبهم است باید بعداًً اصلاح بشود. خزاعی ـ عبارتی که عرض شد؟ رئیس ـ حالا شما بخوانید منظور مازاد از آن معافیت است. خزاعی ـ من فعلاً دارم متن خود مادۀ را می‌خوانم بعداً توضیح عرض می‌کنم. در خط اول که نوشتیم تا چهارصد هزار ریال در آمد مشمول مالیات سالانه پانزده درصد گمان نشود که وقتی می‌روند حساب می‌کنند از صفر ریال تا چهار صد هزار ریال پانزده درصد مالیات می‌گیرند نه اینجور نیست در مادۀ 5 خود ما گفتیم که تا چهار صد و هشتاد هزار ریال معاف است یعنی وقتی رسیدگی می‌کنند این آقا اگر مثلاً فرض کنیم که پانصد هزار ریال درآمد دارد می‌گویند آقا 480 هزار ریالش به کنار در این بیست هزار ریال پانزده درصد مالیات بنابر این رقم اول که نوشته تا چهارصد هزار ریال درآمد 15 درصد این چهارصد هزار ریال درآمد در واقع مازاد بر 480 هزار ریال است یعنی مجموع درآمد طرف اگر 880 هزار ریال باشد از چهارصد هزار ریال آن پانزده درصد مالیات گرفته می‌شود (معزی‌ـ این فهیمده نمی‌شود) در مادۀ پنج اصلاح کردیم (رئیس ‌ـ خوب باید درست کنیم ) درست است. رئیس ـ درست است ولی اینجا هم باید عبارت درست باشد (دکتر شیبانی‌ـ عبارت را اصلاح کنید) شما حالا بخوانید بعد اصلاح عبارتی می‌کنیم. خزاعی ـ اصلاح عبارتی معمولاً در قانون نمی‌کنند. رئیس ـ باید بکنید چرا اصلاح نمی‌کنید. خزاعی ـ ما داریم که معافیت این قدر است وقتی در متن قانون هست. رئیس ـ باشد آنجا داریم اینجا هم باید صریح کنیم اینکه اشکال ندارد حالا شما بخوانید. دکتر شیبانی ـ کلمه مازاد را اضافه کنید. خزاعی ـ به هر حال فرقی نمی‌کند چون داریم که حد معافیت 480 هزار ریال است وقتی ما آنجا بگوئیم چهارصد هزار ریال معلوم است که بعد از معافیت است . رئیس ـ خود آقایان مسؤولین وزارت دارائی هم متنی درست کنند برای این اصلاح عبارتی. خزاعی ـ آخر معمول نیست که بیآورند در اینجا (یکی از نمایندگان تصریح کنید) خیلی خوب مسأله را تصریح می‌کنیم یعنی بعد توضیح می‌دهم . رئیس ـ خیلی خوب ایشان توضیحشان را بدهند بعد خود آقایان توضیح میدهند. خزاعی ـ به هر جهت اگر قرار است اصلاح و غیره بشود فرقی در اصل مسأله نمی‌کند. تا چهارصد هشتاد هزار ریال معاف است. از چهارصد و هشتاد هزار ریال به بالا تا چهارصد هزار ریال پانزده درصد. تا هشتصد هزار ریال نسبت به مازاد چهار صد هزار ریال بیست درصد. تا یک میلیون و پانصد هزار ریال نسبت به مازاد هشتصد هزار ریال 25 درصد. تا سه میلیون ریال نسبت به مازاد یک میلیون و پانصد هزار ریال سی درصد. تا شش میلیون ریال نسبت به مازاد سه میلیون ریال 35 درصد. تا 9 میلیون ریال نسبت به مازاد 9 میلیون ریال 45 درصد. تا 12 میلیون ریال نسبت به مازاد 9 میلیون ریال 45 درصد. تا 15 میلیون ریال نسبت به مازاد 12 میلیون ریال 50 درصد. تا بیست میلیون ریال نسبت به مازاد 15 میلیون ریال 55 درصد. تا سی میلیون ریال نسبت به مازاد بیست میلیون ریال 65 درصد. مازاد بر سی میلیون ریال درآمد مشمول مالیات سالانه به بالا 75 درصد مالیات دارد. نرخ‌های فوق شامل درآمدهائی که تاریخ تحصیل آن اول سال 1360 به بعد می‌باشد(به استثنای درآمد بخش املاک که مالیات متعلق به آن با تاریخ تصویب این قانون وصول یا تشخیص گردیده) و همچنین مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی مربوط به سال مالی که آخرین مهلت تسلیم اظهارنامه آنها از اول سال 1361 به بعد می‌باشد. خواهد بود. چیزی که در این ماده واحده جلب توجه نمایندگان محترم را می‌کند یکی مسأله 480 هزار ریال بود که حل شد یعنی معاف است یکی خود این ارقام است که با ارقام قبلی چه فرقی کرده. تفاوتی که نسبت به ارقام قبلی کرده این است که ما کلاً در این لایحه آمدیم بار مالیاتی را از روی دوش یک مقدار کارمندان که معمولاً یک قشری هستند که از همۀ نظر در محاصره مقررات و قوانین هستند و هر نوع کسری و غیره را خوب می‌شود روی آنها اعمال کرد یک مقدار برداشتیم یعنی آن بیست درصدی که مثلاً شورای انقلاب تصویب کرده بود کاهش دادیم به 12 درصد و امثالهم یک مقدار هم سعی کردیم بار مالیاتی از روی همین قشر باصطلاح جز بازار که معمولاً هم اینها در این حرکت‌های انقلابی و غیره شرکت دارند و کمک می‌کنند و درآمد کمی هم دارند یک کاسب کار یک مغازه‌داری که درآمدی دارد یک مقدار هم بار مالیاتی را سعی کردیم نسبت به اینها سبک بکنیم اما بر اساس روند تفکری که در ما هست و معتقدیم سعی کردیم که بیشتر بار مالیات را بگذاریم بر روی دوش کسانی که درآمدهای سالیانه آنها افزایش‌های فوق‌العاده دارد. لذا بار مالیاتی را به اصطلاح بر روی دوش این درآمدهای سرشار گذاشتیم منجمله در همین ارقامی که خدمت شما هست مسأله کاملاً روشن است. نمایندگان محترم دقت بفرمایند که در سطر ششم تا 9 میلیون ریال، این 9 میلیون ریالی که مازاد بر شش میلیون ریال چهل درصد ما مالیات نوشتیم در قانون قدیم سی درصد بود سطر قبل از آن تا شش میلیون ریال که 35 درصد مالیات داشته در قانون قدیم 28 درصد بود. در سطر بعد از 9 میلیون تا 12 میلیون ریال مازاد بر 9 میلیون ریال 45 درصد اینجا نوشته در حالی که در قانون قدیم 35 درصد بوده یعنی ده درصد در اینجا ما افزایش مالیاتی دادیم یعنی گفتیم کسی که در سال یک میلیون و دویست هزار تومان درآمد دارد که قبلاً 35 درصد مالیات می‌داده حالا 45درصد باید مالیات بدهد و رقم بعدی که پانزده میلیون ریال مازاد بر یک میلیون و دویست هزار ریال است آمدیم 40 درصد قانون قدیم را پنجاه درصد افزایش دادیم یعنی ده درصد رفته بالا در بیست میلیون ریال 45 درصد قانون قدیم را به 55 درصد افزایش دادیم یعنی گفتیم که کسی در سال دو میلیون تومان درآمد دارد مازاد بر یک میلیون و پانصد هزار تومان این باید 55 درصد از این مبلغ را مالیات بدهد (یکی از نمایندگان ـ مازاد را) بله عرض کردم. تا سی میلیون ریال مازاد بر بیست میلیون ریال 65 درصد در قانون قدیم 50 درصد بوده یعنی اینجا که رقم رفته بالا ده درصد افزایش را به 15 درصد تبدیل کردیم و مازاد بر سی میلیون ریال درآمد یعنی کسی در سال مثلاً چهار میلیون، پنج میلیون، شش میلیون، ده میلیون تومان درآمد دارد مازاد بر سی میلیون را باید 75 درصد مالیات بدهد توضیحاً عرض می‌کنم که در قانون حد افزایش مالیات را پنجاه میلیون به بالا گفته بود کسی که تا پنجاه میلیون درآمد دارد به بالا مازادش 60 درصد مالیات بدهد ما آمدیم این را کاهش دادیم گفتیم کسی که از سی میلیون ریال با بالا مازاد درآمد دارد 75 درصد مالیات بدهد اجمالاً سعی شده در تدوین این رقم‌ها که کمیسیون مشترک امور اقتصادی و برنامه و بودجه و نمایندگان محترم دولت شاید بگویم ساعت‌های متوالی و چندین ماه این در دستور کاربرد و بررسی کردند رقم‌ها بصورتی تدوین شده که روند افزایش مالیاتی دقیقاً از درآمدهای 9 میلیون و 6 میلیون ریال به بالا آرام‌ آرام به یک نسبتی افزایش پیدا کنند اگر در مورد جزئیات دیگر این ماده که به من فکر می‌کنم توضیح دادم باز سؤالی بود جناب هاشمی خواهند فرمود و من توضیح عرض خواهم کرد. رئیس‌ـ پیشنهادات را مطرح کنید تا به آن عبارت برسیم. منشی‌ـ آقای مجید انصاری پیشنهاد دادند عبارت«تاریخ تحصیل آن اول سال 60 به 61 تبدیل بشود». رئیس‌ـ آقای انصاری بفرمائید. مجید انصاری‌ـ بسم‌الله‌الرحمن الرحیم، نمایندگان محترم توجه بفرمائید که این لایحه را در نیمه دوم سال 1360 در هیأت دولت مطرح کردند و امیدشان این بود که در نیمه دوم سال 60 در هیأت دولت تصویب بشود و در همان سال بیاید مجلس و مجلس هم تصویب بکند این لایحه را تا مالیات‌های سال 60 را بر مبنای این تغییرات وصول بکنند. اما به تأخیر افتاد و در تاریخ 5/12/60 این لایحه تقدیم مجلس شد که عملاً امکان نداشت که به درد مالیات سال 60 بخورد چون رسیدگی به آن افتاد در سال 61 و بعد موکول شد به کمیسیون ویژه به کیمسیون مشترک و علی‌ای‌حال تا الان طول کشیده که ما در برج 7 سال 61 هستیم. این جمله که نوشته است« از اول سال 60 نرخ‌های فوق باید ملاحظه بشود» معنایش این است که ما برگردیم و درآمد تمام مؤدیان مالیاتی را در سال 60 بر این جدول تنظیم بکنیم و نتیجه آن خواهد شد که یک برگ مالیاتی فوق‌العاده سرسام‌آور و دیوانه‌کننده‌ای را بدست مؤدیان مالیاتی بدهیم، چون بعضی از این ارقام فوق‌العاده افزایش پیدا کرده است، مثلاً آن رقم آخر قبلاً بوده مازاد بر پنجاه میلیون ریال، 60 درصد باید بپردازد در حالی که اینجا پنجاه میلیون ریال به سی میلیون ریال کاهش پیدا کرده و مالیات 75 درصد شده است، یعنی افزایش دوبله و اگر قرار باشد 12 ماه سال 60 و 7 ماه سال 61 را بر این مبنا حساب بکنیم گاهی برگه مالیاتی بدست کسی داده خواهد شد که مبلغ مذکور در آن به اندازۀ کل سرمایه آن طرف است و باید همه زندگیش ‌ را بفروشد تا این مبلغ را بپردازد لذا پیشنهاد من این است که سال 60 را اولاً وقت بودجه‌اش هم گذشته و تنظیم بودجه سال 60 هم بر مبنای همان مقررات بوده، اگر سال 60 را دریافت نکردند ما بر مبنای جدول‌های سابق عمل بکنیم، امروز جدول را تغییر بدهیم عطف به 5/1 سال گذشته بکنیم. افراد زندگیشان را تنظیم می‌کنند در زندگیشان نظم دارند، طرفی که در سال 60 و یا در7 ماهه سال 61 مالیات می پردازد بر مبنای جدولهای گذشته زندگیشان را تنظیم کرده است و شما الان یک دفعه 30 درصد ، 40 درصد کمتر، بیشتر می‌خواهید از او مالیات اخذ بکنید و این نظم زندگی افراد را هم بهم می‌زنید، بنا براین من از آن 7 ماه صرفنظر می‌کنم ، پیشنهادم این است که از اول سال 61 باشد. لااقل یک سال عقب‌تر. والسلام. منشی ـ آقای بجنوردی مخالف. بجنوردی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، تعجب است از اینکه آقای انصاری می‌فرمایند اگر این افزایش مالیات از کسانی که بیش از 30 میلیون ریال درآمد سالیانه دارند گرفته بشود اینها مجبور می‌شوند زندگیشان را بفروشند، این طور نیست. درآمدهای بالا در این حد مربوط به کسانی است که با اخذ این قبیل مالیات‌ها هیچوقت خانه خراب نمی‌شوند، چرا که اساساً دریافت این مالیات از درآمد است نه از اصل سرمایه، که آنها مجبور بشوند زندگیشان را بفروشند. این یک مطلب. مطلب دیگر در سال جاری بیشتر کسانی که اظهارنامه مالیاتی داده‌اند یا نداده‌اند هنوز حل اختلاف نشده است. و ما اگر بعد از تصویب این قانون بیائیم براساس قانون سابق اخذ مالیات بکنیم درست نیست. بنا براین مأخذ را همین سال 60 می‌گذاریم تا آن مالیات‌هایی که دریافت نشده است بر اساس قانون جدید باشد. منشی ـ آقای عباسی موافق. عباس عباسی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. اول اینکه باید از وزارت دارایی و یا وزیر محترم دارایی پرسید که سنوات قبلی که مالیات مانده است چکار کرده‌اند و چقدر وصول شده تا دیگر کار برای خودشان درست بکنند؟ هنوز روی سالهای 56 و 57 و 58 حساب دارند، صحبت دارند، میگویند مالیاتی که داده شده کم بوده، یا مالیات پرداخت نشده، حالا آنها را شما تصفیه بکنید تا نوبت به این یک سال برسد. بعد شما مالیات سال 60 را گرفته‌اید، مجدداً یک قانون دیگر آورده‌اید بر مبنای مصوب و بر مبنای قانون از او گرفته‌اید، مجدداً یک قانون دیگر آورده‌اید که دوباره از او بگیرید؟ جرمش این بوده که همان سال 60 بنده خدا پرداخت کرده؟ نه تنها وزارت دارایی نمیتواند بگیرد بلکه مدعی بیشتری پیدا می‌کند. موضوع دوم اینکه در جامعه یک حالت نگرانی و تزلزلی پیش می‌آید، میگوید که من امسال این مالیات را داده‌ام، نکند سال آیند که یک قانون جدیدی بیاید اضافه مالیات در آن متذکر بشود و من مجدداً مالیات را بدهم . این نمیداند امسال بدهد ، میگوید پس ما این را امسال تا سال آینده نگهمیداریم ، که اگر قانون جدید نیآمد مالیات امسال را بدهیم این خودش باعث تعویق در دادن مالیات میشود. و بعد شما 15 درصدها را حساب بکنید، شما 30 میلیون ریالش را حساب نکنید که باید 75 درصد بدهد، شما آن قسمتی که باید 15درصد یا 20 درصد بدهد آن قسمتش را حساب بکنید که مجدداً بر گردان بکنند و از آقا امسال این مبلغ را بگیرند و اضافه بکنند، بعد طرف چه جوابی خواهد داد؟ بعلاوه آن مواردی که آقای انصاری کاملاً در پیشنهادشان فرمودند که طرف داد و بیداد می‌کند که زندگی من اینقدر نیست و مالیاتم بیش از سرمایه و زندگیم است. بنابراین بهترین راهش این است که با توجه به اینکه دولت بودجه سال 60 خودش را اصلا مستهلک کرده و بودجه عمرانی و رفاهی و خدماتی، هر چه بوده تمام شده سال 61 هم نصفش گذشته است، تازه تا این از مجلس به شورای نگهبان برود، از شورای نگهبان برگردد، به مجلس ابلاغ بشود سال 61 هم به پایان رسیده است نوبت اجرایش به سال به 62 می‌افتد، بنابراین بهترین راهش این است که با پیشنهاد آقای انصاری موافقت بشود و ان‌شاء‌الله برادران رأی خواهند داد و مردم را به تزلزل وا نخواهند داشت اگر چه امت قهرمان و شهیدپرور ایران همیشه در صحنه بوده‌اند و از هر نوع کمکی دریغ نکرده‌اند و نخواهند کرد. والسلام‌علیکم‌و رحمة‌الله ‌و برکاته. مخبرـ کمیسمون هم موافق است. رئیسـ دولت هم موافق است؟ (وزیر دارائیـ بلی) هم دولت و هم کمیسیون با پیشنهاد آقای انصاری که سال 60 بشود 61 موافق هستند. یکی از نمایندگان ـ پیشنهاد اصلاح عبارتی دارم. رئیس ـ اصلاح عبارتی را بعد می‌کنیم. اگر با اصل پیشنهاد ایشان موافق هستید ما رأی می‌گیریم، بعد بینیم اصلاح عبارتی چیست. آقایان توجه بفرمائید رأی‌گیری می‌کنیم برای اینکه سال 60 بشود 61 ،180 نفر در جلسه حاضرند، موافقان با تبدیل سال 60 به 61 قیام بفرمایند.(اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد حذف ماده 6 از آقای واعظی است، مطرح کنید. واعظی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، منظور من از این پیشنهاد حذف این است که مالیات را همیشه در مورد نیاز میگیرند دولت که از ملت طلب ندارد. همیشه مالیات در وقت احتیاج است کما اینکه در حالات امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه هم دارد که وقتی احتیاج پیدا کرد مالیاتی به رؤوس و به مواشی و اینها بست. در هر صورت اگر در مورد احتیاج باشد عذرش موجه است و نمی‌خواهیم که بصورت سنتی در بیاید. در اینجا این ریزی که در مادۀ 6 نشان می‌دهد، یک نوع عنوان سنتی به مالیات می‌دهد ملتی که زکوه می‌دهد، خمس می‌دهد، مظالم می‌دهد این همه ایثارگری می‌کند ما باید در موقعی که دولت احساس نیاز می‌کند، چه بسا از اینها بیشتر هم بگیرد، بیشتر از این اگر احتیاج داشت همان مقدار باید بگیرد. برای اینکه مملکت باید اداره بشود. یک وقت هم احتیاج نیست، خلاصه اگر بصورت سنتی در بیاید یک نوع جریمه گرفتن از ملت است و عقده ایجاد می‌کند و آن هم با ملت مناسب نیست. ولذا من معتقدم که این مادۀ 6 حذف بشود. منشی ـ آقای هراتی مخالف. هراتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، پیشنهاد حذف این مادۀ 6 در واقع پیشنهاد حذف لایحه است‌، یعنی اساس و تکیه لایحه بر این بوده که قانون مالیاتی در رابطه با افراد کم درآمد به نفع مستضعفان تغییر کند و افرادی که از پول و سرمایه بیشتری برخوردار هستند مالیات بیشتری بپردازند. مخصوصاً اینکه قانون قبلی که مصوبه شورای انقلاب بوده تا مبلغ 1200 تومان بیشتر را می‌خواسته که مالیات بپردازند و در اینجا آمده به نفع مستضعفان تغییر کرده مبلغ به 4 هزار تومان رسیده است. بنابراین اگر ایشان دلشان برای مستضعفان می‌سوزد باید در جهت تصویبش باشند یعنی اگر خدای نخواسته پیشنهاد حذفش تصویب بشود یعنی آن کاسب جزء بیچاره‌ای که 1200 تومان بیشتر درآمد دارد باید مالیات بپردازد. اما در جهتی که فرمودند، مردم خمس می دهند، زکوه می‌دهند و غیره، خوب به حکومت اسلامی هم این چنین بوده که وقتی که خمس و زکوه تأمین نیازها را نکند یک سری مالیات‌های دیگری هم در این رابطه وضع می‌شده و بهتر است برادرمان توجه داشته باشند که ما روزانه حدود 200 میلیون تومان فقط خرج جنگ داریم، این را ما باید از چه راهی تأمین کنیم؟ آیا وقتی که امتی این چنین حاضر است از همه وجودش در راه این انقلاب به رزمندگان در جبهه ایثارو نثار می‌کند، آیا از پرداخت یک مالیاتی که او هم نه به ضرر مستضعفان بلکه کسانی که بهره بیشتری از این دارند، خواستار و خواهانش هست که پرداخت بشود به هیچ وجه اثر سوئی نخواهد داشت، اثر سوء وقتی است که ما فشار را روی مستضعفان بگذاریم، نه روی کسانی که از بهره و زندگی بیشتری برخودار هستند، ضمن اینکه بحمدالله یک حرکت و بسیج همگانی هست و مردم هم با کمال میل این پول را پرداخت خواهند کرد. منشی ـ آقای معزی موافق. معزی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، اصولاً وضع مالیات از نظر شرع مقدس که معلوم است آنچه شارع تعیین فرموده است خمس و زکوه است و مالیات‌های دیگری که به موجب قانون بایستی وضع بشود. این مالیات بایستی عادلانه باشد و جمیع جوانبش را باید در نظر گرفت که طوری نباشد که لطمه به اقتصاد مملکت بزند. به تاجر و یا سرمایه‌دار یا کشاورزی که مثلاً تا حدود سه میلیون تومان استفاده دارد اگر بگوید بعد از این باید 75 درصدش را مالیات به دولت بدهی....... رئیس ـ 75 درصدش نیست، مازاد برسه میلیون است. معزی ـ حالا مازاد برسه میلیون، فرق نمی کند. سه میلیون و 10 تومان بالا ....... رئیس ـ خوب، 75 درصد آن ده تومان را باید بدهد. معزی ـ اجازه بدهید عرایضم را بگویم، این شخص دیگر حاضر نیست سرمایه‌گذاری بکند، حاضر نیست کار کند. فرمایشاتی که آقای هراتی بعنوان مخالفت کردند اتفاقاً بر علیه وضع این قانون است. ملتی که حاضر است گوشواره و النگویش را در راه جنگ، در راه اسلام بدهد به او نباید بعنوان مالیات تحمیل کرد. واقعاً مردم ایران ...(همهمه نمایندگان) اگر نوبت شما است شما حرف بزنید. من حرف نمی‌زنم اگر نوبت من است که ساکت باشید. رئیس ـ آقای معزی نوبت شما است بفرمائید. معزی ـ من خودم شخصاً با اینکه سرمایه‌ای هم ندارم، 75 هزار تومان به این جنگ و جنگ زده کمک کرده‌ام مردم آنچه داشته‌اند و دارند در مقام ضرورت در مقابل جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی خواهند گذاشت مردم ایران واقعاً خدماتی کرده‌اند که هم خودشان و هم رهبرشان را در دنیا سربلند کرده‌اند. مالیات 60 درصد ، 75درصد،50درصد، غیرعادلانه است و مردم را می رماند، اصلاً دست از کار و کسب می‌کشند، ما باید فکر اینها را هم بکنیم اگر یک وقت ضرورت اقتضاء کردممکن است به یک کسی بگوئیم 10 میلیون هم بده، 100 میلیون هم بده، هر چه ثروت داری بده، اینها می‌دهند این وضع قوانین در دنیا، در اذهان مردم بسیار برای جمهوری زننده است، فکر اساسی بکنید، والسلام‌علیکم‌ورحمة‌الله‌وبرکاته. رئیس ـ آقای خزاعی بفرمائید. خزاعی (مخبر کمیسیون) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، به مصداق «لوجدوا فیه اختلافا کثیراً» خود فرمایشات آقای معزی ضد و نقیض بود. عرض کنم که آن ملتی که گوشواره می‌دهند اگر سه میلیون تومان درآمد داشته باشند که پول می‌آورند، دیگر گوشواره و دستبند نمی‌دادند. این معلوم می‌شود مربوط به آن قشری است که سالی سه میلیون تومان جناب آقای معزی یعنی ماهی سیصد هزار تومان درآمد، سالی ده میلیون تومان یعنی یک میلیون یا نهصد هزار تومان درآمد، از آنطرف شما حساب بکنید و در این مملکت کسانی را داریم که اگر کمیته امداد و نهادهای انقلابی و سایر کمک‌های روحانیون نبود اصلاً نمی‌توانستند به زندگیشان ادامه بدهند، بنابراین من خواهش می‌کنم یک مقداری دقت بشود، واقعاً گفتار جناب آقای هراتی برای دفاع کافی بود. نکته اینجا است که ما در همین مواد آمده‌ایم بار مالیاتی را از روی دوش طبقات کم درآمدی که گوشواره و دستبند می‌دهد کم کردیم این بار را روی دوش آنهائی که گذاشته‌ایم که نه گوشواره می‌دهند نه دستبند می‌دهند پول‌ها را هم دلاری 30 تومان قاچاق ارز به خارج می‌فرستند. بنابراین اگر بخواهیم پیشنهاد شما تصویب بشود به معنای اینست که این مجرا را تغییر بدهیم و برعکسش هم بکنیم طبیعتاً من فکر نمی‌کنم که بجز پیشنهاد دهنده و موافق کسی دیگری رأی بدهد. رئیس ـ آقای وزیر دارائی هم مطلبی دارند؟ (وزیر دارائی ـ مطلب روشن است) آقای وزیر دارائی هم همین حرف‌های آقای خزاعی را قبول دارم. حالا پیشنهاد آقای واعظی را به رأی می‌گذاریم./182 نفر در جلسه حاضرند موافقان با حذف مادۀ 6 که پیشنهاد آقای واعظی بود قیام بفرمایند (با 7-8 نفر موافق) تصویب نشد چون پیشنهاد زیاد است ما باید سراغ سؤال برویم. 6- طرح سئوال آقای اعظمی لرستانی از آقای وزیر راه و ارجاع آن به کمیسیون رئیس ـ آقای مرتضی اعظمی لرستانی سؤالشان را از آقای وزیر راه مطرح کنند. اعظمی لرستانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، با اجازه نمایندگان محترم، گذشته جاده خرم آباد و بروجرد را بعرض می‌رسانم تا بدانند همیشه دچار سرنوشت حادثه ساز بوده است. از زمان سلطنت رضا پهلوی این جاده را نمی‌گذاشتند کشیده شود. علتش این بود که ایل بر آن بودند که در مسیر آن جاده بود آنطور که با ید از خانواده پهلوی اطاعت کنند، اطاعت نمی‌کردند. و برای اینکه رفاه اجتماعی نصیب ایل برآنوند نشود دستور داده بودند وزارت راه این جاده را آسفالت نکند. تنها راه عبوری که داشتند یک جاده نظامی بود، و هر وقت هم بودجه‌ای برای آسفالت این جاده تعیین می‌شد به جای دیگر مصرف می‌کردند. تا اینکه خداوند ایران انقلاب ایران را به دست شخصی بزرگ مانند آیت‌الله‌خمینی بوجود آورد (حضار سه بار صلوات فرستادند) و ملت ایران را از زیر یوغ خانواده ظالم پهلوی نجات پیدا کرد و عدالت و انصاف و برابری در سرتاسر ایران برقرار شد. رئیس ـ شما همان جاده را بفرمائید. اعظمی لرستانی ـ منظور این ست که سابقه شوم این جاده را می‌خواهم بعرض برسانم. تا اینکه از طرف وزارت راه جاده چغلوندی را که یکطرف به بروجرد و طرف دیگر به خرم آباد منتهی می‌شد شروع به کار کردند. از ابتداء اقدامی که شروع شده بود کاملاً یأس آور بود. مسیر جاده را کوشش می‌کردند از میان زمین‌های زراعتی عبور دهند که این عمل موجب شد که مردم ناراحت بشوند، بهر وضعی بود آنها را آرام کردیم که بهانه به دست کنتراتچی جاده داده نشود. جاده را شروع کردم؛ پلها را خراب کردم تا اینکه امسال بکلی خلع ید از طرف کنتراتچی شد و این عمل هم علتش این بود وزارت راه مأیوس شده بود از کنتراتچی که می‌خواست این جاده را تمام کند. والساعه فاصله بین خرم آباد و بروجرد بکلی روی خراب شدن پل‌ها و منطقه سردسیر قطع شده است. انتظار من از آقای وزیر راه اینست چنانچه کنتراتچی قبل از عید معین نشود سال دیگر به سال دیگر می‌افتد. امیدوارم علت خلع ید از کنتراتچی جاده خرم آباد و بروجرد را بفرمائید در ضمن چه تضمینی از کنتراتچی گرفته شده است که اگر با این وضعی که اکنون پیش آمده است و تضمینی نمی‌داشت بکلی ضرر به بودجه مملکت می‌خورد. امیدوارم آقای وزیر راه توجه داشته باشند؛ اگر بخواهند برای این مردم جاده‌ای کشیده بشود باید قبل از عید کنتراتچی تعیین شود و وسائل جاده‌کشی فراهم شود دیگر عرضی ندارم. رئیس ـ آقای وزیر راه بفرمائید. نژاد حسینیان (وزیر راه) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم؛ راهی که آقای اعظمی گفتند راهی است از بروجرد به خرم آباد از طریق چغلوندی یعنی ما از خرم آباد به بروجرد الان راه داریم، این راه مسیر بین خرم آباد به بروجرد را نزدیک‌تر می‌کند البته یک راه فرعی هم در همین مسیر الان وجود دارد، این راه را در سال 60 وزارت راه به شرکت موج داده که وابسته به بنیاد مستضعفان است و بعد از یک سال متأسفانه این شرکت بدلیل مشکلاتی که بنیاد داشته نتوانسته کارش را ادامه بدهد و رسماً به ما اعلام کرده که من توانائی کار را ندارم، لذا در خرداد ماه از شرکت خلع ید بعمل آمده و کلیه ماشین آلات اینجا هم به جبهه‌ها اعزام شده است . و ان شاءالله در صدد هستیم که پیمانکارجدیدی برایش پیدا بکنیم. البته راه همان‌طوری‌که توضیح دادم با توجه به مشکلات کلی که مناطق محروم دارند که اصلاً راه وجود ندارد از اولویت خیلی بالائی برخوردار نیست. برای اینکه راه دیگری در همین منطقه الان وجود دارد. و در همین مسیر هم حتی راه خاکی وجود دارد ولیکن بهرحال چون کارگاهی است که شروع شده و بصورت نیمه تمام باقیمانده بایستی بگردیم و یک پیمانکار جدیدی ان‌شاءالله برایش پیدا بکنیم. البته یک مشکل هم، رفتن ماشین آلاتش به جبهه است که قاعدتاً بایستی پیمانکاری را پیدا بکنیم که ماشین آلات هم داشته باشد تا بتواند کار را انجام بدهد. رئیس ـ متشکرم. آقای اعظمی بفرمائید. اعظمی لرستانی ـ آقای وزیر راه فرمودند جاده‌ای بین خرم آباد و بروجرد هست ، من هم عرض می‌کنم از گردنه رازان جاده‌ای برقرار است اما کلمه بخش چغلوندی که در حدود 300 و 400 قریه را این جاده به هم وصل می‌کند وجود ندارد. و باز فرمودند که وسائل ما در جبهه است و ان‌شاءالله کنتراتچی که بدست آوردیم شروع می‌کنیم. به قرار معلوم افراد ایل برآنوند باید از اول شب تا صبح نماز بخوانند تا صدام از بین برود و جنگ از بین بروند تا جاده برای آنها برقرار شود. قصد من فقط این است که برای مردم جاده‌ای کشیده شود. در ضمن نقشه‌ای که برای این جاده به وسیله مشاورین وزارت راه کشیده شده کاملاً نقشه‌ای است که عاقبت زمینهای زراعتی مردم را بکلی از بین میبرد. و امیدوارم که من و دیگران و افراد ایل برآنوند دعا کنیم تا اینکه جنگ بین عراق و ایران تمام بشود . باشد جاده‌ای هم برای آنها کشیده شود. رئیس بالاخره به کمیسیون ارجاع کنیم؟ اعظمی لرستانی ـ بلی. رئیس ـ به کمیسیون ارجاع می‌شود. سؤالی رسیده است که عنوان آن اعلام می‌شود. 7- اعلام وصول سؤال آقای شرعی از آقای وزیر کشور منشی ـ سؤال آقای شرعی از وزیر کشور در رابطه با علت عدم تعیین تکلیف کارگزاران چند پیشه. بدین وسیله اعلام وصول می‌شود . رئیس ـ اسامی غائبین خوانده شود. منشی - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، جلسه امروز یکشنبه مورخ 25/7/61 غائبین غیر موجه پنج نفرند که عبارتند از آقایان: احمدی فروشانی از ماربین آقا محمدی از همدان، حجت کشفی از اصطهبان، رجبعلی طاهری از کازرون نجفی از شهررضا. 9 نفر هم تأخیرهای از 18 دقیقه تا 30 دقیقه دارند که در پرونده‌شان ضبط می‌شود. 8- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن رئیس – جلسه بعدمان روز سه‌شنبه ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم بقیه دستور امروز و قسمتی از وقت هم مذاکره نمایندگان با اعضای هیأت دولت است جلسه ختم می‌شود. (جلسه در ساعت 55/11 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی