جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 586 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 586 )

  • سه شنبه ۹ اسفند ۱۳۶۲

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز سه شنبه نهم اسفند ماه 1362 فهرست مندرجات: 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقایان: سید علی حسینی، شریعتی، رنجبر و لطیف صفری. 3- تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای محمد یزدی نایب رئیس. 4- تصویب اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی پس از اظهار نظر شورای نگهبان. 5- ادامه رسیدگی به لایحه متمم بودجه سال 1362 کل کشور. 6- اعلام وصول دو فقره لایحه از طرف دولت. 7- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده. جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای محمد یزدی (نایب رئیس) تشکیل شد. 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید نایب رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 195 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرائت شود. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه پانصد و هشتاد وششم روز سه شنبه نهم اسفند ماه 1362 هجری شمسی مطابق با بیست و پنجم جمادی الاول 1404 هجری قمری. 1- دنباله رسیدگی به گزارش کمیسیون امور داخلی در خصوص لایحه انتخابات اعاده شده از شورای نگهبان. 2- گزارش کمیسیون برنامه و بودجه در خصوص لایحه متمم قانون بودجه سال 1362 کل کشور. 3- گزارش از کمیسیون برنامه و بودجه و 20 کمیسیون فرعی دیگر در خصوص بودجه سال 1363 کل کشور. نایب رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد. أعوذ بالله من الشیطان الرجیم- بسم الله الرحمن الرحیم و ما بری نفسی ان النفس لأمارة بالسوء إلا ما رحم ربّی ان ربّی غفور رحیم. و قال الملک ائتونی به استخلصه لنفسی فلما کلمه قال انک الیوم لدنیا مکین امین. قال اجعلنی علی خزائن الأرض إنی حفیظ علیم. و کذلک مکنا لیوسف فی الأرض یتبوأ منها حیث یشاء نصیب برحمتنا من نشاء و لا نضیع اجر المحسنین. و لاجر الآخرة خیر للذین آمنوا و کانوا یتقون. (صدق الله العلی العظیم- حضار صلوات فرستادند) «از آیه 54 الی 58 سوره یوسف» 2- بیانات قبل از دستور آقایان: سید علی حسینی، شریعتی، رنجبر و لطیف صفری. نایب رئیس (محمد یزدی)- سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی- آقای حسینی نماینده سنندج، آقای شریعتی نماینده سمیرم، آقای رنجبر نماینده صومعه سرا. سید علی حسینی- بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا و مولانا و شفیع ذنوبنا محمد و علی آله الطاهرین و صحبه اجمعین. درود و رحمت حق به رهبر بزرگ و قائد اعظم امام امت و درود بر رزمندگان دلیر و ارتش غیور و سایر بسیجی و مردمان جبهه و پشت جبهه. تهنیت و تسلیت شهداء جنگ تحمیلی، شهداء مهاباد و بانه و سایر مناطق کرد نشین که به وسیله صدام ملعون به خاک و خون کشیده شدند به محضر مبارک امام امت تقدیم می دارم. اعمال وحشیانه صدام و حملات و تخریبات سبعانه این دیوانه نشانه ای است از ضعف و هم پیمانی و هم مذهبی او با طاغوتیان و یزیدیان گذشته اش. می خواهد با این جنایت ناپسند و کشتار مردمان بی گناه شمه ای از واقعه کربلا به مسلمانان و به عاشقان حسین (ع) ارائه دهد. و روی یزید و قاتلان حسین را سفید کند چه برای ارضاء اربابش آمریکا و هر دو قدرتش دست به این اعمال ددمنشانه می زند و می کوشد ولو به خون هزارها شهید، بچه معصوم و مردم بی دفاع، جلو سپاه اسلام و مؤمن به خدا را بگیرد. که هر روز و هر ساعت جمهوری اسلامی رو به جلو می رود و شکوفاتر می شود. و بی خبر از وعده خدا به مؤمنان را «کذلک حقاً علینا ننج المؤمنین» به اطمینان این وعده آسمانی رزمندگان مؤمن به جمهوری اسلامی با کمال آسوده خاطر و قوت قلب هر روز به فتح خیبر و تخریب قلعه بر سر وارثان بنی قریظه مژده به ملت شهید پرور می دهند با آن همه وسایل جنگی اربابان صدام و توطئه های دشمنان اسلام و آن همه وعده و وعید اربابانش مع الوصف لشگر اسلام به نتیجه «انا فتحنا لک فتحاً مبینا» می رسند «جزا هم الله عنا خیر الجزاء» یقیناً به این زودی کاخ کفرش را این عاشقان حسین بر سرش خواهند ریخت و آیه: «و خسفنا به و بداره الارض» درباره اش صادق خواهد آمد. امیدوارم هر چه زودتر لشگر اسلام خاتمه به عمر ننگین او داده و خاک کربلا و قدس را از لوث کفر و بدعت آنان پاک نموده و شر این کافر بر سر مردمان عراق و ایران قطع و کوتاه نمایند. «و ما ذلک علی الله بعزیز» عاشقان اهل بیت نبوی و محبان حسین شهید (ع) رهسپار کربلا شده اند که ان شاء الله به مفاد آیه: «انا من المجرمین منتقمون» انتقام خون جوانان اسلام و شهیدان لشگر حق از صدام خواهند گرفت. ای عاشقان اهل بیت نبوی ای محبان حسین، تمام مسلمین جهان چشم امید به شما دوخته اند: روز انتقام است به پیش بروید. لاف عشقت از حسین است و سرت بر گردن است عشق بازی سر به میدان وفا افکند است از حریم کعبه کمتر نیست دشت کربلا صد شرف دارد بر آن وادی که کوی ایمن است ایمن و ای من فدای خاک پاک کان در او نور چشم مصطفی و مرتضی را مسکن است امروز دشمنان اسلام از شرق تا غرب سرسختانه علیه مسلمین از افغانستان تا فلسطین تا لبنان تا جمهوری اسلامی ایران قیام نموده که بتوانند به هر حیله و استبدادی باشد، جلو شکوفائی اسلام را عموماً و سر سریع جمهوری اسلامی را خصوصاً که به وسیله رزمندگان و تدبیر و استقامت پیر بزرگوار امام امت خمینی کبیر که هر روز و هر ساعت رو به پیش می رود، متوقف سازند. اما نتوانستند «وحیل بینهم و بنن ما یشتهون کما فعل باشیاعهم من قبل» و امید است پرچم لااله الا الله و محمد رسول الله علیرغم صدام و اربابانش به این زودی در تمام جهان افراشته شود. من تعجب از دولتهای اسلامی و اسلام نما می کنم که چرا این همه ظلم تعدی در گوشه و کنار جهان بر مسلمین تحمیل می شود، بی تفاوت هستند و از خواب غفلت بیدار نمی شوند. و توصیه و تأکید رسول اکرم (ص) مستخرج از قرآن نادیده «و کان لم یکن» می پندارند. خوشبختانه امروز به مفاد «اجیبوا داعی الله» ملت شجاع و رشید ایران، شیعه و سنی، بزرگ و کوچک، به ندای لبیک یا خمینی این دعوت را قبول و سمعاً و طاعة اجابت کردند و آماده دفع ظلم و امحاء کفر و ستم و احیای دین محمد (ص) که در این جمهوری اسلامی نهفته است، می باشند. و به شکرانه «و اسبغ علیکم نعمة ظاهرة و باطنة» تمام جبهات در برابر دشمن اسلام داخلی و خارجی در حرکتند و دارند اسلام را به حقه و حقوقه پیاده می نمایند «و ما ذلک علی الله بعزیز» سلحشوران انقلاب اسلامی بودند که توانستند وجوب سد ثغور و جهاد بی سبیل الله و تأمین و تضمین ملت و مملکت را از نفوذ و سلطه مستکبرین و منافقین بنمایند و اسلام را بعد از غربت دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی به منصه ظهور برسانند «جزاهم الله عنا خیر الجزاء» حرکات و سکنات و مجاهدت این لشگر اسلامی در نظر خدا پر ارج و پر منفعت معنوی است «و لا یقطعون وادیاً الا کتب لهم» به تمام برادران و خواهران کردستان اعلام و خیر خواهانه می گویم صدام جنایتکار دشمن سر سخت کُرد است و مدت چندین سال است که به تخریب خانه های کرد و کشتار مردمان کرد دریغ ننموده و هر موقع بخواهد یا تبعید در میان سیم خاردار با کمال ذلت و حقارت به تبعیض نژادی مانند کردهای عراق اسکانشان می نماید. و یا آن که مانند اکراد کردستان مریوان و مهاباد، سقز و سردشت و غیره .. بمباران و به خاک و خون می کشاند. و پیغمبر اکرم فرموده «لا یلدغ المؤمن فی الحجر مرتین» هشیار باشید فریب صدام را نخورید. زمزمه اعمال زشت بی سر و ته ضد انقلاب که به این مارک خودشان را بدنام نمودند و تابع کفر شدند و سرگردانی آنان و زندانی شدن جمعی از اکراد همه با هم تحریکات صدام و وعده وعید این جانی دیوانه بود که این ساده لوحان را فریب داد و حالا که به تنگ آمده و در حال احتضار است می گوید «انی بری منکم» اما دولت جمهوری اسلامی با کمال رأفت و محبت و به عنوان ملت پروری و به خاطر محرومیت کردستان با تمام تلاش وکوشش جهاد و کمیته امداد امام و طرح مرحوم رجائی و غیره ... مشغول آباد کردن این منطقه و تأمین زندگانی مردم کرد می باشد. حتی تأمین و تضمین زندگانی تسلیم شدگان می نماید. در خاتمه مصرانه با انکسار قلب به دولت جمهوری اسلامی تذکر و ابلاغ می نمایم که در این سال نو نسبت به مناطق جنگ زده، توجه خاصی به آنها فرموده همچنان که فرموده اند: حمایت از محرومین به عنوان یک اصل اصیل اجرا می شود و باز به تمام مردمان کردستان عرض می کنم که با کمال میل فریضه انتخابات را ادا فرموده و مردمان واجد الشرایط متعهد به جمهوری اسلامی را انتخاب نموده که بتواند خدمتگزار باشد و خائن به اسلام و جمهوری اسلامی و شریعت محمدی نباشد. ضمناً چون مسؤولین حوزه انتخابیه خود صمیمانه خدمت می کنند و هیچ نگرانی از این منطقه به من نمی رسد و از مسؤولین، آقای موسوی نماینده محترم امام و برادران استاندار و بخشدار کامیاران اظهار رضایت می کنم ان شاء الله. همچنان که زحمت کشیده اند اکراد را با کمال راحتی و آسودگی در سایه رأفت جمهوری اسلامی به سر می برند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. (احسنت- احسنت) نایب رئیس- متشکر، سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای شریعتی بفرمائید. شریعتی- بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به امام امت و امت شهید پرور ایران، پیروزی رزمندگانمان در جبهه ها ثابت کرد که در این گوشه جهان ملت مسلمان ایران تصمیم گرفته است که تاریخ را به دست خود رقم زند و سرنوشت جنگ را در میدان نبرد و آن هم به دست توانای رزمندگانمان تعیین نماید. خبرگزاری ها و رسانه های دنیا در مرحله اول عملیات چنانکه شیوه همیشگی آنها است خبر پیروزی را کم اهمیت جلوه دادند ولی پس از آشکار شدن پیروزی ها ناچار از اعتراف به آن شدند و الان سخن از خطرهای پیروزی جمهوری اسلامی ایران به میان می آورند. ولی ما امیدواریم که رزمندگانمان ضربه نهائی را بر پیکر نحیف صدام وارد کنند و بتوانند عیدی مناسبی به این ملت رزمنده و شهید پرور تقدیم کنند. درباره مسائل داخلی و خارجی نکاتی را عرض می کنم: مسأله لبنان و مبارزات مردم مسلمان آن، تجلی شکست بزرگ آمریکا در منطقه شده و به هر وسیله استعمار می خواهد این شکست را جبران بکند. دشمن اکنون دریافته است که نمی تواند با رویاروئی مستقیم اراده مردم به پاخاسته ای را در هم بشکند به همین جهت متوسل به حیله هائی و عنوان نمودن این مطلب که نخست وزیر لبنان به جای این که اهل سنت باید باشد، باید شیعه باشد. این توطئه ای است که غرب و به خصوص آمریکا برای مردم مسلمان لبنان در نظر گرفته اند باید علمای لبنان چه شیعه و چه سنی، این توطئه را خنثی نموده و مبارزه اسلام و کفر را در لبنان مطرح نمایند. علمای لبنان به جای شرکت در کنفرانس هائی که یادآورد کنفرانس بحمدون لبنان است و یادآور فریادهای مرحوم آیت الله کشف الغطاء که فرمود نمونه های عالی در اسلام است نه در بحمدون به جای شرکت در این گونه کنفرانس ها در هر فرصت مناسب از قیام مردم مسلمان لبنان سخن بگویند و در مسیر هدایت صحیح این مردم قرار بگیرند. که خداوند ان شاء الله یار آنان خواهد بود. مسأله مهم دیگری که مطرح است و مستقیماً به جنگ ارتباط دارد این است که ببینیم چه نیروهائی الان جنگ را اداره می کنند. شما در میان رزمندگان وقتی که سیر می کنید و آنها را ارزیابی می کنید، می بینید که این رزمندگان از میان قشر محروم این جامعه هستند. از میان کسانی هستند که بیشترین درد را و بیشترین محرومیت را هم از نظام ستمشاهی کشیده اند و هم در مورد برخورداری بعد از انقلاب کمترین برخورداری را داشته اند با وجود این، کسانی و جریاناتی هست که الان در صدد تقویت کله گنده ها و به تعبیر صریح «خان ها» هستند از منطقه سمیرم سخن می گویم که در صدد هستند که خوانین را به آن منطقه برگردانند و خان در منطقه خان گزیده ملوک قریه ها هستند و همچنان که می دانید «ان الملوک اذا دخلوا قریة افسدوها و جعلوا اعزة اهلها اذلة» اینها می خواهند با برگرداندن خان و یا برگرداندن کله گنده هائی که تا دیروز همه مکنت ها، همه ثروت ها و همه امکانات را در اختیار گرفته بودند باز فساد و فحشا او قمار را و مهمتر از همه دلسردی مردم مستضعف را نسبت به انقلاب و مسؤولان جمهوری اسلامی به وجود بیاورند. این به نظر من سیر خطرناکی است که ریشه هایش در منطقه نیست. ریشه هایش در حمایت هائی که گاهی اوقات به نام بررسی مسائل جمهوری اسلامی و گاهی اوقات به نامهای دیگر، حمایت می شود از این چنین افراد انتقاد می شود از بخشنامه شورای عالی قضائی در مورد تعیین تکلیف زمین و این که باید محاکم در این مورد حکمی را صادر نکنند تا وقتی که مجلس تعیین تکلیف کند و این حمایت ها سبب می شود که کسانی که بینش اسلامی صحیح ندارند. بینش کسانی که در راستای انقلاب نبوده اند و خودشان را جا زده اند و به جای این که هضم انقلاب بشوند و می خواهند انقلاب را عوض کنند پیکر پوسیده و نم کرده اینها دوباره زنده بشود و تحرک پیدا بکند و حادثه آفرینی در این منطقه بکند. من توجه مسؤولان جمهوری اسلامی ایران را به این نکته جلب می کنم که اگر بخواهید در همه صحنه ها حاضر باشید اگر بخواهیم که ما قدرتمان را همچنان که قبل بوده، به همه دنیا نشان بدهیم این دست هائی که غالباً در خط امام هم نیستند این کسانی که این بینش ها را دارند از مقامات حساس مملکت دور کنند و این مسائل را باید با توجه و دقت و با دقت فراوان نگاه کنند که به نظر من مسأله بسیار مهم و حساسی است. چه این که کسانی که در انقلاب نبوده اند اگر بخواهند بیایند همان تفکرات غیر انقلابی و حتی گاهی ضد انقلابی خودشان را در درون انقلاب و آن هم در مراکز حساس رخنه بدهند. انقلاب از مسیر خودش جدا می شود به عقیده من رهنمودهای امام، حساسیت هائی امام در مورد عزل افراد نشان داده اند در مورد کسانی که تقلب های فراوان داشته اند، به نظر من همه مسؤولان مجلس، همه مسؤولان جمهوری اسلامی باید با دیده دقت به این مسائل بنگرند. مسأله دیگری که می خواستم مطرح کنم (نایب رئیس- وقت شما تمام شده) اجازه بدهید دو دقیقه دیگر صحبت کنم مسأله انتخابات است که متأسفانه دیده می شود که کلام امام و سخنان امام کسانی که تیتر زدن ها و کسانی به اصطلاح مطرح کردن های در میان مردم را به دست خودشان الان دارند اینها آن فرازهای حساس پیام امام را خوب منعکس نکردند. امیدواریم ان شاء الله در این مورد مسؤولان دست اندر کار کاملاً پیرو امام باشند و مسائلی که امام امت با آن قاطعیت و با آن صراحت مطرح کردند ان شاء الله برای همه مطرح کنند که بتواند توشه راه همه باشد والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. نایب رئیس- متشکر، سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای رنجبر بفرمائید. رنجبر- بسم الله الرحمن الرحیم. درود خدا به امام امت رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، سلام به ایثارگران جبهه های جنگ تحمیلی. درود فراوان به ارواح طیبه شهدای انقلاب اسلامی ایران به ویژه شهدای اخیر والفجر به شهرهائی که به وسیله حمله های موشکی و بمباران های هوائی صدام مزدور عامل جنایتکار شرق و غرب صورت گرفته است. امت اسلامی ایران به رهبری امام عظیم الشأن در سایه اتحاد و ایمان، خواب از چشم استکبار ربوده و در میدان مبارزه پیروزی های مهمی به نفع مستضعفین دنیا به مسلمین جهان به دست آورده است. و در آینده نزدیک با فرستادن صدام جنایتکار به زباله دان تاریخ، راه را برای به دست آوردن اهداف مهمتری هموار خواهد کرد. ادامه جنگ با صدام عفلقی این جنایتکار قرن به سود ملت ما و مستضعفان جهان است هر چند ضایعاتی را در بر داشته باشد. اما در مقابل نجات قدس عزیز و بیداری ملت ها علیه دولت های وابسته به آمریکا این شیطان بزرگ و حاکمیت اسلام و اجرای قوانین متعالی اش در جهان ناچیز است جنگ ملت بزرگ ما علیه آمریکای خونخوار دفاع از حرمت اسلام است و دفاع از انسانیت است. در راه خدا جان دادن و در راه حق خانه و کاشانه را ویران دیدن و در راه رضای او از هر چه مظاهر فریب انسان است، گذشتن چه گوارا است. اگر بدنها برای مرگ آفریده شده است پس مرگ در راه خدا عالی است. آری، رزمندگان توانمند اسلام با این عقیده می جنگند و وقتی برای جنگیدن هدف باشد، یأس و خستگی معنا ندارد. این که ملت ما بدون کوچکترین حمایت از کشوری مظلومانه در برابر غول تسلیحات غرب و شرق و اذنابش می جنگد و با آن همه کمکهای بی حد و حصر دشمنان اسلام که به صدام دیوانه و ارتش بعث عراق می شود باز هم ایران پیروز است به خاطر هدف دار بودن جنگ است. اینکه با فشار و زور می خواهند ما را وادار به صلح نمایند در حقیقت می خواهند هدف را از ما بگیرند و آمریکا کوچکتر از آن است که بتواند با به حرکت درآوردن چند ناو که در حقیقت چیزی مثل اسباب بازی کودکان ما در حوض است وادارمان به صلح نموده یا اسباب مزاحمت فراهم کند. و روسیه خوارتر از آن که با اهدای موشکهای اس- اس به صدام خائن و شهید کردن هزاران زن و مرد و کودک بی دفاع در شهرها ما را در ادامه جنگ بازدارد. کیست که در دنیا نداند آن که با ما می جنگد آمریکا و روس و فرانسه است نه صدام عفلقی. آمریکا و شوروی خیلی باید بی عقل باشند که تجربه تلخ ویتنام و افغانستان را به یاد نداشته باشند هر چند توسعه طلبی آنها را کور و کر کرده است که باز هم می بینیم پای سربازان آمریکا در لبنان باز می شود تا صهیونیستهای اسرائیل را تقویت و حکومت امین جمیل را تثبیت نماید. آنجا که مردم مسلمان لبنان با رشادت و ایثار، آمریکائیان را از لبنان بیرون کردند، آنجا که مردم مسلمان افغانستان در بدترین شرایط با تسلیحات مدرن روسها می جنگند و آنها را به ستوه آورده اند برای مردم مسلمان ایران چه جای تردید است که رزمندگان غیور ایران همراه با مردمی دلیر و مکتبی پوزه هر دو را به خاک خواهند مالید. آری، «نصر من الله و فتح قریب» وعده خدا حق است و پیروزی نزدیک و سنگ اندازی صدام و خراب کردن خانه های مردم بی دفاع شهرها و شهید و مجروح کردن زن و بچه مردم نشانه عجز و سقوط حتمی او می باشد. آنها که نمی توانند در مقابله با رزمندگان اسلام ایستادگی نمایند از دور موشک پرتاب می کنند. صدام گوئی این سنگ اندازی را از اعقابش که حسین علیه السلام را در کربلا سنگ باران کرده اند، یاد گرفته است. سرانجام حسین و یاران با وفایش پیروز شدند، و جنایتکاران رسوای تاریخ. اما مسائل و مشکلات حوزه انتخابیه. شکی نیست که رزمندگان اسلام و امت حزب الله در میدانهای نبرد به خاطر اجرای احکام اسلام در ایران دنیا می جنگند و شهدای به خون خفته ما هدفشان جز عمل به احکام اسلام و قانون خدا سفارش دیگری نداشتند. مع الاسف در شهرستان صومعه سرا از جانب بعضی ها که می بایست جانب اجرای قانون را نگهدارند، به میل عمل می کنند و با برچسب زدنها و چماق کشی ها و جمع کردن مشتی اراذل و اوباش سعی در تثبیت خط قانون شکنی و رایج کردن آن دارند. آنچه در حوزه انتخابیه ام مظلوم است، قانون است و هر کس دفاع از قانون کند و از دخالت در اموری که مربوط به آنها نیست سفارش نماید مورد خشم و غضب قرار گرفته، سنگ باران می شود که ان شاء الله خداوند متعال همه ما را متعهد به اجرای قانون اسلام نماید. کشاورزان ضعیف حوزه انتخابیه ام شهرستان صومعه سرا از پرداخت دیرکرد وامهای کشاورزی و بانک تعاونی، روستائی عاجزند و بانک هم مصر در دریافتش، اغلب دیرکردها از اصل وام زیادتر ... (نایب رئیس- جنابعالی چون سه دقیقه از وقتتان را به آقای صفری داده اید، دیگر وقت ندارید) یک دقیقه دیگر اجازه بدهید. و هر مقدار که بازپرداخت می نمایند بابت دیرکردها است. امید است دولت جمهوری اسلامی که برنامه حمایت از کشاورزان را سرلوحه برنامه خود قرار داده است، چاره ای بیندیشد. در انبار شرکتهای تعاونی برای اجرای طرح برنج اجناس فراوان است، اما در ازای فروش برنج آن هم به مقدار زیاد جنس می دهند و کشاورزان منطقه ما که عضو تعاونی روستائی هستند درصد زیادی برنجکار نیستند تا برنج بفروشند و جنس بگیرند. از مسؤولین تقاضا می شود به اعضای تعاونیهای روستائی جنس مورد نیازشان را که در انبار دارند، بفروشند و مستضعفین را حمایت کنند. شرکت دخانیات ایران مدت نزدیک به سه سال است قول داده تا انباری جهت نگهداری و ارزیابی توتون کاران بخش چهار صومعه سرا احداث نماید و این مدت سه سال بیش از پانزده بار نامه داده که به زودی کلنگ احداث دخانیات رابه زمین خواهد زد. هنوز خبری نشده است. ان شاء الله که کلنگشان نشکسته باشد. کشاورزان زیادی از مسؤولین بانکهای کشاورزی و تعاونی روستائی خواستارند تا نحوه پرداخت وامها از صورت زنجیره ای خارج و به صورت قروضش بتواند وام جدید دریافت دارد. در نهایت از همه ارگانها و از همه مردمی که صادقانه در خدمت جمهوری اسلامی هستند من جمله جهاد سازندگی، بنیاد شهید، کمیته امداد امام، بهزیستی و همه اداراتی که برای مردم مستضعف خدمت می کنند موفق و پیروز باشند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. نایب رئیس- آقای لطیف صفری بفرمائید. لطیف صفری- بسم الله الرحمن الرحیم. فاجعه مجدد بمباران مردم مظلوم و بی دفاع اسلام آباد به وسیله صدامیان صهیونیزم این بار نیز سبب شهادت حدود پنجاه و سه نفر از این مردم مظلوم گمنام و زخمی شدن 150 نفر شد که شهادت این عزیزان را به حضور امام بزرگوار و امت قهرمان و مردم شهید پرور اسلام آباد به خصوص خانواده شهداء تبریک و تسلیت عرض می کنم. مسلماً شهادت این عزیزان و خونهای پاکشان مایه سرافرازی این مردم محروم و پیروزی نهایی انقلاب اسلامی و مخصوصاً پیروزی رزمندگان کفر ستیز اسلام خواهد شد. آنچه که مسلم است این ضربات و این حملات مذبوحانه به علت ناتوانی و زبونی دشمنی است که جنایتهایش به اوج خودش رسیده و با حملات کور خودش سبب شهادت مردم بی دفاع شهرها و روستاهای ایران می گردد. اما آنچه که مسلم است امید همه این خانواده های شهداء و آنچه که بیشتر از همه سبب مقاومت و ایثار و صبر اینها شده، امیدی است که به رزمندگان بسته اند به یاری خدا انتظار همه این است که هر چه زودتر کار این جنایتکار یکسره کنند و دنیا را از شر این فاسد راحت کنند. مطلبی که اینجا باز قابل یادآوری است مسأله این سازمانهای به اصطلاح بین المللی حقوق بشری است که با وجود این همه جنایاتی که به وسیله استکبار و عوامل سرسپرده آن در نقاط مختلف دنیا مخصوصاً لبنان، ایران، افغانستان و فلسطین و مناطق مظلوم روی این انسانهای محروم انجام می گیرد و اینها با کمال بی شرمی و بی غیرتی ساکت در برابر این جنایات ایستاده اند و هیچ گونه عکس العملی که در واقع شعار آن را می دهند و ادعای آن را می کنند که به عنوان دفاع از این انسانهای محروم و ستمدیده باشد، از خود نشان نمی دهند، ما لازم می بینیم که بار دیگر بگوئیم که بر شماهائی که ماهیت مزورانه تان با اصل ادعاتان صدها درجه فاصله دارد و در واقع ترکیب این سازمانها که تعیین کننده هایش عوامل استکبار و عوامل ظالم جهان هستند خود بیانگر این است که ادعای اینها درست نیست، ما می خواهیم بگوئیم بالاخره اگر شما مدافع حقوق انسانها هستید، چه وقت می خواهید در مقابل این همه جنایاتی که روی این انسانهای محروم و مظلوم انجام می گیرد عکس العمل نشان بدهید و جلو اینها را بگیرید (نایب رئیس- وقتتان تمام است) و امیدواریم که مردم دنیا به ماهیت این سازمانهائی که در واقع به جای دفاع از حقوق بشر، دفاع از حقوق ضد بشرها می کنند، پی برده باشند. و مسأله دیگر که من اجازه می خواهم در یک لحظه تذکر بدهم، به برادران مسؤولی است که در ارگانها و سازمانهای ضرب الاجلی و فوریتی کار می کنند برای این خانواده ها و مناطق آسیب دیده مملکت که به امر حضرت امام و به کمک دولت جمهوری اسلامی تشکیل داده اند، الان در شرایط جوی مناطق غرب مخصوصاً اسلام آباد به علت برودت هوا و محدودیت امکانات این خانواده هائی که هم بسیاری از آنها اعضای خانواده شان را از دست داده اند و هم کمبودهائی از نظر امکانات زندگی و مسکن دارند، ما انتظار داریم که بیشتر از این معطل نباشند و سریعاً به آنها برسند چون خدمت به اینها نوعی خدمت به جنگ است. والسلام علیکم و رحمة الله. 3- تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای محمد یزدی نایب رئیس. نایب رئیس- تذکرات نمایندگان محترم به مسؤولان اجرائی کشور. آقای راثی نماینده میاندوآب به وزارت نیرو در مورد احداث سیل بند در روستای نوروز آباد و به وزارت راه در مورد تأسیس پل بر روی رودخانه جربلو و مرهملو تذکر داده اند. آقای زرهانی نماینده دزفول به شورای عالی قضائی در مورد تشکیل کمیسیونی جهت رسیدگی به اسناد عادی اراضی شهری دزفول تذکر داده اند. آقای نقوی نماینده قائن به وزارت راه در مورد شروع عملیات راه قائن به شاه رخت و آسفالت راه سده به کارخانه قند و به وزارت مسکن در مورد بازسازی منطقه زلزله زده فاز 2 و به وزارت پست و تلگراف و تلفن در خصوص تلفن خودکار قائن تذکر داده اند. آقای یوسفی اشکوری نماینده تنکابن به وزارت بهداری در خصوص اعزام پزشک به درمانگاه عباس آباد تنکابن تذکر داده اند. آقای هراتی نماینده سبزوار از خبرنگاران و فیلمبرداران صدا و سیمای جمهوری اسلامی در خصوص فیلمبرداری از خطوط مقدم جبهه و عملیات والفجر 5 و 6 و خیبر تشکر می کنند. آقای مجید انصاری نماینده زرند کرمان به صدا و سیمای جمهوری اسلامی در مورد فیلمبرداری و پخش ناقص مراسم باشکوه 22 بهمن در میدان آزادی تذکر می دهند. آقای سید زاده نماینده باختران به وزارت بهداری به لحاظ حالت اضطراری استان باختران در مورد تأمین 20 دستگاه آمبولانس و 10 دستگاه کاتکس و چند نفر رزیدنت در رشته های ارتوپدی و جراحی مغز تذکر داده اند. 4- تصویب اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی پس از اظهار نظر شورای نگهبان نایب رئیس- دستور امروز دنباله اصلاحیه شورای محترم نگهبان است راجع به لایحه انتخابات که یک مسأله ای در بند 8 ماده 30 مانده بود. بحث هم شد اول حذفش رأی نیاورد. اصلاحیه ای مطرح شد از شورای محترم نگهبان مجدداً خواستیم که اگر با توجه به اینکه حذف رأی نیاورده است پیشنهادی می توانند بدهند آقایان جواب صحیحی نفرمودند. آنچه جواب فرمودند، در حقیقت همان بود که اینجا از نظر اداری صحبت شد که آقایان گفتند باید مستند باشد، جوابی نوشتند که مستند هست. چون مقصود از رد صریح در آئین نامه یعنی ذکر جهت و ذکر جهت شده است. همین موضوعی که در ضمن مذاکراتی که اینجا داشتیم صحبت شده بود. بنابراین آقایان پیشنهاد جدیدی نداده اند. ما از نظر آئین نامه ای ناچار هستیم پیشنهادهائی که همین جا می رسد بررسی کنیم تا یک کدام از آنها رأی بیاورد. یکی از نمایندگان- برای حذفش رأی بگیرید. نایب رئیس- بری حذفش آقایان اشکال می کردند. اگر پیشنهادات اصلاحی رأی نیاورد، در پایان باز می توانیم طبق آئین نامه برای حذفش رأی بگیریم. یکی از نمایندگان- با توجه به توضیحی که جناب آقای موحدی کرمانی فرمودند اشکال ندارد. نایب رئیس- عرض کردم، هم دیروز و هم جلسه قبل از آن عرض شد که چون به نظر خود من موضوع دو تا است می شود رأی گرفت، ولی بعد در عمل دیدیم در مجلس دو نظر وجود دارد. بعضی ها می فرمودند موضوع یکی است و چون یکی است حذفش رأی نیاورده است مجدداً نمی شود رأی گرفت. ما از نظر آئین نامه اول موظف هستیم پیشنهادها را یک مقداری بررسی کنیم اگر رأی نیاورد می توانیم مجدداً برای حذفش رأی بگیریم. منشی (بیات)- من یک توضیحی دارم. نایب رئیس- آقای بیات بفرمائید. منشی (بیات)- بسم الله الرحمن الرحیم. من دو بار با شورای محترم نگهبان در همین رابطه صحبت کردم. یکی، دو نکته را اشاره بکنم. یک نکته این است که نظر محترم شورای نگهبان این است. می گوید اینکه مجلس محترم از ما دلیل کافی و شافی می خواهد اگر نظرشان این است که ما کلیه زوایای قضیه را به طور کافی و شافی بنویسیم، ما از نظر قانون اساسی چنین الزامی را نداریم و مجلس نمی تواند از نظر قانون اساسی این قدر از ما دلیل کافی و وافی بخواهد و آنچه که در آئین نامه است، منظور همان جهت قضیه است که حاج آقای یزدی اشاره فرمودند و ما جهت قضیه را مطرح کرده ایم و باز هم حرفمان همین است، که ما معتقدیم صفاتی که گفته شده در جور است. یک سری صفانی در مسؤولیت نمایندگی تأثیر دارد. در اینجا مجلس می تواند حد و ضوابط را معین بکند. اما یک سری صفاتی هست که هیچ گونه نقشی در وظایف نمایندگی ندارد، مثل تولد و اینها، اینجا ما بیائیم بدون جهت یک عده را محروم از نمایندگی و کاندیداتوری بکنیم این خلاف قانون اساسی است. بنابراین حرفی که شورای نگهبان دارد عبارت از این است. نایب رئیس- حالا به هر حال ما یکی، دو تا از پیشنهادها را بررسی می کنیم، اگر به جائی نرسیدیم طبق آئین نامه می توانیم حذفش را مجدداً به رأی بگذاریم. اگر پیشنهادی هست، عین پیشنهاد را خود پیشنهاد دهندگان بفرمایند. منشی- آقای امانی پیشنهاد داده اند که : «حسن سابقه داشته باشند و در منطقه شناخته شده باشند». امانی همدانی- بسم الله الرحمن الرحیم. البته پیشنهاد زیاد توضیحی نمی خواهد به دلیل اینکه روی حذفش که رأی نیاورد. شورای محترم نگهبان که گفتند ماندن در شش ماه و تولد آنجا حذف بشود، آنها یک آدمی را می خواهند که کاملاً شناسائی داشته باشند و بتوانند به آن شخص رأی بدهند. این پیشنهادی که ما داده ایم این است که آن فرد در آن منطقه و حوزه انتخابیه خودش، دارای حسن سابقه باشد و نیز خود اهل منطقه یک شناسائی کامل نسبت به او داشته باشند. اگر این پیشنهاد تصویب بشود فکر می کنم که نظر شورای نگهبان تأمین بشود و ضمناً آن افرادی هم که می خواهند انتخاب بکنند کاملاً به آن شخصی که می خواهند رأی بدهند واقف به جزئیات، اخلاقیات و صفات و کاری که قبلاً کرده و اینها باشند. در هر حال به نظر بنده این نظریه را تأمین می کند. والسلام علیکم و رحمة الله. منشی- آقای رضوی مخالف. یکی از نمایندگان- آقای یزدی، این مطلب مطرح شد و رأی نیاورد. نایب رئیس- اگر عین همین مطرح شده و رأی نیاورده است، مجدداً نمی توانیم مطرح کنیم. حالا آقای رضوی بفرمائید. رضوی اردکانی- بسم الله الرحمن الرحیم. بنده نظر نمایندگان محترم را با این توضیحی که جناب آقای امامی کاشانی سخنگوی شورای نگهبان در همین روزنامه امروز صبح توضیح دادند باز تأکید می کنم که هرگونه پیشنهادی که بخواهد روح این بند را در این ماده بیاورد، با نظر شورای نگهبان مخالف است و دلیلشان هم کاملاً بر اساس اصول قانون اساسی است که من عین عبارت ایشان را می خوانم. «آقای امامی کاشانی در مورد بند 8 ماده 30 این لایحه که به موجب آن یکی از شرایط نامزدی نمایندگی مجلس شورای اسلامی شش ماه سکونت و یا تولد در حوزه انتخابیه است، گفت بر اساس اصول 71، 73، 77، 84، 88 و 89 قانون اساسی که نمایندگان دارای وظایف بسیار و بزرگ و اختیارات و صلاحیت هائی مانند قانونگذاری، تفسیر قانون، حق تحقیق و تفحص، تصویب عهدنامه ها، مقاوله نامه ها و قراردادهای بین المللی، مسؤولیت در برابر همه ملت و اظهار نظر در همه مسائل داخلی و خارجی و غیره هستند. شرط بنده 8 از ماده 30 این لایحه مغایر با قانون اساسی شناخته شد و حذف گردید. چرا که با توجه به اصل 20 قانون اساسی که حقوق مساوی برای همه افراد ملت ایران پیش بینی کرده، چگونه می شود شخصیت هائی را که مورد احترام مردم هستند و مردم آنها را انتخاب می کنند، فقط به دلیل این که در حوزه انتخابیه متولد نشده اند و یا شش ماه در آنجا زندگی نکرده اند، از این حقوق محروم کرد». لذا با توجه به این توضیحی که شورای نگهبان و قبلاً هم جناب آقای موحدی کرمانی رئیس کمیسیون داخلی مجلس دادند من گمان نمی کنم دیگر جائی برای پیشنهاد باشد. بالاخره مجلس بدن توجه به رأیی داده، آن حذف نشده. این همان نظر قبلی خود آقای یزدی بود که گفتند مجدداً باید رأی گرفته بشود و با روشن شدن نظر شورای نگهبان بنده با هرگونه پیشنهاد اصلاحی، چون هر پیشنهاد اصلاحی باشد بالاخره آن مطلب را که قبلاً بوده و شورای نگهبان نظر مخالف داشته در آن هست لذا مخالف هستم و پیشنهاد می کنم که مجدداً درباره حذف این ماده رأی گیری بشود تا مجلس دیگر زیاد در این مورد معطل نشود. نایب رئیس- کلمه «بدون توجه» شما را من تصحیح می کنم که نه اینکه مجلس بدون توجه رأی به حذف نداده بود، بلکه استنادی که لازم بوده، ذکر نشه بوده و توضیح لازم هم داده نشده بود. حالا همانطوری که می فرمائید پس از ذکر استناد امکان دارد باشد. در عین حال ما این پیشنهاد را ببینیم چطور است. موافق دارد؟ (منشی- موافقی ندارد) پس اگر موافق ندارد، دیگر بحث نمی کنیم. به هر حال ما از نظر آئین نامه ای پیشنهاداتی که هست، همین سرنوشتی که این پیشنهاد داشت، علی الظاهر دارد. دو، سه پیشنهاد هم که اینجا است قریب به همین مضامین است. خود ما هم این طور تصور داریم که موضوع روشن تر شده و سند ذکر شده، از نظر آئین نامه هم می توانیم برای حذفش مجدداً رأی بگیریم. فؤاد کریمی- نه، پیشنهاد من غیر از این پیشنهاد است. نایب رئیس- آقای کریمی اگر اجازه بفرمائید با توجه به نظر مجدد شورای نگهبان و رأی نیاوردن این پیشنهادی که مطرح شده بود، شما هم از پیشنهادتان صرفنظر کنید ما می توانیم برای حذف رأی بگیریم. اگر نه که ما ناچاریم مطرح کنیم. فؤاد کریمی- اصلاً از پیشنهاد خودم صرفنظر نمی کنم. ولی شما هر طوری که می خواهید عمل کنید. نایب رئیس- اگر شما صرفنظر کنید ما می توانیم. فؤاد کریمی- من نمی توانم صرفنظر کنم. نایب رئیس- بسیار خوب، پیشنهاد آقای کریمی را مطرح کنید. ما نمی توانیم خلاف آئین نامه عمل کنیم مگر اینکه شما از پیشنهادتان صرفنظر کنید. منشی- آقای کریمی پیشنهاد کرده اند «حداقل شش ماه متوالیاً سابقه سکونت و یا اشتغال و یا تحصیل داشته باشد و در این دوره حداقل یک ماه باشد». نایب رئیس- آقای کریمی، ماهیت این پیشنهاد که روشن تر است که چند اشکال دارد، خلاف قانون اسلامی هم هست، باز هم اگر می خواهید توضیح بدهید. فؤاد کریمی- اگر اجازه بفرمائید این را توضیح بدهم و این رافع اشکال شورای نگهبان است. نایب رئیس- توضیح بدهید، بعد مجلس نظر می دهد. فؤاد کریمی- بسم الله الرحمن الرحیم. آقایان نمایندگان توجه بفرمائید اشکالی که شورای نگهبان گرفته و اشکالش را هم با دلیل گفته است. البته در نوشته نیاورده بود ولیکن آقای علوی اینجا تشریف آوردند و مطلب را هم کاملاً برای مجلس روشن کرده اند. حالا اگر آقای رضوی یا کس دیگری گوش نداده اند تقصیر بنده یا مجلس نیست. صریحاً گفته اند، ننوشته بودند، حالا نوشته اند. می گویند علت مخالفت ما با بنده شما این است که شما عده ای را بدون دلیل از انتخاب شدن محروم می کنید. افرادی هستند ساکن نبوده اند، شما آمده اید ماده ای گذاشته اید. گفته اید شش ماه ساکن باشد، این آقا تا حالا ساکن نبوده است. پس بنابراین شما با تصویب قانون عده ای را می خواهید محروم کنید. شما نمی توانید این کار را بکنید. باید به نحوی باشد که کسی از کاندیدا شدن محروم نشود. ما برای این مسأله این راه حل را گفته ایم. گفته ایم که در این دوره اولاً شش ماه متوالیاً باشد. چون گفته است که قابل محاسبه نیست، قابل محاسبه باشد و ثانیاً در این ... نایب رئیس- متوالیاً حذف شده، قابل برگشت نیست. فؤاد کریمی- نه، آن قبل از نظر شورای نگهبان بوده است، نه بعد از نظر شورای نگهبان. نایب رئیس- در عین حال قابل برگشت نیست. فؤاد کریمی- دوم اینکه گفته ایم در این دوره یک ماه باشد که فرصت باشد که هر کسی خواست بیاید کاندیدا بشود بتواند یک ماه برود ساکن بشود، بعد از یک ماه کاندیدا بشود. به این ترتیب حق هیچ کسی از بین نرفته است و ما هیچ کسی را از کاندیدا شدن محروم نکرده ایم. در این دوره گفتیم یک ماه، برای اینکه اشکال شورای نگهبان روی این مسأله است. می گوید شما با نوشتن این قانون افرادی را که می توانند کاندیدا بشوند را از کاندیدا شدن محروم می کنید. بنابراین برای اینکه محروم نشوند در این دوره ما می گوئیم یک ماه مثل همان ماده قبل. ماده قبل هم همین بود. در ماده قبل هم اشکال شورای نگهبان این بود که نیروهای مسلح را شما برای همیشه و مخصوصاً در این دوره محروم کرده اید. خودشان قبول کردند که اگر آنها را هم مشمول یک ماه بکنید اشکالی ندارد که آنها فرصت برای نام نویسی داشته باشند. منشی- موافق؟ (اظهاری نشد) موافق ندارد. نایب رئیس- اگر موافق ندارد، دیگر رد می شویم. چون دو، سه پیشنهاد دیگر قریب همین مطالب هست ما می توانیم برای حذفش رأی بگیریم. بند 8 این ماه این است: «تولد و یا سکونت شش ماه قبل از ثبت نام در حوزه انتخابیه…» 185 نفر حضور دارند. نمایندگانی که با حذف این بند موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. 5- ادامه رسیدگی به لایحه متمم بودجه سال 1362 کل کشور نایب رئیس- دستور بعدی دنباله متمم بودجه است. یک مخالف صحبت کرده است، حالا موافق صحبت کند. منشی- آقای شهرکی اولین موافق. سید احمد کاشانی- من تذکر آئین نامه ای دارم. نایب رئیس- آقای کاشانی تذکر دارند، بفرمائید. احمد کاشانی- روشن بفرمائید وقت جلسات چقدر است؟ نایب رئیس- طبق آئین نامه حداقل چهار ساعت. احمد کاشانی- چهار ساعت بحث درباره بودجه است؟ نایب رئیس- بلی، بودجه و متمم بودجه. مسأله روشن است، آقای شهرکی بفرمائید. شهرکی- بسم الله الرحمن الرحیم. متمم بودجه ای که داده شده من از برادران محترم استدعا می کنم عنایت بفرمایند، من با آن لایحه اولی که داده شده بود مخالف بودم و موافق نبودم چون بالاخره یک کسری بودجه ای بود که بایستی به صورت استقراض این کسری تأمین می شد و می دانید که استقراض از منابع داخلی هم بالاخره یک حدی دارد و بیش از آن امکان پذیر نیست و ممکن است لطماتی به اقتصاد ما وارد کند. اما بعد که این متمم اصلاح شد و یک هزینه هائی که ضرورت نداشت حذف شد من موافق ثبت نام کردم برای این که اگر توجه بفرمائید در این ردیف هائی که در متمم بودجه گنجانده شده ردیف هائی است که هزینه در آنها غیر قابل اجتناب هست. مثلاً شما هزینه هائی که مربوط به بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی است، هزینه های راه آهن جمهوری اسلامی ایران و هزینه های متفرقه عمرانی و طرحهای عمرانی جدید و هزینه های ناشی از جنگ تحمیلی. ببینید در قسمت بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی شاید گفته بشود یک اعتباری در نظر گرفته شد، چرا معادل آن اعتبار هزینه نشد؟ استحضار دارید که مهاجرین جنگ تحمیلی با توجه به ادامه جنگ روز به روز تعدادشان تغییر می کند مشکلاتی ایجاد می شود که خوب این خاصیت جنگ هست و نمی شود اجتناب ناپذیر هست، تعدادشان تغییر می کند و هزینه های بیشتری را ما باید تحمل بکنیم. در مورد راه آهن جمهوری اسلامی ایران اطلاعی که ما از راه آهن داریم در ابتدا در بودجه سال 62 هزینه های جاری شان را خیلی کم در نظر گرفته بودند، در حد هزینه ای که نیاز داشتند برایشان بودجه در نظر نگرفته بودند و لذا مسأله ای پیش آمد که از یکی دو ماه قبل اینها برای پرداخت حقوقهایشان معطل بودند و می دانید که راه آهن کارگران و کارکنانش از محرومترین اقشار کارمندان دولت هستند و با سخت ترین شرایط کار می کنند و حقوق اینها را نمی شود دیر پرداخت کرد. مسأله بعدی مسأله هزینه های ناشی از جنگ تحمیلی است. ما به هیچ وجه جنگ را نمی خواهیم تعطیل کنیم به خاطر اینکه مثلاً یک میلیارد به هزینه های جنگ تحمیلی اضافه بکنیم، حتی اگر ده میلیارد، یا صد میلیارد تومان هم نیاز داشته باشد، ما نمی توانیم جنگ را تعطیل بکنیم و اینها هزینه هائی است که انجامشان ضرورت دارد. شاید گفته بشود که این استقراض از سیستم بانکی هست و خودش باعث تورم می شود و این جور مسائل .. کما اینکه دیروز هم مخالف محترم برادرمان آقای نادی مطرح فرمودند که استقراض از بانک چیز بسیار بدی است. بلی، چیز بسیار بدی است و من هم همین را معتقدم ولی چرا کمیسیون برنامه و بودجه در بودجه سال 62 هزینه هائی که فکر می کرد غیر ضروری هست، آن هزینه ها را حذف نکرد؟ و یا آن هزینه ها را کمتر نکرد؟ البته برادران توجه فرموده اند ولی باید بیشتر توجه می شد. یکی از مسائلی که اینجا گفته شد گفتند کسری بودجه سال قبل در بودجه نشان داده نشد و ما گفتیم نشان بدهند ولی نشان ندادند. یکی از جاهائی که باید کسری بودجه را کنترل بکند و نشان بدهد کمیسیون برنامه و بودجه هست که باید ببیند واقعاً درآمدی که ما داریم (درآمد واقعی مان) چقدر هست و هزینه های ما باید چقدر باشد؟ اگر آمدند گفتند که آقا مثلاً ما از نفت 300 میلیارد تومان درآمد داریم، این کمیسیون برنامه و بودجه است که بایستی با توجه به صادراتمان و مسائلی که داریم بسنجد و ببیند درآمد ما از نفت چقدر هست و با یک درصد بسیار کم حالا پائین یا بیشتر یک رقمی را بگذارند که این درآمد قابل تحصیل باشد. اگر اینجا هم تقصیری هست که هزینه های واقعی نشان داده نشده، درآمدهای واقعی نشان داده نشده و کسری بودجه نشان داده نشده، این کمیسیون برنامه و بودجه بود که بایستی در بودجه سال 62 این فکر را می کرد. یعنی اگر قرار بود ما 200 میلیارد تومان از نفت درآمد داشته باشیم بایستی محاسبه می شد که البته الحمدلله در این فرمی که داده شده ملاحظه می فرمائید که مالیاتها بیشتر شده و در نفت (خیلی کم البته) نسبت به آن درآمدی که در نفت داشتیم یک مقدار کمی نقصان درآمد داشتیم. خود برادرمان که مخالف بودند اشاره فرمودند که گرفتاریهای اوپک چه بود. تشکیل جلسه ای دادند و قیمت نفت را کاهش دادند. در نتیجه آن کسی که درآمد نفت را محاسبه کرده بود مثلاً بشکه ای 34 دلار محاسبه کرده بود. اما کاهش نفت را را پیش بینی نمی کردند که یک کنفرانسی تشکیل بشود و یک عده کشورهای مرتجع بیایند به دستور اربابانشان قیمت نفت را کاهش بدهند. خوب، یک مورد این جوری پیش می آید که درآمد نفت کاهش پیدا می کند. مسائل دیگری که در زمینه فروش نفت مطرح است، آنها هم باز در اینجا دخالت داشته حالا اگر یک درصد ناچیزی از درآمد ما تحصیل نشده، این دلیلی نمی شود که ما بگوئیم هزینه های جنگ تحمیلی متوقف بشود یا بنیاد امور مهاجرین جنگ نتواند هزینه بکند. ما که نمی توانیم الان مهاجر را در بیابان رها کنیم و هزینه اش را ندهیم. اما مسائلی که در رابطه با این متمم بودجه برادرمان جناب آقای نادی فرمودند مقدار زیادی از اینها مربوط به اقتصاد ما هست و این مسائل را من هم معتقد هستم بیشتر از این هم هست و بایستی بنشینیم و عمل بکنیم. حتی گفتنش در پشت تریبون مجلس اثری به آن معنا نمی گذارد. ما هر چه بگوئیم و عمل نکنیم اثر منفی دارد. اگر قرار هست که کسری بودجه نداشته باشیم، اگر قرار هست اقتصاد سالم داشته باشیم، اگر قرار هست هزینه ها به جا انجام بشود (که حرفهای برادرمان آقای نادی درست هم هست) اگر قرار است هزینه ها کنترل بشود بایستی عمل کنیم و گفتنش اینجا دردی را دوا نمی کند. ما هم معتقد هستیم که بایستی یک بودجه و اقتصاد سالمی داشته باشیم که بودجه سالم ما ناشی از اقتصاد سالم و خط و مشی هائی است که اتخاذ می کنیم. سیاست هائی است که در زمینه هزینه هایمان، درآمدهایمان اتخاذ می کنیم، روش هائی است که در این زمینه ها به کار می بریم. ما هنوز روی روشها کاری نکرده ایم. سیاست هایمان زیاد مشخص نیست. هر کسی روی سلیقه خودش می گوید درآمد این طور باشد، هزینه آن طور باشد. اما یک جائی یک منبعی به ما نگفته، به مملکت نگفته، مجلس که وظیفه اش بود نگفته که هزینه های شما چه باشد، درآمد شما چه باشد، سیاست ما در این زمینه ها چه باشد و این مسائل. و تا اینها روشن نشود همیشه ما این مشکل بودجه را داریم. یعنی هر سال که بودجه مطرح می شود همین مشکلات به آن وارد است، همین نقص ها به بودجه ما وارد هست. چون اصل مطلب در اقتصاد تصمیم گیری نشده است، بایستی نشسته بشود و تصمیم گیری بشود و هر چه زودتر بایستی این کار انجام بشود و همه هم اعتقاد داریم. اما این فرمایشاتشان به این متمم بودجه ارتباط زیادی نداشت. چرا که کمیسیون برنامه و بودجه درآمدی که برای نفت در نظر گرفته بودند چک کرد و این درآمد را به مجلس گزارش داد و مجلس یک مقدار اعتماد به گزارش شما کرد و رأی داد که این قدر میلیارد ما می توانیم از نفت درآمد داشته باشیم. مالیاتها را شما گزارش کردید، کمترش می کردید. درآمد واقعی را از مالیاتها و یا در سایر درآمدها نشان می دادید. شما در سال قبل 7 میلیارد تومان درآمد فروش ارز به مسافرین خارج در نظر گرفتید. خوب، خود شما می دانید که حدود دو میلیارد و خرده ای از این درآمد تحصیل شده و بقیه اش تحصیل نشده است. چرا 7 میلیارد تومان در نظر گرفته شد؟ آماری داده شد که مثلاً اگر ما پانصد هزار مسافر به خارج داشته باشیم و به هر کدام از اینها دو هزار دلار ارز بدهیم در نهایت می توانیم 7 میلیارد تومان درآمد از طریق فروش ارز داشته باشیم که می دانید که خروج مسافر از مملکت تنها دست سازمان برنامه و وزارت اقتصاد و دارائی نیست. این سیاست کلی مملکت هست که امسال اجازه بدهد که پانصد هزار مسافر به خارج بروند یا نه؟ و این کمیسیون برنامه و بودجه بود که بایستی هماهنگ می کرد. البته برادران ما زحمت کشیده اند و این هماهنگی نبوده که به آنها بگویند که آقا ما امسال می توانیم فقط صد هزار نفر مسافر به خارج بفرستیم. سیاست ما ایجاب می کند که صد هزار بیشتر نروند. اگر صد هزار گفته بودند یا صد و پنجاه هزار گفته بودند یا رقمی نزدیک به واقعیت گفته بودند امروز این مشکل کسری بودجه را نداشتیم، مشکل متمم را نداشتیم. درآمدهایمان مشخص می شد، نزدیک به واقعیت بود و ما می توانستیم تصمیم بگیریم. چون آن روز این کار انجام نشده که خود برادرها اذعان می کنند و خود کمیسیون محترم اذعان می کند (برادرمان آقای نادی عضو کمیسیون هستند) این مشکل را امروز داریم. خوب، این درآمد، درآمد فروش خانه های سازمانی و یا خانه های ارزان قیمت. اینها درآمد واقعی محاسبه نشده و همین جور یک رقم گذاشته شده و گفته اند مثلاً ما می توانیم 5 میلیارد از این بابت درآمد داشته باشیم. خوب این 5 میلیارد درآمد داشته باشیم چقدر به واقعیت نزدیک است؟ بایستی دید چقدر تحصیل می شود؟ چقدر ما خانه می فروشیم، چقدر خانه در دستمان هست و چه میزان دریافتی از این خانه ها داریم؟ تازه خانه ای که ما به صورت قسطی واگذار می کنیم چه وقت پول این دست ما می رسد؟ بالاخره مسائل دیگری که مطرح شد که ما اگر درآمد نداشته باشیم و هزینه بکنیم بایستی استقراض بکنیم، درست است این یک واقعیتی است. بایستی درآمد ما با هزینه های ما متعادل باشد و اگر عنایت بفرمائید در همین بودجه سال 62 هم یک درآمدی در نظر گرفته اند، یک مقدار استقراض در نظر گرفته اند، یک مقدار هزینه در نظر گرفته اند. چود درآمد ها به واقعیت نزدیک نبوده یک مقدار کسر درآمد شده و واقعیت امر هم این است که دستگاههای تحصیل کننده درآمد زیاد نبوده است. شما ببینید درآمد نفت یک چیزی نیست که دست ما در داخل مملکت باشد. نفت یک کالای سیاسی، اقتصادی هست. قیمت واقعی نفت امروز در دنیا حدود بشکه ای 68 دلار است اما ما در قیمت بسیار پائین تری از این رقم می فروشیم. شما اطلاع دارید که ما بشکه ای 68 دلار قیمت واقعی نفت را نمی فروشیم. دنیا روی نفت حساب می کند. نفت یک کالای غیر استراتژیک نیست. یک کالای مهمی است که رویش حساب می کند و روز به روز سعی می کند قیمتش را پائین بیاورد و ما روز به روز سعی می کنیم قیمتش را بالا ببریم. حالا باید بسنجیم توان ما در بالا بردن قیمت نفت چیست و توان دنیا در پائین آوردن قیمت نفت چیست؟ دنیا دارد با ما مبارزه می کند و روز به روز دنیا از نفت اشباع می شود و این کار را می کنند و حتی شما می بینید در مورد فروش سهمیه نفت ما مشکل داریم. ما می گوئیم آقا! این قدر میلیون بشکه نفت بفروشیم، آنها می گویند این قدر باید بفروشید که بازار اشباع نشود. در اوپک این مسأله مطرح است. وقتی ما یک چنین مشکلاتی در فروش نفت داریم و دنیا دارد با ما مبارزه می کند، کشورهای مرتجع، عربستان و دیگران جای ما را در بازار نفت به سادگی می روند پر می کنند. خوب، معلوم است که ما نمی توانیم به قیمت واقعی 68 دلار هر بشکه نفت را بفروشیم و این یک مسأله سیاسی هست تا مسأله اقتصادی باشد. اگر اقتصاد به تنهائی مطرح بود امروز بایستی قیمت نقت 68 دلار بود. اما با این نفت یک برخورد سیاسی در دنیا می شود و واقعاً خوب کشوری است که می خواهد استفاده کند و دنیا را دارد می چاپد و ما هم از او انتظاری نداریم. اما ما باید چه بکنیم که قیمت را بالا ببریم؟ باید تمام فاکتورهای مختلفی را در جهت بالا بردن قیمت نفت به کار بگیریم که از جمله اینها کشورهائی که در اوپک هستند ما بتوانیم به اینها بفهمانیم که آقا این ثروت مردم را شما حق ندارید بروید مجانی دست آمریکا بدهید، دست ژاپن بدهید، دست فلان کشور بدهید. ما تا یک حدودی موفق بودیم. یک کشورهائی با ما همگام شدند در اوپک و این کار تا یک حدودی انجام شد. اما تا یک حدودی هم آنها موفق بودند. چون این عواملشان مثل عربستان سعودی و کشورهای دیگری که در آنجا هستند غالباً می بینید که از ملتشان دفاع نمی کنند، از سرمایه خودشان دفاع نمی کنند، از ثروت خودشان دفاع نمی کنند، از منافع آمریکا دفاع می کنند. از این قضیه دفاع می کنند که آمریکا بیاید یک روزی مثلاً نفت را بشکه ای 12 دلار سابق بخرد، نمی آیند از این قضیه دفاع بکنند که به خاطر ملت بیچاره عربستان سعودی نفت را بشکه ای 68 دلار واقعی اش بفروشند. حال این مسائل که مطرح است (من فرمایشات برادرمان آقای نادی را تماماً قبول دارم، حتی یک مقدار اضافه ترش را من قبول دارم.) ای در بوجه مملکت باید مطرح بشود و بودجه مملکت اصلاح بشود. در کل اقتصاد مملکت فرمایشات شما باید اثر بگذارد و تازه صحبت تنها هم اثر مثبت ندارد و بایستی عمل بشود. یعنی تصمیم گیری بشود که در اقتصاد ما این نقض هائی که در این گوشه ها، این مسائل هست چطور باید حل کرد؟ چه کسانی تصمیم گیرنده باشند و حل بکنند؟ که من یک مقدار زیادش را متوجه مجلس می بینم. یعنی در این سه سال و خرده ای که گذشت من معتقد هستم که مجلس ما هیچ وقت ننشست یک برخورد واقعی با اقتصاد مملکت بکند، یک برخورد جدی با اقتصاد مملکت بکند و ما وظیفه کنترل و نظارت دولت را داشتیم. دولت یک دستگاهی است که فشار رویش هست. باید هزینه هائی انجام بدهد، مسائل بین المللی دارد، مسائل خارجی دارد. اما یک جائی که بایستی به دولت بگوید این مسائل را الاهم فالا هم بکند، این اولویت دارد، آن اولویت ندارد مجلس هست.یک جائی که تصمیم گیرنده هست که ما چه میزان از درآمد نفت را بایستی سرمایه گذاری ثابت بکنیم و چه میزانش را در هزینه های جاری خرج بکنیم مجلس هست. مجلس در این سه سال، (من یک عضو مجلس هستم و از مجلس دفاع می کنم) ولی مجلس در این سه سال در مسائل اقتصادی یک برخورد جدی نکرد، در بودجه مجلس یک برخورد جدی نکرد. من به شما هشدار می دهم که اگر به این ترتیب هزینه های جاری ما ادامه پیدا بکند تا 5 سال دیگر (حداکثر) اگر به این ترتیب ادامه پیدا بکند و هزینه های جاری مهار نشود ما تا 5 سال دیگر اعتباری برای سرمایه گذاری ثابت نخواهیم داشت. یعنی پولی نخواهیم داشت که سرمایه گذاری ثابت بکنیم و لذا بایستی هر چه زودتر بنشینیم و این هزینه های جاری را مهار بکنیم. یعنی باید از نظر مالی نظامی در مملکت باشد که وقتی ما صد تومان خرج می کنیم اگر صد و پنجاه تومان درآمد نداریم در مقابلش صد تومان تولید و درآمد داشته باشیم. وگرنه هر چه کمتر از میزان خرج مان درآمد داشته باشیم از ثروتمان مصرف می کنیم. درست است امروز نفت هست و درآمدی برای ما تأمین می کند و مصرف می کنیم. اما یک روزی اگر نفت نباشد ما بایستی در مقابل هر یک ریال سرمایه گذاری که می کنیم اگر دو ریال برداشت نکنیم بایستی حداقل یک ریال برداشت بکنیم تا بالاخره کارمان به ورشکستگی نینجامد. و لذا تمام مسائل در رابطه با این که بایستی در مورد سالم کردن اقتصادمان تصمیم گیری بکنیم، هزینه هایمان را کنترل بکنیم، بودجه مان متعادل باشد، بودجه خوبی باشد، هزینه ها به جا بشود و کارها ارزیابی بشود که اگر ما ده میلیارد تومان به یک وزارتخانه ای می دهیم که برو کار کشاورزی انجام بده آیا واقعاً این ده میلیارد تومان درآمد را از این منبع داریم یا نه؟ آیا 5 میلیارد تومان این هزینه ده میلیاردی ما درآمد دارد یا نه؟ همه اینها یک واقعیت هائی است که ما با آن امروز داریم روبرو می شویم و فردا بایستی جدی بنشینیم و عمل بکنیم. یعنی هر پولی می دهیم درآمد بخواهیم. اما در مورد متمم بودجه (این بحث ها را می شود در کل مسائل برنامه ریزی مملکت مطرح کرد و چون برادرها مطرح فرمودند من صحبت کردم) من در اول صحبتم عرض کردم که این متمم بودجه غیر قابل اجتناب هست یعنی چیزی نیست که ما امروز بنیاد مهاجرین جنگی را تعطیل بکنیم، امکان ندارد و یا یک میلیارد تومان اعتباری که هزینه های ناشی از جنگ تحمیلی است ما نمی توانیم انجام ندهیم وگرنه من هم با هر یک ریال کسری بودجه مخالف هستم ی یک ریال استقراض چه از منابع داخلی و چه از منابع خارجی که الحمدلله باز استقراض ما از منابع داخلی بوده است. اما خود منابع داخلی را من می دانم ضرر دارد. ولی به نظر شما آیا می شود واقعاً برای این جبهه ای که الان ما داریم امکانات فراهم نکرد؟ من معتقدم نمی شود و اگر ما بیائیم اینجا این یک میلیارد تومان رابه این جبهه ندهیم واقعاً ممکن است مشکلاتی برایشان فراهم بشود. دنیا دارد به جبهه مقابل ما کمک می کند و ما نمی توانیم یک میلیارد (حتی اگر کت مان را بفروشیم) تومان را به آنها کمک نکنیم و امروز آنها را معطل هزینه شان بگذاریم و لذا من معتقد هستم که این متمم بودجه لازم هست، ضرورت دارد و اگر هزینه های غیر ضروری بود به هیچ وجه موافق صحبت نمی کردم. به تمام آن مسائلی که گفته شد در کنترل بودجه، در کنترل هزینه ها، در اقتصاد مملکت به همه آنها معتقد هستم و بایستی بنشینیم راه حلی برای آنها پیدا بکنیم. اما اینجا جای آن کار نیست، اینجا جائی است که ممکن است ضرباتی به ما بزند که غیر قابل جبران باشد. متشکرم. نایب رئیس- مخالف بعدی صحبت کند. منشی- آقای اختری مخالف. اختری- بسم الله الرحمن الرحیم. مخالفت بنده با این متمم به ملاحظه مطالب متعددی است که تقدیم می کنم. فلسفه بودجه نویسی و تصویب قانون بودجه برای این است که حدود اعتبارات مشخص باشد و هزینه ها در همان حد اعتبارات انجام بگیرد. اگر بنابراین باشد که به هر شکل دلخواه اعتبارات هزینه بشود و بعد برای کمبود در هر وقت و هر موقعیت و هر سال متمم آورده بشود دیگر اصلاً بودجه نویسی و تصویب بودجه لغو خواهد بود. در عملکرد دولت هزینه ها با اعتبارات هیچ گونه تعادل ندارد و دولت بدون تأمین درآمد اقدام به هزینه نمودن می کند و در موارد متعدد در کمیسیون وقتی گزارش ریز خواسته می شود به وعده محول می شو و گزارش ریز داده نمی شود و در مواردی هم کسانی که برای توجیه می آیند اظهار می کنند که گزارش ریزی در اختیار ما نیست. جای سؤال است که دولت که اعتبارش کفاف نمی دهد چرا بعد از 6 ماه عدم پرداخت کمک های غیر نقدی که به اعتراف خود دریافت کنندگان کمک اجناس خلیفه مانده در فروشگاهها به آنها می دهند و اثر چندانی در زندگی شان ندارد در اجتماع و در جامعه ای که مردم از هزینه ضروری شان می کاهند و ایثار می کنند برای جبهه ها، پرداخت این جور اجناس خلیفه به عنوان کمک نقدی هیچ اثری به حال دریافت کنندگان ندارد. (مجید انصاری- تصویب مجلس بوده است) گوش بده، گوش بده شما! ما هم می دانیم تصویب مجلس است. بعد از 6 ماه عدم پرداخت که هیچ اثری این عدم پرداخت نداشت جز نامه ها و تلفن هائی که فقط قلمدارها و تلفن دارها توانستند به گوش مسؤولین دولت برسانند چرا بعد از 6 ماه لایحه آورد و با جوسازی از مجلس رأی گرفت در حدود 40 میلیارد ریال (اعتراض چند نفر از نمایندگان) خواهش می کنم گوش کنید شما بعداً در موافقتتان صحبت کنید ... نایب رئیس- بحث بین الاثنینی که نمی شود کرد، آقای اختری شما تعبیر را تصحیح کنید. هادی- آقای یزدی! استیضاح که مطرح نیست. نایب رئیس- بلی متمم بودجه مطرح است. اختری- با زمینه ای درست کردن که اگر آقای مجید انصاری ناراحت نشوند با ... هادی- توهین به مجلس نکنید. نایب رئیس- آقای اختری! من خواهش می کنم با اشخاص صحبت نکنید، با مجلس صحبت کنید و در موضوع هم صحبت بفرمائید. اختری- با زمینه درست کردن، دولتی که اعتبار ندارد چرا چهل میلیارد ریال کمک های غیر نقدی را باز بعد از 6 ماه به هر شکلی بود آورد که مجلس را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهد؟ در صورتی که اعتبار باشد بسیار خوب دولت به هر شکلی که می خواهد پرداخت کند. اما وقتی می خواهد استقراض کند و در آخر سال متممی در حد 319 میلیون ریال بیاورد و استقراض را می خواهد در این حد زیاد کند چرا باید به این جور پرداختی اقدام بکند؟ دولت که اعتبار و بودجه اش در دست نیست چرا بر خلاف نظر مجلس با تصویب خود به وزارتخانه ها اجازه استخدام پیمانی و خرید خدمت می دهد؟ مجلس شورای اسلامی استخدام رسمی را ممنوع کرد، نه برای خاطر اینکه استخدام رسمی نمی شود، پیمانی و خرید خدمت که چنین برابر هزینه ایجاد می کند دولت استخدام پیمانی کند یا خرید خدمت کند. بلکه چنانچه در مشروح مذاکرات قانون بودجه سال 62 هست منظور از آن ممنوعیت این بود که از زیاد شدن هزینه بی مورد و بی حساب جلوگیری بشود و برخلاف این خواسته و نظریه با تصویب هیأت دولت به بسیاری از وزارتخانه ها اجازه داده شده که به شکل پیمانی و خرید خدمت افراد را به کار بگیرند که موجب چندین برابر هزینه شدن اعتبارات است. دولت با این که طرحهای ناقص زیاد در دست داشته چرا باز هم حدود 6 میلیارد ریال صرف هزینه های متفرقه عمرانی و طرحهای جدید عمرانی کرده؟ با اینکه معلوم است هر چه طرحهای زیادتری را شروع کند کارآئی اش در به پایان بردن و انجام دادن آن طرحها کمتر خواهد بود. چون درآمدهائی که گزارش می شود حساب شده نیست در قانون بودجه سال 62 حدود 104 میلیارد ریال گزارش درآمد غیر واقعی آمده و در مقابل برگشتی که پیش بینی می شد 160 میلیارد ریال باشد به 233 میلیارد ریال افزایش یافته، یعنی 173 میلیارد ریال بیشتر از آنچه که پیش بینی شده بود. پر واضح است که این برگشتی از بودجه جاری نیست، حتماً از بودجه عمرانی و امثال آن است. اگر بنابراین باشد هر وقت در اثر هزینه کردن بی حساب و کتاب نگویم کمی دقت و کم بودن حساب و کتاب هر وقت کمی بودجه و اعتبار شد متمم بیاورند و مجلس تصویب کند این روال همچنان ادامه خواهد یافت و بالاخره باید مجلس جلو تصویب متمم ها را بگیرد. دولت با اینکه در اصل قانون بودجه مصوب سال 62 کسر بودجه داشته مجدداً این متمم را آورده و علاوه بر اینکه آن کسر بودجه تأمین نشده باز این متمم مطرح شده و کمیسیون بودجه هم متأسفانه اگر 319 میلیارد را تصویب نکرده 150 میلیارد آن را تصویب کرده که امید است تصویب نشود. ما گزارش کتبی و اطلاع صحیح داریم از کارمندان دلسوز، آنهائی که هر چه فریاد می زنند دادشان به جائی نمی رسد و اگر یک مقداری سماجت کنند و پشتکار بگیرند کنار گذاشته می شوند گزارش کتبی داریم که اضافه حقوقهائی می دهند بودن اینکه افراد کار کرده باشند، بدون اینکه افراد در اداره باشند و کار کرده باشند به نام اضافه کار در بعد از ظهری که او در خانه اش هست اضافه حقوق می دهند. ما گزارش مستند داریم که شخصی که اصلاً خبر نداشته و شاید آن ماه در مرخصی بوده آخر ماه مبلغی به عنوان اضافه کار به او پرداخت می کنند. در شرایط جنگی و در شرایطی که ملت ایثارگر ما توجه دارد که باید قناعت بورزد تا به عزت برسد. به قول حضرت علی علیه السلام فرد یا ملت و جمعیتی که طمع ورزیدند و نیازمند به دیگران شدند به تعبیر دو روایت هم ذلت به سراغ آنها می آید و هم اسیر کسانی خواهند بود که می خواهند از آنها کمک بگیرند و از آنها دریافت کنند. در شرایط جنگی که ملت ما توجه دارد، با این معارف آشنا است می داند عزت و عظمت در سایه قناعت و ساختن با خود هست. چه لزومی دارد که دولت اعلام کند که می خواهند به کارمندان سکه جمهوری اسلامی به عنوان پاداش بدهد. آن هم پاداشی که اعتبارش را ندارد، هنوز با مجلس در میان نگذاشته و مجلس آن را تصویب نکرده (هادی- نیاز به قانون ندارد) پرداخت این سکه دهها میلیون دلار هزینه دارد و رقم دقیقش را به ملاحظه بعضی از مسائل عرض نمی کنم. البته ممکن است به نظر بعضی از آقایان ضد تورمی باشد اما این نظریه اقتباس شده از اظهار نظر از همان دهندگان این طرح است که اول تجزیه و تحلیل کردند به شما تقدیم کردند، حالا هم شما با همان تجزیه و تحلیل می گوئید که این ضد تورمی است. کسی که اعتبار ندارد و می خواهد همه اش را قرض کند و حتی آن موادش را باید از جای دیگر بخرد این یعنی چه ضد تورمی است و شعاری بیش نیست. یکی از ردیف هائی که برای آن متمم بودجه خواستند هزینه های پیش بینی نشده است. نمایندگان محترم خوب است در حدود 92 قلم و ردیف، 92 عنوان هزینه های پیش بینی نشده دقت کنند ببینند آیا این هزینه ها قابل پیش بینی نیست یا بی برنامگی و عدم دقت و عدم توجه باعث می شود که اینها جزو هزینه های پیش بینی نشده به شمار آید. نه تنها هزینه پیش بینی نشده اش حساب و کتاب درستی ندارد، هزینه های ضروری هم که در بعضی تبصره های قانون بودجه گنجانیده شده در جاهائی مصرف می شود که در ایام معمولی هم ضرورت ندارد تا چه رسد به ایام جنگ و درگیری کشور با دشمن متجاوز، من بعضی از این قلمهائی را که موفق شده ام علامت گذاری کنم عرض می کنم. یکی از عنوانهای هزینه پیش بینی نشده برگزاری امتحانات گزینش است. آیا مسأله گزینش چیز تازه و جدیدی است که هزینه آن هم از هزینه های پیش بینی نشده است؟ دولت می تواند با گذاشتن ضوابط صحیح و برنامه صحیح افراد واجد شرایط را گزینش کند بدون اینکه این امتحانات به این شکل را، هزینه پیش بینی نشده را عهده دار بشود. غیر از آن هزینه های سری و بعضی از مخارجی که مورد توجه هست برای استانداری ها وزراء و نخست وزیر پیش می آید باز هم چیزهائی به عنوان هزینه های ضروری در نظر گرفته شده، این غیر از آن هزینه سری است. پرداخت هزینه های اداری و پرسنلی تقویت کادر ادارات کل استانها مربوط به وزارت بازرگانی این همان ظاهراً خرید خدمت و استخدامهای پیمانی است که به عنوان یکی از عناوین هزینه های پیش بینی نشده پرداخت کردند و حالا دچار کمبود. استخدام افراد خرید خدمت برای وزارت راه و ترابری، باز سازی و باز پروری معتادین، بازسازی و بازپروری معتادین این یک چیز پیش بینی نشده است یعنی از اول نمی توانند این را در نظر بگیرند یا امکان در نظر گرفتن هست ولکن دقت و تأمل کافی نمی شود (فاضل هرندی- این مطالب ربطی به متمم بودجه ندارد) یکی از ردیف هائی که برای متمم خواسته اند 503001 هزینه های پیش بینی نشده است من هم دارم عنوانهای هزینه های پیش بینی نشده که این اعتبار باید به مصرف آن برسد می خوانم. شما اگر توجه ندارید یا نمی خواهید توجه کنید اظهار نکنید که این ارتباطی به متمم بودجه ندارد. نایب رئیس- من خواهش می کنم با فرد بحث بین الاثنینی نکنید. بحث بودجه یک بحث نسبتاً آزادی هست که چه موافق و چه مخالف به هر مناسبت بحث هائی از طرف مجلس یا از طرف دولت دارند. نمایندگان تذکر فرموده اند که رعایت بشود. اختری- نمایندگان محترم عنایت کنند این فقط و فقط مربوط به متمم است و بنده هم در رابطه با متمم دارم صحبت می کنم و مثل بحث بودجه نیست که در رابطه با هر مسأله ای صحبت بشود. باز پرداخت بدهی شرکای خارجی شرکت ملی نفت ایران: بدهی های شرکت ملی نفت ایران این از هزینه های پیش بینی نشده است یعنی قابل پیش بینی نیست، نمی شود این را پیش بینی کرد و به نمایندگان گفت که این مبلغ هم بدهی داریم که این را هم باید به شکلی در هزینه های پیش بینی نشده گنجاند. کمبود اعتبارات جاری ادارات کل کار و امور اجتماعی، خرید خانه سازمانی ارزان قیمت. با توجه با اینکه در رابطه با مهاجرین جنگی و هزینه های جنگ تحمیلی اعتباراتی قبلاً در نظر گرفته شده خرید خانه سازمانی ارزان قیمت هم جزو هزینه های پیش بینی نشده به حساب آمده در صورتی که در شمردن منابع درآمد یک از منابع درآمد را که یا هیچ وصول نشده یا بسیار ناچیز وصول شده فروش خانه های ارزان قیمت است. عجیب است که از یک طرف فروش خانه های ارزان قیمت یکی از منابع درآمد به حساب می آید از آن طرف خرید خانه های ارزان قیمت یکی از عناوین هزینه های پیش بینی نشده است. مبارزه با قاچاق و جلوگیری از انقراض ماهی و صید بی رویه آن. مبارزه با قاچاق، جلوگیری از انقراض ماهی و صید بی رویه آن هم از هزینه های پیش بینی نشده است. اسم اینها را باید هزینه های برنامه نداشته و مطالعه نشده گذاشت. پرداخت ما به التفاوت حقوق کارمندان بازنشسته رسمی کشوری شهرداری تهران. کسانی که الان ما به التفاوت بازنشستگی می گیرند برای که خدمت کرده اند و در چه زمانی خدمت کرده اند؟ چه وضعی داشتند قبل از پیروزی انقلاب که الان باید به عنوان هزینه پیش بینی نشده به آنها مابه التفاوت حقوق پرداخت بشود (حسن موسوی تبریزی- اینها مربوط به متمم نیست) برادرم شما قانون متمم را مطالعه کرده ای یا نکرده ای؟ در صفحه 2 متمم سطر ششم ردیف 503001 می گوید: هزینه های پیش بینی نشده. من دارم هزینه پیش بینی نشده را عناونیش را می خوانم. توجه داشته باشید که این مربوط به عین متمم بودجه است حتی متفرقه هم نیست. برای بار دوم خدمت شما توضیح دادم. و تا اینجا من 25 عنوان را نگاه کرده ام که این عناوین بر برشمردم، 92 عنوان به عنوان هزینه های پیش بینی نشده به شمار آمده که می توان گفت یک سوم آن هزینه ای نیست که نتوان پیش بینی کرد. هزینه ای است که برایش مطالعه نشده، دقت نشده، تأمل نشده بعداً از هر تبصره ای که مورد خواسته شان بود استفاده می کنند و به عنوان هزینه پیش بینی نشده یا ضروری پرداخت می کنند و در آخر هم متمم آورده می شود. با توجه به مطالب و مطالب دیگری که هست بنده با این لایحه متمم بودجه مخالفم. والسلام علیکم و رحمة الله. نایب رئیس- متشکر، موافق بعدی صحبت کند. منشی- آقای صفری موافق بعدی. لطیف صفری- بسم الله الرحمن الرحیم. بسیاری از مطالبی که برادران مخالف فرمودند مطالبی است که اکثریت شاید همه نمایندگان محترم آنها را از نظر دور ندارند و قبول هم دارند اما این مسائل را زمانی ما باید روی آنها تکیه کنیم و به عنوان اشکال و ایراد برای دولت جمهوری اسلامی عنوان کنیم که شرایط یک شرایط عادی باشد و تمام دستگاهها و ارگانها و نظام و اقتصاد و همه چیز مملکت یک روال عادی داشته باشد. در حالی که ما می بینیم این دولتی که این متمم بودجه را آورده 41 ماه است مدام دارد این مملکت شاید بدون اغراق با تمام قدرتهای جهان می جنگد و همه توطئه هائی هم از جنگ و محاصره اقتصادی و مسائل داخلی و گروهکها و همه اینها هم که علیه این جمهوری نوپای اسلامی ایجاد می شود یکی از مهمترین اهدافش به زانو درآوردن دولت از راه ضربات اقتصادی است. وقتی که ما این مسأله را می دانیم و همه هم می دانیم بنابراین بیشتر از آن برادرانی که در کمیسیون بودجه با آن نکته سنجی ها و دقت های فوق العاده و به قول معروف زیر ذره بین گذاشتن هایشان که قیچی به دست گرفته و هر گوشه ای را می خواهند قطع کنند که از هزینه های حتی در بعضی موارد ضروری مملکت کاسته بشود و با وجود این دیگر مشخص است که ما باید دعا کنیم که این دولتی که تا اینجا خودش را موفق رسانده و نگذاشته مشکلی از نظر تأمین نیازمندی های جامعه و جنگ ایجاد بشود زیر بالش را بگیریم و کمکش کنیم و این طور مسائلش را حل کنیم. اما آنچه که سبب شده است این 15 میلیارد تومان متمم بودجه در مجلس بیاید و ما امیدواریم که مجلس محترم با حسن نیت و نظر بزی که نسبت به مسائل جامعه دارد مخصوصاً مسائل اقتصادی حتماً رأی مثبت خواهد داد و تصویب خواهد کرد و رفع مشکلات ضروری خواهد شد. در واقع آن رقمی است که دیگر از آن به هیچ وجه نتوانسته اند بگذرند یعنی نه برادران هیأت دولت و مسؤولین اقتصادی دولت جمهوری اسلامی و نه اعضای محترم کمیسیون بودجه مجلس شورای اسلامی که دیگر همه شما وضعیت اینها را به قول معروف دست بسته بودنشان را می دانید. دو عامل مهم هست که سبب شده دولت مجبور بشود این متمم بودجه را به مجلس بیاورد. یکی مسأله هزینه های قبلی بوده که پیش بینی شده ولی تأمین نشده است. می دانیم که منبع مشخصی که برای تأمین این هزینه ها در نظر گرفته شده با آن رقمی که پیش بینی شده در بودجه سال 1362 این منابع نتوانسته اند به موقع آن رقم را تأمین کنند، این یکی از عواملش هست. مثل مسأله مالیاتهائی که باید گرفته می شد که من اینجا لازم می بینم اشاره کنم با وجودی که حتی حضرت امام هم صراحتاً دستور دادند که این کسانی که مالیات بدهکار هستند پرداخت کنند و خودش کمکی به دولت جمهوری اسلامی هست و هر کس به هر نحوی می تواند این کمک هائی که به دولتی که خدمتگزار مردم هست در حال حاضر بکند در جامعه وظیفه شرعی اش هست و وظیفه انسانی اش هست مع الوصف دیدیم که متأسفانه در بسیاری موارد تحت همین مسأله به این مهمی هم تحت الشعاع تجهیز کامیونها و مسأله کوچکتری قرار گرفت که ان شاء الله این کسانی که این مسأله، این پرداخت مالیات یا بدهی های مالیاتی را دارند توجه داشته باشند که هم مجلس، هم دولت و هم مردم می دانند که اصل مسأله چه هست و وظیفه آنها هم چه هست و یا پیش بینی بعضی از منابع دیگر درآمدی مقدار مشخصی از فروش نفت و یا قیمت فروش نفت و یا مالیاتهائی که از صادرات و از درآمدهای گمرکی صادرات و واردات مملکت به دست می آید و همه اینها منابعی بودند که هر کدام به نوبه خودشان نتوانسته اند به آن حد رقمی که پیش بینی شده باز بنا به شرایط خاص مملکتی تأمین کنند. جنبه دیگری که بوده این هزینه ها هم که پیش بینی شده و منابعی که در نظر گرفته شده نتوانسته این هزینه ها را تأمین کند و هزینه هائی نیستند که از اینها ما چشم پوشی کنیم و بگوئیم که یک پروژه غیر ضروری است، یک کار غیر ضروری است، یک کار رفاهی است، یک کار خدماتی است انجام نگیرد. بیشتر اینها هزینه هائی هستند که برای کارهای اصولی و اساسی در مملکت باید صرف بشوند و تأمین نشدن این هزینه ها یعنی اشکال تولید شدن و تأخیر افتادن خیلی از کارهائی که در روند انقلاب، در روند پیشرفت جامعه تأثیر دارند مثل مثلاً مسأله آموزش و پرورش، مسأله دانشگاهها، مسأله جنگ، مسأله ارتش و مسأله حقوق کارمندان که من اینجا لازم می بینم واقعاً به خدمت این برادر بزرگواری که خیلی هم ما احترام خدمتشان داریم عرض کنم که دولت ضمن اینکه واقعاً اختیار دارد و این کار را می کند شاید یکی از کارهای خوب دولت باشد که با پرداخت سکه های بهار آزادی به عنوان عیدی و پاداش به کارمندان هم کلی از هزینه هائی که باید بدهد چون این عیدی و پاداش مسأله ای نیست که مخصوصاً با این حقوق کارمندانی که در مقابل این هزینه های کمرشکنی که در جامعه ما هست و تورمی که همه به آن اعتراف داریم و زائیده جنگ و محاصره اقتصادی و خیلی چیزها است که ما دیگر لازم نمی بینیم به آنها اشاره کنیم در مقابل اینها این کارمندانی که صادقانه با حداقل درآمدی که دارند مشکلات را تحمل می کنند، کمبودها را تحمل می کنند و واقعاً می سازند با این مسأله حالا اگر به عنوان پاداش یک سکه بهار آزادی به آنها داده بشود خیلی بهتر از این است که مثلاً پول داده بشود، خیلی بهتر از این است که اصلاً توجهی به آنها نشود که این بدتر از همه چیز می شود و من فکر می کنم که این یکی از قدمهای مثبتی است که دولت برداشته که ان شاء الله اثرات ضد تورمی هم در جامعه خواهد داشت و یک پاداش مناسب هم خواهد بود یا مسأله جنگ که آن نظامی که دارد جان خودش را قربانی می کند برای حفظ کیان این اسلام و جامعه اسلامی سزاوار نیست که ما هزینه زندگی زن و بچه اش را نپردازیم مخصوصاً حقوق کارمندان در ماههای آخر سال که همه خانواده شان از آنها انتظار دارد و دولت منبعی ندارد که بخواهد این را به موقع به اینها برساند که یک وسیله ضروری برای بچه اش، زنش و خانواده اش تهیه کند مخصوصاً در آغاز سال جدید هم هست و یا آن ارتشی هائی که دارند در جبهه ها می جنگند پاسدارانی که دارند می جنگند و همه این عزیزانی که دارند فداکاری می کنند و ایثارگری می کنند و در مقابلش آن حقوقشان گرچه ناچیز و اصلاً قابل مقایسه نیست مع الوصف انصاف هم نیست که ما کاری بکنیم که دولت نتواند این تعهدات خودش را به موقع بپردازد. یک سری از اینها هم هزینه ها جدیدی است که برای دولت پیش آمده یعنی در بودجه سال 62 که سال گذشته مجلس محترم تصویب کرده اینها پیش بینی نشده و اگر پیش بینی شده به این رقمی که بوده پیش بینی نشده است مثلاً از هزینه هائی که برای بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی بوده، خوب همه ما آرزویمان این هست و این هم بود که هر چه زودتر جنگ تمام بشود و رزمندگان ما پیروز بشوند و این مهاجرین هم به مناطق خودشان برگردند کما اینکه بسیاری از اینها هم الحمدلله برگشته اند ولی با بمبارانهای جدیدی که شده، با صدماتی که به شهرهای ما وارد شده و از دست دادن بسیاری از امکانات زندگی که هموطنان ما در شهرهای بمباران شده و مناطق جنگزده داشته اند طبیعی است که دولت تعهد خواهد داشت که نیازهای ضروری اینها را رفع کند و این نیازهای ضروری با تأمین هزینه رفع می شود و این هزینه چیزهائی است که ما خیلی هایش را پیش بینی نکرده بودیم و الان دولت جمهوری اسلامی قسمتی از متمم بودجه اش مربوط به همین اینها است یا هزینه های دفاعی که برای رزمندگان ما در جبهه های جنگ تحمیلی باید باشد. درست است که الحمدلله اینها را خدا کمکشان کرده و حتی قسمت های فراوانی و منابع عظیمی از این مهمات و امکانات جنگی را از دشمن به غنیمت می گیرند ولی آیا واقعاً کافی است و یا انصاف هست که ما از تأمین این نیازها و این امکاناتی که برای نابودی دشمن و برای پیروزی در جنگ لازم دارند کم کنیم و یا تأمین نکنیم که در اینجا جهت تقویت بنیه دفاعی قوای مسلح آمده است. و قسمتی از این متمم بودجه را تشکیل می دهد. مسأله دیگر آن اعتبار لازم برای وزارت راه و ترابری است که می بینیم که رقم معتنابهی از نیازهای داخلی مملکت ما از خارج تأمین می شود و به وسیله کامیونها و راه آهن به نقاط مختلف باید منتقل بشود که به موقع در دسترس مصرف کنندگان اعم از اینکه منابع صنعتی، اقتصادی باشد یا اینکه مصرف مردم باشد، برسد. رسیدن اینها نیاز به راهها و ترمیم راهها و احداث راهها و راه آهن های جدید دارد و این جزء ضروریات است یعنی جزء واقعاً ارقام اولیه ای است که باید دولت تأمین کند که بتواند راه آهنش را تعمیر کند، واگن هایش را تأمین کند و یا اینکه راه آهن جدید بکشد که این همه باری که مورد نیاز مردم هست چه تولیدات داخلی و چه از آنهائی وارد می شود باید جابجا بشود و به موقع در دسترس مصرف کنندگانش قرار بگیرد. اگر ما انکار را نکنیم مجبور هستیم که کلی از آن طرف صدماتش را تحمل کنیم. چون کمبود این مسائل سبب نارضایتی مردم، سبب گرانی ارزاق و خدا نکرده اگر ادامه پیدا کند سبب قحطی یک ماده غذائی یا یک موردی باشد که خودش عواقب بس وخیم تری به دنبال خواهد داشت و اینکه دولت اینها را پیش بینی می کند و به موقع می رسد و با وجود تمام فشارها و صدمات جنگ و نیروهائی که صرف جنگ می کند به این مسائل می رسد این واقعاً قابل تحسین است و ما باید با گشاده روئی زیر بال این دولت خدمتگزار را بگیریم هزینه هایش را تأمین کنیم. مسأله دیگر آن اعتباری است که برای تکمیل و توسعه و تجهیز بندر شهید رجائی و شهید بهشتی در جنوب کشور ما هست. ما بی بینیم که یک واقعیتی است که بسیار از منابع وارداتی، منابع بندری ما یعنی محل های وارداتی ما در اثر جنگ تحمیلی یا شرایط امنیتی به آن صورت نیست که ما بتوانیم امکانات وارداتی و صادراتی مان را از آنها انجام بدهیم و اینکه استعداد توسعه داشته اینها را دولت اقدام کرده و ضرب الاجلی اینها را توسعه داده و اکنون رقم بزرگی از واردات و صادرات ما از این بنادر انجام می گیرد چیزی نیست که از آن چشم پوشی کنیم و بگوئیم که یک سال و دو سال عقب بیفتد یا به تأخیر بیفتد که بعداً این را انجام بدهیم. اینها جزء ضروریات و جزء در واقع امکانات اولیه جنگ و انقلاب ما است. چون اگر اینها راه نیفتند ما نمی توانیم این امکانات را به موقع برسانیم و به طور کلی این 15 میلیارد تومانی که هست از جهتی هم می دانیم آن چیزهائی که دولت می خواسته نیست شاید کمتر از نصف آن هم باشد و دولت هم چیزی غیر از نیازهای ضروریش نخواسته بلکه کمیسیون محترم بودجه تمام جوانب امر را در نظر گرفته و امکانات مالی دولت را، منابع تأمینی این رقم را و ضروریت های اولیه و اجتناب ناپذیر هزینه های دولت را در نظر گرفته و این رقم همانطوری که عرض کردم جهات مختلفش را قیچی کرده تا رسیده به این رقمی که دیگر هیچ گونه جای کاهش دادن آن نبوده است. روی این اصل ما معتقدیم که مجلس محترم ان شاء الله با توجه به وضعیت حاد مملکتی که هیچ کدام آنها سری نیست و همه هم می دانیم و مشکلات و کمبودها و بهبودها و خدمات و همه این چیزها را هم همه ما می دانیم، با توجه به اینها با نظر مثبت با این متمم بودجه برخورد خواهد کرد. و دولت خدمتگزار جمهوری اسلامی هم به موقع هزینه های ضروری کارهای اجرائی و خدماتی اش را انجام خواهد داد. این جا من اشاره می کنم فرمایشات برادرمان آقای نادی در مورد اینکه چرا همیشه موقعی که ما گیر می افتیم باید به فکر تنظیم اقتصادی و چاره اندیشی و این چیزها باشیم و یا فقط دولت و مجلس در موقعی که بودجه یا متمم بودجه می آید توجهش به مسأله اقتصادی مملکت جلب می شود و چرا ما اصلاً فکر اساسی نمی کنیم؟ کاملاً منطقی و متین است و ما هم انتظار داریم که هم برادران مسؤول اقتصادی در هیأت دولت و هم برادرانی که در کمیسیون بودجه مجلس هستند و همه دست اندرکاران در این زمینه جا دارد که به فکر یک چاره اندیشی ریشه ای و برنامه ریزی اساسی و درست و زمان بندی شده برای اقتصاد مملکت باشند چون هر چه طول بکشد در واقع گسستگی و نابسامانی زیادتر می شود . کل نیرو آن وقت باید صرف بشود که این نابسامانی ها را به سامان برساند و آن را نظم بدهد. بنابراین ما هر چه زودتر کا اساسی و کار برنامه ریزی درست را شروع کنیم و یک برنامه درست و منظم را برای اقتصاد این مملکت در دراز مدت و کوتاه مدت و میان مدت در نظر بگیریم زودتر از نابسامانی هایمان می کاهیم. ما انتظار داریم که برادران به این فکر باشند و همه ما این فکر برادرهای دردمندمان را واقعاً می پسندیم و ان شاء الله در آینده این مسأله متمم بودجه که تصویب می شود در بودجه کلی مملکت هم که هست مسائل اساسی بیشتر لحاظ می شود و پیش بینی های لازم را برادران می کنند. والسلام علیکم و رحمة الله. نایب رئیس- متشکر. مخالف بعدی؟ منشی- مخالف بعدی آقای طیب بفرمائید. طیب- بسم الله الرحمن الرحیم، در رابطه با بحث در زمینه متمم ابتدا من چند اشاره دارم به نکاتی که برادران عزیز موافق بیان فرمودند و بعد وارد بحث اصلی خودم می شوم در حدودی که وقت اجازه می دهد. برادری فرمودند که «اجتناب ناپذیر است تصویب این متمم و کاری نمی شود کرد» در پاسخ باید به خاطرشان بیاورم صحبت های وزیر محترم مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه را در بحث بودجه سال 62 با قاطعیت بیان فرمودند که این لایحه تقدیمی، متمم نخواهد داشت و به هیچ وجه ما مجبور به افزایش ردیف ها و بالطبع افزایش کسری ها نخواهیم شد. فرمایش آن روز وزیر مشاور را با آن چه که در عمل اتفاق افتاد برادران مقایسه کنند و ببینند کدام یک واقعیت دارد؟ و اما این که می فرمایند امروز تصویب این اجتناب ناپذیر است باید عرض کنم که اجتناب ناپذیر نبود، خود ما با بد عمل کردن ها این متمم را اجتناب ناپذیر کردیم. هزینه های حساب نشده ای را که طبق ماده واحده قانون بودجه، تخصیص اعتبارات باید در قبال تحقق درآمدها باشد و نمی بایست بیشتر از آن حد مجاز تخصیص داده بشود اگر این مراعات می شد قطعاً مسأله ای به نام متمم به وجود نمی آید. زیاده روی در خرج ها و عدم توجه به درآمدها این متمم را اجتناب ناپذیر کرده که این هم امر اختیاری بوده. خود دولت عالماً عامداً این کار را کرده و طبیعی است که تبعاتش را خود دولت باید تحمل کند، نه مردم. مسأله بعد، فرمودند که «کاهش درآمد نفت پیش بینی شده نبوده در حالی که اگر به خاطر داشته باشید دقیقاً در همان روزهائی که در ماه اسفند سال 61 ما بحث بودجه را می کردیم کنفرانس اوپک تشکیل شد و قبل از این که لایحه بودجه به تصویب نهائی برسد 29 دلار شدن قیمت نفت در سطح جهانی اعلام شد». بنابراین دفاع نمایندگان محترم دولت بعد از اعلام این رأی اوپک نشان دهنده این است که با علم به این تقلیل درآمد از این بودجه دفاع کردند. مسأله بعد اظهار خوشحالی بود از رشد درآمد مالیاتی دولت که توجه آن برادر موافق را جلب می کنم به این نکته که اگر 108 میلیارد ریال مالیاتی که بانک مرکزی به عنوان مالیاتهای معوقه خودش به صورت پیش بینی نشده به حساب دولت واریز کرد را کنار بزنید می بینید که جای چندان خوشحالی هم نیست. گر چه که ما تقدیر می کنیم از تلاش هائی که در جهت وصول مالیات ها شده، معتقدیم که تلاش های مثبتی بوده و باید ان شاء الله برادرهای ما در وزارت اقتصاد و دارائی فعالیت بیشتری به خرج بدهند. نکته ای را که برادرمان در رابطه با اقدام و تصمیم اخیر دولت در مورد دادن سکه آزادی به عنوان عیدی فرمودند که به اعتقاد من راه حل بهتری هم وجود دارد. اگر دولت قیمت تمام شده سکه ها را از کارمندها بگیرد ما به التفاوت قیمت تمام شده سکه برای دولت با قیمتی که آن کارمند می تواند سکه را در بازار بفروشد رقم قابل توجهی است که می تواند جای عیدی را بگیرد، در حالی که بخش قابل توجهی نقدینگی را هم همین دریافت قیمت تمام شده سکه که شاید یک پنجم قیمت بازارش باشد توانسته از حجم نقدینگی بسیار زیاد بکاهد. یا اینکه سکه را به همه بدهند و مابه التفاوت قیمت سکه با آن عیدی استحقاقی را از کسانی که عیدی کمتری از آن مبلغ سکه قانوناً خواهند ساخت، بگیرند. باز این هم مکانیزم دیگری است. برای جمع آوری نقدینگی. و اما ردیف هائی که برای متمم بیان شده است، ردیف بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی است که در این ردیف باید به خطر مسؤولین این دستگاه بیاوریم که این حجم عظیم نیروی کاری اگر به کار گرفته بشود و استفاده درآمدزا از نیروی کار اینها می شد بی شک رقم قابل توجهی اینها می توانستند برای زندگی خودشان درآمد داشته باشند در شرایطی که ما چند صد هزار میهمان خارجی داریم از کشورهای مختلف مثل افغانستان که در این جا دارند کار می کنند و درآمد دارند قطعاً مهاجرین جنگی ما توان کاری شان کمتر از آنها نیست روزی هم که مجبور به هجرت نشده بودند کار می کردند، زندگی خودشان را تأمین می کردند اگر بنیاد امور مهاجرین جنگی از نیروی کا اینها استفاده کرده بود اینها توانسته بودند به خوبی زندگیشان را تأمین کنند و دیگر مشکلی به عنوان کمک های این گونه ای نداشت و اگر وزارت راه و ترابری هزینه های کلانی را روی دوش خودش نمی گذاشت 500 نفر کارمند خرید خدمت را به رده های پائین عملی اما در مناصب بالا که من شرمم می آید بعضی از این موارد را بگویم که یک دیپلمه چه مسؤولیت بالائی را به صورت خرید خدمت در وزارت راه به عهده می گیرد. اگر این مسأله نبود، اگر این حجم عظیم کارمندان دولت را ما از طریق استخدام های خرید خدمت دامن نمی زدیم و اگر در شروع بی رویه پروژه های راهسازی اندکی تأمل می کردیم تا همچون امروز در شرایطی نباشیم که اگر یک راه جدید هم شروع نکنیم تا 10- 15 سال راه نیمه تمام خواهیم داشت، اگر این هزینه های زیاد را وزارت راه نمی کرد بی شک احتیاج به این متمم نداشت و در ردیف هزینه های متفرقه عمرانی و طرحهای عمرانی جدید یک مراجعه به کشور در زمینه نحوه صرف این هزینه ها نشان می دهد که متأسفانه ساختمان سازی نتیجه این اعتبارات است ساختمان هائی که بهره ای برای آن نیست. تعداد انبارهائی که در همین امسال شروع شد نیمه تمام یا پایان یافته است. اگر مقایسه بشود با مقدار چیزهائی که باید در این انبارها نگاهداری بشود آن وقت نشان می دهد که چقدر خرج ها بی رویه بود. بنابراین اگر کنترل می شد به تعبیر ظریفی اگر به جای این افزایش سطح زیر خشت به سمت افزایش سطح زیر کشت ما حرکت می کردیم قطعاً باز نیازی به این متمم نداشتیم و این همه پروژه هائی که بهره زیادی ندارد در شرایط بحرانی کشور ما و جنبه های حیاتی ندارد، شروع نمی شد قطعاً متمم تا این حد ضرورت پیدا نمی کرد. بنابراین این در رابطه با بیاناتی که موافقین می فرمودند. و اما در رابطه با این نکته من می خواهم عرض کنم که این متمم، پولی را که داریم می پردازیم که استقراض است چرا مجبور شدیم، بپردازیم؟ و از سوی دیگر با پرداختن این پول و هزینه کردنش چه چیزی به دست می آوریم و چه چیزی از دست می دهیم؟ علت این متمم همان طور که لایحه نشان می دهد تماماً استفاده از سیستم بانکی است یعنی رقم 15 میلیاردی که در این جا اجازه استقراض داده شده و حتی آن تجدید نظری که در محدودیت استفاده از ماده 1 و 2 برداشته شده که مواد دیگر را بتوانند تا در این مواد خرج بکنند منابع تأمین این اعتبارات چیزی جز استقراض نیست به قیمت این استقراض ها باید ببینیم چه چیزی را به دست می آوریم، چه چیزی را از دست می دهیم. اگر آن چیزی که از دست می دهیم گران قیمت تر است بی شک تصویب این متمم و تصویب لوایحی که با کسری بودجه، مجلس روی آن صحه می گذارند به مصلحت نیست. هزینه های جاری دولت رشد سرسام آوری کرده که رقم 4/199 میلیارد ریال سال 50 در امسال با متمم به حدود 2620 میلیارد ریال می رسد. حدود رقم بسیار قابل توجهی افزایش و اگر فقط سال 50 را کنار بگذاریم از سال قبل از انقلاب یعنی سال 57 که 2/1426 میلیارد ریال بوده با امروز که 2620 میلیارد با متمم است این دو را با هم مقایسه کنیم، می بینیم که در ظرف این 5 سال از 1400 به 2600 رسیده. این افزیش بی رویه جاری آن گونه که گفته می شود همه اش نتیجه جنگ نیست بلکه بخش کمی از این نتیجه جنگ است. متأسفانه هر وقت اعتراض می شود به این هزینه های سرسام آور دولت پاسخ این است که جنگ است و کاری نمی شود کرد. برادرمان نادی اشاره کردند که از 1300 میلیارد ریال افزایش هزینه های جاری در ظرف این سالیانی که ما با جنگ درگیر هستیم تنها 220 میلیاردش نتیجه جنگ است. نتیجه مستقیم هزینه نظامی ما و تبعاتش مثل بنیاد امور مهاجرین، بنیاد شهید و امثال اینها. بنابراین آن 1100 میلیارد باقیمانده اگر مقایسه بشود با 220 میلیارد یا 210 میلیارد ناشی از جنگ نشان می دهد که ما 5 برابر، بیش از آن چه که جنگ مان هزینه های جاری مان را افزایش داده در زمینه های دیگر هزینه های جاری مان را افزایش داده ایم. دیشب متأسفانه خبر افتتاح «یگان هوائی» کمیته را شنیدیم (این گونه ارگانهای جدید را به وجود آوردن که البته من نظر خاصی را روی مسأله کمیته ندارم به خاطر نزدیک بودن اعلام این خبر است) دستگاههای جدید را ایجاد کردن، تشکیلات مشابه و مکرر را ایجاد کردن، استخدام کارمندان خرید خدمت و پیمانی بیش از نیاز و انبوه بودن سازمانهای اداری ما بیش از آن چه که نیاز واقعی این دستگاهها ایجاب می کند. اینها است که سبب افزایش جاری شده، نه جنگ. و با توجه به این وقتی که اعتراض هم می شود می گویند آقا! قانون می خواهد کاستن از این حجم عظیم کارمندها اما این سؤال را به حال پاسخش نشنیده ایم که چقدر فعالیت از جانب دولت در جهت تقدیم لوایحی برای کاستن هزینه های جاری انجام شده و چه میزان دولت در تقدیم این لوایح موفق بوده که حالا می گوید کاستن از این هزینه ها قانون می خواهد و اگر کاستن از هزینه ها قانون می خواهد لااقل افزایش آن دیگر قانون نمی خواهد و بدون این قانون هم می توانست جلو این افزایش ها را در قسمت اعظمش دولت بگیرد جز آن چه که افزایش پایه و گروه است که نقش چندانی در این مجموعه ندارد. و اما در بخش هزینه های عمرانی اگر (الان فرصت نیست که به تفکیک بخوانم) این هزینه های جاری در بین این چهار امری که در قانون بودجه وجود دارد یعنی امور عمومی، دفاعی، اجتماعی و اقتصادی که چند درصدش به امور اقتصادی، چند درصدش به امور دفاعی و چند درصدش به امور اجتماعی تعلق گرفته است. رقم عمده را امور عمومی و امور اجتماعی به خودش اختصاص می دهد و این گونه نیست که باز در این ردیف ها رقم عمده را امور دفاعی به خودش اختصاص داده باشد. هزینه های عمرانی هم آن چه که واقعیت دارد این است که توان اجرائی مملکت محدود است در شرایطی که ما حدود یک میلیون تن توان تولید سیمان داریم اعتبار گذاشتن برای شروع پروژه هائی که به 7/2 میلیون تن سیمان نیاز دارد نشان دهنده ناسالم بودن بودجه نویسی ما است و همین است که سبب می شود گرانی و کمبود در بازار به وجود بیاید، همین است که سبب می شود که پروژه های عمرانی نتواند در موعد خودش اجرا بشود. افزایش هزینه های عمرانی به هر حال افزایش به رویه ای بوده و نامتناسب با رشد توان اجرائی در کشور و ظرفیت های اجرائی کشور. ما از سال 1350 که 9/115 میلیارد ریال اعتبارات عمرانی داشتیم امسال با متمم اگر تصویب بشود 1116 میلیارد است، یعنی تقریباً 10 برابر رشد اعتبارات عمرانی ما است در حالی که می دانیم به هیچ وجه متناسب با این ما افزایش توان و ظرفیت اجرائی در کشور نداشته ایم. این طبیعی است که به سمت یا برگشتی میل می کند و قیافه ظاهر صرفه جوئی های حین اجرای بودجه که عبارت زیربنائی است برای این مسمای نازیبا به آن داده می شود، سال بعد صرف هزینه های جاری می شود، یا حتی به دلیل نبودن تعریف دقیقی از جاری و عمرانی در همین امسال صرف هزینه های جاری می شود و یا این که به صورت مصالح و ماشین آلات در انبارها ذخیره می شود بدون اینکه هیچ کار مفیدی انجام شده باشد و سرمایه کشور به این صورت معطل می ماند. خدمات رایگان دولت که عملاً با توجه به آثار تورمی اش در شرایط اقتصادی ما دودش به چشم مستضعف می رود و سودش به جیب سرمایه داران. این هم موردی است که دولت می توانسته حساب شده تر در موردش تصمیم بگیرد. سوبسیدهای رسمی و آشکار دولت که روی کالاها داده می شود آثار تخریبی اش در تولید را و آثار منفی این سوبسیدها در جهت ایجاد تورم در جامعه. اگر به آن نگاه می شد، سوبسیدهای پنهانی که به صورت دادن حقوق به کارمندهائی که مفیدیت ندارند، دادن مواد اولیه مجانی به دستگاههای دولتی و امثال اینها پرداخت می شود اینها هم اگر پرداخت نمی شد و به صورت گرفتن هزینه خدمت یا کالا از آن کسی که از آن استفاده می کند دولت عمل می کرد بی شک هم درآمدی برای خودش تأمین کرده بود، هم تورمی را ایجاب نکرده بود و هم نیازی به متمم نداشت. به هر حال این هزینه های جاری و عمرانی در حالی که مقایسه می شود با درآمدهای ما، درآمدهائی که به هیچ وجه رشد آن شتاب مناسب با رشد هزینه ها را ندارد مشکل کسری را به بار آورده. ما در درآمدها از 3/258 میلیارد ریال در سال 50 و 3/1699 میلیارد در سال 57 امروز با رقمی معادل 2852 میلیارد مواجه هستیم. این 2852 میلیارد درآمدی که حاصل از نفت و مالیات و سایر درآمدها است با عنایت به اینکه درآمد نفتی ما هم درآمد نیست دارائی ما است، سرمایه ما است و فروش آن فقط توجیه اقتصادی وقتی دارد که صرف سرمایه گذاری جدیدی با بازدهی بیشتر یا معادل نفت بشود اگر حتی از این هم صرفنظر کنیم و آن را درآمد به شمار بیاوریم متأسفانه رشد درآمدهای سالم ما مثل درآمدهای مالیاتی آن رشد مورد انتظار نبوده و بالطبع در جمع به هر حال رقمی را به دست می دهد که وقتی با مجموعه هزینه های جاری و عمرانی مقایسه می شود کسری قابل توجهی را به بار می آورد. در شرایطی که در سال 50 ما فقط 57 میلیارد ریال کسری داشتیم، امروز با رقم وحشتناکی از کسری مواجه هستیم. این رقم عظیم کسری که حدود 1000 میلیارد ریال است در صورت تصویب متمم 965 میلیارد ریال کسری خواهیم داشت از راه استقراض تأمین شده و همین استقراض است که عملاً جبران کننده آن کسری است یعنی قرض از سیستم بانکی 1/28 میلیارد ریال استقراض ما در سال 57 به 250 و امسال به رقمی حدود 665 میلیارد ریال می رسد (آنچه که در بودجه آشکار است) و طبیعی است که اگر پیش دریافت فروش نفت را هم در 2- 3 سال اخیر از سال 60 ما متأسفانه کشیده شده ایم به سمت آن و عملاً ان هم استقراض جدیدی است به مشار بیاوریم به رقم درشت تری در زمینه استقراض دولت می رسد. این استقراض دولت، دولت را بدهکار به سیستم بانکی می کند و این بدهی از سال 1357 که 9/141 میلیارد ریال بوده تا پایان شهریور امسال به 4510 میلیارد ریال رسیده است. این رشد سرسام آور بدهی به سیستم بانکی خصوصاً در شرایطی که بیش از 3400 میلیارد ریال این دین سررسیدش در امسال هست و اگر به حساب بیاوریم دیون غیر مستقیم دولت را به سیستم بانکی از طریق مؤسسات و شرکتهای دولتی به رقمی معادل 7000 میلیارد ریال می رسیم نشان دهنده ناسالم بودن سیستم مالی کشور است و استقراض بیشتر اثرش جز افزوده شدن اینها نیست این استقراض ها، این دیون در کنار خودش فاجعه رشد نقدینگی را در کشور به بار می آورد. نقدینگی که در سال 50 ، 296 میلیارد ریال ست امروز به رقمی حدود 7500 تا 7800 میلیارد ریال رسیده است و اگر این نقدینگی و آن دیون دولت را (دیون مستقیم و غیر مستقیم) با سپرده های بخش خصوصی در سیستم بانکی مقایسه کنیم فاجعه را عمیق تر متوجه می شویم. به هر حال این حجم عظیم نقدینگی طبیعی است که ما را به یک شرایط ناسالم اقتصادی در کشور می کشاند. اگر ما همین نقدینگی را (نه این نقدینگی) درآمد ناخالص داخلی را در فصل های مختلفی که به کار گرفته می شود. مقایسه بکنیم، روشن می شود که ما از نظر اقتصادی این بودجه مان چه دارد به سر اقتصاد کشور می آورد! بخش عظیمی از درآمد ناخالص داخلی حدود 60- 70 درصد آن صرف هزینه های مصرفی می شود و بیش از 18% آن صرف سرمایه گذاری در کشور نشده است و تازه آن چه از این هم که صرف سرمایه گذاری شده یعنی آن 18% وقتی که به نوع سرمایه گذاری ها توجه می کنیم، می بینیم رقم عمده را در بخش خدمات این سرمایه گذاری ها انجام شده است. یعنی در داد و ستدها، در هتل داری، در رستوران داری و در امثال این مشاغل که بهره مفیدی برای کشور نخواهد داشت و در بخش کشاورزی رقمی حدود 6/5 درصد این 18% از درآمد ناخالص کشور صرف کشاورزی شده که ادعا می شود محور اقتصادی کشور است. اینها نشان دهنده فاجعه ای است که این بودجه دارد در جامعه از نظر اقتصادی ایجاد می کند. در بخش صنعت و معدن هم بیش از 15- 16% سرمایه گذاری نشده در حالی که در بخش خدمات بیش از 35% سرمایه گذاری از آن چه که از درآمد ناخالص داخلی سرمایه گذاری شده را به خودش اختصاص داده است. وقتی که ما به ارزش افزوده ای که هر کدام از این بخش ها ایجاد می کند توجه بکنیم و در نتیجه این ارزش افزوده است که سرمایه ها را به سمت خودش می کشاند حتی به قیمت ثابتش نه به قیمت جاری که بیش از این خواهد بود سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی در سال 61 چهارده درصد است در حالی که در بخش خدمات حدود 50% است یعنی سرمایه گذاری بخش کشاورزی 14% و سرمایه گذاری بخش خدمات 50% ارزش افزوده را به دنبال آورده اند و این طبیعی است که سرمایه ها را از تولید کشاورزی بازداشته و به سمت کارهای خدماتی کشانده است. حتی در بخش صنعت و معدن هم اندکی بیش از 15% ارزش افزوده ما داشتیم. این سبب می شود که عملاً پول در بخش توزیع و در بخش خدمات چرخش پیدا بکند و تورم را ایجاد بکند و تورم خودش، خودش را تشدید بکند و در اثر این تورم آن چه که ما برای آن سرمایه گذاری کردیم و این تورم را ایجاد کردیم یعنی بالا بردن قدرت دولت از طریق بالا بردن اعتباراتش همان، از بین رفته است. نایب رئیس- وقت شما تمام شده است. طیب- من دقیقاً ساعتم را نگاه کردم پنج دقیقه دیگر وقت دارم ولی حرفی ندارم که به صحبتم خاتمه بدهم حالا اگر اجازه می دهید پنج دقیقه دیگر را استفاده کنم. نایب رئیس- بفرمائید. طیب- تورم را این چرخش پول در بخش خدمات و آن نقدینگی عظیم به سرعت بالا بوده به صورتی که ما امسال با رقمی حدود 25% تورم روبرو هستیم این تورم اثر بودجه را خنثی می کند و رقم درشت جاری را وقتی که به صورت ثابت به آن نگاه کنیم معلوم می شود که چقدر قدرت واقعی دولت در قالب این رقم های بالا اعتبارات دارد. در سال (61) 2330 میلیارد ریال هزینه جاری دولت به قیمت جاری بوده در حالی که اگر قدرت واقعی اش را بخواهیم نگاه کنیم 1218 میلیارد ریال به قیمت ثابت است و هزینه های عمرانی آن به قیمت جاری 5/943 بوده که اگر بخواهیم واقعیتش را نگاه کنیم 315 میلیارد است. یعنی ما رقم اعتبارات را بالا برده ایم ولی قدرت کارآئی اش را با همین بالا بردن از طریق ایجاد تورم پائین آورده ایم. این اثرش روی تجارت خارجی ما هم اثر مهلکی است من فقط یکی دو تا رقم را می خوانم. در سال 62 ما 16021000 تن واردات داشتیم در برابر 162000 تن صادرات، در حالی که این رقم در سال 55 این گونه بوده است 10041000 تن واردات و 652000 تن صادرات یعنی سال 55 که اوج زندگی مصرفی بود که رژیم تبلیغ می کرد هم واردات ما کمتر بود و هم صادرات ما بیشتر بود. از نظر ارزش ریالی هم دقیقاً این مسأله وجود دارد که فرصت نیست بگویم و همین اثرش روی واردات ما به عنوان نمونه واردات گندم ما و صادرات فرش ما که یکی از مهمترین واردات اساسی ما است و دیگری مهمترین صادرات اساسی ما، ارقامش موجود است که نشان دهنده شدت این مشکل است. این واردات کالان عملاً ما را به شرایطی کشانده که بیش از 150 کشتی را ما در بنادرمان در انتظار نوبت تخلیه داشته باشیم محدودیت بندرهایمان سبب بشود که اینها به مانند دموراژ و سورسارژ سرسام آوری بگیرند که رقم هایش اینجا هست و الان فرصت نیست که من بگویم، مشکل فاسد شدن این کالاها در مبادی ورودی، مشکل حمل و نقل و همه این مشکلات را باز همین ناسالم بودن بودجه کشور به بار می آورد. علی ایحال (بجنوردی- بیشتر این محموله ها جنگی است) خیر، این طور نیست با عنوان من دارم که دقیقاً این کشتی ها چیست، محموله اش چیست و چند روز هم در بندر منتظر نوبت است؟ بنابراین آن چه که ما داریم با این ایجاد می کنیم این مشکلات است، در برابرش این اعتبارات چه چیزی را ایجاد کرده است؟ جز چهار تا ساختمان انبار، جز چهار تا پروژه ای که واقعاً در مقایسه ارزش و بازدهش با این خسارات جبران ناپذیر به هیچ وجه قابل قبول نیست؟ بنابراین آن چه من خواستم در این چند دقیقه عرض کنم و ان شاء الله در بحث خود بودجه مفصل تر به عرض نمایندگان محترم خواهم رساند این است که آن چیزی که می دهیم با آن چیزی که می گیریم بسیار متفاوت است. چیزهای زیادی را ما از دست می دهیم که به هیچ وجه عملکرد ین بودجه نمی تواند یک صدم آن چیزها را برای ما به دست بدهد. آثار فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی این بودجه ها، فساد اخلاق، افزایش جرایم، متلاشی شدن خانواده ها ووو .. مشکلات دیگری که این بودجه ایجاد کرده را هم علاوه کنید بر این مشکلات اقتصادی آن وقت ببینید که آیا واقعاً می ارزد ما با تصویب این متمم هائی که خودمان، خودمان را در این دام انداختیم که امروز بگوییم، ناچاریم از تصویبش با تصویب اینها آن همه خسارت را تحمل کنیم یا خیر؟ به هر حال در جمع من تصور می کنم ارزش لازم را ندارد و بنابراین با تصویب این مخالفم. نایب رئیس- متشکرم، موافق صحبت کند. منشی- آقای کاظمی موافق بفرمایید. کاظمی- بسم الله الرحمن الرحیم، دستگاههای اجرایی ما از اعتبارات مصوب سال 62 در حد نه ماه اعتبار دریافت کرده اند و با این اعتبار نه ماهه طرحها و پروژه های خود را به وسیله پیمانکاران یا به صورت امانی آغاز کرده اند. هم اکنون ما هستیم و کارهای نیمه تمام و بدهکاری سه ماه. زرهانی- آقای کاظمی بعداً اسم نوشته اند. نایب رئیس- آقای کاظمی اظهار می کنند که در موقع نام نویسی اشتباهی رخ داده که نوبت با ایشان هست و بدون توجه به شماره بندی هایی که روی ورقه هست نام جنابعالی جلوتر نوشته شده. بنابراین این اشتباه هم روشن هست یعنی در سطوری که مشخص است روی ورقه باید نام نویسی بشود و اشتباه شده نوبت شما قهراً به بعد می رود. کاظمی- اشکال ندارد ایشان صحبت بکنند من بعداً صحبت می کنم. منشی- آقای عباسی موافق بفرمائید. عباس عباسی- اگر اشکال ندارد من بعد از ایشان صحبت می کنم. نایب رئیس- وقت خودتان را می توانید بدهید ولی آن اشتباه شده است. منشی- ایشان نوبتشان بعد از آقای زرهانی است. نایب رئیس- آقای عباسی بفرمائید. عباس عباسی- بسم الله الرحمن الرحیم، در رابطه با این متمم بودجه حالا با آئین نامه داخلی مجلس تصویب شده ولی اگر یک تجدید نظری امکان داشت بشود که آیا متمم بودجه به عنوان یک لایحه مجزای اولی هست به صورت کلیات و بحت به تمام معنا باید بشود یا این که یک اصلاحیه همان لایحه در دستور کار و یا اصلاحیه بالاخره همان چیزی که تصویب شده (یک جزئی) حالا آن دیگر بحث علیحده ای دارد. برادران مخالف صحبت کردند که مقداری و یا اکثریت آن ایرادات را برادران موافق جواب دادند من مختصر می گویم که امیدوارم که وقت خودم هم تمام نشود. یکی اینکه فرمودند کمیسیون یک بار این را رد کرده است خوب اشکال نداشت بار دومش هم رد می کرد. کمیسیون خودش یک بار رد کرده، ایراد داشته، اشکال داشته، رد کرده، بعد نشسته اند با کارشناسان همان کمیسیون با همان اعضاء محترم تصویبش کرده اند که البته سعی شان مشکور است جای شکی نیست زحمت کشیده اند، تلاش کرده اند ولی خود تصویب دوم دلیل بر این است که ضرورت تام برای تصویب داشته است و دولت چاره ای نداشته جز اینکه این متمم را بیاورد والا اگر چاره ای بود همانطور که مرتبه اول رد کردند مرتبه دوم هم رد می کردند و به مجلس هم گزارش رد می دادند و مجلس خودش بعد تصمیم می گرفت. موضوع دوم در سال جاری یعنی لایحه بودجه کل کشور سال 62 را دولت قول داده که متمم نیاورد ولی از خود مخالفین محترم سؤال می شود آیا در طول این مدت کارهای پیش بینی نشده ای را رابطه با این مملکت و این کارها به وجود آمده یا نه؟ دولت روی روال عادی بله، قول داده که من متمم را نخواهم آورد. اگر بر همین مبنا باشد. امیدم این بود که بر همین مبنا باشد و بهتر. اما وقتی که دفعتاً موضوعی پیش می آید که قابل پیش بینی نبوده، دولت چه کار بکند؟ مسایلی پیش آمده که بنده نمی خواهم آنها را دیگر به عنوان این که وقت بیشتری گرفته بشود بگویم و خود نمایندگان محترم در جریان هستند که چه مسایلی بری دولت پیش آمده که شاید اصلاً امکان پیش بینی شدنش هم نبود. حالا وقتی که مسائل پیش آمده بودجه می خواهد یا نه؟ اعتبار می خواهد یا نه؟ اعتبار می خواهد که دولت رأساً اقدام بکند، امکان ندارد. خلاف قانون است آمده به مجلس، این مسائل پیش آمده، این اعتبار را می خواهد. پس بنابراین دولت قولی که داده دست بوده ولی نه در قبال مسایل پیش بینی نشده که دولت یک چنین قولی را نمی تواند بدهد. دولت ملزم به عرضه نمودن اعتبار برابر مصوبات است. این درست است، این یکی از چیزهایی است که هم خود دولت می خواهد و هم خود مجلس می خواهد و به نظر بنده شاید اشکال اساسی که بتوان بر این متمم بودجه گرفت همین است که دولت خارج از سقف اعتبار مصوب اقدام کرده باشد. این یک ایرادی است که حالا خود دولت باید پاسخش را دهد و من هم در حد خودم، ولی باید پرسید که این اعتباراتی که جدیداً درخواست شده فقط برای کارهایی است که خارج از سقف اعتبار دست زده یا این اعتبار جدید برای همان کارهایی است که طبق اعتبار دست زده اعتبارش قبل از سال تمام شده است؟ قبل از مدت قانونی اعتبار را جذب کرده، تمام کرده و کار مشغولند دولت چاره ای ندارد یکی از دو کار، یا باید همان کار را تعطیل بکند خوب برای چه تعطیل بکند که سال دیگر با بودجه ای نو و اضافی با هزار دردسر بگردد دنبال پیمانکار به اضافه این که تعطیل کردن فعلی باید به پیمانکار زیان بدهد چون دولت یک طرفه اقدام به تعطیل کرده است دلیلی نداشته شرکت درست کار می کرده، دولت می گوید نمی خواهم باید زیانش را بدهد. مصالح خریده، نیرو جمع کرده، کارگر آورده، زیان همه اینها را باید دولت بدهد و در سال آتیه هم برای تمام کردن همین پروژه و یا همین طرح باید با مبلغی اضافه تر بیاید و درخواست بودجه بکند وقتی برای همان کاری است که طبق مصوبه اقدام کرده که در این پیشنهادات دولت، در این متمم بودجه هست، راه آهن است. خوب، طبق روال دارد کار می کند قبل از اتمام سال بودجه اش تمام شده و یا بعضی از آنها بودجه اش تمام شده و یا جدیداً کار جنبی پیدا کرده که چاره ای نیست جز اینکه دولت بودجه جدید به او بدهد. بندر چابهار که آنجا هست شما می توانید بگوئید الان بندر چابهار ضرورت ندارد حذفش کنید پیشنهاد حذف بدهید. در این موقعیت با توجه به وضعیت بودجه تمام کردن بندر چابهار و یا فلان کار جدیدی که در رابطه با این بندر هست شروع نشود و آن کارش هم به اتمام نرسد، ولی امکان دارد؟ مجلس می پذیرد؟ خود نمایندگان محترم قبول می کنند که بندرگاه جدید چابهار باید نادیده گرفته بشود فعلاً یا متوقف بشود با وضعیتی که دنیا نسبت به ما دارد؟ نه. عدم وصول اعداد ذکر شده، خوب دولت پیش بینی کرده است این مبلغ را من تأمین خواهم کرد قول هم داده ولی همان طوری که عرض کردم وقتی که مسائل پیش می آید خارج از قدرت پیش بینی دولت و یا خارج از اراده و قدرت دولت چه کارش بکند؟ البته دولت باید بیش از این تلاش بکند که سعیش مشکور، همه برادران تلاش کردند ولی اگر عددی را دولت به مجلس قول داد و یا به ملت قول داد که این مبلغ را من تأمین می کنم ولی مسایلی پیش آمد که نتوانست. مسایل خارج از محدوده قدرت دولت، چه کار بکند؟ از کجا باید بیاورد؟ ریز بودجه را نمی دهند (یکی از برادران گفتند) چون من حدود 16 مورد یادداشت کردم بعضی از موادش چون جواب داده شده. ریز بودجه خوب در کمیسیون است، مربوط به کمیسیون است. هر زمان که دولت ریز آن قلم درخواستی را آورد کمیسیون تصویب بکند هر موقع هم نیاورد کمیسیون اینجا اعلام می کند که ما در رابطه با این موضوع اقلام ریزش را خواستیم فهرست جزئیات را خواستیم و دولت تعمداً، عالماً، اختیاراً به ما نداده بنابراین این اعتبار برای این موضوع مجهول است. خود مجلس هم رأی نمی دهد نمایندگان رأی نمی دهند، می گویند چه شده که درخواست اعتبار شده اما جزئیاتش را نمی گویید. رأی نمی دهیم. ولی چنین نیست که اگر کمیسیون این کار را کرده واقعاً و دولت نداده بیایند، بفرمایند. ولی اگر این جور نبوده و دولت جزئیاتش را داده یا کمیسیون فرضاً لازم و ضروری ندانسته، موردی بوده روشن بوده، جزئیاتش را دیگر نمی خواسته بدهد. برای چه؟ بعد موضوع دیگر اینکه فرمودند و من خیلی متأسفم که بگویند «با جوسازی از مجلس رأی گرفتند» خوب است. اگر بنا باشد یک مجلس که حدود دویست نفر مرتب نماینده دارد یک نماینده دولت بیاید اینجا جو درست کند و دویست نفر نماینده را تحت تأثیر یک جو قرار بدهد و «علی الاسلام السلام» اینها دیگر چیست؟ و «علی الثورة السلام» دیگر امید چه؟ این خیلی مایه تأسف است که با مجلس، با دولت با خود آقا این جور برخورد بکند به خودش بگوید که من با جوسازی رأی دادم. مگر می شود، مگر امکان دارد؟! و ان شاء الله ایشان اشتباه کرده اند می خواسته اند یک چیز دیگر بگویند یادشان نیامده (نایب رئیس- تصحیح فرمودند) بدون مجوز اقدام به بکار گرفتن نیروهایی به نام پیمانی خرید خدمت و روزمزد. در سال 62 یعنی در همین سل در لایحه بودجه 62 به دولت مجوز به کار گرفتن نیروهایی تحت عنوان پیمانی و روزمزد داده شد و این غیر مجوز نبوده و با مجوز قطعی و لازم بوده است در مواردی که خواسته از آن استفاده کرده است. بعد فرمودند افزایش واردات و کاهش صادرات این را همه قبول دارند و خود دولت هم ناراحت است ولی چه باید کرد که در این کشور فعلا حالا شاید لطف باشد، شاید لطف خدا باشد، شاید هم یک مقدار کوتاهی باشد در سیاست اقتصادی این کشور مخصوصاً صد فکر شاید وجود داشته باشد یکی می گوید باید به تعاونی واگذار بشود به یک شخصی اگر دادی دست تو و آن شخص هر دو باید قطع بشود، یکی می گوید باید به شخصی واگذار بشود اگر به تعاونی شد خلاف اسلام است، یکی می گوید کلاً باید صادرات را دولت به عهده بگیرد، یکی می گوید دولت حق هیچ گونه اقدام در رابطه با صادرات ندارد. این را روشن کنید یک ماده بیاورید در این تاریخ دولت ملزم است، یا به تنهایی بخش خصوصی یا به تنهائی بخش تعاونی. هر کسی یک نظریه ای دارد بدون این که لااقل نظرشان را به دولت ابلاغ بکنند و دولت هم از طریق قانونی آن چه را که در اختیار خودش است اقدام بکند آن چه را هم که در اختیارش نیست. بیاورد به مجلس و هر چه هم که مجلس تصویب کرد روی آن اقدام بشود، خیر. آن اطلاعیه ای را که دیده اید. امام حتی اعتراف فرمودند که نمی دانم اقتصاد چه و اقتصاد کجا. چرا نباید ما دیگر کاهش صادرات داشته باشیم با این افکار؟ و طبعاً واردات هم به همین نسبت شاید افزایش پیدا می کند، در رابطه با مسایل زمین و آب و اختیارات بخش خصوصی، سرمایه گذاری بخش خصوصی، همه اینها بلاتکلیف است، مانده است. یکی می گوید آقا زمین بایر از 20 سال قبل را هم کسی حق ندارد دست به آن بزند، یکی می گوید زمین دایر الان هم تحت عنوان فئودال باید از او گرفته بشود. دولت هم در این میان بلاتکلیف و نمی داند چه کار بکند. تکلیفش را روشن کنید. طرح قانونی آورده شد، تصویب شد، خوب، شورای محترم نگهبان رد کرد و مرجع عالی و یا الان منهای مقام رهبری جای خودش، مرجع اعلای قانونگذاری هم شورای نگهبان است که رد کرد. دولت چه کار بکند؟ و آیا مجلس می تواند به شورای نگهبان ایراد بگیرد؟ خیر، جامعه می تواند به شورای نگهبان ایراد بگیرد؟ خیر، بسیار کار خوبی هم کرده و نظرش این بوده و رد کرده است وقتی همه این مسائل مبهم است و مجهول است و دولت نه می تواند اقدام بکند در رابطه با واگذاری اراضی مرزوعی، نه می تواند اقدام نکند و نه می تواند لایحه بیاورد به این صورت با این افکار بالاخره حتی ممکن است تولیدات ما هم کاهش پیدا بکند. بعد فرمودند افزایش بودجه جاری، از فلان سال به فلان سال این قدر افزایش پیدا کرده است خوب، بله شما ببینید ما پرسنل قبلی ادارات را داشتیم با پیروزی انقلاب، دولت، ملت، انقلاب ناچار از به کار گرفتن نیروهای انقلابی بود، ضرورت انقلاب این را ایجاب می کرد که باید نیرویی جدید وارد صحنه اداره کشور بشود. خوب این نیروی جدید حداقل زندگی را که می خواهد، حداقل امرار معاش را که می خواهد، مسلم است. با این پرسنل و یا پرسنل جدید بودجه جاری افزایش پیدا خواهد کرد. البته من اینجا به دولت تذکر می دهم که دولت باید یک شجاعت و یک قاطعیتی در رابطه با کم کردن پرسنل اداری خودش از خود نشان بدهد. خیلی از افراد هستند هیچ کاره اند از این به بعد پرسنل جدید بخواهد بگیرد برای خیلی از کارها می شود از پرسنل قدیم استفاده کرد. اگر رفت و قبول کرد اهلاً و سهلاً اگر گفت بنده استعفاء می دهم ، بهتر خیلی هم از او استقبال می شود، استعفاء داد که استعفاء داد خیلی از نیروها بیکارند می شود بازخریدشان کرد، می شود سرمایه به آنها داد، می شود از همین کارخانجاتی که مصادره شده به آنها واگذار کرد و بازخریدشان کرد و بالاخره به هزاران کارهای دیگر می شود آنها را گذاشت ولی دولت یک مقدار باید قاطعیت بیشتر نشان بدهد و از آن طرف هم خوب، دولت یک لایحه ای آورد که تصویب نشد در مجلس. گر چه آن لایحه یک مقدار «فمن یعمل» بود. از آن گذشته ما در سال 57- 56- 55 و هر چه به آن طرف برویم ما مسائل جنگ نداشتیم، الان بودجه مربوط به جنگ تنها 50 میلیارد تومان است بعد بنیاد شهید، بنیاد امور مهاجرین جنگی، بعد هزینه های نوسازی و یا بازسازی مناطق جنگی که می زنند، بمباران می کنند، خانه های مردم را ویران می کنند، مغازه ها را ویران می کنند، و کارگاهها را ویران می کنند، خوب همه اینها هزینه های جاری است. ساختن خانه مسکونی برای افراد مگر می شود به آنها گفت که ما به شما پول نمی دهیم. آنجا به عنوان دفاع از اسلام ایستاده به عنوان فدائی اسلام خانه اش روی سرش خراب شده، باید دولت ترمیم بکند، باید دولت جبران بکند، بنابراین خود اینها باعث افزایش بودجه جاری خواهد بود و ما اگر این جنگ را نداشتیم معلوم بود که بودجه جاری ما خیلی کمتر از حالا بود ولی ما این جنگ را داریم و با اتکال به خدا ان شاء الله این جنگ را با پیروزی نهایی اسلام و تأسیس جمهوری اسلامی در عراق باید به یاری خدا به پیش ببریم. ما چاره ای از نظر شرعی، منطقی، عقلی، سیاسی، هر چه بگوئید نداریم جز اینکه این جنگ را به یاری خدا به پایان ببریم و باید این جنگ به پیروزی نهایی نظامی برسد. ولی اگر این جنگ نبود ما خیلی از بودجه جاریمان کم بود دیگر این همه بودجه جاری را نداشتیم بنابراین ، این ادله ای بود که برادر مخالف داشتند ولی چند نکته ای که من خودم به عنوان موافقت یادداشت کردم. ببینید آقایان این اعتباری که دولت درخواست کرده، مشخص است سه، چهار ردیف مشخص است. کدام یک از این ردیف های مورد درخواست دولت امکان حذفش هست؟ حالا ممکن است یکی از نمایندگان دو نفر، ده نفر از نمایندگان محترم بفرمایند اینجایش خوب، اشکال ندارد پیشنهاد حذف آن قسمت را بدهید نه کل موضوع را نادیده بگیرد. خود تصویب کمیسیون بزرگترین دلیل بر این است که چاره ای ندارد دولت جز این که این متمم را بیاورد، چون خود کمیسیون یک بار رد کرده برای مرتبه دوم نشسته و با مذاکرات شاید مفصل، با مراجعه به کارشناسان دفاعیات دولت، مخالفت های خود اعضای کمیسیون مجدداً به این نتیجه رسیده اند که این متمم باید تصویب بشود و به دولت ابلاغ بشود و به دولت اجازه داده بشود. موضوع دیگر شما ببینید مبلغ درخواستی دولت با مبلغ تصویبی کمیسیون شاید نصف باشد. تا آنجا که امکان داشته کمیسیون کمش کرده، دیگر کمتر از این میسر نبود به هیچ وجه، چون کار دولت خدای نخواسته می خوابد. کار دولت اگر بخوابد بهتر است یا کسری بودجه و یا استقراش از بانک؟ در اینجا این را عرض کنم که استقراض از بانک و یا کسری بودجه که در عین این که چیز ناخوشایندی است و چیز درستی نیست و حتی المقدور باید با آن مبارزه کرد ولی این را نمایندگان محترم البته می دانند ولی «فذکر فان الذکری تنفع المؤمنین» تنها این کشور و این دولت نیست که از بانک استقراض می کند و یا کسری بودجه دارد. کشوری که شما شاید نتوانید نشان بدهید که یا کسری بودجه نداشته باشد و یا استقراض از بانک و یا دیگر آن وضعی که دارند بدتر. بعضی از کشورها ببینید چه جوری هستند با این که سالیان درازی است که به اصطلاح از انقلابشان گذشته است، سی سال، چهل سال، پنجاه سال از انقلابشان گذشته است ولی در عین حال هم کسری بودجه دارند و هم استقراض از بانک دارند، آن همه وابستگی هم دارند ما پنج سال از انقلابمان نگذشته است. بعد حوادث پیش بینی نشده ای که من اینجا نمی خواهم آن حوادث را بگویم چون خود نمایندگان محترم می دانند برای دولت پیش آمده که دولت را ملزم کرده به پیشنهاد متمم بودجه، نمی توانسته در مسائل داخلی و یا در مسائل خارجی دولت که دلخوشی از متمم بودجه ندارد. دولت خیلی خوشحال نمی شود که مرتب متمم بیاورد یا درخواست بودجه بکند و از اینجا هم با آن مخالفت بشود. دولت چیزی را که خیلی دوست می دارد این است که از پشت این تریبون ها از او تمجید بشود از او تعریف بشود. از خدماتش تشکر بشود این را دولت خیلی دوست می دارد و هر کس دیگر هم دوست می دارد ولی وقتی می بیند ناچار است این مخالفت ها را به جان می خرد ولی می آید. برای این که مسائل مملکت خدای نخواسته یک وقت منحل نشود. این خوب نیست که ما به عنوان مبارزه با کسر بودجه، به عنوان مبارزه با استقراض مسائل این مملکت را خدای نخواسته یک دفعه بخوابانیم، دولت مجبور بشود کارهایش را تعطیل بکند این درست نیست بعد طرحها و یا پروژه ها را که دولت نمی تواند متوقف کند. کدام طرح، کدام پروژه ای که دولت در دستش دارد، شما بگوئید این را متوقفش کن؟ به اضافه اینکه که برادران حتی در خود کمیسیون و این ایراد هم به جا بود ایرادشان این است که چرا فلان طرح تمام نمی شود؟ حالا که دولت پروژه اش مانده است اعتبارش را تمام کرده است این عین خواسته خود نمایندگان محترم و کل امت حزب الله است که دولت را باید در اینجا تشویق کرد که اعتبار طرحش تمام شده، سالش مانده است، کارش مانده است اعتبارش را جذب کرده است. این را باید تشویق کرد. بعد پیگیری که خود نمایندگان محترم دارند. ببینید در این مجلس و از پشت این تریبون و یا توسط نامه ها و مذاکره با وزرای محترم و معاونین شان و دیگر مسؤولین سازمانها و مسؤولین دولتی چقدر صحبت می شود که چرا فلان راه درست نشده؟ چرا فلان برق داده نشده؟ چرا فلان لوله کشی انجام نگرفته؟ چرا فلان خدمات بهداشتی انجام نپذیرفته است؟ خوب خود این برادران هستند بیایند از امسال بگذارد در قانون بودجه سال 63 هیچ نماینده ای حق درخواست انجام کاری از دولت ندارند جز تذکر همان موضوعی که باید در لایحه بودجه می آمده و آمده و بودجه اش تصویب شد. والسلام، دیگر چیزهای جدید از دولت نخواهند. در حالی که اگر این تذکرات جمع آوری بشود چقدرش در ارتباط با مصوبات بودجه و طرحهای تصویب شده در مجلس است، چقدر مربوطه به کارهای جدید، پیشنهادات جدید، در خواست های جدید است و البته نمایندگان محترم حق دارند، چون مسائل دارند، مشکلات هست، نارسائی هست، به دولت تذکر می دهند دولت هم حتی المقدور اقدام می کند و من بیش از این مزاحم نمایندگان محترم نمی شوم یه هیچ وجه امکان رد کردن این نیست چون این پروژه ها را باید تعطیل بکنند. اگر رأی بر این است که پروژه و طرح در دست اقدام که اعتبارش جذب شده این را باید به جای تشویق، تعطیل بکنند. خوب اشکال ندارد این نظری است آقایان بگویند که تا همین جا رسیده، والسلام تمامش کنند، برای سال آینده هم بگویند به طور کلی دولت دست به کار عمرانی مثلاً خدای نخواسته نزنند و یا منحصراً به کارهای نیمه تمام سالهای قبل مشغول بشود این است که من خودم موافقم و ان شاء الله دیگر نمایندگان محترم هم رأی خواهند داد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. نایب رئیس- مخالف بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای موحدی ساوجی بفرمائید. نایب رئیس- آقای طیب تذکر داده اند که ضمن صحبت هایشان واحدی که گفتند نسبت به واردات و صادرات واحد «هزار تن» بوده و اشتباهاً «تن» گفته شده است این را تصحیح بفرمائید. موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. برادر ما در بین صحبت ها و بیاناتی که داشت به مطلبی اشاره کرد که روح حاکم بر دستگاههای اجرائی ما و مسؤولین اجرائی هم همین است. و آن اینکه فرمودند اگر دولت بیش از اندازه اعتبارات و بودجه های مصوب قدرت و توان هزینه و جذب را داشته است، این نشانه مهارت و هنر و قدرت و توان مندی دستگاههای دولتی هست و باید به این وسیله تشویقش هم کرد که بیش از اندازه مصوب تا حالا خرج کرده است. من فکر می کنم این مطلبی که ایشان فرمودند در واقع همان روحیه ای است که بعد از انقلاب، خصوصاً در این چند ساله ای که ما در مجلس شورای اسلامی انجام وظیفه می کردیم، مشاهده کردیم که این روحیه بر مجرمان محترم حاکم هست. سؤال ما از دولت محترم جمهوری اسلامی و مسؤولان شورای اسلامی و مسؤولان اجرائی که مدعی هستند اعتبارات مصوب تکافوی هزینه ها و خرج هائی که انجام گرفته نمی کند، یعنی در هزینه ها زیاده روی کرده اند و حالا از ما تقاضای افزایش بودجه سال 62 را می کنند و متمم آورده اند. سؤال ما این است که آیا مجرمان محترم از نظر شرعی و قانونی مجاز هستند که از قانونی که مجلس شورای اسلامی تصویب می کند پا فراتر بنهند؟ و آیا اصولاً تصویب بودجه های دولت نیازی به مجلس دارد یا نه؟ اگر می پذیرند و قبول دارند که مجلس باید بودجه ها را تصویب بکند. بنابراین چرا از مقدار مصوب تجاوز می کنند؟ با توجه با این که درآمدهائی که بتوانند این هزینه های زائد و این خرج های اضافی را، آن درآمدها جبران بکند اصلاً وجود نداشته. بلکه همان مقدار از درآمدهائی که مجلس شورای اسلامی بر مبنای پیش بینی های دولت برای سال 62 تصویب کرده، آن درآمدها هم حاصل نشده است. بنابراین وقتی که ما در لایحه سال 62 در تبصره هائی که وجود داشته، در این تبصره ها (از جمله تبصره 21 بودجه سال 62 و همچنین بند ب تبصره 48 قانون بودجه سال 62) مجلس تصویب کرده که آن مقداری که در هزینه های جاری در بخش چهارم برای مواد بیست گانه تعیین شده، به هیچ وجه حق ندارند اعتبارات دستگاهها را تغییر و نقل و انتقال بدهند و غیر از مواد 1 و 2 و 8 و 17 گفته شده شده در سایر مواد یعنی در 16 ماده دیگر دولت یعنی بالاترین دستگاه اجرائی تنها یک بار در سال تا 10 درصد می تواند نقل و انتقال بدهد. و اگر بخواهید بیش از 10 درصد جابجائی را انجام بدهد باید با تأیید سازمان برنامه و بودجه باشد. و همچنین در بند ب تبصره 48 که در ارتباط با هزینه های جاری استانها هست آنجا هم باز آمده: «به غیر از موارد 1 و 2 و 17 اجازه داده شده است که در سایر مواد برای یک بار جابجائی در سقفی که تعیین شده است». حالا یا واقعاً دولت در برابر مجلس، در برابر ملت، در برابر قانون اساسی خودش را مسؤول نمی بیند؟ و متخلف نمی بیند که بیش از مقداری که مجاز بوده قانوناً عمل کرده و پیش رفته و حالا به نزدیک به پایان سال که شده از مجلس به وسیله لایحه متمم بودجه می خواهد کارهای غیر قانونی و هزینه های غیر قانونی ای را که انجام داده و هیچ دلیل صحیحی هم که بتواند توجیه بکند برای این امر ندارد می خواهد این لایحه متمم برای امور غیر قانونی خودش به تصویب برساند. این مطلبی است که من فکر می کنم از مهمترین و روشن ترین موارد ایرادی که به این لایحه متمم بودجه می توان گرفت همین است و به نظر ما، مسأله جنگ، مسأله هزینه های مربوط به بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی که به خاطر مسائل به وجود آمده پیدا شده و امثال آن هیچ دلیلی نمی تواند واقعاً در این جا برای مجلس قانع کننده باشد. برای این که اگر چنانچه ما موارد مربوط به جنگ و بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی را بخواهیم جمع بکنیم جمعاً 20 میلیارد ریال می شود. نه این مقدار که در لایحه متمم آمده که در تبصره 2 متمم از مجلس خواسته شده که باز دولت بتواند 150 میلیارد ریال از بانک استقراض بکند. و بعد در ماده واحده دارد که دولت بتواند تا 40 میلیارد ریال به شرح جدول پیوست به اعتبارات مصوب سال 62 اضافه بکند. یقیناً این بیش از آن اندازه ای است که در ارتباط با جنگ گفته می شود. بحث ما این است که برادری که می فرماید دولت در سال 61 موقعی تقدیم بودجه سال 62 و طرح بودجه سال 62 در مجلس عنوان کرد، قول داد، اظهار کرد که در سال 62 دیگر کسری نخواهد داشت و این سقفی را که برای سال 62 در نظر گرفته است با توجه به همه پیش بینی هایی که می شود و امکان این که ممکن است کسری داشته باشد، با توجه به همه اینها داده که دیگر کسری تقاضا نکند متممی به مجلس نیاورد آن وقت در این جا برادرمان می گوید که یک مسائلی پیش آمده و این مسائل را برای ما نمی شکافد و بیان نمی کند که این مسائل پیش آمده چه هست؟ وقتی که ما می بینیم در بودجه سالیانه ما بیش از دو برابر بودجه عمرانی و اعتبارات عمرانی بودجه های جاری هست و بعد در میان بودجه های جاری شاید حدود دو برابر جنگ تحمیلی و هزینه های جنگ تحمیلی بودجه های جاری سایر دستگاهها هست و بعد همواره بودجه های جاری رو به تزاید و افزایش هست که سیر صعودی را می پیماید، ما دیگر در مجلس نمی توانیم متمسک به این بهانه بشویم که چون جنگ هست و در حال جنگ هستیم، این مسائل و این مشکلات و این نواقصی که در بودجه و یا در رابطه با لایحه متمم وجود دارد مربوط به جنگ هست این جا است که اگر واقعاً نمایندگان محترم مجلس می دیدند که این لایحه متمم و این مقدار درخواستی دقیقاً مربوط به جنگ تحمیلی و شرایط اضطراری هست همه می پذیرفتند. بحثی نیست. وقتی که ما در برابر ابرقدرتها می خواهیم بایستیم و نمی خواهیم تسلیم بشویم. می خواهیم تا پیروزی نهائی مقاومت کنیم و به نبرد و مقابله ادامه بدهیم، قهراً عوارض که مستقیماً ناشی از این جنگ تحمیلی باشد، هر چه باشد می پذیریم، ولی بحث ما این است که در ارتباط با بودجه سال 62 و کارهائی که دستگاههای اجرائی انجام داده اند و زیاده روی ها و اعمال غیر قانونی که انجام شده است این ارتباطی به جنگ تحمیلی ندارد. این مطلب اولی بود که من لازم دانستم به عرض برسانم. نکته دوم این است که واقعاً نمایندگان مجلس باید بودجه ای را که برای هر سال تصویب می کنند، برای دستگاههای اجرائی و برای هر دستگاه مقدار معینی را و برای کارها و برنامه ها و پروژه های مشخصی تعیین می کنند. بعداً نمایندگان باید واقعاً در جریان دقیق هزینه این بودجه در هر دستگاه باشند نه این که یک بودجه ای را فرض کنید 400 میلیارد تومان، در سال گذشته جمعاً پانصد و هشتاد و خرده ای میلیارد تومان بوده. مجلس یک چنین بودجه ای را تصویب بکند و بعد هم دولت بگوید که ما این مقدار که تصویب شده برای این دستگاهها کم داریم. بدون اینکه مجلس بداند و نمایندگان مجلس بدانند و آگاه باشند از این که واقعاً هر دستگاهی در محدوده قانونی که داشته است، مقدار بودجه ای را که داشته است، برای هدف هائی که این بودجه تصویب شده است آیا درست عمل کرده؟ و درست هزینه کرده یا نه؟ درست هزینه نشده و در این جا خدای نکرده اهمال کاری ها و مسامحه کاری هائی باشد. وقتی که مجلس واقعاً مطلع نیست چگونه می تواند با اطمینان کامل به لایحه متمم بودجه رأی بدهد؟ برادرمان می گوید که آقا! مجلس که در جریان نیست، خوب کمیسیون بودجه در جریان بوده، مثل این که مجلس یعنی کمیسیون بودجه. و من یقین دارم که کمیسیون بودجه هم در جریان دقیق هزینه ها و عملکرد بودجه سال 62 نیست. این است که کمیسیون بودجه تا مدتی لایحه متمم را رد می کند، رسماً رأی گیری می کند و کلیاتش را رد می کند. بعد تصویب می کند. بعد هم برادرمان در این جا می گوید که خوب با کلیات را رد کردیم ولی جزئیات را که رد نکردیم. من تعجب می کنم مثل اینکه برادر عزیز ما با آئین نامه داخلی مجلس آشنائی ندارد یا غفلت فرموده برای این آئین نامه داخلی این است که هر لایحه یا طرحی وقتی به مجلس می آید در یک بار که رأی گیری می شود چه در جلسه علنی، چه در کمیسیون، اگر کلیت آن طرح یا لایحه رد شد یعنی رد شده. دیگر نه این که جزئیاتش قابل قبول است. خوب بعد مسؤولین محترم اجرائی آمدند، آقای نخست وزیر آمدند، آقایان دیگر آمدند مطالبی گفتند و آقایان در رابطه با جزئیات آمدند با اصلاحاتی به جزئیات رأی دادند. و این درست نشان می دهد یا کمیسیون بودجه آن موقعی که اصولاً کلیات را از ریشه رد کرد پیاده بود و سواره نبود و بعد که آمد مسؤؤلین اجرائی برایشان توضیح دادند یک مقداری تو باغ آمدند و مطلع شدند. (بدون این که اهانت بشود البته من معذرت می خواهم) و یا اینکه اول که رد کردند واقعاً سهل انگاری کردند، دقت نکردند بی خودی رد کردند. یک از این دو شکل بیشتر ندارد. یکی از این دو احتمال بیشتر در آن محتمل نیست. ای یک مسأله. بنابراین من معتقدم تا وقتی که در مجلس شورای اسلامی، من نماینده به عنوان یکی از نمایندگان ضعیف شما که معمولاً دلم می خواهد در ارتباط با آن چه که در مجلس می گذرد مطلع و آگاه باشم و از عمق و ریشه مسائل سر در بیاورم، من سر در نیاوردم، اگر نمایندگان دیگر دقیقاً می دانند که این بودجه درست هزینه شده یا نه؟ هر دستگاهی درست عمل کرده یا نه؟ بینهم و بین الله بیایند و بگویند. هادی- می رفتید کمیسیون بودجه سر در می آوردید. موحدی ساوجی- آقای هادی شما هم که رفتید سر در نیاوردید. نایب رئیس- کمیسیون دیوان محاسبات هم بین مجلس و هزینه ها واسطه است. موحدی ساوجی- و اما مطلب دیگری که من باید عرض کنم این است که ما در ارتباط با هزینه کردن ها آن دقت ها و احتیاط ها که لازمه امانتداری مسؤولین محترم اجرائی است مشاهده نمی کنیم. برای این که اگر چنانچه دستگاههای اجرائی ما آن چه را که می خواهند بخرند، از داخل یا خارج، جنس باشد یا خدمات، آن چه را که می خواهند تهیه بکنند اگر چنانچه دقت نکنند که آن جنس را، بهترینش را، ارزانترینش را و آن چه که به مصلحت جمهوری اسلامی است و کم خرج ترینش را تهیه بکنند، اگر دقت کافی انجام ندهند، در برابر بین المال، در برابر ملت، در برابر این انقلاب مسؤولند. و ما وقتی که داریم مشاهده می کنیم که در رابطه با خریدهای از داخل و خصوصاً خریدهای از خارج .. ما در امر این که باید واردات داشته باشیم در آن حدی که تولیدمان پائین است و ناچاریم واردات داشته باشیم حرفی نداریم. اما در این که واردات بی حساب و کتاب، بدون برنامه، بدون هماهنگی، بدون دقت کافی، می روند خرید می کنند، بی اندازه خرید می کنند و بعد که می آیند ظرفیت و تخلیه بنادر را در نظر نمی گیرند و ما در سال میلیاردها تومان ضرر مفت بی خود و بیهوده داریم از کیسه بیت المال به شرکتها و کشتی های خارجی می دهیم. ما این را داریم سؤال می کنیم. می گوئید ناچاریم واردات داشته باشیم. خیلی خوب، داشته باشید. اگر ناچارید واردات داشته باشید. به اندازه ای که می خواهید باید آن مقدار وارداتی که می توانید وارد کنید را در نظر بگیرید و آن قدر برنامه ریزی دقیق وصحیح باشد. به آن اندازه ای که می توانید تخلیه کنید. ظرف مثلاً یک هفته خرید بکن. نه این که کشتی به این جا بیاید بعد هم حساب نشود این محموله ای که آورده آیا جرثقیل های ما می توانند این محموله را از کشتی تخلیه کنند یا نه؟ و کشتی هائی هست که چندین برابر قیمت کشتی و همه محموله هایش، چون مانده و تخلیه نشده است، با این که محموله هایش هم مورد نیاز ضروری مملکت ما هم بوده، در عین حال عقب افتاده و هزینه های بسیاری روی دست جمهوری اسلامی گذاشته. ما این را سؤال می کنیم. ما رفته ایم از نزدیک دیده ایم. بنادرمان را دیدیم. اطلاع داریم. این اطلاعاتی هم که داریم شاید یک درصد باشد. از آن چه که باید مطلع باشیم. این جا است که در این رابطه واقعاً باید مسأله را روشن کرد. و اما موضوع دیگر این است که خوب، علاوه بر کسری بودجه و بدهی هائی که با تصویب مجلس روی دست دولت هست و روی دستش مانده و بدهی های مجاز به حساب می آید، از تنخواه گردانی که در اختیار داشته، 250 میلیارد ریال تنخواه گردان، 132 میلیاردش را تا حالا گرفته ولی به خزانه برنگردانده است. حالا شما بیائید بفرمائید که طبق کدام قانون غیر قانونی نیست. (نایب رئیس- در موقع دفاع حتماً توضیح خواهند داد) روی این اساس است که من مطالبی را که در ارتباط با بودجه سال 63 دارم نمی خواهم در این جا مطرح بکنم. روی این اساس است که ما با این لایحه متمم مخالفیم و آقای مخبر کمیسیون بیاید بفرماید سال گذشته که لایحه متمم در مجلس تصویب شد آیا واقعاً مورد نیاز بود یا نه؟ خود آقایان می فرمودند که این لایحه متممی را که داشت نتوانست تا آخر سال جذب بکند و نیازی نبود. بی خود وقت مجلس گرفته شد و بحث ها و گفتگوهائی که پیش آمد و به نظر ما اگر این لایحه متمم هم تصویب نشود، دولت راههائی برای آن مواردی که خیلی ضروری هست دارد که برای آن موارد هزینه بکند. والسلام علیکم و رحمة الله. منشی- آقای هراتی موافق. هراتی- بسم الله الرحمن الرحیم. «ربنا لا تکلنا الی انفسنا طرفة عین ابداً» برادرانی که در مخالفت صحبت کرده اند، هر چند به دلسوزی و تعهدشان اعتراف داریم اما معتقدم به هیچ وجه در اصل موضع و بحث نبود. یعنی اگر می خواستند در رابطه با بودجه سال 63 صحبت کنند، مطالبی که مطرح می کردند رد رابطه با هزینه های جاری، در رابطه با مسأله تورم، در رابطه با این که باید یک فکر اساسی در رابطه با بودجه کرد، مطلب صحیحی بود. اما در رابطه با متمم بودجه و انگیزه آوردن متمم بودجه و راه حل های اساسی آن معتقد هستم که هیچ گونه بحثی صورت نگرفته است. من در ابتدا مختصری پیرامون اشکالاتی که در محورهای اساسی مخالفت سه نفر از برادران بود صحبت می کنم و بعد می پردازم به این که علت اساسی که دولت متمم بودجه را آورده چه مسأله ای بوده؟ نخستین مسأله ای که مورد توجه قرار گرفت این بود که دولت قبلاً اعلام کرده بود که ما در سال 62 متمم بودجه نمی آوریم و هم اکنون شاهد هستیم که دولت متمم بودجه ای تقدیم مجلس کرده است. این که دولت آن موقع اعلام می کرد ما متمم بودجه نمی آوریم. همان موقع اگر سؤال می شد آقا، اگر شما نتوانید این درآمدهائی را که پیش بینی شده به دست بیاورید، آیا متمم بودجه می آورید یا خیر؟ قهراً می گفت اگر این درآمدها در بودجه سال 62 جذب بشود ما متمم بودجه نمی آوریم. اما اگر این درآمدها جذب نشد و کاهش پیدا کرد، کاهشش هم یک رقم نسبتاً قابل توجهی بود آیا باز هم می گفت ما متمم بودجه نمی آوریم. آوردن متمم بودجه در رابطه با کاهش درآمدها است. دولت ناگزیر است وقتی که با کاهش درآمدی در یک موردی دچار شد متمم بودجه ای تقدیم مجلس بکند. موضوع بعد این بود که اگر در این مورد اعتبار کافی وجود نداشت چرا دولت آمد و تخصیص داد؟ اعتبار بودجه به دو شکل هست. یک سری اعتبار جاری هست و یک سری اعتبارات عمرانی، در اعتبارات جاری که بحثی نیست. قطعاً حقوق پرسنل و کارمندان هست، جذب می شود. می رسد به اعتبارات عمرانی. اعتباران عمرانی به این شکل هست که در ابتدا با آن پیمانکار یک قراردادی ببندند و به تدریج پول در اختیارش بگذارند تا این طرح مراحل نهائی اش را طی کند. حالا شما می فرمائید در وسط کار که اوج تلاش و فعالیت برای آن کار هست، چون اعتبار کافی نیست ما این پروژه ها را تعطیلش کنیم. تعطیل این پروژه چه مفهومی دارد؟ مفهومش این هست که شما در رابطه با قراردادی که با آن پیمانکار دارید باید کلیه ضررها و زیان ها را به او بدهید. یک بیکاری گسترده را تحمل بکنید. کار نیمه تمام بماند و حتی بر اثر سوانح طبیعی، حتی قسمت 50 درصد کار هم از بین برود. پس بنابراین تخصیص اعتبار در جاری اش چاره ای نیست. در عمرانی اش هم باز ناگزیر هستیم وقتی قراردادی را بستیم به آن قرارداد خودمان در این رابطه عمل کنیم. موضوع سومی که در این رابطه برادران مطرح می کرده اند این بود که چرا مجریان آمدند از آن حدود وظایف قانونی خودشان تخلف کرده اند؟ من تصور می کنم اگر دقیقاً به این لایحه متمم بودجه عنایت بشود، اگر در بعضی موارد هم یک مقداری زمینه های جذب را فراهم دیدند دقیقاً در رابطه با کارهای اساسی بوده، ضمن اینکه تخلفی به آن مفهوم وجود نداشته است. کارهای عمرانی یک کاری نیست که دقیقاً از ابتدا تا انتها بشود روی آن آنچنان برنامه ریزی کرد که درصد هزارمش را هم زد. هیچ چنین امکانی ندارد. یعنی در کارهای عمرانی گاهی اوقات هست بعضی از وسایل و موادی که مورد نیاز هست با مشکل تهیه می شود. مسأله تورم هست که به ما تحمیل می شود و از آن گذشته مسأله تعدیلی است که ما در اکثر این قراردادهائی که داریم ناگزیر هستیم بپذیریم. بنابراین چون در کار عمرانی دقیق نمی شود پیش بینی کرد، قطعاً یک مواردی هست که دولت در این رابطه متمم می آورد و خود متمم آوردن دلیل این است که از آن وظایف قانونی اش تجاوز نکرده است. چون اگر می خواست تجاوز کند می رفت انجام می داد. این که متمم آورده یعنی از مجلس خواهان این است که اگر شما اجازه بدهید من این طرح و این پروژه را به اتمام برسانم. اما علت اساسی که دولت متمم آورده در رابطه با دو مسأله هست: 1- مسأله کمبود فروش نفت. 2- مسأله بعضی از درآمدهائی که جذب نشده است. در رابطه با فروش نف با توجه به توطئه هائی که استکبار جهانی داشت، با توجه به شایعات گسترده ای که یک روز تحت این عنوان پخش می کردند که ما در خلیج فارس مین گذاری کردیم. یک روز به عنوان منطقه جنگی هست. یک روز به این عنوان که هر کشتی بیاید در مسیر تهاجم ما هست و باید هیچ امید بازگشتی نداشته باشد. با همه این توطئه هائی که داشت من به سهم خودم از وزارت نفت در این رابطه صمیمانه تشکر می کنم که حداکثر تلاش خودش را به کار برده و موفق شده حدود 90 درصد از آن درآمد نفتی را برای ما بیاورد. یک 10 درصدی بوده. یکی از برادران مخالف اشاره می کردند که ما از ابتدای سال می دانستیم که قیمت نفت در نوسان است. پس بنابراین می خواست بودجه را این جوری ... خوب برادران عزیز مجلس به همان مقداری که وزارت نفت پیشنهاد کرده بود، اولاً رأی داد و ثانیاً در 8 ماهه اول سال ما با این مشکلات مواجه نبودیم.بیشتر در ماههای نهم و دهم با این مشکل مواجه بودیم. پس بنابراین مسأله ای است که دولت در این رابطه نهایت تلاش خودش را کرده و 90 درصد از آن بودجه ای که لازم بوده تأمین کرده یک 10 درصدش در رابطه با توطئه هائی که بوده برایش امکان پذیر نبوده است. موضوع دوم ر رابطه با درآمدهائی است که مطرح است. یعنی آن لیستی که من الان می خواهم درآمدهائی که پیش بینی شده، اما جذب نشده، در بخش سوم ردیف 320700 بانک مرکزی. از سوم سهام بانک مرکزی 25 میلیارد پیش بینی شده، 118/14 در عملکرد 11 ماهه اش هست. فروش خانه های دولتی، ردیف 391100 ، 20 میلیارد پیش بینی شده، 530/0 (مختصری بالاتر از نیم میلیارد) جذب نشده، بدست نیامده است. در ردیف 41016 دادسرای انقلاب، 25 میلیارد پیش بینی شده، 064/7 بیشتر جذب نشده است. در ردیف 410303 وزارت آموزش و پرورش ، 800/4 پیش بینی شده 177/0 بیشتر جذب نشده در ردیف 420500 فروش ارز به مسافرین، 70 میلیارد پیش بینی شده 905/4 بیشتر جذب نشده است. در ردیف 420600 عواید حاصل از فروش زمین، 5 میلیارد بوده، چیزی در این رابطه عاید نشده است. در ردیف 420700 فروش خانه های ارزان قیمت 25 میلیارد بوده، 643/1 بیشتر تأمین نشده است کل آنچه که قبلاً پیش بینی می شده 8/174 میلیارد بوده که از این مقدار 437/28 بیشتر تأمین نشده، یعنی تقریباً همین حدود 150 میلیاردی که مجلس می خواهد در این رابطه تخصیص بدهد. در رابطه با آن 10 درصدی هم که پیش بینی می شود فروش نفت کمتر بوده، 250 میلیاردی بوده که در آن رابطه دولت صرفه جوئی کرده و یک سری طرحها را متوقف کرده و این کار انجام شده. حالا سؤال این است در رابطه با فروش ده درصد کمتر نفت و در رابطه با این درآمدهائی که جذب نشده آیا در این رابطه دولت مقصر هست؟ اگر مقصر هست خوب بود تکیه کلام برادران مخالف این بود که چرا فرضاً شما آقا فروش ارز به مسافرین نداشتید؟ می رفتند روی این مسأله بررسی می کردند، استدلال می کردند، می گفتند به این دلیل، به این دلیل، به این دلیل، شما می توانستید این فروش ارز را داشته باشید و نداشتید،‌ دادسرای انقلاب می خواسته 25 میلیارد ریال باشد به این مبلغ رسیده، به این دلیل، به این دلیل مقصر بودند، ولی من حتی یک مورد از این برادران مخالف ندیدم که روی این رقم هائی که تأمین نشد. استدلال منطقی و اصولی داشته باشند که آقا به این دلیل به این دلیل بوده، یک موردی من حتی ندیدم. در رابطه با فرش نفت هیچ برادری نیامد استدلال کند که آقا امکان داشته آن 10 درصد تأمین بشود ولی تأمین نشده، اما هزینه هائی که امکان دارد انجام می شود در رابطه با این 150 میلیارد، بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی که با شکل کمک دارد دریافت می کند، خوب پیش بینی می شده که یک سری از مناطقی که آزاد شده امکانات لازم فراهم بشود، این برادرها مهاجرت بکنند به محل اولیه خودشان، ولی خوب عملاً در رابطه با آن خانه سازی نتوانسته به موقع انجام بشود، این برادرها هم آنجا مانده اند. یکی از برادرها مطرح می کردند که خوب است که این برادرها در کارهای عمرانی از آنها استفاده بشود، مگر استفاده نمی شود؟ خود این برادرها فراوان مراجعه می کنند و خواهش دارند که برای ما کاری فراهم بشود که ما بتوانیم در آن کار مسؤولیت خودمان را انجام بدهیم و از بیکاری طاقتتمان طاق شده و حوصله مان سر رفته. در رابطه با وزارت راه و ترابری، با توجه به مسؤولیت های عظیم و گسترده ای که در جبهه دارد، یک نمونه این جا وزیر راه مطرح می کرد که آقای 700 دستگاه کمپرسی که ما آوردیم یک مرتبه اعلام کردند، جبهه نیازمند است، ما تا حالا 700 کمپرسی در این رابطه دادیم، خوب قهراً وقتی 700 عدد کمپرسی بدهد و بخواهد 700 کمپرسی جدید خریداری بکند. در رابطه با طرحهای عمرانی اش قهراً نیازمند به این مقدار خواهد بود. در رابطه با راه آهن جمهوری اسلامی هم که این فقط حقوق پرسنلی اش هست در ابتدا هم در کمیسیون برنامه و بودجه استدلال برادران این بود که این مقداری که شما برای ما تخصیص داده اید کم است. ولی می گفتند شما بروید کوشش کنید، تلاش کنید. صرفه جوئی کنید که به یک شکلی این مبلغ را تأمین کنید، خوب تلاش هم کردند، امکان پذیر نبود، سازمان بنادر و کشتیرانی که ما داریم حداقل به طور متوسط روزی ده هزار دلار دموراژ عدم تخلیه به موقع را می دهیم، آیا اگر این بنادر سریع تر و زودتر راه بیفتد چه قدر می تواند در جامعه نقش داشته باشد، در حرکت اقتصادی جامعه به موقع رسیدن کالاهای مورد نیاز جامعه و مواد اولیه کارخانجات این است که وقتی بیش از همه، وقتی که 82 کشتی ما می بینیم در بندرعباس در نوبت ایستاده و حتی بعضی ها تا 9 ماه می ماندد و حتی بعضی ها بیشتر از آن ارزش خود کشتی بابت دیرکرد می گیرند، آیا ما را وادار نمی کند که هر چه سریعتر در رابطه با بنادر تلاش کنیم که زودتر اینها راه اندازی بشود. هزینه های پیش بینی نشده در رابطه با سه وزارتخانه است: بهداری، ارتش، آموزش و پرورش من یادم هست که آموزش و پرورش آمده بود در کمیسیون می گفت آقا این مقداری که شما برای ما قرار داده اید، تأمین ما را نمی کند و ناگزیر ما در این رابطه نیاز خواهیم داشت که شما این بودجه ما را اضافه کنید ولیکن از یک طرف مرتب فشار هست که باید نهضت سواد آموزی گسترش پیدا کند، فشار هست که باید معلم استخدام بشود، از یک طرف هم اگر این جوری دست ما بسته باشد، امکان هیچ گونه کار و فعالیتی برای ما نخواهد بود. ردیف بعد هزینه های متفرقه عمرانی و طرحهای عمرانی جدید است، برادری تصورشان بر این بود که یک سری طرحهای جدیدی می خواهند شروع بکنند که این طرحهای جدید قبلاً نبوده، در حالی که در این رابطه نیست، قبلاً سازمان برنامه و بودجه درخواست کرده بود که اجازه بدهید در رابطه با بعضی از طرحهای عمرانی ما جابجائی انجام بدهیم تا این جابجائی بعضی طرحها که فعال هست، پیمانکارانش رها نکرده اند، کار قریب به اتمام است، بتوانیم بودجه بدهیم. کمیسیون در این رابطه موافقت نکرد گفت اگر این کار بخواهد انجام بشود در این یک ماهه آخر سال مشکلاتی به وجود می آورد، کار به هم می پیچد، بعد حسابرسی آن مشکل می شود، لذا اجازه خواست در این رابطه بودجه ای باشد، یعنی آن مقدار هزینه های عمرانی که در رابطه با بعضی از طرحها جذب نشده، از این طریق برای طرحهائی که امکان جذب و فعالیت بیشترش هست فراهم بشود. مسأله بعدش هم هزینه های ناشی از جنگ تحمیلی و تعهدات است، قطعاً هم در رابطه با اینکه ما عزیزترین فرزندان و سرمایه های انقلابمان را در راه این جنگ تحمیلی داریم نثار و ایثار می کنیم، مقداری پول در این رابطه اختصاص دادن مسأله ای نیست، ضمن اینکه برادرها یک حساب خیلی ساده است، هر یک موشکی که می آید طبق برآوردی که کردند، حداقل 40 میلیون تومان تنها خرج بازسازی همان منازلی است که ویران می شود، صرفنظر از این که چه هزینه جدیدی به دوش بنیاد شهید و سایر کمیته های امداد رسانی بار می شود، خوب در رابطه با اینها یک هزینه های جدیدی است که قابل پیش بینی نیست بنابراین در رابطه با این مسأله متمم بودجه عامل اصلی آن کمبود فروش نفت به میزان 10 درصد و هزینه های جذب نشده و هیچ چاره ای هم جز پذیرش در این رابطه وجود ندارد، برادرهائی که آمدند استدلال کردند، چه قدر خوب بود که در این رابطه می گفتند آقا برای جبران این متمم بودجه حداقل یک راه ذهنی ارائه می دادند، حالا راه عملی اش بماند، یک راه ذهنی ارائه می دادند که آقا این 150 میلیارد ریال را شما بروید از فلان مسیر، از فلان طریق، از فلان طرح از فلان محل فراهم کنید، هیچ پیشنهاد مثبت و سازنده ای در این رابطه نشد و عملاً رد شدن این، یعنی این که ما حقوق یک عده از پرسنل را نتوانیم بدهیم، یک سری از طرحهای عمرانی بخوابد که سال آینده اگر بخواهیم آن طرحهای عمرانی را شروع کنیم، قطعاً هزینه ای چند برابر سال جاری باید به آن اضافه کنیم، والسلام. نایب رئیس- متشکر، عنایت می فرمائید که ما از نظر آئین نامه همین طور که توجه دارید وقتی بودجه یا متمم بودجه مطرح هست، جلسات باید بدون فاصله باشد، یک مقداری از وقت مخالفین و موافقین مانده است، طبعاً کمیسیون هم بحث دارند، دولت هم بحث دارند، یک راه این است که بعد از ظهر جلسه ای بگذاریم و این بحث را تمام کنیم، چهار شنبه برنامه کمیسیونها بشد و پنجشنبه ما بودجه را مطرح کنیم. راه دوم این است که فردا صبح جلسه باشد و دنباله همین برنامه باشد، قهراً برنامه کمیسیونها می ماند (عده ای از نمایندگان- رأی بگیریم) به هر حال اگر با بعد از ظهر موافق هستید، می توانیم والا موظف هستیم فردا را جلسه علنی داشته باشیم وقت می خواهد یک تعدادی از موافقین، مخالفین، کمیسیونها دولت مانده است خوب کسب نظری از مجلس می کنیم نمایندگانی که موافق هستند که بعد از ظهر این بحث ادامه پیدا بکند، قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. بنابراین فردا دنباله بحث می باشد لوایح وصولی را بخوانید. 6- اعلام وصول دو فقره لایحه از طرف دولت منشی- دو لایحه از دولت رسیده است که اعلام وصول می شود. 1- لایحه راجع به اصلاح ماده 10 قانون حقوق و مزایای پرسنل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران. 2- لایحه راجع به الحاق یک تبصره به ماده 6 قانون راجع به مجازات اسلامی. نایب رئیس- اسامی غائبین را بفرمائید. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم، جلسه امروز سه شنبه مورخ 9/12/62 غائبین غیر موجه عبارتند از آقایان: اخلاقی نیا از سیرجان، حجت کشفی از اصطهبان، ابوالفضل سید ریحانی از تبریز، باقر هاشمی از فلاورجان، 10 نفر هستند که تأخیرهائی از هفده دقیقه تا بیست و پنج دقیقه دارند که در پرونده ضبط می کنیم. نایب رئیس- قبل از اعلام ختم جلسه اسامی میهمانان امروز مجلس را می خوانم: جمعی از معلمین و دانش آموزان عراقی مجتمع آموزشی شهید صدر و شهید بنت الهدی، گروهی از اعضای انجمن اسلامی روستای سراسب شهرستان نور، جمعی از معلمین و دانش آموزان و خواهران نهضت سواد آموزی مدرسه راهنمائی شهید آیت تهران، گروهی از کارکنان شرکت واحد اتوبوسرانی منطقه نازی آباد تهران که مبلغ قابل توجهی نیز جهت کمک به جبهه های جنگ تحمیلی به مجلس شورای اسلامی نموده اند، از طرف مجلس شورا به همه آنها خوش آمد می گوئیم، امیدواریم ان شاء الله خداوند به آنها توفیق بدهد و کمکی هم که داشتند مورد قبول قرار بگیرد و به رزمندگان ما هم توفیق پیروزی نهائی به همین زودی عنایت کند، ان شاء الله. 7- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده نایب رئیس- جلسه بعد فردا صبح ساعت 8 می باشد، ختم جلسه اعلام می شود. (جلسه در ساعت 05/12 پایان یافت) نایب رئیس مجلس شورای اسلامی- محمد یزدی