سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار مسؤولان بنیاد بیماریهای خاص
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
از دست اندرکاران ساخت این مجموعه و مسؤولان رسیدگی به بیماران خاص تشکر میکنم که برای کم کردن آلام کسانی که به بیماریهای خاص مبتلا شدهاند، تلاش میکنند.
از همان لحظه اول که قرآن توسط قاری خوانده شده، به فکر این نکته افتادم که واقعاً قرآن از لحاظ لفظ، معنا و ثبات مفهوم در طول تاریخ و مفاهیمی که عرضه میکند، معجزه است که هیچ وقت کهنه نمیشود. شاید یک میلیون سال بعد هم انسانهای پیشرفتهتر از ما همین طراوات و تازگی را در مفاهیم قرآن ببینید که الان برای کار شما مضمون مهمی دارد.
در معنای و آیات قرآن بود که کسی که کار خوب و احسان کند، ده برابر پاداش میگیرد و اگر کسی کار بدی کرد، فقط به اندازه کار بدش به او مجازات میدهند که این آیه بیان کننده رحمت و لطف خدا و سنت عظیم آفرینش است که چگونه انسانها را به کار خیر و احسان دعوت میکند. ضمن قرائت قرآن، نکتهای دیگر را در ذهنم با این آیات مقایسه کردم و دیدم آن آیه هم مضمون وسیعتری در مورد اتفاق دارد.
خداوند در یکی از آیات سوره بقره مثالی میزند که در واقع یک حقیقت را به عنوان تصمیم ربوی بیان میکند که حکم آفرینش است. خداوند در آن آیه ما را به انفاق دعوت و برای کار خیر تشویق میکند و در مثالی میفرماید: اگر کسی دانه گندمی بکارد و این دانه گندم هفت خوشه بدهد و هر خوشه 100 دانه داشته باشد، 700 دانه میشود. بعد میفرماید: این مورد محدود نیست و شاید خداوند هم به آن اضافه کند.
شاید تعجب کنید که چرا خداوند این مقدار زیاد به انسان میدهد؟ برای اینکه هیچ وقت خیال نکنیم که رحمت خدا محدود است. خزانه خداوند پایان ندارد. اگر همه دریاها جوهر شوند و بنویسند، بازهم رحمت خداوند تمام نمیشود. عمر ما هم به پایان نمیرسد. از این دنیا میرویم، ولی ابدی هستیم و به اندازه میلیاردها سال هستیم. آمدیم که باشیم، ولی با مرگ پوسته ما عوض میشود. پس باید در همه عمر خود از رحمت وسیع خداوند استفاده کنیم.
این را در کنار این مسئله بگذارید که اگر خداوند میخواست، همه مردم بینیاز خلق میشدند. اینکه این کار سنت خداوند است، از مسایل خاص تربیتی است. فقط از انسان به عنوان مخلوق خداوند ساخته است که به نیازمندان کمک کند تا رشد نماید. خداوند هزاران نوع مخلوق دیگر هم دارد که مثل ما نیستند. شاید همه آنها بینیاز یا محتاج باشند که خداوند هر نوع مخلوقی دارد.
خیلی کودکانه است که اگر خیال کنیم جهان همین است که در اطراف خود میبینیم. وقتی صحبت از میلیارد سال نوری در فضای لایتناهی میشود، معلوم است که خیلی وسعت داشت و دارد. معلوم میشود که مخلوق خداوند چه قدر وسیع بود. بشر اینگونه خلق شد که در آنها نیازمند و بینیاز هستند. البته بینیاز مطلق نیست. همه ما نیازمند هستیم. منتها از بعد مالی، جسمی و چیزهای دیگر نیاز داریم. والاّ همه به خداوند نیاز داریم. یکپارچه نیازمندیم و هیچ استقلالی از خودمان داریم.
بههرحال این بیانهای خداوند بشر را تشویق میکند که به همنوعان بجای اینکه حرص داشته باشد و بخواهد از دیگران بگیرد، سعی کند از خودش چیزی به دیگران بدهد که این میتواند از مال، علم، حمایتهای معنوی و یا هر نوع کاری که در جامعه نیاز هست، باشد.
مفهوم عالی برای زکات داریم که علاوه بر زکاتهای شرعی خاص است که انسان هرچه دارد، دارای زکات است و برای هر نعمتی که خداوند به ما داده، باید سهمی از آن را برای نیازمندان در نظر بگیریم و همه را در لطفی که خداوند به ما کرده، شریک کنیم.
اگر بشر این جوری باشد، زندگی او و جامعه شیرین میشود و اگر اینجوری نباشد و طمع، حرص، زورگویی، خودخواهی، خودپرستی و استعمار بر زندگی حاکم باشد، زندگی اینگونه میشود که میبینیم مشکلاتی را در دنیا بوجود آورده است.
اگر در خانه هم تبعیض و استعمار حاکم کنید، آن خانه جهنم است. اگر در یک روستا تبعیض داشته باشید، آن روستا آرام نمیشود. اگر کشوری دچار تبعیضها و تفاوتها باشد، ساماندهی نمیشود. اگر دنیا هم اینگونه باشد، آرام نمیگیرد.
اینها که خودشان را متولّی دنیا میدانند و میخواهند دنیا را اصلاح کنند، هستی خودشان از استعمار و منابع دیگران شکل گرفته است. اکثر کشورهای پیشرفته که با منابع و ثروت مردم دیگر کشورها قوی شدند و امروز هم با بازار و منابع آنها این تفاوت را حفظ میکنند، مطمئناً نمیتوانند دنیا را راحت کنند، ولی میتوانند با زور برای زمانی آنها را ساکت کنند که گاهی این کار نمیشود. آگاهیها کم کم در دنیا در حال زیاد شدن است و بشر دارد مطلع میشود. جوانها دارند با سواد میشوند و میفهمند.
به همین خاطر دیگر آن شیوهها جواب نمیدهد. آمریکا 200 میلیارد خرج میکند تا به عراق بیاید و کشور را اشغال کند.
البته اهداف دیگر استعمارگری هرچه میخواهد باشد. بالاخره مردم را از شرّّ کسی مثل صدام راحت میکند، اما مردم نیز اینقدر آگاه هستند که به جای آن صدام، یک صدام جدید را تحمل نکنند. علیالخصوص آنکه آن شخص آمریکایی و خارجی باشد. مردم هرچه باشد، نمیپذیرند و الان در محافل و تحلیل خودشان قبول میکنند که فقر، جهل و مشکلات مردم منبع اصلی ویروس تروریسم است که یقیناً هم این طور است.
البته شرایط خودشان را میدانند و این ظلمها و مظلومها را میبینند و کمی تلاش سیاسی میکنند تا مسئله را حل کنند، ولی میبینند که درست نمیشود، لذا یک عده بخصوص اگر از طرف دشمن به آنها ضربهای وارد شود، خشمگین میشوند و جواب را با خون میدهند. چون چیزی برای از دست دادن ندارند. آدمی که در یک ماشین پر از مهمات مینشیند و میداند که لحظهای دیگر همراه آن مواد به دود تبدیل میشود و دیگر وجود خارجی ندارد، باید خیلی عاشق خدا و مردم باشد که بخواهد با این قیمت خدمت بکند و یا اینکه باید خیلی خشمگین باشد که همه راهها را بر روی خودش بسته ببیند که بخواهد اینگونه خود را از این مشکلات نجات بدهد و این میتواند از هر دو نوع باشد. اگر رنگ تقدس پیدا بکند، خیلی وسیعتر و مؤثرتر خواهد بود. روزانه شاهد تعدادی کشته در فلسطین هستیم و همه دنیا هم این را میفهمند. در این هفتهها اعلام کردند. – و به آن افتخار میکنند- تا بحال 50 نفر را کشتیم و حدود 500 نفر را هم زخمی کردیم و دهها خانه را هم خراب کردیم و عده زیادی را هم گرفتیم. البته شاید این خبرها در بعضی جاها برای ترساندن بعضیها باشد، اما در جایی محصول آن تبدیل به یک تصمیم شجاعانه یک انسان مجاهد و از خود گذشته میشود که بخواهد انتقام بگیرد. این فضا فعلاً دارد ایجاد میشود. چگونه میتوان روزانه شاهد جنایت در فلسطین باشیم و خیال کنیم که دنیا آرام باشد؟ همه میدانند که آمریکا مسؤول است. اگر آمریکا پشت اسراییل نباشد، این اتفاقات نمیافتد. قطعاً محصول این ناامنی آمریکاست.
زمانی ترورها با یک گلوله، خنجر یا شمشیر میشد و اینها خیلی محدود بودند، اما امروز با یک اتومبیل پر از مواد منفجره و شاید فردا این کار با یک هواپیمایی پر از مواد منفجره صورت بگیرد. شاید روزی بدتر از همه آنها یعنی حمله هستهای یا میکروبی باشد. این را تصور کنید که در شهر بزرگی یک کپسول ویروس سیاه زخم یا چیز دیگری منفجر کنند، آن وقت چه اتفاقی میافتد. دانش بشر امروز به آنجا رسیده که افراد میتوانند این موارد را بدست آورند. چون بچهها درس خواندند و با سواد شدند و آزمایشگاه در همه جا هست و میتوانند این را بسازند. دنیا باید به پیام آسمانی برگردد که دستگیری از نیازمندان و حل مشکلات بیماران به خصوص بیماریهای خاص است که فعلاً هفت، هشت عنوان داروی بیماری خاص، پرهزینه و تأمین آن پر دردسر است و انسان را زمینگیر میکند. متأسفانه بیشتر به سراغ انسانهای فقیر میرود که قدرت پیشگیری و نیز دانش آن را ندارند. بعد از ابتلا هم قدرت مقابله بهداشتی آن را ندارند. میدانیم که یک بیمار خاص در خانواده همه را رنجور میکند. هرچند به اندازه وسع خود به آنها کمک میکنیم، ولی این یک مسئله جهانی است. مثل ایدز که نمیتوان آن را در یک گوشه جهان معالجه کرد. باید برای آن فکر جهانی کرد. آدمهای نامرد در سطح جهان هستند که با داوری ایدز تجارت میکنند . به اندازه پدرشان روی این داروها قیمت میگذارند که هیچ مریض ایدزی نمیتواند از آن استفاده کند. یعنی از نیاز شدید مردم سوء استفاده میکنند. چقدر بین انسانها فرق است یکی هرچه دارد، برای نجات مردم مصرف میکند و یکی منتظر میماند تا بیچارهای، ایدز بگیرد تا از داروی گران قیمت و پرسود و انحصاری آن استفاده کند! پیام همه انبیاء دستگیری از نیازمندان است. انبیا عظام همیشه اینگونه بودند. افراد نیازمند و محروم بیشتر اطراف پیامبر (ص) جمع میشدند و آنها نیز حامیشان بودند. اصلاً این، یک اصل در کار انبیاء است. تعالیم الهی بشر امروزی نیز چنین است. لذا باید به سراغ اصل اساسی انسانی رفت تا دردهای بزرگ بشری را حل کرد.
بههرحال از کسانیکه در این وادی برای یک انسان زحمت میکشند و خدمت میکنند، صمیمانه تشکر میکنم و از شخصیتهای خوب دنیای اسلام که به صورت افتخاری عضو بنیاد هستند، قدردانی میکنم. چون آنها با این کار خودشان به همکاران ما در ایران روحیه میدهند. از شخص ولیعهد خوب عربستان جناب آقای امیر عبدالله که امروز نماینده ایشان برای ما صحبت کردند و عضو افتخاری این جمعیت هستند، صمیمانه تشکر میکنم و امیدوارم شما با خلوص نیت و عشق و امید به رحمت خداوند این کار را ادامه بدهید و انشاءالله در همه سطوح پیشرفت کنید. شما را به خدا میسپارم.
والسّلام علیکم و رحمه الله