سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از مسئولین ستاد برگزاری نمازجمعه تهران

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از مسئولین ستاد برگزاری نمازجمعه تهران

  • ساختمان قدس
  • شنبه ۶ مرداد ۱۳۸۶

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
همکاران ما در نماز جمعه، آقایان و خانم‌ها خیلی خوش‌آمدید. میلاد حضرت امام جواد(ع) را تبریک عرض می‌کنیم و انشاءالله در ماه رجب بتوانیم از موهبت‌های الهی بیشتر استفاده کنیم.گزارش خیلی خوب و جامعی که آقای مرادی فرمودند، خوشحال‌کننده است. نسبت به گذشته زحماتی که ستاد و خدمتگزاران داشتند، گزارش خوبی دادند و برنامه‌های ابتکاری خودشان را که این چند ماه انجام دادند یا دردست انجام دارند، خیلی خوب توضیح دادند. من فکر می‌کنم با برنامه‌های ایشان تحولی در مدیریت نمازجمعه پیدا می‌شود. البته تا الان شده و انشاءالله جلو می‌رود.
در گذشته هم اینطور بود که کار خوب ستاد نمازجمعه تهران برای مدتی به شهرستان‌ها هم می‌رفت و ما می‌دیدیم در شهرستان‌ها از کارهایی که اینجا می‌شود، استفاده و خوب‌ها را انتخاب می‌کردند. در حقیقت کار تهران تأثیرگذار و الگویی برای کشور است. شما هرچه زحمت بکشید و اینجا را به روزتر کنید و بهره‌گیری از این موهبت الهی را آسان‌تر کنید، به اندازه تهران نیست، به اندازه همه ایران است و شاید هم در کشورهای اسلامی به تأنی به جلو می‌رود. لذا هم ستاد و هم بقیه خدمتگزاران مطمئن باشند کاری که می‌کنند، در سطح دانشگاه تهران و آن فضا نیست.
شما سابقه‌ای برای نمازجمعه خلق کردید و این را کامل‌تر می‌کنید و انشاءالله در تاریخ، مؤمنین و نمازگزاران همیشه بتوانند از این سنت‌ها خوب استفاده کنند. شیعه پیش از انقلاب در حقیقت از نعمت نمازجمعه استفاده نمی‌کرد، دلیل آن هم عمدتاً این بود که شیعیان مبسوط‌الید نبودند. معمولاً در تاریخ اقلیت بودند و عمدتاً هم تحت فشار بودند، حکومت‌ها به شیعه نظر خوبی نداشتند. شیعه از حکومت‌ها انتقاد داشت و آنها را ذی‌حق نمی‌دانست و این باعث شده بود که چون مبسوط‌الید نبود، فقها هم به وجوب نمازجمعه یا حتی استحباب آن در آن زمان فتوا نمی‌دادند.
نمی‌گذاشتند. چون بالاخره طبیعت نمازجمعه سیاسی است. به همین دلیل باید منصوب رهبری باشند. در زمان پیغمبر منصوب خود پیغمبر بودند و در زمان بعد از پیغمبر معمولاً خلفا نصب می‌کردند و الان هم ائمه‌جمعه را رهبری نصب می‌کند یا توسط افراد دیگری در شهرستانها، ولی باز با اجازه ایشان نصب می‌شوند. این سمت در گذشته نبود.
بعضی از علما هم که فتوا به وجوب می‌دادند مثل مرحوم آیت‌الله اراکی در قم، ما هم آن موقع جوان بودیم و فکر می‌کردیم نمازجمعه باید احیا شود. گاهی به نمازجمعه ایشان در مسجد امام می‌رفتیم. اولاً تعداد خیلی کمی از مردم می‌آمدند. شاید فقط از مقلدین خودشان بودند. ثانیاً اصلاً صحبتی نبود، بیشتر حمد و ستایش خدا و همین چیزهایی که تشریفات نمازجمعه می‌شود و قدری هم نصایح اخلاقی بود که همان کلمات تقوا را به کار می‌بردند. من خیلی کم می‌دیدم که ایشان وارد مسائل شوند.
در زندان که بودیم، آیت‌الله منتظری اواخر فتوا داده بودند که اگر مبسوط‌الید شویم، نماز جمعه واجب است. رژیم در زندان و بند یک اوین یک مقدار برای ما علمایی که آنجا بودیم، احترام قائل بود و میدان داده بود. خیلی دخالت نمی‌کرد و بعد از بازجویی‌ها و رفتن به آنجا ما را کمتر اذیت می‌کردند. ایشان می‌گفتند: «نماز واجب است و باید بخوانیم.» نمازجمعه را شروع کردند. ما قبول نداشتیم و می‌گفتیم مبسوط‌الید نیستیم. مأموران ساواک شنود گذاشتند و می‌آیند و می‌بینند. اگر شما یک کلمه برخلاف میل آنها بگویید، می‌آیند و تعطیلمان می‌کنند، این چه مبسوط‌الیدی است؟ ایشان چند خطبه خواندند که آمدند جلوگیری کردند. قبل از انقلاب این‌گونه بودیم.
بعداز انقلاب چند ماهی تأخیر شد تا امام شروع به نصب ائمه جمعه کردند. آن چندماه انتقاد می‌شد و مؤمنین و انقلابیون به ما فشار می‌آوردند که چرا الان نمازجمعه خوانده نمی‌شود؟ امام هم تدبیر داشتند که اول تشنگی را به وجود آورد و بعد خیلی خوب و با سلیقه عمل کردند. اول آیت‌الله طالقانی را منصوب کردند. نه اینکه آن موقع علمای دیگر ذی‌صلاح نبودند، ولی این انتخاب خیلی جالب بود.
این را به خاطر نکته‌ای که آقای مرادی فرمودند، عرض می‌کنم که شما در ذهنتان باشد که هدف نمازجمعه همیشه تأمین می‌شود. ایشان می‌خواستند نمازجمعه جای همه باشد. آن اوایل عده‌ای از گروهها و جریان‌های سیاسی منتقد بودند. آن جریانی که به اصطلاح حاکم شده بود، یعنی خط امام را یا قبول نداشتند یا انتقاد داشتند و فاصله می‌گرفتند. احزاب زیاد و کوچکی بودند، ملی‌گراها، مجاهدین که آن موقع هنوز منافق نشده بود و مجاهدین خلق و امثال اینها بودند. ولی اینها آیت‌الله طالقانی را قبول داشتند، به خاطر اینکه مشی ایشان از اول با ملی‌گراها، جبهه ملی و نهضت آزادی بود. عضو نهضت آزادی بودند. با آنها بودند و در زندان هم قدری بیشتر از ما نسبت به اینها سعه صدر داشتند. بعد از انقلاب هم ایشان سعه صدر بیشتری داشتند. البته آنها از این سعه صدر سوء استفاده می‌کردند و پشت سر ایشان بودند و می‌خواستند ایشان را در مقابل امام و انقلاب قرار بدهند. هوشیاری خود ایشان نگذاشت که این کار را کنند.
نمازجمعه را که ایشان شروع کرد، آنها آمدند و به نمازجمعه رونق دادند. بلد بودند، سیاسی‌تر بودند، گروههایشان را آوردند، برنامه‌های جذابی درست می‌کردند. روزنامه‌هایشان در حاشیه نمازجمعه پخش می‌شد. ایشان چند هفته‌ای اقامه کردند و رحلت کردند. ولی نمازجمعه با همان صلابت ماند.
در دوران دفاع مقدس و همچنین در دوران شورش‌های اول انقلاب  نمازجمعه خیلی مهم و تأثیرگذار بود. آن موقع تهاجم تبلیغاتی علیه ما در داخل بسیار وسیع بود. گروههای منتقد، مخالف یا ضد انقلاب صدها نشریه و کلوپ درست کرده بودند. همین دانشگاه تهران مرکز اینها شده بود. بعضی از اتاق‌ها را اسلحه خانه کرده بودند.
اینکه نمازجمعه در دانشگاه تهران اقامه شود، خودش توجه درستی بود که انتخاب شد تا نمازجمعه به دانشگاه بیاید. دانشگاه واقعاً آن روزها مرکز ضد انقلاب شده بود. نه اینکه انقلابیون نبودند، آنها صدای خود را بلدتر می‌کردند. در و دیوار دانشگاه و اطراف دانشگاه آلوده به تبلیغات و شعارهای ضدانقلابی و ضد خط امامی بود. اینها یک هفته زحمت می‌کشیدند و یک روز که نمازجمعه بود، همه اینها پاک می‌شد و فضای تهران و کشور را عوض می‌کرد.
واقعاً یک روز برای اینکه زحمات یک هفته آنها را به باد دهد، کافی بود و بلکه نتیجه را برعکس می‌کرد. چون مردم را عصبانی می‌کرد. کم کم این وضع به همه ایران سرایت کرد. هفته‌های بعد احساس می‌کردیم که فضا عوض شده است. اوایل در شهرستان‌ها مثل الان فضا انقلابی و اسلامی نبود. گروههای کمونیستی، التقاطی، ملی‌گرا و .. خیلی فعال بودند. برای سخنرانی که می‌رفتیم، جلسات سخنرانی‌ پر از غوغا بود، حرف می‌زدیم و آنها هم در همان جلسه و جلوی مردم و پای صحبت، شعارهای بد می‌دادند. سوالات القایی را شروع می‌کردند و تهمت‌هایی در سوالهایشان مطرح می‌کردند و ذهن مردم را مشوّش می‌کردند. گاهی می‌آمدند و تریبون را می‌گرفتند و حرف می‌زدند.
همین نمازجمعه‌ها به تدریج جلوی اینها را گرفت و مردم در اجتماعات خود خیلی احساس قوت و قدرت می‌کردند. هزاران نفر یک جا جمع و بعد متفرق می‌شدند. نمازجمعه قدرت بالایی از مردم را در آن روزهایی که سخت بود، نمایش می‌داد. خیلی از شماچون از همان اول بودید، نیازی به گفتن من ندارید، ولی خوب است برای جوان‌ترها نقل کنید و آنچه که بود، بگویید. خیلی برایمان روشن شد.
تا آن موقع به صورت فکری قبول داشتیم، یعنی در تحلیل خودمان این بود و همیشه هم می‌گفتیم اسلام مکتب جامع و کاملی است که برای همه چیز فکر کرده و اصولی را هم گفته است و مبانی وچهارچوب‌هایی را تعیین کرده که تا قیامت می‌تواند مبنای زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه باشد.
در روابط داخلی و خارجی همه چیز را گفته است. شیوه‌های مهمی هم تعبیه کرده که بعضی‌ از آنها همین مسائل عبادی در همه زمینه‌هاست.
اینکه این همه تأکید روی نماز شده، به خاطر این است که خود نماز بسیار سازنده است. متن نماز که خیلی مفصل نیست، هفت، هشت دقیقه است و چند کلمه می‌باشد و خیلی هم آسان است. زبان عربی برای همه، فارس، ترک و لاتین آسان است و خیلی زود می‌توانند یاد بگیرند، چند کلمه که بیشتر نیست. ولی مضامین بسیار عالی در این کلمات است.
اگر کسی پنج بار در روز بایستد و هفده رکعت نماز بخواند و این کلمات را تکرار و توجه کند، خیلی درون او را می‌سازد. این نمازهای فردی است.
برای اینکه انسانها با هم ارتباط داشته باشند، اسلام مساجد و نماز جماعت‌ها را با استحباب اکید به میدان آورده است. مردم و خیلی از نمازگزارها در روز یک یا چند بار به مسجد می‌روند و همدیگر را می‌بینند. الان در همه محله‌ها، شهرها و روستاها برگزار می‌شود.
ابتکار مهمتر آن نمازجمعه است. اینکه در هفته یکبار طبق عقاید و فتوای علمای شیعه در یک محدوده وسیع جغرافیایی مثلاً دو فرسخ به دوفرسخ - یا کم و بیش که بعضی‌ها می‌گویند- یک نمازجمعه تشکیل شود و مردم جمع شوند، خیلی مهم است. اسلام ساده است، حکم ساده‌ای صادر کرده و فرموده است که نمازجمعه در این محدوده تکرار نشود. همه حکم نیم سطر است، ولی نتیجه آن، این می‌شود که مردم و آنهایی که متعهد هستند، خودشان را به هرشکلی برسانند. مخصوصاً وقتی نمازجمعه واجب باشد.
در فتواهای امروز فقهای ما به عنوان مستحب است، ولی در زمان حضور امام واجب بود و نیامدن به نمازجمعه به معنای مخالفت با نظام تلقی می‌شد و مردم می‌بایست به نمازجمعه می‌آمدند. اگر روزی در شهری مثل تهران واجب باشد وهمه مردم بخواهند در مصلّی جمع شوند، چه اتفاقی می‌افتد و تا کجا جمعیت جمع می‌شود. صدای بلندگوها چقدر ابهت پیدا می‌کند که پوشش عظیمی را در تمام شهر ایجاد می‌کند.
ابتکاری که اسلام و به خصوص مکتب شیعه برای محدوده جغرافیایی کرده و گفته که باید مراعات شود، خیلی کار مهم و خدایی است. برنامه خدایی است برای اینکه هفته‌ای یک بار قدرت، ابهت و وحدت مسلمانها را در مقابل مخالفان، دشمنان و کفار در معرض قرار بدهد.
بالاتر از این کنگره حج است که سالی یک‌بار مردم در جایی جمع می‌شوند که آن موقع اصلاً موقعیت سیاسی، اقتصادی، تفریحی و اجتماعی نداشته است. جای دورافتاده و کوهستانی بود. البته به یمن نفتی که آنجاست، آن مناطق آباد شد و یا به خاطر مسافران فراوانی که به حج می‌روند، الان آنجا بسیار آباد است.
از این تدبیرهای الهی وخدایی به عمق دین اسلام و مذهب شیعه و اهل بیت پی می‌بریم که این‌گونه سازماندهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی درست و سازنده را کردند. الحمدلله بعد از انقلاب استفاده کردیم. نباید خودمان را سرزنش کنیم و فکر کنیم که کم کاری کردیم و بهره نبردیم. اتفاقاً بهره بردیم. الان روز جمعه که می‌شود، ششصد، هفتصد تریبون در سراسر کشور، حرفهای مهم سیاسی را می‌گویند و مردم می‌شنوند و نقاط مهم آن را صدا و سیما و رسانه‌ها پخش می‌کنند.
تقریباً دنیا از طریق تریبونهای نمازجمعه در هفته یک‌بار در جریان اهداف اصلی انقلاب و مسائل مهم روز آن قرار می‌گیرد. تدبیر خیلی با ارزشی است که اتفاق افتاده و به عنوان یک حکم شرعی، وظیفه‌ای شد که فراموش نمی‌شود و می‌ماند و دائمی است. در قرآن هم آیات خیلی صریح، کوبنده و قاطعی درباره نمازجمعه است که سرمایه ما و برای کار اطمینان‌بخش است.
با این توضیحاتی که عرض کردم، می‌خواهم نتیجه بگیرم که زحمات شما ممکن است برای خودتان خیلی مهم نباشد. هر فردی از شما فکر کنید که گوشه کمی را دارید، ولی مجموعه را حساب کنید. همه با هم کار بزرگی را انجام می‌دهید.
اگر زحمات شما نبود، نمازجمعه در ناامنی‌های انقلاب واقعاً قابل انجام نبود و این مقدار خدماتی که می‌کنید، حداقل خدمات لازم است. اگر امکانات باشد، خیلی وسیع‌تر از این هم می‌توان خدمات داد.
محل برپایی نمازجمعه در تهران هم مشکل دارد. ما خیلی زود به فکر مصلّی افتادیم. همان سالهای اول من و مقام معظم رهبری نامه‌ای خدمت امام نوشتیم و از ایشان درخواست کردیم که دستور بدهند تا زمین عباس‌آباد تحویل داده شود و ایشان هم قبول کردند و تحویل شد. ساختن مصلّی خیلی طول کشید.
نمی‌خواهم وارد آن بحث شوم که چرا طول کشید. الان مصلّی کم و بیش آماده شده است و هنوز کاملاً آماده نیست. الان دو سه سال است که به ما می‌گویند آماده است، ولی وقتی می‌خواهند تحویل بدهند، می‌گویند مثلاً صدا این‌گونه است، حرارت و برودت این‌گونه است و اشکالاتی را می‌گویند. البته اینها خیلی مهم نیست.
فکر می‌کنم مسایل مدیریتی و اینکه آنجا چه کسی باشد و چه کسی نباشد، یک مقدار دارد تأثیر می‌گذارد که حیف است. البته نکته دیگری است که باید برای آن فکری کنیم. نمازجمعه در مصلّی تهران یک سابقه ارزنده تاریخی و انقلابی داشته است.
این که نمازجمعه این محل را به کلی ترک کند، خودش یک مساله شده است که روی این باید فکر کرد. اگر بخواهند دوجا برگزار کنند هم سخت است. چقدر می‌توانید مثلاً دو هفته آنجا را و دو هفته اینجا را آماده کنید. کار سختی است. فکر می‌کنم این مساله برای اینکه به یک تصمیم برسیم، دارد کار را معطل می‌کند. دو سه بار با رهبری صحبت کردم، ولی به همین جاها که رسیدیم، نتوانستیم جلو برویم. ولی باید فکری بکنیم. آن همه هزینه شده و وسایل رفت و آمد مهیا شده است. مترو می‌تواند در دو جای مصلّی مسافر بیاورد و ببرد. خیلی از کارها در آنجا آسان‌تر است. به علاوه جور کردن آن در خیابان و اطراف خیابان خیلی سخت است.
به هرحال یک روز باید به مصلّی منتقل شویم. آقای مرادی و دوستانشان پیگیری کنند و ما هم پیگیری می‌کنیم تا بالاخره تصمیم درستی برای آن کار گرفته شود که از آنجا استفاده کنیم. اگر ابتکاراتی که توضیح داده شد و خیلی‌هایش هم اجرا شد، تکمیل شود، فکر می‌کنم در مجموعه نمازهای جمعه کشور دوباره تحول جدیدی خواهیم دید و برای بهتر کردن جلو می‌رویم. امیدواریم به گونه‌ای در نیم قرن اول عمر انقلاب، نمازجمعه را به نقطه مطلوب برسانند که برای همیشه ملتهای اسلامی ارزش این نهاد را بفهمند و پیگیری کنند تا این ارزش از دستشان نرود. شما هم در بنیانگذاری این جریان نقش داشتید و انشاءالله در آینده هم این نقش را خواهید داشت.
یکی از مهمترین شعارهای مهم اسلام که قرن‌ها در بین شیعیان تعطیل بود، احیا شده و در حال تکمیل است و این سنت و وظیفه به دست بندگان خوب خداوند انجام شده است. خداوند توفیقات شما را بیشتر کند و ما را هم قدردان شما بفرماید.
والسّلام علیکم و رحمه الله