سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی در دیدار مسئولین کمیته‌های تخصصی ستاد دهه فجر

سخنرانی در دیدار مسئولین کمیته‌های تخصصی ستاد دهه فجر

  • ساختمان قدس
  • دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۳

بسم‎الله الرحمن الرحیم
الحمدالله والسلام علی رسول‎الله و آله
خیلی خوش آمدید. ما هر وقت شما را می‎بینیم که مخلصانه برای یک وظیفه اسلامی و ملی در این دهه تلاش می‎کنید، خداوند را شکر می‎کنیم که کسانی هستند که نگذارند شعاع مشعل فروزانی که باید همیشه نورافشانی نماید، کم‎رنگ بشود.
مردم نشان دادند که قدر انقلاب را می‎دانند و در این 26 سال بارها برای ما ثابت شده است که مردم فراموش کار نیستند. تفاوتی که هست این است که بخشی از مردم که در زمان انقلاب بودند و یا در انقلاب حضور داشتند، تجربه‎های عینی دارند و مسئله را از تاریخ و داستان و دیگران نگرفتند و خودشان حضور داشتند. آنها یک نوع روحیه دارند.
اما بخش مهم جامعه ما که جوان‎ها و نوجوانان هستند و آنهایی که حدود سی‎سال عمر دارند، تحلیل عینی ندارند و تحلیل نقلی دارند. یکی از کارهای مهمی که باید همیشه در این دهه انجام دهیم، این است که باید بگوییم که چه اتفاقاتی و برای چه چیزی این اتفاقات افتاد  و چه قدر مهم است!
دوم اینکه از این موقعیت برای مقایسه شرایط موجود با گذشته استفاده و اقتضائات شرایط موجود را برای مردم مطرح کنیم.  در مورد انقلاب که معجزه تاریخ است. ما که در نعمت بزرگ انقلاب غرق هستیم، نمی‎توانیم چندان تشخیص دهیم. مثل کسی که در اقیانوس فرورفته باشد و به درستی نمی‎تواند سطح آب و کرانه آن را درک کند‎، اتفاق خیلی مهم و عظیم بوده است.
نیروهای مبارز که به رهبری امام و پیشتازی روحانیت قیام کردند، با رژیم بسیار بسیار خطرناکی رو به رو بودند و هرچه پیش می‎رفتیم، رژیم نیرومندتر و مسلح‎تر می‎شد. آنها در طول دوران 20 سال آخر عمرشان موفق شده بودند پلیس بسیار نیرومندی درست کنند و اطلاعات بسیار قوی خلق نمایند و براساس فرمانبری و باج‎دادن به خارج پایه‌های خود را محکم کرده بودند. مستشاران باتجربه خارجی را وارد کشور کرده بودند و از تجربه آنها استفاده می‎کردند. سال‎های آخر عمر رژیم قیمت نفت به چهار برابر رسید و پول بسیار زیادی نصیب آنها شد و با این ارز، بسیاری از کشورهای بزرگ را با خود همراه کرده بودند که نمونه‎های آن آمریکا‎، انگلیس‎، اروپا و روسیه بودند. از آنها خریدهای سنگین تسلیحاتی می‎کردند و طرح‎های بزرگ را نیز برای اجرا با قیمت بسیار گران به آنها می‎دادند.
مستشاران آنها در سازمان‎های ارتش‎، پلیس‎، نفت‎، سازمان برنامه و ساواک مشغول بودند و امتیازهای ویژه‎ای به آنها می‎دادند و آنها هم احساس حاکمیت می‎کردند. به بسیاری از کشورها پول‎های زیادی تحت عناوین مختلف پرداخت کردند و ثروت کشور را به هدر دادند. برای تحکیم موقعیت خودشان اجازه یافتند هر جور که می‎توانند مبارزات را سرکوب کنند و با این چیزها دهن دنیا را بسته بودند و از سال 50 تا 54 شدیدترین برخوردها را با نیروهای مبارز و مردم انجام دادند و جوّ کاملاً پلیسی بوجود آورده بودند. فکر نمی‎کردند که بساط رژیم پهلوی آسیب ببیند و با اطمینان نام ایران را جزیره ثبات گذاشته بودند و خانه امن آمریکایی‎ها می‌دانستند همه نوع سلاح‎های پیشرفته را در اختیار رژیم قرار دادند و بسیاری را هم نداند، اما پول آن را گرفتند. سلاح‎هایی که به رژیم داده بودند، آن قدر مهم بود که توانستیم در جنگ برضد صدام استفاده کنیم و هنوز هم می‎توانیم استفاده کنیم.
با خیال راحت امکانات فراوان را با قیمت گزاف در اختیار ایران قرار داده بودند. فکر می‎کردند که اینجا ماندنی هستند و ایران پایگاه نهایی آنهاست و از اینجا  باید نفت را کنترل و محاصرة شوروی را محکم کنند و نزدیک‎ترین راه برای آنها ایران بود.
در چنین شرایطی مردم ما قیام ملی کردند و رژیم را با همه پشتیبانی‎ها و امکانات پلیسی به آسانی بر زمین زدند. قبل از قیام عمومی، حرکت‎های مسلحانه محدود بود که رژیم را از پا نینداخت و رژیم بهانه‎ای داشت که خودش را قوی‎تر نماید، اما وقتی مردم با دعوت امام و روحانیت وارد صحنه شدند، با حضور در خیابانها و تظاهرات و اعتصاب‎های سنگین و کمرشکن در صنعت نفت و جاهای دیگر و حرکت‎های ملی، روحیه رژیم و اربابان آنها را خرد کردند. کاری که مردم ایران کردند، سابقه تاریخی ندارد. هرچند نمونه‎هایی در دنیا هست، اما با این ویژگی نیست که مردمی با دست خالی در برابر رژیم سرتا پا مسلح بایستد. مردم از مساجد حرکت می‎کردند و با گلوله مواجه می‎شدند و همچنان این مبارزه با حضور همه اقشار مردم ادامه پیدا می‎کرد.
معجزة قدرت ملی و مردمی در انقلاب اسلامی ایران متبلور است و این چیزی نیست که اجازه دهیم مندرس و کهنه شود و مردم آن را فراموش کنند. باید به زبان‎های مختلف حتی تکراری و توصیف‎های هنری و داستانی و به هر شکل ممکن و به زبان دنیا تازه بماند و تبلور پیدا کند و چهره‎اش را شستشو نماییم و زیباتر ارائه دهیم. هرچه زیبا جلوه دهیم، باز به زیبایی واقعیت زیبای آن نمی‎رسد. چون خیلی زیباست.
شوخی نیست که با الله‎اکبر مردم، آمریکایی‎ها و مستشاران آنها از کشور فرار کنند. جلادانی که بسیار بی‎رحم بودند، نمی‎توانستند در مقابل ملت بایستند. همه‎چیز آنها به نفت وابسته بود که کارگرها شیرهای نفت را بستند و ضربه عظیمی به جریان انرژی دنیا وارد کردند و دنیا به خشم آمد. اگر در این شرایط شاه و آمریکا می‎خواستند مقاومت کنند، دنیا نمی‎گذاشت. چون به شدت به انرژی نفت نیاز داشتند. ما که برای تهیه سوخت داخلی به آبادان رفته بودیم، عمق حضور مردم و نیروهای اعتصابی را شناختیم که خیلی عمیق بود. کشتی‌ها در دریا صف کشیده بودند و حتی سوخت برای بازگشت نداشتند.
همه مخازن پُراز نفت کوره شده بود و کارگرها اجازه فروش نمی‎دادند و نمی‎توانستیم بنزین تولید نماییم. مردم به خاطر پیام امام(ره) اجازه دادند مقداری نفت به فروش برسد تا مخازن خالی شود و بتوانیم بنزین و نفت سفید تولید نمائیم. روزگار عجیبی بود.
امروز می‎بینید در عراق چه اتفاقی می‎افتد. حدود صدوپنجاه هزار نیروی نظامی حضور دارند و عراق را به ویرانه تبدیل کردند. اگر در جایی امنیت هست، مردم آن را برقرار کردند. آنها نتوانستند کاری کنند که نشان دهد ادارة کشور بعد از فروپاشی رژیم عظمت بزرگی است. لذا یکی از کارهای خوب در دهه فجر این است که حوادث و اتفاقات گذشته را برای مردم توضیح دهیم.
مسأله دوم این است که این قدرت مربوط به حضور ملی است و با تعداد معدودی از انسان‎های مجاهد و مبارز نمی‎توان چنین حماسه‎ای را در تاریخ خلق کرد. تأکیداتی که امام(ره) بر وفاداری مردم به نظام می‎کردند و بر ارتباط تنگاتنگ تأکید داشتند، استراتژی بسیار بسیار مهم و یکی از نمونه‎های آن انتخابات‎های گوناگون است.
تظاهرات دهه‎فجر و دیگر تظاهرات مظهر علاقه مردم و انتخابات‎ها عمیق‎تر از آنهاست. مردم نظر و رأی می‎دهند و می‎نویسند و مهر امضاء می‎کنند و اثر انگشت می‎گذارند. لذا انتخابات همیشه و حتماً باید پرشور باشد.
خواستی که رهبر بزرگوار مبنی بر حضور حداکثری مردم در انتخابات دارند، همان خواست امام است که اصل حلّ مشکلات کشور با حضور مردم و حفظ قدرت کشور با انسجام ملی است. حدوداً هرسال یک انتخابات داریم که فرصتی است تا بار دیگر مردم وفاداری خودشان اعلام کنند.
مسأله بعدی موضوعی است که رسانه‎های خارجی تبلیغ می‎کنند که آقای بوش در دورة دوم ریاست جمهوری خود با ایران چه می‎کند؟ هرکسی برای خود تحلیل می‎کند، اما اگر کمی به عقب برگردیم، مشخص خواهد شد که آمریکایی‎ها چه کار می‎توانند بکنند! در زمانی که ما در ایران انقلاب کردیم، آمریکا در ایران حضور داشت و همه فرمان‎های پلیس‎، ارتش و ساواک در دست مستشاران آمریکایی بود و حتی فرمان مدیریت زندان‎ها و بازجویی از نیروهای مبارزه را آنها می‎دادند و همه چیز در دست آمریکا بود. پول ایران هم خیلی بود. نیروهای ملی ومردم هم امکانات زیادی نداشتند. اگر آمریکایی‎ها می‎توانستند، در آن موقع می‎ماندند. خیلی خوشحال بودند که بتوانند سالم از ایران بروند و خیلی ممنون شدند که ما اجازه دادیم آنها با زن و فرزندان خود از ایران رفتند و در فرودگاه از آنها حافظت کردیم که کسی به آنها تعرض نکند.
ما در آن ‎موقع چیزی نداشتیم و فقط مردم بودند. الان همان مردم همه چیز دارند و ارتش خالصانه‎ در خدمت انقلاب است و سپاه و بسیج به ارتش اضافه شده و نیروهای عظیمی تشکیل شد و نیروهای انتظامی خیلی قوی‎تر از گذشته در صحنه هستند. امکانات دفاعی ما قابل مقایسه با گذشته نیست و برخی از جوانان برای حفاظت از امام(ره) سلاح‎های سبک داشتند و از ایشان حفاظت می‎کردند. الان موشک ما تا نزدیکی خانه آنها هم می‎رسد و همه نیازهای دفاعی و همه مهمات را تولید می‎کنیم و نیروهای خلبان را خودمان تربیت می‎کنیم و نیروهای بسیج در همه کوچه‎ها و پس‎کوچه‎ها پایگاه دارند و در مساجد هستند و مردم هم دوره دیده و جنگ دیده هستند و آسیب‎پذیری آمریکا بیش از گذشته است.
حادثه‎ای مثل حادثه عراق که به دست آنها به وجود آمده، چه وضعی را در صنعت نفت ایجاد کرده است! نفت پانزده دلاری به پنجاه تا شصت دلار رسیده است و هر روز نگران هستند. تاریخ نشان داد که اگر مردم در صحنه باشند، قدرت‎های بزرگ نمی‎توانند کاری بکنند. شاید بتوانند از طریق بمباران کاری بکنند که در هشت سال جنگ با مردم ما کردند، ولی نتیجه‎ای برای آنها ندارد.
لذا دوره‎های قبل، گذشته است و اگر فراموش کردند، مسأله عراق آنها را سرعقل آورده است که دو سال است حکومت عراق را شکستند و در عراق هستند و نتوانستند چیزی اضافه کنند. خیلی بدبخت هستند. بیش از پانزده هزار مجروح و هزار و پانصد کشته و دویست میلیارد دلار خسارت لشکرکشی و از دست دادن آبرو و ابهت خودشان در دنیا و بدنامی به خاطر رفتارهای نادرست نتیجه کار آنهاست. ‌نفرت را برای خودشان در دنیا خریدند و چیز دیگری نصیب آنها نشد. لذا وقتی وضعیت آنها در عراق این‌گونه است، در ایران مشکلات آنها ده‎برابر آن خواهد بود. تصوری خام و جنون است که طراحان آمریکایی  بخواهند حوادثی مثل افغانستان و عراق را در ایران تکرار کنند. اگر هم قابل تکرار باشد، نتیجه آن برای آنها چیزی جز خسارت نخواهد بود.
مسأله مهم در پیروزی و تداوم انقلاب، حضور وفاداری مردم و مردمی بودن نظام است و اگر بتوانیم آن را با کار درست‎، خدمت‎، توزیع درست و بیان مطالب حفظ کنیم، موفق خواهیم بود و اگر نتوانیم مردم خودمان را راضی کنیم، توقع داشتن چندان بجا نیست. چون نظامی که نتواند مردم خود را راضی کند، صلاحیت کار را ندارد. مردمی مثل مردم ایران که مسلمان و متعهد هستند و خودشان را صاحب انقلاب می‎دانند، توقعی از کسی ندارند، جز اینکه بگذارند کار و خدمت کنند و این را در همه دوره‌ها ثابت کردند.
خدمت‌رسانی کار سختی نیست و فقط نیازمند هوشیاری است. ما باید انسجام ملی را حفظ کنیم. مردم عاشق کشور و مملکت هستند. در تغییر نام خلیج‎فارس دیدید که حتی ضدانقلاب‎های فراری هم عصبانی شدند و مبارزه کردند. کسانی که مسلمان هستند، به اسلام و ایران عشق می‎ورزند و آنهایی که ضدانقلاب هستند، به ایران عشق می‎ورزند.
بنابراین انسجام ملی براساس دین و ملیت است. ایران با اسلام و اسلام با ایران عزیز است و باید با هم کار کنیم. اگر نیروهای غیرمسلمان هم در کشور هستند، با عشق به ایران و انقلاب ثابت کردند و در جنگ و در همه صحنه‎ها با ما بودند و در جمع شما در بزرگداشت انقلاب شرکت می‎کنند. بحمدالله شیرازة امور با محوریت ایرانیت و اسلامیّت محکم است و ان‎شاءالله دشمنان شما هوس کارهای خام نخواهند کرد و امیدوارم هر سال این مراسم را باشکوه‎تر برگزار نمایید. شکوه مهم آن حضور مردم است.
والسّلام علیکم و رحمه‎الله