سخنرانی در دیدار مسئولین کمیتههای تخصصی ستاد دهه فجر
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله والسلام علی رسولالله و آله
خیلی خوش آمدید. ما هر وقت شما را میبینیم که مخلصانه برای یک وظیفه اسلامی و ملی در این دهه تلاش میکنید، خداوند را شکر میکنیم که کسانی هستند که نگذارند شعاع مشعل فروزانی که باید همیشه نورافشانی نماید، کمرنگ بشود.
مردم نشان دادند که قدر انقلاب را میدانند و در این 26 سال بارها برای ما ثابت شده است که مردم فراموش کار نیستند. تفاوتی که هست این است که بخشی از مردم که در زمان انقلاب بودند و یا در انقلاب حضور داشتند، تجربههای عینی دارند و مسئله را از تاریخ و داستان و دیگران نگرفتند و خودشان حضور داشتند. آنها یک نوع روحیه دارند.
اما بخش مهم جامعه ما که جوانها و نوجوانان هستند و آنهایی که حدود سیسال عمر دارند، تحلیل عینی ندارند و تحلیل نقلی دارند. یکی از کارهای مهمی که باید همیشه در این دهه انجام دهیم، این است که باید بگوییم که چه اتفاقاتی و برای چه چیزی این اتفاقات افتاد و چه قدر مهم است!
دوم اینکه از این موقعیت برای مقایسه شرایط موجود با گذشته استفاده و اقتضائات شرایط موجود را برای مردم مطرح کنیم. در مورد انقلاب که معجزه تاریخ است. ما که در نعمت بزرگ انقلاب غرق هستیم، نمیتوانیم چندان تشخیص دهیم. مثل کسی که در اقیانوس فرورفته باشد و به درستی نمیتواند سطح آب و کرانه آن را درک کند، اتفاق خیلی مهم و عظیم بوده است.
نیروهای مبارز که به رهبری امام و پیشتازی روحانیت قیام کردند، با رژیم بسیار بسیار خطرناکی رو به رو بودند و هرچه پیش میرفتیم، رژیم نیرومندتر و مسلحتر میشد. آنها در طول دوران 20 سال آخر عمرشان موفق شده بودند پلیس بسیار نیرومندی درست کنند و اطلاعات بسیار قوی خلق نمایند و براساس فرمانبری و باجدادن به خارج پایههای خود را محکم کرده بودند. مستشاران باتجربه خارجی را وارد کشور کرده بودند و از تجربه آنها استفاده میکردند. سالهای آخر عمر رژیم قیمت نفت به چهار برابر رسید و پول بسیار زیادی نصیب آنها شد و با این ارز، بسیاری از کشورهای بزرگ را با خود همراه کرده بودند که نمونههای آن آمریکا، انگلیس، اروپا و روسیه بودند. از آنها خریدهای سنگین تسلیحاتی میکردند و طرحهای بزرگ را نیز برای اجرا با قیمت بسیار گران به آنها میدادند.
مستشاران آنها در سازمانهای ارتش، پلیس، نفت، سازمان برنامه و ساواک مشغول بودند و امتیازهای ویژهای به آنها میدادند و آنها هم احساس حاکمیت میکردند. به بسیاری از کشورها پولهای زیادی تحت عناوین مختلف پرداخت کردند و ثروت کشور را به هدر دادند. برای تحکیم موقعیت خودشان اجازه یافتند هر جور که میتوانند مبارزات را سرکوب کنند و با این چیزها دهن دنیا را بسته بودند و از سال 50 تا 54 شدیدترین برخوردها را با نیروهای مبارز و مردم انجام دادند و جوّ کاملاً پلیسی بوجود آورده بودند. فکر نمیکردند که بساط رژیم پهلوی آسیب ببیند و با اطمینان نام ایران را جزیره ثبات گذاشته بودند و خانه امن آمریکاییها میدانستند همه نوع سلاحهای پیشرفته را در اختیار رژیم قرار دادند و بسیاری را هم نداند، اما پول آن را گرفتند. سلاحهایی که به رژیم داده بودند، آن قدر مهم بود که توانستیم در جنگ برضد صدام استفاده کنیم و هنوز هم میتوانیم استفاده کنیم.
با خیال راحت امکانات فراوان را با قیمت گزاف در اختیار ایران قرار داده بودند. فکر میکردند که اینجا ماندنی هستند و ایران پایگاه نهایی آنهاست و از اینجا باید نفت را کنترل و محاصرة شوروی را محکم کنند و نزدیکترین راه برای آنها ایران بود.
در چنین شرایطی مردم ما قیام ملی کردند و رژیم را با همه پشتیبانیها و امکانات پلیسی به آسانی بر زمین زدند. قبل از قیام عمومی، حرکتهای مسلحانه محدود بود که رژیم را از پا نینداخت و رژیم بهانهای داشت که خودش را قویتر نماید، اما وقتی مردم با دعوت امام و روحانیت وارد صحنه شدند، با حضور در خیابانها و تظاهرات و اعتصابهای سنگین و کمرشکن در صنعت نفت و جاهای دیگر و حرکتهای ملی، روحیه رژیم و اربابان آنها را خرد کردند. کاری که مردم ایران کردند، سابقه تاریخی ندارد. هرچند نمونههایی در دنیا هست، اما با این ویژگی نیست که مردمی با دست خالی در برابر رژیم سرتا پا مسلح بایستد. مردم از مساجد حرکت میکردند و با گلوله مواجه میشدند و همچنان این مبارزه با حضور همه اقشار مردم ادامه پیدا میکرد.
معجزة قدرت ملی و مردمی در انقلاب اسلامی ایران متبلور است و این چیزی نیست که اجازه دهیم مندرس و کهنه شود و مردم آن را فراموش کنند. باید به زبانهای مختلف حتی تکراری و توصیفهای هنری و داستانی و به هر شکل ممکن و به زبان دنیا تازه بماند و تبلور پیدا کند و چهرهاش را شستشو نماییم و زیباتر ارائه دهیم. هرچه زیبا جلوه دهیم، باز به زیبایی واقعیت زیبای آن نمیرسد. چون خیلی زیباست.
شوخی نیست که با اللهاکبر مردم، آمریکاییها و مستشاران آنها از کشور فرار کنند. جلادانی که بسیار بیرحم بودند، نمیتوانستند در مقابل ملت بایستند. همهچیز آنها به نفت وابسته بود که کارگرها شیرهای نفت را بستند و ضربه عظیمی به جریان انرژی دنیا وارد کردند و دنیا به خشم آمد. اگر در این شرایط شاه و آمریکا میخواستند مقاومت کنند، دنیا نمیگذاشت. چون به شدت به انرژی نفت نیاز داشتند. ما که برای تهیه سوخت داخلی به آبادان رفته بودیم، عمق حضور مردم و نیروهای اعتصابی را شناختیم که خیلی عمیق بود. کشتیها در دریا صف کشیده بودند و حتی سوخت برای بازگشت نداشتند.
همه مخازن پُراز نفت کوره شده بود و کارگرها اجازه فروش نمیدادند و نمیتوانستیم بنزین تولید نماییم. مردم به خاطر پیام امام(ره) اجازه دادند مقداری نفت به فروش برسد تا مخازن خالی شود و بتوانیم بنزین و نفت سفید تولید نمائیم. روزگار عجیبی بود.
امروز میبینید در عراق چه اتفاقی میافتد. حدود صدوپنجاه هزار نیروی نظامی حضور دارند و عراق را به ویرانه تبدیل کردند. اگر در جایی امنیت هست، مردم آن را برقرار کردند. آنها نتوانستند کاری کنند که نشان دهد ادارة کشور بعد از فروپاشی رژیم عظمت بزرگی است. لذا یکی از کارهای خوب در دهه فجر این است که حوادث و اتفاقات گذشته را برای مردم توضیح دهیم.
مسأله دوم این است که این قدرت مربوط به حضور ملی است و با تعداد معدودی از انسانهای مجاهد و مبارز نمیتوان چنین حماسهای را در تاریخ خلق کرد. تأکیداتی که امام(ره) بر وفاداری مردم به نظام میکردند و بر ارتباط تنگاتنگ تأکید داشتند، استراتژی بسیار بسیار مهم و یکی از نمونههای آن انتخاباتهای گوناگون است.
تظاهرات دههفجر و دیگر تظاهرات مظهر علاقه مردم و انتخاباتها عمیقتر از آنهاست. مردم نظر و رأی میدهند و مینویسند و مهر امضاء میکنند و اثر انگشت میگذارند. لذا انتخابات همیشه و حتماً باید پرشور باشد.
خواستی که رهبر بزرگوار مبنی بر حضور حداکثری مردم در انتخابات دارند، همان خواست امام است که اصل حلّ مشکلات کشور با حضور مردم و حفظ قدرت کشور با انسجام ملی است. حدوداً هرسال یک انتخابات داریم که فرصتی است تا بار دیگر مردم وفاداری خودشان اعلام کنند.
مسأله بعدی موضوعی است که رسانههای خارجی تبلیغ میکنند که آقای بوش در دورة دوم ریاست جمهوری خود با ایران چه میکند؟ هرکسی برای خود تحلیل میکند، اما اگر کمی به عقب برگردیم، مشخص خواهد شد که آمریکاییها چه کار میتوانند بکنند! در زمانی که ما در ایران انقلاب کردیم، آمریکا در ایران حضور داشت و همه فرمانهای پلیس، ارتش و ساواک در دست مستشاران آمریکایی بود و حتی فرمان مدیریت زندانها و بازجویی از نیروهای مبارزه را آنها میدادند و همه چیز در دست آمریکا بود. پول ایران هم خیلی بود. نیروهای ملی ومردم هم امکانات زیادی نداشتند. اگر آمریکاییها میتوانستند، در آن موقع میماندند. خیلی خوشحال بودند که بتوانند سالم از ایران بروند و خیلی ممنون شدند که ما اجازه دادیم آنها با زن و فرزندان خود از ایران رفتند و در فرودگاه از آنها حافظت کردیم که کسی به آنها تعرض نکند.
ما در آن موقع چیزی نداشتیم و فقط مردم بودند. الان همان مردم همه چیز دارند و ارتش خالصانه در خدمت انقلاب است و سپاه و بسیج به ارتش اضافه شده و نیروهای عظیمی تشکیل شد و نیروهای انتظامی خیلی قویتر از گذشته در صحنه هستند. امکانات دفاعی ما قابل مقایسه با گذشته نیست و برخی از جوانان برای حفاظت از امام(ره) سلاحهای سبک داشتند و از ایشان حفاظت میکردند. الان موشک ما تا نزدیکی خانه آنها هم میرسد و همه نیازهای دفاعی و همه مهمات را تولید میکنیم و نیروهای خلبان را خودمان تربیت میکنیم و نیروهای بسیج در همه کوچهها و پسکوچهها پایگاه دارند و در مساجد هستند و مردم هم دوره دیده و جنگ دیده هستند و آسیبپذیری آمریکا بیش از گذشته است.
حادثهای مثل حادثه عراق که به دست آنها به وجود آمده، چه وضعی را در صنعت نفت ایجاد کرده است! نفت پانزده دلاری به پنجاه تا شصت دلار رسیده است و هر روز نگران هستند. تاریخ نشان داد که اگر مردم در صحنه باشند، قدرتهای بزرگ نمیتوانند کاری بکنند. شاید بتوانند از طریق بمباران کاری بکنند که در هشت سال جنگ با مردم ما کردند، ولی نتیجهای برای آنها ندارد.
لذا دورههای قبل، گذشته است و اگر فراموش کردند، مسأله عراق آنها را سرعقل آورده است که دو سال است حکومت عراق را شکستند و در عراق هستند و نتوانستند چیزی اضافه کنند. خیلی بدبخت هستند. بیش از پانزده هزار مجروح و هزار و پانصد کشته و دویست میلیارد دلار خسارت لشکرکشی و از دست دادن آبرو و ابهت خودشان در دنیا و بدنامی به خاطر رفتارهای نادرست نتیجه کار آنهاست. نفرت را برای خودشان در دنیا خریدند و چیز دیگری نصیب آنها نشد. لذا وقتی وضعیت آنها در عراق اینگونه است، در ایران مشکلات آنها دهبرابر آن خواهد بود. تصوری خام و جنون است که طراحان آمریکایی بخواهند حوادثی مثل افغانستان و عراق را در ایران تکرار کنند. اگر هم قابل تکرار باشد، نتیجه آن برای آنها چیزی جز خسارت نخواهد بود.
مسأله مهم در پیروزی و تداوم انقلاب، حضور وفاداری مردم و مردمی بودن نظام است و اگر بتوانیم آن را با کار درست، خدمت، توزیع درست و بیان مطالب حفظ کنیم، موفق خواهیم بود و اگر نتوانیم مردم خودمان را راضی کنیم، توقع داشتن چندان بجا نیست. چون نظامی که نتواند مردم خود را راضی کند، صلاحیت کار را ندارد. مردمی مثل مردم ایران که مسلمان و متعهد هستند و خودشان را صاحب انقلاب میدانند، توقعی از کسی ندارند، جز اینکه بگذارند کار و خدمت کنند و این را در همه دورهها ثابت کردند.
خدمترسانی کار سختی نیست و فقط نیازمند هوشیاری است. ما باید انسجام ملی را حفظ کنیم. مردم عاشق کشور و مملکت هستند. در تغییر نام خلیجفارس دیدید که حتی ضدانقلابهای فراری هم عصبانی شدند و مبارزه کردند. کسانی که مسلمان هستند، به اسلام و ایران عشق میورزند و آنهایی که ضدانقلاب هستند، به ایران عشق میورزند.
بنابراین انسجام ملی براساس دین و ملیت است. ایران با اسلام و اسلام با ایران عزیز است و باید با هم کار کنیم. اگر نیروهای غیرمسلمان هم در کشور هستند، با عشق به ایران و انقلاب ثابت کردند و در جنگ و در همه صحنهها با ما بودند و در جمع شما در بزرگداشت انقلاب شرکت میکنند. بحمدالله شیرازة امور با محوریت ایرانیت و اسلامیّت محکم است و انشاءالله دشمنان شما هوس کارهای خام نخواهند کرد و امیدوارم هر سال این مراسم را باشکوهتر برگزار نمایید. شکوه مهم آن حضور مردم است.
والسّلام علیکم و رحمهالله