سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی دائره‌المعارف بزرگ اسلامی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی دائره‌المعارف بزرگ اسلامی

  • ساختمان قدس
  • دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول‌الله و آله
خیلی خوش آمدید، بحث جدّی و مورد نیاز روز را مطرح کردید. شما محققّان فرهنگی کشور هستید و حرفهای شما سند و راهگشاست. البته در مجمع در سیاستهای کلی آمد و بعدها در برنامه‌ها و امور اجرایی و تقنینی کشور جای خود را عمیقاً باز می‌کند و نهادینه می‌شود و از حدّ دلسوزی، توصیه و ... بیرون می‌آید.
فکر می‌کنم بخشی از آن در برنامه چهارم جلوه کرده، ولی ستون اساسی آن به آن صورتی که طراحی کردیم، نیست. نکته‌ای که برای ما به عنوان طلبه و سیاستمدار در بخشی از تاریخ انقلاب روشن است، این است که امروز دنیا، بخصوص آمریکایی‌ها، به قدرت فرهنگ در حضور و نفوذ جدّی در دنیا توجه جدّی کرده‌اند. تا بحال مسائل نظامی و گاهی اقتصادی و فنّی برای آنها مهم بوده و آنها را ابزار می‌دیدند، اخیراً اولویت جدّی را به فرهنگ و اقتصاد دادند و فن را در کنار هر دوی اینها می‌بینند.
نمی‌دانم شنیدید یا نه که اخیراً آقای بوش - از همان اشتباهات است - حرفی دربارة عراق و افغانستان زد که حرف بزرگی است. گفت: تجربه‌ای که از جنگ عراق آموختیم، این بود که لشکرکشی آسان است، ولی ایجاد دموکراسی در یک کشور کار آسانی نیست. یعنی وارداتی نیست و نمی‌توان دمکراسی را ایجاد کرد.
مسلمانان به آسانی به سلطه‌کفر و بیگانه تن نمی‌دهند و و هردوی برایشان مهم است. با این مسئله مواجه شد که در عراق روی این دو مسأله اجماع وجود دارد. تندروهای آنها، یعنی سلفی‌ها و القاعده‌ای‌ها با بمب به استقبال آنها می‌آیند و مردم سرخورده و آرام شیعه خیلی نجیبانه از استقلال عقاید و فرهنگ خود دفاع و به آرامی جای خودشان را باز می‌کنند و هیچ میدانی به آمریکایی‌ها نمی‌دهند. هرجا می‌خواهند کار بزرگی در عراق انجام بدهند، می‌بینند نمی‌شود.
در افغانستان هم شبیه این را با سطح دیگری دارند. در بین افغانیها - هم در بین سنی‌ها و هم در میان شیعیان و سایر اقوام - یک فرهنگ جدّی تعلّقات، سنّتی در مذهب وجود دارد. سربازان آمریکایی جهت تحقیر زندانیان به مقدّسات آنها اهانت می‌کردند. این کارها را بر سر ما هم می‌آوردند. این جزو اصول آنهاست که متّهم را تحقیر می‌کنند و شخصیت او را می‌شکنند و بعد از او حرف می‌کشند.
چیز عجیب این بود که پیشتاز مبارزه با آمریکایی‌ها در این موضوع که به قرآن اهانت کرده بودند، افغانیها بودند و چند کشته و دهها زخمی دادند و کم‌کم به پاکستان، ایران و ... منتقل شد. اینها متوجه شدند که مسائل این نیست. آمریکا، افغانستان را از شرّ طالبان راحت کرد، مقداری برای آنها سازندگی کرد، انتخابات شد و مردم رأی دادند. گرچه همه اینها برایشان جهت‌دار بود، امّا وقتی به یک مسأله عمیق فرهنگی و تاریخی می‌رسند، می‌بینیم بصورت انبوه در همه جای افغانستان به میدان می‌آیند.
آمریکایی‌ها در بغداد این تجربه را دارند. در افغانستان چنین تجربه‌ای را دارند و تبلور آن در سخنان آقای بوش می‌آید. او از لفظ دموکراسی استفاده می‌کند، این را برای ما می‌گوید که خیال کنیم آنها برای ایجاد دموکراسی آمده‌اند. چون برای تحمیل فرهنگ و خواسته‌های استعماری خود که امروز ابزار کارشان است، با دشواری مواجه شده‌اند.
من این را از این جهت گفتم که الان مسأله روز ما تقویت فرهنگ سیاسی، استقلال و آزادی ماست. احیاء هویت واقعی ایران- حتی ایران قبل از اسلام - از ضروریات است. شکی نداریم که افتخارات بزرگی در ایران بوده که در جاهای دیگر نبوده است. گاهی فکر می‌شود که اینها در تضاد با اسلام است که اشتباه است. چرا اشتباه است؟ ملّتی با آن همه سابقه تمدّنی، بهتر از ملتهای دیگر از اسلام استقبال کردند و خالص‌ترین بخش اسلام را که مکتب اهل بیت(ع) بود، انتخاب کردند. نمی‌توان گفت اینها باهم تعارض دارند. وقتی عربها مردم را می‌کشتند، مقاومتهای دیگری هم بود. حتّی وقتی مغول‌ها آمدند آن کارهای خبیثانه را کردند، کم‌کم خودشان جذب این مردم شدند.
نباید اجازه دهیم با افتخارات گذشته مخالفت کنند. البتّه هنوز تعصبهایی می‌بینیم. بعد از ریاست جمهوری به شیراز رفته بودم و در تخت جمشید- قبلاً هم دیده بودم، ولی این دفعه با توضیحاتی که از کارشناسان شنیدم- کلمه‌ای بر زبانم جاری شد که انسان وقتی اینها را می‌بیند، برای ایران احساس ابرقدرتی می‌کند. جمله من دو جور انعکاس داشت: آدمهای فرهنگی و ایران‌دوست خیلی خوشحال شدند. آدمهایی هم بودند که گفتند: این چه حرفی است که شما می‌زنید؟ نباید این دو منافات داشته باشند.
شهید مطهری کار بزرگی کردند و کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران را نوشتند که یک کار فرهنگی واقعی و زمینه‌ساز اصلاح تفکرات انحرافی دینی و یا اصلاح تفکرات افراطی باستانی است که بخواهند نوآوری و دست‌آوردهای دوره‌های اسلامی را کم حساب کنند. هر دو دوره جزو افتخارات است. دوره‌ای در زمان شاه بود که به مسائل باستانی و ایران اهمیت می‌دادند،ولی سعی می‌کردند اسم اسلام را کم کنند. آثاری هم همان موقع بود که شخصیتهای دورة اسلامی را به خوبی معرّفی کردند، ولی سیاست این بود که شعاع مسائل باستانی را تقویت و شعاع مسائل اسلامی را ضعیف کنند. باید عاقلانه و واقع‌بینانه به هر دو در جای خود بها بدهیم و احیاء کنیم که میراث ایرانی و اسلامی است.
از باغهای ایرانی کتاب نوشتند. انواع باغها در شهرها و روستاها داریم که نشانگر سلیقه و افکار زیبای ایرانیان است. امروز انواع هنرها وجود دارد که در آن فضا نیستیم. باغ شازده کرمان، مظهر همه چیز و خیلی عظیم‌تر از باغ‌فیض کاشان است. نمونه‌هایی که هنوز موجود هستند، بسیار زیادند که متعلّق به همین تاریخ معاصر است.
هفته پیش وزیر آب الجزایر پیش من آمد. چیزی گفت که من اصلاً خبر نداشتم. آنها دیدند ایران در صنایع آب جزو پیشرفته‌های دنیاست. الان دانش ادارة جامع آب را با توجه به کم‌آبی داریم. برای همکاری و بهره‌گیری از آب به ایران آمده بود. می‌گفت: در جنوب الجزایر سیستم آبیاری وجود دارد که مال ایرانیهاست که صدها سال پیش ایرانیان دو سیستم را یکی در مصر و دیگری را در الجزایر درست کردند. مشخص بود که همین سیستم قنات است. می‌گفت: جای توریستی است که صدها سال پیش یک سیستم درست و علمی آبیاری درست کردند که تا امروز هم بهترین کاربرد را دارد. فکر می‌کنم الان زمینه خوبی است. از بُعد سیاسی هم نظام باید استقبال و کمک کند. خواهش می‌کنم شما محققّان و پیشکسوتان این حرکت - الحمدلله هنوز عدّه‌ای از شما حیات و قدرت کار و قدرت تربیت شاگرد دارید- قدری بیشتر فعّال شوید.
بنظرم هزینه‌هایی که فرمودید، الان در بودجه دولت رقم بزرگی نیست. الان واحد هزینه‌ها میلیارد است. حادثه‌ای مثل بم و یا زرند اتفاق می‌افتد، برای ما صدها میلیارد تومان هزینه دارد. شما محققّان باید در فضای عشق خودتان کار کنید و این کارها را باید نیروهای مدیریتی و اداری انجام بدهند. خودم عقیده دارم که نیازمند یک حرکت عمیق‌ فرهنگی هستیم. هرچند سنّتهای عوامانه هم ریشه‌های ارزشمندی دارند، ولی الان متولّی فرهنگ واقعی عالمانه هستیم که در دنیا و یونسکو قابل طرح باشد و آن را به عنوان افتخار در مجامع فرهنگی مطرح و به دنیا ارائه کنیم. انشاءالله با همّت شما انجام می‌شود. بنده از بحثهایی که کردید، استفاده کردم.
○ نکته‌ای درخصوص وحدت ملّی ماست که ضرورت می‌دانم عرض کنم. در بیرون از کشور بسیار تلاش می‌شود که وحدت کشور و وحدت ملّی ما را مخدوش کنند. فعلاً خردمندان ما آن نیرو را ندارند. آنها جهل را به خدمت می‌گیرند که از نظر وحدت ملّی مصیبتی برای کشور شده است. اگر وجود نداشته باشیم، نمی‌توانیم به کارهایی که آرزو داریم و واقعاً علاقمند هستیم، برسیم. برای این کار باید وجود داشته باشیم. وجود ما در سایه وحدت میسّر است و این کار را می‌توانند اهل فرهنگ انجام بدهند. اگر مجریانی که داریم، دور از فرهنگ باشند، به خطا حرکت می‌کنند و به انحای مختلف سبب تفرقه بیشتر در درون جامعه می‌شوند.
لذا بنده از حضور حضرتعالی استدعا دارم تلاش شود که در این مملکت از نیروهای فرهنگی و خرد جمعی برای کمک به وحدت ملّی - چه از نظر آموختن و چه از نظر فعالیتهای سیاسی -  به گونه‌ای استفاده شود که مناسب باشد. این امر، کار فرمانروایان ایران را تسهیل می‌کند. اگر وحدت نباشد، گرفتاری ایجاد می‌شود، بنابراین باید در این کشور وحدت حاکم باشد. سروصداهایی بلند می‌شود که باید جلوی برخی خطاها از طریق فرهنگ، آموختن، نشان دادن واقعیتها و پیدا کردن راه‌حل گرفته شود. اگر یکپارچه و متحد نباشیم، نمی‌توانیم به آرزوهای ملّی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خودمان دست پیدا کنیم و دیگران برای ما مشکل‌آفرینی می‌کنند. تقاضا می‌کنم جنابعالی بلندگویی برای مدیران و بزرگان این مملکت باشید که درک کنند و کاری نکنند که خِرد عزلت گزین باشد و در گوشه‌ای بنشیند و فقط جهل به حرکت درآید. کاری کنند که فرد بتواند با جعل عوامانه مبارزه کند و عوام را به طرف خود بکشاند و اینها دریابند که خودشان چه باید بخواهند و نه آن چیزی که به آنها القاء می‌کنند که بخواهند.
 ●از شما تقاضا کردیم که اظهارنظر بفرمائید. حرف شما حرف بسیار مهمی است. الان جامعه ما از همین نقطه آسیب‌پذیر شده است. آنهایی که می‌خواهند ایران را دچار مشکل کنند، از نقطه افتراق قومی، مذهبی و ... وارد می‌شوند که تأثیر هم می‌کند. نمونه خوب سابقه اسلامی ما دانشگاه جُندی‌شاپور است که در عصری که این حرفها خیلی سخت بود، یعنی قبل از اسلام، ایران پایگاه و پناهگاه دانشمندان متواری از سراسر دنیا بود که از هر مسلک و مذهبی می‌آمدند. بعد هم مسلمانان آن کتابخانه را حفظ و تقویت کردند و از آنجا علوم به دنیا تحویل داده شد. ریشه بسیاری از این ترجمه‌ها که بعداً در دارالحکمه درآمد، همین کتابخانه‌ بود. یکی از جاهای تغذیه‌کنندة قدرت اسلامی بود.
الان هم این‌گونه است و همین کار را دیگران انجام می‌دهند و مفتخرها را جذب می‌کنند. در دنیا فضایی درست کردند که همه اقوام، مذاهب، عقاید و تعصّبها می‌توانند در آنجا بمانند و کار کنند. این حقّ ماست که این کار را بکنیم. البته کار سختی است. ما آدمهای متعصّب، زبان‌دار و هیاهو‌گر زیادی داریم. دانشمندان هم اهل هیاهو نیستند. فضای لطیفی داریم که  افراطی‌ها کار را خراب می‌کنند. ولی بتدریج بهتر می‌شود.
والسّلام علیکم و رحمه الله