سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع وزیر علوم و رؤسای دانشگاهها
بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ».
از این جمع بسیار خوب برادران مسؤول آموزش عالی - که انسان لذت میبرد از حضور در چنین جمعی - که به مجلس تشریف آوردید، من تشکر میکنم. من خودم این صحنه را نمیپسندم که من روی صندلی باشم و شما اینجا. امیدواریم که ما موفق بشویم از حُسن نیتی که در آقایان سراغ داریم بهترین راه را در مسائلی که مورد بحث و تردید است انتخاب کنیم.
بیشک الان در این گونه مسائل عمدتاً کسانی که صاحب نظر هستند، اظهار نظر میکنند، با حُسن نیت حرف میزنند. ممکن است برداشتهای گوناگونی باشد، پیش بینیهایی باشد که با حُسن نیت و با درایت برخورد بشود. این مسائل به هر حال به سود جامعه حل میشود.
چیزی که حالا آدم در دنیا میتواند به طور کلی از آن متأسف باشد، این است که الان وضع دنیای اسلامی این گونه است که از دنیای غیر اسلامی از قسمتهای پیشرفتهشان خیلی در مسائل علمی عقب است. این نتیجه ظلمی است که در گذشته به مسلمانها شده و نبایست این طور میشد. چون در مکتب اسلام ما،
آن قدر راجع به علم و فن و همه چیزهایی که امروز در دانشگاهها هست، اهتمام وجود دارد که موجب تعجب میشود که دیگران در این مسائل از مسلمانها جلو بیفتند. نه مسیحیت، نه یهودیها، نه مارکسیستها، نه هم بهطور کلی حتی غرب - تقسیمبندی هم که بکنیم - چنین استعدادی در افکارشان داشتند که جلو میافتادند، این فقط معلول ضعف خود مسلمانها است که آنها میدان لازمشان را نگرفتند.
ما هم الان وارث همان وضع هستیم. یعنی ما هم موقعی مسؤول امور این کشور شدیم که کشورمان مثل خیلی از کشورهای جهان سوم در مسائل علمی و فنی عقب است. ما نباید بپذیریم که برای جامعه اسلامی این گونه باشد و یکی از اهداف مهم این انقلاب باید این باشد که ما این اشکال را برطرف کنیم و این عقب ماندگی ظالمانه را به یک نحوی جبران بکنیم. البته از لحاظ کمی خیلی فاصله هست. شما که اکثراً آشنا هستید با مسائل علمی دنیا، با دانشگاهها، با دارالتحقیقها و پیشرفتهای علمی دنیا از ماها هم بهتر میدانید که فاصله خیلی زیاد است. ما خیزی باید برداریم، بیاییم به جلو، اما این طول خواهد کشید. آنها همین قدر که جلو هستند دائماً هم جلوتر میروند، علم که متوقف نمیشود در هیچ جا، هر بابی از علم که باز میشود دنبال خودش چند تاباب دارد. طبیعت علم این گونه است. این قدر هم در جهان اسرار هست که هر چه آدم بیشتر میفهمد، بیشتر میفهمد که دنیا خیلی وسیعتر از این حرفهاست، از لحاظ کمی فعلاً عقب هستیم و باید تلاش بکنیم که جلو برویم.
تا جایی که برایمان مقدور است باید جبران بکنیم این ضعف کمیت علم را. کیفیت انسانهای عالم را ما بهتر از آنها میتوانیم ترمیم بکنیم، یعنی میتوانیم دانشمندانی با کیفیت خوب داشته باشیم که زمان به اندازه ترمیم عقبماندگی علمی نمیخواهد. مایههایش در مملکت ما خیلی فراوان است. تعلیمات ما خیلی فراوان است، امکانات مردمیمان هم این را تأمین میکند و اگر موفق بشوید شماها که حالا مدیران آموزش عالی کشور هستید کیفیت خوبی بدهید به دانشمندان این کشور، مخصوصاً حالا به اینهایی که تحت تعلیم هستند، احتمالاً یک گام غولآسایی خواهد بود که خیلی چیزها را جبران میکند.
ما الان در دنیا دانشمند سطح بالا خیلی داریم ولی انصافاً دانشمندی که مثل عدهای از دانشمندان خود ما، حالا این حزبالهیهایی که در دانشگاهها داریم و واقعاً از لحاظ روحیه مثل یک بسیجی و یک سپاهی هستند و مثل یک سرباز عادی حاضرند فداکاری بکنند و خدمت کنند و آن صفات خوب مردم مستضعف را در خودشان حفظ کردند، از این گونه افراد ما کم داریم و جامعهمان هم چنین وضعی را میطلبد. میتوانیم روی این خط حرکت بکنیم که دانشمندان با کیفیتی، تحویل جامعه اسلامی بدهیم که اگر این حالت در دانشگاههای ما حاکم بشود که الحمدالله رو به همین طرف هم داریم میرویم، آن وقت ما بهرههایی از این دانشگاههایمان میگیریم و آموزش عالی در خدمت آرمانهای انسانی قرار خواهد گرفت.
آن موقع خیلی کار خواهیم کرد. اولاً زمینهای میشویم برای جذب انسانهای نمونهای که در دنیا فراوان هستند که کم نیستند. هنوز دنیا نگذاشته ما شناخته بشویم، اگر شناخته شویم و یک قدری این گردوغبارها نشست و ما هم ثابت کردیم که واقعاً میخواهیم علم را در خدمت عدل و حق قرار بدهیم، الان در خدمت حق نیست و دانشمندان سطح بالای دنیا در خدمت این افکار لجن زده سیاستمداران غربی و شرقی هستند که مثلاً یک مغز پوسیدهای مثل آقای ریگان یا خانم تاچر یا امثال اینها هزارها دانشمند را دارند به دنبال خودشان و برای اهداف زشت خودشان میکشانند.
اینها حالا ظاهر قضیه هستند. بالاخره آن مغزی که این سیاست کثیف دنیا را دارد میگرداند، دانش دنیا الان در خدمت اینهاست، چقدر الان دانشمندهای خوب هستند که در آزمایشگاهها دارند کار میکنند. او دارد برای خودش مثلاً در ذرات اتم کار میکند و عشق علمی او دارد او را میکشاند، اما نتیجهاش این میشود که روی سر مردم خراب میشود، یا همین کارهایی که دارند در دقایق امواج و اینها میکنند، بعد این امواج تبدیل به لیزر این جوری میشود و وسیله تخریب دنیا میشود یا وسیله جاسوسی میشود یا وسیله جور دیگری میشود.
اکثریت دانشمندان الان واقعاً در خدمت این کجرویهای دنیاست. اگر ما بتوانیم این جهت را در کشورمان درست بکنیم، یعنی مقدار علمی که وجود
دارد این را در خدمت عدل و حق و مردم محروم و مستضعف قرار بدهیم، این در دنیا روال جدید است. هم بردش خیلی زیاد خواهد شد و هم کسانی جذب این جریان میشوند. انسانهای نمونهای جذب میشوند وقتی که ثابت کردیم که این جوری هستیم و بعد البته این راه هم راهی است که خودش علم را توسعه میدهد. اگر به این راه افتادیم آن نوری که خداوند میدهد همین جا خواهد بود و این پاک کردن بساط آموزش عالی است، یعنی ما آموزش عالی را باید از رودر بایستیها خالی بکنیم. ما خارج از این نوع افراطگرائیهایی که هست، که مثلاً حدود و حقوقی از دست برود آموزش عالی را جوری بکنیم که از این چیزگران محصول خوبی دست مردم برسد. آدمهایی تربیت بشوند که مطمئناً برای این مردم کار بکنند مثل خود شما، بهتر از شماها. شماها به هر حال در محیط دیگری به زحمت خودتان را نجات دادید و به اینجا رساندید. اینها همه عوامل در خدمتشان است که خوب بار بیایند، این همه خرج که میشود انسانهایی بیرون بیایند که از تبار خود این مردم باشند، تناسب با این مردم داشته باشند. چون با پول این مردم دارند درس میخوانند باید آرمان این مردم و آرمان اسلام را تعقیب بکنند. این کار الان از ما ساخته است. آقای دکتر فرهادی که در وزارت علوم آمدند به نظر من تا الان موفق هستند. یعنی ما از این دوره گذشته تا به حال وزرایی که داشتیم، البته همهشان خوب بودند. ما هیچ یک از وزرای گذشتهمان را نادیده نمیگیریم. همه زحمت کشیدند، خوب هم کار کردند در حدی که میشد.
در دورانهای مختلفی به هر حال در دانشگاهها یک تلاطمی داشتیم. ایشان وارث زحمات آنها هستند، ولی عاقلانه دارند رفتار میکنند، برخورد خوبی الان دارند. وزارت علوم راهی که الان دارد به نظر میرسد که این راه در جمعبندی عمومی که آدم میکند، خیلی نزدیک به سطح بالا است. یعنی هفتاد و هشتاد در صد، نود در صد آدم میتواند در شرایط موجود راضی باشد که این خیلی خوب است. همین مسائلی که شما الان اینجا مطرح کردید، خود آقای وزیر هم مطرح کردند، آقایان دیگر مطرح کردند، اگر این مسائل را تعقیب بکنیم ما به جاهای خوبی میرسیم. مسأله تحقیقات را آقای دکتر فرهادی گفتند که من فکر میکنم الان با آن بودجهای که از فروش، درصد فروش را به شما
میدهند دستتان باز باشد. آن تبصره خیلی خوبی بود، پارسال از این تبصره استفاده نشد. یک تبصرهای میگوید یک درصدی نمیدانم دو درصد چقدر دو در هزار بله از کل فروش یک رقم بالایی است، به تناسب هر چه هم بهتر بشود وضع کشور و تولید برود بالا، این هم به همان تناسب رشد میکند. از این به خوبی استفاده بکنید. این یک مایه خوبی است برای تحقیقات، اگر در شرایط موجود کشور ما یک چنین بودجهای در خدمت تحقیق دانشگاهها قرار بگیرد، این گام بسیار مثبتی است. مجلس این کار را کرد ولی هنوز هم ما ثمره این کار را خوب ندیدیم، یعنی خوب بهرهبرداری نشده است.
این یک زمینهای است، ابتکاراتی بکنید. صاحبان صنایع، کارخانهها، دولت و جاهای دیگری که نیاز دارند به تحقیقات، شما خودتان پل بزنید، آنها را بیاورید، خرجش و تحقیقش را بگیرید. باید ابتکار بکنیم، الان وضع ما وضعی نیست که ما بتوانیم بودجه آن جوری را در خدمت شما قرار دهیم. الان وضع بودجه را شما دارید میبینید چه جوری است. به هر حال زمینه تحقیق در همین شرایط برای شما هست و اگر شما ثابت کردید که این پول برایتان کم است، هیچ مانعی ندارد سال آینده ما میگوییم این سه در هزار باشد. این را باید ثابت بکنید، تا به حال که ثابت نشده و هنوز بودجه پارسال مصرف نشده، حالا ما امسال ببینیم چه جور میشود.
در مورد مسکن که باز مطرح فرمودید، البته این حق یک استاد دانشگاهی است که حداقل صاحب خانهای باشد و من فکر میکنم وضعیت اساتید دانشگاه در مقایسه با سایر جاها بدتر نبوده بلکه بهتر بوده تا آنجا که ما میدانیم. من که حالا اینجا هستم علاقهام به دانشگاهیها با سایر مسؤولان کشور باید یک جور باشد. ما به هر حال منتخب مردم برای همه مسائل مردم هستیم، الان به ذهنم آمد اکثریت پاسدارها در جبهه که هستند با خبر میشوند، مثلاً بچههایشان اصلاً یک اطاق هم ندارند، یعنی از یک اطاق هم بیرونشان کردند و ما هنوز موفق نشدیم برای سپاه پاسداران، خانه سازمانی درست بکنیم. الان پنج شش سال میگذرد، اینها خانه سازمانی ندارند. حقوق هایشان را هم شماها میدانید که چهار پنج هزار تومان و فقط هم همین، پاسدار دیگر هیچ چیز دیگری ندارد، حالا اساتید جای دیگر میتوانند کار بکنند و به نحوی
بهتر از دیگران میتوانند یک خانه اجارهای را برای یک دورهای بگذرانند. ما وظیفهمان است که کمک بکنیم و به مسائلی که در مورد بانک اشاره کردید، هیچ مانعی ندارد این کار را هم انشاءاللّه میکنیم. ولی شما باید به این افراد بگویید، اینهایی که الان به این دلیل نمیآیند که اینجا یک خانه نیست، مملکت ما الان این طوری است. پاسدارهایمان آن جوری هستند و حتی با مطرح شدن این در مجلس تحقیقاً مخالفین این را خواهند گفت، یعنی همین را مطرح خواهند کرد که حالا برای هیأت علمی خیلی جالب نمیشود. منتها تا به حال چیزهایی آمده برای هیأت علمی و ما اینجا امتیازاتی در مجلس دادیم.
ولی انصافاً مسأله این است، یعنی حق مسأله این است که ما پاسدارهایمان ازدواج کردند، در خانه پدرشان ماندند یا خانه پدر زنشان هستند. ما داریم میبینیم که چه جور اینها فرض کنید آن طرف در ته ورامین زندگی میکنند، صبح زود باید خودشان را برسانند تهران برای مسؤولیتشان. با موتور زمستان و تابستان رفت و آمد می کنند، برای اینکه چیزی ندارند. منحصر به آنها هم نیست، بقیه اقشار هم همین طور هستند. این حزب الهیهای ما که جدیداً در میدان آمدند، همه کارهای اساسی را هم اینها دارند میکنند، جنگ را هم اینها میگردانند، امنیت کشور را هم اینها حفظ میکنند، همین امنیت دانشگاهها را باز همینها حفظ میکنند، اگر اینها نبودند این هارهای چپی و راستی نمیگذاشتند این دانشگاهها این جور بماند که شما به این خوبی درس بگیرید و درس بخوانید، از آنها بیشتر میترسند، آنها هستند که این جو را سالم نگه داشتند، ما در عین حال وظیفهمان را انجام میدهیم در حدی که متناسب باشد. البته شما هم مواظب باشید که الان در جامعه ما روح ایثارگری حاکم است، بعضی مسائل ممکن است اوضاع را بهتر نکند.
در مورد بهرهگیری از امکانات مردم برای آموزش عالی که شماها هم تکیه کردید و مطرح کردید این یک مسأله مهمی است. شما که مطلع هستید کشورهای مارکسیستی عمده موفقیتهای علمیشان را مرهون همین کمکهای عمومی هستند، یعنی به هر حال دانشگاههای مهم آنها، کارهای مهمشان را با این بودجهها و با مشارکت مستقیم یا غیر مستقیم مردم انجام می دهند. باید روی این مسأله شما کار کنید، ما در هفت هشت سال آینده وقتی جنگ تمام
بشود ما بازسازی جنگ را داریم، بازسازی ارتش را داریم، بازسازی سپاه را داریم، بسیاری از این طرحهایی که الان نیمه کاره مانده رسیدگی به آنها ضرورت دارد. ما در این هفت هشت سال آینده بعید است که بتوانیم از امکانات دولت یک جهش کمی در دانشگاهها بکنیم، مگر با همین کارهایی که خودتان میکنید.
ظرفیتها را با این فشار بالا ببرید و امکانات مردمی هم الان در کشور ما وجود دارد که میتواند جذب این کار بشود. ما عمده کارمان این است که یک سیستم خوبی درست بکنیم که این امکانات سالم بمانند. نیایند تبعیض درست کنند، نیایند فساد سرمایهداری را بیاورند، نیایند باز افراد ناباب را بیاورند و تحت آموزش قرار بدهند. این کارها را باید بکنیم. در ستاد انقلاب فرهنگی قبلاً این فکرها بوده و الان در شورای عالی انقلاب فرهنگی این فکر هست و داریم کار میکنیم روی این مسأله، شماها هم باید این فکر را تقویت کنید. ما فکر میکنیم الان این بهترین سیستمی است که ما میتوانیم از امکانات مردمی استفاده کنیم، کاری شبیه همین دانشگاه آزاد اسلامی که ما مطرح کردیم، یعنی مجموعه ماها مطرح کردیم.
در این سیستم باید گرایشهای غیر دولتی داشته باشند و مسائل را به یک زاویه خاصی ببرند. آنها جزء دلسوزان همین مملکت هستند، همه مسائل مملکت را میدانند، با شماها اکثراً مستقیم یا غیر مستقیم تصویب کردند همین افکاری را که شما دارید و راه انداختید.
خوب، همین سیستمی که وجود دارد به یک نحوی عیوبش را برطرف کنید، اگر عیوب را میبینید. بروید اگر گزینش ناقص است تقویت کنید، البته الان آنها همه مقررات را باید اجرا کنند. اگر فضایشان کم است درست کنند. در کشور ما امکانات آموزشی وجود دارد. در کشور ما افرادی هستند که الان بازنشستهاند و نمیآیند دولتی کار بکنند به هر دلیلی. باید آنها را جذب بکنند. متخصص در سراسر کشور داریم و در کارهای دولتی هستند، از وقت اضافیشان استفاده بکنیم. مردمی هستند که میتوانند خرج تحصیلشان را بدهند، ما از آقای دکتر فرهادی خواهش کردیم که یک کاری بکنند که در دانشگاه دولتی هم، آنهایی که میتوانند پول بدهند، خوب چرا خرج
تحصیلشان را ندهند؟ یک شیوهای داشته باشیم که آنها بتوانند خرج تحصلیشان را بدهند.
یک عدهای هستند پول دارند، پدرشان پول دارد، این قدر پول زیادی دارند که میروند دلار شصت هفتاد تومانی میخرند و برمیدارند میروند بیرون که خرج بکنند و برگردند. بچههایشان هم می خواهند درس بخوانند، اگر اینها صلاحیت گزینش اخلاقی داشتند، شرایط درستی داشتند، ما هم شرایطی کنارش بگذاریم. به همین نسبتی که شما در دانشگاههای دولتی الان غنی دارید، به همین نسبت بچههای با استعداد فقیر را هم بپذیریم، یعنی نسبت را حفظ بکنیم. امکانات مردم را هم بهکار بگیرید. آدمهایی هستند که خانههایی بزرگ دارند و یک زن با یک بچه آنجا زندگی میکنند. این به درد یک دانشگاه میخورد و خیلی مکانها هست که این گونه است. مردمی هستند که میخواهند پول بدهند، هنوز اینها این رشد را پیدا نکردهاند که بفهمند دولت از دیگران مُقَدَم است برای کمک. باید کم کم اینها را قانع کنیم تا برسند به این نقطه.
به هر حال این را به عنوان یک سیاست شما بپذیرید که در این مقطع، باید کنترل شده از امکانات خارج از حوزه امکانات دولت استفاده کنید، برای توسعه کمی دانشگاهها. از لحاظ کیفی هم البته آن دیگر دست شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم و اینهاست که مواظب باشند که چیز خلافی در نیاید، یعنی مضر نباشد به جایی. در توسعه کمی میتوانیم همگی همکاری کنیم چنین چیزی بشود.
این مسأله چند سال قبل مطرح بوده، ابتدا شورای ستاد انقلاب فرهنگی طرفدارش بود، بعد در مجلس قبلی حزباللهیها طرفدارش بودند. به خاطر یک اعتراضی که شورای نگهبان داشت، متوقف ماند و بعد پس گرفت و شورای تصمیمگیری را که در آن بود نپذیرفتند، بعد هم مطرح شد. بحثها همیشه در مجلس تخصصی بوده، این آقایانی که بحث میکردند دو طرف هم دانشگاهی بودند. یا پزشک بودند یا به هر حال استاد دانشگاه بودند. آن میداندارهای بحث از خود شماها بودند. یعنی دانشگاهی، پزشک و وارد به همه این مسائل بودند و تا به حال هم هر وقت در مجلس مطرح شده با همین
استدلال هایی که شده، رأی آورده است. شما در آن دورانی که ]این طرح [در مجلس بود، خیلی جزوه فرستادید. من هم مقید بودم جزوههایی که شماها میفرستادید میدادم به نمایندهها و میگفتم پخش بشود، برای اینکه افکارشان روشن بشود. حالا جدیدآ، باز مطرح شده است، دیگر این آخرین آزمایش ماست. در مورد این طرح الان در روزنامهها هم خیلی حرف زده شده، دیگر چیز ناگفتهای نگذاشتید بماند. الان هر چه می توانید حرفها زده بشود، توضیح داده بشود تا قانع بشوند. واقعاً خود من الان که اینجا ایستادم، تعصبی به هیچ طرف قضیه ندارم که بگویم این باشد. در شورای انقلاب فرهنگی هم نشستیم، بحث شد. آقای دکتر فرهادی هم همه حرفهایشان را زدند، آقای دکتر مرندی هم همه حرفهایشان را زدند. ما هم همه حرفها را گوش دادیم. آنجا هر دو طرف بودند، با هم حرف میزدند. در مجلس هم این طور خواهد بود.
من نمیتوانم الان پیشبینی کنم که چه میشود. بحث را میگذاریم آنجا. بنده هم کنترل میکنم که همه حرفها زده بشود. وقتی که حرفها زده شد و رأی آورد دیگر هر چه شد باید دل داد. یعنی ممکن است نظر شما را تأمین کند، در آن صورت آنها باید دل بدهند و همراهی کنند، ممکن است نظر آنها را تأمین بکند در آن صورت شما باید همراهی کنید. دیگر نمیشود به خاطر یک مسأله این قدر معطل بمانیم. آن وقت اگر تبعاتی داشت، باید همگی همکاری کنیم که تبعات سوء را نداشته باشد. من فقط خواهشم این است که یک جوری برخورد بکنیم که احساس موضعگیریهای غیر عاقلانه در قضیه نشود، چون اینها اثر سوء در نمایندهها دارد. در مجلس وضع این طوری است، من خودم هم در مدیریتم دارم وقتی یک طرف قضیه را متعصبانه میگیرم، میفهمم که از آراء نمایندهها پایین می آید. این حالت طبیعی انسانهاست. مخصوصاً کسانی که میخواهند رأی بدهند، دلشان نمیخواهد که تحمیل بشود رأی بر آنها و انشاءاللّه با این بحثهای طولانی که شد و حرفهایی که تا به حال زده شده، چون حُسن نیت در طرفین وجود دارد خداوند هم ما را هدایت میکند که راه اَحسن را انتخاب بکنیم.
برای جبهه، همین حرکتهایی که اخیراً از طرف دانشگاهیها شد خیلی روح بخش بود. چه دانشجوها، چه اساتید و چه دیگران یا فارغالتحصیلانی که در
صنفهای مختلف هستند، این همراهی خیلی اثر خوبی داشت.
البته توقع این نیست و صحیح هم نیست که یک متخصصی که میتواند دردی از این رزمندهها را دوا بکند به صورت ساده برود آنجا بجنگد، برای اینکه ما بسیجی کم نداریم. اگر سرباز کم داشتیم حرفی نبود، همهمان میرفتیم اسلحه برمیداشتیم میجنگیدیم. آن چیزهایی که کم است ما باید آن ها را تأمین بکنیم. باز هم ما تأکید میکنیم که یک رابطه قویتری درست بشود. الان دوستان شما آنجا هستند و کارهای خوبی دارند میکنند. بیشتر کار شما توی این صنایع الان اهمیت دارد. کارهایی که وزارت دفاع دارد و سپاه دارد و تحقیقاتی که شما در آنجا دارید، ممکن است یک نوع ابتکاراتی باشد. کمک بکنید که سریعتر ما بتوانیم این جنگ را به یک صورت خوبی تمام بکنیم. این جنگ تا به حال نسبتاً خوب پیش رفته و به نقاط خوبی رسیده، مقاومت ملت ما خیلی از مسائل را حل کرده است. اگر ترکیبی از آن مقاومت و تخصصها بهوجود بیاید ممکن است یک جهش در جنگ پیش بیاید که انشاءاللّه با کمک دانشگاهیها ما به این نقطه زودتر برسیم.
در کل من پیش بینی میکنم که انشاءاللّه پیروزی و نجات منطقه از شر این جنگی که تحمیل شد دور نباشد. و خداوند به ماها و شماها و همه این مردم و کسانی که در هر جای دنیا در راه حق مایلند خدمت بکنند، توفیق بدهد که بتوانیم رضایت خداوند را در کارهایمان جذب بکنیم و اگر ما این کار را کردیم و خداوند از ما راضی شد دیگر برایمان مهم نیست که مسائل چه بشود. مهم این است که خداوند هم از شماها و هم از ما راضی باشد و بتوانیم وظائفمان را به خوبی انجام بدهیم. شما که مدیران دانشگاهها هستید، سعی کنید حاکمیت حزبالله در دانشگاهها محفوظ بماند و بر حزبالله هم توصیه کنید، وقتی که خودشان حاکم هستند پدرانه با دیگران برخورد بکنند. حالت طرد و سختگیریهای بیمورد در کارها نباشد.
ما احتیاج به یک نوع ملاطفتها و چیزهایی داریم که باید اینها را یک کمی مواظبت کنیم، تا انشاءاللّه افرادی که قابل جذب هستند، قابل همکاری هستند، اینها طرد نشوند. هدایت اینها هم جزء وظائف ماست، اگر قابل اصلاح باشند، طردشان از گناهان است. ممکن است اختلاف سلیقههایی باشد ولی
شما با هم تفاهم داشته باشید. ما این قدر امکانات نداریم که به خاطر یک اختلاف سلیقهای با هم نسازیم، باید با هم بسازیم، رفیق باشیم، کوتاه بیاییم در مقابل همدیگر، گذشت داشته باشیم، البته من روی اصول نمیگویم، اصول محفوظ است. راههای همکاری خیلی فراوان است، باید با همدیگر همکاری بکنیم.
والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته