سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع مسئولان وزارت آموزش و پرورش پیرامون تحلیل فرمایشات امام و تحرکات ضد انقلاب در دانشگاهها

سخنرانی آقای هاشمی در جمع مسئولان وزارت آموزش و پرورش پیرامون تحلیل فرمایشات امام و تحرکات ضد انقلاب در دانشگاهها

  • یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۶۱

سخنرانی در جمع مسئولان آموزش و پرورش و هیأتهای تجدیدنظر دانشگاهها

 بی‌شک، این زحماتی که برای سالم کردن محیط تحصیلی و کار کشیده شده آنهایی که در رابطه با تحصیل هستند، موردنظر امام و همه مسئولان کشور ـ از جمله خود شماها که زحمات را می‌کشید و باز مسؤولید ـ هست و اثرات خودش را هم خواهد داشت. آنچه که امام فرمودند، به نظر بنده چیزی که نقاط مبهم داشته باشد، در آنها به چشم نمی‌خورد. کسی هم درصدد تفسیر این مطالب امام در یک جهت خاصی نباید باشد و نخواهد بود. همه مایل هستیم واقعآ آنچه که نظر امام است، به خاطر ایمانی که به رهبری داریم و آثاری که همیشه در این چند سال گذشته از بیانات ایشان دیدیم، مو به مو اجرا شود. تحقیقآ، شماها هم همین را می‌خواهید، خوشبختانه، مسئولینی و مراجعی هم از طرف خود امام معین شده‌اند که جوابگوی این ابهامات در موقع اجرا خواهند بود و توضیح می‌دهند. روح دستورات اخیر امام این است که وضع جامعه ما الان به حدی از انسجام رسیده است که بعضی از جراحی‌هایی که در گذشته ما نیازمند بودیم، الان نیاز نداریم، یک وقتی بود محیط دانشگاه‌ها و ادارات طوری بود که ضد انقلاب و مخالفان، خیلی آسان می‌توانستند بهره‌برداری کنند و مزاحم باشند. حالا دیگر در آن حد نیست البته، این طور نیست که همه چیز صاف شده باشد، ولی آن جوری نیست. دشمنان انقلاب امیدهای کاذبی داشتند و خیال می‌کردند در آینده این جمهوری اسلامی نخواهد بود و لذا به هر گونه‌ای سعی می‌کردند برای اهداف خودشان یک راه پیدا کنند و یکی از راهها هم تخریب و سوء استفاده از ارگانهای رسمی کشور بود، آن هم پشت میز و صندلی، که حقوق مردم را می‌گرفتند ما شاهد وضع دانشگاهها بودیم. ماها از دور، شماها از نزدیک و دیدیم که اینها بعد از پیروزی انقلاب چه کردند. خیال می‌کردند که وارث انقلاب هستند و حرکتهای ناصحیحی که نه بچه‌های مردم درس می‌خواندند و نه مجال تفکر و نه مجال عرض اندام به نیروهای انقلابی و اسلامی در محیط دانشگاهها نمی‌دادند. اساتید به جای درس گفتن، جزوه سیاسی می‌گفتند؛ آن هم خطوط خودشان را.شما می‌دانید برای آن موقع یک حرکت لازم بود که شد و از طرف امام و سایرین هم تأیید شد. این مرحله را به خوبی گذراندید و در مجلس هم قانونی گذشت که به طور نهایی این مسئله در کل کشور حل شود و همه زحمتها هم کشیده شد تا آن قانون اجرا شود.آنچه که امام امروز ما را هدایت می‌کند این است که مبادا آن روزی که در گذشته به خاطر آن در حد بسیار بد بر ما حاکم بود، بخواهیم با آن روح امروز با قانون برخورد کنیم. این مجریان قانون برخوردشان اجرای قانون با جو موجود و روحیه موجود و آنچه که آن زمان در آن مداری که خود مجری قانون می‌داده، اینها میدان مانور مجری است که می‌تواند انجام دهد. یک وقتی سوءظن بر خیلی‌ها حاکم بود که آدم لازم بود تحقیق کند تا عمق جاهایی پیش برود تا مبادا یک مفسدی خطراتی را که در گذشته وارد کرده‌اند، وارد بکند. می‌دیدید، امام هم مطلبی نمی‌فرمودند و انجام هم می‌شد. حالا بخشی را نمی‌فرمودند و انجام هم می‌شد. حالا بخشی را ممکن بود امام نمی‌شنیدند، اما این طور نبود که امام از کل جریان دور باشند یا مسئولین دیگر نبینند؛ اما می‌دانیم حکم اسلام در مسائل تفتیش به معنایی که خیلی از موارد اجرا شد، نیست؛ یعنی این قدر مته به خشخاش گذاشتن و این قدر به عمق زندگی افراد نفوذ کردن. اسلام برای کشف صلاح و فساد این جوری برخورد نمی‌کند. اصالت صحت و حمل بر صحت و خوش‌بین بودن به مردم مسلمان و حسن ظن داشتن به برادر مسلمان، چیزهایی است که در اخلاق و در معاشرت اسلامی عنوان دارد، اما باز رعایتی هم هست. وقتی که فساد بر جامعه حاکم شد، آن موقع حسن ظن نمی‌تواند ملاک باشد. آن موقع این اصل مخدوش می‌شود و ما نمی‌توانیم همه جا بنا را بر صحت بگذاریم. با اینکه اصل است، اصل در محیط جامعه سالم است، نه در محیط جامعه آشفته و محیطی که فساد بر جامعه غلبه دارد. ما الحمدلله الان در جامعه‌ای هستیم که اصل صحت را در هر جا که داریم، می‌توانیم اجرا کنیم. یک وقت مسأله، مسأله نظام و مصالح تحصیل و درس خواندن و آرامش و اطمینان جامعه است، امنیت خاطر مردم است، یک وقت مسأله، مسأله شخصی است که ما با آن مواجه هستیم؛ اینها را باید از هم جدا کنیم. وقتی که به مسأله تحصیل در دانشگاهها برخورد می‌کنیم، حتمآ از شما مطمئنیم که امام این را می‌خواهند دانشگاهها برای مردم محیط تحصیل باشد و محیط آلوده کردن بچه‌ها نباشد و میدانی برای درس خواندن باشد. آنچه که بخواهد مزاحم تحصیل بشود، شما باید جلویش را بگیرید، با همان قوانینی که دارید. یک وقت مسأله آرامش خاطر مردم است، اطمینان به آینده‌شان است. اینکه مطمئن بشوند سرنوشتشان دست یک نفر نیست که آنجا نشسته باشد و هر تصمیمی که مایل بود، بگیرد و دیگران هم چیزی نگویند. این حالت بسیار بد است؛ یعنی آن آدمی که تحت مراقبت قرار می‌گیرد و باید نظر بدهد دو جورممکن است با ارگان تصمیم گیرنده برخورد کند: یکبار سرنوشت خودش را در اراده یک فرد می‌بیند که این اگر قلم سرخ کشید، آدم می‌رود. یک وقت تصمیم و سرنوشت خودش را در گرو قانون و معیار می‌بیند با معیار و با خیال راحت برخورد می‌کند و اگر هم رد شد، تلاش می‌کند خودش را با معیار تطبیق بدهد، تلاش نمی‌کند خودش را با احساس فرد تطبیق بدهد، ما باید وضع برخوردمان با مراجعین این باشد که با معیار برخورد کنیم، آن هم معیارهای اسلامی، که مردم با خیال راحت بیایند. آدم وقتی که در مقابل قانون قرار می‌گیرد، از اول هم پیش‌بینی می‌کند که آینده‌اش چه است؟ با خیال راحت جلو می‌رود. وقتی با دست خود، خودش را در مقابل قانون قرار داده، ممکن است حتی شیرین آن را تحمل بکند، اما اگر در مقابل اراده یک شخص بود، واقعآ نمی‌داند این آقایانی که آنجا نشسته‌اند، با معیار تصمیم می‌گیرند یا نه؟ اگر معیار درست نبود، هم تلخ است و هم مقاومت می‌کند و اسلامی هم نیست. بنابراین، حفظ آرامش خاطر جامعه و اطمینان و امنیت مردم در مراجعه به این ارگانهای تشخیص دهنده، بسیار مهم است و شماها باید سعی کنید یک حالتی در مردم به وجود بیاورید که مردم با خیال راحت منتظر بمانند تا نوبتشان بشود و ببینند با معیار تطبیق می‌کند یا نه؟ این روح خاص امام است. در مورد اشخاص، ما حالت انتقام نداریم. حالا مثلا شما فکر کنید یک روزی یک بچه‌ای در محیط دانشگاهش شیطنت می‌کرده، این نیست. واقعآ نه اسلام این جوری است، نه انسانیت این را می‌خواهد. حتمآ شماها خودتان دانشجو بودید و محیط دانشگاه را می‌دانید، این احساسات دیگران را در وجود خودتان دارید. نظر ما این نیست واقعآ نظر جمهوری اسلامی این نیست و امام هم نگران از این هستند.یک کسی، چه در محیط کار، چه در محیط تحصیل، حالتی داشته که الان می‌تواند خوب درست بخواند و هم می‌تواند صالح و مفید باشد. در برخورد بااین باید یک مقدار عفو و گذشت در تصمیم‌گیری‌هایمان حاکم باشد. عرض کردم قانون یک حالتی دارد که بستگی به مجری قانون و ممیز مصادیق قانون دارد، خیلی موارد است که اگر با خشکی برخورد کنیم، یک جور می‌شود.اگر با دید باز برخورد کنیم، یک جور دیگر می‌شود. این طور نیست که همه موارد قانون آن چنان مشخص باشد که هیچ از هم نشود اینها را جدا کرد. حالا شما خودتان در موارد می‌بینید، ما در گزینش‌ها دیدیم. در بُعد جهانی هم دیدیم، خواست این است. پس توجه بفرمایید کسی نمی‌خواهد قانون مخدوش شود. قانون، قانون است. کسی نمی‌خواهد انسانهایی که امکان دارد خوب بشوند و خدمت بکنند و درس بخوانند، این امکان از آنها گرفته شود. در وسط این دو نقطه کسی مایل نیست محیط دانشگاه به خاطر سهل‌انگاری‌ها دوباره میدان تاخت و تاز کسانی بشود که نگذارند دیگران درس بخوانند وبخواهند از این مراکز بسیار گران قیمتی که برای جامعه تمام می‌شود، سوء استفاده بکنند. و اخبار غیراسلامی و غیر مردمی و غیرانقلابی‌شان را که احیانآ ضدّ همه اینها هم ممکن است باشد، بخواهند رواج دهند. این نمی‌تواند باشد. ولی حتمآ این نیست که حالا ما درو کنیم. در برخوردمان با این جریانها یک مقدار روحیه عفو و سهل و گذشت بر ما حاکم باشد. تحقیق شده، دیگر جامعه ما نیاز به آن کارها ندارد. آن کارها هم به طور طبیعی نباید در جامعه ما باشد. تجسس‌هایی که امام منع کرده‌اند، این تجسس‌ها است. در تحقیق و تصمیم‌گیری هم خطاهای گذشته را که دیگر امروز میدان تکرارش نیست و بی‌اهمیت است و آنها زیاد انگشت گذاشتند، از ما نخواستند. ولی اصل اسلامی بودن محیط را خواسته‌اند. البته، من یک بار دیگر عرض کردم امکان دارد شما مثلا اگر بخواهید یک مقدار سهل‌گیری کنید، مواردی از زیردست آدم در برودکه بعد ببیند که عناصر ناصالحی به دانشگاه رسیده‌اند. این همه جا است. دیگر آدم هر کار که بخواهد بکند، از این موارد هست. با همه دقتها گاهی از این چیزها پیش می‌آید. دیگر مواردی هست که می‌توانند پوشش‌هایی برای خود درست کنند. خوب ما هستیم و آینده هم هست و هیچ وقت هم فکر نمی‌کنیم صد درصد همه چیز به طور مطلوب پیش می‌آید. بالاخره، موارد نادری هست که این جوری پیش می‌آید، یا بعدآ اصلاح می‌شود. از دستمان که در نرفته است. همان طور که اینجا عفو می‌کنیم، بعد که ببینیم کلاه‌گذاری کردند، جبران می‌کنیم. بنابراین، با این معیارها همه زحمتهایی که شما کشیده‌اید و همه وقتهایی که صرف کرده‌اید، همه قانون خوانیهایی که شما کردید و همه هماهنگی‌هایی که کردید، الان می‌تواند نتیجه بدهد.امام از ویژگی‌هایشان این است ـ که اصلا خصوصیت رهبری است ـ در تعریف رهبری صحیح گفتند که رهبر صالح آن کسی است که در لحظات مناسب تصمیمات مناسب بگیرد. این مهمترین عنصر رهبری در هدایت است. یک رهبر ممکن است قوی باشد، متدین و خوب باشد، آن لحظه مناسب را برای هدایت انتخاب کند. ان‌شاءاللّه شما موفق باشید که به خاطر سطح بالای فکری که دارید، از بهترین مجریان پیام امام در بخش مربوط به خودتان باشید و برای سایرین الگو باشید و همین طور عمل کنید. با این هوای یک مقدار گرم و زننده اینجا دیگر وقت شما را بیشتر نمی‌گیرم. ان‌شاءاللّه که ما اخبار خوبی از موفقیت شما بشنویم.            والسلام علیکم و رحمه الله