سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولین تعاون سپاه

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولین تعاون سپاه

  • یکشنبه ۲۱ تیر ۱۳۶۶

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ وَ اَلصَّلûوهُ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
از زیارت شما برادران - که یکی از کارهای بسیار ضروری و لازم این دفاع‌مقدس را عهده گرفته‌اید ـ خیلی خوشحال هستم. دفاعی که پایه اصلیش‌رزمندگان و نیروی مردمی هستند و رکن کار است و طبیعتآ به خاطر اینکه‌مردم از سراسر کشور و خارج از سازمانهای موجود هستند، اگر تشکیلاتی‌نباشد که به حاجتها و مشکلات خانواده‌ها رسیدگی کند، یک کمبود جدی و یک ناسپاسی انقلاب نسبت به این سربازان بزرگوارش است. بخشی دیگر از حضّار امروز ما مسؤولین تعاونی هستند. مهمترین و باارزش‌ترین و عظیم‌ترین ذخیره انقلاب و دستاوردحرکتهای انسانی در زندگی همین ارواح پاک شهدا و این انسانهای والای تاریخ بشریت است، هر کس به هر نحو در خدمت شهدا و خانواده‌های شهدا و رزمندگان باشد، به نحوی با تاریخ و سرنوشت این انسانهای بالاتر از فرشته و همه مخلوقات بستگی پیدا می‌کند. ما در تاریخمان از بدو اسلام تا امروز و قبل از اسلام همیشه تاریخ نبوت و رسالت، هیچ عنصری ارزشمندتر از عنصر شهادت - که در ارتقاء خود انسان و جامعه نقش داشته است - نداشته‌ایم.
معنای شهادت این است که انسان به طور انتخابی عزیزترین موجودی‌خود را در بهترین راهی که برایش تعیین شده فدا می‌کند. انسان در راه خدابرای صاحب جان و هستی و هدف هستی و هدف واقعی همه حرکتهای‌انسانها، هستی خود را در طبق اخلاص می‌گذارد و آماده می‌شود که تقدیم‌کند و آن قسمت در دست خدا است، اگر پذیرفته شد و به مقام شهادت‌رسید این یک  
طرف قضیه است و اگر مصلحت الهی این باشد که این‌انسانهای شهادت‌طلب زنده بمانند و خدمت بکنند، این طرف دیگر قضیه‌است، یعنی این مقام بزرگ در راه شهادت رفتن را برای انسان می‌آورد. این‌انسانهایی که جبهه را انتخاب می‌کنند و به جبهه می‌روند، جبهه‌ای که‌احتمال شهادت در آن جدی است، ممکن است از صدنفری که می‌روند ما ده‌نفر شهید داشته باشیم، یعنی یک دهم، درصد شهادت یک دهم است، ولی‌یک دهم خطر کمی نیست. وقتی بمبارانی در یک شهر پنج میلیونی‌می‌شود، در یک بمباران هم ممکن است مثلا پنج نفر کشته بشوند، همه این‌پنج میلیون نفر اگر شهادت طلب نباشند، دارند می‌ترسند، در صورتی که‌احتمال کشته شدن یک میلیونیم است و کسی که به جبهه می‌رود این از یک‌میلیونیم به یک دهم می‌آید و احتمال آن خیلی بالاتر می‌رود که آدم مجروح‌یا معلول بشود. حال صدمات نقدی، در آن سنگرها و در زیر تیر زندگی‌کردن‌ها و گرسنگی‌ها و تشنگی‌ها و سرماها و گرماها و فراق پدر و مادر وخانواده و اضطراب مادر، پدر و زن و بچه و از کار و زندگی ماندن و اینها راتحمل می‌کند و احتمال شهادت را هم با اینکه جدی است می‌پذیرد. این آدم‌اگر شهید هم نشود مقام بسیار بالایی را دارد. بنابراین در خدمت این جورآدمها بودن، گرچه آنها احتیاج به خدمت نداشته باشند و روحشان خیلی‌بالاتر از اینها باشد، ولی خانواده اینها نیازمند هستند، ما نباید فکر بکنیم که‌اگریک انسانی‌به همه مسائل مادی پشت پا زد و به جبهه رفت مادر، پدر،خواهر، همسر و فرزندش، آنها هم چنین حالتی دارند و بر فرض هم که چنین‌حالتی داشته باشند، ما وظیفه داریم که به اینها خدمت بکنیم. ما باید به این‌طور آدمها خدمت بکنیم و حال خدمت به رزمنده پیشنهاد خیلی بزرگی‌است. این پیشنهادی که آقای افشار مطرح کردند که یک هفته‌ای بگذاریم‌برای این مسأله و وقت مناسبی هم است، عید غدیر و عید قربان دو عید بزرگ ما هستند، بین این دو عید افکار مردم ما آمادگی خوبی دارد و این هفته اگر روح امداد به خانواده‌های رزمنده‌ها را تقویت بکند کار باارزشی است. گر چه مردم ما بدون تبلیغ هم انجام می‌دهند، اما اگر ما بتوانیم زیبایی‌های کمکهای مردمی را برای این خانواده‌ها ترسیم بکنیم و به مردم عرضه بکنیم حتمآ جهشی در کار به وجود می‌آید. همین آماری که الان ایشان اشاره کردند که خوب به صورت متشکل انجام شده و متفرقه‌اش خیلی بیش از اینها است که آن متفرقه‌ها به عدد و رقم درنیامده، ما این کار را باید بکنیم، اولا یک مقدار خیال رزمندگانی که در جبهه هستند راحت می‌شود و آنها دلگرم می‌شوند. خانواده‌ها دلگرم می‌شوند، انسانها را به کار تشویق می‌کند و کاملا بجا است که این کار انجام بشود. ما نقش روحیه شهادت طلبی را در موفقیت‌هایمان و در ارعاب دشمنان نباید فراموش بکنیم و باید این روحیه را هم با کاری که گروه تعاون انجام می‌دهد  
و هم با کاری که پشت جبهه انجام می‌شود پشتیبانی کنیم.
آنچه که امروز دنیا را واداشته که بر روی انقلاب و بر روی شما حساب‌بکند، تحقیقآ ابزار ما نیست، برای اینکه ابزار ما خیلی از کشورهای متوسط‌هم کمتر است. تحقیقآ آن عنصری که باعث شده کفر جهانی و استکبارجهانی از شما و از این ملت حزب اللّه بترسد روحیه‌ای است که در بخش‌عظیمی از جوانان ما مشهود و ملموس است. روحیه استقبال از شهادت ونترسیدن از مرگ، این تعبیرات در کلمات حضرت علی(ع) به طور وضوح‌وجود دارد و حضرت علی ابن ابیطالب(ع) رهبر عظیم‌الشأن امت اسلامی‌می‌فرمود: کسانی که از مرگ در راه خدا می‌ترسند ذلیل می‌شوند و کسی که‌از مرگ در راه خدا نمی‌ترسد، دلهره به سراغ او نمی‌آید و همیشه همراه باعزت است. خیلی حرف است، الان که مسائل خلیج فارس مطرح است‌هنوز هم اتفاق زیادی نیفتاده دلهره‌ای بر طاغوتهای دنیا حاکم است، نه‌طاغوتهای خلیج فارس، نه طاغوتهای منطقه، بلکه طاغوتهای دنیا. اگر در مجلس نمایندگان آمریکا 122 نفر در مقابل 184 نفر رأی می‌دهند که پرچم آمریکا روی کشتی‌های کویت نگذارید، این نه برای احترام و انسانیت است، نه برای ملاحظه اسلام است و نه چیزهای دیگر است. آنها واقعآ می‌بینند که برای آمریکا خطر است و این خطر هم از ناحیه همین انسانهای شهادت طلب و نترس است. نمی‌توانند از پیش بفهمند که اینها چه کار می‌توانند بکنند. از حرکاتی که از این مردم ممکن است سر بزند وحشت دارند. آن روزی که کشتی رزم ناو آمریکایی خورده بود، تا ساعتی که معلوم نشده بود عراق زده، این دو سه ساعت اضطراب عمیقی بر ناظران جهانی حاکم بود که می‌ترسیدند که بین ایران و آمریکا جنگ شروع بشود، اضطراب آنها برای این نبود که ما صدمه می‌خوریم، اضطراب برای این بود که دنیا و طاغوتها، سرمایه‌دارها و متجاوزین می‌دانند که در مصافی که بخواهد در مقابل انسانهای شهادت طلب به وجود بیاید چه خطری نهفته است و پنجه در پنجه انسانهای خدایی انداختن چقدر برای رقیب خطر دارد. نمونه بزرگ آن را هزاران بار در جبهه‌ها دیده‌اند و نمونه‌های کوچک آن را در لبنان و افغانستان و جاهای دیگر دارند می‌بینند. خوب این روح شهادت طلبی پاسداری لازم دارد. اولا حق پاسداری بدون محاسبه انگیزه‌های دیگر، یعنی این ارزشها را ما باید پاسداری بکنیم اگر چه آثارش را هم نداشته باشیم و با توجه به آثار، ما این روحیه را در ملتمان تحکیم کنیم.
اگر بخواهیم این ذخیره استحکام این ملت و حرکت و انقلاب و نورانی‌ترکردن راه انقلاب را تحکیم کنیم باید از این روحیه‌ها پاسداری کنیم. البته ما نهادهای زیادی داریم که در خدمت شهدا و خانواده‌های شهدا و مجروحین و مصدومین جنگ هستند، ولی ما شکی هم نداریم که با اینکه  
ما مایه زیادی در این کار گذاشته‌ایم، هنوز مردمی هستند که بچه‌هایشان در جبهه هستند ولی در خانه‌شان مشکلات دارند. مسائل اداری، مالی، رفاهی، بهداشتی و بیمارستانی در زندگی دارد و در جبهه است و ما باید جبران بکنیم. اصلا در احادیثمان برای خدمت کردن به خانواده‌های مجاهدان و رزمندگان بابی داریم و یک روایت مشخصی روی این باب دارد که در این دهه یا هفته برای مردم اینها را باید زیاد بگویند. ما می‌دانیم هنوز کسانی هستند که مجروح جنگی هستند و بین بیمارستان و خانه و برای آمدن به بیمارستان مشکلات دارند. بیمارستان که نمی‌تواند همه اینها را در یک زمان جمع کند، ظرفیت بیمارستانها این قدر نیست، ناچار هستند که تخت‌ها را برای عملیات بعدی و برای بیماران معمولی خالی نگه دارند و با رفتن اینها از بیمارستان به خانه، کسانی که نوعآ فقرا هستند، در خانه یک تخت ندارند که روی آن بخوابند و یک پرستار ندارند که آنها را پرستاری بکند. در روستاهایی که زندگی می‌کنند، کسی را ندارند که پانسمانهای جراحاتشان را باز بکند و عوض بکند و رفت و آمدشان مخارج سنگینی دربر دارد. خوب! نهادهایی هستند که به این رسیدگی می‌کنند، و از اینکه به آنها نمی‌رسند رنج می‌برند. اما به خاطر وسعت کار حتمآ کسانی هم هستند که ما هرقدر پشت جبهه را مردمی بکنیم که مردم خود دنبال کار بیفتند، مردم اگر دیدند در کوچه و محله‌شان یک مجروح این جوری وجوددارد، آنها کارش را انجام بدهند، ممکن است نهاد نرسد، مردم اگر دیدند یک رزمنده‌ای به جبهه رفته و بچه‌اش در خانه مریض شد، یا صدمه دید، یا احتیاج به بیمارستان پیدا کرد و همسرش با شهرداری، دادگستری یا جای دیگری مشکل پیدا کرد، سریعآ مشکل را حل بکنند. البته این مسئولیت در درجه اول مال نهادهای مربوط است ولی به خاطر وسعت کار و گرفتاریهای زیاد ممکن است خیلی نهادها نرسند یا خانواده‌ها آن قدر عفیف باشند که نتوانند و یا نخواهند حاجتهای خود را عرضه بکنند. بعضی‌ها می‌گویند که ما اجر خودمان را ضایع نمی‌کنیم، ولی همسایه‌ها، همکلاسی‌ها و همکاران باید برسند. اگر این قضیه مردمی بشود مقدار زیادی این مشکلات جبران می‌شود و این به تبیین مشکلات احتیاج دارد که ان‌شاءاللّه در تبلیغات هفته جنگ می‌گویند. به هر حال از شما متشکریم. مبادا فکر کنید که این جور خدمتها در پشت جبهه ممکن است درجه‌اش کم باشد، یا حتمآ باید در سنگر باشد. البته این جور آدمها نوعآ در سنگر بوده‌اند و هستند و باز هم خواهند رفت.
به علاوه ما می‌دانیم که گروه تعاون جلوی نیروها حرکت می‌کند و برای‌اینکه اجساد شهدا در جبهه یا در جاهای خطرناک نماند، اجساد شهدای‌عملیاتهای قبل را از زیر خاکها پیدا می‌کنند و می‌آورند که اخیرآ هم اجسادشهدای عملیات بیت‌المقدس و رمضان را بعد از پیروزی کربلای  
پنج در آن اراضی پیدا کردند. کارها باارزش است، برای خانواده‌ای که بعد از چهار پنچ سال تکلیف مفقودش تعیین بشود، کمک روانی خوبی است و ما باید این کارها را بکنیم. ما دعا می‌کنیم که شما موفق باشید و سلام ما را خدمت همه همکارانتان برسانید و ان‌شاءاللّه ملت ما هم همکاری شایسته‌ای را با شما خواهد کرد و همه مسئولین نهادها و ما هم موظف هستیم که با شما همکاری بکنیم.
    والسلام علیکم و رحمه‌اللّه و برکاته