سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع رزمندگان تیپ الغدیر سپاه

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع رزمندگان تیپ الغدیر سپاه

  • یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۶۴

بسم الله الرحمن الرحیم
«اَلâحَمâدُلِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
من با تیپ الغدیر آشنا بودم و نوعاً اخبار مربوط به شما را در گزارشها می‌دیدم. البته با کل نیروهای رزمنده چنین است که مطلع باشم از وضعی که دارند. به خصوص شجاعتهایی که در این مراحل از تیپ الغدیر یزدیها دیدیم. اینها جاذبه بیشتری را به کار شما داده بود. البته من قادر نیستم و صلاحیت ندارم در باره رزمنده‌هایی مثل شما و نیروهای مجاهد و ایثارگر تعریف کنم. خودتان مستغنی از تعریف هستید و نزد خداوند ثوابی دارید که با گفتن ما تأثیری در آن ندارد. شما راهتان را انتخاب کردید و خوشبختانه خوب راهی هم انتخاب کردید. در یزد ما رابطه‌ای عاطفی با آیت‌الله صدوقی داشتیم. ایشان استاد ما بودند و از لحاظ علمی و اخلاقی از ایشان زیاد استفاده کردیم. در دوران طلبگی از یزد عبور می‌کردیم و معمولاً سالی یکی دو بار ایشان را زیارت می‌کردم. ایشان نقش بسیار مهمی در تحکیم انقلاب داشتند. ماها خیال می‌کنیم یکی از ادله‌ای که مردم یزد این گونه یکپارچه در خدمت انقلاب هستند غیر از خوبی و پاکی مردم یزد که همیشه آنها در دین زبانزد بودند، یکی از عواملش وجود مرحوم صدوقی است که انفاس گرم و خلوص ایشان این اثر را هنوز هم در میان مردم یزد دارد که مردم این دیار تحت تأثیر آن انفاس هستند. این جزئیاتی که برادران توضیع دادند من نمی‌دانستم و در جریان کیفیت تیپ‌الغدیر نبودم، ولی مقاومتهای غیرقابل توصیف شما با توجه به مشکلاتی که در مقابل نیروهای متجاوز بعثی پیش آمده بود، خیلی مهم تلقی می‌شود که چگونه شما آنجا مردانه ایستادید و مقاومت کردید. در گزارشاتی که از عراق داشتیم، مقاومتهای تیپ‌الغدیر دشمن را دچار سرگیجه کرده بود. زبانزد بود که اینها کی بودند که چنین مقاومت می‌کردند. به هر حال تلاش شما چه ما بدانیم و چه ندانیم، مورد نظر خدا هست و شما برای خداوند تلاش می‌کنید.
آنهایی بیشتر چیزی می‌گیرند که بیشتر در راه خدا تقدیم می‌کنند. آنهایی که بهتر فداکاری می‌کنند، آنها بُرد کردند و آنها موفق شدند. آنها باید پیش خدا شاکر باشند و ممنون خداوند باشند. آنهایی که به این مقام نمی‌رسند، نفهمیدند. خداوند منتی به شما گذاشته که می‌توانید در این راه باشید. این حرفهایی که به شما می‌زنم مخصوص شما نیست، مخصوص نیروهای رزمنده است. یعنی شما مخاطب هستید. الان همه نیروهای رزمنده ما، سپاه، بسیج و نیروهای ارتش کنار شما فداکاری می‌کنند. هر کس در راه خدا در هر حدی و به هر شکلی به خاطر جذب رحمت‌الهی و رضای خدا فداکاری می‌کند، مشمول همین حرفهاست.
جوانان هستند که یک وجود دیگر به این مملکت می‌دهند. یک حالت جدیدی به تاریخ ایران دادند. ایران را در دنیا سرفراز کردند و پیش خداوند آبرودار کردند. این ملت یک مجموعه بسیار بزرگ است که شما رزمندگان و مدافعانش هستید. پدران و مادران شما پشت جبهه را مثل کوه حفظ می‌کنند. مردم ما خیلی رشید و با شعورند، نباید مغرور شوند و باید ممنون باشند که خداوند این نعمت را داده که هیچ کس نمی‌تواند اینها را گمراه کند، چرا که راه خودشان را پیدا کردند.
ما این حماسه را از بس عظیم است نمی‌توانیم ارزیابی کنیم، آن طوری که هست. شماها در میدان هستید و می‌دانید وضع را در میدان، روح شجاعت انسان دائماً گل می‌کند و حالت حماسی می‌گیرد، اما شهرها این حالت نیست و زن و بچه مردم هستند. وقتی که آن تهدیدهای عجیب و غریب در شهرها وجود داشت همه امکانات تبلیغاتی مردم را می‌ترساند و از جنگ می‌خواست دور کند. یک سؤالی از مردم مطرح شد که نظرشان درباره روز قدس چیست؟ و آن نمایش که مردم روز قدس دادند برخلاف انتظار همه بود. حتی پیش از حد انتظار ما هم بود که مردممان را هفت سال شناخته بودیم و یک بار دیگر می‌خواستیم تجربه کنیم. همین انتخاب پریروز نمونه دیگرش است.
ولی شیطنت کردند و می‌خواستند که مردم را سرد کنند و آنها گول بزنند که احتیاج به رأی نیست و رئیس جمهور معلوم است و رقیبی نیست و مسأله روشن است. گاهی با بزرگ کردن مشکلات و کمبودها می‌خواستند مردم را فریب دهند که مثلاً انقلاب برای شما کاری نکرده. گاهی با بزرگ کردن مسائل جنگ می‌خواستند مردم را از مسایل جنگ دلسرد کنند. همه کارها و شیطنت‌ها و حتی تهدید و ارعابها و تخریبها را هم اعمال کردند. شما آمار را می‌بینید. این مردم یک چیز را تشخیص دادند و آن اینکه این راه حق است و جمهوری اسلامی حق است. این راه خدا و اسلام است و افتادند در این راه.
محتکران و قاچاقچیان و دزدها و سرمایه‌داران که ثروت‌های نامشروع دارند و این مجموعه کمونیستها و آنها که خدا و این راه را قبول ندارند، اینها در نظام منفور پهلوی همه چیز دستشان بود، الان هم می‌خواهند همه چیز دستشان باشد. اکثریت جوانان، دانش آموزان، دانشجویان، متدینها و مذهبی‌ها که اکثریت عظیم کشور ما را تشکیل می‌دهند، اینها هیچ توقعی ندارند و غیر از انقلاب هیچ چیز نمی‌خواهند. حاضرند جان و مال خودشان را بدهند تا این اسلام باقی بماند. ما همه این جوری هستیم. این طور یکپارچگی مردم و حمایتی که از انقلاب می‌کنند و این جور در جبهه‌ها حضور پیدا می‌کنند. می‌آیند در بیابانهای گرم خوزستان و کوه‌های پربرف کردستان برای انقلاب و خدا جانشان را فدا می‌کنند. این خیلی چیز تازه‌ای است.
شما در مدرسه خواندید و می‌دانید اصلاً در تاریخ دنیا چنین چیزی نیست. در صدر اسلام در مدینه که مرکز فضیلت بود، این طور نبود. دوستان علی‌ابن‌ابیطالب(ع) هم این طور نبودند. وقتی که زندگی علی‌ابن‌ابیطالب(ع) را می‌خوانید می‌بینید که امام دلشان خون بود که نیروهای مخلص آن قدر ندارند که بتوانند در راه خداوند بجنگند و مبارزه کنند. امام حسین(ع) وقتی که جنگ پیش آمد، همین هفتاد و چند نفر بودند که با امام حسین(ع) تا کربلا آمدند. همه مثل برگ خزان همین طوری ریختند. کوفه شهر شیعیان بود. هجده هزار نفر یا بیشتر نامه برای امام نوشتند و بیعت کردند، ولی وقتی که جنگ جدی شد، امام حسین(ع) این همه راه از مدینه به مکه و از مکه آمد کربلا، همه اینها رفتند و نیامدند. نزدیک کوفه که جنگ شد خیلی‌ها به کمک ابن‌سعد رفتند. می‌بینید که امام ما غریب بود. این آدمهای خوب که این قدر می‌جنگند و شهید می‌شوند و زیر تانک می‌روند و این جور خودشان را در کام خطر می‌اندازند اینها مال امروز و ایران هستند. این جوانان جمهوری اسلامی هستند. مادران اینها راضی هستند و بچه‌هایشان را تشویق می‌کنند. خداوند حجت خودش را بر مردم تمام کرده و مردم شکر نعمت خدا را به جا می‌آورند. این مردم ثابت کردند که صلاحیت انقلاب را دارند. خداوند وعده‌ای در قرآن داده که اگر شما یاری کنید، من هم یاریتان می‌کنم. این حقی است که برای شما پیدا شده. حقی بیش از این نیست که شخصی از مدرسه‌اش بلند می‌شود و می‌رود در هویزه و در باتلاقها و در نیزارها که دائماً خطر می‌بارد، آنجا می‌خواهد دین خدا را یاری کند و خودش را یک قدم به کربلا نزدیکتر می‌بیند.
ما طبق وعده‌هایی که از قرآن و اسلام گرفتیم و چیزهایی که در کتابهای دینی خواندیم، می‌دانیم که همه چیز به ما می‌گوید که این ملت پیروز می‌شود، چرا که خداوند به اینها وعده داده است. روز قیامت ان‌شاءالله شما ما را هم دعا کنید و شفاعت خواهید کرد که ان‌شاءالله شما جزو شفیعان خواهید بود. این وعده‌های خداست. کسانی که در راه خدا جهاد کنند، اینها که خودشان را در خطر دشمنان اسلام و دشمنان راه خدا قرار می‌دهند و مخلصانه گام برمی‌دارند، اینها روز قیامت شفیع می‌توانند باشند و عده‌ای را می‌توانند روز قیامت به بهشت ببرند. شما جزو آنها خواهید بود. ان‌شاءاللّه روزی که اسلام را در این کشور برپا کنیم، رفته رفته دشمنان خدا بیرون ریخته می‌شود. خداوند دینش حاکم می‌شود. ما هم باید یک مقدار صبر کنیم. ممکن است بعضی‌هایشان اصلاح شوند. هیچ وقت دنیا بدون تبعه شیطان نمی‌شود.
توصیه‌ای به برادران می‌کنم که مواظب باشند. جنگ احتیاج به رازداری دارد و خون برادران شما در گرو رازداری است. اطلاعاتی که به‌دست می‌آید و برنامه‌هایی که وجود دارد، باید مثل جان حفظ شود. این طور نباشد که حرفی بزنید که بناست جایی می‌خواهند عملیات کنند. این راحتی به نزدیک‌ترین دوست خودتان هم نگویید. خبرهایی را که پیدا می‌کنید حفظ کنید، چون امکان دارد یک آدم نابابی در میان جمعی باشد، آنگاه می‌تواند خطر ایجاد کند. در کل ما آثار موفقیت را داریم می‌بینیم. عملیات قدس که انجام شد روحیه‌ها را بهتر کرد و دشمن بیشتر ترسید و دنیا هم بهتر به شما توجه کرد و معلوم شد شما موفق می‌شوید. امیدواریم یک روزی این جنگ به پیروزی تمام شود و شما هم به خانه‌هایتان برگردید. شما را به خدا می‌سپارم و التماس دعا دارم.
    والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته