سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع برادران بسیجی و پرسنل پایگاه هوایی شهید نوژه
بسماللّهالرحمنالرحیم
در محضر برادران رزمنده و ایثارگر، برای بنده افتخاری است که با شما حرف بزنم و مسائل جنگ و شرایط موجود را بیان کنم. این ابراز محبتی که فرمودید و به مجلس تشریف آوردید و اینجا، آن چیزی که من لیاقتش را ندارم ابراز میکنید، مایه شرمندگی ماست. برادران پایگاه نوژه - هم پرسنل و هم خلبانها، گروه پرواز - که تشریف آوردند و توضیحاتی که درباره مسایل پایگاه و پشتیبانی عملیات آینده دادند، خیلی ممنونم که در جریان امور پایگاه قرار گرفتم.
لشگر امام حسین(ع) را ما از روزهای اول، از آن روزی که سپاه شکل گرفت همیشه در خطوط مقدم دیدیم و سینههای شما عزیزان، همیشه سپر بلا بوده است. در سختترین شرایط جبهه و در دشوارترین بخشهای عملیات، شما را دیدهایم. فرمانده شما حالا یک دست ندارد. درباره این شهدا و شهدای زنده، درباره این جانبازها و قربانیهایی که شما بهاین انقلاب، به خدا به اسلام دادهاید، هر چه ما بگوییم کم است.
این ماجرای فتح اسکله الامیه به آن صورتی که در فیلمها دیده شد و به آن صورت جالبتری که ما از زبان رزمندههای پیش تازی که به صورت غواص خودشان را به آنجا رسانده بودند شنیدیم، یک حماسه در تاریخ جنگهاست. در آن دریای متلاطم، نیروهای بسیجی داوطلبی که آن دورههای طولانی مشکل جنگ دریایی را ندیدند، آن گونه خودشان را به اسکله برسانند و از وسط دریای پرموج، دشمن را اسیر کنند و بردارند بیاورند، این یک قطعه تاریخی مشعشعی است در تاریخ جنگهای دریایی.
از این صحنهها، هم شما و هم لشگرهای دیگر و نیروهای ما فراوان دارند. انشاءاللّه که تعصب ضد اسلامی و ضد ایرانی ناظران جهانی کم شود و منصفانه با این زحماتی که شما میکشید و این حماسههایی که ایجاد میکنید برخورد کنند. آن روز اینها در تاریخهای جنگ دنیا یک فرازهای برجستهای را تشکیل میدهد. کاری مثل فتح فاو یا جزایر مجنون یا شکستن این خطوط مستحکمی که نوعآ به خطوط «ماژینو» و «بارلو» آن هم به صورت مدرنش تشبیه میشود، اینها یک چیزهای کوچکی نیست. اینطور حوادث را که شما دهها موردش را در تاریخ جنگتان آفریدید، در دنیا اینها را به صورت قلههای برجسته شجاعت و پایمردی جنگجویان تاریخ ثبت کردهاند. اکنون شرایط دنیا این گونه نیست که این گونه مسائل را بخواهد بزرگ کند، ولی خود ما این را نباید فراموش کنیم. ملّت ما انقلاب ما تاریخ ما اینها را ثبت خواهد کرد و اینها میماند و بعدآ در دانشکدههای افسری و دانشکدههای ستاد، اینها تدریس خواهد شد و به عنوان یک نمونه جنگهای ابتکاری پیاده مطرح خواهد شد. مطمئن باشید.
از برادران خلبان و نیروی هوایی و از کل پرسنلی که این پایگاهها را اداره میکنند، خاطرههای بسیار عالی و صحنههای بسیار عالی داریم. 7 سال جنگ را با تشکیلاتی که به شدت از لحاظ لجستیک، وابسته دشمنان بوده اداره کردند، حفظ این هواپیماهایی که همه چیزش به آمریکا بستگی داشته، کار خیلی سختی است. در گذشته اگر یک پیچش کم میشد، هواپیما میخوابید. اداره این پشتیبانی نیروها و مقابله با آن همه امکاناتی که در اختیار دشمنان ما گذاشتهاند، که شما امروز شاهدید که هر جا دشمن ضربهای میزند، باز خلبانهای ما میروند و جوابش را میدهند، اینها چیزهای کمی نیست. یعنی یک نیروی هوایی که در گذشته همه چیزش در اختیار مستشار خارجی بود و هواپیما با کمترین عیبی بایست زمینگیر میشد، اینها توانستند 7 سال این ابزار وابسته را حفظ کنند و نگه دارند و از آن استفاده کنند و امروز که 7 سال از جنگ میگذرد و با اینکه از منبع تأمین نیازها، نه تنها کمکی به ما نشده بلکه همیشه کارشکنی شده است. ما قدرت نیروی هوائیمان انصافآ بیشتر از روزهای اول جنگ است. مهارت و شجاعت را همراه خودشان دارند و ایمان را حفظ کردهاند. علیرغم اینکه ما در این مدت، چند نفر خائن هم داشتیم که سعی کردند تا به تبار نیروی هوایی یا خلبانها یا همافرهای ما یا نیروهای فنیّ ما و پرسنل پایگاههای ما صدمه بزنند که ما هیچ وقت فکر نمیکنیم که با یک خائن میشود یک جامعهای را بدنام کرد، علیرغم این گونه مسائل، آنها وظایف خودشان را به خوبی انجام دادند و هنوز هم انجام میدهند و شرایط ما الحمدلله در بررسی عمومی که ما اخیرآ کردهایم، بسیار بالاست و خوب است.
کاری که همین دو سه روز پیش، برادران شما با همکاری کردهای مبارز عراقی کردند و منطقه کرکوک را به آتش کشیدند، از کارهای کمنظیر جنگ است. 160 کیلومتر در عمق خاک دشمن و عملیاتی با آن وسعت، کار بزرگی است. رژیم عراق آن چنان سرگیجه گرفته است که بهانواع وسایل متوسل میشود که اصلا منکر چنین عملیاتی شود. خبرنگارهای مشخصی را برده کرکوک و بخشی از شهر را گردانده و بعد برده در یک قسمت نفتی که فاصله داشته و اصلا محوطه عملیات ما نبوده، آنجا را نشان داده که هم نفت ما سالم است، هم شهر ما و هیچ خبری هم اتفاق نیفتاده! حالا در شهری که دو روز تمام از 10 فرسخی، شعلههای آتش روشن بوده و برق شهر دو شبانه روز قطع بوده و صدها کشته و مجروح در بیمارستانهایشان ریخته و مردم شهر جرأت نمیکردند بعد از شب عملیات، از شهر خارج شوند، آنها با پررویی بهآنجا خبرنگار میبرند و میگویند، هیچ اتفاقی نیفتاده!
برای اینکه ضربه کاری بوده و یک حرکت جدیدی در جنگ بوده، از درون نظام دشمن را تهدید میکرد. امروز در سراسر جبهه الحمدلله شما اینها را بهتر از من میدانید. خودتان در واحدها هستید و میدانید نیروهای ما با بهترین شرایط آماده است و روز به روز وضع بهتر میشود. دشمن لحظه شماری میکند برای آن خطری که همیشه از آن میترسیده و رزمندگان ما لحظه شماری میکنند برای رسیدن آن لحظه مناسب که بتوانند، آن ضربهای را که به ملّت وعدهاش را دادهاند، بر سر دشمن فرود بیاورند.
همین لحظهای که میخواستم بیایم، فرمانده نیروی زمینی ارتش، اطلاع داد که دیشب در یکی از محورها، یکی از واحدهای نیروی زمینی ارتش در یک عملیات محدود و سریع، منطقه حساسی را از دست دشمن درآورده و عده زیادی از آنها را اسیر کرده است. شکست در عملیات محدود نشان ضعف دشمن است، چون در هر لحظه به فکر مواجه شدن با حمله هستند، نشان ضعف روحی آنهاست. من بهشما برادران عرض میکنم، سلام بنده را به همه دوستانمان در همه جا برسانید و به آنها بگویید که ما از لحاظ ضعف روحیه دشمن، قدرت روحی رزمندگان و تقویت پشتیبانی، امروز بهترین شرایط را در نیروهایمان از لحاظ اسلحه و مهمات و سایر امکانات داریم. حمایت قاطع مردم و بهتر شدن شرایط جهانی، آمادگی نیروهای پشتیبانی هوانیروز و نیروی هوایی برای حمایت عملیات، از هر جهت وضعمان نسبت به گذشته بهتر است و امیدواریم که در لحظه مناسب بتوانیم این کاری که باید انجام دهیم، انجام دهیم و دعا میکنیم که پیش از آنکه، بهآن نقطه برسیم خداوند با همان وسایل خفیهای که در قلم ربوبی وجود دارد، دشمنان ما را هوشیار کند که دست از این لجاجت بردارند و توجه کنند که این ضربه از آن ضربههایی نیست که برای آنها خیلی ارزان تمام شود. کاری کنند که ما نیاز نداشته باشیم که با این حرکت وسیعی که تدارک دیدهایم، بخواهیم اهدافمان را بگیریم، هدف ما مشخص است، شما میدانید، ما از اول گفتیم کیفر متجاوز را میخواهیم، ما حقمان را که با شروع تجاوز از طرف بعث عراق ضایع شده، میخواهیم بگیریم.
ما آزادی ملّت عراق را میخواهیم و عراق را برای ایران نمیخواهیم، عراق را برای مردم عراق میخواهیم و آرزو داریم که این دو ملّت و کشور مثل برادر باشند و نیروهای رزمنده ما، دست در دست هم با کفر و استکبار و اسرائیل مبارزه کنند و بیجهت باعث نشوند - با حمایتهای بیجهت - بهاین دولت صدمه وارد شود. بنا بود برادرانی که تشریف آوردهاند به زیارت امام مشرف شوند. برنامهای که تنظیم شده بود با آنچه که از دفتر امام تنظیم کردهاند، در اثر یک اشتباه، اختلاف داشته، وقت امام این گونه نیست که مثل ما در هر لحظه بتوانند برنامهشان را عوض کنند. برنامه ایشان خیلی منظم است و روی حساب تهیه میشود. انشاءاللّه آن لحظهای که برنامهریزی کردند باز به شما اطلاّع میدهند. انشاءاللّه به زیارت امام مشرف خواهید شد. برادران دیگر هم بودند، منحصر به شما نبود، آنها زودتر از این اشتباه مطلع شدند. انشاءاللّه در وقت معین شما را خبر میکنند و به زیارت امام خواهید رسید. در خاتمه عرایضم، باز ما خوشحالیم از زیارت شما و این را جزء عبادتها تلقی میکنیم. سلام بنده و همه نمایندگان مجلس و مسئوولان کشور را به خدمت تمام برادرانمان - هم برادران سپاهی و هم برادران ارتشی - ابلاغ فرمائید. انشاءاللّه باز هم شما را زیارت میکنیم. به امید پیروزی نهایی که خیلی هم دیر نیست.
والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته