سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در دیدار با مسوولین مناطق سراسر کشور در رابطه با طرح لبیک یا خمینی پیرامون طرح لبیک یا امام

سخنرانی آقای هاشمی در دیدار با مسوولین مناطق سراسر کشور در رابطه با طرح لبیک یا خمینی پیرامون طرح لبیک یا امام

  • چهارشنبه ۱۳ مهر ۱۳۶۲

 در دیدار با مسوولین مناطق سراسر کشور در رابطه با طرح لبیک یا خمینی

 با ابراز خوشحالی از زیارت برادران پرشور و پرنشاط سپاه و این قیافه‏های مصمم و جدی که برای پیاده کردن یکی از برنامه‏های بسیار مهم اهداف تشکیل سپاه اینجا حضور دارند، از طرح لبیک یا خمینی که اخیراً مطرح شد و در آستانه اجراست شروع بسیار خوب و به موقعی داشت، اولاً، ابتکار خوبی کردید اسم خوبی روی این کار گذاشتید چون قبلاً امام گفته بودند ارتش بیست میلیونی و یک دعوتی بود و از طرفی برای آن اهداف بزرگی که در قلب مقدس امام و در بطن اسلام هست احتیاجی به یک لبیکی داشت که این لبیک را شما مصداقش را مشخص کردید و این ابتکار و خوش ذوقی خودش عاملی خواهد بود و در استقبال مردم و توجه مردم، چون از اسم طرح مردم هدف را می‏توانند پیدا کنند، ابتکار به جا بود.

 جلسه امروز ما هم، این ملاقات هم از نظر اینکه در آستانه حلول ماه مقدس محرم است و این کار شما هم جوابی است به استنصار ابی‏عبدالله که از همان گودی قتگاه استنصار کرد و هل من ناصر ینصرنی گفت، تحقیقاً امام حسین(ع) در آن لحظات آخر مطمئناً می‏دانست که دیگر اینجا جای نصرت نیست، کار تمام شده بود ضمن اینکه اتمام حجّتی می‏کرد بر آن مردم پلید، دعوتی بود از نسلهای آینده که راه امام حسین(ع) را بپیمایند و یکی از مصادیق پذیرش دعوت همین شرکت در طرح لبیک یا خمینی است.

 مسأله‏ای که بیشتر در کار خود سپاه مهم است این است که از روز اول وقتی که سپاه تشکیل شد، یکی از اهدافش این بود که، همان موقع هم آوردیم توی اساسنامه اولی سپاه، که نیروهای مؤمن مردم را جوری در خارج از صف و در درون جامعه متشکل کند، نظم بدهد، دسته‏بندی کند، ارتباط منظم قرار بدهد، آموزش مستمر داشته باشند، ارتباط مستمر داشته باشند که هیچ وقت اینها ارتباطشان قطع نشود، منتها خوب آماده باشند برای زمانی که نیاز هست به حرکت، این کار مصداقش باز همین طرح هست، یعنی؛ تنها مصداقی که ما در دوران چهار پنج ساله بعد از سپاه می‏بینیم که این کار شده این است، بسیج به همین منظور بوجود آمد، بیشتر نیروها را برای جبهه آماده کرد برای کارهای داخل شهرها، یعنی؛ بیشتر به کار بسیج عمل رسید که البته کار آن با اینها در یک ردیف بود که این کار مکمل کار بسیج و مجموعه اینها آن هدف را تأمین می‏کند که نیروهای مردمی تحت یک نظامی ارتباط داشته باشند، با یک مبدأ روشن مطمئنی که هر وقت انقلاب به آنها نیاز داشت بتواند وارد میدان شود.

 چیزی که شاید برای بخشی از مردم روشن نباشد که شما باید روشن کنید در اظهاراتتان، این است که بعضی از شیاطین هم شاید دامن زدند، خیال کردند که این طرح لبیک یا خمینی دارد مردم را جمع می‏کند همین حالا جبهه بفرستد و بعضی شیاطین هم گفتند که اینها دارند این کار را می‏کنند. خوب این مردم که جبهه می‏رفتند، این کار را هم که بسیج داشت می‏کرد، معلوم بود که این، آن نیست دیگر، چون بسیج مکرر که ما درست نکردیم، آن رسالت اصلی سپاه را که بایست انجام می‏دادیم این کار را کردیم، این هم تحقیقاً در مراحل بعداش نمی‏تواند محدود بماند به کسانی که جبهه رفته‏اند، الان اگر اولویت بدهیم به کسانی که جبهه رفته‏اند به خاطر اینکه اینها یک آمادگی دارند یک آموزشی دیده‏اند، اسلحه برداشته‏اند، دوره دیده‏اند و آموزش دیده‏اند ولی این تحقیقاً وسیع خواهد بود و همه مردم را که صلاحیت دارند می‏تواند شامل شود و در بطن جامعه باید همه جا برود، همه جا شاخه داشته باشد و همه مردم نظمشان را در این رابطه بگیرند و این کار یکی از کارهای بنیادی دفاع مردمی است، چون ما که قصد تجاوز و حمله نداریم ما در درجه اول قصد دفاع داریم، اگر مسأله قدس را هم مطرح می‏کنیم، قدس هم دفاع است آنجا حمله نیست، حمله را صهیونیست‏ها کرده‏اند و دزدان خارجی که آمدند فلسطینیها را از کشورشان بیرون کرده‏اند مملکت اسلامی را غصب کرده‏اند و حالا هم اسباب زحمت مردم منطقه شده‏اند، آنها در خانه ما آمده‏اند، ما اگر یک روزی از این طرح لبیک یا خمینی برای فلسطین استفاده کنیم حالت دفاعی دارد نه حالت تهاجمی، حالت دفاعی این طرح محفوظ خواهد بود به دفاع از حقوق مسلمین، این نظم را لازم داریم، و این توضیح باید کاملاً به مردم داده شود مردم همه بدانند، مردم شاید به خوبی الان این را ندانند، شماهائی که مشغول کار هستید در هر منطقه‏ای که مشغول هستید یکی از کارهایتان باید همین روشنگری باشد و توضیح اهداف طرح و کیفیت طرح و ابعاد طرح باشد که مردم آشنا بشوند، چون با مراجعاتی که مردم به ما دارند معلوم هست که هنوز همه چیز را نمی‏دانند، و در مجموع این یکی از کارهایی بود که از روزهای اول انقلاب باید انجام می‏شد، خوب گرفتاریهایی که انقلاب داشت، پیشامدهایی که شد.

 جنگی که بر ما تحمیل شد، مشکلاتی که ضدانقلاب برای ما درست کردند همه اینها باعث شد که ما به این کار نرسیم - بطور مستقل، خوشبختانه زمینه‏هاش در عمل فراهم شد یعنی شما اگر پنج سال پیش هم شروع می‏کردید بایستی یک دوره‏ای می‏گذاشتند برای آموزش مردم، خوب این آموزش را در طول این سه چهار سال شما دادید، و مردم یا در جبهه آموزش دیده‏اند یا در پایگاههای شما یا در جاهای دیگر، آموزش را خیلی‏ها دیده‏اند، هسته اولی این طرح آموزش انجام شد، آن روزها اگر مطرح می‏کردند ممکن است جنگی شود، حمله‏ای باشد، اشغال شود کشورما، چون عینه نشده بود و مردم برایشان خطری محسوس نبود، یعنی؛ استقبالی که امروز مردم می‏کنند و ایمانی که امروز مردم به این طرح می‏آورند پنج سال پیش نمی‏توانستند بیاورند چون واقعاً مشکل بود که باور کنند همسایه‏های ما که کشورهایی هستند خودشان گرفتار استکبار و استعمار هستند چطور بیایند به ما حمله کنند؛ چرا این کار را بکنند؟

 برای ماها هم تصور این مشکل بود که کشوری مثل عراق ارتشش را که برای جنگ اسرائیل درست کرده بردارد بیاورد و در خاک ما بجنگد، ولی این شد و مردم با همه وجودشان حس کردند، بالاتر از این هم شد و دیدند که دنیا آن قدر بی‏رحم است که موشک را می‏دهند دست آدم‏های دیوانه و می‏زنند به شهرهایی مثل اندیمشک و دزفول و اینها، می‏آیند بمباران می‏کنند شهری مثل مریوان را و مردمی را که کاری به جنگ ندارند و در جنگ نیستند آن جوری نابود می‏کنند و می‏آیند شهرهایی مثل هویزه و قصرشیرین را بطور کامل از روی زمین حذف می‏کنند، دیگر مردم با همه وجودشان لمس کردند که می‏توانند سیاست دنیا این جور باشد که بیایند روی کشور و ممکن است خطر داشته باشد، اگر آدم حرف جدی داشته باشد و هدف محکمی داشته باشد، دشمن زیاد پیدا می‏کند، ما امروز حرف داریم، شعار داریم، آرمان بزرگی مطرح کردیم، نجات مستضعفان را مطرح کردیم، انقلاب ما زبانش گویا شده، مردم از ما حرف شنیده‏اند، دنیا توجه کرد، بنابراین دشمن پیدا کردیم.

 روزهای اول ممکن بود هر کس فکر کند به ما چکار دارند ما داریم کار خودمان را می‏کنیم، حالا دیگر آن افکار هم نیست، حالا دیگر فهمیدند باید یک چیزی یاد بگیرند، باید در یک جایی منظم شوند و باید این دسته آماده باشد و ممکن است یک روزی خطر پیش بیاید، خطر هم فقط از ابرقدرتها مستقیم نیست، ممکن است عمال ابرقدرتها باشند، ممکن است تو دریا باشند، تو بیابان باشند، ممکن است، تو مرز باشد، ممکن است داخل کشور باشد و انواع اقسام آن باشد، بنابراین مردم هم ارزش انقلاب را فهمیدند، هم خطر را احساس کرده‏اند، هم امکان حمله را قبول کرده‏اند و مسأله جدی شده، زمینه پذیرش چنین طرحی خوب تو مردم وجود دارد، نیروهایی مخلص آمادگی دارند، شما سعی کنید ان‏شاءالله نیروهای مخلص را در اولویت همانطور که خودتان پیشنهاد کردید خوبست، آنها که میدان رفته‏اند و دیده‏اند و آموزش دیده‏اند اینها یک نوع تقدّم دارند چون قبلاً درک کرده‏اند، نیروهای درجه بعد را هم ممکن است بعداً مخلصتر از اینها هم پیش بیایند، آنها را هم جذب خواهید کرد و امیدواریم یک نیروی مردمی آماده پشتیبانی جبهه‏ای را بتوانید نظام بدهید، آموزش هم باید مستمر باشد، تمام نشود، باید دائماً اینها نوبه نو مطلب داشته باشند و نوبه نو باید اینها سالی یکی دوبار جمع بشوند، همدیگر را ببینند، مسئولان را ببینند، همان چیزهایی که لابد در طرحهای شما هست که اگر هم بعضی چیزها غفلت شده باشد در عمل خودش را تکمیل خواهد کرد.

 خداوند بر ماها و شماها توفیق بدهد که بتوانیم همه خواسته‏های امام را لبیک بگوئیم و بتوانیم در راهی که اسلام و قرآن برای ما ترسیم کرده است عمل بکنیم و موفق بشویم این جنگ را که بر ما تحمیل شد به نفع اسلام و مسلمین به خوبی خاتمه دهیم و امنیت را به منطقه برگردانیم و ان‏شاءالله خداوند به این خانواده‏های شهدا و اسرا که از خانواده‏هایشان دور شده‏اند صبر عنایت کند و اسرای ما را هم به زودی به خانواده‏هایشان برگرداند و به عزیزان جانباز انقلاب هم قدرت تحمل کمبودهای جسمی که بر آنها تحمیل شده عطا بفرماید.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته