خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1372؛ کتاب صلابت سازندگی
شنبه 18 اردیبهشت 1372 |15 ذیقعده 1413 8 می 1993
ساعت هشت صبح با اتومبیل به سوی کارخانه سرنگ سازی هلالاحمر، واقع در بزرگراه کرج - قزوین حرکت کردیم. ساعت نُه صبح رسیدیم. خانم دکتر حبیبی و دکتر الیاسی توضیح دادند. سپس از کارخانه بازدید کردیم. مرتب و تمیز و مدرن است و با ظرفیت تولید یک میلیون سرنگ در روز، در دو شیفت کار میکند و امکان تولید تا پانصد میلیون سرنگ در سال را دارد.
سرعت عمل در ساخت و راهاندازی آن و مدیریت خانم [شفیقه رهیده=] حبیبی جالب است. در جمع مدیران، به گزارش دکتر وحید دستجردی، [رئیس سازمان هلال احمر] و خانم حبیبی، [مدیرعامل شرکت سرنگ سازی] گوش دادیم و فیلم مراحل پیشرفت کار را دیدیم. تولید این کارخانه از سطح نیاز مصرف داخلی بیشتر است و میتوانیم صادر کنیم. مصاحبهای هم انجام دادم و مقداری با مدیران در مورد نیازهای کار و مسأله کمبود سرم و... مذاکره کردیم.
به دفترم مراجعت کردم. ظهر به دفتر رسیدم. آقای احمد توکلی آمد. در مورد علت نامزد شدنش توضیح داد و دربارة شیوه تبلیغ مشورت کرد. به خاطر کمک به جدیتر شدن انتخابات و امکان رقابت انتخاب تشویقش کردم.
عصر جمعی از نمایندگان مجلس آمدند. درخواست دادن سوبسید بیشتر به بخش کشاورزی داشتند؛ قرار شد بررسی شود و به همان اندازه که تکنرخیشدن ارز، هزینه به آنها تحمیل کرده است، کمک شود. به نظر میرسد، کمکهای انجام شده کمتر از هزینهها نیست. قرار شد همین سیاست را در برنامه دوم داشته باشیم.
شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. دربارة افغانستان، آذربایجان، مصر و جامعه اروپا تصمیمگیری شد. تا ساعت نُه و نیم شب کار کردم و به خانه آمدم.