خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»

  • دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۷۲

 

دوشنبه 9 اسفند 1372  | 17 رمضان 1414 28 فوریه 1994

 

مطابق معمول، بیشتر وقت برای ملاقات نمایندگان مجلس بود. آقای مبینی، نماینده شهرکرد آمد. از طرح‌های عمرانی استان تشکر کرد و برای ماشین‌آلات چند طرح صنعتی استمداد کرد. در مورد ساختار اداری نظرم را خواست و از تعویض استاندار گفت.

[آقای سیدمحمدحسن علوی حسینی]، نماینده گرگان آمد. برای استان شدن گرگان استدلالاتی داشت. [آقای مجید نادری]، نماینده بویین‏زهرا آمد. مقدار زیادی از خط‏مشی اکثریت مجلس و شخص آقای ناطق [نوری] از جهت تلاش‌های غیر معقول برای کسب قدرت انتقاد داشت. از آقای [حسن] روحانی تمجید نمود. نمونه‌هایی را ذکر کرد.

[آقایان اسدالله رضوی، منصور سلیمانی و مجید دبستانی]، نمایندگان کرمان، شهربابک و بم آمدند. برای تعیین استاندار کرمان در جهت خط خودشان استمداد کردند و از حاکمیت خط مقابل اظهار نگرانی نمودند. آقای دکتر [سید محمدرضا] موالی‏زاده، نماینده اهواز آمد. از برنامه‌های دولت، کلی تعریف کرد و از مظلومیت دولت در تبلیغات اظهار ناراحتی نمود و پیشنهادهایی در جهت توضیح و تبلیغ بیشتر برای کارهای عمده دولت داشت. از پیشرفت پل پنجم اهواز و برنامه فاضلاب شهر اظهار رضایت کرد.

آقای [سیدمحمد] میرمحمدی، [دبیرکل جدید سازمان امور اداری و استخدامی کشور] آمد. گزارش اقدامات مقدماتی در سازمان امور استخدامی را گفت. سیاست‌های من را پرسید و برای رفع کمبودها استمداد کرد.[1] امروز هم قیمت ارز به صورت جهشی بالا رفته است. به دکتر عادلی گفتم فکری بشود. عصر در جلسه شورای اقتصاد، دربارة علل نوسانات ارز و راه‌های علاج بحث کردیم که ناتمام ماند.

افطار میهمان رهبری بودم. دربارة وضع ارز نقد، بعضی فیلم‌های سینمایی مثل «بَدوک»[2]، «ازکرخه تا راین»[3] و «خاکستر سبز» صحبت کردیم و مقداری از کتاب تفسیر راهنمای من را برای آشنایی ایشان، با هم خواندیم. به خانه آمدم. دکتر عادلی، اسم بعضی از شرکت‌های بزرگ دولتی را تلفنی بُرد که برای تهیه ارز به بازار رفته‌اند.

 

[1] - آقای هاشمی در جمع معاونان وزیران و رؤسا و معاونان سازمانهای اداری کشور سخنــرانی کرد. در بخشی از این سخنرانی آمده است: «امروزه پیکر دستگاه اجرایی کشور را افرادی متدین و خدمتگزار تشکیل می‌دهند و تضعیف نیروهای کارآمد و دلسوز نظام در شرایط کنونی، گناهی بزرگ و نابخشودنی است. حفظ دستاوردهای پُرشکوه انقلاب اسلامی وظیفه همه آحاد ملت ایران است و تلاش مسئولان برای تقویت روحیه مردم و خدمت بیشتر به‌آنان، می‌تواند به تحقق این مهم کمک کند. کسانی که تعهد خدمت به‌مردم انقلابی و خوب ایران را پذیرفته‌اند، باید با پرهیز از هوای نفس و مادی‏گرایی که از عوامل ایجاد فساد درونی انسان هستند، تمامی همت و تلاش خود را صرف خدمت به ‌انقلاب اسلامی و اهداف و آرمان‏های مقدس بنیانگذار جمهوری اسلامی، شهیدان و جانبازان و ایثارگران و خانواده‌های معظم آنان کنند. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، معجزه خداوند در قرن معاصر و تجسم ضعف و زبونی دشمنان اسلام در مقابله با احکام متعالی اسلام است و این همه به برکت حرکت بر حول محور رهبران، حضور همه جانبه و فداکارانه مردم صبور و مقاوم کشورمان حاصل شده است که مسئولان باید خدمت به‌این چنین مردمی را قدر بدانند و لحظه‌ای در حُسن انجام وظایف خود کوتاهی نکنند.» رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1372، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.

[2] - بدوک نخستین فیلم بلند سینمایی مجید مجیدی می‌باشد که اولین بار در سال ۱۳۷۰ در دهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم به عنوان سیاه‌نمایی تفسیر شد. داستان فیلم این بود که پس از خشکسالی در روستایی در سیستان و بلوچستان، تنها حیدر با دو فرزند خردسالش، جعفر و جمال در روستایی مانده‌اند. حیدر با ریختن چاه آبی که در حال حفرش بود کشته می‌شود. جعفر و خواهر کوچکش جمال پیاده به سوی شهر می‌روند. در راه راننده‌ای آنها را پیدا کرده و به یک قاچاقچی به نام عبدالله می‌فروشد. پسر را برای آوردن جنس قاچاق به پاکستان می‌برند و دختر را برای فروش به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس می‌فرستند. حال، جعفر به دنبال راهی برای فرار از دست عبدالله و نجات خواهر کوچکش است. در انتهای فیلم، دیدن کشتی بزرگی که بدون هیچ مشکلی دختران را به کشورهای عربی همسایه قاچاق می‌کند و دستگیری فردی، تنها به دلیل دزدیدن سیم خاردار، بیانگر تضادی عمیق است. بدون عقوبت ماندن جنایت جنایتکاران و اسارت قهرمان در پایان فیلم نیز بر این احساس می‌افزاید.

[3] - از کرخه تا راین فیلمی به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا است. این فیلم که محصول سال ۱۳۷۱ است به سرنوشت قربانیان بمب‌های شیمیایی در جنگ ایران و عراق می‌پردازد. از بازیگران این فیلم می‌توان به علی دهکردی و هما روستا اشاره نمود. موسیقی ماندگار این فیلم از آثار مجید انتظامی می‌باشد.