خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372/ کتاب «صلابت سازندگی»
دوشنبه 13 دی 1372 | 20 رجب 1414 3 ژوئن 1994
باران میبارید. میهمانانمان به اصفهان رفتند. تا ساعت نهونیم صبح کارها را انجام دادم. [آقایان جهانشاه صدیق و علی بوالفتح]، نمایندگان دورود و پلدختر آمدند. برای سفرم به خرمآباد تأکید داشتند و خیلی خضوع و اظهار وفاداری کردند. برای حوزه انتخابیه خود، استمداد عمرانی و شهرستان شدن بعضی جاها را داشتند.
[آقایان سیدعلی میرخلیلی، غلامعباس زایری و عباس عباسی]، نمایندگان میناب و بندرعباس آمدند. با اغراق از محرومیت روستاها و عقبتر بودن مناطق شیعهنشین از مناطق سنینشین گفتند و استمداد کردند. خواستند که اجازه دهیم باز هم از قشم جنس وارد شود. آقای [سیدعباس] پاکنژاد، نماینده یزد آمد. برای آب یزد و اجرای طرح استخراج معادن سرب و روی منطقه و صرف درآمدش برای آب یزد گفت.
[آقای بهرام یعقوبی]، نماینده لاهیجان آمد. از کمکهای من به کشاورزان و صنعت چای تشکر کرد و برای امور عمرانی استمداد کرد. [آقای محمد قمی]، نماینده ورامین آمد. از کمک من برای انتقال آبها از تهران به ورامین تشکر کرد. قرار شد برای افتتاح طرحی که 5/4 متر آب در ثانیه متصل میکند، به ورامین بروم. شرحی از استفاده از فاضلاب تهران در عمران اراضی اطراف ورامین داد و خواستار تعیین تکلیف مدیریت ورزش شد. دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] برای تزریق واکسن هپاتیت آمد.
عصر شورای اقتصاد تشکیل نشد؛ به جای آن به تنظیم کتابخانه و انجام کارها پرداختم. امشب میهمان آیت الله خامنهای بودم. دربارة اظهارات آقای نیازُف دربارة کشورهای مشترکالمنافع و وضع مزاجی یلتسین در آینده روسیه و نیز تندروی دادگاههای انقلاب و اظهارات حسابنشده بعضی از ائمه جمعه، منجمله آقای [احمد] جنتی دربارة مسائل اقتصادی و واردات کالا از کیش و قشم و همچنین در خصوص سفر مازندران من و استقبال عجیب مردم و... مذاکره و تصمیمگیری کردیم. ایشان اجازه کلی دادند، برای انجام امور حسبیه و آنچه که در وجوه شرعیه مربوط به رهبری است. امروز عفت تلفنی صحبت کرد. حالش بهتر است. گفت تا آخر هفته مراجعت خواهد کرد. شب به خانه آمدم. یاسر هم بود.