خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»
سه‌شنبه 8 تیر 1372 | 8 محرم 1414 29 ژوئن 1993
در گزارش‌ها تأکید برخی از مقامات آمریکایی به اینکه موشک‌باران بغداد، پیام به ایران هم هست و همچنین ادامه پیشرفت نیروهای ارمنی در خاک جمهوری آذربایجان قابل توجه است.
[آقای محمد حنیف محمد]، رئیس مجلس سریلانکا آمد. مسلمان است و مواضع خوبی اظهار می‌دارد. [آقای رخاس کل کلاس]، سفیر جدید ونزوئلا برای تقدیم استوارنامه آمد. اخیراً رئیس جمهورشان برکنار شده است. [آقایان احمددستمالچیان، سید موسی هاشمی گلپایگانی و رضا آستانه پرست]، سفیرانمان که عازم اردن، اُزبکستان و لهستان هستند، برای خداحافظی و گرفتن رهنمود آمدند؛ مناسب با وضع محل مأموریت هر یک نکاتی را متذکر شدم.
پروفسور [علی] جوان، همراه آقایان [مصطفی] معین، [وزیر فرهنگ و آموزش عالی] و [رضا] راغفر، [مدیرکل همکاری‌های علمی بینالمللی] آمدند. دانشمند ایرانی کاشف لیزر است که معروفیت و مقبولیت جهانی دارد و از جوانی در آمریکا بوده، به طوری که زبان فارسی را به سختی صحبت می‌کند. چند جمله فارسی را از رو خواند و بیشتر صحبت‌هایش را به زبان انگلیسی گفت که ترجمه شد. اخیراً پیشنهاد کرده که برای تأسیس مرکز علوم پیشرفته به ایران کمک کنند. در صحبت‌هایش گفت تمام اختراعات و پیشرفت‌ها، مرهون حدود پانزده کشف مهم است که در این قرن به نتیجه رسیده و سرعت پیشرفت در جهان پیشرفته بسیار است و هر روز فاصله با جهان سوم بیشتر می‌شود و ایران می‌تواند به سرعت با این طرح پیش برود.
خوب تحویلش گرفتم و قول مساعدت دادم. ظاهراً خیلی دلگرم رفت. گرچه آقای [احمد] جلالی، مدعی است که او بیشتر قصد استفاده شخصی دارد تا خدمت به ایران. به دکتر [مصطفی] معین گفتم، حتی اگر با قصد کسب درآمد هم این اقدام را بنماید، باید بپذیریم. از عکس‌العمل آمریکایی‌ها نگرانی دارد؛ گرچه با اطلاع آنها آمده و تأکید داشته کار حتماً در پوشش علمی باشد و رنگ تسلیحاتی نگیرد، لذا حاضر نیست با انرژی هسته‌ای سروکار داشته باشد؛ گفتم با وزارت علوم کار کنند.
محسن [هاشمی، رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهور] برای گزارش آینده بررسی تعهدات ارزی آمد و خواستار همکاری بیشتر بانک مرکزی شد. یاسر آمد. تذکر دادم که به درسش بیشتر اهمیت بدهد.
عصر شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. شب در مراسم ساختمان حزب جمهوری اسلامی در قتلگاه شهدای هفتم تیر شرکت کردم و صحبت نمودم.[1] به خانه آمدم. عفت برای شرکت در مراسم عزاداری مُحرم به رفسنجان رفته است. در روستای علیآباد سادات، همهساله در محرم برنامه دارند و مردم در دستهجات از سایر روستاها شرکت میکنند.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «استکبار جهانی، خواب نابودی انقلاب اسلامی را دیده بود و فکر میکرد با طراحی قتل دهها نفر از مسئولان نظام موفق خواهد شد، اما امروز انقلاب اسلامی، پانزده ساله شده است؛ چرا که داستان شهادت، متکی بر روحیة محو شدنِ موجودی در موجود مقدس دیگری است.» رجوع‌کنید ← کتاب«هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1372، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.