خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1367/ کتاب «پایان دفاع، آغاز بازسازی»

شنبه 6 فروردین |  7 شعبان 1408                                    26 می 1988

در منزل بودم. آقای سنجقی اطلاع داد که منطقه تصرفی مرحله ششم عملیات تثبیت شده است. جاده وصل شده. نیروی کافی برای گام‌های بلند نیست ولی عملیات ادامه خواهد داشت. خوب است که امروز پیش از ظهر اعلان نشود. عصر اطلاع دادند که به نام عملیات بیت‌المقدس 4 ، امروز اعلان شود که نشد و به فردا موکول شد[1].

فشارهای تبلیغاتی علیه جنایت عراق در حلبچه اوج می‌گیرد. [خاویر پرز دکوئیار] دبیرکل سازمان ملل  ، صدام را محکوم کرده و اعزام کارشناس به منطقه را که تا امروز موافقت نمی‌کردند  ، اعلان نموده است . آیت‌الله منتظری امروز را عزای عمومی اعلان نمودند و این مساله انعکاس خوبی یافت[2].

نامه‌ای در خصوص فاجعه حلبچه به رؤسای مجالس دنیا نوشتم و به اخوی محمد گفتم برای هر یک از آنها  ، یک نوار کاست فیلم مربوط هم تهیه نماید. وقت زیادی صرف نامه کردم که همه چیز در آن بگنجد[3].

آقای [مرتضی ] فهیم [کرمانی]  تلفنی در مورد دادگاهش استمداد کرد. دادگاه ویژه روحانیت او را احضار کرده است.

[آقای محمد شریعتی] معاون پارلمانی وزارت کشور ، تلفنی از اینکه هیأت نظارت هنوز صلاحیت آقای فواد کریمی [نماینده اهواز] را تأیید نکرده - با اینکه اکثر موارد دیگر را تایید کرده -  گله و استمداد کرد و گفت در همین ارتباط  فرماندار اهواز را عزل کرده‌اند. آقای [مهدی ]کروبی هم تلفنی در این خصوص استمداد نمود.

جلسه سران قوا در منزل احمد آقا بود. امام هم شرکت کردند. آقای خامنه‌ای در مسافرت هستند. درباره انتخابات بحث شد. پیشنهادهایی هست که به خاطر جنگ شهرها ، انجام انتخابات در شهرهای واقع در  حوزه برد موشک عراق، منجمله تهران و شهرهای غرب و شمال غربی و جنوب غربی به تاخیر بیافتد. این نظر تایید نشد و امام هم موافق انجام انتخابات بودند و  قرار شد  انتخابات در زمان مقرر انجام شود.

در مورد مدارس هم قرار شد در اماکن در معرض خطر، مدارس باز نشود ولی اعلان آن را به هفته بعد موکول کردیم و دانشگاه‌ها هم قرار شد با احتیاط عمل کنند. آقای [ علی اکبر]  ولایتی [وزیر امورخارجه] هم در جلسه حضور داشت. در مورد اعزام نماینده به سازمان ملل، بنا به درخواست دبیر کل آن سازمان ،  قرار شد اصل آن را بپذیریم، ولی با

تأخیر اقدام شود.

آقای سراج [الدین موسوی فرمانده کمیته های انقلاب اسلامی[4] ] آمد. خواستار همکاری منظم بسیج مساجد در موقع حوادث بمباران با کمیته و انجام وظیفه تحت فرمان کمیته بود. قرار شد به سپاه گفته شود که همکاری کنند. با حضور امام درباره جنگ هم مذاکره شد.