خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
سه شنبه 30 مهر 1364 7 صفر 1406 22 OCTOBER 1985
کمی از جلسه را اداره کردم و به آقای [مهدی]کروبی نایب رئیس دوم سپردم. برای پیگیری مسأله کابینه جدید به دفترم آمدم. آقای رئیسجمهور ضمن نامهای به دستور امام از هیأت منصوب امام، داوری خواستهاند. ظهر در دفترم با احمدآقا، آیتالله [موسوی]اردبیلی و نخستوزیر مذاکره کردیم. پیشرفت زیادی نداشتیم.
عصر آقای [محمد]غرضی آمد و اصرار داشت که در [وزارت]نفت بماند. جمعی از نمایندگان آمدند که بیشتر روی نامزدهای میانهرو تکیه داشتند. جمعی از تندروها هم برای حذف معتدلها مراجعه کردند. احمدآقا هم تا مغرب در دفتر من ماند و پس از نماز به دفتر آقای خامنهای برای مذاکره با ایشان رفتیم. آقای [موسوی] اردبیلی هم آمدند. دو سه ساعت مذاکره کردیم و در دو سه مورد توافق بود.
بعد از شام آقای خامنهای رفتند و ما جلسه هیأت حَکَم را تشکیل دادیم. از چهارده مورد اختلاف [رئیسجمهور و نخستوزیر درباره وزیران پیشنهادی کابینه] در ده مورد تصمیمگیری کردیم و چهار مورد به بعد موکول شد. دیر وقت به دفترم رفتم و خوابیدم.
این روزها در مورد مسأله کابینه به من سخت میگذرد. از طرفی ملاحظه تأمین نظر امام را دارم و از سویی تصویب کابینه را حق رئیسجمهور میدانم. ایشان قبل از نامزد شدن هم به صراحت گفته بودند درخصوص کابینه کوتاه نمیآیند، و گزارشهایی از جبهه میدهند که بسیاری از رزمندگان در این مورد حساس شدهاند. در مجلس هم هر دو جناح، از من توقعاتی دارند که جمع بین آنها سخت است.