جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 183 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 183 )

  • سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۶۴

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز سه شنبه سی ام مهرماه 1364 فهرست مندرجات:1-اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید.2- بیانات قبل از دستور آقایان : علی اصغر جعفری ، یحیی سلطانی،علوی تبار ، ولی الله زمانی . 3-تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس.4-ادامه رسیدگی به طرح قانونی مطبوعات.5-پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن.جلسه ساعت هشت و پانزده دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم، دستور جلسه یکصد و هشتاد وسوم روز سه شنبه سی ام مهرماه 1364 هجری شمسی ، مطابق با هفتم صفر 1406 هجری قمری.دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم ارشاد و هنر اسلامی در خصوص طرح قانونی مطبوعات. رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد وآل محمد اعوذ بالله من الشیطان رجیم ،بسم الله الرحمن الرحیم و کل انسان الزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیامه کتاباً یلقیه منشورا اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا من اهتدی فانما یهتدی لنفسه  و من ضل فانما یضل علیها و لا تزر وازره وزره اخری و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا و اذا اردنا نهلک قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمرناها تدمیرا و کم اهلکنا من القرون من بعد نوح وکفی بربک بذنوب عباده خبیراً بصیرا من کان یرید العاجله عجلنا له له فیها ما نشاء لمن نرید ثم جعلنا له جهنم یصلیها مذموماً مدحورا.(صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) «از آیه 15 الی 19 سوره الاسراء» 2- بیانات قبل از دستور آقایان : علی اصغر جعفری، یحیی سلطانی،علوی تبار، ولی الله زمانی رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید . منشی – آقای جعفری نماینده لنجان ،آقای سلطانی نماینده اردستان ،آقای زمانی نماینده بابل .جعفری –بسم الله الرحمن ارحیم ،بعدالحمد و الصوه ،قال الباقرعلیه السلام :«بنی الاسلام علی خمس الصلوه و الزکوه و الصوم و الحج و الولایه و مانودی بشیئی کمانودی بالولایه فاخذواالناس بالاربعه و ترکوها ».به مناسبت این ایام که روز جمعه گذشته ولادت با سعادت امام پنجم و امروز که روز ولادت باسعادت امام هفتم می باشد .این ایام متبرکه را من به امام زمان و نایب برحقش و همه مسلمین و خصوصاً ملت انقلابی و شهید پرور ایران و نمایندگان محترم ملت ایران تبریک عرض می کنم .سلام و صلوات به امام امت ،خلاصه و نتیجه تمام انبیاء و اولیاء خدا،این سمبل و الگوی حق و عدل و تقوی و فضیلت و مصداق اعلی و اتم ولله الحجه البالغه که در این زمانظهور مادیات و دنیا پرستی برتمام خلائق اتمام حجت فرمودند،اعم از جاهلان و عالمان .در این روایت امام پنجم به محورهای اساسی اسلام تصریح فرموده و از بین پنج محور اساسی اسلام به اهمیت فوق العاده امامت و رهبری اشاره فرموده و گله کرده از آنهائی که رهبری را از مسیر اصلی آن منحرف کرده اند و نتیجه این انحراف آن همه ضرر و زیان است که بر بشریت وارد گردیده تا اینکه خدای تبارک و تعالی مسلمین را مشمول الطاف خود فرمود و به دست مبارک روح الله اش حکومت مستضعفین تشکیل گردید و بعد از آنکه صدها سال حکومتشان غصب دست ناپاک شاهان خود کامه و خودسر شده بود به مستضعفان برگشت .الحمدلله الان ما حکومت داریم ،قوه مقننه و مجریه و قضائیه داریم .ملت و امت انقلابی و شهید پرورداریم ،نمایندگان مجلس شورای اسلامی داریم ،رئیس جمهورو صدها افتخار دیگر داریم .ولی تمام سخن اینجا است ،رمز پیروزی انقلاب اینجا است ،سقوط دستگاه دو هزار و پانصد ساله شاهان اینجا است .ازادی ما از اسارت بلوک غرب و بلوک شرق اینجا است ،سربلندی ملت ما پیش شرقیین و غربیین در اینجا است ،علاقه جوانان به جنگ و جبهه و میدان و رزم و پیروزی آنها در تمام حملات در اینجا است .رمز روز قدس و راهپیمائی امت حزب الله در اینجا است ،راًی دادن امت حزب الله به ما و آمدن همه ما به مجلس شورای اسلامی و اطاعت ملت انقلابی از ما در اینجا است که ملت انقلابی و در خط امام و تمام اداره کنندگان قوای سه گانه و هر قوه دیگری باید به این نکته مهم توجه خاص داشته باشند که باید اوامر و دستورات حضرت امام امت روحی فداه را اعم از مولوی و ارشادی بر نظرات و افکار خود مقدم بدارند و همه یک راه که راه الله است دنبال کنند.اگر چنانچه خدای ناخواسته مقام رهبری تضعیف شود ، انقلاب تضعیف شده به فرموده امید امام و امت حضرت آیت الله العظمی منتظری آبروی انقلاب و نظام ما حفظ مقام رهبری است . نامیندگان محترم مجلس شورای اسلامی !بر ما واجب است پیروی از مقام رهبری ،حمایت از مقام رهبری ،حمایت از ولایت فقیه ، مانند طلاب محترم قم در پی استشمام تضعیف مقام رهبری قیام کردند و حمایت کردند و از جناب میرحسین موسوی نخست وزیر مکتبی جمهوری اسلامی ایران حمایت کردند،به این شعار «پیام خون شهداء حمایت از امام است .حمایت از موسوی ،حمایت از امام است ».نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی !موکلیم همه ما ،یعنی مستضعفین از ما انتظار حمایت از مقام رهبری را دارند و به این باور هم به ما راًی دادند که ما از ولایت فقیه حمایت کنیم و پیروی و حمایت از ولایت فقیه الان در این برهه از زمان ،حمایت از نخست وزیر محبوب و مکتبی جناب آقای میرحسین موسوی می باشد ،به اینکه به ایشان کمک کنیم و نگذاریم وزارتخانه های مان بی سرپرست باشند،کشورمان بی سرپرست بماند.بیائید از برادر عزیزمان حضرت حجت الاسلام جناب آقای خامنه ای ریاست محترم جمهوری بخواهیم دست نخست وزیر را در تعیین وزراء و تشکیل کابینه هماهنگ باز بگذارد.بیائید کمک کنیم کابینه را هماهنگ و قوی تشکیل دهد. وزراء خوش سابقه مکتبی ،خوشنام و نشان با تقوی و مردمی انتخاب کند،آن وقت از ایشان کار بخواهیم ،آزادی و آبادانی بخواهیم ، عمران بخواهیم .از ایشان بخواهیم که به وضع ملت انقلابی برسند. به وضع دلخراش کارکنان دولت برسند. دو نرخی را برطرف کنند یا حقوق کارکنان دولت را زیادکنند یا نرخ مایحتاج را بشکنند و پائین بیاورند. از خدای تبارک وتعالی برای رزمندگان اسلام پیروزی ،برای خدمتگذاران به اسلام و مسلمین توفیق ، برای شهدا،درجات عالی و متعالی ،برای خوانواده های معظم شهدااجر ومزد کامل . برای معلولین و مجروحیم شفتی عاجل ، برای اسراء و مفقودین خلاصی مساًلت می نمایم .اما نیازمندیهای حوزه انتخابیه اینجانب :با عنایت به گستردگی منطقه لنجان و موقعیت اقتصادی آن از لحاظ کشاورزی ،صنعتی از قبیل کارخانه ذوب آهن،مجتمع فولاد مبارکه پلی اکریل، سیمان سپاهان ،کارخانه نسوز و چندین کارخانه و کارگاه دیگر ، که موجب جذب نیروی انسانی از نقاط مختلفه کشور گردیده و جمعیت این شهرستان را به طور عجیبی افزایش داده و در آینده نیز با رشد تصاعدی جمعیت مواجه خواهد بود. لذا از مسؤولین محترم اجرائی کشور انتظار دارد دربرنامه ریزیها حالت استثنائی لنجان را مد نظر داشته و نیازمندیهای این شهرستان را تاًمین نمایند تا دستندرکاران صنایع یا شده با اسودگی خاطر بیشتر انجام وظیفه نمایند و موجبات رفاه اهالی فراهم گردد. لذا از وزارت محترم بهداری میخواهم ساختمان نیمه تمام بیمارستان زرین شهر را که متوقف شده ، هر چه زودتر تکمیل نمایند و وضع بهداشت و درمان منطقه ، مخصوصاً در دو بخش مبارکه و باغ بهادران اقدام فرمایند. از سازمان ثبت اسناد و املباک ...(رئیس –وقتتان تمام است )نسبت به دائر کردن اداره ثبت اسناد و املاک و اماکن و مستغلات لنجان اقدام نمایند. وزارت پست و تلگراف وتلفن در راه اندازی تلفن خودکار پنج هزار شماره ای زرین شهر اقدام جدی فرمایند. شورای عالی قضائی به وضعیت قضائی منطقه لنجانات، لنجان عولیا، لنجان سفلی و مبارکه و بارگشائی دادگستری زرین شهر ، اقدام فرمایند. وزارت نفت در گازرسانی زرین شهر و مبارکه و روستاهای تابعه اقدام لازم و جدی به عمل آورند، از وزارت کشور در خواست مینمایم نسبت به افزایش درجه فرمانداری لنجان و شهربانی زرین شهر و ایجاد گروهان ژاندارمری در زرین شهر و تشکیل فرمانداری در مبارکه و شهرداری در سه روستای ورنامخواست ، دیزیچه ، چرمهین اقدام فرمایند . با توجه به صنعتی بودن منطقه لنجان و جذب جمعیت از طرف کشور و رو به افزایش دانش آموزان لذا بر وزارت آموزش وپرورش است که هر چه زودتر نسبت به احداث مدارس مورد نیاز اقدام فرمایند. از وزارت بازرگانی تقاضا دارد نسبت به افزایش ارزاق و مصالح ساختمانی و سایر نیازهای این منطقه ، مخصوصاً بخش مبارکه اقدام مجدانه به عمل آورند. وزارت راه و ترابری نسبت به توسعه و اصلاح راه از پلیس راه ذوب آهن تا زرین شهر و از زرین شهر تا مبارکه و جاده شهرکرد ، از سه راه زرین شهر تا پل کله اقدام فرمایند. از وزارت کشاورزی تقاضا دارم .(رئیس –وقتتان تمام است )‌ نسبت به توسعه امور کشاورزی و دامپروری و رسیدگی به وضع کشاورزان لنجان و اعزام پزشک دامی لایق به اداره کشاورزی زرین شهر اقدام لازم معمول دارند . از مسؤولین محترم صداوسیمای جمهوری اسلامی تقاضا دارد نسبت به بهبود شبکه اول و ایجاد شبکه دوم در لنجان اقدام عاجل فرمایند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . منشی – آقای سلطانی ،بفرمائید. سلطانی – بسم الله الرحمن الرحیم . به مناسبت مساًله جاری و انتخاب وزراء و کابینه و راًیی که نمایندگان ملت به آنها میخواهند بدهند ، سه مطلب را به عنوان تذکر به عرض برادران و نمایندگان میرسانم ، سعی میکنم به دور از هر گونه احساس در اینجا با استناد به احادیث و روایات ، مستدل سخن گفته باشم . اگر در جامعه دو جناح موجود باشد که دوگانگی آن ناشی از دوبینش مذهبی و دو جریان فکری باشد وظیفه امت این است که آن جناح را تقویت کند که مورد تاًیید امام است . زیرا امام دو جناح را به خوبی تشخیص میدهد. اگر نعوذبالله امام در شناخت یک فرد اشتباه کند در شناخت دو جریان و دوبینش که همه آنرا لمس میکنند. اشتباه نمیکند و به حکم عدالت و تعهد اسلامی کسی را که در جریان خط او نیست تاًیید نمی کند در نظام امامت یکی از فلسفه های وجود امام همین است که امت بینش او را مبنای حرکت خود قرار دهد . علی علیه السلام در ضمن سخنان خود درباره رهبری اهل بیت رسول خدا چنین میفرماید الیهم یفیئی الغالی و بهم یلحق التالی یکی از فلسفه وجودی امام این است که تندروان به او برمیگردند و عقب افتادگان خودرا به او میرسانند. از این روایت استفاده میشود که نه تنها خط و جریان عملی را امام باید ترسیم کند که تندی وکندی حرکت را نیز او باید تعیین کند . در اینگونه موارد حکم امام لازم نیست تکلیف نباید بکند ، تنها جهت گیری و روشنگری او ولو با اشاره تکلیف امت را روشن میکند روایاتی که امام را به نور تشبیه میکند ،روایاتی که امام را به شمس و خورشید تشبیه میکند ،احادیثی که امام را به نجم تشبیه میکند. به همین مطلب اشاره دارد . از امام صادق (ع)در تفسیر این آیه شریفه که میفرماید«وعلامات وبالنجم هم یهتدون »نقل شده است که امام صادق فرمود «النجم رسول الله والعلامات هم الائمه »‌ستاره در شب تاریک به کسی که دنبال هدایت میگردد نهیب نمی زند و به او تکلیف یا حکم نمیکند ، تنها با سمت گیری خود جهت را برای جوینده راه روشن میکند. در روایات شناخت امام و تسلیم بودن در مقابل او از شرایط ایمان شمرده میشود. امام میفرماید«لایکون العبد مؤمناً حتی یعرف الله و رسوله والائمه کلهم و امام زمانه و یردادالله و یسلم له »‌بنده خدامؤمن نیست مگر اینکه امام و پیغمبر را بشناسد، رهبر زمان خود را بشناسد و در مقابل او تسلیم باشد. در روایات ما اطاعت از امام زمان با اهمیت خاصی تلقی شده است . امام صادق (ع) میفرماید:«السمع و الطاعه ابواب الخیر»درهای نیکی این است که انسان درمقابل رهبر و امام بگوید السمع و الطاعه ، سمعاً و طاعه «السامع المطیع لاحجه علیه والسامع العاصی لاحجه له » کسی که حرف امام را بشنود و اطاعت کند فردای قیامت حجتش قوی است و هیچ دلیلی علیه او نخواهد بود و هر کس سخن امام را بشنود و اطاعت نکند ، فردای قیامت در اشتباه خود هیچگونه دلیلی نخواهدداشت . انچه از روایت اسلامی استفاده میشود؛ این است که همراه بودن با امام وکون با امام مطلوب است.شخصی از امام رضا(ع) درباره این آیه سوال کرد:«اتقواالله وکو نوامعالصا دقین » اینکه خدا میگوید، با صادقین باشید ، صادقین چه کسانی هستند؟ امام علیه الساام فرمود: «الصادقون هم الائمه و الصدیقون بطاعتهم »صادقین که دزر آیه شریفه خداوند مردم را تکلیف میکند که باید با آنها باشید ، ائمه و رهبران و جانشینان آنها هستند . برای هر شیعه مسلم است که اطاعت از امام ، همراه امام بودن ، تسلیم امام بودن ، بر سر دو راهی به امام مراجعه کردن وظیفه هر مسلمان است و فلسفه امامت . مطلب دوم این است : برادران عزیز!انتخاب افراد بر مبنای تعصبات و گرایشهای گروهی به آن گونه که در غرب معمول است ، صریحاً در اسلام تحریم شده است . دزر کتابهای اخلاقی ما بابی تحت عنوان عصبیت و حمایتهای بی مورد است . اگر ما از فردی صرفاً به خاطر وابستگی به … (رئیس – اگر سه دقیقه وقت
میخواهید بدهید ، وقتتان تمام است )‌اگر از شخصی به عنوان دسته و گروه حمایت شد ، شرعاً حرام است . این حدیث را حضرت سجاد (ع) در اینجا نقل میکنم . امام سجاد (ع)فرمود: «العصبیه التی یاًثم علیها صاحبها ان یری الرجل شرارقومه خیرمن خیارالاخرین »گرایشهائی که گناه محسوب میشود . این است که انسان بدان گروه خود را از نیکان گروه دیگر بهتر بداند . مطلب دیگر که در اینجا خواستم اشاره کنم ، برای آن فرصتی باقی نمی ماند و تنها اشاره میکنم و آن این است : هماهنگی کابینه لازم است ، از مبانی اسلامی استفاده میشود که کارمند و ابزار کار باید هماهنگ باکسی باشد که مسؤولیت مستقیم دارد . امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر میفرماید:«فول من جنودک انصحهم فی نفس الله وللرسول »برای سرپرستی نیروی نظامی فردی را انتخاب کن که خیرخواه ترین باشد . اما در نظر تو میزان تشخیص خیرخواه تر بودن … (رئیس- دیگر نمیتوانید وقت به کسی بدهید )و واجد شرایط بودن نظر تو هست و باید از نظر خود او را انتخاب کنی و برای انتخاب قاضی به مالک اشتر میفرماید: «ثم اختر للحکم بین الناس افضل رعیتک فی نفسک ». برای حکومت و قضاوت فردی را انتخاب کن که بهترین افراد رعیت باشد از نظر تو امام میزان را مالک میداند که مسؤول مستقیم است امیدوارمن انشاء الله این برادران محترم رئیس جمهور و نخست وزیر محبوب در نظر داشته باشند ، والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . رئیس – دیگر نمیتوانید به آقای اشرفی وقت بدهید ، یک دقیقه هم وقت دارید اگر میخواهید ادامه بدهید . چون ایشان سه دقیقه وقتشان را به آقای اشرفی داده بودند. سلطانی – فرمودند یک دقیقه وقت هست ، من در این یک دقیقه مسؤولین محترم را به نیازمندیهای حوزه انتخابیه ام توجه میدهم . اردستان از نظر راه و بهداشت و درمان محروم است به وزارت راه و وزارت محترم بهداری تذکر میدهم توجه خاصی به آن منطقه داشته باشند. منطقه کوهپایه از نظر برق و آب اشامیدنی محروم است . مردم هرند و ورزنه و کوهپایه و روستاهای توابع به طو کلی آب آشامیدنی ندارند که مجبور هستند با تانکر از راه های دور آب بیارند . به مسؤولین محترم تذکر میدهم به داد دل این مظلومین و بیچارگان برسند و حتی الامکان برای حل مشکلات آنها بکوشند . والسلام علیکم و رحمه الله .منشی – آقای زمانی ، بفرمایید .رئیس – آقای زمانی سه دقیقه از وقتشان را به آقای علوی تبار داده اند ، بسیار خوب آقای علوی تبار صحبت کنند به هر حال ایشان هر چقدر صحبت کنند ما از وقت شما کم میکنیم . بفرمائید .علوی تبار- بسم الله الرحمن الرحیم ، قال الباقر(ع): «لوان رجلا قام لیله وصام نهاراً وتصدق بجمیع ماله وحج جمیع دهره و لم یعرف ولایت ولی الله فیوالیه فیکون جمیع اعماله بدلاله الیه ما کان له علی الله عزوجل حق فی ثوابه و ما کان من اهل الایمان ».مسًله رهبری بزرگترین مساًله اسلام است و قبولی تمام طاعات بسته به قبولی و بیعت با رهبری است و بیعت عبارت است از واگذاری خویش ، مال خویش ، جان خویش ، عقیده خویش ، راًی خویش ، و نظرخویش در مقابل رهبرو هر کسی غیر از این راه را بپیماید و به اصطلاح رشد خودش را بخواهد نشان بدهد نه فقط رشدی ندارد بلکه راه غی و ضلالت را پیموده است و موجب لعن و نفرین خدا واقع شده است .«فبما نقضهم میثاقهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیه یحرفون الکلم عن مواضعه… ».بیعت وپیمان را با رهبر شکستند و گرفتار لعن و نفرین خدا شدند . نمایندگان مردم هم در مقابل سوگندی که مطابق اصل 67 قانون اساسی میخورند در مقابل مردم و در مقابل رهبر و در مقابل جامعه و امت اسلامی مسؤولند و بیعت میکنند که تاًمین کننده مصالح جمهوری اسلامی باشند و در اعتلای کشور اسلامی بکوشند و از مبانی جمهوری اسلامی دفاع کنند . خارج شدن از این حدودو بر خلاف خواسته ملت اظهار نظر کردن در مجلس خارج شدن از بیعت رهبری و خار ج شدن از وکالت مردم است . به همین دلیل بود در موقعی که یک عده ای تصمیم گرفتند به بنی صدر ملعون راًی ممتنع و یا موافق بدهند بنده در پشت همین میکروفن عرض کردم اگر نماینده ای بر خلاف مصالح مردم و بر خلاف خواسته های مردم راًی بدهند از نمایندگی مردم خارج است و از بیعت خدا و رسولش خارج است . از بیعت ولی امر خارج است و حتی مردم میتوانند او را … یعنی شرعاً عزل شده است و حتی مردم میتواننداو را به شهرستانهایشان هم راه ندهند مساًله آخر اخیراً فریادی است از حلقوم سید جلیل القدری بیرون آمده دادستان کل کشور انی لاجدریح یوسف انشاء الله مبارک باشد. این فریادی که از دهان مبارک آقای موسوی خوئینی ها بیرون آمده برای پیگیری حق مظلومین و آن فراریانی که برگشته اند امیدوارم مبارک باشد و بر همه مسلمانان وظیفه شرعی است که از ایشان حمایت کنند این راه انشاء الله پیموده شود والسلام علیکم و رحمه الله . رئیس – آقای زمانی بفرمائید (6 دقیقه وقت دارید). ولی الله زمانی – لاحول ولا قوه الابا الله . یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و لا تبطلوا اعمالکم (سوره محمد «ص»)سلام و درود فراوان به محضر حضرت امام و امت شهادت طلب .خداوندا ! همه مارا در مخالفتها و موافقتها از حب و بغض طلب خشنودی غیر از خود که شرک است و ریا محفوظ دار و لحظه ای به خود وا مگذار اختلاف فکری ناشی از برداشت دوگانه از مفهوم واحد است از جمله آراء مجلس به دولت هم موافقین و هم مخالفین با برداشت از بیانات حضرت امام راًی دادند منتها با دو برداشت که انما الاعمال بانیات.در راًی اعتماد اول مخالف دولت صحبت کردم اما با دلایل ذکر شده راًی موافق دادم اما این بار با استنباط از مجموع بیانات حضرت امام تشخیص دادم که در نهایت مسؤولیت انتخاب را به مجلس و رئیس جمهور واگذار فرمودند و از دیگر بیانات نقل شده از حضرتش در این مورد راًی مخالف دادم . برخورد نمایندگان با مجریان باید دوستانه ، سازنده و گره گشایانه باشد نه کارشکنانه و این را عملاً‌ به تصدیق و گواهی مسؤولان شهرستانی و استانی و کشوری نشان داده ام که امروز با قلت زمان آن مسائل قابل بیان نیست . سخن از معروفی وزراء است و تاًکید اینکه کاردان و قوی و متعهد باشند امید است به دور از روابط و بر اساس لیاقتها و ترجیح افضل و انتخاب اصلح معرفی ، تاًیید و راًی اعتماد صورت پذیرد و بر اساس عدل که العدل وضع کل شی ء موضعه والعدل یضع الامور مواضعها منسوب به مولی الموالی چه در غیر این صورت رضای غیر خدا مد نظر خواهد بود و مبطل عمل و سبب کیفر اخروی کسانی را معرفی کنید که به مسائل مربوط به اداره و سازمان و وزارت خویش اشراف داشته باشند نقل میکنند که با افلاطون در یک میهمانی کسی را به عنوان حکمران یکی از دولت شهرهای یونان معرفی کردند . افلاطون از او ، از جمعیت ، وسعت ، امکانات بلقوه یونان پرسید پاسخ کافی نشنید از نقاط قوت وضعف دشمنان و دوستان یونان پرسید و تقریباً بی جواب ماند . افلاطون به او گفت بیخود فرمانروائی یونان را پذیرفته ای اگر فرمانروای یونان ، یونان را نشناسد و جامعه تواناتر و شایسته تر از او را سراغ داشته باشد بازیچه دست کارگذاران خواهد شد و نابسامانی جامعه را فراخواهد گرفت و نظام در تهدید.از آقای شیرودی نقل میکنند که به اداره ای رفت و جوانی معنوی سیما را پشت میز دید از مسؤول اداره پرسید ، باشرم گفت منم چند روزی است که به اینجا آمده ام وچیز کمی میدانم . به من تکلیف کرده اند که چون حزب اللهی هستی این پست را قبول کن آقای شیرودی که در ساخت شهید و بسیاری دیگر مؤثر بود گفت این تکلیف شرعی نیست . تکلیف نفسی و هوای نفس است . تکلیف شرعی تو این است تصدی را به کسی بسپاری که از تو تواناتر است و مکتبی و حضرت امام نیز قریب به این مضمون به مجریان رهنمود فرمود . از پیروزی انقلاب عوامل دشمن به درون تمام سطوح دستگاه های اجرائی اداری نفوذ کرده و به فضل خدا نقاب از چهره مهره های اصلی برداشته شد ولی هنوز هستند و موفق ترین کارشان اینجا تنش دائمی و ناراضی تراشی. از سوعی در برزخ انقلاب هستیم و چهره عوض کردن و خود را جازدن شیادان و فرصت طلبان کاملاً قابل پیش بینی است بعید نیست که در دور و بر مسؤولان حضور داشته باشند و با القائات کنند و مدیران کل و رؤسا را . تلاشها ی تضعیفی در جامعه نوپای انقلابی . کاهش دادن مدت خدمت سرربازی ، کاهش ساعت کار اداری وکارگری افزایش دستمزدها ، کوبیدن ارتش ،سازمان های اطلاعاتی ، ضد اطلاعاتی ،‌جوسازی و ترور شخصیت درختان استوار انقلاب ، طرح وتحمیل  مسائل رفاهی و مادی ، تهاجم به نهادهای انقلابی و دیگر تمهیدات تا نظام نوپا به ضعف کشیده شود .


اقتصاد فلج شده با فقر اطلاعاتی و نظامی مجال هر نوع خیانتی بیابند که یافتند به قصد خالی کردن از درون در نهاد ها نفوذ کرده از جمله مجلس تا بع جای وکیل الدوله گذشته وکیل المنظومه به حمایت از گروه خود به وجود آورند.این بار به عناوین مختلف در کم محتوا کردن مجلس کوشیدند و با القاء چه بسا شخصیت های ذی نفوذ و متعهد و منطقی را به حمایت از کسانی که ظرفیت و شخصیت لازم نمایندگی را نداشتند واداشته اند تا به جای وکیل المله و اشخاص مستقل و آینده نگر و مطلع افرادی ضعیف و محدود نگر را به مجلس گسیل دارند . اما رهنمود های حضرت امام این نهاد کارساز در رأس همه امور را از تمهیدات شیطانی حفظ کرد و آسیب ناچیزی دید. انقلاب راه خود را باز می کند و پیش می رود اما در وصول مطلوب ممکن است ایجاد تأخیر نماید . دولتمردان حال و آینده مردم راواقعاً در صحنه نگه دارید و کار مردم را تا‌ آن جا که که مردم محول است واگذارید و از اقتصاد تک پایه ای به در آئید . ایران بهشت زمین شناسی است.روی مواد و (رئیس وقتتان تمام شد)سنگ های معدنی که از نظر قیمت قابل رقابت در بازار جهانی است قیمت پایه تعیین کنید و برای استخراج به مناقصه بگذارید و هم چنین به جای قبول موافقت های اصولی که یک بورس بازی دیگری در بازار کار شده است پروژه هایی را که مواد اولیه، ماشین آلات و نیروی متخصص آن در ایران قابل تأمین است را برای عملی کردن اعلام کنید و داوطلب بپذیرید و معیار موافقت های اصولی حداقل وابستگی به مواد،وسائل کار و نیروی کار باشد تاضمن حضور در بازار جهانی تحصیل ارز،کاهش وابستگی،ایجاد اشتغال،جذب نقدینگی آموزش عملی و برای کامیون های خالی به سوی بنادر و کشتی های تخلیه شده تأمین بار نمایید.دولتمردان ! شهیدان جان داده اند تا جان کفر ، شرک ،‌ فساد را بگیرند . جانبازان دست و پا داده اند تا پای تجاوز به حریم انسان ، مومنین و قرآن را کوتاه و قطع کنند . گوش دادند تا ملوث به دروغ و تهمت و غیبت و ناروا نماند و مغزها را در راه خدا پراکندند تا جوانه ها و بذر های گناه را از مرز بزدایند  . شما که توانستید با کارهای اطلاعاتی دقیق صدها نیروی مجهز به بالاترین تکنیک و تاکتیک را در انتخابات به ایران گسیل داشتند را دستگیر و قلع وقمع کنید که اگر وارد عمل می شدند سنگین ترین فاجعه انسانی ، اجتماعی ، اقتصادی را به بار می آوردند چرا که در محو عاملین گرانفروشی ، احتکار ، خیانت و حمل کالای قاچاق چون‌، تیرآهن 12 متری‌ ، چوب 6 متری ، سیمان50 کیلویی ، عدل های قماش ، فرش ،‌ موکت ،‌ پتو و روغن موتور 20 و 220 لیتری کیسه های قند وشکر و کارتن های صابون و پودر که از دور وجود خود را فریاد می زنند اقدام جدی نمی کنید . تقصیر به گردن اجنه زیر زمین است یا فرشتگان آسمان؟ (رئیس وقتتان تمام است)  از که باید پرسید ؟ ملتی از این ایثارگرتر آیا رهبری از این رهبر قوی تر در تاریخ دیده اید ؟ ملتی از این ملت ایثارگرتر را سراغ دارید؟ اگر با حمایتی این چنین امام امت نتوانید از حل مشکلات و دفع فساد برآئید پس کی میتوانید ؟ نگوئید نیروی انسانی نیست با محاسبه دقیق حداقل با یک میلیونیم جمعیت تنها 43 نخست وزیر بالقوه و با یکصد هزارم جمعیت 430 هزار وزیر بالقوه در جامعه داریم حصار گرد خویش را بشکنید تا بیابید والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . خلخالی – چند روز علیه نخست وزیر فعالیت کردی ، حالا هم میخواهی نعل وارونه بزنی ، این را مردم می فهمند . 3 – تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم . میلاد مبارک امام هفتم و حضرت موسی بن جعفر را خدمت امام امت و ملت عزیزمان و نمایندگان محترم تبریک عرض میکنم . تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور: آقای کاشانی نماینده نطنز و قمصر کشاورزی در مورد برقراریی سهمیه گوشت کسبه که به طور غیر قانونی قطع شده است . آقای جعفری نماینده ملکان و بناب به وزارت کشاورزی در مورد کود کشاورزان ملکان و بناب و به آموزش و پرورش در مورد مجوز هنرستان صنعتی ملکان . آقای رحمانی اصل نماینده رزن همدان به وزارت بهداری در مورد واکسیناسیون روستاهای منطقه رزن همدان . آقای سید زاده نماینده باختران به وزارت بهداری در مورد جبران کمبود زایشگاه باختران . آقای دشتی نماینده مغان به وزارت کشور در مورد آب مشروب پارس آباد مغان و اصلاندوز و گرمی و توجه به بهداشت آب مشروب بیله سوار ، به وزارت راه درخصوص احداث و تکمیل پل های شکسته راه گرمی اردبیل و تعمیر و آسفالت راه گرمی اردبیل . به وزارت نیرو در مورد ساحل بندی رودخانه ارس از اصلاندوز روستای عربلو . آقای حجازی نماینده خوی به وزارت کشور در مورد تاًسیس ثبت احوال و شهربانی در بخش قره ضیاء الدین خوی . به وزارت دادگستری در مورد تاًسیس ثبت اسناد در بخش قره ضیاء الدین . به وزارت برنامه و بودجه در مورد تاًمین اعتبار بیمارستان قمربنی هاشم خوی . آقای رهبری املشی نماینده رودسر به وزارت بهداری در مورد رسیدگی به وضع بهداری رودسر. آقای حبیببی نماینده قائمشهر و سواد کوه به وزارت بهداری در خصوص تاًسیس شبکه بهداری و بهزیستی در شهرستان سواد کوه ، به وزارت بازرگانی در مورد تاًمین حلب شیروانی برای شهرستان سوادکوه و تشکر از فرمانداری و شهرداری های منطقه و کارخانه تراورس و جهاد سازندگی شهرستان سواد کوه به خاطر رسیدگی به راه های روستای سوادکوه . آقای حسین زاده نماینده لردگان و بروجن به وزارت برنامه و بودجه در مورد تاًمین بودجه بیمارستان شهرستان لردگان . آقای زمانی نماینده بروجرد تشکر دارند از مردم بروجرد به خاطر راه پیمائی بی نظیرشان به عنوان لبیک گفتن به دعوت شرکت مردم در جبهه و مقابله با آمریکا . آقای شینی مصطفی نماینده مسجد سلیمان به مناسبت سالگرد حمله موشکی عراق به مسجد سلیمان که منجر به شهادت گروهی از مردم شده تسلیت و تبریک گفتند . دستور را شروع کنید . 4 – ادامه رسیدگی به طرح قانونی مطبوعات . منشی – فصل سوم حقوق مطبوعات . ماده 4 – مطبوعات حق دارند نظرات ، انتقادات سازنده ، پیشنهادها ، توضیحات مردم به مسؤولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند . تبصره – انتقاد سازنده مشروط به دارا بودن منطق و استدلال و پرهیز از توهین ، تحقیر و تخریب می باشد . رئیس – پیشنادی اگر هست بفرمائید . منشی (شوشتری ) – در ماده 4 پیشنهاد حذف هست از آقای شاهچراغی . آقای اصغری و خود بنده . رئیس – آقای اصغری اخطار دارند بفرمائید . اصغری – بسم الله الرحمن الر حیم . اصل 24 قانون اساسی این طور میگوید : «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند . مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند تفصیل آن را قانون معین میکند » بنده میخواهم عرض کنم این اصل دو مطلب را بیان کرده است یکی مخل به مبانی اسلام بودن و یکی هم مخالف حقوق عمومی بودن . این قیود را که مخالف حقوق عمومی چه هست و مخل به مبانی اسلام چه چیزهائی هست این در فصل چهارم به عنوان حدود مطبوعات آمده است . این فصل سوم که تحت عنوان حقوق مطبوعات آمده مخالف این اصل از قانون اساسی است . برای این که این اصل را به کلیس محدود می کند . ماده 4 این طور میکوید : «مطبوعات حق دارند نظرات ، انتقادات سازنده ، پیشنهادها ، توضیحات مردم و مسؤولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند ». من میخواهم عرض کنم ضمن اینکه ماده 4 تحصیل حاصل هست مخالفت با اصل 24 هم دارد . چون اصل 24 اصل را بر آزادی گذاشته جز در دو مورد ولی این مواد 4 و 5 و 6 به کلی آن اصل را محدود کرده است . والسلام . یکی از نمایندگان – تفصیل آن را قانون معین می کند . رئیس – ما تعجب می کنیم آقای اصغری چطور این اعتراض را میکنند . این عین همان است . یعنی این تعبیر را این ها آمده اند عوض کرده اند گفته اند (هادی – آقای هاشمی ! ماده 7 هست ). اینجا گفته اند «با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه » آنجا هم گفته « جز در مواردی که مصالح جامعه را یا قوانین اسلامی را نقض میکند». (اصغری – مطلب شما در ماده 7 هست ) خیلی خوب ، حالا این با آن تکرار است فرض بفرمائید ، شما میتوانید اخطار کنید که تکرار

است ، تقاضای حذف بدهید . حالا تکرار بحث دیگری است . این عین قانون اساسی است  آنچه که اینجا آمده ،بنابراین اخطار نبود .اگر پیشنهاد دارید مطرح کنید منشی -  پیشنهاد «حذف »است .آقای شوشتری بفرمائید .شوشتر – بسم الله الرحمن الرحیم .اگر نمایندگان محترم توجه بفرمایند ماده  4 میگوید «مطبوعات حق دارند نظرات واتقادات سازنده ، پبشنهادات ، توضیحات مردم و مسوولین را با رعایت موازین اسلامی در نشریات درج کنند » .اساساً قانونی که تصویت میشود حق یا اجازه ای را وقتی میدهد باید در موردی باشد که اگر تصویب نشود منعی هست و قانون میخواهد آن منع را بردارد ویا این که قانون چیزی را که مجاز هستند در درجش آن را نننوع کند واین ماده کدامیک از این دو حالت را دارد و اگر حذف بشود چه مساًله ای به بار خواهد آورد که ماده لازم باشد تا تصویب بشود .اینجا میگوید «مطبوعات حق دارند نظرات را چاپ بکنند » . من پیشنهاد میکردم به برادران که چه خوب بود مواد دیگری هم در حقوق مطبوعات میاوردید مثلا می نوشتید . ماده 5 – مطبوعات حق دارند آگهی ها را هم چاپ بکنند . مطبوعات حق دارند که چه را هم چاپ بکنند . وقتی شما در ماده 7 می گوئید نشریات . ماده 7 را دقت بفرمایند . نشریات جز در موارد اخلال به مبانی واحکام اسلام م حقوق عمومی که در این فصل مشخص می شوند آزادند . شما در یک ماده ای آمده اید مواردی را شمرده اید و گفته اید جز در این موارد مطبوعات آزادند . این آزادی را خود به خود به مطبوعات داده اید و آنچه که غیر از مندرج در مشمول ماده 7 نیست این حق مطبوعات است حالا ما چه لزوم و خصوصیتی دارد یک موردی را انگشت بگذاریم و بگوئیم مطبوعات حق دارند که انتقادات یا نظرات را چاپ بکنند. اگر آزادند مطبوعات در درج این مطلب آوردن چنین ماده ای لزومی ندارد که ما معتقد هستیم اگر بنا باشد بیاورید خیلی از موارد هست که میشود آورد که مطبوعات حق دارند چه کنند و این حق مسلم مطبوعات است . شما در ماده 7 هم این آزادی را داده اید . پس بنابراین همان کلیت به کلیت خودش باقی بماند حذف ماده 4 با تبصره اش هیچ ایرادی به وجود نمیآورد . اما بودنش یک چیز زایدی است . هیچ منعی نیست که شما بخواهید با این ماده آن منع را بردارید تا بگوئیم لازم است بیاورید . بنابراین وجود این ماده هیچ ضروری و لازم نیست پیشنهاد حذفش را دارم . منشی – آقای دهقان اولین مخالف بفرمائید . دهقان- بسم الله الرحمن الرحیم . نمایندگان محترم توجه فرمودند که برادر عزیزمان جناب آقای شوشتری از وجود ماده 4 ضرری را ارائه ندادند که چه ضرری دارد . اما منافعی دارد و مهمترین منفعتش هم همین است که همان دو تا حقی را که قانون اساسیس که اتفاقاً اینجا تفسیر همان ماده اصل 24 قانون اساسی است که جناب آقای اصغری قرائت فرمودند . تاًمین کرده منتها حدود و موازین واقعی را هم ارائه کرده است . ما باید توجه کنیم قانون مطبوعات یکی از مهمترین قوانینی است که الان مجلس محترم دارد مینویسد . ما باید توجه داشته باشیم این یک اصل کلی ، اصل روانشناسی و اصل اسلامی است که قوام الدین و الدنیا بشیئین السیف تحت القلم . شمشیر و موارد جنگی تحت الشعاع مسائل فرهنگی و تحت الشعاع افکار عمومی و تحت الشعاع قلم است . ما بایستی خیلی مواظبت کنیم که از حدود و موازین اخلاقی و اسلامی تجاوز نشود . با اینکه با کمال تاًسف داریم می بینیم که احیاناً تجاوز می شود . ایمجا گفته است مطبوعات حق دارند نظرات وانتقادات سازنده اولا انتقادات را مقید کرده است به قید سازنده که اگر سازنده نباشد آن را هم که می فرمایند ماده هفتم همه اینها را تاًمین کرده این جوری نیست . آنجا دارد اشاعه فحشاء نکند ، نشر مطالب الحادی و انحرافی نکنند ، تبلیغ وترویج لهو نکند ، ایجاد اختلاف نکنند . آن ها هم مطالب دیگری است و اینجا این را میخواهد بگوید . اگر این ماده نباشد انتقادات مطلقاً آزاد میشوند الا اینکه در اینجا آورده انتقادات سازنده علاوه بر این گفته با رعایت موازین اسلامی یک کسی به این حساب که میخواهد انتقاد بکند ، اسمش را هم گذاشته انتقاد سازنده ، هر چه را که دلش خواست به هر کس ، به هر مقامی ، به هر ارگانی هر چه دلش خواست بگوید ؟ از همه اینها مهم تر تبصره است که انتقاد سازنده مشروط به دارا بودن منطق و استدلال است . اگر میخواهد انتقاد بکند با منطق با میزان حرف بزند ، آمار ارائه بدهد . نه اینکه قلم را بردارد و هر چه دلش میخواهد بنویسد . آن وقت پرهیز از توهین و تحقیر و تخریب بنابراین ، این همه اهمیتی که روزنامه های ما دارند ، این همه اهمیتی که نشریات ما دارند . این ماده را که دو ، سه تا قید دارد که انصافاً تقیید می کند اختیاراتشان را هم رعایت حقوقشان را کرده است و هم این حقوق را تعیین کرده که پا یشان را از حد خودشان کنار نگذارند . بنابر این با همه احترامی که برای آقای شوشتری قائل هستیم ام با این پیشنهادشان مخالف هستیم والسلام . منشی- آقای شاهچراغی موافق بفرمائید . شاهچراغی -  بسم االله الرحمن الرحمن .وقتی در شور دوم ملاحظه کردیم فصل سوم به این قانون اضافه شده و حقوق مطبوعات را برای اولین بار در قانون مطبوعات آورندجای بسیار خوشحالی شد برای کسانی که در مطبوعات بودند وتصور از حقوق مطبوعات این بود که حقوق کسانی که اهل قلم هستند ودر تهیه و تدوین روزنامه ها و اصولا مطبوعات دخالت دارند در انجا ذکر شده است .ولی متاسفانه هیچ ذکری از این مساله به میان نیامده بود وفقط یک حق طبعی ویک سری مسائل بدیهی که اگر بنا است روزنامه ای باش طبعیی است که این مسائل در آن هست به عنوان مواد قانون مطبوعات در این فصل ذکر شده است . اگرنبود یک مطلب مثبت در ماده 5 که ذکرش در این قانون لازم است ما با کل فصل سوم مخالف بودیم ولی حالا ماده 4 مطرح است .به نظر بنده هم در ماده 4 تبصره اش هیچ مطلب جدیدی نیست .اگر قرار بشود در مطبوعات نظرات ، انتقادات سازنده ، پیشنهاد ، توضیحات مردم و مسؤولین نباشد اصلا مطبوعات معنا ندارد . ضمن اینکه این قسمت هائی را که ذکر شده بعض آن چیزی است که حق مطبوعات است که به آن بپردازند . برای نمونه یک سری گزارشات هست . یک سری مسائی تفریحی است و آگهی و امثال ذالک هست که هیچ معنی ندارد که در مطبوعات باشد و در ماده 4 هیچ ذکری از آن به میان نیامده است . در هر صورت این حق طبیعی و بدیهی است و ذکرش لازم نیست . آقای دهقان فرمودند در کلمه انتقاد سازنده قید سازنده شده و این خودش مثبت است و لازم است . ما میخواهیم عرض بکنیم که اگر انتقاد سازنده نباشد باید یاتوهین باشد ، افترا باشد یا لغو باشد ؤ در حدود مطبوعات ذکر آنها منع شده است . طبیعی است که وقتی گفته میشود انتقال باشد انتقال سازنده و انتقادی که تخریب در آن نباشد ، انتقا مجوئی در آن نباشد باید باشد . به هر صورت ذکر ماده 4 وتبصره ضرورتی ندارد به خصوص که در تبصره یک اشکل دیگری هم وجود دارد .در آنجا آمده «انتقاد سازنده مشروط به دارا بودن منطق واستدلال » حالا اگر یک گدوهی از مردم ، از کشاورزان یک روستائی یک انتقادی دارند به اداره کشاورزی شان ، یک عده از افراد عادی وعامی یک مطلبی دارند . ممکن است مطلب آن ها همراه با منطق نباشد ، همراه با استدلال نباشد .به تشخیص سردبیران وبه تشخیص کشانی که صاحب مطبوعات هستند نقطه مثبتی در این است . چرا از ذکر آن و درج آن مطالب منع بشود . قید مشروط به دارا بودن منطق و استدلال هم ذکر مطالب مردم و نظرات مردم و انتقادات سازنده مردم را محدود می کند . منشی – دولت صحبت کند . موسوی لاری (معاون وزارت ارشاد)‌- بسم الله الرحمن الرحیم ، فصل سوم با فصل چهارم قاعدتاً باید فرق داشته باشد . به این معنا که در فصل چهارم آنجا هائی که مطبوعات محدود میشوند . کارهائی که نباید مطبوعات انجام بدهند مسائلی که باید از آن اجتناب بکنند مشخص شده در فصل سوم که حق مطبوعات و حقوق مطبوعات مطرح است قائدتاً باید دامنه حق مطبوعات را بر اساس قانون اساسی مشخص بکنند . بنابراین که در فصل سوم که حق مطبوعات را می خواهد مطرح بکند محدودیتی برای مطبوعات بیش از آن چیزی که قانون اساسی مطرح کرده قائل بشویم اولا بر خلاف قانون اساسی و ثانیا در حدود مطبوعات ذکر شده لازم به ذکرش در اینجا نیست . برداشت ما این است که آن چیزی که در ماده 4 آمده که مطبوعات حق دارند این کارها را انجام بدهند مفهوم مخالفش این است که بنابراین غیر از اینها کار دیگری را نمی توانند انجام دهند یعنی محدودیتی که در قانون اساسی برای مطبوعات قائل نشده اند جز در دو مورد همان طور که جناب آقای اصغری در اخطار قانون اساسی شان گفتند اینجا دامنه آن محدودیت را خیلی بیشتر میکند اضافه بر این مطالبی که در اینجا آمده کلمات کشداری که آمده باز باعث میشود که بر محدودیت مطبوعات افزوده بشود . در تبصره ، دوستان عنایت کنند «انتقاد سازنده مشروط به دارا بودن منطق واستدلال

پرهیز از توهین ،تحقیر و تخریب … » این کلمات را خود شما بیائید تفسیر کنید که معنای تحقیر چیست ؟ توهین یعنی چه ؟ اگر فردی اظهار نظری کرده و مطبوعات روی اظهار نظر او نقدی بکند ، تخریب محسوب میشود یا نمیشود ؟ آیا اگر کاری انجام گرفته در یک اداره ای و مطبوعات ، آن مساًله را مطرح بکند این به معنای توهین به مدیریت آن دستگاه هست یا نیست ؟ چه کسی باید این مسئله را توضیح بدهد و چگونه می شود با توجه به سلیقه های مختلفی که هست روی این مسئله کار کرد به نحوی که نه حقی از صاحبان حق ضایع بشود و نه دامنه محدودیت مطبوعات گسترده بشود یعنی محدودیتشان زیادتر بشود . آن چیزی که گفته شد . برادرمان آقای دهقان فرمودند که « چه ضرری ناشی میشود » ضرر اینهائی بود که من عرض کردم یعنی اگر ما محدوده تخریب و توهین و تحقیر را نتوانیم خوب مشخص بکنیم ضرر متوجه مطبوعات میشود یعنی کمسیون مطبوعات یا هر جائی که می خواهد نظارت بر امر مطبوعات بکند با تمسک به این ماده میتواند مطبوعات را محدود بکند در حالی که میخواهیم حق مطبوعات را در اینجا بیان بکنیم . نمی خواهیم محدودیت مطبوعات را این جا مشخص بکنیم . اضافه بر این ممکن است گفته بشود وقتی شما می آئید و می گوئید مطبوعات حق دارند نظرات و انتقادات وپیشنهادات را مطرح بکنند باقی حقوق را دیگر داشتن فرض کنید اتحادیه و غیر ممکن است البته شاید هم این طوری برداشت نشود . ولی اگر کسی بخواهد روی این مساًله یک مقدار با ذربین نگاه بکند ممکن است بگوید که این حقوق دیگر برای مطبوعات نمیشود قائل شد . علی ایحال عرض من این است اگر منظور این است که در فصل سوم که حقوق مطبوعات است واقعاً بهای مطبوعات ، حق مطبوعات را مشخص بکنیم با این ماده نه تنها حفی برای آنها قائل نشده ایم بلکه حقوقی را ضایع کرده ایم اگر قصد مشخص کردن محدوده کار مطبوعات است در فصل چهارم که حدود مطبوعات باشد مشخص کرده بنابراین نیازی به ماده 4 نیست و من خواهش میکنم که به پیشنهاد حذف راًی موافق داده بشود . منشی – آقای نظری منفرد بفرمائید . نظری منفرد (مخبر کمیسیون ارشاد )‌ - بسم الله الرحمن الرحیم ، کمیسیون با توجه به این که خودش این فصل را تحت عنوان حقوق مطبوعات در مطبوعات آورده مخالف است من تعجب میکنم از برادر عزیزمان که پیشنهاد اخطار قانون اساسی کردند . قانون اساسی در ذیل ماده 24 آمده است که مطبوعات آزادند و تفصیل آن را قانون معین می کند . ما در قانون اساسیز ظاهراً در 23 مورد داریم که تفصیل قانون اساسی را قانون معین می کند . درست است که مطبوعات آزادند لیکن مصادق این آزادی باید مشخص بشود برادر محترم پیشنهاد دهند فرمودند که قانون یا برداشتن منع است . این یک مساًله صحیحی است ولی عمده نظر ایشان روی کلمه آزادی بود چون آزادی در قانون اساسی آمده ، پس ذکر این معنا در اینجا بلاوجه است . این طور نیست قانون اساسی به مطبوعات آزادی داده اما مصادیق و موارد را باید قانون مشخص بکند و دقیقاً در این ماده 4 در تحت فصل سوم «حقوق مطبوعات » ما مصادیق این ازادی را مشخص کردیم این آزادی مطبوعات همان طوری که مورد نظر خبرگان بوده یک آزادی بدون قید و شرط از نظر کمیت و کیفیت قطعاً نبوده یک قیود و شروطی دارد و تفصیلش را موکول کرده اند به قانون . ما آمدیم اینجا مصادیق را ذکر کرده ایم . انتقادات سازنده ، پیشنهادها ، توضیحات مردم ، و مسؤولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه بعد در تبصره آورده ایم که این انتقاد حق مطبوعات است . مشروط به اینکه انتقاد دارای استدلال باشد . اینکه برادرمان اشاره کردند که تحقیر ، توهین ، تخرییب این ها یک مساًله کشداری است . این طور نیست اولا هیاًت منصفه طبق اصل صد و شصت و هشتم قانون اساسی برای تشخیص همین موارد است . مضافاً بر اینکه تحقیر وتوهین و تخریب این ها یک مفاهیم فرعی روشنی دارد . خیال نمی کنم که خیلی کشدار باشد. برادر مخالفمان اشاره کردند که تبصره یک اشکال دیگری دارد و آن این است که اگر یک کسی انتقاد سازنده بکند مثل یک عده از کشاورز ، لکن با منطق و استدلال تواًم نباشد این نمیشود قطعاً آن کشاورز هم که یک انتقادی دارد ، قطعاً یک استدلالی برای انتقادش دارد این طور نیست که همین طور بیاید و انتقاد بکند . بنابراین باتوجه به این مساًله که ذکر شد کمیسیون با حذف این ماده مخالف است والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . رئیس – 196 نفر در جلسه حضور دارند پیشنهاد آقای شوشتری حذف ماده (4 ) است . کسانی که با حذف این ماده موافق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخواستند ) تصویب نشد . پیشنهاد دیگری در این ماده نیست ؟ منشی – آقای شاهچراغی پیشنهاد کرده اند که در تبصره جمله ( مشروط به دارا بودن منطق واستدلال ) حذف بشود . رئیس – در این مورد بحث شده خواهش میکنم مختصر صحبت کنید که ما خیلی کار داریم . شاهچراغی – بسم الله الرحمن الرحیم ، بحث حذف این تبصره را در همان ماده عرض کردم . نکته ای را که اضافه میکنم این است که پرهیز از توهین ، تحقیر و تخریب مکرر در این قانون ذکر شده معلوم است که انتقاد باید انتقاد سازنده باشد . اجازه انتقاد را هم در ماده قبلب یعنی در متن ماده شما داده اید مشروط به دارا بودن منطق و استدلال هم کار را محدود میکند . رئیس – مخالف و موافق صحبت کنند . منشی – آقای ملکوتی مخالف . ملکوتی – استدلالشان همان استدلال سابقشان است . اولا من کلا این فصل سوم را که حقوق مطبوعات است . خود صاحبان مطبوعات در کمیسیون بودند در حین تصویب همین ماده با تبصره اش خوشحال بودند و راضی و غالباً این طور بود اما تبصره ، ما در این تبصره خواسته ایم انتقاد سازنده را تفسیر کنیم چون انتقاد سازنده این کلمه به حق از کلمات مبهم است و مفهومش کشدار است . ما خواسته ایم این را روشن و واضح کنیم تا فردا هر کسی هر فحشی را و هر به ظاهر انتقادی را مغرضانه متوجه مسوولین و دیگران نکند که هدف تخریب باشد ، تحقیر باشد اما در ظاهر بگوید من منظورم انتقاد سازنده بود و مسلماً انتقاد سازنده انتقادی است که مقرون با منطق و استدلال است و عاری از اهانت و تحقیر و تخریب است و هرگز این مفاهیم کشدار نیستند ( توجه بفرمائید .) همان طوری که آقای موسوی فرمودند که اگر بنا باشد به قول ایشان تحقیر وتوهین و تخریب کشدار باشد . ما نباید حرف بزنیم و قانون بنویسیم . چون ما میتوانیم هر کلمه را با همین انگ « کشدار بودن » از حیز انتفاع بیندازیم . انتقاد سازنده مشروط به دارا بودن منطق و استدلال محدودش نمیکند آن طور نیست که آقا فرمودند بلکه مفهومش را تبیین و روشن می کند والسلام علیکم . منشی – موافق اقای شوشتری . اسمعیل شوشتری – من موافق این پیشنهاد هستم و فرمایشاتی که مخالف محترم فرمودند و مطلبی که راجع به اصل بیست و چهارم است و مخبر محترم کمیسیون گفتند دو نکته را عرض بکنم : در اصل 24 قانون اساسی وقتی میگوید : « نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند تفصیل آن را قانون معین میکند » مخبر کمیسیون به گونه ای راجع به اصل صحبت کردند که تفصیل یعنی تضییق قانون اساسی . قانون اساسی چنین نکته ای را نمی گوید وقتی قانون میگوید مطبوعات آزادند مگر در این موارد . تفصیلش را قانون میتواند بدهد نه این که بیاید این آزادی را تضییق کند و بگوید این تفصیل قانون است این هرگز تفصیل نخواهد بود و و انگهی در این جا وقتی ما شرط میکنیم مشروط به دارا بودن منطق و استدلال . این شرط است یعنی اگر انتقاد سازنده بود اما تواًم با استدلال نبود حق ندارند درج کنند مفهومش این است در حالی که اگر انتقاد سازنده است همان گونه که پیشنهاد دهنده محترم فرمودند مطبوعات باید درج کنند حالا اگر طرف استدلالی نکرده ولی انتقادش سازنده است و انتقادش درست است ذیل تبصره هم میماند . که پرهیز از توهین تحقیر ، تخریب این ها میماند ولی یک پیشنهاد سازنده ای است که در آن توهین نیست در آن اهانت نیست ، افترا نیست اما استدلال نکرده و چرای آن را نگفته چرا درج نکنند ؟ چرا ممنوع بکنیم ؟ و اساساً این سلب آزادی از مطبوعات است درج این مطلب ، یعنی انتقادی است سازنده فقط استدلال ندارد . مطبوعات حق ندارند درج کنند این خلاف قانون اساسی است و این پیشنهاد را هم موافقین کرده اند . منشی – آقای موسوی بفرمائید . موسوی لاری (معاون وزارت ارشات ) – دررابطه با این تبصره اصل مطلب را من قبلا عرض کرده ام فقط یک تذکری را اینجا لازم میدانم در اصل 24 قانون اساسی ( آقایان عنایت  کنند ) ‍«نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر
آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند تفصیل آن را قانون معین می‌کند » تفصیل مواردی که مخل به حقوق عمومی یا مبانی اسلام هست قانون معین می کند یعنی تفصیل آزادی در قانون نمی خواهد بیاید که بعد ما بیائیم و بگوئیم موارد آزادی کجاها است . آن جاهائی که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی هست آن موارد را تفصیلش را قانون معین می کند که ما در فصل چهارم در حدود مطبوعات آورده ایم که این موارد مخل به مبانی اسلام و یا حقوق عمومی است . بنا براین آن چیزی که در فصل مربوط به حق مطبوعات آورده می شود باید مبین بخش اول اصل 24 باشد که متأسفانه آن طور نیست . یک تذکر دیگری هم عرض کنم این که گفته می شود تبصره حذف بشود به معنای این نیست که ما با انتقاد سازنده با شرایطی که گفته شده مخالفیم . ما معتقدیم که انتقاد باید منطق و استدلال داشته باشد انتقاد باید در جهت سازندگی باشد ، انتقاد نباید در جهت تخریب و از بین بردن یا توهین و تحقیر باشد اما کلمه انتقاد وقتی شما می گوئید وقتی نقد را می آورید نقد یعنی این که همراه با منطق و استدلال باشد . بنابراین آن چیزی که به عنوان انتقاد در مطبوعات می آید قطعاً‌ با دلیل و استدلال است منتها این که این که حالا چه کسی باید دلیل و استدلال بپذیرد آن یک بحث دیگری است . ( در این موقع آقای کروبی «نایب رئیس» اداره جلسه را به عهده گرفتند) منشی – مخبر کمیسیون ،‌آقای نظری بفرمائید . نظری منفرد ( مخبر کمیسیون ارشد ) – بسم الله الرحمن الرحیم ، معنای حذف این تبصره این است که هر کسی در این مملکت بخواهد هر اهانتی یا توهینی یا تحقیری بکند ما به اجازه بدهیم ( همهمه نمایندگان )‌ عنایت بفرمائید . ما قانون را برای امروز نمی نویسیم که بفرمائید امروز این مسائل نیست قانون برای همیشه است و اما این که انتقاد سازنده ، انتقاد سازنده ، انتقاد ، نقد است ، نقد بدون استدلال نمی شود و این که برادرمان فرمودند : « تفصیل آن را قانون معین می کند » در ذیل اصل بیست و چهارم این تنها مخل به مبانی اسلام و حقوق عمومی بر نمی گردد بلکه به همه قانون بر می گردد و السلام علیکم . کروبی ( نایب رئیس ) – 193 نفر در جلسه حضور دارند نمایندگانی که با حذف جمله « مشروطه به دارا بودن منطق و استدلال » در تبصره ماده 4 موافق هستند قیام بفرمایند . ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . منشی ـ‌ دیگر پیشنهادی ندارد . کل ماده 4 را برای رأی گیری قرائت می کنیم . ماده 4 ـ مطبوعات حق دارند ، نظرات ، انتقادات سازنده ، پیشنهادها ، توضیحات مردم و مسئولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند . تبصره ـ انتقاد سازنده مشروط به دارا بودن منطق و استدلال و پرهیز از توهین و تحقیر و تخریب می باشد . نایب رئیس ـ تعداد حضار همان رقم سابق . اصل ماده به رأی گذاشته می شود موافقین قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . ماده ( 5 ) را بخوانید . ماده ( 5 ) ـ هیچ مقام دولتی و غیر دولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقاله ای در صدد اعمال فشار بر مطبوعات بر آید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند . منشی ـ آقای اصغری پیشنهاد حذف این ماده را دارند . نایب رئیس ـ آقای اصغری بفرمائید . اصغری ـ‌ بسم الله الرحمن الرحیم ، ماده ( 5 ) هم درست مثل ماده ( 4 )‌ است ماده ( 5 ) را من می خوانم برادران به دقت توجه بفرمایند نوشته است که : « هیچ مقام دولتی و غیر دولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقاله ای در صدد اعمال فشار بر مطبوعات بر آید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند » . اولاً این به مطلب یا مقاله محدود کرده است . آیا یک مقام دولتی حق دارد برای چاپ یک خبری به سانسور یا کنترل مبادرت ورزد یا نه ؟‌ چرا فقط محدود به مطلب یا مقاله کرده است ؟ ممکن است من خبری را در ج کنم  و این خبر را کسی بخواهد کنترل بکند و سانسور بکند . ( این یک مطلب ) مطلب دوم این است که اعمال فشار یعنی چه ؟ یعنی چه کار بکند ؟ اعمال فشار آیا یک تلفن کردن است ؟ اعمال فشار آیا اخطار کردن است ؟ آیا احضار به دادگاه است . ؟‌ اصلا اعمال فشار نیاز به تعریف دارد . نیاز به توضیح دارد . خود کلمه سانسور و کنترل هم باز نیاز به تعریف دارد با توجه به این سه مطلبی که عرض کردم به نظرم به طور کلی ماده ی 5 مبهم است و نیاز به توضیح دارد و با وصف این مورد سوء استفاده قرار خواهد گرفت و السلام . منشی ـ آقای هادی غفاری اولین مخالف بفرمائید. هادی غفاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، من از برادرمان جناب آقای اصغری اولا تعجب می کنم خبر را ،‌و مطلب را دو چیز قید فرمودند . مطلب عام است هر چه که مورد طلب باشد مطلب است می خواهد خبر باشد،‌می خواهد مقاله باشد . هر چه باشد و از آن طرف با باز کردن این باب ما داریم یک کاری را عملا داریم آن طرف را تأئید می کنیم . یعنی به مقام دولتی و غیر دولتی حق می دهیم که برای چاپ یک مقاله ای بتواند اعمال فشار بکند فشار بیاورد به هر دستگاهی و هر روزنامه ای که مایل باشد یعنی در آینده روزنامه های ما دولتی بشوند از آن طرف ما می آئیم شعار می دهیم که دولت سالاری نباشد و از آن طرف هم بگوئیم روزنامه ها تیول دولت باشند یعنی حق را فقط بدهیم به دولت که دولت مجاز باشد به هر روزنامه ای و به هر نشریه ای هر چه خواست بگوید آن ها ملزم باشند بنویسند و حتی تخلف هم نتوانند بکنند و از آن طرف مسأله سانسور و کنترل نشریات . مسأله سانسور و کنترل نشریات این بابی است که اگر فتح بشود و این کاسه اگر شکسته بشود یعنی زیپ و بستی دهان مردم « هر چه استاد ازل گفت بگو می گویم » بار آوردن مردم و این یعنی گرفتن آزادی مردم . امیدواریم که این نظام اسلامی در آغاز راه خود در ششمین و هفتمین سال برپائی خودش ، آزادی مردم را به این صراحت نبند و اجازه بدهد که مطبوعات بتوانند بنویسند و راه گشائی بکنند . منشی ـ آقای شوشتری موافق . اسمعیل شوشتری ـ موافقت من با حذف این ماده عبارت از این است که نمایندگان محترم مخصوصاً ازمخبر کمیسیون من تقاضا می کنم به مطالب گوش بدهند که وقتی دفاع می کنند آن چه که گفته شده خلاف آن بیان نشود . ما نگفتیم که تفصیل قانون به ذیل می خورد . عرض کردم وقتی قانون اساسی در جائی می گوید « تفصیل آن را قانون معین می کند . . . . » در مورد حذف ماده ( 5 ) ، دومطلب را بیشتر دارا نیست. مطلب اول این است که هیچ مقامی اعم از دولتی یا غیر دولتی حق اعمال فشار ندارد . نمایندگان محترم تصورشان بر این است که وقتی ما پیشنهاد حذف می دهیم و یا موافقت می کنیم یعنی حق دارند که اعمال فشار بکنند ، این را تصور نفرمائید که ما چنین نظری داریم . حرف ما عبارت از این است که در قانون مجازات اعمال هرگونه فشار ، قانون دارد . مجازاتش مشخص شده در هیچ زمینه ای چه در درج مطلبی در روزنامه چه در کارهای دیگر کسی بیاید اعمال فشار بکند بگوید مالت را باید بفروشی یا مال کسی را از دستش بگیرد . یا با اعمال فشار از کسی اقرار بگیرد یا با اعمال فشار هر کاری را انجام بدهد ، اساساً و قانونا‌ً اعمال فشار ممنوع است ، مجازات دارد . معنا ندارد که در هر قانونی بگوئیم اعمال فشار نکنند . اعمال فشار بکنند قانون مجازات مشخص کرده است پس پیشنهاد حذف مان در صدر این ماده به این دلیل است که قانون مشخص است و مجازاتش هم معلوم است در دفاع گفته نشود وقتی پیشنهادحذف می کنیم یعنی پس اشکالی ندارد و بروند اعمال فشار بکنند . اما ذیل ماده می گوید « سانسور و کنترل نشریات » باز این هم قانون دارد اصلا قانون اساسی راجع به سانسور اصل دارد . سانسور اساساً‌ ممنوع است ،‌و کنترل نشریات به گونه ای که خلاف قانون باشد یعنی سانسور ، یعنی جلوگیری یعنی ممنوعیت این قانون دارد . لازم نیست چیزی که قانون دارد مدون است ، مجازاتش مشخص است ما باز در قانون این جا بیاوریم پس پیشنهاد حذف ما به این دلیل است . نایب رئیس ـ نماینده دولت ؟ (اظهاری نشد) مخبر کمیسیون توضیح بدهند . منشی ـ آقای نظری بفرمائید . نظری منفرد ( مخبر کمیسیون ارشاد ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، من تعجب می کنم از پیشنهاد دهنده محترم که ابتدا اخطار قانون اساسی کردند که حق مطبوعات محدود می شود اما این جا که حق مطبوعات محدود می شود و باید آزادی داشته باشند خودشان موافق با حذف هستند . این عین آن آزادی است که قانون اساسی می گوید قانون اساسی می گوید که مطبوعات آزادند ، ما هم در این ماده آورده ایم که : « هیچ مقام دولتی و غیر دولتی به نحو عموم حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقاله ای در صدد اعمال فشار بر مطبوعات بر آید . » پاسخ این معنا را دادند که مطلب یک معنای عامی است و شامل خبر و غیر خبر می شود و دیگر من این را تکرار نمی کنم . مسأله دیگری که فرمودند این بود که حذف این ماده به این معنا نیست
حق اعمال فشار دارد ، چون در قانون مجازات آمده این حق است . لکن ما داریم قانون مطبوعات می نویسیم و باید تصریح بشود این معنا در قانون مطبوعات که کسی حق اعمال فشار نمی تواند بیاورد به مطبوعات که یک مطلبی را درج بکند و اما من خیال میکنم که اعمال فشار یک معنای مبین روشنی داشته باشد که نیاز به تفسیر ندارد والسلام علیکم و رحمه الله . نایب رئیس ـ پیشنهاد آقای اصغری که حذف ماده (5 ) است به رای گذاشته میشود : 187 نفر در جلسه حضور دارند موافقین قیام بفرمایند ( عده کمی برخواستند ) تصویب نشد. ماده ، خوانده شده لذا اصل ماده را به راًی میگذاریم (حضار همان 187 نفر هستند ) موافقین قیام بفرمایند ( اکثر برخواستند ) تصویب شد . ماده 6 قرائت شود . ماده 6 ـ انتشار و کسب اخبار داخلی و خارجی که به منظور افزایش آگاهی عمومی و مصالح جامعه باشد با رعایت بندهای 2 و 5 و 6 و 7 ماده (7 ) این قانون حق قانونی مطبوعات است . آقای اصغری پیشنهاد حذف ماده (6 ) را دارند . اصغری ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، برادران به عرایضمان توجه نمی کنند وقتی صحبت می کنیم هرگز ما یاد خود بنده موافق اعمال سانسور یا دولت سالاری نیستم این را به این معنا برادرمان آقای غفاری استدلال نکند . بنده میخواهم عرض کنم حدود عبارات و کلمات و اصطلاحاتی که می آید باید مشخص باشد . من می خواهم عرض کنم شما ماده را اصلاح کنید . به این صورت نباشد که اعمال فشار یعنی چه ؟ من عرضم این است . شما برای اعمال فشار باید تعریف داشته باشد . ماده (6 ) دقیقاً در همان سیاق نوشته شده است برادران لطفاً توجه بفرمائید می نویسد‌: «انتشار و کسب اخبار داخلی و خارجی که به منظور افزایش آگاهی عمومی و مصالح جامعه باشد ..» یکی میگوید به منظور افزایش آگاهی عمومی هست و آن یکی میگوید نیست .خود اینها مبهم است تمام این اصطلاحاتی که در موارد آمده است. از اینها در دادگاه هم که باشد سوءاستفاده میشود.«به منظور افزایش آگاهی . . . »حدود این آگاهی را که آگاهی دهنده است یا نه چه کسی مشخص میکند ، ما چه طور میتوانیم بگوئیم این خبر آگاهی را در جامعه افزایش میدهد یا افزایش نمیدهد؟ هر خبری که طرف می آورد می تواند استدلال بکند که من برای افزایش آگاهی جامعه این را آورده ام و آگاهی عمومی و مصالح جامعه و بعد نوشته با رعایت بندهای 2،5،6،7ماده 7 این قانون حق قانونی مطبوعات است . بنده می خواهم این را عرض کنم اصل 24،اصل را بر آزادی مطبوعات گذاشته است . برادرمان آقای غفاری نمی دانم توجه می کنند یا نه؟ بنده میگویم شما در جایی که قانون اساسی اصل را بر آزادی میگذارد . شما چطور می خواهید باآوردن قیود محدود کنید؟من عرضم   اینجاست این قانون می فرماید «که کسب اخبار داخلی و خارجی وانتشارش حق قانونی مطبوعات است » بنده می گویم تمام حقوق را مطبوعات دارند جز در دو مورد . قانون اساسی فقط دو مورد را استثناء کرده است . مخل به مبانی اسلامی باشد و مخالف حقوق عمومی باشد . شما قیو دی را که در فصل سوم زده اید علاوه بر آن قسمت ، دو قیدی است که در قانون اساسی آمده است . لذا مطبوعات تمام حقوق قانونی رادارند مگر در دو مورد ، یا مخل به مبانی اسلامی بودن را ما باید تعریف بکنیم که چیست ؟ مخالف حقوق عمومی بودن را هم باید تعریف کنیم . زمانی که این دو تا را تعریف کردیم غیر از این دو قید ، مطبوعات در بیان تمام مطالب آزاد هستند . با توجه به این ، باز این اصل ماده 6 را مخالف قانون اساسی می دانم. چطور قانون عادی می خواهد بر خلاف قانون اساسی به مطبوعات در کسب وانتشار اخبار آزادی بدهد؟ بنده میگویم مطبوعات این آزادی را دارند . نمی خواهد ما به آن بدهیم . ما فقط باید مشخص کنیم . علیهذا ماده 6هم مخالف اصل 24 قانون اساسی است ، به همین علت در کمیسیون قضائی بحث شد و کمیسیون قضائی بحث شد و کمیسیون قضائی فصل سوم را به طور کلی حذف کرد والسلام.نایب رئیس-مخالف و موافق صحبت کنند. منشی – آقای موحدی ساوجی مخالف صحبت کنند . موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. فصل سوم البته اینکه آقای اصغری می فرمایند در کمیسیون قضائی کلا این فصل حذف شده است . خوب ، یک نظری بوده مال کمیسیون  فرعی ولی مورد قبول کمیسییون اصلی قرار نگرفته است. در مجلس هم همانطوریکه ملاحظه کردید . ماده 4 به تصویب رسید حذفش هم تصویب نشد . بنابر این خیلی روشن و طبیعی است که هم مردم و هم مجلس مایلند که حقوق مطبوعات ذکر بشود . این که شما اگر بیائید در اینجا ذکر کنید مثلا «تمام مطبوعات آزاد هستند مگر اینکه مخل به مبانی جمهوری اسلامی باشند » این همان کلمه ای است که در اصل 24 قانون اساسی آمده است ، شما چیز تازه ای نگفته اید. در اصول قانون اساسی ذکر کرده اند که تفصیل و همه حدود هر اصلی را قانون تعیین میکند . بنابراین نمیشود فقط به همان عبارت اصل 24 قانون اساسی اکتفا کرد.در اینجا خیلی روشن است که در ماده 4 این حق را به مطبوعات وبه مردم داده که در رابطه با اظهارنظرها انتقادها بتوانند مطالبشان در مطبوعات چاپ بشود و در ماده 5 هم که ملاحظه شد برای هر گونه اعمال فشاری از هر مقامی که باشد ، حف ندارد به مطبوعات اعمال فشاری بشود .در ماده 6 باز گفته میشود که انتشار وکسب اخبار داخلی و خارجی برای افزایش آگاهی عموم مردم و در صورتیکه مصالح جامعه در واقع منظور نظر باشد این آزاد است و این حق قانونی مطبوعات هست که بتوانند اخبار خارجی و داخلی را در مطبوعات منعکس کنند وبرای مردم منتشر کنند . اگر ما این را در اینجا حذف بکنیم چه نفعی وچه سودی عاید مطبوعات میشود و وجودش در واقع تا کید می کند بر این حق ، که شما خودتان می گوئید این حق مطبوعات هست ، منتها چرا ما ذکر نکنیم ، اگر حقشان است پس باید ذکر کرد . این است که من مخالف با حذف این ماده هستم .منشی – موافق آقای هادی غفاری . هادی غفاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم . برادرمان جناب آقای موحدی ساوجی پاسخ این اشکال را ندادند که بحث از آن طرف مطرح است . بحث این است که مطبوعات در نقل و انتشار مطلب آزادند . اصلا معنای مطبوعات همین است . مگر آنکه مخل به مبانی اسلامی باشند . بحث از این طرف است . مطلبی که در ماده قبلی بود (در ماده 5 ) مسأله اعمال فشار بود و هیچ ربطی به اینجا نداشت . الان مطلب این است . ما یا باید بیائیم تمام موارد را احصاء بکنیم یا اگر تمام موارد را نمی توانیم احصاء بکنیم ، سه مورد را به عنوان حق مطبوعات شمردن ، بعد ها این اشکال را ممکن است به ذهن بیاورد « که قانون خواسته بیاید حصر بکند وظایف مطبوعات را » کما اینکه الان همین بحث در قانون اساسی است . در قانون اساسی ، هم شورای محترم نگهبان این بحث را مطرح کنند ، هم مجلس ، که مثلاً‌وظایف فلان ارگان اینهاست بعد می آیند می گویند که ، این که قانون اساسی این چند تا را ذکر کرده این افاده مفهوم حصر می کند یا خواسته اشاره ای کرده باشد و بگوید اینها وظیفه اش هست ، قطعاً باید عمل بکند از بقیه ساکت است . الان مطلب این است در ماده 6 انتشار و کسب اخبار داخلی و خارجی ، ما اگر آمده ایم این را به عنوان یکی از حقوق نوشتیم این باز مطرح خواهد شد که حقوق مطبوعات همین دو سه تا است که ما اینجا حصر کرده ایم و شمرده ایم یا غیر از این هم حق دارند ؟ حرف برادرمان آقای اصغری هم همین بود منهم همین را عرض می کنم که آقای موحدی ساوجی هم عنایت داشته باشند . ما می گوئیم که اگر این را آورده ایم اینجا افاده حصر می کند . و ثانیاً شما وقتی از آن طرف اعم گفتید که مطبوعات آزادند هر چه بتوانند بنویسند الا آن دو مورد را دیگر احصاء کردن آن موارد آزادی یا باید به طور دقیق ، دانه به دانه اعمال بشود در برخورد با مسائل شهری ، مسائل روستائی ، مسائل دولتی ، مسائل خصوصی ، عمومی ، تعاونی چه و چه تمام اینها را باید بنویسیم آن وقت « مثنوی هفتاد من کاغذ می شود » نایب رئیس ـ دولت . منشی ـ آقای موسوی . موسوی لاری ( معاون وزارت ارشاد )‌ ـ‌ بسم الله الرحمن الرحیم . من این ماده یک را می خواهیم . مطبوعات در این قانون عبارت است از نشریاتی که …در زمینه های خبری ، انتقادی ، اجتماعی فعالیت می کنند . ما در آنجا در تعریف مطبوعات مشخص کردیم که مطبوعات در این زمینه ها کار می کنند . در ماده 6
آمدیم چیزی که جزء ماهیت مطبوعات هست به عنوان یک حق برای مطبوعات ذکر کردیم و بیان کردیم . در بیان این حق چه منظوری ما داریم ؟ من تمنا می کنم این قسمت را عنایت کنید اینکه در ماده 6 گفته شده انتشار و کسب اخبار داخلی و خارجی به منظور افزایش آگاهی عمومی و مصالح جامعه با این قید و بندهایی که ( حالا من قید و بند های آن را عرض می کنم .)‌ حق قانونی مطبوعات هست ، این را چه چیزی میخواهیم ما ، در مقام بیان چه مطلبی هستیم . می خواهیم بگوئیم که مطبوعات می توانند بروند از جاهائی خبر بگیرند ، اینکه یک چیز بدیهی است می خواهیم بگوئیم  که کسی که مسؤولیتی دارد موظف است که حتمأ خبر را به مطبوعات بدهد . اینکه اولاً در رابطه با خبرهای طبقه بندی شده ، قطعاً عملی نیست در زمینه خبرهای معمولی هم اولاً هیچ گونه الزامی برای کسی که خبری در دستگاه حوزه مدیریت او هست به وجود نمی آورد و ثانیاً اگر فرض کنیم که الزامی هم می آورد در هیچ جای قانون برای تخلف از این امر کیفری ملحوظ نشده است بنابراین ما داریم یک چیزی که جزء ماهیت و سرشت مطبوعات هست به خودشان حق می دهیم ، در حالیکه اگر این مسأله حذف بشود هیچ مشکلی به وجود نمی آورد . اما ضررش : آن چیزی که به عنوان ضرر آمده با رعایت بندهای 2 ، 5 ، 6 ، 7 ، ماده 7 ، عنایت کنید من چند تا از این بندها را بخوانم . بند 2 این است . اشاعه فحشاء و منکرات و انتشار عکسها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی . بند5- تحریص وتشویق افراد و گروهها به ارتکاب اعمالی علیه امنیت حیثیت ومنافع جمهوری اسلامی.در بند 6فاش نمودن و انتشار اسناد و دستورها و مسائل محرمانه نظامی . بند 7-اهانت به دین مبین اسلام . اولا بخشی از اینها مطالبی است که قطعا در حدود مطبوعات که می آید باید بحثی بشود که واقعا آوردن اینها به نفع جامعه و به صلاح جامعه هست ، حتی ذکر کردنش یا نه وثانیا شما گفته اید با رعایت اینها ،با رعایت اینها یعنی چه؟یعنی بند 2 را بخواهد اگر رعایت بکند اشاعه فحشاء و منکرات وانتشار عکسها وتصاویر ،این درست است ؟ یعنی مطبوعات باید رعایت بند 2 را بکنند یعنی رعایت اشاعه فحشا ومنکرات ، شما قید دیگری هم که نیاورده اید.بنابراین آن چیزی که در اینجا آمده است .اولا حقی را شما به مطبوعات نداده اید . ثانیا بسیار مبهم است یعنی شما بیائیداین بندها را ردیف بکنید وبعد بیائید وبگوئید که مطبوعات باید این چیزها را رعایت بکنند .اشاعه فحشاء و منکرات نشود . اما از مادهای که در اینجا هست به عنوان ماده 6 چنین چیزی برداشت میشود که بر خلاف نظر تهیه کنندگان متن است . من خواهش میکنم با توجه به این که حقی را در اینجا شما به مطوعات نمی دهید . اضافه بر این ابهامات این چنینی که بسیار ابهامات مهمی هم هست ، در اصل ماده 6 هست خواهش میکنم با حذفش موافقت بکنید که مشکلی ایجاد نشود.والسلام.منشی- کمیسیون ، آقای نظری . نظری مفرد (مخبر کمیسیون ارشاد ) –بسم الله الرحمن الرحیم . نکته ای که نه در بیان پیشنهاد دهنده حذف ونه موافق بود . این است که بیشر عنایت کمیسیون در این ماده 6 ، روی مساله کسب اخبار است نه نشر.نشر را خوب آزادی دادیم واینکه برادرمان آقای موسوی الان تعریف مطبوعات را خواندند. در تعریف مطبوعات اصلا صحبتی از کسب نیست . ملاحظه بفرمایید ، مطبوعات در این قانون عبارت از نشریاتی است . اما کسب اخبار را یکی از برادران نماینده الان برای من نقل میکرد که روزنامه کیهان دیروز توشته است . مخبر ما رفته در یک مراسمی و راهش نداده اند. ما در این قانون می خواهیم اجازه بدهیم به نشریات که بتوانند کسب اخبار بکنند وروی این مساله کسب عنایت است ودر تعریف مطبوعات هیچ اشاره ای به کسب نشده است . اما این کلمه رعایتی که الان برادرمان به آن اشاره کردند رعایت یعنی توجه یعنی با توجه به بند 2 و5و6و7و8،بند 8 هم در کمیسیون بوده وچاپ نشده است و بند 8 هم هست . با رعایت یعنی، با توجه به این بندها والسلام علیکم و رحمه الله .نایب رئیس – حضار 184 نفر ، پیشنهاد آقای اصغری مطرح است (حذف ماده 6 موافقین قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند )تصویب نشد . پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ آقای موحدی ساوجی و  آقای هراتی پیشنهاد کرده اند که سطر دوم از ماده 6 « و مصالح جامعه باشد » . با رعایت بندهای 2 ، 6 ، 7 ، ماده 7 این قانون حذف بشود . در سطر اول کلمه « که » هم هست . منشی ـ آقای موحدی . توضیح بدهند . موحدی ساوجی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . پیشنهاد ما به این صورت است که آنچه که از ماده 6 خواهد ماند این بماند بقیه اش حذف بشود . انتشار و کسب اخبار داخلی و خارجی به منظور افزایش آگاهی عمومی حق قانونی مطبوعات است . این بقیه اش دیگر ، هم ناقص است و هم مراد و هدفی که کمیسیون محترم دارند به هدفشان نمی رسند . یکی اینکه اولا عبارت این ، عبارت غلطی است . به منظور افزایش آگاهی عمومی و مصالح جامعه این جا منظورتان آیا افزایش مصالح جامعه است ؟ آیا ، خیر می خواهید بگوئید به منظور مصالح جامعه ؟ این که مسلماً مرادتان نبوده است . بنابر این اصلا نیازی ندارد در واقع مراد شما این بوده است . می خواسته اید بگوئید که با حفظ مصالح جامعه ، منظور شما ظاهراً این بوده و اگر این کلمه را هم ما نیاوریم این معنا محفوظ است برای این که اخباری را که می گیرند و پخش می کنند داخلی و خارجی ، ناچارند مطابق این قانون ، در چهار چوب این قانون اخبار را بگیرند و پخش کنند . ما اگر چنانچه بند ها 2 و 5 و 6 و 7 و 8 این ماده 7 هم نیاوریم . این معنا ملاحظه می شود برای این که شما اگر فقط قید کنید با رعایت بند های مثلا چند و چند این ماده 7 ، معنی آن این است که دیگر رعایت سایر مواد این قانون لازم نیست . اصلا چرا شما یک همچنین قیدی را آوردید ؟ خوب ، معلوم است در چهارچوبه این ماده 7 شما گفته اید که آزادند مطبوعات در صورتیکه مخل به مبانی احکام اسلام نباشند و موارد زیر را هم رعایت کنند . حالا موارد زیر شما فقط چند تا بند آن را آورده اید ، می گوئید رعایت کند ولی آیا بند 1 رعایت نکند اشکال ندارد ؟ یعنی اگر چنانچه آمد فرض کنید که اخبار داخلی و خارجی که گرفته و می خواهد پخش کند بند 1 ماده 7 را مراعات نکند . این اشکال ندارد ؟ یا مثلا بند 9 را رعایت نکند ، باز می گوئید اشکال ؟ بنابراین شما کلا این سطر 2 را ، این قسمت را حذف کنید ضرری هم به جائی نمی زند ، چون بودنش ضرر دارد . والسلام . منشی ـ مخالف آقای دهقان . دهقان ـ بسم الله الرحمن الرحیم . پیشنهادی که الان شده است . پیشنهاد آقای موحدی ساجدی ، استخوان بندی و اصلش همان پیشنهادی قبلی است . پیشنهاد قبلی رأی نیاورد اگر که این خلاف آئین نامه نباشد به این حساب که در صدر این ماده بود که انتشار و کسب اخبار داخلی و خارجی که به منظور افزایش آگاهی و مصالح جامعه باشد آزاد است . این که توضیح واضح بود . آن کسی که مخالفت کرد با این تکه اش مخالفت نکرد . مخالفت با این بود که رعایت کنند بند دوم و بند پنجم و بند ششم و بند هفتم ماده 7 را حالا برادرمان می فرمایند چرا شما نگفتید که پس بند یک آن را رعایت کنند ؟‌ بند یک آن این است . نشر مطالب الحادی و انحرافی . در اخبار ، در کسب اخبار نشر مطالب الحادی وجود ندارد ، در بند 9 آن دارد سرقت های ادبی این ها می خواهند یک خبری را فرض کنید که درج کنند حالا ما بیاییم بگوییم که رعایت کنند که این خبری را که درج می کنند سرقت ادبی نباشد . خبر که سرقت ادبی در آن امکان ندارد . بنابراین آن چه در درج خبر لازم است این است که اشاعه فحشا و منکرات نباشد . نعوذ بالله در یک جایی که کسی مرتکب یک عملی شد عمل هم راست هست ، واقعیت هم دارد . بیایند همین را چاپ کنند . این معنا دارد . بند پنجم ـ تحریص و تشویق افراد و گروه ها به ارتکاب اعمالی علیه امنیت . بعضی اخبار هست که اگر آن را درج بکنند معلوم است که مردم را می شوراند بنابراین آن چه را هم که پیشنهاد دهنده محترم و برادران عزیز و حتی نماینده محترم دولت فرمود مخالفت با محتوای این معانی نکردند گفتند که این خود به خود رعایت می شود . حالا که رعایت می شود چه اشکالی دارد که ذکرش کنیم ، چه اشکالی دارد که مراعیة للاحتیاط را بیاوریم ، چه اشکالی دارد که این همه روزنامه ها و مطبوعات می توانند در روند فکری ملت ما تأثیر بگذارند . اگر که قصد خیر داشته باشند تأثیر خیر و اگر خدای نخواسته قصد شر داشته باشند ،‌ تأثیر شر . بنا براین همین اخباری را هم که هست کسب اخبار داخلی و خارجی را بیاورند منتها اشاعه فحشا و منکرات ، انتشار عکس ها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی را نیاورند . افراد را هم به دسته بندی و گروه بندی و این ها تشویق نکنند ، مسائلی که مربوط به اسرار نظامی است . فاش نکنند . دیگر اسرار را فاش نکنند هیچ عیبی ندارد . برادران ما هر چه صحبت کردند این که این مواد چه ضرری دارد یک کلمه نگفتند عدم نفعش را هم به
این گفتند که در جای دیگر هست و باید رعایت بشود . حالا که باید رعایت بشود و رعایتش هم مطلوب است . بنابراین چه داعی داریم که حذفش کنیم ؟ روی این حساب ما با حذف این عبارات هم مخالفیم . نایب رییس ـ موافق آقای هراتی . هراتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . من برای توجه برادران و خواهران محترم به ویژه برای توجه برادرمان آقای دهقان یک بار دیگر من پیشنهاد را می خوانم ، تا عنایت بیشتری به مخالفتشان داشته باشند . ملاحظه بفرمایید . ماده 6 می گوید « انتشار و کسب اخبار داخلی و خارجی که به منظور افزایش آگاهی عمومی و مصالح جامعه باشد با رعایت بند های 2 ، 5 ، 6 ، 7 ، ماده 7 این قانون ، حق قانونی است .یعنی انتشار اخباری که در ارتباط با این بند ها باشد . یعنی این بند های را رعایت بکنند ، آن اخبار را انتشار دهند . اشکال ندارد . ولی معنی دیگرش چیست ؟ معنی دیگرش این است که اگر آن خبری که می خواهند پخش کنند ، آن خبر نشر مطالب الحادی و انحرافی باشد اشکال ندارد ، آن خبر تبلیغ و ترویج سیاست های استثماری و استعماری باشد ، اشکال ندارد . انتشار آن خبر به اساس جمهوری اسلامی لطمه بزند اشکال ندارد ، آن خبر تبلیغ و ترویج لهو و لغو و تجمل پرستی و اسراف و تبذیر باشد اشکال ندارد . آن خبر ایجاد اختلاف ما بین اقشار جامعه بکند اشکالی ندارد . آن خبر ایجاد اختلاف ازطریق نژادی و قومی بکند اشکال ندارد . اگر خود برادرمان آقای دهقان دقت بفرمایند وقتی این بند ها برداشته بشود . می گوید خبر انتشارش آزاد است در صورتی که این ضوابط و حدودی که در ماده 7 شده رعایت بشود . ولی اگر ما آمدیم در چند بند محدودش کردیم یعنی اگر آن ها موجب اختلاف این اقشار جامعه بود‌ ، ترویج لغو و لهو بود دودستگی و دسته بندی در جامعه به وجود آورد اشکال ندارد . لذا قبل از این که این پیشنهاد را بنده بدهم با برادرهای خود کمیسیون هم مطرح کردم برادران هم نظر موافق داشتند که این بند حذف بشود بر اساس کل ماده 7 انتشار اخبار اشکالی نداشته باشد . منشی ـ دولت ، آقای موسوی لاری بفرمائید . موسوی لاری (معاون وزارت ارشاد) ـ من فکر می کنم پیشنهاد جناب آقای موحدی این بود « انتشار و کسب اخبار داخلی و خارجی به منظور افزایش آگاهی عمومی و مصالح جامعه حق قانونی مطبوعات است . » اگر پیشنهاد همین است ما با این پیشنهاد موافق هستیم . دلیلش را هم عرض می کنم . ببینید وقتی شما می آئید می گویید بارعایت بند های 2 ، 5 ، 6 ، 7 یعنی بقیه بند ها را دیگر نباید رعایت بکنند ، یا لازم نیست که رعایت بکنند،یا لازم نیست که رعایت بکنند . بند ( 1 ) که از دید تهیه کنندگان قانون تا حدودی محفوظ مانده این است « نشر مطالب الحادی و انحرافی تبلیغ و ترویج سیاست های استثماری و استعماری مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد کند . وقتی شما می آئید قید می آورید که با رعایت بند های 2 ، 5 ، 6 ، 7 یعنی بند 1 را در کسب و انتشار اخبار لازم نیست که مطبوعات رعایت بکنند و خود شما قضاوت کنید که اگر بند 1 را نباید رعایت بکنند پس چه چیزی را مطبوعات باید رعایت کنند ؟ و ثانیاً اصلا قید این که مطبوعات می توانند خبر را کسب کنند و انتشار بدهند به منظور افزایش آگاهی عمومی ، بعد قید بیاوریم که با رعایت مثلا بند های این ماده 7 یا خود ماده 7 ، معنایش این است که رعایت بقیه مواد مربوط به قانون مطبوعات دیگر لازم نیست . این که ما با پیشنهاد حذفی که جناب آقای موحدی دادند موافقت می کنیم دلیل ما این است . با توجه به این که اگر ما بیاوریم با رعایت بند های فلان یا با رعایت ماده 7 این ایهام به وجود می آید که نباید بند های دیگر را مطبوعات رعایت بکنند یا نباید مواد دیگری قانون مطبوعات را رعایت بکنند و این بر خلاف آن چیزی است که خود دوستانی که این بند را تهیه کرده اند نظر داشته اند . آن ها می خواستند که کسب و انتشار اخبار در یک چهار چوب و محدوده قانونی باشد در حالیکه با آوردن این قید آن چهار چوب و محدوده را بر می دارند ، بنابراین پیشنهاد جناب آقای موحدی مبنی بر حذف این قسمت با رعایت بند های 2 ، 5 ، 6 ، 7 ماده 7 این قانون ، حذف این قسمت مورد تأیید ماست و اگر حذف نشود مطمئناً بر خلاف نظر خود کمیسیون خواهد بود . یکی از نمایندگان ـ آقا یک اصلاح عبارتی هم بکنید « کسب » را بیاورید قبل از « انتشار » . نایب رییس ـ مخبر کمیسیون بفرمائید . نظری منفرد ( مخبر کمیسیون ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . عرض کردم در چاپ این بند 8 هم بوده است در کمیسیون به همین شکل تصویب شده است . من الان با بعضی از اعضای محترم کمیسیون صحبت کردم موافق هستند با این شکل که با رعایت ماده 7 این قانون 2 و 5 و 6 و 7 ، این ها حذف بشود و با رعایت ماده 7 این قانون . چند نفر از نمایندگان ـ این پیشنهاد جدید است . بیات ـ پیشنهاد دهندگان هم قبول دارند . موحدی ساوجی ـ نه ما این را قبول داریم ماده 7 نباشد « با رعایت این قانون » . نایب رئیس ـ پس پیشنهاد را بخوانید . موحدی ساوجی ـ پیشنهاد خود را به این صورت مطرح می کنم . البته « آن مصالح جامعه باشد » این اشتباه عبارتی است باید حتماً با حفظ مصالح جامعه باشد . یک کلمه باید جلوش باشد . آن که پیشنهاد ما است « با رعایت این قانون » یعنی بندهای ماده 7 کلا برداشته می شود « بارعایت این قانون ،حق قانونی مطبوعات است  » . نایب رئیس ـ حضار 192 نفر پیشنهاد آقای موحدی و آقای هراتی برای حذف این قسمت از ماده 6 که ذکر شد به رأی گذاشته می شود . موافقین قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . اصل ماده 6 را برای رأی گیری بخوانید کبیری ـ آقای موحدی « کسب » را قبل از « انتشار » بیاورید چون اول کسب می کنند بعد منتشر می کنند . نایب رئیس ـ این اصلاح عبارتی است . هراتی ـ من پیشنهاد دارم . در صفحه 15 پیشنهادات چاپ شده است . ماده جدید ، زیرش تبصره است . منشی ـ آقای هراتی پس این پیشنهاد تبصره نیست این یک ماده جدید است. هراتی ـ نه ، آخر همان ماده جدید را  این ها به شکل ماده 4 آوردند و تبصره اش را نپذیرفتند . حالا من می خواهم تبصره اش را مطرح کنم . اصل پیشنهاد را به شکل ماده 4 آوردند ولی تبصره اش را قبول نکردند این ضمانت اجرائی ندارد . حالا توضیح می دهم . نایب رئیس ـ آقای هراتی بفرمائید . هراتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، پیشنهادی که من خدمت برادرها مطرح کردم به این شکل بود ( در صفحه 15 چاپ شده ) . « ماده جدید ـ رسانه های خبرگیری موظف هستند اخبار و اطلاعات مورد نیاز و آگاهی مردم را با رعایت ضوابط اسلامی و مصالح عمومی در اختیار نشریات قرار دهند » . این قسمت را برادرها با یک مختصر تغییری در ماده ( 4 )‌ پذیرفتند اما الان که در اینجا پذیرفته اند این حق برای مطبوعات هیچگونه ضمانت اجرائی ندارد . یعنی ما صرفاً اینجا گفتیم :« انتشار وکسب اخبار داخلی بمنظور آگاهی عمومی و مصالح جامعه حق قانونی است . » اما این حق را چه کسی باید مشخص کند . ضوابطش چه هست معیارهایش چه هست هیچ در این رابطه قیدی ندارد . لذا در تبصره اش بنده به این شکل آورده بودم که آئین نامه اجرائی فوق بوسیله شورائی مرکب از وزیر ارشاد اسلامی ، وزیر کشور ، وزیر اطلاعات ، وزیر امور خارجه ، و نماینده ای از مدیران مسؤول مطبوعات به عنوان ناظر ( این را خواهش میکنم اصلاح بفرمائید ) و نمایندهای از مدیران مسؤول مطبوعات به عنوان ناظر ظرف مدت سه ماه تهیه و به مورد اجرا گذاشته شود . بنابراین  الان ما این حقی که برای مطبوعات گذاشته ایم بهیچوجه مشخص نیست که نحوه اجرای این حق چه هست بنده در اینجا پیشنهاد کردم ام که این شورای چهار نفره با نماینده ای از مطبوعات ، ظوابطش را بر اساس رعایت مصالح جامعه مشخص کند . حالا این ترکیب را چرا ؟ وزیر ارشاد به علت اینکه در ارتباط با مطبوعات است . وزارت کشور بخاطر اینکه مسائل سیاسی جامعه در اختیارش است وزیر اطلاعات بخاطر مسائل اطلاعاتی و امنیتی کشور ، وزیر امور خارجه هم بخاطر مسائل خارج از کشور . بنابراین اگر این تبصره در اینجا تصویب نشود و آئین نامه اجرائی آن مشخص نشود عملا این ماده و این حقی که برای مطبوعات قرار داده شده هیچگونه ضمانت اجرائی ندارد . برادرها استدلال نکنند که در قسمت آخر این لایحه آمده که مأمور اجرای آن وزارت ارشاد است و آئین نامه اجرائی مشخص خواهد کرد چون او وقتی میتواند آئین نامه اجرائی را مشخص کند که در متن خود ماده بیاید که آئین نامه اجرائی فوق را وزیر ارشاد تهیه می کند . چون اینجا هم در این ماده نیامده عملا کمیت این حقی که
به مطبوعات داده ایم و یک حق مسلمی است یعنی دو تا رسانه خبری در جامعه داریم یکی خبرگزاری جمهوری اسلامی و دیگری دفتر مرکزی خبر که مربوط به صدا وسیما است . و اگر ما بخواهیم از مطبوعات خبر ار بگیریم در واقع مطمئن باشید که خواننده ای نخواهد داشت . یعنی اعلام بشود که روزنامه ها در سطح مملکت هیچگونه خبری نخواهند داشت ممکن است الان براساس دوستی و رفاقت یک سری خبرها را این دو رسانه در اختیار مطبوعات بگذارند ولی ما ابید پایش را در قانون محکم کنیم که در آینده اینها موظف باشند بر اساس این آئین نامه اجرائی خبرهائی که در بعد مصالح جامعه و افزایش آگاهی عمومی هست در اختیار رسانه های گروهی بگذارند والسلام . منشی ـ‌آقای شوشتری مخالف . اسماعیل شوشتری ـ بسم الله الرحمن ارحیم . مخالفتم با پیشنهاد برادرمان جناب اقای هراتی عبارت از این است که در این تبصره پیشنهادی می گوید آئین نامه اجرائی فوق به وسیله شورائی مرکب از این افراد تهیه و تصویب میشود . اولا در زمینه آئین نامه اجرائی ، نمایندگان محترم توجه بفرمایند که در ماده ( 37 ) پیشنهادی کمیسیون ارشاد میگوید تنظیم آئین نامه اجرائی این قانون وقتی در آنجا می گوید :« آئین نامه اجرائی این قانون با پیشنهاد وزارت ارشاد و تصویب هیأت وزیران خواهد بود »‌طبعاً ماده به ماده و تبصره به تبصره مواردی که لازم است آئین نامه اجرائی این قانون تهیه میشود . بعد لزومی دیگر ندارد باز ذیل هر ماده ای یک تبصره بیاوریم و بگوئیم آئین نامه اجرائی این ماده توسط این شورا تهیه میشود و گرنه در ذیل هر ماده ای چنین تبصره ای لازم است . و اما در ارتباط با آن شورائی که ایشان تهیه کرده اند . باز نمایندگان محترم توجه بفرمایند به ماده (10 )‌ پیشنهادی کمیسیون ارشاد که می گوید:« به منظور رسیدگی به درخواست صدور پروانه و دیگر امور مذکور در این قانون هیأتی به این عنوان تشکیل میشود .»‌پس بنابراین یک هیأت نظارت در این قانون، کمیسیون پیش بینی کرده و این هیأت هم به صدور پروانه و دیگر امور مذکور در این قانون که از جمله این باشد رسیدگی می کند . و تبصره هم باز علاوه بر این مطالبی کگه عرض کردم اشکال هم دارد اشکال اولش عبارت از این است که آقای هراتی در اینجا گفتند که :« آئین نامه اجرائی توسط این افراد تهیه و به مورد اجرا گذاشته میشود ». در حالیکه آئین نامه اجرائی باید به تصویب برسد . مسأله دوم عبارت از این است که شورائی مرکب از وزیر ارشاد ، وزیر کشور ، وزیر اطلاعات ، وزیر امور خارجه و نماینده ای از مدیران مسؤول مطبوعات . نماینده مطبوعات نمی تواند آئین نامه اجرائی ، طبق قانون اساسی تهیه بکند یا تصوییب بکند . آئین نامه اجرائی توسط وزیر یا وزیران تهیه و تصویب میشود که این هم باز نقص دوم تبصره پیشنهادی ایشان است لذا با آوردن این تبصره مخالفیم . اکرمی ـ‌ بنده انصراف حاصل کردم . منشی ـ‌آقای اکرمی از موافقتشان منصرف شدند . هراتی ـ‌ من هم انصراف حاصل نمودم . نایب رئیس ـ‌ آقای هراتی هم منصرف شدند بنابراین اصل ماده را قرائت بفرمائید . « ماده (6‌):کسب و انتشار اخبار داخلی و خارجی که به منظور افزایش آگاهی عمومی و با حفظ مصالح جامعه باشد با رعایت این قانون حق قانونی مطبوعات است ». نایب رئیس ـ (حضار 190 نفر هستند )‌اصل ماده (6 )‌به رأی گذاشته میشود موافقین قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند )‌تصویب شد . یک ربع ساعت تنفس داده میشود . ادامه بحث همین است . (جلسه در ساعت 30/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً‌ در ساعت 11 به ریاست آقای کروبی « نایب رئیس » تشکیل گردید ) نایب رئیس ـ‌بسم الله الرحمن ارحیم . جلسه رسمی است موضوع قبل تعقیب میشود ماده (7 )‌را قرائت بفرمائید . ( فصل چهارم ـ‌حدود مطبوعات )‌ماده (7 )‌: نشریات جز در موارد اخلال به مبانی و احکام اسلامی و حقوق عمومی که در این فصل مشخص میشوند آزادند . 1 ـ‌ نشر مطالب الحادی و انحرافی ، تبلیغ وترویج سیاست های استثماری و استعماری و مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد کند . 2 ـ اشاعه فحشاء و منکرات و انتشار عکس ها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی . 3 ـ تبلیغ و ترویج لهو و لغو و تجمل پرستی و اسراف وتبذیر و کوشش در راه مصرفی کردن جامعه و ترویج کالاهای خارجی . 4 ـ‌ایجاد اخلال ما بین اقشار جامعه به ویژه از طریق مسائل نژادی و قومی . 5 ـ‌تحریض و تشویق افراد و گروه ها به ارتکاب اعمالی علیه امنیت ، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج . 6 ـ فاش نمودن و انتشار اسناد و دستورها و مسائل محرمانه نظامی ، اسرار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ، نقشه و استحکامات نظامی ، انتشار مذاکرات غیر علنی مجلس شورای اسلامی و محاکو سری دادگستری و تحقیقات مراجع قضائی بدون مجوز . 7 ـ‌اهانت به دین مبین اسلام و مقدسات آن و همچنین اهانت به مقام معظم رهبری و مراجع مسلم تقلید . 8 ـ‌افتراء و توهین به مقامات ، نهادها ، ارگانها و هر یک از افراد کشور اگر چه از طریق انتشار عکس یا کاریکاتور باشد . بدیهی است اشخاص و گروه های منحرف و غیر قانونی مشمول این بند نمی باشند . 9 ـ‌سرقت های ادبی و همچنین نقل مطالب از مطبوعات واحزاب و گروههای منحرف و مخالف اسلام (داخلی و خارجی )‌به نحوی که تبلیغ از آنها باشد . (‌حدود موارد فوق را آئین نامه مشخص میکند ) . 10 ـ چاپ و انتشار نشریه ای که پروانه برای آن صادر نشده و یا پروانه آن لغو گردیده و یا به دستور دادگاه به طور موقت یا دائم تعطیل گردیده است . 11 ـ‌ درج مطالبی که نوعاً مغایر باشد با آنچه که متقاضی به نوع نشریه متعهد شده است . 12 ـ ‌انتشار نشریه بدون ذکر نام صاحب امتیاز ، مدیر مسؤول ، سردبیر و نشانی اداره نشریه و چاپخانه آن . تبصره ـ‌ارتکاب هر یک از موارد فوق جرم شناخته شده و صاحب امتیاز تحت تعقیب قانونی قرار خواهد گرفت . منشی ـ‌آقای نظری منفرد در ماه پیشنهاد کرده اند بعد از « واحکام اسلام » این جملیه اضافه بشود « مسلمه یا ضروریه » . نظری منفرد -  بسم الله الرحمن الرحیم . من این پیشنهاد را در کمیسیون هم مطرح کردم وچاب هم شده ( در صفحه 2 ) من پیشنهادم این است که در ماده ( 4 ) که حالا ماده ( 7 ) میشود . این کلمه « مسلمه یا ضرویه » بعد از کلمه « احکام » اضافه بشود . استدلال من این است که کلمه « احکام » یک مفهوم وسیع وگسترده ای دارد و ممکن است از دیدگاههای مختلف ونظرهای مختلف فرق بکند ما در اسلام یک سلسله احکام مسلم و ضروری داریم که در آن شک وشبهها ای نیست . با این کلمه مسلمه و ضروریه آن احکام را کسی نباید به آن اهانت بکند اما سایر احکام از جمله احکام غیر ضروریه که از نظر دیدگاه های مختلف و نظر های مختلف ممکن است فرق بکند من پیشنهادم این است که کلمه « مسلمه » با « ضروریه » اضافه بشود که فقط احکام مسلمه و ضروریه ، توهین به آن ممنوع باشد والسلام علیکم . منشی ـ آقای کریمی مخالف . رضا کریمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . این ماده ( 7 ) در کمیسیون هم صحبتش شد نشریات جز در موارد اخلال به مبانی و احکام اسلام و حقوق عمومی که در این فصل مشخص می شوند آزادند . این جا بحث شد که احکام ضروریه یا مسلمه که برادرمان جناب آقای نظری پیشنهاد داشته اند در کمیسیون هم بنده مخالف بودم الان هم باز مخالفم . دلیل مخالفتم این است که که کلمه « احکام » که گفته می شود این مطلق است یعنی شامل تمام احکام است . این جا ما قید مسلمه یا ضروریه بیاوریم معنایش این می شود یعنی اگر احکام غیر ضروریه باشد آن وقت اخلال ، ایراد ندارد . اگر احکام مسلمه اسلام نباشد بر فرض در مطبوعات اخلالی بشود ، مانع ندارد . این درست نیست . مورد بعد این است که کلمه « احکام » که گفته می شود این حدود مطبوعات
است که این جا نوشته می شود . ( قانون حدود مطبوعات ) در حدود مطبوعات مشخصاً حدود شناس هست. وقتی که احکام گفته می شود طبعاً اگر کسی آمد به احکام اسلامی در مطبوعات اهانت کرد یا اصلا اخلال به مبانی و احکام اسلام کرد طبعاً او احضار می کنند به آن جائی که شورای مطبوعات که باید برسد یا به او اعتراض می شود که باید پاسخ بدهد . موقع پاسخ دادن طبعاً کسانی که احکام ضروریه را از احکام غیر ضروریه یا غیر مسلمه می شناسند آن ها ترتیب می دهند آئین نامه داخلی همین مسائل را روشن می کند . در این جا به هیچ عنوان نیازی نیست که نشریات جز در موارد اخلال به مبانی و احکام اسلام ، ما این جا کلمه مسلمه یا ضروریه اسلام اضافه بکنیم و السلام . منشی ـ آقای روحانی فرد موافق . روحانی فرد ـ بسم الله الرحمن الرحیم . با این که برادر ها زیاد می گویند که شما این موافقت را پس بگیرید ولی آن چه که من می خواهم عرض کنم این است که ما یک احکام ضروریه داریم و کتاب هائی در این زمینه نوشته شده که ضروری اصلا یعنی چه ؟ و حد و مرز آن چیست ؟ مرحله بعد ، یک احکامی داریم که مطابق فتوای مشهور فقها است و فتواهای نادر هم در مقابلش پیدا می شود و در علم اصول هم ثابت کردیم که شهرت فتوائی هم حجت نیست . یک دفعه بعضی برادر ها در قم به ما گفتند حالا که می روید مجلس ، مواظب دین تان باشید یک وقت از دست نرود . من عرض کردم از همین حالا دین ما را به ما بفهمانید که آن جا از دست نرود چه کار بکنیم ؟ گفتند مطابق فتوای مشهور عمل کنید . گفتم خوب ما در علم اصول الان ضروری شده بین اصول دین و فقهای قرن اخیر مسلم شده که شهرت فتوائی حجت نیست از مرحوم شیخ به بعد ، دیگر یک نفر مخالف هم ندارد حالا شما می فرمائید مطابق لا حجت بروید عمل کنید . این دین از دست دادن است . نه این که حفظ دین . اگر ما منطقی و طبق اصول و ضوابط و با اتکا، به روایات و احادیث و منابعی که داریم برای ما ثابت شد که فتوای مشهور حجت نیست و فقط به درد این می خورد که برای علمیت خوب است که انسان بتواند الهام بگیرد مطالعه کند شاید این ها حرفشان درست باشد یا نباشد . وقتی حجت نیست استناد به لاحجت کردن ، دین از دست دادن است و خیلی از مشکلاتی هم که الان ما داریم یک چیزی مشهور بین فقها است و به عنوان حکم مسلم می گیرند . و بعد فرض کنید روی آن ایراد می شود . می خواهم عرض کنم که احکام مسلمه یعنی آن احکامی که همه مردم می دانند ، فقها می دانند جا افتاده به اصطلاح روز ، در بین مردم که این حکم اسلام است مثل وجوب حجاب برای بانوان مثل حرمت خمر و امثال این ها ، این ها از احکام مسلمه است حالا اگر چنانچه یک فقیه گمنامی پیدا شد ، آستینش کهنه است اما گفت قول مشهور را اینکه رایج است بین فقها و الان دارند همه به آن سمت می روند این را من قبول ندارم من می خواهم استناد کنم به قول امام جعفر صادق علیه السلام و به اطلاقات آیات قرآن و یک چیزی بگویم و در روزنامه هم بنویسم آن وقت به من بگویند آقا !‌ این احکام اسلام است . کانال احکام اسلام چیست ؟‌ احکام اسلام را از کجا به دست بیاوریم ؟ همین نهایة الاحکام و درایة الاحکام و تشریع الاحکام و این احکامی که نوشته شده این ها احکام اسلام است اما از دید نویسنده اش حکم اسلام است . از دید من حکم اسلام چیز دیگری است فرض کنید . یا از دید جنابعالی که دارید اعتراض می کنید . پس برادرانی که می گویند اخلال ( موسوی ـ این توهین است ) توهین نیست . اخلال است آقای موسوی !‌ وسط عرایض بنده فرمایش نکنید توجه بفرمائید این اخلال غیر از توهین است کلمه « اخلال » یعنی خلل وارد کردن یعنی شما یک استدلالی بکنید که خلل آن که در این حکم اس . . . . ( سید ابوالفضل موسوی ـ خلل نیست توهین است ) اصلا توهین نیست بلکه اخلال است اخلال غیر از توهین است . نائب رئیس ـ‌ آقای موسوی عنایت بفرمائید . سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ اهانت به احکام اسلام است ( اعتراض و همهمه نمایندگان ) . روحانی فرد ـ من نمی دانم حالا چه طوری باید باید مجلس کنترل بشود ؟ کلا استدلال من این است که مادو دسته حکم داریم یک دسته حکم و مسلم و ضروری عندالکل از صدر اسلام تا حالا این ها را عوام مردم هم می دانند بقیه اش دیگر اختلاف است در هر مسأله ای که شما دست بگذارید فتوای نادر است مثلا شیخ جنید یک چیزی گفته الان من می پسندم اخلال به مبانی کردن . . . . ابوالفضل موسوی تبریزی ـ با حرف شیخ جنید هم نمی تواند توهین بکنید . روحانی فرد ـ توهین نمی خواهم بکنم عزیز من ! اخلال یعنی توهین ؟ ! ابوالفضل موسوی تبریزی ـ مسأله ارتداد را با مسأله توهین ایشان قاطی کرده ! روحانی فرد ـ خیر ، شما دارید قاطی می کنید . ابوالفضل موسوی تبریزی ـ کلمه « توهین » به آن چه که شما می گوئید . . . . نایب رئیس ـ آقای روحانی بحث را کوتاه کنید . روحانی فرد ـ اخلال به مبانی اسلام و احکام یعنی اخلال به احکام . نایب رئیس ـ آقای روحانی ! بحث تان را کوتاه کنید . ابوالفضل موسوی تبریزی ـ اخلال به احکام نمی تواند . . . . روحانی فرد ـ یعنی چه ؟ ! شما برو به لغت مراجعه کن . ببینید کلمه « اخلال » چیست ؟ عزیز من !‌ بروید المنجد ، لغت ، هر چه می خواهی نگاه کن ببین کلمه « اخلال » چیست والسلام علیکم و رحمة الله . ابوالفضل موسوی تبریزی ـ شما آخوند ها دارید احکام اسلام را ذلیل می کنید ! حکم اسلامی به هیچ وجه قابل اهانت نیست ولو فتوای شیخ جنید ! نایب رئیس ـ مسلم است آقای موسوی اصلا روشن است حتی احتیاط باشد هر فتوائی باشد قابل قبول است . روحانی فرد ـ ایشان الان دارد توهین به مبانی اسلام می کند می گوید شما آخوند ها احکام اسلام را ذلیل می کنید ( خنده نمایندگان و نایب رئیس ) نایب رئیس ـ نماینده دولت ؟ ( موسوی لاری ـ نظری ندارم ) مخبر کمیسیون بفرمائید . ملکوتی ( نایب رئیس کمیسیون ارشاد ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . کمیسیون با اضافه کردن ضروریه یا مسلمه مخالف است به خاطر این که در تعریف احکام ضروریات دین این طور تعریف کرده اند گفتند که ضروری دین آن چیزی است که انکارش باعث تکذیب خدا و رسول خدا می شود . خوب ، اگر ما کلمه « ضروریه » را دنبال « احکام » گذاشته ایم معنیش همان مبانی اسلام می شود . در حالی که منظورمان از ذکر احکام اسلام یک چیز وسیع تر است . و اما اخلال اعم است در بعضی موارد « اخلال » به اهانت صدق می کند در بعضی موارد هم نه ، ممکن است اصلا آن را رد کند ولی اهانت نشود این یک کلمه عامی است روی آن دعوا نکنید . می گوید : نشریات جز در موارد اخلال به مبانی و احکام اسلام . . . . » یک چیز عامی را خواستیم اعم از ضروری و غیره ضروری به خاطر این که کلمه ضروری را اگر اضافه می کردیم معنیش همین مبانی اسلام می شود علیهذا نظر کمیسیون این است که احکام اسلام بدون قید ضروریه و مسلمه در این جا ذکر بشود و السلام . نایب رئیس ـ 181 نفر حضور دارند . پیشنهاد آقای نظری مطرح می شود که احکام مسلمه و ضروری اضافه بشود موافقین قیام بفرمایند ( معدودی برخاستند ) تصویب نشد . منشی ـ آقای بیات و آقای نظری منفرد پیشنهاد کردند در بند ( 1 ) کلمه « انحرافی » حذف بشود . بیات ـ بسـم الله الرحمن الرحیم . من خیلی توضیح نمی دهم که وقت عزیز سروران و نمایندگان محترم را بگیرم ولی بند ( 1 ) ماده 7 این است « نشر مطالب الحادی و انحرافی » . برادران با مسائل حقوقی و قانونگذاری که بشتر آشنائی دارند می دانند . اگر حدود و ضوابط یک قانون مشخص نشود و به دست افرادی بیفتد که این افراد هم ممکن است از کلمه حتی ظهور هم نفهمند ، ظهوری نباشد و خودشان اهل استظهار باشند . ظهور بسازند زمینه های استظهار در او فراهم بشود و خدای نکرده اگر جوری بشود که از یک حالت خاص فکری هم برخوردار بشود . ممکن است معنا کردن الفاظ و استظهار از لفظ و ظاهر فهمیدن از لفظ با توجه به این انگیزه فکری و پیش داوری و ذهنیت های قبلی که حالت شکل گرفتگی دارد طبیعی است که از کلمه این طور برداشت هائی داشته باشیم . روی همین حساب من پیشنهاد داده ام که این کلمه « انحرافی » حذف بشود یک کلمه یا یک جمله ممکن است در نظر فردی انحرافی باشد در نظر فردی انحرافی نباشد حدود و ضوابط انحرافی بودن خیلی مشخص نیست اما بر خلاف مطالب الحادی از نظر فقهی و معیار های کلامی که ما داریم
حدود مطالب الحادی دقیقاً برای ما مشخص است . در رابطه با معارف الهی مشخص است در رابطه با توحید مشخص است معاد و نبوت مشخص است و مرز میان کفر و شرک و ایمان دقیقاً ولو این که در بعضی از جهات هم به صورت فنی روشن نباشد در رابطه با مسائل فقهی مشخص است . بنابراین اعتقاد من این است که این کلمه « انحرافی » در این جا حذف بشود چون واقعاً کشدار است عبارت این طوری می شود : « نشر مطالب الحادی و تبلیغ و ترویج سیاست های استثماری و استعماری و تا . . . » . بنابراین پیشنهاد من این است که این کلمه انحرافی در این جا حذف بشود . منشی ـ مخالف آقای موسوی تبریزی . سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . شما اگر کتب فقهیه مارا از اول غیبت کبری تا امروز مطالعه بفرمائید خواهید دید که حفظ کتب ضلال را مطلقاً حرام دانستند و کسی از مجتهدین ما نداریم بگوید که حفظ کتب ضلال به غیر از آن دو مورد که استثناء شده است یکی برای آن کسی که اهل برای انتقاد است یکی هم برای این که مطلب را بداند یک وقت یک کاری بکند در غیر این دو مورد هیچ کس از فقها نگفته است که کتب ضلال حفظش جایز است . و در معنای کتب ضلال هم که مراجعه بفرمائید منحصر نکردند به مطالب الحادی فقط کفر ( بین کفر و اسلام ) حتی اگر مطالبی در رابطه با اسلام هم بنویسد که اسلام انحرافی و اسلام آن که پیغمبر آورده است بر خلاف آن اسلام در جامعه تحریض بکند این هم انحرافی است این هم کتب ضاله است مثلا این همه فرقه های مختلف و طوائف مختلف که از اسلام در آمده متمسک همه شان قرآن است احادیث است . روایات پیغمبر است ولی در عین حال قطعاً می دانیم که در این ها عقائد انحرافی هم هست در رابطه با آنها هم فقهای ما گفتند حفظ یک چنین کتابهائی که مطالب انحرافی دارند و از اساس اسلام نه فقط منتهی به شرک باشد حتی در راه عمل هم اگر منحرف بکنند این هم کتب ضلال است حفظش حرام است . روی این اساس شما می خواهید با تصویب ماده ( 7 ) قانون اساسی را تفسیر بکنید که حدود و وظائف را قانون مشخص می کند هست . نشریات را من که در آن جا بودم و بعضی از آقایان که د مجلس خبرگان بودند صورت مذاکراتش را بیاورند . عمده مستند آقایانی که در خبرگان قانون اساسی بودند همان حفظ کتب ضلال بوده است « و یحرم حفظ کتب الاضلال الا لمن کان اهله . . . » که این طور باشد . مدرک این اصل قانون اساسی در مطبوعات مدرکش همان فتوا هست که از زمان سید مرتضی تا حالا ما داریم بنابراین شما فقط بیائید این را منحصر بکنید فقط به مطالب الحادی و بس . این مخالف قانون اساسی است ( 1 ) و خلاف شرع است ( 2 ) حتی مطلب انحرافی که منجر بر شرک هم نباشد آن هم حرام است ( این یکی ) اما این پیشنهادی را که شما داده اید یا فرمایشی را که فرمودید « انحرافی » کش دار است تمام این مطالب به دادگاه می رود یعنی اگر یک روزنامه ای ، یک مجله ای ، یک جریده ای خواست مطلب انحرافی بنویسد و یک نفر شاکی پیدا شد به دادگاه می رود . مسأله نظام جمهوری اسلامی و حقیقت اسلام ، احکام اسلامی خیلی راهش مشخص است . دادگاه که رفت آن جا تشخیص می دهند . مصادیق مشتبه را خود دادگاه تشخیص می دهد این نه مربوط به شما است و نه مربوط به من است و نه مربوط بای باکس بلکه مربوط به دادگاه است مصادیق بارز انحراف را ترویج کردن حرام است . مصادیق غیر با ارزش هم همین طور است . منتها کدام مصداق انحراف است یا نیست این را باید دادگاه تشخیص بدهد . بنابراین برادران و خواهران نماینده !‌ شما بیائید آن طور که در این اصل قانون اساسی ، مذاکرات خبرگان بوده است همان را در این چند ماده که می خواهید قانون مطبوعات را بنویسید پیاده بکنید که هم عند الله مرضی است و هم عند الرسول مرضی است . نایب رئیس ـ اولین موافق بفرمائید . منشی ـ آقای اصغری بفرمائید . سید محمد اصغری ـ بسم الله الرحمن الرحیم . نشر مطالب الحادی و انحرافی الحادی امر مسلمی است . مشخص است . حدودش مشخص است و اگر کسی موافق است با حذف کلمه « انحرافی » این معنیش هرگز این نیست که خدای نخواسته می خواهد بعض مطالب انحرافی در روزنامه ها بیاید . ما در قانون اساسی یک اصل داریم شاید اصلش 8 ـ 167 باشد که قاضی هر چیزی که به او عرضه می شود به بهانه سکوت قانون یا ایهام داشتن قانون یا حتی نقص قانون یا این که قانون نداشته باشد نمی تواند به دعوا رسیدگی بکند هر چیزی که به دادگاه می رود ولو در آن مورد قانون وجود نداشته باشد قاضی ملزم به رسیدگی است و اگر رسیدگی نکند مستنکف شمرده می شود که می تواند تحت تعقیب قرار بگیرد . ما نمی گوئیم به دادگاه نمی رود . ما می گوئیم حدود کلماتی که می تواند مورد تفسیر های متناقض قرار بگیرد قانون گذار حتی المقدور این کلمات را نباید در مواد قانونی بیاورد . یا مجبورند دوباره بیایند تفسیر بخواهند یا هر قاضی به نحوی آن را تفسیر می کند و اگر ما ماده قانونی را تصویب بکنیم که هر کس به نحوی از آن تفسیر بکند و برداشت بکند ، خود همین یکی از خلل هائی است در مورد قوانین . این است که در این مواد نه تنها کلمه «انحرافی » کلمات زیادی به کار رفته عبارت های زیادی که لازم به حذف هست . حتی بنده پیشنهاد داده ام تبلیغ و ترویج سیاست های استثماری بسیار مطلب جالبی است . نباید سیاست های استعماری و استثماری را روزنامه ، بیاید ترویج بکند چون امر مسلمی است . اما حدود این کلمه مشخص نیست هر کس به نحوی آن را تفسیر می کند و استفاده می کند علیهذا بنده با حذف کلمه « انحرافی » موافق هستم . نائب رئیس ـ‌ نماینده دولت بفرمائند . موسوی لاری ( معاون پارلمانی وزارت ارشاد اسلامی ) ـ‌ من فکر میکنم که برای حذف کلمه « انحرافی » زیاد نیاز به استدلال نباشد . توضیحات برادرمان آقای اصغری هم حتی در یک حدی میتوانم بگویم که کافی بود و بلکه زیاد . برای اینکه « نشر مطالب الحادی و انحرافی » کلمه « انحرافی » که میگوئد شما بیائید این را بررسی بکنید که انحراف از چه ؟ انحراف از قانون اساسی ؟ انحراف از مبانی اسلام ؟ انحراف از احکام اسلام ؟ انحراف از خط مشی عمومی جمهوری اسلامی ؟ انحراف از چه ؟! وقتی یک کلمه «انحرافی »‌شما اینجا میآورید که دهها تأویل و توجیه میتواند به دنبالش باشد باید ببینید که آیا بند (1 )‌که در ماده (7 ) آوردید با اصل (‌24 )‌قانون اساسی که گفته « تفصیل آن را قانون معین میکند .» یا مشخص میکند . اگر همان چیزی که قانون اساسی گفته ما میخواهیم بیاوریم که تحصیل حاصل است . اگر واقاً آن چیز نیست کلمه « انحرافی » که آوردیم و ذو ابعاد هست و تأویل پذیر و توجیه پذیر است مطمئناً‌ مشکلات زیادی را حتی برای آنهائی که میخواهند قضاوت کنند گفته شد که دادگاه رسیدگی میکند و آنهائی که آنجا نشسته اند مشخص میکنند . عرض من این است که برای آن کسی که میخواهد بررسی بکند و قضاوت بکند حدود و ثغور کلمه « انحرافی » مشخص نیست قاضی دادگاه هم نمیداند آیا آن چیزی که باعث شده این نشریه را به دادگاه بکشانند با توجه به سلیقه های مختلف واقعاً مورد نظر قانون گذار بوده یا نه ؟ من یک مثال عرض میکنم در همین مجلس ، در بین برادرهائی که هستند شما ببینید که از کلمه « انحراف » چه چیزهائی می فهمند ؟ فرض کنید یک عده میگویند که «‌انجمن حجتیه »‌مثلا یک گروه منحرف است . یک عده ای از آن طرف میگویند خیر ، گروه منحرف نیستند خیلی هم آدمهای خوب و مسلمان و متدین هستند . اگر قاضی دادگاه مؤید آن گروه باشد میگوید چرا ، این چیزی که به عنوان کلمه انحرافی آمده گفته و مطالب انحرافی اینها را به عنوان کلمه «انحرافی » گفته و نقل کرده خیر منحرف نیستند حرفشان هم حساب است . عکس قضیه اگر قاضی دادگاه ، کسی که میخواهد تصمیم بگیرد مخالف باشد آن جور قضاوت میکند . رزاقی ـ‌ اگر فرهنگ عمومی جامعه تشخیص بدهد چطور ؟ موسوی لاری (‌معاون وزارت ارشاد )‌ ‌ـ فرهنگ عمومی جامعه مطمئناً اینطوری نیست . کلمه « انحرافی »‌در خود دست ندرکاران امور حتی اختلاف نظر هست و چه برسیم به عامه مردم و چه برسیم به دیگران . بنابراین با توجه به ذو ابعاد بودن این کلمه و با توجه به اینکه در مورد دیگر شما مشخص کردید چه میخواهید بگوئید شما ؟ اگر مطالب الحادی باشد که گفتند اگر تبلیغ و ترویج سیاستهای استعماری و استثماری بوده که حالا روی همین ها هم حرف هست باز گفتید . مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد میکند باز گفتید . بعد هم فحشاء ، منکرات ، لغو ، تجمل پرستی و خیلی مسائل را در بندهای بعدی آوردید با حساب من فکر میکنم که حذف کلمه «‌انحرافی » یک چیز لازم ضروروی و بدیهی است و انشاء الله مجلس هم موافقت خواهد کرد . منشی ـ‌ چون مخبر کمیسیون پیشنهاد دهنده هستند آقای ملکوتی نایب رئیس کمیسیون بفرمائید .
ملکوتی ( نایب رئیس کمیسیون ارشاد اسلامی )‌ ـ‌ بسم الله الر حمن الرحیم ، بر خلاف فرموده آقایان که از صبح در رابطه با بعض از الفاظ موجود در این قانون ادعای همین شده که اینها کش دار و نمی دانم مفهومش روشن نیست « مفهومه من اعرف الاشیاء » مفهومش خیلی روشن است . عرف می فهمد . همین عرف عام مردم بود که در مقابل گروهک ها با این که حکم به کفر و الحاد آن ها داده نشده بود و بعضی از این گروهک ها هم ملحد نبودند و کافر نبودند حکم به انحرافشان کرد و این ها را  از صحنه سیاست کشور طردشان کرد . و قاضی هم در مقام قضاوت حق دارد به تشخیصات عرفی خودش متکی باشد از حقوق اولیه یک قاضی است . در آن جا دیگر آئین نامه برایش نمی نویسند که نه تو باید این طوری تشخیص بدهی که ما می گوئیم . یک قاضی در رابطه با الفاظی مثل « انحراف » و امثال ذلک متکی به تشخیص عرفی خودش است. در آن جا دیگر قانون و آئین نامه برایش نمی نویسند . طرف معامله ما در نوشتن قانون مجری آن وزارتخانه است. تشکیلات حقوقی آن با قضات دادگستری است . این ها هم اینمفاهینم را به وضووح و روشن درک می کنند و به آن عمل می کنند . ببینید الحاد جدای از انحراف است یعنی در خارج آن چه که عینیت دارد دو چیز است یکی الحاد است . می گویید روشن است ممکن است به جایش هم آن جا هم تشکیک کرد گفت نه الحاد هم حدود و ثغورش روشن نیست . و بحث هم هست تصادفاً . در حدود و ثغور و جزئیاتش بحث هست. آن طور هم نیست که تمام ضوابطش مورد اتفاق همه باشد . یک چیز دیگری که در خارج عینیت دارد در برابرش هستیم مسأله انحراف است . شما چه می گوئید ؟ می خواهید بگوئید که « انحراف » را ما حذف کنیم آن وقت نشریات ممنوع نباشد برایشان مکاتب انحراف را ترویج کردن ؟ یا نه ، وظیفه مان این است همان طوری که پیشگیری می کنیم از حرکت های الحادی در برابر حرکت های انحرافی هم بایستیم و مسلماً صدمه ای که حرکت های انحرافی می تواند بزند به یک حرکت سلیم از صدمات حرکت های الحادی خطرناکتر است . چون ممکن است به صورت نفاق بیاید جلو . و السلام علیکم . نایب رئیس ( کروبی ) ـ حضار 186 نفر پیشنهاد آقای بیات به رأی گذاشته می شود با آن لفظ « انحرافی » که باید حذف بشود . پیشنهادش یعنی برای حذف است . نمایندگانی که موافق هستند قیام بفرمایند . ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . اسماعیل شوشتری ( منشی ) ـ پیشنهاد بعدی پیشنهاد کمیسیون قضائی است در بند ( 1 ) که به عنوان مخبر کمیسیون قضائی مطرح می کنیم . کمیسیون قضائی در بند ( 1 ) این جمله را پیشنهاد کرده « نشر مطالب الحادی و مخالف موازین اسلامی و ترویج مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد کند . » البته در زمینه این پیشنهاد آقای اصغری و آقای دکتر هادی هم پیشنهاد حذف آن جمله « استثماری » و « استعماری » را دادند.من معتقد هستم بند ( 1 ) را که کمیسیون قضائی تصویب کرده کامل است . مطالبی که الان در مورد«انحرافی» برادران اشاره فرمودند ابهامی است که کلمه « انحرافی » به وجود می آورد . ما « انحرافی » را برداشتیم خیلی روشن گفتیم که « نشر مطالب الحادی » . . . « الحادی » روشن است . « و مخالف موازین اسلامی . » مطالبی که مخالف با موازین اسلامی است که در حقیقت منظور کمیسیون ارشاد هم از انحرافی همین موارد است . ولی روشن هم هست . « مخالف موازین اسلامی » روشن است و ابهامی در آن نیست . و هم چنین در ذیل بند ( 1 ) کمیسیون ارشاد اسلامی دارد : « تبلیغ و ترویج سیاست های استثماری و استعماری و مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد کند . » ما در پیشنهادمان آن جمله « ترویج سیاست های استثماری و استعماری » را حذف کردیم . برای این که « سیاست های استثماری » هم مشخص نیست مبهم است . ما میزان را در حقیقت همان مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد می کند آن را در نظر گرفتیم . طبیعی است که ترویج مطالبی که در زمینه سیاست های استثماری و استعماری است که مخالف با موازین اساس جمهوری اسلامی است در ذیل جمله در بر دارد و جامع تر هم هست لذا پیشنهادمان این است که بند ( 1 ) کمیسیون قضائی در ماده ( 3 ) در این جا تصویب بشود . منشی ـ مخالف ؟ مخالف آقای ملکوتی . ملکوتی ( مخبر کمیسیون ارشاد اسلامی ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، این پیشنهاد حذف شدن کلمه « انحرافی» است که مجلس رأی نداد که حذف بشود و این امکاناً با آئیننامه مخالفت دارد . این یک بعدش .مسأله دیگر این است که : « تبلیغ و ترویج سیاست های استثماری و استعماری و مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد می کند » نهایت ادعای برادر ها درتمام این موارد این است که این کلمات مبهم است جوابش همان جوابی است که در مورد انحرافی و امثال ذلک داده شد . نایب رئیس ( کروبی ) ـ موافق ؟ بیات ( منشی ) ـ موافق خودم هستم آقای موسوی تبریزی صحبت کنند . سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . خوشبختانه مخالف نظریه کمیسیون دلیلی را ارائه نکردند که چیز باشد . اما این که لفظ « انحرافی » حذف می شود شما اگر عنایت بفرمائید مصوب کمیسیون این هست که : « نشر مطالب الحادی و مخالف موازین اسلامی» « مخالف موازین اسلامی » هم مطالب انحرافی را شامل هست و هم چیز های دیگر . پس بنابراین ، این حذف نشده . ترویج مطالب که به اساس جمهوری اسلامی ایران لطمه می کند از آن دو لفظ کش دار «سیاست های استثماری و استعماری باشد » ما را غنی می کند اساس جمهوری اسلامی در ابعاد مختلفش از نظر نظامی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی روشن است . مطالبی که بر اساس این نظام صدمه بزند در هر بعدی باشد از نظر مطبوعات ممنوع است . بنابراین هم جامع است و هم آن نکته را که در مخالفت قبلیم عرض کردم که حفظ کتب ضلال باشد آن هم حاوی هست . بنابراین پیشنهاد کمیسیون قضائی بهتر است و جامع تر است. منشی ـ دولت . آقای موسوی . آقای زنگنه بفرمائید . زنگنه ( معاون وزارت ارشاد ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . به نظر ما می رسید که پیشنهاد کمیسیون محترم قضائی جامع تر و به مطلوب و وفا می کند . ببینید اشکالی که در بند ( 1 ) پیشنهادی کمیسیون محترم ارشاد هست درباره مصداق های گوناگون است و به ویژه مصداق هائیکه بر می گردد به سیاست خارجی و تبیین سیاست خارجی در مطبوعات است . ما یا می خواهیم که مطبوعات نسبت به سیاست داخلی و خارجی اظهار نظر بکند یا نه ؟ این را مشخص بکنیم . اگر می خواهیم که مطبوعات نسبت به سیاست خارجی ، نسبت به برخوردهای ما با ملت ها ، دولت ها ، سازمان ها و مؤسسات مختلف اظهار نظر بکنند لازم است که یک ضابطه واحدی را برای همه در نظر بگیریم و آن این است که اظهار نظرشان لطمه ای نزند به جمهوری اسلامی . این شعار مد نظر مطبوعات باشد . اما فرض بکنید که دعوت کردن از یک شخصیت رفت و آمد با بعضی از کشور ها خرید و فروش بعضی از کالاها با بعضی از کشور ها این ها را اگر مطبوعات نیایند اظهار نظر بکنند پیش بینی احتمالات گوناگون قضیه را نکنند در واقع کشور در یک حالتی از حرکت در تاریکی خواهد بود و برای این که بتوانیم واقعاً جامعه را هدایت بکنیم مسائل گوناگون سیاست خارجی را پیچیدگی های موجود در مسائل اقتصادی و سیاسی این ها را بیان بکنند و توضیح بدهند باید دست مطبوعات را در این جهت باز بگذاریم منتها آن هدف کلی ، آن شعار کلی ، آن اید ه کلی را باید محفوظ بکنندکه در پیشنهاد کمیسیون قضائی محفوظ شده و آن این است که لطمه ای به اساس جمهوری اسلامی نزنند اما سیاست های مختلف را به بحث و بررسی بگذارند . از این جهت ما موافق هستیم که پیشنهاد کمیسیون قضائی جایگزین این بند ( 1 ) بشود . منشی ـ کمیسیون ، آقای نظری . نظری ( مخبر کمیسیون ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، برادران و خواهران نماینده عنایت بفرمائید بین مصوبه کمیسیون و کمیسیون قضائی یک جهات مشترکی هست . نشر مطالب الحادی هم در این جا است هم در کمیسیون قضائی . ما کلمه « انحرافی » آوردیم در این جا که مجلس رأی به حذفش نداد . در کمیسیون قضائی ( لطیف صفری ) ـ ( هنوز تصویبش هم نکرده ) بلی ! در کمیسیون قضائی آمده « مخالف موازین اسلامی » بعضی از برادران نماینده نظرشان این بود که مخالف موازین قضائی یک معنائی است عام نسبت به انحرافی . این طور نیست . شاید عبارت الاخریی همان مسأله انحرافی باشد . تنها چیزی که کمیسیون ارشاد دارد و در کمیسیون قضائی نیست مسأله « تبلیغ و ترویج سیاست های استثماری و استعماری » است . من تعجب می کنم این که برادران آمدند گفتند که پیشنهاد کمیسیون قضائی جامعتر است . این پیشنهاد مصوبه کمیسیون همه آن مطلب را دارد و اضافه و ما می خواهیم با حذف این اجازه بدهیم که تبلیغ و ترویج سیاست های استثماری و استعماری بشود . کمیسیون با این معنا
مخالف است . والسلام علیکم و رحمه الله . نایب رئیس ( کروبی ) ـ حضار 183 نفر ، پیشنهاد کمیسیون قضائی مطرح است که جای بند (‌1 ) سطری که مطلبی که کمیسیون قضائی مرقوم فرموده اند و تصویب کرده اند گذاشته شود . منشی ـ « نشر مطالب الحادی و مخالف موازین اسلامی و ترویج مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد کند »‌ نایب رئیس ( کروبی) ـ‌ 185 نفر حضور دارند برادرها و خواهرها ئیکه موافق هستند قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند )‌ تصویب شد . منشی ـ آقای پناهنده پیشنهاد حذف بند ( 3 ) را دادند آقای پناهنده بفرمائید . پناهنده ـ‌ بسم الله ارحمن الرحیم ، خواهش می کنم برادران و خواهران توجه بفرمایند عرایض بنده را بعد هر چه بخواهند قضاوت بکنند بعد قضاوت کنند ، ببینید بند ( 3 ) این است : « تبلیغ و ترویج لهو و لغو و تجمل پرستی و اسراف و تبذیر و کوشش در راه مصرفی کردن جامعه و ترویج کالاهای خارجی » این خیلی عبارت زیبا و قشنگی دارد . ولی اگر این مقدار دقت بکنیم با همین عبارات زیبا و قشنگ چقدر محدودیت برای مطبوعات درست میشود من حالا دانه ، دانه اینها را عرض می کنم . تبلیغ و ترویج لهو و لغو . این لهو و لغو یعنی چه ؟ « لهو » یعنی اگر کارت بیهوده باشد یعنی یک کار بیهوده ای بکنید . یا مثلا بیائید گوشه خیابان فرض فلان جا بخوابید . یا در فلان چمن بنشینید این کجایش خلاف مبانی اسلام است یا لغو ، لغو اعم از فعل حرام و غیر حرام است . اجازه بفرمائید لغو اعم از فعل حرام است . این اگر ما بگوئیم که ترویج لغو منظور کدام لغو است . اگر لغو حرام است که در بند ( 2 ) آماده که « اشاعه فحشاء و منکرات »‌و اگر لغو غیر حرام است برای چه ممنوع باشد ؟ کلمه بعدی « تجمل پرستی »‌. « تجمل پرستی »‌یعنی چه ؟ یعنی اگر کسی یک لباس خوب پوشید که مثل لباس های معمولی مردم نیست یک خورده قشنگتر است یک خرده بهتر است . این را اگر در روزنامه آگهی کردند که فلان جا فلان پارچه خیلی عالی یا فلان کت و شلوار خیلی عالی می فروشند بیائید خریداری بکنید این تجمل پرستی است و قدغن است ؟ اسراف و تبذیر هم که حرام است باز در جمله منکرات گنجانده شده وقتی گفتیم اشاعه فحشاء و منکرات ، منکر یکی از آن اسراف است ، یکی از آن هم تبذیر . لازم نیست اینجا گفته بشود . بعد جمله آخر را دقت کنید . «‌ و کوشش در راه مصرفی کردن جامعه و ترویج کالاهای خارجی » یعنی چه مصرفی کردن جامعه ؟ یعنی اگر مثلا تبلیغ کردند در روزنامه که بیائید فرض بفرمائید فلان جنس را فراوان  است بیائید خریداری بکنید . مثلا مرغ ارزان شده بیائید ده کیلو ، ده کیلو بخرید . این را میشود گفت مصرفی کردن جامعه و قدغن است و خلاف قانون مطبوعات است و خلاف شرع است و حرام است چرا ما این قید و بندها را بگذاریم ؟ یا مثلا ترویج کالاهای خارجی . خواهش می کنم دقت کنید پنیر از بلغارستان آوردیم کالاهای خارجی است . چادر مشکی از سوریه آوردیم کالای خارجی است . گوشت از استرالیا آوردیم این کالای خارجی است . اگر در روزنامه اعلام کردند چادر مشکی از سوریه آوردیم فذاوان هم هست بیائید خریداری بکنید . این ترویج کالاهای خارجی است و خلاف قانون مطبوعات است . آخر چرا ما بیائیم آزادی مطبوعات را اینقدر محدود بکنیم ؟ وقتی قانون اساسی به ما می گوید «‌ جز در مواردی که مخل به مبانی اسلامی باشد » ما بیائیم این قید و بندهای بیخود را که بعداً‌ میشود هزار سوء استفاده از آن بکنند یعنی با سلیقه کسی سازگار نیست که مثلا فلان جنس را ترویج بکنند ، تبلیغ بکنند در روزنامه ، می گوید این خلاف قانون مطبوعات است . آخر این چه قانون مطبوعات است ؟ که هر کسی بتواند یک گوشه اش را بگیرد و به آن ایراد بگیرد و سانسور بکند و کمیسیون محترم قضائی هم میداند همه اینها را حذف کرده جز اسراف و تبذیرش را یعنی گفته بجای « تبلیغ و ترویج لهو و لغو و تجمل پرستی و اسراف و تبذیر »‌ فقط گفته « اسراف و تبذیر »‌آن هم به خاطر اینکه فعل حرام است که عرض کردم « اسراف و تبذیرش »‌ هم در کلمه « منکرات » در بند ( 2 )‌ کنجانده شده است و هیچ لزومی به گفتن اینها نیست . اگر شما یک چنین بندی را بگذارید به جز اینکه محدودیت بیاورید و هر روز کسی بخواهد از آن سوء استفاده بکند هیچ چیز دیگر نیست و خالف است اصلا با متن قانون اساسی . که می گوید : « مطبوعات آزاد هستند مگر در جائی که مخل به مبانی اسلام باشند »‌ حالا اگر آمد گفت که فلان چیز را مثلا از ترکیه آوردند بیائید خریداری بکنید شما این را بگوئید بر خلاف قانون اساسی ماده ای را نگنجانده اید ؟ و از این جهت من تقاضا دارم که این ماده حذف بشود . منشی ـ‌ آقای موسوی تبریزی اولین مخالف . سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . البته نمایندگان محترم توجه بفرمایند که کمیسیون قضائی در بند ( 3 )‌ پیشنهاد دارد . مخالف هستم با حئفش یعنی حذف کلش مخالفم . اسراف و تبذیرش که در این بند (‌3 )‌ هست چون «‌ اسراف و تبذیر »‌ به هر معنائی باشد حرام است و تبلیغ از آن هم حرام است از این جهت با حذف بند ( 3 )‌ کلاً مخالف هستم . منشی ـ ایشان مخالف نبودند . نایب روئیس ( کروبی )‌ ـ‌ اینکه مخالفت نشد . منشی ـ آقای هراتی مخالف هستند . هراتی ـ بسم الله الرحمن ارحیم . من یک نکته را به برادرمان جناب آقای پناهنده عرض کنم که : برادر عزیز شما از محکم کاری و دقت و آینده نگری که در این طرح مطبوعات صورت گرفته نگران نباشید نگران این قضیه باشید که یک سری مسائلی که در آینده ممکن است برای جامعه پیش بیاید و پیش بینی نشده باشد چون این قانون مطبوعاتی است که شاید برای بیست سال ، سی سال و سالهای آینده بماند از آن جهت نگران باشید . در زمینه لغو که ایشان خودشان هم اشاره فرمودند که در قرآن هم هست که والذین هم عن اللغو معرضون . اما در زمینه لهو که ایشان فرمودند واقعاً‌ جای تعجب است که در نظام جمهوری اسلامی از بیت المال این مملکت با این مشکلات ارزی کاغذ و وسایل چاپ و غیر و تهیه بشود و به یک کار لهو در جهموری اسلانی اجازه انتشار داده بشود . نکته بعدی که ایشان اشاره داشتند تبلیغ کالاهای خارجی را با ترویج کالاهای خارجی اشتباه کردند . کالاهای خارجی در یک محدوده و ضوابطی که در خود این قانون پیش بینی شده تبلیغش در یک محدوده ای اجازه داده میشود ولی انکه بخواهد رواج پیدا کند و لطمه بزند به تولیدات داخلی هرگز . مسأ‌له مصرفی کردن جامعه را هم که فرمودند این یک نکته بسیار حساسی است یعنی وقتی در یک اقتصاد مملکتی که حرکت می کند به طرف خود کفائی بطرف اینکه روی پای خودش بایستد به هیچ وجه نباید به روزنامه اجازه بدهیم به صرف اینکه می خواهد یک پولی از تبلیغات یک سری از کالاها بگیرد به مسأله مصرف در جامعه دامن بزند . و از آن گذشته این بند ( 3 ) با بند ( 2 ) کاملا مخالف است . در جهت آن نیست که برادرمان اشاره فرمودند که آن عرض کنم با توجه به اینکه بند ( 2 ) هست بند ( 3 ) نیاز نیست آن در جهت اشاعه فحشاء و منکرات است این دقیقاً‌ بعدش اقتصادی است و اعتقاد دارد که برای آن اقتصادی که نظام جمهوری اسلامی پی ریزی می کند و قانون اساسی به آن تاکید دارد باید روزنامه ها و مطبوعات و رسانه های گروهی در این جهت حرکت کنند . والسلام . منشی ـ آقای شیخ غلامرضا بیات اولین موافق هستند . غلامرضا بیات ـ بسم الله الرحمن الرحیم . این بند اگر قرار است به آن عمل بشود آن وقت پای مطبوعات یک پایشان حداقل دائم باید در دادگاه باشد . برای اینکه همه اینهائی که در این بند آمده ، لهو و لغو و تجمل پرستی و اسراف وتبذیر ، همه اینها یک مفاهیم مجملی هستند که هموز هم حتی ممکن است سر یک سفره که 4 نفر آدم متشرع نشسته اند اینها اخلاف پیدا کنند که این سفره تجملی است . این اسراف است ، این تبذیر است . آن یکی بگوید که خیر نه اسراف است و نه تبذیر است ، نه تجمل است بلکه یک چیز عادی است . مسأله اسراف یک مسأله مبهمی است . بلی ، مبهم است شما نمیتوانید بگوئید با ضرس قاطع که این اسراف است ، این تبذیر است لهو یا لغو الان همه ما میدانیم که موسیقی حرام است ولی حدود این موسیقی هنوز مشخص نشده است که الان از صدا و سیمای ما پخش میشود این کدام موسیقی است ؟ موسیقی حرام است یا موسیقی مباح است ؟ این لغو هم همین طور است اینها یک مفاهیم مجملی است که همیشه در تشخیص مصداق آن اختلاف وجود دارد . یکی ممکن است از یک مسأله برداشت تجمل بکند ، برداشت اسراف و تبذیر بکند و آن یکی این برداشت را نداشته باشند و هر دو هم متشرع بوده باشند . اول باید مفاهیم این اسراف تعیین بشود که این اسراف چیست ؟ به چه میگویند
اسراف ، به چه می گویند تبذیر ! که آن حاکم شرعی که می خواهد قضاوت بکند و یک مسؤول مطبوعاتی را می خواهد درباره او حکم صادر بکند معلوم بشود که بر چه حکم خواهد داد . اما ترویج کالاهای خارجی. باز این هم مرز بندی ندارد جناب آقای هراتی می فرمایند که « ترویج » غیر از « تبلیغ » است البته این درست است ، ترویج یک مسأله است ، تبلیغ هم یک مسأله دیگری است ولی مرزبندی اش کجا است ؟ کجا می گویند که این ترویج کرده ، کجا میگویند که این تبلیغ کرده ؟ این هم مرز بندی نشده ما به تبلیغ هر کالائی امروز با توجه به زمان و گستردگی و ارتباطاتی که در دنیا وجود دارد ، مجبور است یک کسی که کالای خویش را میخواهد عرض کند از مطبوعات استفاده کند . حالا شما بیائید و بگوئید که این ترویج است،مرزش کجاست ؟ مرزبندی اش کجا است ؟ تا بر آن اساس این مسأله تعقیب بشود و پی گیری بشود که این تبلیغ است یا ترویج است ؟ بنابراین چون مفاهیم این مسائلی که در این جا آمده همه اش مجمل است به این جهت من موافقم که این مسأله حذف بشود . خیلی متشکر . نائب رئیس ـ آقای موسوی لاری بفرمائید . موسوی لاری ( معاون وزارت ارشاد ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . با توجه به کلماتی که در بند 3 آمده پیشنهاد من این است واقعاً یا در قانون یک لغت نامه و فرهنگ لغات هم ضمیمه بشود که معلوم بشود کلماتی که در این جا به کار گرفته شده معنایش و مصداقش چیست مفهومش چه هست . و چه مطلبی را می خواهد برساند یا از آوردن کلمات کشدار و دارای مصادیق متعدد خودداری بشود . هیچ کس من فکر نمی کنم در بین موافقین و مخالفین پیشنهاد حذف معتقد باشند که روزنامه ها باید تبلیغ لهو و لغو و تجمل پرستی و اسراف و تبذیر و مصرفی کردن جامعه بکنند . یعنی این ذهنیت نباید باشد که خوب اگر ما بند 3 را حذف کردیم یعنی روزنامه ها میتوانند تبلیغ لغو و لهو و تجمل پرستی بکنند ، نه این جوری نیست . حذف کردنش به معنای اجازه دادن به مطبوعات در اشاعه و تبلیغ لهو و لغو نیست . آن چیزی که مورد اختلاف هست بین موافقین پیشنهاد حذف و مخالفین پیشنهاد این است . شما که آوردید کلمه لهو و لغو و تجمل پرستی را این جا قید کردید ، معنای تجمل پرستی واقعاً مشخص نیست من نمی دانم چه جوری دوستان ما با چه نحوی با چه فرهنگی با کدام لغت نامه می خواهند مشخص کنند که تجمل پرستی ، حدودش این است ، قالبش این است و از این هم تجاوز نمی کند و اگر دست من مجری این کلمه بیفتد از آن حد و مرز تجاوز نمی کنم یا ترویج کالاهای خارجی واقعاً معنای ترویج کالاهای خارجی چیست ! این کلمه خارجی که گفته می شود ، خارج از مرز های جمهوری اسلامی شامل کشور های اسلامی ، کشور های جهان سوم و غیره . . . می شود معنایش این است که واقعاً ما در مبادلات بین ایران و کشور های اسلامی یا دنیای سوم و کشور هائی که طمعی در فرهنگ و سیاست و اقتصاد ما ندارند ، می خواهیم ببندیم ، می خواهیم بگوئیم که جمهوری اسلامی کالائی نه صادر می کند و نه وارد می کند و یک چنین حرفی مطلوب و یا معقول است یا مصرفی کردن جامعه ، مصرفی کردن جامعه همین الان در مجلس ، در دولت ، و در جا های دیگر دو تا نظر است : یک عده می گویند اگر شما برنج راسهمیه بندی کردید ، به معنای مصرفی کردن جامعه هست . روستائی که برنج نمی خورده حالا برنج می خورد . یک عده می گویند خیر ، شما اگر برنج را سهمیه بندی نکنید ، به ضرر طبقات مستضعف است . خوب این روزنامه ای که فرض کنید از ستاد بسیج یا از یک جای دیگر ، یک مطلبی را می خواهد نقل بکند این کارش در جهت مصرفی کردن جامعه هست یا نیست ؟ چه کسی باید واقعاً مشخص بکند من خواهشم این است که برادران و خواهران ارجمند روی این مسائل کلمه به کلمه اش دقت کنند ببینند که با آوردن این کلمه ما چه مشکلی را میخواهیم از پیش پای جمهوری اسلامی برداریم و چه راه حلی را میخواهیم ارائه بدهیم و با این ترتیب چه کار مثبتی انجام دادیم اضافه بر همه این حرفها . من حرفم این است در اصل 24 قانون اساسی که ما خودمان را ملزوم به رعایت آن میدانیم . آنجا بیائید ببینید که چه مسائلی را چه جائی را دست مطبوعات باز گذاشته و کجا محدود کرده ؟ آنجائی که محدود کرده ما هم معتقدیم که باید محدود بشود و آنجائی که محدود نکرده ما محدودیت ایجاد نکنیم . باز تاکید می کنم کلمه « لهو و لغو و تجمل پرستی و غیره . . . . ‌» و مبارزه با اینها یا مخالفت با اینها یا عدم ترویج اینها مورد تایید همه ما هست . اما چون نامشخص است و مبهم است این کلمات حذف بشود در کلیات دیگری که داریم مثل همین اشاعه فحشاء و منکرات ، کلمه « منکرات » شامل خیلی چیزها میشود . و ما میتوانیم از این کلمه برای تأمین خواسته آقایان کمک بگیریم ( نایب رئیس ـ‌ وقتتان تمام است ) بنابراین این با حذف این قسمت سوم ما موافقیم و انشاء الله مجلس هم موافقت بکند والسلام . نایب رئیس ـ آقای نظری مخبر کمیسیون تشریف بیاورند . توضیح بدهند نظری منفرد ( مخبر کمیسیون ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . جمهوری اسللامی بدون تردید خواهان رشد جامعه است و سمت حرکت مطبوعات هم باید بر اساس نظام جمهوریس اسلامی به طرف رشد جامعه باشد . دقیقاً‌ این الفاظی که در این بند به کار رفته ، « تبلیغ ، ترویج ، لهو ، لغو ، تجمل پرستی ، اسراف و تبذیر »‌بر خلاف آنچه که برادرها اظهار کردند اینها یک واژه های قرآنی است . من الان آیاتش را برایتان میخوانم راجع به اسراف :« ان الله لا یحب المسرفین » راجع به تبذیر :« ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین »‌ راجع به لهو :« و من الناس من یشتری لهو الحدیث » راجع به لغو :« و اذا مروا باللغو، مروا کراماً‌ » اینها واژه های قرآنی است و یک معانی روشنی را دارد بر خلاف آنچه که برادرها گفتند اما در رابطه با تجمل پرستی عنایت بفرمائید در رابطه با ( همهمه نمایندگان ) رزاقی ـ روی مرز بندیش بحث کردند روی اینکه واژه های قرآنی است که بحث ندارد . نایب رئیس ـ‌ اقایان عنایت فرمایند ، آقای نظری بفرمائید . نظری منفرد ( مخبر کمیسیون ) ـ در رابطه با تجمل پرستی الان یکی از برادرها نقل می کرد ، تلویزیون مصاحبه میکرد با یکی از این فروشگاهها ، پارچه هائی که از خارج آورده مثلا از پاریس . دستی 12 هزار تومان ، 13 هزار تومان در این مملکت به فروش میرسد . ما اجازه بدهیم که نشریات ما و مطبوعات ما تبلیغ این مسائل را بکنند . ما اگر واقاً میخواهیم به مرز خود کفائی برسیم که یکی از خواسته های جمهوری اسلامی هست باید توجه داشته باشیم که جامعه مان به سمت مصرفی شدن حرکت نکند باید به این سمت حرکت بکنیم که جامعه هان رواج تبلیغات رواج کالاهای خارجی نباشد و همین طور که عنایت دارید رواج غیر از تبلیغ است . بنابراین کمیسیون با حذف این بند مخالف است والسلام علیکم و رحمه الله . نایب رئیس ـ‌ 191 نفر در جلسه حضور دارند پیشنهاد آقای پناهنده مطرح میشود ( حذف بند 3 ) موافقین قیام بفرمایند (‌ عده کمی برخاستند )‌ تصویب نشد اسماء غائبین و دیر آمدگان قرائت بشود . منشی (‌دهقان )‌ ـ‌ بسم الله الرحمن الرحیم . کسانی که در یک نوبت رأی گیری نبودند آقایان : قنبری ، شجاعی ، هاشمی الیگودرز، میر حیدری ، خلخالی ، عطائی ، بهرامی ، حسینی قائنات ، جعفری ، رحمانی اصل ، بی مقدار ، حجازی رشت ، فواد کریمی ، طاهری خرم آبادی ، کیان ارثی ، موسوی دامغانی ، یونس محمدی ، محمودی گلپایگانی ، شاهرودی داراب ، انجیری ، کامیاب ، حصاری ، اسفندیار پور ، شیخی ، فاضل همدانی ، مهدوی ، بادامچیان ، عبدالعلی زاده و واقفی و ضمناً‌ در آمدگان آقایان : محمد خزائی 29 دقیقه ، هادی غفاری 35 دقیقه . 5 ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن . نایب رئیس – جلسه  بعد ما روز پنجشنبه  ساعت 8 صبح دنباله همین بحث است ختم جلسه اعلام میشود ( جلسه در 10 / 12 پایان یافت ) رئیس مجلس شورای اسلام – اکبر هاشمی رفسنجانی