خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
شنبه 3 اسفند 1364 12 جمادی الثانی 1406 22 FEBRUARY 1986
صبح زود به مجلس رفتم. نمایندگان در عزای شهدای سقوط هواپیما گریه میکردند. جلسه رسمی تشکیل دادیم. درباره فاجعه صحبت کردم. شور دوم لایحه بودجه شروع شد، ولی نمایندگان آماده شرکت در بحث نبودند. برای شرکت در مراسم تشییع جنازه تنفس دادیم. جمعیت زیادی مقابل مجلس آمدند. مسئولان کشور هم شرکت کردند. من هم صحبت کردم. به خاطر عدم حصول نصاب، جلسه رسمیت نیافت.
پیش از ظهر در جبهه با آقای روحانی، رفیقدوست و محسن رضایی صحبت کردم. پاتک ضعیفی از طرف دشمن بوده که دفع شده و پنج هواپیمای دشمن ساقط شده است. دشمن در کارخانه نمک، نیرو پیاده کرده و تا عصر نیروها درگیر بودند. ظهر عفت و خانم شهید مطهری و خانم شهید باهنر به دفتر من آمدند و عصر رفتند.
آقای صیاد [شیرازی] عصر آمد و دو ساعتی گزارش کار داد. پیشنهادش این است که در عملیات آینده هم نقش نیروی زمینی [ارتش] پشتیبانی باشد نه اصلی. برای تقویت هوانیروز و توپخانه تأکید کردم. به آقای [کمال] خرازی گفتم تبلیغات جنگ ضعیف است و اخبار جنگ پخش نمیشود. قرار شد تقویت شود. تا ساعت هشت شب در دفترم کار کردم و به خانه آمدم.