خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
پنجشنبه 17 مرداد 1364 20 ذیقعده 1405 8 AUGUST 1985
بعد از نماز صبح، متن خطبه عربی را نوشتم و برای ترجمه فرستادم. جواب نامه آقای یوشی هیرو ناکاسونه نخستوزیر ژاپن را نوشتم. در جلسه علنی تا ظهر یکسره کار کردیم. دو لایحه فوریت دار با حضور اعضای شورای نگهبان به تصویب رسید. خسته شدم.
آقایان [عباسعلی]بهاری و [علی]معرفیزاده نمایندگان ساری و خرمشهر آمدند. آقای بهاری از نماینده دیگر مازندران گله داشت که با مسئولان خطی برخورد میکند و آقای معرفی زاده برای امور جنگ زدگان کمک میخواست. میگوید طاقت آنها دارد تمام میشود.
عصر برای اعضای خانوادههای شهدای جهاد سازندگی در مجلس صحبت کردم. آقای [غلامرضا]آقازاده آمد و درباره خرید موشک تاو - که 30درصد گرانتر از قیمت اصلی میدهند - کسب تکلیف کرد. با رفیقدوست مشورت کردیم. او معتقد است، مقداری بخریم بهتر است.
عصر شورای عالی دفاع جلسه داشت. در این جلسه درباره تقسیم مشمولان سرباز بین ارتش و سپاه و ... بحث داشتیم که ناتمام ماند. درباره اقلام عمده دفاعی هم تصمیمگیری شد و گزارش عملیات قدس پنج را شنیدیم که سپاه در منطقه هور انجام میدهد. بعداز جلسه مصاحبه تلویزیونی کردم.
بعداز نماز با آقای خامنهای جلسه داشتیم. ایشان به خاطر مخالفت [سرهنگ هوشنگ صدیق] فرمانده نیروی هوایی در دادن سلاح به لیبی در مقابل موشک سام، مردد شده بودند. ایشان را قانع کردم که باید بدهیم و موشک سام برای ما خیلی اهمیت دارد. این موشک در زدن اهداف خیلی مرتفع که این روزها در جنگ شهرها مزاحم هستند، به درد میخورد. آیت‌الله خامنهای شرح مذاکرات امروزشان را با امام دادند. امام گفتهاند مصلحت نیست که آقای مهندس [میرحسین]موسوی از نخستوزیری کنار بروند.