خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1362 / کتاب «آرامش و چالش»
چهارشنبه 24 فروردین 1362
بعد از نماز تا ساعت هشت صبح مطالعه کردم. سرهنگ صیاد شیرازی با رمز، وضع جبهه و برنامه آینده را گفت. مقاومت دشمن قوی است.
پیش از ظهر، چند ملاقات داشتم. گروهی از شاخه دانش آموزان حزب [جمهوری اسلامی] آمدند. کیفیت آموزش را توضیح دادند و راهنمایی خواستند. مطالبی برایشان گفتم. آقای [عبدالرحیم]گواهی سفیرمان در ژاپن آمد و گزارشی از کارهایش داد. معتقد است ژاپنیها را خیلی به ما نزدیکتر کرده است.
[آقای ابراهیم یونس] سفیر سوریه در تهران آمد و راجع به گروههای غیر اسلامی عراقی که با صدام مخالفند و در سوریه و لیبی [مستقر] هستند، مذاکره کرد. میخواست نظر ما را بفهمد. میگفت، میخواهند نظر ما را مراعات کنند و حتی اگر میگوییم، آنها را طرد کنند. گفتم ما روی مردم تکیه داریم، نه گروهها و مایلیم که اسلام حاکم باشد و محور را "مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق" انتخاب کردهایم.
[آقای محمد اصغری] وزیر دادگستری هم آمد و از کمی اختیارات خود و نیاز به خانهای در کنار مجلس گفت. سفرای ایران در یمن جنوبی، بنگلادش، اتیوپی و رومانی آمدند و گزارشی از حوزه ماموریت خود دادند و برای موضعگیریها مشورت کردند. با اعضای کمیسیون معادن برای حل مشکل قانون معادن به شورای نگهبان رفتیم. شورای نگهبان در مورد معادن واقع در ملک اشخاص مخصوصاً معادن بزرگ و تحت الارضی با مجلس اختلاف دارد؛ بحث کردیم و به حل [اختلاف] نزدیک شدیم. درباره لایحه وزارت جهاد [سازندگی] هم صحبت شد. ممکن است مشکل رفع شود. به دفترم برگشتم.
[مسئول] روابط عمومی مجلس آمد و مطالبی درباره کار خود و ایجاد ارتباط با مجالس دنیا مطرح کرد. عصر هیأت رئیسه جلسه داشت. آقای محمد خامنهای [نائب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی] میخواهد علیه شورای عالی قضایی که جوابگوی مجلس نیست، اقدامی نماید. شب با بخش آموزش سپاه در مورد آثار جنگ مصاحبه داشتم.
شورای عالی دفاع جلسه داشت. گزارش دادند که در عملیات والفجر [یک] تاکنون 480 شهید و حدود 6000 نفر مجروح - که 1600 نفرشان بستری شدهاند - و 400 نفر مفقود داشتهایم. 180 کیلومتر مربع از خاک عراق آزاد شده است؛ از جمله تعدادی چاه نفت. ستاد [مشترک]ارتش درباره ارتشهای پاکستان، افغانستان، شوروی و خطرات احتمالی آنها برای ما و راههای دفاع، گزارش داد. آخر شب مصاحبه کردم و به خانه آمدم.