خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1365 بعد از نماز تا ساعت هفت صبح در دفترم کار کردم. آقای محسن رضایی آمد. درباره تحکیم خطوط و عملیات آینده و مسائل نیروی زمینی تا ساعت نهونیم مذاکره کردیم. احمدآقا اطلاع داد که امام جواب سئوالات دادگاه صحرائی را به آقای منتظری ارجاع دادهاند. در جلسه علنی برای رسیدن به مسائل جنگ شرکت نکردم. آقای دکتر روحانی و رضایی آمدند. گفتند آقای صیاد از دادن اختیارات به سرهنگ جمالی پشیمان شده و گفته است خودش میخواهد حضور داشته باشد. عصر اعضای سمینار وزارت ارشاد اسلامی آمدند. برای آنها صحبت کردم. سید مهدیهاشمی آمد. از خودش دفاع کرد و داشتن گروه مخفی و اسلحه و تندروی و پخش اعلامیه علیه بعضی از مسئولان را تکذیب کرد. گفتم به خاطر حفظ اعتبار آیتالله منتظری باید جنبه اثباتی قضیه درست شود. من پیشنهاد کردهام که به عنوان سفیر به خارج برود؛ او این را تبعید تلقی میکند. سه نفر از معاونان وزارت کشاورزی آمدند و از ضعف ]دکتر عباسعلی زالی[وزیر کشاورزی گفتند. ]آقای سید کاظم اکرمی[ وزیر آموزش و پرورش برای حل مشکل مدرسه چیتچیان آمد. این مدرسه منحل اعلان شده و اولیاء بچهها میخواهند بیایند و در مجلس متحصن شوند. قرار شد من دو نفر داور معرفی کنم. ]دکتر علیرضا مرندی[وزیر بهداری با معاونان آمدند و از تلاش مخالفان برای لغو قانون الحاق دانشکدههای پزشکی در بهداری شاکی بودند. تا ساعت نه شب در دفترم کار کردم. از آیتالله خامنهای خواستم برای مشکل ]اختلاف میان[ آقایان صیاد و جمالی کمک کنند.