سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولان وزارت ارشاد اسلامی و نمایندگان فرهنگی ایران در خارج از کشور

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولان وزارت ارشاد اسلامی و نمایندگان فرهنگی ایران در خارج از کشور

  • پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۵

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
در شرایط حاضر حساسیت دنیا در مقابل ما فقط مسائل اقتصادی و سیاسی و اهمیت سوق‌الجیشی ایران و غیره نیست. شاید آنچه ریشه‌دار و مورد بغض اینهاست، جنبه‌های فرهنگی انقلاب است. آنها می‌دانند که مسأله فرهنگی چقدر مهم است و اگر ملت‌ها از فرهنگ خالی باشند، اگر عنصر ملی‌گرایی در آنان قوی باشد، باز خطر زیادی ندارند. البته تعصب قوی و نیرومندی ایجاد می‌شود، ولی مزاحمت زیادی ایجاد نمی‌کند.
اکنون دنیا فاقد یک فرهنگ غنی است که بتواند مزاحم قدرت‌های سلطه‌گر شود. مارکسیست‌ها واقعآ در صدد بودند مکتب کاملی بیاورند که همه چیز از زیربنا دید فلسفی و آمیخته با مسائل اجتماعی داشته باشد و محورهای خاصی هم برای تنظیم همه چیز ارائه کردند. اگر اینها را با واقعیت دنیا وفق می‌داد، می‌توانست کاری بکند. اما مطالب این مکتب با فطرت نمی‌خواند. تفسیر غلطی از تاریخ و طبیعت و تحلیل‌های اشتباهی از آینده ارائه نمودند که مسائل غلطی هم براین تحلیل‌ها باز می‌شد. آنها وجود هر چیزی را  
می‌خواستند با ابزار تولید بیان کنند. می‌بینیم که همان سال‌های اول هم لنین و دیگران نتوانستند این طرح‌ها را اجرا کنند. مکتبی که برمبنای آن می‌خواستند اساس خانواده را به‌هم بریزند و زندگی خصوصی مردم را متلاشی سازند و آن ارتباط‌های عاطفی را از انسان جدا سازند، به خاطر همین مسائل بود که این مکتب کم‌کم شکست می‌خورد و اکنون دارند تسلیم همان تز غربی‌ها می‌شوند، چه می‌شود که مکتبی بعد از آن همه ادعاهای دهان پرکن، همان رویه و کارهای غربیها را پیشه کند و البته اسمش را چیز دیگری بگذارد و ادبیات دیگری هم عرضه کند.
به هر حال زندگی باید برمبنای یک اصولی باشد که اینها برای قانع کردن مردم خود برخی را عمل می‌کردند و برخی را کنار می‌گذاشتند. ولی پایه فلسفی صحیح و جهان‌بینی و ارتباط منسجم در زندگی آنها وجود ندارد و همه‌اش تضاد و تناقض و ناهماهنگی و اختلاف وجود دارد.
به عقیده ما کسی تا حالا پیدا نشده که بتواند عقیده ما را رد کند، نه در بحث و نه در میدان عمل. البته یک محک آزمایشی به‌آن صورت خیلی عینی وجود ندارد که با آن اثبات شود و دو طرف بنشینند و مسائل را از نزدیک با هم بحث کنند ولی اصول مورد اتکای ما و مسائل زیربنایی و فلسفی و اصول اعتقادی و مکتبی که بر آن تکیه دارد و همه چیز آن قدر روان و راحت است که همه می‌توانند بفهمند که اصول قابل دفاعی است.
در این مکتب از ابتدا در برخورد با مبداء خلقت تا معاد، اصول واقعی تنظیم شده و اصولی که در زندگی و برخورد با انسان‌های دیگر لازم است همه وجود دارد. کمترین مسائل در این مکتب هست که در اختیار بشر قرار گرفته است. اصول اعتقادی ما بر مبنایی استوار است که الهیون دنیا باید قبول کنند. آنها که خدا را با آن صفات قبول دارند مجبورند مطلب استدلالی ما را بپذیرند. بنابراین یک مکتب در اختیار ماست و اصولا انقلاب ما برای احیاء همین مکتب برپا شده که در طول تاریخ آن را منزوی ساختند و به‌دست فراموشی سپردند. مکتبی را که یک گنجینه‌ای برای بشریت است، از دسترس انسان‌ها دور نگاه داشتند.
نهضت‌های دیگر چنین ادعایی را که ما داریم مطرح نمی‌کنند. اگر این ادعا  
پشتوانه اجرایی درستی پیدا بکند و الگوی مشخصی ارائه بدهد و در این زمان که نسبت به گذشته ارتباطات وسیع‌تری وجود دارد، آن را به‌جهان اعلام کند و بگوید این زندگیست و این امر بعیدی نیست که انقلابی مثل انقلاب ایران در جهان پیروز شود و آرمان‌های اسلام را پیاده کند و از مردم جهان دعوت کند که بیایید و ببینید که زندگی چیست؟
البته خیلی‌ها در دنیا از این فکر می‌ترسند، ولی این طور نیست که متفکرانی نباشند که این حرفها را بفهمند، ممکن است سیاست‌مدارها نفهمند، ولی کشورهایی که تمدن چند قرنی دارند، دانشگاه و مراکز علمی و کتابخانه و مراکز تحقیقاتی دارند، ممکن نیست متوجه این امور نشوند. آنها قبلا از اسلام شناخت داشتند و حالا که حادثه‌ای هم در جهان اتفاق بیفتد به‌آرشیوهای خود مراجعه می‌کنند. ممکن است آنها از همین طریق زنگ خطر را به‌صدا در می‌آورند و البته باید قبول کرد که انقلاب برای آنها خطرناک است.
ما اکنون مبشر چنین طرز تفکری در جهان هستیم که بعد از هزار و چهارصد سال از اسلام گذشته و اسلام هم وارث مکاتب دیگری است که همه آنها در اصول یکی هستند. اینکه خداوند می‌فرماید: دین نزد من اسلام است. ادیان سابق را هم شامل می‌شود. اسلام دینی است که از روز آغاز زندگی بشر همراه او بوده و با مقداری اختلاف در شرایط گوناگون وجود داشته و نقطه اوجش در زمان پیغمبر اکرم(ص) بوده است. در کشور ما کسی که مدعی رهبریست، این را می‌خواهد احیاء کند. انقلاب ما می‌خواهد این دینی را که از اول بشریت همراه انسان بوده، احیاء کند و این حرف بزرگی است که مسیحیان و یهودیان و همه الهیان آن را می‌فهمند. آنها که با حرف‌های آسمانی سروکار دارند می‌توانند بفهمند که این کار انصافآ کار بزرگی است و شما نمایندگان فرهنگی جمهوری اسلامی هم دستتان پر است با این معارفی که از اسلام در اختیار دارید. دست پری برای برخورد با آدم‌های باسواد و اهل فکر دارید. شعارهایی که جمهوری اسلامی مطرح می‌کند شعارهایی مناسب است که کسی نمی‌تواند با آن مخالفت کند.
رذالتهایی که اینها برای هتک حیثیتی و فکری جمهوری اسلامی می‌کنند از تلاش‌های فیزیکی آنها بیشتر است. آنها می‌خواهند جمهوری اسلامی به‌عنوان  
یک حرکت مطلوب در دنیا مطرح نباشد، هرکس از غرب می‌آید، می‌گوید که اسلام غریب و مظلوم و ناشناخته است.
ببینید در این قضیه قاچاق اسلحه که آن را به‌ایران نسبت دادند، چقدر وقت آنها صرف شد که همه آن اصلا از پایه دروغ بوده است و تا آنجا که من دیدم اکثر روزنامه‌های معتبر دنیا برای این مطلب چندین بار نوشتند و مصاحبه و تحلیل کردند. علت این کارها این است که احساس می‌کنند جمهوری اسلامی اعتباری در دل مردم آزاد و آزادیخواه جهان ایجاد کرده و مرکزی قوی برای مبارزه با استکبار و سلطه‌گرها به‌وجود آورده است. این همه تبلیغات به ضرر خودشان هم هست. وقتی آن‌همه اصرار می‌کنند که ما دو میلیارد دلار اسلحه از زرادخانه‌های آمریکایی بیرون کشیدیم، این خیلی برای آن‌ها ضعیف است. مسائل دیگری هم مطرح می‌کنند که مثلا در لبنان یک گروهی وجود دارد. فرضآ جهاد اسلامی که خود را طرفدار ما می‌داند و ما هم او را محکوم نمی‌کنیم و اگر کار درستی هم انجام دهد که اصولی باشد، ما قبول می‌کنیم، مثل هر سازمان دیگر، اینها را در دنیا بزرگ می‌کنند و روی آن تبلیغات می‌کنند.
اگر اعضای سازمانی در جایی برای شیطنت‌طلبها و چریک‌ها دفتر باز کنند، آنها کار خودشان را تروریسم نمی‌دانند، اما اگر ما این کار را بکنیم که هیچ وقت نکردیم ما را تروریست معرفی می‌کنند. چون تروریسم یک مسأله زشتی است، می‌خواهند ما را با آن بدنام کنند.
از مسائل دیگری که آنها مطرح می‌کنند مسأله شکنجه است. من با قاطعیت ادعا می‌کنم که زندان‌های ما اکنون بهترین زندان‌های دنیاست. در هیچ جای دنیا به افرادی که اتهامات سیاسی دارند و نوعآ تروریست و خرابکار محسوب می‌شوند مرخصی داده نمی‌شود.
ممکن است به زندانیهای عادی با چک و سفته و ضمانت‌های سنگین اجازه مرخصی بدهند، ولی اینجا رسمآ به همه مرخصی می‌دهند که پیش زن و بچه‌های خودشان بروند. البته بعضی هم فرار کرده‌اند. ولی ما به‌خاطر چند نفر بقیه را محروم نکردیم. چون ما خودمان زندانی بودیم و می‌دانیم که چند روز مرخصی رفتن، چقدر برای زندانی خوب است. در شمال آن‌طور که آقای موسوی اردبیلی می‌گفتند، زندانی داریم که خود زندانیها آنجا را اداره و نگهبانی  
می‌کنند و تا حالا هم هیچ کس فرار نکرده است. اخیرآ با فرمان امام می‌بینیم زندانی‌ها عمده حساب پس‌اندازشان و درآمدشان را برای جبهه‌های جنگ اختصاص می‌دادند. زندانیها همه نوع برنامه فرهنگی دارند.
خارجی‌ها روی مسأله زن نیز زیاد هیاهو می‌کنند، اما به‌خوبی می‌توانیم ثابت کنیم که اسلام بهترین نوع زندگی را برای زنان در نظر گرفته است و غربی‌ها هیچ چیز به‌زن ندادند.
به هرحال دشمنان ما با حربه‌های جدید و قدیم به‌جان ما افتادند. ارتباط شما در خارج بیشتر است و شما باید بتوانید از روزنامه‌های آنها استفاده کنید. ولی روزنامه‌های آنها نوعآ مادی است، ولی گاهآ ارزش‌هایی را مطرح می‌کنند. البته شرایط سیاسی فعلی دشوار است ولی به هرحال باید حل شود و شما می‌توانید با امکانات زیاد آنها برای اسلام تلاش کنید و کارتان هم ثمربخش خواهد بود. کارها البته دشوار است. ما یک جنگ جدی با دنیای کفر داریم که آنها به راحتی حاضر به‌دست برداشتن از خدایانی که برای خود تراشیده‌اند نیستند. شاید به زودی به‌حل آن مسائل هم برسیم و امیدواریم که شما پیشتاز راه باشید.
    والسلام علیکم و رحمه‌اللّه و برکاته