خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
سهشنبه 30 دی 1365 بعد از نماز صبح تا ساعت هشت صبح گزارشها را خواندم و به رادیوها گوش دادم. با اینکه تا حدودی به پیروزی ما در کربلای پنج اعتراف میشود، ولی هنوز تلاش در حفظ روحیه عراقیهاست.آقای ]علی[ شمخانی ]فرمانده نیروی زمینی سپاه[ و آقای ]محمد[ باقری ]معاون اطلاعات نیروی زمینی سپاه[ از جلو آمدند. گزارش کاملی دادند. معتقدند اگر امکانات بسیج شود، همین جا میتوانیم جنگ را ببریم؛ ارتش عراق ضربههای کاری خورده است. آقای باقری آمار انهدام نیروهای عراقی را داد، اگر درست باشد، ضربه جدی است. ]ارتش عراق[ حدود صد تیپ به میدان آورده و هشتاد درصد آن آسیب دیده است. از بیست تیپ دست نخورده دیگر میتواند استفاده کند. البته از آسیب دیدهها هم استفاده میکند. سه محور برای ادامه عملیات مطرح است. روی هم رفته آن محوری که فرماندهان سپاه انتخاب کردهاند، مهمترین است، گر چه آقای خامنهای و من قبلا روی محور دیگری تکیه داشتیم. خواستار تقویت مهندسی، پدافند و توپخانه بودند. آقای رفیقدوست مدعی است که از نظر مهمات، در مضیقه نمیافتیم.دکتر روحانی و سرهنگ ترابی که از غرب آمده بودند، گزارش وضع آنجا را دادند. مجموعاً امیدی به موفقیت چشمگیر ارتش ندارند. میگویند حداکثر دو ارتفاع کوچک شرمیل و تپه سرخه را ممکن است بگیرند. به دکتر روحانی گفتم برای تقویت پدافند خط، چند ]توپ[ اورلیکن را جلو ببرند و سایت موشکی هاک را هم جلوتر ببرند. عصر آقای ]محمدعلی[ انصاری هم از طرف امام در این خصوص پیغامی تلفنی گفت. ظهر با آقای ]محمد[فروزنده ]مسئول مهندسی قرارگاه خاتم[ درباره تقویت مهندسی خط مذاکره و تصمیمگیری کردیم. قرار شد برای تعمیر واحدهای آسیب دیده و گرفتن ماشینهای سنگین از ارگانهای دولتی اقدام کنیم. عصر بیشتر وقت به خواندن گزارشها گذشت. اعتراف به شکست عراق، کم کم رواج میگیرد. از آقای ریشهری در مورد سه آتش سوزی در کویت پرسیدم. توضیح داد.آقای رضایی، تلفنی اطلاع داد پاتکها و آتش توپخانه دشمن، امروز شدید بوده و کمی عقبنشینی داشتهایم. شب دیر وقت آقای رحیم صفوی و آقای ]مرتضی[ قربانی ]فرمانده لشکر 25 کربلا[ آمدند. از فشار فوقالعاده توپخانه و نیروی هوایی دشمن برمحور پیشروی به سوی بصره، اظهار نگرانی کردند و خواستار تقویت پدافند و توپخانه و مهندسی بودند. به نظر میرسد در پیشروی دچار مشکل شدهاند و پیش بینیهای دیشب و امروز صبح، جای خود را به نگرانی داده است.