خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

  • سه شنبه ۳۱ تیر ۱۳۶۵

سه‌شنبه 31 تیر 1365  تا ساعت ده ونیم صبح در جلسه علنی ماندم. در دفترم به کارهای جاری امور جنگ پرداختم. آقای امراللهی ]رئیس سازمان انرژی اتمی[ آمد و خبرداد که در مذاکره با فرانسه از ادعای غرامت آنها در خصوص لغو قرار داد نیروگاه دارخوین کاسته‌اند. از مزاحمت شهرداری در مورد کارهای انرژی اتمی در اهواز گله داشت. آقای ]احمد[وحیدی ]معاون اطلاعات سپاه[ آمد. در مورد آزاد کردن یکی از گروگانهای آمریکایی در لبنان مذاکره شد. ما نفوذ جدی در گروگان‌گیرها نداریم. آنها موانعی مطرح کرده‌اند و به نظر می‌رسد معطل خواهند کرد.آقای ]عبدالمحمد[ رئوفی فرمانده لشکر ولی عصر خوزستان آمد و از کمی پشتیبانی استان از لشکر گله داشت. بنا شد کمک کنیم. گویا امکانات استان از کانالهای دیگر صرف جنگ می‌شود و استانهای دیگر بیشتر به لشکر مربوط خود می‌پردازند. معمولا هر استانی لشکرهای سپاهی مربوط به خود را با کمک‌های مردمی پشتیبانی می‌کنند. ظهر نماینده الیگودرز آمد. ماشین و محافظ می‌خواست. روحانی دهدشت آمد. از اینکه بعضی از مسئولان منطقه به دلیل اینکه مقلد آقای ]سیدابوالقاسم[خوئی است، با ایشان مخالفت می‌کنند، گله داشت. عصر در شورای‌عالی انقلا ب فرهنگی شرکت کردم. اساسنامه دانشگاه تربیت مدرس مطرح بود و آقایان ]محسن[قرائتی و ]غلامعلی[حدادعادل برای بحث در کتب دینی مدارس و دانشگاه‌ها آمدند. آقای قرائتی به تلخی از کتب موجود شکایت داشت. فکر می‌کند افرادی از قبیل جامعه مدرسین ]حوزه علمیه قم[ می‌توانند این کتابها را بنویسند. آقایان ]غلامعلی[ حداد عادل و دکتر ]علی[احمدی جواب‌های خوبی دادند. رئیس دانشگاه تربیت معلم هم تعیین شد. شب در مجلس ماندم.