خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب و پیروزی

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب و پیروزی

الگوی نظام اسلامی و تفاوت آن با مدل های سوسیالیستی و ملی گرایی از دید هاشمی

  • جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷

الگوی نظام اسلامی و تفاوت آن با مدل های سوسیالیستی و ملی گرایی از دید هاشمی تاریخ: 17/6/1357      در سال آخر زندان که مبارزات اسلامی در سراسر ایران اوج گرفته بود و نیروهای مذهبی پیشتاز و صحنه‌گردان مبارزات بودند و نقش ملی‌گراها و کمونیستها و التقاطیون در مبارزات بسیار ناچیز بود و توده خلق که معمولاً تکیه گاه بحث‌های آنها بود، برمحور امام و روحانیت می‌چرخیدند، نیروهای غیرمذهبی عملاً به ناکارائی تحلیل‌های خود پی برده بودند و کم کم جهت بحث‌هایشان را عوض کردند و به چگونگی محتوای نظام اسلامی که شکل‌گیری آن بیشتر از گذشته مدنظر شده بود، متوجه ساختند.     کمونیست‌ها الگوی عملی حکومت مورد نظرشان را چین و یا شوروی یا کوبا و یا آلبانی معرفی می‌کردند و ملی‌گراها به چند سال دولت دکتر مصدق تکیه می‌کردند و التقاطی‌ها هم علاوه برساخته‌های ذهنی و آرمانی خودشان، به مخلوطی از حکومت علی(ع) و مائو یا کاسترو اشاره داشتند.      آنها در حالی که از ما می‌خواستند الگوی حکومت اسلامی مورد نظر امام و روحانیت را مطرح کنیم، در محافل خاص خود مدعی بودند که مذهبی‌ها به تجدید خلافت و یا حاکمیت مسجد، شبیه حاکمیت کلیسا در قرون وسطی، می‌اندیشند و با چنین ادعایی طبعاً اشکالات وسیعی را با ذکر مواردی از سوء عملکرد خلفا و کلیسا، در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و علمی، ردیف می‌کردند و در عین حال شبهاتی نیز در موضوع‌های مختلف از جمله در مبداء و معاد، احکام قضایی اسلام، جایگاه و حقوق زنان و اقلیت‌ها، بانکداری، ارتداد، قصاص، جهاد و عبادات و ... مطرح می‌کردند.     ما البته الگو و نمونه عملی از حکومت اسلامی متناسب با زمان نداشتیم که ارائه دهیم، ولی با اطلاع از مبانی و منابع اسلامی و با استفاده از اصل اجتهاد پویا، بسیاری از شبهات سطحی آنان را پاسخ می‌دادیم بحث‌های ولایت فقیه امام و این نظر ما که شکل حکومت در اسلام به پادشاهی یا جمهوری یا پارلمانی یا خلافت ارثی محدود نیست و می‌تواند با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی هر کشور و نظر مردم، یکی از آنها و یا ترکیبی از آنها، اجرا شود، کمک زیادی به رفع شبهه‌های مطرح شده در بخش مدیریتی و نظام سیاسی آینده می‌کرد. همچنین تکیه ما بر نقش عقل و تجربه در انتخاب شکل حکومت در اسلام و نیز وجود اصل بیعت و اصل مشورت در قرآن و سابقه عملی آن از زمان پیغمبر(ص) و ائمه، و بسیاری از اینگونه موارد، کار استدلال را برای ما آسان‌تر می‌کرد.     در بُعد عدالت اجتماعی و مبارزه با تبعیض سیاسی و فرهنگی و مدیریتی و اقتصادیی و آموزشی هم دست ما پُرتر از دستهای آنها بود، چون در الگوهای عملی آنها موارد فراوانی از بی‌عدالتی قابل احصا بود ولی ما بیشتر به اصول عقیدتی یا فقهی مورد قبول دانشمندان اسلامی تکیه می‌کردیم که راه را برای کسانی که بخواهند عادلانه عمل کنند باز می‌گذارد و جلو ستمگران را می‌گیرد و در مورد حدود مالکیت و روابط کارگر وکارفرما و سهم سرمایه و منابع طبیعی و نقش دولت و مردم هم معمولاً آنها دستشان خالی بود و ما در متن قرآن و نهج‌البلاغه و فقه مطالب قانع کننده خوبی داشتیم.     به هر حال در آن گفتگوها، با توجه به باز بودن فضای بحث، مطالب جالبی نیز ردوبدل می‌شد. حیف که آن مطلب در جائی ثبت نشده است که اگر چنین می‌شد امروز ما منبع قابل توجه‌ایی از پرسشها و پاسخ‌های سیاسی و دینی داشتیم، که می‌توانست مورد استفاده جوانان قرار گیرد.منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری