پشت پرده آخرین نمازجمعه هاشمی
تهران - ایرنا -26 تیرماه که بیاید، غیبت یکی از باسابقه ترین ائمه جمعه ایران از تریبون نمازجمعه تهران پنج ساله می شود.
روزنامه ابتکار روز سه شنبه در گزارشی با عنوان « پشت پرده آخرین نماز جمعه هاشمی »نوشت که در حوادث پس از انتخابات خرداد ۸۸ دو نماز جمعه اهمیتی تاریخی پیدا کرده است:
- یکی خطبههای نمازجمعه ۲۹ خرداد ۸۸ به امامت مقام معظم رهبری بود که در اوج اتفاقات پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ ایراد کرده بودند و خواستار حفظ آرامش در کشور شده بودند.
- دیگری خطبههای نماز جمعه آیت الله هاشمی رفسنجانی در روز ۲۶ تیرماه ۸۸ بود.
از آن تاریخ تا کنون این امام جمعه با سابقه دوری طولانی مدتی را با این تریبون عبادی سیاسی نظام تجربه کرده است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آن روز از تریبون نماز جمعه سخنانی برزبان آورد که با فضای رسمی حاکم بر مناسبات سیاسی کشور کمی متفاوت مینمود و از همین منظر خطبههای آن روز وی با دو برخورد شدیداً متضاد دو گروه از مردم و سیاسیون کشور مواجه شد.
معترضان به نتایج انتخابات که آن روز در نماز جمعه هم حضوری پررنگ داشتند، از سخنان وی خشنود شده و آن را در راستای انجام وظایف یک خطیب نماز جمعه متنفذ در نظام جمهوری اسلامی میدانستند. از آن سو مخالفان وی و مواضعش در آن نماز جمعه نیز به شدت به وی حمله کردند که این سخنان در راستای همراهی با راهپیمایان و «فتنه گران» بوده است.
از آن تاریخ، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هدف شدیدترین حملات از سوی بسیاری از چهرههای عمدتاً اصولگرا، به خصوص برخی از دوستان سابق وی در تشکلهای سیاسی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزههای علمیه قم قرار گرفت. به گونهای که آن خطبهها به «آخرین نمازجمعه هاشمی» مشهور شد.
او البته در مقاطع دیگری در پاسخ به درخواستهایی برای ارائه راهکارجهت ایجاد آرامش در فضای ملتهب چندسال پس از آن، همواره سؤال کنندگان را به سخنان و پیشنهادهای خود در آن روز و آن خطبهها حواله می دادریال موضوعی که البته مخالفان وی را عصبانیتر میکرد و به همان اندازه حملات نسبت به او را شدیدتر.
آن روز و آن نماز جمعه در روزنامهها و رسانههای داخلی، بازتاب گستردهای داشته و همگان از حوادث آن روز و سخنان مطرح شده در آن خطبهها آگاه شدهاند، اما روایت یک دست اندرکار برگزاری نماز جمعه تهران از آن روز، نیز جالب است. مسئول سابق ستاد نماز جمعه تهران، ناگفتههایش از آخرین نماز جمعه اقامهشده به امامت آیتالله هاشمی رفسنجانی را بیان کرد.
حجتالاسلام مسعود مرادی در سایت آیتالله هاشمی رفسنجانی نوشت: «پس از ترور مقام معظم رهبری که در آن زمان نماینده حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع و امامجمعه تهران بودند، آیتالله هاشمیرفسنجانی اولین نماز جمعه خود را در تاریخ ۱۲/ ۴/ ۱۳۶۰ اقامه کردند؛ ناگفته نماند که از زمان مرحوم آیتالله طالقانی تاکنون تهران سه امامجمعه ثابت و ۱۱ امامجمعه موقت را به خود دیده است که در حال حاضر تهران پنج امامجمعه موقت دارد.
وی افزود: با وجود پیگیری مکرر و مذاکرات و حتی با انتقاد شخصیتها و مسئولان کشور و حتی ائمه جمعه موقت روبهرو بودیم که چرا به مصلی نمیرویم، با توجه به گرما ضرورت دارد.
قریب ۳۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد و بایستی نمازجمعه به مصلی منتقل شود معمولاً شهر را به چه چیز میشناسند؟ به مصلی و فرودگاه و برج که انشاءالله امیدواریم که هرچه سریعتر اقدام عاجل به عمل آید و نمازجمعه در جایگاه اصلی خود اقامه شود.
مرادی ادامه داد: پس از انتخابات ریاستجمهوریاسلامی دهم بود که کشور و حتی نمازجمعه تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته بود.
پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاستجمهوری، افراد مختلف و گروهایی در صدد حذف هاشمیرفسنجانی برآمدند.
این افراد یا به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه با استفاده از هر تریبونی به این موضوع دامن میزدند. اولین موضوع هم بحث امامجمعهای ایشان بود.
بعضی از افراد با تحریکات فراوان، فشارهای مختلف میآوردند که نمازجمعهای را که به امامت ایشان برگزار میشود ناتمام بگذارند.
آنقدر فضای اجتماع را مسموم کردند که خود آیتالله هاشمیرفسنجانی یک نوبت در نمازجمعه غیبت کردند. تا اینکه در نوبت بعدی که همان روز ۲۶ تیر بود با تدبیر مقام معظم رهبری، ایشان پس از غیبت در نمازجمعه قبلی به نماز آمدند.
مسئول سابق ستاد نماز جمعه تهران در ادامه تشریح اتفاقات آن روز نوشت: با هماهنگی بهعملآمده، این نمازجمعه با شیوه هرچه بهتر برگزار شد اما از آنجا که درگیریها در اطراف دانشگاه به صورت پراکنده بین گروهها بهوجودآمده بود، اوضاع رفتهرفته بدتر میشد. گاز اشکآور شلیک میشد تا آنجا که دود این گاز به سمت جایگاه تریبون نماز آمد.
دیگر قدرت نفسکشیدن نداشتیم. آقای هاشمی هم به سختی نفس میکشید و اشک از چشمانش میآمد، ما پشت سر آقای هاشمی ایستاده بودیم.
آقای هاشمی میخواست هر طور شده حرفش را بزند. دستمالی را خیس کردیم و در اختیارش قرار دادیم تا ایشان بتوانند به سخنرانی خود ادامه دهند.
حجت الاسلام مسعود مرادی ادامه داد: وقتی قبل از دو نماز ایشان را میدیدم، بسیار آرام و با طمأنینه بودند. با تبسم به سمت تریبون رفتند، میخواستند حتماً حرفشان به مردم برسد. درگیریها که شدت گرفت، نگران مردم بودند.
ایشان بیشتر نگران مردم و جوانان بود که برای آنها اتفاق خاصی نیفتد. با توجه به شرایط نامناسب، یک گروه قلیلی سعی داشتند ساحت نماز، امامجمعه و مردم را بشکنند و توهین کنند و آنها را مورد اذیت و آزار قرار دهند انگار اصلاً قرار نبود با این عده برخورد شود.
وی در بخش دیگری از نوشته خود آورده است: همین چند روز قبل، از ایشان برای اقامه نمازجمعه سؤال کردم.
ایشان با قاطعیت گفتند هرگز به نمازجمعه بازنمیگردم و این پاسخ را به خیلی از دوستان دیگر و علما و فرهیختگان و نخبگان و مردم که از ایشان درخواست داشتند، گفتند.
آیتالله هاشمی اعتقاد داشته و دارند که من اگر بیایم و نمازجمعه بخوانم باید خیلی چیزها را بگویم، اگر بخواهم خیلی از مسائل را بگویم ممکن است وضعیت به هم بخورد. اگر هم نگویم این نگفتن باعث ساقط شدن عدالتم خواهد شد.