سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • نطق پیش از دستور ریاست مجلس شورای اسلامی آیت الله هاشمی رفسنجانی

نطق پیش از دستور ریاست مجلس شورای اسلامی آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • تهران-مجلس شورای اسلامی
  • سه شنبه ۳ شهریور ۱۳۶۰

جلسه: 60/6/3 - 1 September 1981

انفجار بمب در دفتر نخست وزیری و شهادت آقای رئیس جمهور(رجائی)و آقای نخست‏وزیر (باهنر)

بَسْمِ اللَّه الرَّحمن الرَّحیم. وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزنُوا و أنْتُم اِلا عَلَونَ ان کُنْتُم مُؤمِنین

بدون تردید اعمال و حوادث برای نشان دادن حقایق، زبان گویاتری از سخنهاو قلمها دارند. منتها با شناخت زیانعمل و زیانحادثهو تفسیر آنهاست که مردم آن‏رشد را پیدا می‏کنند و [می‏توانند]آنچه را که از سخن و قلم می‏فهمند از حادثه‏بفهمند. من شخصاً به این نتیجه رسیده‏ام که ملت ایران و مستضعفان جهان به این‏مرحله از رشد رسیده‏اند. یعنی گوش شنوا برای الهام گرفتن از حوادث دارند.عمل چنین نشان می‏دهد. در حادثه شهادت این دو برادر عزیز و بلکه این سه‏برادر عزیز البته در یک بعد خسارت عمده‏ای برده‏ایم ما دو نفر از بهترین‏فرزندان انقلاب و یاران دوران مبارزه و دوران تیره درگیریهای زمان رژیم‏طاغوت دو نفر از بهترین مدیران لایق و تلاش گر و دلسوز جامعه را از دست‏داده‏ایم. خسارت بزرگ است! ما این را اعتراف داریم و مصیبة ما اعظمها.مخصوصاً برای مجلس شورای اسلامی که برای تقویت قوه اجراییه، دو نفر ازبهترین فرزندان خودش را ایثارگرانه در اختیار قوه اجرایی گذاشت که قوی بشود،اما دیروز جنازه آنها را تحویل گرفت و تشییع کرد. این تلخ است و ما این تلخی‏را مثل یک داروی تلخ می‏نوشیم، اما زیان این حادثه را هم کمی باز می‏کنیم. این‏حادثه به ما و جهان خیلی چیزها نشان داد و درسهای بزرگی گرفتیم. مجموعه‏حرکت ضدانقلاب در این مرحله نشانگر یأس مطلق آنهاست. آنها فهمیندند که‏دیگر به صورت یک جریان سیاسی در جامعه انقلابی ما حضور ندارند از اعمال‏و حرکتشان روشن است تا دو ماه پیش از این، تصورشان این بود که [می‏توانند]به عنوان نیرومندترین جریان سیاسی کشور حضور داشته باشند.

[t1] بنی صدر و لیبرالها هم چنین فکر می‏کردند و در کنارشان مدعیان چپ که‏خیال می‏کردند، لبرالیسم پلی است برای عبر آنها از این مرحله به مرحله پیروزی،به ادعای خودشان ائتلاف پایداری را درست کرده بودند تا به آن نقطه‏ای که‏می‏خواهند برسند زمان مناسبش را هم آنها انتخاب کردند. ما انتخاب نکردیم.اعلام مبارزه مسلحانه با آن هیجانهایی که ما از ایشان اطلاع داریم (و برنامه‏هایی که داشتند) از طرف آنها صورت گرفت و خیال می‏کردند که لحظه موعود فرارسیده است. دشمنان خارج از کشور ما هم به اشتباه همین محاسبه را داشتند آن‏هم خیال می‏کردند که با یک جریان غیراسلامی آسیب پذیر یا بالاجبارتسلیم‏پذیری همراهند و گمان می‏بردند که جایگزینی برای جمهوری اسلامی‏پیدا کردند. تا دو ماه پیش تحقیقاً تفسیرهای خارج و داخل و نیروهای‏ضدانقلابی این بود اما امروز حرکاتشان نشان می‏دهد که این طور نیست. واقعیتهاهم نشان می‏دهد که اینان به عنوان یک جریان سیاسی دیگر حضور ندارند. یعنی‏امروز (هیچکس که می‏گویم اغراق است) آنهایی که اهل نظرند، می‏فهمندجامعه‏ای که دیروز خودش را نشان داد، دیگر این تروریست‏ها را بعنوان ناجی،مدیر و اتکاء خودش نمی‏پذیرد در این نسل جایی برای آینده اینها نیست این راکاملاً احساس کرده‏اند و اگر نکرده باشند خیلی خیلی کوردل هستند. برای اینکه‏قضیه دیروز مسأله را خیلی روشن کرد.

ما دیروز صبح(خوب، شما می‏دانید)ساعت 7 اعلان کردیم که رئیس جمهور ونخست وزیر شهید شده‏اند. هیچ تبلیغ هم برای کشاندن مردم به خیابانها نداشتیم.خیلی‏ها به ما اعتراض کردند در آن لحظه‏ای که اعلان شد فرصتی به مردم‏می‏دادید در آن جو تروریزم، وقتی که تروریست می‏تواند در حساسترین دفترساختمان ریاست جمهوری یا نخست وزیری بمب بگذارد، خوب مردم احساس می‏کنند در خیابان هم ممکن است یک بمب باشد، قساوت آنها نشان می‏دهدکه[از این کارها]دریغ ندارند. طبعاً این حالت، آنهایی را که ایمان ندارند. بیایند به‏خیابان مانع می‏شود. حداقلش این است. ما سه ساعت وقت داشتیم. برای‏اجتماعی مثل اجتماع دیروز تهران سه ساعت وقت با امکانات ترافیک موجودخیلی کم است. شما دیدید که مردم چطور آمدند و دیدید که چطور با قضیه‏برخورد کردند. دنیا دید.

رادیو لندن که همیشه حقایق را تحریف می‏کنند مجبور شد(خیلی که دست کم‏بگیرد) بگیرد بیش از یک میلیون نفر، جمعیت [آمده بود.](البته ما خیلی بیشترمی‏گوییم.) امروز جمعیت بیش از یک میلیون نفر در این جو، در این شرایط، بااین فرصت و با این روح اجتماعی در هیچ جای دنیا [تشکیل]نمی‏شود؛ حتی درهندوستان چنیین جمعیتی را با این حال و با این شور نمی‏شود در جایی از دنیاجمع کرد. مردم آمدند. این نشان میدهد که الان انقلاب ایران و جمهوری اسلامی‏ایران از سطح یک حکومت و نظام سیاسی درآمده و تبدیل به یک جریان عمیق‏مقدس دینی شده که با ایمان مردم و با روح مردم پیوند پیدا کرده. حادثه دیروز واجتماع مردم در تهران و شهرستانها آن مقداری که من موفق شدم از فیلمهای‏تلویزیون ببینم، عاشورا را نشان می‏دهد.

مردم الان برخوردشان با این انقلاب مثل جریان هزارو سیصدو چند سال پیش‏کربلاست؛ یعنی جریانی که هزارو سیصدسال روی آن کار شده مردم همانطور که‏روز عاشورا حرکت می‏کنند دیروز حرکت کردند و آن طور داد کشیدند و آن طورگریه کردند. ساعت 10 نگذاشتند جنازه دو چهره محبوبشان را به قبرستان‏برسانیم. نه اینکه نمی‏خواستند دفن بشود، احساساتشان اجازه نمی‏داد چیزی راکه برایشان نمایانگر تقدس این جمهوری است از خودشان جدا بکنند.احساسات مردم است. این انقلاب از حد حساب گذشته و با احساسات وعواطف، آن هم حساس‏ترین عاطفه مردم پیوند پیدا کرده، امروز ما ازضدانقلاب طلبکار نیستیم، ما مسؤولان کشور نیستیم که با ضدانقلاب مواجهیم؛مردم هستنة؛ آنها از ما طلبکارترند. یقیناً آنها از ما بیشتر طلبکارند. آنها همانطورکه از قرآنشان، دینشان، امام حسینیشان و از امام زمانشان حمایت می‏کنند دارندبه این شکل از انقلاب حمایت می‏کنند اگر برای آنها خرج می‏کنند به همین شکل‏دارند برای این انقلاب هم خرج می‏کنند. هر کس این برداشت را از این انقلاب‏نداشته باشد کور است. دیروز هیچ کس نگفت مردم بیایید، امام هم نگفته بودند،تبلیغ هم نشده بودم، ائمه جماعت هم نگفته بودند. رادیو هم نگفت. مردم‏خودشان بودند این مردم از این جامعه است. دشمن هر چه کور باشد این رامی‏فهمد و می‏بیند. ضدانقلاب به خاطر همین وضعی که می‏بیند جرأت اعلام‏رسمی مقاطع عملیات خودش را هم نمی‏کند.

اگر یک گروهی چنین عملیاتی می‏کرد و ارزش مردمی داشت، برای ثبت درتاریخ هزار بار گناه می‏کرد و مسؤولیتش را می‏گفت، تاریخش را می‏گفت شاخه‏مجاهدین خلق در لندن اعلام می‏کند ما بودیم ما بودیم. رجوی فراری در پاریس‏می‏گوید: نه ما نبودیم وضع چنین است که حتی با این کارشان هم منافقانه‏برخودر می‏کنند. اعلام مسؤولیتش را هم نمی‏توانند بکنند. جامعه و مردم چنین حالتی هستند که ضدانقلاب چنان است این تقدس آمده و اینها مأیوسند پس‏عملیات اینها برای چیست؟ حادثه نشان می‏دهد که [ضدانقلاب]به یک جریان‏کینه‏توزانه و حرکت کور با خصومت ناشی از عقده شکست افتاده است. چیزی‏غیر از این در حرکت اینها نیست. برای اینکه فهمیدند. اگر هم نفهمیدند به زودی‏می‏فهمند) این جامعه دیگر متکی به افراد نیست. من این را قبلاً اعلام کردم‏وامروز روشن‏تر است.

به خدا قسم این انقلاب متکی به ما نیست؛ حتی در سطح امام امروز دیگر این‏انقلاب مثل روزهای اول به آن حد متکی به امام نیست مردم خودشان‏طلبکارند. خودشان این را به عنوان یک جریان مقدس شناخته‏اند و وظیفه‏می‏دانند از آن حمایت کنند. مردم نمی‏گذارند جریان ضداسلامی در این کشورحاکم بشود. به هیچ قیمت نخواهد گذاشت. پس ضدانقلاب دنبال چه می‏گردد؟لابد این سؤال مطرح است! اینها چه می‏گویند؟ جانشان در خطر است گفتم؛عقده حقارت و شکست وکینه وجودشان را قبضه کرده است و الان دارند از مردم‏انتقام می‏گیرند. آنها این جور فکر می‏کنند و می‏گویند، همین که ما هر روز نخست‏وزیری را از پا دربیاوریم و دائماً تبدیل به مسؤول جدید بشود، این جامعه به طورمداوم برنامه حرکت و خدمتگزار نخواهد داشت و مردم مأیوس می‏شوند. البته‏فهمیده‏اند که مردم هر چه محروم‏تر بشوند، باز بیشتر با انقلاب هستند. چون‏امروز قشر محروم با انقلاب است، آنهایی که شهید داده‏اند با انقلاب هستند،آنهایی که خانه ندارند با انقلاب هستند. آنهایی که بعد از انقلاب بارگرانی به‏دوششان سنگین‏تر شده با انقلابند. این را فهمیده‏اند. فقط می‏خواهند از این خلق‏محروم انتقام بکشند که چرا از انقلاب حمایت می‏کنید. کار دیگری که‏می‏خواهند بکنند این است که جامعه ما را در دنیا بی‏ثبات نشان دهند و روابطخارجی ما را مختل کننده باز نه برای خودشان! بحث این نیست که بگویند مابیاییم چون می‏دانند نمی‏آیند.

رجوی اگر امروز در این کشور پیدا بشود، مردم با دندانهایشان هم که شده او راقطعه قطعه می‏کنند. این را می‏دانند. او در این کشور هیچوقت جا ندارد این را اگرنفهمیده‏اند خیلی باید نادان باشند. بنی‏صدر هم همینطور؛ بقیه سلطنت طلبان وفلان و فلان که دیگر تکلیفشان از پیش روشن بوده است. اینها می‏خواهند ازمردم انتقام بکشند. انتقامشان هم این است که جامعه را بی‏ثبات کنند و نگذارنداستقرار سیاسی بیابد و خدمات برای مردم عرضه بشود. نگذارند دولت برنامه‏اجرا کند. از اهداف دیگری که [دارند و]باز می‏بینند شکست خورده‏اند (معمولاًاین جزء الفبای تروریست است) این است که تروریست می‏خواهد حکومت ونظام را به خشونت بکشد. همیشه یکی از اهداف ترور این است که نظام حاکم رابه خشونت وادارد تا تقدسش در دل مردم بشکند. این جا هم دشمن شکست‏خورده است.

امروز مردم از رأفت ما ناراحتند. ما پیش مردم شرمنده‏ایم که دشمن‏قسی‏القلب و شقاوت پیشه‏مان را می‏گیریم و در زندان‏ها مثل هتل با آنهامی‏کنیم. ما از این جهت پیش مردم شرمنده‏ایم. من دیروز یک لحظه جلو رفتم تابا مردم حرف بزنم. شعارهای مردم مرا شرمنده کرد. به خاطر اینکه شاید لیاقت‏حکومت بر این مردم را نداریم حکومت که نه، لیاقت اداره این مردم را نداریم به‏دلیل وجود همین عطوفتهای بیش از حد لازم، دیروز همزمان با شهادت نخست‏وزیر و رئیس جمهور، پیش نماز یکی از مساجد، حجت‏الاسلام و المسلمین آیت‏الهی را هم شهید کردند. این طور بمب می‏گذارند، آتش افروزی می‏کنند و این‏جوری جنایت می‏کنند. حرکت روشن است. رئیس جمهور چهارده میلیون رأی‏داشته است. اگر در کنار هر رأیی یک آدم رأی نداده باشد که طرفدار است‏نزدیک سی‏میلیون می‏شود دیروز قلب سی میلیون از این مردم به خاطر این‏جنایت سوخت. این مردم قلب شکسته دیگر رأفت ما را نمی‏پذیرند؛ این حالت‏ما را نمی‏پذیرند. پس اینکه تروریسم بخواهد ما را به خشونت بکشاند تا در میان‏مردم منفور بشویم [موفق نخواهد شد]قضیه معکوس است مارا محکوم می‏کنندکه ولا تأخذکم بهما رأفته فی دین الله. جامعه ما مسلمان است اعمال کیفرهای‏اسلامی را وظیفه و تکلیف می‏داند. روی این مسأله قاطعیت دارد. تروریزم اینجا کور خوانده است. خیال کرده که با به خشونت کشاندن ما و حکومت، زمینه‏اضمحلال حکومت را درست می‏کند. این جا هم شکست خورده است.

اگر ما نباشیم، مردم هنوز احترام دارند. من نمی‏دانم احترام تا کی بماند؟ اگرمردم احترام به مسؤولان موجودشان نداشته باشند، من این خطر را پیش‏بینی‏می‏کنم روزی برسد، که این مردم حوصله‏شان سر برود و بریزند در خانه‏هایی که‏احتمال می‏دهند تروریسم در آنجا وجود داشته باشد و صاحب خانه‏هاو بیوت رابه هم بزنند. البته مایل نیستیم به چنین روزی برسیم‏امیدواریم مسؤولان مسلطبشوند و مردم را قاطع کنند، ولی مسأله این است که این هدف تروریسم، شکست‏خورده است. هدف معروف دیگری که تروریسم[به دنبال دارد]منزوی کردن‏مسؤولان است. این هم جزء اهداف است. ما در این جریانات دستهای اینها رااز پیش خوانده‏ایم. می‏خواهند جوّ طوری بشود که مسؤولان نتوانند با مردم‏تماس داشته باشند. [مثلاً]بنده که مسافرت می‏کردم؛ دیگر در هر استان، شهر ودهی؛ و در هر مسیری به میان مردم نروم و مردم کم کم ببینند مسؤولان در بین‏خودشان نیستند. این فاصله انداختن جزو اهداف است. این جا هم شکست‏خورده‏اند و برعکس شده، یعنی مردم به جای اینکه کمتر ما را ببینند و دلسردبشوند علاقه‏شان تبدیل به عشق شده است ولحظاتی را انتظار می‏کشند که‏مسؤولان کشور را در میان خودشان ببینند.

آنها به ما می‏گویند نیایید؛ می‏گویند توقع نداریم، صبر کنید جوّ درست بشود،بعد به میان ما بیاید. وقتی که می‏بینید ما در یک سخنرانی شرکت می‏کنیم، به مااعتراض می‏کنند و می‏گویند ما الان از شما توقع نداریم؛ حرفهای شما را ازتریبون مجلس یا جاهای دیگر می‏فهمیم. تروریسم در این جا هم شکست‏خورده است و درست نقطه معکوس آنرسیده است. حرکت دیروزمردم این راثابت کرد و مطلب روشن است. این را اینها می‏فهمند. تروریستهای ما این حرفهارا می‏فهمند و بنابراین مأیوس مأیوس هستند.

از آن طرف دولتی مثل فرانسه با منطق نظامات بین‏المللی(!) با حرکت دیروزبه طور زیان‏وار (شکست خورده بود) بیشتر شکست خورد. اگر فرانسه بگوید که‏من تردید داریم سازمان مجاهدین خلق بابنی‏صدر پشت این ترور بوده‏اند. بایدخیلی پررو شده باشد، و بایدبا نهایت بی‏شرمی ادعا کند که آنها نبوده‏اند و کسان‏دیگری بوده‏اند. اگر اینها نبوده‏اند(البته بوده‏اند) چطور اعلان کردند ما می‏دانیم‏که آنها بوده‏اند. بر فرض نبودند و آن سلطنت طلبان با بختیاریها، بوده‏اند یعنی‏طرفداران بختیار بوده‏اند یعنی طرفداران بختیار بودند که باز هم در حمایت‏فرانسه هستند. فرانسه الان چه دلیلی دارد؟ با چه منطقی تروریستهایی که رئیس‏جمهور و نخست وزیر یک کشور را اینجور شهید می‏کنند و جنازه‏اشان رامی‏سوزانند و جزغاله می‏کنند، نگه می‏دارد؟

این همه حرف و هیاهویی که غرب به خاطر چند جاسوسدر جاسوسخانه‏آمریکا علیه ما راه انداخت که اینها وحشی هستند و نظامات بین المللی رامراعات نمی‏کنند، برای این جنایتکارانی که زیر بال حمایت آنها هستند چه‏جوابی دارند؟ آنها خیال می‏کنند اینجا فتح می‏کنند. من باز اعلام خطر می‏کنم.(البته دلم برای این خطری که پیش می‏آید، نمی‏سوزد) مستضعفین جهان دارند،مؤمن می‏شوند که اگر یک انقلاب واقعی در دنیا صورت بگیرد و وابسته به‏ابرقدرتها نباشد و در خدمت محرومان و مظلومانباشد، نظامات ادعایی‏بین‏المللی به عنوان وسیله شکست آنها به کار گرفته می‏شوند. این را می‏فهمندویک روز علیه همین کسان که علمدار این نظامات و مدعی آن هستند، طغیان‏می‏کنند و روزی که این احساس در مردم پیدا شود آیا آن موقع میترانها و ریگانهاو امثال آنها برایشان امکان زندگی در دنیا هست؟ (ایا آن موقع) کشتیهایی باچند صدهزار تن نفت به آسانی از این تنگه‏ها عبور می‏کنند و برای این نظام‏هانفت می‏برند تا کارخانه‏هاشان بسوزد آیا دیگر اجازه می‏دهند که شما آرام در آن‏هتل‏ها و جزیره‏ها بنشینید و عیاشی کنید؟

شما این مردم را گول زده‏اید اما این حوادث زیان دار و گویا است. شماچگونه می‏توانید (در دنیا) توجیه کنید که رئیس جمهوری را با چهارده میلیون‏رأی و نخست‏وزیر دانشمندی را که تمام عمر قلم و زبانش را حقوق معلمی درخدمت این مردم بوده است، جزغاله کنند و تروریستهایش به عنوان افراد سیاسی‏شکست خورده در حمایت شما بمانند؟ آیا مستضعفین این را از شما می‏پذیرند؟آیا فردا با این منطق می‏توانید جلوی هواپیماربایی و کشتی ربایی و حرکتهای‏تخریبی بین‏المللی را بگیرید؟ با این عملی که می‏کنید، همه آنچه را که بافتید به‏هم می‏ریزد مااز این[پیش آمد] بدمان نمی‏آید. بگذار این نظام پوسیده‏ای را که‏بگین‏ها و میترانها و ساداتها و شاه‏حسین‏هاو شاه حسن ها و شاه خالدهاپرچم‏دار و گرداننده‏اش هستند از هم بپاشد! امروز پرچمهای عزای ملت هفتصدمیلیونی هند برای شهدای ما نیمه افراشته است.اگر هند برای ما عزادار باشد چه‏غم که بگین و میتران و بنی صدر و رجوی خوشحال باشند.

به هر حال از نظر من با این فرصت کم - که وقت حساس مجلس را هم زیادگرفتیم - این حادثه در تاریخ بشریت گویا و زیاندار است و آنقدر با مردم حرف‏می‏زند و الهام می‏دهد که ما حاضریم این قربانیها را بدهیم و این مقدار با مردم‏حرف بزنیم و آنها را روشن کنیم و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته.