سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • نطق پیش از دستور ریاست مجلس شورای اسلامی آیت الله هاشمی رفسنجانی

نطق پیش از دستور ریاست مجلس شورای اسلامی آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • تهران-مجلس شورای اسلامی
  • دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۶۰

جلسه: 60/5/12 - 4 August 1981

انفجار بمب در تهران و باختران - ترور شخصیتها

ملت ایران و نمایندگان محترم(کاملاً)مطلعند که دیروز بمبی مقابل‏بیمارستانی در خیابان پاستور منفجر شد. اخبار مربوط به آن بمب و نیز انفجار وبمبی در باختران را شنیدید که در میان مردم [منفجر شد]و تلفات مربوط به آن‏بمب را هم دیدید.

گاهی به پاسداری حمله می‏شود که از جبهه برگشته است؛ در منزل یا درخیابان است و یا در حال پاسداری در کنار مؤسسه‏ای ایستاده است گاهی به امام‏جماعتی حمله می‏شود یا مثل حجةالاسلام بخردینان در بهبهان که نماز جماعتش‏را خوانده و دارد تنها به منزل می‏رود با حجةالاسلام دانشجو در کازرون که‏شخصیت ایشان و محبوبیت و خدمات ایشان برای همه روشن است آقای‏بنی‏صدر به طور رسمی در مصاحبه‏ای می‏گوید که در ایران نیروهادست‏اندرکارند که یاران امام را از صحنه بیرون کنند تا خود به خود حکومت به‏دست فردی مثل ایشان بیفتد یا آن منظره‏ای که دیشب از تلویزیون دیدیم که‏بخش ناچیزی از یک مجموعه [جنایت]است؛ بچه‏ای روی تخت بیمارستان‏آمده و رهگذری که برای تأمین نان آنجا عبور می‏کند، یکدفعه با انفجار بمب‏بدنش متلاشی می‏شود. انسان واقعاً اگر لحظه‏ای فکر کند و دست اندرکاران این‏جنایت را کمی زیر نظر بگیرد[می‏گوید]چه چیزی را تعقیب می‏کند؟ دنبال چه‏چیزی هستند؟ با چه ادعایی؟ با چه محتوایی؟

خوب، اینها می‏گفتند ماخلقی هستیم، ادعای خودشان این بود این خلق چه‏کسانی هستند؟ جرم این مردم چیست؟ مردم رأی داده‏اند و آراء زیاد شده است.آیا عقده از ملت است؟ با ملت این طور برخورد می‏شود؟ با چه منطقی میشود به‏ملت قبولاند کسانی که در نماز جماعت مردم را نصیحت کرده‏اند که در صحنه‏بمانند و پاسداری که در میدان جنگ با صدام تکریتی به اعتراف دوست ودشمن و حتی صدام آنگونه جان فشانی می‏کند، مستحق قتل هستند؟ این‏تروریسم کوری که امروز در ایران است، هیچ وقت در هیچ جای دنیا نبوده‏است؛ حتی در لبنان.

آقای بنی‏صدر که دو سال در ایران دم از حقوق بشر و آزادی زد، دم از معیارعدم خشونت زد، دو روز بعد از اینکه با هواپیماربایی از ایران فرار کرد این گونه‏حوادث را به عنوان یک اقدام انقلابی به دنیا معرفی می‏کند و در کنار اینها دولت‏فرانسه، دولت مدعی سوسیالیزم45، آنها را بعنوان پناهنده سیاسی می‏پذیرد وامکانات تبلیغ در اختیارشان می‏گذارد و بوقهای مدعی حقوق بشر از حقوق آنها می‏زنند.

واقعاً این عمل و این اظهارات و این ادعاها با هیچ منطقی حتی منطق مافیایی‏و گانگستریسم قابل قبول نیست. البته حسن وظیفه این است که ماهیت این گروه‏که دو سال از موضع مخالف خوانی برای خودشان در میان جوانها پایگاه‏درست کرده بودند روشن می‏شود و آینده ایران و نسل آینده و جامعه ما از شراینها و از فریبی که داده بودند راحت می‏شود؛ منتها با این تبعات تلخ و چیزهایی‏که داریم می‏بینیم. خواهند گفت - من پیش از اینکه بگویند، جواب می‏دهم. قبلاًهم گفته‏اند و باز خواهند گفت - که اینها جواب آن اعدامها است. بنی‏صدر هم‏گفته است. شما می‏دانید اعدام موقعی شروع شد که آقایان با کارد موکت بری واسلحه سرد و گرم با اعلان مبارزه مسلحانه به جان مردم افتادند. شاید خیلی آن‏روز باور نمی‏کردند و می‏گفتند این کارها مال اینها نبوده است. این اسلحه و این‏شلوغیها مال اینها نبوده است؛ اینها جوانند، اما بااین چند جنایتی که این روزهامرتکب شدند دیگر مطلب روشن شد.

شما را به خدا، راهی دیگر در مقابل ملت ما غیر از اینکه با قاطعیت اقدام به‏قلع و قمع اینها بکنند و جان این ملت را از شر اینها نجات بدهند، باقی مانده‏است؟ چقدر دادگاههای انقلاب بیانیه صادر کردند و پشت سر هم گفتند ونصیحت کردند که برگردید و نکنید، نزنید، شلوغ نکنید. سیاسی عمل کنید همه‏این نصیحتها به باد رفت و آخرش اعلان مبارزه مسلحانه(و تروریسم) کردند وماهیت خودشان را نشان دادند. بر دنیا اتمام حجت شد. بر جامعه اتمام حجت‏شد بر خانواده‏ها اتمام حجت شد. من فکر می‏کنم حالا دیگر برای نیروهای‏امنیتی و دستگاه قضایی ما هیچ دلیلی باقی نمانده است که به خاطر آن بتوانددست روی هم بگذارند و اجازه بدهند که این گونه مورد هجوم و تجاوز قرارنگیرند.