سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • نطق پیش از دستور ریاست مجلس شورای اسلامی آیت الله هاشمی رفسنجانی

نطق پیش از دستور ریاست مجلس شورای اسلامی آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • تهران-مجلس شورای اسلامی
  • پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۶۰

جلسه 60/5/8 - 30 July

فرار بنی صدر

دو سه تذکر کوچک و یک مطلب اساسی دارم. اولین مطلب در مورد شهادت‏برادر عزیزمان سرگرد شهرام‏فر در کردستان است. او یکی از شخصیتهای برجسته‏مکتبی و فداکار ارتش بود و خدمات عظمی در این جنگ و مبارزه با ضدانقلاب‏کرد که با توطئه مشترک صدام و ضدانقلاب دو روز پیش شهید شد. روانش شاد!به خانواده محترمش تسلیت عرض می‏کنیم. دیگر، شهادت برادر عزیزمان جناب‏حجةالاسلام آقای سید رضا کامیاب است. او از چهره‏های بسیار ارزشمند مبارزپیش از پیروزی و بعد از پیروزی این ملت بود که متأسفانه قبل از اینکه ایشان رادر مجلس زیارت کنیم از دست ما گرفتند. امیدواریم خون این شهدا با اثری که‏خداوند در آن قرار داده است، [تأثیر خود را]برای این انقلاب داشته باشد. تذکرسوم اینکه با ابعاد وسیعی که رفته رفته برای زلزله کرمان دیده میشود. از مسؤولان‏و مردم انتظار می‏رود برای جبران این خسارت عظیم فداکاری و تلاش بیشتری‏کنند. فاجعه خیلی عظیم است.[t1]

در مورد فرار آقای بنی صدر و آقای رجوی از ایران که مسأله مهم امروز مااست ابعاد چندی باید مورد نظر باشد و جامعه، نمایندگان محترم و مسؤولان‏دولت (مجموعاً) باید با این مطالب با توجه خاص برخورد کنند43.

فرار آنچنانی بنی صدر و قبل از آن فرار [هواپیمای]بوبینگ دیگری به‏مصر(کاملاً) نشان می‏دهد که محیط نیروی هوایی آلوده است. البته این آلودگی‏چیزی نیست که از چشم ما دور بوده، یا ملت ایران و یا مجلس نمی‏دانسته‏اند.

بارها در این مجلس این حرف زده شده است. شخص آقای بنی‏صدر، در این‏آلودگی سهم عظیمی دارد. همین آقای خلبان معزی از طرف دادگاه انقلاب‏حکم اخراجش صادر شده بود که موجود نیست، اما ایشان تمکین نکرده و او رانگه داشته است.امثال آن فراوان است. اینها را حساب شده برای روز و کارمعینی مهره‏چینی کرده‏اند. این مطلبی بود که بارها تذکر داده‏ایم و دنبالش هم‏بوده‏ایم، ولی شرایط خاص و فرماندهی ایشان و مسائل دیگری مانع اجرای‏خواست و تصمیم ما بود. امروز این دو حادثه تلخ (از یک جهت) به وجود آمده‏و خوشبختانه در محیط نیروی هوایی جوّ و زمینه پذیرش [پالایش]پیدا شده‏است. شرافت خلبانان محترم و رزمندگانی که جانشان را فداکارانه در اختیار این‏ملت گذاشته‏اند و نقش عظیمی در پیروزی جنگ داشته‏اند و دارند با عمل چندنفر سارق، مخدوش نمی‏شود. این زمینه کاملاً مساعد شده که محیط نیروی‏هوایی از این به بعد سالم باشد. این از آثار جنایتی است که پریروز انجام شده‏است. زمینه کاملاً مساعد است و من به همه خلبانهای محترم و همافران ومسؤولان دیگر اعلام می‏کنم که الان ملت، امام و مجلس از شما انتظار دارد که‏همکاری کنید تا محیط زندگی و کار شما هماهنگ با این انقلاب باشد وهمانگونه که یکدستی در ارگانهای سیاسی کشور به وجود آمده، ان‏شاءالله درنیروی هوایی و بقیه ارتش هم این هماهنگی، یکدستی و حاکمیت اسلام ومکتب بوجود آید. ما کار خودمان را شروع کردیم. دیروز تصمیمات قاطعی‏اتخاذ شد و خدمت امام عرض کردیم. الان کنترل کامل در سطح ستاد فرماندهی‏و پایگاههای نیروی هوایی و کنترل فرودگاهها و باندهای نظامی برقرار شده که‏امیدواریم این راه در جهت خیر این ملت پیش برود.

مسأله بعد نگرش کوتاهی است بر ابعاد فرار آقای بنی صدر. من از این جهت[این مسأله]را می‏گویم که مجلس راهگشای تفکر مردم باشد. روزهایی که از این‏خیابان عبور می‏کردم مردم شعارهایی بر دیوار نوشته بودند که خیلی مطلب درآنها بود. این حادثه آن شعارها را خیلی خوب مجسم کرد. مثلاً »سلطان ابوالحسن‏بنی رجوی«. این شعار می‏رساند که نظرات این مردم و آنهایی که دست به این‏شعارنویسی‏ها می‏زنند عالمانه است و خیلی خوب می‏فهمند. مجموعه این جمله‏و حادثه‏ای که دیروز پیش آمده را درنظر بگیرید؛ معزی خلبان مخصوص شاه‏رجوی فرمانده بمب گذاران و اخلالگر کشور و آقای بنی‏صدر با همه مشخصاتی‏که از او می‏شناسیم (لابد چند نفر دیگر هم هستند، چون دست‏اندرکاران‏حادثه‏ای به این مهمی نمی‏توانند فقط سه نفر باشد. افراد دیگری هم بوده‏اند).خلبان مخصوص شاه از مراکش - که این سلطان ابوالحسن بی‏اشاره به آنجا نیست- یا حادثه‏ای شبیه آنچه که در ایران واقع شد طیاره شاه را به ایران می‏آورد وبهترین این بود که به جای بوبینگ با شهباز می‏رفتند تا مسأله روشن بشود. آقای‏بنی‏صدر در مقام ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا از او حمایت می‏کند وجلو تصفیه او را می‏گیرد. از دو سال پیش بین آقای رجوی به عنوان یک سوپرانقلابی (یک سال و اندی پیش همین آقای رجوی گزارشی به مجلس داد که‏گزارشگران همین آقای معزی بود.آنها از حرکت کوچکی که در درون ارتش‏بود، خواستند با ما معامله کنند و کلاه سر ما بگذارند که ما متوجه شدیم) و بین‏معزی و بنی‏صدر هماهنگی خاصی بوده. البته اینها چیزهایی نبوده که ما ندانیم؛در جریان بودیم. مسائلی مثل اینها پشت آن مخالفتها و درگیریهای ما بود. آقایان‏خواستند ادای فرار شاه و اشرف و زاهدی(زاهدی که از ایران فرار نکرد، درایران ماند)را در زمان 28 مرداد در بیاورند. البته این ظاهر قضیه است. باطن‏قضیه[این است که]فرار کردند. بعد از انتخابات همه اینها مأیوس شدند. هیچ‏تفسیری غیر از یأس ندارد.

مسأله مهمی که برای جامعه ما وجود دارد برای جوانها مطرح می‏کنم؛ برای‏این بچه‏هایی که به چیزی آلوده شده‏اند که عاقبتش تباهی خودشان و داغدارشدن خانواده‏هاشان است. الان شما برای کی بمب می‏گذارید؟ به اتکاء کی؟شما خیال می‏کنید پناهندگی دادن به آقای بنی‏صدر از طرف سیاست غرب‏بی‏معنا است؟ بمب گذاری یعنی چه؟ کی هستند؟ اگر ایادی اویسی وازهاری44 باشند، خوب، مطلب دیگری است. ولی ما می‏دانیم آنها این قدر نیروندارند. بچه‏های ظاهراً مسلمانند که این کارها را می‏کنند. این ترورها را چراانجام می‏دهید؟ آنها توانستند هواپیما را با خلبان شاه از فراز ترکیه و یونان به‏آسانی عبور دهند. ما برای عبور دادن یک هواپیما از این فضا مدتها باید کاربکنیم آنها چطور می‏توانند یک هواپیمای نظامی را در این مسیر عبور بدهند و ازترکیه و یونان و ایتالیا بگذرند و مثل یک قهرمان پیروز در فرودگاه نظامی‏فرانسه فرود بیایند و خبرنگاران خارجی بیایند آن همه میکروفون جلویشان‏بگیرند. آیا در دنیا با یک تروریست این جور برخورد می‏شود؟ این سؤال ازفرانسه است؟ البته آقای بنی‏صدر هم الان تروریست است چون در آنجا این‏بمبگذاریها را به عهده گرفت. اگر درباره او حرف دارید. رجوی را چه می‏گویید؟

چطور می‏توان تروریستی را که هر روز دارد خون این مردم را با بمبگذاریهای‏کور خیابانی می‏ریزد و بدن عابران را قطعه قطعه می‏کند، پناهندگی سیاسی داد؟[چطور می‏توان] میکروفون جلوی او گرفت و فیلمش را به دنیا مخابره کرد؟ شمااز این به بعد چگونه می‏خواهید با هواپیما ربایی و تروریس در دنیا مبارزه کنید؟با چه منطقی؟ آیا از فردا دنیا به شما نمی‏گوید که اصول سیاست بین‏المللی را زیرپاگذاشتید و خرد کردید؟ اسمش این است که فرانسه مهد آزادی سات؟ آیإ؛77ظظ این‏می‏تواند برای چنین جرم بزرگی[قابل]توجیه باشد؟ آیا ملت ایران از شمامی‏گذرد؟ آیا شما در آینده می‏توانید منافقان را حفظ کنید در حالی که تروریست‏را این گونه تأیید می‏کنید؟ البته ما در این جریان ضرر نمی‏کنیم. ما چند تا مدنی وبختیار و امینی و رضاپهلوی داشتیم، دو نفر هم روش مجموعه اینها غیر از اینکه‏همدیگر را تضعیف کنند. نتیجه دیگری ندارد. امروز در داخل کشور میلیونهاعلامت سؤال در مغز جوانها هست. جوانهایی که در خانه‏شان اسلحه حاسازی‏کرده بودند سؤال می‏کنند که این اسلحه را به فرمان کی بکار می‏برند؟ به فرمان‏کسی که با توطئه مشترک آمریکا، ترکیه، فرانسه و حتماً اسرائیل و ضد انقلاب‏داخلی این جور حرکت می‏کند؛ می‏توان برای او آدم کشت؟ این سؤال به ذهن‏این جوانها خواهد آمد. اگر نیاید باید خیلی بیشعور باشند و اگر بیاید جواب لازم‏دارد. و این جواب هر چه را که بوده خرد می‏کند. بنی‏صدر با وضعی که در منزلش‏در فرانسه دارد نمی‏تواند فریبکاری کند که [مثلاً]یک وضع عادی دارد.

طبیعت جریان طوری است که امروز بایستی بنی‏صدر مثل رضاپهلوی که درکاخ قبه در مصر زندگی می‏کند، در کاخ قبه در کنار کاخ او باشد؛ هیچ فرقی نداردپدر رضا پهلوی و بنی صدر یک جور از این کشور در رفتند و شرایط یکی است.این ملت دیگر گول این حرفها را نمی‏خورد مسأله فرار است. آنجا هم که رفتندشعار هم می‏دهند که ما آمدیم انیجا(چقدر جالب) مردم مبارزه کنند تا ما برگردیم. مردم دیگر اشتباه گذشته را تکرار نمی‏کنند. مردم مبارزه کنند که شماآنجا بنشینید و بعد برگردید و دوباره رئیس جمهور بشوید! این مردم اگرمی‏خواستند این کار را بکنند شمارا بیرون نمی‏کردند و رأی علیه شما نمی‏دادند.مردم اشتباه کردند و اشتباهشان را هم زود جبران کردند و این بار مسأله طوردیگری است برای ما [واقعاً]مسأله انتقام‏گیری مطرح نیست.

یک نفر آقای بنی صدر و یا یک نفر آقای رجوی چه مسأله‏ای می‏تواند برای‏یک ملت انقلابی باشد. شاید از لحاظ عاطفی مشکل باشد که سالها با یک نفرکار کرده و روابط عاطفی با او داشته کیفرش کند، اما مسأله، مسأله یک انقلاب ویک جریان است که این فرار توانست همه چیز را نشان بدهد ترس، بی‏عرضگی،دروغگویی، شعار بی‏محتوا ادعای مقاومت تا آخرین قطره [خون]همه این حرفهادروغ از آب درآمد. پاریس چای این کارها نیست. اگر می‏خواستید کاری بکنیدبه کردستان می‏رفتید. قبلاً این سؤال برای مردم مطرح بود که چه جور شده که‏صدام هشت ماه با فرمانده کل قوای ما در جنگ بوده است(اگر به راستی‏بنی‏صدر با آنها می‏جنگیده و این همه خون عراقیها را ریخته است) اما می‏گویدما بنی‏صدر را می‏پذیریم. شما قاتل این همه عراقی را می‏پذیرید بیاید آنجا؟ یاصدام خیلی بی‏غیرت است یا قضیه طور دیگری بوده است. ارتش در کردستان‏نمی‏جنگید؟ سربازان ما دموکراتها و کومله‏ها را نکشند؟(بنی صدر فرمانده اینهابشود که قابل تردید نیست.) قاسملو از زبان چه کسی صحبت می‏کند؟ به‏بنی‏صدر پیغام می‏دهد بیا به کردستان به خانه خودت، خوب بنی‏صدر تا دیروز برسر شما بمب می‏ریخته و فرمانده بوده است. آیا مسأله دیگری در کار است؟پشت این حوادث، ظاهراً ارتباطات دیگری هست و با اینکه اینکه اصلاًاحساس ندارند. و نمی‏فهمند قاتل مردم را (به خیال خودشان)دعوت می‏کنند.قاسملو به آقای بنی‏صدر پیغام می‏دهد؛ در میان ملتت بمان و بیرون نرو. دیدیدکه نمی‏شود ماند.[می‏گوید:]رادیوی ما در اختیار شما است بیا از اینجا حرف‏بزن!

خیلی از ماجراها روشن شد. ملت ایران با این حرکت اشتباه بنی‏صدر و رجوی‏به اندازه هزار مقاله و هزار کتاب روشن شد. عَسی اَنَّ تَکَر هُو اشَیَّئاً وَ هُوَ خَیَّرُ لَکُم‏وَ عَسی آنَّ تَحْبَوا شَیْئَاً وَ هُوَ شَرَّ لَکُم. خداوند چیزهایی را که در مسیر انقلاب داردپیش می‏آید و به ظاهر تلخ است، پشتوانه محکم این انقلاب قرار داد. امروزممکن است ملت ما یک مقدار از اینکه مجرمی از دستشان در رفته است، ناراحت باشند امام فرار این مجرم که مجازاتش دیر نخواهد پائید، خیلی گویاتر ومفیدتر از کیفر او در قطعه‏ای از زمان است. ملت ایران مطمئن باشد؛ البته این به‏این معنی نیست که مسؤولان را تبرئه کنم. مسؤولان وظایف دیگری دارند. هرمسؤولی کوتاهی کرده که مجرمی فرار کند باید به کیفرش برسد. اما نتیجه باز به‏نفع انقلاب است و راه انقلاب همانطور که شروع شده دارد پیش می‏رود ومِکُرواً وَ مَکَراللَّه وَ اللَّه خَیُرالماکِرین.