مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آقای هاشمی با واحد مرکزی خبر صدا و سیما پیرامون عملیات بیت المقدس و اوضاع داخلی عراق و ...

مصاحبه آقای هاشمی با واحد مرکزی خبر صدا و سیما پیرامون عملیات بیت المقدس و اوضاع داخلی عراق و ...

  • شنبه ۱ خرداد ۱۳۶۱

س - لطفآ نظر خود را درباره طرح عملیات بیت‌المقدس بیان فرمایید.

ج - طرح عملیات بیت‌المقدس ماهها بود که در شورای عالی دفاع تصویب شده بود؛ یعنی همزمان با تصویب عملیات فتح‌المبین و قبل از عملیات «طریق‌القدس». در این فاصله، تغییراتی پیش آمده بود که در طرح هم تغییراتی داده شد. در مجموع هیچ فکر نمی‌کردیم که عراق این قدر اظهار ضعف کند و دو سه لشکر خود را در برابر ایران قرار بدهد، زیرا ما برای مراحل مشکلتری آماده بودیم. البته هنوز یک بخشی از این طرح اجرا نشده است.روی‌هم‌رفته طی روزهای اول، رزمندگان ما فوق توقع شورای عالی دفاع در جبهه پیش رفتند که البته تا حدّی مرهون وحشت عراقیها بود. آنها شاید از نظر خودشان، حرکت درستی کردند و نیروهایشان را از انهدام کلّی نجات دادند و شاید از این جهت مطلوب اصلی ما تأمین نشد. امّا به هر حال ما خاکمان را پس گرفتیم و هنوز هم از این طرح انتظارات دیگری داریم. دومین مسأله مورد بحث جلسه‌های شورای عالی دفاع، تکمیل عملیات بیت‌المقدس است. ان‌شاءاللّûه در پایان آن، خوزستان را کاملا از دست دشمن خواهیم گرفت. همچنین مثلثی از خاکمان در غرب جفیر و نواری از خاکمان در فکه، عین‌خوش، تپه‌ها، شهرها و روستاهای ایلام و کرمانشاه نیز در اشغال دشمن متجاوز است که هر یک از این مناطق به علت استحکامات دشمن، احتیاج به درگیری و حرکت دارند. 

 س - لطفآ نظر خود را درباره اوضاع داخلی عراق بفرمایید.

 

ج - در داخل عراق تزلزل شدیدی وجود دارد؛ ولی ما روی این تزلزل حساب نکرده، بلکه روی توان خود حساب می‌کنیم. طبعآ عراق به خاطر شکستها، فرارها، خسارت‌ها، تلفات و این همه مجروح و کشته‌ای که باید تحمل کند و نیز فشاری که از ناحیه اقتصادی در اثر حرکت بجای دولت سوریه بر وی وارد آمده، درگیر مشکلات زیادی است. عراق که با صدور نفت از طریق ترکیه، سوریه و لبنان بسیاری از نیازهای خود را تأمین می‌کرد، با این حرکت سوریه، الاَن هم از خلیج فارس محروم است و هم از خاک سوریه. لذا فشار اقتصادی روی عراق زیاد است. همچنین فشار نظامی هم از ناحیه ما شدید است و این مسائل باعث شده که عراق دارای مشکلات و تزلزل شدیدی باشد.

س - غرامت جنگی ما از عراق چگونه خواهد بود؟

ج - لیست غرامت روز به روز با ادامه جنگ بیشتر می‌شود. زیرا تلفات هر عملیاتی به مخارج صدام اضافه می‌شود. ما باید غرامت خود را بگیریم، زیرا واقعآ بدون گرفتن غرامت، بازسازی مناطق جنگ‌زده بسیار مشکل و غیرعملی است. از طرفی ما نمی‌توانیم تحمل کنیم که بیش از صدهزار تن از مسلمانان عراقی، در خاک ما آواره باشند و دار و ندارشان را بعثی‌ها غارت کرده باشند. دنیا هم نباید این موضوع را تحمل کند. این باید خواسته شود و اگر صدام بخواهد با این رویه برخورد کند. یعنی جهت بازپس‌گیری تمام اینها، احتیاج به زور باشد، دیگر صدامی جهت محاکمه شدن نخواهد ماند، قبلا محاکمه شده است. گرفتن غرامت در صورتی پیش می‌آید که صدام سر عقل بیاید و حزب بعث تسلیم واقعیت‌ها شده و حاضر به دادن حقوق ما بشود. آن موقع مسأله محاکمه باید آن‌گونه که ما می‌گوییم، در کنفرانس اسلامی، یا دنیای عرب، یا دنیای اسلام، یا جای دیگری برپا شود و به این همه خسارتی که به ما وارد کرده رسیدگی کنند، تا وی تنبیه شود. اگر صدام زیر بار این مسائل نرود، ما رویه خود را پیش می‌گیریم و صبر نمی‌کنیم که نیروهای ما در بیابان بمانند و هر روز زیر آتش خمپاره و توپ دشمن باشند. ما این شیوه جنگ را قبول نمی‌کنیم و اگر بنا باشد که جنگ ادامه یابد، به هر حال ما در یک نقطه، فشاری به دشمن وارد می‌آوریم که بتوانیم جنگ را پایان دهیم؛ زیرا هدف ما پایان دادن جنگ است. 

س - شکست کنفرانس وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را چگونه تفسیر می‌کنید؟

ج - بعضی از کشورهای خلیج فارس در این کنفرانس، موضع خوبی گرفتند و به کشورهای دیگر هم باید گفت که آیا شما می‌خواهید ایران مسلمانی را که در کنار شما است و مزاحم شما نیست، در جنگ سرگرم کنید و از اردن و مصر سرباز بیاورید و آن را در منطقه آشوب نگه دارید؟ این موضعگیری‌ها در شکست این کنفرانس تأثیر داشته است. واقعیت این است که این موضعگیری هم معلول موفقیتهای ما است و اگر رزمندگان ما پیروز نشده بودند، اینها از موضع قبلی‌شان حرف می‌زدند. اینها متوجه شدند که ایران پیروز است و مزاحم آنها نیست. ما در کنار این پیروزیها، حرکت سیاسی هم داشته‌ایم و در تماس با کشورهایی که تحت تحریک دیگران بودند، به آنها اطمینان دادیم که قصد ایجاد مزاحمت برای آنها نداریم. آنها مطمئن شدند که اگر درست حرکت کنند، ما حتّی حامی آنها هستیم. به هر حال پیروزی رزمندگان ما به اضافه واقعیتهای موجود که آنها درک کردند و نیز کارهای توضیحی که وزارت خارجه ما انجام داد، باعث شد کنفرانس خلیج فارس نتواند حرکت مزاحمی علیه ما بکند. 

 س - لطفآ درباره کمک مصر به عراق توضیح دهید.

ج - مصر و کشورهای ارتجاعی منطقه مانند اردن، کویت، یمن شمالی، مراکش و آنهایی که در جهت آمریکا حرکت می‌کنند، از اوّل به عراق کمک می‌کردند و ما می‌دانیم نیروهایی که به صورت مزدور به عراق می‌آیند، در اوّل حمله فرار می‌کنند و یکی از عوامل ضعف خیلی مفرط عراقیها در جبهه همین است، زیرا این اشخاص انگیزه جنگیدن ندارند. از آنجا که روسها قبلا عراق و مصر را از نظر اسلحه تأمین می‌کردند تجهیزات مصریها مشابه تجهیزات عراق است. لذا مصر امکاناتش را به طور گسترده در اختیار عراق گذاشته است. ما هم از این لحاظ هیچ نگرانی نداریم. اتکای عراق از پیش بر همه روشن بوده و بدون فتوای دیگران نمی‌توانسته است، وارد جنگ بشود. به نظر من، امروز صدام دیگر از خود اراده‌ای ندارد و خود تشخیص داده که این جنگ وی را به پایان زندگی سیاسی‌اش نزدیک کرده است. آنها هستند که این جنگ را اداره می‌کنند. آمریکا به اردن، مصر و خود عراق دیکته می‌کند و کمکهایی از این دست هم می‌رسد. لذا برگشتن صدام، احتمالا به دست خودش نیست، بلکه مستلزم اجازه آنها است و تا روزی که مصلحت بدانند، حمایت خود را ادامه می‌دهند و ما خوشبختانه امکان شکستن همه امکانات را داریم.

 س - فعالیت ستاد تبلیغات جنگ در صحنه‌های جنگ چگونه است؟

 ج - در عملیات بیت‌المقدس، حرکت تبلیغاتی ستاد تبلیغات جنگ خوب بود. اخبار را درست و به موقع پخش کرد؛ یعنی اغراق نکرد و اخبار ناصحیح نگفت. ما با این کار، اعتماد مراکز خبری دنیا را جلب کرده‌ایم و آنها فهمیده‌اند که ما راست می‌گوییم و آمار واقعی را منتشر می‌کنیم. همچنین اخبار را به سرعت پخش کرد و اخیرآ نیز از خارجیها دعوت کرده تا آنها را به مناطق آزادشده مثل هویزه و غیره بیایند، و این کار جالبی است. به هر حال سیاست ما افشاگری و روشن کردن حقایق برای دنیا است و این ستاد این کار را به خوبی انجام می‌دهد. 

س - نظر خود را درباره بازگشت مصر به اردوگاه اعراب بیان فرمایید.

ج - به نظر من مصر از این اردوگاهی که می‌خواهد به آن برگردد، هیچ وقت جدا نبوده است؛ یعنی همان موقع که تصمیم گرفته شد که پیمان کمپ دیوید امضاء بشود، عربستان سعودی، کویت و اردن هم در جریان بودند. در این مدّت هم، همه با هم بودند و با هم کار می‌کردند ولی ظاهرآ با مصر قطع رابطه کردند و آن هیاهو را به راه انداختند.من فکر می‌کنم که دنیای عرب باید فشار بیاورد و مصر را در اردوگاه اعراب نگه دارد، زیرا مصر کشور بزرگی است که در مواجه شدن با اسرائیل وجودش لازم است، اما نه با این حکومت و با این وضعی که هست، بلکه باید سیاستش را تصحیح کنند و او را نگه دارند. ولی متأسفانه حیله‌ای زدند ومصر که قدرت بیشتری داشت، اوّل جدا شد. بقیه هم عملا جدا شدند و فقط در لفظ ماندند. حالا هم بقیه در واقع می‌خواهند به مصر ملحق بشوند. آنچه پشت پرده بود، کم‌کم دارد نمایان می‌شود. همین مسأله در جنگ ایران و عراق و تداوم این جنگ نیز مطرح است؛ یعنی امپریالیسم به بهانه این جنگ می‌خواهد ماهیت این قضیه را که چند سال مکتوم مانده است، رو کند. جنگ جاری عراق با ایران و تداومش، با این قضیه قابل درک است و این جنگ
باید بهانه‌ای بشود، جهت رو شدن ماهیت واقعی روابط اعراب با مصر، روابطی که بسیار هم صمیمی است و می‌خواهند تحت یک پوشش تبلیغاتی به خورد ملتها بدهند که ضرورت ایجاب می‌کند که روابطمان را با مصر تجدید کنیم. البته در اصل روابطی بوده است و به عنوان رابطه جدید باید شکل ظاهری آن را توجیه بکنند. لذا وقتی صدام و حامیان او مسأله صلح را مطرح می‌کنند، می‌دانیم که دروغ می‌گویند و قصد آنها تنها یک حرکت تبلیغاتی و سیاسی است. هدفشان هم در پشت این حرکت این است که به اسم صلح، نیروهای عراقی را در خاک ما نگه دارند و برای یک مدت طولانی ایران را به اسم دشمن عرب معرفی کنند. آنگاه در پشت این شعار، با متحد کردن نیروهای مرتجع عرب، توجّه اعراب را موقتآ از اسرائیل سلب کرده، به اسم جنگ ایران و عراق حساسیت آنها را نسبت به اسرائیل از بین ببرند. در نتیجه خیال اسرائیل را راحت کنند و کشورهای جبهه پایداری را کاملا تنها بگذارند و این امر فقط در سایه صلح اسمی و جنگ واقعی امکان‌پذیر است. لذا ما نقطه مقابل این سیاست را انتخاب کرده‌ایم. به عراق فشار می‌آوریم و آن را شکست می‌دهیم. آنگاه به دنیای عرب و اسلام، ثابت می‌کنیم که بهترین حامی‌شان ایران است. البته مردم می‌دانند، ولی ما باید این مطلب را ثابت کنیم تا آنها نتوانند خلافش را ادعا بکنند. باید ثابت کنیم که مهمترین دشمن اسرائیل و بهترین دوست مسلمانان و اعراب ایران است. آن موقع است که هر کشور عربی که بخواهد در این جبهه حرکت نکند، رسوا می‌شود. بنابراین بایستی این بهانه را از دستشان بگیریم. ما ضمن استقبال از همه هیأتها، حرفشان را گوش می‌کنیم و منطقمان را عرضه می‌کنیم و برای اینکه این حربه تبلیغاتی را از آنها بگیریم و کسی نتواند بگوید که ما صلح نمی‌خواهیم، اعلام می‌کنیم که ما صلح می‌خواهیم، اما نه به آن قیمتی که یک حربه دائمی دست صهیونیسم و امپریالیسم بدهیم تا آنها با آن بتوانند دنیای عرب و اسلام را به این صورت که الاَن هست، تجزیه کنند.