جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 465 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 465 )

  • سه شنبه ۱۲ آبان ۱۳۶۶

بسمه تعالی مشروح مذاکراتمجلس شورای اسلامی دوره دوم – اجلاسیه چهارم 1366 – 1367 صورت مشروح مذکرات جلسه علنی روز سه شنبه دوازدهم آبانماه 1366 فهرست مندرجات: 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- 2- بیانات قبل از دستور آقایان: پورسالاری، سلیمی کمینی و قاضی زاده هاشمی 3- 3- بیانات آقای رئیس به مناسبت روز تاریخی سیزدهم آبان. 4- تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس. 5- ادامه بررسی لایحه کار و تصویب موادی از آن. 6- اعلام وصول سؤال آقای محمودی از وزیر محترم آموزش و پرورش 7- اعلام وصول طرح تأسیس وزارت تعاونی. 8- پایان جلسه وتاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده. جلسه ساعت هفت و پنجاه دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1- اعلام رسمیت جلسه با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 182 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه را اعلام کنید. منشی – بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه چهارصدو شصت و پنجم روز سه شنبه دوازدهم آبان ماه 1366 هجری شمسی، مطابق با دهم ربیع الاول 1408 هجری قمری. دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون کار و امور اجتماعی در خصوص لایحه کار. رئیس – تلاو کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم. و ان نکثوا ایمانهم من بعد عهدهم وطعنوا فی دینکم فقاتلوا ائمة الکفرلا ایمان لهم لعلهم ینتهون. الا تقاتلون قوماً نکثوا ایمانهم و هموا باخراج الرسول و هم بدؤکم اول مرة تخشونهم فالله ااحق ان تخشوه ان کنتم مؤمنین. قاتلوهم بعذبهم الله بایدیکم و یخزهم و ینصرکمن علیهم و یشف ضدرو قوم مؤمنین. و یذهب غیظ قلوبهم و یتوب الله علی من یشاء و الله علیم حکیم. (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) «از آیه 12 الی 15 سورة التوبه» 2- بیانات قبل از دستور آقایان: پورسالاری، سلیمی کمینی و قاضی زاده هاشمی رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای پورسالاری نماینده کهنوج، آقای سلیمی نماینده میانه و آقای قاضی زاده هاشمی نماینده فریمان، سرخس و احمد آباد. پورسالاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و ملت شهید پرور ایران امرو و فردا و همه روزها برای ملت ما روز مرگ بر آمریکاست. امام امت ما فرمودند ما تا آخر عمر بر علیه آمریکا مبارزه میکنیم امروز دولت آمریکا منفورترین دولت در نظر ما است. دیدی که آنروزی که این جوانهای بیدار عزیز ما این لانه جاسوسی را گرفتند این شیاطین به دست و پا افتادند. همه باید تحت لوای لا اله الا الله باشید، همه باید یکی باشید، ما تحت رهبری پیغمبر اسلام این دو کلمه را میخواهیم اجرا کنیم نه ظالم باشیم نه مظلوم. ما از هیچ چیز نمی ترسیم وقتی که با خدا باشیم برای اینکه اگر کشته بشویم و یا خدا باشیم سعادتمندیم و اگر هم بکشیم سعادتمندیم. مرگ سرخ بمراتب بهتر از زندگی سیاه است و ما امروز به انتظار شهادت نشسته ایم تا فردا فرزندانمان در مقابل کیفر جهانی با سرافرازی بایستند. آنها که شهید میشوند به خدمت خودشان و رسالت خودشان و اجر خدمت خودشان رسیده اند و امید است که ماها هم پیروز شویم و یا در راه اسلام شهید بشویم. تمام توجه ما باید این باشد که این نهضت محفوظ بماند. ایران در مقابل تمامی کفر با قامتی به بلندای ابدیت ایستاده است: آمریکا بشنو فریاد ملت ما را در سالروز تسخیر لانه جاسوسیت که هم صدا میگویند مرگ بر آمریکا. شکر خداوند در هم شکننده جباران و مستکبرین را و شکر خداوندی را که عزت و سرافرازی مؤمنین به خود را با امداهای غیبی اش فراهم میکند، شکست های پی در پی کیدها ی شیطان بزرگ نوید پیروزی حق بر باطل است. با موضع گیری حکومت حق طلب ایران و نصایح ایران اسلامی در طول چند سال در گوش آمریکا او را از خواب غرور و غفلت بیدار نکرد. مگر با غلطیدن در آبهای نیلگون خلیج فارس و پیامدهایش بیدار کند. اما این بیداری دیر است و کمتر امیدی به نجات این غریق متصور است. اخبار وضع نابسامان اقتصادی و تنزل بی رویه ارزش سهام نتیجه سیاست آشفته آقای ریگان برای کشور آمریکا و دنیا است. من در حدود دو سال پیش وقتی که مسأله تنگه هرمز مطرح بود و آمریکا زمزمه حضورش در خلیج فارس را آغاز کرده بودم اگر آمریکا در خلیج فارس بیاید و آتش افروزی کند اولین قرباین خودش و دستیارانش خواهند بود که در این آتش افروزی خواهند سوخت. تازه مقدمه بهم ریختگی اقتصادی و کسری بودجه و کاهش ارزش بورس سهام پیش درآمد این سیاست است و این قضیه سررشته دراز خواهد داشت و باز هم خطابم به ملت آمریکاست که تا دیر نشده خود را از چنگال سیاستهای پریشان و درهم ریخته ریگان نجات دهند و راضی نشوند که فاجعه بیش از این بدست ریگان توسعه پیدا کند و کشورهای همراه آمریکای خائن که حضور در خلیج فارس پیدا کرده اند باید از ماندن بی نتیجه و بی هدف در خلیج فارس پایان دهند و کشتی های جنگی خویش را به کشورهایشان برگردانند والا آتشی که آمریکا روشن کرده آنها را هم فراخواهد گرفت و جوابی برای ملتشان در این حضور بی منطق نخواهند داشت و مسؤول جان افرادی که فرستاده اند خواهند بود. ملت ما تصمیم خود را گرفته است و بارها گفته اند «هیهات مناالذّله» ما از موضع حق طلبانه ای که داریم قدمی به عقب نخواهیم گذاشت و از کشورهای همسایه ای که رغماً لانف آمریکا و تحریم اقتصادی و تسلیحاتیش از موضع بحق ما پشتیبانی میکنند و موضع گیری منطقی ما را تأیید میکنند و در هر مقطع پیمان تازه ای در مبادلات تجاری و اقتصادی و تسلیحاتی منعقد مینمایند سپاسگزاری و تشکر مینمائیم و در این روزهای آغاز هفته وحدت به ملت شریف و دلیر ایران سخن امام امت را یادآوری مینمایم که فرمود «تا وحدت بین مسلمین برقرار است نابودی اسلام و مسلمین میسر نیست» و ما تا باهمیم و وحدت شعار و عمل ما است دشمنان ناکام و مأیوس خواهند ماند و از عصاره فضائل ملت نمایندگان شریف و عزیز مجلس شورای اسلامی انتظار اطاعت بیشتر از فرامین رهبر انقلاب در امر وحدت نظر در پیشرفت اهداف انقلاب شکوهمند اسلامی را دارم و از برادران کاندیدای سومین دوره مجلس شورای اسلامی تقاضا دارم رعایت تقوا در امر تبلیغات انتخاباتی و برخورد با رقبا را به هواداران خود در ملا‎‏‎ء عام توصیه فرمایند تا اینکه افراد مغرض از نام و عنوان آنها علیه دیگران بهره برداری سوء ننمایند. و از دولت خدمتگزار که در حد مقدور به حوزه انتخابیه ام شهرستان کهنوج عنایت داشته اند سپاسگزارم و به مسؤولین وزارت پست و تلگراف و تلفن تذکراً عرض میکنم رفع مشکل ارتباطی از دفاتر مخابراتی مرکز بخشهای اسلام آباد و قلعه گنج و منوجان بنمایند و طرحهای ارتباط مخابراتی روستاهای فاریاب و نودژ را شروع نمایند. و از برادران مسئول وزارت جهاد سازندگی درخواست پی گیری رفع نواقص طرحهای آب آشامیدنی روستاهای کهنوج که به وسیله جهادسازندگی شهرستان و استان انجام گرفته را دارم. در پایان از استاندار محترم استان کرمان که در رفع مشکلات شهرستان کهنوج عنایت خاص دارند سپاسگزارم. طول عمر و سلامت امام امت و آیت الله منتظری و همه مسؤولین دلسوز و متعهد این کشور را از خداوند رحمان ملتمسم والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. منشی – آقای سلیمی بفرمائید. موسی سلیمی- بسم الله الرحمن الرحیم. بادرود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و قائم مقام رهبری آیة الله العظمی منتظری و با سلام به ارواح طیبه شهداء انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی به ویژه فرزند دلاور و شهیدم محمود سلیمی که جوانی بود متین و متعهد،‌عارف و مخلص، عاشق الله مانند پروانه به دور شمع خدا و انقلاب اسلامی و رهبری چرخید و سوخت و مظلومانه در کربلای 5 در جبهه شلمچه شربت شهادت نوشید سخنم را در چند فصل آغاز میکنم: 1- از همه آقایان علما و ائمه محترم جمعه و جماعات و نمایندگان مجلس و هیأت رئیسه مجلس و نهاد ریاست جمهوری و نخست وزیری و دیوانعالی کشور و فرمانداران و بخشداران و هیأت محترم امناء حسینه، میانه ایها و اشلقیهای مقیم مرکز که در مراسم دفن و مجلس ترحیم فرزند شهیدم محمود سلیمی شرکت فرمودند یا با نامه و تلگراف و تلفن اظهار محبت و تفقد نمودند صمیمانه تشکر مینمایم و از خداوند بزرگ اجر جزیل برای آنها می طلبم. 2- آمریکای جنایتکار و جهانخوار و خائن بداند که دیگر حنایش رنگ ندارد و توطئه هایش تا حال همه خنثی و نقش برآب ویا شکست کامل روبرو شده است برای کسب آبرو و جبران شکستهای پی در پی خود دست به تهاجم نظامی دریائی زده بدین وسیله منطقه را ناامن کرده و میخواهد با جمهوری اسلامی مقابله کند،‌ مسؤولین جمهوری اسلامی را بترساند و پایه های اسلام را سست نماید جلو صدور انقلاب را بگیرد و انقلاب را گوشه نشین نمایدو دوستان خود را مطمئن سازد و رژیم پوسیده عراق را ابقاء نماید ولی کور خوانده است هنوز انقلاب اسلامی و صاحبان انقلاب و وارثان آنرا خوب نشناخته است صاحبان انقلاب به جسد کثیف حکومت آمریکا آنچنان صدمه وارد خواهند کرد بیشتر از پیش رسوا خواهد شد، نقشه هایش نقش بر آب و حاکمان واشنگتن و کنگره هایش سرنگون خواهد شد.«العزة الله ولرسوله و للمومنین» 3- ما از آمریکا جز شیطنت و شرارت و ظلم و تعدی زورگوئی و ددمنشی و استثمارگری و حق کشی و پایمال کردن حقوق محرومان ومظلومان و دشمنی با اسلام و احکام اسلامی و انکار فضائل انسانی و کمالات اخلاقی و حمایت از ظالمان و متجاوزان انتظار دیگر نداریم زیرا: نیش عقرب نه از ره کین است مقتضای طبیعتش این است. و همچنین از ملوک و سلاطین و شیوخ منطقه هم جز تبعیت از کفر و الحاد وزیر بار ذلت پرچم کفر و شرک رفتن و سنگ اندازی در مقابل راه اسلام و قرآن و جمهوری اسلامی و ممانعت از اجراء کامل قرآن و احکام حیات بخش آن و حمایت از ستمگران و منافقان و متجاوزان و اسراف و تبذیر و عیاشی و کیافی و دنیاطلبی و تحریک متجاسرین و خرج و صرف ثروتهای عمومی به صلاح زورگویان و قلدران و به آتش فقر سوزاندن اهل ممکلت خودشان و کمک به جنگ افروزان منطقه انتظار دیگری نداریم زیرا آنها از خدا بی خبرند و به معاد و حساب و کتاب معتقد نیستند خود و مملکت خود را فروخته اند «ضربت علیهم الذله و المسکنة» آنها هیچگونه در هیچ بعد استقلال ندارند. 4- ولکن از مسلمانان مخلص و انسانهای آزادیخواه و دولتهای بی طرف و انقلابی جهان و از اندیشمندان و دانشمندان روی زمین که آزادند و آزادانه فکر میکنند انتظار داریم که رژیم جنایتکار و متجاوز آمریکا و اذناب خائن و حامیان او را و همچنین آتش افروزان جنگ و کمک کنندگان و آغاز کننده تجاوز و ظلم را محکوم نموده و در محاکم صالحه آنها را مجازات نمایند. در غیر این صورت به ما اجازه دهند که ریشه فساد و ظلم جور و تعدی و تجاوز را با دست توانای انقلابیون و ارتشیان و سپاهیان و ملت غیور ایران بسوزانیم و امنیت را به منطقه برگردانیم و حق و عدل و عزت و شرف و انسانیت و فضیلت را حاکم نمائیم. 5- عمرننگین و ضداسلامی و ضد قرآنی حاکمان آل سعود را که در بیت الله الحرام در کنار بیت خدا در حرم امن الهی به مسلمانان میهمانان خدا در حال اظهار برائت از مشرکین روا داشتند و آنها را بعنوان واهی و دروغ بخاک و خون کشیدند و بدین وسیله حرم خدا را نا امن و ضیوف الرحمن را کشتند و مجروح و معلول نمودند بعنوان یک نفر مسلمان و انسان اسلام شناس و یک سیاستمدار اسلامی و یک نماینده ملت انقلابی اسلامی پنجاه میلیونی محکوم مینمایم و از مسلمانان آزاده و دانشمندان اسلامی و بزرگان دین و متعهدین عاملین به قرآن و از موحدین جهان که آزادند و آزادانه میاندیشند میخواهم برای اداره حرمین شریفین طراحی کنند تا حرمین را از دست ایادی آمریکا و از زیر سلطه کسانی که به اسرائیل بنده شده اند درآورند و طبق قوانین اسلام و در زیر نظر علماء اسلام اداره نمایند. 6- به دولت تذکر میدهم که سیل اخیر و بارشهای پی در پی به منطقه کنار رودخانه قزل اوزن و سایر مناطق خسارات زیادی وارد کرد چندین خانه خراب شده و مزارع اطراف رودخانه صدمه کلی دیده است، هیأتی به منطقه اعزام و خسارات را برآورد و کمک و حمایت مقدور و ممکن را بنمایند. به برادر عزیز آقای محتشمی وزیر محترم کشورتذکر میدهم دستور فرمایند درانتخاب و انتصاب فرمانداران و بخشداران دقت کامل به عمل آورند که در همه ارگانهای مملکت گزینش غوغا میکند و مو را از ماست میکشند اما متأسفاته وقتی به گزینش وزارت کشور میرسیم می بینیم کمیتها لنگ است و هیچ دقت لازم به عمل نمیآید. شخصی را می شناسم پدرش را دادگاه انقلاب اسلامی خلغ لباس کرده و خودش را بعنوان ضدانقلاب و ضد روحانی محکوم و به زندان و تعزیز کرده و تعزیر هم بنحوی اجراء گشته با منافین همکاری نموده و در حزب نبرد مسلمان و حزب فرزندان انقلاب اعلامیه هائی بر علیه مسؤولین مملکت بهشتی و خامنه ای و هاشمی و غیره منتشر کرده و یا کارهای دیگری که دارد و متأسفانه فرماندار یکی از شهرهای استان بوشهر شده است. خوش انصافها لااقل در یکی از استانهای غیر بندری بگذارید خدا نکرده اگر یک گزارش از بندر به دشمن بدهد چه خواهید کرد؟ «احتیاط طریق نجات است» وزیر محترم کشور برادر محتشمی! «دام عزک و رفع مقامک» طبق اطلاعات واصله بخشدار ترکمان و فرماندار میانه دست به اعمل توطئه آمیز بلکه صددرصد مرموز و نارضی تراش زده اند بدین وسیله دشمنان اسلام و انقلاب را خوشحال مینمایند و مردم را اذیت میکنند. در اثر سوء تدبیر و سوء نیت آنها به جهت تحریک و اظهارات بی اساس و گزارشات مرموز و مغرضانه عده ای از بخش ترکمان را به دادسرای انقلاب به عنوان ضد انقلاب و حزب توده و ضد امنیت منطقه کشانده اند و بههتریم افراد آنجا را متهم نموده اند مخصوصاً روحانی و عالم محترم محل را با وضع بدی به دادسرا آورده اند و باعث دلسردی مردم و اهالی مطقه کشته اند تقاضای رسیدگی دارم. دستور فرمائید رسیدگی شود و این عناصر خطرناک دستشان از اداره امور مسلمانها قطع شود و از محترمین بخش ترکمان دلجوئی و جبران گردد و آبروی مردم محفوظ بماند. و به وزیر محترم کشاورزی در مورد تعاونی روستائی میانه تذکر میدهم ورود و دستیابی چند نفر از افراد ماجراجو و حادثه آفرین و منافق مآب بدون ملاحظه قانون و مقررات باعص کندکاری و اختلافات در میان روستائیها شده است. سوء تدبیر و دخالتهای بی مورد آنها باعث از هم پاشیدگی سازمان تعاونی روستائی میانه شده است. موکلین روستائی اینجانب کوپنهایشان در دست شان مانده است کسی نیست جنس بدهد تقاضا دارم توجه فرمایند بوضع استخدامی و گزینش آن چند نفر ماجراجو و ماجرا آفرین رسیدگی فرمایند تا کار به اهلش راجاع گردد و مردم ناراحت نشوند و ناراضی تراشی خاتمه یابد. در خاتمه از مردم غیور و شهید پرور ایران مخصوصاً از ملت غیور و پرتحرک و انقلابی حوزه انتخابیه ام شهرستان میانه و بخشهای تابعه میخواهم با حضور کامل خود در صحنه و اعزام رزمندگان به جبهه ایستادگی در پشت جبهه و شرکت در تظاهرات ضد آمریکائی یوم الله سیزده آبان جواب شرارتها و خودکامگیها و فلدریهای آمریکا را بدهند، بدرفتاری و سوء تدبیر و بد اخلاقی و کج سلیقه بودن بعضی از مسؤولین را بحساب اسلام و انقلاب نگذارند، بسوزند و بسازند تا صاحبان و وارثان اصلی انقلاب از جبهه برگردند در شؤون مملکت دخالت کنند و امور مملکت را مانند جنگ و جبهه صددرصد اسلامی سازند ان شاء الله تعالی السلام علیکم و علی عبادالله الصالحین و رحمة الله و برکاته. منشی – آقای قاضی زاده بفرمائید. سید حسین قاضی زاده هاشمی – بسم الله الرحمن الرحیم. فریاد خشم آلود ملت با همان شور و هیجانی که در سالهای نخستین انقلاب علیه جنایات آمریکا به آسمان برمی خاست، فردا بار دیگر در همه جای ایران اسلامی طنین انداز خواهد شد. 13 آبان 1343 روز تبعید حضرت امام خمینی مدظله العالی به ترکیه توسط رژیم آمریکایی شاه معدوم است. در حقیقت این خط امام امت بود که تبعید شد. چرا که در آن زمان کسانی دیگر مترادف با امام امت وجود داشتند، اما فقط امام امت تبعید شدند، یعنی فکر امام امت و خط و استراتژی امام امت بود که تبعید شد. امروز هشدار میدهم که در تهیه و تدوین و تصویب ساختارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و قضائی کشورمان متأسفانه به جای بینش و فکر امام امت، اکنون بیشن افرادی که تبعید نشده اند در مصوبات بکار گرفته می شود. در 13 آبان 57- رژیم منحوس پهلوی، در چهره دولت به اصطلاح آشتی ملی و در گرماگرم انقلاب اسلامی، اجتماع دانشجویان و دانش آموزان را در دانشگاه تهران به گلوله بست و ده ها دانش آموز و دانشجود در خون غلطیدند و به شهادت رسیدند و چنین بود که 13 آبان، روز دانش آموز نام گرفت و تذکر می دهم که برای تحقق اهداف شهدای 13 آبان 57، همه روزها در مدارس، باید 13 آبان باشد. در 13 آبان 58 دانشجویان حزب الله که به پیروی از خط امام کفر متمیز امت، مباهات می کنند لانه فساد جاسوسی آمریکا این شیطان بزرگ را به تسخیر خویش درآوردند و به این ترتیب شیطان شکست خورده و انقلاب دوم تحقق یافت. این حادثه در واقع تحقق وعده الهی مبین بر بهروزی حزب الله بر حزب شیطان و کمال پایداری نور خداست که به دست دانشجویان پیرو خط امام صورت واقع پیدا کرده است. همینجا هشدار می دهم که 13 آبان یک مسأله دولتی نیست و گرامیداشت 13 آبان نباید دولتی بشود 13 آبان متعلق به مردم است و مردم ما روز 13 آبان، با سه حادثه و غلبه حزب الله بر حزب شیطان را، همواره بزرگ می شمارند. و دانشجویان نیز باید پرچم 13 آبان را برافراشته تر نگه دارند. همچنین تذکر می دهم که اخیراً ملاحظه می شود، حرکت خزنده ای علیه انجمن های اسلامی در دانشگاهها عمل می شود. این انجمنهای اسلامی دانشجویان که در جبهه مبارزه با آمریکا و قدرت سلطه گر قرار گرفته اند باید تقویت شوند ولی متأسفانه بعضی ها آگاهانه و یا ناآگاهانه در جهت تضعیف انجمن های اسلامی دانشجویان عمل می کنند که دست فرصت طلبان در این برخوردها ملاحظه میشود و باید این دستها قطع گردد. آمریکا طراح جنگ تحمیلی است و اکنون احساس عجز و ناتوانی می کند. عجز و ناتوانی آمریکا، معلول قدرت نمائی رزمندگان اسلام است. عجز و ناتوانی آمریکا را باید صرفاً به حساب قدرت رزمندگان دلیر و سلحشوران ارتش اسلام گذارد، رزمندگان دلاور سپاهی و بسیجی که با قایق های تیزرو و برنده و متلاش کننده، همچون موشکهای کرم ابریشک که کشتی کویتی با پرچم آمریکا و کشتی آمریکائی با پرچم پاناما و بندر کویت را منهدم و لرزاندند باعث درماندگی آمریکا شده اند. عجز و ناتوانی و اوج درماندگی آمریکا را بایستی در یک نکته جستجو کنیم و آن استواری و استقامت ملیت و سازش ناپذیری انقلاب اسلامی ایران است. افتخار بر این ملت که چنین رزمندگان قدرتمندی را در دامان خود پرورش داده اند، افتخار بر این ملت که با برگزیدن راه استقلال و برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی، مفهوم تازه ای برای «زندگی» را به جهان معاصر ارائه کرده اند، افتخار بر این ملت که با برگزیدن چنین رهبر سازش ناپذیری، الگوی مستضعفین و محرومین و شلاق خوردگانتاریخ معاصر شده اند. از آغاز این انقلاب آن کسی که منشور انقلاب را نوشته به ما فرموده است که آمریکا دشمن اصلی ما است و باید سرنیزه هایتان به طرف آمریکا باشد. تذکر می دهم که اتخاذ شیوه های سازشکارانه م مذاکره به هیأتهای مختلف سیاسی غربی و شرقی وابسته به سازمان ملل متحد، خواست امپریالیسم آمریکا و استکبار جهانی است و نبرد مستقیم با‌آمریکا به نفع ما و موجب بیداری ملیهای منطقه خواهد شد. چرا مسؤولان جمهوری اسلامی ایران فعالانه با آمریکا نبرد نظامی نمی کنند. مسؤولین کشور زمانی می توانند از مبارزه ضدآمریکائی خسته شوند که مردم را به عنوان «عوام» بنگرند و نخواهند که مردم شخصیتهایشان را بروز دهند. مسؤولین کشور بای متوجه باشند، که برای مبارزه با استکبار جهانی و امپریالیسم آمریکا باید برنامه ریزی توسعه ای داشته باشیم باید ساختارهای سیاسی – اقتصادی متناسب برای مبارزه با آمریکا را اتخاذ نمائیم و در عرض آن باید ساختار فکری جامعه را رشد دهیم. بدنبال رخواست مکرر مردم شهیدپرور روستاها و شهر فریمان و با تلاش دبیرخانه ائمه جمعه کشور پایگاه نماز جمعه در فریمان تشکیل و از جانب حضرت امام امت، جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد قابل به عنوان امام جمعه فریمان منصوب شدند. پس از انتصاب امام جمعه محترم فریمان، اقشار مختلف مردم شهیدپرور منطقه فریمان، روحانیت، بخشدار محترم و مسؤولین نهاها و مراکز اجرائی و آموزشی و انتظامی، خانواده معظم شهدا، فرهنگیان،‌ اصناف ، کارگران و کشاورزان به محل اقامت امام جمعه فریمان در مشهد شتافتن و به اتفاق جناب حجت الاسلام قابل ر معیت آیة الله حاج شیخ الوالحسن شیرازی، امام جمعه محترم شهرستان مشهد به شهر فریمان عزیمت و در خارج از شهر مور استقبال گسترده مرم شریف منطقه فریمان قرار گرفتند و اولین نماز جمعه فریمان با شرکت کسترده مرم روستاها و شهر فریمان، روز جمعه گذشته در محل مسجد جامع فریمان برگزار گردید. مردم شریف و بی آلایش روستاها و شهر فریمان همواره پشتیبان روحانیت متعهد و در خط امام امت بوده اند و حضور گسترده مرم فریمان پس از صدور حکم امام جمعه محترم فریمان در پایگاه نماز جمعه بار دیگر این معنی را به اثبات رساند. اینجانب افتخار می کنم که نماینده مردمی هستم که قابلیت و شایستگی آنان جهت برخورداری از نعمت پایگاه نماز جمعه مورد تأیید امام امت و دبیرخانه محترم ائمه جمعه قرار گرفته است و ضمن اظهار تشکر از این مردم ایثارگر از دبیرخانه ائمه نماز جمعه کشور نیز تشکر می کنم و یادآوری می کنم که مردم محروم و مظلوم منطقه سرخس نیز، همچنان در انتظار برخورداری از نعمت امام جمعه هستند. کلام آخر بنده به اهالی محترم منطقه فریمان سفارش استاد شهید مرتضی مطهری است. استاد شهید در مورد شرکت در نماز جمعه فرموده اند: نماز جمعه در هر منطقه ای که اقامه شود، تا دو فرسخ از همه جوانب بر مردم واجب است که در آن شرکت کنند مگر آنکه عذر موجهی داشته باشند. با استقرار پایگاه نماز جمعه در فریمان بر اقشار مردم حزب الله این منطقه تکلیف است که حول محور شمع ولایت، امام جمعه بیش از گذشته در صحنه های انقلاب اسلامی حضور یابند. در پایان به مدیریت کارخانه قند فریمان تذکر می دهم با همکاری شورای اسلامی کار در اجرای طرح طبقه بندی تسریع و در جذب نیروی متخصص مورد نیاز کارخانه، نیروهای بومی را اولویت قائل شوند. اگر چه هرروز انقلاب اسلامی ما، روز مبارزه با آمریکاست، و اگر چه هر روز هرچه فریاد داریم، باید بر سر آمریکا بکشیم، ولی بعضی از روزها در تاریخ انقلاب ما برای این کار برجسته تر و مشخص تر شده است که یکی از آن روزها، روز 13 آبان یعنی سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران است. همانگونه که برادر ارجمندم جناب آقای پورسالاری فرمودند همه با هم در راهپمائی میلیونی فردا شرکت خواهیم کرد ان شاءالله و السلام علیکم و رحمة الله. 3- بیانات آقای رئیس به مناسبت روز تاریخی سیزدهم آبان رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم در جریان استقبال کم نظیر مردم و نهادها از پیشنهاد راهپیمائی علیه سیاست آمریکا برای فردا هستند. به نظر می رسد که سیاست ابلهانه ای که کارگردانان سیاست خارجی آمریکا پیش گرفته اند دارد نتایج شوم خودش را برای باند ناتو می دهد. روز سیزده آبان را ملت ما بنا دارند که به عنوان یک روز تاریخی و الهام بخش در تاریخ خودشانحفظ بکنندکه منبع اصلی این الهام در تبعید ظالمانه رهبر انقلاب حضرت امام امت نهفته است که برای اولین بار جرقه شدید مبارزه با آمریکا را در ایران با پیام تاریخی آن سالشان ایجاد کردند و به دنبال آن روز دانش آموز که هویت واسلامی و فطرت پاک انسانی دانش آموز مسلمان را و ماهیت کثیف رژیم عامل آمریکا در ایران را که دانش آموزان را به خاک و خون کشید بر دنیا و مخصوصاً بر ملت ما فاش کرد و به تبع آن حماسه، جاویدان و صلابت دشمن شکن دانشجوی مسلمان و انقلابی را که در تسخیر لانه جاسوسی و به هم ردن بساط توطئه آمریکا را در ایران به دنبال خودش داشت ما داریم و فردا مرم ما آطوری که آثاش تا حال حضر ظاهر شده خشم انقلابی ملت را و انزجار مسلمانان را از روش های مستبدانه و زورگویانه و سلطه طلب آمریکائیها به نمایش میگذارند که این حقیقتاً می تواند درسی برای زورگویان کاخ سفید باشد و هم مایه امیدی برای ملتهائی که آثار پیروزیها را در استقامت و پایداری ملت ما دارند می بینند. امیدورایم که ما شاهد حماسه تاریخی در فردا باشیم، ان شاءالله درسی باشد برای سایر مستکبران که از این راه ناصوابی که امریکائیها دارند می روند استفاده نکنند. السلام عیلکم و رحمة الله. 4- تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس رئیس – تذکرات تمایندگان مجلس به مسؤولان اجرایی کشور. آقای علوی تبار نماینده آبادان به سازمان گوشت کشور در مورد ارسال سهمیه گوشت خوزستان. آقای رحیمی نماینده دشستان به وزارت نیرو در مورد رسیدگی به کیفیت آب منطقه نیروگاه شهرستان قم به وزارت نفت در مورد گازرسانی منطقه نیروگاه قم و به وزارت بهداشت ودرمان در مورد تأمین قطعات جهت راه اندازی ژنراتور شماره 2 بیمارستان برازجان و راه اندازی قسمت توسعه یافته آن بیمارستان. آقای معماری نماینده اهر به وزارت بهداشت و درمان در مورد تسریع در شروع عملیات ساختمانی بیمارستان 128 تختخوابی اهر. 34 نفر از نمایندگان به آقای نخست وزیر در مورد رسیدگی به وضع سازمان تربیت بدنی و عزل و نصب ها. آقای صدر طباطبائی نماینده یزد به وزارت بازرگانی در مورد رسیدگی به وضعیت کمبود شیشه در استان یزد. آقای عابدی نماینده بهبهان به وزارت برنامه و بودجه در مورد گزارش عملکرد تبصره بودجه سال 66. آقای شیرزاد نماینده قصرشیرین و گیلانغرب و پل ذهاب به وزارت کشاورزی در خصوص تأمین کود مورد نیاز کشاورزان گیلانغرب و به وزارت جهادسازندگی در خصوص برق رسانی به روستاهای منطقه و تسطیح و شن ریزی جاه و روستاهای منطقه. آقای جعفری نماینده بنان و ملکان به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد راه اندازی تلفن یکصد شماره ای روستاهای منطقه. 5- ادامه بررسی لایحه کار و تصویب موادی از آن منیش – دستور لایحه قانونی کار است. ماده 150 مطرح است که در باره حذفش یا جایگزینش بحث شدحالا پیشنهاد کمیسیون مسکن مطرح است. رئیس – مخبر کمیسیون مسکن صحبت کند. عباسی فرد – بسم الله الرحمن الرحیم. پیشنهادی که مطرح است پیشنهاد اصلاحی کمیسیون مسکن و شهرسازی و راه و ترابری پیرامون مسأله حل مشکل مسکن کارگران در کنار واحدهای صنعتی تولیی کارگری است. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی توجه دارید که باید مصوبات ما بیش از ح تعارف و جنبه اقناعی و زوگذر جنبه اجرائی و عملی داشته باشد، بخصوص در رابطه با دیگر مسائل اجتماعی. در بسیاری از کشورها مسأله آمایش سرزمین و پیوستگی امور اجتماعی به همدیگر خیلی جدی مطرح است و بر اساس آن برنامه ریزی می کنند. اخیراً هم بعد از انقلاب اسلامی در نظام مقدس جمهوری اسلامی افرادی دست اندرکار تهیه مقدماتی برای اجرای این کار هستند و برای استفاده بیشتر از امکانات مسائل را فردی نمی نگرنددر مجموعه هائی که مورد لزوم و ضرورت است با زمان گسترده تر و وسیع تری و اینکه هر کسی یک بعد از قضیه را که بخودش مرتبط است بخواهد آن را توجه کند و توجه به مشکلات موجود و نیازهای یگر نداشته باشیم در مواردی مشکلاتی پیش می آید. بنابر این ما اگر مسائل را آمایشی در نظر بگیریم و بخواهیم که تقویت یک دستگاه موجب تضعیف دستگاه دیگر نشو بله بتوانند به همدیگرکمک کنند و تقویت کنند و دستگاهها و سازمانها و امور اجتماعی بتوانند به همدیگر کمک موثرو لازم داشته باشند نمی توانیم مسأله فرض بفرمائید ما در امر مسکن یا راه فقط مسکن یا راه را ببینیم و با وزارتخانه های دیگر و مشکلات دیگر ونیازهای دیگر اجتماع کاری نداشته باشیم یا فرضاً در بعد مثلاً آموزش و پرورش آ“ کسانی که متصدی و مؤول آموزش هستند فقط آن را ببینند. یا فرضاً در مسائل کار و کارگری فقط توجه به مسائل کار و کارگری داشته باشیم. بنا بر این وقتی که ما همه مشکلات را و همه نیازها را در نظر بگیریم و بخواهیم در ارتباط با مسائل بطور جمعی فکر بکنیم و بخصوص بخواهیم یک مصوبه ای داشته باشیم که قابلیت اجرا و عمل داشته باشدو در نهایت آنچه را که تصویب می کنیم باعث خوشحالی آن افرادی باشد که ما برایشان متحمل صرف ساعات و روزها و هفته ها وقت شده ایم نتیجه و فایده ای برای آنها داشته باشد،‌باید مشکلات دیگر را از نظر دور نداریم. اصلاحیه ای که کمیسیون مسکن و شهرسازی در خصوص این ماه دارد من تصوریم این است که از مصوبه کمیسیون محترم کار و امور اجتماعی فاصله چندانی ندارد بلکه یک قدری این شکل یافته وبه گونه ای که جنبه اجرا و عمل داشته باشد و یک قدری زمان را طولانی تر کرده، یک مقداری زمان بندیهائی در اینجا قید کرده و منابع تأمین هزینه در اینجا یک قدری بیشتر ذکر شده و بعد هم گردش صحیح پول را بریا اینکه پولی هزینه بشود و در یک گردش صحیح آن پول بازپرداخت بشود و برگردد هم کارگر کار داشته باش و مسکن داشته باشد وهم از آن مقدرا درآمدی که دارد یک مقدار مختصری را فشا رعمده ای به زندگی اش وارد نمی کند به عنوان اجاره در یک مدت کوتاهی تا وقتی وامش مستهلک بشو پرداخت کند. یک نکته اینجا ممکن است براران بسیار ارجمندمان از کمیسیون کار یا وزارت کار ر اینجا بگویند که ما می خواهیم کارگر خانه شخصی و ملکی داشته باشد و اینجا شیوه شیوه اجاره است و بعد خانه خانه سازمانی است واستفاده استفاده موقت و زمان کار است. من این را عرض می کنم که اولا این کار در حال حاضر عملی تر است این یک. دوم اینکه اگر ما بیئیم اطراف واحدهای تولیدی صنعتی و کارگری را پرکنیم از خانه هائی که در هما روز اول به کارگر واگذار می کنیم شما ببینید بعد از فرض بفرمائید 60-70 سال دیگر در اطراف کارگاهها چه اتفاقی می افتد. افرادی که امروز کارگرند و شاغل هستند (رئیس – وقتتان تمام است) اینها بازنشسته می شوند و فرزندانشان دلیلی ندارد جای آنها شاغل باشند، یک مشت افرادی که کارگر آن واحد نیستند استفاده از آن خانه ها می کنند و بعد کارگران شاغل آن روز را باید شما ببرید در جاهای بسیار دوری به آنها خانه بدهید. مضافاً که مجلس مصوبه بسیار قوی و قابل اجرائی دارد که خانه های سازمانی را که دولت صلاح بداند این را واگذار می کند چه به کارگر، چه کارمند در هر واحدی که باشند. بنابر این چون فرمودند وقت تمام است ویا ر حال اتمام است نکات برجسته ای را که در مصوبه و پیشنهاد اصلاحی کمیسیون است من به اطلاع مجلس محترم می رسانم تقاضا می کنم ر این فاصله مقایسه کنی بین و مصوبه و بعد تصمیم مقتضی با مجلس محترم است. یک اینکه ما در اینجا پیشنهاد کرده ایم که بر حسب برنامه تدریجی و زمان بندی شده این کار انجام بگیرد. مطلب دیگری را که ما در اینجا آورده ایم این است که سازمان تأمین اجتماعی را به منابع تأمین هزینه اضافه کرده ایم و دیگر اینکه گفته ایم که این پول یک گردش صحیح داشته باشد به عنوان وام ویک پول مختصری را ماهیانه به عنوان اجاره بپردازند و بع از آن هم گفته ایم اولویت های کار و کارگری را در آن محیط ها برای افراد در نظر داشته باشند و به یک شکل صحیحی به آنها خانه بدهند. تبصره بسیار قابل توجه است بخصوص برای تأمین آرامش خاطر اعضای کمیسیون کار و وزارت کار و نمایندگان محترم (رئیس – وقتتان تمام است) که در اینجا به دولت اختیار داده ایم هر سال پیشنهادات وزارت کار را در این زمینه بررسی کن. چون همه وزراء هستن، تدین دارند، تقوا دارند، اشراف بر مسائل دارند، مشکلات را می دانند، آمادگی ها و امکانات راهم می دانند و تصمیم مقتضی را می گیرند در هر سال چه مقدار کار کنند والسلام. رئیس – مخالف صحبت کند. منشی – آقای کمالی مخالف آقای عربی موافق. کمالی – بسم الله الرحمن الرحیم. آقای عباسی فرد! خرج که از کیسه میهمان بود حاتم طائی شدن آسان بود. بحثی را که براران عزیزمان در رابطه با پیشنهاد کمیسیون محترم مسکن فرموند بنده هم به نوعی مشابه برادر محترم مان آقای عباسی فرد این را ر یک حالت مقایسه ای مورد توجه نمایندگان محترم قرار میدهیم. ابتدا این مطلب را عرض کنم که مصوبه کمیسیون مسکن در شور دوم کمیسیون مورد توجه کمیسیون کار بوده یعنی مواد خام یا پیشنهاد ابتدائی مصوبه کمیسیون کار همین مصوبه کمیسیون مسکن بوده با این تفاوت که ما آورده ایم یک چیزی را تکمیل کره ایم و ساخته ایم و آماده اجرا کرده ایم. یعنی نظرات کمیسیون محترم مسکن مورد توجه کار بوده این نیست که یک چیز جداب باشد همان مطلبی که شما فرمودید اما اینجا 2-3 تفاوت عمده دارد ما اصل 31 قانون اساسی را مورد توجه قرار داده ایم که کمیسیون محترم مسکن این را مورد توجه قرار نداده است. می گوید «داشتن مسکن متناسب با نیاز حق هر فرد و خانواده ایرانی است دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند بخصوص روستانشینان و کارگران (ذکر اولویت دارد می کند) زمینه اجرای این اصل را فراهم کند» یعنی قانون اساسی دراد اولویتی را برای کارگران ر نظر می گیرد که کمیسیون مسکن این اولویت را در نظر نگرفته است. تفاوت بعدی مصوبه کمیسیون کار با کمیسیون مسکن این است که کمیسیون مسکن درست شبیه به کمیسیون کار دولت را موظف کرده است یعنی هم ما تکلیف کرده ایم بر دولت و هم شما. اما با این تفوت که شما تکلیف کرده اید که دولت موظف است وام،‌ امکانات، آب ، برق تسهیلات همه چیز ر اختیار کارفرما قرار دهد تا خانه های سازمانی ایجا کند، و این خانه های سازمانی را وامش را از کجا بپردازد. از محل اجاره ای که کارگر پرداخت میکند. توجه بفرمائید. 1- کمیسیون مسکن مالکیت آن واحد مسکونی را برای کارگر قائل نشده است. بلکه برای کارفرما قائل شده است. 2- حتی تعیین کرده که مبلغ بازپراخت وام از محل استیجاری است، یعنی از محل اجراه ای است که می گیرد. 3- 3- امکانات دولیت قرار داده می شودر اختیار مالک به اسم کارگر ولی به مالکیت مالک. یعنی صاحب کار، کارفرما یا مالک به اسم کارگر از اموال و امکانات دولتی استفاده می کن ساختمانهائی را می ساز برای خودش و باز پرداختش می کند بر اقساط کم بنابر اجاره ای که کارگر میدهد. یعنی امتیاز بسیار گسترده و وسیعی ر این پیشنهاد به طرف کارفرما سرازیر می شود. موضوع بعدی این است که ما در مصوبه خودمان آمده ایم گفته ایم که وام در اختیار رار میدهیم. در اختیار کی؟ کارگر، برای ساخت مسکن که خودش بسازد و خانه مال خودش باشد؟ نه، اینکه او بسازد، مشارکت کند با کارفرما در مالکیت کارفرما. این پیشنهاد معلوم نیست مبنایش چیست. آقایان می فرمایند مقایسه ما هم می گوئیم مقایسه دیگر، اصلاً بحث خود ما هم همین است که در یک سیستم مقایسه ای برادران پیشنهاد کمیسیون محترم مسکن را بیاورند در مقابل پیشنهاد کمیسیون کار بگذارند و مقایسه بکنند و هر کدام که کامل بود و صحیح بود و قابل اجرا بود به آن رأی بدهند و ما غیر از این هیچی نمی خواهیم. پیشنهاد کمیسیون محترم مسکن علاوه بر اینکه مالکیت را از کارگر سلب می کن و به کارفرما میدهد سازمان تأمین اجتماعی را که رآمدش و بودجه اش متعلق به خود کارگر است موظف به دان وام خارج از سیستم بانکی میکن پولی که مال کارگرهاست چه چیزی را میخواهید به خوشان ببخشید؟ از جیب خودشان می خواهید ببخشید؟ این چه بخششی است؟ هروقت بخواهد سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کند می تواند پرداخت کند و نیازی به قانون و مصوبه هم ندارد. ( رئیس – وقتتان تمام است) والسلام علیکم و رحمة الله. رئیس – موافق صحبت کند. منشی – آقای عربی موافق. عربی – بسم الله الرحمن الرحیم. لازم است که نمایندگان محترم به این دوتا مصوبه عنایت کنند و فکر می کنم که خود آقای کمالیهم اگر عنایت کامل بکنند باز مصوبه کمیسیون مسکن بهتر مطابق با واقعیت و قابل اجرا و به نفع کارگرها است. یک مطلب کلی من اول عرض می کنم اگر ما قرار باش یک مدینه فاضله ای در ذهنمان بگیریم که قابل اجرا نباش همه ما بلدیم هم حرفش را بزنیم و هم بلدیم بک سری مطالبی را ر قانون بیاوریم که بعد قابل اجرا نباشد. نمایندگان محترم عنایت دارند ک بعضی از اوقات خو مصوبات آنها بخاطر شرایط موجود قابل اجرا نیست. و نه حتی شرایط موجود بلکه در یک شرایط بهتر هم قابل اجرا نیست. زیر ما می خواهیم بعضی کارها را با کسر بودجه های کلان انجام دهیم که ای کسر بودجه ها نه قابل اجراست و هم بدنبالش تبعات بسیار زیادی دارد. ببینید مص.به کمیسیون کار دو تا پیام دارد که آقای کمالی هم رویش تأکید کردند. در قسمت اول ماه 150 میگوید› کارفرمایانمکلفند با تعاونی های مسکن و در صورت عدم وجود این تعاونیها ستقیماً با کارگران فاقد مسکن جهت تأمین خانه های شخصی مناسب همکاری لازم را بنمایند» این صرفاً ر بارسه با خانه های شخصی و احداث خانه های شخصی برای کارگان که کرفرما را مکلف کرده با تعاونیهای مسکن همکاری کنند و بیش از این هم پیامی ندارد. پیام مهمش از بعد شروع می شود که قست بعدی را کمیسیون مسکن خیلی حساب شده رویش کار کرده است «‌و همچنین کارفرمایان کارگاههای بزرگ مکلف به احاص خانه های سازمانی در جوار کارگاه یا محل مناسب دیگر می باشند» پس در این قسمت شماهم عنایت می کنی که آقای کمالی گفتند که اولویت به خانه های شخصی داه شه در بحث ما، ر خانه های سازمانی آنجا هم کارگر مالک نمی شود فقط در قسمت اول بیان شه که کارفرما مکلف به همکاری است. اما خانه های سازمانی چیز طبیعی است که در مالکیت کارفرمان باقی می ماند. بعد آمده اند در تبصره 1 گفته اند «دولت موظف است با استفاده از تسهیلات بانکی و امکانات وزارت مسکنو شهرداری ها و سایر دستگاهها همکاری کند». در تبصره 2 هم گفته اند «نحوه و میزان همکاری و مشارکت کارگران و کارفرمایان و دستگاههای دولتی و نوع کرگاههای بزرگ مشمول این ماده طبق آئین نامه ای خواهد بود که توسط وزارتین کار و امور اجتماعی و مسکن و شهرسازی تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.» پس دو تا پیام یکی اینکه خانه های سخصی ساخته بشودو کارفرما مکلف به همکاری است. اما به میزان همکاری دیگر اشاره نشده و در قسمت دوم خانه های سازمانی را مطرح کرده اند که گفته اند در اینجا دولت همکاری لازم را بکند. اما آنچه که کمیسیون مسکن دارد ببینید که بخش مهم هم همین قضیه است وگرنه تعاونی های مسکن در همه جا می توانند فعالیت کنند و دولت هم کمک شان می کند. قسمت مهم این است«خانه ای سازمانی که در جوار کارگاههای بزرگ ویا ر محل مناسب دیگری ساخته می شود.» در اینجا کمیسیون مسکن و شهرسازی آورده‌«صاحب کاران کارگاههای بزرگ طرف وزارت کار و امور اجتماعی در چهارچوب سیاستها و برنامه های وزارت مسکن و شهرسازی اعلام می گردد با همکاری دولت و استفاده از خدمات و امکانات دولتی که مثال آورد، تأمین اعتبار لازم از طریق سیستم بانگی و سازمان تأمین اجتماعی ...» که اینجا میشود پول تأمین اجتماعی را به کمک گرفت که الان بیش اظ «شصت میلیارد» تومان پول کارگران در دست او است... «و سازمان تأمین اجتماعی و بازپرداخت وام مزبوراز محل اجاره مربوطه» آقای کمالی اشکال کردندکه یعنی ما اجراه بگیریم؟ خوب اگر شما میخواهید فقط در قانون بنویسید که خانه ساخته بشود ولی دولت پولش را ندهد؟ کارگاهها هم نتوانند اجرا بکنند، خوب یک چیز خیالی اس که نوشته اید اما خیالی حرف زدن که درست نیست. ما بایدبا واقعیات کشورمان حرکت بکنیم. نبایستی بگوئیم این به نفع کارگر است ولی فردا قابل اجرا نباشد. بلی، آن یک مدینه فاضله تصوری و خیالی است. اینجا کمیسیون مسکن و شهرسازی برخورد مطلوبی کرده و گفته است: «از محل اجاره مربوطه» اقدام بکنند. عنایت بفرمائید، تبصره اش خیلی مهم است: «تبصره – برنامه های تدریجی و زمان بنی شده کارگاههای مشمول همچنین چگونگی ارائه خدمات و امکانات دولتی به آنها همه ساله از طرف وزارت کار و امور اجتماعی پیشنهاد و پس از تصویب هیأت وزیران به مرحله اجرا گذارده خواهد شد.» که می بینیم وزارت کار وامور اجتماعی هر سال برای احداث خانه های سازمانی در اینجا نقش دارد. والسلام. رئیس – آقای رحمتی بفرمائید. رحمتی (مخبر کمیسیون) – بسم الله الرحمن الرحیم. پیشنهاد کمیسیون محترم مسکن و شهرسازی به نظر ما دارای نقایصی است که من آنها را بطور خلاصه و اجمال مطرح می کنم و رأی، رأی نمایندگان محترم خواهد بود. آنچه که ما در پیشنهاد کمیسیون مسکن و شهرسازی می بینیم یک روش مشخص ویک شکل برخورد در تهیه و تأمین مسکن برای کارگران است. یعنی اگر بین پیشنهادهای کمیسیون کار و امور اجتماعی وکمیسیون مسکن و شهرسازی مقایسه و دقت بفرمائی در پیشنهاد کمیسیون کر و امور اجتماعی می بینید برای تأمین مسکن اشکال مختلفی در نظر گرفته شده است یعنی برای کارگر مصوبه خودمان این فرصت را ایجاد کرده ایم که اگر تونست واقعاً خودش بخشی از امکانات تأمین خانه شخصی را تهیه کند با همکاری دولت و یا کارفرما بتوان صاحب یک خانه شخصی بشود و خانه های سازمانی را برای وقتی در نظر گرفتیم که فاصله مسکن کارگر تا کارگاه راه بسیار زیادی است و یا اینکه زندگی کارگر از نظر اقتصادی طوری است که هیچوقت امکان تهیه خانه را ندارد. بنابر این آنجائی که این خانه سازمانی راپیش بینی کرده ایم که در اختیار کارگران قرار بگیرد، آنچه که کمیسیون محترم مسکن و شهرسازی مطرح کرده اند فقط یک روش هست، فقط یک شکل برخورد است و آن هم این است که از تسهیلات بانکی، از منابع تأمین اجتماعی، از سایر امکانات دولتی کارفرما استفاده کند. من از نمایندگان محترم تقاضا میکنم که خصوصاً به این تکته توجه کنند که وقتی که کارفرما از امکانات دولتی استفاده کرد و این خانه های سازمانی را تهیه کرد و در اختیار کارگر قرار داد، آن هم با آن برنامه زمان بندی که الان مورد بحث من نیست که خودش مسأله دار خواهد شد، وقتی آن را در اختیار کارگر قرار میدهند بعد از یک مدتی، هزینه این ساختمان که در حقیقت از طریق وام و تسهیلات بانکی و امکانات دولتی در اختیار کارفرما قرار داده شده بود، این هزینه از طریق اجاره مستهلک خواهد شد کمیسیون محترم مسکن و شهرسازی معنی نکرده اند که بعد وضعیت این خانه ها چه خواهد شد و مالکیتش به عهده چه کسی است؟ واقعاً این پیشنهاد راشما دقت کنید. دولت بیاید در این شرایط وانفسا وام و امکانات و تسهیلات بانکی و دولتی را در اختیار کارفرما قرار بدهد، کارفرما خانه بسازد، در اختیار کارگر قرار بدهد و اجاره آن را بگیرد. بعد از اینکه هزینه آن ساختمان از طریق آن اجاره ها مستهلک شد و تمام شد، خود کارفرما صاحب 100 دستگاه، 200 دستگاه، 1000 دستگاه خانه سازمانی میشود، این خیلی عجیب است که ما اسمش را بگذاریم کمک به کارگر! ولی در حقیقت و در نهایت به کارفرما کمک کرده ایم که ر کنار کار تولیدی اش در کنار کارگاهش یک سرمایه گذاری دیگری هم در خانه سازی داشته باشد. خوب، اگر ما حداقل این را در اختیار فرد ثالثی قرار بدهیم که یک اشتغال مجددی هم ایجاد کرده ایم. چرا مستقیم در اختیار خود کارفرما قرار بدهیم؟ نکته دیگری که قابل توجه است استفاده از اعتبارات تأمین اجتماعی است. اعتباراتی که در اختیار تأمین اجتماعی است باید صرف تعهدات خود سازمان بشود که اتفاقاً ما هم پیشنهاد درایم که این کار بشود اگر بناشد که این پول در جهت ساختن خانه برای کارگر استفاده بشود دلیلی ندارد که سازمان تأمین اجتماعی پول را به کارفرما بدهد تا کارفرما خانه بسازد خوب خود سازمان تأمین اجتماعی میآید خانه میسازد و در اختیار کارگر قرار بدهد و بهای خانهرابه صورت وام از کارگر بگیرد چرا سازمان تأمین اجتماعی بیاید پولش را در اختیار کارفرما قرار بدهد که آن خانه بسازد و پس از مستهلک شدن اجاره کارفرما صاحب خانه بشود خوب این کار را خود سازمان میکند و به هردو صورتش هم برایش ممکن و مقدور است و الان هم ستش باز است و مرتب هم کمیسیون کار این پیشنهاد را دارد، ما همین جا آن پیشنهاد را مطرح میکنیم که خود سازمان تأمین اجتماعی از اعتبارات خودش این خانه ها را بسازد، یا به کارگران اجاره بدهد یا خیز به صورت وام، به طور اقساط به کارگران بفروشد. بنا بر این ما به این دلیل با پیشنهاد کمیسیون مسکن و شهرسازی مخالف هستیم. رئیس – نماینده دولت نظرشان را بفرمایند. سلامتی (معاون وزارت کار و امور اجتماعی) – بسم الله الرحمن الرحیم. البته عمده مطالب را برادران در ارتباط با این پیشنهاد کمیسیون محترم مسکن و شهرسازی فرمودند. منتها باید من یک اشاره کوتاهی بکنم که پیشنهاد کمیسیون مسکن و شهرسازی متأسفانه کارگاههای بزرگ را فقط ر بر می گیرد و کارگاههائی را که بزرگ نیستند و به خصوص وقتی که تعابیری از کارگاههای بزرک هست که می بینیم عملاً ما با تصویب این ماده، مسأله تأمین مسکن کارگران را منتفی میکنیم. در قانون شوراهای اسلامی کار، کارگاههای بزرگ، کارخانجاتی مثل ذوب آهن، مس سرچشمه و ... تغبیر شده است حالا اینجا یک درجه تخفیف میدهیم که واحدهای کوچکتر را هم دربر بگیردولی با این حرفها می بینیم که آن وقت بسیاری از واحدهائی که خیلی بزرگ نیستند مشمول این قانون نمیشوند و عمدتاً مشکل ما در آنجاها است. مطلب دیگر، اشکالات زیادی است که به نظر ما این ماده به وجود میآورد. یکی از آنها این است که این ماده سازمان تأمین اجتماعی را موظف کرده که از امکاناتش برای ایجاد خانه های سازمانی استفاه بکند. و همینطور دولت هم موظف شده که زمین و مصالح ساختمانی و آب و برق و اینها ... در اختیارش قرار بدهد برای تأمین این خانه های سازمانی. یعنی این خانه های سازمانی از این طریق ساخته بشود همانطور که برادرها اشاره کردند آن وقت این ساختمانها و این خانه ها در اختیار کارفرما قرار می گیرد. یعنی ما عملاً آمده ایم از جیب خلیفه بخشیده و به کارفرما داده ایم. یعنی هم پول دولت و هم پول کارگران آمده از طریق سازمان تأمین اجتماعی جمع شده و خانه سازمانی درست شده و در اختیار کارفرما قرار داده شده است که کارفرما به کارگر اجاره بدهد. خوب این چه کاری است؟ اگر قرار بود اینجور بشود یعنی سازمان تأمین اجتماعی هزینه ها را تأمین بکن، مال خود کارگرها است خودش میرفت و تأمین میکرد و دیگر اشکالی پیش نمیآید. چرا بیاید درست بکند و در اختیار کارفرما قرار بدهد و یا به کارفرما کمک بکند که آن خانه درست بکند و در مالکیت کارفرما باشد بعد کارگر اجاره نشین بشود؟ و تازه کارگر هم تا موقع بازنشستگی اجاره نشین است و از خانه ها استفاده میکند اما همین که بازنشسته شد بای آنجا را تخلیه بکند و برود و جایش را به کارگران دیگری که آنجا میآیند، بدهد یعنی کارگر بازنشسته که حقوقش کمتر است و درآمدش کمتراست بدون مسکن و بدون هیچی باید آن خانه ها را ول بکند و برود و تازه اول مسأله است اینجوری به نظر ما مشکلات زیادی را به بار می آورد با توجه به این مسائل ملاحظه میکنیم که هزینه مسکن هم برای کارگران هزینه کمی نیست و واقعاً وقتی که بازنشسته میشوند برای‌ آنها مشکلاتی ایجاد میکند و کمیسیون محترم مسکن و شهرسازی اصلاً این چیزها را مورد توجه قرار نداده است یعنی در این ماده ای که پیشنهاد کرده ان هیچ یک از اینها را در نظر نگرفته اند و حتی برای این قسمت ها مشکل ایجاد میکند. در مورد اینکه مشکلات همه جانبه در نظر گرفته بشود و برنامه تدریجی باشد، خوب این مشخص است در آئین نامه ها همه این مطالب میآید در پیشنهاد کمیسیون مسکن و شهرسازی مواردی آمده که معمولاً در آئین نامه ها میآید، ضرورتی ندارد که در ماده قانونی بیاید، همه اینها در آئین نامه انعکاس پیدا میکن و برنامه زمان بندی شده و سیاست های دولت هم در آئین نامه انعکاس پیدا میکن پس در این رابطه هیچ نگرانی نمیتواند وجود داشته باش بخصوص که هم در پیشنهاد دولت و هم در گزارش کمیسیون کار مطرح شده که وزارت کار و وزارت مسکن آئین نامه را مشترکاً تهیه میکنند و به تصویب هیأت وزیران میرسانند. پس یگر این موضوع که سیاست های دولت و یا برنامه های زمان بندی شده هر کدام از وزارتخانه ها لحاظ نشود، دیگر نمیتواند مطرح باشد و فکر میکنم همه اینها در آئین نامه خواهد آمد. روی این حساب بهنظر ما پیشنهاد کمیسیون مسکن و شهرسازی اصلاً کفایت نمیکند و مشکل ایجاد میکند. لذا ما با آن مخالف هستیم. رئیس – پیشنهاد کمیسیون مسکنو شهرسازی به جای پیشنهاد کمیسیون کار مطرح است متن پیشنهاد جهت رأی گیری قرائت شود. حسین کمالی (رئیس کمیسیون کار و امور اجتماعی) – حذف ماده پیشنهادی کمیسیون کار رأی نیاورده است، پیشنهاد کمیسیون مسکن و شهرسازی را به جای کدام ماده میخواهید قرار دهید؟ این قابل طرح نیست. رئیس – چرا، قابل طرح است. پیشنهاد را بخوانید. منشی – ماده 163 کمیسیون مسکن و شهرسازی که به جای ماه 150 کمیسیون کار و امور اجتماعی پیشنهاد شده است قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 163 – صاحب کاران کارگاههای بزرگ مشمول این قانون مکلفند بر حسب برناه تدریجی و زمان بندی شده ای که از طرف وزارت کار و امور اجتماعی ر چهارچوب سیاست ها و برنامه های وزارت مسکن و شهرسازی اعلام میگردد، با همکاری ولت و استفاده از خدمات و امکانات دولتی از قبیل زمین، مصالح ساختمانی، آب و برق (بر طبق ضوابط) وتذمین اعتبار لازم از طریق سیستم بانکی و سازمان تأمسن اجتماعی و بازپراخت وام مزبور از محل اجاره مربوط برای کارگران واحد خود که فاقد مسکن می باشند در جوار کارگاه یا محل مناسب دیگری نسبت به احداث خانه های سازمانی کارگران اقدام و یا راعیت اولویت ها از قبیل سابقه خدمت، تعداد عائله تحت تکفل، میزان حقوق و مزایای دریافتی و سایر عواملی که در زندگی کارگرانمؤثر است و شرایط وضوابطی که از طرف شورایعالی کار تعیین واعلام میگردد، در اختیار آنان قرار دهند. تبصره – برنامه های تذریجی و زمان بندی شده کارگاههای مشمول و همچنین چگونگی ارائه خدمات و امکانات دولتی به آنها همه ساله از طرف وزارت کار و امور اجتماعی پیشنهاد و پس از تصویب هیأت وزیران به مرحله اجرا گذارده خواهد شد. رئیس – این کارگاههای بزرگ حد تعریفی دارد؟ عربی – کارگاههای بزرگ از پنجاه نفر بیشتر کارگر دارند. کمالی (رئیس کمیسیون کار و امور اجتماعی) – کمیسیون مسکن وشهرسازی این ماده را خراب کرده است. رئیس – نه، حالا شما وارد بحث نشوید. ما میخواهیم ببینیم منظور از این کارگاههای بزرگ،‌چیست؟ یعنی کمتر از آنها دیگر برایشان تکلیفی نیست؟ سلامتی – ما در این مورد قانون نداریم. آئین نامه داریم. رئیس – اجازه بدهید اینجا مخصوص کارگاههای بزرگ است، منظور اینجا کارگاههای کوچک نیست. تعریف رسمی کارگاههای بزرگ چیست؟ یعنی 50 نفر کارگر به بالا؟ یکنفر از نمایندگان – تعریف رسمی ندارد ولی الان این است. رحمتی (مخبر کمیسیون کار) – ما گفته ایم تعریف شده و در مصوبه ما آمده است. رئیس – آقای سرحدی زاده تعریف کارگاههای بزرگ چه هست؟ سرحدی زاده (وزیر کار و امور اجتماعی) – بیش از 100 نفر و این را سازمان مشخص کرده رئیس – آقای سرحدی زاده میگویند سازمان اینجوری مشخص کرده کارگاههائی که بیش از 100 نفر کارگر دارند یعنی کارگاههائی کمتر از 100 نفر دارند شامل این پیشنهاد نمشود 185 نفر در جلسه حاضرند نمایندگانی که با این اصلاحیه موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری نیست؟ (اظهاری نشد) 183 نفر حضور دارند. ماده 150 با دو تبصره ای که گزارش کمیسیون کار است به رأی میگذاریم نمایندگان موافق قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد) ماده 151 – کلیه کارفرمایان مشمول این قانون مکلفند در کارگاهها، محل مناسبی برای ادای فریضه نماز ایجا نمایندو نیز درایام مبارک رمضان برای تعظیم شعائر مذهبی و رعایت حال روزه داران باید شرایط و ساعات کار را با همکاری انجمن اسلامی و شوراهای اسلامی کار ویا سایر نمایندگان قانونی کارگران طوری تنظیم نمایند که اوقات کار، مبطل فریضه روزه نباشد. و همچنین مدتی از اوقات کار را برای ادای فریضه نماز و صرف افطار یا سحری اختصاص دهند. موسوی تبریزی – آقای هاشمی! اوقات کار که «مبطل» فریضه روزه نیست. رئیس – منظور از کلمه «مبطل» یعنی مزاحم. البته این کلمه بهتر از مزاحم است. چون کلمه «مزاحم» را اگر بگذاریم بالاخره بعد از ظهر که میشود کارگر سختش هست پای کار بماند، کار مزاحمش میشود. خلخالی – آقای هاشمی! غرض از این کلمه «مبطل» طبق فتوای امام اگر قبل از ظهر نتواند برسد مثلاً مسافت چهار فرسخ یا از چهار فرسخ بیشتر باشد بیشتر به خاطر این است. رئیس – کلمه «مانع» بگذاریم بهتر است. خلخالی – بلی، کلمه «مانع» گذاشته شود بهتر است. رئیس – آقای کمالی توضیح بدهند که از این کلمه «مبطل» منظورشان چیست. بلی ممکن است از لحاظ رفت و آمد یا از لحاظ گرد و غبار و از این چیزهائی در کارگاه است. حسین کمالی (رئیس کمیسیون کار و امور اجتماعی) – خدمتتان عرض بکنم یک مقدار سموم و گرد و غبار و گاز در بعضی از کارگاهها هست که مبطل روزه میباشد. و طول مسیر بعضی از کارگاهها هست که طی کردنش روزه را باطل میکند به این خاطر ما این کلمه «مبطل» را گذاشته ایم حالا هر کلمه ای که به نظر شما این مفهوم را میرساند آن را بگذارید. رئیس – کلمه «مانع» از کلمه «مبطل» بهتر است. خلخالی – اصلاً نگذارید به آن احتیاجی نیست. رئیس – پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی – در سطر سوم «درایام مبارک رمضان» در « ایام ماه مبارک رمضان» اصلاح شود. رئیس – خلی خوب، دیگر موردی نداریم؟ (منشی – خیر) 182 نفر حضور دارند نمایندگانی که با ماه 151 به ترتیبی که قرائت شد موافق هستن قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 152 قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد) ماده 152 – در کارگاههائی که بیش از 20 کارگر دارند، کارفرمایان باید محل مناسبی برای صرف غذا ایجاد کنند و برای کارگرانی که ساعت کارشان بین 6 بامداد الی 22 است یک وعده غذای گرم بطور رایگان فراهم نمایند و در مورد کارگاههائی که کمتر از 20 نفر کارگر دارند، کارفرما موظف به پرداخت مبلغی معادل بهای غذای گرم به کارگران میباشد. موسوی تبریزی – یک کارگر باید از ساعت 6 بامداد تا ساعت 22 کار بکند؟ این اصلاً عملی نیست. رئیس – نه بین این ساعات است. اینها شیفتشان 6 ساعته است بین این ساعت است. پیشنهاد بعدی اگر هست مطرح بفرمائید. عربی – آقای هاشمی! من و آقای دری پیشنهاد داریم. رئیس – خیلی خوب توضیح بدهید. عربی – بسم الله الرحمن الرحیم. پیشنهادی که داده شده این است ماده 165 لایحه دولت بجای ماده 152 گزارش کمیسیون کار بیاید ماده 165 دولت این است:‌«در کارگاههائی که بیش از 20 کارگر دارند صاحبکاران باید محل مناسبی برای صرف غذا ایجاد کنند و برای کارگرانی که ساعت کارشان بین 6 بامداد الی 22 است، یک وعده غذای گرم با قیمت ارزان فراهم نمایند.» پیشنهاد دولت این است که یک «وعده غذای گرم با قیمت ارزان فراهم کنند» پیشنهاد کمیسیون این است که «مجانی» بدهند و بعد هم اضافه کرده اند که کارگاههائی هم که کمتر از 20 نفر دارند، د‌ر آنجا هم پول یک وعده غذای گرم را به آنها بدهند. ببینید! دولت در اینجا با واقعیات برخوردکرده الان اگر دولت بخواهد در کارگاههای بزرگ غذایگرمو مجانی برای کارگران فراهم بکند شما حساب کنید حداقل 600 هزار نفر را /2400000 نفر کارگر تأمین احتماعی داریم، 600 هزار نفر اینها در کارگاههای بزرگ باشند و هروعده غذا را هم 20 تومان حساب کنی در سال اگر سال را 320 روز حساب کنید حدود 4 میلیارد تومان پول غذای اینها میشو شمادو سال قبل 6 میلیاردتومان برای کمک عائله مندی تصویب کردی. دیدید چه مشکلاتی به نبالش داشتید؟ 4 میلیاردتومان که در اینجا میآید در واقع یک بار مالی به روی دوش دولت است که بایستی کارگاههای بزرگ که معمولاً کارگاههای دولتی است، این را پرداخت بکنند. نمایندگان محترم عنایت کنند الان که دارند کارگاههای بزرگ را یک طوری تنظیم میکنند که هزینه اش را بالا میبرند، فردا اینهامالیاتی هم نخواهند داشت. چون مالیات از درآمداست شما که می گوئید سالی چند میلیارد تومان از درآمد شرکت ها را مالیات بدهند، وقتی اینها حاقل چهار میلیارد تومن در سال باید پول غذای گرم بدهند برای مالیات دادن دیگر چیزی نمی ماند الان در کارگاههای بزرگ غذای گرم می دهند اما با قیمت ارزان. در اینجا ما می گوئیم بطور رایگانبدهند، کار خوبی است مانمی گوئیم این کار بد است. هیچگاه انسان کارخوب را انکار نمی کند اما آیااینقابل اجرااست، اگر شما این را اجرا کردید فردا حساب بودجه دولت را هم داشته باشید که چقدر از درآمد کارگاهها کم می شود و مالیات آنها کاهش پیدا می کند لذا ما پیشنها دولت را که خوددولت واقعیات را می داند، مشکلات برایش ملموس است. ما نیائیم جدای از واقعیات و مشکلات اجرائی در محیط مجلس برخورد بکنیم. دولت در اینجا پیشنهاد داده که غذای گرم به کارگرها بدهند اما با قیمت ارزان نه بطور رایگان لذا ما پیشنهاد خود دولت را بجای پیشنهاد کمیسیون مطرح کرده ایم. کمالی – من مخالف هستم و اجازه صحبت می خواهم. رئیس – آقای کمالی! جنابعالی که می خواهید مخالف صحبت بکنید ر این مورد بعضی از نمایندگان اخطار قانون اساسی دارند که این پول اضافی را که برای غذای گرم می خواهید بدهند، از کجا بدهند. علوی تبار – این در لایحه هست، نمایندگان که طرح نداده اند. رئیس – به، در پیشنهاد کمیسیون اضافه شده، در پیشنهاد دولت بوده «غذای ارزان» در پیشنهاد کمیسیون «مجانی» شده این«مجانی» یک رقم بزرگی را به کارخانه های دولتی اضافه می کند. در مورد این صحبت بفرمائید. فؤاد کریمی – آقای هاشمی! اجازه بدهید من به جای آقای کمالی توضیح بدهم. رئیس – بفرمائید. فؤاد کریمی – بسم الله الرحمن الرحیم. آنچه که درقانون اساسی درمورد بار مالی داریم، گفته: بودجه عمومی. «پیشنهاات نمایندگان و مواد اصلاحی که باعث افزایش بودجه عمومی بشود .» شرکت های دولتی بوجه شان وصل به بودجه عمومی نیست بودجه شرکت هایغیر از بوجه عمومی است در قانون محاسبات عمومی گفته شده که بودجه کل کشور از سه بخش تشکیل شده: « بودجه عمومی، بودجه شرکت های دولتی و بودجه سایر مؤسسات» بعد آمده تعریف کرده و گفته: بودجه عمومی آن قسم از بودجه های دولت را تشکیل می هد که از محل درآمد عمومی و هزینه های عمومی است. بودجه شرکت ها شامل آن قسمت از بودجه است که از محل درآمدعمومی نیست بلکه از محل درآمدی است که خود دستگاه کسب می کند. تفاوت شرکت های دولتی با دستگاههای دیگر این است که دستگاههای دیگر وصل به درآمد نفت یا وصل به درآمد مالیات و وصل به این درآمدها هستند اما شرکت های دولتی متصل به اینها نیستند این است که چون بودجه عمومی غیر ار بودجه شرکتهای دولتی سات و بودجه شرکت های دولتی وصل به بودجه عمومی نیست، این به خودی خود اشکالی از نظر قانون اساسی پیش نمی آورد چون قانون اساسی گفته آنچه که باعث افزایش هزینه های عمومی با کاهش درآمدهای عمومی بشود. و هزینه عمومی و درآمد عمومی اصلاً ربطی به شرکت های دولتی ندارد. شرکت های دولتی نه هزینه عمومی دارند و نه درآمد عمومی بلکه هزینه و درآمدشان اصلاً جدا است و از محل درآمدهای اختصاصی شان هست و درآمدهائی را هم که کسب می کنند در حساب های خصوص به خودشان هست که بعد از آن که تراز سالانه بسته می شو یعنی درآمدها و هزینه های شرکت با هم تراز می شود اگر چیزی باقی می ماند، عنوان سود سالانه دارد این سود سالانه شرکت را ممکن ایت به عنو سود سهام، دولت ر بودجه کل کشور منظور بکن، ممکن است که منظورنکند. همین حالا یک عده شرکت های دولتی هستند که هر سال بودجه شان را به مجلس می آورند و اصلاً هیچ سودی منظور نمی کنند و به خزانه هم نمی ریزند. پس بنا بر این اولاً به این اشکال قانون اساسی وارد نیست این یک مطلب. مطلب دوم این است که می خواهم به مجلس محترم عرض کنم ما قبل از انقلاب در کتابها و سخنرانی هایمان می گفتیم که اسلام، حقوق کارگر را کاملاً استیفا می کن می گفتیم کارگر در جمهوری اسلامی سرفراز است می گفتیم کارگر از یک رفاه نسبی در جمهوری اسلامی ان شاءالله برخورد می شود. حالا هم ان شاءالله برخوردار خواهد شد چطوری ما می توانیم به این وعده تحقق ببخشیم؟ بالخره راه تحقق بخشیدن به این وعده و این آرمان و بهبود وضع کارگران ما این است که اقلاً یک وعده غذای گرم به کارگرانمان بدهیم. همین حالا ر وضع موجود برخی از کارخانجات دولتی دارند تأمین میکنند یعنی شرکت نفت همین حالا غذای مجانی به کارگرش می دهن گذشته از غذای گرم مجانی، غذاهای جنبی هم می دهد. گذشته از آن تعاونی شرکت نفت اجناس مجانی یا اجناس به قیمت نازل هم به او می دهد. کارخانجاتی که وابسته به صنایع ملی فولاد هستند همین الان در صنایع ملی فولا ما کارگران دارند یک وعه عذای گرم و مجانی می خورند، یعنی چیزی که الان در کارخانه های ما موجود است. ما می گوئیم باباجان! چیزی که در شرکت نفت هست، چیزی که در کاخانجات فولاد هست، مجانی دارند به کارگرهای ما غذا می دهند شما این را تعمیم بدهید. خیرش را به همه برسانید. بعد آمده ایم پیشنهاد می دهمی که خیر، این چیزی که حالا دارند می دهند،‌ از کارگران بگیریم! یعنی آیا به صلاح مجلس است که بگوید از کارگران کارخانجاتی که دارند غذای گرم و مجانی ردستگاه دولتی می گیرند، این را ما می گیریم؟ رئیس – وقتتان تمام است. فؤاد کریمی – آیا واقعاً این به صرفه و صلاح مملکت و مجلس است؟ که مجلس بگوید چیزی هم که بود ما گرفتیم؟ بلکه صرفه و صلاح ممجلس و مملکت دراین است که ما ان شاءالله رفاه بیشتری برای کارگرها رست کنیم و در نظر بگیریم از این طرف این نکته را هم در نظر بگیرید که شما هرچه رفاه بیشتری برای کارگران فراهم کنید تولید بالاتر می رود. شما تنگ نظری نکنی، فقط اینجا را نگاه نکنید که هزینه ها بالا می رو، آنجا را هم نگاه کنید که اگر (رئیس – وقتتان تمام است) ما یک وعده غذای گرم به کارگر بدهیم کارگر به کار خوش دلگرم تر می شود،‌ بهتر کار می کند، تولید بالا می رود و این هزینه خودش را هم جبران می کند ان شاءالله. رئیس – این بحثی که از لحاظ قانون اساسی (اصل 75) الان مطرح است و آن اصل این است: «طرح های قانونی و پیشنهادها و اصلاحاتی که نمایندگان در خصوص لوایح قانونی عنوان می کنند و به تقلیل درآمد عمومی یا افزایش هزینه های عمومی می انجامد در صورتی قابل طرح در مجلس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد یا تأمین هزینه جدید نیز معلوم شده باشد.» تعبیر «درآمد عمومی» است. تعبیر، «بودجه عمومی» نیست. آن وقت در بودجه سالانه کشور، شرکتهای دولتی را هم می آوریم البته این، اینطرف قضیه است، آن طرف قضیه هم ما هنوز یک تفسیری در این خصوص از شورای نگهبان نداریم. ما اگر یک قانونی در باره شرکت های دولتی بگذرانیم که هزینه ای ایجاد بکند شرکت دولتی می تواند از طریق بالا بردن قیمت محصولش یا شکل دیگری آن را جبران بکن چون آنها نوعاً شرکتهای تجاری و اقتصادی هستند. برای ما روشن نیست، من خودم هرچه فکر می کنم الان رأی روشنی ر این اصل قانون اساسی ندارم که آیا این شامل شرکت های دولتی هم می شود یا نه؟ نمایندگان هم به رأی خودشان عمل کنند یعنی موقعی که رأی می گیریم نمایندگانی که نظرشان این است که اصل 75 مخالف این ماده است خوب، به آن رأی ندهند یا رأی مخالف بدهند و آنهائی که اینطور فکر نمی کنند در رأیشان مسأله روشن بشود آقای دری موافق هستند و می توانند جواب این شبهه را هم بدهند، بفرمائید. دری نجف آبادی - بسم الله الرحمن الرحیم. بحثی که روز یکشنبه با بعضی از همین برادرانی که صحبت فرمودند داشیم برای برادرها میأله اجرای قانون خیلی اهمیت نداشت بلکه تنظیم قانون برایشان اهمیت داشت! و حال آنکه وجداناً برای مجلس شورای اسلامی اجرای قانون و امکان عمل به قانون به مراتب حساس تر و مهمتر است از مسأله ای که قانون بنویسیم ولی خودمان هم بدانیم که در مقام عمل امکان اجرایش را نداریم واقعاً و متعهدانه ما می خواهیم قانونی بنویسیم که ر مقام عمل هم اجرا شنی باشد نه انیکه بگوئیم ، قانون را مینویسیم به بعدش کاری نداریم، در مقام عمل هرچه شد باداباد! این یک نکته بود که یکشنبه گذشته اتفافاً با برادرها صحبت شد و برادران به آن اعتراف کردند. اما نکاتی را که ر رابطه با یان ماده می خواهم به عرض برسانم: اصل 75 قانون اساسی هم کاهش درآمدها را مطرح کرده و هم افزایش هزینه ها را. قطعاً این از هر دو نظر اثر دارد، هم کاهش درآمد ها اثر دارد برای اینکه خواهی نخواهی وقتی هزینه ها افزایش پیدا کند بلافاصله قیمت ها به صورت سرسام آور و زنجیره ای بالا می رود با وضعیت موجود مستحضر هستید که با کاهش درآمدهای دولت کلیه شرکت های دولتی باید 75 درضصد درآمدشان را به عنوان مالیات بپردازند و وقتی هزینه شان بالا برود خواهی نخواهی چیزی ندارند که به عنوان مالیات بپردازن از سوی دیگر، جناب‌ آقای هاشمی! همه شرکت های دولتی که سودده نیستند، بسیاری از اینها از دولت کمک ضرر و زیان و سوبسید دریافت می کنند. شرکت فولاد را مثال زدند، شما مستحضرید برای ذوب آهن اصفهان (با 20 هزار نفر کارگر) ما همواره سالی چهارصد میلیون تومان (کمتر یا بیشتر) به عنوان کمک در ردیف های بودجه عمومی منظور می کنیم حالا اگر چنین برنامه ای برایشان تدارک ببینیم چه میشود؟ یعنی دهشاهی که به خزانه کشور واریز نمی کنند اضافه این هم هرچه هم هزینه هایشان افزایش پیدا کند معنیش این است که بار عمومی دولت اضافه میشود. ما تا حالا چند بار که خیز گرفته ایم و آهن را از کیلوئی چهارتومان و دوریال تا هفت تومان و پنج ریال (کمتر یا بیشتر) افزایش داده ایم برای این است که شای بتوان مقداری جبران خسارت و ضرر و زیان ذوب آهن را به خاطر طرح دوم و ان 14 هزار نفر کارگر اضافه اش بکند ولی در مقام عمل هنوز هم کم ارد بیست سال است چهارصد میلیون توما، سیصد میلیون تومان (کمتر یا بیشتر) در ردیف های بودجه می گذاریم و باز ذوب آهن نمیتواند با خودرش را با شرایط فعلی بکشد. بنابر این کمک بگیر دولت است و هزینه هایش افزایش پیدا می کند. هر چه بار مالی دولت بیشتر شد، همان ستوری که دیروز دادیم. وقتی تکلیف می کنیم معنایش یک حقی است که برای همه ایجاد می کنیم معنی آن این نیست که بگوئیم هر وقت دولت توانست «هر وقت دولت توانست» که ندارد! اگر گفتیم «مکلفند» یعنی یک حق صددرصد روشنی را ایجاد کرده ایم. فردا طبق همین قانون می گویند یا حق قطعی و روشن و بدون تردید و بلامنازع ما است شما بایدکنار ذوب آهن بیست هزار خانه سازمانی برای ما درست کنید. بدون بروبرگرد و کنار هر کارگاهی یک سالن ناهار خوری را ایجاد بکنید، ناهار گرم هم بایدبدهید و اگر این ناهار مثل ناهار مجلس باشد! ممکن است یکی هم بهانه بگیرد که آقا این ناهار به درد نمی خورد! مگر نمایندگان مجلس، نمایندگان مردم نیستند؟ مگر پول ناهارشان را نمیدهند؟ خوب در همین حدی که هست با قیمت ارزان میگیرد، و نخست وزیری با همین کیفیت اجرا نمیشود؟ چرا در نخست وزیری هم به همین کیفیت اجرا میشود. در بسیاری از دستگاههای دیگر هم همینطور حالا یک کمکی هم دولت به ناهارشان بکند ما منت میداریم. برنج آنرا با قیمت دولیت بدهد، روغن آنرا به قیمت دولتی بدهد، احیاناً گوشت اضافه دارد با قیمت دولتی بدهد، ما که همه این مشکلات را میدانیم یان کار فردا صددرصد برای افراد ایجاد حق میکند اگر یک خرده سطح ناهارشان پائین باشد همه می آیند طلبکار میشوند که آقا گوشتش کم بود نخودش کم بود! لوبیایش کم بود! همه که امام سیزدهم نیستند که با قناعت و زهد و صرفه جوئی عمل کنند... خلخالی – آقای هاشمی! «امام سیزدهم» حرف بدی است. ( رئیس – وقتتان تمام است) دری ـ بنابر این برای دولت بلاتردید هزینه و بار مالی دارد. پیشنهاد دولت پیشنهاد بسیا رخوبی بوه ، اگر یک شرکت ی مثل شرکت نفت میتواند و دستش باز است همینطور مجانی، قربتاً الی الله بدهد ما که الزام نکرده ایم که حتماً پول بگیرد، هرجا میتوانند بهترین ناهار را با نازلترین قیمت بدهند، بدهند و اصلا! پول نگیرند، خدا پدرشان را هم بیامرزد. بار مالی دولت هم افزایش نمی کند اما هرجا امکانش نیست این شیوه ای که دولت انتخاب کرده بنظر بنده بسیار راه بجائی است و قطعاً بار مالی دارد. لطیف صفری – وقتی هزینه کند،‌ روی قیمت میرود و میتوان بدهد. رئیس – نهحق نااست، هر شرکتی میتواند بهد، آن طبق قراردادی است که بسته اند. مخبر کمیسیون بفرمائید. رحمتی (مخبر کمیسیون) – آقایان توجه بکنند من پاسخ لازم را بدهم. اولاً به جناب آقای عربی و جناب آقای دری عرض کنم اگر کارفرما بخواهد جواب سلام کارگر را هم بدهد هزینه دارد! اینرا بدانید اگر کارفرما بخواهد جواب سلام کارگر را بدهد باید یک چیزی بخورد تا انرژی جواب سلام دادن را داشته باشد! من تقاضا می کم وقتی برای بازدید به کارخانه ها می روید صرفاً در کنار مدی، از آهن آلات دیدن نکنید بلکه یک مقدار با کارگران هم صحبت کنید تا ببینید قضیه از چه قرار است. امروز بسیاری از شرکت ها و کارخانجات بزرگ ما (قبل از قانون شما و ابراز محبت ما نسبت به کارگران) دارند به کارگران غذای مجانی میدهند. حالا ما بیائیم با قانون کار جدی کار این را قطع بکنیم! من برای توجه بیشتر نمایندگان نسبت به این امر، آماری را میخوانم: الان «کاشی ایرانا» با 1800 نفر کارگر به آنها دو وعده غذا و یواشکی شیر رایگان هم میدهد. «ایران یاسا» با 1600 نفر کارگر وعده غذا به اضافه شیررایگان هم میدهد. رئیس – اینها مجانی است؟ رحمتی – بله، مجانی است، این آمار خیلی جالب است توجه کنید! «شرکت علاءالدین » 650 کارگر دارد به جای غذای گرم روزانه سی تومان پول میدهد به اضافه شیر وبیسکویت. « شرکت ایران سیلندر) 500 نفر کارگر دارد به جای یک وعده غذای گرم روزانه بیست و پنج تومان و شیر مجانی به کارگران میدهد. از نمایندگان گرامی خواهش می کنم به این آمار بیشتر دقت کنید. «پالایش روغن تهران» 426 نفر کارگر دارد یک وعده غذای «مجانی» میدهد. توجه کنید اینها به «رایگان» غذا میدهند. قبل از اینکه شما ... رئیس – شما فهرست آنها را قرائت بفرمائید در اطرافش دیگر شرحی ندهید. رحمتی – چشم! توجه بفرمائید ، من یک سؤالی زا آقای عرب وآقای دری می پرسم شما که می گوئید «غذای ارزان» منظورتان چه قیمتی است؟ مثلاً چند تومان بدهیم غذا ارزان است؟ آن جاهائی هم که پول غذا را از کارگر می گیرن ببینیم چند می گیرند، من دو نمونه اش را فقط می خوانم بقیه هم مثل این ها است: «کارخانه پلاسکوکار» 850 تا کارگر دارد (لطفاً به این نکته توجه کنید) دو وعده غذا میدهد، شیر هم میدهد روزی دو تومان بابت غذا می گیرد‌ (دو تومان یعنی دو تا یک تومانی!) در حقیقت این هم مجانی است. یعنی پو یک لیوان آب هم نمیشود. یکی دیگر از کارخانجاتی که پول می گیرند «ایران وانت» است که با 500 نفر کارگر یک نوبت ناهار و صبح ها هم شیر میدهد و در ماه از هر کارگر 29 تومان بابت ناهار میگزند یعنی این وعده غذا یک تومان برای کارگران درمی آید (یعنی مجانی!) حالا این وضعیت موجود است. اگر بخواهم همه فهرست را بخوانم وقت زیادی گرفته میشود. آنوقت ما حالا می خواهیم در مجلس شورای اسلامی قانون کار بنویسیم و کمکی بکنیم. بیائیم تازه اینرا هم قطع بکنیم؟ خوب، ندیده ایم که این حرفها را میزنیم! اگر برخورد می کردیم و از نزدیک متوجه بودیم این جور پیشنهاد نمیدادیم که آنجائی که گفته «ارزان قیمت» یعنی یک تومان واما این کلیات قضیه است که من فکر می کنم این آمار به هر حال پاسخ همه این سؤالات را داد از نظر اشکال قانون اساسی هم خود جناب آقای هاشمی اشاره فرمودند ما قبلاً‌هم این مواد را داشته ایم. وضعیت شرکت ها غیر از درآمد عمومی است که در بودجه منظور میشود. آنها سود و زیانش در خود شرکت حل وفصل میشود و ر بودجه درآمد نهائی آن را در نظر می گیریم بنا بر این از نظر ما اشکال قانون اساسی هم نخواهد داشت، والسلام. رئیس – آقای سلامتی بفرمائید (البته از ماده پیشنهادی دولت دفاع می کنید؟!) سلامتی (معاون وزارت کار و امور اجتماعی) – بسم الله الرحمن الرحیم. البته من می خواهم توضیح بدهم که بین نظر کمیسیون و دولت در این ماده اختلاف نظر هست. منتها غذای کارگران چه ارزان باش چه مجانی، معمولاً این کار انگیزه های مختلفی دارد و آن تأمین انرژی برای کارگر است. چون معمولاً آن امکانات در منزل کارگر ممکن است فراهم نباشد که بتواند غذای خوبی میل کند، در ضمن تشویق کارگران هم هست ... رئیس – به هر حال شما از لایحه دولت باید دفاع کنید یعنی وظیفه خودتا را انجام بدهید، اگر هم نمی خواهید، صحبت نکنید. سلامتی (معاون وزارت کار و امور اجتماعی) – به هر حال در مورد «غذای ارزان کارگران» آنچه که منظور نظر دولت هست تقریباً همین ارقامی بود که آقای رحمتی قرائت فرمودند. چون معمولاً در واحدهای تولیدی (چه بخش خصوصی و چه بخش دولتی فرق نمی کند) صحبت ارزان که میشود همین یک تومان دو تومان و سه تومان است که در بودجه شان تاثیری ندارد در ضمن یک سؤالی که مطرح شد در ارتباط باقانون اساسی و بودجه عمومی شرکت ها مسأله اینجوری است که اگر شرکتها هزینه هائی دراند در بیلانشان منعکس میشود و قیمت تمام شده کالا بر اساس این هزینه ها در نظر گرفته میشود، به هر حال روی سود ویژه شرکت معمولاً اثر چندانی ندارد. گاهی اصلاً اصر ندارد و در واقع به مصرف کننده منتقل میشود. رئیس – ایشان چون کفتند این گرانی منتقل میشود به مصرف کننده حمایت از دولت بوده ولی برای دولت خیلی جوش نزد! و کم رنگ دفاع کرد بالاخره او کارگرتر است تا دولت! من مسأله قانون اساسی برایم ابهام دارد آقای عربی پیشنهاد کرده اند لایحه دولت به جای گزارش کمیسیون کار مطرح بشود ماده پیشنهادی دولت قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد) ماده 165 – در کارگاههائی ه بیش از بیست کارگر دارند صاحب کاران باید محل مناسبی برای صرف غذا ایجاد کنند و برای کارگرانی که ساعت کارشان بین 6 بامدا الی 22 است یک وعده عذای گرم با قیمت ارزان فراهم نمایند. رئیس – تفاوتش رایگان و ارزان است 188 نفر حضور دارند کسانیکه با این ماده پیشنههادی دولت مافق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. حالا پیشنهاد کمیسیون را به رأی می گذاریم نمایندگانی که با اصل این ماده «گزارش کمیسیون کار» موافقند قیام بفرمایند (90 نفر برخاستند) تصویب نشد. موسوی تبریزی – به حذف کامل این ماده رأی بگیرید. رئیس – حذف کل ماده را رأی می گیریم که اصلاً نباشد یعنی وضع غذا مسکوت میماند، مشکوک نیست، اگر حذف رأی آورد دیگر این قضیه مسکوت مانده است هر کس می خواهد رایگان میدهد هرکس می خواهد ارزان میدهد هر کس می خواهدبه قیمت عادله فعلاً طبق آئین نامه جائی که اصل ماده رأی نیاورده باشد بایدحذفش را رأی بگیریم. یک نفر از نمایندگان ـ در واقع ندادن است. رئیس – نه ندادن نیست، مسکوت است، مثل وضع موجود، نمایندگانی که با حذف این ماده موافق هستند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعد قرائت شود. (به شرح ذیر قرائت شد) ماده 153 – در کارگاههائی که برای مدت محدود بمنظور انجام کاری معین (راهسازی و مانند آن) دور از مناطق مسکونی ایجاد میشوند کارفرمایان موظفند سه وعده غذای مناسب و رایگان (صبحانه – ناهار – شام) برای کارگران خود فراهم نمایند که حداقل یک وعده آن باید غذای گرم باشد. در این قبیل کارگاهها به اقتضای فصل، محل و مدت کار بایدخوابگاه مناسبی برای کارگران ایجاد شود. رئیس – پیشنهادهای رسیده را مطرح کنید. موحدی ساوجی – آقای رهبری املشی و بنده پیشنهاد داده ایم که ماده 166 دولت به جای این ماده جایگزین بشود. رئیس – آقای رهبری توضیح بفرمائید. رهبری املشی – بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با یک وعده غذای رایگان و گرم من مخالف بودم ولی اگر هم تصویب میشد شاید خیلی بنظر من مهم نبود اما سه وعده غذای رایگان را در مواد بعدی گفته ایم جاهائی که دور از محل سکونت باشند صاحب کارگاه موظف است حتی با وجود داشتن وسائل نقلیه عمومی با هم وسیله نقلیه ای در اختیار اینها بگذارد و اینها را تا محل شکونتشان ببرد، پس چطور است که به همان صاحبکار می گوئیم سه وعده غذای گرم و رایگان به اینها بده؟ نمایندگان محترم توجه کنند در فصل اول – ماده 4 کارگاه را مشخصاً معرفی نکرده که چه محلی است یا چند تا کارگر دارد. اگر این کارگران چهار تا باشند،‌ پنج تا باشند آیا این صاحب کار، موظف است پنج تا سه وعده غذا به اینها بدهد؟ بعد اصلاً کار چه میشود؟ شما می گوئید مصرف کننده بدهد، مصرف کننده در این موارد بالاخره عموم مردم هستند، مصرف کننده یک شخص خاص، یک قشر خاصی نیست که ما اریم به او فشار می آوریم بعد اگر محل کار جاری دوری باس و نخواهد به محل کار اولیه محل سکونتش برگردد باز هم یک حرفی، ما در ماه بعدی (154) کارفرما را موظف کرده ایم که بای وسیله نقلیه عمومی در اختیار کارکنان تا محل سکونتشان بگذارد. پس چطوری سه وعده غذا هم بدهد؟ در مجموع من می خواهم بگویم اینقدر (بای، مکلف است، موظف است) این تبعات اقتصادی،‌اجتماعتیش به عموم مردم ، به کشاورزان و به کارگران برمی گردد. مواد مصرفی مردم گران میشود،‌تورم ایجا میشود، هزار جور تبعات دیگر دارد آن مسائل را هرگز براردها توجه ندارند. ر مجموع می خواهم عرض کنم با توجه به اینکه هنوز کارگاه مشخص نشده که چند نفر کارگر دارد و در چه محلی است کارکنانش چند نفرند؟ و با توجه به مواد بعدی که اگر از محل سکونتشان دور باشند بایاینهارا به محل اولیه شان برگردانند، در مجموع ما ماده 166 پیشنهادی دولت را که سه وعده غذای ارزان قیمت برای اینها گذاشه بجای ماده 153 کمیسیون کار پیشنهاد می کنیم. والسلام. منشی – اولین مخالف آقای ناصری. ناصری – بسم الله الرحمن الرحیم. البته، استدلال پیشنهاد دهنده محترم را با دقت گوش کردم با پیشنهادشان زیاد نمی خواند و مطلب عمده ای نداشتند که چرا اینجا بجای رایگان ارزان قیمت گذاشته بشود چون استدلالی که ایشان می کردند سختی کار بود و غذا بردن و آوردن و امثال آینها را دارد حالا اینجا تبدیل رایگان به ارزان قیمت چه دلیلی دارد؟ ایشان نفرمودند و در رابطه با بار مالی هم بحث ما بحث ماده 152 است، یعنی همین جا هم همین بحث بود و حالا جناب آقای هاشمی هم فرموند شبهه هست شبهه به جای خودش ولی شرکت ها از نظر مالی مشمول اصل 75 قانون اساسی نمیشون همانطور که آقای کریمی توضیح دادند در مجموع صاحبان کارگاهها و کارفرمایان چه در دولت و چه در بخش خصوصی و چه در تعاونیها بایدمقدمات فراهم کردن آشپزخانه و تهیه و بردن و آوردن غذا را انجام بدهند اینجا بحث رایگان و ارزان است، در این صورت دلیل زیادی برای تبدیلش نیست همانطور که در ماده 153 گزارش کمیشیون کار یا ماده 166 لایحه دولت آمده است شایسته است برای کارگری که در بیابان دور از مناطق مسکونی مثل راهسازی، سدسازی نیروگاهها و امثال اینها کار میکنند و تهیه غذا در آنجاها برای کارگر واقعاً مصیبت است فرکی بشو خوب کارگر چکار بکند؟ چه جوری تهیه کند؟ تهیه غذا برایش مشکل است وحق هم همیناست کسی که ور از مناطق مسکونی در جاهای دور کار می کند حداقل از نظر غذا فکرش آسوده باش وطوری نباش که خدای ناکرده وسیله سوء استفاده برای کارفرما (چه دولت چه بخش خصوصی فرق نمی کند) فراهم بشود که مدیر عامل شرکت یا مسؤول کارگاه بگوید آقا! غذائی که من به این قیمت به شما میدهم ارزان قیمت است. اینجا «ارزان قیمت» هم که ملاک و معیاری ندارد، خوب کدام غذا ارزان قیمت است و کدام گران قیمت است؟ مثلاً فرض بفرمائید یک وعده چلو خورش میدهد و می گوید من چلوخورش را با شما بیست تومان حساب کردم و به دلیل اینکه در بیرون 60-50 تومان است این ارزان قیمت است خوب معیار و ملاکی هم که ناریم و اینجا نگفته ایم معیار و ملاک چیست. البته آئین نامه خواهد داشت ولی در آئین نامه دقیقاً نمی توانیم معیار گرانی و ارزانی را تعیین کنیم نه هتل ها معیا رایت و نه جاهائی که غذا عرضه می کنند بنابر این بیآئیم و فکرکارگران را راحت کنیم و بگوئیم که به آنها «غذاب رایگان» داده بشود و از جهت تهیه مقدمات هم فرقی نمی کند دلیلی هم بر حذفش نداریم ر رابطه با حمل ونقل که من توجه برادرمان آقای رهبری املشی را به ماده 154 کمیسیون کار جلب می کنم که فکری برای آن شده است و اینها از حقوق اولیه کارگر هست که اگر در جای دوری کار می کند از نظر رفت،‌ برگشت و رسیدن به زندگی خودش و غذا و سایر مسائل فکرش راحت باشد، بهتر بتواند به کارش ادامه بدهد لذا با ماده 166 لایحه دولت برای جایگزینی با ماده 153 گزارش کمیسیون کار که فرق آن همان کلمه ارزان و رایگان است و هیچ فرق دیگری ندارد مخالف هستم والسلام. منشی – آقای موحی ساوجی موافق هستند،نوضیح مفرمایند. موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با ماده 153 که نظیر ماده قبلی یعنی 152 است که حذف گردید، در لایحه دولت برای کارکنان کارگاههائی که از محل سکونت کارگراندور باش، مانند کارکنان راهسازی و امثال ذلک سه وعده غذا (صبحانه – ناهار – شام) پیش بینی کرده بود که داه شود، غذای مناسب و ارزان قیمت لایحه دولت را در کمیسیون تغییر داده اند به غذای رایگان. در اینجا من نکته ای را میخواهم عرض کنم که ما آیا باید مصلحت اقتصاد مملکت و تولی و افزایش تولید در کشور را مد نظر قرار رهیم، یا به عنوان بزرگ کردن یک مسأله باعث رکود و تعطیل و ورشکستگی تمام مؤسسات و شرکتهای تولیدی بشویم که در اثر افزایش ادن نرخ کار، خدمات وامثال ذلک و بعد بالا بردن الزامات ئ تکلیفات کارفرمایان کاری کنیم که جنس و کالا خیلی گراناز کار در بیای، وقتی که خیلی گران شد یا باید آن جنس را گران کنیم ر بازار که تورم ایجاد میکند برخلاف مصلحت سیاست نظام و دولت است و بعد این تورم در واقع لطمه اش و زیانش متوجه تمام مردم میشو و از جمله کارمندان این مملکت که 3 هزار تومان و 3 هزار و خرده ای مثلاً حقوق میگیرند اکثریتشان و باید که اینگونه کالاها را که شما با افزودن اینگونه هزینه ها گران خواهید کرد مجبور هم هست که بخرد و نمیتواند بخرد. یعنی در واقع شما بیشترین فشار را ر زندگی متوجه اقشار دیگر جامعه می کنید که از قشر کارگر خیلی زیادتر هم هستند. خوب، در اینجا اگر شما آورده بودید که یک کارگاه تولیدی اگر سوددهی دارد و از محل سودش این کار را بکن یک قیدی لااقل می زدید باز هم اشکال نداشت،‌ولی وقتی شما مکلف می کنید یعنی با باید کلاً تعطیل بشوند،‌ اگر نتوانستند این کار را بکنند و یا اگر تعطیل نشدند ولت قبول کند که اجناس آنها و کالاهای تولیدی آنها مناسب با هزینه ها بالا برود که هر دو آنها به نظر من فاجعه است من تعجب میکنم که وارت کار یک وزارتخانه است، کمیسیون کار یک کمیسیون از بیست و چن کمیسیون مجلس است، باید تمام مسائل را و همه جوانب را در نظر بگیرد، نه اینکه فقط یک مسأله که آن مسأله کارگری است و بالا بردن حقوق و امکانات کارگر است والسلام علیکم و رحمة الله. خواهش می کنم که آقای فؤاد واقعبینانه صحبت کنند. فؤاد کریمی – به آن کارگری که در بیابان است عذای مجانی می دهید. رئیس – این مورد با گذشته فرق دارد یعنی موارد معدودی هستند که آدم ها توی بیابان هستند آقای رحمتی بفرمائید. رحمتی (مخبر کمیسیون) – من اول یک اشاره ای بکنم به این فرمایش برادرمان آقای ساوجی که میفرمایند که مصلحت تولید و اقتصاد را باید در نظر گرفت. شاید به نظر ایشان مصلحت تولید و اقتصاد این باشد که اگر ما به کارفرمائی بگوئیم که تو بیا سرمایه گذاری یکن یک حقوق بخور و نمیری هم به کارگر بدهیم همین قدر که نان و آبش تأمین بشود دیگر کاری به مسکنش هم نداشته باشیم، کاری به سایر هزینه هایش هم نداشته باشیم خوب بلی، مسلم هم خیلی افراد سرمایه گذاری خواهند کرد وهم درآمد و تولیدمان هم میود بال. ولی آیا واقعاً این مقدمه است یاحفظو صیانت از آن نیروی انسانی که باید این کار را انجام بدهد؟‌ این دو طرز تفکر هست که باید با هم مقایسه بشو، نه اینکه مثلاً حالا یک وعه غذائی که من در بحث قبی عرض کرم که خود کارخانه ها الان هم که قانون نیست به صورت یک عرف دارند این کار را انجام میدهند و آنهائی هم که پول میگیرند پولی معادل مثلاً یک وعده غذا را یک تومان یا دو تومان از اینها دریافت می کنند. الا اگر بخواهیم که صرفاً به تولید اقتصادی فکر بکنیم و نیروی انسانی و نیروی کارگر از نظر ما بنا باشد دور بماند خوب بلی، خیلی راحت بیائیم تمام این قید و بنهائی که برای کارفرما و صاحب کار و سرمایه گذار در نظر گرفته ایم اینهارا اگرحذف کردیم یقیناً سرمایه گذاری بالا خواهد رفت و بیشتر راغب میشوند که سرمایه گذاری کنند ولی ما هم مصلحت تولید و اقتصاد را در نظر گرفتیم، هم آنچه که خمیر مایه و محور تولید و اقتصاد هست. محور تولید و اقتصاد همان نیروی انسانی است که باید کار بکند. ما میگوئیم این را تأمین بکنی، نمیگوئیم کار نکند می گوئیم کار که میکند اگر کار بیشتر از او خواستیم بگیریم باید در قبال کار اضافی اش باید از امکانات بیشتری برخوردار باشد، از رفاه بیشتری برخوردار باشد تا حداقل بتواند واقعاً کار بکند. یک کارگر بعد از گذشت 20 سال یا 30 سال کار تمام توانش را از دست ندهد قوایش رو به فرسایش نرود و بعد دست گذائی در جامعه دراز بکند ما تا آخر راه را در نظر گرفته ایم شما فقز سک مقطع خاص از زمان را که این کارگر و کارفرما با هم یک برخورد مقطعی دارند. در رابطه با این پیشنهاد هم حرف ما این است، ما میگوئیم یک کارگری که ، یعنی یک پیمانگر وقیت که خارج از شهر در بیابان به قول یکی از برادران یک کاری را در جهت مثلاً راهسازی قبول میکند کارگری که میرود در آن بیابان مشغول کار میشود ما باید حداقل کارفرما را ملزم به این بکنیم که 4 تا چادر بزند که کارگر شب در این چادر بخوابد، باید هفته ای یک بار، دو بار روز یک بار به میزان وقت و مرخصی که دارد که میخواهد برگردد به شهرش و به خانواده اش سرکشی کند یک تسهیلاتی باید برایش فراهم باش تا بتواند رفت و آمد بکند ولی یک کارگر که 24 ساعت در بیابان دارد زندگی میکند نمیتواند این از صبح،‌ کارگری که با درآمد روزانه اش زندگی اش را تأمین میکند و کلید تأمین معیشت خانودگی اش همین درآمد و مزدی است که در هنگام شب از کارفرما میگیرد این نمیتواند 3 وعده غذای خودش را با خودش حمل بکند به آن منطقه دور از شهر و محل سکونت خودش. بنابر این گفته ایم 3 وعده غذا در آنجا به او بدهد و در این 3 وعه غذا فقط یک وعده را ما غذای گرم پیش بینی کرده ایم و بقیه بحثمان هم همان بحثی است که در ماده قبلی گفتیم و بحث هائی است که در ماده قبلی مطرح شد، آنچه که ما دفاع از مصوبه کمیسیون خودمان می کنیم و من اینجا فقط کی نکته را لازم است تذکر ددبهم که ان شاءالله یک وقت کارخانه های مختلف و واحدهای تولیدی که تا کنون خودشان بر اساس یک عرف این کارها را انجام میدادند و این خدمات را به کارگران میرساندند یک وقت به خاطر این برخوردها خدای نکرده مورد سوء استفاده بعضی از آنها قرار نگیرد. رئیس – آقای سرحدی زاده از نظر ماده دولت، شما باید مخالف باشید، اگر بحثی دارید بفرمائید. سرححدی زاده (وزیر کار و امور اجتماعی) – بسم الله الرحمن الرحیم. مقصود ار ارزانی که دولت اینجا مطرح کرده همین عرفی است که معمولاً در کارگاه ها وجود دارد. الان آمارش رابرادران اینجا بیان کردند عرفاً گاهی از کارگر یک تومان یا دو تومان بابت غذا پول می گیرند. این پهلو به پهلوی رایگان بودن قضیه می زند. اگر دولت گفته ارزان نه اینکه واقعاً حالا بیاید یک قیمت آنچنانی هم بابت غذای کارگر از او بگیرد. ارزانی که دولت عنوان کرده دقیقاً منظورش همین بوده که الان اینجا عنوان شد، این یک مطلب. مطلب دیگر اینکه برادران توجه بکنند آقایانی که نماینه مناطق معدنی عستند به خصوص جناب آقای هاشمی! بایکارگر کیلومترها راه دور بشود از مناطق مسکونی، در معادن در سخت ترین شرایط که آقایان میتوانن بیایند اینجا واقعاً شرحش را دبهند. آقای موحدی که صحبت توید را می کنند خوب توجه بکنند برای اینکه کارگر بخواهد بکند باید انرژی داشته باشد، باید در آن شریاط سخت یک غذای مناس در اختیارش قرار گرفته باشد. آنوقت چه جوری تولید بکند؟ شما رفته اید دیده اید و خودتان هم میدانید واقعاً شرایط کار چگونه است. با آن شرایط سخت آیا انصاف نمیدهدی که لازم هست 3 وعده غذا در اختیار کارگر قرار داده بشود.؟ حالا قیمت ارزانی، ارزانی که بنده عرض کرم دولت نظرش بود همین بوده،‌این هم یک نکته. یک نکته دیگر موقتی بودن ماجرا است شما برادران مسافرت رفته اید ر این دور دست ها کارگرانی که برای پل سازی کار می کنند. خوب شرایط سختی است اینهادور از مناطق مسکونی است. خوب باید کارگر را کارفرما مکلف باشد که به او غذای لازم را برساند به آن شکل. من خلاصه عرض میکنم آن که دولت گفته ارزان قیمت دقیقاً همان عرفی است که امروز ر کارگاه ها جاری هست و این عرف پهلو به پهلوی رایگانی میزند. رئیس – بسیار خوب، 180 نفر در جلسه حاضرند پیشنهاد آقای رهبری این بود که همان ماده پیشنهادی دولت بیاید که به جاری «رایگان» که در کمیسون آمده «ارزان» باشد سه وعده غذا باشد. نمایندگانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام کنند (عده کمی برخاستند) رأی نیاورد. حالا آن اصل ماده را به رأ ی میگذاریم که کمیسیون گزارش داده. نمایندگانی که موافقند برای کارگرانی که بیرون از شهر کارمی کنند همان طور که موضوع این ماده هست این 3 وعده غذا رایگان باشد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی را بخوانید. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 154- در صورت دوری کارگاه از محل سکونت کارکنان کارفرما باید برای رفت و برگشت کارکنان خود وسیله نقلیه مناسب در اختیار آنان قرار دهد. رئیس – پیشنهادی ندارید؟ منشی – آقای رهبری پیشنهاد کرده اند که ماده 167 لایحه دولت به جای ماده 154 جایگزین بشود. رهبری املشی – بسم الله الرحمن الرحیم. این پیشنهاد جدید این است که اگر یک موقعی یک کارگاهی دور از محل سکونت کارگران باشد، در پیشنهاد کمیسیون موظف کردیم کارفرما را که حتماً برای این کارگران وسیله نقلیه بگیرد، اگر چه در آن محل مثلاً وسایل نقلیه عمومی به اندازه کافی باشد. در این مناطق هم گفته ایم حتماً باید وسیله نقلیه بگذارند. مثلاً یک جائی هست 5 کیلومتر از شهر دور است آنجا هم اتوبوس میرود و لی ما موظفش کردیم که وسیله نقلیه عمومی جدائی باید بگیرد ببرد آنجا. پیشنهاد دولت این است که اگر یک موقعی تکافو نکرد وسیله نقلیه عمومی کارفرما موظف است که وسیله نقلیه عمومی بگذارد، ولی آمدیم و یک جائی وسیله نقلیه عمومی بود، خیلی هم راحت است که کارگران از آنجا به محل سکونتشان بروند، دیگر چه اجباری است که حتماً ما اینها را موظفشان کنیم یک وسیله نقلیه جدائی در اختیار اینها بگذارند؟‌ من نمایندگان محترم در ارتباط بااین قضایا که همه اش میگوئیم باید و مکلف است و موظف است دارم میگویم در یک نظامی که تعادل اقتصادی خوب باشد خوب شما یک بخش را زیاد به آن برسید، ولی وقتی که نیست، وقتی میخواهید دو کیلومتر جاده را اسفالت بکنید میگویند بودجه نیست،‌جنگ است و هزار گرفتاری ولی اینجا چقدر دست و دل باز دارید برخورد می کنید. اگر این جوری بکنید همان بلائی به سرمان میآید که در این 7-8 سال به سرمان آمده و همه روستائیها و همه کشاورزان میروند در یک بخشی که ما از لحاظ قانونی به آن ها خیلی رسیدگی کرده ایم. در بخشهای دیگر که هیچ متولی هم ندارند آنهاباید در استضعاف بمانند تا برسند به این بخش، بخش صنعت و بخش کارهای دیگر. در مجموع میخواهم بگویم که پیشنهاد دولت خیلی معقول و منطقی است. میگوید اگر وسیله نقلیه عمومی نباشد کارفرما موظف است که وسیله نقلیه عمومی بگذارد در اختیارش، ولی اگر وسیله نقلیه عمومی باشد از محل کارگاه تا محل سکونتش دیگر چه اجباری است که ما آنها را موظف کنیم که حتماً یک وسیله نقلیه عمومی بگذارند؟ بعد یک مسأله دیگری هم که مطرح است دوری منطقه از محل سکونت است. من خواهش می کنم توجه بکنند، کمیسیون اینجا جواب بدهد که دوری یعنی چه؟ اگر بیابان باشد آری همه امکانات را باید بدهند ولی دو کیلومتر را میگویند دوری، 10 کیلومتر را می گویند، 100 کیلومتر را هم میگویند دوری. دوری را تعریف کنید. اگر دوری در بیابان باشد ماهم معتقدیم که باید به آنها غذای رایگان داده بشود ولی اگر دوری 2 کیلومتر است 3 کیلومتر را هم دربر می گیرد این جور اختیارات رادادن به کارفرما به نظر من خلاف منطق است والسلام. منشی – آقای کمالی مخالف بفرمائید. کمالی – بسم الله الرحمن الرحیم. برادر محترممان آقای رهبری املشی پیشنها داده اند تا این پیشنهاد اولیه که در کمیسیون مطرح شده بود به جای مصوبه کمیسیون مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و در این رابطه استدلال کردند که اگر ما بیائیم و امکانات را در بخش صنعتی، تولیدی، کشاورزی که مشمول این قانون هستند وارد بکنیم روستائیان کشور به طرف صنعت و تولید رو میآورند و روستاها تعطیل میشود، خالی از سکنه میشود و باز ایشان ایراد وارد کردند که کلمه «دور» در مصوبه تشریح نشده که این «دور» چیست؟ یک کیلومتر است 10 کیلومتر است 100 کیلومتر است چقدر است؟ و باز اشکال وارد کردند که در جائی که وسیله نقلیه عمومی وجود دارد، وجود سرویس مخصوص کارخانه چه مفهومی دارد؟ بنده این را عرض می کنم که اولاً متاسفم که مجلس انقلابی به ناهار کارگران رأی نداد. من دوست داشتم که مجلس رأی بدهد به حذف ناهار خود نمایندگان ببینم میدهد یا نمیدهد که در مجلس که 8 ساعت کار می کننند ناهار نخورند. (بعضی از نمایندگان – موافقیم.) بسم الله! رأی بدهید به حذف ناهار نماینده ببینم میدهید یا نه یا فقط شعار است؟ وقتی که به غذای کارگر میرسد پیشنهاد حذف میدهید، راحت حذف می کنید آنجائی که مسأله خودتان است نمی کنید. این چه انقلابی بودن است؟ رئیس – آقا آرام صحبت بفرمائید. کمالی – و اما در رابطه با دوری راه و دوری محل. سرویس های عمومی که مورد استفاده قرار دادیم برای ایجاد نظم در تولید است. ما نمیتوانیم در کارخانه کارهای زنجیره ای را متوقف بکنیم که یک کارگر بگوید من امروز اتوبوس گیرم نیامد، یک کارگر بگوید تاکسی نیامد، یک کارگر بگوید آقا وسیله نقلیه از اینجا رد نشد (رئیس – آقای کمالی شما که میدانید از نمایندگان ما پول میگیریم برای غذائی که هست شما ...) پولی که میگیرید معلوم است غذای 50 تومانی را ... رئیس – خیلی خوب، آن که گفتند ارزان است که دولت ... آخر شما یک چیزی توی تریبون میگوئید که نمیدانید معنایش چیست. کمالی – این یک مطلب. اگر ما سرویس ها را از محیط تولید برداریم نتیجه اش این است که هرکارگری یک ساعت میآید سرکار. مگر میشود این طوری کارخانه را گرداند که یک کارگری ساعت 6 صبح بیاید یکی 6 و ربع بیاید، یکی 6 بیاید، یکی 8 بیاید؟ این طوری که کارخانه نمی چرخد. باید همه کارگران رأس یک ساعت مقرری وارد محیط تولید بشوند و رأس یک ساعت مقرری از کارخانه خارج بشوند و کار را تحویل شیفت بعدی بدهند. این شکلی نیست که هر کسی هر ساعتی خواست بیاید وبرود. مگر اینجا حمام است؟ محیط تولید است. محیط تولید باید نظم داشته باشد. سیستم دارد، برنامه ریزی دارد اگر کارهای زنجیره ای ، یک کارگری که در قسمت برش کار میکند سرکارش نیاید قسمت های بعدی هم نمیتوانند کار خودشان را انجام بدهند. اگر کارگر وارد کنندمواد اولیه در کوره ها سرکار نیاید کارگران بعدی هم نمیتوانند کارشان را انجام بدهند. اگر راننده سرویس نیاید بقیه کارگران نیمتوانند کارشان را انجام بدهند. این مسأله مسأله نظم در تولید است. مسأله دیگری نیست و بعد هم این را عرض می کنم. برادران این چیزهائی را که دارند حذف می کنند اینها چیزهائی است که الان کارگران استفاده می کنند. این در شأن مجلس انقلابی نیست که حقوقی راکه کارگر دارد الان میگیرد کم بکند به جای اینکه یک چیز جدید به او بدهد. ما مدعی هستیم که طاغوت حقوق کارگران راضایع کرده و ما باید احیاء حقوق کنیم، نه آن چیزی هم که وجود داشته بیائیم از آنها بگیریم: سرویس جزو حقوق کاگر است. چه چیزی را میخواهند کسر کنند؟ و در رابطه با دوری راه. ما وری راه را مشخص کرده ایم، گفته ایم که دولت تعیین میکند در آئیننامه که کدام راه دور اس و کدام نزدیک و بعد هم بنده عرض می کنم خدمت برادر عزیزمان آقای رهبری که ارادت داریم خدمتشان،‌سابقه زجرکشیدن دارند، سابقه مبارزه دارند، سابقه دفاع از مستضعفین و محرومین دارند بنده خدمت ایشان عرض می کنم. آقا! کشاورزی که وارد محیط تولید و صنعت میشود اشکال چندانی ندارد . شما بروید این درد را درمان کنید که روستاها تخلیه بشود و کارگران وارد کارهای دستفروشی بشوند، وارد تجارت کاذب بشوند، وارد معاملات کذب بشوند، بخش خدمات گسترش پیدا کند. ما مشکلمان این نیست، ما موافقیم. شما هرچیزی برای روستاها خواسته اید ما تا حالا رأی داده ایم. شما هر دفاعی را که از روستائیان کرده اید ما تا حالا رأی داده ایم. اما این مفهومش این نیست که اگر کشاورز وارد تولید شد صدمه است. اگر واحدهای تولیدی اعم از کشاورزی،‌صنعتی اینها تعطیل شدند وکارگران به کارهای کاذب روآوردند فاجعه است. شما بروید یک فکری به حال این بخش بازرگانی و تجارت گسترده و بی دروازه خودتان بکنید. ما برای اینکه کشاورزی را رونق بدهیم دلیلی ندارد حتماً بیائیم به صنعت لطمه بزنیم. ما هر حمایتی که از نیروی تولیدی بکنیم، از نیروی صنعتی بکنیم صنعت و تولید را رونق داده ایم. والسلام علیکم و رحمةالله. رئیس – موافق صحبت کند. منشی – آقای موسوی تبریزی موافق بفرمائید. سید ابوالفضل موسوی تبریزی – بسم الله الرحمن الرحیم. من نمیخواستم موافق صحبت بکنم منتها برادرمان آقای کمالی یک جملاتی گفتند که بااحساس وظیفه شرعی خواستم این را بگویک برایشان. اولا این معنا که ایشان فرمودند مجلس انقلابی ناهار کارگران را حذف کرد، مسأله این طور نیست آقای کمالی! شما هیچوقت پیش از ا سلام نروید، پیش از واقعیت ها نروید. شما میخواهنید بگوئید به کارگران ناهار رایگان بدهند، از جیب چه کسی؟ اگر خودتان میگوئید بسم الله بفرمائید بدهید. شما میخواهید بین المال را که مال عامه مردم هست و مصلحت عامه در آنجا ملاحظه بشود بیت المال را حاتم بخشی می کنید و میگوئید مجلس این طور کرده است. این نیست مسأبه وسیله نقلیه اش هم همن طور است. اگر واقعاً شما رفاه کارگر را میخواهید آن روز هم در یکی از مخالت هایم گفتم، شما کری نکنید که که در مقابل شنرغاز مایکارگر، دینش را هم از دستش بگیرید. این کار را نکنید خواهش میکنم. و مسائل واقعیت های اسالم را هم در نظر بگیرید، 23 نفر وزیر نشسته ایند تصویب کرده اند این ماده را. آنها همه شان به اصطلاح اگر بالاتر از شما نباشند در حد شما تفکر که داشتند، در حد شما که طرفدار انقلاب بودند. من خواهش می کنم شما این طور حمله نکنید به واقعیات اسلامی و به واقعیاتی که در اجتماع برایش تصمیم گیری میشو. اما در رابطه با این ماده این هم همین طور است. وقتی خود دولت در لایحه اش گفته که اگر وسیله نقلیه عمومی تکافو ناشته باشد کارفرما موظف است اینکار را بکند، این عادلانه ترین راه است برای سروقت رسیدن کارگران به کارشان مثلاً فرض کنید که آن که کمیسیون تصویب کرده، کمیسیون فقط گفته اگر کارگاه دور از محل سکونت کارگر باشد، آنها که در جنوب تهران هستند اگر فردا خواستند بروند جاده اول کرج که کارخانه های دولتی اغلب در آنجاهاست، این ها باید بگویند که هر کدام در هرجائی هستند، در هر کوچه و پس کوچه هستند یک ماشین بخواهد که بیاید این را ببرد. از جیب چه کسی دارید این را میدهید؟‌ برای چه ارید تحمیل می کنید؟ برای آن بیت المالی که امیرالمؤمنین علیه الصلوة والسلام وقتی به مسأله شخصی میرسد شمع را فوت میکند و خاموش میکند که مساأله شخصی شد بای این را مصرف نکنیم، از جیب بیت المال میخواهید اینرا تحمیل بر دولت بکنید؟‌اگر واقعاً واقعیت ها را میرسید ... و مسائل نقلیه عمومی اگر از جنوب تهران تا اول جاه کرج که دور است، عرفاً دور حساب میشود وسائل عمومی در اختیارش هست، اتوبوس های شرکت واحد هست، دو تومانی هست، مینی بوس هاست اینها اگر تکافو نداد آنجا بله، کارفرما که دولت باشد که اکثر اینها هم مال دولت است، موظف است اینها را تأمین بکند نه برای اینکه حتماً رفاه او را، برای اینکه مملکت را اداره بکند، برای اینکه تولی مملکت راپیش ببرد،‌برایاینکه واقعاً کارگاه تعطیل نشود. آنجا موظف است، آن هم نه برای مصلحت فقط تنها کارگر، برای مصلحت عامه بایداین کار را بکند. من خواهش میکنم از برادرانی که ر کمیسیون بودند مخصوصاً رئیس کمیسیون، مخصوصاً آن که می آید، میگوید ما شعار داده ایم، به کارگران گفته ایم حتماً شما حقتان گرفته میشود، دان میشود. بله، گفتیم واین را الان هم میگوئیم من از پشت تریبون میگویم: این کارگران ، این ضعفا، این مستضعفین حقشان داده میشود ام از آنجا که شرع مقدس اسلام راه برایش معین کرده است، نه از آنجا که هر فکری، هر طرز تفکری بخواهد از هر جا باشد به او میدهیم. بنابر این ، پیشنهاد ماده دولتکه با عدم تکافوی وسایل نقلیه موظف است، این خوب است ویکی هم یک نکته دارد، آن دوری را مطلق گفته است. شماگفته اید در صورت دوری محل سکونت کارکنان از کارگاه آن باز تقریباً دایره اش اوسع تر میشود به اضافه یک مضیقه دیگری هم ایجاد میکند. بنابر این، من با ماده پیشنهادی دولت موافقم. منشی – آقای رحمتی بفرمائید. رحمتی (مخبر کمیسیون کار) - بسم الله الرحمن الرحیم. این کلمه «دور» که هم جناب آقای رهبری و هم جناب آقای موسوی تبریزی فرمودند یک چیزی است که علی القاعده طبق عرف آئیننامه این مقدار و میزان را تعیین خواهد کرد. این موضوعی نیست که واقعاً ما بر سر آن حرف داشته باشیم و آئیننامه علی القاعده کارش همین است که این که ما وقتی میگوئیم «دور» این را مشخص بکند. کلمه «دور» یک وقت فاصله تهران، قم را شما در نظر میگیرید با یک فاصله حوزه 130-140 کیلومتر ولی وسیله نقلیه قراهم است ولی یک وقت هم مثلاً یک کارگری که در افسریه تهران محل سکونتش هست بخواهد در جاده کرج کارکند این راهش دور است. بنابر این، واحد ما واقعاً نمیتوانیم بگذاریم، یک وا مشخصی که بگوئیم این واحد مشخص بیان کننده این هست کا اگر تا این قدر کیلومتر باشد این راه دور است و این قدر نزدیک است. این یک چیزی است که باید آئیننامه با شرایط مختلف آنرا تطبیق بدهد. اما در رابطه با موضوعی که در پیشنهاد دولت هست و پیشنهاد آقای رهبری املشی، اینکه میفرمایند که آنجاهائی که امکانات رفت و آمد هست و وسائل نقلیه عمومی هست آنجا دیگر لزومی نار که کارفرما را ملزم بکنیم به تأمین وسیله. من این مطلب را عرض میکنم. یکی از ویژگیهای نظام جمهوری اسلامی واقعاً این است که مسؤولینش بحمدالله،‌نمایندگان محترم مجلسش بحمدالله در بین مردم هستند و مسائل و مشکلات مردم را از نزدیک بحمدالله می بینند و برایشان ملموس است. این اط خضوضیات و خوبی های نظام ما و در متن آن مجلس شورای اسلامی است و سایر مسؤولین. شما اگر همین راه تهران، قم را که من مصال زدم یا تهران، کرج را ه دوتا راهی است که هردو تای این راه اتوبان هست و بیشتریم وسیله نقلیه را هم دارد. من از شما تقاضا میکنم در بعضی از روزهای خاص مثل ایام تعطیلی، روزهائی که چند روز پشت سر هم تعطیلی هست و شهرستانهای مقیم تهران میخواهن بروند به کرج یا کارگران مقیم تهران میخواهند بروند به شهرستانهای اطراف، شما در این ترمینال ها حضور پیدا کنید و ببینید که چه وضعیتی و چه سختی را بایتحمل کنید. برای رفتن به شهرستان های اطراف تهران. یعنی همین مناطقی که بیشترین وسیله ایاب وذهاب را دارد در بعضی از مواقع مسافرین دچار مشکلات هستند و در تنکنا قرار میگیرند واقعاً و گاهی اوقات یک مسافر بایدر ترمینال اگر بخواهد از اتوبوس استفاده کند و از وسائل عمومی استفاده کند (در بعضی مواقع عرض میکنم) با وجود اینکه بیشترین وسیله ایاب و ذهاب را همین تهران و شهرستانهای اطراف آن درا و حالا شما اگر بروید به مناطق محروم، به شهرستانهای محروم، بخواهید دو شهر را در استان کرمان یا در استان سیستان و بلوچستان از وسیله عمومی استفاده کنید ببینید آنجا با چه مشکلات عدیده ای روبر خواهید بود. ما بارها دیده ایم که در یک چنین مواقعی که کسانی که صاحب اتومبیل شخصی هستند اقدام به بردن مسافر می کنند. الان من رقم و آمار نمیگویم که یک وقت در بالا بردن قیمت نقش اشته باش ولی یک نفر وقتی بخواهد رد یک چنین ایامی، در ایام خاصی بخواهد از تهران تا قم برو که عرض کردم که شما آمار تردداتومبیلهای عمومی را از راهنمایی و رانندگی بگیرید ببینید که چقدر است، در یک چنین مواقعی همین فاصله را قیمتهای بسیار سنگین اینها از یک نفر می گیرند. یک فاصله تهران تا اصفهان را قیمت یکی،‌ دو روز کارگر را، قیمت دو روز یک کارگر را از او می گیرند تا از تهران او را به اصفهان بیرند. حالا شهرستانهای دیگر را حساب کنید ببینید چقدر است بنا بر این ما نمیتوانیم به این وسیله ایاب و ذهاب عمومی متکی باشیم. اولاً به خاطر اینکه در همه شرایط اینها موجود نیستند و خصوصاً آن جائی که ما می گوئیم بیابان، آنجائی که ما مثال آوردیم راهسازی، در یک چنین مواقعی واقعاً بخاطر خرابی جاده و وضعیت استهلاک اتومبیلها یانها قیمت های کلانی را از یک گارگر می گیرند. ممکن است یک گارگر یک بار در یک رفت و آمد قیمت یکروز کارش را به اینها بدهد تا او را ببرند و برگردانند. از آن طرف مسأله نظم هست (رئیس – وقتتان تمام است) این جمله آخر من است. مسأله نظم است من از نمایندگان محترم تقاضا میکنم همین الان شما صبح به صبح موقع رفت و آمد کارگران به شرکتهای مختلف در همین تهران نگاه کنید به بدنه اتوبوسها،‌تعداد زیادی اتوبوسهای مختلف را می بینید که همین الان در خدمت کارخانجات مختلف اینها دراند به آنها سرویس میدهند و کارگران را از مسیرهای مشخصی تا محل کارگاه آنها را می برند و برمی گردانند. این در نظم کار مؤثر است و نظم یک چیزی است که 5 دقیقه، ده دقیقه، اختلال در رفت و آمد یکی ، دو نفر، سه نفر کارگر این خودش میتواند یک ضربه اقتصادی سنگینی را به دنبال داشته باشد. بههمین دلیل است که ما پیشنهاد کردیم، پیشنهاد ما ومصوبه کمیسیون این است که در هر حال کارگری که در محیط کار در خارج از شهر،‌در نقاط دور مشغول کار هست این بتواند به طور منظم از یک وسیله نقلیه مشخصی استفاده کند در نظم کارش اثر دارد. موجب تأخیر و تعطیلی کار و غیبتش و نهایتاً منجر به اخراجش نمیشود.این نتایجی است که در آن ماده مصوبه کمیسیون هست و اگر ما این را حذف کنیم آن تالی فاسد را که عرض کردم به دنبال خواهد داشت، در نقطه مقابل آن. رئیس – دولت. سرحدی زاده (وزیر کار و امور اجتماعی)- بسم الله الرحمن الرحیم. مسأله ای که دولت مطرح کرده یک امر طبیعی است یعنی یک جائی که وسیله حمل ونقل عمومی وجود داشته باش خوب کارگرها از آن استفاده می کنند و به سرکارشان می روند و اگر کارگر هم نباشد، کارفرما برای اینکه تولیدش بچرخد، امر تولید منظم باشد ناگزیر سرویس تهیه می کند برای کارگران.الان در کارگاههائی که در جاده کرج هستند برغم این که وسیله رفت و آمد عمومی وجود دارد اما چون کفایت نمی کند اکثریت واحدها تولیدی ما برای کارگرهایشان سرویش گذاشته است چون کفایت نمی کند، هست ولی در ح کفایت نیست. این است کا فکر میکنیم ماده ای را که دولت مطرح کرده دست است و طبیعی هم هست اینگونه باشد. رئیس – برای اولین بار از ماده دولت اینجا دفاع شد. باید تکافو بکند، تفبیر دولت هم این نیست که وجود داشته باشد باید کافی باشد یعنی باید به صورتی باشد که بتوانند ... پیشنهادات را بخوانید. منشی - پیشنهاد دولت این است که «در صورت دوری کارگاه وعدم تکافوی وسیبه نقلیه عمومی صاحب کار باید برای دفت و برگشت کارکنان خود وسیله نقلیه مناسب در اختیار آنان قرار دهد» رئیس – 187 نفر حضور دارند نمایندگانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. یک ربع ساعت تنفس. (جلسه ساعت 30/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً ساعت 05/11 به ریاست آقای یزدی «نایب رئیس» تشکیل شد) نایب رئیس - بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. دنباله دستور جلسه را بفرمائید. (ماده 155 به شرح زیر قرائت شد) ماده 155 – کارفرمایان مکلفند برای ایجاد و اداره امور شرکتهای تعاونی کارگران کارگاه خود تسهیلات لازم را از قبیل محل، وسایل کار و امصال اینها فراهم نمایند. تبصره – ضوابط مربوط به نحوه اجرای این ماده با پیشنهاد وزیر کار و امور اجتماعی به تصویب شورای عالی کار خواهد رسید. عربی – در اول تبصره کلمه «ضوابط» بشود «دستورالعلها». نایب رئیس – در اول تبصره این کلمه «ضوابط» میشود «دستورالعملهای» ... اصلاح لفظی است. ماده بعد را بخوانید. (به شرح زیر قرائت شد) ماده 156 – به منظور حفظ و صیانت نیروی کار، کارفرمایان موظفند با اعلام وزارت کار و امور اجتماعی و با توجه به تعداد کارگاران خود نسبت به اختصاص محل مناسبی جهت استفاده کارگران خود حسب مورد در رشته های مختلف ورزشی اقدام نمایند و سازمان تربیت بدنی کشور موظف است همکاری های لازم رادر این زمینه به عمل آورد. تبصره 1 – مدت شرکت کارگران در مسابقات قهرمانی ورزشی کشور، جهانی و ساعات متفاوت تمرین مربوط به آن جزو ساعات کارکارگران محسوب میشود. تبصره 2 – در صورت ضرورت و اعلام وزارت کار و امور اجتماعی کارفرمایان باید در هر شهریتان و یا منطقه مشترکاً نسبت به ایجاد مجتمع های ورزشی کارگری با همکاری سازمان تربیت بدنی کشور اقدام نمایند. تبصره 3 – نحوه تأسیس و ضوابط مربوط به آن و میزان همکاری های سازمان تربیت بدنی کشور بر حسب آئین نامه هایی که مشترکاً توسط وزارت کار و امور اجتماعی و سازمان تربیت بدنی کشور تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید مشخص میشود. منشی – در تبصره 3 به جای ضوابط «دستورالعمل» ذکر میشود. عربی – متفاوت غلط است، متعارف درست است. منشی – کمیسیون اعلام کند که «متفاوت» است یا «متعارف» این را کمیسیون باید بگوید. نایب رئیس – بفرمائید توضیح بدهید. پناهنده - بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم توجه بفرمایند، تبصره 1 این جوری می گوید: مدت شرکت کارگران در مسابقات قهرمانی ورزشی کشور، جهانی و ساعات متفاوت تمرین مربوط به آن جزء ساعات کار، کارگران محسوب میشود. آن مقدار وقتی را که برای شرکت در مسابقات قهرمانی مطرح می کنند یا جهانی این درست ببیند برای اینکه خوب ورزش امر مهمی است و باید به آن اهمیت داده بشودو یک کارگر وقتی می رود در مسابقه شکت بکند اگر قرار باشد که وقتش جزو اوقات کارش حساب نشو داعی برای این کار نار ولی این جمله و ساعت متفاوت تمرین مربوط به آن خیلی جمله معناداری است. تمرین کردن برای یک کار ورزشی حالا فوتبال، بسکتبال یا کارهائی از این قبیل. این اولاً حساب، کتاب ندارد که چقدر وقت می برد. ممکن است چند تا مثلاً قهرمان،‌ چند تا بازیکن،‌ بازی کن بگویند که ما برای اینکه در 6 ماه دیگر می خواهیم در فلان مسابقه جهانی یا مسابقه داخلی شرکت بکنیم 6 ماه مرتب هر روز باید فوتبال بکنیم ... نایب رئیس – آقای پناهنده آقایان اعا می کنند که اصلاً این کلمه در چاپ اشتباه چاپ شده این «متفاوت» «متعارف» است و عبارت این است که در ساعات متعارف تمرین مربوز به آن اگر کلمه متعارف باشد باز هم شما پیشنهاد حذف دارید؟ پناهنده – بلی پیشنهاد حذف دارم. متفاوت اگر باشد که خیلی غلط است متعارف هم اگر باشد، توجه بفرمائید، بالاخره فوتبال یا بسکتبال یا هر بازی تمرینش حساب،‌ کتاب ندارد. این بازی کن اگر ضعیف باش خیلی بای تمرین بکند، اگر قوی هم باشد اگر مدعی شد که من تمرین زیاد لازم دارم تا قهرمان بشوم خواست 6 ماه در کارخانه عوض اینکه کار بکند برود توی میدان و فوتبال کند بعد هم طبق قانون باید حقوقش را به او بدهند برای این که ایشان دارد تمرین می کند که توی فلان مسابقه بین تیم چی و تیم چی شرکت بکند. آن وقت درست است؟ کارگری که 8 ساعت بیشتر کار نم یکند 16 ساعت دیگر وقت دار خوب اگر واقعاًعلاقه به ورزش دارد ر آن 16 ساعت دیگر یکی، دو ساعتش را برود تمرین بکند. این چه معنا دارد که بیاید توی کارخانه و توی میدان فوتبال یا مثلاً میدان ورزشی دیگر کارخانه حقوق کار بگیرد و 6 ماه تمرین بکن که بعداً میخواهم در فلان مسابقه شرکت بکنیم و بعد هم حقوق از بیت المال به او بدهیم. حالا اگر که ما وضع کشورمان طوری بود که پول خیلی داشتیم و می خواستیم مثلاً این چیزها را تشویق کنیم حالا یک حرفی، اما در این شرایط وانفسا ما بیائیم عده زیادی را ، خوب خیلی ها دلشان می خواهد ورزشکار باشند، ماهم که مواق با ورزش هستیم و مخالف با ورزش نیسیتم،‌اما این که حالا بیاید به عنوان تمرین کلی وقت کار را توی کارخانه مصرف بکند و پول بگیرد،‌ اینکار درستی نیست. میتواند تمرینش را در بیرون و خارج از وقت کارش بکند اما برای وقتی که مصرف شرکت در مسابقه می کند، حالا چه مسابقه داخلی و چه مسابقه خارجی آن طوری نیست مانعی ندارد که جزو ساعات کارش حساب بشود. ولی کلاً وقتی که صرف تمرین ورزش میشود، جزو ساعات کارش حساب بشود و حقوق بگیرد با اینکه حساب وکتابی، ندارد و ضابطه ای ندارد که چقدر تمرین لازم است که این آقا بکند تا این که قهرمان از کار دربیاید، این کار صحیحی نیست به نظر من. بنا بر این پیشنهاد مشخص من این است که در تبصره (1) این جلمه «وساعات متفاوت و یا متعارف تمرین مربوط به آن» حذف بشود، والسلام. منشی – آقای هراتی مخالف هستند بفرمائید. هراتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. اگر برادر پیشنهاد دهنده به نقش ورزش به عنوان یک تفریح سالم و سازنده،‌ به عنوان ورزش در تقویت روحیه رزمی و حتی در ورزش به عنوان یکی از مبانی صدور انقلاب بیشتر عنایت می کردند هرگز این چنین پیشنهادی را مطرح نمی کردند. اگر شما ورزش را به عنوان یک بازی بیهوده و بی ثمر قائل هستید و هیچ نقشی برای ورزش به ویژه در صحنه های جهانی به آن اعتقادندارید،‌ این جای پیشنهادش بود. با توجه به این که ما در بسیاری از صحنه های سیاسی و نظامی و اجتماعی بحمدالله صاحب موفقیت های درخشان و کارآمدی در صحنه های بین المللی هستیم و در ورزش هم بحمدالله در ابعادی موفقیت ها را داشتیم، کارگران ماهم می توانند در صحنه های ورزشی جهانی اگر امکانات، ابزار ومربی های خوبی در اختیارشان قرار بگیرد این نقش را ان شاءالله ایفاء‌کنند. پیشنهاد ایشان این است که یک کارگری که 7 ساعت 8 ساعت در روز کار می کند با یک تن خسته و فرسوده 3-4 ساعت هم تمرین ورزشی انجام بدهد و بعد این آقا راهی میادین ورزشی در سطح بین المللی بشو، آن وقت قطعاً نتیجه ای عاید شما در این رابطه نخواهد شد، جز شکست. به خاطر این که کارگری اگر بخواهد روزی 8 ساعت کارکند، 4 ساعتهم تمریم ورزشی بکند این حز هدر رفتن نیرو و توانش هیچ حاصلی ر این رابطه نخواهد داشت. یعنی آن سرمایه گذاری را که شما در زمینه اعزام یک تیم ورزشی با مربی و امکانات دیگر انجام دادید حاصلی که در آنجا بدست خواهد آمد قطعاً از این چند ساعتی که کارش تعطیل بشود برای شما زیان بارتر خواهد بود لذا قطعاً ضرورت دارد که اگر ما می خواهیم در صحنه های ورزشی کارگرانمان شرکت داشته باشند این یک مقداری از ساعات کارش کاهش پیدا کند تا توان تقویت بدنی و فنی را پیدا کند که در صحنه های ورزشی بدرخشد و من تصور می کنم اگر شمااین چنین اعتقادی دارید که کارگران ورزشکار ما در صحه های جهانی هیچگونه موفقیتی به دست نیاورند این بهترین پیشنهاد است که روزی 8 ساعت کارکند، روزی چند ساعت هم تمرین ورزشی و جز هدر دادن عمر و توان خودش هیچ حاصلی نخواهد داشت والسلام. منشی – آقای اکرمی موافق. اکرمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم عنایت کنند که ما داریم لایحه کار را می نویسیم و در لایحه کار مسائلی که متناسب و مربوط به کار و کارگر و تولید و امثال اینها است باید منظور باشد و بس. لذا اصل ورزش را ما برای کارگر می پذیریم،‌ لذا در ماه قبلی هم دارد ه یک محل مناسبی برای تربیت بنی و ورزش کارفرمایان اختصاص بدهند ومحل مناسبی را تهیه بکننند. اما آیا مسابقات تربیت بدنی و روزش کشور هم جزء کار است جزء تولید است، جزء‌ بهره برداری از امکانات وموجودمملکت است؟ آقای هراتی میفرمایند که آخر یک کارگری که 6-7 ساعت 8 ساعت کار کرده بخواه بروز تمرین بکند برای مسابقات ورزشی کشور یا خارج نمیتواند برخش. ما می گوئیم کارگر متناسب با مسؤولیتی که دارد در صحنه کار باید بدرخشد. همان طوری که یک محصل و دانشجو و استاد بای در صحنه تعلیم و تعلم بدرخشد. کشاورز در صحنه تولید و کار کشاورزی باید بدرخشد. مسأله ورزش اصلش مقبول است، آنهم خود آدم انجام بدهد. شما بیائید مسابقات اسلام را نگاه بکنید و آنچه در دنیالی امروز می گذرد. واقعاً مسابقات ورزشی مربوط به تیراندازی است،‌ مربوط یه اسب دوانی اش. مربوط به شنا است یا مسائل دیگر است که احیاناً جز هیجان و مسائل دیگر چیز دیگری به وجود نیاورده. ما مکتبی داریم که با منطق بهتر می تواند در دنیا بدرخشد و با عمل. حالا یک گلی توی سبدی بیفتد یا توی دروازه ای بخورد یا نخور،‌ این به کجای زندگی جامعه آدم سود میدهد ویا زیان می دهد؟ بنا بر این منطقی این است که ما برای کارگر اصل ورزش را بپذیریم اما اگر او خواست در مسابقات ورزشی کشور و یا خارج دخالت بکند : آنهم حالت استثنائی خواد داشت او خوب اگر اهمیت میدهد برود واقعاً از اوقات مرخصی خودش استفاده بکند، برو از اوقات دیگر بهره برداری بکند. چرا ما کارگاه را تعطیل بکنیم که آقا چون میخواهد در مسابقات ورزشی کشور شرکت بکند برود آن جا و ساعاتی را آن جا بگذراند. لذا پیشنهاد معقولی است که ما اصل ورزش را بپذیریم اما ساعات متعارف تمرین را بگذاریم به عهده خودش ما روزهای هفته تعطیل جمعه داریم، آن روز برود تمرین کند. ما ساعات تعطیل فراوان و روزهای تعطیلی فراوان داریم،‌ من تعجب می کنم از آقای هراتی، یکبار می گوید که فلان کشور گفته عوض 8 ساعت 16 ساعت کار بکنیم تا به تعهدات عمل بکیم از طرف دیگر هم یک پیشنهادی داده میشود که لااقل 4-5 ساعت کار بیشتر انجام بگیرد می آیند با پیشنهاد مخالفت می کنند. بنا بر این پیشنهاد خوبی است، من با حذف آن موافقم. منشی – کمیسیون آقای رحمتی بفرمائید. رحمتی (مخبر کمیسیون کار) - بسم الله الرحمن الرحیم. آنچه ر این فصل، در این تبصره آمده یک انتقاد ا ین بود که ما داریم قانون کار می نویسیم. عرض شود که این وضعیت میزان کار یک ورزشکار است در محیط کارگاه، چون دقیقاً با کار او، با ساعات کار او نسبت مستقیم دارد، رابطه مستقیم دارد از این نظر ما در این قانون آورده ایم. این حرف اول. اما اگر بفرمائید که چرا ما این ساعات تمرین ورزش را جزوساعات کار آورده ایم؟ برادرمان جناب آقای هراتی توضیح خوبی دادند. اگر ما به اهمیت مسابقات ورزشی خصوصاً آن مسابقاتی که بین المللی است، جهانی است یا مثلاً در سطح یک قاره انجام می گیرد و بازتابهای سیاسی که از این مسابقات است و استقاده هائی که میشود از این مسابقات، اگر به اهمیت آن پی ببریم می بینیم که وجود این ساعات تمرین ضروری به نظر میرشد. و تا حدی که ما اطلاع داریم اکثر کشورهای دنیا هم روی این موضوع سرمایه گذاری های کلانی می کنند و بد نیست که ماهم در قانون این را ذکر کرده باشیم و در حد توانمان ، تا آن حدی که واقعاً لطمه به محیط کار و تولید و اقتصاد نزند ما بتوانیم یک کارگری که می خواهد در مسابقات قهرمانی کشور تا این حد، (البته این خودش حد . نرزی است که ما معین کرده ایم) در مسابقات قهرمانی کشور یا مسابقات مثلاً قهرمانی آسیا یا قهرمانی جهان شرکت کند حداقل لازم است که واقعاً یکسری تمریناتی داست ه باشد و با توجه به تبصره (3) آنچه که ایراد برادر عزیزمان جناب آقای پناهنده بودکه پیشنهاد دهنده محترم بودند، ایشان می گفتند که چرا ما این ساعت تمرین را جزو ساعات کارش حساب بکنیم؟ من فقط در پاسخ این فرمایش ایشان به همین تبصره 3 اشراه می کنم که این ساعات تمرینو واستفاده از این موضوع را ما دقیقاً در تبصره 3 آورده ایم که بایر آئین نامه دققاً مشخص بشو، آئین نامه ای که سازمان تربیت بدنی و وزارت کار مشترکاً تهیه می کنند و هیأت وزیران آن را تصویب می کند. بنابراین جای نگرانی از آن بابتی که شما میفرمائید قطعاً نیست و اگر تبصره 3 را ما نداشتیم و آمده بودیم فقط تبصره (1) را یعنی صرفاً گفته بودیم که این ساعات تمرین باید جزو ساعات کار باشد خوب ممکن بو که یک کارگر تمام اوقاتش را بخواهد صرف تمرین بکند و بگوئیم خیلی خوب این کارگر پس چگونه یگر بتوناد کارگر این کارگاه محسوب بشود؟ ولی وقتی که ما نسبت ساعات تمرین را میتوانیم با ساعات کار کارگر در کارگاه طبق آئین نامه طبق یک آئین نامه ای مشخص بکنیم که این نگرانی مرتفع خواهد بود و چون با اصل موضوع در حقیقت کسی مخالف نبود بنابراین دیگر لازم نیست که من روی آن قضیه بیش از این بحث بکنم. نایب رئیس – نماینده دول توضیح بفرمایند. سلامتی (معاون وزارت کار و امور اجتماعی)- بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد تبصره (1) آنچه که کمیسیون پیشنهاد داده شبیه همان پیشنهادی است که تبصره ماهد 170 ول عرضه کرده، تقریباً با این یکی است و اختلافی وجود ندارد. اما در مورد حذف این مسأله که در واقع ما ساعات متعارف تمرین را حذف بکنیماز این تبصره (1)، مشکل آن وقت این جا پیدا میشود که کارگر صبح تا ظهر باید کار بکند با مثلاً شیفت بعد از ظهر و شب کار بکند علاوه بر آن در همان روز لازم است بیاید تمرین بکند،‌ تمرینات ورزشی و این ها ... ببیند ، امکان ندارد. ما اگر بخواهیم که دیگر اصلاً موفق نشود توی مسائل ورزشی کارگر، این کار را می توانیم بکنیم، این کار خیلی خوب میشود. یعنی کارگر اگر بخواهد که موفق بشودناگزیر است یک استراحت نسبی در طول روز داشته باشدو یا صرفاً یک کار را انجام بدهد یا تمرین یا کار. والا اگر هردو را بخواهد انجام بدهد خوب عملاً نمیتواند و در هر دوی آن ها ناموفق است. و در ضمن از لحاظ روحیه هم کسل میشود. یعنی شما در یک روز هم کار از او می کشید و هم تمرین می کن روز بعدش هم و روزهای بعدش هم این کسل خواهد بود، روحیه اش تضعیف خواهد شد. و مسأله ایناست که ما الان این را داریم اجراء می کنیم یعنی واحدهای تولید ما بدون قانون خوشان به علت اهمیت مسأله اجازه داده اند به کارگرها که تمرین بکنند و به علت اینکه حالا عرض می کنم دغبت ایجاد می کنند این مسأله و تشویق می کند کارگران را خود این واحدهای تولیدی، چه بخش خصوصی و چه بخش دولتی دارند اجراء می کنند با انگیزه هم دارند این کار را تعقیب می کنند و پیش میروند. و مسأله مهم این است که ما تعداد بسیار کمی از افراد را داریم که این تمرین ها را انجام میدهند در واحدهای تولیدی. این جوری نیست که همه کارگرها روز را تعطیل بکنند و بروند دنبال تمرین. واحد تولیدی را مثلاً تعطیل بکنند و بروند دنبال تمرین این نیست. تعداد بسیار معدودی هست. یک کارخانه مثلاً فرض کنی دخانیات /4000 نفر کارگر دارد تیم والیبالش می خواهد تمرین بکند،‌ تیم والیبال چقدر است؟ 15 نفر یا بسکتبال مثلاً فرض کنید 20 نفر حالا تعدادش 4 تا کم یا 4 تا زیاد، بیست نفر یا پانزده نفر در قبال چهارهزار نفر کارگر، اینها میخواهند بروند تمرین بکنند، چه تأثیری دارد در رابطه با کار و تولید و اینها،؟ ولی از این طرف تأثیرات بسیار زیادی داردکه حالا عرض می کنم یکی تأثیرات سیاسی است. ما تیم های ورزشی کارگری که میفرستیم در مسابقات بین المللی اینها وقتیکه موفق میشوند خبلی آبرو کسب می کنند و خیلی امتیاز برای انقلابمان و اسلاممان و کشورمان کسب کی کنند. این چیز کمی نیست. ما با یک هزینه بسیار کم و محدود با اختصاص یک مقداری از اوقات ساعات کار برای تمرین اینطور امتیازاتی را میتوانیم کسب بکنیم و خیلی راحت و کارگران ما این قدرت را دارند که این جور امتیازاتی را برای مملکت کسب بکنند، از لحاظ اجتماعی ما در ارتباط با کارگران وقتیکه این مقدرا وقت را به آنها اختصاص بدهیم اهمیت برایشان قائل شده ایم،‌ارزش قائل شده ایم ویک مقام خاص برایشان در نظر گرفته ایم و این در روحیه شان بسیار اثر دارد و از لحاظ رواین اینها فوق العاده تقویت میشوند. به خصوص این مسأله ای لحاظ فرهنگی نهم است ما با این کار کارگران را به طرف یک سری کارهای مفید، ارزشمند سوق میدهیم. اینکه وقتشان را صرف کارهائی بکنند که ارزش داشته باشد نه اینکه به بطالت بگذرانند و حرکت کارگران را ما در ارتباط با فعالیتهای فرهنگی و ورزشی جهت و تغییر میدهیم،‌عوض اینکه کارگر وقتش بیهوده تلف بشود ما همه کارگران را اینجوری سوق میدهیم به طرف اینکه مثلاً با همدیگر بنشینند هم بحث بکنند، هم کار بکنند؟ در زمینه مسائل هنری، (هنرخوب) و مسائل ورزشی، ورزشی که به دردشان میخورد هم توانائیشان را بالا میبرد وهم اینکه به هر حال از لحاظ اینک وقتشان ارزش دارد آن وقت خوب را، این کارهای خوب میگیرد و همین مسأله است که می بینیم (نایب رئیس – وقت تمام است) اینقدر برای واحدهای تولید اهمیت دارد،‌برای کارگران وحتی برای کارفرمایان و مدیران که یک رقاب سالم و خوی بین واحدهای تولیدی به وجود آمده و واحدها افتخار میکنند به اینکه مثلاً کارگرانی دارند، تیم هائی دارند،‌تیم های ورزشی و کارگران ورزش دوست و این مسأله ر آنجا تقویت شده و پربها به آن داده شده و حتی بعضی از واحدها چه بخش خصوصی و چه بخش دولتی ر این زیمنه هزینه های خاصی را تأمین می کنند و بعضی از پولها را خرج کی کنند برای اینکه واحدشان این افتخارات را کسب بکند. یعنی این واحد مثلاً فرض کنید مثل دخانیات یا مثل واحدهای دیگر وقتیکه در یک زمینه ورزشی موفق میشود این از لحاظ پرستیژ برایش بسیار نهم ایت و روی این پرستیژ استفاده بکند. روی این حساب ما با حذف این بسیار مخالف هستیم و امیدواریم ک رأی به حذفش داده نشود و وجودش لازم است. نایب رئیس – بسیار خوب، ما دو رأی گیری داریم اول ماده 155 و تبصره که پیشنهادی نداشت و متن هم خوانده شد.181 نفر در جلسه حضور دارند، موافقان با ماده 155 و تبصره قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. رأی گیری دوم، پیشنهاد جناب آقای پناهنده مبنی بر حذف این جمله «و ساعات متعارف تمرین مربوط به آن» است که بحث هم ش. /181 نفر در جلسه حضور دارند، موافقان بااین پیشنهاد قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگری نیست، اصل ماده 156 و سه تبصره آن به رأی گذاشته میشود. /184 نفر حضور دارند، موافقان با این ماده و تبصره های آن قیام بفرمایند. در رقم بین آقایان منشی ها اختلاف نظر هست. یکبار دیگر موافقین بایستند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 157 را بخوانید. (به شرح زیر قرائت شد) ماده 157 – کلیه کارفرمایان موظفند در مدت متعارف نسبت به سوادآموزی کارگران بیسواد خویش اقدام نمایند و وزارت کار و امور اجتماعی و نهضت سوادآموزی نیز همکاریهای لازم در این زمینه را به عمل خواهند آورد. تبصره – کارگران بیسواد واجد شرایط موظف به شرکت در کلاسهای سواد‌آموزی میباشند و تا پنج ساعت آموزش در هفته جزو ساعات کار آنان محسوب میگردد. نایب رئیس – پیشنهاد کمیسیون آموزش و پرورش را مطرح کنید. دهقان - بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با این ماده کمیسیون محترم آموزش وپرورش یک ماده الحاقی را پیشنهاد کرده کهاگر یک کمی هم دقت بشود یک ضامن اجرائی هست برای توجه به نهضت سواد آموزی. الان گاهی صحبت میشود که ضامن اجرائی نهضت چیست؟ اگر یکی کسی نخواست سواآ,وزی بکند باید با آن چه کارکرد؟‌حتی بعضی ها شوخی میکنند مثلاً آن چه را که گفته میشود تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد،‌ همین نهضت سوادآموزی هم باید اینجوری باشد؟ شوخی میکنند با جناب آقای قرائتی. اما در بعضی موارد که ما ضامن اجرائی و قانونی داریم خوب بهتر است که این ضامن های اجرائی را اینجا بگذاریم. الان شما در این ماده پیشنهاد حذف هم نیست و قطعاً هم انشاءالله تصویب خواهد شک که در کارگاهها پنج ساعت را کارگران محترم صرف سوادآموزی کنند و سواد را یاد بگیرند و جزو ساعات کارشان هم محسوب میشود و خیلی هم خوبست. اما حالا اگر یک کارگری تسامح کرد، اگر یک کارگری بدون دقت رفت و نشست و آموزشیار نهضت سواد آموزی هم وقت گذاشت و استهلاک کلاس و ماشین و همه بودجه هائی که در این راه مصرف میشود، اما دقت لازم را نکرد حالا ما در این ماده ای که اضفه می کنیم کمیسیون آموزش و پرورش آورده «شرط ورود کارگران به دوره های آموزشی فنی و حرفه ای مذکور داشتن حداقل گواهینامه نهضت سوادآموزی است». این بسیار حرف خوبی است سرمایه گذاری که آنجا شده است، پنج ساعت وقتی که برای نهضت سوادآموزی گذاشته اند در آن پنج ساعت وقت به کارشان دیگر نخواهند رسید، از تولید بازمانده اند، حداقل، مردانه درسشان را بخوانند وقتیکه دانستند که شرط ورود به دوره آموزشی کارآموزیهای بعدی در مرازک فنی و حرفه ای این است که گواهینامه نهضت سواآموزی داشته باشند این باعث میشود که با دقت و با علاقه بیشتری به کلاسها توجه کنند و از کلاسها استفاده کنند و بعدش هم بهره مند بشوند. بحثی هم ندارد، بار مالی هم ندارد و درست در همان جهتی که کمیسیون محترم در جهت رفاه حال کارگران قدم برداشته، یکی از موارد مهمش هم همین است، والسلام. منشی – آقای کمالی مخالف هستند، بفرمائید. دهقان – آقای کمالی اجازه بدهید پیشنهاد را بخوانم پیشنهاد این است: «شرط ورود کارگرانبه دوره های آموزشی مراکز فنی و حرفه ای مذکور داشتن حداقل گواهینامه نهضت سوادآموزی است.» کمالی - بسم الله الرحمن الرحیم. پیشنهاد برادران عزیز کمیسیون آموزش و پرورش را بنده از قبل مطالعه کرده بودم و دیده بودم. خود پیشنهاد فی نفسه پیشنهاد خیلی خوبی است. یعنی این مطلب که ما سوادآموزی را بههر شکل در محیط های تولیدی تعقیب کنیم و گسترش بدهیم چیز خیلی خوبی است. ما در این رابطه یک ماه و تبصره تصویب کردیم که کارفرمایان موظف باشند تاکارگران واحدهای تولیدی خود را سوادآموزی کنند و کارگران را هم موظف کردیم در قانون بیمه بیکاری و همین قانون که وارد کلاسهای سوادآموزی بشوند و نهضت سوادآموزی را موظف کردیم تا اینها را آموزش بدهد. کارفرمایان راموظف کردیم نا نسبت به سوادآموزس کارگران اقدام کنند،‌ اما اشکالی که در اینجا پیش میاید با توجه به پیشنهاد کمیسیون محترم آموزش و پرورش این است که ما بیائیم و یک آموزش را موکول کنیم به انجام آموزش دیگر. یعنی اگر در یک کارگاهی، کارگر بیسواد بود از فن هم محروم بشود. منتج پیشنهاد کمیسیون محترم آموزش و پرورش این میشود. ما مخالف نیستیم. شما هرتبصر، هر ماده، هر پیشنهادی را که بیاورید که آموزش تحصل حتی اجباری برای کارگران بشود، ما موافقیم. اما این مطلب که ما بیائیم بگوئیم اگر کارگری بیسواد بود و سوادآموزی نکرده اند یا دستگاههای مربوط،‌ یا کارفرما یا نهضت سوادآموزی یا سن او اجازه تحصیل را به او نمیدا، یا وضعیت خانوادگی او اجازه تحصیل را به او نمیداد بگوئیم آقا این آموزش فنی هم نتبیند. چون که سواد ندارد. مشکلی که اینجا پیش میاید ایناست که ما بیائیم آموزش فنی را مبتنی بکنیم بر نهضت سوادآموزی و الا شما اینها را به طور جداگانه مطرح کنید، بیائید اصلاً اجبار بگذارید،‌ بگوئید آقا آموزش وپرورش موظف است همه کارگران را سوادآموزی کند و کارگران هم همه موظفند شرکت کنند، ما هم موافقیم. ولی این مطلب که ما بیائیم بگوئیم آموزش فنی به کارگران ندهیم، چون که سواد ندارند نتیجه این است که کارگران را از آموزش فنی محروم کنیم. و کارگر بیسواد هست، بی فن هم باشد، بدون تخصص هم باشد، نتیجه اش این است. والا ما با اصل بحث ونفس قضیه مخالف نیستیم. والسلام عیلکم و رحمةالله. منشی ـ آقای هجرتی موافق بفرمائید. هجرتی – بسم الله الرحمن الرحیم. مخالف محترم در حقیقت موافق بودند اینکه این ماده الحاقی اینجا مطرح بشود و ان شاءالله هم به تصویب خواهد رسید. منتها اشکالی که گرفتند این است که اگر بعضی از کارگران نتوانستند دوره سوادآموزی را بگذرانند، ما اینها را منعشان کرده ایم از آموزش فنی. در این تبصره خود پیشنهادی کمیسیون کار این است که عنوان کرده کارگران بیسواد واجد شرایط، خوب واجد شرایط کسی است که از نظر سن ودیگر مسائل آمادگی آموزش را دارد و میتواند به کلاس برود یا از دیگر سوی خود نهضت سوادآموزی آموزشیار معرفی کرده، کلاس در کارخانه یا کارگاه تشکیل شده و به کارگر واجد شرایط اعلام شده شما بروید برای آموزش، این نمیخواهد برود. اگر چنین فردی نخواست برود و علاوه بر این ما این امتیازی را که میدهیم، این پنج ساعتی را که برای آموزشش صرف میشود، جزو ساعات رسمی کارش به حسب میاید آن وقت چه منعی است که اینکارگر برای آموزش نرود؟ آن هم حداقل خواندو و نوشتن. کسی که میزود دوره نهضت را طی میکند در حقیقت خواندن و نوشتن را یاد میگیرد. حساب ابتدائی، جمع و تفریق وضرب و اینها را یا میگیرد، و شما چه کارگر فنی را می خواهید آموزش بدهید که مسأله ابتدائی، ریاضی اش را بلد نباشد، وقتی شما آموزش عملی میدهی حداقل باید بتوندیک فرمول ساد را کنار هم قرار بدهد وتجزیه وتحلیل، نتیجه گیری کند. این را میخواهید ندهید، آن وقت چه کارگر فنی است؟ کارگر فنی بیسواد. ما گفتیم افرادی که سنشان بالا است و یا واجد شرایط به هر دلیل،‌اگر نهضت کلاس تشکیل نداده،‌اگر وزارت کار و یا آن کارگاه نتوانسته آن مسائلی را که موجب آموزشی هست، فراهم بکند، بحث نیست. خود تبصره این را روشن کرده، کارگر بیسواد واجدشرایط بالنتیجه با خود برادرمان آقای سرحدی زاده هم که من صحبت کردم فرمودند برابر آئین نامه خودشان هم الان کسانی را که برای طی دوره آموزشی معرفی میکنند، معمولاً افرادی باسواد هستند. افراد بیسواد را معرفی نمیکنند و عنوان کردند اگر این مطرح بشود یک تأکیدی است بر تقویت این موضوع. بنابراین مطرح شدنش بهتراست، از این جهت این را ما مطرح کردیم، امید است که ان شاءالله مجلس محترم هم رأی بدهد، والسلام علیکم و رحمةالله. نایب رئیس – مخبر کمیسون صحبت کنند. رحمتی (مخبر کمیسیون کار)- قبلاً از توجه کمیسیون محترم آموزش وپرورش به مسأله سوادآموزی کارگران تشکر و تقدیرمی کنم و این را به استحضار مجلس محترم هم میرسانیم که کمیسیون کار هم واقعاً نظرش این بوده و همیشه بارها اعلام کرده ایم که یکی از چیزهائی که ما میتوانیم به عنوان یک نقطه مثبتی در کارگاهها در نظر بگیریم، همان وجود کلاسهای نهضت سوادآموزی است و لازمه رشد اقتصادی را هم سواد آموختن کارگران بیسواد میدانیم و یکی از نقایصی که الان داریم همان کارگران بیسواد هستند و ما هم به این موضوع کاملاً توجه داشتیم تا آن حدی که آمده ایم و گفته ایم «کلیه کارفرمایان موظفن در مت متعارف نسبت به سوادآموزی کارگران بیسوا خویش اقدام کنند». این یکی. بعد هم آمده ایم گفته ایم که تا پنج ساعت در هفته اگر کارگری به سوادآموزی مشغول بود ودر کلاسهای سوادآموزی شرکت کرد این حزو کار او محسوب میشود. این اهمیتی است که کمیسیون کار برای سوادآموزی کارگران قائل بوده که آن ساعاتی را (البته یک حدی گذاشتیم تا پنج ساعت) که کارگر مشغول آموختن سواد هست، این را جزو ساعات کارش حساب کردیم. اما تفاوتی که پیشنهاد ما، مصوبه ما با پیشنهاد کمیسیون محترم آموزش و پرورش دارد این است که کار ما در کمیسیون زمینه سازی بوده است ولی شما تکلیف ایجاد کرده اید و این را به عنوان یک شرط برای مرحل بعدی قرار داده اید، ما آمده ایم، جهت دادیم و بعد ارشادی، تقریباً به صورت ارشادی با قضیه برخورد کردیم و زمینه سوادآموزی را برای کارگر فراهم کردیم اما آنچه که کمیسیون محترم آموزش و پرورش آورده اند من فکر میکنم که یک شبهه شرعی داشته باشد. یعنی تا آنجائی که در نطر داریم من یادم هست که این صحبت قبلاً شده که گویا از حضرت امام سؤال شده که سوادآموزی را اجباری بکنند، ایشان موافقت نکرده اند که به صورت اجبار باشد.، این را البته من عرض کردم فقط به عنوان یک شبهه مطرح می کنم نه اینکه صراحتاً عرض بکنم. اگر پیشنهاد کمیسیون آموزش و پرورش این جوری بود که در آن کارگاههائی که امکانات سوادآموزی فراهم است، یا نهضت سوادآموزی بتواند برای آموزش سرویس به کارخانجات بدهد. در آن شرط، در آن وضعیت کارگری که قصور کرده است و در این کلاسها شرکت نکرده، حق شرکت در کلاسهای آموزشی فنی و حرفه ای را هم ندارد، این بلامانع بود و ما هم قبول میکردیم. ولی آنچه که شما آورده این است که کلاً هر کارگری که سواد خواندن و نوشتن نداری این از رفتن به کلاسهای آموزشی فنی و حرفه ای هم محروم است. خوب اگر در یک کارگاهی نهضت سوادآموزی و وزارت کار نتوانست امکانات تشکیل این کلاس را فراهم بکند یعنی آن سرویس لازم را نتوانست به کارگاه بدهد. آن وقت چه خواهد شد؟ یعنی در یک شهرستانی یا در یک کارگاهی که در یک محل دور هست (نایب رئیس – خلاصه تر بفرمائید) اینجا اصلاً کلاس سوادآموزی تشکیل نشده، مربی وجود نداشت و این ساعات و این امکانات و زمینه های لازم برای سوادآموزی نبود، آن وقت ما به این کارگر بگوئیم تو حق شرکت در کلاسهای آموزش فنی و حرفه ای را هم نداری. چون به طور مطلق کمیسیون آموزش وپرورش این را مطرح کرده اند ما با آن مخالف هستیم. یک تذکر هم لازم است بدهم که چون الان این به صوت یک ماده الحاقی دارد مطرح میشو و به هیچوجه ماه جایگزینی نیست. نایب رئیس – بسیار خوب، دولت هم نظر خاصی لابد ندارد. سرحدی زاده (وزیر کار)- موافق با پیشنهاد هستیم. نایب رئیس – چون موافق پیشنهاد هستید اگر میخواهید توضیح بدهید، بفرمائید. سرحدی زاده (وزیرکار)- بسم الله الرحمن الرحیم. برادران توجه بکنند که یکی از دردهای بزرگ امروز واحدهای تولیدی ماهمین موضوع بیسوای است. واقعاً رنج آور است که «تمنا میکنم کمک بکنید به هر صورتی که میسر هست که این ریشه های بیسوادی را ما واقعاً در کارخانجاتمان بخشکانیم که بسیار مشکل زا است. اینیک مطلب. موضوعی که کمیسیون محترم آموزش و پرورش فرمودند یک امر بدیهی است. امروز شما هرکدام تعمیرکاری را میتوانید پیدا بکنید که بیسواد باشد ولی واقعاً کارش درست باشد؟ اصلاً آموختن یک حرفه و فن در این اوضاع و احوال محال است بدون داشتن حداقل سواد میسر باشد. ما امروز رشته هائی داریم که حتی با داشتن دیپلم هم کسر میاورند، شما فرض بفرمائید آموزش رادیو و تلویزیون را، طرف تا دیپلم نداشته باشد اصلاً نیمتواند وارد این آموزش بشود، یا مکانیکی یا تعمیرهای دیگر. هر تعمیرکاری، هر حرفه وفنی را شما دست رویش بگذارید مگر اینکه یک حداقل سوادی وجود داشته باشد تا بتواند آن حرفه وفن را یاد بگیرد. والا نمیشود. واگر هم چیزی به او بیآموزیم باز مفید نخواهد بود و در نهایت هم تخریب کننده کار و اوقات و این چیزها هست. در هر صورت ما الان صحبت مان این است که برادران مجلس بدانند این موضوع بیسوادی در واحدهای تولیدی ما خیلی سخت و خیلی دردآور هست و وقت نیست که من شرح وبسط بدهم که چقدر آسیب ما از این ناحیه داریم می بینیم. هر کمکی که در این ارتباط بشود مفید و موثر است انشاءالله. نایب رئیس – بسیار خوب، اینتکته را مشخص کنی که پیشنهاد کمیسیون آموزش و پرورش به عنوان یک تبصره مستقل در ذیل ای ماده 157 بیاید یعنی تبصره اول به جای خودش میماند و این یک تبصره اضافی میشود. مجلس محترم عنایت بفرمایند. این موجب میشود که در حقیقت حق همه رعایت میشود، یعنی نظرات همه رعایت میشود. چون در تبصره اول دارد: «کارگران بیسواد واجد شرایط موظف به شرکت در کلاسهای سوادآموزی می باشند» تا ذیلش، این هم اضافه میکند که «ورود در آموزشهای حرفه ای مشروط به داشتن مدرک است». اگر هردوباشد خود به خود نظر هر دو تأمین میشود و من سؤالم این است که کمیسیون پیشنهادشان این است که این به عنوان تبصره دوم هست یا جایگزین است؟ سبحان اللهی – تبصره دوم است. هجرتی – تبصره دوم است. نایب رئیس – تبصره دوم است، یعنی تبصره اول کمیسیون کار میماند این تبصره اضافه میشود. بسیار خوب. 184 نفر در جلسه حضور دارند، پیشنهاد کمیسیون را یکبار دیگر بخوانید. منشی – پیشنهاد این است که این جمله به عنوان تبصره 2 به این ماده اضافه بشود: «شرط ورود کارگران به دوره های کارآموزی مراکز فنی و حرفه ای مذکور داشتن حداقل گواهینامه نهضت سوادآموزی است». عربی – آقای یزدی! این باید جابه جا بشود‌«حداقل داشتن گواهینامه نهضت سوادآموزی است» درست است. نایب رئیس – بله کلمه «حداقل» جلو میاید و کلمه «مذکور» هم اضافه است، اصلاح شود. 183 نفر حضور دارند،‌ موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. 6- اعلام وصول سؤال آقای محمودی از وزیر محترم آموزش وپرورش نایب رئیس – سؤال را مطرح فرمائید، منشی – سؤال آقای محمودی نماینده گلپایگان از وزیر محترم آموزش و پرورش: علت عدم اقدام در مورد تعویض رئیس آموزش وپرورش گلپایگان که بدینوسیله اعلام وصول میگردد. 7- اعلام وصول طرح تأسیس وزارت تعاونی منشی – یک طرحی توسط جمعی از نمایندگان امضاء شده است که اعلام وصول میشود: طرح تأسیس وزارت تعاونی. نایب رئیس – اسامی غائبین و دیرآمدگان را اعلام بفرمائید. منشی – غائب غیر موجه امروز، آقای خزاعی ترشیزی برادرانی که دیر تشریف آوردند، آقایان:‌ طاهائی (بیست دقیقه)، شجاعی (بیست دقیقه)، غفاری (بیست و پنج دقیقه)،‌ مرتضوی فر (بیست و هشت دقیقه)، رائی (چهل وپنج دقیقه) 8- پایان جلسه وتاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده نایب رئیس – جلسه بعد صبح پنجشنبه ساعت هفت ونیم،‌ دستور جلسه هم دنباله دستور جلسه هفتگی است. ختم جلسه اعلام میشود. (جلسه در ساعت 00/12 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی