جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 358 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 358 )

  • یکشنبه ۱۴ دی ۱۳۶۵

جلسه سیصدو پنجاه وهشتم بسمه تعالی 14دیماه 1365هجری شمسی 3جمادی الاول 1407هجری قمری مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی دوره دوم_اجلاسیه سوم 1365-1366 فهرست مندرجات: 1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل ازدستورآقایان :شرع پسند، راثی، واسماعیل فدائی . 3-بیانات آقای رئیس به مناسب درگذشت حضرت آیت الله حیدری وتذکرات نمایندگان به مسوولان اجرائی کشور. 4-ادامه رسیدگی به طرح قانون محاسبات کشور. 5- پایان جلسه وتاریخ تشکیل جلسه آینده . 1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس_بسم الله الرحمن الرحیم،با حضور181نفرجلسه رسمی است. دستورجلسه رااعلام کنید. منشی _بسم الله الرحمن الرحیم. دستورجلسه سیصدوپنجاه وهشتم روزیکشنبه چهاردهم دیماه 1365هجری شمسی مطابق باسوم جمادی الاول 1407هجری قمری. 1- دنباله رسیدگی به گزارش کمیسیون دیوان محاسبات درخصوص طرح قانونی محاسبات کشور. 2- گزارش کمیسیون امورقضائی وحقوقی درخصوص طرح تشدید مجازات محتکران وگرانفروشان اعاده شده از شورای محترم نگهبان . 3- تقاضای عده ای ازنمایندگان درخصوص ارجاع لایحه محدوده حوزه های انتخاباتی مجلس شورای اسلامی موضوع تبصره 3الحاقی به ماده 14قانون تعاریف ضوابط وتقسیمات کشوری مصوب هجدهم فروردین ماه 1364طبق اصل 85قانون اساسی. رئیس _تلاوت الله مجید راشروع کنید. اللهم صل علی محمدوآل محمد اعوذبالله من الشیطان الرجیم_ بسم الله الرحمن الرحیم. ویل للمطفقین الذین اذا کتالوعلی الناس یستوفون واذا کالوهم اووزنوهم یخسرون الایظن اولئک انهم مبعوثون لیوم عظیم یوم یقوم الناس لرب العالمین کلاان کتاب الفجارلفی سجین وماادرایک ماسجین کتاب مرقوم ویل یومئذ للمکذبین الذین بیوم الدین وما یکذب به الاکل معتدائیم اذاتتلی علیه ایاتناقال اساطیرالاولین کلابل ران علی قلوبهم ماکانوا یکسبون. (صدق الله العلی العظیم _ حضارصلوات فرستاند) ((ازاول سوره مطفقین تاآیه 15)) 2-بیانات قبل ازدستورآقایان: شرع پسند، راثی ، واسماعیل فدائی رئیس _سخنرانان قبل ازدستوررادعوت کنید. منشی _آقای شرع پسند نماینده کرج آقای راثی نمایند میاندوآب آقای فدائی نماینده سربند اراک. شرع پسند _بسم الله الرحمن الرحیم باسلام به پیشگاه مقدس حضرت ولی عضر(عج)وسلام برامام امت وسلام وصلوات خداوند وفرشتگانش به روان پاک شهداء اسلام وجنگ تحمیلی وسلام برشهدای اخیرشهرمان نژاد فلاح وسلگی وبا آرزوی موفقیت ونصروپیروزی برای رزمندگان پرتوانمان. یکی ازبزرگترین آفات امت اسلامی درطول تاریخ دلخوشی وخشنودی نسبت به ظواهروشعائر،غفلت ازمعنا وواقعیات بوده است. توجه به آداب ورسومات جای عمل به سیره وسنت رامی گرفته است ومتولیان مزورمدعیان دروغپردازی بوده اند که برای فرارازعمل به تعالیم حیاتبخش اسلام درپناه پوسته ای وپوششی ازرسومات مذهبی می آرمیده اندواسلام راپیکره ای مرده وفاقد روح میخواسته اند وحتی می پرستیده اند. واین آفت تاریخی امروزبرسرراه انقلاب اسلامیمان کمین کرده است وسرنوشت امت مان رابه خطرانداخته . آنانکه همه رسالتشان تثبیت اسم ورسم .بجای دمیدن عمق روح است ومسجد ومحراب ومنبرودانشگاه وحوزه مجلس وقضاء وکتاب وهنرراآراسته به رسومات میخواهند اگرچه وارسته ازاصالت وجهت وفلسفه آنان علم را بدون عقل می خواهند وقرآن راباقرائت خواندن وحروفش را ازمخرج وازبندناف ادا کردن ،سفارش می کنند وتعقل وتفکردرمعنایش راممنوع میشمارند وطالب گوش اند وفراری ازهوش .وبفرمایش مولای متقیان امام علی علیه السلام . ... مساجد هم یومئذعامره من البناء خراب من الهدی ،سکانهاوعمارها شراهل الارض منهم تخرج الفتنه والیهم تأوی الخطیئه...(کلمه 361نهج البلاغه فیض الاسلام )مسجد هاشان ازجهت ساختمان آباد است وازجهت هدایت ویران.ساکنان وآباد کنندگان آنها بدترین مردم روی زمین اند،فتنه ازآنها سرمی زندوخطاوگناه درآنها جایگزین می شود خداوند مارابقدرت تقوی وتعقل درپناه خود ازشرشیطان هفتاد رنگ نگهداردباری درنطق گذاشته ام ازمدرس ومظلومامیش درمقابل رضاخان ،وتنهائی اش درراه مبارزه ،گفتم واکنون باید بگویم که مدرس امروز هم مظلوم وتنهاست ویادش خاطرهایی رابرمی آشویدوخیالهائی راآشفته میسازد. وآنانکه باتکیه براعتبارتاریخی شخصیت مدرس رأی مردم رابدست آورده اند وبه این لحاظ به خداومردم تعهد سپرده اندوباروح آن شهیدمیثاق بسته اندکه سیرتی چون برداشته باشندوآبروی اورابه نفع خودخرج نکنند، چرابمحض نمایش سیما وسیره تابناک سیدشهیدآنهم بمناسبت پنجاهمین سالگرد شهادتش،می رنجندوبجای متذکرشدن وتجدیدنظردرافکارومواضع خوددربی کشف تهیه کننده نطق، کنجکاوی می فرمایند.تهیه وتنظیم نطق ده دقیقه ای واشاره به گوشه هائی اززندگی مدرس کارساده ایست که ازعهده همه فرزندان انقلاب اسلامی وملت رشیدمان برمی آید. اما مدرس شدن مهمی است که بسیاری ازآقایان که به آن شعاربخوردملت داده شده اند ازاثباتش درعمل برنیامده اند واین خودغش درمعامله وبیعتی است که بامردم کرده اند وباتکیه برآن شعارها تکیه براین مسندها زده اند. نطق من پیام خون شهداست که زندگی ام قرین باآنان بوده وانعکاس درددل آنان است .گرچه نمی دانم شما که رزمندگان اسلام رابخشیدید شهداءراخواهید بخشید؟من این جمله را ازنامه یک شهید برایتان می خوانم شاید به فرموده امام امت منشاءتکان وتنبیه شود، این نامه حدود دوسال پیش چاپ وپخش شده است: خدایا آیا سزاواراست حالاکه این امت ، امت محمد(ص) تصمیم گرفته که محمدی زندگی کندوعلی (ع)وارآماده فداکاری شده وحسین (ع)واربه کربلا روی آورده عده ای به اسم دین واسم علم درصددند.راه عثمان وراه معاویه را بپیمایند ومردم رامنحرف ازراه علی کنند، (ملازهی _آقای هاشمی !جلواین خائن رابگیرید)درحین انقلاب وهنوزهم درمیدان جنگ وهرجا که حزب الله است اگرمی پرسیدی یابپرسی (ملازهی _داردبه حضرت عثمان خلیفه مسلمین اهانت می کند.این حرف رانزن! جلوایشان رابگیرید)که اسلامی که شما حاضریدبرایش خون بدهیدچگونه است شاید یک نفرپیدانشودوپیدانمی شودکه بگوید ((ملازهی به حضرت عثمان خلیفه مسلمین اهانت کرده)) آنطورکه عده ای شکم پاره وحرام خوارازفرط پرخوری ورفاه ازچهارچوب انسانیت خارج شوند (ملازهی _خجالت بکش!تازه یک روزاست آمده ای به اینجا) ودرمقابل،این همه خلق خدا ومردمان مستضعف شب وروزدغدغه غذا وکارومسکن وداروولباس و... راداشته باشندزبانم لال باد(ملازهی _زبانت بشکندخائن ) (خلخالی _آقای ملازهی اگرتواهل اعتراض بودی محمدنظردیدگاه که می خواست ایرانشهررابه یک کردستان دیگرتبدیل کند آن موقع دادمی زدی .حالاچه خبرشده است که فریادمی کشی ؟شما به نفع همان اجانب کارمی کنی.)آیا پیامبران خدا چنین جامعه ای می خواستند پیامبراسلام وائمه شیعه چنین ظلم تبعیضی راجایزمی شمرده اند؟امام، آیت الله منتظری وسایرعلمای پرهیزکاراسلام چنین منطقی دارند؟شهیدان اسلام وشهیدان انقلاب اسلامی خون خویش رانثارچنین هدفی نمودند یاآنکه آنان برای آن شهیدشدند که جامعه ازچنین ننگ هائی پاک شود ویاحداقل هدفشان دربعداجتماعی این بود.کربادوکرهست گوشی که صدای رسای شهیدان را نشنودکه فریاد عدالت سرمی دهند وجامعه اسلامی را به محوتبعیضات فرامی خوانند.جای تاسف بسیاراین است که گاه به اسم دین ازچنین بی دینی دفاع می شودودرلباس پیغمبر(ص)ازدشمنان پیغمبرطرفداری میشود. من درموقعیتهای مختلف ازخدا پیروزی اسلام ، اسلام محمد(ص)وعلی (ع)رامسئلت نموده وخواری رسوایی ویاحداقل دفع شرهرمانعی رادراین راه طلب می نمایم وهیهات ازکرم خدا که آرزوی شهیدان برنیاورد وکارها روبه صلاح نبود. درپایان مراتب تشکروقدردانی خود ومردم شهیدپرورکرج رابه کارگران معتهد وفداکارکارخانه جهان چیت کرج ابلاغ می کنم که روزیازدهم دی ماه را به نام مرگ برآمریکا تمام دستمزدوسودکارخانه راکه مبلغ حدودا"هفتصدهزارتومان بود تقدیم جبهه های نبرد کردندوسقف تولیددرآن روزازهمه روزهای سال 65بیشتربود وکارگران باوجود بیماری ومرخصی سرکاررفتند. ازوزارت نفت می خواهم که باتوجه به سرمای کرج نسبت به سوخت مردم رسیدگی شود وبه وزارت بازرگانی تذکر می دهم باتوجه به کثرت جمعیت کرج میزان سهمیه ارزاق عمومی هیچ تناسبی بانیازهای مردم نداردوکرج راباجمعیت حدود 5/1میلیونی آن درنظرگیرند درخاتمه ازدولت ترکیه می خواهم که نسبت به برخوردهای خودشان تجدیدنظرکنندوبراساس اصول دموکراسی مورد ادعا خود حرکت کنندومسلمانان را بیش ازاین تحت فشارقرارندهندوالسلام. منشی _آقای راثی . راثی _بسم الله الرحمن الرحیم ، رب اشرح لی صدری ویسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی. باعرض ادب واحترام به ساحت مقدس رهبرعظیم الشان انقلاب وقائم مقام رهبری حضرت آیت الله العظمی منتظری وبانثارودرودوتحیات فراوان به ارواح طیبه شهیدان وباآرزوی پیروزی نهائی ونصرت برای رزمندگان وسلحشوران کفرستیزاسلام به منظورنابودی رژیم مستأصل وپوشالی عفلقی وباعرض تقدیروتشکرازخدمات وزحمات بی شائبه دولت فداکاروخدمتگزار جمهوری اسلامی ازویژگی های بارزوعمده انقلاب اسلامی متانت واستحکام پایه های آن براراده وباورهای عمیق واصیل مردم خداجوی وآگاه است که این خود ازعمده وجوه تمایزاین انقلاب باسایرانقلابات جهان است وازاین روس که نظام جمهوری اسلامی ایران نیزبه عنوان برآیندمنطقی چنین انقلابی ونتیجه ومحصول انتخاب واراده امت اسلام تلقی می شود ودراین راستا رهنمودهای حکیمانه حضرت امام وقانون اساسی به عنوان ترجمان آرمانها ومنعکس کننده اهداف وایده های والای چنین نظامی تجلیگاه اهمیت وارزشی است که نظام الهی واسلامی برای مردم ونقش تعیین کننده آنها دراداره امورمملکتی قائل شده است، بررسی روند انقلاب اسلامی قبل ازپیروزی وبعد ازآن نشانگراین واقعیت عینی است که مشکلات ومراحل صعب ودشوارانقلاب باحضورگسترده وفشرده مردم رفع شده وباموقعیت ها وپیروزیهای درخشان وتاریخی واعجاب انگیزمقرون بوده است وبالعکس منشاءتمامی ناکامی ها عدم حضورودخالت مردم بوده ، ادامه حضوروشرکت وپیوند راسخ مردم واستفاده ازتوان بالقوه وبالفعل آنان آنچنان حائزاهمیت است که امام مدظله می فرماید:ما اگرفایده ای ازاین جمهوری اسلامی نداشتیم الان همین حضورملت باهمه قشرهایش درصحنه ونظارت همه قشرهای اموراین هم یک معجزه است که جای دیگرمن گمان ندارم تحقق پیداکرده باشند . درحکومت اسلامی این دولت اسلامی نیست که مردم راواداربه شرکت درامری می کندبلکه آن چیزی که مردم راتشویق وترغیب به معاونت وهمکاری درنظام اجرائی می نمایدتکلیف شرعی والهی است مشخص است که تکلیف الهی چیزی است فوق تکالیف دولتی ، چه دولت بگویدوچه نگویدوچه بخواهدوچه نخواهدافرادخودرامکلف به مشارکت وهمیاری ومبارزه بااجانب ومخالفین اسلام می دانندجریان الهی وپرعظمت اعزام سپاه محمد(ص)به منظورمحوسلطه اهریمنی وجهنمی حزب خائن بعثی ونابودی استکباروعوامل ارتجاعی آن ونیزارسال کمک هاوهدایا به جبهه های نورعلیه ظلمت وبه سیل زدگان نشانگربلوغ ورشدارزشمندی وعظمت وشکوه آفرینی این ملت ایثارگروگواه صادق وزنده ای ازاطاعت بی چون وچرای امت ازامام حکیم وبیداروقدرتمندش ودراثراین توانمندی شگرف وشگفت است که وحشت وآسیب پذیری استکبارواقماراوازانقلاب اسلامی افزون شده وبابحران فزاینده ای گریبانگیرورهبرنافذوقاطع انقلاب آنان را به عزانشانده است. برای حفظ این روحیه واین مشارکت واین اعتماد واتکای مردم باید همه ما حافظ ارزشها باشیم ومیدان رابرای جولان هرگونه ضدارزش فراخ نکنیم ومجلس ما ودولت خدمتگزارما دستگاه قضائی ماباید باقاطعیت بااستثمارگران اقتصادی وبا هرگونه تبعیض وبی عدالتی مبارزه کنند وباشمشیرعدالت بایدفرق زراندوزان بی رحم وزالوصفت راشکافت قانون مانباید احتیاط را به جائی برسانندکه موجب حاکمیت سرمایه دارغارت گرومحکومیت فقراباشد.امام امیرالمومنین دربیان اینکه چطورخودشان رادرمعرض اجتماع قراردهدکه به مصدرامورقرارگیرنددوچیز را تذکر می فرمایدکه این دوچیزباید مطمح نظرونصب العین مسوولین باشدوآن مساله کظله ظالم وسغب مظلوم، سیری وشکم بارگی ستم کاروبینوای ومحرومیت ستمدیده ودرهمین رابطه است که روح حاکم برقانون اساسی درپرتوارزشهای اسلامی ناظربرحمایت ازتوده های محروم جامعه است .رعایت کامل عینیتهای جامعه اسلامی ودرنظرگرفته تمام شرائط وتوجه برهمه ابعاد ازضروری ترین مسائل قانونگذاری است که باید ملحوظ شود والا مدینه فاضله خیالی ترسیم خواهدشد وباعث فاصله گرفتن مردم ویأس عوامل اصلی انقلاب خواهدگشت.مردم رانبایدباچماق اتهام وتکفیروتملق وتظاهرراندوعرصه را برای ظهوروحضور فرصت طلب ومنحرف ومرائی ومتظاهرونفاق افکن وتفرقه اندازآماده ساخت تاجامعه به طرف رشدوایجادمحیط امن وسالم وتحکیم وحدت ومحبت واخوت وتفاهم ورافت واظهاردوستی ودفاع ازحیثیت همدیگر وتعاون وهماهنگی وحسن ظن بیشتر وعمیقتروبه صلاح وسداد جامعترنائل شودزیراحرکتهاوترفندهای استکبارجهانی علیه نظام الهی مایک بعدی نمی باشدبلکه ازتمامی راههاوامکانات برای مبارزه باانقلاب استفاده می کند. یکی ازمخربترین وزهرآگین ترین این ترفندها، جنگ فرهنگی است جنگ فرهنگی بظاهر نامرئی است اما بتدریج بنای فرهنگ کشوری رافرومی ریزدوهمه ارزشهارادرمسلخ به منافع اقتصادی وسیاسی قربانی می کند.سموم کشنده که ازفضای عفن مکاتب شرق وغرب برسرزمین فرهنگ اسلام وزیدن گیردهمچون وحتی همه جا رامی خشکاندکه درگذشته انقلاب شاهدآن بودیم. ازاین سموم که برطرف بوستان بگذشت عجب که بوی گلی ماند ورنگ نسترنی دشمن غداروستون پنجم بابهره گیری ازروانشناسی وحساسیتهای روانی وذوقها وگرایشها وتنوع ها بااستمداد ازآموزشهای سمعی وبصری باویدئو وکاست وفیلم تئاترونمایشهای مبتذل ومستهجن وباموسیقی که اززبانی است برای ابلاغ پیام وتبلیغ معارف والا اگردرست فهمیده شود بامطبوعات ومجلات به شکارجوانان درمدارس ودانشگاهها مشغول است. ساده انگاری است که زمینه های انحراف رابابخشنامه وابلاغیه ودستورالعمل بتوان ازبین بردباورها واعتقادات مردم راجزباارائه راه حلهای مناسب وشناخت عمیق علل وانگیزه ها تغییرریشه ای نمی توان داد وبیانیه وبخشنامه دراین امرحیاتی گاهی تأثیرمعکوس دارد.البته این به مفهوم بی توجه شدن دولت به مسائل خلاف عفت عمومی نیست .چه نظارت دائمی دولت ناشی ازحقی است که اکثریت جامعه به وی داده است وبراین اساس دولت برای حراست ازارزشها وباورهای دینی وعرفی اکثریت جامعه ازاعمال کنترل ونظارت مداوم ومستمرناگریزاست وبی توجهی به عفت عمومی ونادیده انگاشتن کرامت وفضایل الهی وانسانی پیش ازآنکه مشکل دولت باشد مشکل جامعه است که درحل آن باید ازاجتماع استعانت جست. بحث دراین است که جامعه پیش ازآنکه محتاج ارعاب ووحشت باشد نیازمندآگاهی وبینش وهدایت صحیح است. بابرخوردهای آمرانه وسختگیریهای جاهلانه وپرخاش وهتاکی وبی حرمتی به اعراض وحیثیات مردم وسختگیری وتعصب خامی است، درجنینی کارخون آشامی است .زیرنظام که هرنوع آزادی رابرای مردم تأمین کرده درزمینه فکری وسیاسی محدودیتی معارض باارزشهای والای انسانی والهی قائل نشده است. امروزه سیاست تبلیغی وپرورشی درمدارس ودانشگاهها وادارات درشکل بسیار نامطلوب ومنقی جلوه کرده است دربعضی موارد تبدیل شدن مربیان تربیتی وانجمنهای اسلامی به ناظران دولتی وکنترلچی دانش آموزان مدارس وکارمندان دولت ودانشجویان موجب فراموش شدن رسالت عظیم تربیت تعلیم وباعث تعطیل مسوولیت خطیروتکلیف شرعی والهی امربمعروف ونهی ازمنکراست.دانشگاهی که برارکان قدیم فرهنگ معارف زلال وزاینده اسلام استوارباشداعضای آن معتقد به اصول اعتقادی ومقید به مبانی وموازین علمی واخلاقی می شوند.. اندیشمندان اندیشه پرورهمچون استادان شهیدمطهری وبهشتی وباهنرومفتح دیگرعالمان متعهد وآگاه ومبرز دراین نیت وتلاش که دانشگاهها درفضای مطبوع معنوی واعتقادی ومعرفتی باشد موفق بودند.بامیداصلاح ما توفیقی الابالله . تذکرات چندبه مسوولین محترم. به شورای انقلاب فرهنگی تذکرمی دهم دررابطه بابازگشائی دوره دکتری زبان وادبیات فارسی دردانشگاه تهران تسریع فرمایدکه این موردنیازشدیددانشگاههای خارج وداخل کشوراست. دررابطه باگزینش ها مصوبه شورای انقلاب فرهنگی دررابطه باضوابط ومعیارهای گزینش دانشجو کاملامنطبق باموازین ومعیارها وقانون وشرع می باشد اما آنجه که مابه آن رسیدیم موارد مستند ومتقنی داریم گزینش دانشجوبرخلاف این مصوبه شورای انقلاب درخیلی ازموارد عمل می کند وحتی خود آن مصوبه قانون اساسی وآن معیارهاوضوابط صحیح اصولی وشرعی را درگزینش دانشجو به طوردقیق درنظرنمی گیرند. برادرها توجه داشته باشندکه این توجه به اصول ومعیارهانشانگر حفظ ارزشهای وحضورمردم درصحنه وهمچنین باعث تشویق وترغیب دانشجویان ،دانش آموزان درمدارس درجهت رشدوتعالی مراتب ومدارج تحصیلی فرهنگی اخلاقی آنها خواهدبودوالسلام علیکم ورحمه الله . منشی _آقای فدائی . اسمعیل فدائی_ بسم الله الرحمن الرحیم.وهو القاهرفوق عباده باسلام به رهبرکبیرانقلاب اسلامی وامت سلحشوراسلام وکفرستیزان جبهه های جنگ وباتبریک ولادت باسعادت اسوه زنان عالم حضرت زینب کبری اسلام الله علیها وعرض تسلیت شهادت عزیزان بزرگواردرهویزه وعملیات اخیربخصوص دراراک وسربند بایدعرض نمود، این روزها،سالروزخاطراتی است که ملت وامت اسلامی ایران افتخاردارندکه آنروزها راباسربلندی وعظمت پشت سرگذاشته اند، وامت بزرگ ایران اسلامی ، بداشتن آن خاطرمفتخراست، سالروزتحریم تنباکو یکی ازآنها است که عالم بزرگ وفقیه والامقام حضرت آیت الله حاج میرزا حسن شیرازی ،باجمله ای، روح کفرستیز ومقابله باکفارواجانب رادرملت دمیدواستکبارآنروزرابادهان ودندانی شکسته واپس راند، شرکت رژی شکست خورد، ماژورتالبوت وامثال آن برای فقهای اسلام وملت مسلمان حساب بازکردند وروح استقلال وآزادی طلبی طراوت مجددیافت ،که این خاطره راهمیشه باید درنظرداشت وبدانیم که اگربخواهیم ،مستقل وآزاد ومسلمان باقی بمانیم بایدهرچه بیشتربه خودکفائی درجهات مختلف دست یابیم وازدست بردن بسوی اجانب وبیگانگان مزورونیرنگ بازخودداری نمائیم وگرنه بتدریج زمینه وابستگی وحتی به زیرسلطه رفتن رادرپی خواهیم داشت وازطرفی امت بزرگ اسلامی بدانندکه ازعمرپربرکت فقهاء عظامی که مصداق ((صائنا لنفسه حافظ لدینه مخالفا"لهواه مطیعا"لامرمولاه))هستند بهره برگیرندوبازعامت وامامت ایشان خود وملتشان را ازمهالک نجات بخشند وبه سفینه های نجات این بزرگ مردان تمسک جویند وامروزجنگ به اعم اشکال وصورتش باکفاربرامت اسلامی فرض وواجب است .جنگ درجبهه های حق علیه باطل جنگ تبلیغاتی آن هم درقالب درست وحساب شده وباتاکتیکی موزون وهماهنگ، جنگ اقتصادی که ازهردینار بیت المال وحتی درآمد شخصی صرفه بگیریم وعملامسوولین این کشورسرمشق ملت باشند وزندگی علی (ع)ویارانش را درمدنظرقراردهند که هم به فقراءومساکین رسیدگی شود وهم ازاسراف وتبذیرجدی جلوگیری به عمل آید وجنگ سیاسی که سیاست امام امت که نشأت گرفته ازسیاست معصومین علیهم السلام است درهمه شون مملکت وبه وسیله همه مسوولین بکاربرده شود وازهرسیاست القاء شده به وسیله اجانب ودشمنان اسلام ومسلمین جدی جلوگیری به عمل آید که سیاست گذار درحکومت اسلامی فقط باید ولی فقیه باشد ودستهای آلوده وجرثومه های ناپاک همچون بنی صدرومهدی هاشمی وامثال آن نتوانند رخنه درارکان مملکت نمایند.اما خاطره ای عظیم که همواره ملت ایران خصوصا"روحانیون وبه ویژه طلاب ارجمند قم ازیاد آن به خود می بالند خاطره روز19دیماه 1356است که باجسارت مزدوری در روزنامه اطلاعات زمینه رابرای انفجارنور وقدرت ملت مسلمان آماده نمود.رژیم سفاک آن روز باورنمی کردکه ازیک مقاله کذب وافترا آمیزآنچنان سرنوشتش درخطر جدی قرارگیرد وامروزهم باید روزنامه ها ازهرگونه مطالب کذب وافترا خودداری نمایند که قطعا"هم خود به خطرخواهند افتاد وهم به نظام اسلامی لطمه خواهند زد.این روزها ورق پاره ای به نام توفیق دیدارباحیثیت اسلامی ایران درافتاده وبانوشتن مطالبی مبتذل دلهای پاک متدینین وافراد شرافتمند را آزرده نموده است که بایدهرچه زودتربرچیده وجبران این جسارت گرددوجای تعجب است که وقتی درهمین روزها درمورد مطالب این ورق پاره ازمعاون محترم وزارت ارشاد اسلامی سوال می شود اظهاربی خبری می نمایند ودرهمین راستا باید گفت که رسول گرامی اسلام فرمود((ان الله یبغض کل فحاش بذی ))خداوند متعال هرفحش دهنده متهتک را دشمن می داند وچگونه افراد آن هم درمقام مسوولیتهای مقدس فحش وناسزا نثاردیگران می نمایند. چراازمنطق استفاده نمی کنند؟مگرنمی دانند که امام وامت ما مسلمانانی هستندکه منطقهم القرآن است. یعنی منطق ایشان قرآن وباکلام خداست .اما چند تذکر:اولابنیاد مستضعفان که خود باید الگوباشد چرا یکباره حقوق کارمندانش را از4500تومان به 15هزارتومان برای دیپلمه ها و18هزارتومان برای لیسانسیه ها بالابرده است وچرا برای راه اندازی کارخانه پروتئین لرستان باید ازدرآمدبنیاد مستضعفان اراک استفاده کند؟مگراراک واطرافش فقروفلاکت وجود ندارد؟ یکی ازشهرهای محروم شهرستان سربند درمرکزایران ودراستان مرکزی است که بسیاری ازروستاهایش مدرسه وجاده وحمام وبرق وآب بهداشت ندارند . دوم اینکه بنابود بانظارت مجمعی ازوزراء محترم تمام خریدهای مازاطریق وزارت بازرگانی ازخارج صورت پذیرد. امانه تنها نشد بلکه وضع دفاترعریض وطویل مختلف درخارج ازکشوربه نحوی است که ارزفراوانی رامی بلعد واحیانا"غیرازضررهای مادی زیانهای معنوی نیزبه بارمی آورند. نکته دیگراین است که باآمدن بودجه به کمیسیون به مجلس آنچنان باید برنامه ریزی ومحاسبه دقیق به عمل آید که ازیک طرف اسراف صورت نگیرد وازطرف دیگرحقوق دیگران پایمال نشودواینکه شنیده می شود هنوزحقوق حق التدریس معلیمن داده نشده است جای تاسف است. نکته مهم وآخراینکه باید جوانان این کشوراسلامی وبلکه جوانان مسلمان مورد توجه بیشترقرارگیرند ودرصداوسیما میز گردودرروزنامه ها ومجلات وتبلیغات ونطق ها وصحبت ها ومطبوعات برای جوانان وروند صحیح درزندگی آنان عنایتی گردند وبدانیم که اگرازنیروی جوانان به بهترین وجه بهره برداری نشود قهرا"قدرت ایشان درمسیرانحراف وابتذال کشانده خواهدشدوآن وقت است که همه را حسرت ونگرانی فراخواهد گرفت وتذکردیگراین که مردم به برنامه های شبیه برنامه های خانواده وبرنامه های سازنده بشدت عشق می ورزند واحتیاج دارند ونه تنها آنکه باید این برنامه ها افزوده گردد بلکه نباید هیچگاه فکر اینکه این برنامه ها حذف گردد درصداوسیما پیداشود.درپایان مجددا"تبریک وتسلیت خود را به خانواده های محترم شهداء بخصوص خانواده های محترم شهید داده ودرشهرستان سربندواراک عرض می نمایم وهمچنین وزارت بهداشت ودرمان می بایست که گزارش پیشرفت کارخودش را درمورد انتزاع دانشکده های پزشکی ازوزارت فرهنگ وآموزش عالی به مجلس شورای اسلامی ارائه دهد ودرضمن صداوسیما دراستان مرکزی اراک بسیارضعیف است که چون استان یزد هم قطب صنعتی وهم قطب کشاورزی می بایست مورد توجه بیشترقرارگیرد تااینکه مسوولین بتوانند بامردم بهتروبیشتر درراستای خودکفائی وسازندگی صحبت کنندوالسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته. 3-بیانات آقای رئیس به مناسبت درگذشت حضرت آیت الله حیدری وتذکرات نمایندگان به مسوولان اجرائی کشور رئیس _ بسم الله الرحمن الرحیم. درگذشت حضرت آیت الله حیدری نماینده امام دراستان ایلام عضومجلس خبرگان را خدمت خانواده شان ومردم شهید پروراستان ایلام واعضاء نمایندگان مجلس خبرگان تسلیت عرض می کنیم . نمایندگان استان ایلام هم تسلیتی فرستاده اند . آقای بهشتی نماینده فسا: به خانواده های سیل زده شهرستان فسا تسلیت گفته اند. آقایان: نوری، فاضل هرندی ، صالحی نجف آبادی، مهندس واقفی ومهندس معزی نمایندگان اصفهان: به شورای عالی قضائی درمورد برخورد دستگاه قضائی باافرادمخلص وخدمتگزار دراصفهان مخصوصا"باآقای ملک مدینی شهرداراصفهان تذکرداده اند. آقای رحمانی خلیلی نماینده بهشهر، نکاوگلوگاه : ازمردم شهید پرورمنطقه درخصوص حضوردرجبهه ها وکمک فراوان به سیل زدگان تشکرکرده اند.وبه وزارت نفت درمورد تأمین گازوئیل موردنیازمنطقه تذکرداده اند. آقای صدرطباطبایی نماینده یزد: ازوزیرراه درمورد توجه به پروژه بزرگ راه آهن بافق _بندرعباس وبرگزاری سمینارسراسری مدیران کل را ه دریزد تشکر کرده اند.وبه وزارت کشور درمورد اعزام هیات به ابرقو ورسیدگی ودرخواست اهالی مبنی برالحاق مجددابرقوبه استان یزد. آقای مهدی زاده نماینده گناباد: به وزارت بازرگانی درخصوص ایجاد تسهیلات بیشترجهت صدورزعفران به خارج کشور. جمع زیادی ازنمایندگان درمورد شهدای عملیات کربلای 4به خانواده های محترمشان وملت شهیدپرورتسلیت وتبریک گفته اند. 4_ ادامه رسیدگی به طرح قانونی محاسبات کشور رئیس _اولین دستورراشروع کنید. منشی _اولین دستوردنباله رسیدگی به گزارش کمیسیون دیوان محاسبات درخصوص طرح قانونی محاسبات کشور./30ماده به تصویب رسیده ماده 31دوپیشنهاد مطرح شده که رأی نیاورد.یکی پیشنهاد راه چمنی بود یکی هم پیشنهاد آقای فوادکریمی. پیشنهاد دیگری ظاهرا"نداریم . محلوجی _پیشنهاد حذف داریم . منشی _آقای محلوجی بفرمائید . محلوجی _بسم الله الرحمن الرحیم. من استدعا می کنم برادران نماینده محترم علت حذف ماده 31را توجه بفرماید.دودیدگاه درنظام اجرائی مملکت مطرح هست. دیدگاه اول این هست که نسبت به کلیه کارهای اجرائی به صورت مالی واداری فکر می کند، برایش اصلا اهمیت ندارد که یک مدرسه مامی خواهیم بسازیم یایک پروژه عمرانی بزرگ را، برای اومطرح هست واسنادومدارک که مالی برای آن کاری که می خواهد انجام بشود. آن روال قانونی خودش را طی کرده باشد. حالااگر جنس دربازارپیدامی شود ، اگرقیمت کارگروبنا کم می شود، زیاد می شود برایش هیچ اهمیتی ندارد.بنابراین اشکال اساسی که به این دیدگاه وجود دارد این هست که ممکن است درساختن یک مدرسه که حجم کل پروژه یک میلیون تومان، یک میلیون وپانصدهزارتومان هست خیلی اشکال ایجادنشود. حالا یک مدرسه مثلا2ماه دیرترساخته بشود، شش ماه دیرتر.اما برای کارعمرانی که بسیاری ازاین پروژه های عظیم ماباکشورهای خارجی هم ارتباط پیدامی کنداشکال اساسی وریشه ای ایجادمیکند وواقعا"لطمات جبران ناپذیری را به این اجرای پروژه ها وتعهدات جمهوری اسلامی به بارمی آورد.دیدگاه دوم این است که ماباید برای پروژهای عمرانی خودمان واقعا"به صورت اجرائی فکر بکنیم ، مشکلات کاررالمس بکنیم برادران ازدیوان محاسبات می فرمایندکه دردفاع خودشان ازماده 31آقای صفاتی دزفولی می فرمایند اشکال این است که برادران دستگاههای اجرائی به امورمالی واردنیستند.مااین راقبول می کنیم.پذیرفتیم که برادران دستگاههای اجرائی به امورمالی چون واقف نیستند.به این ترتیب مادچارمشکل می شویم.خوب، عکس این قضیه هم هست. یعنی برادران دستگاه مالی اصلابرایشان اهمیت ندارد که این پروژه درچه شرایطی چه جوری تمام بشود. می خواهد بخوابد، بخوابد. می خواهد راه بیفتد، راه بیفتد وبسیاری ازبرادرانی که دردستگاه اجرائی کارکرده اند این مشکل راباتمام وجود خودشان همیشه لمس می کنند وجدا"مجلس محترم باید برای این معضل راهی پیدا بکند. اصلاهدف ازطرح این قانون محاسبات درمجلس چه بوده؟ برادرانی که درمجلس اول بودند ودرابتدای مجلس دوم اگرخاطرشان باشد این بودکه برود یک مقدارتسهیل بکند. ماکه خلاءقانونی نداشتیم. مایک قانون محاسباتی داشتیم والان هم داریم عمل هم می کنیم. هدف این بودکه بروند تسهیلات ایجاد بکنندبرای برادرانی که دردستگاههای اجرائی هستند. خوب ،این چه تسهیلاتی ایجاد کرده؟من خواهش می کنم آن برادری که بااین پیشنهاد مخالف هست بیاید دفاع بکند بگوید آقا این تسهیلات را فراهم کردیم و4تا ازاین تسهیلاتی که ایجاد شده اینجا برشمرد. شما می گوئید مثلااین قانون محاسبات ما 90تاماده داشته ماحالا 140تا کرده ایم ، بکنید240تا ، بکنید350تا این که اثری ندارد. اتفاقا"اثرمعکوس دارد برای اینکه تعداد این ماده ها که زیادترشد برای آقایانی که دردستگاه مالی واداری مملکت هستند یک منفذی پیدامی شود سرهربند وهرماده ای که به گونه ای بیایند وجلو کاربرادران دستگاههای اجرائی را بگیرند، من همین جا دوتا اخطارمی دهم. اولین اخطارمن اخطارقانون اساسی هست. جناب آقای هاشمی ! ما اصل 137راداریم. آقای دکترزرگرهم روز5شنبه این اخطاررا دادند وانصافا"دفاعی ازآن نبود یعنی مخالف محترم مطلبی نداشت بگویدوآن این است که ((هریک ازوزیران مسوول وظایف خویش دربرابرمجلس است.ولی دراموری که به تصویب هیات وزیران می رسد مسوول اعمال دیگران نیزهست ))خوب، یک وزیری که دریک دستگاه اجرائی مسوول هست مامی گویم ذیحسابش را وزارت اقتصادودارائی تعیین بکند چه دلیلی دارد بیاید درمجلس جواب بدهدوبگوید که دراین امورمالی اشکال ایجاد شده یا چه شده. یک کارمندوزارت اقتصاد ودارائی به موجب ماده 31باید (کارمند رسمی هم هست)بیاید دریک وزارتخانه دیگر آن وقت آقای وزیرباید بیایدمسوول پاسخگوئی باشد به اینکه چرا اینکارعقب افتاده یا چه شده .این انصافا"اخطارواردی هست. این یک مطلب . مطلب دوم هم که من جدا"به مجلس محترم این را عرض می کنم به عنوان یک برادرکوچک که دردستگاههای اجرائی امروزمتخصصین متعهد مابه تدریج بااین قوانین ومقرارت دست وپاگیردارندول می کنند.یک سیری قبل ازپیروزی انقلاب بوده همیشه ازبخش دولتی به سمت بخش خصوصی . اول انقلاب این قضیه معکوس شد.آنهائی که متعهدبودندآمدنددربخشددولتی الان به تدریج نگاه میکندحقوق خوب که که مانمیدهیم،این جورقوانین ومقررات راهم که میگذاریم به چه دلیل بایستدکار بکند،خوب،ول میکندمی رود بیرون، بخش خصوصی روی دست هم می برد آن وقت هم مرتب ماداریم دادمی کشیم که آقا چرا تضعیف شده ، چراچه شده.بنابراین من خواهش می کنم برادران نماینده به این پیشنهاد حذف رای بدهند. علتش هم این هست که دولت ومجلس وکمیسیون بروند بنشینند یک اصلاحیه ای بیاورندکه این مشکل را حل بکنند.والا خدا وکیلی من بامطالعه این قانون هیچ تغییراساسی درچهارچوب این طرح محاسبات وآن چیزی که قبلابوده نمی بینم وواقعا"نیست فقط حاکمیت مطلق وزارت اقتصاد ودارائی را برکلیه کارهای اجرائی این مملکت می بینم که سایه می افکند.اگرشما فکرمی کنید که این مساله باعث می شود که کاراجرائی ازاین به بعد بهترانجام بشود.خوب، به آن رأی بدهید. من به عنوان برادری که 17-18سال سابقه کاراجرائی دارم عرض می کنم این جزیک قیدوبند محکم بردست وپای دستگاههای اجرائی چیزدیگری نیست حالا شما فکرکنید این طوری می شود اداره کرد؟خوب، به آن رأی بدهید.اگرفکر می کنید این طورنیست به این حذف رأی بدهید که برادران بنشینندیک اصلاحیه ای بیاورند این مسأله راحل بکنند والادلمان خوش باشد به اینکه دراین مجلس نشسته ایم ویک طرح محاسبات راتصویب کرده ایم چه اثری دارد؟ والسلام . منشی _اولین مخالف آقای موحدی ساوجی .موافق آقای دکترزرگر. موحدی ساوجی _بسم الله الرحمن الرحیم ، درموردماده 31دردستگاههای دولتی دوتانظربوده که درجلسه قبل مطرح شد. یکی وزارت اموراقتصادی ودارائی درارتباط باانجام وظیفه حسابرسی بودجه ها، اعتبارات وهزینه هائی که انجام گرفته که آقا قانونی هست یانه ازاین ماده 31بشدت دفاع کردویکی معاون محترم آقای نخست وزیرآقای مهاجرانی دراین جلسه بااین ماده مخالفت کرد. دوپیشنهاد قبلا دررابطه بااین ماده مطرح شدومجلس محترم دراثرتوجه دقیقی که داشت بااینکه دوپیشنهادرا ازپیشنهاد دهنده ها ودلائلشان را شنید وحرفهای موافقین راهم شنید،همه نظرها راهم شنید امابه هیچ وجه رأی نیاوردویک عده کمی به آن دوپیشنهاد رأی دادند.توجه کنید که آن دوپیشنهادی که قبلاداده بودند چه بود یک پیشنهاد این بودکه این ذیحساب را وزیراموراقتصادی ودارائی پیشنهاد بدهد ونخست وزیرمحترم حکمش رابدهد که آقای فواد کریمی پیشنهادکرد ورأی نیاورد. یک پیشنهاد این بودکه ذیحساب باشد منتها این ذیحساب باپیشنهاد وزارتخانه مربوطه وباحکم وزیراقتصاد ودارائی این ذیحساب مشغول کاربشود که این هم رأی نیاورد. حالابرادرعزیزما که قبلاپیشنهادحذف را داده بود وخودش هم پیشنهاد را پس گرفته بود من نمی دانم چه قرائنی به دست آورده که خیال می کند مجلس شورای اسلامی اینقدرتوجه ندارند که مسأله محاسبات عمومی 3اصل درقانون اساسی دارد.یا شما بگوئیداصلادیوان محاسبات نباشدیابگوئید این 3اصل را ماازقانون اساسی برداریم یا اگرمی خواهید باشد راهش این است برادرمن ‍!53-54-55. اصل 54می گوید که : ((دیوان محاسبات کشورمستقیما"زیرنظر مجلس شورای ملی می باشد سازمان واداره امورآن درتهران ومراکزاستانها به موجب قانون تعیین خواهد شد.)) اصل 53می گوید: ((کلیه دریافت های دولت درحسابهای خزانه داری کل متمرکزمی شود وهمه پرداختها درحدود اعتبارات مصوب به موجب قانون انجام میگیرد))واصل 55هم که بازدرارتباط باحسابهای وزارتخانه ها وموسسات وشرکتهای دولتی وسایردستگاههاست که دیوان محاسبات به حساب همه اینها باید برسد وتفریغ بودجه سالانه راهم به مجلس باید تقدیم بکند.این خلاصه 3اصلی است که درقانون اساسی آمده است. این آقایان تعجب است که به یک اصلی که درجلسه قبل هم یکی دوباربه عنوان اخطارقانون اساسی به آن چسبیدندکه اصلابه هیچ وجه وارد نبود برای اینکه می گوید که هروزیردربرابروظایف واعمال خویش مسوول است. خیلی خوب، وظایف هروزیرراچه کسی تعیین می کند؟حدود اختیارات هروزیررا چه کسی تعیین می کند؟مجلس! واین مجلس شورای اسلامی است که می گویدوزیردرارتباط باهمه شاخه ها، معاونت ها واموری که دارد وقانون به اواختیارمی دهد اختیاردارد.اما درارتباط باذیحسابی نه. مگرمی شود که شما یک دستگاه را .... دراینجا دونظریه است. اینکه آقای محلوجی استاندارمحترم سابق بعد ازانقلاب فکر می کند باید درارتباط بامسائل محاسباتی اینجوری عمل بشود. من دارم ملاحظه می کنم وآن اینکه هروزارتخانه ای،هرسازمانی را شما اجازه بدهید.طبق قانون بودجه اعتباراتی که دارد ، مقرراتی را که دارد خودش خرج بکند بعدسر3سال که می شود یادربین سال هرسه ماه یک باریک ماموری ازدیوان محاسبات بیاید رسیدگی بکند.این یک نظریه است که بعدازاینکه یک مسوول ،یک مجری آمد این کارها راکرد، آب ازآسیاب افتاد خرجهایش را کرده ،دهها کیلوپرونده درست کرده تازه یک نفربیاید بینندکه آیا این پرونده هائی که تشکیل شده ، این هزینه های که شده درست بوده یانبوده است. این یک حرف است . یعنی ذیحسابی بی ذیحسابی . مساله ای که ازطرف دیوان محاسبات باوزارت اقتصاد ودارائی درهردستگاه اجرائی یک فردی باشد که ببینند، نظارت کند، کنترل کند، ببینند آیا هرخرجی که انجام می گیرد درست است یانه، این نه ،این برای خودش، آقای مجری کارهایش راانجام بدهد بعدهم آن ذیحسابی ووزارت اقتصاد ودارائی یا دیوان محاسبات هم بعدا"بیایند بررسی کنند. انصافا"این حرف معنی اش چیست ؟آیا معنی اش این نیست که یعنی محاسباتی نباشد؟وجدانا"آیا میتوانید دیوان محاسبات یا هردستگاه دیگری 400میلیاردتومان بودجه سالیانه ای که معمولا حدود 400میلیارد تومان بودجه است شما بگوئید اینها را دستگاههای اجرائی کارهایشان را بکنندبعد بیاید یک کسی، یک مقامی بیاید ، یک بازرسی، ذیحسابی بعدا"بیایدحساب کند. این یعنی نه، یعنی ذیحسابی نباشد، یعنی محاسبات نباشد، یعنی کنترل نباشد.یعنی آن کسی که مجری است تسلط دارد ، آگاهی هم دارد،موبه مو،جزءبه جزء کارها راکرده وبعدهم پشت پایش هم ممکن است جاده راصاف کرده وپیش رفته وبعدهم آن کس که باید حساب کند چیزی دردستش نیست واطلاعی ازجائی ندارد.اینجاست که برادرمن مساله ذیحسابی اصلش لازم است . شما اگراین ذیحسابی را برداری یعنی شما دیوان محاسبات را کلا درش راببنیدید. اصول قانون اساسی را کلاجلویش رابگیریدتعطیلش کنیداجراء نشودو من عرض کنم که اگرماده 31حذف بشود مواد بسیاردیگری مربوط به همین ماده است یعنی ماده 32هست ،ماده 35است، مواددیگرهست که درواقع همه آن موادرا ما باید حذفش کنیم بعدهم جناب آقای محلوجی می فرمایند آقاشما به مجریان ودست اندرکاران اجازه بدهید که کارهایشان راانجام بدهد دستشان رانبندید.چه کسی دستشان را بسته؟ماده 90همین قانون رابرای نمایندگان محترم مخبرکمیسیون آمد خواند که اگرچنانچه یک وقت اختلاف نظربین ذیحسابی وبین مسوول ومجری باشد مسوول ومجری کارش راانجام می دهد ومی نویسد آقا به مسوولیت من این کارخلاف قانون نیست انجام بشود،هیچ نمی تواند جلو اورابگیرد. بنابراین ، چه فرمایشی است که اینجا آمدید ذیحسابی را ،دیوان محاسبات را یک لولوخورخوره مطرح می کنید؟ به عنوان یک سدمطرح می کنید؟اگرچنانچه یک مسوول اجرائی آگاهی ندارد، اطلاع ندارد،ازقانون خبرندارد، مدیریت ندارد، توان کارندارد، شما این مسائل رابرعهده دیوان محاسبات وذیحسابی می اندازید؟من فکرمی کنم که حذف این ماده یعنی حذف محاسبات والسلام علیکم ورحمه الله . منشی _آقای دکترزرگربفرمائید. زرگر_بسم الله الرحمن الرحیم. خواهران وبرادران عزیزتوجه بفرمایند که فرمایشات برادرمان آقای موحدی ساوجی دراصل 53-54-55که همه ما قسم یادکردیم اصلاارتباط به این ماده ندارد.دیوان محاسبات زیرنظر مجلس است . خیلی خوب، اگراینطوربود باید می نوشتیم که مجلس امورمالی وزارتخانه ها را معاونش راتعیین کند یادیوان محاسبات مجلس این کاررابکند واگرخوب است واین مسأله خوب است آقای موحد ساوجی که درهیأت رئیسه تشریف دارند برای چه درماده 65درمورد بودجه شورای نگهبان ومجلس شورای اسلامی رعایت مقررات این قانون الزامی نیست گذاشته اند؟دلیلش چه بوده؟مسأله این که ما اینجا مطرح می کنیم این است که می گوید درماده 31وظایف یک وزارتخانه را مسوولیت امورمالیش راوزارت اقتصاد ودارائی تعیین می کند.ماده 31می گوید : ذیحساب مأموری است که به موجب حکم وزارت اموراقتصاد ودارائی ازبین مستخدمین رسمی واجدصلاحیت آن وزارت به منظوراعمال نظارت وتأمین هماهنگی وغیره انتخاب می شودکه وظایفش این است : 1-اداره امورمالی ومحاسباتی ونگهداری وتنظیم حسابها وطبق قانونها وضوابط .اداره امورمالی یک وزارتخانه را یک وزارتخانه دیگرتعیین می فرماید.یک موضوع دیگری که همین الان مخصوصا"من ازبرادرمان آقای مهاجرانی سوال کردم یک سوال می کنیم. چرامیفرمائیدکه وزارت اقتصاد ودارئی یک دیدگاه داردومعاون پارلمانی نخست وزیریک دیدگاه دیگر.نه،من ازایشان سوال کردم وازاین دوتا برادران که وزارت اقتصاد ودارائی ایجاهستندسوال کردم شما این مسائل راباهیأت دولت درمیان گذاشتید؟آقای مهاجرانی همین الان حاضرند فرمودند هیچکدام ازوزراءبااین مسأله موافق نیستند.خیلی ساده.یک نفر فقط وزیراقتصادودارائی ،فرضا"اگروزیراقتصادودارائی باتمام وزراءمخالف باشدکه گمان نکنم آن طوری باشد.خودایشان هم راضی به این مسأله نباشدکه بیاید مسوولیت امورمالی تمام وزارتخانه هابه عهده وزارت اقتصادودارائی خواهدبود. اینجامسأله اعمال موادمربوطه به ذیحسابی اصلامطرح نیست .چه کسی گفته که اصول مربوط به دیوان محاسبات که زیرنظرمجلس است اعمال نشود،چه کسی گفته که درآمدهای وزارتخانه ها درخزانه داریکل جمع نشود.نه، مسأله این نیست ما اینجا مسأله ای که مطرح میکنیم دراصل 31تداخل وظایف است. یعنی مغایربااصل این است که وزیرمقامی است مسوول وظایف خودش هست اداره امورمالی آنجا رایک وزارتخانه دیگرتعیین بکندچه طوری می تواند فردا جوابگوباشد؟من قطعا"خدمت شمامی گویم درارتباط با مسوولیت آقایانی که این صحبت هارامی کنندغالبا"کاراجرائی نکرده اند.درارتباط باکارهای درمانی بهداشتی قطعا"بشما می گویم که درخیلی ازمواردهست که اگربخواهداین نوع اعمال انجام بشودغالب بیماران می میرند.همین الان مریضی روی تخت عمل است واحتیاج به یک دریچه دارد. بعدذیحسابی پولش رانمیدهد این بلائی است که سربنده آمده است. دربازار فقط یک دریچه هست، یک جا هست که به این میخورد بایدبروی استعلام بهابکنی هفت مرحله رابگذرانی بعدهم آقای ذیحساب بگوید مطابق مقررات نیست مریض مرداینهامسائلی نیست که اصلادرارتباط بااینکه کسی بگویدحساب نکنید.خیر،ذیحسابی مجلس مسوول نگهداری حسابهاست ودرتمام وزارتخانه هاتصویب بکنیدیک نماینده بگذاریددائم ناظرباشد، کسی مخالف نیست. امااین دلیل براین نمی شودکه یک ذیحسابی رایک وزارتخانه دیگرتعیین کندومسوول امورمالی وزارتخانه دیگرباشد.روی این مغایراصل قانون اساسی ومسوولیت وزیراست وتفکیک مسوولیت هانشان میدهدکه ارتباطی به وزارت اقتصادودارائی ندارد.اقتصاد ودارائی می تواند درارتباط بامسائلی که خلاف قانون دروزارتخانه انجام شده باشدگزارش بکند، آنهم تازه به دیوان محاسبات مجلس وخودش راسا"نمی تواند اقدام بکنددیوان محاسبات مجلس بررسی بکند، به چه دلیل این کارانجام شده؟اگرهم جرمی بوده باشد، می رودبه دادگستری ورسیدگی می کند. بنابراین قطعا"وجوداین ماده 31به نظرمن اولا که ان شاءالله درمجلس تصویب نخواهد شد.اگرهم تصویب بشود،قطعا"شورای نگهبان ردخواهد کرد.والسلام علیکم ورحمه الله . منشی _نماینده دولت. مهاجرانی (معاون نخست وزیر)_ بسم الله الرحمن الرحیم، نکته ای که درمقدمات صحبت آقای موحدی ساوجی بود، من توضیح بدهم دراین مورد دولت دونظرنداردیعنی نخست وزیروهیأت وزیران متفقا"بااین شکل نظارت مالی که درواقع نظارت نیست ، تصدی امورمالی، مجموع وزارتخانه هست، توسط وزارت اقتصادودارائی موافق نیستند ولزوما"وزیراقتصاد هم به عنوان عضوکابینه نمی تواندبرخلاف نظرمجموعه دولت وکابینه نمی تواند برخلاف نظرمجموعه دولت وکابینه نظری داشته باشندکه علی الاصول هم ندارند. نکته ای که درصحبت های قبلی مطرح شد، درواقع نظرکارشناسی بعضی ازبرادران وزارت اقتصاد بود.شایداین نکته هم به لحاظ ذکرسابقه درواقع این طرح قابل ذکرباشد، ازآغازانقلاب صحبت ازقانون محاسبات بودبرادران وخواهرانی که دردوره نخست هم نماینده بودندبه خاطردارندکه مرحوم شهیدکلانتری وقتی اینجا صحبت می کرد، چگونگی مشکلات ومعضلاتی راکه این قانون درراه وزیرایجاد کرده بود، همین جا توضیح می دادندونخست وزیرهم درشوراول این قانون دراینجا مطالبی رامطرح کرد، شاید کلیات مطلب به همین نکته اساسی برگرددکه آیاباید به مسوول یعنی به وزیراعتماد کرد؟اداره امورمالی وزارتخانه ،موسسه ، شرکت، دست مسوول معتمدباشدوبعدا"برکارمالی اونظارت شود، یانظارت درطول تصدی امورمالی که دست اوهست انجام بشود؟یامابرای اینکه بتوانیم نظارت راآنچنانکه شایسته است انجام بدهیم خودمان تصدی امورمالی رادردست بگیریم؟درلایحه ای که دولت به مجلس داد که پیش نویس این لایحه راوزارت اقتصاد تهیه کرده بود درسال 60دردولت بحث های متعددومتنوعی درمورداین لایحه بوده. النهایه به این نتیجه می رسندکه مسوول امورمالی یاسرپرست امورمالی یاذیحساب به تعبیرامروز، توسط خود وزارتخانه است که منصوب می شود، منتها چگونگی نظارت ازطریق وزارت اقتصادودارائی انجام خواهد شد.که درواقع چگونگی تصدی امورمالی وزارتخانه بااصلی که برادران اشاره کردند(اصل یکصدوسی وهفتم قانون اساسی که هروزیری مسوول وظایف خاص خویش است) منافات پیدانکند.واین نکته مطرح شدوقتی که مابیائیم واداره امورمالی ومحاسباتی وحفظ اسنادوهروزارتخانه را ازدست مسوولش که وزیراست ،بگیریم دراختیارذیحساب قراربدهیم. گرچه درهمین قانون هم به نظرمی رسیده که تنظیم کنندگان به یک چنین شبهه ای برمی خوردند که درماده 106مطرح کرده اندکه(( درهرحال رسیدگی ونظارت اموراقتصادودارائی رفع مسوولیت دستگاه دولتی مربوط نخواهدبود.))چگونه نخواهد بود وقتی که ما مسوولیت امورمالی ومحاسباتی یک وزارتخانه راگرفتیم ، به دست مأموری که منصوب ازطرف وزارتخانه دیگرهست،دادیم، چگونه اومسوول خواهدبود وچگونه رافع مسوولیت اونخواهدبود آنچه که درماده106ذکرشده ، اجمالا"اگردیدگاه این باشد که مابه مسوول اموریک وزارتخانه یک شرکت اعتمادبکنیم، امورمالی اودست خودش باشدکه این نافی وظایف نظارت ودرواقع مالی هم نخواهد بود،یعنی مامعتقدبه نظارت هستیم اما دقیقا"دولت مخالف است که مرزنظارت ومرزتصدی امورمالی ومحاسباتی شکسته بشودوذیحساب درواقع عملامدیرومسوول امورمالی ومحاسباتی یک وزارتخانه باشد. نکته دیگری که آقای دکترزرگرهم به آن اشاره کردندموادمورداشاره آقای موحدی ساوجی اساسا"خارج ازموضوع بود یعنی ربطی به قانون محاسبات به یک معنانداشت. دیوان محاسبات که زیرنظرمجلس هست. خودش قانون خاص داردووظایف خاص خودش را هم انجام می دهد. نکته دیگربرادرانی درمجلس هستند که قبلاوزیربودندخود آقای دکترشیبانی ، آقای ناطق وبرادرانی که سابقه وزارت داشتند،نمایندگانی که سابقه کاراجرائی نداشتند واقعا"ازبرادرانی که سابقا"وزیربودند، معاون وزارتخانه بودند استانداربودند، به شکلی ناگزیربودندباچگونگی امرنظارت مالی برکارشان آشناباشند،به شکلی بامشکلاتش درگیربودند بپرسندکه ان شاءالله رایی که دراین مورد داده خواهدشد،این رأی باعث نشود که ما مشکلات بیشتری را برای دستگاه اجرائی ایجادبکنیم.نکته چهارم، قانون موجود که الان درمجلس هست اگرتصویب بشود. یعنی همین اصل سی ویکم باهمین گردش کاری که پیشنهادکرده ، معنی آن ، این خواهدبودکه وزراء ، مسوولین اجرائی روحیه تلاش وروحیه فعال بودن وروحیه تصمیم گیری وروحیه برنامه ریزی رادردستگاه خودشان به مقدارزیادی ازدست خواهندداد. آن نکته ای که آقای موحدی گفتند اگربین وزیروذیحساب اختلاف بود، وزیرمسوولیت را می پذیرد،بعدا"ذیحساب به دیوان محاسبات ارجاع می کند، همین الان هم برادران باخبرهستند که چگونگی بررسی ها ومسائلی که مسوولین اجرائی درارتباط با قوه قضائیه دارند به چه حساسیتها وبه چه احتیاط هائی است .حالاکدام مسوول اجرائی است که درمورد یک مسأله مملکتی اگراختلافی بین او وذیحسابی که ما این مقدار به اوحق داده ایم، پیش آمد، بگویدمسوولیتش راخودمن می پذیرم ، یعنی این مسوولیت را باچه آتیه نگری،باچه پشتوانه ای باچه حمایتی خواهد پذیرفت؟ ان شاءالله که بارأی نمایندگان به حذف این ماده مابتوانیم درمورد چگونگی نظارت مالی ومحاسباتی وحفظ اسناد همان طرحی راکه ماقبلاهم (یعنی دولت)بابرادران اقتصادودارائی به توافق رسیده بوده به این تفاوت مارسیده بودیم (باوزارت اقتصادودارائی درسال 60)که ذیحساب یاسرپرست مالی امورتوسط خود وزارتخانه منصوب می شود. زیرنظروزیرکارمی کند، درمورد چگونگی نظارت مالی اقتصاد ودارائی هم یک گردشکاری پیش بینی شده بود، ولی وضعی که فعلادراین ماده است ، یعنی تصدی امورمالی وزارتخانه توسط مأمورمنصوب ازطریق وزارت اقتصاد ، دولت شدیدا"باآن مخالف است . رئیس _آقای صفاتی بفرمائید. صفاتی دزفولی (رئیس دیوان محاسبات)_ بسم الله الرحمن الرحیم ، برادران وخواهران نماینده توجه داشته باشند همانطورکه درجلسه قبل به استحضاررساندم،اصولاحدودپنچاه درصد کاردیوان محاسبات دررابطه باذیحسابی است، یعنی پرونده های که دررابطه باتخلفات گوناگون درسطح کشوردردیوان محاسبات مطرح است. حدود پنجاه درصد مربوط به ذیحسابی ها می شود، بنابراین حذف ذیحسابی سبب می شودکه ما ناچاربشویم، ممیزین مقیم دردستگاهها مجددا"برقرارکنیم واگرلازم باشدکه ... یعنی اگرذیحسابی حذف بشودومابخواهیم این کاررابکنیم که باید این کارراانجام بدهیم ، متجاوزازهزارنفرمأمورممیزمقیم بایدمادردستگاهها داشته باشیم تااسنادرابعدازهزینه شدن، اینهارایاگواهی کنندیاواخواهی کننداین نکته را خدمت نمایندگان محترم به عرض می رسانم که توجه داشته باشندکه حذف ذیحسابی چه بارمالی برای مملکت به وجود می آورد. این یک نکته .نکته دوم آماری است که لازم است به اطلاع نمایندگان محترم برسانم ، تغییراتی که این طرح باقانون کرده است توجه داشته باشیم به این ترتیب است که عرض میکنم، دراین طرحی که ابتدابه مجلس داده شددرهمان سال (61)22ماده باجزئی تغییرداده شده 52ماده تغییرات عبارتی ویاتکمیلی دراین طرح هست. تغییرات کلی درمفهوم 24ماده ، ماده جدیددرطرح 69عدداست ، 6ماده هم ازقانون قبلی هم حذف شده .چون آقای محلوجی فرمودند که این طرح باقانون قبلی هیچ تغییراساسی نکرده.لازم بودکه من آماررادراینجا به اطلاع نمایندگان محترم برسانم وهمین قدرعرض می کنم (درجلسه قبل هم به عرض رساندم)که حذف ذیحسابی درشرایطی که ماپرونده های زیادی... یعنی این پرونده های که دردیوان محاسبات هست نشان می دهد که تخلفات ازامورمالی ولواینکه باسوءنیت هم نیست، هست وجوددارد، دلیلش هم همین پرونده هائی که دردیوان محاسبات است . وحذف ذیحسابی یعنی ضمانت اجرائی قانون راازبین بردند وبیش ازاین من مطلبی دراین باره نمی گویم . فقط اضافه می کنم که اصولا"کاروزارت دارائی خزانه است، یعنی مسوولیت خزانه به عهده وزارت دارائی است ومسوولیت ذیحساب هم درهمین ارتباط است.یعنی ذیحساب مسوول دردستگاهها به خاطرارتباطی که باخزانه دارد وهزینه ربطی به ذیحساب ندارد. مسوولیت هزینه به عهده دستگاه است وذیحساب هم دراین باره نمی تواند داشته باشد. فقط اگرخلافی راتشخیص داد، تذکرمی دهد. اگررئیس دستگاه گفت بایدپرداخت بشود، ذیحساب مجبوراست بپردازد. بنابراین مسوولیت ذیحساب مشخص است. درارتباط باوظیفه ای است که به عهده وزارت دارائی است ، ربطی هم به دستگاه ندارد.متشکرم . رئیس _کمیسیون صحبت می کند. هاشم حجازی (مخبرکمیسیون)_ بسم الله الرحمن الرحیم، نمایندگان محترم استحضاردارند که وزارت دارائی مسوول خزانه ومسوول پرداخت است. حالا اگرذیحسابی ازطرف وزارت دارائی باشد، به کل مسائل اشراف داردوازنظرش پنهان نیست. یعنی این یک مسأله دخالت نیست که برادران روی آن تکیه می کنند. یک مسأله نظارت است. یعنی وزارت دارائی قبل ازخرج نظارت می کند. درامورمالی دستگاه مربوطه . حالاعنایت داریدروی این مسأله ، درگذشته ماداشتیم که دیوان محاسبات یااقتصادودارایئ بعدازخرج رسیدگی کرده، حالاحدود ششصدتن پرونده الان موجود است که بایدبه حساب آنها رسیدگی بشود. حالا همه آنها خوردندوبردند وازکشورهم فرارکردند. اما این مسأله که واقعا"یک ذیحسابی باشد ازوزارت اموراقتصادودارائی ، یک وزارتخانه، یک دستگاهی که می خواهدپول یاوجهی را به مسوولینش بپردازد، اینجا نظارت بکندبه آن خرجش.نه دخالت. من بازهم به خاطراینکه مسأله روشن بشود ، ماده 90را خدمت نمایندگان محترم می خوانم که وضعیت ذیحسابی چه هست، به هیچوجه دخالت دراموردستگاه ندارد. مثل عرض می کنم اگروزارت کشاورزی می خواهدیک بودجه ای را برای کود مصرف کند، حالا اقتصاد ودارائی وذیحسابش می آید، می گویدآقا این مربوط به قانون هست یانه؟اگرخلاف قانون بشود ، به اواخطارمی کند، اعلام می کند آقا این خلاف قانون است.این خرج نشود. حالااگرمطابق قانون است ، که هیچ مسأله ای نیست که اشکالی هم که دست وپاگیرباشدبه هیچ وجه دراینجانیست .من ماده 90همین قانون که مربوط به ذیحسابی است ، خدمت نمایندگان محترم می خوانم ((درصورتی که ذیحساب انجام خرجی را برخلاف قانون ومقررات تشخیص دهدمراتب را باذکر مستند قانونی مربوط کتبا"به مقام صادرکننده دستورخرج اعلام می کند، مقام صادرکننده دستورپس ازوصول گزارش ذیحساب چنانچه دستورخودرا منطبق باقوانین ومقررات تشخیص داده. ومسوولیت قانونی بودن دستورخودراکتبا"باذکر مستند قانونی به عهده بگیردومراتب رابه ذیحساب اعلام نماید. ذیحساب مکلف است وجه سند هزینه مربوط راپس ازضمیمه نمودن دستورکتبی متضمن قبول مسوولیت مذکورپرداخت ومراتب راباذکرمستندات قانونی مربوط به وزارت اموراقتصادودارائی ورونوشت آن را جهت اطلاع به دیوان محاسبات گزارش نماید.)) این است واین راخدمت نمایندگان محترم عرض می کنم تفریغ موجب مال مجلس است.آنکه لایحه بوده درگذشته.این حذف شدبایدتفریغ بودجه راخودمجلس ازنظرامورمالی ومحاسباتی برسد. حالا که میخواهد این حسابهاراخود مجلس یاکمیسیون دیوان محاسبات یادیوان محاسبات به مجلس ارائه بدهد. مبنای تفریغ بودجه کجااست وچیست ؟آیا خود دستگاه که خودش پرداخت کرده وخودش به حسابش رسیده، یامبنا این است که وزارت اقتصادودارائی قبلاهم رسیدگی کرده قبل ازخرج وحین خرج؟ این است که کمیسیون کاملابااین پیشنهاد حذف مخالف است وان شاءالله نمایندگان محترم عنایت کنندبااین مسأله دست وپای دیوان محاسبات بازبشود.وان شاءالله حذفش رأی نمیآورد.والسلام . رئیس _بسیارخوب ،185نفردرجلسه حضوردارندپیشنهاد آقای محلوجی این بودکه ماده 31به کلی حذف بشود. کسانی که باحذف این ماده موافق هستند قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند)رأی نیاورد.پیشنهاددیگری نیست ؟ منشی _خیر، پیشنهادی نداریم. رئیس_ کمیسیون یک برگی نوشته است اینجا که دراین ماده ای که چاپ شده، خدمت شما الان است یک تغییراتی هست که گویاغلط چاپ شده این طورکه می گویند، منتهی مسأله مهمی است، این که همین حالا بخواهندبگویند این عباراتی که گفتند بگوید.این اصلاح کجاشده آقای حجازی چه جوربود؟ حمیدی _قبل ازاینکه تکثیربشود چاپ شده است. رئیس _ چرادوجورچاپ شده؟ حمیدی _اجازه بدهید توضیح بدهم. رئیس _ بسیارخوب، آقای حمیدی توضیح بدهند، آن به طورکلی عوض می کند.اگراین باشد، ماهم باحذفش موافق می شویم .اگراین باشد. حمیدی (رئیس کمیسیون)_ بسم الله الرحمن الرحیم ، توجه بفرمائید، ماده 31که قبلابوده، درطرحی که نمایندگان محترم داده اند، عبارت اینجوربوده ((ذیحساب مأموری است که به پیشنهادوزارت اموراقتصادودارائی وموافقت دستگاه ذیربط به موجب حکم اقتصاد ودارائی تاآخر...)) ماوقتی که اینهاراتصویب کردیم ، مانوارهم درکمیسیون گذاشته ایم صورت مذاکرات هم نوشته ایم .هرچیزی که حذف میشد، منشی کمیسیون ماروی آن بامداد خط می کشیم بعدا"اینها که رفته بایکدیگرجورکرده وبه اصطلاح کنارهم چیده ازآن یک زیراکس گرفته ، زیراکس راکه گرفته ، این پیشنهاداقتصادودارائی که الان دست من هم هست ومدادی است ، یک قدری ضعیف نشان داده است .بعدا"وقتی بردندتکثیربکند، آن نوشته شده ، بانخسه ای که نزددیگران بودتطبیق کردیم ،دیدیم اینجورنیست . بعدبه نوارهم مراجعه کردیم ، دیدیم بله پیشنهاد حذف این قسمت هست وصحبت من هم هست که من گفته ام که پیشنهاد حذف این ((به پیشنهاد وزارت اموراقتصادودارائی وموافقت دستگاه ذیربط )) راداردوبعدهم رأی آورده .این الان درنوار هست . رئیس _درشوراول یادوم ؟ حمیدی_ درشوردوم . رئیس _بسیارخوب ، ببینید الان اینطورمی شود.این که الان کمیسیون اصلاح کرده . به این صورت درمی آید(( ذیحساب مأموری است که به موجب حکم وزارت اموراقتصادی ودارائی ازبین مستخدمین ... )) محلوجی _اینکه بدترشدآقای هاشمی ، اگراینطورباشد اخطارقانون اساسی الان اینجابیشترواردمی شود . رئیس _بلی ، بنظرمن هم اخطارقانون وارداست. یعنی دستگاه ذیربط دیگرهیچ تصمیمی دراجراءمسائلی که مالی است، نمی تواندبگیرد. فوادکریمی _ آقای هاشمی ! این یک راه حل دارد(( درطرح اولیه که پیشنهادشده این بوده ،شما میتوانید به عنوان طرح اولیه مطرح کنید ورأی بگیرید . رئیس _گویاپیشنهاد هم دارد .آقای راه چمنی هم پیشنهادکرده اندکه همان برگجرددبنابراین اگربا آن قید باشداخطارقانون اساسی ندارد .اگرهمین که الان هست ،پیشنهادراآقای کریمی یاآقای راه چمنی مطرح کنند .من خواهش میکنم دیگر طولانی بحث نکنیداین قیداگرتصویب بشود،قابل قبول میشود،پیشنهادراچه کسی مطرح میکند ؟ رحمتی_اگراصلش رأی نیاورداصلاح میشود. رئیس_حالا چرااز آن راه وارد بشویم. فوادکریمی_آقای هاشمی آقایان قبول کردند. اسدالله بیات_قبول کردند آنهاکه معیارنیست بایدآئینه نامه ای باشد. محمدیزدی_روی همین که الان هست رأی بگیرید. رئیس_عرض میکنم این قانون اساسی داردووارد است. محمدیزدی _وقتی که نباشداخطارقانون اساسی بیشتروارد است. رئیس_این بوده درشوراول هم بوده کمیسیون میگویدکه مذاکرات بعدشان فهمیده اند. محمدیزدی_کمیسیون بگویدولی الان گزارش رسمی همان است . رئیس _آخرشیوه ما این بودکه حرف کمیسیون هاراقبول میکردیم،اگراین باب رابازکردیم،درآینده دستمان بسته میشود،گاهی در چاپ اشتباهاتی میشود،مخبرکمیسیون،رئیس کمیسیون میگویند،ماهم قبول می کنیم،صحیح هم هست. هادی_پیشنهادآقای چمنی رارأی بگیرید. رئیس_من قبول دارم،یعنی پیشنهادی که آقای کریمی گفتند،مخبرکمیسیون هم حرفی ندارند،رئیس کمیسیون هم حرفی ندارند،آقای موحدی،هم پیشنهادداده اندشما مطرح کنید آقای موحدی،آقایان توجه بفرمایند این یک نکته مهمی است.همه حرف هم همین جااست.اگراین تمام بشود.دیگرماده آن طورزرندارد. موحدی ساوجی_بسم الله الرحمن الرحیم،پیشنهاداین است که این عبارت ((ذیحسلب مأموری است که به پیشنهادوزارت اموراقتصادی ودارائی وموافقت دستگاه ذیربط به موجب حکم وزارت امراقتصادی ودارائی))همانطوری که دراصل طر بوده ،درماده31به این صورت باشد.یعنی مأمورذیحساب کسی باشد که ازیک طرف انتخاب وپیشنهادشباوزارت اموراقتصادی ودارائی است.وتأییددستگاه ذیربط هم باشد.حالایا وزارتخانه یاسازمان وحکم ازوزارت اقتصادودارائی میگیرد.یعنی این پیشنهادی که من داده ام نه ازباب اینکه چون اگرمااین پیشنهاد رابدهیم ،مغایرقانون اساسی میشود، بلکه مغایرقانون اساسی نیست . ذیحساب مأموری است که درارتباط باوزارت اقتصادودارائی وخزانه عمل می کند ،ولی چون دردستگاه دیگرهم هست ویک نوع نظارتی برعملکرد مالی وهزینه های آن دستگاه نظارتی دارد، ازاین جهت اگرچنانچه هماهنگی باشدودستگاه ذیربط هم آن مأمورراکه موردنظراست، تأیید بکند، دیگرمسلم دررابطه بافعالیت ها وکارهائی که این ذیحسابی درآینده انجام خواهد داد، هیچ مشکلی نخواهد بودونارضایتی ،ناهماهنگی یاکدورت یااختلاف به آن صورت دیگروجود نخواهد داشت.این است که من پیشنهادم این است که دراصل طرح بوده واین عبارت اضافه بشود. رئیس _من هم موافق بااین پیشنهاد هستم .مخالف چه کسی است؟(محلوجی _من مخالفم)آخراین که نظرشما رایک مقدارتأمین می کند.شما فکرمی کنیداصل ماده رأی نمیاورم .خوب رأی میآورد. محلوجی _اشکال نداردآقای هاشمی رأی بیاورد ماوظیفه خودمان را انجام میدهیم، همه آقایان هم به آن رأی بدهند، بالاخره برادرانی که دردستگاههای اجرائی هستند بفهمند که یک کسانی دراین مجلس بوده اند، ازاین قضیه دفاع کرده اند. عرض من این است که باصحبتی که جناب آقای حمیدی ریاست محترم کمیسیون دیوان محاسبات کردند، کاملامشخص شده که دیدگاه کمیسیون دیوان محاسبات ،همان دیدگاه وزارت اقتصادی ودارائی است،یعنی یک پیشنهادی راآنجا مطرح کرده که آن این است که ((ذیحساب مأموری است که به موجب حکم وزارت اقتصادودارائی ازبین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت آن وزارت به منظوراعمال نظارت وتأمین هماهنگی لازم دراجرای مقررات مالی ومحاسباتی واعمال سیاستهای مالی ودولت الی آخر...؛ ببینیدیعنی اصلااین چیزی که الان دارد مطرح میشود، برای این است که می بینند به کل ماده اخطارقانون اساسی وارد است ، یعنی یک چیزی راآقایان درکمیسیون تصویب کرده اند که آن ذره فضائی هم که برای دستگاههای اجرائی بوده، آن راهم بسته است. این دیدگاه کمیسیون دیوان محاسبات است که همان دیدگاه مالی وزارت اقتصادی ودارائی است، همانی است که تمام وزرائی که کاراجرائی میکنند، باآن مخالفند .آقایان میآیند اینجاازاین مساله دفاع می کنند، آقای صفاتی دزفولی میفرمایند دست رانمی بندد. خیال می کنند که بایک کلمه که گفتند دست رانمی بندد، واقعا"دست رانمی بندد. من خواهش می کنم برادران نماینده ازهمه آقایانی که وزیربودند. استانداربودند، مسوولیت اجرائی داشتند، نه آن آدمی که موفق نشده هنوزبرای خودش هم یک خانه بسازد تابفهمدکه مشکل کاراجرائی چه هست؟والامدام شمابیاوبگوآقا خیلی دزدی میشود، همه هم میگویند خوب راست میگوید،مابایدیک جوری جلودزدی رابگیریم. من خواهش می کنم برادران نماینده ،این آقایان راکه کاراجرائی کرده اند به شهادت بطلبند،ببینندکه این ماده 31واصولا این طرزتفکری که براین طرح محاسبات حاکم بوده ،دست وپای برادران اجرائی رامی بنددیا نمی بندد؟این ذیحسابی مسأله ای ایجاد می کندیانمیکند؟آن وقت اگرکرد،یک کمی به حرف آن کسانی که کاراجرائی کرده اند گوش بدهند، نه آن کسانی که میایند پشت تریبون مدام میگویند آقادزدی شده،مدام میگویند چه شده.خوب این جورکه میگویند خیال میکندمجلس که اگر این راتصویب کرد، دیگرهیچ اتفاقی نمیافتدمن خواهش می کنم بروید آن پرونده هاراببینید،ببینیدبیشتر آن کسانی که درامورمالی تخصص داشته اند،آنها تخلفاتشان بیشترهست یاآن برادرانی که تمام وقتشان رابرای کارهای اجرائی گذاشته اند؟به این ترتیب من فکر می کنم اینها میخواهند به این شکل ازگیراین مساله فراربکنندوهیچ مشکلی رااین حمل نمیکند خوب این دستگاه اجرائی راآمده اندیک چیزی رابه اوپیشنهاد کرده اند.این میگویدبابا! این آدم این کاره نیست اتفاقی که دردستگاههای اجرائی افتاده، ذیحساب وزارت آموزش وپرورش رامیگذارند برای وزارتخانه هائی که میلیاردها تومان کاراجرائی دارد.خوب آن والله بالله ، تالله اونمیداند که ساختن ذوب آهن اصفهان ،ساختن مس سرچشمه بایک مدرسه سازی تفاوت دارد. این رااودرک نمیکند،فقط برای اواستعلام بهامهم است. خوب این مسأله راحل نمیکند. مدام شمامی گوئید آقا پیشنهاد. خوب باپیشنهاد وزارت مربوطه مخالفت میکند.واوهم به اونمیدهد.آنوقت نتیجه اش چه میشود؟. من خواهش می کنم آن برادری که بازهم پیشنهاد رادارد،بیاید دفاع بکند، کمیسیون بیایددفاع بکند. بگوید اگروزارت معاون وفلزات ، وزارت صنایع سنگین، وزارت بهداری مخالفت کرداین پیشنهاد بعدش چه اتفاقی میافتد؟ چه کارخواهد کردوزارت اقتصادی ودارائی ؟میگوید الاولابد همین است که هست هرکاری میخواهی بروبکن. خوب این کارپیش نمیرود.حالا مجلس دلش میخواهد رأی بدهد. خوب بدهد.به این ترتیب من به این دلیل بااین پیشنهاد مخالفم . رئیس _من هم موافقم ،بحث زیادی ندارد، حالا آقای کریمی میخواهندموافقت کنندبفرمائید. فوادکریمی _بسم الله الرحمن الرحیم ،من فکرکنم این پیشنهاد ،یک پیشنهاد مناسب ومعتدلی باشد، به لحاظ اینکه اساسا" ازاین طرف دستگاه اجرائی میگوید که ماباوجود ذیحساب گرفتار میشویم ومشکل برای ماایجاد میشود.درحالی که ذیحساب به خودی خود،مشکلی ندارد، آن مشکلی که هست ناشی ازوظایف واختیاراتی است که قانونگذاربه ذیحساب میدهد، یعنی قانونگذارپولی رابرای موضوع خاصی تصویب می کند.مثلابه فرض پولی راتصویب میکندبرای ساختن ذوب آهن بعدا"ذیحساب به عنوان نماینده خزانه بایداین پول رابدهد برای ساختن ذوب آهن .حالااگرآمدند پول راگرفتند ،گفتند مامی خواهیم بااین پولی که قانونگذارگفته برای ذوب آهن مامی خواهیم بیائیم میدان ورزشی درست کنیم می خواهیم میدان فوتبال درست کنیم .ذیحساب میگویدکه قانونگذارقانون تصویب کرده گفته برای ذوب آهن منهم مأمورنظارت کرده است. اگرشما برای ذوب آهن پول میخواهید من مجوزدارم که ازخزانه این پول رابدهم .اگربرای زمین فوتبال می خواهیدمن ندارم. پس بنابراین اینجابحثی که هست این است که آقایان می گویند دست وبال مارامی بندد،می بندددرواقع این مجلس است که دست رامی بنددوذیحساب درواقع به طورغیرمستقیم بازوی اجرای مصوبات ومنویات مجلس است .اگرمجلس کلاذیحساب راحذف کندهیچ ضمانتی برای اینکه مصوب... رئیس _آن که مطرح نیست حالابرگرداندن این مطرح است. فوادکریمی -...چشم مصوبه اش چه طوری عمل بشود ندارد ولیکن اگرذیحساب باشد اما برای اینکه بین ذیحساب ودستگاه تفاهم حاصل بشودما بگوئیم که وزارت دارائی یک ذیحسابی که می خواهد تعیین کنداین ذیحساب موردموافقت دستگاه اجرائی هم باشد یعنی دستگاه اجرائی قبول کندکه این افراد فردباصلاحیت وبی طرفی است غرض ومرض ندارد.چون تمام اشکالاتی که آقایان می گویند ،می گویند ممکن است ذیحساب صلاحیت نداشته باشد. من می گویم اگرصلاحیت ذیحساب راخود دستگاه اجرائی هم بپذیرد، باموافقت دستگاه اجرائی ذیحسابی تعیین بشوددرواقع این ذیحساب می شود راهنمای دستگاه اجرائی ،مخصوصا"بادرواقع این ذیحساب می شودراهنمای دستگاه اجرائی ،مخصوصا"بادرنظرگرفتن اینکه اکثرمسوولین اجرائی مملکت ماافرادی هستند مثل خود ما،تازه تجربه پیداکرده اند، تازه مسوول اجرائی شده اند،بنابراین خیلی ازموارد می شودکه مسوولین اجرائی ماقوانین ومقررات راآشنانیستند .چون قوانین ومقررات راآشنا نیستند ازروی ندانسته ممکن است اشتباه کنند. ولی ذیحساب اگردرکنارشان باشدذیحساب به عنوان یک راهنما برایشان حساب می کندوراه رابه آنها نشان می دهد که به چه شکل عمل کنند. وبعدهم نکته مهم انجا است که اشکال ذیحساب دروجود ذیحساب نیست ، دراختیارات ذیحساب است.اگرآقایان می خواهند بیایند اختیارات ذیحساب راکم وزیاد بکنند.یعنی مابه موادبعدی که درمورد وظایف ذیحساب است میرسیم ،داریم که ذیحساب تشخیص باید بدهدموضوع هزینه وتطبیق میکند یانمی کند؟بنویسیم ذیحساب موظف است پرداخت بکنداگرمواردی دید برخلاف قانون است این موارد رابه دیوان محاسبات گزارش بدهد یعنی حداقل نظارت درحدگزارش بایدباشدوگرنه اگرنظارت درحدگزارش هم نباشدآنوقت درواقع مجلس نمی داندکه این هزینه هائی که تصویب کرده به خرج آن مواردی که خواسته رسیده یانرسیده ؟یعنی مسأله اصلی اینجاست مابیائیم اختیارات ذیحساب راکم وزیاد کنیم ، اختیارات وزارت دارائی راکم وزیاد کنیم که این مورد پیشنهادی که داده شده همین است .یعنی پیشنهاد که دادنداختیارات وزارت دارائی رادرموردذیحساب محدودمی کند،یعنی می گویدذیحسابی که وزارت دارائی میخواهد بگذارد این ذیحساب باموافقت دستگاه مربوط باشد. شکی نیست اگرباموافقت دستگاه مربوط باشداین اشکالاتی که آقایان می گویند، یاحتی احتمال می دهندیعنی احتمال می دهندکه این مورد ممکن است دخالت دردستگاه اجرائی باشد.موقعی که پیشنهادی که داده شده تمام شبهاتی واین اشکالات راازپیش برطرف می کند.بنابراین بادرنظرگرفتن اینکه این راه حل یک پیشنهادی برای همه اشکالات محتمل هست به نظرمن بهترین راه حل است ومی تواند بین دستگاه اجرائی ووزارت دارائی ان شاءالله تفاهم ایجادکند.والسلام. رئیس _خیلی خوب دولت بفرمائید. مهاجرانی (معاون نخست وزیر)_بسم الله الرحمن الرحیم ،پیشنهادی مطرح شده بعیدبه نظرمی رسد که شبهه قانون اساسی همین ماده 31رامرتفع کند. آیاوزیری می تواند بخشی ازمسوولیت خاص خودش راتفاهم کند، به دیگری واگذاربکند؟ یعنی وقتی که قانون اساسی ،مجلس برای وزارتخانه ای مسوولیت مشخصی را درنظرگرفته که وزیرمطلقا"پاسخگواست اومی تواند باتفاهم بخشی ازآن واگذاربکند. یعنی اگرمایک چنین درواقع دریچه ای رابپذیریم معنی اش این خواهدبود که وزراء بخشهای مسوولیت خودشان رابه نحوی ازانحاء می توانند واگذاربکنند به دستگاه دیگری. نکته دیگراین هست که گرچه باتعبیری که آقای هاشمی هم فرمودند ممکن است زهراین ماده 31گرفته بشودولی گمان خودمن این است که درواقع زهرراما آمیخته کردیم بامختصری عسل. ممکن است یک مسوول اجرائی که شروع کارش هست .وقتی می آیدبرخوردبکندفکرکندکه چون موافقت می کنددرمورد اینکه چه کسی ذیحساب باشدمشکلی نداردولی بعدا"درطول کاراومتوجه می شودکه چه اشکالات بسیارکه دراصل ماده ماتوضیح دادیم گریبانگیراوخواهد شد.فرانسویها ضرب المثلی دارنددرمورد قانون که اگرقانون رابه عنوان درواقع مشکل ایجادکردن ماتلقی کنیم این ضرب المثل درست است که می گویند :قانون یاحقوق مثل دیواراست که یک عده ای اززیردیوار ردمی شوند یک عده ای ازبالای دیواریک عده ای هم می زنندبه دیوار. اگرماقانون راجوری وضع کنیم که درواقع یک نوع سدباشدیکی ازاین راهها انجام خواهدشد.درشرایط موجود وزارت محترم سپاه برای گردش سریع کارهایش که حق هم همین است ذیحسابش معاون محترم مالی است.یعنی وزارت اقتصاد پذیرفته که معاون مالی سپاه ذیحساب هم باشد . خوب مامی گوئیم چرانمی شودکه تک تک معاونین مالی وزارتخانه ها اگرمامی خواهیم بپذیریم آنها هم بشوند ذیحساب یعنی چراما قانون راآنقدرسخت ومشکل بگیریم که یک عده ای بتوانند ازبالای این دیوار ردبشوند،یک عده ای که ناشی باشندبه لحاظ اجرائی به دیواربزنند، یک عده ای هم اززیردیوار. نهایتا"من معتقدهستم (نکته آخر)اگربپذیریم این پیشنهاد رأی بیاورد بعیدمی دانم که مسوول اجرائی موافقت بکند که اختیارمالی اوبه دست فردی داده بشودکه بعدا"علی الدوام اودچارمشکل خواهدبود.یعنی بعدا"گرفتن موافقت ازیک مسوول اجرائی برای اینکه فردی به عنوان ذیحساب انتخاب بشود،منصوب بشودبااین اختیارات بسیاربسیار دشوارخواهد بود. شاید اگرمی شد که باپیشنهاد وزارت اقتصاد وحکم وزیردراین صورت یک مقدارقابل تحمل بود. ولی به این شکلش مشکل ایجاد می کند. رئیس _چه فرق می کند ؟به هرحال یک پایش دست آن است . مهاجرانی _نظارت رامامعتقدهستیم باشدولی این شکل تصدی… رئیس _ یعنی این پیشنهاد باحکم فرق نمی کند. یعنی اگریک طرفش رادادیم دست وزارت اقتصاد قضیه همین می شود که جنابعالی می فرمائید. چه پیشنهادباشد چه تصویب باشد. به هرحال شما موافق نیستنداین جمله اضافه بشود؟اگرنشودخیلی کم می آید. مهاجرانی _ باید به یک شکلی یک راهی برای اصلش پیدا کنیم . رئیس _حالا به حذف اصلش که مجلس رأی ندادیعنی بعد قاعدتا"اینهائی که رأی ندادند رأی به بقایش می دهند شما موافقت کنیدکه … مهاجرانی _بیان درواقع مشکلی بودکه این مشکل راحل نمی کند. رئیس _آقای صفاتی (رئیس دیوان محاسبات)_ بسم الله الرحمن الرحیم .بنده یک جمله فقط عرض می کنم که اگرمسوولیت تقسیم بشودبین دستگاه کشمکش آنوقت خواهیم داشت بین دستگاههای مختلف باوزارت دارائی واین باعث فلج شدن امورمالی درسراسرکشورمی شود وبنابراین بنده بااین پیشنهاد مخالف هستم . رئیس _کمیسیون بفرمائید. هاشم حجازی (مخبرکمیسیون)موافق هستیم . رئیس _مخبرکمیسیون ورئیس کمیسیون بااین پیشنهاد موافق شدند. دکترزرگر_ باید اعضاء کمیسیون موافقت کنند. رئیس _خوب حالا نکنند که به نفع شما است . دکترزرگر_مامی خواهیم برود،شورای نگهبان ردکنند. رئیس _خوب ردبکندماهمین رااصلاح می کنیم .اگرازشورای نگهبان هم که قاعدتا"برمی گرددبرگرددهمین اصلاح میشود یعنی یک رابطه ای داده می شودبه دستگاه مربوط. مهاجرانی (معاون نخست وزیر)_ اصلش که رأی نیاورد می شود اصلاحیه آورد. رئیس _حالا که پیشنهاد حذف رأی نیاورده مجلس الان باحذف ذیحسابی موافقت نکرده فقط می ماند که ذیحسابی رایک پایش رابدهیم به دستگاه اجرائی مربوط که … محلوجی _ آقای هاشمی الان هم همین اصلش که فرقی نکرده ،شما می فرمائید دادیم به دستگاه . رئیس _حالا آن بحث دیگری است .ببینیدآقایان نماینده ها رأی ندادند به حذف ذیحساب ./184نفرحاضرندپیشنهاد این است که همان مطلبی که درشوراول بوده ودراصل طرح هم بوده بیاید،عبارت اینجوری بشود.((ذیحساب مأموری است که به پیشنهاد وزارت اموراقتصادی ودارائی وموافقت دستگاه ذیربط وبه موجب حکم وزارت اموراقتصادی تاآخر))یعنی پیشنهاد وتأیید اضافه می شود اینجا. موافقان بااین پیشنهاد اصلاحی قیام بفرمایند.(عده کمی برخاستند)بیشترین رقمی که گفتند برای ایستاده 85نفراست بنابراین رأی نیاورده است. حالا اصل ماده راهیمن جوری که هست بایدرای بگیریم . محلوجی _اخطارقانون اساسی دارد. رئیس _اخطارقانون اساسی مانع رأی گیری نمی شود آقایان توجه کنند. محلوجی _پس شما قبول دارید. رئیس _بله منهم قبول دارم که اشکال قانون اساسی دارد اگربه این رأی می دادیم اشکال برطرف می شدحالا مجلس به اینهم رأی نداد. آقایان یک اصلاح دیگرهم کمیسیون داده عبارت راتوجه بفرمائید .آقایان این راخواهش می کنم توجه بفرمائید که مابازاصلاح عبارتی داریم .سه سطراول ماده 31را آقای موحدی بخوانید منشی _ماده 31به این صورت است یعنی خبرماده راآورده بودند درآخربند5که برای خیلی ها ابهام آمیزخواهدبود وقتی قانون رابخوانند، به این صورت ماده 31اصلاح شد.ذیحساب مأموری است که به موجب حکم وزارت اموراقتصادی ودارائی از بین مستخدمین رسمی واجدصلاحیت آن وزارت به منظوراعمال نظارت وتأمین هماهنگی لازم دراجرای مقررات مالی ومحاسباتی واعمال سیاستهای مالی دولت به این سمت منصوب می شود ووظایف وی به شرح زیراست. رئیس _آقایان اینجا دریک نامه اصلاحیه شان اینطورنوشته اند بعدازبند5 این اضافه شده: ((دروزارتخانه ها،موسسات دولتی وشرکتهای دولتی ودستگاههای اجرائی محلی وموسسات ونهادهای عمومی غیردولتی به این سمت منصوب می شود.هم اینها رابرده اند بعدازبند5.پیشنهاد مااین است که این جلوتربیایدهمه اینها قبل ازبند1اصلابشود. چون درعبارت بافاصله 5-6سطرماخبررابیاوریم موقع خواندن همه برایشان نامفهوم است .پس اینجوری می شود((دراجرای مقررات مالی ومحاسباتی واعمال سیاستهای مالی دولت وانجام سایرووظایف دروزارتخانه هاوموسسات …(اینها همه اینجا می آید)منصوب می شود ووظایف وی به شرح زیراست.خوب بقیه اش رابخوانید. 1-اداره امورمالی ومحاسباتی ونگاهداری وتنظیم حسابهای برطبق قانون وضوابط ومقررات وزارت اموراقتصادی ودارائی وصحت وسلامت آن. 2- حفظ اسناد ودفاتر مالی . 3-نگاهداری وتحویل وتحول وجوه ونقدینه ها وسپرده واوراق بهادار. 4-وصول وایصال درآمدها . 5- نگاهداری حساب واموال دولتی ونظارت براموال مذکور. تبصره 1ذیحساب ازنظراداری وانضباطی زیرنظروزیریارئیس دستگاه مربوطه فعالیت می نمایدوازنظربقیه امورتابع ضوابط ومقررات وزارت اموراقتصادی ودارائی می باشد. تبصره 2- وزارت اموراقتصادی ودارائی مجازاست مادام که کادر ذیحسابی وزارت مذکورتکمیل نشده است درموارد لزوم ذیحسابان شرکتهای دولتی راازبین سایرکارمندان رسمی ذیصلاحیت دولت به ترتیب فوق منصوب نماید. تبصره 3-ذیحساب موسسات ونهادهای عمومی غیردولتی موضوع ماده 5این قانون درمورد وجوهی که ازمحل درآمد عمومی دریافت می دارند باحکم وزارت اموراقتصادی ودارائی باموافقت آن دستگاه منصوب خواهند شد. یکی ازنمایندگان _اخطارقانون اساسی دارد. رئیس _بله اخطارقانون اساسی وارد است دیگرمانمی توانیم کاری بکنیم غیرازاخطار.اخطارکردیم . اگراصلش رأی نیاورد پیشنهاد اصلاحی می شود داد. محلوچی _پیشنهاد حذف داده بودیم. رئیس _بلی پیشنهاد حذف دوباره مطرح می شود . اگراصل ماده ای رأی نیاورد بلافاصله برای حذفش رأی می گیرندواگرحذفش هم رأی نیاورد اصلاحات با رأی می گیرند. 184نفرحضوردارند موافقان باماده 31أنگونه که قرائت شدقیام بفرمایید (عده کمی برخاستند)حدود 80نفرازآقایان موافق این ماده هستندبنابراین تصویب نشد.حالاحذفش رادوبارهبایدبه رأی بگذاریم . آقایان ماده 100راملاحظه بفرمائیداینطوری است اگراصل ماده ای رأی نیاوردبدون بحث حذفش رابه رأی می گذارند. وافی _این درصورتی است که حذفش قبلا" رأی گیری نشده باشد. رئیس _نه، آن دیگرمتکی به این نیست آن قسمت ماده 100رابخوانید. ماده100-...وپس ازردیاقبول پیشنهاد نسبت به اصل ماده رأی گیری به عمل می آیدوچنانچه به تصویب نرسیدنسبت به حذف ماده بدون مذاکره رأی گیری خواهدشدودرصورتی که حذف ماده به تصویب نرسیدپیشنهادهای اصلاحی تازه درهمان جلسه پذیرفته می شود. رئیس _آن غیرازاین است آقای وافی. یک باردیگرهم همین بحث شده بود درهمین مجلس. آن حذفی که قبلاگفتند به دلیل دیگری بوده، حالا چون اصلش رأی نیاورده این رابرای خلاص شدن ازبن بست پیشنهاد کرده اند.اگراصل ماده حذفش رأی نیاوردمی رویم سراغ پیشنهادهای اصلاحی./185نفردرجلسه حضوردارند.کسانی که باحذف ماده 31موافق هستند قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند)تصویب نشد.حالا یکربع ساعت تنفس می دهیم وبعداز تنفس پیشنهاد اصلاحی رامطرح می کنیم . (جلسه درساعت 10/10به عنوان تنفس تعطیل ومجددا"درساعت 45/10به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد). رئیس _بسم الله الرحمن الرحیم .جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است.همانطورکه آقایان یادشان هست نه حذف ماده رأی آورد، نه اصلش رأی آورد.الان ماطبق آئین نامه پیشنهاد جدید می توانیم بپذیریم. ازبین پیشنهاد هائی که رسیده اولین وجامع ترین آن رامطرح کنید.آقای محلوجی بفرمائید.خواهش می کنم برادران توجه بکنندکه این مسأله اگرکم توجهی بشودممکن است یکی دوروزوقت جلسه رابگیرد آخرش هم برگردیم به همین جائی که الان هستیم . محلوجی _بسم الله الرحمن الرحیم .من خواهش می کنم برادران نماینده توجه بفرمایند.اولاتشکرمی کنیم ازمجلس محترم که به اخطارقانون اساسی توجه فرمودند وبه آن اصلش رأی ندادند دوم هم اینکه مجلس باآن پیشنهادات موافقت نکردکه حاکمیت مطلق وزارت اقتصاد ودارائی بود چون به هرحال دلش به حال کارهای اجرائی مملکت می سوزد.پیشنهاد جدیداین است که ((ذیحساب مأموری است که به پیشنهادوزارت اقتصاد ودارائی وحکم وزیردستگاه ذیربط ...آقای موحدی آن پیشنهاد کاملش خدمتتان است که به پیشنهاد وزارت اقتصاد ودارائی وموافقت دستگاه ذیربط باحکم وزیریارئیس دستگاه ذیربط منصوب گردد. درصورتی که به توافق نرسیدند نخست وزیرظرف دوهفته فردی رابه عنوان ذیحساب تعیین خواهد کرد. محلوجی _ بنابراین آن اخطارقانون اساسی بااین پیشنهاد دیگرازروی این ماده 31برداشته می شود.یعنی مجلس محترم به یک وزیری رأی داده، پیشنهاد وزارت اقتصادودارائی به عنوان یک ذیحساب مطرح است همان وزیرمربوطه حکمش رامی دهد.اگر تخلف مالی کرده باشند،هرمسأله ای درآن دستگاه پیش بیاید، همان وزیری که مجلس به او رأی داده خودش هم بیاید ،پاسخگو بشود.حالا می رسیم به اینکه اشکال داریم یعنی فردا ممکن است که این آقایان به توافق نرسندیعنی همان اشکالی که وارد هم بوده تابه حال به قانون محاسبات عمومی درمورد ذیحساب آن وقت هست که نخست وزیرظرف دوهفته می آید رسیدگی می کندبه این مسأله به هرحال نخست وزیراشرف داردبه کارهای اجرائی مملکت ،نخست وزیراشراف دارد به مسائل مالی مملکت ومی آید وآن ذیحساب رامعین می کند.به این ترتیب هم مامشکل دستگاه اجرائی مان حل می شودوهم اینکه کلیه مسائلی که گفته می شود که اخطارقانون اساسی هست، آن وزیربه هرحال رأی داردولی وقتی یک نفرازیک دستگاه دیگرباحکم وزارت اقتصاد آنجا رفت آن نمی توانددیگرپاسخگوی مسائل مالی باشداین مشکل هم برطرف میشود.من خواهش می کنم برادرهای محترم توجه کنندبه این پیشنهاد وبه آن رأی بدهندتااین مشکل ازسرراه برداشته بشود والسلام . منشی _آقای زواره ای مخالف . زواره ای _بسم الله الرحمن الرحیم.اصولا کارذیحساب این است که فقط هزینه راباقانون تطبیق می کندپیشنهاد مال خود وزارتخانه است ودرهروزارتخانه فقط ذیحساب ازطرف دارائی است بقیه کارکنان ازمعاونین ذیحساب تاکل کارکنان مالی هروزارتخانه کارمندان همان دستگاه هستند.علت اینکه این وضع رادرگذشته هم پیش بینی کردنداین بوده است که اولاذیحساب مسوول ومأمورخزانه است. نماینده خزانه است، پولی که خزانه میدهد درحدود مقررات قانونی هزینه بشود. بیشترازاین هم دخالتی ندارد. فرض بفرمائید (من باچند تاازبرادرها این مطلب رامطرح می کردم)هزینه اجاره ساختمان یاهزینه هائی که درماده5 قرارمی گیرد. اگردربودجه پیش بینی شده باشد ذیحساب نمی تواند بگوید این ساختمان ارزشش مثلا 2هزارتومان است شما 10هزارتومان اجاره کرده اید.خیراووقتی که بودجه پیش بینی شده می پردازد.اما اینکه بیایند ببینند مسوولین به وظیفه شان درست عمل کرده اند یانکرده اند؟دستگاههای دیگری است، بازرس کل کشورهست ودستگاه قضائی کشورهست. بنابراین ذیحساب اینکه اینقدراینجا سروصدا می شود بعضی ازبرادرها اظهارنگرانی می کنند.ذیحساب جزاجرای قانون کاردیگری نمی کند.یعنی می گوید این خرجی که شما میخواهید بکنیددرمحدوده مقررات قانونی هست یانیست . اگرضوابط هزینه اشکال دارد باید ضوابط هزینه راعوض کرد،ربطی به ذیحساب ندارد.به هرصورت که باشد آیاآقایانی که دردستگاههای اجرائی غیراجرائی ،مجلس قوه قضائیه هستند می خواهندبیت المال مسلمین رامنطبق بامقررات قانون هزینه کنند یابه میل واراده خودشان ؟اگر بخواهند به میل وارده خودشان هزینه کنند نه دیوان محاسبات می خواهیم ،نه رسیدگی های دیگرمی خواهیم ،نه ذیحساب می خواهیم ،نه خزانه می دهیم. خوب هرکسی هرجا بگیرد،خودش هم هزینه کند. ولی اگرقراراست منطبق بامقررات قانون هزینه بشود چه ذیحساب باشد، چه غیرذیحساب باشد، چه ازدارائی بیاید، چه ازجای دیگروقتی می خواهد وظیفه اش رانجام بدهد مواجه بامشکل خواهدشد. بله وقتی وزیریافرض بکنید مسوول دستگاه نمی خواهد طبق قانون هزینه بکند.تازه دادند اگریک جائی مصالح یک وزارتخانه ای، یک موسسه دولتی اقتضاء می کندبه مسوولیت خودش به ذیحساب بگوید این هزینه راشمابه مسوولیت من انجام بده خیلی خوب اوبعدگزارشش رامی دهد. اینکه نگرانی ندارد که ذیحساب را دارائی انتخاب بکند. بعداینجا آقایان پیش بینی می کنندکه حکمش راوزیربدهد.اصلا فلسفه این که گفتندذیحساب بگوید این هزینه مال دارائی باشد برای اینکه کارمند یک دستگاه تابع رئیس دستگاه وتابع وزیراست برای اینکه مفاسد مالی بعدش پیش نیاید ممکن است موافق محترمی که می خواهد بعدا"صحبت کند بگوید الان یادرگذشته نبوده است . مثلا باوجود ذیحساب فساد مالی جائی نیست. بلی هست ولی من الان نه متقضی هست که بگویم ،نه وقتش هست که این مسأله رابگویم. اگررسیدگی دقیق بشود بلی عرض شود جلواوهم گرفته می شود. ولی اگرکارمند یک دستگاهی شدیاقرارشد حکمش راوزیربدهد، یارئیس آن سازمان ،تسلیم اوباید باشد واصل قضیه وفلسفه این بوده که اوتسلیم نباشدناوقانون راحاکم کند، اوتابع قانون باشد، اوتابع وزارتخانه دیگری است، اونماینده خزانه است بنابراین میگوید این خرجی که شمادستورمیدهیداین هزینه ای راکه شما دستورمیدهیدباقانون تطبیق نمی کند.اگرباقانون تطبیق نکردچون کارمندجای دیگری است ازوزیرایندستگاه ترسی ندارد، واهمه ای ندارد. اما اگرحکمش رادراختیارآنها گذاشتید اوقاعدتا"تسلیم خواهدبود.فردا سرنوشتش به دست آن وزیروآن رئیس آن موسسه وآن تشکیلات بستگی دارد. بعداگراین آقایان اختلاف کردند چراآقای نخست وزیرذیحساب انتخاب کند؟مگرنخست وزیرذیحساب میشناسد؟این اصلاکاردارائی است این کاروزارت دارائی است این حرفه آنهااست، اینها افرادرامیشناسندکه چه اشخاصی صلاحیت دارندواین افراد تخصص دارند ،ندارند؟مگرکارنخست وزیرذیحساب تعیین کردن است؟ که بیاید وقتی که اینها اختلاف کردند.چرا ما زمینه رابرای اختلاف بازبگذاریم ؟اصلا چرا بگذاریم که زمینه اختلاف پیدید بیاید؟((آن که حساب پاک است ازمحاسبه چه باک است))؟ اگرقرارباشد مسأله ای درپس قضیه نباشد چه نگرانی دارند ازاینکه ذیحساب رادارائی باحکم وزیرتعیین کند، چه مشکلی ایجاد میکند؟برادرمان آقای محلوجی مدام التهاب هم به خرج می دهند.بنده هم 4ماده درخدمت جناب آقای هاشمی دروزارت کشورمعاون مالی اداری بودم (درسخت ترین شرایط انقلاب سال 58)نزدیک 2سال هم خدمت جناب آقای مهدوی کنی بودیم.بنده معون مالی بودم هیچگاه باذیحساب دارائی اختلاف پیدانکردیم برای اینکه ماکارخلاف قانون نمیخواستیم بکنیم .بزرگترین مشکلات مملکت هم آن روزبه دوش وزارت کشور بودوچون نمیخواستیم کارخلاف بکنیم اگرمی آمد، میگفت این خلاف است ماازاو تشکرهم میکردیم برای اینکه دستورخلاف نداده باشیم . وهیچوقت هم مااختلاف نداشتیم.بنابراین ،این پیشنهاد مشکل راحل نمیکند، بلکه مشکلاتی اضافه می کند. فرداهرکسی راکه موسسه مأمورپذیریاذیحساب پذیرمطابق میل خودش ، تسلیم نظرخودش، موافق نظرخودش یافت قبول می کند،نیافت قبول نمی کند.حکم رامی فرماید وزیربدهد عزلش را چه کسی می دهد؟آیاوزیردارائی درعزل ونصب دخالتی داردیاندارد؟اگرندارد بیائیم اصل قضیه راحذف کنیم بگوئیم خود وزارتخانه ذیحساب تعیین می کند، خودش هم عزل می کند ، خودش هم نصب می کند. نصبش باوزیرعزلش باچه کسی است ؟وبعدما زمینه اختلاف نگذاریم. آن چیزی که تصویب شده منطقی است ، اصولی است . بسیارصحیح است، بسیاردرست است وکسانی که بخواهند قانون رامراعات کنندنگران نمی شوند اما اگربخواهند خلاف قانون هرچه اراده خودشان بخواهد حاکم بشود بلی باید نگران باشند ازاین که یک سدی جلوشان باشدوبگوئید آقا این هزینه ای که شمامی خواهی بکنی باقانون تطبیق نمی کند اینجا باید نگران بشود. رئیس _من به عنوان موافق این پیشنهاد صحبت می کنم : بسم الله الرحمن الرحیم، حالاآقای زواره ای نگفتند پس چه کاربکنیم رأی نیاورد آنکه اینجا بود همین است که ایشان دفاع می کنند این که حالا رأی نیاورده مابایدیک کاری بکنیم اولا این ماده تصویب بشودوثانیا"نظریات اکثریت نمایندها هم تأمین بشوددوطرف قضیه نزدیک به هم بودند یعنی کسانی که به این ماده رأی می دادندوآنهائی که به حذفش رأی می دادند هردوشان نزدیک بین 80و90بودند.لذا باچند نفرکه نظرشان تأمین بشودممکن است مشکلمان حل بشود.چند اشکال هست وچنداصل هست که ماباید داشته باشیم . یکی لزوم نظارت است دراین شکی نیست.یعنی مااگرنظارت مالی را ازدست بدهیم ضررمی کنیم باید دراین پیشنهاد این تأمین بشود که الحمدلله هست، اینجا به هرحال ذیحساب می آید وذیحسابی باید نظارت بکند ووظیفه اش است. یکی اجرای قانون است که آقایان می گویند، هیچ کس نمی گوید که قانون اجراءنشود، هرکس ذیحسابی راتعیین می کند به هرحال باید قانون اجرابشود وهرکس هم قانون رانقض می کند ازاوبازخواست می کنیم دراینجاهم بحثی نداریم. یک مشکلی که وجود دارد وآقای محلوجی ودیگران ازآن می نالند تابه حال هم دراین مجلس ماخیلی وقت مصرف کردیم هرروزتبصره وپیشنهاد اصلاحی داشتیم کندی کاراست.دائما"برای خلاصی ازقانون محاسبات وبرای همین چیزها اصلاحیه می آورند.برای اینکه کارکندپیش نرود .طرح مثلافولادمبارکه خارج ازقانون محاسبات ، 30%طرح فلان خارج ازقانون محاسبات ودائما"ما اینها راداریم. ماانتظارداشتیم قانون محاسبات به گونه ای پیش بیاید که دیگرهرروزاین مسأله رانداشته باشیم یعنی کندی کارراهنورحل نشده دراین ماده ای که وجود دارد. مسأله دیگری که هست لوث مسوولیت هااست ما الان می خواهیم ازوزراءسوال بکنیم چرااین طرح اجرا نشد؟چرااین کارکند پیش رفت ؟هروزیری می تواندبیاید اینجابگوید که مهمترین گردنه مسائل مالی است ، تخصیص اعتبارات ووزارت اموراقتصادی ودارائی اینجا درمسوولیت بامن شریک است .ما جوابی نداریم اگرروزی مطرح بشود ، چه جوراین راحل کردیم ، چه جوابی می خواهیم بدهیم؟ مشکلی که وجود دارد درپیشنهادقبلی که رأی نیاورد این بود که پیشنهاد وزارت اموراقتصادی ودارائی وتأییدوزارت مربوطه … یک اشکالی بودکه واقعی بود وآن این بودکه اگرتوافق نکردند چه؟ اگراین دوپیشنهادموافقت نکردند وکارمملکت معطل ماند .بلی، واقعا"این اشکال بود ماهم آن هم اشکال گفتیم که بعدا"باید حل کنند.ودراین پیشنهاد حل شده اگرچنین موردی پیش آمد نخست وزیر کسی است که مسوول کل این جریان اجرائی است وکمترازدیگران دلش برای طرح ها نمی سوزد وظیفه هم به اودادیم که ذیحسابی که بتواند هم برامورنظارت بکندوهم کارراکند نکند، تعیین می کند بنابراین بن بست نداریم. یعنی اگراین دونفرباهم نساختندوباهم توافق نکردند نخست وزیردرظرف 2هفته دخالت می کند وکسی راتعیین می کند تااینها برای بعدباهم موافقت بکنند.اینها وقتی ببینندنخست وزیررابالای سرشان عمل میکندطبعا"توافقشان رازودتر انجام میدهند. نقش وزارت اقتصاد محفوظ است برای اینکه میخواهد نظارت بکندفردی راپیشنهاد میکندواین کسی که ازطرف وی پیشنهاد شده بایددائما"نظارت بکندونظرش رابدهد، اگرتخلفی می بیندبدهد. پس نقش اوهم محفوظ است. بنابراین مافکرمی کنیم درحال حاضرشاید ماازنو می خواستیم یک ماده ای بنویسیم درکمیسیون کارمیکردیم کارشناسهابودندکاملترازاین مینوشتیم. به نظرمیرسدفعلااین پیشنهادی که الان مطرح شده.مشکل راحل میکنداگراین پیشنهاد هم تصویب نشود.پیشنهاد مشابهی جای این میآید.حالا ماپیشنهادهای دیگرراهم دیدیم یکی گفته مثلا((ازطرف نخست وزیرحکم صادربشود)) این چه فرقی میکند؟ که حالاما بیائیم پیشنهادها راعوض بکنیم.اگرپیشنهادی دیگری بود که نظردوطرف مجلس راتأمین میکردخوب بود. فعلاکه مادراینها چیزی ندیدیم. موافقت بکنیدفعلابااین شکل این حل بشوداگربه مشکلی برخوردکردخوب قانون عادی است.درظرف یک سال یک پیشنهاد اصلاحی داده میشود وبرای اجرایک چیزکاملتری رامیآوریم تصویب میکنیم.موافق صحبت کردحالادولت وکمیسیون صحبت کنند. ماخواهش می کنیم دولت وکمیسیون هم باماهمکاری کنندمارا ازبن بست دربیاورند. مهاجرانی (معاون نخست وزیر)_ دولت موافق است اگرکمیسیون موافقت بکند. رئیس _دولت هم خیلی مخالفت نکند(خنده رئیس ) مهاجرانی (معاون نخست وزیر)_بسم الله الرحمن الرحیم ،باتوجه به مجموعه شرایطی که بحثش اجبارهست یعنی بنا گریزبایستی این ماده اصلاح بشودبااصل پیشنهاد ماموافق هستیم به اضافه توضیح این 3نکته : اولااصل ذیحسابی ونظارت مرتفع نشده یعنی ذیحساب وجودداردنظارت انجام میشود. دوم امرتصدی امورمالی که درماده 31مجلس محترم که رأی نداددرشکل موجودی که پیشنهاد مطرح کرده به یک معنا دراختیارخودوزارتخانه است. یعنی شبهه قانون اساسی هم رفع شده. نکته سومی که آقای زواره ای هم اشکال کردنددرواقع آن توضیح برای رفع یک سری استثناهست اینجورنیست که درعمل همیشه دروزارتخانه هاوموسسات دولتی وشرکتها درموردتعیین ذیحساب اختلاف پیش بیایدمن اعتقاد دارم اگرتفاهمی که وزارت اموراقتصادی ودارائی باوزارت سپاه انجام داده که معاون مالی وزیرذیحساب هم هست اگرهمین تفاهم درموردهمه وزارتخانه ها وشرکتها وموسسات انجام بشودمشکلی نخواهدبود.یعنی اداره امورمالی دست معاون مالی وزارتخانه است ضمنا"به عنوان ذیحساب هم مسوول است بایستی آن وظایفی راکه عنوان ذیحساب داردانجام بدهددوگانگی هاومعطلی هاومشکلات هم مرتفع خواهدشد. نکته آخراین است که اصل یکصدوسی وچهارم قانون اساسی می گوید: ((ریاست هیأت وزیران بانخست وزیراست که برکاروزیران نظارت داردوبااتخاذ تدابیرلازم وهماهنگ ساختن تصمیمات دولت می پردازد.)) لزوما"وقتی که اختلاف نظری پیش آمد به نظرمی رسدکه برای حل آن اشکال ورفع آن بن بست، نخست وزیراولی است به اینکه آن مشکل رابرطرف کندبه این وضع ماکاملا بااین پیشنهاد موافق هستیم . رئیس _آقای صفاتی بفرمائید. صفاتی دزفولی (رئیس دیوان محاسبات)_ بسم الله الرحمن الرحیم ،من یک جمله خدمت برادران وخواهران عرض میکنم روی این نکته دقت بفرمائید که مامتجاوزاز600ذیحساب درسراسرکشورداریم.ازشهرستانهای مختلف ومراکزاستانها تا دستگاههائی که درتهران هستند.وطبیعی هم هست که یک دستگاه اجرائی اگرذیحساب هم جهت باخودش نباشد.وهم جهت باخودش نبیندبااوموافقت نمیکند.آن وقت آیاامکان پذیراست که این همه اختلافاتی که درسطح کشورمیتواند بروزکندوکاررا به نخست وزیرارجاع بدهیم آیااین پیشنهاد اصلاامکان پذیراست؟ من فکرمی کنم که عملابااشکالات ومشکلات زیادی مواجه میشویم واین پیشنهاد نمیتواند راهگشای این قضیه باشدوبرادران دیگری هستندکه پیشنهاداتی داده اند من فکر میکنم پیشنهادات آنها اگرمطرح بشود بهترازاین پیشنهاد هست. رئیس _آقای حجازی به عنوان مخالف بفرمائید. هاشم حجازی (مخبرکمیسیون محاسبات)_ بسم الله الرحمن الرحیم ، آن چه راکه بااکثریت نمایندگان عضوکمیسیون دیوان محاسبات صحبت کردیم اکثرشان مخالفند به خاطراینکه اقتصاد ودارائی مسوول خزانه است ومأمورپرداخت. حالااگرحکم راکسی دیگربدهدومسوولیت پرداخت به عهده این وزارت اقتصاد ودارائی باشد، این لوث مسوولیتها است به خاطراین است که کمیسیون مخالف مسأله است. رئیس _پیشنهاد رابرای رأی گیری میخوانم. این که خوانده میشودیعنی کل ماده راما رأی میگیریم.بعدازاین پیشنهادها اینجوری است. هرپیشنهادی راکه مطرح میکنیم کل ماده رابااین پیشنهاد رأی می گیریم یعنی دیگراینطورنیست که کل ماده را بخواهیم جدارأی گیری بکنیم. زواره ای _آقای هاشمی !من اخطارقانون اساسی دارم. رئیس _اخطارقانون اساسی به چه؟(زواره ای _ذیلش باقانون اساسی مغایرت دارد)به پیشنهاد شماکه مخالفت کردیدو همه آنهاراگفتید.دوباره که نمیشودمخالفت بکنید.بفرمائید. زواره ای _اصل 134راکه آقای مهاجرانی هم خواندندعنایت بفرمائید. ((ریاست هیأت وزیران بانخست وزیراست که برکاروزیران نظارت داردوبااتخاذ تدابیرلازم وهماهنگ ساختن تصمیمات دولت میپردازدوباهمکاری وزیران برنامه وخط مشی دولت راتعیین واجرامیکند)). نخست وزیرهمآهنگ کننده ونظارت برکاروزیران است. نخست وزیرنمیتواند به ذیحسابی حکم بدهد که این آدم ذیحساب باشدیاذیحساب نباشد.درموردانتصابات درون وزارتخانه ها این ازاختیارات خود وزارتخانه ها است مگرآن مسأله ذیحساب که مسأله دیگری داردواین اگربه شورای محترم نگهبان برودقطعا" این رابرمیگرداند. رئیس _خیر، ماتابحال مکررچیزهائی رادرمجلس تصویب کردیم که درمواردی که اختلاف هست، همینطورچیزهائی گذاشتیم که مأموری رانصب کردندوآنها دیگراختلاف نکنند.تابه حال نظیراین تصویب شده مگراینکه جدیدا" شورای نگهبان اگرنظری دادماقبول میکنیم.عبارت پیشنهاد این است . ((ذیحساب مأموری است که به پیشنهاد وزارت اموراقتصادی ودارائی وموافقت دستگاه ذیربط باحکم وزیرمربوط یارئیس دستگاه مربوط منصوب میشوددرصورتی که درمدت دوهفته به توافق نرسیدندنخست وزیرظرف دوهفته فردی رابه عنوان ذیحساب تعیین خواهدکرد.)) یعنی حداکثریک ماه میتواندمعطل بشود/184نفرحضوردارندموافقان بااین پیشنهاد اصلاحی قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند)تصویب نشدپیشنهادبعدی رامطرح کنید. منشی _پیشنهاد بعدی ازآقای موحدی ساوجی است که درماده 31فرمودند: ((ذیحساب مأموری است که به پیشنهاد وزارت اموراقتصادی ودارائی وتأییدرئیس دیوان محاسبات به حکم وزیرامور اقتصاد ودارائی تاآخر...)) موحدی ساوجی _بسم الله الرحمن الرحیم ،عرض میشود که همه این اخطارها راکه این قانون دادند مبنی براینکه دخالت میکندیک وزارتخانه دراموروزیر دیگر،این اخطارها بی اساس وبی ریشه است. بلکه عکس این قضیه است .یعنی همان اصلی راکه می خواننداین اصل بایددرواقع گفت که درست وتأییدهمین پیشنهاد است .مسأله خزانه وامورخزانه و ذیحساب مربوط به وزارت اموراقتصادی ودارائی است.ربطی به هیچ دستگاه دیگر، وزارتخانه دیگر،یاامورمالی واموراداری آنها نداردبرای اینکه کار راآسان کنندگفتنداین ذیحساب بیاید درآن وزارتخانه ودرآنجا نظارت بکند. والا ما میتوانستیم درقانون ذکرکنیم.منتها کارراسخت میکردوبگوئیم که هروزارتخانه ای که میخواهدمثلاخرج بکندتأیید اینکه این خرج مطابق این قانون هست یانه بیایدازوزارت امور اقتصادی ودارائی یاادارات کلش تأیید بگیرد.یعنی میتوانست وزارت اموراقتصادی ودارائی ذیحساب خودش رادروزارتخانه درادارت کل درتمام استانها تعیین کندوبعدهم بگویدهردستگاه هراداره ، هروزارتخانه میخواهد خرج کندبرای اینکه معلوم بشود درچهارچوب قانون هست یانه وازخزانه میخواهد برداشت بکند، حتما"باید بیایدبرود آنجا وازاو تأیید بگیرد. حالابرای اینکه کاررا آسانترکنند، مشکل رفع بشوددرداخل هر وزارتخانه ودستگاه ذیحساب ازاقتصاد ودارائی باشد، دیگرمراجعات مکررلازم نباشد آمدند این کارراکردند.بنابراین مسأله ،مسأله ذیحسابی است مسأله دیوان محاسبات است ومن پیشنهادم این است که اصولا وزارتخانه ذیربط ارتباطی به امرذیحسابی ندارد. واین ذیحسابی مأموری است که باپیشنهاد وزیراموراقتصاد ودارائی وتأییددیوان محاسبات چون گزارشات این ذیحسابی دربعضی مواردمستنددیوان محاسبات است. وباحکم وزیراموراقتصادی ودارائی نصب بشود.این پیشنهادی است که من برای رفع انی مشکل داده ام. رئیس _اخطارقانون اساسی که قبلاشده بود،چه جوابی میدهید؟ موحدی ساوجی _جوابش رادادم. این ذیحسابی مربوط به وزارت اموراقتصاد ودارائی است ربطی به وزارتخانه دیگر ندارد. رئیس _آقای محلوجی به عنوان مخالف بفرمائید. محلوجی _بسم الله الرحمن الرحیم، من میگویم پیشنهادآقای موحدی ساوجی من خواهش میکنم برادری که می خواهد موافقت بکند.فقط جواب این رابدهد.شما که میفرمائیدذیحساب رااقتصاد ودارائی تعیین بکندوبه وزارتخانه دیگربفرستدجواب این راچه می دهند؟اگراین راجواب دادید مابه این رأی میدهیم. ((اصل یکصدوسی وهفتم_ هریک ازوزیران ، مسوول وظایف خاص خویش دربرابرمجلس است ولی دراموری که به تصویب هیأت وزیران میرسدمسوول اعمال دیگران نیزهست.)) من میگویم آن آقائی که پیشنهاد میدهندتاحالامایک مشکل داشتیم میگفتیم ذیحساب اگرتوسط وزارت اقتصاد ودارائی تعیین بشود این اگررفت توی یک وزارتخانه صنعتی وزارت کشاورزی آموزش وپرورش این افراداگراشکال مالی بیایددیگرشما نمیتوانیدازوزیرکشاورزی یاآموزش وپرورش یاوزیرصنعتی سوال بکنیداین اشکال راماداشتیم حالاایشان آمده یک مشکل دیگری هم به آن اضافه کرده میگویدوزارت اقتصاد ودارائی پیشنهادبکند، دیوان محاسبات هم تأیید بکندبعدش دوباره برگردد وزارت اقتصاد ودارائی ، آن حکم بدهدبرود دروزارت صنعتی ،بروددروزارت کشاورزی ،این رفع مشکل است؟یااین مشکل رااضافه تر کردن است؟من خواهش می کنم موافق محترم بااین پیشنهاد توضیح بدهد چطوری این اخطارقانون اساسی راتوانسته پاسخ بدهدوالسلام . منشی_ موافق آقای نادی. غلامحسین نادی_ بسم الله الرحمن الرحیم، آقای محلوجی بایدمدنظرشان باشد که اساسا"ذیحساب یک فردی است دروزارتخانه ای که مربوط هست صرفا"برای اجرای قانون است ولاغیر. یعنی شما هزینه جاری وهزینه عمرانی که دربودجه تصویب می کنیدمسوولش خودوزارتخانه است که هزینه میکندذیحساب درآنجا نشسته است که آیا طبق قانون بودجه، طبق قوانین دیگرکه معاف است یامعاف نیست این عمل میکندیاعمل نمیکندوالسلام نامه تمام. اگروزیرچون میخواهد دستش بازباشدچه موافق قانون باشدچه مخالف قانون. میخواهد عمل بشود.اوآن راتشخیص میدهد ومیخواهدعمل بشودبخصوص وزیرباشدیادستگاه اجرائی باشدکه ازقانون هم اطلاعات نداشته باشد.میگوید این حرفها من سرم نمیشود.درصورتی که تصویب هیات دولت وتصویب مجلس مبنی برجهت گیری وسیاسگذاری براین مسائل است.ذیحسابی که مسوولیت کل امورمالی راوزارت امور اقتصادی ودارائی به عهده داردومسوول خودش هست وگذاشته است دروزارت خاص چون مسوولیت امورمالی وزارتخانه هابه عهده وزارت اموراقتصادی ودارائی است حتما"باید ذیحسابی که درآن دستگاه قرارداده میشودازآن دستگاه نباشد.اگرازآن دستگاه بشادتابع وزارتخانه مربوطه است وهروزیری دستوربدهد اجرامیکند.هم اکنون نیزکه ذیحساب که درآن دستگاه قرارداده میشود ازآن دستگاه نباشد.اگرازآن دستگاه باشد تابع وزارتخانه مربوطه است وهروزیری دستوربدهد اجرامیکند. هم اکنون نیزکه ذیحساب ازوزارت اموراقتصادی ودارائی دروزارتخانه مربوطه وجودوحضوردارداگروزیربگوید من دستومیدهم توبایداجرابکنی، اجرامی کند فقط یک کارمی کند.میگویدآنچه وزیرمربوط دستورداده است خلاف است پس بایددردستگاه مربوطه که حتی خواسته وزیرهم هست ومامیتوانیم سوال بکنیم که خلاف شده یاخلاف نشده است بدهزینه کرده یابه هزینه نکرده است چه کسی است که باید گزارش بدهد؟صرفا"ذیحسابی است. وگرنه مثلادستوربدهدکه به عهده من یابه مسوولیت من شما این کارراانجام بده انجام میدهد منتها گزارش میدهد به دیوان محاسبات، گزارش میدهدبه وزارت اموراقتصادی ودارائی که این کارکه انجام گرفته است خلاف فلان تبصره است.خلاف فلان بنده است، خلاف قانون است. اگرآقایان ازقانون محاسبات ناراحت هستندباید ازکل قوانین ومقرراتی که درمجلس وبه تصویب هیأت دولت چه به عنوان طرح چه به عنوان لایحه است بایدناراحت باشند. برای اینکه آن مسائل راتنظیم کرده که اینگونه کشورکارانجام بدهد سیاست گذاری کندجهت گیری کند، انجام بدهد. اوفقط مواظب اجرای ضوابط ومقرراتی است که به تصویب رسیده است مسأله دیگری نیست. حتی خلاف اوراگزارش میدهد. ومن گمان میکنم آقایان وزارتخانه هامسائلی راکه دیوان محاسبات بررسی کرده تخلفات فراوانی است. متأسفانه هنوزمسأله تفریغ بودجه درنیامده. تفریغ بودجه دربیاید کل مسائل روشن میشود ومامعذلک آمدیم قطعش کردیم یک برهه ای اززمان راگفتیم ازیک سالهائی شروع بکنند. وچون دیوان محاسبات یک قدری فعال شده ومسائل درآمده من گمان میکنم همه وزارتخانه ها احساس ناراحتی میکنند.این احساس ناراحتی ندارد.به نظرمن کشورروی حساب وکتاب دربیاید ، روی ضابطه وقانون دربیاید،همه اش شکل میگیرد.همه موضعگیری ها درارتباط باآن تخلفاتی است که درآمده واگرقانون تفریغ بودجه به نظرمن دربیاید گمان میکنم کل مسائل روشن شودوالسلام . منشی _نماینده دولت بفرمائید. مهاجرانی (معاون نخست وزیر)_بسم الله الرحمن الرحیم ، پیشنهاد آقای موحدی ساوجی درواقع فرقی باآنچه که بودو مجلس محترم به حذفش رأی نداد، ندارد.درواقع بازگشت به همان مسیرهست منتها به یک شکل دیگری . این مطلبی راکه آقای نادی فرمودند که وزارتخانه ها یاوزراء ازقانون محاسبات ناراحت هستند یاازقوانین ، این یک نوع استقراء ناقص هست. اینجورنیست که وزارتخانه یاوزیری نسبت به اجرای قانون درواقع ناراحت باشداشکال واعتراض به خاطر بن بست هائی است که دراجرای کارپیش میآید. یعنی وزیراحساس میکندکه نمیتواند کارانجام بدهدبه همین لحاظ وظیفه اودرواقع نقض شده برنامه ای که بایستی انجام بدهدتکلیفی اوداردنقض شده. نکته دیگراینکه چه کسی گفته که اداره امورمالی وزارتخانه ها، وظیفه وزارت اقتصاد است؟ یعنی این کلی راما کجا پذیرفتیم ،کجاقانونی هست؟ نظارت برامورمالی، غیرازامورمالی است. به همین لحاظ مطلبی که آقای موحدی مطرح کردند که تأیید دیوان محاسبات راآوردند دربین موافقت وحکم که خود دیوان محاسبات هم موافق نیست هیچ نکته جدیدی نیست وآن اخطارقانون اسامی ومغایرتش همچنان به قوت خودش باقی است. ماهم مخالف این پیشنهاد هستیم. رئیس _آقای صفاتی بفرمائید. صفاتی دزفولی (رئیس دیوان محاسبات)_ بنده هم بااین پیشنهاد مخالف هستم. همان استدلالی که قبلاعرض کردم مشکلات وکشمکش هاراحل نمی کند بلکه زیادترمی کند.وبه علاوه دیوان محاسبات باتوجه به شناختی که من ازتوانش دارم اصولابرای این کاربه هیچوجه آمادگی نداردونمی تواند باوظایفی که درحال حاضرباامکانات محدودی که انجام میدهداگراین هم اضافه بشود مشکلات جدیدی بوجود می آوردکه به هیچوجه دیوان محاسبات برایش انجام چنین کاری درشرایط فعلی میسرنیست. رئیس _بسیارخوب کمیسیون هم مخالف است.آقای موحدی! شما درصورت اختلاف فکرنکردیداگردوتا اختلاف کردندچه ؟ موحدی ساوجی _ناچاراست که وزیردستگاه مربوطه موافقت کند. رئیس _نه ، وزیردستگاه اینجانیست.شما می گوئید دیوان محاسبات... موحدی ساوجی _دیوان محاسبات اختلاف ندارند. هادی _خود آقای صفاتی مخالفت کرد. رئیس _حالااومخالف است آن بحثی دیگری است. مامی گوئیم فرض اینکه وزیراقتصاد ودارائی پیشنهاد بدهدورئیس دیوان محاسبات قبول نکند. موحدی ساوجی_ فرض این است که باهم سازش می کنند. رئیس _اینطورنیست حالارأی گیری می کنیم. 182نفرحضوردارند.پیشنهاد آقای موحدی برای رأی گیری خوانده بشود. منشی _پیشنهاد آقای موحدی این است که صدرماده 31بشود: ((ذیحساب مأموری است که به پیشنهاد وزارت اموراقتصادی ودارائی و تأئیدرئیس دیوان محاسبات وبه حکم وزیراموراقتصادی ودارائی تاآخر...)) رئیس _نمایندگانی که بااین پیشنهاد برای تصویب ماده (31)موافق هستند قیام بفرمایند(معدودی برخاستند)تصویب نشد پیشنهاد بعدی مطرح کنید. منشی _پیشنهاد بعدی ازآقای دری است که درماده 31به این صورت اصلاح بشود: ((ذیحساب مأموری است که به موجب حکم وزارت اموراقتصادی ودارائی ازبین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت به منظوراعمال نظارت وتأمین هماهنگی لازم دراجرای مقررات مالی ومحاسباتی دروزارتخانه ها وموسسات دولتی وشرکتهای ودستگاههای اجرائی محلی وموسسات ونهادهای عمومی غیردولتی به این سمت منصوب می شود وانجام سایروظایف مشروحه زیررابه عهده خواهدداشت: 1. نظارت برامورمالی ومحاسباتی ونگهداری وتنظیم حسابهابرطبق قانون وضوابط ومقررات مربوط وصحت وسلامت آنها. 2. حفظ اسناد ودفاترمالی. 3. نگهداری وتحویل وتحول وجوه ونقدینه ها واوراق بهادار. 4. نگهداری حساب واموال دولتی ونظارت براموال مذکور. تبصره 1_ذیحساب زیرنظررئیس دستگاه اجرائی وظایف خودرا می دهد. رئیس _ماهم بااین پیشنهاد موافقیم . آقای دری توضیح بدهید. دری نجف آبادی _بسم الله الرحمن الرحیم، من خواهش می کنم نمایندگان محترم عنایت بفرمائیددراین پیشنهاد تقریبا"8-9اصلاحیه جزئی وکلی انجام گرفته که به نظرم یامجموعه بحث هائی درمجلس محترم شده اخطارهائی نسبت به قانون اساسی وسایرمسائل ذکرشده این شاید یکی ازبهترین پیشنهادهامی تواند باتوجه به شرایط موجود مورد توجه قراربگیرد. یک نکته ای رامن عرض کنم احیانا"اخطارقانون اساسی راجع به اینکه دخالت یک وزارتخانه دروزارت دیگری است واین ممکن است مشکلاتی ایجادبکنداین رامابطورکلی حذف کردیم وبه جای دخالت یااداره ای که بند1ماده 31بوده کلمه ((نظارت))راملحوظ کردیم وهیچ اشکالی ندارددستگاهی مثل وزارت اموراقتصادی ودارائی که ماده است وذیحساب است. بسیاری ازحساب وکتابهای کشورزیرنظرکنترل اواست،اودرتمام این موارد نظارت داشته باشد. این مشکلی ایجادنمی کند.آن وزارتخانه های ذیربط کاراداری شان راانجام میدهدیادرپرداخت وجوه اومی تواند برکارها نظارت داشته باشدوهیچگونه دخالتی نیست. درحقیقت اگراخطارقانون اساسی واردباشد تفکیک اصلی مسأله نظارت دراین پیشنهاد کاملامورد توجه قرارگرفته است. نکته دومی که موردتوجه قرارگرفته این است که درعبارت ماده (1)بوده ((صلاحیت آن وزارت))ماآن کلمه ((وزارت)) راحذف کردیم.یعنی ازافراد مستخدم رسمی واجدصلاحیت ،که اصل واجدیت صلاحیت رامنظورکردیم حالامی خواهندوابسته به امور اقتصادی ودارائی باشندیانباشند.نظارت به آنها بدهدوآنها اعمال نظارت بکنند. یاازافراد بیرونی که صلاحیت لازم راداشته باشنداین هم یک اصلاح دیگری است.نکته سومی که درخود ماده مورد توجه قرارگرفته است اعمال سیاست های مالی دولت است، اینهم به طورکلی حذف شده چون مسأله اعمال سیاستهای مالی دولت رادرسطح کلان یاوزارت اموراقتصادی ودارائی ویا سیستم بانکی یا بودجه کل کشوریاامثال ذلک انجام میدهد.مااین راهم به طورکلی حذف کردیم که حالا نه اینکه برویم درسطح یک وزارتخانه یایک دستگاه کوچک یایک شرکتی هم بگوئیم این مسوول اعمال سیاستهای مالی دولت است ضرورتی هم نداشته بنابراین این راهم به کیفیت حذف کردیم .بند(1)رااداره امورمالی ومحاسباتی راگذاشته ایم نظارت برامورمالی ومحاسباتی ، من خواهش می کنم دربند(2)هم به همین کیفیت اصلاح بشود بند(2)هم گذاشته ایم ((نظارت برحفظ اسناد ودفاتر مالی))که این نظارت دربند(‌‌2)هم آنجا درپیشنهادی که دادم ذکرنشده بود عنایت بفرمائید که مشکلی ازاین نظرهم به وجود نیاید.کلمه وضوابط ومقررات وزارت اموراقتصادی ودارائی رادربند(1)کلاحذف کردیم وبه جایش گذاشته ایم ((ضوابط ومقررات مربوط))که بازاینجا می گوید مسأله وزارت اموراقتصادی ودارائی مطرح نباشد. بند(4)راهم کلاحذف کردیم چون این اصلااشتباه بوده ونباید اینجا ذکرمیشدوصول وایصال درآمدهامربوط به این برادرها بااین کیفیت نیست آن وظیفه کلی وزارت اقتصادی ودارائی هست وظیفه کلی خزانه داری کل کشورهست امامربوط به ذیحسابی هانیست .من تعجب می کنم که چطوردراصلش موردتوجه برادران محترم کمیسیون محاسبات قرارنگرفته وذکرفرموده اندقاعدتا"نبایدذکرمی فرمودند.تبصره (1)راهم اصلاح کردیم بایک تعبیردیگری که ذیحساب زیرنظررئیس دستگاه اجرائی وظایف خود را انجام میدهد. اینهم درحقیقت یک اشکالی که ممکن بود بشودیاخدای ناکرده یک دستگاه دیگری به وجود بیایددرهروزارتخانه ای نه برطرف شده آن اشکال هم زیرنظردستگاه اجرائی ذیربط انجام وظیفه میکند.تبصره (2)هم بطورکلی ضرورت نداشته تبصر(3)به جای تبصره(2)موردتوجه قرارگرفته. جمعا"حدود9تاظاهرا"اصلاح دراین ماده واحده شده که کلاکار وزارت اموراقتصادی ودارائی که مادراست وخزانه مادراست ومسوولیت اساسی رادراین رابطه باحساب کتابهائی کشوردارند کارنظارتی راهم داشته باشندبرنحوه خرج وهزینه هاوغیره بنابراین به نظرم می آید این جزوبهترین ...(حالانمی توانم بگویم بهترین)پیشنهاد بسیارمناسبی است ومجلس محترم راهم ازاین شکل ازاین بن بست نجات میدهد.برادرمحترمان آقای مهاجرانی هم بااین پیشنهاد اظهارموافقت فرمودند گمان میکنم که مجلس راحت بشودازاین مشکلات حالادیگرگمان نمیکنم توضیح بیش ازاین لازم داشته باشد.که اگرلازم است من بازهم حاضرم توضیح خدمتتان عرض کنم.والسلام علیکم ورحمه الله . رئیس _نماینده دولت هم موافق است؟(مهاجرانی _بلی)مخبرکمیسیون هم موافق است؟( هاشم حجازی_ بلی)پس پیشنهاد برای رأی گیری خوانده شود. ماده(31)_ذیحساب مأموری است که به موجب حکم ووزارت اموراقتصاد ودارائی ازبین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت به منظوراعمال نظارت وتأمین هماهنگی لازم دراجرای مقررات مالی ومحاسباتی دروزارتخانه هاوموسسات دولتی وشرکتهای دولتی ودستگاههای اجرائی محلی وموسسات ونهادهای عمومی غیردولتی به این سمت منصوب میشودوانجام سایروظایف مشروحه زیررابه عهده خواهدداشت: 1-نظارت برامورمالی ومحاسباتی ونگاهداری وتنظیم حسابهابرطبق قانون ضوابط ومقررات مربوطه وصحت سلامت آنها. 2-نظارت برحفظ اسنادودفاترمالی. 3-نگاهداری وتحویل وتحول وجوه نقدینه ها وسپرده ها واوراق بهادار. 4-نگاهداری حساب اموال دولتی ونظارت براموال مذکور. تبصره (1)_ذیحساب زیرنظررئیس دستگاه اجرائی وظایف خودراانجام میدهد. تبصره (2)... (منشی _آقای دری !اینجاچطورشد؟) مهاجرانی (معاون نخست وزیر)_ یک عبارت ((زیرنظر))اضافه کنیدکه تبصره (2)حذف بشود. موحدی ساوجی _آقای دهقان! تبصره (2)این است ولی تبصره(3)رابخوانیدیعنی تبصره(3)جای تبصره(2)می آید منشی _تبصره(3)ماده اولی به عنوان تبصره(2)این ماده منظورمیشود. رئیس _خیلی خوب /184نفرحاضرند موافقان بااین پیشنهاد اصلاحی برای تصویب ماده(31)قیام بفرمایند(اکثربرخاستند) تصویب شد.ماده بعدی قرائت شود. ماده 32_ معاون ذیحساب مأموری است که باحکم وزارت اموراقتصادی ودارائی ازبین کارکنان رسمی واحدصلاحیت به این سمت منصوب میشود. رئیس _ماده 32پیشنهادندارد.به رأی میگذاریم موافقان باماده 32قیام بفرمایند(اکثربرخاستند)تصویب شد. ماده 33_نمایندگی خزانه دراستان واحدسازمانی مشخص است که درمرکزهراستان امورمربوط به دریافت تنخواه گردان استان واگذاری تنخواه گردان حسابداری به ذیحسابهای دستگاههای اجرائی تابع نظام بودجه استانی وابلاغ اعتباربودجه های استانی وافتتاح حسابهای جاری دولتی درسطح استان وسایروظایفی راکه به موجب این قانون وآئین نامه های اجرائی آن برعهده واحد مزبورمحول میشود به نمایندگی خزانه دراستان مربوط زیرنظرمدیرکل اموراقتصادی ودارائی محل انجام خواهد داد. رئیس _ماده 33هم که قرائت شد پیشنهاد ندارد به رأی گذاشته می شود آقای مهاجرانی حرفی دارید؟ مهاجرانی (معاون نخست وزیر) _بعضی ازمواد باماده (33)کلا تغییرپیداکرده . شریعتی (معاون وزارت کشور)_ کارتغییرپیداکرده ... رئیس _مثلا آن معاونی که ماتصویب کردیم الان وضعش بارئیس ذیحسابی فرق می کند. سبحان اللهی _ درماده 32معاون وزارتخانه است. موحدی ساوجی _معاون ذیحساب ازطرف وزارت اموراقتصادی ودارائی منصوب می شود. موحدی ساوجی _این خلاف آئین نامه است برای اینکه ما ماده را خوانده ایم وپیشنهادی هم ندارد. رئیس _درست است حرفی نداریم، می خواهیم ببینیم باآن تغییرکلی که درآنجا داده اید اینها چه جور می شود باهم تناقض دارد. اینجا نمایندگی خزانه دراستان است اصلااین ربطی به ذیحسابی ندارد شما چه چیزی می بینید. مسأله جداگانه ای است .یعنی ماهراصلاحی آنجا کرده ایم این درآن حوزه ذیحسابی است اینکه حوزه دیگری است. 184نفرحاضرند موافقان باماده 33که قرائت شد قیام کند (اکثربرخاستند)تصویب شد. ماده 34_امین اموال مأموری است که ازبین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت وامانتدارباموافقت ذیحساب وبه موجب حکم وزارتخانه یاموسسه ذیربط به این سمت منصوب ومسوولیت حراست وتحویل وتحول وتنظیم حسابهای اموال واوراقی که درحکم وجه نقداست وکالاهای تحت ابوابجمعی به عهده اوواگذارمی شود. آئین نامه مربوط به شرایط وطرزانتخاب وحدود وظایف ومسوولیتهای عمیق اموال ومورد اموال منقول وغیرمنقول بارعایت مقررات این قانون ازطرف وزارت اموراقتصادی ودارائی تهیه وبه تصویب هیأت وزیران می رسد. رئیس_پیشنهادنداریم .پیشنهاد برای ماده 34هم نرسیده به رأی گذاشته می شودکسانی که باماده34موافق هستند قیام بفرمایند(اکثربرخاستند)تصویب شد. ماده 35_ عامل ذیحساب مأموری است که با... حمیدی _ دراصلاحیه هست که تعریف ((کارپرداز))افتاده است .درماده 35تعریف ((کارپرداز))جزءاصلاحیه پیوست چاپ شده است . رئیس _دراصلاحیه چی هست بگوئید؟ منشی _اصلاحیه داردکه درصفحه (7)ماده (35)به این صورت نوشته شود: ((کارپردازازمأموری است که ازبین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت دستگاه ذیربط به این سمت منصوب می شود ونسبت به خرید وتدارک کالاها وخدمات مورد نیازطبق دستورمقامات مجازبارعایت مقررات اقدام می نماید. ماده 35_چاپی ماده 36می شود ))بنابراین ماده 35آنچه که چاپ کرده ایم چیزدیگری راقبل ازماده35 فعلی تصویب کرده اند وماده 35فعلی می شودماده 36. رئیس _پس یک ماده جدیدی است.! منشی _بلی، ماده جدیداست. حمیدی _جزاصلاحیه پیوست چاپ شده . رئیس _این بوده درکمیسیون تصویب شده بوده وچاپ هم کرده اندوبه پیوست داده اند.آقایان توجه بفرمائید که یک ماده جدیدی است که درگزارش کمیسیون ازقلم افتاده مجددا"چاپ کرده اند وفرستاده اند.یک باردیگراین رابخوانید . منشی _اگرنمایندگان داشته باشند دراین گزارش کمیسیون آمده وبین همه نمایندگان هم توزیع شده ماده 35این می شود: ((کارپردازمأموری است که ازبین مستخدمین واجد صلاحیت دستگاه ذیربط به این سمت منصوب میشود ونسبت به خریدوتدارک کالاها وخدمات مورد نیازطبق دستورمقامات مجازبارعایت مقررات اقدام می نماید؛. رئیس _چیزی مهمی درآن نیست مسأله خاصی نیست .یعنی تعریف کارپردازاست یک سمتی که وجود هم دارد . وافی _نوشته ((منصوب می شود)). رئیس _چرا، ازدستگاه ذیربط دیگر،طبعا"رئیس دستگاه ذیربط نسبت می کندیعنی این وضع موجب است یک چنین چیزی وجود دارد به عنوان کارپردازآقایان خواسته اند که تعریفش اینجا درقانون باشد .چیزجدیدی هم نیست .پیشنهاد ندارد رأی می گیریم. 184نفرحضورداردموافقان بااین متنی که خواندیم به عنوان ماده 35قیام بفرمایند (اکثربرخاستند )تصویب شد. منشی_ ماده 36که همین 35فعلی می شود : ((عامل ذیحساب معمولی است که باموافقت ذیحساب وبه موجب حکم دستگاه اجرائی مربوط ازبین مستخدمین رسمی واجدصلاحیت درمواردی که به موجب آئین نامه اجرائی این ماده معین خواهد شد به این سمت منصوب وانجام قسمتی ازوظایف ومسوولیتهای موضوع ماده 31این قانون توسط ذیحساب به اومحول می شود کارپردازان وواحدهای تدارکاتی وسایرمأموران وواحدهای دولتی مادامی که به اقتضاءطبع وهیت وظایف قانونی خود ویامأموریتهای محوله مجازبه دریافت تنخواه گردان پرداخت ازذیحساب می باشدازلحاظ مقررات مربوط به واریزتنخواه گردان دریافتی درحکم عامل ذیحساب محسوب می شوندم)). هادی غفاری _ این جمله ((واجدصلاحیت)) اینجا معنانشده . رئیس _ ((واجد صلاحیت))یعنی مأمورصالح هادی غفاری _این معنا نشده . رئیس _یک جائی باید تعریف کنیم بالاخره یعنی مأموری که صالح باشدسابقه ودین نداشته باشدمنظورازاین ((واجدصلاحیت ها))این است یک جائی پیشنهاد بدهید ومعناکنید(هادی غفاری _پیشنهاد حذفش راداده ام)شمااگرپیشنهاد حذفش راداده اید به مانرسیده است. 184نفردرجلسه حضوردارند.پیشنهادی درمورداین ماده نرسیده به رأی گذاشته می شودنمایندگی که باماده (36)که قرائت شدموافقان قیام بفرمایند(اکثربرخاستند)تصویب شد.فصل دوم خوانده شود. فصل دوم _اجرای بودجه بند1درآمدهاوسایرمنابع تأمین اعتبار ماده37_پیش بینی درآمدویاسایرمنابع تأمین اعتباردربودجه کل کشورمجوزی برای وصول ازاشخاص تلقی نمی گردد. ودرهرمورد احتیاج به مجوزقانونی دارد. مسوولیت حصول صحیح وبه موقع درآمدها به عهده روسای دستگاههای اجرائی مربوط می باشد. اکرمی _ این کلمه ((حصول ))تبدیل به کلمه ((وصول )) بشود بهتراست . رئیس _هردوآن درست است . زواره ای _ کلمه ((وصول ))صحیح تراست . رئیس _خیر، هردودرست است . تحصیل درآمد که مصطلح هم هست حالااگربخواهند وصول بگذارند مخالفتی نیست . لابد یک نظری داشته اند که به جای ((وصول)) کلمه ((حصول)) گذاشته اند. آقای حجازی ! همین طورطبیعی این کلمه آمده یانظری داشتید که به جای ((وصول ))کلمه ((حصول)) گذاشته اید؟ هاشم حجازی(مخبرکمیسیون دیوان محاسبات)_ طبیعی است . رئیس _پس فرقی ندارد ازنظرشما ؟((وصول))هم نتیجه اش ((حصول))است . زواره ای _کلمه ((وصول)) اقدام عملی می خواهد درحالی که کلمه ((حصول)) این طورنیست. رئیس _ آخر((مسوولیت حصول صحیح ))است .بلی اینجا ((حصول))صحیح است ))یعنی ((وصول صحیح )) مادیگرندانیم !آقای زواره ای یک نکته ای گفتند که باقید((صحیح))که بعدازآن آمده معلوم میشود که بهتراین ((حصول))بوده. یک پیشنهاد آقای راه چمنی داشته اند که آقای هادی غفاری به یک شکلی مطرح کردند یعنی آخرفصل قبل قابل طرح بوده من نمی دانم چراخودشان نخواستند مطرح بشوند. آقای راه چمنی شما چرا نخواستید مطرح بشود؟ راه چمنی _بستگی به نظرشمادارد. رئیس _نظرخودشما است . شما پیشنهادداده اید.پیشنهادماده مستقل است. پیشنهادمربوطه به ماده ای نیست. ((ذیحسابان ومعاونان آنان باید…)) این راتاآخراین هم می توانید همیشه بیاورید یعنی این حقی است که باقی است چون جایش همه جاهست وشرایطی است برای ذیحسابها( چندتن ازنمایندگان_ درباب تعاریف بیاوریم بهتراست )بسیارخوب ، مطرح کنید. چون ماده مستقلی است قابل طرح است. منشی _آقای دکترراه چمنی . دکترراه چمنی_بسم الله الرحمن الرحیم، این پیشنهادی است که مربوط به صلاحیت ذیحساب ومعاونین والبته آن عامل ذیحساب هم درواقع می شود همین شرایط راداشته باشندودرهمه این قانون ذکرکرده که ازافراد((مستخدمین رسمی واجد صلاحیت ))حالا این واجدصلاحیت ، چه صلاحیتی داشته باشدقید نکرده که این آیا وابستگی به گروهکهای محارب داشته باشد نداشته باشد.آدم متقی باشد ، عامل به احکام اسلام باشد. سنش چقدرباشد یک سری شرایطی که مشخص کننده صلاحیت آن ذیحسابها یاافرادویامعاونین آنها باشددرقانون قیدنشده لذامادرعمل واقعا"دردستگاههای اجرائی می بینیم که اگریک فردی ذیحسابی ازنهادهای انقلابی باشد سابقه کاردنهادهای انقلابی داشته باشد باسعه صدربیشتروبادیدانقلابی نسبت به آن دستورخرج های که دربالاترین مقام دستگاه می دهد معمولا"نگاه می کند ومشکل آن دستگاه راحل میکندولی اگریک فردی باشد که سی سال درکارحسابداری باشد وکارمالی کرده باشد اینقدربامسائل خشک برخورد می کندکه اصلاعملادست آن دستگاههای اجرائی رامی بندد.لذا دراینجا یک شرایطی گذاشته شده که این فردیک آدم خوبی باشد آدم صلاحی باشدوابستگی به گروههای محارب نداشته باشدسابقه سویی نداشته باشد، یک سنی مشخص کرده تجربه کاراجرائی وکارمالی داشته باشد اگرازبرادرهای نهادها افرادی که سابقه کاردرنهادهای انقلاب اسلامی باشنداینهاراگفته شده که ارجحیت دارد وواقعا"دراینجاباید مشخص بشود که این صلاحیت منظورشان چه صلاحیتی است. هرکس فقط فرض کنیدکه 20سال سابقه کارحسابداری داشته باشد، کار حسابرسی داشته باشد این صلاحیت دارد؟صرف کارحسابرسی آیاصلاحیت است ؟آیاصلاحیت دیگری لازم نیست؟لذا پیشنهاد شده که یک ماده مستقلی درهرجای این قانون می شود این راگنجاند.که آن ذیحسابها معاونین ذیحساب ، وعاملین آن ذیحساب، این شرایط راداشته باشند تاوزارت اقتصادودارائی یاآن مرجعی که قانون مشخص کرده ، پیشنهادکند وحکمش راهم بزند والسلام علیکم ورحمه الله . منشی _اولین مخالف آقای موحدی ساوجی.موافق آقای هادی غفاری . موحدی ساوجی _ بسم الله الرحمن الرحیم ، ازمیان آن چه که درخوداین موادآمده که ذیحساب مثلایامعاون ذیحساب یاکارپردازاینها کسانی هستند که ازمیان افراد واجدصلاحیت وزارتخانه ها وازمیان مثلامستخدمین رسمی واجدصلاحیت انتخاب میشوند. واجد صلاحیت که می گوئیم همه این مسائل درآن هست.آنچه که دراین ماده مستقل آقای راه چمنی ذکرکردند مثلاگفته اند که .. ((متعهدومعتقد به انقلاب وجمهوری اسلامی ایران به رهبری امام امت باشدایمان به قانون اساسی واصل ولایت فقیه داشته باشد.فاقدهرگونه سابقه سوء بوده وابستگی به رژیم گذشته نداشته باشد.هوادارووابسته به احزاب وگروهها وسازمانهای غیرقانونی نباشد)). اینها چیزهائی است که کلیه مستخدمین وکارگزاران جمهوری اسلامی باید این صلاحیت ها را داشته باشند چه ازبدو ورودبرای خدمت دردستگاههای دولتی وچه درسنوات خدمتی که می خواهند خدمت بکنند. وبعدهم آیافقط ذیحساب وافرادی که دراینجا ذکرشده اینها هستند که باید این شرایط را داشته باشند مدیرکل ها چی؟ معاونان مدیرکل ها چی؟ معاونان وزراءچی؟ آیا شما برای معاونین وزارءبرای مدیران کل ، برای سایرمستخدمین عالی رتبه ودون رتبه دولت هم شمایک چیزهای ذکرکرده اید؟ مگرچه فرق می کند؟ مثلامسوول اداری مالی است ، مسوول جنبه های دیگراست.بنابراین وقتی مامی گوئیم ((واجدصلاحیت)) یعنی ازلحاظ علمی ، ازلحاظ اخلاقی وجنبه های دیگربه این کاربخورد. یعنی مانمی خواهیم بگوئیم که یک مستخدمی است که این مستخدم صلاحیت استخدام را وکارمندی راندارد . اصل صلاحیتش محرزاست. یعنی ایمان ، دیانت ،سلامت ،پاکی، نداشتن سابقه سوء، عدم گرایش به گروههای غیرقانونی این محرزاست. هرکارمندجزء هم باید این راداشته باشد. آن که ماگفتیم ((واجدصلاحیت))یعنی برای این کار، این کارذیحسابی واین کارمعاون ذیحسابی ویاکارپردازی برای این کارهم صلاحیت داشته باشد. بنابراین آنچه راکه برادرمان ذکرکردنداینها هیچ نیازی ندارد واگرهم بخواهدکه ذکربشود برای همه کارمندان دولت باید ذکربشود. منشی_موافق آقای هادی غفاری. هادی غفاری_ بسم الله الرحمن الرحیم، برادران بزرگوارمان وخواهران محترم دقت کنند ببینیدشرایط کشورومسائل مالی کشورباتوجه به بافتی که ماداریم وتغییراین بافت چقدرطورخواهد کشید وبه هرحال محدودیتهائی که ماداریم وازآن طرف کسانی که درمسائل مالی درطی سالیان درازکارکشده شده اند ووجود دارند اگرتکان نخورد وتغییرپیدانکندبه هرشکلی می توان همه مسائل مالی را بابند وماده وتبصره جوری بالاوپایین کردکه به هرحال ظاهرقانونی اش حفظ بشود ولی حقوق ملت استیفانشود. براساس این اصل وبه دلیل اینکه انصافا"شرایط مالی کشوربالاخص باتوجه به مسأله جنگ ، شرایط خاصی است ودرقانونی که الان دم دستمان هست ودارد تهیه می شود شما درچندجا اصطلاح ((واجدصلاحیت))یا((واجدشرایط ))راآورده ایداگر مانتوانیم این ((صلاحیت ))را این جامعنا بکنیم من خودم قبلاکه این صلاحیت معنا نشده بود حتی پیشنهادحذف این نیم جمله ((واجدصلاحیت))راداده بودم برای اینکه وقتی شما ((واجدصلاحیت ))راآوردید وصلاحیت رامعنا نکردیداین جمله ای است که دارای کش وقوس می شود. وبنابراین باپیشنهادمن موافقم من یک باراین پیشنهادرامی خوانم آقای موحدی ساوجی هم لابدپیشنهاد راخوانده اید: 1-مسلمان وعامل به احکام اسلامی باشد. شما شرایط کشورتان وانقلاب اسلامی تان ایجاب می کند که اموالتان را به طورمشخص به عامل تان وذیحساب تان که شرط اولش اسلام است بسپارید.باحفظ احترام همه کسانی که دراین کشورزندگی می کنندولی مسائل کشوررابایدبرایش قید مسلمان بودن رابیاورید. 2-متعهدومعتقد به انقلاب وجمهوری اسلامی ایران به رهبری امام امت باشند. 3-ایمان به قانون اساسی وبازاصل ولایت فقیه . 4-فاقد هرگونه سابقه سوء بوده . شما به چه مجوزی می توانیدمسائل مالی کشورتان را به کسی بدهیدکه این قید دراو احرازنشده باشد.این ازجمله صفت هائی است که به قول شورای محترم نگهبان باید این صفت احرازبشود. نه اینکه بنارامی گذاریم براینکه همه خوب هستند. این به عنوان صفت هائی است که باید احرازبشود که این فرد فاقد هرگونه سابقه سوء بوده ووابستگی به رژیم گذشته نداشته باشد. 5-هوادارووابسته به احزاب وسازمانها وگروههای که غیرقانونی بودن آنها ازطرف مقامات صالحه اعلام شده یامی گردد نباشد. بااین هم ازجمله صفت هائی است که باید احرازبشود. باتوجه به اینکه آقای هاشمی هم یک باردرصحبت نمازجمعه شان گفتند بعدازانقلاب این محاسن صورت راسه روزتیغ نزنیدمی آیدپایین ، کسانی که درهرکدام ازاین احزاب، گروههای که غیرقانونی بودند مثل حزب چپ یاگروههای راست وابسته به فراماسونرودیگران شماتادرپی احرازعدم این صفت نباشید چیزی به دستتان نخواهدآمد. هرفردی علی الظاهروجیه است انسان خوبی است مگراینکه خلافش ثابت بشود. ولی درمسأله مالی شما باید اصل بنارا براتهام بگذارید.شما وقتی می خواهیدمیلیاردتومان، میلیاردمیلیاردی است رقم ده تومان وصدتومان نیست. سرنوشت یک کشوربالاخص کشوراسلامی وعلی الخصوص درشرایطی که شما اوضاعتان به مسائل مالی ممکن است این طرف وآن طرف بشود ایجاب می کند که بنارابراتهام بگذارید. بنارابرنادرستی بگذارید. مگرآنکه خلافش که درستی است.مگرآنکه خلافش که عدم وابستگی است . عدم خدای نکرده دزدی است اینها ثابت بشود. 6-کمترازبیست وپنج سال وبیشتراز45سال سن نداشته باشد. درشرائطی که حتی امام اعلام فرمودند شماهم الان واقفیدکشوررانسبتا" جوان ترها دارنداداره میکنندازآن سنین بالائی که پرونده خوانی های آن چنین راحفظ کردند بنده وماده وتبصره راازلابلای جرزمرده بیرون بیاورند وبه هرترتیب پولها رابالاوپائین می کند ومارخوردند وافعی شدند ازدست اینها یکی ازراههای نجاتش این است که به نسل انقلاب بیشترشما تکیه بکنید. 7_معتاد به موادمخدرنباشند وسلامت جسمی درحد انجام وظیفه برخوردارباشند. 8-آشنائی کافی به امورمالی داشته باشند. که همین جوری یکدفعه دوست بازی ورفیق بازی دروزارتخانه ای یک وزیری هرکسی رامی خواهد نگذارد(کسی ازجائی به جائی)یکی ازاشکالاتی که ما الان داریم وبه حق هم این اشکال وارد است این است که هربرادروزیری به یک جائی می رودیکدفعه باخودش می برد. وهمه رایکدفعه بهم می ریزد.شما این شرایط راداشته باشید. که احراض این شرائط واین جابجائی هاهم کمترمیشود.کسانی که سابقه کاروهمکاری درنهادهای انقلاب اسلامی داشته باشند ارجحیت دارند.این یک مجموعه پیشنهاد کاملی است که برای یک ذیحساب وعامل ذیحساب من گمان میکنم که نبودنش انصافا"دراین لایحه خالی است .به اضافه اینکه احتمال میدهم کمیسیون محترم آنطورکه باجناب آقای حمیدی هم صحبت کردیم موافق باشند.یک پیشنهادی است که به صلاح این کشوراست انشاءالله دوستانمان رأی میدهند رئیس_نماینده دولت بفرمائید. مهاجرانی (معاون نخست وزیر )_بسم الله الرحمن الرحیم ،با اصل نیت وانگجیزه ای که برادران پیشنهاددهندهوموافق مطرح کردند مامخالف نیستیم .یعنی واقعا"بایستی مأمورین وکارمندان درنظام جمهوری اسلامی همه این ویژگیهاراداشته باشند.صحبت درمورد جایگاه این پیشنهاداست. اولااین مواردی که ذکرشده جایش درقانون استخدام کشوری است که هرکس قراراست مدیربشود جمهوری اسلامی این ویژگیهای رادرواقع بایستی داشته باشد که بعضی هم لحاظ شده . نکته دوم این است که ماتصدی امورمالی راازنظارت مالی جدا کردیم. یعنی الان به طریق اولی بایستی این ویژگیها رابرای معاون مالی ومدیرکل مالی ذکرکرد.اواست که درواقع دردستش است .ذیحساب راکه مامسأله نظارت رامطرح کردیم. نکته دیگردرمواردی که ذکرشده بند ششم آن میگویدکه بیشتراز45سال نداشته باشند))وقتی که مسأله نظارت مالی است تصادفا"بسیاری ازکارشناسان که درامرنظارت میتوانند مفید باشند وخبره هستند درهمین حدود سنی هستند یعنی تازه به کارآئی وبهره دهی رسیده اند که می توانند دراین امرکمک بکنند که نهایتا"مابااین پیشنهاد مخالف هستیم . رئیس _آقای صفاتی بفرمائید. صفاتی دزفولی (دیوان محاسبات )_بسم الله الرحمن الرحیم ،بنده با این پیشنهاد موافق هستم به دلیل اینکه درنظام جمهوری اسلامی بافت اداری تقریبا"همان بافتی است که قبل ازانقلاب وجود داشته. تغییرات آنچنانی دراین بافت حاصل نشده است. بنابراین، این مجموعه مشخصاتی که برادرمان بصورت پیشنهادمطرح کرده اند کاملابجااست که مورد توجه قراربگیردو افرادی که این شرائط رادارند برای این مسوولیت سنگین انتخاب بشوند واین درجهت تقویت ذیحسابی است. یعنی وقتی که ذیحساب این مشخصات رادارا بوددیگرمسأله ای پیش نمی آورد چون مورد قبول همه است. بنابراین من فکر میکنم پیشنهادبسیارخوبی است که ان شاءالله مورد توجه قراربگیرد. رئیس _آقای حجازی بفرمائید. هاشم حجازی (مخبرکمیسیون محاسبات)_ بسم الله الرحمن الرحیم، این پیشنهاد پیشنهادخوبی است اکثراعضاءکمیسیون دیوان محاسبات هم موافق بااین مسأله اندبه شرط اینکه باخود آقای دکترراه چمنی صحبت کردیم اگرآن شرائط سنی حذف بشود اکثریت بااین مسأله موافقند. راه چمنی _موافقم که حذف بشود. هاشم حجازی(مخبرکمیسیون محاسبات)_ پس حذف می شود. رئیس _خیلی خوب، پس پیشنهاد رابخوانید منهای شرط سنی . منشی _ پیشنهاد این است : پیشنهادمی شود یک ماده بایک تبصره به صورت زیراضافه شود: ماده _ذیحسابان ومعاونین آنان بایدشرائط زیرراداراباشند: 1. مسلمان وعامل به احکام اسلامی باشند. 2. متعهد ومعتقد به انقلاب وجمهوری اسلامی ایران به رهبری امام امت باشند. 3. ایمان به قانون اساسی واصل ولایت فقیه داشته باشد. 4. فاقد هرگونه سابقه سوءبوده ووابستگی به رژیم گذشته نداشته باشد. 5. هوادارووابسته به احزاب سازمانهاوگروههائی که غیرقانونی بودن آنها ازطرف مقامات صالحه اقدام شده یامی گردد نباشد. 6. معتاد به موادمخدرنباشندوازسلامتی جسمی درحد انجام وظایف برخوردارباشند. 7. آشنائی کافی به امورمالی داشته باشند. تبصره _کسانی که سابقه کاروهمکاری درنهادهای انقلاب اسلامی داشته باشند ارجحیت دارند. رئیس _180نفرحضوردارند موافقان بااین پیشنهاد به عنوان یک ماده مستقل قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند)تصویب نشد. مایک ماده برای رأی گیری خواندیم قبل ازرأی گیری این بحث پیش آمد که متوقف شدیم.ماده(37)مجددا"خوانده شود. ماده 37_پیش بینی درآمد ویاسایرمنابع تأمین اعتباردربودجه کل کشورمجوزی برای وصول ازاشخاص تلقی نمی گرددودرهرمورد احتیاج به مجوزقانونی دارد. مسوولیت حصول صحیح وبه موقع درآمدها به عهده روسای دستگاههااجرائی مربوط می باشد. رئیس _180نفرحاضرند .موافقان ماده (37قیام کنند(اکثربرخاستند)تصویب شداسامی غائبین رابخوانید. منشی _اسامی غائبین غیرموجه جلسه امروز: آقایان :خزاعی ترشیزی_ سیدخاوری_سیدمصطفی فارغ. تأخیرکنندگان اول جلسه آقای موسوی پورابهر(23 دقیقه) تأخیرکنندگان بعدازتنفس : آقایان :خیرخواه (21 دقیقه)مخزن موسوی (22 دقیقه)جعفری حصارلو(22 دقیقه)دوزدوزانی (23 دقیقه)لطفی ایلام(25 دقیقه)ابراهیمی (25 دقیقه)راثی (25 دقیقه)متین (26 دقیقه)میرحیدری شهریار(26 دقیقه)واقفی (26 دقیقه)نیکروز(26 دقیقه)حسینی نژاد نور(26 دقیقه)شیخی ایذه (26 دقیقه). 5-پایان جلسه وتاریخ تشکیل جلسه ودستورآن رئیس _جلسه بعدمان روزسه شنبه ساعت 8صبح دستورجلسه هم ادامه دستورامروز، ختم می شود. (جلسه درساعت 10/12پایان یافت ) رئیس مجلس شورای اسلامی _اکبرهاشمی رفسنجانی