جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 289 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 289 )

  • پنجشنبه ۵ تیر ۱۳۶۵

جلسه دویست و هشتاد و نهم                                  بسمه تعالی                            5 تیر ماه 1365 هجری شمسی
                                                                                                            18 شوال المکرم 1406 هجری قمری
مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
 دوره دوم ـ اجلاسیه سوم
1365-1366

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه پنجم تیرماه 1365
فهرست مندرجات :
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید .
2- بیانات قبل از دستور آقایان : علوی ـ یوسف پور و قاضی زاده هاشمی .
3- بیانات آقای کروبی ( نایب رئیس ) به مناسبت سالگرد فاجعه هفتم تیر و شهادت آیت الله دکتر بهشتی.
4- تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای نایب رئیس
5-  ادامه رسیدگی به طرح قانونی جنگلها و مراتع کشور
6- اعلام وصول سه فقره لایحه از طرف دولت
7-  طرح سؤال آقای عبدالرضا اسدی نیا از وزیر کار و امور و اجتماعی و ارجاع آن به کمیسیون .
8-  پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده .
جلسه ساعت هشت به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد .
1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید
رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، باحضور 180 نفر جلسه رسمی است ، دستور جلسه قرائت شود . منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، دستور جلسه دویست و هشتاد و نهم روز پنجشنبه پنجم تیرماه 1365 هجری شمسی مطابق با هجدهم شوال 1406 هجری قمری . 1- دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون کشاورزی و عمران روستاها در خصوص طرح قانونی جنگلها و مراتع کشور. 2- سؤال آقای عبدالرضا اسدی نیا از آقای وزیر کار و امور اجتماعی . رئیس ـ تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید .
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اعوذبالله من الشیطان الرجیم ـ بسم الله الرحمن الرحیم . افرایتم الما، الذی تشربون ءانتم انزلتموه من المزن ام نحن المنزلون لو نشاء جعلناه اجاجا فلولا تشکرون افرایتم النار التی تورون ءانتم انشاتم شجرتها ام نحن المنشون نحن جعلناها تذکره و متاعا للمقوین فسبح باسم ربک العظیم فلا اقسم بمواقع النجوم و انه لقسم لو تعلمون عظیم انه لقران کریم فی کتاب مکنون لا یمسه الاالمطهرون تنزیل من رب العالمین . ( صدق الله العلی العظیم ـ حضار صلوات فرستادند ) ( از آیه 68 الی 79 سوره الواقعه)
2- بیانات قبل از دستور ‌آقایان :علوی ، یوسف پور و قاضی زاده هاشمی رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید . منشی ـ آقای علوی نماینده لارستان ، اقای یوسف پور نماینده اردل ، آقای قاضی زاده هاشمی نماینده فریمان ، سرخس و احمدآباد
سید محمود علوی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، با سلام به پیشگاه حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان اروحنا فداه و نایب به حقش امید مستضعفان جهان امام عزیز و قائم مقام معظم رهبری امید آینده اسلام آیت الله منتظری و امت شهید پرور اسلام و با درود به روان پاک شهدای همیشه جاویدمان به ویژه شهدای مظلوم هفتم تیر و در راسشان شهید مظلوم ایت الله دکتر بهشتی و با آرزوی پیروزی نهائی رزمندگان توانمند اسلام و نابودی کفر و شرکت و استکبار در سراسر جهان سخن خود را آغاز می کنم . لحظات حساس و سرنوشت سازی را سپری می کنیم که دشمن انتظار به زانو در آمدن مان را می کشد و ملت انقلابگرمان خود را آماده آفرینش حماسه دیگر در برخورد با توطئه های دشمن می کند و از هم اکنون اطمینان داریم که در این صحنه نیز جز یاس و ناامیدی چیزی نصیب دشمنان سردرگم انقلاب اسلامی مان نخواهد گشت . دشمن هم چون همیشه به اشتباه گمان برده است که انقلاب عظیم اسلامی ما تکیه بر نفت و ارز دارد و بی این پشتوانه تقش زمین خواهد گشت و امت حزب الله همچون همیشه هشیارانه مقدمات در هم شکستن این توطئه را نیز فراهم نموده است تا به دشمن بفهماند که با کاهش قیمت نفت نه دفاع مقدس مان پیش از سرنگونی صدام جنایتکار و تحقق ساید اهداف اعلام شده پایان خواهد یافت و نه ملت مقاوم و صبورمان در برابر مشکلات زانو خواهد زد . بیداری و هشیاری و حضور در صحنه مردم ما را مطمئن می سازد که ملت شهید پرور سلحشوری که توانست جنگ تحمیلی ابر قدرتها را به صحنه حماسه ها و عرصه پیروزیهای پیاپی تبدیل نماید بی تردید همین ملت مقاوم و ایثار گر نیز میتواند جنگ نفت را به صحنه شکوفائی خود کفائی ها و استحکام بنیان اقتصادی کشور تبدیل نماید . زمانی برای امت میسر شد که در جنگ آن رشادتها را نشان دهد که بینش بی مبنای بنی صدری در زمینه جنگ جای خود را به بینش حزب اللهی مشارکت مردم در امور جنگ می سپارد . همچنین برای ملت ایثارگرمان زمانی میسر می گردد که توطئه های اقتصادی دشمنان اسلام را در هم شکندکه

رهنمودهای روشنگرانه امام عزیز در عمل جای دیگر بینش های اداره امور منهای مردم را بگیرد و به تعبیر امام عزیز مردم را در امـــور مشارکت دهید . میــدانها را تنگ نکنیم ، نظارت ها را تشدید کنیم ، انسانهای صالح در شناسائی کنیم و تا خلاقی ندیده ایم ، امکان عمل بدهیم ، سیاست صادراتی و وارداتی با ثباتی را مبنای عمل قرار دهیم و از سیاست گذاریهای لحظه ای که باعث سر در گمی علاقمندان به مشارکت در امر صادرات و واردات می شود جدا پرهیز نمائیم که مع الاسف تا کنون غالبا جز این بوده است ما و گفتار امام . زمانی که خط امام عزیزمان را خط صلاح و فلاح فرد و جامعه خویش می دانیم و آن را تبلور راستین اسلام و تجلی بی پیرایه آن می یابیم باید که در تمام حرکات و سکنات خویش پیروی بی چون و چرای اوامر و نظرات و رهنمودهای حضرتش باشیم گرچه با آنچه  خود پیش از آن می پنداشتیم مغایرت داشته باشد و روح ولایت فقیه و امام نیز در همین نهفته است . آن زمانی که امام عزیز مطلبی را در هر قالبی عنوان بفرمایند ، که با نسوج و بافت های فکری افراد تغایرهائی داشته باشد ، تغییر جهت افراد از خط و جهتی که آن را احیانا خط امام می پنداشتند به خطی که امام آن را آشکارا ترسیم نموده و اشتباه افراد را در در برداشت پیشین شان مبین ساخته ، نه تنها قبیح و نازیبا نیست ، بلکه بسیار روا و بجااست و اصولا شایسته و بل واجب و لازم همین است گرچه برمبنای موضع خودشان قبلا قلم یا قدم زده باشند و یا سخن گفته باشند و شعارها داده باشند ودر این تغییر جهت برمبنای رهنمودهای امام عزیز از کنار ملامت ها ، کنایت ها و ریشخندها باید کرارا مرور کرد. باید نقطه نظرات امام عزیز را مبنا قرار دهیم و عمل کنیم که صلاح و فلاح در آن است و پس از آن بگذار بیمار دلان بگویند که بریده اند ویا به جناح قدرت گرائیدند و یا تغییر خط داده اند و ثبات رای سیاسی ندارند و متزلزند . چرا که ثبات رای سیاسی و اقتصادی و غیره در برابر امام نه تنها یک سجیه شایسته و ارزشمند نیست بلکه خصلت ناپسند است و ضعف ولایت و آن که مرضی حق تعالی است و ارزش ، ثبات در اطاعت از امام امت در تمامی ابعاد و در تمامی زمینه ها و زمانها ، هم حمایتش از دولت خدمتگزار و برادر متعهد و متدین مهندس موسوی نخست وزیر هم عنایتش نسبت به ذخایر بی بدیل انقلاب اسلامی مان ، شهداء زنده رئیس جمهو عزیز و رئیس مجلس محبوب و در این میان برخی از حرکتها از هر سو و رای مخالفها را چگونه میتوان توجیه کرد؟ و نیز رهنمودهای مکرر حضرتش در خصوص مشارکت مردم در امور اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ، همانگونه که در امور رزمی مشارکت داده ایم ر چند ناگفته پیدا است مردمی که باید در امور مشارکت داده شوند، همانهایند که در جبهه و پشت جبهه حضور مستمر داشته اند . نه اینکه مردم صحنه های جنگ و خون و خطر یک عده باشند و مردم صحنه های اقتصاد و میز و مقام و مسؤولیت عده ای دیگر و خلاصه درباب تبعیت از امام عزیز چرا در قالب های فکری خاصی متحجر شویم . تا در تعارض رهنمودهای امام عزیز با آن قالبها در نفس خویش احساس حرج نمائیم ، امت حزب الله و توطئه کاهش نفت ، در نتیجه مجموعه توطئه های دشمنان اسلام از کاهش قیمت و آسیب رسانی به تاسیسات نفتی و غیر ذلک احتمال آن میرود که مشکلات و نارسائی هائی از قبیل کمبود سوخت و دیگر کالاها پیش روی ملت مظلومان قرار گیرد . باید دولت خدمتگزار امت شهید پرور را در جریان احتمالات قرار دهد چرا رهنمودهای روشنگرانه امام عزیز در عمل جای دیگر بینش های اداره امور منهای مردم را بگیرد و به تعبیر امام عزیز مردم را در امـــور مشارکت دهید . میــدانها را تنگ نکنیم ، نظارت ها را تشدید کنیم ، انسانهای صالح در شناسائی کنیم و تا خلاقی ندیده ایم ، امکان عمل بدهیم ، سیاست صادراتی و وارداتی با ثباتی را مبنای عمل قرار دهیم و از سیاست گذاریهای لحظه ای که باعث سر در گمی علاقمندان به مشارکت در امر صادرات و واردات می شود جدا پرهیز نمائیم که مع الاسف تا کنون غالبا جز این بوده است ما و گفتار امام . زمانی که خط امام عزیزمان را خط صلاح و فلاح فرد و جامعه خویش می دانیم و آن را تبلور راستین اسلام و تجلی بی پیرایه آن می یابیم باید که در تمام حرکات و سکنات خویش پیروی بی چون و چرای اوامر و نظرات و رهنمودهای حضرتش باشیم گرچه با آنچه  خود پیش از آن می پنداشتیم مغایرت داشته باشد و روح ولایت فقیه و امام نیز در همین نهفته است . آن زمانی که امام عزیز مطلبی را در هر قالبی عنوان بفرمایند ، که با نسوج و بافت های فکری افراد تغایرهائی داشته باشد ، تغییر جهت افراد از خط و جهتی که آن را احیانا خط امام می پنداشتند به خطی که امام آن را آشکارا ترسیم نموده و اشتباه افراد را در در برداشت پیشین شان مبین ساخته ، نه تنها قبیح و نازیبا نیست ، بلکه بسیار روا و بجااست و اصولا شایسته و بل واجب و لازم همین است گرچه برمبنای موضع خودشان قبلا قلم یا قدم زده باشند و یا سخن گفته باشند و شعارها داده باشند ودر این تغییر جهت برمبنای رهنمودهای امام عزیز از کنار ملامت ها ، کنایت ها و ریشخندها باید کرارا مرور کرد. باید نقطه نظرات امام عزیز را مبنا قرار دهیم و عمل کنیم که صلاح و فلاح در آن است و پس از آن بگذار بیمار دلان بگویند که بریده اند ویا به جناح قدرت گرائیدند و یا تغییر خط داده اند و ثبات رای سیاسی ندارند و متزلزند . چرا که ثبات رای سیاسی و اقتصادی و غیره در برابر امام نه تنها یک سجیه شایسته و ارزشمند نیست بلکه خصلت ناپسند است و ضعف ولایت و آن که مرضی حق تعالی است و ارزش ، ثبات در اطاعت از امام امت در تمامی ابعاد و در تمامی زمینه ها و زمانها ، هم حمایتش از دولت خدمتگزار و برادر متعهد و متدین مهندس موسوی نخست وزیر هم عنایتش نسبت به ذخایر بی بدیل انقلاب اسلامی مان ، شهداء زنده رئیس جمهو عزیز و رئیس مجلس محبوب و در این میان برخی از حرکتها از هر سو و رای مخالفها را چگونه میتوان توجیه کرد؟ و نیز رهنمودهای مکرر حضرتش در خصوص مشارکت مردم در امور اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ، همانگونه که در امور رزمی مشارکت داده ایم ر چند ناگفته پیدا است مردمی که باید در امور مشارکت داده شوند، همانهایند که در جبهه و پشت جبهه حضور مستمر داشته اند . نه اینکه مردم صحنه های جنگ و خون و خطر یک عده باشند و مردم صحنه های اقتصاد و میز و مقام و مسؤولیت عده ای دیگر و خلاصه درباب تبعیت از امام عزیز چرا در قالب های فکری خاصی متحجر شویم . تا در تعارض رهنمودهای امام عزیز با آن قالبها در نفس خویش احساس حرج نمائیم ، امت حزب الله و توطئه کاهش نفت ، در نتیجه مجموعه توطئه های دشمنان اسلام از کاهش قیمت نفت و آسیب رسانی به تاسیسات نفتی و غیر ذلک احتمال آن میرود که مشکلات و نارسائی هائی از قبیل کمبود سوخت و دیگر کالاها پیش روی ملت مظلوممان قرار گیرد . باید دولت خدمتگزار امت شهید پرور را در جریان احتمالات قرار دهد چرا که هر زمان آحاد ملت نسبت به توطئه های دشمنان و عوارض آن آگاهی یافته اند با صبر و استقامت در برابر عوارض و اثرات آن شکیبائی به خرج د اده و با هشیاری و قدرت به مبارزه با اصل توطئه پرداخته و آنرا خنثی نمودند و بنابراین باید مسائل را به مردم گفت و آنان را آماده رویاروئی  با عوارض توطئه ها نمود و به ثبات امت حزب الله باید ایمان داشت که اینان فرزندان شعب ابیطالب و رمضان و بازماندگان کربلا یند و وارثان محرم و خط را از پیر خمین گرفته اند و چنین ملتی به مشکلات لبخند میزند و خود را به دریای سختی ها می افکند و با امواجش به مبارزه می پردازد تا که پیروزمندانه و به آرمانهای والایش دست یافته سر از ساحل برآورد و در
چنین شرایطی وظیفه هر انسان متعهد به انقلاب و دلسوز اسلام است که در حمایت و تقویت مسؤولین جمهوری اسلامی و دولت خدتگزار بکـــوشد و از مساله سازیها و ماجرا آفرینی ها بپرهیزد تا دولت خدمتگزار دیگر قوای کشوربه دور از دغدغه خاطر به چاره جوئی مشکلات بپردازند و شنیدیم بیانات دلسوزانه و متقیانه برادر بزرگوارمان و رئیس جمهورمان در حمایت جدی و عملی از دولت در سمینار ائمه محترم جمعه در شهر خون و قیام و ان شاءالله در همان جهت حرکت خواهیم نمود و چنین است که در چنین شرایطی حرکتی جز این و از کاه ، کوه ساختن آب به آسیاب دشمن ریختن خواهد بود . دو نکته را لازم به تذکر می بینم : یکی اینکه از دولت خدمتگزار که در افزایش عوارض و حقوق گمرکی رعایت حال مردم نیز بشود، چرا که افزایش های بی رویه اخیر اضافه بر اینکه موجب رنجش و بدبینی مردم گردیده است ، باعث مرجوع ساختن کالاها گشته که خود ضرر و زیانی برای دولت محسوب میشود . دیگر اینکه از دولت خدمتگزار تقاضا دارم که عنایت خویش رادر امورو مسائل هماهنگ با گفته ها در جهت مصالح و منافع مردمی و نقاطی قرار دهد که حضور بیشتر در صحنه های جبهه و جنگ و انقلاب داشته اند و از استضعاف بیشتر رنج می برند و نه زبان گفتن دارند و نه قلم نوشتن و نه چهره های سرشناسی که به خواسته های به حقشان آبروئی پر جاذبه بخشند و نه نیروهای متنفذ در رده های مختلف نظام که مدافعشان باشند! باشد که احساس کنند در جمهوری اسلامی سخن حق اگر از حلقوم مستضعف گمنامی بر آید ، جاذبه دارد و تاثیری بیش از اظهار جز آن ، که توسط افراد معنونی عنوان گردد ، که مع الاسف در حوزه انتخابیه اینجانب جز این صورت گرفته است . سخنی هم با قوه قضائیه دارم . ضمن اینکه حمایت صریح خود را از موضع گیریهای قاطع دادستـــان معظم کــل کشور ابراز میدارم ، از محاکم قضائی استدعا دارم آنجا که مردم بدبخت از خوانین شکایت می کنند ، اگر دادگاهها و دادسراها را توان برخورد با خوانین و زورگویان پلید نیست بزرگواری نمایند و عرضه خود را نسبت به شاکیان بیچاره به منصه ظهور نگذارند . چنانکه در روستای دهقویه از حوزه انتخابیه اینجانب مردم از (( خان )) به دلیل تصاحب غاصبانه اراضی مزروعیشان شکایت نموده اند بجای خان ، آنها به زندان افتاده اند و ممنوع الخروج از کشور گردیدند و جریمه شدند تاعبرت دیگران نیز بشوند . و سخنی هم با دولت امارات عربی و حکومت ابوظبی : بیش از هشت ماه میگذرد که عده ای از برادران متدین ما به اتهامهای واهی در امارات به بند کشیده شده اند و کسی از مکان و حال مزاج آنها اطلاعی ندارد . از دولت امارات که سعی در اظهار بی طرفی در جنگ نموده و ابراز تمایل به روابط دوستانه با جمهوری اسلامی مینماید انتظار میرود که نسبت به آزادی این عزیزان در بند اقدام و هر چه سریعتر خانواده های آنان را از طریق مقامات جمهوری اسلامی در جریان وضعیت حال آنان قرار دهد و از وزارت محترم امور خارجه تقاضا می کنم که نسبت به این اصرار عنایت لازم را مبذول و اقدامات مناسب را به انجام رساند . در پایان از وزارت محترم کشور ودولت خدمتگزار تشکر می کنم که برادری متدین و متعهد و انقلابی را برای ادای مسئولیت سنگین استانداری حساس فارس برگزیدند و ضمن آرزوی سعادت برای مردم فارس در دوران تصدی ایشان توفیق فزاینده برادر عزیزمان نجفی علمی را در خدمت به مردم شهید پرور فارس و حفظ وحدت و انسجام مردم آن و احقاق حقوق محرومین و مستضعفین آن را از خداوند بزرگ مسالت دارم . و اما حوزه انتخابیه ام که یکی از وسیع ترین حوزه های انتخابیه است و با محرومیت های بسیار بازمانده از دوران تاریک ستمشاهی هر چند گامهای بلند انقلاب اسلامی چهره آن را در کل دگرگون ساخته است . اما محرومیت های دو هزار و پانصد ساله همچنان چنگ و دندان نشان میدهند به ویژه روستاهای مظلوم بخش های جدیم و((اوز)) و لامرد و حومه که همچنان در آتش محرومیت و بی مهری و تبعیض می سوزاند . به ویژه زلزله زدگان آواره روستاهای بخش اوز نیز مشکلات بسیاری از مردم شهید پرور شهر مظلوم گراش و شهر لار را رنج میدهد که جا دارد درهر فرصتی آنها را به مسؤول محترم متذکر شده و این ندائی را که از ضمیر و وجدان بیدار موکلین متعهدم می شنوم ندائی که از اعماق روح پر تعهدشان به اسلام و انقلاب برمیخیزد و از من نماینده تقویت جهت های کلی انقلاب اسلامی را می طلبد و حمایت از مسؤولین دلسوز جمهوری اسلامی را خواستار میشود از بیان هر گونه تذکری بازم میدارد و با این اطمینان که دولت خدمتگزار در حد توان خود ، در رفع نارسائیهای همه جا از جمله حوزه انتخابیه ام خواهد کوشید و مردم شهید پرور حوزه انتخابیه ام  با این اطمینان که در اوج حضورشان توقع شان را به نازل ترین حدکاهش داده و با حضور چشمگیرتر ازهر زمان خود


آوای دلپذیر لبیک یاامام را سردادند و به این ترتیب ترجیح میدهم مسائل مردم را به جای  عنوان نمودن از تریبون مجلس از همان طریق مکاتبه و مذاکره ودیگر روشها پیگیری شود ودرخاتمه لازم میبینم از مردم شهید پرور تمامی نقاط حوزه انتخابیه ام به ویژه مردم شهیدپرور دهستانهای گله دار و مرکزی وعلا مرودشت و ((ورای )) و اشکنان و بیرم از توابع بخش لامرد و مردم شهید پرور بخش مرکزی به ویژه گراش و ((ارد)) و ((فدا‎ غ )) و مردم شهید پرور روستاهای بخش ((اوز)) و مردم حزب الله شهید پرور جویم وبنا رویه صمیمانه تشکر نمایم که در دفعات متعدد اعزام نیرو و کمک با اعزام چشمگیری نیرو و کمک های عظیم غرور انگیزترین حضور خود رادر صحنه های جنگ تحمیلی به نمایش گذاردند، والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته . منشی ـ آقای یوسف پور. یوسف پور ـ بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر ومعین . با عرض تبریک وتسلیت به مناسبت شهادت هفتاد و دو تن از یاران حضرت امام و سید الشهدا ء آنها شهید بهشتی به حضور رهبر کبیر انقلاب و امت شهید پرور ایران وهمکاران عزیز. مبحث اصلی بحث در مورد بیانات حضرت امام در عید فطر می باشد که هرچند وقت یکباری که مسؤولین با توجه به گذشت زمان از آن خط مشی هائی که حضرت امام پیروی میکنند یا به دست فراموشی می سپارند یا اینکه درکارها کوتاهی میکنند، حضرت امام این آتشفشان و این امید مستضعفینی که هربار از جماران فریاد بر می آورند بارقه ای از امید دردل مردم ایران وسایر مستضعفین جهان به وجود میاورند شاهد بودیم که حضرت امام در روز عید فطر با بیانات ( در این هنگام آقای کروبی (( نایب رئیس )) ریاست جاسه را بعهده گرفتند ) خودشان روی مسائل اصلی که به وجود آورنده انقلاب بودند ، یعنی وحدت مردم وتزکیه مسؤولین تکیه بسیاری نمودند و برای چندمین بار روی مشارکت مردم در امر تجارت ، آموزش و پرورش و در سایر اموری که مربوط به انقلاب و مربوط به اداره کشور میشوند تاکید کرده اند . ولی می بینیم با وجود اینکه چندین باراز تاکید حضرت امام بر امر مشارکت مردم در این امور میگذرد ولی آن چیزی که در عمل ما به وجود آورده باشیم که مردم در این مشارکت شرکت کرده باشند کمتر دیده میشود البته نه اینکه صفر بوده ، هیچ نبوده ، بوده ولی طبعا مورد نظر حضرت امام نبوده که دوباره ایشان برای چندمین بار روی این نظر تاکید کردند و نباید فرامین و بیانات حضرت امام به چند مصاحبه و موجهای تبلیغاتی که به وجود می آید اکتفا بشود و بعدهم به دست فراموشی سپرده بشود یا حداقل آن چیزی که موردنظر حضرت امام و حضرت آیت الله العظمی منتظری بوده ، تامین نشود . این است که برای اجرا، بیانات حضرت امام پیشنهاد میشود میشود احتیاج است که گروههای کاری ازکمیسیونهای مجلس  و از وزارتخانههای مختلف که ابعاد مختلف بیانات حضرت امام رادر بر میگیرد، تشکیل بشود و روی اجراء نمودن این بیانات کار بشودوالا با مصاحبه کردن و تبلیغ کردن و اینها که بعد از یک مدتی به دست فراموشی سپرده میشود . اگر هم خدای ناکرده این جو مبارزه با احتکار واینها پیش بیاید که البته قطعا همه مردم ما و همه مسؤولین ما دنبال این هستند که باید با احتکار مبارزه بشود ، باید پدر احتکارچی ها دربیاید آنهائی که  واقعا خون مردم را در شیشه میکنند ولی از جوسازی ها کاسته بشود. همانجور که ... این است که وقتی یک برادری مصاحبه می کند که (( ما برای هفده سال داروی کمیاب را کشف کردیم )) آخر اینکه هر عقل سلیمی متوجه میشود که این خبر نباید درست باشد و باید روزنامه ها هم این را درتیتر اول درج نکنند که اگر دوسال دیگر دارو یک مقدار کمیاب شد ، پس میگویند این هفده سالی که شما کشف کردید چه طور شد ؟ این است که نباید بیانات حضرت امام در پشت این جوهائی که بعدا به وجود میاید به دست فراموشی سپرده بشود وامیدوارم که از ابتداء خودهمکاران عزیز و بخصوص ریاست محترم مجلس درخواست میشود با تشکیل گروههای کاری با همکاری برادران محترم دولت واقعا این بیانات را نگذاریم که روی زمین بماند و عامل اصلی پیروزی ما و عامل اصلی اینکه خداوند متعال به انقلاب ما عنایت داشته و برکات خودش را بر ملت ایران نازل کرده ، اطاعت بی چون و چرا ازرهبری بوده و  ان شاء الله که این اطاعت همین جور ادامه پیدا کند وبیشتر از این هم بشود . یکی از نکاتی که حضرت امام خمینی امام رویش تکیه کرده اند مشارکت مردم در امر آموزش و پرورش است . میدانیم که در این چند ماهه اخیر چند مدرسه درتهران باعث شده که فکر و ذکر تمام وزارتخانه آموزش و پرورش ما را در بر بگیرد . من اینجا به برادر عزیزمان آقای اکرمی میگویم جناب اقای اکرمی ! شما 2% مردم ایران را اگر سرمایه دار باشند نبایدچهل میلیون مردم ایران همان مستضعفینی که من و شماداریم برایشان داد و فریاد میزنیم به دست فراموشی بسپاریم ! الان ما باید این زمینه را به وجود بیاوریم که آن بچه های مستضعف ، آن فرزندان مستضعفینی که در استان های مستضعف هستند ، زمینه را برایشان فراهم کنیم که بیایند دانشگاه . اگر آنهاآمدند دانشگاه اگر آنها توانستند دردانشگاه تحصیل کنند ، خوب خودشان هم سرنوشت این مملکت را دست میگیرند و نخواهند گذاشت که آمریکا و شوروی و هیچ ابر قدرتی وهیچ سرمایه داری در این مملکت پا بگیرد و قدرت را در دست بگیرد ولی موقعیکه ما هیچ زمینه ای برای آنها فراهم نکنیم وقتیکه در استانهای محرومی مثل چهارمحال بختیاری و استانهای هرمزگان و سیستان وبلوچستان ما در صد زیادی از دانش آموزان مان هنوز نمیتواند به مدرسه بروند و آنهائی هم که میتوانند بروند مدرسه دوره راهنمائی تمام میکنند، نمیتوانند باز بروند دبیرستان و یک در صدزیادشان هم که میروند دبیرستان شرایط دبیرستان ها جوری است که نمیتوانند در کنکور قبول بشوند و از این ششصد هزار نفری که امروز درکنکور شرکت میکنند ما با امکانات معدودی که داریم حدود پنجاه ، شصت هزار داوطلب می پذیریم آیا چند درصد از این پنجاه ،شصت هزار نفرمان نقاط محروم هستند؟ ما اگر میخواهیم به مستضعفین خدمت کنیم باید زمینه را فراهم کنیم ، آن که سرمایه دار است که شما درمدرسه هم راهش ندهید ، با گرفتن معلم خصوصی میاید دانشگاه ، آن که طرفدار سرمایه دار است من و شما هم که طرفدار مستضعف هستیم که خوب ، بچه هایمان را میگذاریم مدرسه بغلی درس میخوانند ، آنها هم میایند دانشگاه ، تنها کسی که این وسط سرش بی کلاه میماند ، همان مستضعفین جنوب شهری هستند و همان افرادی که در نقاط محروم خدمت میکنند و در این چند سال انقلاب درست است که ما واقعا از نظر فضای آموزش و پرورش بسیار کار کرده ایم ولی نتوانستیم زمینه هائی را آماده کنیم که فرزندان مستضعفین آنچنان که لازم است بتوانند به دانشگاه راه پیدا کنند و الان شما از سال 61 به این طرف آمار بگیرید . می بینید که با وجود اینکه سهیمه هم گذاشتند و این کارها را کرده اند ، ولی ما نتوانستیم ازنقاط محروم کشورمان افراد فرزندان محروم به دانشگاه راه پیدا کنند ، این است که پیشنهاد میشود درنقاط مختلف کشور ما بجای اینکه بیائیم اگر یکی دو مدرسه خوب هم هست ( نایب رئیس ـ وقتتان تمام است ، با توجه به اینکه 2-3 دقیقه وقتتان را به یک نماینده داده اید ) درآنها را ببندیم و بیائیم درنقاط مختلف به معلمینی که واقعا خوب کار میکنند ، امتیاز بدهیم ودبیرستانهای نمونه درست کنیم و معیار را هم استعداد بگذاریم ، یعنی هر کسی که استعداد داشت وارداین مدرسه بشودودر نقاط محروم هم معتقد هستیم که باید امکانات بیشتری صرف بشود . و امکانات بیشتر در نقاط محروم صرف بشود تا فرزندان محروم بتوانند دانشگاه بیایند. بلی ، اگر کسی واقعا از محرومین آمد دانشگاه فردا میتواند برای این مملکت دل بسوزاند وبرای این مملکت کار بکند . البته این بیانات ناقص بود و امیدواریم این طرحی که برای آموزش و پرورش و مدارس هست و .... انشاءالله به صورت حضوری با خود جناب آقای اکرمی مطرح میشود . ولی من در اینجا به آقای اکرمی میگویم با این روشی که شما پیش گرفتید نه تنها مشکل مستضعفین حل نمیشود ، بلکه راه برای بچه های سرمایه دار هم بهتر باز میشود والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . نایب رئیس ـ چون کمتر از دو دقیقه وقتتان باقی نمانده . بنابراین آن دو دقیقه را هم که به دیگری واگذار کردید خودتان صحبت کنید . یوسف پور ـ ... به هر صورت درمورد آموزش و پرورش اگر ما واقعا قطعا بخواهیم فرزندان مستضعفین بیایند به دانشگاه لازم این است که ما در نقاط عشایری ودر روستاها بیائیم مدارس شبانه روزی راهنمائی درست کنیم وبعد از اینکه این فرزندان عزیز از مدارس شبانه روزی فارغ التحصیل شدند ، آنها دردبیرستانهای شبانه روزی به تحصیلشان ادامه بدهند و زمینه را آماده کنیم بیایند در دانشگاه خوب ، در شهرهای بزرگ ودرتهران هم که ما نمیتوانیم اگر صد دبیرستان داریم یا در صد مدرسه داریم ، این صد درمدرسه را کیفیتشان را بالا ببریم همانجور که خداوندمتعال درخلقت استعدادها هم تفاوت به هرصورت قائل شده است و ... برای افرادی که بــا استعدادنــد و برای افرادی که کشش بیشتری دارند در درس خواندن زمینه بهتری را  فراهم کنیم ، این را که میفرمائید (( باید امکانات
مملکت مساوی تقسیم بشود )) بله ، بایدمساوی تقسیم بشود . بلکه باید برای محرومین هم بیشتر درنظر گرفته بشود ولی یک فردی که استعداد فوق العاده ای دارد با آن استعداد ضعیف دارد هر دو آنها روی یک نیمکت بنشینند وهردو آنها از یک معلم استفاده کنند و از یک کلاس استفاده کنند و از یک کلاس استفاده کنند ( در یک کلاس شصت ، هفتاد نفری ) استفاده از امکانات مساوی نیست . این بلکه ظلم است ودر شهرهای بزرگ هم میشود که ما واقعا به معلمینی که علاقه دارند و بیشتر فعالیت می کنند ، اینها را امکانات بیشتری در نظر بگیریم و از هرده مدرسه و ده دبیرستان یکی را به عنوان نمونه انتخاب کنیم ومعیار را هم بگذاریم استعدادهای بهتر و استعدادهای بیشتر . و برای خانواده شهدا، و مستضعفین و رزمندگان عزیز هم که در جبهه ها مشغول هستند سهیمه های مشخصی قرار بدهیم که آن نظراتی که بچه های سرمایه داران میخواهند بیایند دانشگاه بوجود نیاید . ولی اینکه ما فقط شعار بدهیم ودرگیر بشویم تمام فکر وذکر وزارت آموزش و پرورش درگیر بشویم تمام فکر و ذکر وزارت آموزش وپرورش درگیر چهار باب مدرسه بشود، قطعا همانجوری که در این 6-7 سال فراموش شده ، فراموش خواهد شد و الان از استان چهار محال و بختیاری که فرض کنیم یک چهلم جمعیت کشور است ، یک درهزار هم دانشجو در دانشگاههای فرزندان محروم و این دانش آموزان بتوانند وارد دانشگاه بشوند و  این اختلاف دراستعدادها و اینکه ما استعدادهای بهتر را در یک مدرسه جداگانه ای جمع کنیم نه تنها کار خلاقی نیست بلکه کاری که مطابق خلقت است و آن کسی که خدا استعداد بیشتری به او داده باید امکانات بیشتری برایش فراهم بشود که این به تحصیلاتش ادامه بدهد و مشکل وزارت آموزش وپرورش ما این است که الان معلمی که خوب کار میکند با معلمی که اصلا کار نمیکند اینها دریک صف هستند دانش آموزی که با استعداد است با دانش آموزی که استعداد کمتری دارد اینها در یک صف هستند و به تساوی کار کردن و به عدل کار کردن این نیست که ما تمام دانش آموزان را بریزیم در یک کلاس و در یک مدرسه بگوئیم چون حکومت مستضعفین است پس شما همین جوری بیائید بالا ، این است که آن فردی که سرمایه دار است بچه اش سرمایه دار است کلاس خصوصی میگیرد کنکور میگیرد به هر طریق شده خودش را به دانشگاه میرساند ولی آن فردی که در سیستان و بلوچستان و هرمزگان درس میخواند شما بیائید ببینید که در صد بچه هائی که از استان هرمزگان آمده اند در دانشگاه که به یک درصد هم نمیرسد شاید به یک درهزارم هم نرسد این است که وظیفه وزیر آموزش و پرورش ان شاءالله این است و امیدواریم ه به این کار عمل بکند و امیدواریم که خداوند متعال به همه ما توفیق بدهد بخصوص برادران و همکاران عزیزی که نگذاریم این فرامین امام زمین بماند و بنده به عنوان یک برادر کوچکتر دردرجه اول مجلس را مسؤول میدانم که انشاءالله این کارها را انجام بدهند والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . منشی ـ آقای قاضی زاده ، قاضی زاده هاشمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، من المومنین رجال صدقواما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا . این سرنوشت شاهدان همیشه تاریخ است و پیمانی است که مردان حق و حقیقت ، شیران عرصه و میدان وشاهدان شبهای خدا را تصویر می کنند . هنوز از حکومت جمهوری اسلامی ایران چیزی نمیگذشت که استاد شهید مرتضی مطهری چهره برجسته و کار آمد شورای انقلاب به خون خویش غلطید و رفت و مدتی نگذشته بود که شهید مفتح از پایه گذاران وحدت حوزه و دانشگاه قربانی انقلاب فرهنگی شد . هنوز زخم شهید چمران به سینه ها پیدا بود ودروادی شهادت چمران بودیم که فاجعه هفتم تیر اتفاق افتاد . این بار نه یک تن و نه دوتن بلکه 72 تن شهید .وقتی اسناد مظلومیت و حقانیت این انقلاب را یکی پس از دیگری بر سر دستها بلند کردند و به خاک سپردندگفتند بهشتی مظلوم بودو راست هم گفتند اما آن جنازه ها ، آن سند ها هر چند پاره پاره نشان داد که آنچه که اساسا مظلوم است انقلاب است ،انقلاب مظلوم است و بهشتی ویارانش نیز سند مظلومیت انقلابند . در هر حکومتی بیشترین کشتگان را باید میان مخالفان آن یافت اما جمهوری اسلامی ایران حکومتی است که شاید بیشترین قربانی دردرون خود او باشد این حکومت واین دولت از همان آغاز حکومت قربانیان ودولت شهیدان بود . حکومت تیر خورده ها ، ترورشده ها ، قربانی ها ودر خاک و خون غلطیده ها آری محکومان قربانیان تاریخ اسلام گوئی اگر به حکومت هم برسند همچنان باید مظلوم باشند. مردم ما همچون سالهای گذشته با برگزاری مراسم باشکوهی پنجمین سالگرد شهدای مظلوم هفتم تیر را در سراسر کشور گرامی خواهند داشت . همچنین این مراسم بعدازظهر شنبه آینده دربهشت الصادق فریمان با حضور مردم حزب الله فریمان و روستاهای آن منطقه و با سخنرانی شهید زنده فاجعه هفتم تیر همکار ارجمند جناب آقای سید محمد علوی تبار نماینده محترم مردم آبادان درمجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد . در مورد مساله جنگ نکته ای که باید در اینجا تاکید نمایم جمله شهید رجائی است که گفته است (( اگر سلاح های ما تمام شود تازه جنگ واقعی شروع خواهد شد .))بدون تردید مجلس و دولت وامت حزب الله همان طور که رژیم تا دندان مسلح پهلوی را از تخت اقتدار به تخته تابوت کشیدند درآینده ای نه چندان دور خبر سرنگونی رژیم عفلتی را در کشور عراق به گوش جهانیان خواهند رسانید . این موضوع قاطع وقطعی امت ما است که در این جنگ تحمیلی به چیزی جزسقوط صدام وبرپائی حکومتی مردمی و اسلامی در عراق رضایت نخواهند داد.یاد 30 نفر دانشجوی شهید ومفقود دانشگاه مشهد درعملیات های اخیر را گرامی داشته و ضمن تاکید برحاکمیت حزب الله دردانشگاهها تذکرمیدهم در این مرحله از تداوم جنگ هماهنگ با ایجاد یک جنگ گسترده گسترش جنگ های نامنظم هم ضروری است . همین جا تشکر میکنم از کشاورزان ودامداران واصناف و سایر اقشار فریمان که بار دیگر در کنار کمک های جنسی خود به جبهه های نبرد حق علیه باطل مبلغ 2 میلیون و 800 هزار ریال کمک نقدی را به نماینده محترم حضرت امام در شورای عالی دفاع تقدیم نمودند که (( اجرکم عندالله )) . به وزارت کشاورزی و شورای عالی کشاورزی تذکر میدهم که در بخش سرخس اجرای طرح احیاء مراتعی که مدت مدیدی است به اراضی کشاورزی منطقه موفق نخواهد شد . و تذکری به مجلس دارم درمورد قانون اراضی مزروعی . تصویب نهائی قانون اراضی مزروعی خواسته یک صنف خاصی از جامعه ما نیست بلکه از شوراهای اسلامی روستائی سراسر کشور گرفته تا سمینار اخیر ائمه جمعه سراسر کشور بر تصویب نهائی لایحه قانونی واگذاری و احیا، اراضی مزروعی تاکید مکرر دارند. متاسفانه مدتی است که کمیسیون خاص اراضی مزروعی مجلس تعطیل است که با توجه به پیام حضرت امام و مجلس دوره دوم عدم تصویب نهائی قانون زمین برای اقشار مختلف به هردلیل قابل توجیه نیست و اینک ضمن تقدیم مواردی متعدد از خواسته های اقشارمختلف دراین زمینه به ریاست محترم مجلس از ایشان میخواهم که در ارتباط با حضرت امام مشکل تصویب نهائی این قانون را راه گشائی نمایند . در اینجا به توطئه کاهش قیمت نفت می پردازم . توطئه کاهش قیمت نفت و آثار آن در اقتصاد و کشور و جنگ تحمیلی مساله بسیارمهم است که اگر هشیارانه باآن برخورد نشود عواقبش بسیار زیانبار خواهد بود. به اعتقاد اینجانب استکبار جهانی فکر میکند با کاهش قیمت نفت اقتصاد کشور ما را که سالیان دراز بر دلارهای نفتی تکیه داشته  است مختل نموده وماشین جنگی ما به علت کاهش درآمد ارزی متوقف خواهد شد . خوشبختانه دولت خدمتگزار با درک عمیق از توطئه استکبار جهانی هزینه های جنگ رادر اولویت قرار داده و با برنامه ریزی دقیق تصمیم دارد از شرایطی که دشمن فراهم آورده است درجهت رهائی از اقتصاد تک پایه بهره برداری نماید . درمورد آثار کاهش قیمت نفت برروی اقتصاد کشور هم باید بگویم اکنون بهترین موقعیت برای سالم سازی اقتصاد کشور واصلاح ساختارهای اقتصادی فرا رسیده است  و بایستی دولت از این موقعیت کم نظیر برای نجات کشور از اقتصاد تک پایه استفاده نماید . تصمیم گیری اخیردولت برای تدوین سیاست های شرایط نوین اقتصادی و مشخص نمودن 64 فعالیت مهم برای دگرگونی اقتصاد کشور مطلبی است که باید از طریق نمایندگان محترم مجلس ، قوه قضائیه ، ائمه جمعه و جماعات و کلیه امت حزب الله مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرد .چرا که اقدامات اساسی وزیر بنائی بدون همیاری و همدلی به ثمر نمیرسد . در این فرصت محدود مجال طرح و بررسی این سیاست ها وخط مشی ها نیست .فقط من به یک نکته اشاره میکنم و آن اینکه بایستی فرهنگ مصرف زدگی ولو کس گرائی و اسراف و تبذیر جای خود را به حاکمیت فرهنگ تلاش و تولید بیشتر و مصرف کمتر بدهد تا از این راه صادرات غیر نفتی ما رونق

 

باید و از وزارت افسار گسیخته نجات یابیم . تذکر دیگر من به روزنامهها است متاسفانه روزنامه ها تنها در یک مورد از فرمایشات حضرت امام در روز عید فطر به بحث کشیده شده اند و بیشتر درباره مشارکت مردم صحبت شده است که البته قسمت مهمی از فرمایشات امام بوده اما اشاره مهم امام در مورد اختلافات وحفظ وحدت مساله دیگری بود که مطبوعات به بحث آن نپرداخته اند .حرکت تفرفه افکنانه وموضع گیریهای خصمانه بعضی ازافراد وجناح ها باعث شدکه وقتی از یاران صدیق شهید رجائی برای ادای توضیحاتی دعوت میشود و بنا بر اظهار مقامات دادستانی هیچگونه مدرکی علیه آنان وجودندارد وتبرئه میشوند و پرونده مختومه اعلام میگردد روزنامه ای که رسالتش درحال حاضر تفرقه افکنی و ایجاد جو سوءظن شده است دست به جو سازی میزند وباعث تاسف است همان کسانی که شهید رجائی آنان را به عنوان عناصر مشکوک تلقی ودرمورد یک نفر میگفت که معلوم نیست فلانی از چه روزی سر و کله اش در انقلاب پیدا شده است همین افراد خونخواه شهید رجائی میشوند واز تضعیف قوه قضائیه و دولت واشخاص و ارگانهاهیچ ابائی ندارند و حداکثر ناخودآگاه با اتهام زدن های ناشیانه و ناجوانمردانه تمام همتشان این میشود که گناه منافقین را پاک کنند ولی منافقین خیلی کثیف تر از این هستند که بشود برداشتن باری از سنگینی عذاب دنیا وآخرت  آن ها کاسته شود. قائم مقام محترم رهبری حضرت ایت الله العظمی منتظری اخیرا خطاب به مدیران و کارکنان روزنامه های سراسر کشور فرمودند : (( اگر کسی به اسلام و انقلاب و رهبر انقلاب عقید دارد ولی در یکی از مسائل اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی حرف دارد اجازه دهید حرف او پخش بشود و تنگ نظر نباشید .)) اکنون فقره ای از تنگ نظری یک روزنامه را جهت ملاحظه و هرگونه اقدام لازم تقدیم ریاست محترم مجلس می نمایم ( نایب رئیس ـ وقتتان تمام است ) بهتراست بگویم یکی از روزنامه ها با موضع خصمانه ای عمل میکند که متاسفانه شیوه نا مطلوبی را برای افزایش تیراژ در پیش گرفته است که بی شباهت به شیوه برادر حاتم طائی نیست و کسانی که رگه هائی از صداقت در آنان وجود دارد و در آن روزنامه کار می کنند با تداوم این شیوه در نهایت آنها هم خراب میشوند . با اشاره به ویژگی مهمی از شهید مظلوم بهشتی سخنانم را به پایان می برم از ویژگی های شهید بهشتی این بود که از بروز شکاف میان نیروهای مؤمن به انقلاب و رهبری جلوگیری نمود و دراین مقطع از تداوم انقلاب اسلامی کشورمان که جنگ به مرحله حساسی رسیده است و سال جاری سال انقلاب صادرات غیرنفتی است ایجاد وحدت درنیروهای معتقد به  رهبری وقانون اساسی ضروری است و یافتن این رمز که چرا قبل از شهید بهشتی وحدت نظر در بینش مؤمنین به انقلاب و رهبری آن وجود داشت ولی بعد از شهادت او اختلافات خطی بروز پیدا کرد موضوعی است که عمیقا باید به آن بپردازیم ( انشاءالله ) والسلام علیکم و رحمه الله ).3- بیانات آقای کروبی ( نایب رئیس ) به مناسبت سالگرد فاجعه هفتم تیر و شهادت آیت الله دکتربهشتی . نایب رئیس ـ شنبه آینده هفتم تیر است و سالگرد شهادت بهترین یاران امام . جنایت و خیانتی که عامل اصلیش استکبار جهانی ( آمریکا ) به دست مزدوران داخلی، منافقین نگون بخت سیه روز انجام شد . با حرکت پویا وبالنده انقلاب به لطف و فضل پروردگار چهرههای کریه آنها نشان داده شد و پایان کارشان تا این مرحله برای همه ملت مان روشن وآشکار شد و انشاءالله در انتظاریم که آینده هم به کیفر و مکافات اعمال ننگین شان برسند . شهادت ایت الله دکتر بهشتی اندیشمند بزرگ اسلامی ویار صدیق امام و چهره های مقاوم وفداکاری و خوش سابقه ای و مبارزی مانندمرحوم شهید محمد منتظری و سایر برادرانی که آنجا به شهادت رسیدند درست دشمن را صد در صد مواجه با شکست کرد و پایه های انقلاب را محکم ومستحکمتر و نیرومندتر حرکتی که شروع شد و جنایتی که انجام شد نه بخاطر این که عده ای به شهادت برسند بلکه به خاطر این بود که نظام جمهوری اسلامی را به زانو در بیاورند و مواجه با شکست کنند .حرکت برای این بود که ضد انقلاب حاکم بشود همانطوری که رسانه های غرب ، ارتجاع منطقه ، روزنامه ها ، جراید ، صدا و سیما در بخش عظیمی از دنیا ایـــــن سخــن را
می گفتند که (( انقلاب اسلامی روزهای  آخرش است ودیگر به موئی بنداست .))دشمنان ازاین جهت که به اهداف شومشان نرسیدند .
پایه های انقلاب محکم و مستحکم شد . چهره کریه دشمن نشان داده شد . و خون این عزیزان موجب شد که آن همه پیروزی ها، فتوحات در جبهه جنگ نصیب نیروهای اسلام شد . یاد آوری می کنیم همه فتوحات ، شکستن حصر آباد ان عملیات بستان ، طریق القدس ، فتح المبین و همه عملیات کوچک و بزرگ و آزادی خرمشهر بعد از این حادثه شد علیرغم حرکت های مذبوحانه دشمنان در تمام زمینه های انقلاب الحمدالله نیرومند و پویا پیش رفت و امیدواریم که همه ما پاسدار خون این شهدای عزیز و همه شهدا باشیم و بتوانیم راه آنها را ادامه بدهیم وانقلاب را تحت رهبری امام بزرگوار و عظیم الشانمان به پیروزی کامل برسانیم . و از آن طرف دشمنانمان به فضل و عنایت خدا و با هشیاری مرممان و بینائی و دور اندیشی مقام رهبری انقلاب روز به روز منزوی تر و مفتضح تر و عظمت انقلاب در سطح جهان روشن تر و آشکار تر. 4- تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای نایب رئیس . تذکرات نمایندگان محترم به مسؤولان اجرائی کشور : تذکر 6 نفر از نمایندگان مجلس به دادسرا و دادگاه عمومی تهران در خصوص اعلان اسامی محتکران در رسانه ها و محاکمه علنی آنان. آقای قاضی زاده هاشمی نماینده فریمان و سرخس و احمد آباد به وزارت کشاورزی و شورای عالی کشاورزی در مورد حفظ حقوق کشاورزان منطقه سرخس در اجراء احیاء و بازسازی مراتعی که مدتی با کشت دیم بهره برداری شده است . آقای همتی نماینده مشکین شهر به وزارت بازرگانی در مورد تامین و تحویل سهمیه آهن مشکین شهر و به وزارت بهداشت و درمان در مورد رفع مشکل درمانی و تامین پزشک متخصص زنان و متخصص دیگر . آقای علوی نماینده لارستان به وزارت بهداشت ودرمان در خصوص تسریع در اجرای طرح آبرسانی روستای شرفویه که از بودجه خودیاری اهالی تامین میگردد. آقای کاظمی نماینده خلخال به نخست وزیری و وزارت کشاورزی در موردجبران خسارت ناشی از سیل و تگرگ درمنطقه خلخال .اقای جلالی نماینده فیروز آباد به وزارت نیرو در مورد تامین برق بخش کازرین و به وزارت نفت در مورد تامین گازوئیل مورد نیاز کشاورزان تذکر داده اند . آقای رحیمی نماینده قروه به وزارت بازرگانی در مورد تامین کاغذ مقوا و لوازم یدکی و ملزومات چاپ مورد نیاز چاپخانه ها . آقایان : صادقلو ، حسینی وغراوی نمایندگان رامیان ، مینودشت و گنبد به وزارت نفت در مورد تامین گازوئیل و مواد سوختی مورد نیاز کشاورزان منطقه . آقای موسوی پور نماینده ابهر به وزارت صنایع و صنایع ملی در خصوص تکمیل بیمارستان خیریه شرکت مینو. آقای شاهرودی نماینده داراب به وزارت نفت در مورد تامین سوخت موردنیاز کشاورزان داراب و به وزارت راه در مورد تکمیل راه فسا به داراب و به وزارت کشاورزی در مورد واگذاری طرح علوفه ده خیریه به جهاد سازندگی .
5- ادامه رسیدگی به طرح قانونی جنگل ها و مراتع کشور. منشی ـ اولین دستور دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون کشاورزی و عمران روستاها درخصوص طرح قانونی جنگل ها و مراتع کشور . ماده 5 بودیم که پیشنهادات مطرح بود بند 2 هست ظاهرا . در ماده 5 بند (( ز)) آقای فوادکریمی پیشنهاد کرده اند از بند ((ز)) این جمله حذف بشود (( توسط مجری یا مجریان طرح ها انجام میشود )). آقای فواد کریمی  بفرمایند . آقای عربی پیشنهاد کرده اند از سطر چهارم تبصره 1 ماده 5 عبارت (( لایحه قانونی )) حذف بشود . آقای عربی بفرمائید . عربی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . فکر میکنم که این پیشنهاد بحث ندارد و کمیسیون هم موافق خواهد بود با این پیشنهاد . عبارت ناقص است به عنوان اصلاح عبارتی اگر قبول بشود نیازی به بحث ندارد در سطر چهارم این طوری آمده : (( براساس ماده 18 این قانون و ماده 31 آئین نامه اجرائی لایحه قانونی قانون واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران )). (( لایحه قانونی )) وقتی به شورای انقلاب آمده یا به مجلس آمده و تصویب شده ، میشود قانون . ما بگوئیم در آئین نامه اجرائی لایحه قانونی قانون واگذاری ، این درست نیست اصلاح عبارتی است من فکر میکنم مخالفتی نداشته باشد کمیسیون هم موافق باشد برای این که عبارت در قانونگذاری درست باشد کلمه (( لایحه قانونی )) حذف بشود یعنی بشود (( آئین نامه اجرائی

 


قانون گذاری و احیای اراضی )) والسلام. منشی ـ مخالف آقای جلالی ، موافق آقای عباسی فرد . جلالی ـ بسم الله ا لرحمن الرحیم ، نمایندگان محترم توجه بفرمائید که آن لایحه قانونی یعنی دقیقا نامش همین است و نمیشود اصلاحش کرد یعنی آن چیزی که در شورای انقلاب تصویب شده نامش همین است (( لایحه قانونی قانون واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران )) این مطلب در کمیسیون بحث شد و ما هم گفتیم که این اصلاح بشود ولیکن نام آن قانون به همین شکل است یعنی عنوان قانون (( لایحه قانونی قانون واگذاری و احیاء اراضی در حکومت جمهوری اسلامی است )) . و این قابل اصلاح نیست . عباسی فرد ـ بسم الله الرحمن ا لرحیم . نمایندگان محترم توجه دارید که آنچه از طرف نمایندگان مجلس پیشنهاد می شود به عنوان طرح و آنچه از ناحیه دولت برای تقاضای تصویب به مجلس میاید عنوان لایحه دارد . تمام اینها در مراحل قبل از تصویب مجلس است . ( طرح قانونی ، لایحه قانونی ) ولی هنگامی که در مجلس مطرح شد و براساس روالی که هست حالا یک فوریت دو فوریت شور اول ، شوردوم و بعد تصویب شد و به شورای نگهبان رفت و آنجا هم مرحله نهائی اش
طی شد و تصویب شد این یک نکته میشود و من تعجب میکنم از برادرمان جناب آقای جلالی که میفرمایند در آنجا نام این هست (( لایحه قانونی قانون ….)) این ولو در چاپ هم آمده باشد و در آنجا هم عنوانی شده باشد این نمیتواند اگر این جوری باشد تمام آنچه را که ما تصویب می کنیم در مراحل بعدی اش باید با لایحه قانونی باشد یا طرح قانونی باشد ا ین نکته اصلاح عبارتی است و نیازی به بحث ندارد والسلام . نایب رئیس ـ بلی ، درست است رای گیری نمی خواهد . منشی ـ آقای حسین هراتی پیشنهاد کرده اند تبصره 4 ماده 5 جمله ((زیر نظر وزارت کشاورزی )) حذف شود . آقای هراتی بفرمائید . عربی ـ آقای شوشتری ! من پیشنهاد حذف همه اش را داده ام . نایب رئیس ـ آقای عربی میگوید من پیشنهاد حذف کلش را دارم آن را مطرح کنید . عربی ـ بسم الله ا لرحمن الرحیم . تبصره 4 هم تبصره مهمی است که وزارت کشاورزی به آن نیاز دارد اما به این صورت هم که ما یک باره در بین طرح بیاوریم اشکال دارد . ببینید ! این دو اشکال دارد در تبصره 4 آمده برای حفظ و حراست جنگل ها یک نیروی مسلحی به نام پاسداران جنگل در نظر گرفته . که تبصره 4 میگوید : (( برای حفظ و حراست منابع واقع در محدوده های موضوع ماده 3 این قانون واحد مسلحی از قوای نظامی یا انتظامی به نام پاسداران جنگلها و مراتع زیر نظر وزارت کشاورزی تشکیل میشود نحوه تشکیل و شرح وظایف و آموزش افراد واحد مزبور در آئین نامه اجرائی این قانون خواهد آمد.))
اولا  این تبصره اخطار قانون اساسی دارد نسبت به اصل 75 که بایستی در طرحها آن پیشنهاداتی که کمیسیون میدهد یا نمایندگان میدهند بارمالی نداشته باشد . در اینجا یک واحد مسلحی را در نظر گرفته ایم به نام (( پاسداران جنگل )) که زیر نظر وزارت کشاورزی تشکیل بشود . این اولا بار مالی دارد . وزارت کشاورزی اگر در جواب بگوید که ما میخواهیم همین پاسداران موجود را نگهداریم . عبارت این را نمی گوید عبارت نمیگوید که سپاه موظف است یا کمیته موظف است که نیروهایش را مامور به خدمت کند به وزارت کشاورزی بلکه میگوید وزارت کشاورزی یک نیروئی به نام پاسداران جنگل ها تشکیل میدهد.معنای این ، این است که وزارت کشاورزی حق دارد نیرو بگیرد . و این بار مالی دارد . اشکال دیگری که در اینجا هست که برادری که از طرف سپاه آمده بود و اشکال دارد برادران خوب عنایت بکنند این است که سپاه می گوید (( حفاظت از جنگلها را نباید به وزارت کشاورزی بدهید برای اینکه جنگل ها فعلا مساله سیاسی دارد و در آنجا نمیتواند 2 نیروی مسلح حضور داشته باشد )). ما باید الان در جنگل ها 2 نیروی مسلح داشته باشیم براساس این تبصره ، یکی برای حفظ فیزیکی جنگلها که ما درخت های جنگل را حفظ کنیم ( این یکی ) . یکی هم جنگلها ی ما مساله سیاسی دارد که باید سپاه در آنجا حضور داشته باشد. 2 نیروی مسلح به صلاح انقلاب نیست که در محدوده جنگل واقع بشوند یکی پاسداران جنگل برای حفظ فیزیکی ، یکی هم پاسداران سپاه برای مسائل سیاسی آنجا . بنابراین به نظر من این یک پیشنهاد نپخته ای است باید روی این کار بشود حدود وظایف این مشخص بشود آیا بایستی در شرایط فعلی جنگلها را سپاه حفاظت بکند یا وزارت کشاورزی ، آیا جهت سیاسی اش مهمتر است یا جهت فیزیکی اش ، اینها مسائلی است که بایستی در یک جلسه ای مرکب از وزارت کشاورزی ، جهاد سازندگی و سپاه پاسدارن بحث بشود . لذا نمایندگان محترم عنایب بکنند که فعلا به صلاح نیست ما یک نیروی مسلحی به نام پاسداران جنگل تشکیل بدهیم زیر نظر وزارت کشاورزی جدای از سپاه پاسداران چون سپاه یا حضور خواهد داشت که دو نیروی مسلح مشکلات زیادی دارد اگر هم که بگوئیم سپاه پاسداران حضور نداشته باشد و وزارت کشاورزی صرفا برود حفاظت فیزیکی بکند شما مسائل سیاسی جنگلها را چه کار خواهید کرد ؟ لذا صلاح این است که فعلا این تبصره اولا ( جناب آقای کروبی هم عنایت بکنند ) بار مالی دارد . ثانیا اگر برفرض محال بپذیریم که بارمالی ندارد سپاه فعلا با این تبصره موافق نیست و میگوید (( حفاظت جنگل ها به خاطر شرایط موجود باید در اختیار سپاه باشد )). والسلام . منشی ـ آقای لطیف صفری به عنوان مخالف بفرمائید . لطیف صفری ـ بسم الله الرحمن الرحیم . من تصور میکنم اگر برادر عزیزمان که پیشنهاد حذف را دادند با اعضا، کمیسیون یا مخبر کمیسیون در این مورد صحبت می کردند شاید به آن نظری که خودشان دارند می رسیدند و پیشنهاد حذف را نمی دادند . به خاطر اینکه این قسمت از این ماده 5 که یک نیروی انتظامی را برای حفاظت جنگلها پیش بینی کرده از چند نظر و از چند جهت آن نظرهای ایشان تامین میشود . اولا اینکه گفتند که چه خوب بود زیر نظر سپاه بود یا اینکه سپاه خبر می داشت و از این قبیل چیزها که این دقیقا صحبت شده و عملا هم الان برادرهائی که مسؤول این کار هستند از جانب سپاه هستند و با سپاه هم ارتباط دارند عده ای از آنها اصلا از طرف سپاه مامور هستند و منتها هزینه هایشان از محل آن گارد جنگلی که قبلا از سالهای قبل از زمانی که تشکیل وزارت منابع طبیعی داده شده که شاید بیش از بیست و چند سال هست که از آن میگذرد از آن طرف هزینه ها و حقوقشان پرداخت میشود و این مساله آن ایراد دوم ایشان هم که گفتند که بار مالی دارد و خلاف قانون اساسی است و زمانی هم که در دوره اول مجلس و شور اول این طرح در مجلس مطرح بود ، برادرها اشکال قانون اساسی گرفتند ریاست محترم مجلس و مسؤولین این تذکر را به این صورت وارد ندانستند که بلی ، این چن منبعش مشخص است و این نیروی نظامی هم الان هست و محل قانونی اینها هست بنابراین ای بار مالی جدیدی ایجاد نمیکند . پس هم در مورد اینکه سپاه پاسداران در ارتباط باشد و هم در مورد بار مالی اش هر دو ایراد وارد نیست و مساله حل است . در مورد این هم که زیر نظر وزارت کشاورزی هست حتی بعضی از برادران در تدارک این هستند که با نیروهای نظامی و قسمت قانونی مجلس هماهنگ کنند که اگر ایراد قانونی نداشته باشد هم وزارتخانه موافق است هم کمیسیون موافق است و هم اینکه برادرهای مسؤول جنگل در وزارتخانه موافق هستند که اصلا اگر ایراد قانونی نداشته باشد و با آن اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مغایرتی پیش نیاورد اصلا مستقیما زیر نظر سپاه باشد و این هم برادرها در موقع خودش که پرسیدند و دنبالش بودند چون من دقیقا نمی دانم چه نتیجه ای گرفته اند خواهند گفت . اما اینکه این لازم هست یا نیست این یک ضرورتی است . واقعیتی است که در جامعه ای با آن وضع و اهمیتی که این جنگلها و مراتع در اقتصاد ، در کشاورزی ، در دامپروری ، در محیط زیست و در تمام شؤون حیاتی این مملکت دارد . اگر ما بخواهیم همینطوری رهایش کنیم و هیچ نیروئی از آن حفاظت نکند و این همه نیروها هم هستند که بسیاری از آنها حتی نیت بد هم ندارند ولی متقاضی آن داغ دلی که هنوز هم از جنگلبانی شاه دارند نمی خواهند حفاظت کنند ، هیچ ، میخواهند لطمه بزنند و این همه ما می گوئیم منابع بزرگ  مرتعی و جنگلی ما هدر رفته و بسیارش تحلیل رفته خیلی هایش از بین رفته و باید با این قانون ما به گونه ای مردمی اش کنیم و دولت و مردم با هم امکاناتش را هماهنگ کنند و اینها را احیاء کنند ، توسعه بدهند ، نوسازی کنند و یک قدم مثبت بزرگی انشاء الله در راه بهبود وضع اقتصادی و کشاورزی و دامپروری و بهداشت و محیط زیست و همه شؤون حیاتی مملکت برداشته بشود این نمی تواند بدون حفاظت باشد . در شرایطی که ما می بینیم حتی برای کارهای  خیلی کوچکتر و منابع خیلی کوچکتر ما مامورین حفاظتی و نگهبان گذاشتیم و

 

 


این نگهبان و این مامورین حفاظتی مسلح باید باشند و ضرورتش لازم است و این مامورین حفاظتی مسلح باید باشند و ضرورتش لازم است و این است که من با پیشنهاد حذفش به این دلایلی که عرض کردم مخالف هستم . عربی ـ آقای کروبی ! جواب اخطار من را ندادید این بارمالی دارد . قبل از موافق و مخالف تکلیفش را روشن کنید . نایب رئیس ـ دولت توضیح میدهد . منشی ـ آقای پناهند موافق . پناهنده ـ بسم الله الرحمن الرحیم . فرمایشات برادرمان جناب آقای لطیف صفری شامل چند مورد بود . اولا ایشان یکی از مطالبی که فرمودند این بود که فرمودند ((حفاظت از جنگلها یک چیز لازمی است )) کسی منکر این حرف نیست .
مسلما حفاظت از جنگلها لازم است . ولی مساله ای که در اینجا هست این است که یک نیروی مسلحی به نام پاسداران جنگلها و مراتع زیر نظر وزارت کشاورزی می خواهد تشکیل بشود . ما چقدر آخر نیروی مسلح جدا داشته باشیم و برای چه ؟ همان اشکالی که برادرمان جناب آقای عربی فرمودند یک اشکال واقعا واردی است . اگر یک نفر به عنوان پاسدار جنگل یک اسلحه دستش باشد . بعد یک نفر هم پاسدار کمیته یا پاسدار سپاه ، آنهم مسلح می آید از آنجا رد بشود می بیند یک مسلح دیگر هم آنجا ایستاده و از کادر خودشان نیست . چه بسا درگیر اصلا بشوند چون از این اتفاقات زیاد افتاده است و اگر اصلا قرار باشد برای وزات کشاورزی ما یک نیروی پاسداران جنگلها در نظر بگیریم خوب برای هر وزارتخانه ای یک نیروی پاسدار باید در نظر بگیریم . چون هر وزارتخانه یک سری انبار دارد ، یک سری تاسیسات دارد و چیزهائی دارد که نیروی حفاظتی می خواهد . بنابراین ما بایستی حفاظت از جاهائی را که باید حفاظت بشود و از جمله جنگلها را بگذاریم به عهده نیروهای انتظامی ، در هر کجا آن نیروی انتظامی موجودی که در آنجا هست ، در بعضی از موارد ژاندارمری این کار را را به عهده می گیرد. فرض کنید یک جائی سپاه پاسداران نیست یا نمی تواند یا کمیته اصلا وجود ندارد ، در بعضی از جاها ژاندارمری به عهده میگیرد در بعضی از جاها کمیته به عهده میگیرد و در بعضی از جاها هم سپاه پاسداران . این هم که فرمودند اگر اشکال قانونی نداشته باشد . هیچ اشکال قانونی نداشته باشد . هیچ اشکال قانونی هم ندارد چون  حفاظتی که الان از اماکن و مراکز مختلف در این کشور میشود و نیروهای انتظامی اعم از شهربانی ، ژاندارمری ، کمیته و سپاه این حفاظت را به عهده دارند این کجایش اشکال قانونی دارد؟ در رابطه با مساله مالی اش هم که ایشان فرمودند که بار مالی ندارد و اینها حقوق از سپاه میگیرند بسیار خوب . حالا که حقوق از سپاه میگیرند و عضو سپاه پاسداران هم هستند دیگر پاسداران جنگلها چه صیغه ای است ؟ حقوق از سپاه پاسداران می گیرند عضو رسمی سپاه پاسداران هم هستند ، سپاه ماموربت به آنها داده که این قسمت از جنگل را حفاظت بکنید . دیگر حالا یک نیروی جداگانه ای به نام پاسداران جنگلها و مراتع آنهم زیر نظر وزارت کشاورزی . آخر وزارت کشاورزی دیگر نیروی مسلح جداگانه نمی خواهد داشته باشد. وزارتخانه های مختلف هر کجا که نیاز به نیروی مسلح انتظامی داشته باشند مراجعه می کنند به آن مرکز نیروی انتظامی و تقاضا می کنند ما اینقدر مثلا پاسدار لازم داریم ، اینقدر افراد کمیته لازم داریم ، اینقدر نیروی شهربانی لازم داریم و با موافقت شورای تامین استان و آن مراکز تصمیم گیرنده ای که وظیفه شان است نیروی انتظامی را برای حفاظت از مراکز مختلف بفرستند . آنهامامور به خدمت می شوند ، پول می گیرند ، حقوق می گیرند از همان ارگان مربوطه ای که در آنجا استخدام هستند و به عنوان مامور به خدمت می آید جنگل را هم حفاظت می کند آنوقت آن مساله ای هم که برادر مان آقای عربی نگران آن بودند هم هیچ وقت پیش نمی آید . یعنی وقتی یک نفر پاسدار است یا عضو کمیته است و مامور به خدمت در حفاظت از جنگل است . اگر مساله سیاسی هم داشته باشد چون این شخص مسلح خودش پاسدار است . دیگر آن مساله سیاسی را می تواند زیر نظر بگیرد . بنابراین جداگانه نیروی مسلحی به نام پاسداران جنگلها و مراتع زیر نظر وزارت کشاورزی جز اینکه ضرر داشته باشد و درگیری به وجود بیاید و احیانا مسائلی به دنبال داشته باشد هیچ خاصیت و فایده ای ندارد . آن چیزی را هم که وزارت کشاورزی می خواهد و همه می خواهند یعنی حفاظت از جنگلها که از جمله ذخایر این ملت است . با وجود نیروهای انتظامی مامور به خدمت برای حفاظت و حراست از جنگلها تامین می شود ، بارمالی اضافی هم ندارد و هیچ نیازی به تشکیل یک نیروی مسلح جداگانه زیر نظر وزارت کشاورزی نیست . بنابراین من با پیشنهاد حذف موافق هستم . منشی ـ آقای دکتر زالی بفرمائید . دکتر زالی (وزیر کشاورزی ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . من فکر میکنم که در رابطه با ضرورت حفاظت کسی نظر مخالف ندارد که روی اصل مساله به اینجا بحث بشود . یعنی اهمیت کار از نظر حفظ انفال و به خصوص منابعی مثل جنگلهائی که ارزش زیادی را برای کشور دارد. ولی آن نحوه ای که الان عمل می شود تقریبا چیزی بوده که در این بند آمده و منظور ما هم این نیست که یک گروه جداگانه ای تشکیل بشود و سپاهی باشد و به آن صورت عمل بکند . در حال حاضر ماتعدادی مامور از سپاه پاسداران داریم که با کمک کادرهای حفاظتی خود سازمان جنگلها این مسؤولیت را به عهده دارند و تعداد آن افراد هم تعداد بسیار کمی است . واز این جهت بارمالی ندارد و فقط به صورت مامور اگر لازم است این اصلاح عبارتی بشود به صورت مامور برادرانی از سپاه در این مناطق باوزارت کشاورزی همکاری بکنند که البته تعداد آنها هم در کل کشور شاید چیزی کمتر از 50 نفر باشد برای اینکه الان یک کادر 8 نفره از این مامورین به اضافه 315 نفر از محافظین جنگلها در مناطق شمالی این وظایف را به عهده دارند .  از آنجائی که وزارت کشاورزی خودش نمی تواند طبق قانون اساسی نیروی نظامی در اختیار داشته باشد ناچار است که این افراد را از سایر جاها به صورت مامور به کمک بگیرد و این وظیفه سنگین را بتواند به آن صورت انجام بدهد . از نظر تداخلش بامسائل سیاسی هم مشکلی پیش نمی آید برای اینکه حفاظت از جنگلها همانطوری که مطرح فرمودند یک امر فیزیکی است . یک محدوده خاصی از نظارت به عهده این افراد محول میشود . مسائل سیاسی که ممکن است از پیچیدگی بسیار بیشتری برخوردار باشد مسلم از نظر ماهیت کار با این کاری که به عهده این افراد گذاشته میشود کاملا متفاوت است و از آن نظر هم نمینواند نگرانی وجود داشته باشد . بنابراین حالا اگر اصلاح عبارتی لازم باشد به آن صورت عمل بشود والا در هر صورت مساله حفاظت باید زیر نظر وزارت کشاورزی باشد . بعنی یک دستگاه جداگانه ای جدا از ارتباط با اهداف و برنامه ها و سیاست هائی که وزارت کشاورزی دنبالش است نمیتواند مساله حفاظت را به عهده بگیرد . یعنی این ارتباطش مسجل است اگر لازم است تصحیح عبارتی بشود ماهم منظورمان این است که افراد محدودی به صورت مامور همکاری بکنند و قسمت عمده افراد کسانی هستنـــد که الان به صورت موظف دارند انجام وظیفه می کنند . منشی ـ آقا ی کبیری بفرمائید . کبیری ( مخبر کمیسیون کشاورزی ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، همانطوری که مخالف محترم و برادرمان آقای دکتر زالی توضیح فرمودند درحال حاضر یک نیروئی به عنوان نیروی محافظ جنگل وجود دارد . در قانون سابق جنگلها و مراتع که تا هنوز هم به همان عمل میشود گارد جنگل بوده و جنبه قانونی هم داشته ولی بعد از پیروزی انقلاب چون طبق قانون اساسی تشکیل نیروهای نظامی و انتظامی دیگر به وسیله ارگانها وزارتخانه ها امکان نداشته برای رفع این مشکل وزارت کشاورزی آمده از همکاری سپاه استفاده کرده ، یک عده از نیروهای سپاه مامور شده اند در آنجا ولی نیروهای اصلی محافظین جنگل و همان افراد گارد جنگل سابق در حد بالائی از آنها استفاده میشود . در حال حاضر حدود13 نفر از برادران سپاه مامور بودند ، مامور سازماندهی بودند که حالا ظاهرا یک عده شان باز برگشته اند ولی یک تعداد دیگری از این برادران هستند حدود 300 هزار نفر از همان محافظین جنگل سابق وجود دارند . یعنی اینها الان ردیف حقوقی دارند ، اعتبارشان موجود است ، در سالهای گذشته هم برایشان اعتبار منظور میشده ، همین الان هم اعتبار دارند . این چیزی که برادرمان آقای عربی می فرمایند که اگر این بخواهد تشکیل بشود نمی دانم تشکیل یک نیروی جدیدی است و هزینه دارد و طبق قانون ا ساسی اشکال ایجاد میشود ، اینجور نیست . این فقط برای این است که آن نیروئی که در گذشته وجود داشته الان هم جایگاه قانونی اش مشخص بشود در این قانون جدید . ما اگر اینجا نیاوریم تکلیف این 300 و خرده ای نفر نیروئی که از جنگلها دارند محافظت می کنند چه میشود؟ بنابراین این مشکل هزینه جدیدی را به هیچوجه ندارد . همانطوری که برادران هم توضیح دادند یک عده ای از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آنجا مامور هستند و الان هم اگر لازم باشد برای رفع ابهام میشود اینجوری به این صورت درآورد که یک تعدادی در اینجا ما بیاوریم و بگوئیم که سپاه نیروهای مورد نیاز وزارت کشاورزی را جهت حفاظت از جنگلها به آنجا مامور می کند و یا
اینجا ما بیاوریم واحد مسلحی از قوای نظامی ( سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ) که حضور سپاه که تجربه اس هم داد در این قضیه سازماندهی کرده باقی بماند و آن  مشکل هم که برادرمان آقای عربی میفرمودند ایجاد نشود . مساله دو نیرو هم نیست یعنی اینکه اگر ما الان اینجا این بند را حذف کنیم آن مشکلی که آقای عربی گفتند به قوت خودش باقی است یعنی اگر مساله سیاسی ایجاد بشود سپاه طبق وظایفی که دارد آن را باید پیگیری بکند و پیگیری هم میکند . حالا اگر توانست از این نیروهای محافظ جنگل هم که حضور دائمی تری دارنند استفاده بکنند استفاده میکند ولی اهمیت و نکته اساسی در تشکیل و وجود این نیروها حفاظت از جنگلها و مراتع و منابع طبیعی است . بنابراین ما با حذف بند 4 تبصره 5 مخالفیم و برای رفع ابهام فکر میکنیم که یا به این صورت در بیاید که سپاه پاسداران موظف باشد نیروهای مورد نیاز وزارت کشاورزی راجهت حفاظت از جنگلها و مراتع به این وزارتخانه مامور بکند یا در همین صورتی که آمده بعد از قوای نظامی داخل پرانتز بیاید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که روشن باشد این حضوری که الان برادران دارند به عنوان مامور به خدمت هم یک جایگاه قانونی پیدا بکند . والسلام . یکی از نمایندگان ـ سپاه وظایفش مشخص است . کبیری ـ عرض کردم مامور میشود الان سپاه درهواپیمائی مسؤولیت حراست و حفاظت را دارد . همان نماینده ـ این قسمت حفاظت است . کبیری ـ نه ، اجازه بفرمائید ، همین قضیه حفاظت مجلس چقدر بحث شد دیگر . حتی از نظر قانونی مساله حفاظت مجلس به کمیته ، به یک نیروی دیگر واگذار شد ولی بعدا طبق نظری که حضرت امام فرموده بود خوب یک قسمتش به سپاه محول شد . یعنی این به این معنا نیست که مغایرتی با اساسنامه سپاه داشته باشد . الان هم ما نمی خواهیم بگوئیم که سپاه کلا بیاید مثلا یک گردانی تشکیل بدهد یا یک تیپی تشکیل بدهد .الان 8 نفر نیروی مامور در آنجا دارد ما میگوئیم اگر باز هم وزارت کشاورزی نیاز داشت فرض کنید 10 نفر دیگر هم بتواند مامور بکند ، اینها سازماندهی میکنند . علی شوشتری ـ آقای کبیری اگر از نظر سیاسی باشد به عهده سپاه است . کبیری ـ قضیه جنگل خوب ، به هرحال جدا از سیاسی هم نیست ولی ما در اینجا تاکیدمان روی مساله خود حفاظت منابع طبیعی است والبته مساله سیاسی هم دارد بدون مساله سیاسی هم نیست . عربی = آقای کروبی ،  نیروی مسلح نمیتواند زیر نظر وزارت کشاورزی باشد، بای زیر نظر وزارت سپاه باشد . نایب رئیس ـ بالاخره بایدبا هواپیمائی هماهنگی داشته باشد آن نیروئی که آنجا میرود . شینی مصطفی ـ حاج آقا الان وزارت نفت هم دارد . نایب رئیس ـ حضار 180 نفر پیشنهاد آقای عربی حذف بند 4  ا زتبصره 5  ماده 5 است . موافقین با حذف قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . منشی ـ آقای عباسی فرد پیشنهاد کرده اند از بند 4 تبصره 5 ماده 5 کلمات از ((قوای نظامی به نام پاسداران )) آقای عباسی فرد بفرمائید . عباسی فرد ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، پیشنهاد بنده چیزی است د رحد یک اصلاح عبارتی و من تقاضا میکنم که د رکلماتی که  اینجا در این تبصره آمده دقت بفرمائید .به نظر می‌‌ آید که کاربرد این کلمات در نظر گرفته نشده است . مثلا آمده است که (( ازقوای نظامی یا انتظامی )) و (( به نام پاسداران جنگلها )) . پیشنهاد بنده این است که یکی اینکه کلمه ((‌نظامی )) در اینجا حذف بشود . دلیل و توضیحش این است که توجه داریم نظامی معمولا برای حفظ و حراست از مرزهای کشوراست و در مواقع صلح اینها میتوانند در داخل کشور هم یک سری اصلاحات ، ماموریتها و یک کارهائی راعهده دار بشوند . اما تعبیر نظامی برای پاسداری و حافظت و حراست از جنگلها تعبیر تمام وجامع و کاملی به نظر نمی رسد . این یک . اما در مورد اسم گذاری به عنوان پاسداران جنگلها . آقایان محترم باوظایفی که پاسداران انقلاب دارند و نامگذاری که در این زمینه در قانون اساسی به عمل آمده حداقل معنی معروف و اصطلاحی اش رامد نظر داشته باشیم ( حاج اقا کروبی من تقاضا میکنم از مجلس محترم بخواهید که به مذاکرات گوش بدهند ) تعبیر پاسدار معمولا ا زمقوله های معنوی است .شما ببینید پاسدار انقلاب ، پاسدار اسلام و قران ، کلمه (( پاسدار )) را اینقدر تنزل ندهیم . حداقلش این است که اصطلاح الان این است که پاسدار را در رابطه با مقوله های معنوی از آن استفاده میکنند . این چه تعبیری است در اینجا ما پاسداران جنگلها بیاوریم و این نامگذاری رادر بین جامعه به یک شکلی برای هر چیزی بخواهیم از آن استفاده و بهره برداری کنیم . این تابع یک سری آئین نامه ها خواهد بود که اسمش را چه بگذارند . مثلا گارد جنگل ، محافظین بگویند ، گاردجنگل بگویند . حالا اگر مامور به خدمت از پاسداران بردند دیگر پاسدار جنگل هم نمیگویند پاسدار در آنجا هستند وانجام وظیفه هم میکنند . یا از ژاندارمری یا از کمیته یاهر جائی که بردند . اگر بنا است یک نیروی انتظامی مسلح جدائی داشته باشند . ( چون الان شوردوم است و ما نمیتوانیم در اینجا غیر از حذف پیشنهاد بدهیم ) نامگذاری رابه عهده آئین نامه واگذار میکنیم . اما یکی اینکه کلمه (( نظامی )) در اینجا درست نیست . نظامی برای حفاظت مرزها است انتظامی درست است و دیگر اینکه پاسداران جنگلها نام زیبنده ای نیست پاسداری معمولا از مقوله های معنوی است و معتقدم نامش را در اینجا لازم نیست ما تعیین کنیم . بعدا درآئین نامه مشخص میشود که این نیروی مسلح انتظامی باچه نامی انجام وظیفه میکند والسلام . منشی ـ اولین مخالف آقای علوی تبار . علوی تبار ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، دلایل بسیار عجیبی عرضه کردند برای حذف این کمله (( پاسدار )) . واقعا تعجب آور است . یکی اینکه نظامی مال مرزها است شامل جنگلها نیست . حدود جغرافیائی ایران را کسی بداند متوجه این مساله هست . آنجا هم که صحبت از مساله سیاسی شدگفتم بعد سیاسی هم دارد همین است . قسمت مهمی از جنگلهای ما در مرز است . نظامی هم دیگر مرز است . همین آخرین کلمه که از دهان خود آقای عباسی فرد بیرون آمد همین بود مال مرزها است . بلی ، جنگلهای ما اکثرا در مرزها است این یک . مساله دوم گفتند کلمه (( پاسدار)) لغت معنوی است از مقوله های معنوی است . این دیگر از آن مسائل بسیار تعجب آور است . من یا آن پاسداری که پاسدار نظام جمهوری اسلامی هستیم . نظام جمهوری اسلامی خودش معنا است ، یا قران ، فرهنگ اسلامی خودش معنا است. معنا را کسی حافظ است معنا را که ملائکه آسمانها که نمی‌اید نگهدارند . مسلما یک عده نگهدار این معانی باید باشند . بلی پاسداری معنا است ، اما پاسدار باید وجود داشته باشد برای آن پاسداری از حریم قران علی الخصوص که این بیت المال مسلمانها است . علی الخصوص این نظام جمهوری اسلامی است . نظام جمهوری اسلامی که یک مساله معنوی است ، حاکمیت اصلا مساله معنوی است باید پاسدار داشته باشد به این طریق به هیچ عنوانی آوردن کلمه (( پاسدار)) در اینجا مغایرت ندارد ، آنهم با این دوتا دلیل بسیار کوچک و بی اهمیت . منشی ـ آقای ناصری موافق . ناصری ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، البته چون حذف این بند 4 تصویب نشد، بالاخره بایدهر چه قدر که امکان دارد اصلاح بشود . پیشنهاد برادرمان آقای عباسی فرد دو چیز است : یکی حذف کلمه ((نظامی )) یکی (( پاسداران )) . من موافق هستم ومطلبی که جناب آقای علوی تبار ذکر کردند اینجا اصلا نیست . اینها با مرز هیچ کاری ندارند .یعنی در جنگلهائی که احیانا در مرز واقع شده ، برای حفاظت از مرز و مقابله با دشمنان خارجی ، کسان دیگری آنجا هستند و کسان دیگری مستقرند برای دفاع از مرز و اینها کارشان فقط یک کار انتظامی است . افرادی که میروند ، میخواهند جنگلها را از بین ببرند اینها کسانی که میخواهند به جنگل را خراب بکنند ، ببرند ، آتش بزنند و امثال اینها . شما هر کدام از کارهائی که اینها دارند اگر ریزش را در نظر بگیرید ، یک کار انتظامی است . اصلا کار نظامی آنجا وجود ندارد . پس بنابراین گذاشتن اسم (( نظامی )) در اینجامعنی ندارد . و مساله دیگر مساله کلمه (( پاسداران )) است . این تعیین اسمش را یک مقداری اجازه بدهید بیشتر روی آن فکر بشود . با توجه به اینکه سابقه هم دارد ، یعنی الان هم  یک نیرو داریم برای حفاظت از جنگلها و یک اسمی دارد . حالا اگر مصلحت بود با همین اسم ادامه فعالیت بدهند ، منتها یک مقدار منسجم تر زیر نظر وزارت کشاورزی با مسؤولیت مستقیم وزارت کشاورزی ، خوب همین اینها فعالیتشان را ادامه میدهند ، یک مقدار گزینش میشوند ، افرادی که باید جائی دیگر خدمت بکنند ، میروند جای دیگری ، افرادی که جدیدا باید جذب بشوند ، جذب بشوند وبودن کلمه (( پاسداران )) در اینجا شما هرچه قدر

هم با اینکه مردم این بحث ها را گوش می کنند و توجه دارند که اینها عضو سپاه  پاسداران انقلاب اسلامی نیستند و عضو پاسداران کمیته های انقلاب اسلامی هم نیستند، اما در عین حال اگر خدای ناکرده فردا خلافی در آنجا ، در این کار جزئی حالا حفاظت کل جنگل ها کار جزئی نیست ، اما مبارزه با یک نفری که آمده یک درختی را مثلا آنجا ببرد ، این کار ، کار جزئی است و این کار در شان این دوقوای عظیمی که در مملکت تشکیل شده بنا به ضرورت یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کمیته های انقلاب اسلامی ، خلاف هائی که احیانا در آنجا صورت میگیرد یا خلاف صورت نمی گیرد ولی بعضی جاها مردم خود اینکه میخواهند یک کاری را بکند. جلوگیری میشود ، یک ناراحتی برایشان پیش می آید ودر نتیجه از پاسداران و از کمیته ها که دونیروی محترم هستند برای حفاظت داخلی و برای حفاظت از مرزها ، اینها هم پایشان به میان می آیدو این درست نیست . اجازه بدهید که کلمه (( نظامی )) به اعتبار ماهیت کارشان حذف بشود . کلمه (( پاسداران )) هم به اعتبار اینکه اگر اشکالی پیش بیاید پای این دو نیرو را نگیرد و  آنهاکارشان اصلا جدا است . حذف بشود، به اختیار وزارت کشاورزی گذاشته بشود . عبارت به این کیفیت در می آید : (( واحدمسلحی از قوای انتظامی زیر نظر وزارت کشاورزی تشکیل میشود )) آن وقت حدود وظایفش و اینها و اسمش را هر چه گذاشتیم ، بعدا در آئین نامه اسم گذاری چیز سختی نیست . علاوه بر این من یک نکته را هم اضافه بکنم . اصلا نامگذاری که کار مجلس نیست . ما بیائیم اینجا نامگذاری بکنیم ، نام فلان تشکیلات چه باشد ، نام فلان نمیدانم ارگانی که به عنوان انتظامی تشکیل میشود، چه باشد ؟ این را اجازه بدهید خود وزارت کشاورزی با توجه به گذشته و حال و کاری که در آینده انجام خواهد شد ، فکر بکنند ، یک نام مناسبی را برای اینها انتخاب بکنند . آنچه که مجلس تصویب می کند ، این است که یک نیروی انتظامی برای نگهداری از جنگلها تشکیل بشود. اما این نیروی انتظامی حدود وظایفش ، کارش ، اسمش اجازه بدهید در آئین نامه مشخص بشود . لذا من با حذف این دو قسمت موافق هستم . والسلام . نایب رئیس ـ اقای دکتر زالی . دکتر زالی ( وزیر کشاورزی ) – بسم الله الرحمن الرحیم . ما در رابطه با اینکه اسم این افراد چه گذاشته بشود یا این قوه انتظامی با چه نام باشد حرفی نداریم حتی در حال حاضر به عنوان محافظین همکاری می کنند ولی مامور هستند از سپاه . بنابراین در رابطه با اسمش همانطور که اشاره شد . میشود در این موردبعدا تصمیم گیری کرد . ولی در اصل مساله باز تاکید داریم که این ارتباط وجودداشته باشد و ما بتوانیم نیروهائی را از سپاه به کمک بگیریم و با آن نیروهائی که خودمان داریم و حتی در رابطه با گزینش آن نیروهای خودمان هم قبلا به این صورت بوده که زیر نظر سپاه اینها انتخاب میشد . حتی در آن حدش هم ما مسائل را رعایت کردیم و در آینده هم حتما باید این مساله رعایت بشود . نایب رئیس ـ آقای کبیری . کبیری ( مخبرکمیسیون ) – بسم الله الرحمن الرحیم . این پیشنهاد من فکر میکنم به لحاظ اینکه ماهیتا با پیشنهاد قبلی تفاوت زیادی ندارد ، اصلا قابل طرح نباشد . حالا طرح شد دیگر. نایب رئیس ـ چرا قابل طرح است . کبیری ـ بله ، حالا آن طرح شده دیگر ، برادران صحبت کردند، من هم توضیح عرض می کنم . روی این واژه صحبت کردند که پاسداری مفهومش این است که از مسائل معنوی پاسداری میشود . یا مثلا نیروی نظامی وظیفه اش این است که فقط از مرزها حفاظت بکند. گاهی وقتها هست که میخواهیم یک سری صحبت ها ، اصطلاحات استاندارد را تعریف کنیم ، بله ، ولی واقعیت موجود این است که آیا سپاه فقط در مرزها هست که دارد می جنگد؟ واصلا سپاه تا قبل از جنگ تحمیلی درمرزها کاری نداشت که سپاه هر جا که نیازی به وجودش بوده ، در گوشه و کنار حاضر بوده و آنچه هم که در قانون اساسی آمده نوشته (( سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی انقلاب شد برای ادامه نقش خوددر نگهبانی از انقلاب ودستاوردهای آن پا برجا میماند )) خوب طبیعتا حفاظت از انقلاب فقط بعد سیاسی و نظامی اش که نیست در مسائل اقتصادی هم خوب بایستی حضور داشته باشد . علی شوشتری ـ اگر این طور باشد باید درهمه جا دخالت بکند . کبیری ـ دخالت خارج از حد قانون ما نمی خواهیم جناب آقای شوشتری این را عرض کردم که یک تعداد نیروی معدودی را وزارت سپاه به وزارت کشاورزی مامور کرده و ماهم میخواهیم این ماموریت ادامه داشته باشد برای اینکه آن نیروهای محافظ جنگلی که خود وزارت کشاورزی دارد، آموزش بدهند، سازماندهی بکنند، اگر نیروی جدیدی نیاز بود ، طبق نظر اینها با آن روشهائی که به هرحال برادران زحمت کشیده اند و کار کرده اند یک نیروهای واقعا شایسته ای جذب بشوند. مفهوم این بند عرض کردم این نیست که سپاه بیاید تیپ و لشکری برای جنگلها تشکیل بدهد. خود وزارت کشاورزی نیرودارد، این نیرو هم اعتبار دارد ، ردیف حقوقی دارد ، سابقه کار دارد ، فقط تعداد معدودی از برادران پاسدار برای سازماندهی اینها و برای اینکه وزارت کشاورزی بتواند قانونا به این نیروهایش اسلحه بدهد برای حفاظت از جنگل از این عنوان برادرهای سپاه و از کمک برادران سپاه استفاده میکند و من فکر می کنم هیچ اشکالی هم ایجاد نمی کند ، به این خاطر ما با حذف این قسمت کلمه ((نظامی)) و (( پاسداران )) مخالف هستیم . منــشی ـ آقای آخوندی و آقای حسینی مینودشت درماده 5 پیشنهاد دارند ، پیشنهادشان را مطرح میکنند؟ ( حسینی – بلی ) آقا ی حسینی پیشنهادکرده اند در تبصره 2 سطر سوم بعد از کلمه (( به نحوی که )) جمله (( متعارف محل بوده )) اضافه بشود آقای حسینی توضیح دهند . حسینی مینودشت ـ بسم الله الرحمن الرحیم . در اصل ماده 5 یک کلمه خیلی ساده ای است . فقط خواهشم این است که برادران توجه داشته باشند در تبصره 3(( از تاریخ تصویب آئین نامه اجرائی این قانون وزارت کشاورزی مکلف است مصارف روستائی جنگل نشینان مشمول رابه نحوی که در آئین نامه .....)) من پیشنهادم این است که (( به نحو متعارف )) کلمه (( معمول متعارف )) هم چیزی را عوض نمی کند چون ما عملا لمس می کنیم که جنگل نشین ها با چه مشکلاتی مواجه هستند ، من خواهشم این است که این مساله چیزی را هم عوض نمیکند ولی یک مقداری به جنگل نشین ها کمک میکند، میخواهند یک سرشاخه ای را بزنند که زیر فشار قرار میگیرند ، یا یک بار هیزم حتی با الاغ یا با اسب خودشان میروند ، باز هم مشکلاتی در پیش دارند که در آئین نامه ((متعارف آن محل )) مثلا متعارف منطقه گرگان ، گنبد یابخش هابا متعارف سیستان ، بلوچستان فرق میکند . که این کلمه ((متعارف )) یا (( معمول )) اینجا به کار برود . پیشنهاد من همین است . جلالی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . پیشنهاد ی که برادرمان جناب آقای حسینی داشتند در رابطه با اینکه مصارف روستائی جنگل نشینان را به طور متعارف وزارت کشاورزی مکلف باشد که تامین بکند. این یکی از مسائل مهمی است که به آن توجه شده و مساله متعارف بودن مصارف جنگل نشینان نمی تواند ملاک کارما در این قانون باشد . چرا که آنچه که الان جنگل نشینان وروستاهائی که در جنگل هستند متعارف برای مصارفشان ، مثلا برای سوخت برای مسکن و اینها میروند به طور بـــی رویه و سوخت جنگلی وسایر مواردی که در این قانون خلاف است ، از آنها استفاده می کنند ، ما درقسمتی از این قانون آورده ایم که وزارت نفت موظف است که سعی کنند سوخت فسیلی رابه جای سوخت هیزمی و بوته ای تامین بکند . اینکه ما الان اینجا بیاوریم براساس متعارف مصرف جنگل نشینان و روستاهای جنگل ، این خلاف آن چیزی  است که در این قانون برای حفاظت از جنگلها و منابع طبیعی روی آن کار شده و ما باید مصارف روستائی را از وزارت کشاورزی بخواهیم تامین بکند ، حالا آئین نامه نمی آید بگوید که در این جنگلی که الان این روستائی قرارگرفته ، این باید مثلا از گاز استفاده کند ، به جای مثلا استفاده از درختان جنگلی ، از هیزم جنگل ، اگر توانست گاز را در اختیارش قرار بدهد، توانست نفت را در اختیارش قرار بدهد آن وقت ممنوع میکند استفاده از درختان جنگل را اینکه ما بیائیم اینجا بگوئیم براساس متعارف نیازها تامین بشود ، این مشکلاتی را ایجاد میکند و به ضرر جنگل و منابع طبیعی ما خواهد بود . نایب رئیس ـ موافق صحبت کند . منشی ـ آقای صادقلو موافق . صادقلوـ  بسم الله الرحمن الرحیم ، یکی از بحث هائی که هم نمایندگان محترم استان گیلان و هم مخصوصا نمایندگان محترم استان مازندران برایشان موضوعیت دارد ، مساله جنگل نشینان است . مساله جنگل نشنیان را از ابعاد
مختلف میشود بحث کرد. یک مطلب این است که واقعا ما از جنگل نشینان میخواهیم دوست جنگل بسازیم یا دشمن جنگل ؟ یکی از مطالبی که واقعا باید روی آن کار کرد ، همین است . ما این همه میخواهیم پول خرج بکنیم به عنوان پاسدار جنگل و و غیره ولی از یک حافظ بنیادی که همان جنگل نشینان و حاشیه نشینان جنگل هستند ما غافل هستیم . مااگر خواسته متعارف جنگل نشین و حاشیه جنگل نشین را توجه بکنیم ، دقیقا میرویم به سمت حافظ ساختن و دوست ساختن جنگل نشین در رابطه با جنگل . به اعتقاد ما الان یکی از مشکلات عمده ما این است یک چنین دیدی وجود ندارد . اگر هم وجود دارد درعمل خارج از این مطلب است . جنگل نشینان ما مخصوصا در این چند ساله با مسائل مختلفی روبرو هستند که دردهای زیادی دارند . یک در مساله ، حالا همان هیزم مصرفی است ، یا شاخه ای که به اصطلاح در قبال محافظت میخواهند و مساله خلع ید اگر این پیشنهادی که برادرمان آقای حسینی مینودشت مطرح کردند، توجه داشته باشیم ، مسیر دوست ساختن برای جنگل را ما میرویم . مطلب دیگر این است که واقعا خوب مصرف برای این مردم جنگل نشین یکی از واقعیات است . ما برای آن روستاهای جنگل نشین واقعا از چه طریق میخواهیم این مصرف را برطرف بکنیم ؟ آیا اینکه ما بکشانیم به آنجا ، نفت ، گازوئیل و غیره را آیا این مساله درست است ؟ یا برادرمان آقای جلالی آن تکلیفی را که به وزارت نفت مطرح کردند ، تا آن حالا عمل بشود تا آن پیش بیاید ، خیلی زمان میبرد ، شرایط فعلی  چه ، شرایط سه سال چه ، دوسال چه ؟ تازه خوب چه بسا از این هیزم ها درخود جنگلها پوسیده میشوند و از بین میروند . شاید از دید علمی یک آثاری داشته باشند ولی آن گونه نیست . اینجا است که یک راه معقول برای مصرف همین است که این هیزمهائی که در جوار جنگل نشین هست ، این مجوز راما به آنها بدهیم اگر غیر از این حرکتها بکنیم ، همین است که فعلا ما می بینیم . الان یک درصدی ازروستانشینان حاشیه جنگل شما می بینید که مهاجرت کرده اند به طرف شهر . ما از دید جلوگیری از مساله مهاجرت هم باید مساله رادقت بکنیم . اینجا است که این پیشنهاد یعنی تابع مصارف متعارف که همان مشکل همان روستا است ، یک پیشنهادمعقولی است و خواهشمندم که ان شاء الله به خاطر جنگل  نشینان نمایندگان محترم ان شاءالله عنایتی داشته باشند . خیلی ممنون . نایب رئیس – آقای دکتر زالی . دکتر زالی ( وزیر کشاورزی ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، این مساله ای را که مطرح فرمودند در حقیقت در تعریف مصارف روستائی که در شماره 15 در ماده آمده ، مستتر هست . مصارف روستائی عبارت از مصارف چوبی مورد نیاز اولیه جنگل نشینان که مشمول این قانون میشوند . بنابراین اگر حالا ذکر متعارف باز مساله ای را میتواند حل بکند ما حرفی نداریم . ولی در حقیقت منظور همان بوده آن برنامه ای هم که برادر عزیزمان آقای جلالی اشاره کردند ، آن هم به جای خودش باشد محفوظ باشد که سعی در این جهت باشد که ما آن مصارف بی رویه ای که وجود داشته ما اگر بتوانیم جایگزینی برایش پیدا بکنیم به آنصورت عمل بشود . نایب رئیس ـ آقای کبیری . کبیری ( مخبر کمیسیون ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، جناب آقای حسینی در پیشنهادشان فرمودند که کلمه متعارف چیزی را عوض نمیکند ، خوب عرض من این است اگر چیزی را عوض نمیکند چرا بیاوریم . همان چیزی که الان هست ، اگر متعارف هم بیاید چیزی را عوض نمیکند پس معنایش این میشود که آن هم که الان هست ضرری ندارد و لطمه ای ندارد، واما نکته ای که باید واقعا لحاظ بشود ، این است که برادران یک سری از مصارف متعارف ایجاد شده که مسائل متعارف هست ولی مصارف معقول و منطقی نیست . جنگل نشین به هر حال آنجا باید زندگی کند . الان سوخت میخواهد ، چه میخواهد چه میخواهد ناچار بوده از جنگل از نهالش ، از چوبش ، از مسائل دیگرش استفاده بکند ، ولی ما آمده ایم دو مساله را اینجا لحاظ کرده ایم : یک اینکه باید وزارت نفت روی این قضیه طبق این چیزی که مادرقانون آورده ایم ( تبصره 2 ماده 20 ) ما در تبصره 2 ماده 20 گفته ایم (( دولت موظف است از طریق وزارت نفت و سایر سازمانهای ذیربط ، امکانات مواد سوختی فسیلی یا استفاده از سایر منابع انرژی را به جای سوخت هیزمی و بوته ای فراهم نماید )) خوب این یک جهت گیری مثبت و بجائی است . ما با همین مصارف متعارف بوده و یک سری سوء برداشتهای دیگری که البته آنها به حساب جنگل نشینان ما نمیگذاریم . یعنی غارتی که از جنگلها قبل از انقلاب شده ، حسابش از حساب جنگلنشینان واقعا جدا است . ولی یک مقدار زیادی که به تخریب جنگلهای بسیار خوب شمال کمک کرده ، متاسفانه این مصارف متعارف بوده ، ما در طول ده سال یک میلیون هکتار جنگل از دست داده ایم ، آنوقت ما بیائیم بگوئیم مصارف متعارف را رعایت بکنیم ولی این منابع ملی و ثروتهای ملی از بین رفت ، رفت اشکالی ندارد، ما بایستی وافعا همه جانبه نگر باشیم . هم رعایت حال جنگل نشین را بکنیم وهم حفظ منابع ملی و ثروتهای ملی کشور را بکنیم . ما اولا برای جنگل نشینان پراکنده طبق ماده 10 دولت را موظف کردیم ، وزارت کشاورزی را موظف کردیم که طرح مناسبی تهیه بکند . چون خیلی از این جنگل نشینان پراکنده هستند نه زندگی خودشان به نحو خوبی اداره میشود و نه حضورشان از نظر حفظ جنگل میتواند کمکی باشد . واقعا ضربه میزند . وزارت کشاورزی موظف شده طبق ماده 10 یک طرح جابجائی مناسبی تهیه بکند و جنگل نشینان پراکنده را که باز تعریف شده جنگل نشین پراکنده هرکسی که در جنگل هست، نمیگویند روستاها ئی که در جنگل هست ما نمیگوئیم . بنابراین ما فکر می کنیم که این مصارف روستائی که طبق آئین نامه در اینجا آمده این را هم در نظر بگیریم که وزارت کشاورزی هم که عناد ولجاجت خاصی که با جنگل نشینان ندارد ، خدای ناکرده دشمنی خاصی ندارد بیاید  در آئین نامه طوری منظور بکند که هیچگونه نیاز آنها تامین نشود . ولی ما معتقدیم که نیاز روستائی بایستی متناسب اول اصل برحفظ جنگل گذاشته بشود وحفظ منافع روستائی هم در این جایگاه دیده بشود . چه بسا حفظ منافع روستائی را بشود با جابه جائی آن جنگل نشین حفظش کرد ولی جنگل را اگر بگذاریم تخریب بشود دیگر احیاء جنگل چه قدر خرج وهزینه برمیدارد و باز هم آن جنگل اولیه نخواهد شد. با این توضیحاتی که عرض کردم ما فکر می کنیم همین چیزی که در اینجا آمده که ((مصارف روستائی جنگل نشینان مشمول را به نحوی که در آئین نامه اجرائی مشخص میشود بدون دریافت عواید ، تامین نماید )). این منظور جناب آقای حسینی و سایر برادرانی که در حوزه های انتخابیه شان مشکلات جنگل نشین ها را دارند ،این آن را تامین میکند به اضافه اینکه خودآقای حسینی هم فرمودند کلمه ((متعارف )) چیزی را عوض نمیکند . یعنی به آن چیزی که الان دارد انجام می شود و به آن چیزی که باید بعدا انجام بشود. یکی از نمایندگان ـ آقای کبیری ! به جای کلمه (( متعارف )) مانعی ندارد کلمه (( معمول )) به کار برود چون .... کبیری ( مخبر کمیسیون ) ـ متعارف  و معمول که به هرحال مترادفند ، فرقی نمی کند یعنی تفاوت زیادی ندارد . ولی عرض ما این است که بایستی متولی جنگلها روی این قضیه اظهار نظری بکند ، نه اینکه هرچیزی که آن طرف خواست مصرف کند . والسلام . نایب رئیس ـ 183 نفر درجلسه حضور دارند ، دوپیشنهاد است : پیشنهاد اول ، پیشنهاد آقای عباسی فرد است . عباسی فرد ـ آقای کروبی اینها در دو قسمت رای گیری بشود یکی حذف ((نظامی )) و یکی حذف(( پاسداران جنگل)).نایب رئیس ـ پس پیشنهاد در دو قسمت میشود . منشی ـ پیشنهاد آقای عباسی فرد عبارت از این است که کلمات از قوای نظامی به نام پاسداران حذف بشود . نایب رئیس ـ ببینید یکی قوای نظامی را ایشان فرمودند، یکی هم پاسداران جنگلها . جدا ،جدا رای گرفته بشود. پس ابتدا برای حذف (( قوای نظامی )) رای میگیریم ، 183 نفر حضور دارند . برادرانی که با حذف این عبارت (( قوای نظامی )) موافق هستند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . قسمت دوم (( پاسداران جنگلها )) رقم همان رقم سابق ، موافقین با حذف این جمله قیام بفرمایند . ( همهمه نمایندگان ) (اکثر برخاستند ) تصویب شد . پیشنهاد آقای حسینی در تبصره 3 لفظ (( متعارف محل )) اضافه بشود . منشی ـ پیشنهاد آقای حسینی عبارت از این است که در تبصره 3 از ماده 5 بعد از (( کلمه به نحوی که)) عبارت (( متعارف محل بوده )) اضافه بشود . در سطر اول صفحه 9 نایب رئیس ـ رقم تعداد قبلی ، ( 183نفر) موافقین با این پیشنهاد آقای حسینی قیام بفرمایند ( اکثربرخاستند ) تصویب شد . منشی ـ پیشنهاد آقای هراتی و آقای پورسالاری در بند 4 از تبصره 5 

ماده 5 این است که جمله (( زیر نظر وزارت کشاورزی ))حذف بشود . یکی از آقایان مطرح کنند .آقای هراتی . هراتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، در این بند 4 محافظین جنگل که یک نیروی مسلح هستند ،اگر بخواهند زیر نظر وزارت کشاورزی قرار بگیرد، این برای اولین بار است که ما یک نیروی مسلح را در اختیار یک نهاد غیر نظامی و غیر انتظامی قرار میدهیم .حتی الان که نیروهای انتظامی مثل ژاندارمری ، مثل شهربانی و مثل کمیته های انقلاب اسلامی زیر نظر وزارت کشور نیستند ، زیر نظر فرماندهی حضرت امام هستند، امام این اختیارات را در ابعادی بانظارت ریاست محترم جمهوری به وزارت کشور محول کرده اند . بنابراین به هیچوجه من الوجوه هیچ نیروی مسلح در نظام جمهوری اسلامی نمیتواند در اختیار یک نهاد غیر از فرمانده کل قوا یا نیروی مسلح یا انتظامی ونظامی باشد . اصل 110 قانون اساسی بالصراحه دارد مطرح می کند بند سومش (( فرماندهی کل نیروهای مسلح )) بنابراین باید نیروهای مسلح زی نظر حضرت امام باشند . ایشان دراین رابطه اگرتفویض اختیار کردند ، مساله روشن است . ولی اینجا اگرما بخواهیم این نیروی مسلح رادراختیار وزارت کشاورزی قرار بدهیم بالصراحه با قانون اساسی مخالفت دارد و قطعا شورای محترم نگهبان این را رد میکند . اگردر گذشته گارد جنگل در اختیار وزارت کشاورزی بوده این مربوط به قبل از انقلاب اسلامی بوده ، این مربوط به قبل از تصویب قانون اساسی بوده ومربوط به نظام گذشته است ولی در نظام جمهوری اسلامی با عنایت به صراحت قانون اساسی کلیه نیروهای مسلح باید زیر نظر فرماندهی حضرت امام باشند ، نه اینکه زیر نظر وزارت کشاورزی وقتی ما می گوئیم زیر نظر وزارت کشاورزی باشند یعنی بادستور وزیر کشاورزی دستگیر کنند بادستور وزیر کشاورزی بازداشت کنند در حالی که به هیچوجه این امکان نیست .بنابراین پیشنهاد ما این است که (( زیر نظر وزارت کشاورزی )) حذف بشود البته به عنوان ضابط قوای انتظامی بادستور مسؤولین وزارت کشاورزی که به مسؤولین انتظامی اعلام میشود آنهاطبق دستور فرماندهان انتظامی نسبت به دستگیری آنها اقدام خواهند کرد والسلام  منشی ـ آقای جلالی مخالف . جلالی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، نمایندگان محترم توجه بفرمایند همانطور که مخبر کمیسیون کشاورزی فرمودند منظور این نیست که قوای نظامی یا انتظامی بیایند و کلیه دستورات را از این وزارت کشاورزی یا یک وزارتخانه دیگری بگیرند. منظور این است که مامور بشوند همچنانکه در حال حاضر چنین هستند . یعنی تعدادی از برادران سپاه پاسداران در وزارت کشاورزی مامور خدمت هستند منتها آن برنامه ای را که میخواهند اجرا بکنند ، آن برادر پاسداری که دروزارت کشاورزی مامور میشود ، او هر جوری دل خودش خواست ، حفاظت ازمنابع طبیعی را تفسیر نکند، بلکه براساس این قانونی که نوشته میشود و براساس آئین نامه ای که برای حفاظت نوشته میشود کار بکند . اگر یک برادر پاسداری برود آنجا و منظور حفاظت از جنگلها این باشد که فقط مثلا نیروهای ضد انقلاب ، نیروهای خارج از محدوده محل وارد این منطقه جنگل نشوند بلکه آئین نامه های خاصی که دراین قانون برای حفاظت ازجنگلها و منابع طبیعی نوشته میشود برادران پاسدار دقیقا باید آن موارد را رعایت کنند که اینجا لازم میشود که حتما زیر نظر وزارت کشاورزی انجام وظیفه کنند بعد مساله ای که وجوددارد ما الان در سایر وزارتخانه ها داریم و هیچ منافاتی با اصل 110 قانون اساسی ندارد که نیروهای نظامی فرماندهی کلشان با حضرت امام است ودر همه جا چنین است . نیروهائی که مامور میشوند برای حفاظت از صنایع این کشور ، برای حفاظت ازنفت و برای حفاظت از سایر دستاوردهای انقلاب اسلامی در این کشور اینها همه زیر نظر ولی فقیه یعنی حضرت امام هستند ولکن مثلا در رابطه با پاسداران جنگلها باید براساس آن آئین نامه ای که مشخص میشود ، براساس آن وظیفه ای که وزارت کشاورزی مشخص میکند باید انجام وظیفه کنند ولاغیر والسلام علیکم .نایب رئیس ـ بسیار خوب موافق صحبت کند . منشی ـآقای عباسی فرد موافق .عباسی فرد ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، برادر مان آقای جلالی هم خودشان وهم به نقل از مخبر محترم کمیسیون اظهار فرمودند که منظور این نیست که یک واحدنظامی یا انتظامی مسلح زیر نظر مستقیم وزارت کشاورزی بخواهد آنجا چنین و چنان کند . اگر واقعا منظور این نیست مفهوم عبارت این است و لاغیر .پس باید عبارت را یا حذف ، یا یک اصلاحی درآن به عمل بیاید . نمایندگان محترم توجه بفرمایند من عبارت را میخوانم آقایان میفرمایند منظور این نیست ببینیم مفهوم این هست یا نه ؟ من عین عبارتی را که در اینجا هست میخوانم : (( برای حفظ و حراست منابع واقع در محدوده های موضوع ماده 3 این قانون واحد مسلحی از قوای نظامی یا انتظامی زیر نظر وزارت کشاورزی تشکیل میشود)) اصلا اینجا راسا و رسما میخواهد یک واحد نظامی یا انتظامی زیر نظر وزارت کشاورزی تشکیل بشود . شما میفرمائید منظور این نیست که مستقیم زیر نظر وزارت کشاورزی عمل کنند ولی مفهوم این است . بنابراین این حذفی را که آقای هراتی پیشنهاد فرمودند ، بسیار درست است هم به لحاظ رعایت قانون اساسی و هم مصالح و مسائلی را که داریم و در صورتی که نظر کمیسیون محترم در مصوبه اش این نبوده اصلاح عبارتی کنید و بفرمائید (( هماهنگ با آنها )) بفرمائید که (( به دعوت آنها ، به درخواست آنها ماموریت داده میشود )) به درخواست وزارت کشاورزی از طرف سپاه یا از طرف آن واحد نظامی یا انتظامی به آنها ماموریت داده میشود هماهنگ با آنها عمل میکنند . اما شما در اینجا فرموده اید یک واحد زیر نظر آنجا تشکیل شود . من نمیدانم چطور منظور این نیست درحالی که درعبارت آمده تشکیل میشود . این پیشنهاد آقای هراتی پیشنهادی است بر اقتضای طبع قانون اساسی و مصلحت نیروهای مسلح وبه نظر می آید که حذفش درست باشد . آن وقت مامور به خدمت ها ازسپاه باشند ، از واحدهای نظامی یا انتظامی باشند طبعا هماهنگ باوزارت کشاورزی عمل خواهند کرد والسلام . نایب رئیس ـ اقای دکتر زالی بفرمائید . دکتر زالی ( وزیر کشاورزی ) ـ‌ بسم الله الرحمن الرحیم مساله حفاظت و حراست در کارهای جنگلداری و مرتعداری جدا از کار احیا ، و بهره برداری نیست یعنی ما در اغلب طرحهای مرتعداری یا جنگل کاری وجنگلداری که داریم برای اجرای صحیح آنها هست که احتیاج به کمک این محافظین را احساس کردیم و در این رابطه بوده که چنین پیشنهادی در اینجا آمده است . بنابراین اگر به صورتی این دربیاید که به صورت کلی از زیرنظر وزات کشاورزی بیرون برود به هیچوجه آن چیزی که می تواند مشکل گشای کار ما باشند و ضامن باشد برای اجرای طرحهائی که در جنگلها ومراتع کشور انجام بشود اینجوابگوی آن مساله نیست و چیز دیگری در می آید که باید ما آن وقت به فکر یک راه حل دیگری باشیم . درثانی این پیش بینی که شده که تعدادی از قوا در وزارت کشاورزی مامور بشوند یک جزء ازکل است الان کار عمده از طریق همان محافظین صورت میگیرد که استخدام وزات کشاورزی هستند واینها در حقیقت کار آنها را نظارت می کنند و کمک می کنند واگرخواسته باشد از نظر وزارت کشاورزی بیرون برود غیراز اینکه مشکل گشای آن کاری که ما میخواهیم باشد نیست باید این نیروها هم به این صورت از وزارت کشاورزی منتقل بشوند و در یک جائی قرار بگیرند که آن وقت انطباق کارشان با کارهائی که وزارت کشاورزی موظف به انجام آنها است مقدور نخواهد بود بنابراین اینکه بطور کلی از زیر نظر وزارت کشاورزی بیرون برود ما کاملا مخالفیم یعنی جوابگوی مشکلمان نخواهد بود . حالا اگر خواسته باشد اصلاح عبارتی بشود که به صورت مامور در وزارت کشاورزی انجام وظیفه بکنند آن به نظر ما اشکالی ندارد . منشی ـ آقای کبیری بفرمائید . کبیری ( مخبرکمیسیون ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، عرض کنم باآن پاسداران جنگلها و مراتع که حذف شد حالا مشکل این بند بیشتر هم میشود لااقل حالا من فکر می کنم اگر مجلس محترم از نظر ائین نامه امکان داشته باشد باید برای بر طرف کردن سکته ای که در این جمله ایجاد می شود کلمه (( محافظین )) را لااقل به جای (( پاسداران )) بگذارید . ولی راجع به این مساله که پیشنهاد دهنده محترم آقای هراتی فرمودند (( زیر نظر وزارت کشاورزی تشکیل میشود )) حذف بشود . من قبلا هم عرض کردم توضیح ما این بود که آنچه که الان دارد انجام می شود یک سری نیروهای محافظ جنگل و کلا حفاظت از جنگلها را ما به عنوان وظیفه قانونی وزارت کشاورزی می دانیم و طبق توضیحی هم که آقای دکتر زالی فرمودند همین است . یعنی واقعا احیاءو حفاظت و حراست یک چیز مرتبط به هم هست یعنی یک چیز منفک و جدا ازهم نیست . یک جائی بهره برداری شده ، الان فرض کنید می خواهند نهال کاری بکنند .خوب ، این نهال کاری خودش احیاء هست ولی حفظ آن نهالها هم لازم است که این خودش حفاظت و احیا ء اصلا یک چیز به هم پیوسته ای می شود که جهت حل این مشکل میشود


ما اینجا یک اصلاح عبارتی بکنیم و بگوئیم که واحدی مسلح از قوای نظامی یا انتظامی که عرض کردم قبلا منظور ما این بود که در پرانتز بیاید ((سپاه پاسداران زیر نظارت وزات کشاورزی انجام وظیفه می نماید )) این (( تشکیل که میشود )) شاید همان ابهامی را که آقای هراتی اشاره کردند ممکن است در ذهن ایجاد بکندکه یک (( نیروی جدیدی میخواهد )) . هراتی ـ آقای کبیری ! هماهنگ با وزارت کشاورزی. کبیری ( مخبر کمیسیون کشاورزی ) – حـــالا (( هماهنگ)) رادیگـــر یک چیز جدیدی می شود که اگر امکانش باشد . اگر آنجا به جای (( تشکیل می شود )) بنویسیم انجام وظیفه می نماید که هم مساله ماموریت حفظ بشود و هم مساله نیروهای حفاظ جنگلی که الان وجود دارند به قوت خویش باقی بماند من فکر می کنم این مشکل را حل می کند . (( هماهنگ )) که بگوئیم مسؤولیت حفاظت به آن معنا که عرض کردم حفاظت همراه با احیاء را ما از وزارت کشاورزی باید بخواهیم بعد بگوئیم بک نیروی دیگر هماهنگ با وزارت کشاورزی انجام بدهد، آن یک کار مستقلی می شود جدا از این که باز آن وظیفه قانونی وزارت کشاورزی اینجا مبهم می ماند و معلوم نیست که ما بایستی از چه کسی مسؤولیت بخواهیم . من فکر میکنم اگر بنویسم (( زیر نظر وزارت کشاورزی انجام وظیفه می نماید )) مشکل شما هم تا حد زیادی البته اگر نه صد در صد حل می شود . عباسی فرد ـ اگر منظور کمیسیون از (( زیر نظر )) همان (( هماهنگ )) بودن با وزارت کشاورزی است ..... نایب رئیس ـ نه ، منظورشان این نیست . عباسی فرد ـ منظور شان اینجور نیست ؟ نایب رئیس ـ نه ، اینجور که آقای کبیری توضیح دادند منظورشان این نیست . تا نصاب تکمیل بشود برای رای گیری سه فقره لایحه رسیده است که اعلام وصول میشـــود . 6- اعلام وصول سه فقره لایحه از طرف دولت  منشی ـ سه تا لایحه است که اعلام وصول می کنیم : 1- لایحه تشخیص لزوم کار آموزی برای متقاضیان امرقضا . 2- لایحه الحاق یک بند به عنوان بنده 5 ماده 3 لایحه قانونی دادگاه مدنی خاص مصوب 1/8/58 شورای انقلاب . 3- لایحـــه راجع بـــه جایگزینی تبصره 3 الحاقی به قانون منع دریافت خسارات و جرائم بهره مندرج در قانون تامین اجتماعی مصوب 22/3/62 . ( ادامه رسیدگی به طرح قانونی جنگلها و مراتع ) نایب رئیس ـ 180 نفر حضور دارند آقای شوشتری عبارت پیشنهاد آقای هراتی را جهت رای گیری بخوانید. منشی ـ پیشنهاد این است : در بند 4 از تبصره 5 ماده 5 جمله (( زیرنظر وزارت کشاورزی )) حذف بشوند . نایب رئیس ـ موافقین با این پیشنهاد قبام بفرمایند ( عده کمی برخاستند) تصویب نشد . ماده 5 را با اصلاحاتش به رای می گذاریم قبلا هم قرائت شده و مفصل و طولانی هم هست . عربی ـ عبارت رادرست کنید و رای بگیرید . نایب رئیس ـ آقای موحدی ! اصلاح عبارتی را بخوانید . منشی ـ در تبصره 2 از بند 2، کمیسیون اظهار می کنند که در سطر هشتم بعد از (( ومراتع دارانی که طرح ....)) به این  صورت بوده(( طرحهای مرتع داری که به تصویب وزارت کشاورزی می رسد ، مرتع داران ملکفند )) یعنی این اصلاح عبارتی است . نایب رئیس ـ اصل ماده 5 با اصلاحیه وهمه ملحقاتش ..... یکی از نمایندگان ـ ماده باید خوانده شود . نایب رئیس ـ یک بار دیگر ماده 5 را جهت رای گیری بخوانید . ماده 5ـ حفاظت ، احیاء، توسعه و بهره برداری از محدوده های موضوع ماده 3 این قانون به منظور غنای هر چه بیشتر جنگلها و مراتع کشور به عهده وزارت کشاورزی است که براساس حداکثر مشارکت مردم به شرح زیر انجام می شود : 1- در محدوده های موضوع بند 1 ماده 3 با نظارت کشاورزی توسط روستائیان و عشایر طبق طرحهای مصوبه وزارت مزبور و قبل از تهیه طرح با صدور مجوز صورت می گیرد . تهیه و اجرای طرحهای احیاء و حفاظت و بهره برداری از مراتع مناطق عشایری به عهده جهاد سازندگی می باشد تفکیک و ظایف و اختیارات و نحوه نظارت را آئین نامه اجرائی این قانون مشخص می نماید . 2- در محدوده بند 2 بانظارت وزارت کشاورزی به شرح زیر انجام می شود : الف ـ در جهت انجام جنگلها و مراتع مخروبه وزارت کشاورزی مجاز است تولیدات جنگلی و مرتعی این گونه عرصه ها را در مقابل اجرای عملیات احیائی با انعقاد قرار داد به اشخاص حقیقی و حقوقی واجد شرایط واگذار نماید ضوابط اجرائی این ماده در آئین نامه مشخص خواهد شد . ب – درجهت احیاء مناطق کویری و اراضی موات ، تثبیت شن های روان و کویر زدائی وزارت کشاورزیی  مجاز است بر اساس طرحهای مصوبه در مقابل احیاء این مناطق ، بهره برداری از اراضی ملی مستعد کشاورزی و یا بهره برداری از مناطـــق احیء شده را طبق ضوابطی که در آئین نامه اجرائی مشخص خواهد شد به متقاضیان و مجریان این گونه طرحها واگذار نماید. ج – در خارج از باند جنگلی شمال کشور به منظور حفاظت خاک و بهر ه گیری مطلوب از آن وزارت کشاورزی مجاز است اجرای طرح در حاشیه رودخانه ها ، با تلاق ها ، نیزارها ، تپه های کم پوشش و اراضی کویری و بیابانی را برای تولید چوب و علوفه ، تولیدات کشاورزی و بهره گیری از زیبائی های طبیعت و ایجاد مناطق تفریحی و تفرجی طبق ضوابطی که در آئین نامه اجرائی مشخص خواهد شد به متقاضیان موارد مذکور در این بند واگذار نماید . د – به منظور تشویق درجهت افزایش تولیدات چوبی و علوفه ای کشور وزارت کشاورزی می تواند به افرادی که مایل به اجرای طرحهائی در این جهت اراضی کم بازده مورد تملک خود باشند در صورتی که از نظر فنی چنین تولیدی مناسبترین تولید باشد درصدی از هزینه های طرح را به صورت بذر یا نهال تامین نماید . ه ـ در طرحهای جنگلداری شرکت های تعاونی روستائی محاط در جنگل ، شرکت  های روستائی و عشایری ، مؤسسات و شرکت های دولتی یا مختلط دولتی و خصوصی و یا تشکیلات مناسبی که به موجب همین قانون توسط وزارت مزبور ایجاد میشود ، به ترتیب اولویت دارند تا طبق طرحهای مصوبه وزارت کشاورزی و ضوابطی که در آئین نامه اجرائی این قانون تعیین می شود عمل نمایند .وـ بهره برداری از مراتع توسط شرکتهای تعاونی مرتعداری یا مرتعداران واجد شرایط براساس طرحهای مصوب مرتعداری و تا تهیه و تصویب طرح بر اساس پروانه مرتعداری انجام خواهد شد ، ضوابط کاردر آئین نامه اجرائی این قانون خواهد آمد . زـ بهره برداری از محصولات فرعی جنگلها و مراتع ، نیزارها ، و سایرمنابع طبق طرحهای مصوبه جنگلداری و مرتعداری توسط مجری یا مجریان طرحها انجام میشود . در صورت عدم اجرا به ترتیب اولویت به شرکتهای تعاونی روستائی محل ، شرکت های تعاونی روستائی ، مؤسسات و شرکت های دولتی یا مختلط دولتی و خصوصی و بخش خصوصی واگذار می شود . در غیر اینصورت وزارت کشاورزی راسا اقدام می نماید . تبصره 1ـ در صورتی که مراتع مورد استفاده جوابگوی نیاز دامداران مرتع آن منطقه نباشد ، وزارت کشاورزی می تواند در جهت حمایت از دامداران کم بضاعت ، نصاب حداکثری در مورد تعداد دام هر دامدار در استفاده از مراتع را تعیین نماید و مواردی که می خواهند . بیش از این حد دام داشته باشند براساس ماده 18 این قانون و ماده 31 آئین نامه اجرائی لایحه قانونی واگذاری و احیاء اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب 26/1/1359 حتی الامکان به تولید علوفه سوق داده شوند . تبصره ـ  وزارت کشاورزی موظف است حداکثر ظرف مدت 3 سال پروانه های چرای دام صادره را تجدید نظر و برای کلیه مراتع کشور پروانه مرتعداری صادر نماید . در داخل جنگلهای شمال کشور تا تهیه و اجرای طرح جامع پروانه های چرای سابق به قوت خود باقی است . وزارتین کشاورزی و جهاد سازندگی موظفند بر حسب وظیفه با مشارکت مرتعداران طرحهای مرتعداری تهیه نمایند وزارت کشاورزی موظف است در موقع تحویل پروانه مرتعداری فرم طرح مرتعداری را نیز به دامدار تحویل نماید . حداکثر مهلت رسیدگی به طرحهای
ارائه شد 3 ماه خواهد بود .طرحهای مرتعداری که به تصویب وزارت کشاورزی میرسد مرتعداران مکلفند ظرف مدت 2  ماه از تاریخ تصویب و ابلاغ جهت عقد قرار داد اجرای طرح به نمایندگان وزارتین کشاورزی و جهادسازندگی در استانها مراجعه نمایند . در صورت عدم انعقاد قرارداد و عدم اجرای طرح پروانه مرتعداری لغو می شود . نحوه رسیدگی و تصویب طرح را آئین نامه اجرائی این قانون تعیین خواهد کرد . تبصره 3 – از تاریخ تصویب آئین نامه اجرائی قانون وزرات کشاورزی مکلف است مصارف روستائی جنگل نشینان مشمول را به نحوی که متعارف محل بوده و در آئین نامه اجرائی مشخص می شود بدون دریافت عوائد تامین نماید . شرکتهای تعاونی روستاها و آبادی هائی که مجری طرح بهره برداری هستند مشمول این تبصره نخواهند بود . تبصره 4ـ وزارت کشاورزی مجاز است جهت فعالیتهای آموزس مورد لزوم کشور و تحقیقاتی ، مناطقی از محدوده موضوع بند 2 ماده 3 این قانون را طبق ضوابطی که در آئین نامه اجرائی این قانون خواهد آمد تحت اختیار مؤسسات آموزشی و تحقیقاتی قرار دهد . تبصره 5ـ وزارت کشاورزی مجاز است جهت فعالیت سازمان محیط زیست ، حفاظت ، احیاء، توسعه و بهره برداری زیست محیطی از مناطقی از محدوده موضوع بند 2 ماده 3 این قانون را در اختیار این سازمان قرار دهد . 3- حفاظت از محدود پروانه ها و طرحها در منابع واقع در محدوده های موضوع ماده 3 این قانون به عهده دارندگان پروانه ها و مجریان طرحهای مذکور می باشد . در صورت عدم حفاظت ، به مجازات مباشر اصلی جرم محکوم میشوند. 4- برای حفظ و حراست منابع واقع در محدوده های موضوع ماده 3 این قانون ، واحد مسطحی از قوای نظامی یا انتظامی جنگل ها و مراتع زیر نظر وزارت کشاورزی تشکیل میشود، نحوه تشکیل و شرح وظایف و آموزش افراد واحدمذکور در آئین نامه اجرائی این قانون خواهد آمد . عباسی فرد – (( نحوه تشکیل )) دیگر ندارد ، اقایان اصلاح کردند به اینکه انجام وظیفه میکند . بنابراین دیگر نحوه تشکیل ندارد و (( تشکیل میشود )) حذف شده است . بنابراین (( نحوه تشکیل )) هم حذف می شود . بیات ـ خوب ، آقای کبیری ! این عبارت را مشخص بکنید که رای گیری شود . موحدی ساوجی ـ روی  این رای نگرفتیم . ببینید ! اینکه (( زیر نظر وزارت کشاورزی انجام وظیفه می نماید (( اصلا روی این ما رای نگرفتیم و مطرح هم نکردیم . ایشان فقط در توضیحاتشان گفت که شاید ما بتوانیم این کار را بکنیم . نایب رئیس ـ خیلی خوب . علوی تبار ـ پاسدارانی بنام پاسداران جنگلها و مراتع حذف شد . حالا در اینجا چگونه است ؟ موحدی ساوجی ـ حاج آقا ! (( به نام پاسداران)) حذف شد . فاضل ـ محافظین جنگلها و مراتع و کبیری ـ محافظین نمی شود . نایب رئیس ـ (( محافظین )) که حالا نمیشود چیز جـــدیدی بگــذاریم . قوای نظامی و انتظامی که وجود دارد (( بنام پاسداران )) حذف شد. پیشنهاد هم حذف کلمات (( بنام پاسداران )) بود که آقای عباسی پیشنهاد دادند. حضار 181 نفر هستند ماده 5 و ملحقاتش و اصلاحیه هائی که شده به رای گذاشته میشود موافقین قیام بفرمایند (( ( اکثر برخاستند ) )) تصویب شد . جلسه به عنوان تنفس یک ربع ساعت تعطیل میگـــردد.
( جلسه در ساعتی 40/10 به عنوان تنفس تعطیل و در ساعت 30/11 مجددا به ریاست آقای کروبی (( نایب رئیس )) تشکیل شد).
نایب رئیس ـ جلسه برای مذاکره رسمی ا ست . سؤال را مطرح بفرمائید . 7- طرح سؤال آقای عبدالرضا اسدی نیا از وزیر کار و امور اجتماعی و ارجاع آن به کمیسیون .منشی ـ سؤال آقای عبدالرضا اسدی نیا از آقای وزیر کار و ا مور اجتماعی . آقای اسدی نیا بفرمایند . اسدی نیا ـ بسم الله الرحمن الرحیم . سؤالی که بنده از وزیر محترم کار و امور اجتماعی دارم این است که در مدت هشت ماهی که بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی در زیر پوشش وزارت کار و امور و اجتماعی قرار گرفته برای چهارمین بار است که سرپرستی در بنیاد مرکز نبوده بلکه بعد از این تغییر ترکیبی که در بنیاد مرکز بوده تغییر پیدا می کرد و همین طور این تغییرات به سایر استانهــای کشـــور کشیـــده می شــد و ترکیبی هم که در استانها بوده بعد از تغییر سرپرست هر استان آنجا هم تغییراتی ایجاد می شده بنده به نظرم می آید که با این شیوه و روشی که بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی دارد اداره می شود به درستی نمیشود آن خدمات لازمی را که باید به مهاجرین جنگ تحمیلی ارائه کرد ارئه بشود مردمی که قریب شش سال است به خاطر دفاع از اسلام و وطن اسلامی سرگردان و آواره هستند . اگر ما یک مدرسه ابتدائی یا یک دبستان را در نظر بگیریم و در طول یک سال تحصیلی که قریب 8 ماه است چهار بار مدیر این مدرسه یا این دبستان عوض بشود و علاوه بر مدیر معلمین هم عوض بشوند بر سر محصلینی که در این دبستان هستند چه می آیند ؟ چه رسد به بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی که مسؤولیت عظیم و مهم و ظریفی به عهده اش هست .من در اینجا نمی خواهم بگویم که بر اثر این سوء مدیریت و اداره غلطی که برای بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی صورت گرفته چه بر سر مهاجرین آمده که صلاح نمی بینم از بلند گوی مجلس شورای اسلامی این مطالب نقل بشود . نکته ای  که اینجا باید خدمت وزیر محترم عرض بکنم این است که اگر این تعویض ها به علت ضعف سرپرست ها بوده چرا در انتخاب سرپرست برای بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی دقت لازم به خرج داده نشده که بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی را به این مرحله و این وضعیت برساند و اگر این سرپرستهای قبل قوی بودند چرا عوض شدند یا استعفا دادند. قسمت دیگر سؤال بنده این ا ست که چرا باید طوری بنیـــاد مهاجرین جنگ تحمیلی اداره بشود که زمینه را برای جو اختلاف و درگیری ایجاد بکند و حتی این اختلاف و درگیری ها به میان مهاجرین جنگ تحمیلی و یا به خبرنامه ها و همین طور جراید کشور کشیده بشود . این دوقسمت سؤال بنده است که امیدوارم وزیر محترم جواب بدهند . والسلام. نایب رئیس ـ آقای سرحدی زاده بفرمائید . سرحدی زاده ( وزیر کار و امور اجتماعی ) ـ سلام علیکم . بسم الله الرحمن الرحیم در پاسخ به سؤال برادرمان جناب آقای اسدی نیا اول یک نکته را شرح بدهیم و آن این است که ما قرارمان با نمایندگان عزیز به خصوص در استانهای جنگزده از ابتدای امر این بود که کمک بکنند مساله حل بشود یا مسائل بنیاد مهاجرین حل بشود و با چنین قرار ما تلاشمان این شد که اگر کسی را به عنوان سرپرست انتخاب می کنیم با نظر و رای برادرانمان باشد . به این ترتیب برادران نمایندگان استانهای جنگزده ابتدا، فردی را به ما معرفی کردند بنام آقای شریفی ابتداء پذیرفت اما پس از مدتی نتوانست از عهده هماهنگ بودن با نمایندگان عزیز برآید . چون نمایندگان حق داشتند مربوط به استانهای جنگزده هستند بنابراین می بایست با دقت بیشتری دنبال بکنند مسائل را و ایشان چون نتوانست  این هماهنگی را به وجود بیاورد بنابراین استعفا داد و رفت . به دنبال این استعفا ما کسی را دیگر ا نتخاب نکردیم تا باز با نظرخواهی  از برادران عزیزمان نمایندگان استانهای جنگزده برادرمان آقای گرشاسبی را انتخاب کردیم . ایشان پذیرفت به شری اینکه هرگاه دوره کاندیدائی میان دوره ای مجلس شورای اسلامی شروع شد چون ایشان تصمیم داشت کاندیدا بشود گفت من تا لحظه ای که آن دوره شروع نشده می پذیرم به مجرد اینکه شروع شد استعفا خواهم داد . شرطش از پذیرش از ابتدا با بنده به صورت خصوصی این بود و ماهم قبول کردیم و گفتیم بفرمائید کار بکنید ایشان هم شروع کردند به کار کردن تا این دورانی شروع شد که الان تصمیم دارند برای نمایندگی مجلس کاندیدا بشوند که استعفای ایشان هم به این ترتیب بود ونفر بعدی که انتخاب شده باز هم با نظر خواهی از برادران عزیزمان بوده البته بعضی از آقایان علاقه چندانی نداشتند، شوری نداشتند که هماهنگی بکنند ولی بسیاری هم داشتند و با شدت دنبال کردند مسائل را و به ما کمک کردند و انتخابهای مامعمولا به این صورت انجام گرفته است . تغییرات پی در پی به آن معنا که جنابعالی اشاره کردید مطرح نبوده و تنها یک مورد ما تغییر داشتیم اگر بخواهیم آن معنائی که شما به تغییرات می دهید در نظر بگیریم، آن مورد هم مورد آقای شریفی بود که ایشان نتوانست هماهنگی لازم را بوجود بیاورد و در نتیجه استعفا کرد . والا استعفای 
آقای گرشاسبی با قید قبلی بود با شرط قبلی بود و اصلا گفت می پذیرم به شرط اینکه هرگاه خواستم کاندیدا بشوم و نماینده بشوم استعفاء بدهم و ما هم قبول کردیم . نفر بعدی هم که انتخاب شد باز هم فردی است مورد اعتماد برادران عزیزمان ، تاکید رویش داشتند ، تصریح داشتند ، شخصیتش را بررسی کردند و ایشان معاون آقای گرشاسبی هم بوده و الان ریاست بنیاد را به عهده گرفتند . این نکته ایکه فرمودید اختلاف و درگیری در مدیریت بنیاد شما اگر روشن تر بیان می فرمودید که کدام اختلاف و کدام درگیری چون بعضی از اختلافیها طبیعی است به عنوان مثال در مدیریت بنیاد تعدادی از برادران نظرشان این بود که در تهران برای جنگزدگان خانه تهیه بشود و از بنیاد مستضعفان خریداری بشود . برخی این نظر را نداشتند و می گفتند این کار غلط هست و نباید این کار را کرده از این گونه اختلافات وجود داشته و صورت دیگری از اختلافات که بدین حالت جنابعالی سؤال کردید آن را من در نظر ندارم یعنی نمی دانم اشاره تان مستقیما به کدام اختلاف است . اگر روشن تر می فرمودید شاید توضیح می دادم . اجمالا اینکه تغییرات پی در پی به آن معنائی که جنابعالی مطرح کردید صورت نگرفته و اختلافاتی هم که به این شکل شما عنوان فرمودیداگر روشن تر می فرمودید که کدام اختلاف است چون برخی از اختلافات طبیعی است و ا ختلاف نظر بین اعضای بنیاد پیش می آید و برخی طبیعی نیست . انهائی که طبیعی نیست چه هست ، بفرمائید تا ما پاسخ بدهیم و اختلاف و درگیری به آن معنا وجود نداشته است . یک نکته هم من خدمت جنابعالی بگویم بنیاد را یک نفر و دو نفر اداره نمی کردند ، تیمی که بنیاد را اداره می کردند و آن تیم نتوانست  رضایت لازم را از برادرهای نماینده به دست بیاورد در نتیجه عوض شد یعنی از وزارت کشور به وزارت کار تغییر پیدا کرد و ما که سرپرستی بنیاد را به عهده گرفتیم موظف بودیم که آن تیم را عوض بکنیم ، ناگزیر بودیم که آن تیم را عوض بکنیم و در جریان این تعویض ها اختلافاتی بوجود آمده و طبیعی هم هست ، مشکل داشتیم در جریان تعویض این افراد که اینها یک امر طبیعی است و بنده فکر نمی کنم که امر نادری باشد . درهر صورت توضیحی که بنده دارم خدمت برادرمان آقای اسدی نیا بد هم همین حد است اگر ایشان قانع نشدند یا توضیح بیشتری  می خواهند یا اشاره مستقیم تر و مشخص تری به اختلافات دارند آن را بیان بفرمایند تا من پاسخ بدهم والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته . نایب رئیس ـ متشکر ، اقای اسدی نیا بفرمائید . اسدی نیا ـ بسم الله الرحمن الرحیم . من تعجبم اینجا است که برادر عزیزمان آقای سرحدی زاده طوری برخورد کردند که گویا اظلاع ندارند از آن جریاناتی که در بنیاد هست و درگیری هائی که عرض کردم تا حد جراید کشور و خبرنامه ها رسیده است . من اینجا حالا یک مطلب …… روحانی فر ـ حاج آقا من عذ رمی خواهم و تعجب می کنم ، ایشان پیش من توضیح دادند توجیه کردم قانع شد و گفت که یک کسی دیگر …..اسدی نیا ـ من تذکر آئین نامه ای دارم جناب آقای کروبی .
نایب رئیس ـ اجازه بدهید صحبتشان را بکنند . اسدی نیا ـ اگر بخواهند این اقایان شلوغ کنند بنده تذکر آئین نامه ای دارم . نایب
رئیس ـ بفرمائید . علوی تبار ـ اگر شما حقایق را بگوئید کسی با شما حرفی ندارد ( خطاب به‌ اقای اسدی نیا ) . نایب رئیس ـ آقای علوی تبار استدعا می کن بفرمائید و آقای اسدی نیا شما صحبتتان را بفرمائید . اسدی نیا ـ این مطلبی که ایشان فرمودند اولا نمایندگان مناطق جنگلی فقط یک عده قلیلی نیستند . من اینجا الان نامه ای را دارم که تعدادی از نمایندگان مناطق جنگی امضا کرده اند و برای خود وزیر هم فرستاده اند که درخواست می کنم به متنش توجه بشود . (( متاسفانه از زمانی که بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی که مسؤولیت رسیدگی به 600 هزار انسان محروم و مظلوم را به عهده دارد از وزارت کشور منتزع و به وزارت کار و امور اجتماعی ملحق گردیده تا کنون هیچگونه ثباتی نداشته و به جای مشکلات طاقت فرسای آوارگان جنگ تحمیلی از قبیل مسکن و اشتغال تمام هم و غم صرف اخراج عده ای و آمدن دسته دیگری شده و بنیاد به اقیانوسی مواج و ناپایدار مبدل شده و در این مدت کوتاه سه سرپرست تعویض شده اند)). این یک نامه ای است که 9 نفر از نمایندگان مناطق جنگی هم امضاء کرده اند و خدمت وزیر هم فرستاده اند . نکته ای دیگر از زبان من نه ، منصفانه برخورد کنیم ببینید اینجا چند شماره از روزنامه های کشور را دارم که خدمتتان عرض می کنم . یکی روزنامه اطلاعات سه شنبه 27 اسفند ماه است و کیهان در چهار شماره یکشنبه 7 اردیبهشت ، 9 اردیبهشت ، 11 و 20 اردیبهشت یک نمونه ایکه وزیر میگوید من اطلاع ندارم از این درگیریها و این تعویض های پی در پی نبوده ببینید این مقاله ایست که در روزنامه اطلاعا ت هست . الحق که بنیاد مهاجرین اسم با مسمائی است چرا که نه تنها این بنیاد متعلق به مهاجرین است بلکه مسؤولین آن نیز مدام در حال هجرتند و یکی پس از دیگری به بنیاد آمده و پس از چند صباحی هجرت کرده و جای خود را به دیگری میدهد و این مقاله را ادامه میدهد . یک نکته دیگر اینجا است که اقای وزیر توجه نداشتند به تذکراتی که برادرهای نماینده به ایشان مرتب  می دادند . بنده خودم در یکی دو جلسه که شرکت کردم به ایشان گفتم که بنیاد درست است که با مشورت نمایندگان باید اداره بشود ولی وقتی طرفهای مشورت شما بینشان اختلاف سلیقه و اختلاف نظر هست شما به عنوان وزیر و مسؤول اجرائی خودتان باید بنیاد رادر دست بگیرید و اداره بکنید ، نه اینکه بنیاد را بک کشتی طوفان زده ای تبدیل کنید که در میان امواج متلاطم اختلاف نظرها و اختلاف سلیقه ها به این وضعیت دربیاید . ایشان که می گویند آقای گرشاسبی شرط کردند که تا فلان تاریخ استعفا بدهند بنده اینجا یک چیز دیگر را حالا می خواهم خدمت وزیر مطرح بکنم . آیا آقای گرشاسبی آن مطالبی را که برای ما نقل کردند برای ایشان نقل نکرده اند ؟ چرا آقای گرشاسبی می آید می گوید که من دیدم که دارم ب حیثیت میشوم در بنیاد و فشاری هست ؟ چرا ایشان مطرح میکند هر جا من دستورالعمل هائی میفرستادم برای سایر استانها دستهائی میگفته بگذارید آقای گرشاسبی آب در هاون بکوبد ؟ این چیست ، این فشار و این جوی که حاکم بر بنیاد است از کجا دارد تحمیل میشود؟ این مطالبی است که من خدمت وزیر خواستم عرض بکنم . مطالب دیگر هم هست کـــه در کمیسیــون رسیدگی به سؤالات عرض خواهم کرد . بنده قانع نشدم . نایب رئیس ـ اقای سرحدی زاده بفرمائید . سرحدی زاده ـ با سلام مجدد خدمت برادران ، برادرمان اقای اسدی نیا شما تقریبا میدانید که در بنیاد چه گذشته و ماهم میدانیم . عرض کردم  شرط ما این بود که آقایان کمک کنند که مسائل بنیاد حل بشود . بنیاد مشکلات زیادی  داشت و حال هم دارد . ما به این شرط پذیرفتیم و ابتدا ء هم برادران جمع شدند و واقعا کمک کردند . حالا اگر در این بین ، بین برادران اختلافی بروز کرد تکلیف ما چیست ؟ میفرمائید ما به تنهائی عمل بکنیم که خلاف شرط اولیه مان بود ، خلاف آن شرطی بود که ما با برادران داشتیم . ما بموجب آن شرط از اکثریت تبعیت کردیم یعنی آنچه که در بنیاد گذشته تحقیقا نظر اکثریت از نمایندگان عزیز مناطق جنگزده را در برداشته و خودسرانه هم عمل نکردیم و نمی کنیم . چون خلاف شرط مان است . ابتدا قول و قرار این بود که برادرها کمک بکنند که مسائل بنیاد حل بشود اگر نکنند ما اصلا نخواهیم خواست و می آئیم با مجلس محترم صحبت می کنیم که اصلا این مسؤولیت را از دوش ما بردارند . شما میدانید برادرهای دیگر هم میدانند و اگر خلاف این است که عرض میکنم بفرمایند . دقیقا با این شرط که آقایان کمک بکنند که مسائل حل بشود . شما میدانید مسائل بنیاد زیاد هست ، مشکلات بنیـــاد زیـــاد است و شما میدانید که آن مقاله را چه کسی نوشته است . من عرض کردم بنیاد را یک نفر دونفر اداره نمی کردند و آشفتگی بنیاد مال یک تیم بود که آن تیم می بایستی عوض میشد و در جریان این تعویض ها آن مقالات هم بروز میکند حالا نمیخواهیم اینجا حول و حوش آن شرح و بسط زیادی بدهیم . ولی من از تمام مسائل بنیاد اطلاع دارم حتی این مقاله را هم اگر شما نمیدانید من میدانم چه کسی نوشته و به شما هم خصوصی خواهم گفت بگذارید مسائل را ما حل بکنیم . ما که واقعا هیچ طمعی و هیچ نیت خاصی از گرفتن بنیاد جز خدمتگزاری بینی و بین ا لله نداشتیم و تلاشمان هم تماما این بوده که رضایت خاطر برادرها به دست بیاید . خوب حالا اگر مشکل بوجود می آید در جریان این اداره بین اقایان ماوظیفه ما چیست واقعا
میفرمائید بیائیم خود رایی بکنیم و با استقلال عمل کنیم این هم باز خلاف شرط اولمان


هست و نمیتوانیم اینکار را بکنیم . شما میدانید که نمیشود ، آنموقع متفقا گرفتاریم نه اینکه خدای ناخواسته این پیوند با نمایندگان راما نخواهیم ، دوست داریم اصلا ، مشکلات آنقدر زیاد هست که اگر برادران نماینده مان کمک نکنند حل نمیشود اصلا ، حل نمیشود واقعا حل نمیشود، من دعوتم از جنابعالی و تمام برادرانی که آن نامه را امضاء کردند شما میدانید ما چقدر با این برادران نشستیم و برخاستیم ، چقدر جلسه گذاشتیم ، چقدر نصیحت کردیم ، چقدر خواهش کردیم که برادرها اینها مناصبی نیست که چنین ارزش والائی داشته باشد ، چیز مهمی هم نیست . خوی یک کاری است یک عده ای بایست اینکار را انجام بدهند کمک بکنید و قضیه را اینقدر اینطرف و آنطرف نکشید . ما واقعا با حسن نیت برخورد کردیم ، خود برادران هم مطلع هستند . الان هم من خدمت جنابعالی می گویم ماواقعا می خواهیم با نظر برادارن نماینده مان کار بکنیم . چون مشکلات زیاد است و غیر از این میسر نیست اصلا ، واقعا میسر نیست ، دعوت می کنیم که کمک بکنند کما اینکه از ابتدا هم این دعوت راداشتیم جلسات مداوم داشتیم ، مباحث گوناگون با برادرمان داشتیم و تا میزا بسیار زیادی ما این تلاش خودمان را کردیم که رضایت برادرها به دست بیاید حالا اگر چهار تا از برادران ناراضی هستند شما تکلیف ما را روشن بکنید خلاف شرطمان عمل نخواهیم کرد . نایب رئیس ـ متشکر آقای اسدی نیا قانع شدید؟ اسدی نیا ـ من نکته ام همین جا است که خود برادر عزیزمان اقای سرحدی زاده هم اشاره کردند عرض کردم خدمتشان وقتی طرفهای مشورتشان اختلاف نظر بینشان هست و اختلاف سلیقه و نمیشود واقعا به یک تصمیم واحد رسید دراین مواقع چه باید کرد ؟ اینجا مسؤول آن وزیر است که مسؤولیت اجرائی را به عهده دارد . ایشان باید تصمیم بگیرد ( نایب رئیس ـ بفرمائید قانع شدید یا نشدید و اگر نه اگر ایشان بخواهند همینطور بنیاد را پیش ببرند که سلیقه فلان آقا و فلان آقا چیست ؟ واقعا وضعیت بنیاد بدتر از این خواهد شد، من مساله ام این است و باز ایشان یک مطلبی هم اشاره کردند گفتند آقای گرشاسبی من معتقدم ایشان یک مقدار پای صحبت آقای گرشاسب بنشینند و ببینند مطالب چه هست . نایب رئیس ـ بالاخره قانع شدید یا نشدید ؟ اسدی نیا ـ خیر عرض کردم خیر . نایب رئیس ـ بسیار خوب ، سؤال به کمسیون سؤالات و رسیدگی ارجاع میشود .  اسامی غائبین و دیرآمدگان را قرائت کنید . منشی ـ غائبین غیر موجه جلسه امروز آقایان : مطلب دشتی و رنجبرچوبه و خانم مرضیه دباغ و خانم عاتقه رجائی است . 8- پایان –جلسه و تاریخ تشکلیل جلسه آینده .نایب رئیس ـ جلسه بعد روز یکشنبه صبح ساعت 30/7 خواهد بود . ختم جلسه اعلام میشود . ( جلسه در ساعت 50/11 پایان یافت ) رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی