جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 140 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 140 )

  • یکشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۶۴

بسمه تعالی
جلسة‌یکصدو چهلم  12 خــــردادماه 1364 هجری شمسی
¬¬¬140 12 رمضان المبارک 1405 هجری قمری
مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
دوره دوم – اجلاسیه دوم
1364-1365
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه دوازدهم خرداد ماه 1364
فهرست مندرجات:
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بیانات قبل از دستور آقایان: رحیمی، بهرامی، همتی و معماری.
3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور و تسلیت نمایندگان کرمان به مناسبت در گذشت مرحوم دکتر محمد رضا آیت اللهی به خانواده ایشان
4- ادامه رسیدگی به لایحه انتخابات ریاست جمهوری و تصویب موادی از آن.
5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن.
جلسه ساعت هشت و پانزده دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.
اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم با حضور 190 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم، دستور جلسه یکصدو چهلم روز یکشنبه 12/3/1364 هجری شمسی مطابق با دوازدهم رمضان المبارک 1405 هجری قمری
1- دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون شوراها و امور داخلی در خصوص لایحه انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران.
2- گزارش یک شوری کمیسیون سیاست خارجی در خصوص لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به پروتکل اصلاحی کنوانسیون مربوط به تالابهای مهم بین المللی به ویژه تالاب های زیستگاه پرندگان آب زی.
رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم- بسم الله الرحمن الرحیم
والصحی واللیل اذا سجی ماودعک ربک و ماقلی وللخره خیرلک من الاولی ولسوف یعطیک ربک فترضی. الم یجدک یتیما فاوی و وجدک ضالا فهدی ووجدک عائلاً فاغنی فاما الیتیم فلا تقهر و اما السائل فلا تنهرو و اما بنعمته ربک فحدث.
بسم الله الرحمن الرحیم
الم نشرح لک صدرک ووضعنا عنک وزرک الذی انقض ظهرک و رفعنا لک ذکرک فان مع العسر یسرا، ان مع العسر یسراً فاذا فرغت فانصب والی ربک فارغب.
(صدق الله العلی العظیم- حضار صلوات فرستادند)
«سوره‎های الضحی و الانشراح»
2-بیانات قبل از دستور آقایان : رحیمی، بهرامی، همتی و معماری
رئیس- سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.
منشی- آقای رحیمی نماینده قروه، آقای بهرامی نماینده اسد آباد، آقای همتی، آقای معماری نماینده اهر.
رحیمی- بسم الله الرحمن الرحیم«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کماکتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون» سلام بر رمضان ماه خدا، سلام بر میهمانان خدا، سلام بر روح خدا، سلام بر روزه داران، سلام بر بندگان صالح خدا سلام بر مجاهدان سخت کوش نگرهای جنوب و غرب کشور، سلام بر شهداء و خانواده‎های معظم آنها سلام بر یوم الله پانزده هم خرداد.
اینک از پس شانه‎های خون گرفته افق خورشید انسان ساز زمضان دعوت همگانی خود را برای بسیج مؤمنان به شرکت در ضیافته الله و بر سر خوان گسترده نعمت خدا با اشعه پاک کننده خود اعلام می‎کند و ندا سر میدهد که هان ای مجاهدان با نفس بپاخیرید و با مناجات خویش و هم آواز با ملائک نعم بی کران الهی را درآغوش بکشید. خدایا به ما ایستگی آن بخش که توفیق حضور در 1یافت تورا برای نیل به قرب ذات اقدست را بیاییم و در جهاد اکبر پیروز شویم در کردستان سرزمین سرخ فام و مسلخ غاشثقان اسلام و امام به هر سو که گام نهی و به هر دشت که بنگری و هر گوی که نظاره کنی خون شهیدی در آن ریخته است وکلی پرپر.
اکنون برای حرمت شاهدان جاوید و برای نگاهداری و پاسداری از خونشان باید با تعمق در آن بنگریم و کردستان را در یابیم و روحیه بزرگ و حماسه مقاومت مردم آن را بستائیم، مردم کردستان هم در زیر طعنه تیردموکرات وکومله هستند و هم در زیر حملات صدام کافر. در همین دو روز قبل ناجوانمردان بعثی بیش از 20 بمب بر شهر بانه فرود آوردند. برای ارج نهادن به پایمردی و استواری مردم کردستان لازم است مسؤولین محترم کشور عنایت خاصی بدان سامان مبذول دارند. از روحانیون معظم و از ائمه جمعه محترم سراسر کشور و از ایثارگران و پاک باختگان امت شریف و از دولتمردان خدمتگزار تقاضا میشود برای سرکشی به جبهه های کردستان و دیدار رزمجویان خروشان وپیشمرگان مسلمان کرد دلاور و مردم خوش دل و میهمان نواز کردستان بدان سرزمین عزیمت نمایند.
امت اسلام در همه جای ایران بداند به برکت اسلام و به مبارکی بازوان توان مند رزمجویان مسلم امنیت سراسر کردستان را در بر گرفته دیگر مجالی برای تاخت و تاز ضد انقلاب و ضد خلق کرد وجود ندارد. اکنون اکراد مسلمان به جمهوری اسلامی اعتماد نموده و ماهیت سیاه گروهکهای تبهکار را دریافته‎اند و آنان نیک میدانند قاسملو دست پرورده دانشکاههای جاسوسی شرق و غرب است. استکبار جهانی از حرکات ضد انقلاب مأیوس و تغییر مواضع سران اکراد در کردستان عراق به نفع انقلاب اسلامی زخم دیگری است برسینه سیاه آمریکا. در دو ماه فرورین و اردیبهشت 63 ، صدو پنجاه نفر از عوامل ضد انقلاب امان نامه رفته اند در صورتیکه در فرورین و اردیبهشت 64 دویست و هفتاد و چهار نفر و در ششماهه اول سال 63 هفتصدوسی و هشت نفر امان نامه اخذ نموده و در پناه جمهوری اسلامی قرار گرفته‎اند همه قرائن حاکی از پیروزی و استقرار انقلاب اسلامی در کردستان است، برای تداوم این پیروزی امیدمان به کردار موکول است نه به شعار لذا در کردستان بیکاری از اهم مسائل و مصائب است، زمینه اشتغال وجود ندارد این معضل عواقب وخیم سیاسی و فرهنگی و اجتماعی در برداشته و خواهد داشت اگر همتی شود و ضنعتی دایر، خود در کاهش این معضل مؤثر است.
مسأله دوم مسؤولین محلی باید افراد حزب اللهی بومی را به کار بگمارند و به طور جدی براین امر همت ورزند.
سوم بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار دستور لازم در جهت تخصیص امکانات اعتباری بیشتر برای بانکهای استان صادر نماید تا بانکها بتوانند تسهیلات و خدمات لازم در اختیار مردم خصوصاً کشاورزان قرار دهند.
چهارم یکی از منابع قابل توجه درآمد مردم کردستان صنعت قالی بافی است که در حال حاضر به علت رکود بازار و عدم حمایت وزارت بازرگانی فرش تولیدی مردم خصوصاً قروه، بیجار، سنندج روی دست آنها باز مانده است اگر در اندک مدت وزارت بازرگانی چاره‎ای نجوید این صنعت در کردستان نابود و بر تعداد بیکاران افزوده خواهد شد.
5- طرحهای ملی در کردستان به فراموشی سپرده شده است باید به طور جدی پیگیری گردد خصوصاً بیمارستان 250 تختخوابی سنندج، راه قروه بیجار و راه پراهمیت مریوان.
6- کشاورزان قروه و ده قلان پس از انقلاب در امر تولید گندم شب از روز بازنشناخته و بیشترین تولید را نموده‎اند. خصوصاً در سال 63 با فروش بیش از 70 هزار تن گندم به دولت در بین شهرستانهای تولید کننده مقام اول را دارند ولی متأسفانه تاکنون برخی از کشاورزان منطقه مطابق تعهد قبلی دولت نتوانستند جوائز خود را اخذ نمایند. شهرستان قروه که خود انبار غله کردستان است فاقد انبار گندم است در این امر ازرنده است سازمان تعاون و سازمان غله اهتمام ورزند و اقدام جدی معمول دارند.
7- در حال حاضر کردستان سخت از ناحیه تلویزیون عراق و رادیوهای ضد انقلاب که در تضعیف جمهوری اسلامی می‎کوشند ضربه پذیر است. صدای جمهوری اسلامی در کردستان نیازمند یک پوشش مطلوب در سراسر کردستان میباشد، شبکه 1 و2 سیمای جمهوری در کردستان باید توسعه یابد و بهبود کیفیت تصویر آن امر ضروری است. برای مقابله باتصاویر زشت تلویزیون عراق به ویژه در نوار مرزی در رساندن صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مردم کردستان عراق باید همت نمود و شهرستان قروه رازیر شبکه تلویزیون کردستان برد. رادیوهای ضد انقلاب روزانه در سه نوبت به زبانهای فارسی وکردی غلیه انقلاب اسلامی تبلیغ مسموم مینمایند. تلویزیون عراق در چند کانال در تضعیف انقلاب اسلامی و ایجاد فساد میکوشد، باید با تقویت صدا و سیمای مرکز سنندج آوای شوم ضد انقلاب را خفه کرد.
تذکرات:
برخلاف تبصرة 21 قانون بودجه تا کنون فقط15% از اعتبارات سه ماهه اول استان کردستان تخصیص یافته است. اگر تخصیص کل اعتبار سه ماهه اول تلاش نشود وزارت دارائی مسؤول خواهد بود.
دوم مطبوعات آن گونه که در شأن جمهوری اسلامی است باید عمل نمایند و در جهت تحقق حاکمیت ملی وهوشیاری و اعتلای فکری امت مسلمان-------بکوشند و به جای پرداختن به معضل سیگار مسائل اساسی مملکت و امت حزب الله را منظور نظر دارند و آئینه تمام نمای اخبار چهار سوی میهن اسلامی باشند.
3- بیمارستانها در وقت شب مریضهای بدحال و اورژانس و پریشان را نمی‎پذیرند، بعضی از اطباء حق ویزیت خود را تا 250 والی 300 تومان افزایش داده و در اطاقهای انتظار خود دخترکهائی را با اطوار زشتی خلاف شأن انقال گماشته‎اند. در این خصوص وزارت بهداری عاجلاً چاره‎ای بیندیشد.
4- در شرایط فعلی سزاوار نیست عده کثیری را مجاز بداریم حداقل 500 دلار ارز برای صرف در امور غیر ضروری و بعضاً برای عیاشی به خارج کشور جمل نمایند و با همین ارز نظام ورشکسته مخالف نظام جمهوری اسلامی را تقویت کنند تا او نیز خواهر 35 ساله مسلمان ترک ما را به جرم دفاع از اسلام به 35 سال زندان محکوم نماید.
5- بردن توصیه برای مسؤولین به شدت باب میشود هر کس قبل از انجام هر کاری در جستجوی کانال مناسب برای انجام امر خود میباشد. این درد بزرگ حکایت از فسادی دارد که امت اسلام به رهبری امام امت علیه آن قیام کرده است، باید بدون درنگ به تأسی از مولای مان علی علیه السلام این سرطان بدخیم را از پیکر نظام اداری مان جراهی نمائیم.
6- با رشوه خواری باید مبارزه اساسی کرد و برای قطع دستان رشوه خوار تیغ جراحی برکشید.
7- برای فشردن( رئیس- وقتتان تمام شد) برای فشردن گلوی آمریکا و شیطانکهای خبیث سلطنت طلب در داخل و خارج کشور و فرود مشت گران دیگری بر پیکر ضد انقلاب و تأئید شغار عظیم و ارزشمند «جنگ جنگ تا پیروزی» به ندای گرم حضرت حجته الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجان پاسخ مثبت داده پیر و جوان در روز معین بار دیگر گام بر خیابانها و سنگفرشهای خونین شهرهایمان میگذاریم و به صحنه حضور میاییم والسلام علیکم ورحمته الله و برکاته.
منشی- آقای بهرامی.
بهرامی- سلام علیکم جمیعاً ورحمته الله و برکاته. بسم الله الرحمن الرحیم. از آنجا که حرکت خورشید انقلاب اسلامی نجات انسانهای در بند حهان را همراه دارد و تابش رهائی بخش آن زنجیرهائی را که به دست و پا و افکار جهانیان توسط سردمداران استکبار و کفر جهانی بسته شده و صدای فشار آن در اعماق تاریخ سابقه دارد و به گوش هر انسان آزاده‎ای میرسد را از هم میگسلد و این گسیختگی میرود که طومار صاحبان زرو زور و تزویر را در هم پیچد حال شب پرستانی که حیات ننکینشان در به زنجیر کشیدن همه جانبه انسانها است وپایان شب سیه حاکم بر دنیا را نظاره گرند دست به دست هم داده تا از طلوع مجر جیاتبخش جهانی جلوگیری کنند. اما کور خوانده‎اندکه سنت خداوندی بر پایان این شب سیه قرار گرفته است این بود که جنگ را بر امت ما تحمیل کرده‎اند. حال که مسیر جنگ چرخش پیدا کرده و میرود تا جنگ افروز را در خود بسوزاند وبرای آیندگان سرانجام تجاوز و تجاوز گر را بار دیگر به تجربه درآورد و کر تجاوز را از سر گردن کشان عالم بیرون و آزادگان را در جهت رشد تعالی آسوده گذارد تمامی ائمه کفر و استکبار جهانی هماهنگ گشته‎اند تا این معاله تاریخی و سرنوشت ساز را بر هم زده و صلح ذلت بار را با فشار بر جمهوری اسلامی تحمیل نمایند و در این راه از همه وسائل و حیل مانند تحریک سلطنت طلبها، لاتها و چاقوکشها فاسدهای اجتماع، بی حجابهای غرب زده، گروهکهای ذلیل، محتکرین و تروریستهای اقتصادی،‌نکبت آزادی که نهضتی جهت آزادی از حکومت الهی و افتادن به دامان اربابشان آمریکا تشکیل داده‎اند گرفته تا حمله‎های کور و فاقد ارزش نظامی به مناطق مسکونی شهرها استفاده میکنند. اما این امت نمونه در تاریخ را چه باک که محکم و استوار در همه صحنه از جبهه ها از جبهه های جنگ گرفته تا پشت جبهه ایستاده اند و ندای «جنگ جنگ تا پیروزی» سرداده و براین امر که دین خدا را یاری میدهند مصمم ترند که «نصر من الله وفتح قریب»
سخنی با سران حکومتهای منطقه که هان! بیشتر به خود آئید و حساب خویش را از صدام جنگ افروز جدا کرده و رهایش سازید تا هر چه زودتر صلح و امنیت واقعی به منطقه برگشته و کشورهای اسلامی خود را مهیای نابودی حکام اسرائیل غاصب نمایند.
سخن دیگر با مجامع بین المللی است که چرا جرأت بیان روشن واقعیتها را ندارید؟ حال که زمینه بیان حقیقتهای جنگ مهیا شده شجاعتی حاصل کرده
ومتجاوز را رسماً به دنیا معرفی و محکوم نمائید تا سرنوشتتان در قضاوت آیندگان از این بدتر نگردد.
مسأله بعدی طرح توطئه خطرناکی است که توسط شیطان بزرگ و صهیونیستها علیه اسلام و مردم عزیز لبنان به اجرا در آمده و گروههائی را به جان هم انداخته اند. ما ضمن محکوم نمودن این درگیریها که نتیجه‎اش جز ضربه زدن به آرمان مقدش حرکت اسلامی مردم لبنان نمی‏باشد از کلیه نیروهای دست اندر کار مؤثر در این مسأله میخواهیم که به هیأت اعزامی از طرف آیت الله العضمی منتظری پاسخ مثبت داده و با هوشیاری تمام این توطئه را خنثی نمایند. به نظر میرسد مبارزه جدی و عملی با فساد اداری، احتکار و گرانفروشی، حذف نیروهای مکتبی و حزب اللهی از یک طرف و انجام فرامین و رهنمودهای حضرت امام مدظله العالی و آیت الله العظمی منتظری باید از قالب شعار و نوشتار بیرون آمده و همه نهادها و مراجع ذیربط به خصوص آنجا که مربوط به مجلس شورای اسلامی است قدمهای مؤثر و سریعتری برداشته شود که در غیر این صورت خطراتی را دنبار خواهد داشت باید مدیریتهای جامعه در دست کسانی باشد که انقلاب را درک کرده‎اند و در همه شؤون زندگیشان از انقلاب اثر گذاشته باشد. یعنی انقلاب در متن زندگی آنها باشد نه در حاشیه ، و درد مردم را عملالمس نموده باشند و این با استفاده از تخصص نیروهای دیگر مغایرتی ندارد. اما اگر غیر از این شد که کارها به دست افراد فرصت طلب ، چاپلوس، بله قربان گو و یا احتیاناً بیکانه از انقلاب افتاده و نابسامانیهائی را همراه خود دارد که در آن زمان حذف نیروهای بالنده و مکتبی و حزب اللهی یک امر طبیعی خواهد بود. باشد که مجلس محترم شورای اسلامی در گزینش مدیرهای سطح بالای اعمه از تجربیات گذشته به خوبی استفاده نموده تا دیر مسائلی همچون مسائل دانشگاهها تکرار نگردد.
در این هفته که سالگرد 15 خرداد را در پیش داریم درباره عظمت آن در این وقت اندک مطلبی نمیتوان گفت. همان بس که امام بزرگوارمان فرمود« انقلاب اسلامی از چشمه خون رنگ 15 خرداد تراوش یافت» اما تذکر و هشدار این مسأله بجا است که ای جریانها! وای آنهائی که در نیمه خرداد سال 42 با عدم همکاری تان و یا با نق زدنهایتان و یا مخالفت علنی تان با این قیام و رهبریت آن عملاً آب به آسیاب دشمن ریختید بدانید که خوب میدانید که پیروان مقلدین امام، فرزندان 15 خرداد با هوشیاری تمام مواظب اند که مبادا انقلاب اسلامی عظیمشان با اعمال پیهان و آشکار شما لطمه ببیند، باید به خود آئید و فکر برخوردهای مرموزانه را باجمهوری اسلامی از سر خود بیرون نمائید که صلاحتان در این است.
در پایان به دولت خدمتگزار در رابطه با عدم معرفی وزراء وزارتخانه‎های بی وزیر تذکر داده و از مسؤولین ذیربط میخواهم که بیش از این درشأن جمهوری اسلامی نیست که چندتا از وزارتخانه‎هایش آن هم به این مهم و در این ظرایط وزیر نداشته باشد.
به صداو سیمای جمهوری اسلامی در جهت فعالتر برخورد کردن با برنامه‎های مجلس شورای اسلامی تذکر داده و ازشورای عالی قضائی میخواهم که با فسادهای موجود در جامعه که رنگ سیاسی هم دارند برخورد جدی تر نموده و در صورت امگان رسیدگی به آنها را به دادگاههای انقلاب محول نمایند.
از امت شهید پرور ایران مخصوصاً حوزه انتخابیه‎ام مردم اسد آباد و روستاهای تابعه به خاطرحضور فغال درجبهه ها و صحنته های پشت جبهه تشکر نموده و امید وارم خداوند متعال پیروزی نهائی را نصب رزمندگان اسلام بنماید.(انشاءالله) والسلام علی من اتبع الهدی.
منشی- آقای همتی سه دقیقه از وقت آقای بهرامی را گرفته‎اند.
همتی- بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین وهو خیر ناصر و معین. الحمدلله اقراراً بنعمته و لااله الاالله اخلاصاً لوحدانیته.
بادرود و سلام به رهبر بزرگ و رزمندگان عززی که در جبهه های نبرد حلقوم ناپاک استکبار جهانی را روز به روز محکمتر میفشارند و هر گونه نفس کشیدن را از آنها سلب مینمایند بنده چون چندی قبل ک حادثه توفان و تگرگ در حوزه انتخابیه‎ام( مشکین شهر)واقع شده خواستم فقط چند تذکری داده باشم انشاءالله امیدواریم تاوقت و فرصت فوت نشده بعضی از کشتها تجدید بشود(صیفیجات) و مسؤولین محترم کشور توجه بیشتری داشته باشند. برادران عزیز متوجه هستند.----------که در اواخر زمستان یک توفان شدیدی آمد و خسارات کلی به شهرنشینان وروستانشنیان زد ه بعضی شیروانیها و مخصوصاً شیروانیهای مدارس را کند و از بین برد. متأسفانه تاکنون از طرف وزارت محترم آموزش و پرورش توجه چندان چشمگیری نشده است که این مدار خراب آباد بشود. مجدداً چندی قبل هم یک توفانن شدیدی باز شروع به تخریب خانه‎ها و شکستن شیشه‎ها کرد و دکلهای برق را انداخت، هنوز هم که هست مشکیل شهر در تاریکی فرورفته و از نعمت برق نه شهر، نه روستا نمیتوانند استفاده بکنند و طبیعتاً وقت محصول بوده پشت سر همان توفان شدید یک تگرگ بی سابقه‎ای آمده است که بیشتر برادران و خواهران خوانده‎اند در روزناتمه‎ها که خسارت بسیار بسیار کلی ده به کشاورزان که بعضی از روستاها اصلاً هیچ چیز برایشان باقی نمانده است. از دولت مکتبی و دلسوز و برادران دیگر مؤول مخصوصاً وزارت کشاورزی مردم ما انتظار دارند هرچه زودتر برای جبران خسارت این برادران و خواهران زحمتکش و کشاورز و دامدار که عمده احتیاجات گوشتی و علوفه‎ای مملکتمان را و همچنین محصولات کشاورزیش را تأمین می‎کنند از دست داده‎اند آنچه که از دستشان می‎ید انشاءالله در رسیدگی به رفع مشکلات این برادران و خواهرانمان مضایقه نفرمایند. والسلام علیکم و رحمته الله و با تشکر از برادر گرامی آقای بهرامی.
منشی- آقای معماری.
معماری- بسم الله الرحمن الرحیم.«رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی» پیروزی این انقلاب جمهوری اسلامی ایرا مرهون پیرو راستین از مکتب حسین است و من به عنوان نماینده ملتی که پیرو مکتب حسین است با حسین زمان مان ، فرزند زهرا رهبر انقلاب هم صدا شده به وارثان حکومت یزیدی عبیداللهی این صدام تکریتی غفلقی صهیو نیستی اعلام میکنم که دست ذلت سازش به صلح آمریکائی نخواهیم داد و از صحنه مبارزه همچون برده فرار نخواهیم کرد و راه چنگ تا رفع فتنه از منطقه با سرنگونی رژیم بعثی و جایگزین کردن جمهوری اسلامی عراق و رهائی بیت المقدس از صهیونیسم جهانی مبارزه را ادامه خواهیم داد و تن به ذلت نخواهیم داد که «هیهات منا الذلته»
نمایندگان محترم و ملت مبارز ایران همانطور که میدانید داشتن روحیه و دادن آن به مریض او را از مرض شفا می‎بخشد و دارو در مرتبه بعدی است. در جنگ هم اگر ملتی روحیه‎ای قوی، با ایمان راسخ و به حقانیت مبارزه‎اش داشت پیروزی اش حتمی است هر چند با اسلحه کم و عقب مانده. و در مقابل ملتی که خود باخته و جبون و ایمان به حقانیت مبارزه‎اش نداشت و بلکه جنگ را حق خود ندانست شکست می‎خورد هرچند مجهز به آخرین سلاحهای روز باشد. شاهد مثالش پیروزی ملت ویتنام وویت کنگ در جنگ نابرابر و نا همگون باآمریکا و دیدند که آمریکا با چه مفتضحی شکست خورد و مبارزه ملت مقاوم و با ایمان الجزایر که ده سال طول کشید فرانسه با آن تکنیک شکست خورد و الجزایر پیروز و بالاخره شکست و فراری شدن اسرائیل در مقابل مسلمانان جنوب لبنان. روی این اصل همانطوری که میدانید در 29 شهریور سال 59 این صدام، عروسک کوکی استکبار جهانی شیطان بزرگ آمریکا بود که به ایران با 12 لشکر حمله تجاوزگری خود را شروع کرد و ایران جنگ دفاعی را مجبور گشت. و ملتی که شعارش «استقلال، آزادی ، جمهوری اسلامی» در پیروزی انقلاب بوده است و اگر می‎خواهد مستقل و آزاد بماند و تحقق گر لاشرقیه و لاغربیه باشد روی حقانیت جنگ دفاعی اش پیروز است. تاریخ تکرار میشود. جنگ احزاب زمان رسول الله تکرار شده اسلام با کفر کل جهانی روبرو است. ایران تنها به صورت ظاهر با صدام ولی پشت این عروسک کوکی، آمریکا، شوروی و فرانسه و اسرائیل و مرتجعین منطقه خوابیده است. و اورا تجهیز می‎کنند. در جنگ است ولی دل قوی دار که پیروزی با ما است چون خدا با ما است.
«وردالله الذین کفروا بعظیهم لم ینالوا خیراً و کفی الله المؤمنین القتال و کان الله قویاً عزیزا. و انزل الذین ظاهرو هم من اهل الکتاب من صیاصیهم و قذف فی قلوبهم الرعب فریقاً تتقتلون و تأسرون فریقاً و اورثکم ارضهم و دیار هم و اموالهم وارضاً لم تطؤها و کان الله علی کل شیء قدیراً» که معنا و تطابق تفسیری زمانی اش را در عملیات های 5 ساله به چشم دیدند و پیروزی نهائی را انشاءالله بزودی خواهید دید. «نصر من الله و فتح قریب».
مطلب دوم:
در جهان بینی توحیدی نظام ارزش اسلام فلسفه دعوتی انسانها در این ماه مبارک رمضان به «ضیافته الله» که در راه احیای ارزشهای والای خویش و جامعه‎اش به قناعت کردن سحور و افصار از اسارت بندگی شکم. و زیز شکم در آمدن و با تقویت ارادة خداگونه خویش و شناخت ارزش واقعی خویش که مقدمه شناخت خداوندی است احساس شخصیت کردن و از حقارت ها خود را و جامعه خویش را وارهیدن است. همان طوریکه در صدر اسلام در سایه این تربیت الهی پیروزی های بزرگ در ماه مبارک رمضان همچون «بدر» و «احد» بوده است و ملت مسلم از خواب همیشگی‎شان که خناسان انس و جن جهانی به لطایف الحیل به لالائی در ادامه یافتن این خواب خرگوشی کوششها میشود تا دزدانه نفایس زمینی و زیر زمینی مسلمانان را به غارت برند و برای اسارت بیشتر مسلمانان در کاخهای شرق و غرب نقشه برچینند بهتر است. لااقل در سه شب از لیالی قدر از خواب برخیزند و در کنگره‎های سلسله وار توحیدی مسجد به ساعات فراغت شب ارج بنهند و در این شبهای سرنوشت ساز قبل از آنکه شیاطین بر اینها در کاخ سفید و کاخ کرملین سرنوشت تهیه ببینند خود سرنوشت خود را فکر کنند که اساسنامه‎شان قرآن و امنای هیأت حاکمه‎شان تربیت شده بنیان گذار نهضت رسول خدا و ائمه هدی است که در رأس این نسخه منحصر به فرد آفرینش انسان کامل علی علیه السلام است. چگونه شدن در تربیت و تشکیل خانواده که اسلام چگونه نظر دارد جواب عملی داده. خانه علی که در آن پدر علی است و مادر فاطمه و جوان نمونه حسن وحسین و دختر ممتاز زینب و بر سران هیأت های حاکمه روز گار نشان میدهد. چگونه حکومت ؟ حکومت عدل علی که بشریت هنوز صدای عدالت را باید در بازبینی و بررسی نظام ارزشی حکومت عدل علی بشنود که سرلوحه و منشور حکومتی‎اش این بود« ومن دخل فی ملتتنا و من استقبل قبلتنات و من اکل ذبیحتنا فقد استوجب حقوق الاسلام و حدوده»
هر که مسلمان شود و رو به قبل هیعنی کعبه نماز گزارد و از گوشت ذبییحه مسلمانان بخورد خود استحقاق حقوق وحدود اسلامی را دارد. و شاهد صدقش اجرای عدالت در تمام شئون اجتماعی و رفع تمام تبعیض ها هر چند برادرش عقیل باشد ویا فرزندش زینب و حسین. به علت ضیق وقت از شرحش معذورم و در نتیجه به خاطر تحقق عدالت خود شهید عدالت در محراب عبادتش شد. اگر حقیقت گویان نهج البلاغه مولی را به خوبی در جامعه پیاده کنند پیرو راستین و شیعه علیخواهند بود. و آنه را که منظور نظر اسلام در دعوت بوده و پیامبر در ده سال طرح و نقشه به اصطلاح ما کتش را به عنوان مدینه یعنی جامعه نمونه ترسیم فرمود با مطالعه دقیق کارشناسی در پیاده کردن آن و رسیدن به مدینه فاظله واقعی که در آن ارزشها و استعدادهای خفه شده انسانها در طول قرون نظام استبدادی و استکباری به ضعف کشیده شده و نگاهداشته شده است احیاء گشته، باید صفات خدا را در خود متجلی ساخته و به شکوفائی برسد که اگر خدا خالق است این انسان خدا گونه جانشین خدا در جامعه‎اش خلاقیت وابتکار داشته باشد و صنعش سازندگی داشته باشد نه مونتاژ و وابستگی و اگر خدا رازق است جامعه مسلم به جائی برسد که علاوه برمحور بودن کشاورزی که به خود کفائی باید برسد خود رازق جامعه های دیگر باشدیعنی صادر کننده باشد نه وارد کننده. و اگرخدا عالم است جامعه مسلم همان طوری که خواست پیامبر بوده طلب علم رافریضه خود دانسته از گهواره تا گور هر جا شد هر چند«چین» که به ظاهر کمونیست و خدا نشناس است باشد. برای اینکه در علم پزشکی به خود کفائی برسی اگر آنجا طب سوزنی است برو یاد بگیر و به خود کفائی کامل برس  برای اینکه حامعه‎ات به علم همچون حسین علیه السلام به مقام معلم ارج بنه. عبدالحمن سلمی معلم قرآن به فرزندش سوره حمد یاد داده است. با دعوت از بزرگان در بزرگذاشت مقام معلم در حضور جمع سه جایزه بزرگ داد. «حشی فاه دراً» دهنش را از در پرکرد. و«اعطاه الف دینار» هزار دینار پول طلا به او داد.«اعطاه الف حلته» به او هزار طاقه شال داد. تنگ نظران و کوته بینان اعتراض کردند چه خبر است. معلم است یک کمی به او پول بده وحقوق بخور و نمیر به او دادی بس است. حضرت در جواب جمله‎ای فرمود که از این سه جایزه بزرگتر است. فرمود کجا است آنجه که او اعطاء کرده در مقابل آنچه که من به او پیشکش کردم یعنی خود را در مقابل معلم کوچک کرد و این تعظیم از مقام معلم بود که جابربن حیان هاو زکریای رازی ها و ابوعلی سیناها، ابن حیثم ها و غیاث الدین جمیشید کاشانی ها و خواجه نصیر الدین طوسی ها به جامعه تحویل داد و انقلاب فرهنگی امام باقر و امام صادق این معلم بزرگ در پنج دوره 20 هزار شاگرد در تمام رشته‎ها جابربن حیان بنیان گذار علم شیمی و ایان بن تغلب و هشام بن حکم تحویل حامعه داد. تقریباً در سال 203 هجری بیسوادی ریشه کن شده به طوریکه در سفر امام رضا از مدینه به مرو که از نیشابور رد می‎شود 12 هزاربه اصطلاح امروز خبر نگار برای گرفتن حدیث مرکب امام را حلقه می‎زنند پس زه چنان رو که پیشینیان رفتند یعنی در تلاش و کوشش است که باید صفات خدا را در خود وحامعه‎ات به ظهور برسانی تا جامعه بزرگ مدینه فاضله که در آن هیأت حاکمه 313نفری به رهبری نمونه کامل الهی حجت بر حق امام زمان عحل الله تعالی خواهد بود زمینه ساز باشی. روی این اصل پیشنهاد میگردد در حفظ ارزشها و اصالتهای محل و قومی خویش که تبلور فرهنگ راستین خویش است احساس وظیفه و اصالت کرد و از غارت و به نابودی کشیده شدنش جلوگیری کرد و فرهنگ اسلامی هر شهر و قوم برای خود استیل خاص داشت که متأسفانه در مقابل فرهنگ استعماری و استثماری غرب در رژیم ستم شاهی بر ممالک اسلامی نفوذ یافت و کوشش برآن بود که جامعه مسلم را از خلاقیت و ابتکار بیندازد و یک جامعه حلقوم مصرفی که فقط به مظاهر تمدن دلخوش باشد سوق داده میشد. و داشتها را تحقیر و همچون آتاتورک و رضا خان سعی بر نابودی اصالت های فرهنگی و ارزشهای اسلامی شد و در مجلس اش تقی زاده‎ها شعار میدادند که اگر می‎خواهیم به تمدن غرب برسیم بهتر است از موی سر تا ناخن پا فرنگی شد و دیدیم که پیاده کردند. لباسهای قومی و ملی اسلامی را از تن ها بیرون آوردند . مردان را کت و شلواری اتو کرده با کراوات و زنان را به تیپ زنانان اروپائی هر روز به یک مد آراسته و استیل شهرها یکنواخت سنت و روش معماری(رئیس- وقتتان تمام شد) شرقی اسلامی را به شکل شهرهای اروپائی در آوردند یعنی به هر جا وارد شدی چهار تا خیابان با چند تا مجسمه در میادین و یک پارک عمومی و حتی در ریشه کن کردن محصولات کشاورزی و دامداری نقشه ها برچیدند با (D,D,T) اصل چهار مرغ و خروس محلی را از بین بردند و شان را به مرغ و خروس بی بخار ماشینی تبدیل ساختند و بخاطر اینکه در مسابقه زود به پول رسیدن عقب نیفتند. با یکنواخت کردن محصول مثلاً اینکه در همه جا سیب لبنان ترویج بدهند فی المثل(رئیس –وقتتان تمام است آقا!) اهر ما که انواع سیب سرخ که منحصر به فرد در تمام ایران بود یعنی یک سیب سرخی که می‎بریدی بارگه‎های قرمز جای یک چلوکباب را می‎گرفت هم میوه بود و هم غذا و حال در شرف از بن رفتن است، که به نسلهای آینده به مانند سیمرغ و عنقا باید در خیال تعریف سیب سرخ اهر را بنمائیم. و حال گرفتارسیب لبنان به ظاهرخوشکل و در باطن یک مسهل واقعی و زنبور محلی را با آوردن ملکه زنبور عسل در معرض نابودی است که هنوز که هنوز است برایش فکر اساسی نشده است.
اما خواسته ها:
1- سنگر ستاد پشتیبانی مجلس زا که بعد از مقام رهبری، شورای نگهبان است از نفوذ خط و خط بازیها مصون نگهداشته شود و حرمت و قداست آن (رئیس- آقا! وقتتان تمام است سه بار تذکر دادم) انشاءالله محفوظ گردد.
2- برای چندمین بار بطور جداً از برادرجناب نخست وزیر( رئیس- میکروفن را قطع می‎کنم) محبوب مهندس موسوی ووزارت راه می‎خواهم که نسبت به پیمانکاری دادن کشیدن جاده اصلی تبریز – اهر که اولویت آن از طرف تمام مسؤولین مورد تأیید است اقدام جدی و عال مبذول شود . جاده فعلی را که یک جاده مال روی قدیمی است و از زیادی دست اندازها که بصورت چاله و چوله در آمده و دیگر از جگر زلیخا گذشته است و یک پل در ئیجه وبیلیوردی شکسته که مرمت اساسی و اسفالت گرم راانتظار می‎کشد که انشاءالله چهار پنج سال، تا کشیدن و تحویل قرار گرفتن جاده اصلی رفع نیاز منطقه 600 هزار نفری هزارو یکصد دهی و پنج بخشی را بکند انشاءالله بامید گوش شنواو عمل جدی و السلام علیکم و رحمته الله و برکاته.
3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور و تسلیت نمایندگان کرمان به مناسبت درگذشت مرحوم دکتر محمد رضا آیت اللهی به خانواده ایشان
4- رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم، تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور؛
5- آقای ذوالقدر نماینده میناب از وزارت بازرگانی در خصوص حذف پیمان ارزی بعضی از کالاها تشکر کرده اند و در مورد حذف پیمان ارزی خرما و لیمو
خشک میناب وروان تذکر داده‎اند.
چهار نفر از نمایندگان به جناب نخست وزیر درخصوص روش مطلوبتر برای رسیدگی به شکایات و اعتراضات مردم و نمایندگان نسبت به عملکرد برخی ازمسؤولان اجرائی.
آقای محمد خانی شاهردی نماینده داراب، از وزارت کشاورزی در مور واگذاری ایستگاه کشاورزی بخشاکر برای اموزشکده کشاورزی داراب و سم پاشی به موقع و زهکشی زمینهای داراب تشکر دارند.
آقایان شیخی و شینی مصطفی نمایندگان ایذه و مسجد سلیمان به وارت کشاورزی در مورد توجه بیشتر به به مناطق مسجد سلیمان و ایذه و منظور کردن این مناطق به عنوان دو قطب مهم دامداری.
آقای حسینی نماینده قاینات و درمیان، به شورایعالی قضائی در مورد تأسیس دادگستری در شهرستان قاینات.
آقای کبیری نماینده مرودشت به بانک مرکزی ووزارت برنامه و  بودجه تذکرداده اند: در مورد اعتبارات بند 3 تبصرة 4 بودجه سال 64 که به کشاورزان باید پرداخت بشود تسریع کنند.
ونمایندگان استان کرمان، درگذشت حجت الاسلام دکتر محمد رضا آیت اللهی مشاور حقوقی وزیر آموزش و پرورش را به خانواده محترمشان واهالی محترم زرند تسلیت گفتند.
4- ادامه رسیدگی به لایحه انتخابات ریاست جمهوری و تصویب موادی از آن
رئیس- دستور را شروع کنید.
منشی- اولین دستور ادامه رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون شوراها و امور داخلی، پیرامون لایحه انتخابات ریاست جمهوری است که تا 20 مادة‌ازاین لایحه به تصویب رسید.
مادة 21- کلیه وزارتخانه‎ها،‌سازمان‎ها و ادارات دولتی و مؤسسات وابسته به دولت و نهادهای انقلابی موظفند که حسب درخواست وزارت کشور؟ استانداران، فرمانداران و بخشداران کارکنان و سایر امکانات خود را تا خاتمه انتخابات در اختیار آنان قرار دهند.
بدیهی است مدت همکاری کارکنان مذکور جزو ایام مأموریت نامبردگان محسوب خواهد شد.
تبصره- کلیه نهادها و ارگانهای فوق الذکر موظفند حسب درخواست شورای نگهبان و هیأتهای منصوب از جانب آن کارکنان خود را در اختیار آنان قرار دهند.همچنین وزارت کشور، استانداران فرمانداران و بخشداران موظفند امکانات حسب درخواست شورای نگهبان و هیأتهای منصوب از جانب آن کارکنان خود را در اختیار آنان قرار دهند و همچنین وزارت کشور، استانداران فرمانداران و بخشداران موضفند امکانات لازم را در اختیار آنان قرار دهند.
رئیس- پیشنهاد  دارد؟(ظهاری نشد) ماده 21 پیشنهاد ندارد.
یکی از نمایندگان- من پیشنهاد دارم.
رئیس- قبل از شروع خواندن ماده اگر پیشنهاد برسد قبول می‎کنیم چون اعلام رأی کردیم بنابراین منتظر حد نصاب هستیم.
حالا نصاب کامل است 180 نفر حضور دارند کسانی که با مادة 21 و تبصره موافق هستند قیام بفرمایند.(اکثربرخاستند)تصویب شد.
مادة 22- در صورتیکه همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهور انتخابات دیگری نیز برگزار گردد به دستور وزارت کشور یک شعبه ثبت نام و اخذ رأی با اعضاء واحد و با صندوقهای مجزا برای هر دو انتخابات در نظر گرفته خواهد شد.
رئیس- پیشنهاد ندارد؟(اظهاری نشد) ماده 22 هم پیشنهاد ندارد. کسانی که موافق مادة 22هستند قیام بفرمایند.(اکثربرخاستند)تصویب شد.
مادة 23- صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مکلف است برنامه های آموزش انتخاباتی را که وزارت کشور یا هیأت مرکزی نظارت منتخب شورای نگهبان ضروری تشخیص میدهند و همچنین کلیه اعلامیه‎ها و اطلاعیه های مربوط به انتخابات را با هماهنگی شورای سرپرستی صدا و سیما از شبکه سراسری یا محلی صدا و سیمای چمهوری اسلامی ایران پخش نماید.
رئیس- پیشنهاد ندارد؟
منشی- آقای خلخالی پیشنهاد کرده‎اند که سطر دوم اینماده تا کلمه «همچنین حذف بشود.
رئیس- آقای خلخالی بفرمائید.
صادق خلخالی- بسم الله الرحمن الرحیم، عرض کنم که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران یک قانونی دارد که عیناً من می‎خوانم:«در رسانه‎های گروهی،‌رادیو و تلویزیون، آزادی انتشارات و تبلیغات طبق موازین اسلامی باید تأمین شود. این رسانه‎ها زیر نظر مشترک قوای سه گانه قضائیه یعنی شورایعالی قضائی. مقننه و مجریه اداره خواهد شد. ترتیب آن را قانون معین می‎کند.»
و در این مادة 23 آمدند این را اضافه کردند که وزارت کشور اگر یک مسأله‎ای را یک تبلیغاتی را ضرور بداند که آن مثلاً دستور بدهد به صدا و سیمای جمهوری اسلامی این برخلاف این اصل 75 است. و یکی هم وزارت کشور و هیأت مرکزی نضارت منتخب شورای نگهبان است که شورای نگهبان مستقیماً دستور بدهد به رادیو و تلویزیون . اینهمان شبهه ای است که ما از اول در این لایحه داریم که شورای نگهبان جنبه نظارتی دارد. و نمی‎تواند در کارهای اجرائی دخالت بکند و روی اینجهت مستقیماً نمی‎تواند دستور بدهد به صدا و سیمای جمهوری اسلامی. لذا باید اینماده اینجوری بشود:
«صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مکلف است برنامه‎های آموزش انتخاباتی و همچنین کلیه اعلامیه‎ها و اطلاعیه‎های مربوط به انتخابات را با هماهنگی شورای سرپرستی صدا و سیما از شبکه سراسری و یا محلی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش نماید.»
این دیگر هم آزای را از اینها نگرفتیم و هم به اصل 175 عمل کردیم و هم شورای نگهبان رااز جنبه نظارت نبردیم به جنبه اجرائی بنابراین مسألة من همین بود.
منشی- اولین مخالف آقای موحدی ساوجی است.
رئیس- موافق چه کسی است؟
منشی- موافق؟ (اظهاری نشد).
رئیس- موافقی ندارد لذا بحث نمی‎کنیم. دیگر پیشنهاد نداریم مادة 23 رابه رأی می‎گذاریم، 184 نفر حاضرند. موافقان مادة 23 قیام بفرمایند(اکثربرخاستند) تصویب شد.
مادة 24- مأموران انتظامی در حدود قانون موظف به ایجاد نظم و جلوگیری از هرگونه بی نظمی در جریان انتخابات و حفاظت صندوقها می‎باشند. نیروهای نظامی و انتظامی حق دخالت در امور اجرائی و نظارت در انتخابات راندارند.
رئیس- پیشنهادنداریم185نفر حاضرند. موافقان مادة 24 قیام بفرمایند.(اکثربرخاستند)تصویب شد.
مادة 25- در موارد ذیل با تأیید هیأت نظارت برگ های رأی باطل ولی جزء آرازء مأخوذه محسوب ومراتب در صورتجلسه قید و آراء مذکور ضمیمه صورتجلسه خواهد شد.
1- آراء ناخوانا باشد.
2- آرائی که از طریق خرید و فروش بدست آمده باشد.
3- آرائی که دارای نام رأی دهنده و یا امضاء یا اثر انگشت وی باشد.
4- آرائی که کلاً حاوی اسامی غیر ازنامزدهای تأیید شده باشد.
5- آرائی که سفید به صندوق ریخته شده باشد.
دکتر شیبانی- آقای هاشمی! آرای سفید درباره بعدی باید قبول باشد. اینجا چه فرقی دارد؟ توضیح بدهند. بند 10 مادة 5 قبول میکند  این بند 5 قبول نمیکند…
رئیس- آقای شیبانی در مورد بند 10 تذکر میدهند«آراء سفید که به صندوق ریخته شده باشد» در سطر بالا هم همینطور بود«در موارد ذیل با تأیید هیأت نضارت…»
دکتر شیبانی – به نظر من این دهمی زیادی است.
موحدی ساوجی- آقای هاشمی! من پیشنهاد حذف بند 5 همین ماده را داده‎ام.
رئیس- خیلی خوب. ببینیم آخر در کمیسیون چرا اینجور شده. چون این آراء سفید هم در مادة بالا آمده هم در مادة پایین
موحدی- آقای هاشمی اشتباه است.
یکی از نمایندگان- در مادة 25 باید حذف شود.
رئیس- در مادة 25 باید حذف بشود؟(همان نماینده- بلی)
موحدی ساوجی- من پیشنهاد حذف بند5 ماده را دارم.
رئیس – صبر کنید ببینیم آخر نظر کمیسیون ممکن است این جا اصلاًنبوده که در اینصورت دیگر مطرح کردن ندارد.
یکی از نمایندگان- در مادة 26 حذف شده است.
رئیس- پس حالا در مادة 25 است که اگر آقایان مخالف باشند پیشنهاد حذف بدهند که آقای موحدی پیشنهاد حذف داده‎اند.
موحدی ساوجی- من پیشنهاد کردم که این بند 5 مادة 25 حذف بشود.(رئیس- و در مادة 26 قرار بگیرد؟) بلی، از اول هم بوده.
رئیس- خیلی خوب.
موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم، فرق بین مادة 25 و مادة 26 ببینیم در چیست؟ در هر دو ماده این مسأله مشخص و معلوم هست که این آرائی که با این عیب ها واشکالات به صندوق ریخته میشود. این آراء باطل خواهد بود. اما تفاوت این دو ماده در این است که در مادة 25 می‎گوئیم که؟ «جزء آراء مأخوذه محسوب میشود». در مادة 26 می‎گوئیم:«این آراء که باطل هست اصلاً جزء آراء مأخوذه به حساب نمی‎آید». یعنی تفاوت در این است. یعنی مثلاً فرض کنید که آرائی که با توجه به علائم و شرایط مادة 25 فرض کنید. 10 هزار رأی با این وصف در صندوق ریخته باشند. اینجا این آراء باطل است و جزء آراء مأخوذه به حساب می‎آید. یعنی در سرجمع در کل آراء حساب می‎کنند بعد آن کسی که می‎خواهد انتخاب بشود، مطلق آراء را که باید باورد نصف به علاوه یک مثلاً 100 هزار رأی هم که این نشانه‎ها را دارد این هم جزء کل آراء محسوب میشود. اما در مادة 26 برعکس است. اینجا ببینیم آیا واقعاً آرائی که سفید به صندوق ریخته میشود این را میشود رأی گفت یا نمی‎شود رأی گفت، یعنی تفاوت بین این دو ماده این است. مثلاً رأئی که اصلاً خوانده نمی‎شود خوب. این رأی هست.منتها ما این را نمی‎توانیم بخوانیم. بنابراین ضمن اینکه باطل هست باید این رأی را به حساب بیاوریم. یا رأئی که از طرف خریدبه دست آمده آن کسی که مثلاً آمده در برابر یک چیزی که گرفته پولی، مثلاً یک میهمانی آمده رأی داده این آدم درست است که رأی و نظر خودش را برخلاف قانونن در برابر مادیات آمده و فروخته یعنی رأی هست ولی باطل است چون خلاف قانون بوده. آرائی که در مادة 26 ذکر شده این اصلاً آراء به طور کلی هم باطل است و هم به حساب نمی‎آید. مثلاً صندوقی که فاقد لاک و مهر باشد اصلاً این اعتبار ندارد و یا رأئی که که زائد بر تعرفه باشد روی زائدش اصلا نمی‎شود حساب کرد. و همین طور موارد دیگر. در اینجا که مسأله رأی سفید است. یک کسی آمده و برگه رأی را گرفته. رفته بعد آمده این برگ رأی را همین طور سفید در صندوق انداخته . معنی این چیست؟ معنی‎اش این است که اصلا رأی نمی‎خواهم بدهم. معنی‎اش این نیست که من رأی میدهم، رأی دادم و حالا این رأی را بگوئیم باطل هست. روی این اساس است که همان طور که در قانون انتخابات مجلس این چنین بوده. یعنی رأی سفید جزء آراء باطل و قابل محسوب شدن نبوده. و در خود لایحه دولت هم به این صورت بوده. در شور اول هم به این شکل بوده. فقط در شور دوم یکی از نمایندگان آمدند و پیشنهاد کردند که آراء سفید که باطل خواهد بود محسوب هم بشود. و لذا در مادة 25 آمده این است که پیشنهاد می‎کنم که این بند 5 از مادة 25 حذف بشود و همانطور که قبلاً در مادة 26 بوده همان جای خودش باشد.
منشی- آقای فدائی اولین مخالف.
فدائی – بسم الله الرحمن الرحیم، این مطلب بحث زیادی ندارد. همین اندازه باید به برادر عزیزمان آقای موحدی گفت که کسی که رأی سفید میدهد نه اینکه نمی‎خواهد اصلاً رأی بدهد. این رأی داده و لی چه بسا در بین کاندیداها آن کسی که از نظر ایشان واجد شرایط و یا مطلوب برای این کار باشد به نظر او نیست. یعنی رنج رفتن پای صندوق و آماده شدن برای دادن رأی را به خودش هموار کرده و در عین حال هم علاقه خودش را نسبت به نظام نشان داده که من می‎خواهم رأی بدهم ولی کسانی که الان اینجاکاندیدا برای این قسمت هستند مورد نظر و مورد علاقه من وواجد شرایط از نظر من نیستند. روی این اصل من رأی خودم را می‎اندازم. ولی رأی سفید می‎اندازم. این کاملاً بایدجزو رأی دهندگان به حساب بیاید و باطله نمیشود طوریکه اصلاً به حساب نیاید. روی این اصل من با نظر آقای موحدی مخالف هستم.
منشی- آقای علوی اولین موافق بفرمائید.
علوی-بسم الله الرحمان الرحیم. اگر چنانچه مورد ققط همین مورد بود که یک نفر پای صندوق بیاید و یک رأی سفید بیاندازد این نوعی امتناع از دادن رأی به افراد خاصی ورزیده ولی رأی خودش را به صندوق انداخته است اگر مورد برگ سفید همین بود مسأله‎ای نبود و اگر چنانچه گنجاندن این در این ماده فقط و فقط پیامدش به رسمیت شناختن آراء‌چنین افرادی بود باز هم مسأله‎ای نبود ولی ما میدانیم زمانی که ما این بند را در این ماده بیاوریم که آراء سفید جزو آراء مأخوذه بحساب بیاید مطالب در همین جا ملتفت نمی‎ماند،‌راه سوء استفاده را ما باز می‎کنیم به راحتی ممکن است افرادی بیایند ک سلسله برگهای سفید را بگیرند وتوی صندوق بریزند و در نتیجه مجموعه آرایی ایجاد کنند که بتوان یک فرد را از اکثریت مطلق بیندازد بنابراین هر چند ما اگر این را در مادة 26 بکنجانیم که جزو آراء مأخوذه به حساب نیاید ممکن است رأی جهار نفری که آمدند رای سفید دادند آنها به شمارش نیاید و جزو آراء مأخوذه به حساب نیاید ولی از آن طرف یک مصلحت بزرگتر را درک کرده‎ایم و اینکه راه را برسوء استفاده بستیم. اگر چنانچه این بند در این ماده ذکر بشود باید انتظار این را داشته باشیم که فردا صندوقهای رأی ما رأی های سفید بسیار زیادی در آن وجود داشته باشد به خاطر اینکه هیج قلمی هم نخورده، خطی هم نخورده، مشخص هم نیست، قابل پیگردئ هم نیست وبعد هم اینها روی مجموع آراء تأثیر می‎گذارد و یک فرد را که اکثریت آراء مأخوذه را آورده با همین برگ سفید میتوانند از اکثریت مطلق بیندازند. بنابراین برای اینکه جلو این سوء استفاده گرفته بشود به خاطر یک منفعت کوچکتر که شمرده شدن رأی 4-5 نفر که رأی سفید دارند ما این کار را نکنیم که بیائیم در این ماده این را ذکر بکنیم. بنابراین من می‎گویم مطلحت بزرگتر یعنی بستن راه یک سوء استفاده حتمی این را در همان مادة 26 ذکر بکنیم منطقی تر و معقول تر و حساب شده تر به نظر میرسد. لذا بنده باحذف این بند و درج آن در مادة 26 موافق هستم. والسلام.
رئیس- از طرف کمیسیون چه کسی صحبت میکند؟
منشی- آقای موحدی کرمانی بفرمائید/
موحدی کرمانی- بسم الله الرحمن الرحیم، من در مجموع بیانات جناب آقای ساوجی و همینطور جناب‌آقای علوی چیزی نیافتم حه بتواند مستند ودلیل باشد. تکیه آقای ساوجی این بود که خوب، آن کسی که رأی سفید می‎اندازد این جه رأیی است. این مثل رأی ندادن است و بعداً هم اینکه در لایحه دولت نبوده و در شور اول هم نبوده است . اینها که دلیل نیست. خوب، در شور اول نبوده، در شور دوم کمیسیون دقت بیشتر کرده و این را گنجانده است. آقای علوی هم می‎گفتند به اینکه خوب، این یک راه سوءاستفاده را باز می‎کند. برادر عزیز! این سوء استفاده‎ای که شما می‎گوئید راهش باز میشود، این میشود همان آراء تقلبی و تزویر و ما در مادة بعد آوردیم که آرایی که از طریق تقلب و تزویر به دست بیاید اینها هم باطل است و هم به حساب نمی‎آید. این نآنجا تأمین شده است. اما اصل سخنی که دارم این است همان طور که جناب آقای فدائی گفتند فرق است بین آن کسیکه اصلا به نظام جمهوری پشت می‎کند و به نهاد ریاست جمهوری پشت می‎کند و اصلا حاضر نمیشود ک ه شرکت کند ورأی بدهد و احترام اصلا به اصل این نهاد نمی‎گذارد و بین آن کسیکه بلند شده، آمده اصل نظام را قبول دارد، نهاد ریاست جمهوری را قبول دارد، آمده و رأی را هم گرفته منتها این رأیی را که به صندوق سفید می‎اندازد معنایش این است می‎گوید که این نهاد را من قبول دارم منتها این افرادی که کاندیدا هستند هیچکدام از اینها را صالح و شایسته نمیدانم ومعنای پیام رأی سفید همین است، یعنی آمده و رأی داده و قبول دارد که نهاد ریاست جمهوری باید وجود داشته باشد منتها این، این کاندیدا ها را هیچکدام شایسته نمیداند. بنابراین دقیقاً میتواند مشمول همین چیزی که در این مصوبه کمیسیون آمده باشد و آن اینکه این باطل است به دلیل اینکه سفید است اما در عین حال به حساب میأید به دلیل اینکه ما احترام بگذاریم به یک انسانی که بلند شده و احترام به نظام و نهاد جمهوری اسلامی گذاشته و تا پای صندوق آمده است. ما همین مقدار را برای عمل او ارزش قائل میشویم و آن رابه عنوان یک رأی ولو رأی باطل به حساب می‎آوریم. والسلام.
رئیس- نماینده دولت توضیح بدهند.
معزی(معاون پارلمانی وزارت کشور)- بسم الله الرحمن الرحیم، لایحه تقدیمی به مجلس از سوی دولت آراء سفید را در مادة 26 آورده بوده است، یعنی جزو آراء مأخوذه محسوب نمیشد ولیکن(من از نظر دولت دفاع می‎کنم) وقتیکه در کمیسیون بحث شد و استدلالات هم پیرامونش شنیده شد با اینکه این بند در ماده 25 قرار بگیرد موافقت شد به این دلیل که اصلا ماهیتاً تفاوت دارد ، رأی سفید باآرایی که در مادة26 هست که مأخوذه محسوب نمیشود اگر
توجه بفرمائید در مادة 26 می‎گوید«آرایی که فاقد لاک و مهر ا ننخاباتی باشد» این از کجا که از بیرون نیاورده باشد و در صندوق ریخته باشد. این رای نیست در ماده 26 میگوید«آراء زائد بر تعداد تعرفه» خوب واقعاً این رأی نیست،این تقلبی است که از جای دگر آمده است. «آراءکسانی که به سن قانونی نرسیده‎اند.» بچه‎ای آمده و رأی در صندوق ریخته باشد، این رأی نیست. آرایی با شناسنامه جعلی یا شناسنامه دیگری، آراء تکراری، آراء فاقد مهر ، اصلا اینها به طور کلی رأی نیستند. اما آراء ناخوانا، این واقعاً رأی است اما ما خطش را نمیتوانیم بخوانیم. آرایی که نام رأی دهنده یا اثر امضاء کننده در روی آن باشد. خوب این رأی داده ولی دستش روی آن خورده، رأی سفید هم همینطور است. طرف پای صندوق آمده رأی را داده اما آن تصمیم گیری را که بتواند بکند از چند نفر کاندیدا یک نفر نامش را بنویسد نتوانسته است و اینجا است که این ماهیتاً رأی است و در صندوق هم ریخته شده ولی شخص را مشخص نکرده است. ما اینجا از نظر تعداد کل آراء به حساب می‎آوریم ، به رأی این فرد احترام می‎گذاریم در سراسر کشور می‎گوئیم چند میلیون نفر رأی داده آند و چند نفر هم این جوری هستند ولی برای فرد مشخصی رأی محسوب نمیشود چون در آن چیزی نوشته نشده است، بنابراین ماهیتاً جزو آراء مأخوذه هست. برای فرد مشخصی چون ثبت نام نکرده و ننوشته به حساب نمیأید و نمیتوانیم این را جزو آراء باطله حسابش بکینم والسلام.
رئیس- 189 نفر در مجلس حضور دارند کسانیکه با پیشنهاد آقای موحدی که بند 5 ماده‎ 25 بشود موافق هستند قیام بفرمایند.(عده کمی برخاستند) تصویب نشد.
معزی- کلمه «یا نماینده وی » افتاده است رئیس- آقای معزی مدعی هستند که در اول مادة 25 «هیأت نظارت» بعدش بوده «یا نماینده وی».
فؤاد کریمی – ما با همین مخالفیم.
معزی- مصوبه کمیسون است.
رئیس- مصوبه کمیسیون بوده است.
فؤاد کریمی- اگر مصوبه هم بوده من پیشنهاد حذف دارم.
رئیس- الان دیگر پیشنهاد حذف قبول نمیشود.
فؤاد کریمی- در ماده بعد داده‏ام. این یک حرف جدیدی است.
رئیس- درمادة بعدی داده اید؟
فؤاد کریمی- بلی در مادة بعد هم همین پیشنهاد را داده‎ام اگر به فرض هم در کمیسیون تصویب شده باشد باید پیشنهاد من مطرح شود.
رئیس- بلی، در کمیسیون تصویب شده، شما می‎‏خواهید پیشنهادتان را در هر دو تا مطرح کنید و ما رأی می‎گیریم.
عربی- در شور اول هم نبوده است.
رئیس- در شور اول هم نبوده؟(معزی – در کمیسیون بوده است) رئیس کمیسیون آقای موحدی و دیگران هم می‎گویند بوده است.(خیر خواه- پیشنهاد حذف دارم.) آقای فواد کریمی داده‎اند(خیر خواه- پیشنهاد ما چیز دیگری است) آن گذشته، ما اعلام رأی کرده ایم چیزی قبول نمی‎کنیم. این حرفی هم که آقای فواد کریمی می‎گویند چون مادة‌26 هم دارد و پیشنهاد حذف داده‎اند ما دوتا را در یک رأی گیری عمل می‎کنیم و می‎پذیریم. آقای فواد کریمی بفرمائید.
فواد کریمی- بسم الله الرحمن الرحیم، این دو ماده اهمیتش از این نظر است تصمیم گیری در مورد ابطال آراء است. ابطال آراء آنچه که قبلاً هم بوده در قانون انتخابات مجلس هم بوده به عهده هیأت نظارت بوده یعنی هیأت نظارت که سه نفر در استان و پنج نفر در حوزه انتخابیه هستند اینها میتوانند تصمیم بگیرند رأیی را باطل کنند یا صندوقی را ابطال کنند. اما موقعی که اضافه بکنیم«یا نماینده او» یعنی که یک هیأت سه نفره یا پنچ نفره اختیار خودشان را به یک نفر بدهند. به این تریتب یک نفر میتواند در مورد مقدار زیادی آراء یا حتی در مورد یک صندوق  تصمیم بگیرد. این مسأله موقعی مهم میشود که در جریان انتخابات ریاست جمهوری افرادی کاندیدا باشند که مسابقه انتخاباتی فشرده باشد. اگر مسابقه انتخاباتی فشرده باشد یعنی دو نفر فرد موجه و مورد قبول مردم باشند طرفدار زیادی در حوزه‎های انتخابیه داشته باشند و رأی آنها نزدیک به هم باشد، آن وقت ابطال یک صندوق یا چند صندوق در سطح وسیعی میتواند یک فردی را رئیس جمهور بکند یا یک فردی را رئیس جمهور نکند.چون مسأله مربوط میشود به یک مسأله سرنوشت ساز و مهم است تصمیم گیری آن با یک نفر نباشد و بایک هیأت باشد. همین طور که قانون اساسی هم در مورد مجلس می‎گوید«مجلس نمیتواند اختیاراتش را به فرد یا افرادی تفویض کند» چرا؟ چون تصمیمات مجلس سرنوشت ساز است. تصمیمات این هیأت نظارت هم در تأیید آراء یا ابطال آراء چون سرنوشت ساز است مجلس این اختیار را به اوندهد که به یک فرد تفویض کند بلکه خودش مؤولیت قبول کند که این سه نفر یا پنچ نفر در مورد ابطال آراء یا صندوقها تصمیم بگیرند و این به صحت و سلامت انتخابات نزدیکتر است.
منشی- آقای شینی مصطفی مخالف بفرمائید.
شینی مصطفی- بسم الله الرحمن الرحیم. برادرمان جناب آقای کریمی اگر عنایت میگردند به این هیأت و کار هیأت و بعد به نحوه برگزاری انتخابات من فکر می‎کنم که پیشنهاد خودشان را پس میگرفتند. آقایان استحضار دارند که صندوقها به نقاط مختلف یک شهر میرود، به دورترین روستاها میرود، به بخشها و گوشه و کنار شهر میرود و هیأت نظارت یک نفر را به عنوان نماینده هیأت نظارت روی این صندوقها می‎گذارد و مأمور می‎کند. موقعی که انتخابات تمام میشود آن جمعی که صندوق را اداره می‎کنند و ا نتخابات آن محل را برگزار می‎کنند درها را می‎بندند، بعد از خاتمه شروع به شمارش آراء می‎کنند در آنجا هست که تصمیم گیری میشود که یک رأیی آیا باطله است یانه این رأی نباید باطل بشود، در آن محل هست. اگر قرار بشود هیأت مرکزی که در استان یا فرمانداری هست هر دم بلند شود و به این روستا و آن روستا برود من فکر می‎کنم یک سال طول بکشد تا بخواهد آراء باطله را بشمارد. آن نماینده هیأت را به خاطر این روی صندوقها می‎گذارند که تشخیص بدهد آیا این رأی جزو رأی باطله هست یا نه. این رأی باطله نیست. بنابراین وقتیکه نماینده را اینجا آوردند به خاطر راحتی کار آن هیأت است چون هیأت خودش به آن صورتیکه هست نمیتواند به روستاها برود، نمیتواند همه جا به صورت پراکنده عمل بکند و نماینده‎ای را می‎فرستد. بنابراین لازم است که نماینده باشد و این کار را انجام بدهد.
منشی- آقای موسوی تبریزی موافق بفرمائید.
ابوالفضل موسوی تبریزی- بسم الله الرحمن الرحیم، من معتقدم آقای فواد کریمی استدلالش قوی بود و مطلب را رساندند که این مسأله بالاخره سرنوشت ساز است. ما ابطال رأی را چه در اصل آراء به شمارش بیاید و جه نیاید، اختیار این را به یک نفر بدهیم و این در صورتیکه یک چیزسرنوشت ساز است استدلالش خوب و قوی بوده است. اما مخالف محترم چیزی نگفتند که این را ردش بکنند. می‎گوید اگر در صندوقی رأیی باطل شد، رأی سفید پیدا شد، رأی ناخوانا پیدا شد، نماینده هیأت نظارت برای آن جهت رفته است. خوب، آن را گزارش بدهند هیأت نظارت تصمیم بگیرد. اگر واقعاً این طور هست در چند صندوق چند در صد صندوقها این رقم آراء پیدا میشود. معمولاً صندوقها یمان آراء معمولی است، ممکن است 5-10 در صد در صندوقها آراء این رقم پیدا بشود، این را هم میتواند همان نماینده که آنجا رفته گزارش به هیأت بدهد و هیأت آراء را بررسی بکند یا ابطال بکند با احتساب در کل آراء یا ابطال بکند بی احتساب در کل آراء بنابراین هم در اینجا باید حذف بشود و هم در مادة 26 که الان در گزارش هست، در هر دوجا باید حذف بشود.
منشی- مخبر کمیسیون بفرمایند.
علوی(مخبر کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم. نماینده‎ای که اینجا برای هیأت نظارت منظور شده همان ناظری است که بر سر صندوق اخذ رأی حاضر است و اینکه ما گفتیم با تأیید هیأت نظارت و یا نماینده وی، البته در صورتیکه دسترسی به هیأت نظارت نباشد ابطال در اینجا یک ابطال بی مبنا نیست. ما ضابطه را داده‎ایم، پنج بند را آورده‎ایم که براین مبنا ابطال میشود ولی جزو آراء ماخوذه به حساب میاید و آراء ناخوانا باشد زمانی که اعضای شعبه اخذ رأی نشان به ناظر میدهند که آقای ناظر این رأی خوانا هست یا خوانا نیست تأیید می‎کند که خوانا نیست و جزو آراء مأخوذه به حساب میاید اما باطل اعلام میشود. یا آرایی که دارای نام رأی دهنده یا امضاء یا اثر انگشت باشد. آقای ناظر! این برگ رأی دارای امضاء‌است یا اثر انگشت است، این را باطل کنیم؟ تأیید می‎کند و میگوید درست است، امضاء دارد باطل بکنید. بنابراین یک ابطال بی مبنایی نیست تا اینکه بگوئیم مسأله‎ای درست می‎کند یا ایجاد شبهه‎ای میکند و هیأت هم بر مبنای گزارش همین ناظر عمل می‎کند. ضمن اینکه امکان عملی برای اینکه تمام صندوقها را هیأت نظارت ابطال یک سلسله آراءاش را
تأیید بکند امکان عملی هم وجود ندارد. مثلاً شما حساب بکنید در تهران دو هزار صندوق رأی با یک هیأت نظارت است. این هیأت نظارت چه طور میتواند بیاید در یکایک صندوقها که 10، 20، رأی باطلی که وجود دارد به این دلایلی که در قانون ذکر شده بیاید تأیید کند که اینها رأی باطله اعلام بشوند و شمارش آراء در این صورت با جه مدت زمان انجام می‎گیرد این است که ما با حذف «نماینده وی» مخالف هستیم و معتقد هستیم که مسأله‎ای ایجاد نمی‎کند. والسلام.
رئیس- نماینده دولت توضیح بدهند.
معزی( معاون پارلمانی وزارت کشور)- بسم الله الرحمن الرحیم. ما لایحه‏ای که تقدیم محضر مجلس محترم کردیم در آن موادی که فقط نیاز بود در انتخابات ریاست جمهوری و در انتخابات مجلس نبود آن را به مجلس دادیم. وقتیکه در کمیسیون مطرح شد گفتند تمام قانون باید ذکر بشود و آنچه که در آن قانون مجلس هم بوده از این نظر اگر که مشاهده میشود در لایحه تقدیمی اینها نیست به آن حساب بوده است. اما اینکه با این اصلاحی که در کمیسیون شده ما موافق هستیم، علتش این هست که برادران و خواهران محترم نماینده توحه بفرمایند که اینجا ما یک رأی‎هایی را داریم و یک قانونی هم داریم. قانون این است که این آرایی که این شکل باشد صحیح است، آرایی که آن شکل باشد صحیح نیست. تعداد افرادی که پای صندوق نشسته‎اند 7 نفر هستند یعنی 5 نفر اعضای شعبه اخذ رأی هستند، یک نماینده از طرف مجری هست، یک نماینده از طرف ناظر هست و در کل حوزه که اینجا حوزه انتخابیه نیست چون حزه انتخابیه ریاست جمهوری سراسر کشور است. در آن شهرستان در مقر فرمانداری پنج نفر از طرف شورای نگهبان ناظر بر کل انتخابات این شهرستان هستند که شاید دارای 130 تا 140 صندوق باشد. پای هر صندوقی یک نماینده‎ای ناظر هست( هیأت ناظرین) و پای هر صندوق هم یک نماینده از طرف هیأت اجرایی هست. خوب شما تصور بفرمائید ما که میخاهیم انتخابات را ظرف 10 ساعت انجام بدهیم، شمارش آراء هم ظرف 7-8-10 ساعت میخواهیم انجام بدهیم. وقتیکه داریم آراء را میشماریم برخورد می‎کنیم به آرایی که ناخوانا است، بر خورد می‎کنیم به آرایی که اثر انگشت روی آن است، برخورد می‎کنیم به آرایی که سفید هست، اجر همه اینها را بخواهیم جمع بکنیم و به فرمانداری بیاوریم صندوقهای لاک و مهر نشده، آراء صورتجلسه نشده را بخواهیم به فرمانداری بیاوریم و بگوئیم آقایان پنج نفری شما بنشینید این 130 تا صندوق را، این آراء‌این چنین را شمارش و دو مرتبه نظارت بکنید ما این جوری صورتجلسه‎اش بکنیم آیا ممکن هست یا نیست؟ اگر می‎گوئید که این پنج نفر را ما سر هر صندوق می‎بریم. خوب، واقعاً امکان داردهر پنج نفر را سر هر صندوقی ببریم، وقت شمارش آراء،‌در هر صندوقی می تواند ذات شان باشد وواقعاً حضور داشته باشد. یا اینکه فقط در چند بیشتر نمی‎تواند حضور داشته باشد و بقیه شمارش آراء به تأخیر می‎افتد. شما اینجا دقت بفرمائید ما می‎گوئیم 7 نفر آدم اینجا هستند، ابطال نیست یک چیزی است که می‎خواهیم قانون و حکم را براین مصداق منطبق بکنیم. می‎بینیم این مصداق از آن مصداقها ناخوانا است، قانون هم که هست می‎گوید جزو آراء مأخوذه حساب می‎شود و جزو رأی شخص نیست. این ناخوانا است. خوب 7 نفر آدم هستند، هیأت نظارت هم یک نفر را گذاشته، هیأت مجری هم یک نفر را گذاشته، خوب اینها 7 نفری با هم صورتجلسه می‎کنند، قید می‎کنند. شما توجه بفرمائید در موارد ذیل با تأیید هیأت نضارت یا نماینده ویکه بر سر صندوق هست. خوب ، اگر واقعاً ما می‎خواهیم کار راه بیفتد و ما می‎خواهیم انتخابات انجام بشود دقت درست است. اما دقت در کحا،«لایکلف الله نفساً الاوسعها». به اندازه وسع و امکانات باید باشد. این دقت برادرامان آقای کریمی بسیار دقت خوبی است اما واقعاً ممکن است که شما حساب بفرمائید در تهران دو هزارو خرده‎ای صندوق هست، این دو هزارو خرده‎ای صندوق چندتا رأی ناخوانا، چند تا رأی سفید در آن هست. همه را جمع کنیم در فرمانداری تهران بیاوریم جلو پنج نفر هیأت ناظر بگذاریم. در صورتیکه دو هزار نماینده در سراسر این صندوقها در تهران از طرف هیأت نظار وجود دارد. روی این اصل توجه بفرمائید برای کار راه افتادن 7 نفر آدم هستند، این 7نفر نظر می‎دهند. این رأی منطبق با این حکم است بنابراین قانون هم مشخص کرده، نه اعمال نظر است، نه ابطال است، نه حکم صادر کردن است، نه قضاوت است، هیج چیز نیست. تشخیص یک موضوع که ناخوانا است، حکمش هم در قانون مشخص است، منطبق بر آن می‎کنند. برای کار راه افتادن نماینده وی، یعنی یک چیز بسیار منطقی سر هر صندوقی یک نماینده ناظریق هست با آن 6 نفر دیگر با همدیگر این کار را می‎کنند آن هم تأیید می‎کند و درصورتجلسه هم قید میشود. جز انکه این نظق برادرمان آقای فؤاد کریمی بخواهد مشکلی آنچنان عظیم که غیر قابل اجرا در برخی از موارد باشد جیز دیگری نخواهد بود . من فکر می‎کنم جناب آقای موسوی تبریزی هم دلیل بنده را پذیرفته باشند و السلام.
رئیس- 189 نفر در مجلس حاضرندپیشنهاد آقای فؤاد کریمی این است که از مادة 25 و هم از مادة 26«با نماینده وی» حذف بشود. کسانیکه با حذف این دو کلمه موافق هستند قیام بفرمایند.( عده کمی برخاستند) تصویب نشد. مادة 25 را بهرأی می‎گذاریم. کسانیکه با اصل مادة 25 موافقند قیام بفرمایند.(اکثربرخاستند) تصویب شد. ماده26 قرائت شود.
ماده26- در موارد ذیل با تأیید هیأت نظارت یا نماینده وی برگهای رأی باطل و جزو آراء مأخوذه محسوب نشده و مراتب در صورتجلسه قید و آراء مذکور ضمیمه صورتجلسه خواهد شد:
1- صندوق فاقد لاک و مهر انتخاباتی باشد.
2- آراء زائد بر تعداد تعرفه باشد.
3- اراء کسانیکه به سن قانونی رأی نرسیده باشند.
4- آرایی که با شناسنامه افراد فوت شده یاغیر ایرانی داده شده باشد.
5- آرایی که با تقلب و تزویر(در تعرفه‎ها آراء، صورتجلسات، شمارش ) بدست آمده باشد.
6- آرایی که با شناسنامه غیر یا جعلی اخذ شدهباشد.
7- آراء تکراری
8- آرایی که با شناسنامه کسانیکه حضور ندارند اخذ شده باشد.
9- آرایی که از طریق تهدید بدست آمده باشد.
10-آرایی که روی ورقه غیر از برگ رأی نوشته شده باشد.
تبصرة1- کل آراء مندرج در صورتجلسه‎ای که صندوق اخذ رأی آن فاقد آن اوراق رأی یا برگهای تعرفه باشد باطل و جزو آراء مأخوذه محسوب نخواهد شد.
تبصره 2- آراء زائد مذکور در بند 2 به قید قرعه از کل برگهای رأی کسر می‎شود.
صادقلو- بند 3 باید تصحیح شود. آراء کسانیکه به سن قانونی رأی دادن نرسیده باشند.
رئیس- بلی، به سن قانونی رأی دادن نرسیده باشند . قبلاً هم داشتیم غیر خوانا باشد که غیر خوانا را گفتیم غیر قابل خواندن چون از خواناممکن است معنای دیگری قهمیده بشود. بنابراین آن هم شده غیر قابل خواندن باشد یعنی نشود آن را بخوانیم. خوانا را ممکن است بگویند خوب نشود بخوانیم یا چیز مبهمی باشد. پیشنهادی داریم؟
منشی- دو پیشنهاد است که یکی از آقای حایزی زاده است که گفته‎اند کلمه«باشد» از بند 2 مادة 26 حذف بشود.
رئیس- همه اینها یک فعلی آخرش آوردند. یا باید همه افعال را برداریم یا باید جمله اسمیه کنیم یا جمله فعلیه. اینها حالا جمله فعلیه درست کرده‏‎اند.
منشی- پیشنهاد دیگری پیشنهاد آقای خیر خواه هست که پیشنهاد کرده‎اند بند8 مادة 26حذف بشود.
کامل خیر خواه- بسم الله الرحمن الرحیم، بنظر می‎رسد که خیلی احتیاج به توضیح نیست. چون در بند 6 نمایندگان محترم عنایت بفرمایند آمده است که«آرایی که با شناسنامه غیر یا جعلی اخذ شده باشد». خوب این خودش شامل این بند 8 هم خواهد بود و جامع است و دیگر نیازی به اینکه بند 8 را بگوئیم که «آرایی که با شناسنامه کسانیکه حضور ندارنداخذ شده باشد» نداریم. کسیکه حضور ندارد یعنی آن بند 6 که دارد با «شناسنامه غیر رأی بدهد» هر دو یکی است بنابراین پیشنهاد حذف داده‎ام.
منشی- موافق؟ (اظهاری نشد)
رئیس- چون موافقی نیست بحث نمی‎کنیم. پیشنهاد ندارد؟(منشی- خیر) مادة 26 را با دو تبصره به رأی می‎گذاریم. 188 نفر در مجلس حاضرند موافقان با این ماده قیام بفرمایند. (اکثربرخاستند) تصویب شد.
مادة 27 – در صورتیکه نام یک داوطلب در برگه رأی مکرر نوشته شده باشد فقط یک رأی برای او محسوب می‎شود.
رئیس- پیشنهادی ندارد، موافقان با مادة 27 قیام کنند(اکثربرخاستند) تصویب شد.
ماده28- در صورتیکه نام بیش از یک نفر تنامزد نوشته شده باشد اسامی اضافی از آخر خوانده نمی‎شود.
رئیس- پیشنهاد ندارد، کسانیکه با مادة 28موافق هستند، قیام بفرمایند(اکثربرخاستند)تصویب شد.
منادة29- قبل از شروع رأی گیری باید در حضور نماینده یا نمایندگان هیأت نظارت صندوقهای خالی بسته و ممهور به مهر شعبه ثبت نام و اخذ رأی گردد و در صورتجلسه‎ای که قبل از شروع رأی گیری انتخابات توسط اعضای صندوق در محل اخذ رأی تنظیم می‎گردد. نماینده یا نمایندگان هیأت نظارت شعبه مربوطه تعداد صندوقها و خالی بودن آنها را گواهی نمایند و در صورتیکه در جریان رأی گیری نیاز باشد که صندوقی را اضافه نمایند؟ باید به همین ترتیب عمل نموده و صورتجلسه گردد.
رئیس- مادة 29 هم پیشنهاد ندارد، 185 نفر در جلسه حاضر هستند، موافقان مادة 29 قیام بفرمایند(اکثربرخاستند) تصویب شد.
مادة 30- وزارت کشور موظف است در صول برگزاری انتخابات با توجه به وظایفی که به عهده دارد، مطالب مربوط به انتخابات را به اطلاع عموم برساند.
رئیس- پیشنهاد ندارد. موافقان با مادة 30 قیام کنند(اکثربرخاستند) تصویب شد.
مادة31- وزارت کشور مأمور اجرای قانون اجرای انتخابات ریاست جمهوری بوده و مسؤول صحت جریان انتخابات است و بدین منظور می‎تواند مأمورینی جهت بازرسی و کنترل جریان انتخابات به طور ثابت و یا سیار به شهرستانها و بخشها و شعب ثبت نام و اخذ رأی اعزام دارد.
رئیس- «مأمورانی» باشدبهتر است. مأمورینی فارسی نیست در سطر دوم:«بدین منظور می‎تواند مأمورانی» مادة 31پیشنهاد ندارد؟ (منشی- خیر) ماده 31 را به رأی می‎گذاریم، موافقان با مادة 31 قیام بفرمایند(اکثربرخاستند)تصویب شد.
مادة 32- پس از پایان انتخابات صورتجلسه نتیجه انتخابات با امضاء هیأت اجرائی شهرستان و هیأت نظارت بر انتخابات شهرستان در چهار نسخه تهیه می‎شود که یک نسخه نزد هیأت اجرائی شهرستان می‎ماند و بقیه برای هیأت نظارت بر انتخابات مزبور و وزارت کشور و هیأت مرکزینظارت بر انتخابات ارسال می‎شود.
رئیس- ماده 32 هم پیشنهاد ندارد، کسانیکه موافق این ماده هستند قیام کنند.(اکثربرخاستند)تصویب شد.
مادة33- ارتکاب امور ذیل جرم محسوب می‎شود:
1- خرید و فروش رأی.
2- تقلب و تزویر در اوراق تعرفه یا برگ رأی یا صورتجلسات.
3- تهدید یا تطمیع در امر انتخابات.
4- رأی دادن با شناسنامه جعلی
5- رأی دادن با شناسنامه دیگری
6- رأی دادن بیش از یک بار.
7- اخلال در امر انتخابات
8- کم و زیاد کردن آراء یا تعرفه‎ها
9- تقلب در رأی گیری و شمارش آراء
10-گرفتن با شناسنامه کسی که حضور ندارد.
11-توصیه به نوشتن اسم کاندیدای معین در ورقه رأی از طرف اعضای شعبه اخذ رأی یا هر فرد دیگر در محل صندوق رأی.
12- تغییر و تبدیل یا جعل و یا ربودن و یا معدوم نمودن اوراق و اسناد انتخاباتی از قبیل تعرفه و برگ رأی و صورتجلسات و تلکس و تلفنگرامها و تلگرافها.
13- باز کردن و یا شکستن قفل محل نگهداری و لاک و مهر صندوقهای رأی بدون مجوز قانونی.
14- جا به جائی، دخل و تصرف و یا معدوم نمودن اسناد انتخاباتی بدون مجوز قانونی.
15- دخالت در امر انتخابات با سند مجعول.
16- ایجاد رعب و وحشت برای رأی دهندگان یا اعضاء شعب ثبت نام و اخذ رأی با اسلحه یا بدون اسلحه در امر انتخابات
17- دخالت در امر انتخابات یا سمت مجعول و یا به هر نحو غیر قانونی.
تبصره- چنانچه وقوع جرائم مندرج در ماده فوق موجب گردد که جریان انتخابات در ک یا چند شعبه ثبت نامه و اخذ رأی از مسیر قانونی خود خارج شود و در نتیجه کلی انتخابات موثر باشد، مراتب وسیله وزارت کشور به منظور طرح در شورای نگهبان به هیأت مرکز نظارت اعلام می‎گردد.
رئیس- پیشنهاد ندارد؟
صادقلو- بند 5 و 10 هر دو یکی است.
رئیس- آن دو مطلب است، در گذشته هم شبیه به همین  داشتیم که دو مطلب جداگانه آمده بود. 183 نفر در مجلس حضور دارند، موافقان مادة 33 و تبصره قیام بفرمایند(اکثربرخاستند) تصویب شد.
مادة 34- تشکیلات قضائی هر شهرستان یا بخش به منظور پیشگیری از وقوع جرم ضمن هماهنگی با ناظرین شورای نگهبان و هیأت اجرائی اقدامات لازم را در محدوده مقررات معمول می‎دارد.
رئیس- مادة 34- تشکیلات قضائی هر شهرستان یا بخش به منظور پیشگیری از وقوع جرم ضمن هماهنگی با ناظرین شورای نگهبان و هیأت اگرائی اقدامات لازم را در محدوده مقررات معمول میدارد.
رئیس- مادة 34 هم پیشنهاد ندارد، موافقان با این ماده قیام بفرمایند.(اکثربرخاستند) تصویب شد.
فصل سوم- شرایط انتخاب کنندگان و اننخاب شوندگان:
مادة 35- انتخاب شوندگان هنگام ثبت نام باید دارای شرایط زیر باشند:
1- از رجال مذهبی و سیاسی.
2- ایرانی الاصل.
3- تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران.
4- مدیر و مدبر.
5- دارای حسن سابقه و امانت و تقوی
6- مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.
7- اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه و قانون اساسی.
8- سلامت جسمی در حد برخورداری از نعمت بینائی و شنوائی و گویائی و توانائی در حد ایفای وظایف ریاست جمهوری
9- عدم محرومیت ا حقوق اجتماعی.
10- حداقل سن چهل سال و حداکثر هفتاد سال تمام
رئیس- پیشنهادات را مطرح کنید.
منشی- در مادة 35 آقای خلخالی پیشنهاد کرده‎ند که بند10«حداکثر هفتاد سال تمام» حذف بشود. آقای نوری پیشنهاد کرده‎اند که کل بند 10 مادة 35 حذف بشود.
رئیس- آقای نوری صحبت کنند.
نوری- بسم الله الرحمن الرحیم، من بیشتر تکیه‎ام روی شرایطی است که در خود مادة 35 در 9 بنداول ماده گفته شده است. اگر کسی نه بند اول ماده را داشته باشد به نظر من شرط کردن حداقل و حداکثر سن هیچ وجهی ندارد. اگر ما بیائیم بگوئیم که یک نفر از رجال سیاسی مذهبی باشد و مدیر و مدبر هم باشدطبیعتاً سنش هم چیزی در حدودچهل یا پنجاه میشود. اینکه ما بیائیم قید بکنیم که اگر یک نفر را که دارای 39 سال است، ما نتوانیم بگوئیم برای ریاست جمهوری کاندیدا بشود ولو از نظر شورای محترم نگهبان. هر نه شرط آن تأیید شد و صلاحیت نه گانه‎اش در نه بند مورد تأیید قرار گرفت، به نظر من چیز درستی نیست. از آن طرف در رابطه با هفتاد سال، هفتاد سال سنی که گفته شده در ماده، که«حداکثرهفتاد سال» باشد برای این بوده که می‎خواستیم در حد ایفای وظایف ریاست جمهوری از سلامت برخوردارباشد. این را هم در بند 8 قید شده است. حالا اگر یک نفر هفتاد سالش بود وواقعاً بتواند وظایف ریاست جمهوری را ایفا کند، به ه دلیل ما بیائیم استثناء بکنیم. و مثلاً یک نفری شصت و نه سالش است که سه سال از ریاست جمهوری او طبیعتاً می‎افتد بعد از هفتاد سال، او میتواند کاندیدا بشود، ولو اینکه اکثر دورة ریاست جمهوری خودش را در بعد از هفتاد سال تمام می‏گذراند. به نظر من قید کردن همان نه بندی که در ماده آمده میتواند کافی باشد. برای اینکه حداکثر و حداقل را به طور طبیعی همین چهل سال و هفتاد سال قرار بدهد و بی جهت مانیائیم دست خودمان و دست مردممان را ببندیم که اگر یک نفری سی ونه سال سن او بود
و همه نوع صلاحیتی را که در بندهای نه گانه آورده شد، دارا بود، او را بگوئیم که نتواند بیاید کاندیدا بشود.
منشی- اولین مخالف آقای علوی تبار، بفرمائید.
علوی تبار- بسم الله الرحمن الرحیم. مسأله ریاست جمهور یک مسأله کوجکی نیست، گرجه بعضی ها خیلی کوچک گرفته‎اند.(از همین حالا برای ثبت نام در ریاست جمهوری) اما مسأله، مسأله مهمی است. یا باید کسی خودش را خیلی بالا بگیرد، یا خیلی مقام را پائین بیاورد که بتواند خودش را کاندیدا بکند.حدود چهارده، پانزده اصل از قانون اساسی مربوط به ریاست جمهوری است. اصل 113 بند3 اصل 110، اصل پنجاه و هفت، صدوبیست و یک ، شصت، صدوبیست و هفت، صدوبیست و جهار ، صدوبیست و پنج، صدو بیست سه، صدوبیست وشش، هفتاد، شصت و هشت، صدوسی و یک، صدو بیست و دو، صدو بیست و هشت، صدو بیست و نه، هر کدام از عنوانها را که اگر بخوانیم واقعاً یک کار عجبی است در جمهوری اسلامی جز اینکه کسی دارای یک «بسطه فی العلم والجسم» قدرتی داشته باشد که جسمانی و روحانی و معنوی، نمیتواند این بار زا، این امانت بزرگ خدا را به دوش بکشد. حالا در اینجا یک شرط خیلی کوچکی گذاشته‎اند از نظر سنی، معلوم است سنین چهل ، سن بعثت است، در آنجا است که هوی ها تقریباً خاموش شده و کسی رسیده به سن عقل، پیامبران الهی اینطورند، می‎بینید که پیامبر ختمی مرتبت در چهل سالگی یک اعجوبه است، اصلاً خود عدد چهل آیه است. از آن طرف هم خوب بالاتر از این سنی که در اینجا هفتاد معین شده، سن افت است، سن شلی تقریباً سنی است که (البته این را توضیح میدهم) برای این جور کارهای بزرگ امکان اینکه کسی بتواند این کارها را انگام بدهد، نیست حالا آیه «ومن نعمره ننکسه فی الخلق» آن را چه جوری معنی بکنید، آن هم در این جا صادق است. در هر حال به نظر میرسد این عددی که اینجا گرفته شده کاملاً عدد بسیار درستی است. انشاءالله این پیشنهادی که شده نظر دیگری روی آن نبوده و یک نفر هم بیشتر به نظر شخص من در این مملکت صلاحیت این کار را ندارد. والسلام علیکم.
منشی- آقای طرفی موافق بفرمائید.
طرفی- بسم الله الرحمن الرحیم. عرض کنم که در مادة 35 این نه بندی که قبل از بند دهم در مورد محدودیت سن آمده است، تقریباً تمام شرایط یک رئیس جمهور خوب را معین کرده ما به نظرمان میاید که این بند 10 یک بند بی دلیلی باشد. آخر اگر کسی نه شرط به این مهمی را داشته باشد. چه دلیلی دارد که اگر یک نفر سی وپنج سالش باشد، سی و شش سالش باشد، سی و هفت سالش باشد و همه این شرایط را دارا باشد، آخرچرا نباید بتواند رئیس جمهور بشود؟ ببینید آقای کیاوش فرمودند که ریاست جمهوری خیلی مسأله مهمی است. ولی یکی ازاقایان فرمود که در مورد رهبری اصلاً این شرط نیامده است. وقتی در مورد رهبری این شرط چهل سال نباشد،خوب ریاست جمهوری که اهمیت کمتری را داشته( علوی تبار- آن کار اجرائی نیست) بعد در مورد اینکه ایشان میفرمایند که سن بعثت است، آری، ولی امامت که از ریاست جمهوری خیلی بالاتر است، ما خیلی ازائمه خودمان در سنین جوانی به امامت رسیدند و لذا این دلیل نیست که بگوئیم آقا چهل سال محدودیت ، کسی این همه شرایط را داشته باشد و هر سنی را داشته باشد، والسلام علیکم و رحمته الله.
رئیس- کمیسیون صحبت کنند.
رضوی- اخطار قانون اساسی دارم.
رئیس- بفرمائید.
رضوی- بسم الله الرحمن الرحیم. شرایطی که در این مادة 35 آمده از رجال مذهبی سیاسی، شرعاً واجب است این شرط وجود داشته باشد. یا ایرانی الاصل، چون ما برای کشور ایران قانون می‎گذاریم، این هم باید باشد، تابعیت همچنین، مدیر و مدبر بودن، همه شرایط طبق قانون اساسی مطرح کردن یک مسأله خلاف شرع ممنوع است .و این بند 10 خلاف شرع است. برای اینکه ما به چه دلیل، طبق کدام آیه، طبق کدام حدیث، طبق کدام حکم یک فرد سی ساله که دارای شرایط نه گانه است محرومش می‎کنیم؟ این حق دارد. قاون اساسی می‎گوید چیز خلاف شرع ممنوع است، من می‎گویم این محروم کردن آن آدمی که بندد 10 را ندارد، این محروم کردن اسلامی نیست.
رئیس- بسیار خوب.
علوی تبار- این مخالفت بود.
علوی(مخبر کمیسیون شوراها و امور داخلی)- بسم الله الرحمن الرحیم. کمیسیون شوراهاو امور داخلی که این بند را به تصویب رساند، با توجه به دلایلی بود که برای این بند داشت. ازجمله اشاره به چند تا از آنها می‎کنیم. مختصری را برادرمان جناب آقای علوی تبار اشاره فرمودند، مسأله‎ای از نظر احادیث هم داریم بسیار که«من بلغ الاربعین کمل العقله» کسی که به چهل سال میرسد عقلش کامل میشود. روی این چهل سال در احادیث بسیار زیاد تأکید شده است. مسأله توان جسمی و فکری، از همه اینها که بگذریم آنچه برای کمیسیون مورد توجه بود قابل قبول بودنش برای تمامی اقشار بود. ما اگر چنانچه بگوئیم یک نفر بیست و پنچ ساله که آن 9 خصوصیت را دارد به ریاست جمهوری انتخاب بشود، طبیعی است، نسل جوان نسبت به او نوعی پذیرش دارد. اما نسل بزرگسال ، نسل میان سال مورد قبول همه قرار می‎گیرند و لذا است که ما می‎گوئیم کسانی در انتخابات شرکت کنند که دارای این خصوصیت باشند که هم وزن اننخابات ریاست جمهوری محفوظ بماند و یک انتخابات سنگین باشد، افراد حساب شده و هم کسی که انتخاب میشود مورد قبول تمامی اقشار باشد و عملاً هم کسانی که رأی می‎آورند، کسانی هستند که دارای این خصوصیات بعنی دارای این مرحله سنی حداقل باشند. اگر مسأله این است که بتوانند در انتخابات بتوانند شرکت کنند، که این مسأله‎ای راحل نمی‎کند. اگر مسأله واقع بینی و انتخاب عملی باشد، عملاً کسانی که در این حد از سن هستند رأی می‎آورند. این است که واقعیت را در نظر گرفتیم و این را به تصویب رساندیم. لذا با حذفش مخالف هستیم. والسلام.
رئیس- دولت صحبت کنند.
معزی(معاون وزارت کشور)- بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم عنایت بفرمایند که این شرایطی که برای فرد انتخاب شوند ذکر شده عین شرایطی است که در قانون اساسی آمده و این شرط سن اگر در قانون اساسی نیامده و اینجا ذکر شده، چیزی زائد یا مغایر با قانون اساسی نیست که برادرمان آقای رضوی فرمودند این اصلاً خلاف شرع است. بلکه تعیین کننده ظرفیت وجودی یک انسان از نظر سنی است که این شرایط در اعم و اغلب در یک چنین شرط سنی تحقق پیدا می‎کند. یعنی مدیریت، مدیریت، مذهبی سیاسی شدن، پخته شدن، حسن سابقه، امانت و تقوی پیدا کردن، مؤمن به مبانی بودن، یعنی در آن حالت پختگی و کمالش در این میانگین سنی است. و این که برادران فرمودند که یک نفر پیدا میشود…
خلخالی- در 39 سالگی می‎تواند ولی فقیه بشود یا نه؟
رئیس- حالا شما که این را نباید بفرمائید.
معزی(معاون وزارت کشئر)- این که برادرمان فرمودند که اگر سی ونه ساله بود، ما اگر شرط بیان نکینم یک فرد صالح سی و نه ساله پیدا می‎کنیم . احتمالاً دهها فردی که دارای سن کم باشند و ما نتوانیم پیدا بکنیم. برای یک مورد استثنائی ما نمیتوانیم قانون ننویسیم. هر قانونی اصولاً یک استثنائاتی را دارد، اما چیزی که هست، ما می‎گوئیم قاعده و قانون را از بین ببیم و بگوئیم به خاطر آن یک مورد استثنائی، روی این اصل مسأله تعیین شرط سنی چه حداقلش و چه حداکثرش، حداقل چهل سال میتواند بگوئیم دیگرواقعاً مدیریت و مدبریت و حسن سابقه و امانت و تقوی و سلامت جسمی که بتواند روزی بیستن ساعت کار بکند، تلاش بکند، زحمت بکشد، دارد. از نظر اکثر سن هم هفتاد سال واقعاً توجه بفرمائید که کسی که از هفتاد سال به بالا سنش گذشته باش ، آیا توانائی این را دارد که روزی بیست ساعت،بعضی روزها در شرایط حادی، اصلاً بیست و هار ساعت باید یک روند تلاش بکند وزحمت بکشد، مخصوصاً در کشوری مثل کشورما، آیا واقعاً میتواننداینکه معقول ترین تعیین یعنی شرط سنی از نظر مقدار، معقول ترین آن همین جهل سال و هفتاد سال بود، هیچگونه مغایرت که ندارد، بلکه آن شرایطی که در قانون اساسی آمده،‌در اینظرف زمانی مشخص در وجود یک انسان را تبلو و درخشش
میدهد. والسلام
رئیس- بسیار خوب، پیشنهاد آقای نوری را به رأی می‎گذاریم…
لطیف صفری- اخطار قانون اساسی دارم.
رئیس- غیر از آن چه که آقای رضوی گفتند؟(لطیف صفری- اصل 115 دقیقاً بیان کرده است) بسیار خوب بخوانند.
لطیف صفری- بسم الله الرحمن الرحیم. اصل یکصدو پانزدهم «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند، انتخاب گردد. ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.
بنابراین اینجا شرط دیگری برای نگفته است. اینجا گنجانده‎اند…
رئیس- اگر شورای نگهبان از این انحصار بفهمند که در بعضی موارد انحصار می‎فهمند این اخطار وارد است. من نمیدانم حالا شورای نگهبان حصر بفهمند یا نه؟
یکی از نمایندگان حصر می‎‏فهمند.
رئیس- خوب، حالا این در حد تذکر است، ما هم میتوانیم رأی گیری کنیم.
لطیف صفری- آقای هاشمی! در نمایندگان مجلس گفته است که قانون تعیین میکند ولی اینجا دیگر خود قانون اساسی گفته است.
رئیس- اینجانگفته وخودش شرایط را تعیین کرده است. آقای عبدالعلی زاده شما هم همین را میخواستید بگوئید؟(عبدالعلی زاده- بلی) بسیار خوب برای حذفش رأی می‎گیریم یعنی وجود این، این شبهه قانوئن اساسی را دارد. پیشنهاد حذف بند 10 را که از آقای نوری بود به رأی می‎گذاریم، 186نفر در جلسه حضور دارند، موافقان با حذف این بند قیام بفرمایند.(اکثربرخاستند) حذفش تصویب شد. پینهاد دیگری هم اگر دارید مطرح بفرمائید.
منشی- پیشنهاد دیگری هست از آقای علوی تبار که پیشنهاد کرده‎اند بند 4 حذف بشود، میخواهید مطرح بشود؟
علوی تبار- بلی.
رئیس- آن که در قانون اساسی است دیگر نمیشود.
علوی تبار- طرفنظر می‎کنم.
رئیس- پیشنهاد دیگری هست؟
هادی غفاری- من پیشنهاد دارم.
رئیس- آقای غفاری- بفرمائید.
هادی غفاری- بسم الله الرحمن الرحیم. من اول متن پیشنهادم را میخوانم بعد توضیحاتم را عرض میکنم. پیشنهاد من این است( یک تبصره است): «پس از تنفیذ حکم ریاست جمهوری از ناحیه مقام رهبری رئیس جمهور باید از حزب و گروه و جمعیت خاصی که به آن وابسته است، رسماً استعفا دهد.» من برای پیشنهادم ،‌دو، سه استدلال دارم. استلال اولم این است که قبل از هر چیز من آن اشکالی را که به ذهن بعضی ها ممکن است برسد از لحاظ قانون اساسی عرض بکنم و آن این است که ما در مسأله وزارت اطلاعات هم چنین پیشنهاد را داشتیم و رأی آورد حتی قبل از این، یعنی حتی از اول انتنخابات هم حتی این را گذاشتیم، این یک بحث و یک بحث دیگر این که ما کسی را از عضویت در حزب یا گروهی منع نمی‎کنیم. می‎گوئیم . کاری را می‎خواهیم به کسی بسپاریم دارای این شرایط باشد. ما یک کسی رامی‎خواهیم به یک کاری بگذاریم حق داریم در یک حدی برایش شرایط معقولی قرار دهیم. این یک، دوم اینکه استدلال ساده‎ای من می‎کنم. برابر آنچه که امامرهنمود دادند و حرف امام مسلماً خالی از مصلحت نیست یک گروهبان 3 نمیتواند عضو حزب باشد، یک استوار نمیتواند عضو گوه وحزب باشد ولی رئیس شورای عالی دفاع میتواند عضو حزب باشد. حزب خاصی هم مطرح نیست، گروه خاصی هم مطرح نیست. اینرا دوستانمان ازذهنشان بیرو بیاورند که امروز شما قانون مینویسید کدام از دوستانمان مطرح هستند، کدام مطرح نیستند. شما الان دارید سنگ بنای یک تفکر را می‎گذارید. دوستان بزرگوار! این که در غرب این تشکیلات و آن نشکیلات بیفتند جلو و پلاکارد و پرچم بزنند که فلان سازمان نامزدش کی هست؟ نامزدش کی نیست و یا در پارلمانهای دنیا شما میخوانید تجار 36 کرسی، سرمایه داران 12 کرسی، کارگران 7 کرسی، انقلاب ما این ارزشها را دور ریخت. هر کسی برای رضای پروردگار احساس میکند که توان اداره کشور را دارد او می‎آید و خودش را کاندیدا می‎کند حالا بیاییم آن دسته ها و تشکیلات و اینها، این تشکیلات اگر یک تشکیلات 0خدایی است، اگر یک تشکیلات انسانی است برایش فرق نخواهد کرد عضو آن حزب باشد، عضو آن حزب نباشد.اما اگر کسی بیاید مدعی بشود که ما تشکیلات اصلاً برایمان مطرح نیست پس این چه تشکیلاتی است؟ این تشکیلاتی که می‎آید مدعی میشود که اصلاً ما برایمان تشکیلات مطرح نیست این دیگر تشکیلات نیست. میماند یک مسأله دیگر و آن مسأله دیگر این است که در این کشور این کار رارواج ندهیم که فالن گروه بیاید بگوید اگر گروه ما را به رسمیت بشناسید و اجازه بدهید و کلی ما هم بر شما تحمیل بکنند، روزنامه ما را اول بدهید، دفتر ما را برگردانید، چه ما را برگردانید که دیدید دیگر بعضی از گروهها برای شما چه نوشتند. از شما قبلاً چند چیز خواستند که هر یک از آنها اگر نباشد فردا بگویند بلی نبود و دیگتاوری بود. کشور را آزاد بگذاریم و اجازه بدهیم که مردم علی السویه در انتخابات شرکت بکنند. تشکیلات برای خدا اگر هست کار بکند، برای کشور ایران هست فقط ایرانیت برایشان مطرح است برای ایرانشان کار بکنند. اعم بگذاریم قضیه را و اینکه الان برادر بزرگوارمان جناب آقای خامنه‎ای در این ماجرا باشند ذهنیتمان را ازاین کار خالی بکنیم. گروههای دیگری هم هستند که اصلاً بدون تشکیلات شان هیچ مطرح نیستند،همه اش برایشان تشکیلات کار می‎کند و اگر بداند که فردا پس از تنفیذ ریاست این ذهنیت بوجود بیاید که از گروه و حزب و دسته‎اش باید نار برود اصلا ان حزب و گروه شاید آن فعالیت را نداشته باشد. خیلی وقتها مقصود اداره کشور نیست، مقصود ایناست که یک حزبی، یک گروهی، یک جمعیتی، یک نهضتی غیر نهضتی را به مردم بزور تحمیل بکنند و مستمسک و بهانه کارشان هم انتخابات ریاست جمهوری است. اصلاً کاری با ریاست جمهورینداردند. خیلی ها بودند که دیدیم(رئیس- وقتتان تمام شد) در این کشور مصدر قدرت بودند، مردم داد می‎زدند حکومتت مبارک هیچکار نتوانستند بکنند، سی میلیون مدافع داشتند هیچ کار نتوانستند بکنند. الان به یک تشکلات کوچکی که یک مقدار هم الحمدلله پولدار باشی ها و بیکار باشی ها دورشان جمعند اینجور الم شنگه راه می‎اندازند، این است که من خواهش می‎کنم که این پیشنهاد رأی بیاورد که یک مقدار ما گام برداشته‎ایم در شکستن این حصرهائی که ذهنیت ما ازغرب معمولاً این رادارد.
رئیس- اخطار قانون اساسی آقای موحدی دارند.
موحدی ساوجی –بسم الله الحمن الرحیم. من علاوه بر اخطاری که پاره‎ای از نمایندگان در اصل 115 دادند که مربوط به پیشنهاد قبلی بود من نسبت به اصل 26 اخطار میکنم و خواهش می‎کنم که نمایندگان محترم هم این کتابچه قانون اساسی در خدمتشان هست نگاه کنند.
اصل 26 می‎گوید که «احزاب جمعیت هاانجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند مشروط به اینکه اصول استقلال آزادی وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی رانقض نکنند، هیچکس را»(یکی انمایندگان- وارد نیست) خواهش می‎کنم آن آقایانی که خیلی تبشان بالا میرود اول بگذارند تا آخر اصل خوانده بشود بعد تبشان بالا برود.«هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت»
این پیشنهاد آقای غفاری دقیقاً در جهت مغایرت بااین اصل 26 است که می‎خواهند مجبور کنند یک فردی در یک حزبی نباشد(همهمه نمایندگان).
رئیس- حالا به هر حال قابل ان بحث که میشود یعنی در مجلس رأی می‎گیریم ولی قابل بحث است یعنی بعضی از آقایان نظرشان این است که موافق است بعضی ها این اخطار را وارد نمیدانند.
یکی از نمایندگان- آقای هاشمی این مال بعد از انتخابات است.
رئیس- حالا نظر است من وارد میدانم اما میتوانیم رأی بگیریم. اخطار وارد است هیچکس را نمیشود منع کنیم.
صادقلو – پیشنهاد ایشان بعد از تنفیذ است.
رئیس- فرق نمی‎کند بعدش دیگر بدتر کسی را که مردم رأی دادند ما منعش کنیم. و بگوییم شما توی حزب نروید. و آنکه میفرمائید امام گفتند نیروهای مسلح، از ولایتشان استفاده کردند. ما استدلال به عمل امام در این جهت نمیتوانم بکنیم. مخالف صحبت کند.
منشی- آقای وافی.
وافی- بسم الله الرحمن الرحیم.«و من بتول الله و الذین امنوافان حزب الله هم الغالبون». مسأله تشکیلات صحیح بر محور معارف اسلام و پذیرفتن مسأله ولایت و محبت و همکاری از مسائل اساسی است که در آیات کریمه قرآن مطرح شده است. من علاوه براین اطلاق قانون اساسی در اصل 26که به عنوان نفی مطلق هم دارد یعنی بالاتر از این اخطاری است که دوستان نسبت به مسأله قبل که مطرح بود کردند. دارد که هیچکس را حق منع نداریم و این اطلاق نفی هیچ موردبه ما اجازه نمیدهد مگر اینکه در موارد خاصی که الان ذکر می‎کنیم که برادرمان جناب آقای هاشمی هم اشاره فرمودند. شرائطی که ما در رئیس جمهور مخصوصاً داریم که تقوی و عدالت و الترام عملی به ولات فقیه و جهتی که مربوط به حسن سابقه ات ما را از اینکه چیزهای دیگری را که جناب اقای غفاری مطرح کردند که بایستی این وابستگی نباشد بی نیاز میکند که ما اگر اساس را بر تقوی و عدالت و حسن سلوک احساس مسؤولیت در پیشگاه خدا و آراء مردم قرار دادیم همه وابستگیهای باطل و احیاناً غرض آرود را ما با این شرط نفی میکنیم. به نظر من گاهی مطالبی مطرح میشود که حسن نظر هست ولی هم این حن نظر تبعاتی دارد که دشمن ها از آن استفاده میکنند و هم به طور فهری آن یک تشکیلات اساسی اسلامی را در نظام ما مورد سؤال قرار میدهد. در زمان زندگی شهید مطلوم آیت الله بهشتی، بنی صدر و دارودسته‎اش سروصدا راه انداختند و سؤال کردند که چرا در ریاست دیوانعالی کشور است، ایشان گفت من آنجا هم اشکال دارم و تصریح کرد که رئیس دیوانعالی کشور نبایستی وابسته به حزب و گروهی باشد بعد مرحوم آیت الله بهشتی به نظرم هست که در یک مصاحبه تلویزیونی ازایشان سؤال کردند ایشان فرمودند که مقام رهبری میدانسته است که من دبیر حزب جمهوری اسلامی هستم و حکم دیوانعالی کشور را برای من صادر کرده‎اند و بعلاوه شمااز کجا استفاده کردید که قاضی که اجتهاد و عدالت و کرامت اخلاقی در اسلام برایش شرط کرده‎اند و گفته اند که اگر مدعی و مدعی علیه آمد حتی در نکاه کردن و نظر کردن به آنها شما یکسانباشید اینرا بخواهید منع بکنید از اینکه او عضو حزب و تشکیلات اسلامی که بر مبنای ولایت و محبت و موت افراد با ایمان استوار است. مسأله بعه تبلیغاتی است که دشمن به طور غیر مستقیم این کارها را دامن میزند و من آنوقتی که امام به فرمایش جناب آقای هاشمی از آن معنای ولایت استفاده کردند و فرمودند اعضای نظامی و انتظامی به خاطر داشتن یک مقررات خاصی وابسته به حزب نباشند همان جا شایع کردند که حتی محصلین و روحانیونی که بایستی برای اعضای برادران بسیج و سپاه سخنرانی هم بکنند گفتند اینها بایستی جزبی نباشند یعنی می‎خواستند یک کاری بکنند که تشکیلات اسلامی صحیح کم کم مسؤولیت ها را بگذارد کنار فردا ممکن است ما در انتخاب وزراء این پیشنهاد را بدهیم، در انتخاب نماینده های مجلس شورای اسلامی این پیشنهاد را بدهیم وبعد تشکیلات را از محتوا خالی کنیم. آن جیزی که به نظر ما اهمیت دارد موضع گیری عدالت خواهی و حق جوئی مسؤولین هست. شما در این چهارسالی که الان برادرمان جناب آقای خامنه‎ای دبیر حزب بودند و مسؤولیت رئیس جمهوری داشتند یا جناب آقای هاشمی رئیس مجلس بودند و مسؤولیت حزبی داشتند شما دیده‎اید در سخترانیها در خطابه‎ها باجه معنای واقع بینی نیسبت به همه جمعیت ها و همه گروهها و همه احزاب آنهائی که بر تشکیلات ولایت کار می‎کنند موضع گیری داشتند. اگر شمایک رئیس جمهوری را گفتید که شما (رئیس- وقتتان تمام شد)بایستی از تشکیلات حزب استعفاء بدهید، استعفاء داد آیا چه رادعی دارد که اعمال نظر نسبت به آن حزب بکند بدون اینکه ظاهراً وابستگی داشته باشد. شما روی جهات تقوی و حسن اخلاق او تکیه کنید . ممکن است کسی عضو حزب باشد و نسبت به مردم بایک نظر وسع و با یک شرح صدر و جنبه پدرانه نکاه کند و ممکن است یک کسی استعفاء بدهد ولی در زیر پرده تمام تشکیلات آن حزب را کمک بکند. بنابراین من با این پیشنهاد جناب آقای غفاری هم از نظر قانون اساسی و هم از نظر تشکیلات صحیح اسلامی که در دراز مدت اینرا بی محتوا می‎کند مخالفم
منشی- آقای سلطانی موافق.
سلطانی- بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای وافی فکر می‎کنند که همیشه حزب، حزب جمهوری اسلامی است و همیشه هم رئیس جمهور برادر عزیزمان حجت الاسلام جناب آقای خامنه‎ای است. این نیست. احزاب مختلف، گروههای مختلف هستند و اگر راه قدر طلبی باز باشد از نظر قانونی برای احزاب مختلف مسأله قدر طلبی پیش می‎آید و موجب شقاق در صفوف مسلمین است.اما اینکه آقایان میفرمایند که خلاف قانون اساسی است ما کسی را از شرکت در حزب منع نمی‎کنیم تا خلاف قانون اساسی باشد. ما می‎گوئیم که این سمت رامانمیدهیم مگر به کسی که این شرائط را داشته باشد. آنهائی که می‎خواهند این سمت را بگیرند شرایطش را اگر داشته باشند میدهیم اگر نه، نمیدهیم و این خلاف قانون اساسی نیست. از همه مسائل مهمتر من فکر می‎کنم نهاد ریاست جمهوری جابگاهش در نظام امامت برای ما مشخص نیست که آیا رئیس جمهور از نظر حکومت اسلامی چه موقعیتی خواهد داشت. حکومت اسلامی بر پایة ولایت امر است و نظام امامت، ماتشکیلاتی که در نظام حکومتی می‎خواهیم به وجود بیاوریم. باید وفق نظام امامت و نظام ولایت باشد. اگر بر خلاف نظام امامت و برخلاف نظام ولایت باشد کار صحیحی نیست. رییس جمهور بعدی ازابعاد ولی فقیه است فلذا ولی امر باید حکمش را تنفیذبکند. آیا شما فکر کرده‎اید که در نظام امامت که بر پایة ولایت استوار است رئیس جمهور چه سمتی خواهد داشت و چه حایگاهی خواهد داشت/ رئیس جمهور بعدی ازابعاد امامت است، نمایندة ولی امر است . در نظام امامت اگر شمادقت کرده باشید نظام امامت بحث بسیار مفصلی دارد که اصل امامت را در حدیث دارد. از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده است که میفرماید به این مظمون«جعل الله امامته نظاماً للملته» خدا. امامت رانظام برای ملت یانظام برای امت قرار داد. کلمه نظام را وقتی معنا می‎کنیم می‎گوید«خیط ینتظم به اللؤلؤ» نظام از نظر ریشه لغت یعنی ریسمانی که همه دانه ها را به یکدیگر پیوند میدهد امام در نظام جمهوری اسلامی و هرکس نماینده امام است در نظام جمهوری اسلامی باید به منزله نخی باشد که در میان همة دانه‎های تسبیح همه را یکسان نگاه کند. اگر رئیس جمهور که بعدی از ابعاد امامت است و یک نماینده‎ای از ولی فقیه است من یادم هست در دوره گذشته آقایانی که می‎خواستند بنی صدر را بیایند عدم کفایت ساسیش را ثابت بکنند یک بحث بسیارجالبی داشتند و آن اینکه می‎گفتند چندین هزار رأی، چندین میلیون رأی برای رئیس جمهور منهای تک رأی ولی فقیه (رئیس- وقتتان تمام است) یعنی صفر، اگر معنایش این باشد که صرفاً نماینده ولی فقیه است و گزینشش به عهدة مردم است همان جایگاه را در نظام امامت باید داشته باشد که مانند نخ تسبیح همة دانه‎ها رابه خود جمع بکند ووابستگی به هیچ حزب و گروه دستةخاصی نداشته باشد . من معتقدم اگر آقایان به این مسأله رأی بدهند یکی از مسائل بسیار مترقی نظام امامت در اسلام را اینچا رشد داده‎اند، همیشه هم حزب، حزب جمهوری اسلامی نیست و همیشه هم برادر عزیزمان جناب آقای خامنه‎ای نیستند که با سعة صدر نگاه بکنند. احزاب مختلف، گروههای مختلف ازاین مسأله استفاده می‎کنند. برادران با بینش کامل انشاءالله به این پیشهاد رأی خواهند داد.
رئیس-کمیسیون و دولت
هادی غفاری- آقای هاشمی در کمیسیون یک بار رأی گرفتند رأی آورد بعد دو نفر از آقایان بعد آمدند دوباره رأی گیری کردند ایندفعه رأی نیاورد.
علوی(مخبر کمیسیون )-بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن اینکه این پیشنهادشبه قانون اساسیش همچنان به قوت باقی است چرا که اصل 26 تصریح دارد که هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی ازآنها مجبورکرد و این فرق است بین آنچه که این پیشنهاد دارد عنوان می‎کند(همهمة نمایندگان)برادران عزیز توجه کنند و در رأیشان نظرشان رابدهند چرا صحبت می‎کنند حاشیه میزنند.
رئیس- همهمه نفرمائید.
علوی- فرق است بین آنچه که در قانون وزارت اطلاعات ذکر شده با آنچه که برادرمان آقای غفاری پیشنهاد کردند.در قانون وزارت اطلاعات مثلاً آمده که وزیر عضور حزب یا گروهی نباشد. شما برویدبگردید بین کسانی که عضو حزب یا گروه نیستند یک نفر را پیدا کنید و بیاورید وزیر کنید. این غیر از
این است که شمایک فرد را بیاورید که عضو حزب یا گروه است بگویید آقا شما عضور حزب نباشید، شماعضو چیزی که قانون اساسی آنرا آزاد کرده نباشید. این درست مصداق همان «هیچکس را نمی‎توان منع کرد» قرار می‎گیرد. آنچا در واقع گشتن و یک غیر حزبی پیداکردن است. اینچا یک فردی که عضو تشکیلات یک حزب است او را منع کردن و درست مصداق همین قانون اساسی است. اضافه براینها آنچه که برادرمان جناب غفاری در استدلالشان فرمودند که یک رئیس جمهور زمانی که وابسته به یک تشکیلات باشد اختصاص به یک عدة خاصی پیدا می‎کند رئیس جمهوری است شما می‎گویید بعداز اینکه حضرت امام(مقام رهبری) امضاء کردند حکم ریاست جمهوری را، رئیس جمهوری که مردم به او رأی دادند مردم نمی‎دانستند که این عضو یک تشکیلااست. زمانی که مردم او را انتخاب می‎کنند انتخاب مردم این فرد را که عضو تشکیلات هست معنایش این است که تمام مردم به او اعتماد دارند و تکیه گاهش تمام مردم هستند و این چنین نیست که به خاطر تشکیلاتی بودنش اختصاص به یک قشر خاصی خواهد داشت. بنابراین اختصاص در اینجا به جود نمی‎آید چرا که مردم با عنایت به این امر به او رأی داده اند. اضافه بر آن مسأله‎ای که در حکومت و یک نظام مطرح است اعتماد مردم به مسؤولین آن نظام مطرح است، مردم باید به یک رئیس جمهور اعتماد داشته باشند . گاهی هست که مردم نسبت به یک تشکیلات به دلیل صداقت، به دلیل تقوی، به دلیل تعهد، به دلیل فداکاریهائی که از خودش نشان داده اعتماد پیدا می‎کنند و فردی را که این تشکیلات واجد صلاحیت می‎شناسد و معرفی می‎کند به او رأی میدهند و به دلیل اینکه این تشکیلات اورا معرفی کرده وعضو این تشکیلات چون مطمئن هستند که این فرد اگر بخواهد در حرکتهایش مثلاً یک وقت خطائی برود با توجه به مشورت گروهی که دارد از خطا باز میماند و به این تشکیلات اعتماد دارند. حالا بعد از اینکه با اعتماد به تشکیلات به این فرد رأی دادند که ما در کشورمان این مسأله سابقه دارد، به اعماد به تشکیلات به ان فرد رأی دادند حالا بعد از اینکه رأی دادند بگوئیم آقا شما از تشکیلات جدا برو کار بکن در واقعی اینجا خلاف آنچه که مردم بر اساس آن تکیه کردند و رأی دادند ما عمل کرده‎ایم. بنابراین اضافه بر شبهه قانون اساسی دلیل متقنی ندارد. لذا است که ما با این پیشنهاد مخالف هستیم والسلام.
رئیس- آقای معزی بفرمائید.
معزی(معاون پارلمانی) بفرمائید.
معزی(معاون پارلمانی وزارت کشور)-بسم الله الرحمن الرحیم. پیشنهادی که جناب آقای غفاری دادند در رابطه با اینکه پس از تنفیذ حکم ریاست جمهوری اگر عضو حزب بود استعفاء بدهند. همة برادران توجه دارند که این مغایر صریح با اصل 26 قانون اساسی است و طبق اصل 72 قانون اساسی قانونی نمی‎توان گذراند که مغایر باشد. من اینجا یک سوال میکنم در شراط سن احتمال مغایرت میدادند نمایندگان محترم و می‎گفتند اصل قانون اساسی را ما منحصر در این چند تا میدانیم و غیر از این مغایر هست واحتمال مغایرت میدادید و آن شرط سنی حذف شد. اینجا که دیگر واقعاً صراحت مغایرت دارد که یک فرد که عضو حزب هست خودش را می‎آید کاندیدا می‎کند. شمامی‎گوئید ما از اول شرط نمی‎گذاذیم.خود همین شرط نگذاشتن زمینه را باز می‎گذارد که بیاید یک فرد حزبی آمد و مردم به او رأی دادند،اکثریت مطلق رأی رادر جامعه یک کشور به دست آورده است و حالا می‎خواهند تنفیذ بکنند طبق قانون اساسی آیامیتوان به او گفت؟ نمی‎توان گفت به او که تو از حزب برو بیرون. اینجا آیا رأی مردم را چکونه نگاه کردن و دیدن است. خوب، اگر از اول ما آمده بودیم در شرایط انتخاب فرد می‎گذاشتیم افراد حزبی نمی‎آمدنددخودشان راکاندیدا کنند. حالا که نگذاشتیم و افراد حزبی هم خودشان را آمدند کاندیدا کردند ومردم هم به آنها رأی دادند حالا می‎گوئیم برو کنار و اگر استعفاء نداد باید رأی مردم را نادیده گرفت، 15 میلیون، 20 میلیون رأی را نادیده گرفت. به فرد رأی داده و فرد هم حاضر نیست از حزبش بیرون بیاید و همان فرد را قابل اعتماد دانسته است. مسأله دیگری که من می‎خواستم عزض بکنم این است که حضرت امام فرمودند یک ارتشی، یک نظامی عضو حزب نباشد. حضرت امام نمیدانستند که جناب آقای خامنه‎ای دبیر کل حزب هستند و حکم ریاست حمهوری ایشان را تنفیذ کردند، همان زمانی که فرموده بودند گروههای نظامی از احزاب خارج بشوند. همان زمان میدانستند. مسأله دیگری که من می‎خواستم عرض بکنم خدمتتان آیا این معنایش این نیست که کم کم ما بیائیم بگوئیم که حزب در این کشور نباید باشد.خوب، وقتی ما آمدیم می‎گوئیم رئیس جمهوری که مدیریت سیاس یک جامعه به تمام معنا در اختیار او هست و احزاب کار سیاسی می‎کنند. اجزاب غیر از کارسیاسی چه کار می‎خواهند بکنند؟ احزاب می‎خواهند فقط اصول و اعتقادات درس بدهند؟ احزاب می‎خواهند بیایند در جامعه درس اخلاق بدهند؟ احزاب غیر از آن مواضع آن چنانی که دارند کار تشکیلات سیاسی است و می‎خواهند فعالیت سیاسی بکنند. ما معتقدیم به اینکه این حزب با این شرایطی که در قانون اساسی آمده و شرایئطی که در قانون احزاب امده و نظارتی که دولت بر آن دارد به سود امعه وبرای ترقی و تکامل جامعه میتواندکار بکند. یک فردی که عضو این حزب قانونی شرعی شد و دارای مدیریت، مدبریت، تقو، تعهد، عدالت هم بود و مردم هم قبولش داشتند و رأی به اودادند باز بگوئیم نمی‎توانند. برادرمان آقای سلطانی فرمودند همیشه حزب جمهوری نیست، همیشه آقای خامنه‎ای نیستند. اگر هر جزبی مخالف قانون بود،مخالف قانون اساسی بود در هر زمانی باشد یاواقعاً دولتی وجود دارد و قوة مقننه‎ای و مجریه‎ای و قضائیه‎ای وجود دارد در اینمملکت جلویش را یا می‎گیرد یا باید بگوئیم اینها وجود ندارند و احزابی آنوقت دیگر که «علی اللاسلام» السلام است آن زمان هر زمانی که حزبی وجود داشته باشد قانون اساسی هست، قانون احزاب هست، نظارت و کنترل هست، شرائط ریاست جمهوری مدیریت، مدبریت ، تقوی، تعهد، التزام عملی و سوگندی که یاد می‎کند تمام امکاناتش را بگیرد به نفع یک جامعه و ملتی کار بکند خوب اگر واقعاً یک چنین فردی بود، عضو حزب هم بود چه مانعی دارد دیگر آنکه اینگونه ما بیائیم حزب را کنار بگذاریم معنایش کم کم این است که اصلاً در جامعه ما فعالیت حزبی وجود نداشته باشد. اصل 26 قانون اساسی که با این صراحت می‎آید می‎گوید احزاب، جمعیت ها،انجمن و هر روز در این مجلس برای انجمنها، گروههای اسلامی و شوراها دارد فعالیت میشودخوب چه طور ما بیائیم کم کم حلقة حزب را آنجنان تنگ کنیم که اصلاً بگوئیم در این کشور حزبی وجود نداشته باشد. بنابراین پیشنهاد ایشان مغایر صریح اصل 26قانون اساسی و اصل 72 قانو اساسی است و دیگر آنکه با آنچه که تاکنون انجام گرفته است نیز مخالف است.
رئیس- 194 نفر در مجلس حاضرند پیشنهاد را برای رأی گیری مشخص کنید.
منشی- پیشنهاد آقای غفاری در مادة 35 این است که به صورت تبصره‎ای به این ماده اضافه بشود.
«پس از تنفیذ حکم ریاست جمهری از ناحیه مقام رهبری رئیس جمهور باید از حزب و گروه و جمعیت خاصی که به آن وابسته است رسماً استعفاء دهد»
رئیس- کسانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند(عدة کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگری اگر هست مطرح کنید.
میرزائی- یک پیشنهاد دیگری در این زمینه هست.
منشی- پیشنهاد ایشان این است که عدم وابستگی به احزاب حزو شرایط ثبت نام کننده باشد.
رئیس- خیلی خوب، حالا میخواهید بحث کنید یا رأی بگیریم؟
میرزائی –بحث بشود.
رئیس- بحثش همین است دیگر. حالا نیم ساعت دوباره بحث شود. این پیشنهاد چاپ نشده است اگر در کمیسیون مطرح شده میتوانند مطرح کنند.
میرزائی – به کمیسیون داده‎ام.
رئیس- خیلی خوب جنابعالی صحبت کنید.
منشی- آقای میرزائی
میرزائی- بسم الله الرحمن الرحیم. از جمهله اشکالاتی که جناب آقای معزی به این پیشنهاد برادرمان جناب آقای غفاری داشتند این بود که این پیشنهاد می‎آید و قبل از اینکه شرائط کاندیداها را مطرح بکند مطرح نمی‎کند افرادی که عضو احزاب هستند نمی‎توانند کاندیدا بشوندبنابراین افراد می‎آیند آنهائی که عضو احزاب هستند یا نیستند به طور یکسان کاندیدا میشوند بعد از اینکه خواست حکم ریاست جمهوری تنفیذ بشود می‎گیند آقا شمادیگر نمی‎توانی عضو حزب باشی بنابراین چون قبلاً با او شرط نشده این اشکال رادارد که ممکن است فرد اگر قبلاً به او می‎گفتند واقعاً بین ماندن در تشکیلات و یا قبول کردن ریاست جمهوری یکی از انتخاب می‎کردن و چون قبلاً به او نگفتند ما نمی‎توانیم اینجا
این محرومیت را برای او بیاوریم. اینجا این پیشنهادی که ما دادیم این است که جزء شرایط ثبت نام کننده باشد عضو احزاب نبودن و نه اینکه بعد از اینکه رأی آورد و حکم او تنفیذ شد آنوقت کناربرود که افراداز اول آگاهانه انتخاب بکنند اگر دوست دارند روی حساب عضو بشوند و روی حساب کاندیدا بشوند. استدالالی که ما برای این قضیه داریم این است که اولاً آن سرو صدائی که در مورد خلاف قانون اساسی بودن می‎کنند برادران من تعجب می‎کنم در همین مجلس با همین شورای نگهبان شما قانون وزارت اطلاعات را به تصویب رساندید مادة 24 وزارت اطلاعات اعضای وزارت از عضویت در احزاب منع می‎کنند، شورای محترم نگهبان هم آنرا تأیید می‎کند و این در زمانی بوده که همین قانون اساسی بوده و همین شورای نگهبان و آنجا این به ذهن آقایان نیامده که حالا اعضای این وزارتخانه را ما بخواهیم منع بکنیم این خلاف قانون اساسی است یا چه هست.
مسأله دیگری که هست اینست که برادران می‎فرمایند که ما اگر اینطور باشد جلو فعالیتهای سیاسی و احزاب را به طور کلی و به تدریج می‎گیریم. این چه تلقی است که ما واقعاً از مسأله می‎کنیم. بین فعالیت سیاسی کردن و حکومت کردن شرعاً وجداناً آیا فرق نیست آیا هر کسی بخواهد فعالیت سیاسی داشته باشد حتماً باید حاکم باشد و اگر حاکم نباشد نمی‎تواند فعالیت سیاسی بکند؟احزاب میتوانند فعالیت سیاسی بکنند طبق آن اصلی که در قانون اساسی پیش بینی شده و هیچ لزومی هم ندارد که حتماً در موضع حاکمیت باشند تا بتوانند فعالیت سیاسی بکنند. میتوانند بدون آن فعالیتهای خودشان را انجام بدهند.
مسأله دیگر این است که برادران توجه دارند که نظام ما و جامعه ما یک نظام متکی بر احزاب نیست این بازیها مال غرب و شرق است آنجاهائی که میأیند یک انقلاب را یک حرکت را احزاب شکل میدهند، رهبری می‎کنند، می‎پزند به یک جائی میرسانند و بعداً در یک وقت مناسبی هم البته حکومتش را می‎کنند. اما در این جامعه شما ببینید واقعاً چه تعداد از اعضای جامعه ما عضو احزاب هستند که ما حالا بیائیم، اگر یک چیزی که اکثریت قاطع ملت واجد آن هستند و عضو هیچگونه تشکیلاتی نیستند، این را بخواهیم در قانون به اصطلاح قید بکنیم این سرو صدای ما بالا برود که این چه شد و چه نشد. ما در همین کشور داریم انتقاد می‎کنیم به کشورهائی که نظیر بلوک شرق با یک دارو دسته دو میلیونی گاهی سرنوشت چند صد میلیون انسان را در دست گرفته‎اند و میگوئیم این ظلم است، خوب اگر این انتقاد در آنچاها هست، در اینجا هم هست. در نظام جمهوری اسلامی واقعاً مبنائی نبوده که مردم اعضای احزاب باشند و بگوئیم خوب این حزب این قدر عضو دارد، این قدر جمهیت دارد(رئیس- وقتتان تمام است) حقش هست که این چیز را داشته باشد اگر اجازه بدهید.
رئیس- نه دیگر بس است و موارد تکراری است دیگر من بیش از 5 دقیقه اجازه نمیدهم موافق و مخالف صحبت بکنند، مراعات اختصار را هم بکنید.
هجرتی- آقای هاشمی! من اخطار قانون اساسی دارم.
رئیس- همان اخطار قبلی است.
هجرتی – نه ، حاج آقا! یک چیز دیگر است.
رئیس- بفرمائید.
هجرتی- بسم الله الرحمن الرحیم. برادرها عنایت بفرمایند یک بار در آن شرایط سنی وقتی صحبت شد، استناد به اصل 115 شد که شرایط را در قانون اساسی به طور سریع اشاره کرده. من میخواهم عرض کنم در اصل 26 باز هم قانون اساسی احزاب را قبلاً پیش بینی کرده. اگر قرار بود در همین قانون اساسی پیش بینی می‎کردند که یکی از شرایط کسی که میخواهد کاندیدای ریاست جمهوری بشود، بایستی عضو هیچیک از جمعیتها و احزاب نباشد وچون که این را قبلاً در خود مجلس خبرگان مشروحات و گفتار و همه این مسائل بوده اصل 26 ابتدا است و 115 پس از آن این قانون تصویب شده و هیچ جا هم تصریح نشده که حزو احزاب یا دستجات یا جمعیتها نباشند بنابراین من مخالف قانون اساسی ممیدانم و نیازبه طرح هم درمجلس ندارد.
رئیس- همان اخطار قبلی است یعنی آن اخطاری است که در موردسن داشتیم بفرمائید.
منشی- آقای موحدی مخالف.
موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. مطالب در رابطه با پیشنهاد آقای غفاری فکر می‎کنم تا حدود زیادی مطرح شد و من در اینجا لازم است که به نکته‎ای اشاره بکنم و آن این که فرقی هست بین ریاست جمهوری و بین وزارت اطلاعات یا هر وزارتخانه دیگر شما به قانون اساسی که مراجعه می‎کنید در باره وزراء هیچ شرطی از شرایط راذکر نکردند. یعنی آزاد گذاشتند حالا چه جزء احزاب باشد، یا نباشد البته ممکن است قانون فرض کنید. بعداً بتواند شرایط برای آن ذکر بکند ولی در رابه با ریاست جمهوری می‎بینیم که در قانون اساسی اصل 115 آن را که لازم می‎شمرده‎اند که برای یک فرد شایسته و با صلاحیت برای ریاست جمهوری ذکر کنند، در اصل 115 ذکر کرده‎اند و من تعجبم از آقایانی است که در بند 10 برای حذفش برای خاطر همان به اصطلاح از 115 پیشنهاد دادند و چه قدر هم از این طرف و آن طرف آمدند تاخطار دادند و تقریباً شاید همان تیپ برادرها در مجلس می‎بینم که باز همن مسئله را پافشاری می‎کنند که مثلاً با اینکه مغایر با همان مطلب قبلی هست می‎گویند که باید عضو حزبی یاچیزی نباشد با اینکه در قانون اساسی یک چنین مسأله‎ای ذکر نشده.
اما وزارت اطلاعات من یادم هست ما چون در دوره قبل، قانون تشکلی وزارت اطلاعات نوشته میشد ووقتی که در مجلس مطرح شد آمدند نقل کردند از قول حضرت امام که حضرت امام نظرشان این هست که وزیر اطلاعات عضو حزب و جمهیت خاصی مانند فرماندهان مثلاً ارتش و سپاه یا کسانی که در ارتش و سپاه و نیروهای مسلح هستند، این هم باید عضو حزب و جمعیتی نباشد. این است که روی این اساس مجلس به خاطر احترام به نظر مبارک امام که از. منبع موثقی برای مجلس نقل شد، آمد این رأی راداد یعنی آن مسأله یک امر ولوی و ولایتی بود نه یک امر مربوط به قانون اساسی. واما اینکه برادر عزیز ما فرمودند که نظام ما متکی بر احزاب نیست، این بازی ها ما غرب و شرق است. من باید عرض بکنم که جناب آقای میرزائی خود ریاست جمهوری اصلاً در کحای اسلام آمده. ریاست جمهوری هم عرض میشود که شاید مال 100 سال اخیر مثلاً باشد. حالا این هم ممکن است بازیهای غرب و شرق باشد. این چه فرمایشی است که شما یک مسأله‎ای که در قانون اساسی آمده، شرایط رئیس جمهوربعد هم اصل آزادی احزاب در اصل 26 قانون اساسی ذکر شده و بعد در همین جا در ذیل اصل 26 صریحاً میگوید هیچکس را شما نمیتوانید ملزم بکنید در یکحزبی وارد بشود یا نشود شما اینجا آمدید و میخواهید به یک سژطریقی این الزام را به اصطلاح از طریق قانون اعمال کنید و این غلط است و این خلاف قانون اساسی است.
 واما من یک نکته‎ای دیگر میخواهم عرض کنم برادران نمایندگان محترم و خواهران نماینده ببینید اگر کسی بخواهد واقعاً وابسته بهیک جریان خاصی باشد، این سرش درد نمی‎کند که بیاید برود مثلاً در یک حزبی که این حزب مرامنامه دارد، اساسنامه دارد، شرایط دارد، پروانه دارد، رسمیت دارد مشخص است برای مردم علنی است بیاید برود وابستگی آن جوری اعمال بکند وقتی که طبق معیارهای اسلامی و قانونی یک جزبی رسمی است و قانونی است وشرعی استو آمده فعالیت کرده مردم هم باتوجه به اینکه این عضو این حزب بوده اورا شناختند و مورد اعتماد مردم بوده و رأی دادند شما این را می‎گوئیدنتواند رییس جمهور بشود ولی از آن طرف آیا یکچنین پیشنهادی موجب نمیشودکسانی که هم اکنون کسانی که بسیارند در جریان هاو باندهای ناشناخته، می‎بینیم وجود دارند و اینها بسیار بدتر از هر حزب قانونی عمل می‎کنند، این جور افراد که شما دارید به اصطلاح در قانون شرط می‎کنید که عضو حزب و دارو دسته خاصی نباشد( رئیس- وقتتان تمام است) ولی عضو باند خاصی است که از هر حزبی بدتر است. اینجا است که مانیائیم در مملکت بخوایم که فعالیتهای تشکیلاتی که اسلامی است و قانونی است، اینهارا منع بکنیم و بعد مملکت را بریزیم در بی‎خطی یا باندبازی که بسیار خطرناک تر است.
منشی- آقای حمیدی موافق.
حمیدی- بسم الله الرحمن الرحیم. عن امیرالمؤمنین علیه السلام«انظر الی ما قال ولا تنظر الی من قال» یک مسأله‎ای که ما باید همیشه به آن توجه کنیم، توجه به حقیقت و توجه به ضوابط است نه به مسائل حاشیه و روابط، و ماذهنمان را خالی بکنیم که الان امروز حزبی مورد قبول داریم ودر رأس آن افرادی مورد اعتماد، چه بسا اگر این افرادی هم که مطرح هستند الان من به آن افرادی که مورد اعتماد حزب مقبولند رأی بدهم. ما کاری با این نداریم قانون را ما هیچوقت برای یک زمان خاص نمی‎نویسیم در وقتی هم که مسأله وزارت اطلاعات اینجا
مطرح بود، بنده‎ این مطلب را عرض کردم عرض کردم اگر احزاب همیشه سرانش و همه افرادش و همه اعضایش، مثل افراد سرای آن گل سرسبد باشند، سمعاً و طاعتة، تشکیلات لازم است، مفید است، آثار بیار خوبی دارد ،‌یک کشور مترقی احتیاج به تشکیلات دارد اما چشممان را هم نمیتوانیم ازواقعیت ها بپوشیم که وقتی گوشه وکنارها میرویم، می بینیم روابط بر ضوابط آن چنان ترجیح پیدا می کند که بهترین شخصیتهای علمی را لگذ مال می‎کند. این قابل انکار نیست.
بنابراین ما چون قانون را برای یک زمان خاص و مقطع خاص نمی‎نویسیم و نظر به افراد خاص نداریم مثل اینکه الان هم که بنده صحبت می‎کنم هیچ در این فکر نیستم که، پیشنهاد دهنده این چه کسی هست و چه هست و چه جریانی هست. این حقیقت یک واقعیت است. امام بزرگوار نسبت به دولت موقت فرمودند؟« خارج از مسایل حزبی، کارهای مملکت را عهده دار بشوند»در موردوزارت اطلاعات، اعضایش که همین اخیراً خدمتشان بودم فرمودند،« خارج از این مسائل باشد» برادر ها گفتند در قانون اساسی آمده. برادرها اگر اصل115 را که شما استناد می‎کنید، شرایط فقط همین ها باشد پس این شرایط دیگریهم که شما در این قانون آورده‎اید اینها خلاف قانون اساسی است. چون در قانون اساسی نیست. مثلاً این بند هشتم دارد:«سلامت جسمی در حد برخورداری از نعمت بینائی و شنوائی و گویائی و توانائی در حد ایفای وظایف ریاست جمهوری» پس این هم باید بگوئید خلاف قانون اساسی است برای اینکه در اصل 115 نیامده. هر گه که در آنگا نیامده دلیل براین نیست که مخالف قانون اساسی است. نه اصل از آن ساکت است شما در این قانون صلاح میدائوید به مروز زمان، ممکن است در آینده مطالب دیگر هم بیاورید، برادر عزیزمان فرمودند که ممکن است این را به بی خطی بکشد، و به بی تفاوتی بکشد و اشخاصی که ممکن است وارد جریانها باشند خوب این ملتی که آگاه است، این ملتی که بصیر است، این ملتی که شهید داده این ملتی که هشیار است. این مسائل را هم بعداً کنترل می‎کند. این جهت نگرانی ندارد. خوشبختانه در جامعه ما آن اندازه از آگاهی هست که این مسائل پیش نیاید.
بنابراین باز تأکید میکنم نه برای امروز، برای اینکه این قانون برای سالها و مدت ها و زمان هاو دوره‎ها می‎ماند. اگر بخوایم مسأله‎ای پیدا نشود، شما خودتان در انتخابات مجلس شورای اسلامی چه بسا ناظر بودید که چه مسائلی در بعضی از جاها رخ داد. و من شکایتی کردم به دبیرخانه . به شورای داوری حزب جمهوری، این مسائل را باید رسیدگی بشود بنابراین، اگر ماقید بکنیم این قید را هیچ محضوری پیش نمی‎آید و شما بدانید آن شخصیت مقبول به آن حزب، باز هم مقبول است والسلام علیکم و رحمتهالله. (احسنت- احسنت)
رئیس- آقای علوی بفرمائید.
علوی(مخبر کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم. شرط عدم عضویت کاندیدای ریاست جمهوری در یک حزب یا تشکیلات اگر چنانچه جدائی‎اش از یک تشکیلات صرفاً از عنوان تشکیلات جدا بشود، و یک بریدگی ظاهری باشد، چه فایده‎ای دارد وقتی تفکر همان تفکر باشد، پیوند و ارتباط همان ارتباط باشد ولی از نظر آنان، انصراف بکند من عضویت در فلان حزب منصرف هستم. اگر از ذات تشکیلات باشد اولاً چه تضمینی داریم که این ذات تشکیلات واقعاً بریدگی به وجود بیاید. ثانیاً تا زمانی که در بافت فکری فرد تغییر به وجود نیاید بریدگی عملاً به وجود نمی‎آید و بعدما از چه نوع تشکیلات می‎گوئیم که اعلام انصراف بکند؟ از عضویت. چون ما در حال حاضر واقعیت جامعه را ووقتی واقعیت بیرونی را نگاه می‎کنیم می‎بینیم که دو نمونه تشکیلات وجود دارد؟ یک تشکیلات با نام و نشان که تابلو دارد، رسماً دفتر و دستگی دارد و یک سلسله تشکیلات هائی که نام و نشانی ندارند که طبعاً اینها خطرشان برای مردم بیشتر است. آن کسانی که عضو تشکیلات بانام و نشان هستند عرض کنم آنها اعلام انصراف بکنند، و از عضویت در آن حزب و از آن تشکیلات جدا بشوند و کسانی که عضو یک تشکیلات بی نام و نشان هستند، اینها بمانند؟ و بعد زمانی که مامحروم می‎کنیم اعضای تشکل ها را و می‎گوئیم آقا کسانی که عضو یک تشکل هستند، امروز که می‎گوئئم ریاست جمهوری ، روز قبل هم چیز دیگری گفتیم، فردا هم میگوئیم نمایندگی مجلس، پس فردا فلان است، خلاصه میرسد به آنگائی که گفته بشود آقا کسی که میخواهد دفتر چه خوار بار بگیرد باید از عضویت در تشکیلات و احزاب اعلام انصراف بکند و از عضویتشان منصرف بشود وقتی ما به اینجا برسانیم آیا خودش این تشویق نیست که کسی به دنبال یک تشکیلات با نام و نشان نرود، بروند سراغ یک سلسله تشکیلات بی نام و نشان که احتمال انحراف آنها بسیار قوی تر است و خطرشان بسیار شدیدتر برادرمان جناب آقای موحدی فرمودند که اینها بازی های شرق و غرب است،‌به فرض هم بازی های شرق و غرب باشد. برادر، هم با نام و نشانیش و هم بی نام و نشانش، هردو بازی های شرق است مضافاً براینکه بالاخره یک اصل قانون اساسی ما به آن سوگند یاد کرده‎ایم. اسلی که قانون اساسی آن را پذیرفته و ما به آن سوگند یاد کرده‎ایم. درست نیست که چیزی را که قانون اساسیپذیرفته و ما باین طور باآن برخورد بکنیم که اینها بازیهای شرق و غرب است جاج آقا حمیدی فرمودند که اگر چنانچه تمام افراد یک تشکیلات مثل سرانش بودند، بسیار خوب، این درست دقیقاً مطلب میرود سر یک تشکیلات خاصی که ایشان عنایت داشتند و آنان هم فرمودند. اینجا بحث سر این نیست که این تشکیلات خاص بماند یا نماند، بماند چون سران آن خوبند، نماند چون افراش خوب نیستند. بحث سر این است که سران اینها که شما به خوبی آنها اعتراف دارید، آیا میتوانند باز عنوان تشکیلاتی خودشان راباعضویت در تشکیلات آیا میتوانند نامزد ریاست حمهوری بشوندیاخیر؟ بحث سر این است نه اینکه سر یک تشکیلات است علیهذا ما دلیل متقنی که یا عضو تشکیلات بودن گناه باشد یا جرم باشد، یا خلاف باشد یا جیزی باشد یا خلاف قانون اساسی باشد، نداریم و بنابراین وقتی که این را نداریم؟ هیچ دلیل براین نمیشود که کشی صرفاً به خاطر عضویت در تشکیلات یگ جزب با نام  نشان از انتخابات محرومش بکنیم و سوقش بدهیم به سوی یک دسته بندیهای بی نام و نشان والسلام.
منشی- دولت.
معزی(معاون پارلمانی وزارت کشور)- برادرمان جناب آقای میرزائی به حرف من استناد کردند در رابطه با پس از تنفیذ و بنابراین با این عنوان که شرط کنیم.«در هنگام کاندیدا شدن که عضو حزب نباشد». من میخواهم عرض بکنم که مجلس محترم، پس از تنفیذ اگر شرط می‎کردیم که باید استعفاء بدهد، نپذیرفتند براساس اینکه مغایر با قانون اساسی بود. آیا واقعاً بینی و بین الله پس از تنفیز و قبل از تنفیذ، مغایر با قانون اساسی نیست؟ این جه فرقی می‎:ند، پس از تنفیذ و قبل از تنفیذ درهنگامی که کسی میخواهد بیاید کاندیدا بشود، طبق اصل 26 قانون اساسی مانمیتوانیم از عضویت در حزب منعش بکنیم این چه تفاوتی بین پس از تنفیذ و قبل از تنفیذ هست؟
مسأله دیگری که من میخواهم خدمت برادران وخواهران عرض بکنماین است که کانالهای عبور برای رسیدم به ریاست جمهوری، بسیار دقیق و ظریف و بسیار عمیق و پیچیده هست به این سادگی نیست که فکر بکنیم که یک فردی عضو یک تشکیلات اگر بود سریع آن تشکیلات میتواند او را رئیس جمهور بکند. ما این شرایطی که برای رئیس جمهور در قانون اساسی داریم که مدیری باشد، مدبرباشد،‌رجل و رجل سیاسی باشد، رجل مذهبی باشد، رجل هم یعنی مرد نام دار باشد، و نام آور باشد از نظرعلمی و از نظر سیاسی وواقعاً متقی و معتقد باشد.این یک چنین فردی را که صلاحیت او راهم شورای نگهبان می‎آید تأیید می‎کند، اگر واقعاً عضو حزبی بود، این معنایش این نیست که ما فقط و فقط نسبت به اینکه عضو حزب نباشد، جسیاسیت داریم این معنایش این نیست که واقعاً میخواهیم بگوئیم تشکیلات سیاسی در جامعه اصلاً وچود نداشته باشد و بنابراین وقتی که برادرمان جناب آقای حمیدی فرمودند مردم بیدارند، مردم هشیارند نمیتوانند افراد بی تفاوت بیایند کاندیدا بشوند. من این طرف قضیه را عرض می‎کنم جناب آقای حمیدی اگر مردم بیدارند، اگر مردم هشیارند یک فردی که عضو حزب هست اگر صلاحیت ندارد، انتخابش نمی کنند بعضی از افرادی که اگر در برخی از دستگاهها، برخی از به اصلاح تشکیلات بودند که صلاحیت نداشتند اینها که نمی خواستند به مقاماتی نائل بشوند تا مردم نسبت به آنها حساسیتشان را نشان بدهند کسی که میخواهد در این مملکت رئیس جمهور بشود. اگر مردم را مابیدار میدانیم، اگر مردم را هشیار میدانیم، اگر مرم را ما آگاه میدانیم، طرف صلاحیت نداشته باشد مردم به او رأی نمیدهند .
ودیگر اینکه من میخواهم عرض بکنم آیا واقعاً بینی و بین الله اگر فقط حساسیت روی عضویت حزب باشد و ما به آن تعهدات درونی و تقوای باطن و پروا. پیشه گی ها ایمان داشته باشیم آیا بایک ورقه استفائ‌نمیتواند طرف که عضو یک تشکیلات است، یک ورقه استعفاء بدهد و بیاید و بعد هم از دورانی که عضویت ظاهری و صوری هم داشت، بیشترهم فعالیت بکند ما اینجا وادار
به دو روئی کردن و منافقانه برخورد کردن نمیکنیم مسائل را؟ ما چرا مخالفت با قانون اساسی بکنیم. قانون اساسی میگوید:«احزاب و تشکیلات سیاسی میتواند بیایند فغالیت بکنند» اکر واقعاً یک فردی که عضو یک تشکیلات سیاسی است که تشکیلاتش قانونی و رسمی است و موافق با قانون اساسی است موافق با قانون احزاب تصویب شده این مجلس است، این مجلسی که این قدر اصرار دارد قانون تاحزاب را پیایده کند، به قانون احزاب عمل بشود، (رئیس- وقتتان تمام شد) این فرد اگر واقعاً صلاحیت داشت، آمد کاندیدا شد، چه به اصطلاح میتوانند مضر باشد، با آن تعهد و تقوائی که در او سراغ داریم و سوگندی که میخورد و مواظبتی هم که مردم بیدار و هشیار ما دارند، نمونه‎اش را در جریان بنی صدری که ادعا میگرد من عضو هیچ تشکیلات نیستم آن دفتر آن چنانی نامرئی را هم داشت که از هر حزبی خطرناکتر بود و مردم وقتی دیدند آن جوری دارد فعالیت میکند مردم او را کنار کذاشتند و السلام.
رئیس- بسیار خوب، پیشنهاد آقای میرزائی را مطرح میکنیم پیشنهادشان چه هست؟
منشی- خودشان متن پیشنهادشان را بخوانند.
رئیس- آقای میرزائی عبارت پیشنهادتان را بخوانید.
میززائی- عبارت پیشنهادم این است:«عضو هیچ حزب و گروه و دسته خاصی نباشد».
رئیس- خیلی خوب. 186 نفر حضور دارند موافقان بااین پیشنهاد قیام بفرمایند.(عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید.
منشی- دیگر در این ماده پیشنهادی نداریم.
رئیس- این ماده چند است؟
منشی- ماده 35 است.
رزاقی- قید ایرانی الاصل که از قانون اساسی گرفته شده است ابهام دارد. منظور چی هست؟
رئیس- ایرانی الاصل را امام آن موقع تفسیر کردند حالا اینجا که ما نمیتوانیم بیشتر بگوئیم.
منشی- اینجا رجال مذهبی سیاسی است باید بین کلمه«مذهبی سیاسی» یک ویزگول بین آنها باشد وویرگول ندارد
رئیس- بلی،«مذهبی سیاسی» است باید بین این دو یک ویزگول باشد. مادة 35 را به رأی میگذاریم…
خلخالی- آقای هاشمی! من یک پیشنهاد در کمیسیون داده‎ام.
رئیس- پیشنهادشان چیست.
منشی- ایشان پیشنهاد کرده اند که در مادة 35 در بند4،«مدیر و مدبر پیش مردم باشد و یا اینکه 7 نفر به تعیین مجلس مشخص این موضوع باشد»
رئیس- این را نمیشود. از پیشنهادتان منصرف بشوید به احترام شما چیزی نمیگوئیم 186 نفر حضور دارند…
خلخالی- آقای هاشمی! میخواهم که مطرح بکنید به کمیسیون هم داده‎ام.
رئیس- نه ، نمیخواهد مطرح بکنید، چیزی اضافه نمیکند.
خلخالی- منظور من از مدیر و مدبر را میحواهم بگویم.
رئیس- اصلاً مدیر و مدبر یعنی همان یعنی عرفی دیگر. معنای عرقی‎اش یعنی پیش مردم دیگر… جیزی اضافه نمیشود.
رئیس- شمانترسید خیلی، شما مدیر و مدبر هستید، 186 نفر حضور دارند موافقان با مادة 35 قیام بفرمایند(اکثربرخاستند) تصویب شد ماده 36 قرائت شود.
ماده 36- انتخاب کنندگان باید دارای شرایط ذیل باشند:
1- تابعیت کشور چمهوری اسلامی ایران.
2- ورود به سن 16 سالگی.
3- عدم جنون.
رئیس- کسی در این ماده پیشنهادی دارد؟
روحانی- آقای هاشمی! من در مورد بند3 «عدم جنون» پیشنهاد دارم.
رئیس- «عدم جنون» یعنی همان عاقل و بالغ باشد و اینها است چیزدیگری که نیست.یکی از نمایندگان- سن 16 سالگی بعنی چه؟
رئیس- سن 16 سالگی یعنی بلوغ.«عدم جنون » هم یعنی «عاقل»
هادی غفاری- این جزو شرایط عادی است.
رئیس- به هر حال پیشنهاد جدید نمی‎‏پذیریم.
رزاقی- اصلاح عبارتی است که عاقل باشد.
رئیس- حالا چرا کمیسیون این کلمه«عاقل» را تبدیل کردید به «عدم جنون»؟
موحدی ساوجی-معلوم است که در رابطه با عاقل بودن «عقل» مراتب مختلفی دارد: اما حداقلش این است که فرد باید که دارای اختلال روانی نباشد. اگر دارای…
رئیس- الجنون و فنون هم که از قدیم گفته اند.
دهقان – خود جنون هم مراتبی دارد
رئیس- 186 نفر حضور دارند موافقان با مادة 36 قیام بفرمایند(اکثربرخاستند)تصویب شد مادة 37 قرائت شود/
ماده37- اشخاص زیر از داوطلب شدن ریاست جمهوری محرومند:
1- کسانی که در جهت تحکیم مبانی رژیم سابق، نقش مؤثر و فعال داشته اند.
2- ملاکین بزرگ که زمینهای موات را به نام خود ثبت داده اند.
3- وابستگان تشکیلاتی به احزاب. سازمانها و گروههائی که غیر قانونی بودن آنها، از طرف مقامات صالحه اعلام شده است.
4- کسانی که به جرم اقدام عیله جمهوری اسلامی ایران محکوم شده اند.
5- محکومین به ارتداد به حکم محاکم صالحه قضائی
6- مشهورین به فساد و متجاهرین به فسق
7- محکومین به حدود شرعی، مگر آنکه توبه آنان ثابت شده باشد.
8- معتادین به مواد مخدر./
9- محجورین و کسانی که به حکم دادگاه مشمول اصل چهل و نهم قانون اساسی باشند.
تبصره- اعضای هیأت دولت، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای عالی شورای قضائی و شورای نگهبان، در صورتی میتوانند داوطلب شوند که قبل از ثبت نام از سمت خود استعفا نموده و در آن سمت شاغل نباشند.
رئیس- پیشنهاد دارد؟
منشی- بلی، آقای علوی‎تبار پیشنهاد کرده اند که بند 7 حذف بشود یعنی قسمت آخرش حالا توضیح بدهند.
علوی تبار- بسم الله الرحمن الرحیم. در این بند 7 قسمت اولش بسیار واجب است که محکومیت داشته باشند از نظر شرعی و حدودی مثلا برای آنها اجرا بشود که این اشخاص صالح نیستند برای اداره مملکت اسلامی
اما قسمت دوم، قسمت اول را تقریباً ضعیف کرده درست است توبه در اسلام یک رکن بسیار مهمی از اصلاح فرجام است. اما ثبوتش چه جوری می خواهد ثابت بشود؟ هر چه ما الان کشیدیم، ضررهائی به جمهوری اسلامی خورده از همین قسمت دوم این بند است. آمدند با چه دردسرهائی منافقین را شما خودتان دیدید که علیه جمهوری اسلامی چه کارهائی کردند، گرفتند آنجا نگهداشتند، بعد با یک کارهای ظاهر سازی و تظاهر خودشان را طوری جلوه دادند که اینها جزو توابین هستند و توبه تصوح کرده اند و از این مسائل آمدند همان هائی که باز به جرم تبانی علیه جمهوری اسلامی به زندان افتاده بودند، همان ها از زندان آمدند بیرون و آن بلاها را به سر جمهوری اسلامی آوردند که هنوز مسائلش خشک نشده. حالا درست است که اینجا اگر کسی توبه بکند از نظر اجتماع باید منفور نباشد اما دیگر نه تا آن اندازه ای که بیایند سرنوشت یک جامعه اسلامی را به دست یک چنین شخصی بدهند. توبه گرگ مرگ است همین چیزهااست. به نظرم این قسمت دومش چون قابل ثبوت نیست، حذف بشود،اما قسمت اول به همان قانونیت سر جای خودش محفوظ بماند.
منشی- مخالف؟(اظهاری نشد) مخالف ندارد.
رئیس- چون مخالف ندارد، موافق هم صحبت نمیکند کمیسون توضیح بدهد.
(در این هنگام آقای هاشمی جلسه را ترک کردند و آقای محمد یزدی ریاست جلسه را به عهده گرفتند)
علوی(مخبر کمیسیون»)- بسم الله الرحمن الرحیم، عرض کنم ما قصد نداریم
که دفاع بکنیم به اصطلاح آنچه که در اینجاتصویب شده است فقط توضیحی را خواستیم خدمت برادران وخواهران نماینده بدهیم. در قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی این بند به صورت محکومین به حدود شرعی ذکر شد. شورای محترم نگهبان عنوان کردند کسی که حد خورده و مجازات شده دیگر معنا ندارد اورا محروم کنیم مگر اینکه توبه نکند لذا است که این قید را آوردیم«مگر اینکه توبه آنان ثابت شده باشد» آنوقت اجازه فرمودند که بالاخره این بند به این صورت باشد با توجه به اینکه در قانون اساسی برای رئیس جمهور عنوان«حسن سابقه» ذکر شده امگان این هست که شورای نگهبان باحذف این موافقت بکند که در این صورت کمیسیون هم نسبت به این نظر موافق خواهد داشت والسلام.
موحدی ساوجی- آقا من اخطار قانون اساسی دارم.
نایب رئیس- بفرمائید.
موحدی ساوجی- طبق اصل 115 یکی از شرایطی که صریحاً برای رئیس جمهور ذکر شده دارای حسن سابقه بودن است و لذا در مادة قبلی ملاحظه میفرمائید که بند 5 ماده قبل که مجلس تصویب کرد همان به اصطلاح که در قانون اساسی ذکر شده بود«دارای حسن سابقه»به همان صورت. در بند5 مادة قبلی هم آمده است بنابراین اگر کسی حد شرعی خورده باشد و بعد توبه کند خوب از این جهت که دیگر عذاب اخروی ندارد و یا ممکن است از جهات دیگر درست باشد اما قانون اساسی یک چنین کسی که سابقه خوبی ندارد و حد خورده است این را شایسته برای رئیس جمهوری نمیداند.
موحدی –مخالف نبود یعنی مقصود اینست که میتوانیم ابقاء کنیم.
یکی از نمایندگان- این مخالفت بود./
نایب رئیس- درست میگویند اگر چیزی باشد که مخالف قانون اساسی هست شورای نگهبان مشخص میکند دولت هم نظر خاصی ندارد متن پیشنهاد را مشخص کنید.
منشی- پیشنهاد آقای علوی تبار این است که بند 7 که عبارت است «از محکومین به حدود شرعی مگر آنکه توبة آنان ثابت شده باشد» پیشنهاد کردند این جملة(مگر آنکه توبة آنان ثابت شده باشد) حذف بشود.
نایب رئیس- 180نفر حضور دارند موافقان باحذف این جمله که مشخص شده قیام بفرمایند(اکثربرخاستند)تصویب شد پیشنهاد بعد قرائت شود.
منشی- پیشنهاد دیگری هست دربارة تبصرة این ماده از آقایان فؤاد کریمی، محمد علی عربی، موحدی ساوجی، محمد صالح طاهری، مهدی مهدوی، یحیی سلطانی، صادق خلخالی، عبدالله نوری که پیشنهاد حذف تبصره این مادة 37 هست.
نایب رئیس- یکی از پیشنهاد دهندگان توضیح بدهند.
بیات(منشی)- آقای فؤاد کریمی توضیح بدهند.
فؤاد کریمی- بسم الله الرحمن الرحیم. قانون اساسی شرایطی را برای انتخاب شوندگان گذاشته است ما میتوانیم بگوئیم شرایطی اگر مغایر باشرایط قانون اساسی باشد این نباید باشد. ولی اینکه بگوئیم نمایندگان مجلس نمیتوانند کاندیدا بشوند یا وزراء‌یا اعضاء محترم شورای نگهبان حق ندارند کاندیدای ریاست جمهوری بشوند مگر اینکه استعفا بدهند و در آن پست خودشان شاغل نباشند. این چیزی است اضافی بر آن چیزی که قانون اساسی گفته است یعنی خارج شدن از چهار چوب و محدوده‎ای که قانون اساسی گفته است و از بین بردن حق مسلم قانونی که نمایندگان مجلس ووزراء و غیره دارند. قانون اساسی می‎گ.ید همة مردم از نظر حقوق مساوی هستند. اگر همة مردم از نظر حقوق مساویند آن نمایندة مجلس هم با دیگران مساوی است دیگران میتوانند کاندیدای ریاست جمهوری بشوند نمایندة مجلس هم حق دارد کاندیدای ریاست جمهوری بشود. و ممنوع کردن نمایندة مجلس و ممنوع کردن اعضاء شورای عالی قضائی و ممنوع کردن اعضاء شورای نگهبان از کاندیدا شدن این مغایر قانون اساسی است، اگر استدلال این است که ممکن است این افراد از موقعیت اجتماعی خودشان استفاده کنند اگر استدلال بشود که نمایندگان مجلس ممکن است از موقعیت خودشان برای انتخاب شدن استفاده بکنند، بهره برداری بکنند یک نمایندة مجلس، نماینده یک حوزه انتخابیه است حداکثربتواند آراء یک حوزة انتخابیه را به خودش اختصاص بدهد . ولیکن خود شخص رئیس جمهور که موقعیت او در سراسر کشور است، موقعیت او بیشتر ازیک نماینده است. از نظر امگاناتی که آقای رئیس جمهور دارد میتواند به عنوان مجری در سراسر مملکت بگررد. میتواند در دستگاههای اجزائی نفوذ کند چون که قدرت دارد یک عضو اجرائی است در صورتی که یک نماینده مجلس عضور دستگاه اجرائی نیست. اگر به این دلیل نمایندة مجلس و عضو شورای نگهبان رااین قانون میخواهد ازانتخاب شدن محروم کند به این دلیل که ممکن است از موقعیت خودش استفاده بکند رئیس جمهور، موقعیتش خیلی ازاو قویتر است پس آن هم باید استعفا بدهد. معاون نخست وزیر و یا یک استاندار هم این موقعیت را دارد. پس، نمیشود استدلال کرد که نماینده مجلس موقعیت دارد. به دلیل اینکه خود رئیس جمهور که یک بار انتخاب شده برای بار دوم هم میتواند انتخاب بشود و موقعیت هم بیشتر از نمایندگان مجلس دارد بنابراین ما این حق را به عنوان اینکه یک نمایندة مجلس یا وزراء بتوانند کاندیدا بشوند اگر شرایط وضوابطش را داشته باشند از نمایندة مجلس هیچ وقت سلب نکینم. شکی نیست که نمایندة‌ مجلس اگر رأی بیاورد و رئیس جمهور بشود یا رئیس جمهور شدن باید از نمایندگی مجلس استعفا بدهد. ولی قبل ازرئیس جمهور شدن و قبل ازآنکه نماتیندة مجلس هنوز رئیس جمهور نیست کاندیداتوری ریاست جمهوری با عنوان نمایندگی مجلس منافاتی ندارد.اگر رئیس جمهور شدآن وقت منافات پیدا میکند و در آنصورت باید استعفا بدهد. بنابراین نباید قصاص قبل از جنایت کرد. قبل از اینکه شخص رئیس جمهور بشود بگوئیم که البته عذر میخواهم این قیاس مع الفارق بود ولیکن در مثل مناقشه نیست.
منشی- آقای موسوی تبریزی مخالف
سید ابوالفضل موسوی تبریزی- بسم الله الرحمن الرحیم. من نظر برادران و خواهران محترم نماینده را جلب میکنم به مصوبه‎ای که در رابطه با دوره دوم مجلس شورای اسلامی بوده است. این دو تاایرادی که برادرمان آقای فواد کریمی نمودند. هر دو تای آنها در آنجا بوده است. و حال اینکه ایراد نشده و صحیح هم شد و شورای نگهبان هم به آن اشکال نکرد./ آنجا ما در انتخابات دورة دوم مجلس شورای اسلامی شرط کردیم که امام جمعه نباید باشد اگر کسی بخواهد امام جمعه باشد باحفظ سمت امام جمعه نمیتواند کاندیدا باشد.این یک شرط اضافی بود برای افرادی که با در نظر گرفتن اصل 22 قانون اساسی که مردم در مقابل قانون یکسان هستند و حق اجتماعی، حق حیات، حق همه چیز دارند. ما گفتیم که شرطش این است که امام جمعه نباشد. این کحایش خلاف قانون اساسی بود؟ گفتیم اگر هر کس بخواهد ازائمه جمعه کاندیدا باشد برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی باید ازامامت جمعه بودن استعفا بدهد. اینچا هم میگوئیم اگر کسی بخواهد رئیس جمهور باشد باید از آن مقاماتی که دارد استعفا بدهد. پس این خلاف قانون اساسی نیست. آن اشکالی که برادرمان گفتند که اگر قرار باشداستفاده از مقام بشود. ریاست جمهوری که الان هست آنمقامش را میتواند استفاده بکند ما در دورة دوم مجلس شورای اسلامی قانون انتخابات را که تصویب میکردیم همین نماینده های فغلی که حدود 120 نفر از دورة قبل هستند آنجاچرانگفتیم که نماینده هم باید استعفا بدهد و حال آنکه بالاترین و بزرگترین قدرت در دست نماینده بوده است. آنجا برای نمایندگی دورة دوم، کاندیدا شده بود ولی نگفتیم شرطش اینست که باید از نمایندگی استعفا بدهد. برای اینکه اگر میخواستند از نمایندگی دورة اول استعفا بدهند مجلس از کار می‎افتاد. بهمین جهت گفتیم امام جمعه نبایدباشد ولی اگر نماینده فعلا باشد عبیی ندارد آنجا تکیه بر شرف نماینده شد، تکیه بر تقوی نماینده شد. تکیه بر اعتبار عمومی نماینده شد. این چه استدلالی است که بگوئیم رئیس جمهور با اینکه رئیس جمهور است چرا نمی‎گوئیم باید از آنجا استعفا بدهد شما در دورهة اول، خوشبختانه برادرمان آقای فواد کریمی هم آنجا بودند مصوبه قبلی شما در باره نمایندگان دوره دوم چه بود؟ آنچا شرط نکردید که نماینده نباید باشد. برای اینکه قوام کار با این هست اگر رئیس جمهور هم بخواهد از ریاست جمهوری استعفا بدهد معنایش این است که بی رئیس جمهور باشد با اینکه این خود خلاف قانون است. پس بنابراین لم تبصره این است هر چیزی که احتمال شائبه این هست. گر چه کاندیداهائی که بعداز تأیید شورای نگهبان صلاحیت آنها را، ما این احتمال را نمیدهیم هر کسی که به اصطلاح کاندیدا شد و شورای نگهبان صلاحیتش راتأییدکرد این احتمال را به آن نمی‎دهیم اما اگر شائبه باشد می‎گوئیم این رقم قدرتها را نداشته باشد. که فردا مثلاُ یک کسی بلند شود و بگویدنماینده از قدرت خودش استفاده کرد وزیر از مقام خودش استفاده کرد از این دستگاه اجرائی که دستش هست استفاده کرد از این جهت برای رفع این شائبه گفتند در تبصره آنهائی که از نمایندگان، وزراء از شورای عالی قضائی و شورای عالی نگهبان هر کدام ازاعضای اینها بخواهند
کاندیدا بشوند باید اول از مقامشان بروندکنار مثل ائمه جمعه که میخواستند برای دورة دوم کاندیدا بشوند باید آن تریبون و قدرت را کنار بگذارند و بعد بیایند کاندیدا بشوند.خودباشند ومردم و این واقعاً چیزی است که در دورة اول سابقه‎اش راداشتیم ونفیاً و اثباتاُ، بنابراین شرط عادلانه و تبصرْ عادلانه است که در اینجا گذاشته شده است.
منشی- آقای نوری موافق
نوری- بسم الله الرحمن الرحیم، اولا فرق بین مجلس و ریاست جمهوری مرتباً این مسأله گفته شده است ولی مثل اینکه توجه به‌آن نمیشود در رابطه با انتخابات مجلس قانون اساسی گفته است که قانون آن را مجلس معین می‎کند یعنی حد و حود قانون انخاباتی طبق قانون معین واهد شد. ولی در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری شرایط رئیس جمهور را قانون اساسی معین کرده حالا از آن استفادة حذف بشود یا نشور آن مسألة دیگری است، من استدعا میکنم که خوب است خودمان را تخلیه کنیم از شرایط موجودی که در آن هستیم ویا ببریم وضعیت خودمان را در جهار سال آیندئه و یا الان فرض را بر این بگذاریم که کاندیداها برای ریاست جمهوری در دوره آینده میخواهند جناب آقای خامنه‎ای و جناب آقای هاشمی و جناب آقای موسوی اردبیل و مثلاً جناب آقای جنتی باشند . علت اینکه می‎گوئیم سه نفر باید استفاء بدهند و آن یک نفر که ریاست جمهوری را دارد باید بماند چی هست؟ براساس این که هیچ صحیح نیست که رئیس جمهور را ما بگوئیم استعفاء بده و ما یک دوره فترت داشته باشیم که رئیس جمهوری نداشته باشیم و شورای ریاست جمهوری باشد وشای خلاف قانون اساسی هم باشد. براین اساس از این طرف میگوئیم دلیل برا ینکه یک نفر که شاغل است بیاید استعفاء بدهد چیست؟ اگر مسأله سوءاستفاده از قدرت است خدای نکرده. ما اطمینان داریم که افرادی که آن 9 شرایط قبلی را دارند و مورد تأئید شورای نگهبان قرار گرفته‎اند. چنین وضعیتی را نخواهند داشت و سؤ استفاده نخواهند کرد. اگر مسلةداشتن قدر به طور کلی است پس از آن طرف در رابطه با مقام ریاست جمهوری وقت هم مطرح است. ما آمدیم با این تبصره این کار را کردیم که افرادی که شاغلند مثلاً یک فردی وزیر است یا عضور شورای نگهبان یا عضو شورای عالی قضائی است این فرد یا باید شاغل باشد در پست خودش و کاندیدای ریاست جمهوری نشود و یااینکه اگر کاندید شد برود دنبال کارخودش و کاندیدای ریاست جمهوری نشو و یا اینکه اگر کاندید شدبرود دنبال کار خودش برود تو حوزه درسش را بخواند. برای اینکه بالاخره مملکت یک رئیس جمهور میخواهد کل کاندیداها که رئیس جمهور نمیشوند یک نفر میشود رئیس جمهور بقیه هم که مستفعی هستند بروند به امید خدا دنبال کار خودشان یعنی یک شرطی برایش گذاشتیم که هیچ دلیلی برای آن حداقل من نمی‎فهمم.
افرادی که مورد تأیید شورای نگهبان بودند و صلاحتشان از نظر دارا بودن آن 9 بند مورد تأئی قرار گرفت چه در مقدم باشند از مقام ریاست جمهوری گرفته تامقام وزارت وعضویت در شورای نگهبان هیچ تفاوتی ندارد بنابراین اگر این حذف بشود میتودند در جهت رفع تبعیض و آزادی انتخابات و اینکه از افراد بهترین استفاده بشود به اصطلاح مؤثر باشد . اثر دیگری که دارد( گذاشتن این تبصره) این است که ما با گذاشتن این تبصره افرادی را که نظام جمهوری اسلامی پذیرفته و به آنها شغل داده مثل وزارت ، مثل عضویت در شورای نگهبان، مثل عضویت در شورای عالی قضائی، از کاندیدائی منع می‎کنیم  و یا میگوئیم که استعفاء بدهید از کارتان و افرادی را که جذب نکرده جمهوری اسلامی و چه بسا که دنبال جریایان سیاسی باشند آنها را به داخل معرکه میکشانیم. و میگوئیم اینها بشوند افرادی که کاندیدای ریاست جمهوری باشند و در مقام معارضه با رئیس جمهور بیایند لذا من هم با حذف این تبصره موافقم.
هادی غفاری- آقای یزدی این بار مالی دارد.
عده‎ای از نمایندگان- لایحه است.
هادی غفاری- این در لایحه نبوده است.
نایب رئیس- کمیسیون توضیح بدهد. لایحه در کمیسیون کم و ریاد بشود اشکالی ندارد بار مالی هم داشته باشد اشکالی ندارد چون لایحه است در عین حال ایشان توضیح میدهند.
علوی(مخبر کمیسون)- بسم الله الرحمن الرحیم. آنچه برادرمان آقای کریمی و آقای نوری در طرح پیشنهاد و موافقت با پیشنهاد به عنوان دلیل برای این پیشنهاد ذکر کردند. چندین نکته بود یکی اینکه ما معنا ندارد یک عده را بیائیم محروم بکنیم. و بگوئیم آقا شماها حق ندارید کاندید بشوید خوب اگر این باشد ما در مجلس خیلی بیشتر از اینها محروم کردیم. برادرمانت آقای نوری فرمودندن که مسأله مجلس با ریاست جمهوری فرق میکند در قانون اساسی شرایط انتخاب شونده و انتخاب کننده را واگذار کرده در رابطه بامجلس به قانون و در رابطه با ریاست جمهوری خود قانون اساسی مشخص کرده است. اگر چنانچه بحث در رابطه با این بود که کسی که کاندید بود که این صف یا این خصوصیت را زاید بر آن که در قانون اساسی عنوان شده داشته باشد این فرمایش ایشان درست بود چرا که قانون اساسی فقط متعرض خصوصیات مثبت ریئس جمهور شده و کاری به جنبه های سلبی نداشته است. ما در این مادة 37 می بینیم که عده‎ای را آمده‎ایم به دلایلی گفته‎ایم اینها حق شرکت در انتخابات راندارند آنها را محروم کرده‏‎ایم. و این قسمت چطور شد با قانون اساسی مباینت و مغایرت ندارد فقط تبصره مباینت ومغایرت با قانون اساسی دارد بنابراین آنانی که ما یک صفت سلبی را ذکر می‎کنیم هیج مغایرت با قانون اساسی ندارد و ما ده تا صفت سلبی هم میتوانیم ذکر کنیم که آقا رئیس جمهور این خصوصیتها را نداشته باشد هیج مغایرتی هم با قانون اساسی ندارد مگر اینکه متناقض با صفات ذکر شده در قانون اساسی باشد و بعد در انتخابات ریاست جمهوری ما باید در آن جهت حرکت کنیم که شرکت کردن در انتخابات ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی ایران یک شرکت جدی باشد به عنوان نردبان ترقی از آن استفاده نشود از صرف عنوان کاندیدا توری ریاست جمهوری نخواهند بهره برداری اجتماعی کنند که مطرح بشود فلانی در حد ریاست جمهوری هست کاندیدای ریاست جمهوری بود یا فلان و الان میدانیم که کاندید شدن به ریاست جمهوری خودش عنوان ساز است و الان ما میدانیم که تافرادی صحبتش هست که میخواهند خودشان را کاندید کنند که میدانند و مطمئن هستند و هزاردرصد میدانند که رأی نمی‎آورند ولی صرف عنوان شدنشان به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری برایشان مطرح هست. این بازی کردن با انتخابات ریاست جهوری هست باید در این سوء استفاده رابست و اگر این باشد وقتی ما بگوئیم آقا اگر نمایندة مجلس است یا عضو شورای عالی قضائی یا عضو شورای نگهبان هست هر ه که هست اگر بخواهد کاندیدا بشود و باید استعفاء بدهد از منصب خود این واقعاً اگر میخواهد جدی شرکت بکند واقعاً می بیند که اگر ارزش دارد که استفاء بدهددر انتخابات شرکت بکند و اما اینکه بخواهد صرفاً سوء استفاه بکند از عنوان کاندیداتوری ریاست جمهوری طبیعی است که این را به صرف نمیداند که آن جایگاه خودش را از دست بدهد. و هیچی هم عملاً به آن صورت به دست نیاورد. و اینکه برادرمان آقای کریمی فرمودند که رئیس جمهور موقعیتش از همة اینها بالاتر است در مجلس هم موقعیت نمایندة مجلس در حوزه انتخابیه از همه بالاتر بود متنها به گفته معروف این دیگراستثناء شدة خدائی است نمایندة مجلس ناچار باید در مجلس باشد و قانون گذاری کند و در عین حال نمیشود به دلیل اشتغال به همین از شغل او را محروم بکنیم. رئیس جمهور هم همین طور ، همین حکم را دارد. بنابراین نه دلیل متقنی برحذفش وجود داشت که ما این را بگوئیم این را حذف کنید وهه منعی برایش وجود دارد بنابراین مقتضی موجود ومانع مفقود و ما با حذف آن مخالفیم والسلام.
نایب رئیس- دولت.
معزی( معاون پارلمانی وزارت کشور)ـ بسم الله الرحمن الرحیم . من توجه برادر عزیرمان جناب آقای کریمی را جلب می‎کنم به آنچه که در دوره قبل نسبت به انتخابات مجلس شورای اسلامی تصویب شد یعنی واقعة قضیه این است که آن دفعه برای نمایندگی مجلس که 270 تا نماینده مملکت و کشور میخواهد و باید همه افراد که صلاحیت در وجودشان هست.
هادی عفاری- آقای یزدی ایشان بایداز لایحه دولت دفاع کند این جزو پیشنهادات بوده جزو لایحه نیست.
معزی-در لایحه دولت چیزی که نباشد اگر در کمیسیون پبیشنهاد شد و دولت با آن موافقت کرد من میتوانم اینجا صحبت کنم.
نایب رئیس- آقایان میگویند این مطلب در لایحه دولت نبوده و پیشنهاد شده و پیشنهاد وقتی…(همهمه نمایندگان) دولت که میتواند نظرش را درباره یک پیشنهاد بگوید هیچ تردید نیست که در باره یک پیشنهاد نظرشان را میتوانند بگویند مسأله قبلی مربوط به بار مالی بود. آقای معزی بفرمائید.
معزی- بنابراین این شبهه مرتفع شد که من نسبت به پیشنهاد میتوانم اظهار نظر کنم و اگر اینجا هر پیشنهادی شد نماینده دولت نباید نسبت به پیشنهادات
حرف بزند چون در لایحه نیست از صبح تا حالا روی پیشنهادات صحبت میکنم.
هادی غفاری- نظر دولت را باید بگوئید.
معزی- نظر دولت رادارم می‎گویم، بنده نماینده دولت هستم، برادران توجه دارند که آنجا ما آمده‎ایم گفته‎ایم مجلسی که 270 نفر نماینده میخواهد گفتیم رئیس جمهورنمیتواند کاندیدا شود مگر استعفاء دهند معاونین وزارتء نمیتواند، فرماندار،بخشدار، ائمه جمعه، دادستان، دادیار، قضات، مشاور استاندار، رئیس جهاد سازندگی، سرپرست اداره کل گفتیم از اینها هیچکس نمیتواند بیاید که فقط و فقط نمایندگان، آن هم می‎گفتند علت آن است که این افراد سوء استفاده می‎کنند یعنی رئیس جمهور، ائمه جمعه که عدالتشان محرز شده گفتند از مقاماتشان استفاده میشود و بنابراین برای اینکه دفع دخل بشود ما می‎آئیم می‎گوئیم که استعفا بدهند.
نایب رئیس- منظور از کلمه سوء استفاه این نیست که سوء استفاده میکنند بلکه اینست که ممکن است تأثیر بگذارد روی نظرات.
یکی از نمایندگان- در حوزه عمل خودش.
معزی- بله در حوزه عمل خودش و یک وزیر در سراسر کشور نمیتواند بنابراین برادران توجه داشته باشند که آن ملاکی که در تصویب آن قانون بوده آن ملاک نسبت به این قوه و اعضاء ورؤساشان، اینکه فرمودند اگر استعفا بدهند نمیتوانند بعداً برگردند کی گفته که بعداً نمی‎توانندبرگردند استعفا می‎دهد رأی نیاورده دوباره در کشور نیاز به او میشود و از او استفاده میشود و هیچ مشکلی هم ایجاد نمی کند. والسلا.م
نایب رئیس- 187نفر حضور دارند، پیشنهاد حذف تبصرة مادة 37 هست موافقان با حذف این تبصره قیام بفرمایند(103 نفر نشسته‎اند) تصویب نشد.
عده‎ای از نمایندگان- آقای یزدی با ورقه رأی بگیرید.
نایب رئیس- اختلاف بین منشیان نیست که باورقه رأی بگیری. پیشنهاد بعد قرائت شود.
منشی- آقای جهانگیری پیشنهاد کردند در همین مادة 37 از تبصره دوکلمه«نمایندگان مجلس و شورای نگهبان» حذف بشود.
جهانگیری- بسم الله الرحمن الرحیم، من تقاضا می‎کنم نمایندگان محترم عنایت بفرمایند که شأن نزول هر قانونی باید مشخص باشد یعنی این جور نباشد که ما قانونی که خدای نکرده تصویب میکنیم برای آن موضوع قانون، موضوعیت نداشته باشد، اصل قانون مشخص نباشد که این قانون برای چی هست به خاطر چی قراراست تصویب شود. اگر این قانون نبود امکان سوءاستفاده‎هائی بود امکان گریزهائی بود. برادران محترم خصوصاً نماینده محترم دولت می‎اید اینجا یکسری صحبتهای کلی می‎کند یک قانون قبلی را که مجلس در ارتباط با نمایندگان تصویب کرده آن را مطرح میکند بعد هم با یک صحبت تندی میخواهند جوسازی بکنند که اگر این تصویب نشود یعنی اینکه نماینده ها اینجا از حق خودشان میخواهند نگذرند. آنجا از حق خودشان گذشتند. اینجور نیست هر قانونی یک شأن نزولی داشته ما وقتی که برای مجلس قانون می‎نوشتیم می‎گفتیم که در فلان شهرستان امام جمعه باید استعفا بدهد،‌مسؤول جهاد باید استعفا بدهد. مسؤول سپاه باید استعفا بدهد این دلیل داشته که آن امام جمعه یا مسؤول جهاد یا سپا یا اداره کل در آن منطقه در آن برد مسؤولیتش امکان هر گونه سوءاستفاده بوده است. بحمدالله مسؤولین جمهوری اسلامی خوب هستند ولی ما قانون می‎نویسیم که کسی سوء استفاده نکند. می‎گفتیم که اگر ریئس جهاد در فلان شهرستان باشد که اختیار دارد. امکان دارد ازاین بودجه دولتی بردارد و در جهت تبلیغات خودش استفاده بکند از این مسوولیت برود کنا که استفاده نکند. امام جمعه تریبون نماز جمعه و امکانات نماز جمعه هست،امکانات عمومی هست ممکن است از این امکانات بردارد و در آن محدودة خودش استفاده بکند. اگر ما توی ریاست جمهوری بگوئیم ائمه جمعه استفا بدهند به این معنا که امام جمعه فلان شهرستان که برد مسؤولیتش درچهار چوب شهرستان خودش هست در یک اتنتخابات که قرار است کل کشور شرکت بکنند، آن کسی که محدودة مسؤولیتش فقط یک قطعه خاک گوشه این کشور هست آن استعفا بدهد این بسیار بی معناست اگر الان در رابطه با مسؤولین کشوربخواهیم استعفا را مطرح بکنیم باید مشخص بکنیم که آیا این مسؤولین کشور سر مسؤولیتش بماند ودر مسؤولیت خودش شاغل باشد امکان هست که خدای نکرده سوء استفاده پیش بیاید؟ شورای عالی قضائی ، وقتی می بینیم شورای عالی قضائی در کل کشور یک طیف دادگاههای انقلاب، دادگستری ها وجود دارند که می‎گوئیم ممکن است شورای عالی قضائی خدای نکرده از طریق این سیستم قضائی کشور یک اعمال نظری در کل کشور دریک انتخابات سراسری بکند. هیأت دولت را وقتی بخواهیم بررسی کنیم می‎گوئیم فلان وزیر، در کل کشور، اداره کل دارد رئیس اداره دارد، برد مسؤولیتش یک برد سراسری کشور هست ممکن است در کل کشر بتواند یک حرکتی ایجاد بکند یعنی از مسؤولیتش استفاده منفی بکند.
ولی شورای نگهبان، خوب، فقهای شورای نگهبان یا اعضای شورای نگهبان چه امکان استفادةای برایشان میماند در این کشور، اصلاً اینها چه کار میتوانند بکنند، اصلاً اگر ما بخواهیم این را مطرح کنیم این قانون نویسی را لوث کردن است. شورای نگهبان چه قدرت اجرائی دارد که ما بیائیم بگوئم شورای نگهبان استعفا بدهد و ان خطر است که اگر فردا سه نفر از اعضاء شورای نگهبان استعفا دادند خواستند کاندید بشوند ما مجلس را دیگر بی اعتبار می‎کنیم دیگر مجلس بدون شورای نگهبان که رسمیت ندارد . نماینده جلسی که فقط در حوزه انتخابیه خودش ممکن است برد کلام داشته باشد این را ما بیائیم در رابطه با یک انتخابات سراسری بیائیم بگوئیم بیا استعفا بده ‌این بسیار بی معناست من فکر میکنم فقط با توجه به افراد ما داریم قانون تصویب می‎کنیم، و این خطر است برای انقلاب، این خطر است برای نظام، نمایندةمجلس هیج جایگاهی که بتواند سوء استفاده بکند ندارد، شورای نگهبان ندارد برای هیأت دولت و شورایعالی قضائیی شبهه هست و برای آن دو تاتصویب بکنید ولی برای این دو تا که شبهه نیست. ومورد هست که سوءاستفاه نیست برای این دو تا تصویب نکنیم. والسلام.
منشی- آقای دهقان، مخالف
دهقان- بسم الله الرحمن الرحیم . برادرها توجه کنند اگر تنها فلسفه آوردن این تبصره جلوگیری از سوء استفاده بود بااین دفع شبهاتی که برادرها فرمودند شبهه رفع میشد ولی همه‎اش این نیست تنها برای جلوگیری از سوءاستفاده نیست بیشتر برای این است که اگر نگویند هرکسی که فعلاً مقاماتی مثل نمایندگی مجلس مثل شورای نگهبان مثل وزراء و امثال ذلک  که اینها را الان دارد حیازت میکند با اینکه هیج احتمال هم نمیدهد که رأی بیاورد خودش را کاندیدا میکند میگوید اولاً مکن است خود نفس مطرح شدن را برادرمان توضیح دادند که ممکن است بعضی ها بخواهند فقط خودشان را مطرح کنند اولاً این شبهه هست که ممکن استعداد کاندیداها آنقدر باشند که خدای نخواسته انتخابات را به ابتذال بکشانند این شبهه هست که بعضی از افراد همان سوء استفاده‎هائی را که ممکن است انجام بدهند انجام بدهند. آن رئیس جمهوری که میخواهد 4سال یک مملکتی را اداره کند و به آن رأی قاطعی که باید برسد و آن اکثریت قریب به اتفاقی را که بخواهد به دست بیاورد به دست نیاورد آن وقت از همه اینها گذشته الان ما خودمان که نمایندگان مجلس هستیم مثلاُ اگر از لحاظ اعمال نفوذ باشد بعضی از نمایندگان محترم مجلس هستند که چند برابر وزیر کار میتواننداعمال نفوذ کنند چطور وزیر کار را میخواهم این راعرض کنم که حالا که تصویب فرمودید که وزراء و هیأت دولت و شورای عالی قضائی و به حق هم هست اگر خواستند کاندیدا بدهند استعفاء کنند جای آن اینجا نیست که نمایندگان مجلس را استثناء کنید. نه نمایندگان مجلس  و نه شورای محترم نگهبان را خیر، همه آنها فعالً صاحب مقام هستند و همه آنها هم بایستی فعلاً از پست شان استعفا بدهند و بعد کاندیدا بشوند و آن نکته را هم توجه داشته باشید چون ما خودمان نماینده مجلس هستیم و خودمان ممکن است اصلاً نهاد مجلس در اینجا ذینفع باشد  آن بزرگوار مردی که میخواست راجع به آب چاه فتوا بدهد و چاه آب خودش رااول دستور داد پر کردند و بعد فتوا داد که شبهه حب نفس در آن نباشد بنابراین حالا که برادرها و به حق هم تصویب کردند که وزراء و هیأت دولت و شورای عالی قضائی اگر بخواهند کاندیدا بشوند استعفاء بدهند نمایندگان مجلس به طریق اولی و ما با این پیشنهاد مخالف هستیم و برادرهارأی ندهند و همه بایک چشم نگاه کنیم چه نمایندگان مجلس و چه دیگر مسؤولین اجرائی هرکدام خواستند کاندیدا بشوند استعفاء بدهند.(احسنت، احسنت)
نایب رئیس- آقای صفری به عنوان موافق بفرمائید.
لطیف صفری- بسم الله الرحمن الرحیم . مادة 23 و 24 و 25 آئین نامه داخلی مجلس مبنی براین است که هر نماینده‎ای با ارائه دلیل قانع کننده میتواند استعفای خودش را به رئیس مجلس بدهد( نایب رئیس- شما در کیفیت استعفای مجلس صحبت کنید.) من عرض میکنم. رئیس مجلس قرائت میکند بعد در دستور کار مجلس قرار میگیرد و استعفاء بعد از رأی گیری یا قبول میشود یا نمیشود البته موافق و مخالف هم صحبت میکنند بنابراین استعفای نماینده تنها دست خودش نیست بلکه قانونی است که دو سوم مجلس به آن رأی داده است.
نایب رئیس- منافات ندارد اشکال ندارد.
لطیف صفری- روی این اصل با توجه به اینکه هم زمان میبرد و هم اینکه استعفایش دست خودش نیست و باید مجلس تصویب کند.
نایب رئیس- اشکالتان رون شد. استعفایش دست مجلس است.
لطیف صفری – این تذکر در مورد خود اصل این است نه در مورد…
نایب رئیس- حالا اگر مجلس صلاح دانست که وجود یک فردی در مجلس مفیدتر هست تا مثلاً ریاست جمهوری اشکالی نیست اگر موافقت نکرد که اشکالی نیست. موافق صحبت کند. آقای موحدی بفرمائید.
موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. آن چه که در قانون انتخابات مربوط به مجلس تصویب شد و شرایط انتخاب شونده و اینکه در یک ماده‎ای گفته شد یک عده‎ای مطلقاً نمیتوانند کاندیدا بشوند. در یک ماده‎ای بود که عده‎ای در آن حوزه کارشان مسوولیتشان فقط نمیتوانند کاندیدا بشوند. مثلاً رئیس جمهور و نخست وزیر ووزراء و معاونان و ا ینها در سراسر کشور در صورتیکه استعفاء نمیگردند نمیتوانستند کاندیدای نمایندگی مجلس بشوند و همین طور در رابطه با استاندار، فرماندار، شهردار، دادستان، قاضی و امام جمعه در آن محلی که میخواست کاندیدابشود جوانچه در حوزهت کارش میبود باید استعفاء میداد اولاً این جا دو اتشکال دارد یکی اینکه اگر چنانچه میخواستید همه آن نچه را که در رابطه با نماینده مجلس آوردید آن را صحیح و حق میدانستید باید به همان صورت تنظیم میکردید. در کمیسیون شوراها و امور داخلی یک تبصره‎ای توسط یکی از برادران اعضاء حالا شاید با عجله تنظیم شده بود و بحث شده و یا اختلاف یک رأی تصویب شد که البته مصوبه کمیسیون است اما میخواهم عرض کنم اگر هم واقعاً  این فلسفه یک فلسفه درستی باشد که کسانی که بخاطر شغلشان، سمتشان، موقعیتشان در دستگاههای گوناگون کشور ممکن است اگر استعفاء ندهند همین استعفاء ندادن وهمین سمت یک مقداری در جلب آراء مردم نقش داشته باشد این جا شما چرا استاندار را نیاور ید؟ چرا معاونان وزراء را نیاوردید؟ چرا معاونین نخست وزیر را نیاوردید؟ من باید این را عرض کنم که نماینده مجلس خدا میداند که نسبت به آن امکاناتی که دارد از یک بخشدار هم امکاناتش کمتر است شما میأیید نمایندگان مجلس را به صرف اینکه چون نماینده مجلس هستند محروم میکنید. اما از آن طرف بسیار افراد دیگری هستند که با هر فلسفه‎ای که شما میگوئید به هر انگیزه‎ای که شما میخواهید این تبصره را بگذارید بسیار افراد دیگری هستند که سمت ها و مسوولیتهای عمده دیگری دارند و آنها را شما این جا ذکر نگردید که نتوانند کانیدا بشوند، این است که این دلیل نقضی است و اما دلیل دیگری که دارم این است برادرمان آقای علو گفتند که یک افرادی هستند که اینها میخواهند بیایند با اینکه میدانند انتخاب نمیشوند تنها برای مطرح شدن است. من اولاً این را میخواهم عرض کنم شما اگر چنانچه ملاک و معیارتان در قبول کاندیداتوری یک فرد برای ریاست جمهوری این باشد که مثلاً 90% مطمئن باشد که رأی میاورد و شورای نگهبان و مسؤولین ووزارت کشور مطمئن باشند که 90% رأی می‎آورد. اگر این جور باشد پس بنابراین نفر دوم و سوم و پنجم و دهم شما باید جلو همه کاندیداهای دیگر را بگیرید برای اینکه علی ای حال یکنفر از بین همه اینها رای میأورد این چه فرمایشی است که جناب آقای علوی در این نجا مطرح میکننند که اگر کسی مثلاً 100%یا 90% اطمینان ندارد که رأی میاورد نباید بیاید کاندیدا بشود این واقعاً بنظر من مغایر با قانون اساسی است که با حفظ شرایطی آزاد گذاشتند که افراد بخواهند کاندیدا بشوند.
واما مسأله دیگر که این فرد که میخواهد کاندیدا بشود اگر چنانچه صلاحیتهای لازم را دارد از نظر قانون اساسی که وزارت کشور شورای نگهبان همه میایند کتنرل میکنند اگر صلاحیت دارد که کاندیدا شده و اگر ندارد مسأله‎ای نیست و بعد هم یک اشکالات دیگری همدارد یعین اگر شما بخواهید این را فقط مطرح کنید که یکسری افرادی باشند که در این سمتها نباشند معنی اش این است که یک افرادی که اینها بی تفاوت اند بی خط اند و آن لیافت لازم را نداشتند که در جمهوری اسلامی بیایند واقعاً خدمت کنند حالا در ارگان مقننه یا اجرائی یا قضائی و آدمهای کناری بودند اینها بتوانند راحت بیایند کاندیدا بشوند ولی افرادی که مثلاً در بعضی از این سمتها هستند و شاغل هستند نتوانند شرکت بکنند.
اشکال دیگر همان اشکال مربوط به نمایندگان است که مسأله آئین نامه داخلی مجلس است یعنی شمامعین نگردید که اگر این فرد استعفاء کرده جدی هم استعفاء کرده ولی تا مجلس قبول  نکند آن هم با آن ضوابطی که دارد ممکن است یکماه طول بکشد تاقبول نکند ورأی ندهد این شخص مستعفی شناخته نمیشود در عین حال این فرد را شما محروم کردید این است که من البته شورای نگهبان را موافق نیستم که حذف بشود از این جهت که شورای نگهبان بر انتخابات نظارت دارد کسی که در انتخابات خودش نقش دارد او از جهت دیگر است که ما می‎گوئیم باید در این جا ذکر بشود نه از جهت اینکه چون سمت و موقعیت دارد.
نایب رئیس- مخبر کمیسیون بفرمائید.
علوی( مخبر کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم، استدلال برادرمان جناب آقای جهانگیری براین پیشنهاد این بود که اعضاء هیأت دولت و قوه قضائیه به دلیل داشتن تشکیلاتی در سراسر کشور و امکانات میتوانند سوء استفاده بکنند و به دلیل این سوء استفاده معقول است و منطقی است که اینها مستثنی باشند اما شورای نگهبان و مجلس که چنین امکاناتی را ندارند اینها نه، وچه شورای نگهبان را ایشان موافق است برادرمان آقای موحدی ساوجی بیان فرمودند و اما در زمینه نمایندگان مجلس که نمایندگان مجلس امکاناتی ندارند این یک تسامحی است چرا که تریبون مجلس به مراتب بزرگترین امکانات است هم از تریبون امام جمعه قویتر است هم از امکانات جهاد مؤثرتر است برد فرستنده‎اش هم سراسر کشور است.
جناب آقای موحدی ساوجی که فرمودند این استنثناء، استثناء حساب شده‎ای نبود که با شتابزدگی و دست پا
کی یک تبصره‎ای نوشته شد و اینطور تصویب شد این چنین نبود که حساب شده نباشد بلکه این استثناء بطور حساب شده انجام گرفت. ما در انخنابات مجلس هم آمدیم مسؤولین سراسر کشور را محروم کردیم از انتخاب شدن در هر جا مگر اینکه استعفاء بدهند آمدیم مسوولین هر استان را از کاندیدا شدن در آن استان محروم کردیم مگر اینکه استعفاء بدهد. مسؤولین هر شهرستان وحوزه انتخابیه را محروم کردیم از کاندیداتوری در آن حوزه مگر اینکه استعفاء بدهند این جا مسأله مانند نمایندگی مجلس نیست که ما بگوئیم استاندار هم ممنوع ، فلان هم ممنوع. مسؤولیت ، ریاست جمهوری است مربوط به سراسر کشور، آمدیم 3 قوه‏ای که در رأس هستند قوة مقننه، قوة مجریه و قوة قضائیه اینها که در رأس هستند و به تصریح قانون اساسی مسؤول کل کشور هستند اینها را گفتیم که مستثنی مگر اینکه استعفاء بدهند ما نگفتیم که کسی که بیکار است بیاید کاندیدا بشود اما اینها کاندیدا نشوند این تبصره که نمیگوید اینها حق کاندیدا شدن ندارند این تبصره میگوید به این شرط میتوانند کاندیدا بشوند همانطور که در مجلس هم وقتی آمدیم اینها را استثناء کردیم مسؤول جهاد یا مسؤولین آموزش و پرورش را یا یک نفر مدیر کل را یعنی اینها حق ندارند کاندیدیا بشوند؟ لذا اینها کاندیدا نشوند؟ یک افراد بیکار که نمیدانم به درد بخور نیستند  اینها بیایند کاندیدا بشوند؟ اگر این حرف باشد در آنجا هم همین حرف میاید منتها مجلس چون این را تشخیص داد منطقی است تصویب کرد و اینجا هم یک مطلب منطقی است اما اینکه اشکال آئین نامه‎ای را فرمودند ما این اشکال آئین نامه‎ای را در رابطه با ورزاء هم سراغ داریم و این مسأله هم وجود دارد و در قانون انتخابات مجلس تصویب شد و این نشان میدهد که یک اشکال آن چنانی نیست که بتواند جلو تصویب چنین تبصره‎ای را بگیرد بنابراین یک دلیل متقن و قوی بر حذف این دو یعنی شورای نگهبان و نمایندگان مجلس وجود نداشت لذا است که ما با حذفش مخالف هستیم والسلام.
نایب رئیس- دولت
معزی ( معاون وزارت کشور)- بسم الله الرحمن الرحیم. در پیشنهاد حذف اعضاء محترم شورای نگهبان و نمایندگان محترم مجلس فرمودند که چون اینها امکانات ندارند من واقعاً تعجب میکنم امکانات واقعاً یعنی چه ؟ نماینده مجلسی
که در سراسر ایران نماینده ملت ایران است نماینده یک حوزه انتخابیه و مشهوردر یک حوزه، نماینده ملت ایران است. چطور امکانات ندارد ما یک وزیر را در سراسر کشور.(همهمه نمایندگان)
نایب رئیس- آقایان میگویند در عمل گاهی در حوزه انتخابیه هم نمیتوانند کار بکنند.
معزی – اما همانطوری که برادر عزیرمان چناب آقای علوی هم فرمودند تریبون مجلس، کارآدی‎اش کم از خیلی دستگاههای اجزائی در سراسر کشور نیست ما در انتخاب دوره دوم نمایندگانی که از دوره قبل بودند و انتخابشان به 2 مرحله افتاده بود تریبون را توانستیم درک کنیم که چه مقدار واقعاً برد دارد و اما اینکه برادران محترم نسبت به اعضاء محترم شورای نگهبان فرمودند تعجب میکنیم شورای نگهبان خود ناظر بیر جریان انتخابات است خودش هم بیاید کاندیدا بشود و بعد برادرمان فرمودند که اگر اینها کاندیدا نشوند چه کسانی خواهند آمد؟ این اشکال در رابطه با مجلس که با آن وسعت و گستردگی بود که ک بخشدار و یک شهردار هم شما می‎گفتید نباید بیاید این جا چگونه واقعاً آن جا بائکم یجر و این جا بائش الیجر واقعاً و اما مسأله این است که فرمودند کسانی که میایند کاندیدا بشوند که هیچگونه صلاحیت ندئارند از کجا صلاحیت نداشته باشند شما خیال میکنید وزرای کشور همین 25 نفر وزیر هستند؟ چقدر وزیرانی داریم که آمدند و رفتند و الان درسمت های دیگر دارند کار میکنند شما چه تعداد استاندارانی دارید که الان در سمتهای دیگر دارند کار میکنند و چه تعداد نمایندگان دوره قبل یعنی 170 نفر نمایندگان دوره قبل دارند کحا فعالیت میکنند؟ محدود به حدود همین چند نفر نیست شخصیتهائی که تصور کنیم همین چند نفر هستند و اگر اینها هم در خود آن استعداد را و در خود آن زمینه را می‎بینند که رأی میآورند استعفاء میدهند و می‎روند وواقعاً هم رأی خواهند آورد این است که ما اینجا بگوئیم که فقط به فقط قوه قضائیه و قوه مجریه نمیتوانند و بعد به مجلس و شورای ونگهبانی که ناظرند و میتوانند واقعاً نمیدانم از کدام دید منصفانه و عادلانه این پیشنهاد برمیخیزد والسلام.
نایب رئیس- 187نفر حضور دارند پیشنهاد یکی بوده نسبت به نمایندگان و شورای نگهبان البته آقای موحدی که صحبت میفرمودند جدا کردند شما پیشنهاد خودنان را اصلاح میکنید؟
چهانگیری- آقای یزدی دوباره رأی بگیرید.
نایب رئیس- مگر شما دو تا پیشنهاد دارید شما یک پیشنهاد دارید حذف نمایندگان و شورای نگهبان چرا دو دفعه رأی گرفتنه بشود؟ چرا؟ دلیلش چیست؟ مگر دو تا پیشنهاد دارید شما یک پیشنهاد دارید «نمایندگادن و شورای نگهبان». دلیلش چه میتواند باشد استدلالهائی که شما کردید. یک پیشنهاد است« حذف نمایندگان وشورای نگهبان» به هر حال من نمیدانم آئین نامه ایت اجازه را میدهد یا نه، مجلس اگر میخواهد من این کار را میکنم ولی یک پیشنهاد است روی آن بحث شده است آقای موحدی در یک جهتش قبول داشتند و یک جای آن را قبول نداشتند نسبت به هر دو وجه صحبت کردند.
موحدی ساوجی- پیشنهاد دهنده چه میگویند؟
نایب رئیس- ایشان میگویند دوباره رأی گرفته بشود در حالیکه پیشنهاد یکی است در هر صورت ما بطور جدا جدا در دو مرحله به رأی میگذاریم با اینکه یک چیزی هم هست. من از نظر آئین نامه‎ای فکر میکنم شبهه داشته باشد چون یک پیشنهاد است یک توضیحی داده شده موافق و مخالف پیرامون یک مسأله صحبت کردند تجزیه‏اش برای دوباره زأی گرفتن دلیلش چه میتواند باشد؟(همهمه نمایندگان) اجازه بفرمائید. پیشنهاد آقای جهانگیری اصلاً حذف کلمه،نمایندگان» هست فقط یعنی با اینکه خودشان نماینده هستند معتقد به حذف کلمه «نمایندگان» هستند یعنی پیشنهادشان را اصلاح میکنند این را میتوانند بفرمایند که پیشنهاد من حذف فقط کلمه«نوع» است و روی کلمه «شورای نگهبان» دیگر رأی گرفته نشود بنابراین همین پیشنهاد ایشان به رأی گذاشته میشود.
187نفر حضور دارند پیشنهاد حذف کلمه «نمایندگان» از این تبصره است موافقان قیام بفرمایند. آقایان منشیًها ایستاده ها را شمردند که متجاوز از 100 نفر ایستاده بودند( همهمه و اعتراض چندتن از نمایندگان) بسیار خوب الان به این نتیجه رسیدیم که بین منشی ها اختلاف نظر است بعضی از آقایان منشیها میگویند خیر، تصویب نشد بعضی ها هم میگویند تصویب شد در چنین شرایطی آئین نامه میگوید با ورقه رأی گیری بشود و یا کارت با اسم بنابراین مأمورین هم گلدانها را برای اخذ رأی حاضر کنند آقایان عنایت دارند که کارت سفید با اسم برای موافقت و کارت کبود به منزله مخالف و کارت زرد هم برای ممتنع است. ممتنع هم در این جا در ردیف مخالف محسوب میشود .
(در این هنگام اخذ آراء و شمارش آن بعمل آمد و نتیجه آن بشرح زیر اعلام شد)
نایب رئیس- حتماً 7 نفر بدون اسم رأی داده‎اند بنابراین نتیجه کلی استخراج آراء موافق 99 نفر و مخالف هم 104 نفر هستند بنابراین تصویب نشد. اصلا ماده برای رأی خوانده میشود:
ماده 37 اشخاص ذیل از داوطلب شدن ریاست جمهوری محروم اند:
1- کسانی که در جهت تحکیم مبانی رژیم سابق  نقش مؤثر و فعال داشته اند
2- ملاکین بزرگ که زمینهای موات را بنام خود ثبت داده اند.
3- وابستگان تشکیلاتی و احزاب، سازمانها و جروههائی که غیر قانونی بودن آنها از طرف مقامات صالحه اعلام شده است.
4- کسانی که به جرم اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران محکوم شده‎اند.
5- محکومین به ارتداد به حکم محاکم صالحه قضائی.
6- مشهورین به فساد و متحاهرین به فسق.
7- محکومین به حدود شرعی.
8- معتادین به مواد مخدر
9- محجورین وکسانی که به حکم دادگاه مشمول اصل چهل و نهم قانون اساسی باشند.
تبصره – اعضاء هیأت دولت  نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضاؤ شورای عالی قضائی و شورای نگهبان در صورتی میتوانند داوطلب بشوند که قبل از ثبت نامه از سمت خود استعفاء نموده و در آن سمت شاغل نباشند.
نایب رئیس- 180نفر حضور دارند موافقین با این ماده و بندها و تبصره آن قیام بفرمایند(اکثربرخاستند) تصویب شد اسامی غائبین را قرات کنید.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم، غائبین غیر موجه امرو عبارتند از:
آقایان محمد مروی سماورچی از طرقبه، پرویزملک پور از اقلیت رزتشتی است.
پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن
نایب رئیس- جلسه بعد فردا ساعت 8 صبح است و ختم جلسه اعلام میشود دستور جلسه دنباله دستور جلسه هفتگی است.
(جلسه در ساعت 25/12 پایان یافت)
رئیس مجلس شورای اسلامی
اکبر هاشمی رفسنجانی