جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 124 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 124 )

  • پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۶۴

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
دوره دوم – اجلاسیه اول
1363-1364
فهرست مندرجات:
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بیانات قبل از دستور آقایان: شاملو، اسدی نیا، موحدی ساوجی.
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت میلاد پرسعادت حضرت امام سجاد و حضرت ابوالفضل العباس و سالگرد شهادت مرحوم شاه آبادی و تذکرات نمایندگان به مسئولان اجرائی کشور.
4- تصویب اصلاح قانون الحاق یک تبصره به ماده واحده راجع به اجازه مکاتبه و تحقیق مستقیم به کمیسیون اصل 90.
5- تصویب کلیات طرح قانونی جنگلها و مراتع کشور.
6- اعلام سوال آقای ولی الله زمانی از آقای وزیر کشاورزی.
7- اعلام سوال عده ای از نمایندگان از آقای وزیر بازرگانی.
8- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده.
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آایتی از کلام الله مجید
رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم، باحضور 180 نفر جلسه رسمی است. دستورجلسه قرائت شود.
منشی – بسم الله الرحمن الرحیم، دستورجلسه یکصد وبیست و چهارم روز پنج شنبه 5/2/64 هجری شمسی مطابق با چهارم شعبان 1405 هجری قمری.
1- طرح الحاق یک تبصره به ماده واحده مصوب 1/11/59 مجلس شورای اسلامی راجع به اجازه مکاتبه و تحقیق مستقیم به کمیسیون اصل 90 با دستگاههای دولتی که از شورای نگهبان اعاده شده.
2- گزارش شور اول کمیسیون های کشاورزی و عمران روستائی، امور بازرگانی و توزیع ، نفت، شوراها و امورداخلی، امور پست و تلگراف و نیرو و صنایع و معادن درخصوص طرح قانونی جنگلها و مراتع کشور.
3- گزارش شور دوم کمیسیون بازرگانی درخصوص لایحه مقررات صادرات و واردات.
رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. وان هذه امتکم امه واحدة و اناربکم فاتقون فتقطعوا امرهم بینهم زبراکل حزب بمالدیهم فرجون فذرهم فی غمرتهم حتی جین ایسبون انما نمدهم به من مال و بنین. نسارع لهم فی الخیرات بل لایشعرون ان الذین هم من خشیه ربهم مشفقون. والذین هم بایات ربهم یومنون. والذین هم بربهم لایشرکون. والذین یوتون ما اتواوقلوبهم و جلة انهم الی ربهم راجعون اولئک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون. ولانکلف نفسا ال وسعها ولدینا کتاب ینطق بالحق وهم لایظلمون.
(صدق الله العلی العظیم – حضارصلوات فرستادند)
2- بیانات قبل از دستورآقایان: شاملو، اسدی نیا، موحدی ساوجی
    منشی – آقای شاملو نماینده ملایر، آقای اسدی نیا نماینده اهواز، آقای موحدی ساوجی نماینده ساوه.
    شاملو – بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام برامام شه شکن و بت شکن و رزمندگان جان برکف که مایه افتخار مسلمین درجهان میباشند ولادت با سعادت سرور شهیدان و مایه افتخار جهان تشیع حضرت حسین بن علی علیه السلام و نیز ولادت سردار شهید سپاه اسلام حضرت ابوالفضل العباس و نیز روز پاسدار را که از افتخارات و امتیازات انقلاب اسلامی میباشد به حضور مقدس ولی عصر عجل الله تعالی فرجه و به نایب برحقش رهبر انقلاب و امام امت و ملت مسلمان ایران تبریک عرض مینمایم.
    درابتدا اشاره ای به این نکته می نمایم که امروز مصادف با سالگرد شهادت روحانی مبارز و متعهد و آگاه حضرت حجة السلام شهید شاه آبادی میباشد روحانی مبارزی که طعم سیلی رژیم منحوس ستم شاهی را به کرات شیده بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای خدمت به انقلاب و مردم محروم و مستضعف لحظه ای آسایش و آرامش نداشت و جای او واقعا در سنگر مجلس و بین برادران خالی است انشائ الله باشهدای کربلا محشورگردد. بنده این شهادت پرافتخار را به حضور رهبر انقلاب و برادران رزمنده تبریک و تسلیت عرض مینمایم.
    ملت مسلمان ایران به پیروی از ندای رهبر بزرگوارش درمقابل یزید زمان صدام جنایتکار قیام کرده و این ننگ تاریخ اسلام و عرب را با خون جوانان خود شستشو میدهد ملت ایران پاسخ مثبت به ندای سرنوشت ساز و حیاتی حسین بن علی که فرمود ‹‹ هیهات منالاذله›› را داده و با توجه به ندای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم که فرمود: ‹‹ من اصبح ولم یهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم›› برای نجات مسلمین عراق از شر بعثیون کافر از بذل حان و مال خود دریغ ندارد. امروز مصادف با پنجمین سالگرد حمله مفتضحانه و خفت بارابر استعمارگر تاریخ آمریکای خوانخوار به طبس میباشد روزی که تجسم آیه شریفه ‹‹ یا ایها الذین آمنوا ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم›› و روزی که تکرار آیه مبارکه: ‹‹ الم ترکیف فعل ریک باصحاب الفیل›› درتاریخ اسلام میباشد. وقتی که از جان گذشتگی برادران مسلمان برای حفظ انقلاب اسلامی و دست آوردهای آن روشن شد و ملت مسلمان کمرهمت را برای ادامه مبارزه با نفوذ آمریکا رد منطقه بست و فداکاری های این ملت مشهود شد خدای بزرگ نیز کمکها و یاریهای غیبی خود را برای مساعدت به این ملت محروم و مستضعف فرستاد و آن چنان ضرب شستی به آمریکا نشان داد که در تاریخ سابقه ندارد و آمریکا مجبور شد با بجا گذاردن هواپیما و افراد سوخته خود بگریزد و این ننگ را در تاریخ ثبت کند و باردیگر این فرموده خدا روشن و ثابت شد اکنون دراین شرایط حساس وظیفه و مسئولیت ما بسیار سنگین و حساس است که باید باصبر و بردباری و قاطعیت توطئه های دشمنان را نقش برآب نمائیم و توجه داشته باشیم و مراقب توطئه های دشمنان انقلاب را نقش برآب نمائیم و توجه داشته باشیم و مراقب توطئه های دشمنان انقلاب اسلامی باشیم و اگر به نارسائیهائی برمیخوریم سعی کنیم از مجاری قانونی آنرا حل کنیم و دست آوردهای این انقلاب عظیم را بریا این ملت محروم نادیده نگیریم تا این انقلابی که مایه امید کلیه ملسمین جهان از آسیا گرفته تا آمریکا و آفریقا و بخصوص شمال آفریقا میباشد و مسلمین جهان و مسلمین این مناطق به ویژه در آرزوی روزی هستند که نظیر این انقلاب درکشور آنان پدید آید ارزش واقعی آن شناخته شود. وقتی به عظمت و ارزش این انقلاب توجه کنیم پی به سنگینی و حساس بودن مسئولیت خود به عنوان نماینده ملت میبریم و باید توجه داشته باشیم که بخاطر اختلاف سلیفه نباید مانع استمرار خدمت مسئولان رده اول گردیم و توجه داشته باشیم که در سخنان و استفسارات و سوالات خود اولا تخصص و اطاع کامل درامر مربوطه داشته باشیم و ثانیاً در اطراف موضوع تحقیق کافی نمائیم و باتوجه به توصیه های مکرر امام امت سعی برتقویبت این دولت داشته باشیم که این دولت درحد توان خود از خدمت به مملکت و ملت مضایقه نداشته و به ویژه با تنظیم سیاست خارجی تعدیل و تنظیم شده مانع از تحالف دو ابرقدرت به ضرر انقلاب میگردد. البته این احساس مانع از این نیست که اگر روزی به مواردی از مسامحه یا تخلف دراداره ای برخورد کردیم وظیفه خود را درمقابل خدا و ملت فراموش کنیم و بنا به سوگندی که در ابتدای قبول خدمتگزاری برای حفظ قانون اساسی و جفظ حقوق ملت در مجلس یاد نموده ایم موارد ضروری را متذکر نشده و تعقیب ننمائیم.
    باتوجه به مسئولیتی که برای حفظ حقوق ملت در خود احساس مینمایم ناگزیرم این تذکر و هشدار را به مسئولان اجرائی استان همدان بدهم که در توزیع کالاها و صرف بودجه عمرانی از تضییع حقوق سکنه محروم ملایر و به ویژه سکنه روستاهای آن ممانعت نمایند و از ایجاد کارگاه و کارخانه در اطراف ملایر استقابل کنند و اداره کل صنایع استان توجه داشته باشد که کسانیکه با شوق و رغبت حاضر به سرمایه گذاری و ایجاد واحد صنعتی درملایر هستند وقتی با عدم استقبال و احیانا ایرادگیری های مختلف مراکز استان مواجه میشوند درواقع این مملکت را از خدمت این افرادمحروم مینمایند و این افراد با روحیه ای که پیدامیکنند دیگر حاضر به ادامه خدمت نخواهند بود. وقتی این ملت با این روحیه از بذل جان و مال خود به جبهه ها دریغ ندارد و خود من مطلع هستم که یک ده کوچک درملایر حدود 20 شهید به این انقلاب تقدیم نموده دیگر سزاوار و انصاف نیست که برخورد نامناسب با این سکنه محروم گردد. مردم منطقه و مردم شهرستان میگویند اگر امکانات کم است باید به تساوی بین سکنه استان تقسیم شود و تخصیص بهترین اجناس به مرکز استان و تحویل اجناس نامرغوب به شهرهای تابعه نه مرضی خدا است و نه خواست مسئولان و دولتمردان جمهوری اسلامی وقتی بنده به قریه ای به نام پریدر که دارای چندین کیلومتر راه فرعی نامناسب و بسیار صعب العبور به ویژه در زمستان میباشد و دارای 700 نفر جمعیت رفتم و روحانی آن محل را به نام آقای سیدرضا موسوی که پدر شهید میباشد ملاقات کردم مشاهده کردم که با وجود مشکلات زیاد از نظر خرابی راه و کمی امکانات بهداشتی این شخص خادم واقعی، مردم را تشویق به عدم مهاجرت مینماید دیگر سزاوار نیست که توجه کافی به این طبقه مردم نگردد، پس تاکید میکنم که رفتار مسئولان استان با متقاضیان به ویژه در ادارات کل صنایع و بازرگانی درشان جمهوری اسلامی نیست به کلیه مسئولان استان به ویژه ادارات فوق الذکر هشدار میدهم که در رویه خود تجدید نظر نمایند و اگر نه مجبور به اعمال اختیارات قانونی خود برای احقاق حقوق سکنه ملایر طبق قانون اساسی و سوگندی که یاد نموده ام خواهد شد. در پایان با توجه به مسائل اخیر ذکر این نکته را ضروری میدانم که باتوجه به تاکید مسولان جمهوری اسلامی و احترام و اعتباری که ما برای قانون اساسی و قوانین مدونه قائلیم و با توجه به اصل 36 قانون اساسی که میگوید ‹‹ حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد›› . و مفهوم مخالف اصل 39 که میگوید ‹‹ هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر و بازداشت و زندانی شده بدون حکم و محکمه صالح ممنوع است›› .بنابراین باتوجه به اصول قانون اساسی از برادران به ویژه برادران حزب اللهی انتظار و توقع دارد که با احترام دست آوردهای انقلاب میباشد سعی کنند حربه و بهانه به دست مخالفان انقلاب و آنهائی که میخواهند از آب گل آلود، ماهی بگیرند، ندهند. و با خویشتن داری مانع از هرج و مرح گردند و اجازه دهند که برادران پاسدار و کمیته انقلاب اعمال عده ای که فکر میکنند هنوز در زمان رژیم منحوس ستمشاهی زندگی مکنند و سعی براشاعه منکرات دارند. بنمایند. و با این رویه کوشش در حفظ اعتبار قانون نمایند و نشان دهند که حزب الله برای قوانین که از تصویب مجلس شورای اسلامی گذشته و به تایید شورای محترم نگهبان نیز میرسد ارزش خاصی قائل است و برادران مسئول وزارت کشور باید توجه کنند که باید با قاطعیت جلو عده ای را که بدون مجوز قانونی مخل امنیت و حیثیت افراد مملکت میگردند بگیرند و برای همیشه به این مساله خاتمه دهند که هرچند گاه، یک بار عده ای خود را قائم مقام ارگان ها و وزارتخانه ها بدانند و با اعمال خود سلب امنیت و آسایش از مردم بنمایند. (رئیس – وقتتان تمام شد) اجازه بدهید یک چند جمله ای به عنوان تذکر دارم که عرض بکنم (رئیس – بفرمائید) تذکراتی چند در خصوص مشکلات منطقه:
    تذکر به وزارت دادگستری در خصوص اعزام حاکم شرع دادگاه کیفری (1) ملایر که اکنون یک سال است فاقد متصدی است و عده ای از زندانیان بلاتکلیف هستند.
    تذکر به وزارت نیرو درمورد تامین برق قریه دهجانه ملایر که قرار بوده در سال 62 به آنان برق داده شود.
    و به خصوص تذکر ویژه به وزارت راه در مورد تعمیر و تعویض راه توره به ملایر که پیچ های آن بسیار خطرناک و موجب تصادفات زیادی گردیده. و تذکر به برادران دادگاه مبارزه با منکرات براعمال قاطعیت و ممانعت از کسانی که در تهران سعی براشاعه بی حجابی و سایر منکرات را دارند. تذکر به جهاد سازندگی و وزارت نیرو درمورد تکمیل راه ارتباطی قریه از دانفود ملایر و تامین برق قریه مذکور. به امید پیروزی نهائی رزمندگان اسلام و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
    منشی – آقای اسدی نیا نماینده اهواز:
    اسدی نیا- بسم الله الرحمن الرحیم. با درود و سلام به امام امت و روان پاک شهیدان، راه اسلام، به خصوص شهدای جنگ تحمیلی. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، استکبار جهانی، همواره با توطئه های مختلف، سعی بر تضعیف جمهوری اسلامی ایران داشته و نتیجه ای که تاکنون از همه این توطئه ها حاصل شده چیزی جزشکست و رسوائی برای استکبار و پیروزی و عظمت برای جمهوری اسلامی نبوده. جنگی که برما تحمیل شدنیز نتیجه ای جز این ندارد. آنهائی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تصور میکردند باوجود مشکلات فراوان و نبود نیروی نظامی قدرتمند میتوانند درعرض چند روز منطقه وسیعی از کشور اسلامی را اشغال کنند و سپس به اندام نظام اسلامی برسند امروز به درجه ای از عجزو ناتوانی رسیده اند که دیگر حتی حامیان آنها نیز امیدی به بقایشان ندارند و شری را که دشمن برای ما میخواست، خداوند آن را مبدل به خیرکرد. و به واسطه این جنگ، قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران به مرحله ای رسیده که حتی دشمنان نیز بدان معترفند و در وضعیت عادی سالیان زیادی نیاز داشت تا به این مرحله از قدرت برسد و از دیگر برکات جنگ ، امروز در جبهه ها
جوانانی را می یابیم که درعرض چند ساعت مستحکمترین خطوط دفاعی دشمن را درهم میشکند و جدید ترین سلاحهای نظامی، توان مقابله با آنها را ندارد. و دربعد صنایع نظامی نیز هرروز شاهد خلاقیت ها و ابتکارات تازه ای هستیم.
    از سوی دیگر این جنگ به دشمنان اسلام آموخت که هرگونه تجاوز به جمهوری اسلامی ایران نتیجه ای جز شکست نخواهد داشت و فرزندان امت اسلامی تا آخرین نفس در مقابل تجاوز خواهند ایستاد. و این جنگ بود که روحیه ایثار و صبر و مقاومت است اسلامی ما را به حد اعلای خود رسانده و در مجموع همانگونه که امام عزیز در ابتدای جنگ فرمودند: ‹‹ جنگ برای ما رحمت شد›› اما امروز که جنگ به نتایج درخشانی رسیده و پیروزی نهائی و سقوط رژیم بعث عراق نزدیک است، آمریکا و ایادی داخلی اش فریاد صلح سر میدهند. صلح با چه رژیمی؟ رژیمی که خود آغاز گر جنگ بود و با هجوم وحشیانه خود چندین شهر را با خاک یکسان و قریب به 2 میلیون انسان را آواره و جوانان عزیز فراوانی را به خاک و خون کشید و زنان و کودکان بسیاری را بی سرپرست و یتیم به جای گذاشت و صدها بار با حملات هوائی و توپخانه و موشک مناطق مسکونی را مورد هوم قرار داد و خانه های بسیاری را برسر مردم بی گناه خراب کرد. صلح با چه رژیمی؟ صلح با جنایت و تجاوز؟ آن کسانی که ما را دعوت به صلح میکنند درحقیقت جمهوری اسلامی با عظمت را دعوت به ذلت میکنند. البته مردم ایران باوجود تلاش ورشکستگان سیاسی و حامیان طاغوتی شان موضع خود را به صراحت درقبال جنگ مشخص کرده و فریاد ‹‹ جنگ ، جنگ، تا پیروزی و هیهات مناالذله›› را سرمیدهند.
    موضوع دیگر توجه به فرهنگ اسلامی است که با پیروزی انقلاب اسلامی درهای بسته شده برروی این فرهنگ باز شده و فرصت بسیار خوب و ارزنده ای به دست آمده که لازم است با برنامه ای وسیع و گسترده فرهنگ اسلامی به مردم شناسانده شود. دراین جهت باید از روزنامه ها گرفته تا مجلات و صدا و سیما و فیلم و تئاتر و دیگر وسایل ارتباط جمعی استفاده کرد. زیرا استعمار همواره دراین فکر است که از طریق فرهنگی به ما ضربه ای واردکند. و اگر بتواند درجامعه ما وابستگی فرهنگی ایجاد کند، سرآغاز کلیه وابستگی ها را به دست آورده و ضعف یا شکست مادراین بعد، شکست های بعدی ما را در ابعاد دیگر به دنبال خواهد داشت. بنابراین باید همیشه متوجه حرکت های فرهنگی استعمار باشیم. امروز حربه همیشگی استعمار در پیشبرد اهدافش میباشند به چشم میخورد و این یک توطئه و حرکت حساب شده ای است برای تخریب ارزیش های متعالی که زن مسلمان دراین جامعه خلق کرده و به انحراف کشاندن نسلی که راه اسلامی خود را یفاته و با جان و دل و ایثار در پاسداری از ان سعی و تلاش میکند. بسیار ساده اندیشی است اگر تصور شود که این حرکت شوم خود به خود از بین خواهد رفت و یا برخورد با آن خلاف آزادی و دموکراسی است . در اعتراضی که امت حزب الله درسال گذشته به این حرکت داشت تعدادی از مسئولین طی مصاحبه هائی بیان داشتند که برای حل این مشکل باید کارفرهنگی مداوم صورت گیرد. کسی منکر این نیست ولی کدام کار فرهنگی؟ سیمای جمهوری اسلامی که بزرگترین رسالت نشر فرهنگ اسلامی را دارد آیا چنین رسالتی را آنگونه که انتظار امت اسلامی است، انجام میدهد؟ هرگز نمیخواهیم سیمای جمهوری اسلامی را با گذشته مقایسه کنیم که این قیاس از اساس غلط است. بلکه سخن درآن که باید باشد و آن چه اسلام میخواهد و آن که امام عزیز درمورد صدا و سیما فرمودند یعنی ‹‹ دانشگاه اسلامی است›› آیا فرهنگ غنی و ارزشمند اسلامی ما سوژه های خوبی برای ساختن فیلم  تئاتر و حتی تصاویر متحرک برای کودکان ندارد؟ و یا نمیتواند روح طالب شد کمال حامعه ما را تامین کند که رو به فیلم و تئاتر و سریالهای بیگاه می آوریم آیا توجه به محتوای این گونه فیلم ها و تئاترها میشود؟ چه قدر با فرهنگ اسلامی ما تطابق دارد؟ و چه چیزی را میخواهد به جامعه آموزش دهد؟ باز تکرار میکنم، صحبت دراین نیست که تمامی برنامه های صدا و سیما، سخنرانی و وعظ باشد. فیلم و تئاتر نیز نیاز است. ولی فیلم و تئاتری که ما را هر چه بیشتر با فرهنگ اسلامی مان آشنا سازد و دراین زمینه هرچه خرج شود و هرچه از هنرمندان متعهد حمایت شود، حا دارد. از شورای سرپرستی صدا و سیما که مسئولیت فرهنگی عظیمی را بردوش دارند، درخواست میشود درامر تحول دراین دستگاه اقدام جدی کنند. از برادران عزیز، جناب آقای خامنه ای رئیس جمهور، و جناب اقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی مصرانه درخواست میشود که به مساله فرهنگ مبتذل استعماری که از جانب مشتی مفسده جو در جامعه ما مطرح میشود با قاطعیت و دقت برخورد کنند و قوه قضائیه نیز فقط به دادن اطلاعیه اکتفا نکند و برخورد با یان مساله را به طور مستمر ادامه بدهد. حوزه انتخابیه:
    ضمن تشکر و قدر دانی از زحمات برادران مسئول که درسنگرهای مختلف مشغول به خدمت به امت اسلامی هستند، چند تذکر درمورد استان خوزستان دارم.
1- پس از پیروزی انقلاب اسلامی زمین های شیوخ بین روستائیان مستضعف که صاحبان اصلی این زمین ها بودندتقسیم شد. و پس زا آغاز جنگ تعدادی از این شیوخ به عراق فرار کردند مدتی است که مشاهده میشود این شیوخ با احکامی که به دست دارند، این زمین ها را تصاحب میکنند و با ایجاد درگیری و آشوب باعث آوارگی کشاورزان و برهم زدن آرامش آن منطقه شده اند. برای چندمین بار از قوه قضائیه درخواست درایم هم چنانکه خود در طی بخشنامه ای که دراین زمینه دارند. حداقل تا تعیین تکلیف زمین های کشاورزی درمجلس شورای اسلامی از این گونه برخوردهای زشت که در شان جمهوری اسلامی نیست خودداری کنند و پس از دو سال تذکر و مکاتبه و جلسات متعدد رسیدگی سریعی به این موضوع بفرماید.
2- به جناب آقای موسی نخست وزیر و هیات دولت تذکر داده میشود که به استان خوزستان که بیشترین بار جنگ را با رشادت و مقاومت به دوش دارد توجه بیشتری مبذول بفرمایند.
3- از وزارت کشاروزی درخواست میشود به کشاروزی استان خوزستان که دارای زمین های مستعد و آب فراوان که سه چهارم آن به خارج از کشور میریزد توجه بیشتری داشته باشند و از این همه امکانات موجوددراین استان درامر کشاروزی استفاده نمایند.
4- از وزارت بازرگانی درخواست داریم که به وضع اداره بازرگانی خوزستان که خود به خوبی از آن مطلعند و قریب یک سال است که قول همکاری داده اند رسیدگی سریعی نمایند.
5- به وزارت نفت تذکر داده میشود که درست است  که تخصص مورد نیاز است ولی نه تخصصی که به انزوای تعهد منجر شود و پیش از این انجمن های اسلامی صنعت نفت را مورد بی مهری قرار ندهند والسلام.
    منشی – آقای موحدی ساوجی نماینده ساوه.
    موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. با درود و سلام برشهیدان راه اسلام و قرآن خصوصا برادر همکار و همسنگر عزیزمان روحانی مبارز و مخلص و یار صدیق امام شهید حجت السلام والمسلمین شاه آبادی.
    تذکراتی به محضر ملت فداکار و مسئولان متعهد و خدمتگزار دارم که به عرض میرسانم:
    مساله اول، مساله جنگ و ادامه جنگ تا پیروزی و سقوط طاغوت بغداد، این به عنوان یک وظیفه و تکلیف شرعی و فردی و اجتماعی برای ملت ما رشون است و هر عالم متعهد و عالمی که با مسائل و موازین اسلامی آشنا باشد، میداند که به هیچ وجه مسلمانان وقتی که مورد تجاوز دشمن قرار میگیرند به حکم قرآن و شرع حق ندارند که جنگ را نیمه کاره رها کنند و تاوقتی که قدرت و توان دارند برای تنبیه و مجازات متجاوز و ستمگر طاغوت باید بکوشند و جنگ را تا پیروزی نهائی به پایان برسانند.
    مساله دومی که دراینجالازم استعرض کنم این است که از مشخصات زوشن حکومت اسلامی، استقرار حق و عدالت درجامعه و جلوگیری از هرگونه ظلم و حق کشی و برخورد جدی با متخلفین و متجاوزین به حریم شرع و قانون است. اعتماد و تشویق وسپردن کارها به افراد با ایمان و لایق و حذف عناصر بدسابقه و دوچهره و متملق و بی ایمان . درنظام جمهوری اسلامی اگر بخواهیم به این هف هائی که جزو ماهیت و ذات حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی برسیم باید همه مراجع قانونی که مسئول وظایفی هستند و هر یک از این مراجع وظایف خاص لخود را دارند جه مراجع قضائی ، چه مراجع اجرائی، و چه مراجعی که مراجع قانونگذاری و نظارت و پیگیری هستند. همه باید نیرومند و قوی باشند و قوی و قاطع عمل کنند تا دراثر جدیت قانون و اسلام، پررو و جسور نشود و افراد مظلوم انسانهای با ایمان و مخلص اینها ناامید نشوند. من در ارتباط با مسائل
اخیر و مبارزه با فساد که از سوی نیروهای مومن حزب اللهی انجام گرفت اگر چه اصل این کار را تائید میکنیم و مورد حمایت ما هست و به هیچوجه درجمهوری اسلامی هیچکس نمیتواند به خودش اجازه دهد و خودش را راضی کند که مفاسد و فحشاء را ببیند، دهن کجی های مزدوران استعمار را در داخل کشور ببیند. ولی ساکت و آرام بنشیند و نبیند که یک مرجع قوی ای در برابر اینگونه قانون شکنان و متجاوزان به حریم انقلا قاطعانه عمل کنند اینجا است که ناچار مردم با ایمان دست به کار میشوند که به دنبال آن البته ممکن است یک سری ضایعات و اشتباهاتی هم باشد. من همان طوری که ریاست محترم جمهوری از مردم خواستند که به اصطلاح این کار را به مراجع قانونی قضائی و وزارت کشور بسپارند، من هم همین خواسته را دارم و از قوه قضائیه میخواهم که درارتباط با مبارزه با ضد انقلاب، گروهک ها، گرانفروشها، دزدها، محتکرها و آن کسانی که با اعمالشان ، با روششان، با طرز لباس و برخوردشان به انقلاب دهن کجی میکنند با اینها با قاطعیت برخورد بشود و قاطعیت این نیست که بیایند نیروهای مومن انتظامی ، کمیته ها، و سایر نیروها این عناصر را بگیرند، تحویل قوه قضائیه بدهند ولی از یک طرف هنوز وارد دادسرا و دادگاه نشده، از یک طرف مرخص بشوند و یا اینکه اینها را تح.یل نگیرند به پرونده ها رسیدگی نکنند و یا اینکه این گونه افراد و عناصر اگر بخواهد برای آنها پرونده ای تشکیل بشود و 6 ماه و سه ماه و نمیدانم یک سال مانند پرونده های دیگر بخواهد عقب بیفتد تا یک روزی حکمی صادر بشود یقینا نمشود یا مفاسد و با این دهن کجی ها، با این رویه قضائی مبارزه کرد. من پیشنهاد میکنم که قوه قضائیه، دادسراها و دادگاههای سیار تشکیل بدهد یعنی این عناصری که کم و اندک هستند و اینجا و آنجا، در خیابان، درملاء عام با چهره وقیافه ای که زننده است و برخلاف اسلام و شون انقلاب اسلامی است، خودشان را نشان میدهند بایستی که قاضی اش همان جا حاضر باشد. نیروی انتظامی برای دستگیری متخلف، همان وسط خیابان آماده، قاضی هم آنجا آماده و جرم هم که مشهود است، همان جا حکم را صادر کنند و همان جا حکم را اجرا کنند. با مفاسد که نمیشود این جور مبارزه کرد که ما خیال بکنیم یک افرادی بروند و بعد متخلفین را بگیرند و بعد هم پرونده ای چه جوری تشکیل بشود و چند سال طول بکشد تا بخواهند حکمش را صادر بکنند. این یک مساله.
    مساله دیگری که هست این است: ما باید دراین مملکت دیوان محاسبات مان بازرسی کل کشورمان، دیوان عدالت اداری مان و کمیسیون اصل 90 درمجلس شورای اسلامی که در قانون اسلامی، این مراجع برای رسیدگی ها برای حسابرسی ها، برای بازرسی ها و پی گیریها و برای معلوم کردن متخلفین و قانون شکنان به وجود آمده است و پیش بینی شده است و در جمهوری اسلامی هم تشکیل شده، این مراجع باید آن موضع قانونی و مسئولیت سنگینی که دارند، بشناسند. الان یکی از واقعا نگرانی های ما درجمهوری اسلامی در شرایط فعلی این است. با اینکه شرایط، شرایط جنگی  است. با اینکه مردم بسیار فداکارند مردم از دادن مال و جان در راه اسلامی و انقلاب هیچ مضایقه ای ندارند. جوانانشان یکی دو تا هرچه جوان دارند در راه انقلاب میدهند به شهادت میرسد باز هم درعین حال وفادار این انقلابند و فداکار این انقلابند ولی می بینند که این مراجعی که باید دراین مملکت وجود داشته باشند، حضور داشته باشند درهرکجای این مملکت در دورترین منطقه، دورترین روستا، دورترین شهر، اگر کسی متخلفی وجودداشت در ادارات در میان جوامع، اگر چنانچه ظالم و متجاوز و زورگو و قانون شکن و متخلف و رشوه خوار وجود داشت باید این مفاسد را تعقیب کنند. بایستی که دولت یعنی از خود رئیس جمهور گرفته تا نخست وزیر تا وزراء همه و همه باید به این مراجع میدان و قدرت بدهند اگر این مملکت بخواهد اصلاح بشود بدون اینکه ما اجازه بدهیم بازرسی کل کشور، دیوان عدالت اداری، دیوان محاسبات (رئیس – وقتتان تمام است) اصل 90 به شکایات مردم برسند و هرکجا که مشکلی و گرفتاری و نارسائی پیدا میشود، بروند و وظیفه قانونی اش را انجام بدهند، مملکت بدون این اصلاح نخواهد شد (وقت تمام است) (رئیس – بلی) یک دقیقه دیگر اجازه بدهید (رئیس – بفرمائید) درآخر من این نکته را باید عرض بکنم که در رابطه با توزیع مخصوصا توزیع خودروها و وسایل موتوری از موتورسیکلت گرفته تا خودروهای دیگر، واقعا درداخل کشور نارضایتی و شکایت بسیار است. پول مردم را میگیرند، واجد شرایط ، میدانند بعد به نامشان خودرو اصابت میکند ضوابط هم در آنها وجود دارد اما درعین حال مردم را بیخود سرگردان میکنند مراجعات و شکایات دراین زمینه بسیار است و همچنین در رابطه با توزیع کالهای و اجناس میان شهر و میان روستا، میان تهران و میان شهرستانها هنوز در جمهوری اسلامی آن عدالتی که واقعا بخواهد یک روال صحیحی و یک نظم و یک تصمیم درستی به وجود بیاید و کاملا خوب توزیع بشود و همه به حقشان برسند این معنا وجود ندارد. می بینی که متخلفینی را انسان دریک شهرستانی تعقیب میکند از طریق مراجع قانونی، بازرسی و جاهای دیگر، معلوم میشود که متخلف بوده اما در عین حال به جای اینکه او را تنبیه بکنند. برمیدارند یک مقام دیگری به او میدهند و یا متخلف را ارتقاء درجه میدهند. اینها مسائلی است که بایددر این جمهوری اسلامی به آن توجه بشود و امیدواریم که خداوند متعال اسلام را و انقلاب اسلامی را و رزمندگان عزیز ما را عزت و سلامت و نصرت و پیروزی عنایت بفرماید والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت میلاد پرسعادت حضرت امام سجاد و حضرت ابوالفضل العباس و سالگرد شهادت مرحوم شاه آبادی و تذکرات نمایندگان به مسئولان اجرائی کشور.
    رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم. میلاد پر سعادت حضرت امام سجاد را  حضرت ابوالفضل العباس را به عموم مسلمانان تبریک عرض میکنیم و به مناسبت سالگرد شهادت همکار شهیدمان مرحوم شاه آبادی که از یاران باوفای امام و از پیشتازان انقلاب اسلامی بودند برای ما این فرصت را پیش میاورد که یادی از این برادر همکارمان بکنیم و به ملت عزیزمان یادآور بشویم که روحانیت ما و نمایندگان مجلس ما، و شخصیت های مسئولان کشور در کنار سربازان و بسیجیان و پاسداران و ارتشیان درجبهه های جنگ، همه جا همراه و تعداد شهدای اقشار مردم است. خداوند به بازماندگان این شهید بزرگوار و همه شهدای انقلاب و اسلام صبر واجر عنایت بفرماید.
    تذکرات نمایندگان محترم به مسئولان محترم اجرائی کشور:
    آقای جعفری نماینده شهر بابک: به وزارت بهداری در مورد تاسیس بیمارستان در هرات و به وزارت صنایع درمورد تاسیس کارخانه کمپوتسازی و به وزارت آموزش و پرورش درخصوص ایجاد مدرسه راهنمائی و ابتدائی در منطقه تذکر داده اند.
    آقای میرحیدری نماینده شهریار و اشتهارد و رباط کریم: به وزارت آموزش و پرورش درخصوص تاسیس اداره آموزش وپرورش دربخش رباط کریم به وزارت دادگستری درخصوص تاسیس دفتراسناد رسمی دراین بخش تذکر کرده اند.
    آقای حبیبی نماینده فومن: به وزارت مسکن در خصوص روشن نمودن وضع خانه های پیش ساخته شهرستان فومن تذکر داده اند.
    آقای سیدخاوری نماینده لنگرود: به وزارت کشور درمورد دفتر فنی استانداری گیلان تذکر داده اند.
    آقای فدائی نماینده سربند: تشکر کرده اند از جهاد سازندگی استان مرکز و شهرستان سربند به خاطر تلاش های فراوانی که دربرق رسانی منطقه داشته اند.
    آقای جعفری نماینده بناب و ملکان: به صدا و سیمای جمهوری اسلامی درمورد جلوگیری از پخش فیلم های مبتذل تذکر داده اند.
    آقای فال اسیری نماینده نیریز و اصطهبان به وزارت بهداری در خصوص تامین نیازهای بیمارستان شهدای نیریز، بیمارستان امام اصطهبان و به وزارت راه درمورد اسفالت راههای منطقه و به خانواده های شهدای اصطهبان و نیریز تسلیت و تبریک گفته اند.
    آقای استکی نماینده شهرکرد: به شرکت تراکتورسازی ایران تبریز و مسئولین ذی ربط درمورد تامین قطعات یدکی تراکتور برای کشاورزان استان چهارمحال و بختیاری تذکر داده اند.
    آقای هاشمی نماینده جهرم: به وزارت راه درخصوص روکش اسفالت جاده شیراز به جهرم به دو وزارت نیرو بهداری درمورد تامین آب آشامیدنی روستای قطب آباد جهرم تذکر داده اند.
دستور را شروع کنید.
4- تصویب اصلاح قانون الحاق یک تبصره به ماده واحده راجع به اجازه مکاتبه و تحقیق مستقیم به کمیسیون اصل 90
    منشی – اولین دستور طرح قانونی الحاق یک تبصره به ماده واحده، مصوب 1/11/59 مجلس شورای اسلامی است که راجع به اجازه مکاتبه و تحقیق مستقیم به کمیسیون اصل 90 بود از شورای نگهبان اعاده شده.
    رئیس – شورای نکهبان یک اعتراضی داشته آن اعتراض را بگوئید و اصلاحیه ای که …. آقایان اصلاحیه ای تهیه کرده اند؟ (فهیم کرمانی – بلی من اصلاحیه را دادم) ضمنا نامه ای شورای محترم نگهبان داده اند که نظرشان درآن نامه منعکس است. آن را بخوانید.
    منشی – عبارت نامه شورای محترم نگهبان را میخوانم. نظریه شورای محترم نگهبان این است:
    طرح قانونی الحاق یک تبصره به ماده واحده مصوب 1/11/59 مجلس شورای اسلامی راجع به اجازه مکاتبه و تحقیق مستقیم به کمیسیون اصل 90 با دستگاههای دولتی که در جلسه مورخه 3/2/64 با حضور اعضای شورای نگهبان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، مورد بحث و بررسی قرار گرفت و به نظر اعضاء شورا با توجه به اینکه تخلف از پاسخ دادن به کمیسیون اصل 90 جرم محسوب و برای آن مجازات حبس و انفصال تعیین شده است. تجویز ارجاع موضوع تخلف به مراجع اداری که دراین ماده واحده به این صورت مطرح شده، (موضوع تخلف درمراجع صالحه اداری و قضائی حسب مورد و با درخواست کمیسیون قابل رسیدگی است) مغایر قانون اساسی می باشد. ضمنا متذکر میگردد که به جای ذیل ماده واحده تصریح شود، پس از رسیدگی و ثبوت تخلف و صدور حکم، مجازات باید اعمال شود.
    رئیس – حالا آن پیشنهاد اصلاحی که تهیه شده مطرح کنید.
    منشی – آقای فهیم بفرمائید. آقای فهیم پیشنهاد کرده اند که کلمه ‹‹ اداری ›› حذف بشود.
    فهیم کرمانی (رئیس کمیسیون اصل 90)- بسم الله الرحمن الرحیم. نظر مبارک شورای محترم نگهبان همانطور که نمایندگان محترم ملاحظه فرمودید این است که دراین قانون جرم تعیین شده و مجازات و انفصال از خدمت دولتی چون جرم هست این مرجع رسیدگی اش باید دستگاه قضائی باشد، دادگستری و دادگاههای صالحه نه آن قسمت های اداری که به تخلفات اداری رسیدگی میکنند. تخلفات اداری را ممکن است درخود ادارات رسیدگی بکنند اما این جرائم را بید در دادگستری رسیدگی بکنند از این جهت به نظرشان رسیده است که این مخالف با قانون اساسی است و حرف حسابی هم هست. لذا ما پیشنهاد دادیم که از این طرحی که داده شده و تصویب شده دوجمله حذف بشود: یکی کلمه ‹‹ اداری و ›› درسطر سوم از صفحه دوم کلمه ‹‹ اداری و ›› حذف بشود در نتیجه کلمه ‹‹ قضائی ›› باقی میماند دنبال آن ‹‹ حسب مورد›› هم که اضافه شده. بی مورد میشود بنابراین آن هم اصلاح عبارتی میشود. نتیجه این طور خواهد شد که ‹‹ تخلف از این قانون جرم محسوب و متخلف به مجازات حبس از سه ماه تا یک سال و انفصال از خدمات دولتی از 6 ماه تا یک سال محکوم خواهد شد. و موضوع تخلف درمراجع صالحه قضائی با درخواست کمیسیون قابل رسیدگی است و مراجع مذکور مواظفند به این گونه جرائم تا الی آخر… بعد، بعد از کلمه ‹‹ بلافاصله›› درسطر آخر همان پیشنهادی که شورای محترم نگهبان عنوان کرده اند اضافه بشود. برای اینکه شورای محترم نگهبان فرموده اند پس از رسیدگی اعم است از اینکه جرمی هم ثابت بشود یا نه و اعم است از اینکه حکمی هم صادر بشود یا نه؟
    لذا برای اینکه این نقطه ابهام باقی نماند این تصریح بشود ‹‹ بلافاصله پس از ثبوت تخلف و صدور حکم›› وقتی که این جمله اضافه بشود هیچ نقطه ابهامی باقی نمی ماند بنابراین به طور کامل کلمه ‹‹ اداری و حسب مورد و›› از سطر سوم حذف مبشود و آن جمله هم به آخرش اضافه میشود و نظر محترم شواری نگهبان هم تامین میشود.
    رئیس – کسی مخالف با این پیشنهاد هست؟ (اظهاری نشد) چون رقم برای رای گیری کافی نیست دستور بعدی مطرح میشود. آقای موحدی آن دستور بعدی را شروع کنید.
5- تصویب کلیات طرح قانونی جنگلها و مراتع کشور
    منشی – دستور بعدی گزارش شوراول کمیسیون کشاورزی عمران روستائی و کمیسیونهای فرعی در خصوص طرح قانونی جنگلها و مراتع کشور.
    رئیس – از امروز اسامی کسانی که موقع رای گیری تشریف نداشته باشند، به عنوان توبیخ اعلان میشود یادتان باشد.
    یکی از نمایندگان – آقای هاشمی إ این کافی نیست.
    رئیس – خیلی هم کافیست.
    یکی از نمایندگان – آقای هاشمی إ از امروز این عمل میشود
    رئیس – بلی، از امروز این کار عمل میشود آقای موسوی بفرمائید.
    موسوی دامغانی ( مخبرکمیسیون کشاورزی) – بسم الله الرحمن الرحیم گزارش از کمیسیون کشاورزی و عمران روستائی به مجلس شورای اسلامی.
    طرح قانونی جنگلها و مراتعی کشور به شماره چاپ 1746 قدیم و شماره چاپ 14 جدید در جلسه مورخ 8/11/63 کمیسیون کشاروزی و عمران روستائی طی ماهها جلسات متعدد در دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی و با حضور کارشناسان ذی ربط وزارت کشاورزی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با اصلاحات و تغییراتی طبق نسخه پیوست به تصویب رسید.
    اینک گزارش شور اول آن جهت طرح درمجلس شورای اسلامی تقدیم میگردد.
    رئیس کمیسیون کشاروزی و عمران روستائی – دکتر جواد انگجی
    برادران و خواهران توجه بفرمائید این طرح جنگلها و مراتع حدود بیش از سه سال است که مورد بحث و گفتگو بوده درمجلس اول و دراین چند ماهه اول مجلس دوم یعنی دوره دوم. حدود بیش از سه سال کارشناسان وزارت کشاورزی و جنگلها و مراتع روی این طرح کار کرده اند و نمایندگان محترم در کمیسیون کشاورزی چه دوره اول محلس و جه دوره دوم روی این طرح کار شده. در دوره اول این طرح به تصویب کمیسیون رسیده برای بار دوم باز در کمیسیون کشاروزی این طرح جنگلها و مراتع مورد دقت و بررسی قرار گرفته که دارای حدود 50 ماده است طرح جنگلها و مراتع تقدیم مجلس شورای اسلامی میشود تا انشاء الله با عنایت نمایندگان محترم مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار بگیرد و مشکلاتی که ما در رابطه با جنگلها و مراتع درایم انشاء الله حل شود. یک توضیحات مختصری اول خدمت برادران و خواهران عرض میکنم و بعد انشاء الله موافقین و مخالفین که صحبت فرمودند اگر که شبهه ای یااشکال و ایرادی بود، توضیحاتی خواهیم داد. این طرح امتیازات فراوانی بر قانون سابق دارد که مشکلات عدیده ای را از سر راه جنگل نشینان ما و مراتع و جنگلهای ما برمیدارد شما به خوبی میدانید که در رژیم گذشته مراتع و جنگلها خصوصا بهترین و سرسبزترین مراتع ما دراختیار نورچشمی های رژیم سابق قرار میگرفت و جنگل هم خصوصا درشمال و جاهائی که جنگلهای خوب ما داریم جنگلهای انبوه دامنه های کوهستان های جنگلی معمولا دراختیار نورچشمی ها رژیم و وابستگان رژیم قرار میگرفت به عنوان قطیعه که شما اگر به شمال تشریف ببرید شاهد خواهید بود که هزارها هکتار از جنگل را پای دامنه کوهستان نوشهر و چالوس و شمال دراختیار سران نظامی و وابسته به رژیم سابق قرار داده بودند (درباری های رژیم سابق) که الحمدالله دراین طرح به تبعیت از قانون اساسی آمده استکه ‹‹ جنگلها و مراتع از انفال است و از اموال عمومی هست›› که جنگلها به عنوان یک منبع درآمد سرشار ملت شهید پرورو ما میتواند و پشتوانه درآمد ما میتواند باشد ما از چوب جنگل استفاده میکنیم. استفاده های گوناگون از چوب جنگل و محصولات اصلی و فرعی جنگل داشته باشیم. مرتع هم در جمهوری اسلامی انشاء الله با تصویب این قانون به صورت عادلانه در اختیار دامداران روستائی و بومی و عشایری و سیار کشور عادلانه قار میگیرد. دیگر نام نمی برم کسانی که در رژیم گذشته چگونه مراتع سرسبز کشور را می بردند این یکی از امتیازات این طرح است ودراینجا ناگفته نماند دراین طرح برای جنگل نشینان، روستائیانی که در جنگل زندگی میکنند یا خانوارهائی که در درون جنگل زندگی میکنند برای آنها پیش بینی کرده ضمن اینکه حفاظت و حراست از جنگل را به عنوان اموال عمومی، به عنوان بیت المال مد نظر قرار داده، ضمن این حق جنگل نشینان و روستائیان درجنگل را ملاحظه کرده و کسانی که به عنوان روستائی 30 خانوار یا بالاتر یا به عنوان روستا و روستائی درجنگل زندگی میکنند، برای آنها حریم قائل شده، حریم روستای جنگل نشینان که آنها بتوانند از مراتع اطرافشان و سرزمین هائی که به عنوان مزارع در اختیارشان بوده استفاده میکردند، باز هم استفاده کنند حقوق دیگری هم برای
اینها در جنگل و مراتع درنظر گرفته که اگر آنها بخواهند براس سوختشان از چوب جنگل استفاده کنند حقی برای آنها قائل شده البته زیر نظر سازمان جنگلها و مراتع و با رعایت ضوابط و قوانین آنها بتوانند نیازهای طبیعی خودشان را برای سوخت از چوب جنگل تامین کنند، نیازهای دامی شان را بتوانند تامین کنند، نیازخای شغلی شان را بتوانند تامین بکنند به اضافه این دراین طرح کارهائی که درون جنگل باید انجام بشود مثل بهره برداری از جنگل و چوب جنگل و اینها، خود همین روستائی ها و جنگل نشینان درمرتبه اول به کار گرفته بشوند. اولویت در اشتغال به آنها داده شده آنها در احیاء باید مستقیما دخالت داشته باشند و عملیات انجام بدهند دراحیاء و توسعه جنگل و چوب جنگل و اینها، خود همین روستائی ها و جنگل نشینان درمرتبه اول به کار گرفته بشوند. اولویت رد اشتغال به آنها داده شده آنها در احیاء باید مستقیما دخالت داشته باشند و عملیات انجام بدهند دراحیاء و توسعه جنگل، در بهره برداری از جنگل، بعد از جنگل نشینان و روستائیان نوبت میرسد به بخش خصوصی ، به تعاونی بعد دولتی و خصوصی و بعد در مرتبه آخر سازمان جنگل ها و مراتع هست که اگر بخواهد عملیات احیاء و توسعه انجام بدهد یا عملیات بهره برداری انجام بدهد در مرتبه آخر او میتواند انجام بدهد. دراین قانون نقاط بسیار دقیقی و نکات بسیار دقیق مورد عنایت و توجه قرار گرفته که انشاء الله بنده در پایان بحث که آقایان مخالفین و موافقین صحبت فرمودند عرایض خودم را تقدیم میدارم. با امید اینکه انشاء الله این طرح امروز به تصویب برسد و مشکلی که ما در رابطه با جنگل ها و مراتع داریم این مشکل انشاء الله حل بشود . درنهایت این جمله را باید اول عرض کنم که ما سال 52 حدود 18 میلیون هکتار جنگل داشتیم اما سال 56 این مساحت به 12 میلیون هکتار میرسد و 6 میلیون هکتار جنگل های  ما ظرف 5، 6 سال تخریب میشود و خدا میداند که از سال 56 تا الان که داریم اینجا طرح جنگلها و مراتع را بررسی میکنیم چقدر از این جنگلها تخریب شده باشد. بنده خوشبختانه دیروز به دلیل مسافرتی که درچالوس و شمال داشتم چند ساعتی به همراه برادرهای محیط زیست و جنگلبانی آنجا به داخل جنگل رفتیم و نقاطی که تخریب شده وبه سرعت دارد تخریب میشود از نزدیک ملاحظه کردیم که به وسیله دامدارانی که درون جنگل دامداری میکنند، چه به وسیله روستائیانی که بی حساب همینجور میروند آنجا تخریب میکنند یابوسیله کسانی که میروند و به اصطلاح چوب قاچاق حمل میکنند. ذغال قاچاق آنجا تهیه میکنند و حمل میکنند به وسیله اینها جنگل تخریب میشود. الان در یک وضعی به سر می بردم که یک ضوابط دقیقی که برای دستگاههای ما قابل عمل باشد که بتوانند عمل بکنند به عنوان قانون جمهوری اسلامی، نداریم. انشاء الله امروز بررسی بشود و به عنوان شور اول تصویب بشود تا کمیسیون برسد ودرشور دوم سریعا انشاء الله به مجلس بیاید که دستگاهها بتوانند قانون خوبی داشته باشند که خوب عمل بکنند و وضع جنگلها و مراتع ما سرو سامان بگیرد. واسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
    رئیس – مخالفین و موافقین را دعوت کنید.
    منشی – مخالف اول آقای ابوالقاسم رزاقی.
    رزاقی – بسم الله الرحمن الرحیم، قبل از شروع دربیان علت و یا علل مخالفت بنده با این طرح دو سه نکته را لازم به تذکر میدانم.
    نکته اول اینکه باید از کیمسیون کشاورزی مجلس که طبق اظهارات خودشان طی ماهها جلسات متعدد در دور اول و دور دوم و با حضور کارشناسان ذیربط وزارت کشاورزی تلاش و زحمت بسیاری را در بحث و بررسی و تصویب و گزارش این طرح متحمل شده اند اظهار داریم که با جدیت کامل تلاش کرده اند و زحمت کشدیه اند و این طرح را به مجلس آورده اند.
    نکته دوم اینکه مخالفت بنده با این طرح به این معنا نیست که مانمیخواهیم وضعیت منابع طبیعی و جنگلهای کشور سرو سامان قانونی پیدا بکند و یا برای جنگل و این منبع عظیم و ذخایر طبیعی و الهی ما ارزشی و بهائی قائل نیستیم. نه، جنگل باصطلاح کارشناسان طلای سبز است برای کشور و ارزش و بهایش از نفت هم برای کشور بیشتر و با اهمیت تر است و ارزشهای مختلف اقتصادی که جنگل دارد چیزی نیست که قابل اغماض و یا قابل انکار باشد.
    نکته سوم، برای اینکه به اهمیت مساله جنگل درکشور ما و دقت لازم و همه جانبه در تصویب یک قانون حامع و همه جانبه برای آن درنظر بگیریم لازم است یک آمار کلی از جنگلهای سطح کشور و خصوصا استان گیلان و مازنداران که بخش مهم جنگلهای کشور را دارند عرض بکنم. هم اکنون در سطح ما حدود 12 میلیون و 400 هزار هکتار جنگلهای طبیعی، تجارتی و حفاظتی داریم که درسال 1340 این مقدار حدود 18 میلیون هکتار بوده است. از یان مقدار فعلی  هم اکنون دراستان گیلان و مازندران یک میلیون و هشتصد و چهل و چهار هزار هکتار دراستان گیلان و مازندارن جنگل وجود دارد که درسال 40 حدود 3 میلیون و 400 هزار هکتار بوده که بقیه اش تخریب شده و یا مسائل دیگری پیش آمده است. باز ریزتر قضیه را عرض بکنم که به تفکیک استان مازندران یک میلیون و پانصد و چهل و چهار هزار هکتار الان جنگل دارد و استان گیلان حدود سیصد هزار هکتار، یعنی یک سوم جنگلهای شمال متعلق به استان گیلان است.
    نکته دقیق تری که باز ما را متوجه میکند که به اهمیت جنگل های سطح کشور و خصوصا استان گیلان و مازندان دقت بکنیم این است که عمده جنگل های صنعتی کشور دراین دو استان قرار دارد یعنی بالای 60 درصدش خصوصا در استان مازندارن است.
    و مساله دیگر اینکه از مجموع آماری که عرض کردم آن جنبه های مخروبه جنگل یعنی از آن 18 میلیونی که در سال 1340 بوده حالا در وضعیت فعلی اولا جنگل های مخروبه در اصطلاح آن جنگلی است که هرهکتارش کمتر از پنجاه متر مکعب چوب دارد که شامل بوته زار و تخریب یافته و مسائل اینجوری میشود که از یک میلوین و 444 هزار هکتار جنگل استان مازندران ، 558 هزار و 800 هکتارش دراستان مازندران مخروبه است (یعنی حدود 30% آن). این نکته سومی بود که لازم بود رویش اشاره بشود.
    اما علت اساسی مخالفت بنده بااین طرح: به نظر بنده اشکال اساسی دراین طرح به چشم میخورد:
    اشکال اول این است که بنده از مخبر کمیسیون کشاروزی که پاسخگوی به سوالها هستند و همینطور از نماینده وزارت کشاورزی در خواست میکنیم که به سوالات ما جواب بدهند تا حداقل ذهن ما دراین رابطه روشن بوشد. اولا شما چه برنامه و راههای اساسی برای احیای جنگل و حراست مستمر از آن دراین طرح پیش بینی کرده اید؟ ما که هرچه درسرتاسر این طرح دقت کردیم البته نمیخواهیم از خدمات و تلاشها و جدیتهائی که شده آن را انکار بکنیم. اما ما یک طرح روشن و اساسی دراین رابطه رابا اطلاعات کم و بیشی که دراین زمینه داریم نمی بینیم.
    سوال دوم این است که برای بهره برداری اصولی از جنگل که هم تامین نیازچوبی کشور را برطرف کند و هم مایه پاکسازی دقیق جنگل از چوبهای زائد و فراهم کردن زمینه برای غرس و رشد درختچه های جنگلی چه برنامه های اصولی دراین طرح وجود دارد؟ یک سری اصطلاحات را شما توضیح داده اید و یا به بعضی از نکات دراین رابطه اشاره کرده اید، اما طرح اساسی که بتواند واقعا مایه تحولی درجنگل و دراحیای اصولی و اساسی و ریشه ای آن باشد در اینجا چه مسائلی را شما طرح کرده اید که ما از آن غافلیم؟
    نکته سوم اینکه، آنچه که بیش از همه بنده و نمایندگان استان مازندران و گیلان و یا تعداد دیگری از نمایندگان محترم سطح کشور که به گونه های مختلف مستقیم یا غیر مستقیم در ارتباط با مسائل جنگل و حاشیه نشینان جنگل هستند این است، برای کسانی که دهها و صدها سال در دل و یا در حاشیه جنگل زندگی کرده و میکنند شما چه راه حلی رابرای تامین زندگی برای آنها پیش بینی کرده اید؟ البته در صحفه 9 این طرح ماده 10 فقط یک توضیحی در این رابطه آمده که میگوید ‹‹ وزارت کشاورزی مکلف است برای بقاء و احیاء و توسعه جنگلها با تامین حداقل خدمات اقتصادی، اجتماعی متناسب طرح جابجائی جنگل نشینان پراکنده را در منطقه شمال و درصورت ضرورت درسایر نقاط کشور با همکاری سایر ارگانها تهیه نماید. کلیه وزارتخانه ها ذیربط مکلف به تامین خدمات مندرج در طرح خواهند بود››. بعد در تبصره همن ماده آمده که ‹‹ این حکم شامل روستای داخل و مجاور جنگل نمیشود و فقط شامل جنگل نشینان پراکنده است›› دراینجا فقط به عنوان نمونه برای اینکه ذهن نمایندگان محترم بیشتر روشن باشد عرض میکنم که وقت بیشتری گرفته نشود. اینطوری که برادرها به ما آمار داده اند فقط در حوزه سر جنگلداری ساری 568 روستا در مناطق جنگلی قرار دارد که به طور متوسط هر روستا 10 تا 100 خانوار هستند و دریک آمار کلس و تقریبی درحاشیه جنگل در استان گیلان و مازندران حدود 200 و یا 300 هزار نفر آدم زندگی میکند که حدود صد سال کمتر و بیشتر اینها در حاشیه جنگل یا در دل جنگل زندگی میکردند که هم دامداری
می  کرده اند و نیاز خودشان را برطرف میکرده اند و هم اینکه نیاز لبنی منطقه را تامین میکرده اند. خوب شما با این جمعیت عظیمی که در دل جنگل و درحاشیه جنگل زندگی میکردند چه جوری میخواهید برخورد بکنید؟ آیا دولت یک جای مناسبی را در نظر میگیرد که اینها را از آنجا ببرد دریک منطقه ای که امکانات لازم دامی را برایشان فراهم بکند، خانه برایشان بسازد، از آن طرف ما با آن شعاری که میدهیم، حرفی که می زنیم براینکه ما درحهت دامداری باید مستقل و خودکفا بشویم و از این طرف آنچنان درحصار و فشار قرار داده اند. خدا را شاهد میگیرم وقتی که به بعضی از این بدبختیهائی که در دل جنگل و در حاشیه جنگل زندگی میکنند آدم برخورد میکند از همان آدمهای محرومی که جبهه ها را تدارک میکنند. بچه شان در جبهه شهید میشود نمیدانم… (رئیس – وقتتان تمام است) اجازه بدهید من یک نکته را عرض میکنم و عرضم را تمام میکنم. براین اساس دراین رابطه ما دراین طرح نه تنها یک راه حل اصولی نمی بینیم بلکه یک برخورد خیلی سطحی و گذرا با این مساله شده است . نکته دیگر عرضم دراین رابطه این است که به برادران عزیز عرض میکنم شما پیش بینی کرده اید درماده 42 این طرح ‹‹ برای حفظ وحراست منابع و مراتع واحد مسلحی از قوای نظامی و انتظامی به نام پاسداران منابع جنگلها و مراتع زیرنظر وزارت کشاروزی… ›› شما چرا به نیروهای مردمی که آنجا حافظ و پاسدار امین جنگلها هستند هم به آنها اعتماد بشود یعنی از نیروی مردمی آنچنانی دراین رابطه نشود. درهر صورت بنده این را صریحا خدمت نمایندگان محترم عرض میکنم که در طول چند ماه مسئولیت نمایندگی یکی از بیشترین فشارها و درخواستها و مشکلاتی که ما در سطح منطقه داشتیم مشکل بسیار ناراحت کننده حاشیه نشینان جنگل و کسانی که در داخل جنگل بودند و مایه اذیت و آزار و ناراحتی های بی حد و حسابی که تعدادی از ماموران جنگلداری و جنگلبانی برایشان فراهم میکردند. البته از آن خدمات افراد صادق و دلسوزشان ما تشکر و قدردانی میکنیم. اما درهر صورت با مطرح شدن طرح با این اهمیت شما نمیتوانید جمعیتی مثل 300 یا 200 هزرا نفر افرادی که دهها و صدها سال در دل و حاشیه جنگل زندگی میکنند اینها را نادیده گیرید و بعد دستور بدهیم سیم خاردار را بیاورند جلوی خانه شان که حتی یک وجب حیاط هم برایشان باقی نگذارید اینها را به آن شکل زندگی برایشان پیش بینی بکنید. امیدواریم که برادران روی این نکاتی که عرض کردم دقت کنند و حداقل جواب ما را بدهند که ذهن ما دراین رابطه روشن بشود. والسلام و علیکم و رحمه الله.
    رئیس – موافق صحبت کند.
    منشی – اولین موافق آقای جلالی.
    جلالی – بسم الله الرحمن الرحیم. بنده در ابتدا در رابطه با سئوالات برادر عزیزمان چندتا پاسخ اجمالی میدهم و پاسخهای مشروح را به عهده وزارت کشاروزی میگذارم. مساله راه حل برای احیاء جنگلها و مراتع، آنچه را که برادر عزیزمان اشاره فرمودند در رابطه با آن آماری که مراتع و جنگلهای ما به مقدار یک سوم از بین رفته و مراتع ما بیش از این و حدود دوسوم مراتع ما در کشور از بین رفته به خاطر عدم حفاظت و نگهداری این منابع عظیم ثروت مردم بوده که وقتی حفاظت به خوبی انجام میگیرد مساله احیاء جنگلها و مراتبع رابه دنبال خواهد داشت و دراین قانون طرحها وراه حلهائی برای احیاء جنگل ها و مراتع آمده و اینطور نیست که اشاره ای نشده باشد و راه حلی آورده نشده باشد.
    در رابطه یا مساله جنگل نشینان که اشاره فرمودند روستاهائی که آنجا در کنار جنگل هستند و امکان جابجائی و انتقال اینها نیست. اولا استفاده اینها را از منابع جنگلی در حد ضرورت برای آنهاجایز دانسته اند. استفاده از هیزم و باقیمانده های درختان جنگلی که استفاده میشود و بهره برداری میشود برای استفاده از سوخت آنها و همچنین استفاده دامهای آنها از مراتع آنجا در نظر گرفته شده است. و در ماده 20 برای اینکه روستائیان و آن جنگل نشینان به مشکلاتی برخورد نکنند دولت موظف شده از طریق وزرات نفت و سایر سازمانهای ذیربط امکانات جایگزینی مواد سوختی فسیلی و نفتی با استفاده از سایر منابع انرژی را به جای سوخت هیزمی و بوته ای فراهم کند و تا زمانی که این کار را انجام نداده برای آن روستانشینان و عشایر درکنار جنگل با مجوز دادن از طرف وزارت کشاورزی میتواند از آن منابع استفاده کنند.
    در رابطه به پاسداران جنگل ها که گفتند از نیروهای مردمی استفاده میشود اتفاقا دراین طرح منظور همین بوده که از نیروهای مردمی استفاده بشود و چون قبلا گارد جنگل بوده و آن گارد جنگل منحل شده و الان میخواهند به یک صورتیکه هم از نیروهای مردمی و هم از کسانی که بتوانند به نحو احسن وبا رعایت حال مردم از این جنگل ها و مراتع جفاظت کنند دراین قانون آمده است نکات مثبتی که دراین قانون وجود دارد و بسیاری از مشکلات کشاورزان و عشایر ما را میتواند حل کند و از آنجا که برادران و خواهران مستحضرند که جنگل ها و مراتع تخریب بشود زیربنای کشاورزی ودامداری ما درخطر است، هم از طرف اینکه خاکهای کشاورزی ما دراثر تخریب مراتع از بین میرود و فرسایش پیدا میکند و نزولات آسمانی در اثر نمی تواند جذب زمین بشود و در نتیجه سفره های زیرزمینی از آب تهی میشود. نقش مهمی رادر کشاورزی و همچنین در دامداری که مشهود است دارد.
    نکات مثبت و ارزنده ای که دراین قانون اشاره شده و بسیاری از مشکلات مردم را حل میکند یکی در قانون قبل کل مراتع ملی اعلام شده بود که در این قاون مراتع حریم مشخص شده و دراین رابطه بسیاری از مشکلات روستائیان عزیز برطرف میشود.
    مساله دوم، اشخاصی که حقوقشان در رابطه بااجرای ماده 56 قانون جنگل ها و مراتع سابق و اصلاحیه آن از بین رفته بود و زمینهائی را همه نمایندگان مستحضرند در حوزه های انتاخبی شان که سالهاست که این کشاروزی میوشد و حتی برنج کاری میشود، سابقه 20 سال، 30 سال سابقه کشت دارند و براساس تحقیقاتی که اصلاحات ارضی زمان شاه به عمل آورده بوده یک مقدار کمی را زمین کشاروزی اعلام کرده و بقیه را منابع طبیعی و با اجرای‌ آن قاون کشاورزان ما با مشکلاتی روبرو شدند که دراین قانون درماده 35 هیاتی را موظف کرده اند که این هیات ظرف مدت 2 سال به کلیه اعتراضات مردم در رابطه با اجرای ماده 56 رسیدگی کنند که این هیات عبارتند از نمایندگان دادگستری، کشاروزی، سازمان جنگلها و مراتع و هیات واگذرای زمین.
    سومین امتیاز این قانون در رابطه با مشکل پروانه های چرا است. در مناطق عشایری و روستائی باتوجه به اینکه در رژیم سابق زورگویان و خوانین حاکم بر مردم بودند و به انواع و اقسام حیله ها توانستند پروانه هائی را به نام خودشان و فرزندانشان به دست بیاورند و الان دربعضی از مناطق این مراتع را به عنوان حق علف چر به سایر عشایر و روستاها میفروشند ودر این قانون این مساله فروختن مراتع و حق علف چر به کلی ممنوع شده و وزارت کشاروزی مکلف شده با بسیج نیروهای خود حداکثر ظرف مدت 3 سال کلیه پروانه های چرا را در سراسر مملکت تجدید نظر کند و تجدید نظرهای بعدی این هر ده سال یک بار انجام خواهد شد.
    امتیاز چهارم این قانون ، لغو قراردادهائی است که در جنگلهای شمال به نام جنگلهای 10 هکتاری، واحدهای 10 هکتاری که اسم اینها واحدهای 10 هکتاری است و بعضی از این واحدها به صد هکتار و بیشتر از صد هکتار هم میرسد و این واحدها قبلا توسط رژیم سابق به نور چشمی ها و کسانی که وابسته به رژیم طاغوت بودند داده شده و جنگل های بسیار زیادی از این مملکت به وسیله این مردم از بین رفته ودراین قانون کلیه این قراردادها لغو شده، عده زیادی از این زمینها را هم فروخته اند. درصورتی که به صورت اجاره بوده یا برای اجرای طرح بوده، جنگل هایشان را نابود کردند و زمینهایشان را هم فروخته اند به افراد دیگری که کلیه قرار دادهای آنها لغو میشود و این جنگل ها به انفال برمیگردد.
    در ماده 36 این قانون وزارت کشاروزی موظف شده ظرف مدت 3 سال نسبت به تهیه نقشه اراضی قابل واگذاری اقدام کند تا در رابطه با آن مساله توسعه کشاورزی و مساله رسیدن به خودکفائی درامور کشاورزی و زراعت این هم موظف شده که نقشه زمینهای قابل واگذاری را تهیه کند و تا قبل از تهیه آن نقشه که برایش مدت 3 سال را در نظر گرفته اند هیاتی متشکل از نمایندگان جنگلداری کل، کشاورزی و هیات زمین و جهاد سازندگی میتوانند این زمینها را واگذار کنند.
    در رابطه به فصل سوم که درمورد حفاظت و بهره برداری آمده که برادر عزیزمان هم سوال کرده بودند روشهای صحیح و بهره برداری براساس ضوابط فنی آنجا آورده شده و راههائی را که برای سوء استفاده باز بوده در قانون قبلی، دراین‌ قانون بسته شده است.
درفصل چهارم که در مودر جرائم و مجازات است به منظور حفظ این ثروتهای عمومی برای قطع درختان و همچنین مراتع جرائم مفصلی در نظر گرفته شده است و برای اینکه کشاورزان و آن حاشیه جنگل نشین ها مشکلی نداشته باشند در رابطه با سوختشان و سایر استفاده هائی که از جنگل میکنند دولت موظف شده امکاناتی را در اختیار آنها قرار بدهد.
    مساله مهمی که در ماده 9 این قانون آمده برای احیاء مراتع که جزو سوالات برادر عزیزمان بود، وزارت کشاورزی موظف شده که نقشه و ظرحهائی برای اجرای طرحهای آبخیزداری و حفاظت خاک و بیابان زدائی و تثبیت شن های روان برحسب اولویتها و ضرورتهای اجتماعی و اقتصادی تهیه کند و خود وزارت کشاورزی موظف شده در صورتی که بخشهای خصوصی و تعاونی این کار را انجام ندهند خودش موظف شده نسبت به این موارد اقدام بکند. برادران اگر اشکالاتی هم داشته باشند میتوانند در شور دوم این اشکالاتشان را پیشنهاد بدهند و انشاء الله بتوانیم یک قانون کامل و جامعی در رابطه با جنگلها و مراتع که براساس اصل 45 قانون اساسی جزو انفال است تدوین کنیم و بتوانیم انشاء الله از این ثروت عمومی ملت نگهداری و حفاظت کنیم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
    رئیس – مخالف بعدی صحبت کند.
    منشی – مخالف بعدی آقای سیدعلی حسینی زاده هستند.
    علی حسینی زاده – بسم الله الرحمن الرحیم. مخالفت من با این طرح جنگلداری و مراتع نه موافقت با قطع جنگل است و نه مخالفت با قانون اساسی است. ولی من حیث المجموع تکلیف مالایطاق از شخص حکیم قبیح است. با توجه به اینکه سالیان دراز مردم مخصوصا عشایر وروستاها درمیان کوههای سربه فلک کشیده زمین احیاء کردند، لکن زمینها دارای درخت و جنگل بودند. آقایانی در شهرستانها و صحراهای صاف زمین احیاء کردند ومالک شدند. آنها هم درآنجا ماندند. در مرحله اول برادران زحمت کشیدند اما یک مقدار بی جا کشیدند زیرا بعضی شان آگاهی و شناخت از جنگل ها و نوع جنگلها نداشته و ندارند به این دلیل که اسمی از جنگل ها نبرده اند که چه جنگلی شاخه زار است و چه جنگلی دانه زار، چه قدر مفید است و چه قدر باید از چوب استفاده کنیم؟ چه قدر باید از دانه استفاده بکنیم چه قدر باید از نهالش استفاده بکنیم؟ به این دلیل آقایان شناسائی کامل روی جنگل های کشور کلی نداشته اند و حق محرومین و کشاورزان را در نظر نگرفته اند. اگر آقایان در روستاهای دوردست بروند و ببینند که آن آقایانی که به عنوان سرجنگلدار در مناطق محروم گرفته بودند و چه کارهائی سرمردم کشاورز آورده بودند. خودشان میتوانند واقعا قضاوت بکنند که این مخالفت ها بیجا نیست. دراصل باید جنگلی که درمیان کشاروزی ها وجود دارد به خود مردم تلقین کرد که این جنگل مال خود شما است. وقتی که می گوئی مال دولت است آنها شبانه میروند همه را می برند اینها هم روز میروند اصلا کلا نمی گذارند اینها جنگل را قطع کنند یا کشاروزی بکنند و باید جنگل را به طوری که هم مردم اعتماد داشته باشند به دولت و هم دولت به مردم اعتماد داشته باشد. جنگل ها را باید استثناء بکنند، متجزی بکنند و جداجدا بکنند و تقسیم بکنند آن قسمتهائی که میان زمینهای کشاورزی هست به طوری که دانه زار باشد، مفید باشد بدهند به خود مردم و آنهائی که جزء میته و انفال هست دولت آنها را باز از همان خود مردم که میداند و با مقتضیات حال و مقام آنجا اطلاع دارد، آگاهی دارد آنجا بتوانند جنگل را حفظ کنند. ما نمونه اش را داریم. الان چند سال است که مساله طرح جنگلداری وجود داشته؟ چقدر توانسته ایم پیش برویم؟ حالا میگوئیم زمان شاه، زمان شاه بوده. زمان جمهوری اسلامی درمدت این 6 سال شما بروزد ببینید سوای آنهائی که توسعه هائی شده از طریق آدمهای عاقل، از طریق کارمندان دلسوز و غمخوار و همکار مردم که آنجا درختها را به یک طرزی باید کشاورزی بکنند که نه درخت از بین برود، نه کشاورزی مردم روستا از بین برود. بااین دلیل ما میتوانیم هم کشاورزی را پیش ببریم، هم جنگلداری بکنیم. من یک مساله ای را بگویم. برادران مدام میگویند فرسایش زمین ، فرسایش زمین فقط یک چیز تئوری یاد گرفته اند این کجا فرسایش زمین است؟ شما یک باغچه ای دراین باغچه تخم نکار وی ک باغچه ای داری تخم درآن بکار و ببین کدام یکی از آنها خرم تر است، کدام یک از آن مثلا سیل آورتر است؟ زمینهای کشاورزی را اگر به فصلش، اگر به وقتش کشاورزی بکنند آن گندم و علف و گیاه زودتر می روید و روی زمین را می پوشاند، هم رشدش زیادتر است و درفصل دروکردن، هم زود درو میکنند و سفاله پهن میشود روی آن زمین و باعث عدم فرسایش زمین میشود. امااگر ما بخواهیم زمینی را کشت نکنیم این گوسفند مرتب روی این زمین میرود وقتی که گوسفند روی این زمین رفت، زمین سفت میشود. علف از آن اولی که میخواهد بالا بیاید سرزنیش میکند و علف در روی زمین پیدا نمیشود و باران که می آید آب راه میافتدو شما ببینید در بیشتر کوچه های اسفالت و یا کوچه و بیابانها که زیر پا و اینها کوبیده شده اند زودتر آب راه میافتد. این مسائل را شما نگوئید، یک زمانی گفتند آقا کبک از بین رفته، به این خاطر بود که میرفتند علف و جاش را بهار میزنند، تخم های کبک میاید بیرون و کبک ها از بین رفته اند. اینها را هم دستور دادند تمام عشایر آنجا نگذاشتند که یک ذره علف برای زمستان گوسفندانیشان بچینند. قدرت اولت برادرمان کجا بوده که حالا شما میگوئید دولت بلی اگر دولت قدرت داشته باشد علوفه برساند، بذر و علوفه به مردم برساند و از طریق علوفه و از طریق علف و تخم های علفزاری و اینها بتوانند مردم را قانع بکنند، بلی، اما با توجه به اینکه عشایر و روستائی که نه پرتقالی ، نه میوه ای ، نه چیزی ندارد باید ده گوسفند داشته باشد و آن هم اگر کشت نکند، نمی تواند گوسفند داشته باشد و دامداری بکند، مگر با یک کشکی و روغنی و ماستی و دوغی بتواند زن و بچه اش را اداره بکند. اگر ما بخواهیم بگوئیم که آنجا بایستد، بیاید اینجا آرد به او بدهند، کار بکند، در شهرستانها کار بکند و پول ببرد. زن و بچه اش آنجا چه کار بکند؟ اگر هم بخواهد آنجا بماند، ده یا صد گوسفند ضبط بکند، علقش از کجا، کجا بچرد، ساختمان از کجا درست بکند شما برادران باید توجه به این مسائل داشته باشید از دور تصمیم نگیرید. این مسائل را مردم رویش تحلیل میکنند، عشایر از آن روستاها، کشاورزان، روستائیان ، نه جرات میکنند بیایند در شهر، میگویند نیا، حق نداری بیائی روستائی ها نیایند، از آن طرف هم جنگلداری میرود جلو او را میگیرد، میگوید نکند، بیائی جلو، یک درخت قطع نکنی. از این طرف مردم میروند شبانه همه درختها را قطع میکنند، آن اقا هم در خانه اش خوابیده است، صبح هم میرود و آنجا میاید پرونده بندی میکند، تقی را به جای نقی، حسین را به جای حسن میگیرد و زندان برود و شش ماهی برود اصفهان و بیاید اینجا. این مسائل صحیح نیست، درست نیست. ما گفتیم برادران باید بروید از اول جنگلها را شناسائی بکنید، کدام یک از آنها دانه زار است، کدام یکی از آن شاخه زار است. اصلا محل به ما نگذاشته اند . حالا یک چنین باشد. بوته چینی، باته چینی. آخر باید کسی باشد شناسائی داشته باشد. تخصص داشته باشد، اطلاع داشته باشد از وضع مردم، از وضع کشاروزی، از وضع جنگل که جنگل چه فوایدی دارد. دوم اگر چنانچه جنگل را جنگل دانه زار درست بکنند. شما در سالی که بلوط در مناطقی میگیرد، ببینید گوشت گوسفندان آنها دو برابر میشود دوبار میزاید،کشک بیشتر، پشم بیشتر، روغن بیشتر، تلفاتش هشتاد درصدکمتر است اما اگر شما بخواهید یک جنگل را همینجوری پنجاه شاخه از وسطش بیاید بالا نه درستش بکنیم، نه راستش بکنیم، نه به آن برسیم. هروقتی خار و آشغال از هرطرف بیاید یک چوپان هم از راه میگذرد، یک آتش میاندازد. همه میسوزد اما اگر درخت را و جنگل را ، چهار پنج شاخه درمیانش درست بکینم که دانه زار بشود، هم چوب داشته باشد هم بلوط داشته باشد یا گیاههای دیگری داشته باشد برای مردم استفاده دبکنند. هم مردم کشاروزی به دقت بکنند که بتوانند برای روزمره خودشان علوفه و گندم درست بکنند، هم بتوانند جنگل را حفظ بکنند. اما با این برنامه مردمی که هفتاد درصد به خودشان وابسته هستند  باز برمیگردانیم این مسائل درهمین جا خاتمه میدهم. امیداوریم که برادران هیچ حساسیت نشان ندهند. این مسائل ، مسائلی هست که باحیات مردم، با اقتصاد مردم با رفاه مردم سروکار دارد. گفت:
                         بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر                        بار دگر روزگار چون شکر آید
    چه شکری ما به روستائیان و عشایر و کشاورزان و دامداران میخواهیم بدهیم؟ وانشاءالله امیدواریم که برادران با بینش باز، با سعه صدر انشاء الله بروند، بگردندجنگلها را شناسائی بکنند. افراد را شناسائی بکنند، اعتماد به مردم بدهند، جلب اعتماد مردم بکنند و به‌ آنها آگاهی بدهند. انشاء الله مسائل را بنشینند مردم را شریک و سهیم و غمخوار برای خودشان بدانند و الا با این مساله ای که سفسطه بازی و مجادله و اینها بروند و روزها نگذارند و آنها شبها بروند درختان را قطع بکنند. قانون گذاشتن درست است اما قانون پیاده کردن
آن مساله است باید ببینیم قانون را چه طور پیاده میکنیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
    منشی – موافق بعدی آقای لطیف صفری بفرمائید.
    عابدی – آقای هاشمی اخطار قانون اساسی دارم.
    رئیس – آقای عابدی اخطار قانون اساس دارند، بفرمائید.
    عابدی – بسم الله الرحمن الرحیم. اصل 75 قانون اساسی: طرحهای قانونی و پیشنهادها و اصلاحاتی که نمایندگان درخصوص لوایح قانونی عنوان میکنند و به تقلیل درآمد عمومی یا افزایش هزینه های عمومی می انجامد، درصورت قابل طرح درمجس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد یا تامین هزینه های جدید نیز معلوم شده باشد.
    ماده 42- برای حفظ و حراست منابع واقع در محدوده های موضوع ماده 3 این قانون واحد مسلحی از قوای نظامی یا انتظامی بنام پاسداران منابع جنگلها و مراتع، زیرنظر وزارت کشاورزی تشکیل میشود. نحوه تشکیل و شرح وظایف و آموزش افرادواحد مزبور درآئین نامه اجرائی این قانون خواهد آمد.
    این تشکیل واحد پاسداران ، واحد مسلحی، مسلما نیاز به پول دارد، نیاز به منابع مالی دارد که منبع آن دراینجا مشخص نشده است… (رئیس – بسیارخوب) درماده 48 به همین صورت، ماده 10 ‹‹ وزارت کشاورزی مکلف است برای بقاء احیاء و توسعه جنگلها با تامین حداقل خدمات اقتصادی، اجتماعی متناسب ، طرح جابه جائی جنگل نشینان پراکنده رادر منطقه شمال و درصورت ضرورت درسایر نقاط کشور با همکاری سایر ارگانها تهیه نماید. کلیه وزارتخانه های ذیربط مکلف به تامین خدمات مندرح درطرح خواهند بود›› . اینها همه حاکی از این است که بار مالی دارد و دراین طرح پیش بینی نشده که از چه منبعی تامین میشود.
    رئیس – بسیارخوب، ما متوجه شدیم. این تذکر آقای عابدی قبلا به ذهن ما هم رسید، ما از کمیسیون و وزارت کشاورزی سوال کردیم. گفتند که خرج اضافی به جز همین اینهائی که الان در اختیار جنگلداری هست، نخواهد داشت. یعنی همین بودجه شان را تنظیم میکنند. الان هم حفاظت دارند الان هم نیرو دارند، منتهااینها نظم پیدا میکنند. (عابدی – دراین طرح نیامده است) اینرا ما قبلا سوال کردیم، جواب دادند، اینطوری است که خرج ندارد (عابدی – آقای هاشمی إ مشخص نشده است) دارد، یعنی خرجی بردولت اضافه نمیکند. اصلا اعتبار دارد، آقای لطیف صفری بفرمائید.
    لطیف صفری – بسم الله الرحمن الرحیم. تذکر آئین نامه ای و اخطار آقای عابدی را همینطوری که حاج آقا هاشمی فرمودند، اینجا پیش بینی شده. به خاطر اینکه، این سازمان جنگلها و مراتع درحال حاضر هست وبودجه و هزینه هایش هم پیش بینی شده و همان حفاظت هم باز تشکیلاتی دارد که الان هستند. البته این لایحه دولت هم هست منتها به خاطر اینکه زودتر بیاید، یعنی دولت همه موارد این را پیش بینی کرده و به صورت طرح آمده و این طور نیست که دولت درجریانش نباشد اما بحث موافقت من. مخالف حاج آقا حسینی زاده را ما هرچه دقت کردیم، چیزی که مربوط به یان طرحی که میخواهد قانون باشد در آن پیدا نکردیم، یک سری درد دلهای محلی بود که فلان کشاورز نمیدانم درخت قطع میکند یا گوسفندش گرسنه است وعلوفه به او نمیرسد یا اینکه اگر بگذارند جنگل ها را شخم بزند مثلاً گندم هم میکارد، بعدش هم آنجای گندم را گوسفندانش میخورند و اصلا فرسایش یعنی چه و بعدش هم نکته کلی اینکه اگر دانه زاد باشد بهتر از شاخه زار است و بعد هم اینها اصلا شناسائی ندارند و درمجموع استنباط من این بود که اینهائی که مورد نظر ایشان بودند که دست اندر کار تکمیل و تدوین این طرح بودند. چه از وزارت کشاورزی و سازمانهای مربوطه و چه از مجلس کمیسیون کشاورزی ظاهرا ایشان شناسائی روی افراد ندارند که بالاخره آخر چه طوری این قضاوت را میشود کرد و از دور هم به قول خودشان، حالاکاری نداریم، مجلس محترم تصمیم خودش را میگیرد. اما مهم ترین سرمایه ای که خداوند واقعا در این مملکت به این مردم عطا فرموده و در حقیقت حیات اقتصادی و اجتماعی و بهداشتی و همه اینها مربوطه به آن هست همین جنگلها و مراتع است و به طور کلی دنیای سبز یا جامعه سبزی است که در طبیعت مملکت ما وجود دارد. نداشتن جنگل و مرتع و بی توجهی به آن در واقع یعنی نابودی دامداری، دامپروری، یعنی نابودی کشاورزی و صنایع کشاورزی و به خاطر کمبود یا عدم وجود این جنگلها یعنی نداشتن بارندگی و رطوبت کافی و بالطبع تحلیل رفتن منابع آب زیرزمینی و آن مشکلاتی که دراثر کمبود آب درتمام زمینه های صنعتی و کشاورزی و اجتماعی و همه جیز پیش میاید. یعنی به مخاطره افتادن حیات و سلامتی به خاطر به هم ریختن تعادل گازها و عدم تصفیه هوا و کمبودهوای سالم و به طور کلی یعنی به هم ریختن محیط زیست . بالاخره بی توجهی به جنگلها و مراتع نابود شدن آنها توسعه بیابانهای سوزان را به دنبال دارد که نه آب دراند و نه علف و نه کشاورزی میشود در آنها کرد و نه دامداری و مشکل شدن زندگی اگر چه مملکتی باشد که مثل عربستان سعودی در روز ده، دوازده میلیون بشکه نفت هم که صادر کند و میلیاردها دلار هم پول ذخیره کند. اما با تمام وجودش وابسته است و با تمام وجودش نوکر میشود. یعنی خراب شدن و نابودی جنگل یعنی سرنوشتی که الان دراین نوع کشور ها ما می بینیم ونسلهای اینده باید منتظرش باشند و این یک هشدار است و اینکه اگر آب هم از خارج وارد کند علاوه بر غذا و علاوه بر همه آن چیزهائی که مربوط به زندگی هست. هوا را که دیگر نمیتواند این کار را بکند و آن حالت طاقت فراسئی که دراینگونه محیط ها داریم و به عکس آن توجه به این منبع عظیم خدا دادی یعنی داشتن همه چیز و استفاده درست کردن از آن یعنی راه اصلی رسیدن به استقلال و قطع وابستگی های عمده و اساسی. به طور کلی آنچه که باعث شده این قانون بیاید و مجلس شورای اسلامی و دولت جمهوری اسلامی احساس کند که یان قانون را لازم دارد برای حفظ و تسوعه این منابع عظیم خدادادی من نمونه هایش را اشاره میکنم. به این صورت است که وسعت جنگلهای این مملکت همانطوریکه برادر محترم مخبر کیمسیون هم اشاره کردند، در گذشته نزدیکی نه چندان درو هجده میلیون هکتار بوده و در ظرف ده سال رسیده به دوازده میلیون هکتار، یعنی یک سوم آن از بین رفته و با پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به آن کینه هائی که مردم و بخ خصوص جنگل نشینان از نظام شاهنشاهی و مامورین و عوامل فاسدش به دل داشتند، قسمتی از یان کینه ها رابا برخوردهای حساب نشده و ناصحیحی ه در استفاده از جنگلها و مراتع کردند، نشان دادند که خود این روند تخریب را متاسفانه در بعد از انقلاب سرعت بیشتری بخشید و مقدار زیادی از جنگلهای ما از آن دوازده میلیون هم کم شد به خصوص درشمال و آنهائی هم که خوب و دست نخورده بود، بسیاری از آن حالت تخریب و ناقص به خودش گرفتن و مراتع هم به علت استفاده بی رویه ای که از آنها شده نه تنها آن بازدهی که باید دشاته باشند و آن مقدار علوفه ای که لازم است برای چرای دامها، تولید نمیکنند. بلکه وسعت های فراوانی از آنها تبدیل به بیابان شده. یعنی ما یک زنگ خطری را احساس میکنیم، یک خطری را احساس میکنیم که قسمت های وسیعی از جامعه سبزما، از مناطق سرسبز ما که منبع تولید و منبع حیات هستند،دارد تبدیل به بیابانهای مرده و مضر میشوند و این حرکات و این صدمات با بوته کنی و قطع اشجار به خصوص برای سوخت، استفاده بی رویه از مراتع، بالا رفتن ظرفیت جرا، با افزایش بی رویه تعداد دامها و بالاخره استفاده زیاد و پائین آمدن کیفیت مراتع همراه بوده که بالطبع به دنبالش کمبود شیر و لبنیات به طور کلی و گوشت و فقط ما تعداد سرانه را در جامعه مان گوسفند داریم آن وقت با کیفیتی بسیار پائین (البته گوسفند، منظور من دام هست، یعنی همه دامها به اینصورت هستند) در حالی که اگر استفاده کلی و درست و قانونی از منابع طبیعی بشود شاید با یک سوم همین تعداد دامی که در حال حاضر داریم تمام نیازهای دامی جامعه مان رفع بشود و احتیاجی هم نداشته باشیم که از خارج وارد کنیم. به طوری که درحال حاضر ما ظرفیت فقط پذیرش 16 میلیون راس دام در مراتع مان داریم و آنچه که آمار داده اند، چیزی حدود شصت میلیون راس دام برروی این هست یعنی سه برابر ظرفیت چرا میشود و این خودش بزرگترین صدمه را میزند. تخریب جنگلها، فرسایش خاک و همه اینها و اما برای حفظ اینها و برای حفظ این سرمایه عظیم حامعه باید اقداماتی بکند، حکومت باید تصمیمی بگیرد و این که بتواند این کارها را بکند، یعنی به دنبال این تصمیم است که بتواند این کارها را بکند که حفاظت از خاک و جنگل و حراست از آن بکند و بی رویه قطع درختان صورت نگیرد و مراتع تخریب نشوند و بتواند مراتع و جنگلها را توسعه بدهد و جبران مافات کند و ترمیم کند و احیاء کند و بتواند خاک را حفاظت کند و ارزش کشاورزی و ارزش تولید آن را بالا ببرد که محصولات کشاورزی بازده بیشتری داشته باشند و درحوزه های اب خیز، آب خیزداری کند که فرسایش صورت نگیرد، که سدها پرنشود، که آبهای زیرزمینی ذخیره بیشتری پیدا کند که آبهای درواقع مهار شده پشت سدها توسعه پیدا کنند و تقلیل پیدا نکنند.
بهره برداری مستمر و درست از جنگلها و مراتع بکند، شن ها را تثبیت کند و از بیابان زائی جلوگیری کند و در واقع بیابان زدائی بکند و به طور کلی همان مردمی که مورد نظر… (رئیس – وقتتان تمام است) برادرمان مخالف بود که مشارکت بدهد و بتواند از نیروهای مردم استفاده کند و منابع طبیعی را حفظ کند و همه اینها نیازمند به قانون است و آنچه که صدمه دیده ایم و به علت بی قانونی و نداشتن قانون منسجم هست. چون قانون را هرجا که میروی میگوید قانون شاه است و مجری جرات نمیکند اعمالش کند، انصافا هم خیلی از مواردش ظالمانه است. در قانون همه اینها پیش بینی شده که چگونه مردم استفاده کنند، دامدار چگونه استفاده کند، جنگل نشین چگونه استفاده کند، صنعتگر چگونه استفاده کند، منابع صنعتی چطوری باشد. کارخانه ها چطوری باشد، نظام و حکومت چگونه بهره برداری کند، به چه روشهائی و درچه چهارچوبی احیاء کند، توسعه بدهد و حفاظت کند و چه ارتباطی برای تعادل محیط زیست و محیط سالم زیست ایجاد کند و بالاخره این منبع عظیم خدادادی را قانون پیش بینی کرده که وظیفه دولت چگونه باشد که حفظش کند وانشاء الله با بار و ثمر بیشتری تحویل نسل های آینده بدهد. روی این اصل این قانون را ما لازم ، ضروری می بینیم و جزو کارهای انشاء الله خیلی خوب و مهم مجلس شورای اسلامی می بینیم و مطمئن هستیم که این قانون تاثیر مهم و سرنوشت سازی در حیات همه جانبه اقتصادی، اجتماعی و زیستی جامعه دارد. روی این صال با آن موافق هستیم و انشاء اله مجلس محترم باتوجه به اهمیتش به آن عنایت دارد. والسلام علیکم و رحمه الله.
    رئیس – مخالف صحبت کند.
    منشی – مخالف بعدی آقای صادقلو (اظهاری نشد) آقای یوسف پور بفرمائید
   یوسف پور- بسم الله الرحمن الرحیم، فکر نمیکنم که در مجلس و در مملکت کسی مخالف حفظ جنگل و حفظ مراتع و منابع طبیعی باشد. ولی صحبت ما سر شیوه ای است که وزارت کشاورزی در مناطق مختلف کشور همین الان در پیش گرفته و در پیش خواهد گرفت و من دراول صحبتم میگویم که با این شیوه ای که وزارت کشاورزی پیش گرفته، من به برادران قول میدهم که تا پنج سال دیگر ما درخیلی از مناطق دیگر جنگل نداریم و جنگل نشین ها همه به شهر میایند و دیگر راحت میشویم، مگر اینکه بعدا جنگل بکارند. حالا اشاره میکنیم به این ثبت منابع ملی و مراتع ملی که اکثر قوانینی که تصویب شده و به ثبت رسیده همه بعد از سال 42 و سال 46 بوده و آن سرجنگلداری که در زمان طاغوت بوده آمده و گفته آقا از این کوه تا آن کوه منابع ملی است. الان ما مناطقی داریم، مناطق بازفت و میانکوه که اصلا یک هکتار زمین آبی ندارند یعنی تمام درآمدشان، علوفه شان ، همه چیزشان از جنگل است. وزارت کشاروزی آمده و گفته، آقا تمام اینها منابع طبیعی است حتی یک دانه مستثنیات برای این جاها نگذاشته و درسال 61 که اعلام کرده که آقا نکارید، آن عشایر به خاطر آن اعتقاداتی که دارند یک سال نکاشتند ولی کلی از دامشان از بین رفت، بعد با مسئولین کشاورزی صحبت که میکنیم، میگوید آقا ما برای آنها آرد میرسانیم، برای آنها علوفه میرسانیم برای آنها سوخت میرسانیم. جائی که هشت ماه از سال راهش بسته است، شما قند وچای برایشان نمیتوانید برسانید. چه طور میتوانید علوفه برسانید؟ و ما مخالف این قانون یا قوانینی دیگر نیستیم ، ولی مخالف شیوه هائی هستیم که پیش بینی نشده که وزارت کشاورزی واقعا بتواند خوب اجرا کند و بیشتر منابعی که به ثبت رسیده به خصوص دراستان چهارمحال بختیاری و استانهای دیگر جوری بوده که آن عدالت درآن رعایت نشده و این مراتع حریمی که میگویند بهیچوجه وجود ندارد. ما روستا داریم که از دیوار آخرین خانه جزو منابع ملی است تا برود آن طرف. یعنی گوسفند طرف بخواهد از خانه بیرون بیایدمیگیرندش و میگویند آقا اینجا منابع ملی است. هرچه قدر هم که به جناب آقای دکترزالی و مدیرکل کشاورزی گفتیم که بابا بروید مورد به مورد اینها را رسیدگی کنید. این عشایر و کشاورزانی که فرزندانشان درجبهه هستند، طرف پنجاه راس گوسفند دارد وقتی جهاد سازندگی میرود برای جبهه، دو راس از آن گوسفندان را میدهد. حرفشان این است میگوید آقا چه جنگلبانی بگوئید کاری به کار ما نداشته باشد. ما حافظ جنگل هستیم، ولی اینجوری که بخواهند با این شیوه ناجور رفتار کنند، نه تنها جنگل را احیاء نمیکنند و جنگل را هم از بین خواهند برد. الان حساب کنید که این انهدام جنگلها که میگویند، بیشتر آن از چه تاریخی شروع شده. غیراز سال 42 به بعد است؟ و بعد از انقلاب غیرازاینکه انهدام جنگلها بیشتر شده و این دوسالی که وزارت کشاورزی خواسته است بیشتر جفظ کند، بیشتر از بین رفته است چرا؟ برای اینکه نیامده یک شیوه درستی را اتخاذ کند که به آن جنگل نشین و به آن کشاورزبگوید آقا این زمین مسطحی که تو داری، دو درصد شیب دارداین را بکار که بتوانی نان خود و فرزندانت را و علوفه دامهای خودت را تهیه کنی و این زمینی که شیب آن بیشتر است نکار و آمده گفته است خیر، از این کوه تا آن کوه، از این منطقه تا آن کوه بلا استثناء نباید بکاری، خوب این هم یک سال گوش به حرف شما میدهد، اعتقادش هم قوی است ولی وقتی دید گوسفندانش دارند از بین میروند شما اگر برای هر درخت جنگلی هم یک نیروی مسلح بگذارید او قطع میکند و جایش هم آتش روشن میکند که ریشه اش هم از بین برود دیگر سبز نشود که بعد به شما ثابت کند که اصلا اینجا جنگلی به هیچ وجه وجود نداشته است.
    این یک نکته – مستثنیاتی که در مناطق مختلف است، اینها فرق میکند در رژیم طاغوت آن خوانین، آن افرادی که دستاندرکار بودند، کدخداها و فلان و بهمان و اینها… با دیدن جنگلبان و وزارت کشاروزی و اینها توانستند برای  خودشان یک مستثنیاتی بگیرند. آنجاهائی که زبان نداشتند، نفهمیدند، نرفتند می بینید که اصلا هیچگونه مستثنیاتی ندارند و اگر بخواهیم همان طبق تبصره یک ماده 2 ‹‹ که منابع مندرج دراین ماده که به موجب قوانین قبلا ملی اعلام گردیده›› . واقعا این را اجرایش کنیم، یک مساله است به وجود خواهیم آورد و جنگل را هم نخواهیم توانست حفظ کنیم. مساله دیگر تشخیص منابع در ماده 2 به عهده وزارت کشاورزی گذاشته شده است. ما میخواهیم از یک مغازه در شره مالیات بگیریم. میگوئیم باید شورای اصناف نظر بدهد. خوب، اصناف هم که همه با سواد هستند و همه سوراخ سنبه ها و راه و چاهها را میدانند، یک عشایری که اصلا حرف یومیه اش را نیمتواند بزند و نمیداند اصلا به کجا رجوع کند و اصلا وزارت کشاورزی کجا است هیچگونه حقی برای شورای کشاورزان و شورای عشایر و اینها نگذاشتیم که در تشخیص منابع ملی بیایند نظر بدهند که واقعا این جوری است، شما یک مامور را به عنوان مامور وزارت کشاروزی میفرستید میرود درمنطقه و این باب طبعش اگر خواست فلانجا را منابع طبیعی حساب میکند و اگر هم نخواست نمیکند. بنابراین تشخیص فقط به عهده وزارت کشاروزی باشد ظلم است و تشخیص منابع طبیعی که به حیات مردم بستگی دارد و به حیات افرادی که در جنگل زندگی میکنند. باید این مساله را عوض کنیم. درمورد صادر نمودن پروانه چرا که این هم فقط به عهده وزارت کشاورزی شده است. این به عهده یک ارگان و یک وزارتخانه باشد، فقط آن فرد است و آن ماموری است که میرود در منطقه تصمیم میگیرد. الان من پروانه برای شما می اورم که طرف پیمانکار است و در شهر کرد دارد پیمانکاریش را میکند و ده تا کوه را هم به عنوان پروانه گرفته و بعد اجاره میدهد به این دامداران خرده پا و برای خودش کرا پیمانکاری را هم انجام میدهد و این اجاره ها را هم میگیرد. این جوری اگر بخواهمی عمل کنیم، نمیتوانیم جنگلها را حفظ کنیم، مراتع را هم حفظ کنیم و دامداران و کشاورزان را هم در جنگلها نگهداریم. آن شیوه های غلطی هم که وزارت کشاورزی، یک مقداری از آن را اشاره کردم اولا اکثر مسئولین وزارت کشاروزی عقیده ثابت و استوار دارند که این ماده 56 و تمام منابعی که ملی شد اینها درست است و با این شیوه که بخواهند جلو بروند، بارها با خود جناب آقای دکتر زالی هم رفتیم درمنطقه که آقا این زمین هائی که شما میگوئید منابع ملی. اینها 300-400 سال دارند کشت میکنند. موقعی که آمدند ثبت کردند که اعلام نکردند. بعد در زمان طاغوت اینها را ثبت کردند. تازه سال 62 وزارت کشاورزی به این فکر افتاده که بیاید یک اعلامیه پخش کند که این چه منابع ملی است. شما دراین 15 سال کجا بودید که نرفتید به اینها بگوئید آقا نکارید؟ و بعداز این که اینها کاشتند و …. حالا ما هم نمیگوئیم که تمام را بکارند؟ بیائید مورد به مورد بررسی کنید واقعا آن زمین هائی که قابل کشاورزی است، از آن زمین هائی که به درد کشاروزی میخورد. اینها را به کشاورزان واگذار بکنید. آنهائی هم که به درد مراتع میخورد، شیب دارد. زمین شستشو میشود. آنها را هم از آنها بگیرید و همه مسئولین هم کمک شما میکنند. ولی همین طور دیمی بگوئید که آقا همه مراتع ملی و منابع ملی و اینها و کارخودتان را راحت کنید، بنشینید دریک اطاق دربسته، برای عشایر درکوهها اطلاعیه
صادر کنید این طور نمیشود و بارها هم قرار براین شد که یک هیات 3 نفره تشکیل بدهند، بروند مورد به مورد رسیدگی کنند. این کار را هم انجام نداده اند و همان طور که تولید گندم مملکت دراین 6 ساله دیدید چقدر بالا رفت . حفظ جنگل ها و مراتع هم بعد از 6 سال همین قدر بالا خواهد رفت و متاسفانه مسئولین وزارت کشاورزی حرف حساب قبول نمیکنند هرچه به آنها پیشنهاد میشود و توجه ندارند و متاسفانه همان شیوه هائی که درگذشته بوده اکثرش را دارند اجرا میکنند و با این وضع هم جنگل ها حفظ نخواهد شد. یکی از مسئولین کشاورزی میگوید ما تعهد میکنیم که آرد آرژانتینی و علوفه فلان، برسانیم به جنگل نشینان و عشایر و غیره. واقعا آن عشایری که برای خریدن قند و جای باید برود پول قرض کند بعد میتواند بیاید از شما علوفه و آرد آرژانتینی بخرد؟ خوب، شما اگر راست میگوئید. این طرح هائی که همه اش صحبت میکنید آقا میخواهیم علوفه دیم بکاریم 400 هزار هکتار 500 هزار هکتار فلان جا، برایش صرف بیشتری دارد. راحت تراست خوب، مرض ندارد برود در شیب 60 درجه کشاورزی کند. این کارها را نمیکند همه اش شعار میدهید که ما میخواهیم فلان کار را بکنیم و بهمان کار را بکنیم و یقین بدانید که با این شیوه ای که دراین 2-3 سال اجرا کردید. با این فشاری که میاورید هر روز که میگذرد جنگل هایتان بیشتر از بین خواهد رفت و باید توجه کنید به آن مسائل اجتماعی که مردم دارند. اول مسائل آذوقه و ارزاق و علوفه دامشان را تهیه کنید بعد به این کارهامبادرت کنید. (رئیس – وقتتان تمام است) یک نکته دیگر که تا این احساس در جنگل نشین به وجود نیاید که دولت این جنگل را میخواهد حفظ کند برای منافع خودش . شما نمیتوانید جنگل را حفظش کنید والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
    علوی تبار – یک نکته در فرمایشاتشان بود راجع به شمال واقعا امتحانشان را داده اند، هیچوقت نمی ایند یک جنگلی را به خاطر اینکه دامشان بچرد بیایند، آتش بزنند. ممکن است از این مساله سوء استفاده بکنند خوب است. یک تذکری بدهید.
    رئیس – بسیارخوب.
    منشی – موافق بعدی آقای هراتی بفرمائید.
    هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم، اگر در محور صحبت های اساسی و اصولی برادران مخالف دقت میشد. خود میتوانست دلیلی برموافقت باشد. برادرمان که در مخالفت اول صحبت کردند. اشاره داشتند که 18 میلیون هکتار جنگل هائی که داشتیم در طول این دهه اخیر یک سوم آن از بین رفته و به دوسوم رسیده. این دلیل مشخصی است که اگر همین روند، همین ضوابط، همین معیارها، همین شیوه های اجرائی و همین قانون فعلی حاکم بخواهد اجرا بشود. آیا دلیل این نیست که در دهه بعد بگوئیم رسید به یک سوم و در دهه بعد بگوئیم اصلا دیگر جنگلی دراین مملکت نیست و تبدیل به یک کویر تفتیده و بی آب و علفی شد؟ برادری که درمخالفت دوم صحبت کردند به این نکته اشاره کردند که اگر تا 5 سال دیگر همین شیوه ادامه پیدا کند دیگر از جنگل فقط اسمی در لابلای کتاب ها پیدا خواهد شد و ما نمونه های عینی برای شناساندنش نخواهیم داشت. خوب.‌برادر عزیز این قانون که آمده در جهت تحول برهمین ضوابط و معیارها و شیوه های اجرائی است که بتواند یک طرح نو ویک برنامه نوی پیاده کند که انشاء الله آن شیوه های گذشته برداشته بشود و یک شیوه های اجرائی جدید برای این قانون به وجود بیاید. ضمن این که خودشان هم اشاره ای داشتند به این مساله که ما به هیچ وجه این طلای سبز را باطلای سیاه قابل قیاس نمیدانیم. برای این که آن یک منبعی است روبه زوال و نابود یو طلای سبز که جنگل ها و مراتع ما هستند علاوه براین که روبه نابودی نیست. اگر حفاظت و حراست کنیم روبه زایندگی و ازدیاد و توسعه هست. برادرمان اشاره داشتند به مساله حراست که یکی از علل عمده ای که الان جنگل ها رو به نابودی رفته مساله حراست هست و دقیقا این مساله موردتوجه دراین طرح واقع شده. برادرانمان اگر دقت بکنند به ماده 42 این طرح. دقیقا دارد اعلام میکند که برای حفظ وحراست، منابع واقع در محدوده موضوع ماده 3 این قانون واحد مسلحی از قوی نظامی یا انتظامی به نام پاسداران منابع جنگل ها و مراتع زیر نظر وزارت کشاورزی تشکیل میشود و نحوه تشکیل آن هم طبق آن آئین نامه خواهد بود. خوب دقیقا چون توانائی نداشتند کسانی که الان مسئولیت های اجرائی در زمینه حفاظت و حراست جنگل ها داشتند. آن مسئولیت خودشان را انجام بدهند. ناگزیر از این شده که یک واحد جدیدی دراین رباطه به وجود بیاید. ضمن این که توجه یه این نکته داشته که تا آنجائی که امکان دارد حفاظت و حراست جنبه مردمی داشته باشد و تحمیلی بر بودجه بیت المال نشود خود مردم این کار را انجام بدهند و این مساله را در تبصره ماده 9 دقیقا به آن اشاره میکند. دراین تبصره اعلام میکند که وزارت کشاروزی موظف است طرح های نگهداری و بهره برداری مناطق تثبیت و احیاء شده موضوع این ماده را تهیه و برحسب مورد اجرای آن را راسا به عهده گرفته و یا بانظارت مستقیم به ارگان های ذیرصلاح و روستاها و تعاونی های محلی طبق ضوابطی که در آئین نامه خواهد آمد واگذار خواهد شد. پس بنابر این مساله جفاظت و حراست را، تلاش برادران بر این است تا آنجا که امکان دارد جنبه مردمی بدهند. خود مردمی که از مزایای آن جنگل و مراتع بهره برداری میکنند. حفاظت و حراستش را به عهده بگیرند. اما اگر دراین رابطه مشکلات و تنگناهائی بود. آن وقت پاسداران جنگل هستند که دراین رابهط اقدام خواهند کرد. مخصوصا نکته جالبی که در قانون قبلی جنگل نیست ودراینجا هست این نکته هست که نیامده حکم عقاب بلابیان کند. یعنی یک سری از دستگاههای تبلیغی را در نظام جمهوری اسلامی موظف کرده که اهمیت و نقس جنگلها و مراتع را برای مدرم تشریح کنند. دقیقا ماده 43 این نکته را دارد میگوید که وزارتخانه ها آموزش و پرورش،‌ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی و سایر ارگانهای تبلیغاتی کشور مکلفند جهت شناساندن اهمیت منابع طبیعی و حفظ آن از طریق رسانه های گروهی، درج مطالب در کتب درسی، نمایش فیلم و اسلاید و تهیه پوستر و اقدامات مشابه با وزارت کشاورزی همکاری لازم را هم بنمایند که این مساله متاسفانه تا الان کمتر به آن توجه شده و توجه به این مساله این احساس و انگیزه را در مردم به وجود میاورد که تنها یک عده ای به نام پاسدار جنگل مسئول نیستند. بلکه 42 میلیون نفری که دراین مملکت هستند مسول و متعهدند که در حد توان خودشان از یان منبع عظیم خدادادی بهره برداری کنند. نکته بعدی که وجود دارد این هست که قطعا وزارت کشاورزی به تنهائی نمیتواند این مسئولیت مهم را انجام برساند و این جا در مواد مختلف تکیه شده که سایر وزارتخانه ها و دستگاههای مربوطه همکاری ها یلازم را با وزارت کشاورزی داشته باشند که من دیگر فقط به ماده آن اشاره میکنم. ماده 7، تبصره 2 و ماده 36 که کلیه وزارتخانه ها را موظف میکند که یک همکاری صمیمانه ای داشته باشند تا این برنامه پیاده بشود. درجهت مساله کمبود دامی هم که ما هنوز ناگزیر هستیم یک مقداری گوشت سرد از خارج بیاوریم ما در واقع کمبود دام نداریم. بلکه متاسفانه این تخریب مراتع ما سبب شده که ما الان بیش از نیاز مملکت دام داشته باشیم ولی این دام ها به علت این که چرا گاه ندارند و مرتع ندارند و اینها تخریب شده و از بین رفته چه مشکلاتی…. من فقط یک نمونه اش را اشاره کنم. نمونه های زیادی داریم که متاسفانه یک مرتعی در دامنه یک تپه ای بوده. فلان برادر ناآگاه کشاورز رفته سال اول این مرتع را از بین برده که گندم بکارد. سال بعد با یک بارندگی شدید تمام آن لایه حیاتی و ارزشمند این تپه از بین میرود. به خاطراین که آن بوته ها مانع از این هستند که آن لایه ای که ذخیره های مفید و غذائی درآن دارد از بین برود. آمده از بین برده و سال بعد هیچ چیز نتوانسته بکارد و تبدیل به این شده که با وزش یک سری از بادها  و نسیم ها شاهد گرد و خاک باشد و از مرتع هم نتواند استفاده کند. این یک نمونه ساده اش هست که به خاطر عدم آگاهی این کار را کرده و هم به ضرر خودش شده. برای این که آن گردوخاک به چشم خودش رفته، درمزارع خودش نشسته، چه بیچارگی ها، نکته بعدی که دراین لایحه هست و جدا اساسی است و به آن توجه شده این هست. ما مساله ای داریم به نام اراضی ملی یعنی درسال 1346 وزارت کشاورزی و منابع طبیعی ان زمان آمده یک سری از اراضی را به طور دلخواه خودش گفته: آقا این جا جزو اراضی ملی است. الان که کشاورزان رجوع میکنند که آقا این اراضی مال من است، من سند دارم، سالها کشاورزی کرده ام. میگوید آقا من به عنوان مسئول جنگلداری این شهرستان مسئولیت حفاظت از این اراضی ملی را دارم. من نمیتوانم، قانون مرا مسئول کرده. آن اراضی الان همان طور معطل باقی مانده. یعنی نه کشاورز میتواند آنجا کشاورزی کند و نه میشود استفاده دیگری کرد و برادران دراین رابطه در تبصره ماده 35 دقیقا آمده اند این مشکل بزرگ و اساسی را که من تصور میکنم بسیاری از برادران در شرق کشورمواجه با این مشکل باشند حل کرده. در تبصره ماده 35 میگوید: اشخاصی که دراجرای ماده 56 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع کشور مصوب 1346 و اصلاحیه های بعدی آن اعتراض داشته باشند. میتوانند به هیاتی متشکل از

یک قاضی از دادگستری و کارشناسان از وزارت کشاورزی وسازمان جنگل ها و مراتع کشور، (هیات 7 نفره) مراجعه نمایند مهلت تسلیم دادخواست حداکثر یک سال و مهلت رسیدگی حداکثر 2 سال پس از تصویب این قانون خواهدبود. یعنی انشاء الله باتصویب این، به این مشکل بزرگی که در بعضی موارد هم متاسفاه عامل مهاجرت شده، انشاء الله خاتمه داده خواهد شد واین شورا وقتی تشخیص بدهد که زمینی است قابل کشاورزی و نیاز به مرتع نیست و مسائل دیگر این اجازه را میدهد و به این مشکل بزرگ چندین ساله به ویژه بعد از انقلاب انشاء الله خاتمه خواهد داد. نکته بعدی که وجود دارداهمیت مسائل قضائی است. یعنی اگر دراین رابطه قوانینی تنظمی بشود، پاسدارانی به عنوان پاسداران جنگل انتخاب بشوند. اما قوه قضائیه بخوهد پرونده ها را روی نوبت بگذارد و 2 سال و 3 سال و 4 سال دراین رابطه اقدام کند. عملا تمام تلاش ها بی حاصل خواهد بود. برای این که نمونه هائی بوده، مراتع را تخریب کرده، پرونده بعداز 7 سال رسیدگی شده و این پرونده ای که بعداز 7 سال رسیدگی شده. طرف دیده سال اول خبری نشد. سال دوم خبری نشد. گفت بابا اصلا خبری نیست و این انگیزه ای شده که دیگران هم بروند این تخلفات را انجام بدهند. بنابراین مساله این که دستگاه قضائی مملکت دادگاه ویژه ای دراین رابطه تشکیل بدهد و حتی خارج از نوبت این مسائل را بررسی بکند دقیقا دراینجا مورد توجه قرار گرفته و در ماده 31 به این مساله دارد اشاره میکند (رئیس – وقتتان تمام است) ‹‹ شورای عالی قضائی، درمناطقی که پرونده ها متراکم است. نظیر استان گیلان و مازندران محکمه ویژه جهت رسیدگی به این گونه پرونده ها تشکیل داده و درسایر مناطق رسیدگی به این پرونده ها را در اولیت قرار داده›› در ماده های بعد هم اشاره میکند که خود این مامورین جنگلبان ها به عنوان ضابط دادگستری باشند که کار سریع تر انجام بشود و نهایتا این است که این طرح دراجرای اصل 45 قانون اساسی است و من فکر میکنم خیلی دیر شده که ما بعد از 7 سال داریم به این مساله می پردازیم والسلام.
    رئیس – یک ربع ساعت تنفس میدهیم.
    (جلسه در ساعت 10/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجددا در ساعت 50/10 به ریاست آقای یزدی ‹‹ نایب رئیس›› تشکیل شد)
    نایب رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم، مجلس برای ادامه مذاکرات رسمی است. مخالفت بعد صحبت را شروع کند.
    منشی – مخالف چهارم آقای حسینی مینو دشتی هستند.
    سیدابوالحسن حسینی – بسم الله الرحمن الرحیم، باتوجه به این که در مساله جنگل من به عنوان مخالف میخواهم صحبت کنم از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. شاید میتوانم ادعا کنم که مردم روستانشین یک علتی که به من رای دادند و به مجلس فرستاند. مساله ای بود که برای مسئولین خود وزارت کشاروزی هم در منطقه پوشیده نیست که چه آغاز انقلاب و قبل از انقلاب من بیشترین کارم حمایت از مساله جنگل بود و یادم نمیرود گاهی مشاهده میکردم بعضی از این جوانها که میخواستند ببینند تبرشان تیز و یا کند است کنار یک درخت قرار گرفتند که برش و مسابقه شان را چگونه میخواهند انجام بدهند. من آرزو میکردم کاش این تبر به کمر من میخورد. ولی این درخت ها و نهالها این طور قطع و قمع نمیشد. یعنی من که الان مساله جنگل را مطرح میکنم یک روستازاده ای هستم که در دل جنگل بزرگ شده ام و از یک منطقه ای هستم… تنها گله ام از برادران کمیسیون کشاورزی یک چیز است و آن این است که چه قدر این برادران مخصوصا آنهائی که در دور اول بوده اند. باز دوره دوم را زیاد گله ندارم. چه اندازه ای درمنطقه استان مازندرانی که هم مرتع دارد، هم میلیون ها دام دارد. جنگل هم که الی ماشاء الله 65% یا 70% جنگل است، ایران در منطقه استان مازندران و گیلان، چه قدر دوست داشتم که یکی از برادران موافق بعدی بگوید که اعضای کمیسیون چند نفرشان به این منطقه رفته اند و چند نفرشان تخصص درکار داشته اند، ای کاش حالا بعد از مرگ سهراب نوشدارو بعد از این که 7 سال از انقلاب میگذرد (خوب شما میخواهید بگوئید موافق میخواهم صحبت کند یا مخالف) حالا به این فکر و اندیشه افتاده اید که برای جنگلی که این همه تخریب که جوابی را باید چه کسی بدهد. این همه من فریاد زدم. شاید این نامه هائی را که من دارم اکثرا نامه هائی باشد که در ارتباط با مساله جنگل باشد. خوب، میخواهم اصل موضوع را عنوان کنم. گله من از برادران عزیز همان طور که عرض کردم، ایکاش از اول به این اندیشه می افتادند که قطعا هم افتاده اند که این قانون را نوشته اند. از نزدیک میرفتند مردم روستائی ها، مراوه تپه با ان گسترش ، مرتعی که چندین میلیون گوسفند را در پوشش دارد. می دیدند چه مصیبت و چه مشکلی آن طرف رود اترک و این طرف رود اترک دارند و همچنین درمساله جنگل نشینان روستائی که گاهی همین برادران مهربان که قبل از انقلاب حاکمیت داشتند یک وجب تخریب جنگل بدون اجازه و اراده آنها امکان نداشت. بیش از این دیگر دراین مواد وارد نمیشوم همان آقایان را شما میخواهید قانون بنویسید و شمشیر به دست آنها بدهید؟ آیا میشد که درقبل از انقلاب اینها آغاز انقلاب جرات نداشتند. حالا آن چنان آتش به سریک جمعی. در منطقه روشن کرده اند که اکثر روستاهای ما حمام هایشان تعطیل شده. خوب، اینها که مربوط به قانون و طرحی که دراینجا مطرح شده نیست. من اولین اشکالم این است 17 مورد آقایان آئیننامه اجرائی برای این قانون . آیا همین یک اشکال کافی نیست که شما در 19 مورد (معذرت میخواهم اگر اشتباه کرده باشم) 19 موردش را من یادداشت کرده ام فقط میگویند آئین نامه اجرائی، آئین نامه اجرائی، آئین نامه اجرائی، آخر این شد قانون؟ شما آئین نامه اجرائی را به دست چه کسی می سپارید؟ به دست همان آقایانی که قبلا با پیت ها و کره ها و کم و زیادها و چند تا از آنها را کنار گذاشتنید و جابه جا کردید؟ با یک وزیر، با یک مدیر کل، با یک کسی، میخواهید بگوئید که این جا هم که نگفتید در هیات دولت کجا میخواهد برود و چه کسی. فقط اشاره کرده اید به صورت تعارف وزارتین. وزارت جهاد، وزارت کشاورزی،بعضی جاها هم پای هیات 7 نفره کشانده اید. دریک کمیسیون هم که یک نفر را شما قاضی قرار داده اید. این اولین اشکال من است که فکر میکنم برای ناقص بودن این طرح کافی باشد که آقایان 19 مورد را به عهده ائیننامه اجرائی که من میدانم چه کسی میخواهد آئین نامه اش را بنویسد من یک نمونه اش رامیگویم. من امسال رفته بودم به منطقه مینودشت این جور باید جنگل حمایت کنیم. یکی از برادران که من از ایشان تشکر میکنم. در خدمات روستائی که باز هم همان کشاروزی هست. رفته بود در روستاها. از کانال آنهائی که معتمد بودند. وارد شد. آقا جنگل ها دارد تخریب میشود. نهال مال ما، کار را فقط جای کندن هم حاضریم ما خودمان پول کارگر را بدهیم برای خودتان گردو دوست دارید. برایتان گردو میکاریم. برای خود شما، هم چوب آن برای شما باشد، هرروزی که به ثمر رسید، هم میوه اش مال شما باشد. حدود 100 ها هکتار را یک نفر فقط، آن وقت خدمات روستائی ما جنگل کاری کرد. اما برادران جنگل کاری ما با آن استبداد اندیشه قبل از انقلاب که داشتند. خرده حساب ها را که حالا میخواهند پاک کنند. هنوز وضع زمین کشاورزی شما روشن نشده، دردل این جنگل ها که هزارها هکتار شما زمین دارید، جند هکتارش مرتع است، چند هکتارش زمین زراعی است. نقص دوم قانون شمااین است که با سرجنگلبانی گرگان، با فرماندار و یک جمعی رفتیم آن جائی که میگفتند تخریب شده وبرای رسیدگی این قبیل شکایت ها. به پیرمردی برخورد کردیم که در دامنه جنگل مشغول گاو داری و امثال اینها بود. برادر ما مدیر کل سوال کرد که پدر چند سال است که این جا هستی؟ (آئین نامه را حالا باید این بنویسد) گفت که من یادم نمی آید. ولی جنگ اول من نوجوان بودم. (نایب رئیس – سعی کنید حتی الامکان درمباحث خود لایحه صحبت کنید) اتفاقا میخواهم همین آئین نامه طرح را بگویم. چون شما آئین نامه را به عهده اینهاگذاشته اید. بزرگترین نقص این است که آئیننامه ای که دراین جا مطرح کرده اند. همه طرح را زیرسئوال برده و پرسیدند از ایشان چند سال است که شما اینجا هستید؟ گفت من از جنگ اول نوجوان بودم همراه پدرم(این نکته را میخواهم بگویم) پدر من این جا تاشته آباد کرد و ما دراینجا کوره داشتیم. فورا مامور جنگل یقه او را گرفتن گفت آقای مدیرکل نگفتم اینها به جنگل تجاوز کرده اند، این جا تجاوز گرندإ میگوید: بابام همین جا تاشته. ماتاشته به آن جائی میگوئیم که زمین را درخت هایش را زده اند به اصطلاح محلی خود ما یعنی زمین درست کرده اند. خودش اقرار میکند که اینجا تاشته آباد کرده ام. همین جا بابام کوره داشته. آن وقت شما میخواهید طرح را 19 موردش را میخواهید بگوئید این اقایانی که با این اندیشه آن وقت دارند از جنگل حمایت میکنند و کنار مردم قرار گرفته اند میخواهید آئین نامه را به عهده
اینها بگذارید؟ مردمی که آن طرف رود اترک قرارگرفته اند. صدها سال است. برادرمان آقای هراتی آن وقت به ماده 10 و 35و 36 و بعضی از برادران به ماده 42 اشاره کردند. یا 46. شما آمده اید دراین طرح سال 1346 که جنگل ها در آن زمان منابع ملی آن موقع اعلام شده. آن را به قوت خود باقی گذاشتید. آن وقت یک ماده 36 را حاکم بر او قرار داده اید که فقط یک نفر قاضی، کارشناس از کشاورزی و آن وقت همه از آنها هستند. باز باید تصمیم بگیرند. این ها که الان تصمیم گرفته اند. شما باید دراین طرحتان کاملا اگر باید… من معتقدم که قانون نوشتن دیر شده است. آنهائی که مسئول قانون نوشتن بوده اند باید زیر سوال قرار بگیرند که چرا دیر کرده اند. اما این طرحی هم که شما نوشته اید کافی و وافی برای مشکلات حداقل استان مازندران و استان گیلان نیست. من اکثر برادرانی را که میدیدم. من حداقل انتظار داشتم از آقای صفری. ایشان یک دفاعی بکند و موافقتش را جوری عنوان کند که اصلا من یک کلمه صحبت نکنم. ولی آن چه که اشاره نکردند به مواد قانونی که در اینجا مطرح شده بود. بگویند آقا این ها جنبه مثبت آن است و این ها جنبه های … جاهای دیگرش را هم میتوانید بعدا بیائید ارائه بدهید. شما می بینید محور این حا فقط ماده 3 و 2و هست (نایب رئیس – وقت تمام شده است) در این طرح اصلا برای جنگل نشینان هیچگونه پیش بینی نشده است. برادرمان آقای جلالی میگفت که دولت تضمنی کرده با چه؟ با هواپیما میخواهد نفت و سوخت ببرد تا حمامشان راه بیفتد؟ با چه وسیله ای؟ روستاهای ما اکثرا جاده ندارند که شما میگوئید اینها تضمین کرده اند. اصلا امکان ندارد. اکثر روتاها اصلا، پای مسئولین نرسیده که بدانند چه خبراست. این که به جا بود که این طرح و این قانون میرفت با مردم دردهایشان را ، مشکلاتشان را، مصیبت هایشان را. من خواهش میکنم آقای موسوی شما جوری جواب بدهید من هم رای موافق بدهد. من مخالف با طرح و قانون نیستم. مخالف با این طرح هستم که قابل فهم نیست برای اصلاح شدن و اینها مسائل دیگری هم داشتم از همه مهمتر منابع ملی درسال 46 یک شمشیر برنده ای است که به دست این قانون داده اند و این قانون هم به دست مامورینی میدهد که مامورین اندیشه شان به هر حال تغییر نکرده. تا به حال هر چه توانسته اند بین مردم و خودشان فاصله انداخته اند و این آقایان برای پیاده کردنشان آن قدر با روحانیت فاصله دارند. هیچ جا نتوانسته اند یک گوشه و یک کناری برنامه ای که میخواهند پیاده کنند با روحانیت با ملای آنجا، با پیرمرد آن، با مردم آنجا و لذا نمیتوانند اینها قانون را پیاده کنند. اول نیروهائی که شما به عنوان نیروهای مسلح و مجریان این قانون را بیاد بنشینید، ببینید چه کسانی هستند و بعد قانون را به دست آن بدهید .السلام و علیکم و رحمه الله و برکاته.
    نایب رئیس – این روشی که موافقین و مخالفین … چون من صبح تا حالا درخدمت آقایان بوده ام می بینم که این روش معمول هست یک بار دیگر هم عرض کرده ام. این روش را خوب است که رسمی اش نکنیم. وقتی صحبت میکنیم در مخالفت یا در موافقت. درعمل همیشه 3-4 دقیقه بیشتر از 10 دقیقه وقت میگیریم و مدیر جلسه تذکر میدهند باز بالاخره وقت گرفته میشود. این روش درست نیست. خودمان باید وقتمان را کنترل کنیم که رئیس مجبور نشود که صحبت را قطع کند. موافق بعد بفرمائید.
   منشی – آقای شینی مصطفی موافق بعدی هستند.
   شینی مصطفی – بسم الله الرحمن الرحیم. بنده بنا نداشتم که به استدلال های برادران مخالف زیاد اشاره کنم. اما لازم دیدم درجواب برادرمان جناب آقای حسینی که فرمودند من نمیدانم اعضای کمیسیون تاچه حد تخصص دارند و آای سرزده اند به شمال و جنگل ها، به یک نکته اشاره کنم که 6 نفر از اعضاء کمیسیون محتمر کشاروزی دراین رابطه دقیقا صاحب نظرند. اولا آقای دکتر انگجی رئیس کمیسیون که دکترای کشاورزی دارند. آقای مهند کبیری، مهندس کشاورزی هستند و 5 سال هم درشمال بوده اند. آقای مهندس جلالی و آقای مهندس سلیمی  هم به همین ترتیب مهندسین کشاورزی هستند. آقای بهرای اصلا بزرگ شده مناطق جنگلی هستند، بزرگ شده شمال هستند. آقای شجاعیان که اصلا از یک منطقه پرجنگل تشریف آورده اند. بنابراین نظرشان نظر تخصصی است. اما اعتراض بیشتر برادرمان جناب آقای حسینی روی آئین نامه بود، باید عرض کنم که اولا تدوین آئین نامه یک کار تخصصی است و نیاز به متخصص دارد و لذا کارشناسان این امر باید نظر بدهند و آئین نامه را تدوین کنند. حالا اگر حضرت عالی روی تدوین کنندگان آن صحبت دارید و حرف دارید میتوانید ردشور دوم پیشنهاد بدهدی که آئین نامه مثلا توسط این عده یا این فرد یا این سازمان تدوین بشود. آن بحث دیگری است. اما محاسنی که این طرح دارد. همان طور که برادرمان آقای هراتی اشاره کردند. یکی از مهم ترین محاسن این طرح حفاطت از جنگل است. برادران استحضار دارند که بیشتر کشورهای یا بعضی از کشورهای دنیا یکی از منابع درآمدشان و منابع تولید ارزشان جنگل و صنایع چوبی است. مثل فنلاند، مثل بلغارستان مثل کشورهای اسکاندیناوی و مثل کشور شوروی و بعدا آمریکا. اینها عمدتا میتوانم بگویم که کاغذ، چوب و سایر تولیدات وابسته به چوب را در دنیا عرض میکنند. خود ما یکی از خریداران صنایع وابسته به چوب فنلاند هستیم. بنابراین حالا که جنگلها میتوانند منبع درآمد خوبی برای مردم و برای دولت باشند چرااز این جنگلها حفاظت و آن هم به نحواحسن نشود؟
    اما دراین طرح حق و حقوقی افرادی که دراجرای قانون فعلی ضایع شده تا حدود زیادی گرفته است. مثلا همان بتصره ماده 35 که آقای هراتی به آن اشاره فرمودند یا درماده 34 این طرح ضمن اینکه تجاوز و تخریب و یا تصرف محدوده های روستایی و محدوده های عمومی و عشایری مجازات دارد و اعیانی و ساختمانهایی که در عرصه های تجاوز شده قبلی هم احداث شده است جرم دارد و در ماده 34 آن آمده است که ‹‹ درصورت نیاز درمقابل حکم دادگاه و پرداخت بهای آن به شخص متجاوز به دولت واگذار میشود و یا اینکه اگر دادگاه تشخیص داد تخریب میشود›› . میدانید همان طور که اقای موسوی فرمودند در دوران طاغوت خوش گذران و عیاشان وابسته به دربار عمدتا جاهایی مثل حریم دریاچه ها و تالابها و اطراف جنگلها و مناطق خوش آب و هوا و ییلاقی را میگرفتند و ساختمانهایی را به عنوان مثلاخانه های ییلاقی در آنجا احداث میکردن یا تاسیسات دیگری را احداث میکردند و صرفه جوئی و سوء استفاده میکردند. ماده 34 دقیقا در رابطه با پاسخگوئی به آن گونه تجاوزات است. در ماده 38 حریم دریاها و دریاچه ها و خلیج فارس و تالابها را غیر قابل تملیک و تملک تلقی کرده و تصرف خصوصی در آنها را ممنوع کرده است چرا که آن کسانیکه ویلا میساختند، کاخهای ییلاقی میساختند عمدتا کشاورز و جنگل نشین و مستضعف محروم نبودند، کسانی بودند که از خون من و تو حاج آقا ارتزاق میکردند و در نهیات منتهی به ساختن یک کاخ و یک ییلاق میشد عرض کنم دراین طرح از طریق بهبود وضع جنگل نشینان جنگلها احیاء میشود چرا؟ چون درآن طرحهای جنگلداری از طریق تعاونیها به خصوص کشاورزان وادار به اشتغال میشوند وقتی خود کشاروزدها درامر نگهداری و جفاظت از جنگلها و مراتع احیاء خواهد شد. کشاورزی که احساس میکند از علوفه یک مرتعی با اجازه دولت و به طرو صحثح میتواند استفاده کند در نهایت خود راملزم میداند که این مرتع را حفاظت و نگهداری کند. اشاره میکنند به تصره 2 ماده 6 که حالاگذرا میگذرم و برادران محترم میتوانند عنایت بکنند و حتما در این موضوع عنایت کرده اند. از آنجایی که بیشترین اعتراضات جنگل نشینان به عدم صلاحیت بعضی از مامورین کشف و تعقیب وزارت کشاورزی است در تبصره ماده 32 این مساله هم درنظر گرفته شده که یکی از شرایط مامورین کشف و تعقیب وزارت کشاورزی داشتن حسن شهرت و داشتن تخصص کافی، دیدن دوره های آموزشی است و این امر، امر مهمی است که یک مامور را به طریقی انتخاب کنیم که حتما آن طریق اولی باشد و یکی از شرایط هم شرط داشتن حسن شهرت و خوش سابقگی آن ماموراست. اما اشاره آقایان عمدتا (که الان برادرمان هم دارد اعتراض میکند) به قانون فعلی است ما هم اعتراض مان به این سات. این طرح برای جامع کردن این قانون فعلی است که دارد اعمال میشود اعتراض آقایان عمدتا به خاطر این بود که مامور این طور برخورد کرد، باکشاورز این طرو برخورد کردند، با جنگل نشین این طور برخورد کردند. ما هم این را قبول میکنیم و این طرح دقیقا برای برطرف کردن آنگونه تخلفات و نابسامانی ها است. دراین طرح تولید کنندگان چوب و تولیدات چوبی احساس میکنند که دیگر مشکلات قیمت در بازار برروی تولیدشان اثر سوء نخواهد گذاشت. چون دراین طرح آمده است که هیاتی قیمت را تعیین میکند و بعد این قیمت تعیین شده درنهایت قیمت پایه خواهدش د و سالانه دولت اگر تشخیص داد هزینه منصفانه ای به بار آورد آنرا سال به سال میکشد. اما دیگر آن تولید کننده مطمئن است که نوسانات قیمت
دربازار ایجاد نخواهد شد (نایب رئیس – دو دقیقه از وقت شما مانده است) چشم. دراین قانون عوارض کشتارگاهها درمورد کلیه دامها (درقانون فعلی) دریافت میشود حتی دامهایی که از مراتع استفاده نمی کنند. آن عوارض کشتارگاهی که از مراتع استفاده نمی کنند. آن عوارض کشتارگاهی که از آنها میگیرند. حتی آنهائی که از مراتع استفاده نمیکنند و تعلیف دستی میشوند. اما دراین طرح گفته است عوارض فقط از دامهایی گرفته میشود که این دامهااز مراتع و منابع ملی استفاده میکنند و بنابراین اینجا عدالت رعایت شده. این عوارض که فعلا اخذ میشود باعث میشود که کشتار قاچاق فراوان بشود یعنی آن فرد به خاطر اینکه گریزی از دادن عوارض داشته باشد مجبور میشود یعنی خود را مجبور میداند که برود کشتار قاچاق بکند و در نهایت باعث میشود که کشتار قاچاق دراین مملکت رواج پیداکند واین طرح با گرفتن عوارض فقط از دامهایی که از منابع طبیعی و مراتع تعلیف میشوند آن عیب را هم برطرف کرده است. اما درآمدی که از این طریق حاصل میشود. درآمدهایی که درحال حاضر کسب میشود از طریق درآمد حاصل از اجرای طرحهای جنگلداری ، درآمد حاصل از بهره برداری درخارج از طرحهای جنگلداری ، درآمد حاصل از فروش چوب و غیره. درقانون فعلی درآمد حاصل از هرمتر مکعب درخت طبق قانون فعلی میانگینش حدود 2708 ریال است، اما اگر این طرح اجرا و تصویب بشود این میانگین حدود 7000 ریال خواهدبود. وقتی درآمد دولت بالا رفت، ناچارا تولید میکند. دستش باز میشود، تولید میکند، تولید که کرد تولیدش به بازار میرود روی قیمت بازار اثر میگذارد و قیمت بازار را پائین میباورد در نهایت از بازار سیاه جلوگیری خواهد کرد. والسلام علیکم و رحمه الله.
    نایب رئیس – متشکر، از وقت مخالفن دو دقیقه از وقت موافقین پنج دقیقه باقی مانده اگر میخواهند صحبت کنند بفرمایند.
    منشی – آقای افرازیده مخالف بعدی بفرمائید.
    افرازیده – بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر نمیکنم هیچ کس منکر این باشد که باید از جنگل حفاظت بشود و از تخریب بی رویه جنگل جلوگیری شود. مساله الان مورد بحث است که برادران مخالفین به طور کامل بحث کردند. این است که الان این قانون نمیتواند تامین حفاظت جنگل را بکند. برادرمان آقای هراتی اشاره کردند، ما الان از نظر دام- (آقای صغری هم اشاره کردند) از نظر کمیت کم نداریم، اما از نظر کیفیت بهره برداری خوب بهره برداری نمی کنیم. سوال من این است که وزارت کشاورزی دراین زمینه چه حرکتی کرده است؟ ماوقتی الان یک منطقه ای از جنگل را سیم کشی میکنیم که دامداری نکنند آیا برای آن دامداری که در کنار جنگل زندگی میکرد و تمام آرزو و آمال و تامین زندگی خود و بچه هایشان از همان راه بوده چه فکری کرده اند؟ الان سرتاسر زمینهای برنج کاری استان مازندران و گیلان قابل دوبار کشت کردن است. یعنی بعد از برنج کاری فورا میتوانند شبدر بکارند علوفه دامها را تامین بکنند دراین زمینه کوچکترین عملی انجام نگرفته است. مساله ای که باز برای مردم ما مهم است این است. از سال 42 مگر قانون نبود که 6 میلیون هکتار جنگل تخریب شد؟ و حال اینکه یک کشاورز، یک رعیت اگر یک ترکه ای از درخت را میزد روزگارش را سیاه میکردند. الان درمنطقه ما در نوشهر 8 هزار هکتار از قطعات 10 هکتاری دراختیار نورچشمی های طاغوت گذاشته اند و مردم کنار جنگل باچشم خود دیدند آنها آمده اند حتی شرایط آن زمان دولت را هم عمل نکرده اند و خود مردم جنگل نشین و حاشیه جنگل نشین نگاه کردند و حسرت بردند از طرفی ما ضمن احترام گذاشتن به افراد دلسوز و متدین و انقلابی سازمان جنگل این را هم نمیتوانیم نادیده بگیریم که درهمان محدوده نوشهر و چالوس که عرض کردم به چشم خودم دیدم و می بینم و اگر یک نفر بیاید می برم نشان او میدهم. دهها هکتار جنگل را افراد بانفوذ و ثروتمند آباد کرده اند. جنگلبان میرفت با 500 تومان پول گرفتن آنها را آزاد میگذاشت، درهمان جا اگر یک رعیت بدبختی میامد 500 متر را میخواست تبدیل به باغ مرکبات بکند پدرش را در میاورند الان هم روزهای زیاید ما در دادگاه نوشهر و قسمت دیگر مشاهده میکنیم. پرونده هایی که به دادگاه ارائه میشود برای تخلف ماده 56 افرادی هستند که 1000 – 2000 – 3000متر، اما آنهایی که 5 هکتار و 4 هکتار و 10 هکتار تراشیدند و تبدیل کردند نه ماده 56 برای آنها کشیده شد و نه گرفتاری برای آنها ایجاد شد. (نایب رئیس – شما 5 دقیقه صحبت کردید) خواهش ما از نمایندگان محترم این است که بیش از 200 هزار نفر درحاشیه جنگل زندگی میکنند. اگر این الان دارد اعمال میشود با همین شرایط اعمال بشود 200 هزار خانوار را ناراضی میکنند بدون اینکه فکر اساسی برای آنها کرده باشند. والسلام و علیکم و رحمه الله.
    منشی – آقای ذوالقدر موافق بعدی بفرمائید.
    ذوالقدر – بسم الله الرحمن الرحیم. باتوجه به اینکه یکی از مشکلات کشورمان معین نبودن تکیف زمین و مراتع است و متاسفانه بعد از شش سال زا پیروزی انقلاب مساله همچنین به حال خود لاینحل مانده است و مردم مخصوصا دامداران و کشاورزان درناراحتی به سر میبرند و همین امر موجب شده عده زیادی از دامداران به خاطر مزاحمت جنگلبانی از چرای گوسفندان آنان گوسفندهای خود را بفروشند یا عده ای از باغداران که کمی زمین را تصرف کرده اند و مرکبات احداث نموده اند هر روز جنگلبانی مزاحم آنها بشود و نمیگذارند آنها به کار خود ادامه دهند وبنده وقتی این طرح را دیدم خوشحال شدم و از برادران تقاضا میود به کلیات این طرح رای دهند و تصویب شود. البته احتیاج به تغییر دارد که آن هم درشور دوم نمایندگان محترم میتوانند پیشنهاد بدهند. اما فرمایش برادرمان رزاقی که فرمودند نیروهای مردمی اداره کنند. نیروهای مردمی نمیتوانند چون که چیز طبیعی است، آنها از همدیگر رودربایسیت دارند و حراست جنگل باید به عهده دولت باشد. و اما اینکه برادرمان یوسف پور فرمودند وزارت کشاورزی مزاحم کشاورزی میباشد. منافات ندارد که کلیات راتصویب کنید وپیشنهاد بدهید که کسانیکه تا این تاریخ درزمینی درختکاری کرده اند و یا کشاورزی کرده اند جنگلبانی مزاحم آنها نشود و چونکه قانون نیست مرتب جنگلبانی مزاحم کشاورزان می باشد و اما اگر کلیات این طرح تصویب بشود مثل سابق بلاتکلیف نخواهدماند. از این ناحیه ضرر زیاد متوجه مملکت خواهد شد. چنانچه تاکنون شده است. از نمایندگان محترم تقاضا میشود پیشنهادات خود را تهیه کرده و درشور دوم در کمیسیون کشاورزی مجلس تصویب نمایند. والسلام علیکم و رحمه الله.
    نایب رئیس – متشکر، نماینده دولت بفرمائید.
    فاضل (معاون وزارت کشاورزی) – بسم الله الرحمن الرحیم. البته برادران موافق و مخالف واقعا حق مطلب را ادا کردند و به نظر من برادران مخالف مخصوصا حرفهای ما را میزدند یعنی شرایط موجودی که الان منابع ملی ما یا قانونی که الان برمنابع ملی ما حاکم هست و خود ما به آن انتقاد داریم و باعث شده که رفتیم این قاون را تدوین کردیم، یعنی این طرح را با کمک برادرهای کمیسیون کشاورزی تهیه کردیم همین اشکالاتی که بر قانون موجود بوده. من چند نکته رااینجا هست که لازم می بینم تذکر بدهم هرچند برادرها توجه دارند. یکی واقعا این سماله قانون جنگلها و مراتع صرفا از دیدتولید چوب یا صرفا از تولید دام نباید به آن توجه بشود. به خاطر اینکه اولا منابع ملی ما بستر توسعه اقتصادی کشور هستند. یعنی نه تنها کشاورزی بلکه صنعت و کشاورزی که از ارکان بخشهای اقتصادی هستند وابستگی به این قانون جنگلها و مراتع دارند. الان یکی از اشکالات اساسی که مرتب در استانها مطرح است این مسایل موافقتنامه های اصولی هست که وزارت صنایع فرضا میدهد بعد به قانون جنگلها و مراتع گیر میکند و می بینید که حتی موافقتنامه های اصولی وزارت صنایع نیز به این قانون جنگلها بستگی دارد. بنابراین توسعه کشاورزی، توسعه صنایع و به طور کلی توسعه اقتصادی کشور به این مساله قانون جنگلها و مراتع کشور بستگی دارد. من چند آمار و ارقام اینجا خدمت برادرها میدهم شاید توجه بیشتری به این قانون بشود واقعا موشکافی بیشتر بشود و انشاء الله درشور دوم با دقتی که خواهی نخواهی برادران میکنند اگر اشکالاتی هم دارد رفع بشود. اولا ما سالانه حدود 5/1 میلیون مترمکعب فعلا تولید چوب مان هست که این ظرفیت تولید چوب ما با مطالعات دقیق کارشناسی که شده تا 6 میلیون متر مکعب میتواند توسعه پیدا کند و این قانون واقعا میتواند خیلی به این مساله کمک بکند. یعنی مطالعاتی هم نیست که بعداز انقلاب شده، مطالعاتی است که قبل از انقلاب چه سازمان خوار بار جهانی و چه کارشناس هائی که قبل از انقلاب یا بعد از انقلاب مطالعه کرده اند این آمار را میدهند. یا فرضا مساله صنایع چوب ما، صنایع کاغذ ما، صنایع نئوپان ما و به طور کلی کل صنایعی که وابستگی به جنگل دارند این قانون تکلیفش را مشخص میکند. ثانیا کل مراتع و حدود 60 درصد از مراتع ما که الان دست عشایر هست و قبلا میدانید که تضادی که بین عشایر و آن قانون قبلی بوده که قانون هم براساس ضوابطی بوده که حکومت قبلی تعیین کرده بوده باعث میشده که به شدت تخریب مراتع
بشود واین تخریب مراتع خودش از لحاظ اقتصاد کلان واز لحاظ دید دراز مدت اقتصادی بسیار به ضرر اقتصاد مملکت است. یعنی ما سالانه یک رقمی حدود یک میلیارد تن خاک کشورمان شسته میشود و به دریاها میرود و این یک میلیارد تن رقمی است مساوی با درآمد نفت،اگر بخواهید حساب بکنید و هریک سانتی متر این خاکی که بخواهد تجدید بشود صد سال طول میکشد و واقعا این موشکافی هایی که میشود در ارتابط با … یا این حساسیتهائی که در ارتباط با این قانون برادرهای مخالف مخصوصا روی آن تاکید میکردند به خاطر مقابله جنگلبانی و اینها نیست اگرچه ما به آنها خودمان انتقاد داریم و این قانون حل میکند. بلکه کل منابع ملی هست که باید به هر حال این قانون تکلیفش را مشخص کند و آن روندش را تعیین بکند. میدانید که ما الان روند استفاده از جنگلهایمان یک روند درستی ندارد. اگر چه تخریب جنگلها بسیار زیاد است. این به خاطر این است که قبلا بهره برداری از جنگلها یک بهره برداری براساس مطالعات جامع نبوده که بیایند و یک بهره برداری اصولی بکنند به خاطر همین هست که ما نه تنها آن 5/1 میلیون مترمکعب را نتوانستیم از آن استفاده بکنیم بلکه تخریب جنگل هایمان هم به شدت بوده، یعین ظرف سال 1340 تاحالا از هجده میلیون هکتار از جنگلهای ما شش میلیون هکتارش تخریب و تبدیل شده و این هم روند اصولی نداشته. یعنی به هر حال آن مسایل اکولوژیکی آن مسایل اقتصادی که باید درنظرگرفته بشود درنظر گرفته نمیشود. و واقعا اگر که به این منابع ملی توجه نشود من به برادرها این نکته را تذکر میدهم که 10 تا 20 سال دیگر یک کشور مثل عربستان سعودی میشویم. به خاطر اینکه ما اگر درشمال جنگل نداشته باشیم که بتواند آن مسایل بارندگی، مسایل خاص اکولوژیکی را تنظیم بکند به شدت این سمایل کویری شدن مناطق که مخصوصا برادرهای نماینده شمال در منطقه گرگان و گنبد مرتب به ما تذکر میدادند، مناطق مراوه تپه و اینها که قبلا قطبهای تولیدی دامی ما بودهند و الان تبدیل به کویر شده اند و از نزدیک هم برادرها دیده اند و به ما تذکر داده اند که برای آنجا برنامه بریزیم و برنامه هم ریخته ایم واقعا کل کشور این طوری میشود. این است که من از برادرها تقاضا دارم به کلیات این طرح رای بدهند. در جزئیاتش واقعا اگر بادرها انتقاد داردند. در وقتیکه جزئیات مطرح میشود ان را مطرح بکنند ما دراین طرح مسایل اشتغال، مسایل عشایر که خودتان میدانید حدود چهار میلیون نفر عشایر ما هستند که اینها وابستگی به این قانون دارند یعین استفاده از مراتع شان ، آن ظرفیت چرای مراتع که به هر حال براساس آن باید استفاده از مراتع بکنند، کل مسائل سیاسی، اقتصادی که عشایر دارند خوب بستگی به این قانون دارد. مسائل شیوه های بهره برداری، مسائل اشتغال جنگل نشین ها و مسائل بهره برداری از جنگل و مرتع همه آنها دراین قانون دیده شده. یعنی چیزهائی که شاید در قانون قبلی اگر هم دیده شده واقعا یک طرفه دیده شده. یعنی مردم را نمیدیدند و اینجا بیشتر حفاظت از جنگلها ، حفاظت از منابع طبیعی به خود مردم سپرده شده. علیرغم قانون قبلی که فرضا آن قرقبانها به حالت ژاندارمهائی که درمقابل مردم بودند عمل میکردند. به کلیات این قانون برادرها رای بدهند. جزئیاتش را هم هرچه برادرها صلاح میدانند بحث بکنند ما در خدمتتان هستیم.
    نایب رئیس – متشکر، مخبر کمیسیون توضیح بدهند.
    موسوی دامغانی (مخبرکمیسیون) – بسم الله الرحمن الرحیم. برادران محترم مخالف و موافق در رابطه با طرح جنگلها و مراتع مطالب خودشان را فرمودند برادرها و خواهرهااستماع فرمودید آنچه که برادران عزیز مخالف در رابطه با این طرح فرمودند بیشتر برمیگشت به آنچه که از قانون قبل و آنجه که در گذشته عمل میشود در رابطه با جنگل نشینان و روستائیان درد دل داشتند و مشکل داشتند آن را بیان میکردند. آنچه که بیان میکردند ذهنیتی بود که از گذشته داشتند. اما آیا این قانون نقص یا ایرادی دارد؟ این باید مورد ملاحظه و مداقه قرار بگیرد. موافقین محترم دفاع خوبی کردند، بعضی از برادران خیلی خوب از این طرح دفاع کردند و آنچه که دراین طرح بود بیان فرمودند البته قسمتی از آن را. درپاسخ مخالفین محترم بعضی از آقایان نکاتی را عنوان کردند که اگر تک تک آنها را بخواهیم پاسخ بگوئیم وقت زیادی گرفته میشود. اما به صورت کلی جواب اینها را خدمت برادران و خواهران عرض میکنیم. اولا باید به برادرها و خواهرها عرض بکنیم همان جوری که یکی از آقایان اشاره کردند مراتع و جنگلها طلای سبز این کشور و طلای سبز دنیا است چیزی است که ما اگر حساب شده از آن برداشت و بهره برداری بکنیم همه ساله رشد میکند و روبه رویش و رشد پیش میرود و تمام شدنی نیست. اما اشاره کردند که نفت را، معادن زیرزمینی را اگر ما برداشت بکینم دیگر ما نمیتوانیم جایگزین بکنیم برای نفت چیز دیگری را در رابطه با جنگلها و مراتع شما برادران و خواهران خوب توجه دارید که این جنگلها و مراتع چه نقشی در حفظ خاک دارند و چه نقشی در بهبود زندگی کسانیکه در مناطق جنگل نشین زندگی میکنند و برای کشور و ملت دارد. این نیاز به توضیح ندارد. درمقابل اگرخدای نکرده این جنگلها ایجور که تا به حال تخریب شده روبه گسترش باشد تخریبش و به جایی برسد که سرزمین ما مثل اتیوپی یک سرزمین خشکی بشود که ما دیگر جنگل نداشته باشیم. چیزی به نام جنگل یا مرتع نداشته باشیم. قطعا مردم ما گرفتار قحطی خواهند شد و کشور ماگرفتار خشکسالی خواهد شد. آن جوری که اتیوپی یا بعضی از کشورها شده، نقش جنگل و مرتع را ما باید خیلی خوب مورد دقت قرار بدهیم. به اضافه اینها ارزش چوب فراورده های چوبی، فرآورده های علوفه ای که ما در مراتعمان و جنگل داریم. ما الان در سال سه میلیارد تومان ارز خودمان را برای وارد کردن فرآورده های چوبی داریم دراختیار دیگران قرار میدهیم حدود سه میلیارد تومان ارز ما دارد در برابر فرآورده های چوبی که ما به راحتی میتوانیم این را تامین بکنیم و چه قدر زشت و زننده برای ما است که این همه مراتع داشته باشیم و سرزمینهای خوش آب و هوا داشته باشیم، هنوز برای دام مان علوفه وارد بکنیم. این به خاطر این است که نتوانسته ایم مراتع خودمان را احیاء بکنیم، توسعه بدهیم و حفظ و نگهداری بکنیم این به خاطر این سات والا اگر یکی دوسال، یا دو سه سال مراقبت دقیق بشود جنگلها احیاء بشود. مراتع احیاء بشود. حراست و حفاظت بشود، ما در زمینه چوب و علوفه دام به مرز خودکفائی میرسیم و غنی میشویم. این یک نکته ای بود که باید از آن غافل نمیشدیم و دراین رابطه درهمین طرح پیش بینی شده. همه موظفند، همه مکلفند. آموزش و پرورش، رادیو و تلویزیون صدا و سیما، روزنامه ها، حتی من دراینجا اضافه میکنم روحانیون معظم ، گویندگانی که به شرهستانها و رستاها میروند به عنوان یک وظیفه برای حفظ انفال و بیت المال مردم را روشن بکنند و افکار مردم را متوجه ارزش جنگل و مرتع بکنند تا خود مردم احساس بکنند که در جمهوری اسلامی هر بوته گیاهی و هر درختی در جنگل متعلق به خودشان است از آن خودشان است و موظفند که برای خودشان حفظ بکنند. اگر مردم واقعا این را احساس بکنند که امروز مثل گذشته نیست، مرتع مال خودشان است جنگل مال خودشان است. خودشان پاسدار جنگل و مرتع خواهند بود و جنگل و مرتع را حفظ خواهند کرد. این نکته ای بود که بایدمورد توجه قرار میگرفت. اما توضیحاتی که در رابطه با این طرح بنده باید خدمت برادران و خواهران عرض بکنم. موادی دراینجا آمده که ا اگر بخواهیم یکایک اینها را توضیح بدهیم خیلی طول میکشد فقط محور را دو چیز قرار میدهیم یکی اینکه خوب، این قانون جنگل و مرتع این طرح که برای تصویب آمده برای روستائیان و جنگل نشینان و کسانیکه حقوقی دارندالان دراین روستاها چه پیش بینی کرده است؟ شما اگر این طرح را ملاحظه بکنید، روح این طرح دو چیز است: 1- حفظ اموال عمومی، انفال بیت المال، که ما موظف هستیم از انفال حراست و حفاظت بکنیم. این منافع عموم است، این حق جامعه است، این اولویت دارد، این اصل است این را ما به عنوان یکال برای حفظ انفال و منافع دراین طرح دقت کردیم کیمسیون دقت کرده. و دوم مردم این دو محور را شما دراین طرح ملاحظه بفرمائید. به دقت ملاحظه شده.
1- انفال، اموال عمومی، این باید حفظ و احیاء بشود و توسعه پیدابکند. می بینید که در لابلای این موادی که هست تبصره ها و بندهائی که مواد دارد سعی براین شده، تاکید براین شده که بهوسیله خود مردم، این نکته باز اینجا ناگفته نماند. ما اگر آمدیم دراین جا مساله احیاء و توسعه جنگلها و مراتع را طرح کردیم از نقش مردم در احیاء و توسعه جنگل غافل نبودیم. کمیسیون از نقش مردم دراحیاء و توسعه جنگل غافل نبوده است. خود مردم را خود جنگل نشینان و روستائیان را به عنوان دسته اول به آنها اولویت داده که بیایند هم در داخل محدوده و هم در خارج از محدوده بیایند در زمینه احیاء و توسعه ایفای نقش بکنند. مثلا برای روستائیها و روستانشینان درجنگل حریم این طرح پیش بینی کرده. حریم روستا، حریم روستانشینان. اینها درداخل حریم
میتوانند طبق ضوابطی که این طرح برایشان تعیین میکند و وزارت کشاورزی درآئین نامه های اجرائی تعیین میکند میتوانند آنها بیایند طرح تهیه بکنند، طرح بدهند، احیاء جنگل بکنند. احیاء مرتع بکنند. آن جائی که به آنها اجازه میدهند داخل محدوده کشاورزی بکنند. خارج محدوده هم باز زیر نظر وزارت کشاورزی و کسانی که موظفند وزارت جهاد هم دراین طرح پیش بینی شده. زیر نظر این دو تشکیلات میتوانند خود روستائیها و جنگل نشینان کار احیاء و توسعه را انجام بدهند که اینجا دقیقا ملاحظه شده است. من حالا به بندها و بعضی از مواد اشاره میکنم که وقت برادران و خواهران را خیلی زیاد نگیریم. بند یک از ماده 3 را اگر ملاحظه بفرمائید.
    بند یک از ماده 3 – منابع مندرج دراین ماده که به موجب قوانین قبلی ملی اعلام گردیده اند با رعایت تبصره ماده 35 به قوت خود باقی و همچنین زمینهائی که برابر قانون ارضی مستحدثه وساحلی به دولت تعلق گرفته بودند و نیز حریم تالابها (که این قسمتش مربوط نمیشود) حریم روستا به خاطر رعایت حقوق روستانشینان و جنگل نشینان مستثنی شده از انفال و متعلق به روستائیها است اینجا قانون پیش بینی کرده است.
    تبصره یک از ماده 3 – ضوباط تعیین نیازهای عرفی و تعیین محدوده و تعریف روستا و عشایر مشمول را آئین نامه مشخص میکند بعد به دنبالش دراین جا آمده است که تشخیص منابع مندرج در ماده 2 و محدوده های موضوع ماده 3 این قانون و مسنثنیات و تعیین مرز آنها به عهده وزارت کشاورزی بوده و رفع اختلافات مربوط به عهده محاکم قضائی میباشد. شما در گذشته میدیدید که نماینده فرمانداری یا نماینده جنگلبانی می رفت برای رفع اختلافی که بین روستائیها و سرجنگلداری بود. این جا برای اینکه حقوق مردم ملاحظه و مراعات شده باشد حل اختلافات را به عهده محاکم قضائی گذاشته است. این اشاره به این نکته است که عرض کردیم روح قانون چه میگوید. درماده 5 – تبصره یک ماده 5 و بند (الف) دقیقا کار احیاء و توسعه به عهده مردم گذاشته شده است. تبصره یک ماده 5 و بند (الف) رااگر ملاحظه بکنید. این جا بنده به بند (الف) آن اشاره میکنم.
    الف – درطرحهای جنگلداری، شرکتهای تعاونی روستائی محاط در جنگل موسسات و شرکتهای دولتی یا مختلط دولتی، خصوصی و یا تشکیلات مناسبی که به موجب همین قانون توسط وزارت مزبور ایجاد میشود به ترتیب اولویت دارند . شما می بینید که این جا اولویت را دراجراء طرحهای جنگلداری و جنگل کاری به خود روستانشینان محاط درجنگل اختصاص داده است و بعد به تعاونیهای دولتی، خصوصی و در زمینه مراتع که پیش بینی شده انشاء الله احیاء را دراختیار بخش خصوصی و روستانشینان قرار بدهند.
    نایب رئیس – چون بحث کلیات هست شما همان مقدار که مخالفین اشاره کردند اشاره بکنید کافی است.
    موسوی دامغانی (مخبرکمیسیون) – بسیارخوب. عرض شود که به برادرمان آقای حسینی راجع به تبصره ها و مواد توضیحات کلی داده شد. برادرانمان مطالبی را عنوان کردند که به بعضی از آنها بنده اشاره میکنم. یکی از برادرها گفتند که شما برای جابه جائی این روستا نشینان و جنگل نشینان چه فکری کردید؟ دراین قانون پیش بینی شده که اگر طرح جابجائی را خواستند اجرا بکنند دولت مکلف است که حقوقی که روستانشینان دراند یا اعیانی که روستانشینان دارند این اعیان را خریداری بکند و ما به ازای آنها را، عوض آنها را به آنها بدهد و طرح جابجائی را اجراء بکند. البته این طرح جابه جائی هم برای جاهائی که روستا نامیده میشود مشخصا به آن روستا گفته میشود به آنها اختصاص پیدا نمیکند برای کسانی که خانه های تک واحدی دارند مثلاخانواده دریک گوشه ای زندگی میکند دو خانواده، چند خانواده زندگی میکند اعیان اینها را خریداری میکنند. اینها را جابه جا میکنند، زمین در اختیارشان میگذارند، مرتع در اختیارشان میگذارند اینها بتوانند دامشان را حفظ بکنند، مرتع داشته باشند وزمین زراعی داشته باشند یا درجائی که پیش بینی میکند قرق بکند برای احیاء جنگل و مرتع، دقیقا آنجا امده است که اگر وزارت کشاورزی خواست جائی را قرق برای احیاء و توسعه بکند اعیان و آنچه که متعلق به جنگل نشینان است خریدرای میکند. متعهد میشود که زمین و مرتع دراختیار آنها بگذارد. حقوق آنها را تامین بکند این در پاسخ برادری که فرمودند شما چه فکری برای جنگل نشینان و حقوق آنها کرده اید. برای حفاظت و حراست هم بعضی ها بارمالی را مطرح کردند. اینجا پیش بینی شده است گارد حفاظتی که پیش بینی شده این از ژاندارمری، سپاه و کمیته نیروهای آن گرفته میشود، بار مالی ندارد، آموزش آنها به عهده سپاه گذاشته شده برای اینکه از نظر عقدیتی اینها آموزش داده بشوند. در زمینه محاکم قضائی و آن به اصطلاح محکمه قضائی که باید تشکیل بشود بعضی هاگفتند این بار مالی دارد، اینهم بار مالی ندارد وقتی که شورای عالی قضائی موظف شد یک دادگاهی را در گیلان یا شمال تشکیل بدهد از همین تشکیلات و چارت سازمانی که دارد یک قاضی یا مثلا چند عضو پرسنل را برای آن دادگاه اختاص می دهد اینهم بار مالی ندارد. اجرای طرحها هم که مثال زدند آنهم بار مالی ندارد که برادرها توضیح دادند. در شور دوم هم اگر برادران و عزیزان پیشنهادی داشته باشند ممکن است که در این طرح درج و اصلاحات بشود. (عابدی – خرید اعیانی بار مالی دارد یا ندارد؟) اگر برادرها پیشنهاد یا تذکری دارند انشاء الله درکیمسون برای شور دوم منظور و ملاحظه میشود و انشاء الله طرح برای شور دوم اصلاح میشود آقای حسینی هم که مطالبی را فرمودند، آقای حسینی همانجوری که عرض کردیم مطالبشان برمیگشت به عملکرد گذشته، ایرادی به این قانون ندارند البته یک ایراد هم به مجریان قانون داشتند که انشاء الله مجریان قانون را باید وزارت کشاورزی ملاحظه بکند اگر عیب و ایرادی دارد اصلاح بکند. برادرها گفتند که هفت سال دارد میگذرد هنوز قانونی برای جنگل نوشته نده، تصویب نشده، الان سه سال و اندی است که دارد روی این قانون کار میشود حالا امروز به مجلس آمده است. شما رای بدهید تا انشاء الله این قانون برای شور دوم آماده و تصویب بشود تا جنگلها و مراتع هم قانون داشته باشد والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
    نایب رئیس – جواب شبهه مالی راجناب آقای هاشمی فرمودند که با همان هزینه های قبلی انجام میگیرد و هزینه جدیدی ندارد. 180 نفر حضور دارند کلیات این طرح مطرح است نمایندگانی که با کلیات این طرح موافق هستند قیام بفرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد.
    خوب مساله دوم پیشنهاد اصلاحی مربوط به ماده واحده اصل 90 بود پیشنهاد جناب آقای فهیم بود که بحث شد، صحبت کردند و کسی در جلسه هم مخالفت نداشت. پیشنهادشان حذف دو تا کلمه بود که خود به خود ارجاع میشد به مراجع قضائی. یعنی اشکال شورای نگهبان را برطرف میکرد و منظورشان تامین میشد. آقای فهیم متن را قرائت بفرمائید.
    فهیم – بسم الله الرحمن الرحیم. ‹‹ و موضوع تخلف درمراجع صالحه قضائی با درخوسات کمیسیون قابل رسیدگی است و مراجع مذکور موظفند به این گونه جرایم به صورت فوق العاده و خارج از نوبت رسیدگی و بلافاصله پس از ثبوت جرم و صدور حکم اعمال مجازات نموده و مراتب را به کمیسیون مزبور اعلام دارند›› .
    نایب رئیس – 180 نفر حضور دارند نمایندگانی که با این پیشنهاد اصلاحی موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
    اسامی آقایانی که در شروع جلسه دیر تشریف آوردند، من امروز باز تکرار میکنم از یکشنبه هم حتما دقیق تر عمل خواهیم کرد. وقتی گفته میشود هفت و نیم عنایت دارید که یک ربع وقت استقرار است و یک ربع بعد تاخیر خوانده میشود. چنانچه در تنفس، یک ربع تنفس است، یک ربع وقت استقرار تاخیر آن بازخوانده میشود. بنده عرض میکنم قبل از اینکه آقای اصغری بخوانند حتی در موقع تنفس حداقل چهارنفر از خود منیشان هم دیر تشریف آودرند و من اسمشان را نمیخوانم و تعدادی هم از نمایندگان محترم و از جلسه بعد چه منشیان و چه نمایندگانی دقیقا خوانده میشود آقای اصغری بفرمائید.
    منشی (اصغری) – آنهائی که اول صبح دیرآمدند آن طوری که نوشته شده و به من داده اند عبارتند از آقایان: آقا محمدی 19 دقیقه، اسدی نیا 21 دقیقه، بیات 21 دقیقه، حمیدی 17 دقیقه، داود الموسوی 19 دقیقه، راستی لاری 19 دقیقه. رهبرپور 28 دقیقه، شاهچراغی 21 دقیقه، طباطبائی نژاد 19 دقیقه، غفاری 32 دقیقه، رضا کریمی 41 دقیقه و افرادی هم که در بین جلسه تاخیر داشتند: آقایان: سجادی نژاد، راه چمنی، فواد کریمی، جهانگیری، خیرخواه، خاوری، قنبری، عبدخدائی، خلیلی بهشهر، هادی غفاری، رحیمی پاوه، صاحب الزمانی، ناروئی، پزشکی، خامنه ای و خانم رجائی.
    هادی غفاری – من از اول وقت تا حالا از جایم تکان نخورده ام.
    نایب رئیس – دربین جلسه بعد از تنفس دیر تشریف آورده اید. به هر
حال گزارش این بوده است. حیثیت مجلس به این است که دقیقا سروقت تشریف بیاورند. از یکشنبه هم دقیقتر خوانده میشود. سوالات رسیده را اعلام کنید.
6- اعلام سوال آقای ولی الله زمانی از آقای وزیر کشاورزی
    منشی – بسم الله الرحمن الرحیم. آقای ولی الله زمانی نماینده مردم بابل از آقای وزیر کشاورزی در مورد علل نابسامانی و ناهماهنگی در تلویدات کشاورزی و دامی و ضایعات تولیدات سوال دارند.
7- اعلام سوال عده ای از نمایندگان از آقای وزیر بازرگانی
    منشی – سوال عده ای از نمایندگان از وزیر محترم بازرگانی درباره مصوبه 8/9/63 هیات وزیران راجع به توسعه صادرات غیرنفتی و آئین نامه های اجرائی مربوطه.
    فواد کریمی – من جائی نرفته ام که اسم مرا میخوانید.
    نایب رئیس – در ورودتان دیر تشریف آورده اید.
8- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده
    نایب رئیس – جلسه بعدی صبح یکشنبه ساعت هفت و نیم خواهدبود. ختم جلسه اعلام میشود.
(جلسه در ساعت 55/11 پایان یافت)
رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبرهاشمی رفسنجانی