سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم یادواره شهدای منطقه 14 تهران
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
از شما مردم منطقه چهارده و مسئولان بزرگوار متشکریم که چنین برنامههای الهامبخش را برای دو هزار شهید منطقه برگزار کردید. از حُسن سلیقهای که از ولادت حضرت زهرا تا شهادت ایشان داشتید و فضای منطقه را معطر کردید، ممنون هستم.
گزارشی که دبیر کنگره دادند، خیلی گویا بود. برنامههایی که اجرا کردید، انسان را سخت تحت تأثیر قرار میدهد. مطمئناً ارواح شهداء با دیدن اینکه سالها بعد از شهادتشان در محیط زندگی خودشان، شاهدند که راهشان تجدید و خاطرات آنها به عنوان راهنمای زندگی دیگران مطرح میشود، از ما راضی میشوند. من به عنوان یک مسلمان پیرو اهل بیت(ع) و به عنوان کسی که سالها در جبهه با این گونه انسانها سروکار داشتم و هنوز هم با آنها رابطهای عاطفی دارم، از چنین برنامههای خوب، فوقالعاده خوشحال میشوم. هرجا در سراسر کشور که چنین برنامههایی باشد یا حضور پیدا میکنم و یا پیام میدهم و تشکر میکنم و میدانم که چقدر کار خوبی است!
برای انسانها همه جا بهانههایی برای صحبت، سخنرانی و بحث هست، هیچ جامعهای خالی از برنامه نیست، شاید درستترین و سازندهترین موضوعات و سوژهها، مسائل مربوط به شهداست. در این موضوع حرفهای بسیاری وجود دارد. ما برای شهدای عاشورا و بسیاری از شهداء از صدر اسلام تا به حال مراسم داریم، ولی شهدائی که با آنها بودیم و الان بازماندگان آنها را میبینیم، برای ما آموزندگی بیشتری دارد. چون فکر ما به همراه عقل و عاطفه و تدبیر از این مراسمها درس میگیرد.
امروز که روز شهادت زهرا(س) است و آن حضرت هم یک انسان نمونه تا قیام قیامت است. با اینکه زنان خوبی مثل حضرت مریم، حضرت خدیجه و ... داریم، ولی حضرت زهرا(س) موضوع دیگری است. او صاحب کتاب است، ولی کتابی که در اختیار ما نیست، خانمی که در عنفوان جوانی با ظلمی که شد از دنیا رفت و امت اسلامی از فیوضات آن حضرت محروم شدند. اگر ایشان میماندند و میگفتند و به تدریس و تعلیم خودشان ادامه میدادند، امروز خیلی چیزها داشتیم.
آیه معروف «ولاً تحسبنّ الذین قتلوا فیسبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یُرزقون» خیلی حرف دارد و خیلی مهم است. آن قدر در قرآن، حرفهای بلند هست که انسان غرق در اقیانوس میشود و انتخاب آن مشکل است. اکثر مسئولان معتقدند این آیه برای شهدای اُِحد و برخی گفتهاند برای شهدای بدر نازل شده است. در بدر چهارده شهید بوده است که مسلمین در آن جنگ به پیروزی رسیده بودند، ولی در اُحُد زیاد بودند و مسلمین هم پیروز نشده بودند و مشکلی نظامی برای اسلام پیش آمده بود.
من هم در نظریات تفسیری ترجیح میدهم که آیه مربوط به شهدای اُحُد باشد. اولاً در کنار آیات اُحُد است و ثانیاً مضامین آن به این تاریخخیلی بیشترنزدیک است.بعداز جنگ اُحُد کهمسلمانها آسیبزیادی دیدند و شخصیتهایی مثل حمزه از دست رفتند وعلیبنابیطالب(ع) دهها جراحت سنگین برداشتند و دندان پیامبر (ص) هم شکست و ایشان آسیب دید، برای مدینه، به عنوان جامعه جوان اسلامی ضربه سنگینی بود، چون مسلمانها به این عقیده رسیده بودند که خداوند آنها را در جنگ تنها نمیگذارد و با اعجاز اسلامی پیروز میشوند.
نمونه آن را در بَدر دیده بودند که ملائکه به کمک آنها آمدند و جنگ را با سرعت و عظمت بردند. البته اُحُد برای تاریخ اسلام و امت اسلامی حاوی پیامهای مهمی است. تأثیر جنگ اُحُد در تاریخ اسلام از جنگ بدر بیشتر بوده است. وقتی این وضع پیش آمد و مجروحان جنگ را به داخل شهر آوردند، در خانهها جلسات عزاداری شهداء و عیادت مجروحان برگزار میشد و فضای مدینه بسیار اندوهبار شده بود و دشمنان اسلام اعم از منافقین و بقایای مشرکین جنگ روانی شدیدی علیه اسلام و پیامبر (ص) راه انداختند.
این موارد در سورة آل عمران هست که قرآن حرفهای آنها را نفی میکند. این آیات در فضای سنگین شهر مدینه نازل شد. لذا برای تسلّای کسانی که داغدار بودند، آیهای که قبلاً ذکر کردم، نازل شد و به آنها گفت که شهدا را مرده فرض نکنید، آنها زندهاند و از خدای خودشان رزق میگیرند، در ادامه این آیه میفرماید:«آنها دائماً از طرف خداوند بشارت میگیرند و این بشارت را به بازماندگان منتقل میکنند و به همسنگران و همرزمان خود میگویند چیزی که ما به دست آوردیم، در انتظار شما هم هست.»
خداوند از زبان شهدا برای بازماندگان پیام میآورد و جنگ روانی حاکم در مدینه را از بین میبرد. نتیجه این بود که جنگ دیگری شروع شد. چون مشرکین گفتند برگردیم و کار پیامبر (ص) و مسلمین را تمام کنیم. پیامبر(ص) هم مجروحان و نیروهایشان را جمع کردند و به تعقیب مشرکین رفتند. صحنه رویاروئی رخ داد و مشرکین ترسیدند و فرار کردند. موقعیتی که برای شهدا بعد از اُحُد با آیات قرآن و اظهارات پیامبر (ص) بوجود آمد، به فرهنگی در امت اسلامی تبدیل شد. نمون آن را ما امروز در جامعه خود شاهد هستیم. ابن سعود یکی از اصحاب پیامبر (ص) است که روایت زیادی دارد. او نقل میکند که وقتی این آیه نازل شد، پیامبر به اصحابش فرمودند:«خداوند شهدای مسلمانان را در بهترین شرایط ناز و نعمت مستقر کرد و در بزم انبیاء و اولیاء هستند.»
خداوند به آنهائی که غرق نعمت بودند، چنین جائی را داده است. شهداء هم آرزو کردند که خداوند آنها را به دنیا برگرداند تا با بصیرت بیشتر برای دفاع از اسلام و قرآن دفاع کنند. خداوند میفرماید:«این سنّت الهی نیست کسی که مرد دوباره به دنیا برگردد.» آنها میگویند: «سلام ما را به پیامبر (ص) برسانید و به خانوادههای ما بگویید که عزیزان شما از این راهی که رفتند، خیلی خوشحال هستند، همه چیز در اینجا زیباست، انتظار ما این است که رزمندگان و خانواده ما از این مسیر به ما ملحق شوند.»
این نعمت برای انسانهایی که سعادت شهادت پیدا کردند، کاملاً منطقی است. من در ادیان و تاریخ دیگران مطالعه کردم. هیچ قوم، آئین، مکتب و جامعهای را نمیبینم که برای شهدایشان احترام و عزت قایل نباشند. واژة شهید با تعبیرات مختلف در همه جا هست. احترام به شهداء در همه جا هست. آنجاهایی که شهید مشخصی ندارند، برای شهدای گمنام موقعیتی را در نظر میگیرند، ولی هیچ یک از این مکاتب و ادیان به اندازة اسلام و قرآن دربارة شهدا و اطرافیان شهدا حرف ندارند. مطمئناً قرآن میخواهد اهمیت آنها را بوضوح نشان دهد.
تجربه تاریخی خودمان را میتوانیم به عنوان سند زنده این مسأله در نظر بگیریم. میبینیم بعد از شهادت شهدای اُحُد، چگونه اسلام اوج گرفت. بعد از شهادت اباعبدالله و اصحاب ایشان و عاشورا، چگونه توطئه بنیامیه شکست و راه جدیدی در تاریخ اسلام باز شد که هنوز هم ادامه دارد و هر روز هم توسعه پیدا میکند که تنها در میان شیعیان نیست. بسیاری از مسلمانها که ائمه ما را به عنوان معصوم و خلیفه نمیشناسند، در عظمت عاشورا و اصحاب اباعبدالله(ع) ذرهای تردید نمیکنند.
این نشان میدهد که مسأله شهادت در فطرت بشریت و در تدبیرهای اصولی خداوند نهفته است. یعنی خداوند ما را با این فطرت آفریده است و تدبیر الهی هم در اداره بشریت این گونه است که این راه همیشه الهامبخش و برای دیگران پرچم و راهنماست.
انسانهایی خودشان را فدا میکنند و شهید میشوند تا دیگران زنده بمانند. برخودشان سخت میگیرند تا دیگران راحتتر باشند. این افراد کسانی هستند که خداوند میفرماید: «همیشه زنده هستند و از خداوند رزق میگیرند.» خداوند به ما اجازه نمیدهد که تصور مرگ آنها را بکنیم و میگوید آنها زنده هستند، چون آنها به خداوند بسته هستند و فطرت و سنّت الهی اینگونه است. راهی است که خداوند برای کمال بشریت پیش پای بشریت گذاشتند.
لذا پاداش این شهدا پاداش معمولی نیست، چون شهدا از همه چیز گذشتند و خداوند رحیم و رئوف و دارای ناز و نعمت، با آنها با فضلش رفتار میکند و آنقدر به آنها نعمت میدهد که در تصور ما نمیگنجد و این نعمت را برای اطرافیان و خانواده آنها هم توسعه میدهد.
همه این موارد در تاریخ، روایات و سنّت ما مستند است. در اسناد آمده که روزی حضرتعلی(ع) مشغول سخنرانی بودند که جوانی بلند شد و گفت: «قدری برای ما از مقام شهدا و مجاهدین بگوئید.» حضرت فرمودند: «این همان سؤالی است که من از پیامبر(ص) کردم. روزی که از غزوة ذات السّلاس برمیگشتیم، من و پیامبر روی یک مرکب سوار بودیم و من پشت سر پیامبر (ص) بودم. من از پیامبر (ص) پرسیدم که مقام شهدا و مجاهدانی که در راه خدا جانشان را میدهند، چیست؟ پیامبر (ص) شرح مبسوطی فرمودند، لحظهای که مجاهد در راه خدا تصمیم میگیرد که برای جهاد اقدام کند، خداوند بهشت را برای او آماده میکند و وقتی برای اجرای تصمیمش از خانوادهاش جدا میشود، خداوند همه گناهان او را پاک میکند و وقتی که به جبهه میرسد و آماده جهاد میشود، در آن حالت همه اعمالش اجر مضاعف دارد. وقتی میدان جنگ داغ میشود، فرشتگان به انسانهای مجاهد راه خدا افتخار میکنند. وقتی جنگجوی مجاهدی در راه خدا از پا در میآید، فرشتگان به استقبال او میآیند و او را بشارت به بهشت میدهند و او را با خودشان میبرند و با مجاهد شهید صحبت میکنند و به او تبریک میگویند. یکی از پاداشهایی که خداوند برای او در نظر گرفته، این است که میگوید من سرپرست بازماندگان شما هستم. از کسانی که آنها را خوشحال کنند، راضی هستم و کسانی که آنها را به خشم آورند، مرا خشمگین میکنند.»
همه این موارد مربوط به دورهای میشود که دشمنان اسلام جنگ روانی راه انداخته بودند که مسلمانان را بترسانند و آنها را از میدان خارج کنند و از این مسیر جبهه اسلامی را تضعیف کنند. پیامبر(ص) با راهنمایی خداوند و آیات قرآن همه بافتههای آنها را پنبه و روحیه مسلمین را بیشتر تقویت کرد. حضرت علی(ع) درآن سخنرانی برخی از دریای نعمت خداوند را که برای ایثارگران و شهداء و خانوادههای آنها در نظر گرفته، برای مردم توضیح دادند.
ما میدانیم و حسّ و لمس کردیم که پیروزی انقلاب در سایه شهامتها، شجاعتها و آمادگی شهادتها بود. وقتی در میدان هفده شهریور سفّاکانه مردم را به گلوله بستند تا همه بترسند، توان جهاد مردم اضافه شد و کمر رژیم شکست. وقتی در مقابل مسلسلها از خیابانها فرار نمیکردند، دشمنان دیدند که جای مبارزه با اسلام و انقلاب نیست. بعد از پیروزی انقلاب وقتی امواج ترور شروع شد تا روحیه مردم را بشکنند، مقاومت مردم و مسئولان نشان داد که آنها از مرگ نمیترسند، برای آنها مرگ در راه خدا مثل رودخانه شفافی است که مرغابیها میخواهند عاشقانه در آن شنا کنند. در دوران دفاع مقدس این حماسه الهی به اوج خود رسید.
وقتی در یک منطقه محدود مثل منطقه 14 تهران، دوهزار شهید تقدیم اسلام میشود، از این نوع انسانها تحویل انقلاب داده میشود که نمونه و الگو میشوند. این حالت نمونهای از همه کشور است. منطقه 14 سهم زیادی در پیروزی انقلاب و دفاع مقدس دارد. پیش از انقلاب یکی از کانونهای بسیار مطمئن مبارزه بود. بسیاری از جلسات سرّی و مبارزاتی مبارزان در این منطقه تشکیل میشد. شخصیتهایی مثل نواب صفوی، آیتالله سعیدی، آیتالله محلاتی و ... در این منطقه بودند که جزو پیشتازان جهاد و مبارزه بودند و امروز شما کاری کردید که این افتخار را جاودان کردید.
برنامهای که مسئولان این کنگره تنظیم کردند، برنامههای مکتوب که شامل خاطرات، نوشتهها، وصیتنامهها و تاریخ خانواده آنهاست و برنامههای هنری که به صور مختلف شگل گرفت، آثاری که در پارکها و میدانها گذاشتید و برنامههای زندهای که با اعتکاف و سفر زیارتی به نیابت دوهزار شهید داشتید، این منطقه را از لحاظ معنوی و فرهنگی غنیتر میکند. انشاءالله آثاری که باقی گذاشتهاید، هر سال بیشتر تقویت شود. همه کسانی که در این راه زحمت کشیدهاند و با تعامل و همکاری این مراسم بزرگداشت از شهدا را برگزار کردند، خدمت بزرگی به تاریخ شهادت، جهاد و انقلاب کردند.
الان در شرایطی هستیم که مورد تهدید هستیم. دشمنان اسلام و انقلاب برای ما دندان تیز کردهاند و هر روز تهدیدی را مطرح میکنند. گاهی تحریم، گاهی جنگ و ... را مطرح میکنند و تبلیغات و تهمتهای زیادی براه انداختند. حضور باشکوه مردم در مراسم بزرگداشت شهدا میتواند برای دشمنان درسی باشد که بفهمند ملت ایران در صحنه و آماده دفاع از اسلام و انقلاب و آماده ادامه دادن راه شهداست و راه شهدا فراموش نشده است. آزادگان، جانبازان، مفقودان، شهدا و خانوادههای آنها در بین مردم عزیز و مکّرم هستند و سرنوشت آنها و عزت وکرامتی که دارند، گوشهای از همان وعدههایی است که خداوند در قرآن بعد از جنگ اُحُِد به مسلمانان داده است.
خداوند به ما توفیق بدهد که نیروهای ارزشمند تاریخ را بهتر بشناسیم. به شما خانوادههای شهدا عرض میکنم از اینکه این عزیزان را از دست دادید، ناراحت نباشید و مطمئن باشید شما برنده هستید و آنچه که بدست آوردهاید، خیلی بیشتر از آن چیزی است که از دست دادید.
والسلام علیکم و رحمه الله