سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی جمعیت فرهیختگان ایران و مسؤولان ورزشی کیک بوکسینگ

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی جمعیت فرهیختگان ایران و مسؤولان ورزشی کیک بوکسینگ

  • ساختمان قدس
  • دوشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۴

بسم‎الله الرحمن الرحیم
الحمدالله والسّلام علی رسول‎الله و آله
 خیلی خوش‎آمدید. در آستانه میلاد نبی‎اکرم(ص) و امام‌جعفر صادق(ع) هستیم و  به شما تبریک می‎گویم.
همیشه در جمع ورزشکاران بانشاط هستم و از روحیاتی که ورزشکاران دارند،‌ لذت می‎برم. این یک موهبت الهی به کسانی است که خودشان آمادگی دارند زندگیشان را با نشاط کنند و در سایه نشاطی که خلق می‎کنند، نوعی سرزندگی به جامعه منتقل می‎کنند.
عملاً هم می‎بینیم که ورزشکاران کشور، چه خانم‎ها و چه آقایان از لحاظ اخلاقی جزو طبقه ممتاز کشور هستند. مردانگی و جوانمردی دارند. البته خانم‎ها نمی‎توانند مردانگی داشته باشند و باید تعبیری برای خانم‎ها درست کنیم. برای آقایان معمولاً جوانمردی می‎گویند. شاید بهتر است که بگوییم شیرزن هستند.
معمولاً کسانی که سلامت و نشاط روحی دارند، مردم سالمی هستند. به همراه سلامت جسمی و روحی، اخلاق حسنه مثل صداقت، راستگویی و بی‎ریایی در وجودشان هست که جزو خصیصه‎های خوب انسان‎هاست. باید آدم‎هایی را که آلوده به صفات رذیله نباشند، ستایش کنیم.
همه می‎دانیم که ورزش از ضروریات زندگی مردم به خصوص در عصر ماشین است. هرچه بتوانیم ورزش را در همه سنین از کودکی تا پیری وارد خانه‎های مردم بکنیم و متناسب با سن و روحیات نوعی از ورزش را داشته باشند و به آن عادت کنند، می‎تواند سهم زیادی در پیشرفت کشور، جامعه و تاریخ ما داشته باشد.
خوشبختانه ورزش کم‎کم جای خود را باز می‌کند و از مدارس تا همه جا می‎رود. توضیحاتی که جناب آقای نوری در مورد کارهای فشرده ورزش دادند،‌ خیلی خوشحال‎کننده بود. این ورزش در کشور ما جوان است. شاید هنوز خیلی از مردم به اندازه کافی با آن انس نگرفته باشند. ولی با این وسعتی که دارید و درهمه جا هستید و خانم‎ها و آقایان وارد شدند،‌ به نظر می‎رسد که رو به رشد است و جای خود را تا حدی باز کرد و بیشتر توسعه پیدا می‎کند. به خصوص که در میادین جهانی با این ورزش حرفی برای گفتن داریم و جای خود را باز کردیم.
امیدواریم در شرایط فعلی مسؤولان کشور به ورزش بیشتر توجه کنند. البته ورزش در صورتی می‎تواند رشد کند که بخش خصوصی در آن حضور زیادی داشته‌باشد. نمی‎توان دولت‌را مسئول همه مسایل ورزشی کرد. خود مردم‌می‎توانند در همه بخش‎های ورزشی حضور پیدا کنند. برنامه‎ریزی و سرمایه‎گذاری داشته باشند. البته دولت هم باید به آنها کمک کند که ورزش‎ گران تمام نشود. اگر ورزش برای ورزش‌دوستان گران تمام شود، طبعاً عده زیادی نمی‎توانند استفاده کنند و ما خسارت می‎بینیم. اتفاقاً کسانی استفاده نمی‎کنند که بیشتر احتیاج دارند.
از این جهت باید نقش دولت برنامه‎ریزی، سیاستگذاری و پشتیبانی از حرکتی باشد که خود مردم می‎کنند. اگر چنین شود، ورزش در کشور جاودان و آنچنان محکم می‎شود که می‎ماند و خودش پیش‎ می‎رود.در مورد مسایل سیاسی و شرایطی که جناب آقای کاتب مطرح کردند، منهم قبول دارم. الان وضع کشور ما به خاطر برنامه‎هایی که دشمنان ما دارند، حساس شده است. کشور ما در مقاطع مختلفی شرایط حساسی داشت و یکی از مقاطع آن الان است که علتش را می‎دانید.
باید مواظب باشیم سیاست‎های شرورانه دشمنان انقلاب نتواند موفق شود. در مسئله انتخابات برای من بسیار روشن است که آمریکایی‎ها سه هدف را دنبال می‎کنند. از رفتار، گفتار و عوامل داخلی و مزدورانشان این گونه می‎فهمیم که سه مسئله را مورد هدف قرار دادند:
1- مشارکت‎ها را کم کنند. فکر می‎کنند از کمی مشارکت، ضعف نظام بیرون می‎آید. چون معنایش بی‎علاقگی مردم به نظام و سرنوشت خود است.
2- رأی رئیس جمهور را کم کنند. چون می‎دانند نفوذ رئیس جمهور با رأی کم در جامعه کم است و کاربرد زیادی ندارد و در دنیا هم احترام خوبی ندارد. روحیه کار برای او و همکارانش نمی‎ماند. مردم هم متعهد نمی‎دانند. گرچه رئیس جمهور قانونی می‎شود، ولی مسایل روحی مهم است.
3- تنش را زیاد کنند. معمولاً همه انتخابات دنیا تنش دارند. در دوران تبلیغات و رقابت‎ها، حرف‎هایی زده می‎شود که دلخوری و کینه می‎آورد و گاهی برای آینده مشکل‎ساز می‎شود. ولی معمولی است و تا حدّی پذیرفته شده و چاره‎ای نیست.
اگر قرار است کسی انتخاب شود، باید انتخابات باشد و در انتخابات هم نقد و بررسی و خوب و بد گفتن اوج می‎گیرد. این قدر طبیعی است. اما اگر تنش از حدّش بگذرد و کینه‌توزانه، تهمت زدن و دروغ گفتن و وعده‎دادن‎های غیرقابل عمل باشد، از لحاظ اخلاقی و اسلامی بسیار بد است. بعد از اینکه عمل نشد، مردم دلسرد می‎شوند. اصلاً اخلاق را در جامعه تضعیف می‎کند. بنابراین نباید این مسایل در انتخابات باشد، مخصوصاً ما که مسلمانیم و مسلمان باید به هر وعده‎ای که می‎دهد، وفا کند. اگر نمی‎تواند وفا کند، نباید وعده دهد. مسلمان حق ندارد به کسی تهمت بزند، آبروی کسی را ببرد و اسرار دیگران را فاش کند،‌ مگر آن جایی که منافع ملّی اقتضا می‎کند که بحث دیگری است.
الان آمریکا ، ضدانقلاب و دشمنان ما دنبال این هستند که تنش را در جامعه ما نهادینه و کینه‎توزانه کنند. پس باید در مقابل این سه هدف بایستیم. سعی کنیم مردم بیشتر مشارکت کنند. مردم را آگاه کنیم که انتخابات برایشان مهم است. سعی کنیم انتخابات را طوری تنظیم کنیم که بتوانیم رئیس جمهوری با رأی بالا داشته باشیم. رؤسای جمهوری که رأی کم داشته باشند، به تعبیر من «سیاست ملوک‎الطوایفی» در انتخابات است که جواب نمی‎دهد. ممکن است رقابت را در سطحی تشدید کند، اما اگر بنا باشد آن گونه عمل شود، در سطحی هم یأس می‎آورد، سعی کنیم با تمام شدن انتخابات تنش‎ها هم تمام شود... باید دست به دست هم دهیم و کشور را اداره کنیم.
آمریکایی‎ها کینه‎های خود را مخفی نمی‎کنند. علنی کردند. در پارلمان خود علیه نظام ایران بودجه تصویب می‎کنند و در کارهای ما رسماً دخالت می‎کنند. تا این حد همیشه بود. آمریکا در این 25 سال هیچ وقت قصد همکاری با ما را نداشت. همیشه قصد درگیری داشت. اگر متحد، منسجم و هوشیار باشیم، چیزی تازه و جای نگرانی نیست. آمریکایی‎ها در ایران بودند و خیلی چیزها مثل شاه و دربار را داشتند. در خیلی از جاهای آن زمان،‌ مثل ارتش، ساواک، نیروهای انتظامی، شهربانی، سازمان برنامه و وزارت نفت نفوذ داشتند و سیاست‎های آنها را دیکته و اجرا می‎کردند.
با این همه قدرت، آنها را از ایران بیرون کردیم. ما آن موقع بسیج، سلاح و تشکیلاتی نداشتیم. فقط مردم با ما همراهی می‎کردند. با حضور امام رژیم پهلوی را شکست دادیم و آمریکا را بیرون کردیم. این انسجام ملّی است که کارآیی دارد.
اگر ما انسجام ملی داشته باشیم، الان نیرومندتر از گذشته هستیم. الان دست ما به خیلی جاها می‎رسد و امکانات فراوانی داریم .تریبون داریم. آن موقع اگر حرفی می‎زدیم، کسی در دنیا پخش نمی‎کرد. حرف‎های رژیم را همه بلندگوها می‎گفتند و کسی به حرف‎های ما گوش نمی‎داد. فقط در داخل کشور، در مساجد، دانشگاه‎ها و تکایا با مردم حرف می‎زدیم. الان با آن موقع تفاوت زیادی دارد.
بنابراین اینکه نگران باشید، درست نیست. این روزها بحث طبس داغ  است. ما خدا را داریم که همیشه حامی ما بود. آن موقع داستان طبس را از نزدیک می‎دانستیم. حقیقتاً آن موقعی که می‎خواستند به ایران بیایند، نظام هیچ اطلاعی نداشت. کاملاً غافلگیر بودیم. هیچ مرکز اطلاعاتی، نظامی و جایی چنین پیش‎بینی‎هایی نداشت و هیچ‌کس به ما گزارش نداد. وقتی آمدند و شکستند، مطلع شدیم که خداوند آنها را در طبس زمین‎گیر کرد. ببینید خداوند چگونه کمک می‎کند!!
البته خداوند در اصل اینها را غافل و مغرور کرد که چنین اقدامی بکنند تا ابهتشان بشکند. اصل کار جاهلانه بود که با هلی‎کوپتر از هرمزگان وارد مرز ایران شوند و به تهران بیایند و گروگان‎هایش را بگیرند و فکر کنند سالم برمی‎گردند، معلوم است که عاقلانه نیست. قبلاً داستانی اتفاق افتاده بود که اسرائیلی‎ها در فرودگاه انتبه چنین کاری کرده بودند و اینها فکر می‎کردند می‎توانند در ایران هم چنین کاری بکنند. خیلی احمقانه اقدام کردند. ولی ما هم اصلاً آمادگی نداشتیم. در داخل ما هم نفوذ داشتند و کارهایی کردند که آخر کشف نشد. مثلاً مأموران ما ضدهوایی‎های را در جاهایی که باید باشند و درخطر بودند، برداشتند. بعداً ‌توجیه کردند که تصادفی بود. گروهی مأمور بودند و ماشین کرایه کرده بودند که از حدود گرمسار آنها را که با هلی‎کوپتر نشستند، با وانت بیاورند. گاراژی تهیه کرده بودند که شب در آنجا مخفی باشند تا بتوانند بیایند. همه این موارد بعداً کشف شد. آن موقع وزارت اطلاعات نداشتیم. تا برسیم، همه عواملشان فرار کردند. ولی خداوند به نیابت از مردم که برای خدا انقلاب کرده بودند، طوفان شنی را مأمور کرد تا همه زیر و رو شوند و اجساد و اسنادشان ماند و هلی‎کوپترهایشان ماند که هنوز از آنها استفاده می‎کنیم.
خودمان به طبس رفتیم و با همان هلی‎کوپترها برگشتیم. خداوند با ما هست، البته اگر ما با خدا باشیم. بنابراین شما خدا، ایران، امکانات فراوان و تجربیات خوبی دارید. آمریکایی‎ها هم می‎شناسند. من این گونه خطرها را زیاد جدی نمی‎دانم. خطر اصلی این است که منسجم نباشیم و متفرق باشیم و نسبت به هم کینه داشته باشیم. مواردی که متأسفانه گاهی می‎بینید . این مسایل نمی‎تواند برای خدا باشد، برای هوا و هوس است.
در مورد خود بنده که بارها گفتم، تا هستم برای انقلاب،‌ایران و مردم هستم. هر کاری که لازم باشد، می‎کنم. البته با تفرّقی که در میدان انتخابات می‎بینم، کمابیش قانع شدم که بیرون بایستم و تماشا کنم. داریم نصیحت می‎کنیم و الان در مرحله نصیحت هستیم که با هم باشید و یک رئیس جمهور خوب معرفی کنید تا مردم بپسندند و رأی بدهند. اگر نشد، طبعاً وظیفه من سنگین می‎شود. مطمئن باشید که نمی‎توانم نسبت به محبت شما و ایثارگری‎های مردم بی‎تفاوت باشم. نباید نمک‎نشناس باشم. انشاءالله ازناحیه من مشکلی برای شما پیش نمی‎آید. از ناحیه دیگران را نمی‎دانم. شما را به خدا می‎سپارم و دعا می‎کنم که موفق باشید.
والسّلام علیکم و رحمه الله