بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله والسّلام علی رسولالله و آله
خیلی خوشآمدید. در آستانه میلاد نبیاکرم(ص) و امامجعفر صادق(ع) هستیم و به شما تبریک میگویم.
همیشه در جمع ورزشکاران بانشاط هستم و از روحیاتی که ورزشکاران دارند، لذت میبرم. این یک موهبت الهی به کسانی است که خودشان آمادگی دارند زندگیشان را با نشاط کنند و در سایه نشاطی که خلق میکنند، نوعی سرزندگی به جامعه منتقل میکنند.
عملاً هم میبینیم که ورزشکاران کشور، چه خانمها و چه آقایان از لحاظ اخلاقی جزو طبقه ممتاز کشور هستند. مردانگی و جوانمردی دارند. البته خانمها نمیتوانند مردانگی داشته باشند و باید تعبیری برای خانمها درست کنیم. برای آقایان معمولاً جوانمردی میگویند. شاید بهتر است که بگوییم شیرزن هستند.
معمولاً کسانی که سلامت و نشاط روحی دارند، مردم سالمی هستند. به همراه سلامت جسمی و روحی، اخلاق حسنه مثل صداقت، راستگویی و بیریایی در وجودشان هست که جزو خصیصههای خوب انسانهاست. باید آدمهایی را که آلوده به صفات رذیله نباشند، ستایش کنیم.
همه میدانیم که ورزش از ضروریات زندگی مردم به خصوص در عصر ماشین است. هرچه بتوانیم ورزش را در همه سنین از کودکی تا پیری وارد خانههای مردم بکنیم و متناسب با سن و روحیات نوعی از ورزش را داشته باشند و به آن عادت کنند، میتواند سهم زیادی در پیشرفت کشور، جامعه و تاریخ ما داشته باشد.
خوشبختانه ورزش کمکم جای خود را باز میکند و از مدارس تا همه جا میرود. توضیحاتی که جناب آقای نوری در مورد کارهای فشرده ورزش دادند، خیلی خوشحالکننده بود. این ورزش در کشور ما جوان است. شاید هنوز خیلی از مردم به اندازه کافی با آن انس نگرفته باشند. ولی با این وسعتی که دارید و درهمه جا هستید و خانمها و آقایان وارد شدند، به نظر میرسد که رو به رشد است و جای خود را تا حدی باز کرد و بیشتر توسعه پیدا میکند. به خصوص که در میادین جهانی با این ورزش حرفی برای گفتن داریم و جای خود را باز کردیم.
امیدواریم در شرایط فعلی مسؤولان کشور به ورزش بیشتر توجه کنند. البته ورزش در صورتی میتواند رشد کند که بخش خصوصی در آن حضور زیادی داشتهباشد. نمیتوان دولترا مسئول همه مسایل ورزشی کرد. خود مردممیتوانند در همه بخشهای ورزشی حضور پیدا کنند. برنامهریزی و سرمایهگذاری داشته باشند. البته دولت هم باید به آنها کمک کند که ورزش گران تمام نشود. اگر ورزش برای ورزشدوستان گران تمام شود، طبعاً عده زیادی نمیتوانند استفاده کنند و ما خسارت میبینیم. اتفاقاً کسانی استفاده نمیکنند که بیشتر احتیاج دارند.
از این جهت باید نقش دولت برنامهریزی، سیاستگذاری و پشتیبانی از حرکتی باشد که خود مردم میکنند. اگر چنین شود، ورزش در کشور جاودان و آنچنان محکم میشود که میماند و خودش پیش میرود.در مورد مسایل سیاسی و شرایطی که جناب آقای کاتب مطرح کردند، منهم قبول دارم. الان وضع کشور ما به خاطر برنامههایی که دشمنان ما دارند، حساس شده است. کشور ما در مقاطع مختلفی شرایط حساسی داشت و یکی از مقاطع آن الان است که علتش را میدانید.
باید مواظب باشیم سیاستهای شرورانه دشمنان انقلاب نتواند موفق شود. در مسئله انتخابات برای من بسیار روشن است که آمریکاییها سه هدف را دنبال میکنند. از رفتار، گفتار و عوامل داخلی و مزدورانشان این گونه میفهمیم که سه مسئله را مورد هدف قرار دادند:
1- مشارکتها را کم کنند. فکر میکنند از کمی مشارکت، ضعف نظام بیرون میآید. چون معنایش بیعلاقگی مردم به نظام و سرنوشت خود است.
2- رأی رئیس جمهور را کم کنند. چون میدانند نفوذ رئیس جمهور با رأی کم در جامعه کم است و کاربرد زیادی ندارد و در دنیا هم احترام خوبی ندارد. روحیه کار برای او و همکارانش نمیماند. مردم هم متعهد نمیدانند. گرچه رئیس جمهور قانونی میشود، ولی مسایل روحی مهم است.
3- تنش را زیاد کنند. معمولاً همه انتخابات دنیا تنش دارند. در دوران تبلیغات و رقابتها، حرفهایی زده میشود که دلخوری و کینه میآورد و گاهی برای آینده مشکلساز میشود. ولی معمولی است و تا حدّی پذیرفته شده و چارهای نیست.
اگر قرار است کسی انتخاب شود، باید انتخابات باشد و در انتخابات هم نقد و بررسی و خوب و بد گفتن اوج میگیرد. این قدر طبیعی است. اما اگر تنش از حدّش بگذرد و کینهتوزانه، تهمت زدن و دروغ گفتن و وعدهدادنهای غیرقابل عمل باشد، از لحاظ اخلاقی و اسلامی بسیار بد است. بعد از اینکه عمل نشد، مردم دلسرد میشوند. اصلاً اخلاق را در جامعه تضعیف میکند. بنابراین نباید این مسایل در انتخابات باشد، مخصوصاً ما که مسلمانیم و مسلمان باید به هر وعدهای که میدهد، وفا کند. اگر نمیتواند وفا کند، نباید وعده دهد. مسلمان حق ندارد به کسی تهمت بزند، آبروی کسی را ببرد و اسرار دیگران را فاش کند، مگر آن جایی که منافع ملّی اقتضا میکند که بحث دیگری است.
الان آمریکا ، ضدانقلاب و دشمنان ما دنبال این هستند که تنش را در جامعه ما نهادینه و کینهتوزانه کنند. پس باید در مقابل این سه هدف بایستیم. سعی کنیم مردم بیشتر مشارکت کنند. مردم را آگاه کنیم که انتخابات برایشان مهم است. سعی کنیم انتخابات را طوری تنظیم کنیم که بتوانیم رئیس جمهوری با رأی بالا داشته باشیم. رؤسای جمهوری که رأی کم داشته باشند، به تعبیر من «سیاست ملوکالطوایفی» در انتخابات است که جواب نمیدهد. ممکن است رقابت را در سطحی تشدید کند، اما اگر بنا باشد آن گونه عمل شود، در سطحی هم یأس میآورد، سعی کنیم با تمام شدن انتخابات تنشها هم تمام شود... باید دست به دست هم دهیم و کشور را اداره کنیم.
آمریکاییها کینههای خود را مخفی نمیکنند. علنی کردند. در پارلمان خود علیه نظام ایران بودجه تصویب میکنند و در کارهای ما رسماً دخالت میکنند. تا این حد همیشه بود. آمریکا در این 25 سال هیچ وقت قصد همکاری با ما را نداشت. همیشه قصد درگیری داشت. اگر متحد، منسجم و هوشیار باشیم، چیزی تازه و جای نگرانی نیست. آمریکاییها در ایران بودند و خیلی چیزها مثل شاه و دربار را داشتند. در خیلی از جاهای آن زمان، مثل ارتش، ساواک، نیروهای انتظامی، شهربانی، سازمان برنامه و وزارت نفت نفوذ داشتند و سیاستهای آنها را دیکته و اجرا میکردند.
با این همه قدرت، آنها را از ایران بیرون کردیم. ما آن موقع بسیج، سلاح و تشکیلاتی نداشتیم. فقط مردم با ما همراهی میکردند. با حضور امام رژیم پهلوی را شکست دادیم و آمریکا را بیرون کردیم. این انسجام ملّی است که کارآیی دارد.
اگر ما انسجام ملی داشته باشیم، الان نیرومندتر از گذشته هستیم. الان دست ما به خیلی جاها میرسد و امکانات فراوانی داریم .تریبون داریم. آن موقع اگر حرفی میزدیم، کسی در دنیا پخش نمیکرد. حرفهای رژیم را همه بلندگوها میگفتند و کسی به حرفهای ما گوش نمیداد. فقط در داخل کشور، در مساجد، دانشگاهها و تکایا با مردم حرف میزدیم. الان با آن موقع تفاوت زیادی دارد.
بنابراین اینکه نگران باشید، درست نیست. این روزها بحث طبس داغ است. ما خدا را داریم که همیشه حامی ما بود. آن موقع داستان طبس را از نزدیک میدانستیم. حقیقتاً آن موقعی که میخواستند به ایران بیایند، نظام هیچ اطلاعی نداشت. کاملاً غافلگیر بودیم. هیچ مرکز اطلاعاتی، نظامی و جایی چنین پیشبینیهایی نداشت و هیچکس به ما گزارش نداد. وقتی آمدند و شکستند، مطلع شدیم که خداوند آنها را در طبس زمینگیر کرد. ببینید خداوند چگونه کمک میکند!!
البته خداوند در اصل اینها را غافل و مغرور کرد که چنین اقدامی بکنند تا ابهتشان بشکند. اصل کار جاهلانه بود که با هلیکوپتر از هرمزگان وارد مرز ایران شوند و به تهران بیایند و گروگانهایش را بگیرند و فکر کنند سالم برمیگردند، معلوم است که عاقلانه نیست. قبلاً داستانی اتفاق افتاده بود که اسرائیلیها در فرودگاه انتبه چنین کاری کرده بودند و اینها فکر میکردند میتوانند در ایران هم چنین کاری بکنند. خیلی احمقانه اقدام کردند. ولی ما هم اصلاً آمادگی نداشتیم. در داخل ما هم نفوذ داشتند و کارهایی کردند که آخر کشف نشد. مثلاً مأموران ما ضدهواییهای را در جاهایی که باید باشند و درخطر بودند، برداشتند. بعداً توجیه کردند که تصادفی بود. گروهی مأمور بودند و ماشین کرایه کرده بودند که از حدود گرمسار آنها را که با هلیکوپتر نشستند، با وانت بیاورند. گاراژی تهیه کرده بودند که شب در آنجا مخفی باشند تا بتوانند بیایند. همه این موارد بعداً کشف شد. آن موقع وزارت اطلاعات نداشتیم. تا برسیم، همه عواملشان فرار کردند. ولی خداوند به نیابت از مردم که برای خدا انقلاب کرده بودند، طوفان شنی را مأمور کرد تا همه زیر و رو شوند و اجساد و اسنادشان ماند و هلیکوپترهایشان ماند که هنوز از آنها استفاده میکنیم.
خودمان به طبس رفتیم و با همان هلیکوپترها برگشتیم. خداوند با ما هست، البته اگر ما با خدا باشیم. بنابراین شما خدا، ایران، امکانات فراوان و تجربیات خوبی دارید. آمریکاییها هم میشناسند. من این گونه خطرها را زیاد جدی نمیدانم. خطر اصلی این است که منسجم نباشیم و متفرق باشیم و نسبت به هم کینه داشته باشیم. مواردی که متأسفانه گاهی میبینید . این مسایل نمیتواند برای خدا باشد، برای هوا و هوس است.
در مورد خود بنده که بارها گفتم، تا هستم برای انقلاب،ایران و مردم هستم. هر کاری که لازم باشد، میکنم. البته با تفرّقی که در میدان انتخابات میبینم، کمابیش قانع شدم که بیرون بایستم و تماشا کنم. داریم نصیحت میکنیم و الان در مرحله نصیحت هستیم که با هم باشید و یک رئیس جمهور خوب معرفی کنید تا مردم بپسندند و رأی بدهند. اگر نشد، طبعاً وظیفه من سنگین میشود. مطمئن باشید که نمیتوانم نسبت به محبت شما و ایثارگریهای مردم بیتفاوت باشم. نباید نمکنشناس باشم. انشاءالله ازناحیه من مشکلی برای شما پیش نمیآید. از ناحیه دیگران را نمیدانم. شما را به خدا میسپارم و دعا میکنم که موفق باشید.
والسّلام علیکم و رحمه الله