سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع پاسداران نمونه و افتخاری

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع پاسداران نمونه و افتخاری

  • دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۶۵

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
از زیارت برادران مجاهد راه حق خوشحالم و سپاسگزارم از خداوند که این توفیق را به بنده عطا کرده است. خود سپاه یک نهاد نمونه‌ای است که اساس این بر جهاد و فداکاری و ایثار گذاشته شد، از اول کسانی که وارد این نهاد مقدس شدند این آمادگی را داشتند و با این آمادگی وارد این نهاد شدند. به نظر من خیلی کم هستند افرادی که وارد این نهاد وسیع و پرخطر می‌شوند و اهدافی غیر از اهداف الهی داشته باشند، چون اینجا هر چه هست مشکلات و مجاهدت و گذشت است. خود به خود این نهاد به خاطر شرایطی که در آن خلق شده و به خاطر شرایطی که در آن رشد کرده و به خاطر مسؤولیتهایی که پذیرفته و در تمام دوران انقلاب هر جا سخت‌ترین مسایل کشور بود، اینها سینه سپر کردند و توی میدان بودند و در آینده هم چنین خواهد بود. سپر واقعی اسلام و انقلاب و سپر واقعی حفاظت از مردم احتیاج به نیروهای خاصی دارد که انصافاً باید بگوییم که همه‌شان در مقایسه با خیلی جاها نمونه هستند. آن وقت در میان اینها اگر جمعی افتخار بیشتری به‌دست بیاورند و از میان نمونه‌ها باز نمونه‌گیری بشود این جالب‌تر است. شماها نباید هیچ وقت  
مغرور بشوید، این از لطف خداست.
انسان هر چه در مقابل ارزشها و الطاف الهی قرار می‌گیرد، باید خودش را ضعیف‌تر و پیش خداوند حقیرتر ببیند به جای اینکه خدای ناکرده احساس طلبکاری بکند از دستگاه آفرینش، به خاطر خدماتش باید احساس ممنونیت بکند، احساس سپاسگزاری بکند. یک روایتی هست درباره صبر ایوب که معروف است و می‌دانید چقدر در زندگی بلا کشیده است. در میان پیغمبرها، پیغمبر صبور زجر دیده و بلا کشیده به عنوان ضرب‌المثل حضرت ایوب معروف شده، با اینکه همه پیغمبرها زندگی‌های سختی داشتند چون ایشان بیشتر از بقیه سختی کشیده‌اند، به این نام معروف شده‌اند. روایتی هست که آن اواخر که دیگر عرصه برای ایشان داشت تنگ می‌شد به خاطر شرایطی که در رابطه با همسرشان پیش آمده بود، یک بار از خداوند اجازه خواست که درد دل خودش را بگوید بعد شروع کرد صحبت کردن، خدایا ما چه کردیم در زندگی که استحقاق این همه بلا را داریم؟ ما جوانی را این جوری گذراندیم و امکانات‌مان را در راه تو مصرف کردیم، هر بلیه آمد قبول کردیم و در راه هدایت خلق کارهایی کردیم، همه اینها که گفته شد یک ابری پیدا شد در فضا و از ابر این جواب آمد که تمام اینهایی که می‌گویی همه اینها منت‌هایی است که خداوند برتو می‌گذارد و به تو توفیق داده این همه خوب باشی و این خوبیها احتیاج به سپاس دارد، احتیاج به یک خوبی بیشتری دارد. یعنی آدم هر چه احساس بکند که یک توفیق خوبی پیدا کرده، باید خودش را مدیون بکند که یک خوبی دیگری بکند به خاطر جبران آن نعمت خداوند.
در تعبیرات حضرت موسی(ع) هست در ادعیه خود ما هم هست که چگونه خدا را شکر بکنیم، هر شکری که ما بکنیم این احتیاج به یک شکر دیگری دارد. آن لحظه‌ای که آدم یک عبادتی کرد این یک توفیقی است، همین موفقیتی که پیش آمده و ما شکر کردیم خدا را، تازه باید خدا را شکر بکند که این عبادت را نصیبش کرده، پس هر شکری باز احتیاج به شکر دارد.
بنابراین ما در رابطه با خداوند نباید خیال بکنیم که کاری کردیم، هر چند فداکاری کردیم و خدمت کردیم و تمام عمرمان را در راه خداوند دویدیم و جان دادیم ولی نباید فکر کنیم که پیش خداوند کار بزرگی کردیم، اینها همه مال  
خود ماست، باید از خدا سپاسگزاری بکنیم که ما را موفق کرده که این کارها را انجام دادیم. حالا اینها که نتیجه‌اش به خودمان می‌رسد به خدا که نمی‌رسد، خدا که نیاز به کارهای ما ندارد، این کارهایی که ما انجام می‌دهیم و دین خدا را یاری می‌دهیم و کارهای دیگری می‌کنیم، خداوند اگر بخواهد از راه اراده مطلق خودش انجام بدهد، انجام می‌دهد. او این نظام را گذاشته برای اینکه انسانها از این راهها ساخته بشوند، انسانها رشد بکنند، ترقی بکنند، به خدا برسند و مقامات عالی پیدا بکنند و پیش خداوند مقرب بشوند بعد سعادت جاوید پیدا بکنند. آن سعادتهایی که این گونه آدم‌ها به‌دست می‌آورند اصلاً قابل مقایسه با همه این دنیا نیست. یک نفس انسان سعادتمند در جوار رحمت الهی به اندازه همه این دنیا می‌ارزد.
بنابراین این حرف را از جانب من به برادران پاسدار نمونه‌تان بزنید که هر چه توفیق کار بیشتر پیدا می‌کنید به همان اندازه خدا را از خودتان طلبکارتر بدانید و خودتان را مدیون‌تر بدانید و شکر بکنید خدا را، هم شکر زبانی و هم شکر عملی و شکر عملی‌اش این است که آدم یک کار بهتری نسبت به آن کاری که دیروز انجام داده، انجام بدهد و سعی کند جلو برود، چون راه خداوند هیچ وقت تمام نمی‌شود. این عمر ما اگر یک پنجاه شصت سال هم خوب عمر بکنیم و الله که جوان‌های خوب ما خیلی زود به لقاءالله می‌روند در مقابل آن رحمتهای وسیع خداوند چه می‌شود؟ همه‌اش محدود و در مقابل بی‌نهایت هیچ چیز نیست اصلاً نمی‌شود روی آن حساب کرد و شما با این خدماتی که کردید به عزت اسلام به عزت مسلمین به عزت انقلاب و به عزت بندگان خدا کمک کردید و اینها در تاریخ می‌ماند. اینها آثارش هیچ وقت تمام نمی‌شود و بعد بروز می‌کند. بی‌جهت هم نیست که خداوند به این طور چیزها آن همه اجر می‌دهد. آثار اینها توی تاریخ می‌ماند. ما الان اسلام‌مان مدیون مجاهدت‌های مسلمانان صدر اسلام است، آنها اگر مجاهدت نکرده بودند، ما امروز بیش از یک میلیارد مسلمان توی دنیا نداشتیم و شما که امروز مجاهدت می‌کنید همان کار آنها را برای نسل‌های بعدی انجام می دهید. در آینده میلیاردها آدم توی این زمین می‌آید و از این آثار کار شما بهره می‌گیرد، ممکن است نسلها بگذرد و اسم ماها هم نباشد، اما آنها بهره خودشان را می‌گیرند و این اثر  
خودش در بقاء حق، کار خودش را می‌کند. بنابراین در حساب عدل خداوند، اجر این کارها مال کسی است که با مجاهدت خودش این آثار را آفریده است. ما نمی‌توانیم محاسبه بکنیم، ولی در عالم هستی اینها گم نمی‌شود. اندازه یک ذره غیر قابل رویت، به‌اندازه یک جزء اتم هم کوچک باشد در محاسبه می‌آید.
این برادران پاسدار نمونه ما هستند که این حرفها را برای آنها زدیم. یکی از برنامه‌های خوب سپاه که اخیراً طرح کرده، این است که نیروهای آماده به جهاد که معمولاً می‌آمدند بسیجی بودند و وارد میدان می‌شدند و سه ماه می‌ماندند، می‌درخشیدند و بعد برمی‌گشتند با تجربه‌شان، با روحیه‌شان، با صلاحیتهای‌شان. اینها کارهای بیشتری را می‌توانند انجام بدهند، الان در جنگ حیف است که این نیروها ندیده گرفته بشود. در این میان مسأله پاسدار افتخاری مطرح شد که این برادرها بیایند به عنوان پاسدار ولی در اختیار خودشان باشد که این مدت را انتخاب بکنند. ضمناً آنهایی که سربازی نرفتند از سربازی‌شان حساب بشود، البته این را باید برای بسیجی‌هایی هم که داوطلب به جبهه می‌آیند حساب کرد. برای تمام کسانی که داوطلب در غیر سن سربازی وارد جنگ می‌شوند و آن گونه شهادت طلبانه می‌جنگند، حق این است که اینها محاسبه بشود و جزو خدمت سربازی‌شان حساب شود و هر وقت که خودشان مایل بودند می‌توانند داوطلبانه بیایند و ما دیگر نباید اینها را به نظام اجباری ببریم. لذا ان‌شاءاللّه درباره آنها هم این مسأله اجرا می‌شود و حضور پاسداران افتخاری در جبهه برای ما یک مشکل گشایی است، یعنی مشکلات را می‌تواند حل بکند. اینها کادرهای بالقوه‌ای هستند. زمانی که احساس می‌شود در یک عملیاتی کمبود کادر هست یا گاهی که وسعت عملیات داریم و کادر کافی نداریم یا به خاطر فقدان کادر ممکن است حدت جبهه متوقف بشود، این اقدامی که سپاه کرد ان‌شاءاللّه این مشکل را به خوبی حل می‌کند و ما امیدواریم که تمام افرادی که در خودشان ظرفیت کادر بودن و مدیریت گوشه‌ای از جنگ را به هر نحو می‌بینند و بیش از یک فرد عادی رزمنده و خدماتی می‌توانند کار بکنند از این برنامه خوب استقبال بکنند، چون با این کارشان هم جبهه‌ها را تقویت می‌کنند و هم سپاه را تقویت می‌کنند و هم باعث پیشرفت سریع کار جنگ می‌شوند و ان‌شاءاللّه پیروزی برای مردم ما با این  
آمادگی‌ها و با این طرح‌ها نزدیک باشد. شما سلام بنده را و همه نماینده‌های مجلس را و سلام مخصوص رهبر عظیم‌الشأن‌مان و فرمانده کل قوا را به همه رزمنده‌ها ابلاغ کنید و ما دعا می‌کنیم که خداوند هر چه زودتر با پیروزی شما را به خدمت در مراکز پشت جبهه برگرداند ان‌شاءاللّه.
    والسلام علیکم و رحمه‌اللّه و برکاته