سخنرانی آقای هاشمی در جمع مسئولان حراست کل کشور پیرامون عدم تصفیه اداری و طریقه عملکرد حراست ادارات
سخنرانی در جمع مسئولان حراست کل کشور
بسماللهالرحمنالرحیم
»اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ و آلِهِ اَجْمعین«
کارهای کم سابقهای که جمهوری اسلامی با جرأت و شهامت و اعتماد به نفس، با آن مواجه شد و امروز هم پشیمان نشده، این است که کادر اداری و نهاد ادارات را بعد از پیروزی به هم نریخت و تصفیه وسیع و تندی که معمولاً انقلابها بعد از پیروزی، در ادارات رژیمهای گذشته میکنند، جمهوری اسلامی به خاطر ملاحظات انسانی این کار را نکرد.
شما تاریخ انقلابهای جدی دنیا را بخوانید، کودتاها را، کودتا وقتی میشد، یک رفورمی است و یک کسی نظام را قبول دارد و فردی را قبول دارد و فرد دیگری را قبول ندارد، یک حرکتی میکند و فردی را کنار میزنند و جانشینی را میگیرد و با همان نظام قبلی کار میکنند. انقلاب ما کودتا نبود، انقلاب ما انقلاب بود؛ یعنی نظام را قبول نداشتیم و کسی که نظام را قبول نداشته باشد، بحث از چند نفر و نظام نیست، بلکه نظام برای ما ناصالح بود. بنابراین اگر تاریخ را مطالعه کنید، هر کسی که تاریخ انقلابها را خوانده است، انتظارش این بود که وقتی این انقلاب پیروز میشود؛ دست به یک تصفیه وسیع بزند و تمام کسانی که بر مسند کار بودند و مسؤولیتها را برعهده داشتند، همه اینها را یا از بین ببرد و یا در یک اردوگاهی جمع کند و یک مقدار غذا به آنها بدهند تا بخورند و تمام کنند و اسم این را هم میگذارند بازسازی، و معمولاً آن اردوگاههایی که درست میکنند، اردوگاهها قبر افراد اردوگاه میشود. این تیپ برخورد انقلابهای دنیا بود.
ما چون مسلمان بودیم و امیدواریم که مسلمان هم بمانیم و با اسلام از دنیا برویم؛ چنین برخوردی را با اسلام سازگار نمیدیدیم. انسانهای فراوانی که در ادارات و در ارتش و شهربانی و ژاندارمری و در نهادهای دیگری بودند، ما این بدنه را از مردم مسلمان داشتیم و فساد و کجی که در میان آنها بوده، اگر بود، ناشی از سردمداران بود و میدانستیم و فکر میکردیم که این مسلمانها در حقیقت فطرتشان پاک است و اگر اصل جریان درست باشد، اینها در جریان پاک، پاکتر میشوند و با این دید با نهادهای رژیم گذشته برخورد کردیم. میدانید که ارتش را حفظ کردیم، به جز عده معدودی از امرا و سران ارتش و افراد خاصی که خیانتهای مشخصی داشتند و دستگیر شدند، ولی بدنه ارتش آن چنان باقی ماند و امروز چهار سال است که میجنگد و جزو وفادارترین ارتشهای دنیاست، و نظام حاکم بر خودش؛ یعنی بدون اینکه یک فشار فیزیکی بر ارتش باشد، ارتش واقعاً شهید میدهد و وفاداری میکند. شهربانی و ژاندارمری هم همین طور. علیرغم اینکه در شهرها، کلانتریهای گذشته به ناچار به دستور شاه در جریان انقلاب با مردم مواجه بودند و آن زمان چارهایی هم نداشتند. ما آن واقعیت را درک میکردیم و اینها مجبور بودند که با مردم مواجه باشند، برخوردمان را برخورد انسانی کردیم و امروز میبینیم که واقعاً خدمت میکنند. اینها نسبت به آنها، یک مقدار کارشان مشکلتر بود.
نسبت به ادارات هم، چنین مسألهای وجود داشت؛ یعنی به هر حال این سازمان اداری، ارگانی بود که سالهای سال، رژیم شاه از طریق آن کار میکرد و یکی از مجاری حفظ او بود. گرچه بدنه این سازمان با شاه تناسبی نداشت، اما کل اسکلت، به هر حال اسکلتی بود که نظام اداری شاه داشت، البته باز به همان اندازهایی که نیروهای کشور با نظام، شاه فاصله داشتند، تفاوت هم، در خیلی از جهات داشتند. فساد نسبتاً خیلی وسیعی هم وجود داشته است. ما این کار را ترجیح دادیم که این چیزها باشد تا فتح مدیر کل به طور قانونی تصفیه شدند و بقیه موارد دیگر موردی؛ یعنی اگر یک موردی را اصلاح ناپذیر تشخیص دادند گفتند اینها را تصفیه کنید و رقم تصفیه شده نسبت به باقی ماندهها بسیار کم است.
وقتی که کل آمار پاکسازی شده را فردی میبیند، آنهایی که منفصل شدند، بسیار کم هستند و آنهایی که بازنشسته و باز خرید و تنزل کاری هم شدند، نسبتاً بیشترند ولی باز هم نسبت به آنها کماند. این کار بزرگ را با جرأت، دولت جمهوری اسلامی با آن برخورد کرد، به خاطر معیارهای انسانی و اسلامی و ما امروز پشیمان نیستیم و امروز خیلی هم خوشحال هستیم و این را تجربه خوبی میبینیم و انشاءالله اگر انقلابهایی بخواهند از ما پیروی کنند وضع ما به گونهای نباشد که آنها الگوی موفقی نبینند. ما در بسیاری از موارد، کارکنان قدیم اداری آن چنان با نظام جمهوری اسلامی رفیقند که با نهادهای انقلابی هیچ فرقی ندارند و در خود مجلس من شاهد این قضیه هستم و میبینم که واقعاً بسیار خوب با نظام جمهوری کار میکنند.
از بعضی مناطق هم گزارشی که میرسد، مختلف است، اما یک واقعیت وجود دارد که کمی تلخ است و آن اینکه بعضی از افرادی که باقی ماندند، در بین اینها هستند کسانی که هنوز هم هوی و هوس وضع اداری قدیم را دارند؛ یعنی اگر از آن درآمدهای نامشروع دستشان قطع شده، دلشان خون است و میخواهند آن چنان چیزی داشته باشند. ما از مجموعه گزارشها، چنین چیزی را میفهمیم، در بعضی از ادارات و پستها افرادی هستند که هنوز اگر برایشان مراجعه کنندهای میآید و درآمدی خصوصی نداشته باشد، حاضر نیستند خوب کار کنند، کار را معطل میکنند و مراجعین را خسته میکنند و پرونده را راکد میگذارند و راه را کج نشان میدهند و خیلی جاها هستند. در ادارات مختلف، این گزارشها به ما میرسد و خوب ما یک کار کلی داریم که همین نصیحتهاست، طبعاً یک کار خصوصی و جزئی برای رسیدگی به این گونه موارد باید باشد.
ما از براداران حراست ضمن اینکه شدیداً میخواهیم که در حد خودشان و در حدود مقرر قانونی خودشان، حرکت کنند تا تداخل وظایف پیش نیاید. این انتظار را هم داریم که چشم مردم و مسؤولان جمهوری اسلامی در ادارات، باشند و مواظب جریاناتی باشند که در اداراتشان میگذرد. این مسؤولیت را از شما میخواهم که مواظب باشید تعداد معدودی آدمهایی شایسته آن طبقه عظیم اداری را که امروز با حقوقی غیر متناسب با زندگی زحمت میکشند، خراب نکنند. همین تعداد بسیار کمی که کارها را خوب انجام نمیدهند و باعث میشوند که آن قشر عظیم که خوب کار میکنند، ارزش کار آنها هم از نظر مردم مخفی بماند. البته خود ادارات بایستی این شر را از خودشان دفع کنند، آنها خودشان باید این افراد ناباب را که میشناسند؛ یعنی کسی که در مسیر یک پرونده قرار میگیرد و میفهمد که کدام نقطه از مسیر در این پرونده خوب کار نکرده است. یک آدم وارد در یک اداره و در یک سالن میفهمد که کدامیک از عناصر خوب کار نمیکند. بلکه اگر یک مقداری دقیق باشید، کل اداره را آدمی میتواند بفهمد. ما که به عنوان مراجعه کنند، میرویم و سابقاً زیاد کار داشتیم و میرفتیم، میفهمیدیم، که چه کسانی خوبند و چه کسانی خوب نیستند. اگر خود ادارهاییها در درجه اول به فکر نیفتند، افراد ناصالح را خودشان تنبیه و ادب نکنند و خودشان معرفی نکنند باید این خسارت را هم خودشان تحمل کنند و این تحمل در درجه اول دامن خودشان را میگیرد؛ یعنی مجموعه کادر اداری متهم هستند.
متأسفانه امروز، ما هنوز با اینکه خوشحالیم از اینکه ادارات را به آن صورت تصفیه نکردیم و با شقاوت انجام نشد و برخورد منصفانه شده است، اما این خسارت را هم، کم و بیش داریم که بسیاری از مردم ما در مورد ادارات حرف میزنند، این وجود دارد، اگر منصفانه برخورد کنند، مردم قبول میکنند که با این شیوه برخورد ما، طبعاً یک چنین افت و ضایعهایی هم در آن است. وقتی که افراد در مصادیق بمانند، چوبهایی در لای چرخ میگذارند، اما انتظار ما این است. ما از شما انتظار داریم که ضمن اینکه فساد و مراکزش را تفحص میکنید و مواظب حفظ این گونه موارد هستید، و مسؤولیت را انجام میدهید مواظب فساد اداری هم باشید و شناسایی کنید و آن پرسنلی که میخواهید شما حافظش باشید، شناسایی شود و در پستها و مسؤولیتها از زحمت شما استفاده شود و روی این نقطه بسیار دقت کنید؛ یعنی این، هم خدمت به ادارات است و هم خدمت به مردم و هم خدمت به نظام و اسلام است که ما بتوانیم با این مسائل، کار نظام را صحیح و سالم کنیم.
این خونی که تزریق میشود به جامعه که از طریق این ارگان باید عبور کند، از این شریانها باید مسیر خودش را بپیماید، در بین راه مسموم نشود و از خاصیت نیفتد و تبدیل به غذای مضر برای جامعه نشود. این کار را شما باید انجام دهید و مواظب هم باشید، اگر چنین برخورد کنید ممکن است در محیط کارتان از شما بعضیها بدشان بیاید و یا با دیده کج به شما نگاه کنند، اما در مجموع بعد از گذشت چند سال وقتی که فضای اداری حاکم شد و نظام اداری ما تصفیه شد، همه از شما راضی میشوند؛ مثل پزشکی که مسؤول بهداشت جمع باشد و یک سختگیریهایی اول میکنند و چیزها و جاهایی را منع میکند و یا بعد که نتیجه بهداشت معلوم شد و مردم احساس بهداشتی کردند، همه از آنها ممنون میشوند و نسل بعد ارزشهای کار آنها را میفهمد و برای تکمیل آن برخورد اسلامی و انسانی مسؤولان جمهوری اسلامی با ادارات و برخورد، آن گونه ایجاب میکند که یک مواظبت دائمی و بسیار دوستانه و با این حال سختگیرانهایی داشته باشیم تا اینکه این پیکر آلوده به گناهان گذشته و این بدنی که مثل بدن کسی است که سگ هاری او را گزیده و آلوده و مبتلا به مرض هاری است، باید مواظبت کرد تا بتوانیم به یک نظام صحیح و اسلامی و در خدمت مردم تبدیل کنیم.
ما توقعمان از ادارات این است که به گونهای باشد تا وقتی مردم کاری در ادارات پیدا میکنند، احساس خوشحالی کنند، به جایی میروند که با برخوردهای خوب برخورد میکنند، نه اینکه وقتی یک کار اداری پیدا کنند، عزا بگیرند و بگویند افتادیم در چاهی که دیگر نمیتوانیم در بیاییم و طوری باشد که فکر کنند با دشمنان مواجه میشوند. با آدمهای خوردهگیر و بهانهگیر مواجه میشوند؛ بلکه احساس کنند که با افرادی خوب روبرو میشوند و کارهایشان را به طور قانونی و صحیح انجام میدهند.
البته ما هم میدانیم که ادارهایهای ما، آنهایی که متکی به حقوق اداری هستند، مشکلاتی در زندگی خودشان دارند و این چیز روشنی است و مخفی نیست و خوب این کمبود را خیلی از مردم دارا هستند و کسانی هستند که با تورم موجود نمیتوانند زندگی خوبی داشته باشند. این منحصر به ادارهایها نیست و منحصر به کارگرها نیست و همه این مشکل را دارند، جنگ و انقلاب و تورم جهانی است و یک مقدار هم به خاطر گرفتاریهای زیاد، عدم کنترل جدی و مجموعه اینها باعث میشود که درست عمل نشود.
انشاءالله همه با هم خوب کار کنیم؛ من جمله خود ادارهایها، موقعی ما میتوانیم زندگیها را با حقوق متناسب کنیم که آنها خوب کار کنند و اگر قرار باشد که کادر اداری خوب کار نکنند، نمیشود و یکی از مشکلات همین است که ما نمیتوانیم گرانیهای بیربط را کنترل کنیم و اگر بتوانیم کنترل کنیم، باید از طریق ادارهایها کنیم و اگر بخواهیم هر کاری کنیم، باید از راه درست برویم. اگر درست نشود، آدم حقوق بگیر در زندگی همیشه عقب است. بنابراین این خود ادارهایها هستند که باید اولین کاری که میکنند، سعی کنند خوب کار کنند. از شما هم انتظار داریم ضمن اینکه وظایف خودتان را به خوبی انجام میدهید که نسبتاً خوب است، کار دیگران را هم خوب نظارت کنید و صادقانه و با ارزیابی صحیح به مسؤولان اطلاع دهید. از آقای سرهنگ حجازی هم تشکر میکنیم که یک تحرک را به این واحد حراست دادهاند. انشاءالله موفق باشید. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته