خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال1371؛ کتاب رونق سازندگی
شنبه 22 اسفند 1371/ 19 رمضان 1413 / 13 مارس 1993
مدیران بنیاد شهید آمدند. قبل از جلسه، آقای [محمدحسن] رحیمیان، [رئیس بنیاد شهید] آمد و اجازه تعیین رئیس دانشگاه شاهد را گرفت. گفت بنا دارد تغییراتی در مدیریتها بدهد. در جلسه گزارشی داد و من هم صحبت مفصلی کردم.[1]
قرار بود هیأتهای پاکستانی و افغانی، ساعت یازده برسند که اعلام شد بعد از ظهر میآیند. آقای کمال خرازی آمد. گزارشی از سازمان ملل داد و اظهار اطلاع کرد، در کابینه آمریکا، دو گروه مخالف و موافق ایران وجود دارند. اسامی هر دو طرف را گفت و اضافه کرد که مباحثاتشان ادامه دارد. قرار است ظرف یک ماه آینده، تصمیم رسمی دولت آمریکا اتخاذ شود. پیشنهادهایی برای جلوگیری از تیرهتر شدن روابط داد.
آقای [سیدهادی] طباطبایی از وزارت کشاورزی آمد. نتیجه مناقصه کارخانجات طرح نیشکر خوزستان را داد. همگی خیلی گران گفتهاند. خواست که معاملات را نقد انجام دهیم که خیلی ارزانتر میشود.
ساعت سه به فرودگاه رفتیم. [آقای برهان الدین ربانی]، رییسجمهور افغانستان و همراهان از عربستان سعودی رسیدند. استقبال رسمی و مصاحبه کردیم. آنها به اقامتگاه سعدآباد رفتند. من پاویون جمهوری در دست اصلاح را دیدم؛ به صورت خوبی درآمده است.
[آقای نواز شریف]، نخستوزیر پاکستان و جمعی از سران افغانی، منجمله آقای [گلبدین] حکمتیار و خلیل فاضل از حزب وحدت رسیدند. استقبال رسمی انجام شد. مصاحبه کردیم. آنها به اقامتگاه رفتند و من به دفتر مراجعت نمودم.
در جلسه شورای عالی امنیت ملی شرکت کردم. مسأله حمله هواپیماهای ما به پایگاه ضد انقلاب کردستان در خاک عراق مطرح و قرار شد به صورت مبهم، به عنوان تعقیب آنها پس از خرابکاری خبر داده شود. بیانیه خصمانه پارلمان اروپا مطرح و قرار شد دبیرخانه، کیفیت برخورد را مشخص کند.
مغرب با دکتر ولایتی، برای پذیرایی میهمانان، به باشگاه وزارت امورخارجه رفتیم. در راه، سیاست مذاکرات را تعیین کردیم. آنها بعد از نماز آمدند. سفیران کشورهای اسلامی هم بودند. ضیافت با افطار بود. سپس جلسه سه جانبه داشتیم. من و نواز شریف و ربانی و حکمتیار، همگی در تأکید ضرورت صلح و همکاری و رضایت از تفاهمات صحبت کردیم. آقای حکمتیار خواست که من هم به عنوان شاهد، تفاهمنامه را امضا کنم. قبلاً نواز شریف و ملکفهد امضا کردهاند.
مذاکرات مثبت بود. بعد از جلسه، عکس مشترک گرفتند. افغانیها به اقامتگاه رفتند. با پاکستانیها جلسه دو جانبه رسمی و تشریفاتی داشتیم. سرمیز شام هم که میان ربانی و نوازشریف بودم، مذاکرات زیادی داشتیم. نقل قولهایی از حکمتیار هم شنیدم. از مجموع چنین برمیآید که بینشان اعتماد نیست. حتی حکمتیار گفته است که برای رفتن به کابل، اعتماد و امنیت ندارد. بر سر وزارت دفاع، اختلاف جدی دارند؛ ربانی حاضر نیست از احمدشاه مسعود دست بردارد. حکمتیار هم حاضر نیست او را بپذیرد. مسأله ژنرال دوستم هم هنوز حل نشده است و اعضای کابینه هم مشخص نشدهاند.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «دولت همان طور که معتقد است برای تربیت انسانهای مفید باید در دانشگاهها سرمایهگذاری کند، اعتقاد دارد بنیاد شهید نیز باید با انجام کارهای فرهنگی و آموزشی، فرزندان شهدا را به عنوان انسانهایی مؤثر و مدیران لایق برای آینده کشور تربیت کند. برخی از ملتها برای ایجاد حماسه در میان مردم یک سرباز گمنام را الگو قرار میدهند، اما حضور و آثار شهدا در جامعه افتخاری است که به طور طبیعی در همه جای جامعه اسلامی ایران وجود دارد که موجب استحکام ثبات معنوی جامعه شدهاند. آثار شهدا، خانوادههای آنان که در راه حق و با فرمان ولایتفقیه برای دفاع از اسلام و وطن به شهادت رسیدهاند، برای جامعه اسلامی ایران بسیار سازنده است. دستگاههای فرهنگی و افراد محقق، طراح و روشنبین، با استفاده از ابزار و وسایل تبلیغی، از این فضای عطرآگین برای تربیت نسلهای آینده و حفظ روحیه ایثار و شجاعت در جامعه و نشان دادن چهره خبیث و افشاکننده ظلم و ستم برنامهریزی و تلاش کنند. همه نهادها و اداراتی که به نوعی در خدمت مردماند مسئولیت مقدسی را بهعهده گرفتهاند، اما بنیاد شهید در این میان، مسئولیت فوقالعاده مهمی دارد که با ادارات دیگر تفاوت میکند. انسانهایی که شما برای آنان کار میکنید، شهدای والامقامی هستند که برای اهداف بسیار بزرگی به شهادت رسیدند و ملت و بازماندگان آنان در قبال آنان حساس هستند. برنامههای درآمدزا و اقتصادی بنیاد شهید باید از مدیریت صحیح و قوی برخوردار و نمونهای سازنده برای دیگران باشد و نباید درآمدهای جنبی آن نقطه ضعفی داشته باشد که نهاد را زیر سئوال ببرد.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفترنشر معارفانقلاب، 1393